ابزارهای ارزشیابی در مدیریت بلایا
مقدمه
بلایا همواره بخشی از زندگی بشر بوده است. گاه به شکل وقوع حوادث طبیعی و غیر قابل اجتنابی همچون سیل و زلزله، و گاه به شکل رخداد وقایع انسان ساخت و قابل اجتنابی همچون جنگ و حملات بیوتروریستی .
وقوع چنین حوادثی به دلیل ماهیت غیر قابل پیش بینی و ناگهانی آن موجبات ترس و نگرانی بشر را در همه دوره های تاریخ فراهم آورده است.
در یک جامعه ، رخداد بلا نه تنها سبب ایجاد هرج و مرج می گردد بلکه عدم تعادل و تطابق بین منابع موجود و نیازها را موجب می شود. در چنین شرایطی بازگرداندن جامعه به وضعیت قبل از وقوع بلا ، تلاش بسیاری می طلبد.
اگرچه در قرن حاضر رویکردهای آمادگی و مقابله با بلایا ارتقاء یافته است اما پیامدهای بالقوه منفی چنین حوادثی از یک اسلوب واحد تبعیت نمی کنند .می توان گفت که اکثر برنامه های آمادگی و مواجهه با بلایا ، بر پایه اصول علمی تدوین نشده است .
در حالی که در گذشته های نه چندان دور پاسخ گویی به بلایا بسیار بطئی و کند بوده است ، امروزه می توان ادعا کرد که با تدارک به موقع ملزومات امدادی می توان به موقع به بلایا پاسخ گفت.گرچه در این که تا چه اندازه می توان ، نیازهای جامعه آسیب دیده را بطور صحیح برآورد نمود ، تردید وجود دارد.
به هنگام رخداد بلا وضعیت جامعه بلازده به گونه ای است که اداره ی امور و اقدامات جاری، فراتر از آن است که بتواند تحت نظارت و رهبری قرار گیرد. در چنین شرایطی تنها با انجام ارزشیابی و برقراری سیستم بازخورد در عملکرد است که می توان به مناسب بودن اقدامات انجام شده پی برد.
بدون ارزشیابی های ساختاری و هدفمند ارتقاء ظرفیت جامعه و بهینه کردن پاسخگویی به بلا میسر نخواهد بود . این ارزشیابی باید در مراحل مختلف چرخه بلایا بخصوص در مرحله پاسخگویی انجام گیرد. نیزاقدامات انجام شده در مراحل پیشگیری ،کاهش اثرات مخرب و مقابله در جامعه دستخوش بلا و سایر جوامع باید مورد ارزیابی قرار گیرد تا با یادگیری از تجارب بدست آمده و پند گرفتن از اشتباهات گذشته در برابر رخداد حوادث مشابه آمادگی لازم راکسب نمود.
در دنیا ، برنامه ارزشیابی مشخص و واحدی برای سنجش سرعت پاسخگویی ، تعیین شاخص های موفقیت در عملکرد ، کارآیی و اثر بخشی اقدامات انجام شده و کاربرد آنها در حوادث مشابه در آینده تدوین نشده است. این امر سبب می گردد که اطلاعات مهم از دست رفته و خطاهای گذشته تکرار گردند و در نهایت آسیب پذیری جوامع فزونی یابد.
در فرآیند ارزشیابی اغلب پیامدهای مداخلات انجام شده با بررسی کمی بروندادها مورد ارزیابی قرار می گیرد اما نباید دستاوردهای نهایی حاصل از مداخلات انجام شده را از یاد برد.
ارزشیابیهای مورد استفاده در مدیریت بلا باید به گونه ای طراحی شوند که اثربخشی وکارآیی اقدامات انجام شده را توسعه داده و به ارتقا مستمر کیفیت فعالیتها منجر شوند. نه آن که به عنوان وسیله ای برای تنبیه و توبیخ عده ای که درهنگام رخداد بلا مسئولیتی را به عهده داشته اند ، مورد استفاده قرارگیرد. چنین ارزشیابی هایی نه تنها به ایجاد تغییرات مثبت منتهی نمی گردد بلکه اجازه شناسایی منابع لازم برای انجام دگرگونی های ضروری را به سیاست گذاران و برنامه ریزان نمی دهد.
بدیهی است که متدولوژی ارزشیابی برنامه ها و عملکرد در بلایا بر حسب کشورهای مختلف و نوع و گستره ی بلا متفاوت است و نمی توان نسخه ی واحدی برای ارزشیابی در کشورهای مختلف پیچید. ولی می توان با تدوین راهبردهای مناسب و استفاده از تکنیک هایی طراحی و هدایت ارزشیابی ها را مدیریت کرد.
تا قبل از دهه اخیر سیستمهای ارزشیابی بلایا بر مراحل آمادگی و پاسخگویی تمرکز داشت . این رویکرد سبب گردیده بود که گزارشات تهیه شده از رویداد بلا حالت داستانی به خود گیرد و از اعتبار کمی برخوردار باشد.
در صورتی که هدف نهایی از ارزشیابی بلایا، درک پاتوفیزیولوژی بلا و شناسایی روش های کارآمد و اثربخشی است که برای پیشگیری و به حداقل رساندن خسارات جانی و مالی ناشی از آن انجام می گیرد.
برای ارزیابی بلایا روش ها ی مختلفی وجود دارد:
یکی از معمولترین آن برآورد هزینه ها و خسارات وارده است که می تواند در ابعاد انسانی و اقتصادی مورد سنجش قرار گیرد .
خسارات انسانی اغلب بر حسب تعداد افراد کشته شده محاسبه می گردد. گرچه تنها تعداد کشته شدگان معرف میزان خسارات انسانی ناشی از بلایا نمی باشد. متعاقب بروز یک بلا هزاران نفردچار آسیب های جسمی و روحی می شوند. آسیب هایی که عوارض ناشی از آن تا سالهای طولانی ادامه خواهد داشت.
بسیاری از بازماندگان برای بقیه عمر ناتوان و از کار افتاده می شوند و گروهی دیگر ، به ویژه کودکانی که خانواده های خود را از دست داده اند تا پایان عمر از خاطرات تلخ و کابوسهای وحشتناک مربوط به وقوع حادثه رنج می برند. برای سنجش میزان این ناتوانی می توان از معیارهایی مثل میزان سالهای از دست رفته عمر (DALY) استفاده نمود.
برای سنجش شدت بلا دو عامل باید اندازه گیری شوند:
شدت حادثه ( (magnitude of the disaster
میزان آسیب پذیری مردم (Vulnerability of the population)
که برای اندازه گیری عوامل فوق باید نخست به دو سوال زیر پاسخ گفت:
میزان توسعه نیافتگی زیر ساختارها در فاز Pre-disaster چقدراست؟
داده های پایه ای ( Baseline) بهداشت و سلامتی مردم چه بوده است؟
شدت بلا اغلب با شاخص میزان مرگ و میر خام CMR (Crude mortality rate) در جامعه ی دستخوش بلا ، مورد سنجش قرار می گیرد . CMR عبارت است از:«تعداد موارد مرگ به ازای هر 000/10 نفر از جمعیت در روز (مرگ / ده هزار/ روز)»
شاخص CMR می تواند برای تعیین میزان گستردگی یک بلا ، پیگیری تغییر در توسعه ی آن و یا ارزیابی اثربخشی مداخلات انجام شده مورد استفاده قرار گیرد.
در مراحل اولیه ی رخداد بلا، شاخص CMR می تواند بطور غیر معمول بالا باشد. برای مثال در اولین ماه پس از هجوم پناهندگان رواندایی به شرق زئیر، CMR 40 تا 60 برابر میزان Baseline گزارش شده بود.
بر اساس مطالعات انجام شده ، CMR Baseline بطور متوسط در کشورهای در حال توسعه بین 4/0 تا 7/0 مرگ به ازای هر 000/10 نفر در روز در نظر گرفته شده است.
آمار مربوط به گروه های آسیب پذیر جامعه یعنی کودکان وسالمندان نیز می تواند یکی از ابزارهای ارزشیابی برای چگونگی پاسخگویی به بلایا باشد.
بیشترین افراد آسیب پذیر در برابر بلایا (Disaster-prone ) در کشورهای در حال توسعه وجود دارند.
در بیشتر مواقع میزان مورتالیتی فوری یعنی بلافاصله پس از رخداد بلا ، امری تصادفی است . با وجود این میزان موارد مرگ و میر در بلایایی که از روند طول کشنده و مزمن برخوردارند به گونه ای است که جوانترین و مسن ترین افراد یک جمعیت را بیش از بقیه گروه های سنی تحت تاثیر قرار می دهد. برای مثال در جریان بحران پناهندگی کردها در شمال عراق، 18% پناهنده ها بین 0 تا 5 ساله بودند. اما 64% موارد مرگ ومیر به این گروه سنی تعلق داشت.
در مجموع ابزارهای ارزشیابی در بلایا را می توان در دو گروه کلی طبقه بندی نمود:
ابزارهایی که برای سنجش خطر در فاز آمادگی(preparedness) بکار می روندکه شامل :
شناسایی عوامل آسیب رسان (hazards)
میزان آسیب پذیری (vulnerability) می باشند.
ابزارهایی که برای ارزیابی نیازها یا نیاز سنجی سریع rapid need assessment در فاز پاسخگویی(Response) به کار می رود.
همان گونه که می دانید خطر(Risk )یک مفهوم آماری است و به احتمال وقوع یک حادثه یا ایجاد یک پیامد منفی اطلاق می شود که قابلیت تاثیر گذاری بر روی افراد در زمان و مکان خاص دارد.
میزان خطر به دو عامل بستگی دارد:
عوامل آسیب رسان hazards))
میزان آسیب پذیری((vulnerability
تفاوت خطر با عوامل آسیب رسان در این است که خطر احتمال وارد آمدن آسیب در زمان و مکانی خاص است. حال آن که عوامل آسیب رسان فاکتورهایی بالقوه هستند که در زمان خاص ایجاد آسیب می کنند.
بنابراین به مجموعه ی عوامل آسیب رسان و میزان آسیب پذیری خطر گفته می شود.
Risk = Hazard + Vulnerability
عوامل آسیب رسان(Hazard) عواملی طبیعی یا ساخته ی دست بشر هستند که مواجهه با آن زندگی انسان را به مخاطره انداخته و ویژگی یا فعالیتی است که سبب گسترش و تشدید علل ایجاد کننده یک بلا می گردد.
حال آن که میزان آسیب پذیری(vulnerability) عبارت است از میزان آمادگی برای آسیب دیدن در مواجهه با بلا.
آسیب پذیری نیز تحت تاثیر دو عامل است:
استعداد و قابلیت ( susceptibility ) که از جنبه منفی آن نزدیکی و مجاورت با یک گسل و از جنبه مثبت آن دسترسی آسان به یک منطقه جغرافیایی را می توان مثال زد.
2. انعطاف پذیری(Resilience)
بر این اساس می توان بلا را مجموعه ای از عوامل آسیب رسان ،آسیب پذیری و احتمال رخداد حوادثی که متعاقب وقوع یک بلا انتظار آن را داریم ، تعریف کرد.
برای ارزشیابی خطر (Risk assessment) می توان به ترتیب مراحل زیر را برشمرد:
شناسایی عوامل آسیب رسان طبیعی و ساخته دست بشر
شناسایی اجزای در معرض خطر.شامل مردم و ساختار های فیزیکی و غیره
ارزیابی میزان آسیب پذیری بر حسب متغیرهای سن ،جنس ،در آمد و سایر ویژگی های دموگرافیک ، تعیین نوع ساختمان ، شرایط اقلیمی منطقه و سایر عوامل بر حسب بلاهایی که در آن محل سابقه بروز دارند.
در این هنگام است که می توان میزان خطر یا ریسک را محاسبه نمود.
عوامل آسیب رسان+ اجزای در معرض خطر + میزان آسیب پذیری= ریسک
بر این اساس جداولی وجود دارد که می توان assessment Hazard را با کمک آنها انجام داد .
جدول امتیاز بندی میزان آسیب پذیری
با استفاده از فرمولهای ریاضی نیز می توان به بعضی برآوردها دست یافت. برای مثال جهت تعیین آسیبی که یک بلای احتمالی بر روی جامعه در معرض خطرتحمیل می کند می توان از فرمول زیر استفاده نمود:
PD= f( PH) (Hman + Hnat)(Vnat +a1 +a2 + b1+ b2)
PD = احتمال این که یک بلا به جامعه ى در معرض خطر چه آسیبی را تحمیل می کند.
H = یک عامل آسیب رسان
=PHاحتمال رخداد یک بلا که وقوع آن منجر به ایجاد آسیب شود
Hman = جز انسانی مسئول آسیب ایجاد شده
Hnat = جز طبیعی مسئول آسیب ایجاد شده
Vnat = آسیب پذیری طبیعی
a1 = عوامل تشدید کننده ی آسیب پذیری
a2 = عوامل ایجادتخفیف در اثرات مخرب عوامل آسیب رسان
b1 = عوامل تزاحم کننده با مدیریت بلا
b2 = عوامل تقویت کننده در مدیریت بلا
هدف نهایی مدیریت بلایا ایجاد شرایطی است که آسیب ایجاد شده ناشی از آن تا آنجا که امکان دارد به صفر نزدیک گردد.
این امر در صورتی امکان پذیر می گردد که ارزش خالص هر یک از موارد داخل پرانتز صفر شود.
در بیشتر مواقع هدف اصلی به سمت کاهش آسیب پذیری جامعه با افزایش آمادگی و یا ایجاد ظرفیت برای هنگامی است که عوامل آسیب رسان قادر به حادثه آفرینی باشند.این امر می تواند با ارتقاء شاخص های کاهش اثرات مخرب بلا(a2) و یا از طریق اعمال صحیح مدیریت بلا (b2) محقق شود.به این جنبه شاخص آسیب پذیری- آمادگی یا index preparedness-vulnerability گویند.
در هر حال ارزشیابی فرآیندی پیچیده است که روش انجام آن بر حسب اهداف ارزشیابی ، نوع و گستره ی بلا در جامعه آسیب دیده متفاوت است . برای موفقیت در برنامه ریزی و اجرای صحیح و دقیق مراحل مختلف چرخه ی بلایا به ویژه فاز آمادگی و پاسخگویی انجام ارزشیابی امری ضروری است . ارزشیابی درست در صورتی امکان پذیر است که ابزارهای مورد استفاده در جای درست به کار گرفته شوند و از پایایی و روایی لازم برخوردار باشند.
از توجه شما متشکرم