تارا فایل

وظایف و مسئولیت های معلمان و آموزش و پرورش در فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی


چکیده
همانگونه که مستحضریم مهم ترین نقش آموزش و پرورش در تحقق اقتصاد مقاومتی فرهنگ سازی میان دانش آموزان، اولیا و مربیان است.در واقع ساماندهی مناسب نیروی انسانی از رویکردهای اصلی آموزش و پرورش در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی خواهد بود.مهمترین نقش آموزش و پرورش در تحقق اقتصاد مقاومتی فرهنگ سازی در میان دانش آموزان، اولیا و مربیان است. آموزش و پرورش با ایجاد آمادگی ذهنی و روحی برای کارآفرینی، استفاده از تولیدات داخلی و صرفه جویی در امور مختلف زمینه را برای تحقق اقتصاد مقاومتی در جامعه ایجاد می کند.
در واقع تدوین کتب درسی و گنجاندن مفاهیم و مطالب در آنها بر مبنای اقتصاد مقاومتی زمینه را برای تحقق اهداف آموزش و پرورش در این زمینه فراهم می کند. متاسفانه طی سال های اخیر جذب نیروی انسانی بدون کارشناسی صرفا در پاسخ به نیاز اشتغال جامعه بوده و کارآمدی چندانی نداشته است.
به منظور فرهنگ سازی اقتصاد مقامتی در میان دانش آموزان ارائه آموزش های لازم به معلمان از موثرترین گروه ها آغار شده و برای تحقق این هدف با ارگان های دیگری همچون بسیج نیز همکاری می شود.
آموزش و پرورش نقش مهمی در فرهنگ سازی برای ترویج و بسط آنچه در نظام جمهوری اسلامی ایران به دنبال آن هستیم در بین دانش آموزان و خانواده ها دارد. سیاست های این موضوع در کشورمان باید به یک گفتمان عمومی تبدیل شود و آموزش و پرورش رسالت و نقش مهمی در این گفتمان سازی دارد.
یکی از بزرگترین رسالت های آموزش و پرورش در این حوزه توجه به تربیت نسلی ست که در آینده بتواند با رویکرد اقتصاد مقاومتی کشور را به سمت پیشرفت سوق دهد
کلیدواژه :
مسئولیت-آموزش و پرورش-فرهنگ سازی-اقتصاد مقاومتی
مقدمه
برای تحقق فرهنگ اقتصاد مقاومتی باید منابع، سرمایه، نیروی کار و تجهیزات به نحوی به کارگیری شود که ضایعاتی نداشته باشد.و به همین دلیل نقش دستگاه تعلیم و تربیت در اقتصاد مقاومتی را پرورش نیروی متفکر و کارآمد است به طوری که اقتصاد مقاومتی باید تفکرش در آموزش و پرورش پایه ریزی شود.
دانش آموزان باید بتوانند آموخته های خود را در زمینه کار استفاده کنند، روش استفاده مطلوب از سرمایه را بدانند و اولویت بندی را مدنظر قرار دهند. ما باید بتوانیم نیروی تربیت کنیم که از نظر خلاقیت و نوآوری سرآمد باشد. اگر متکی به خودمان باشیم و وابستگی ها را کم کنیم آسیب پذیری ما کمتر خواهد شد.از نظر کمی نیز آموزش و پرورش از سطح تماس زیادی برخوردار است. آموزش معلمان به عنوان نخبگان جامعه و آموزش دانش آموزان به عنوان کانون انرژی و موثر در خانواده یک ضرورت است.این مهم باید از دبستان و پیش دبستانی آغاز شود تا کودکان ما با این مهم آشنا شوند.بحث اقتصاد مقاومتی که این روزها در جامعه مطرح است موضوع جدیدی نیست و مقام معظم رهبری نیز تاکنون در مقاطع مختلف و سالیان متمادی است که بر این موضوع تاکید داشتند. اکنون با گذشت 35 سال از عمر پر برکت انقلاب اسلامی و کسب موفقیت های چشمگیر در زمینه های مختلف علمی، سیاسی، نظامی و غلبه بر مسائل کوچک و بزرگ، متاسفانه هنوز اقتصاد کشور، اقتصادی آسیب پذیر و وابسته است.متاسفانه بر اثر غفلت ها و در برخی مواقع به دلیل بی تدبیری ها، شاهد اقتصاد بیمار در کشور هستیم که این اقتصاد بیمار نمی تواند پاسخگوی نیاز جامعه و معیشت مردم باشد.
برای دستیابی به اقتصاد مقاومتی دو حرکت مهم باید در جامعه صورت گیرد که اولی مهارت افزایی و دیگری فرهنگ سازی است.توانمند کردن افراد جامعه برای تولید، توزیع و مصرف مناسب و از طرف دیگر فضاسازی و مهیا کردن فضای عمومی کشور برای پرداختن به مقوله اقتصاد مقاومتی، از نکات بسیار مهمی است که آموزش و پرورش می تواند به آن ورود پیدا کرده و نقش داشته باشد.
آموزش و پرورش با در اختیار داشتن یک میلیون نفر کارمند و حدود 13 میلیون دانش آموز تحت پوشش می تواند به عنوان یک دستگاه گسترده و تاثیرگذار بیشترین نقش را در زمینه توانمندسازی و فرهنگ سازی در زمینه اقتصاد مقاومتی در بین افراد جامعه داشته باشد.
آموزش و پرورش علاوه بر آموزش به افراد جامعه و افراد تحت پوشش خود می تواند به صورت عملی با بهبود و اصلاح مصارف داخلی در بحث اقتصاد مقاومتی ورود پیدا کند.
به عنوان مثال اگر این تعداد افراد در طول یک مدتی مصارف خود را از تولید داخل تهیه کرده و مصارف خود را کاهش داده و به صورت صحیح استفاده کنند، این میزان مصرف می تواند در اقتصاد کشور تاثیرگذار باشد.
آموزش و پرورش به واسطه نقش آموزشی ـ تربیتی خود و عهده داری فرهنگ سازی در جامعه، بیش از دیگر دستگاه ها و سازمان ها مسئولیت پیدا می کند تا در عرصه اقتصاد مقاومتی و خلق حماسه اقتصادی ورود پیدا کند.
این وظیفه سنگین بر دوش وزارت آموزش و پرورش در حقیقت ایجاد فرصت می کند تا با ورود این وزارتخانه در این عرصه، مهمترین بخش زیربنایی آن که آمادگی اذهان عمومی نسبت به این مقوله است، محقق شود.
هر چند دستگاه های دیگر از جمله صدا و سیما و رسانه ها باید در این زمینه نقش داشته باشند اما وزارت آموزش و پرورش به دلیل جمعیت کثیری که در مجموعه خود تحت پوشش دارد، بیشترین نقش را می تواند داشته باشد.فرهنگ سازی، مطالبه گری و آماده سازی این مجموعه عظیم برای مصرف درست و استفاده از کالای داخل، ظرفیت هایی است که در وزارت آموزش و پرورش وجود دارد.باید با یک حرکت انقلابی و عظیم جامعه را به سمت استفاده از تولیدات داخل سوق داد تا علاوه بر مصرف صحیح بتوان اقتصاد را مقاوم و شکوفا ساخت.باید با تقویت تولید، با اصلاح توزیع و مصرف صحیح به اقتصاد مقاوم رسید و باید کاری کرد تا بیشتر تولید داخلی مصرف شود هر چند در این خصوص حرکت های بسیاری صورت گرفته است اما کافی نیست و وزارت آموزش و پرورش باید در تمامی این مسائل پیشرو باشد.
بیان مسئله
اقتصاد مقاومتی بر این موضوع دلالت می کند که فشارها و ضربه های اقتصادی از سوی نیروهای متخاصم، سد راه پیشرفت جامعه است که باید بر آن غلبه کرد‎.
‎‏ این فشارها برای آموزش و پرورش از دو جنبه قابل بحث است؛ یکی مربوط می شود به فشارهای خارجی که عمدتاً تحریم و جنگ نرم در شرایط فعلی عامل اصلی این بخش است و جنبه دیگر فشارهای داخلی است که به مجموعه عواملی تلقی می شود که موجب بازدارندگی در اجرای سیاستگذاری های کلان آموزش و پرورش می گردد.
همان طور که مقام معظم رهبری به عنوان رهنمودهای اجرای اقتصاد مقاومتی اشاره داشتند، مردمی کردن اقتصاد با اجرای سیاست های کلی اصل 44 و توانمندسازی بخش خصوصی، کاهش وابستگی به نفت، مدیریت مصرف، استفاده حداکثری از زمان، منابع و امکانات، و حرکت براساس برنامه و پرهیز از تغییر ناگهانی قوانین و سیاست ها عمده عواملی هستند که در صورت تحقق نیافتن آن موجب می شود که آموزش و پرورش در مسیر خود برای مقابله با تحریم ها نتواند مقاومت کند و از مسیر خود منحرف شود. اما برای اجرای اقتصاد مقاومتی در آموزش و پرورش با تکیه بر رهنمودهای مقام معظم رهبری چگونه می توان عمل کرد؟

اهمیت موضوع
در شرایط وجود فشارهای خارجی، توزیع ناعادلانه امکانات آموزشی و همچنین نابرابری در پیشرفت تحصیلی دو موضوع جدی هستند که بهره مندی مناسب همه گروه ها از آموزش و پرورش را دچار آسیب می کند و موجب نارضایتی و تحت تاثیر قرار گرفتن اجرای سیاستگذاری کلان می شود. ارتقای کارایی، کاهش نابرابریها و تامین عدالت آموزشی از جمله ماموریت های آموزش و پرورش است که برای آن لازم است سیاست ها و برنامه های ویژه طراحی و به مرحله اجرا گذاشته شود. به منظور مردمی کردن اقتصاد آموزش و پرورش و ایجاد عدالت آموزشی، نیازمند مشارکت مبتنی بر مدرسه محوری هستیم.
بدین منظور در اقتصاد مقاومتی، اداره مدارس به صورت مشارکت بخش خصوصی- دولتی موجب می شود بخش خصوصی بتواند با تنظیم قرارداد مطابق با استانداردهای آموزشی تعریف شده از سوی وزارتخانه فعالیت کند. به طوری که مالکیت مدارس برعهده دولت باشد و اداره مدارس به مدیران و معلمان متقاضی واگذار شود و دولت بر طبق قراردادی با گروه فرهنگیان متقاضی طی زمان مشخص مدارس را در واقع به بخش خصوصی واگذار کند.
در مدارس غیردولتی به دلیل افزایش زیاد شهریه تقاضای محدودی برای این مدارس وجود دارد و این تقاضای محدود امکان وجود رقابت را برای این مدارس به وجود نمی آورد.
بنابراین ضعف مدیریت مطلوب در آن دیده می شود. برای ایجاد شرایطی که فاصله ها را میان مدارس و دولت کاهش دهد و رقابت را در مدارس ایجاد کند و موجب افزایش سطح کارایی مدارس شود و منجر به کاهش فساد ناشی از اتکاء آموزش و پرورش به درآمد نفت و بودجه دولتی گردد، ضرورت دارد تا نگاه جدیدی به مدرسه به عنوان جزیی از سیستم وزارتخانه آموزش و پرورش داشته باشیم.
خلا اساسی که در بررسی فعالیت مدارس وجود دارد، این است که مدرسه را تنها مجری سیاست ها و برنامه های دولت ندانیم، بلکه آن را واحد برنامه ریزی، تصمیم گیری و مدیریت بدانیم.

در این نگاه هر مدرسه نه به عنوان یک واحد تابعه وزارتخانه بلکه به عنوان یک واحد اداری مستقل با شرایط خاص خود و با توانایی تعیین هدف های خاص خود و برنامه های ویژه برای رسیدن به هدف دیده می شوند.
برای تحقق این توانایی ها در عمل باید توزیع قدرت و تقسیم کار بین سطوح مختلف نظام آموزشی شرایطی را ایجاد کند که مدارس بتوانند با توجه به آن به دنبال تامین منابع مالی براساس تقاضای مشتریان خود و در نتیجه افزایش بهره وری خود باشند.
بنابراین در تامین منابع مالی مدارس در صورتی که مالکیت از عهده بخش خصوصی سلب شود، هزینه آموزشی به طور چشمگیری کاهش خواهد یافت و موجب کاهش شهریه های مدارس خواهد شد. به این ترتیب با افزایش تقاضای آموزشی و افزایش رقابت بین مدارس، بهره وری مدارس نیز ارتقا خواهد یافت. در نتیجه مدیریت آموزشی مدارس به دنبال رشد و توسعه خود باعث ارتقای سطح مدیریت آموزشی کشور خواهد شد.
برخی سودمندی های مادی و معنوی این شیوه اداره مدارس ‏
‏ ـ بهره های ناشی از اثربخشی آموزشی میان معلمان و مدیران مدارس تقسیم می شود.‏
ـ معلمان و مدیران از نتایج کار و کوشش خود بهره می برند و به بهبود چیزی که خود در پدید آوردن آن شریکند، شوق بیشتری نشان می دهند.‏
ـ معلمان و مدیران بر سرنوشت خود نظارت می کنند و به خودگردانی در زندگی خو می گیرند و رضایت شغلی به دست می آورند و از رها کردن کار خود دوری می کنند.‏
ـ رشد و توسعه مدیریت آموزشی شتاب بیشتری می گیرد.‏
ـ مفاهیم و فرایندهای مدیریت مشارکتی در مدارس نهادینه می شود.‏
ـ مالکیت رسمی و عملی معلمان به یکپارچگی آنان با مدیریت می انجامد.
از سوی دیگر با واگذاری مدارس و تنظیم قرارداد با مدارس، اعتبار تخصیص یافته به مدارس را می توان در قالب کوپن آموزشی به والدین دانش آموزان واگذار کرد که والدین بتوانند با استفاده از آن کوپن ها حق انتخاب برای تحصیل فرزندان خود داشته باشند و به نوعی در آموزش مدارس از مشارکت برخوردار شوند.
این نوع از تخصیص اعتبار به والدین به جای اختصاص دادن به مدارس، در قالب کوپن آموزشی منجر به رقابت آموزشی بین مدارس برای افزایش کارایی و اثربخشی خود برای جذب هرچه بیشتر والدین و بمنظور دریافت کوپن های آموزشی خواهد شد که این به معنی مشارکت والدین در نظام آموزشی و رضایتمندی آنان است. با این توصیفات مدارس نیز برای جلب رضایت والدین به جذب معلمان شایسته تر و افزایش شایستگی مدارس از نظر کیفی و حتی رقابت آموزشی منجر به تولید دانش روی خواهند آورد.
کاهش وابستگی به نفت
یکی دیگر از عواملی که در شرایط تهدیدات خارجی و تحریم ها اقتصاد آموزش و پرورش را تحت تاثیر می گذارد، ویژگی اقتصاد کشور است. با توجه به ویژگی اقتصاد ایران و با توجه به آن که منبع اصلی درآمد دولت فروش حاصل از نفت است، بالطبع وزارتخانه آموزش و پرورش تمایل به استقلال از جامعه دارد. چون در شرایطی که درآمد نفت مستقیماً عاید دولت می شود، دولت از نیروهای تولیدی و طبقات اجتماعی کشور مستقل و به درآمد نفت وابسته می شود.
در چنین شرایطی به دلیل وابستگی آموزش و پرورش کشور به بودجه دولتی و نفت خود را جدای از جامعه احساس خواهد کرد و به دلیل ضعف در رقابت سطح کارایی آن نیز پایین خواهد آمد.

همچنین وجود چنین شرایطی موجب بی ثباتی و فساد خواهد شد. زیرا اتکاء آموزش و پرورش به درآمد نفت و بودجه دولتی، استقلال آموزش و پرورش از جامعه را در پی دارد و به خواسته های گروه های گوناگون جامعه کم توجهی خواهد کرد که خود زمینه ساز فساد و بی ثباتی خواهد بود.
در این ساختار مخدوش شدن سازوکار رقابتی بازار زمینه فساد را فراهم خواهد آورد. در این وضعیت دستیابی به درآمد دولتی و نفتی خیلی مهم تر از دستیابی به کارایی است و رفتار مدیران (آموزش و پرورش) در رقابت برای کسب هرچه بیشتر درآمد دولتی شکل می گیرد.
فاصله میان مدارس و وزارتخانه آموزش و پرورش موجب شده است که مدیران مدارس دولتی برای فعالیت در مدارس به دنبال دریافت اعتبار از بالا به خواسته های ذینفعان آموزشی به مدارس کم توجه شوند و به دنبال ارائه مدیریت نوین آموزشی در مدارس نباشند، و یا تقاضایی برای آن نداشته باشند.‏
بودجه آموزش و پرورش و تخصیص آن به مدارس می تواند یکی از شاخص هایی باشد که نیاز به تامین منابع را بیش از پیش در شرایط وجود تهدیدات نشان دهد.
کمبود بودجه آموزش و پرورش در برخی سال ها به میزانی بوده است که تقریبا" به نیمی از بودجه مصوب آموزش و پرورش بالغ شده است و دلیلی بر اختصاص ناکافی منابع به آموزش و پرورش است.
حدود 95 درصد از بودجه جاری آموزش و پرورش به هزینه کارکنان اختصاص می یابد. در حالی که از نظر معیارهای آموزشی برای کیفیت نسبتاً قابل قبول آموزش عمومی در سطح ابتدایی حداکثر هزینه کارکنان باید در حدود 70درصد کل هزینه باشد و 30درصد به هزینه های کمک آموزشی اختصاص یابد. در شرایط حاضر تردید بسیار وجود دارد که آیا صرف منابع بیشتر به اتلاف منابع شباهت دارد یا به ارائه خدمات واقعی، به دلیل آن که بخش قابل توجهی از هزینه های غیرکارکنان به اقلامی چون اجاره بها،هزینه آب، برق، سوخت و تعمیرات مدارس اختصاص می یابد، منابع اندکی برای برنامه های بهبود کیفیت باقی می ماند.
الگوی مدیریت برای مشارکت درمدیریت و مالکیت مدارس این امکان را فراهم خواهد آورد که بتواند راهکارهایی برای اقدامات مدیریتی و تامین منابع مالی و مدرسه محوری مبتنی بر تقاضای مشتریان و بافتی که مدرسه در آن قرار دارد، پیدا کند یا منابع موجود را به صورت بهینه به آموزش و پرورش تخصیص دهد.
شیوه های مبتنی برمشارکت کارکنان مدارس در اداره مدارس ابتدایی برمبنای ویژگی های اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی همان مناطق می تواند با مشارکت کارکنان مدرسه مدیریت را به بخش خصوصی واگذار کند.‏
مدیریت مصرف، استفاده حداکثری از زمان، منابع و امکانات
شکلات در آموزش و پرورش کشور مسائلی است که موجب اتلاف آموزشی می گردد. در شرایط اقتصاد مقاومتی در آموزش و پرورش باید به دنبال راه های کاهش اتلاف آموزشی باشیم.
بدین لحاظ باید به دنبال تامین منابع باشیم تا پاسخگوی افزایش تقاضای آموزشی باشیم و چون منبع محدود است، باید بدانیم مدیریت استفاده از منابع باید چگونه ترسیم شود تا بتوانیم آموزش و پرورش کارا و اثربخش داشته باشیم.
برای دستیابی به این مهم دو سوال همواره مطرح می شود:‏
‏ الف)از چه طریق می توان منابع و امکانات بیشتری برای آموزش و پرورش فراهم آورد؟
ب)از منابع موجود چگونه می توان استفاده بهینه کرد؟
آنچه که در حال حاضر برای توسعه مشارکت درآموزش و پرورش به منظور توسعه نهادی وجود دارد این است که علاوه بر کاهش هزینه ها در آموزش و پرورش نیازمند بسط قابلیت های فردی در ذینفعان آموزشی است.
ذینفعان آموزشی اعم از مدیران و معلمان و والدین مدارس، با برخورداری از فرصت های اجتماعی کافی می توانند به طور موثر سرنوشت خود را رقم بزنند و به یکدیگر کمک کنند آنچه که در یک اقتصاد مقاومتی مهم است این است که ذینفعان آموزشی در مدارس را نباید عناصر منفعلی پنداشت.‏‎ ‎بنابراین باید توجه ویژه ای به بسط قابلیت های افرادی کرد که در مدارس مشغول هستند.‏‎ ‎این قابلیت های فردی را می توان با سیاست های دولت افزایش داد، در عین حال که استفاده موثر از مشارکت قابلیت های مردمی بر جهت گیری سیاست های دولت اثر می گذارد‎.‎‏ در این شرایط برای ایجاد نظامی با عملکرد بالا بدون وجود ساختار حمایت نهادی مشکلاتی را به همراه دارد. برای تحقق آن وجود مشوق هایی برای بازیگران مورد نظر تاثیر گذار است. یعنی آنکه اگر در فرایند آموزش برای محصول بهتر در عملکرد دانش آموزان پاداش (درونی یا بیرونی) در نظرگرفته شود یا برای عملکرد نامطلوب جریمه در نظرگرفته شود، باعث می شود تا عملکرد بهبود یابد.
ایجاد فرصت های مشارکت در تامین منابع عمومی لازم برای تسهیلات اجتماعی با تشکیل نهادها ممکن است و می تواند قابلیت های فردی افراد جامعه را افزایش دهد.
در این میان هنجارهایی از قبیل اعتماد و همکاری نقش مهمی در کاهش هزینه های اجرا و افزایش مبادلات دارد. چنین نهادهایی وابسته به میزان تعهد و همکاری مدنی هستند. در این شرایط ذینفعان آموزشی می توانند برمشکلات جمعی غلبه کنند و بر مسئولان نظارت داشته باشند. آنها به پیمان نامه های اساسی دولتی اعتبار می بخشند و از سوءاستفاده جلوگیری می کنند و به افراد مخالف اجازه اظهار نظر می دهند.
الگویی که در یک اقتصاد مقاومتی برای مدارس می توان ترسیم کرد، مدیریت مدارس خصوصی توسط ذینفعان آموزشی با سرمایه گذاری مدارس دولتی توسط دولت است.
به عبارتی مشارکت بخش خصوصی به نحوی صورت پذیرد که در آن دولت هدایت سیاستگذاری و تامین سرمایه گذاری را به عهده گیرد و در حالی که بخش خصوصی خدمات آموزشی را به دانش آموزان ارائه می دهد، دولت قراردادی را با بخش خصوصی برای عرضه خدمات ویژه با کمیت و کیفیت تعریف و قیمت مشخص در دوره زمانی خاصی منعقد می کند.
هدف اصلی مشارکت بخش خصوصی-دولتی افزایش دسترسی خانواده ها با ارائه پول به آنها برای تحصیل کودکان خود با جبران هزینه های آموزش است.
علاوه بر این مکانیزم عرضه و تقاضا انتخاب والدین، رقابت مدارس را افزایش می دهد و مدارس را پاسخگو می کند. بدین نحو والدین بهترین مدرسه را برای کودکان خود انتخاب می کنند و مدارس را وادار می کنند برای ثبت نام بیشتر دانش آموزان خود نتایج تحصیلی مدرسه را بهبود بخشند و در عین حال هزینه را کاهش دهند.
علاوه براین با انتخاب والدین مدارس، پاسخگویی به والدین را نسبت به پاسخگویی حکومت مرکزی ترجیح می دهند به این نحو با ارائه مشوق به مدارس رویکرد نوآورانه برای آموزش در مدارس توسعه می یابد.‏نتیجه آن که به دلیل بافت سنی موجود در آموزش و پرورش و حساسیت ویژه ای که در این بخش وجود دارد و بارها از سوی رهبر معظم انقلاب یادآوری شده است، جنگ روانی ناشی از تهدیدات خارجی باعث خواهد شد که سیاستگذاری های کلان آموزش و پرورش تحت تاثیر قرار گیرد.
بنابراین وارد و درگیر کردن جامعه آموزش و پرورش در اداره مدارس با مشارکت وزارتخانه آموزش و پرورش و دولت مقاومت جامعه را در مقابل تهدیدات مختلف افزایش خواهد داد و منجر به مقاومت در مقابل تهدیدات خارجی خواهد شد.
با مروری بر بند های 24 گانه سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری در 29 بهمن ماه 1392 و بدون در نظر گرفتن بند هایی که مستقیما بخش فرهنگ را به عنوان یک هدف در مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرارداده اند می توان حضور یک روح فرهنگی را در تمام این ابلاغیه برای نهادینه شدن اقتصاد مقاومتی در جامعه مشاهده کرد. مقام معظم رهبری در سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی به این امر توجه نموده اند و در بندهای 20 و 21 این سیاست ها نیز بر "تقویت فرهنگ جهادی" و "تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن" تاکید کرده اند.
جریان اقتصاد مقاومتی برای جاری شدن در جامعه نیازمند تحقق بستر های فرهنگی مناسب است، درواقع بدون ایجاد و ترویج این بستر ها نمی توان انتظار داشت این رویکرد در اقشار مختلف مردم که تعیین کننده ترین نقش را در اقتصاد دارا هستند نهادینه و به مرحله اجرا درآید. بی شک پس از پذیرفتن نگاه فرهنگی به اقتصاد مقاومتی به عنوان یک از پایه های تحقق این مهم در سطوح مختلف جامعه، آموزش و پرورش در جایگاه اصلی ترین محمل شکل گیری و ترویج خطوط فرهنگی کشور مورد توجه خواهد بود. در واقع تبیین وظایف و مسئولیت های آموزش و پرورش و نهاد مدرسه در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی نقشی محوری در شکل دادن به باور و خواست ملت در ضرورت پیگیری و تحقق اقتصاد مقاومتی به عنوان تنها راهکار ادامه حیات اقتصادی کشوردر دنیای پر آشوب کنونی است.
با این وجود، در برنامه ابلاغی معاون اول رئیس جمهور به دستگاه های اجرایی در 30 فروردین ماه 1395 با هدف مشخص کردن وظایف و تکالیف هر یک از دستگاه ها برای اجرای پروژه های اولویت دار برنامه های ملی اقتصاد مقاومتی، هیچ اشاره ای به برنامه های وزارت خانه های آموزش و پرورش و علوم نشده و بار "گفتمان سازی و فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی" صرفا بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیما گذاشته شده است.
حال به بیان چند نکته در باب اهمیت مساله نقش آموزش و پرورش و به خصوص معلمان در پیاده سازی اقتصاد مقاومتی در کشور و همچنین میزان توجه به این مساله در مسئولین پیگیر اجرای اقتصاد مقاومتی می پردازیم:

الف- نقش آموزش و پرورش و معلمان در ایجاد و ترویج فرهنگ اقتصاد مقاومتی:
نظام آموزشی کشور با در اختیار داشتن بیشترین زمان برای اثرگذاری در ذهن و عملکرد افراد جامعه از سنین کودکی تا مقطع مهمی از رشد در دوره جوانی منبع مهمی برای تامین و ارتقاء سرمایه انسانیست. وزارت آموزش و پرورش با پوشش مستقیم 13 میلیون نفر از نسل آتی کشور و حضور 1 میلیون نفر فرهنگی به عنوان یکی از اصلی ترین گروه های مرجع کشور ظرفیت زیادی را برای فرهنگ سازی درباره اقتصاد مقاومتی را دارد و پیشتر در طرح هایی همچون "همیار پلیس" بخش کوچکی از این ظرفیت عظیم به اثبات رسیده است.
مسئولین وزارت آموزش و پرورش نیز بر ضرورت توجه به این ظرفیت در وزارت خانه مطلوب خود واقف هستند و در سال های پس از مطرح شدن موضوع اقتصاد مقاومتی به نقش این وزارتخانه در بهینه سازی روندها و ساختارها و فرهنگ سازی از طریق گنجاندن سرفصل هایی در کتاب های درسی دانش آموزان و معلمان و دانشجومعلمان و برگزاری دور ه تا تدوین منشور اقتصاد مقاومتی در آموزش و پرورش اشاره کرده اند.
از سوی دیگر نقش معلمین در تحقق سیاست ها و خط مشی های اعلامی نیز در نهادی همچون مدرسه بسیار پررنگ تر از عوامل اجرایی در بخش های دیگر در موضوع اقتصاد مقاومتی است. فرهنگ اشاعه شده از طریق برنامه رسمی آشکار یعنی کتاب های درسی، محتوای آموزشی و فعالیت های رسمی تعریف شده همه ی تاثیری نیست که مدرسه می تواند بر مخاطبین خود بگذارد. علاوه بر برنامه درسی آشکار، "برنامه درسی پنهان" (از جمله رفتار و سلوک معلمان و اولیای مدرسه و روابط بین دانش آموزان) نیز تاثیر قابل توجهی بر شکل گیری فرهنگی دانش آموزان دارد. چه بسا اثری که دانش آموزان به ویژه در سنین پایین تر از برنامه درسی پنهان در این رابطه بپذیرند، بیش از بخش رسمی و آشکار برنامه های مدرسه باشد!.
به عنوان مثال، تاکید منفی یا مثبت معلم ریاضی در کلاس درس بر محصولات تولید داخلی، لوازمی که خود اولیای تربیتی مورد استفاده قرار می دهند و سلوک شخصی آن ها از جمله مواردی است که می تواند در شکل گیری نوع نگاه نسل آتی به این مقوله موثر باشد، و یا همانطور که وزیر آموزش و پرورش اشاره می کند: "دانش آموز باید در مدرسه بیاموزد که اسراف نکرده و در اقتصاد کشور موثر باشد".
آنچه که به صورت خلاصه در مورد نقش فرهنگی نظام آموزشی در کل و معلمین به صورت خاص در تحقق اقتصاد مقاومتی می توان بیان داشت به صورت خلاصه شامل موارد زیر است:
1- طراحی [و ترویج] یک الگوی مشخص از شیوه ی زندگی متناسب با اقتصاد مقاومتی (بر اساس سه گانه ی "اعتماد به نفس ملی، روحیه ی جهادی، و پرهیز از لقمه ی حرام") برای عموم مردم
2- تاکید بر "گفتمان سازی"، از جمله در ساحت تربیت اقتصادی به ویژه در برنامه درسی پنهان و یادگیری غیررسمی ("سبک زندگی و الگوی مصرف اسلامی"، "روحیه مشارکت و کار جمعی"، "خلاقیت و نوآوری" و "کارآفرینی و مهارت")
3- فرهنگ سازی در مورد ابعاد مختلف اقتصاد مقاومتی (ترویج فرهنگ کار آفرینی ، آموزش محیط کسب و کاردر بین دانش آموزان رشته های فنی ، حرفه ای و نظری)
ب- سرمایه گذاری در آموزش و پرورش با نگاه تبدیل سرمایه های اقتصادی به سرمایه های انسانی:
سرمایه گذاری در آموزش و پرورش به معنی پذیرفتن نقش فرهنگی این نهاد در تبدیل سرمایه های اقتصادی به سرمایه های انسانی و بستر سازی جهت تحقق توسعه پایدار است. در واقع، نحوه تعامل دولت با آموزش و پرورش به عنوان بخشی از حاکمیت که نیازمند سرمایه گذاری بلند مدت با هدف اثر گذاری مستقیم در آینده اقتصاد (از طریق تربیت نیرو های متخصص و سرمایه های انسانی)و همینطور اثرگذاری غیر مستقیم در مسیر اقتصادی کشور (از طریق ایجاد و گسترش فرهنگ اقتصادی صحیح)می باشد تعیین کننده آینده سرمایه انسانی در کشور است. مساله مهمی که در مسیر این سرمایه گذاری وجود دارد عبارت است ازجلوگیری از اتلاف و هدر رفت سرمایه های اقتصادی و انسانی با بهینه کردن ساختار اداری و اقتصادی آموزش و پرورش.
ماده 16 سیاست های ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری در خصوص اقتصاد مقاومتی در اشاره به موضوع صرفه جویی در هزینه ها بیان می دارد: "صرفه جویی در هزینه های عمومی کشور با تاکید بر تحول اساسی در ساختارها، منطقی سازی اندازه ی دولت و حذف دستگاه های موازی و غیرضرور و هزینه های زاید". با در نظر گرفتن این ماده و توجه به بی نظیر بودن وزارت آموزش و پرورش بنا به ابعاد و حجم واحدهای تابعه، منابع انسانی و غیره در میان سایر نهادهای کشور که از بکار گیری حدود یک میلیون کارمند (حدود نیمی از کارمندان دولت) و ارتباط با 14 میلیون نفر به طور مستقیم نشات می گیرد، به راحتی می توان به لزوم قرار گرفتن مساله صرفه جویی و بهینه کردن عملکرد ها به عنوان یک از اصلی ترین راهکار هخای تحقق اقتصاد مقاومتی توسط این وزارت خانه پی برد.
برخی از مصادیق عینی که در حال حاضر پیش روی آموزش و پرورش برای تحقق اقتصاد مقاومتی از مسیر صرفه جویی و بهینه کردن عملکرد ها می توان نام برد عبارتند از:
1- محدودیت های بودجه ای آموزش و پرورش به عنوان نهاد تاثیرگذار فرهنگی و اختصاص بیش از 90 درصد از بودجه این وزارتخانه به حقوق و دستمزد کارکنانش در عمل بر کیفیت تعلیم و تربیت اثر منفی گذاشته است. در چنین فضایی می توان با نگاه کارشناسی ، طرح های درآمد زایی و اقتصادی در آموزش و پرورش را مورد توجه قرار داد.
2- برخی از اقدامات صورت گرفته در این وزارتخانه همچون تامین مواد اولیه و تجهیزات مربوط به چاپ کتاب های درسی، هوشمندسازی مدارس و وسایل گرمایش برقی کلاس ها از طریق واردات که در تناقض با بندهای مختلف سیاست های اقتصاد مقاومتی است که به ضرورت "مصرف کالاهای داخلی و پرهیز از واردات غیر لازم کالاهای خارجی" می پردازد.
اقدامات عمومی و فرهنگ ساز اقتصاد مقاومتی در آموزش و پرورش
1. بازگو کردن مضرات استفاده از کالای خارجی برای اقتصاد جامعه به شیوه های مختلف برای دانش آموزان و فرهنگیان
2. برخورد اخلاقی با عوامل و کسانی که رعایت صرفه جویی را نمی کنند توسط دانش آموزان و معلمان
3. بیان اهمیت استفاده از تولیدات داخلی در عدم وابستگی کشور به بیگانگان
4. ترغیب دانش آموزان برای کار و تولید در تعطیلی مدارس
5. توصیه مستمر به همکاران و دانش آموزان نسبت به باز نبودن پنجره ها هنگام روشن بودن بخاری و کولر، رسیدگی به وضع شیرهای آب، استفاده از لامپ های کم مصرف و خاموش کردن لامپ های اضافی در مواقع غیر ضروری
6. بیان اهداف استکبار از ترویج کالاهای تجملاتی و غیر ضروری و متذکر ساختن افراد
7. طرح مسائلی مثل بیان آثار و تبعات دلالی و احتکار برای دانش آموزان و خانواده ها
8. برگزاری مسابقه، همایش و فراخوان علمی در سطح مدارس و ادارات
9. احصاء عملکرد اسراف گرایانه ادارات و نهادهای دولتی توسط دانش آموزان و معلمان و اعلام به مسئولین ذیربط

10. تشکیل جلسات تخصصی و میزگردهای علمی فرهنگی با موضوع حماسه اقتصادی و اقتصاد مقاومتی در سطح ادارات و مدارس
11. آموزش استفاده درست از وسایل و امکانات اداری و دولتی
12. برگزاری کلاس های آموزش اشتغال زایی و تولیدی برای دانش آموزان، همکاران فرهنگی و خانواده های آنان
13. ترویج فرهنگ کار، تلاش و کوشش و کار کردن برای رضای خداوند متعال بین فرهنگیان، دانش آموزان و اولیاء
14. آگاه کردن دانش آموزان نسبت به استفاده بهتر از منابع مالی و خرید در حد نیاز
15. بیان فواید قناعت و صرفه جویی و توصیه و ترغیب و تشویق دانش آموزان و اولیا به آن در مناسبت ها و فوق برنامه ها
16. بیان مطلب توسط معلمان در مورد صرفه جویی، پرهیز از تجمل، ضرورت کار و تلاش در سر کلاس ها
17. تبلیغ کالای ایرانی بر روی جلد کلیه کتب و درخواست از تولید کنندگان برای تبلیغ بر روی دفاتر و نوشت افزار
18. بهره گیری از ظرفیت های مدرسه مانند درس انشا، مقاله، وبلاگ، کاریکاتور، روزنامه دیواری برای آشناسازی و مطالبه گری
19. بیان آسیب های جدی به کار نگرفتن حماسه اقتصادی برای دانش آموزان، اولیا و همه مردم

20. آگاه کردن دانش آموزان به منابع محدود نفت، گاز و موارد دیگر
21. آموزش روش های صحیح استفاده از منابع (آب، برق، گاز و …) برای دانش آموزان، فرهنگیان و اولیا
22. معرفی تولیدات ملی و تولید کنندگان برتر به جامعه مخاطب
23. تولید نمایش نامه، فیلم، طنز و موارد دیگر در سطح مدارس با موضوع حماسه اقتصادی
24. توصیه به استفاده از دفاتر نیمه تمام و کتاب های سال های قبل برای سال های آینده
25. استفاده بهینه از لباس فرم
26. ترویج فرهنگ خود باوری در بین دانش آموزان، فرهنگیان و والدین
27. آموزش، تشویق و فرهنگ سازی برای صرفه جویی، پرهیز از اسراف، تولید و مصرف کالای ایرانی
28. بیان مطالب مربوط به حماسه اقتصادی برای فرهنگیان، دانش آموزان و خانواده از طریق تولید و توزیع لوح فشرده، بروشور، کتاب و جلسات اولیا و مربیان
29. آموزش و ترغیب خانواده ها جهت تهیه جهیزیه از کالای ایرانی
30. تعیین و تعریف نقش برای دانش آموزان و درخواست برخورد و تذکر با مصادیق اسراف، ریخت و پاش و موارد دیگر مانند طرح همیار پلیس
31. ترسیم افق آینده برای دانش آموزان به جهت بالا بردن روحیه غرور ملی
32. تبیین و تشریح مستمر و کامل شعار سال در صبحگاه ها، جلسات و اولیاء و مربیان و نمازهای جماعت
33. احیاء فریضه امر به معروف و نهی از منکر در سطح آموزش و پرورش و جامعه
34. آموزش و بازخوانی ارزش ها و ضد ارزش ها در بین دانش آموزان و فرهنگیان
35. استفاده از جملات کوتاه و کلمات قصار برای طرح در کلاس درس، پیامک و موارد دیگر
36. ارائه الگو برای موضوعات مختلف
37. ایجاد سرفصل های مناسب در کتب درسی برای اقتصاد مقاومتی و موضوعات مرتبط با آن مانند قناعت، صرفه جویی، پرهیز از تجمل
38. تدوین قوانین، ضوابط و مقررات مناسب برای فرهنگ سازی در زمینه حماسه اقتصادی
39. حمایت از ایده ها، طرح ها و اقدامات خلاقانه و مبتکرانه مرتبط با حماسه اقتصادی دانش آموزان و فرهنگیان
40. دعوت از کارآفرینان در مدرسه و بین فرهنگیان
41. برگزاری سخنرانی و همایش برای معلمان و دانش آموزان و ارائه اطلاعات آماری دقیق و مقایسه مصرف در داخل و خارج از کشور
42. ترویج سبک زندگی اسلامی و مبارزه با شیوه های نادرست زندگی فعلی برای فرهنگیان، دانش آموزان و اولیاء
43. تهیه بسته های فرهنگی و اهداء به دانش آموزان با موضوع حماسه اقتصادی
44. رعایت عملی معلمان و فرهنگیان و الگو بودن آنان در سطح جامعه
45. معرفی کار و فعالیت به عنوان یک ارزش اسلامی ـ انسانی در بین دانش آموزان و فرهنگیان
46. برگزاری دوره های ضمن خدمت با موضوع حماسه اقتصادی
47. سرفصل هر کتاب از اول دبستان تا انتهای تحصیل مزین به یک حدیث و یک نکته اقتصادی
48. تکرار مسائل و موضوعات اقتصادی در قالب های مختلف ارائه شود
49. هر هفته یک موضوع مربوط به حماسه اقتصادی، از زبان دانش آموزان رسانه ای شود
50. سوق دادن دانش آموزان به سوی تولید از همان دوران کودکی
51. برقراری ارتباط بین مصرف کننده و تولید کننده از طریق بازدیدهای دو طرفه
52. بیان آثار و عوارض پرخوری و بدخوری در مدارس
53. بیان دلایل استقلال و رشد اقتصادی در بعضی از کشورها که قبلاً زیر سیطره استکبار جهانی بودند مانند ژاپن، چین برای دانش آموزان و معلمان
اقدامات برای صرفه جویی و کاهش هزینه ها در آموزش و پرورش
1.عوض نکردن سالانه طرح فرم لباس مدارس (حتی المقدور)
2. جلوگیری از برگزاری برخی از سمینارها و کنفرانس های غیر ضروری
3. عایق کردن شیشه ها و دیگر محفظه ها و جلوگیری از هدر رفتن انرژی
4. استفاده از ظرفیت و امکانات هنرستان ها برای ساخت وسایل آموزشی مدرسه و اداره از جمله میز و نیمکت (فعال نمودن مدارس، هنرستان های کار و دانش برای کمک و تعمیرات منطقه)
5. خرید به اندازه نیاز و جلوگیری از انبار کردن کالا
6. نظارت دقیق از عملکرد مدارس و هزینه های آموزشی و اداری شامل تجهیزات، مصارف انرژی
7. توسعه شبکه مجازی و انجام کارها به صورت غیر حضوری
8. برگزاری آزمون به صورت رایانه ای (مجازی)
9. کاهش بروکراسی اداری و حذف جلسات غیر ضرور
10. پرهیز از استفاده از کالاهای تجملی و کم فایده در مدرسه و خانه
11. استفاده از نور طبیعی و خاموش کردن لامپ های اضافه در روشنایی روز
12. استفاده از نیروهای مازاد در دیگر ادارات و مقاطع آموزش و پرورش
13. استفاده از برگه های باطله
14. به جای نوشتن تحقیقات در کاغذ از سی دی و فلش استفاده شود
15. ارتباط پیامکی با فرهنگیان به جای تماس تلفنی
16. جلوگیری از چاپ و توزیع انواع مجلات غیر ضروری
17. کاهش چاپ و توزیع تراکت ها و پوسترهای رنگی در بسیاری از موارد
18. استفاده بهینه از محیط های آموزشی در ساعاتی که خالی و بلا استفاده هستند
19. استفاده از انرژی خورشید برای روشنایی و تولید گرما
20. استفاده از وسایل ارتباط الکترونیکی برای انتقال بهتر مطالب (وسایل کمک آموزشی)
21. استفاده از کتب الکترونیکی و کم کردن چاپ کتاب و دفتر
22. اجرای طرح جمع آوری کتب درسی و دفاتر بلا استفاده دانش آموزان در هر سال تحصیلی
23. دقت در نگهداری اقلام سرمایه ای و رعایت اصول انبارداری و تعمیر به موقع وسایل
24. استفاده بهینه از لوازم و وسایل مازاد در آموزشگاه ها
25. تجمیع بعضی از پست های اداری در مدارس و ادارات
26. اجرای طرح جهادی تعمیر و بهسازی سیستم آب و برق مدارس
27. ملزم نمودن معلمان و کارکنان به ساده زیستی و مظاهر آن در سطح مدارس و ادارات
28. واگذاری امور پشتیبانی و مدیریت مصرف به افراد متعهدتر و توانا
29. استفاده از وسایل ضایعاتی قابل تعمیر و بازگشت به چرخه مصرف (بازیافت)
30. هوشمندسازی وسایل گرمایشی و خنک کننده در ادارات و مدارس
31. چند منظوره کردن مکان ها و استفاده متعدد از آنها
32. واگذاری بعضی امور مانند کپی و تکثیر، سرویس فرهنگیان، سرویس ماموریت های درون شهری و برون شهری به بخش خصوصی
33. استفاده از وسایل عمومی به جای وسیله شخصی
34. انتخاب لوازم آموزشی مناسب و بادوام
35. نخواستن اقدامات و تکالیف پرهزینه و گران قیمت (غیرضروری) از دانش آموزان

36. ساخت فضاهای آموزشی با اصول معماری که عمر آن زیاد و هدر رفت انرژی کم شود
37. در برنامه ریزی آموزشی طرح هایی اجرا شود که کمتر نیاز به کاغذ و نوشت افزار داشته باشد
38. دادن مسئولیت به دانش آموزان در سطح مدرسه و در جریان کار قرار دادن آنها
39. نصب دوربین مداربسته جهت کنترل فضاهایی که فاقد حضور افراد است و معمولاً برق یا آب در حال هدر رفت است.
40. اینترنتی کردن فیش های حقوقی
41. ملاک قرار دادن برخی معیارها مثل ساده زیستی، پرهیز از تجمل گرایی در بکارگیری و جذب نیروهای جدید
42. چاپ کتاب های درسی برای استفاده چند سال
43. وضع قانون و ضابطه برای موضوعات پرمصرف
44. ترویج استفاده کامل از نوشت افزار
45. از برگه های یک رو نوشته شده به عنوان دفتر مشق استفاده شود
اقدامات برای خرید(مصرف) کالای ایرانی
1. بازدیدهای هدفمند و مستمر دانش آموزان و معلمان از صنایع داخلی و کارخانجات تولیدی با هدف آشناسازی بیشتر با تولیدات داخلی

2. اجرای طرح عیب یابی یا پیدا کردن مشکل کالاهای ایرانی توسط دانش آموزان و جمع بندی و ارائه آن به متولیان توسط ادارات آموزش و پرورش
3. حمایت از تولیدات دانش آموزان و فرهنگیان مبتکر و خلاق
4. طراحی و ساخت وسایل کم هزینه در کارگاه ها و هنرستان ها
5. ملزم کردن ادارات و زیر مجموعه ها به خرید کالای ایرانی و برخورد با خریدهای خارجی بی مورد
6. اجرای پوشش لباس متحدالشکل با استفاده از البسه داخلی برای معلمان و دانش آموزان
7. آسیب شناسی عمومی نسبت به تمایل مردم به سمت کالاهای خارجی توسط دانش آموزان و جمع بندی و ارسال به مبادی ذیربط در سال تحصیلی
8. خرید جوایز مسابقات ورزشی، درسی برای دانش آموزان از کالاهای ایرانی
9. درخواست از دولت جهت فشار بر کارخانجات و تولید کنندگان به منظور بالا بردن سطح کیفیت کالاها
10. تبلیغ کالاهای ایرانی و ارائه و معرفی محصولات با کیفیت به دانش آموزان و معلمان در سطح مدارس و ادارات آموزش و پرورش
11. جلوگیری از استفاده بعضی از لوازم التحریر و لباس های تولید خارجی در مدارس
12. توزیع کالاهای ایرانی از قبیل لوازم التحریر، کیف و کفش با قیمت کمتر در بین دانش آموزان و فرهنگیان
13. ایجاد و توسعه شرکت های تعاونی مصرف فرهنگیان با ارائه کالاهای ساخت داخل
14. ایجاد نمایشگاه کالای ایرانی و بومی ملی در سطح مدارس و ادارات آموزش و پرورش
15. ارائه تسهیلات خرید کالای ایرانی به کارکنان
16. برگزاری جلسه، نشست و سخنرانی برای توجیه، تشویق و ترغیب نسبت به استفاده از تولیدات داخلی
17. مصرف کمک های بلاعوض، جشن عاطفه ها، جشن شکوفه ها با خرید تولیدات داخلی
18. بیان مزایای استفاده از کالای ایرانی برای دانش آموزان و اولیاء
19. تقویت و آموزش وطن دوستی و غرور ملی و ارتباط دادن آن به مصرف داخلی
20. استفاد از کالای خارجی به عنوان یک فعل ناپسند در جامعه معرفی شود
21. رعایت عملی (نقش پیشتاز) معلمان و فرهنگیان در استفاده از کالای داخلی
22. مطالبه از اتحادیه اصناف در جهت کاهش محصولات خارجی و تهیه و توزیع بیشتر محصولات داخلی
23. طرح موضوع در شورای امر به معروف و نهی از منکر شهرستان و تصویب و تنظیم دستورالعمل به تمام واحدهای آموزشی و اداری
24. تهیه، تولید و پخش سرودهای تبلیغاتی در سطح مدارس
25. تشویق افرادی که از کالای داخلی استفاده می کنند
26. تشویق و ترغیب به استفاد از کالای بومی و ایرانی در سطح مدارس کلاس درس و اولیاء
27. بیان فواید استقلال و خودکفایی و مضرات وابستگی به خارج در بین دانش آموزان، معلمان و اولیاء
28. حمایت از مخترعان و رساندن اختراع آنها به تولید انبوه
29. برگزاری مسابقات انشاء و روزنامه نگاری با این موضوع
30. هدیه سبد کالای ایرانی به همکاران
31. معرفی فروشگاه های معتبر دارای اجناس ایرانی به دانش آموزان و اولیاء
32. استفاده از اقلام ایرانی در همایش ها گردهمایی ها و مراسم ها
33. ارتباط و تعامل با مدیران صنایع داخلی و اعلام نیازهای آموزش و پرورش به آنها برای تولید
34. توصیه و تشویق دانش آموزان و فرهنگیان زن به استفاده از چادر مشکی ایرانی
35. رجوع به تاریخ و بیان تجارب سایر کشورها در این زمینه
36. دریافت نمایندگی از شرکت های تولیدی و عرضه با قیمت پایین تر در مدارس و ادارات
37. تشویق افراد به مشاغل خانگی و بیان مصادیق آن برای دانش آموزان
38. تعریف رشته و پرورش نیروهای ماهر برای موضوعاتی که ما را از وابستگی نجات می دهد
39. معرفی و تبلیغ کالاهای ایرانی در سطح مدارس
40. اعطای تسهیلات خرید کالای ایرانی به فرهنگیان
41. برگزاری کارگاه های عکس و نقاشی در مدارس با موضوع کار و مصرف کالای ایرانی
42. معرفی شغل به دانش آموزان و اولیاء
43. استفاده از تجارب بازاریان و یا استادکاران در کلاس درس
44. موضوع حماسه اقتصادی از حالت فوق برنامه و جنبی به صورت تکلیف آموزش و پرورش جزء وظایف و ماموریت ها در بیاید تا در متن اصلی فعالیت ها قرار گیرد
45. استفاده از فرهنگیان در نظارت بر توزیع
اقدامات آموزش و پرورش برای نقش آفرینی مناسب در خلق حماسه اقتصادی
1. استفاده از ظرفیت نخبگان فرهنگی و جمع آوری ایده ها و طرح های آنان و ارسال به وزارتخانه ها
2. درخواست از تولید کنندگان برای حضور در بین دانش آموزان و معلمان و پاسخگویی به سوالات آنان در زمینه های کیفیت، تولید و به ویژه تولیدات مدرسه ای
3. دعوت از مسئولان برای حضور در مدارس و مطالبه و سوال از آنها
4. برگزاری همایش، مسابقات، مقاله نویسی و فراخوان علمی با حضور مسئولان مختلف، طرح موضوع توسط نمایندگان دانش آموزان و فرهنگیان و اعلام نتایج همایش ها به مسئولان اجرایی
5. تشکیل میزگرد با موضوع آسیب شناسی چرخه اقتصادی و مسائل مرتبط با حضور فرهنگیان و دانش آموزان و اولیاء
6. توجیه و آموزش دانش آموزان و خانواده های آنان برای مطالبه گری و درخواست کیفیت
7. سوق دهی تمامی خریدهای کلان و جزئی آموزش و پرورش به سمت کالاهای داخلی
8. صدور بیانیه و اعتراض نسبت به مسئولینی که نمی خواهند حساسیت موضوع را درک کنند توسط فرهنگیان و دانش آموزان
9. برگزاری گردهمایی و تجمعات اعتراض آمیز دانش آموزی با هدف آگاه سازی و طرح درخواست
10. طرح نیازمندی های حماسه اقتصادی در جلسات شورا و جلسات مشترک با سایر نهادها و سازمان ها توسط معلمان و مسئولان آموزش و پرورش
11. حضور دانش آموزان و فرهنگیان در کارخانجات و دستگاه های دولتی و مطالبه از مسئولان در رابطه با اقدامات برای حماسه اقتصادی
12. مطالبه گری از طریق رسانه ها، ماهنامه ها، بروشورها، روابط عمومی و تهیه کتابچه
13. تعامل و ارتباط فرهنگیان و دانش آموزان با فرماندار، امام جمعه و نمایندگان مجلس و انعکاس موانع تحقق حماسه اقتصادی به آنها
14. آگاهی بخشی و اطلاع رسانی به جامعه، نسبت به کوتاهی ها و کم کاری های مسئولان و متولیان در امور اقتصادی

منابع و مآخذ
ازغندی، علیرضا، 1385، درآمدی بر جامعه شناسی سیاسی ایران، تهران، نشر قومس.
اسحاقی، سید حسین، 1384، "نگاهی به پدیده رانت جویی در ایران"، مجله رواق اندیشه، شهریور، شماره 45.
امیر احمدی، هوشنگ، 1372 الف، "اقتصاد سیاسی و نفت"، ترجمه علیرضا طیب، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، آذر و دی، شماره 76 ـ 75.
ــــــــــــــ ، 1372 ب، "اقتصاد سیاسی و نفت (بخش دوم)"، ترجمه علیرضا طیب، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، بهمن و اسفند، شماره 78 ـ 77.
ــــــــــــــ ، 1374، "ارزیابی عملکرد برنامه اول و چالش های برنامه دوم"، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، فروردین و اردیبهشت، شماره 92 ـ 91.
وئن، راجر، 1383، "دولت در خاورمیانه: تغییر موضع یا عقب نشینی"، در دولت و تحول جهانی: اقتصاد سیاسی گذار در خاورمیانه، تالیف و گردآوری: حسن حکیمیان و زیبا مشاور، ترجمه عباس حاتمی زاده، تهران، کویر.
پوراحمدی، حسین و یحیی فوزی، 1382، گفتمان اصلاحات در ایران، تهران، موسسه دانش و اندیشه معاصر.
حاجی یوسفی، امیرمحمد، 1376، "رانت، دولت رانتیر و رانتیریسم: یک بررسی مفهومی"، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، بهمن و اسفند، شماره 126 ـ 125.
ــــــــــــــ ، 1378، دولت، نفت و توسعه اقتصادی در ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
خضری، محمد و محسن رنانی، 1383، "رانت جویی و هزینه های اجتماعی آن"، مجله علمی ـ پژوهشی نامه مفید، آذر و دی، شماره 45.
رحیمی روشن، حسن، 1389، "نظریه دولت رانتیر (تحصیلدار) و جمهوری اسلامی ایران"، فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی، سال هفتم، پاییز، شماره 22.
رزاقی، ابراهیم، 1369، الگوئی برای توسعه اقتصادی ایران، تهران، نشر توسعه.
رفیع، حسین، 1386، سلاح اقتصادی در روابط بین الملل: خاورمیانه و تحریم نفت، تهران، مذاکره.
سیف، احمد، 1376، مقدمه ای بر اقتصاد سیاسی، تهران، نشر نی.
عظیمی آرانی، حسین، 1374، مدار های توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران، تهران، نشر نی، چ 4.
کاپوراسو، جیمز ای و دیوید پی لوین، 1387، نظریه های اقتصاد سیاسی، ترجمه محمود عبدالله زاده، تهران، نشر ثالث.
کاتوزیان، محمدعلی، 1372، اقتصاد سیاسی ایران از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی، ترجمه محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی، تهران، نشر مرکز.
کدی، نیکی. آر، 1369، ریشه های انقلاب ایران، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، قلم.

فهرست مطالب
چکیده 1
کلیدواژه : 1
مقدمه 2
بیان مسئله 4
اهمیت موضوع 5
کاهش وابستگی به نفت 7
مدیریت مصرف، استفاده حداکثری از زمان، منابع و امکانات 9
اقدامات عمومی و فرهنگ ساز اقتصاد مقاومتی در آموزش و پرورش 16
اقدامات برای صرفه جویی و کاهش هزینه ها در آموزش و پرورش 20
اقدامات برای خرید(مصرف) کالای ایرانی 24
اقدامات آموزش و پرورش برای نقش آفرینی مناسب در خلق حماسه اقتصادی 27
منابع و مآخذ 29

30


تعداد صفحات : 31 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود