موضوع پایان نامه:
مقایسه میزان عزت نفس در بین دانش جویان ممتاز و دانش جویان مشروطی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر
استاد راهنما :
سرکار خام غیاثوند
گرد آورنده :
الهام بخشنده
فصل اول
* کلیات تحقیق
مقدمه :
هر انسانی براساس ملاک ها و معیارهایی که در اختیار دارد همواره خود را مورد ارزیابی و قضاوت قرار می دهد و میزان کارائی، موفقیت و ارزشمندی خویش را تعیین می نماید. مفاهیمی که در شکل گیری عزت نفس مهم به نظر می رسد عبارتند از : خود، ادراک هر از فرد از خود (شکل گیری تصویر بدن در ذهن)، مفهوم هر فرد از خود (رشد گرایش عاطفی و ارزش، نسبت به بدن موزان خود، ارزشیابی خود. به موازات تغییر و تحولاتی که در جسم انسان صورت می گیرد روان او هم دستخوش تغییراتی می گردد در این مسیر خود که در مرکز ساختار روانی انسان قرار دارد و به عنوان منبع و مرجع فعالیت های فکری، عاطفی، رفتاری انسان ایفای نقش می کند، شکل می گیرد، جسم و روان انسان هر کدام از بخش های متفاوتی تشکیل شده است) تشخیص به موقع روحیات کودک و پاسخ به موقع و متعادل به آنها درک شد، اعتماد به نفس او بسیار موثر است، البته این نکته بسیار مهم است که نیازهای انسان در دورانهای مختلف دستخوش تنوع و تغییر می گردد (اسدالهی، موسوی 1376) در رابطه با افکار و غیر منطقی الیس معتقد است که ریشه رفتار غیر انطباقی فرد را باید در فرد جستجو کرد، اضطراب عاطفی نتیجه طرز تفکر غیر منطقی و غیر عقلانی است انسان به وسیله اشیای خارجی مضطرب و آشفته نمی شود بلکه دیدگاه و تصویری که او از اشیاء دارد موجب نگرانی و اضطرابش می شوند به نظر الیس که از نظریه پردازان اختلالات می باشد افکار و عواطف کنشهای جداگانه ای نیستند از این رو تا زمانیکه تفکر فرد غیر منطقی و غیر عقلانی باشد عواطف فرد نیز مختل خواهد شد و انسان افکار غیر منطقی را به طور مداوم برای خود تکرار می کند بنابراین جنبهای صفات پایدار شخصیت را ازین باورها تشکیل می دهند و همواره در رفتار و عواطف او متجلی می شوند. البرت الیس بنیانگذار نظریه بنیانگذار نظریه عقلانی – عاطفی معتقد است که اختلالات عاطفی ناشی از باورها و اعتقادات غیرمنطقی است. (شفیع آبادی 1371).
طرح مسئله :
مسئله عزت نفس و مقوله خود ازشمندی از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است. برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی، شدت تصمیم گیری و ابتکار، خلاقیت و نوآوری، سلامت فکری و بهداشت روانی، رابطه مستقیمی با میزان و چگونگی عزت نفس و احساس خود ارزشمندی دارد. امروزه در اصلاح و درمان بسیاری از اختلالات شخصیتی و رفتاری کودکان و نوجوانان نظیر کم روئی و گوشه گیری، لجبازی و پرخاشگری و تنبلی و کم رویی به عنوان اولین یا مهمترین گام به ارزیابی و پرورش احساس عزت نفس، تقویت اعتماد به نفس و مهارت های فردی و اجتماعی آنان می پردازند. (بیابانگرد 1373).
ارضای نیاز به عزت نفس به احساساتی از قبیل : اعتماد به نفس، ارزش، قدرت، لیاقت، کفایت و مفید و مثمر ثمر بودن در جهان منتهی خواهد شد. اما بی اعتنائی به نیازها موجب احساساتی از قبیل حقارت، ضعف و درماندگی می شود این احساس ها به نور خود یا به وجود آورنده دلسردی و یاس اساسی خواهند شد و یا این که گرایش های روانی را به وجود خواهند آورد. (بیابانگرد 1373).
(تعدادی از صاحب نظران فرض می کنند که یکی از مهمترین راههایی که افراد اولویت هایشان را در ارتباط با هدف عالی سازمان می دهند حفظ عزت نفس است) بر طبق این دیدگاه افراد جهت حفظ یک تصویر مثبت از خودشان، هم در چشم دیگران و هم در چشم خودشان، تلاش می کنند. در روانشناسی بالینی مخدوش شدن عزت نفس مراجعان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
عزت نفس پایین همچنین به عنوان علامت اصلی افسردگی محسوب می شود منظور از عزت نفس عمدتاً ارزشیابی ذهنی است مبنی بر اینکه با ارزش است برعکس شخصی است بد، ناشایست، بی ارزش، بنابراین عزت نفس قسمت ارزشیابانه خودپنداری است اصطلاحی که دامنه وسیع تری داشته و شامل باورهایی در مورد جنبه های نسبتاً خاص خویشتن همچون توانایی موسیقی و هویت و غیره همه ارزشیابی ها همچون پذیرش خود و عزت نفس می باشد (علی پور 1373) که افکار مثبت در مورد خود می تواند فرد را در موفقیت تحصیلی و یا عدم موفقیت تحصیلی رهنمون باشد.
سوال مسئله :
آیا عزت نفس دانش جویان نمره الف بیشتر از دانش جویان مشروطی است.
اهداف تحقیق :
هدف تحقیق حاضر بررسی مقایسه عزت نفس در بین دانش جویان معلول الف و دانش جویان مشروطی است و اینکه دانش جویان با معدل الف دارای عزت نفس بالاتری نسبت به دانش جویان مشروطی هستند.
فرضیه تحقیق :
میزان عزت نفس در بین دانشجویان با معدل الف بیشتر از دانش جویان مشروطی است.
اهمیّت و ضرورت تحقیق :
بیشتر صاحب نظران در ارزیابی غیر بالینی خود، از عزت نفس به عنوان یک نکته کلیدی که می تواند اغلب جوانب زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد، یاری کند و با افزایش آن در دیگر زمینه های زندگی خود تغییرات ایجاد کند. همانطور که می دانیم عزت نفس متغییری است که با بسیاری از متغییرهای دیگر رابطه نزدیکی دارد، من جمله با موفقیت در تحصیل، به این علت که پیشرفت و موفقیت تحصیلی و راههای جلوگیری از افت تحصیلی یکی از مهمترین اهداف آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت می باشد. بررسی عوامل موثر بر آن از جمله عزت نفس حائز اهمیت بسیار می باشد. از طرف دیگر رشد و شکوفائی آدمیان حاصل نمی شود مگر از طریق به کارگیری و استفاده از استعدادهای خدادادی و استفاده و به کارگیری استعدادها نیز تا حدود زیادی بستگی به اعتماد به نفس، عاطفی، جرات ورزی و عزت نفس دارد. بنابراین برای بالا بردن میزان استفاده و بکارگیری از استعدادهای ذاتی که در نهایت منجر به شکوفائی آنها می شود. باید عزت نفس و اعماد به نفس افراد را بالا برد و برای این کار لازم است که ابتدا عوامل موثر در آنها را شناخت و میزان رابطه آنها با این متغییر را مورد بررسی قرار داد تا بعد بتوان آنها را در افراد بالا برد. و در تحقیق حاضر ضرورت این است که باید عوامل افزاش عزت نفس در بین دانش جویان گسترش پیدا کرده تا بتوانند سیر صعودی در تحصیل را پیدا کرده و همین طور عواملی که باعث مشروطی دانش جویان می شود مشخص و بررسی شده و از عوامل مشروطی بیشتر دانش جویان جلوگیری شود که ارائه اینگونه تحقیقات در نهادهای دانشگاهی و نهاد خانواده می تواند مورد بحث و بررسی قرار بگیرد.
تعریف نظری :
عزت نفس عبارت است از ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خویش و نوعی قضاوت نسبت به ارزشمندی وجودی است که می تواند فرد را به خودشکوفایی و رسیدن به هدف عالی برساند (شاطر 1377).
تعریف عملیاتی :
عزت نفس عبارت است از غره ای است که آزمودنی از آژمون عزت نفس کوپر اسمیت بدست آورده است.
دانش جویان مشروطی :
عبارتند از دانش جویانی که معدل آنها پایین تر از 12 بوده است که در نیم سال اول و دوم از ورودی 85 به بعد بدست آورده اند و جزء دانش جویان مشروطی در آن ترم محاسبه شده اند.
دانش جویان نمره الف عبارتند از دانش جویانی که معدل آنها بالاتر از 17 بوده است که در نیم سال دوم و اول از ورودی 85 بدست آورده است و جزء دانش جویان ممتاز بوده اند.
فصل دوم
* پیشینه و ادبیات تحقیق
(نگاهی به تاریخچه متغییرهای پژوهش)
مقدمه :
چرا از ذهن برای ایجاد یک واقعیت منفی استفاده می کنیم؟ اگر ذهن ما بتواند سلامتی، تنعم و شادی و یا به همان سادگی بیماری، فقر و ناامیدی بیافریند، چرا در همه لحظات زندگی و سلامتی تنعم و شادی را بر نمی گزینیم؟با آنکه ممکن است واژه دیگری برای توصیف بدیده داشته باشید، روان شناسان این سرچشمه تفکر منفی را احساس ناشایسته بودن می دانیم این چیزی بیش از یک احساس یا یک اندیشه گذرائی است، زمینه ای از بودن است، اعتقادی عمیق به این است که (من به قدر کافی خوب نیستم) واژه ها و عبارت های دیگری نیز برای آن در نظر گرفته شده که از جمله می توان به تامین نبودن، استحقاق نداشتن یا کمی عزت نفس اشاره کرد. احساس شایسته نبودن روی تمام نقطه نظرهای مثبت تاثیر منفی گذاشته و افکار منفی را اعتبار می بخشد. وقتی که به جنبه مثبتی از خود برخورد می کنیم بلافاصله احساس ناشایسته بودن پای پیش گذاشته فرمان دیگری صادر می کند (نه نیستی) وقتی چیز مثبتی برای خود آرزو می کنیم احساس ناشایسته بودن می گوید : نه استحقاق را نداری وقتی برای ما اتفاق خوشایندی می افتد، احساس ناشایستگی اغلب به کلام زبان می گوید : نه این واقعیت ندارد اما وقتی درباره خود فکر بدی می کنیم احساس ناشایسته بودن در مقام موافق، ظاهر می شود : بله همین طور است، از این هم فکر می کنی بدتر (محمدی. 1383).
عزت نفس چیست :
"عزت نفس" یک منبع انرژی است. یک چتر وسیعی است که "اعتماد به نفس" زیر سایه آن است. اعتماد به نفس یعنی دیدن خود به عنوان فردی توانا با کفایت دوست داشتنی و منحصر به فرد.
کفایت یعنی توانایی که در حد کافی و تسلط بر امور باشد. منحصر به فرد یعنی با توجه و در نظر گرفتن تفاوتهای فردی. به تعبیر دیگر اعتماد به نفس یعنی آن احساس و شناختی که از توانایی ها و محدودیت های بیرونی و درونی خود دارید. بنابراین وقتی که اعتماد به نفسو خودباوری خود را براساس آن که وان چه به راستی هستید و نه براساس موفقیتها و دست یابی ها و شکست ها و ناکامی ها خود بنا می کنید چیزی را در خود خلق می نمایید که هیچ کس و هیچ چیز یارای گرفتنش را از شما نخواهد داشت.
حال با توجه به مفاهیم بالا می توان گفت که اعتماد به نفس واقعی همواره در درون خود شما تولید می شود نه از بیرون. اعتماد به نفس واقعی زاییده ی تعهد شما به خودتان است. این تعهد که هر آن چه لازم باشد انجام خواهید داد تا به خواسته ها و نیازهایتان برسید. اعتماد به نفس باور شخصی شماست نسبت به روح خودتان به عنوان یک انسان اعتماد به نفس حقیقی این نیست که نترسیم. بلکه آن است که بدانید و مطمئن باشید با این که می ترسید اما بی گمان دست به عمل خواهید زد.
انواع اعتماد به نفس :
* اعتماد به نفس رفتاری
* اعتماد به نفس احساسی – عاطفی
* اعتماد به نفس روحی و معنوی
به منظور آن که اقتدار شخصی لازم را به دست آورده و رضایت و غنایی که استحقاقش را دارید تجربه کنید، به هر سه نوع اعتماد به نفس نیاز دارد اعتماد به نفس رفتاری. به معنای قابلیت و توانایی در عمل کردن و انجام دادن کارهاست. از کارهای ساده گرفته تا کارهای سخت همانند جمله عمل پوشاندن به رویاهایتان.
این همان نوع از اعتماد به نفس است که مورد نظر اغلب ماست.
اعتماد به نفس احساسی و عاطفی به معنای توانایی در تسلط و به کنترل در آوردن دنیای احساس و عواطف شماست. این که بدانید چه احساسی دارید، معنای آن ها را بفهمید و بتوانید انتخابهای احساسی درست بکنید و از خود در مقابل درد و رنج روحی و لطمه ها و صدمه های عاطفی محافظت کنید و بدانید روابطی صمیمی، سالم و با اعتماد به نفس چیست؟
کسی که به خودش احترام بگذارد و نفس خویش را گرامی شمارد و خود را با تمام نقص ها و ضعف ها به حساب آورد، به خود اعتماد داشته، گرفتار خود پنداره ی منفی نمی گردد و هیچ گاه زندانی خیالات نمی شود.
آیا تا به حال به ارزش واقعی خود فکر کرده اید؟ چه اندازه به خود احترام می گذارید؟ در مواجهه با مشکلات چگونه برخورد می کنید؟
با قوت و قدرت رفتار می کنید یا ضعف و انفعال؟
اصولاً با شکست چگونه روربرو می شوید؟ خود را مقصر می دانید و به سرزنش و ملامت خود می پردازید، یا شکست را به عنوان واقعیتی از زندگی می پذیرید؟ در مقایسه خود با دیگران چه حالتی به شما دست می دهد؟
خانواده، مدرسه، دوستان چه تصوری از شما دارند؟ شما را فردی موفق می دانند یا سست و بی اراده؟ حتماً می پرسید طرح این سئوال ها، بیان گر چه موضوعی است؟ بله، درست حدس زدید، اعتماد به نفس مساله ای است که هر روز با آن مواجهیم و فردی که اعتماد به نفس دارد، خود را شایسته می داند و شایستگی، ویژگی عام شخصیت اوست، این نگرش مقطعی و زودگذر نیست. احساس خودباوری، توانایی و دریافت واقع بینانه از خویش، جز امتیازات شخص محسوب می گردد، و از بروز حالت نا امیدی و یاس و هم چنین داشتن تصور نادرستی از قابلیت ها جلوگیری می کند. وی هرگز مدعی نیست که تمام قابلیت های بالفعل را داراست، بلکه راه وصول را برای خود هموار و باز می بیند.کسی که به خودش احترام بگذارد و نفس خویش را گرامی شمارد و خود را با تمام نقص ها و ضعف ها به حساب آورد، به خود اعتماد داشته، گرفتار خودپنداره ی منفی نمی گردد و هیچ گاه زندامی خیالات نمی شود. اما شخصی که تصور نادرستی از خویش دارد و گرفتار نیازهای خیالی است، به گونه ای که در تحصیل، روابط اجتماعی، سیاسی، خانوادگی، اقتصادی و … خود را بسیار مقبول و شایسته معرفی می کند و به دنبال شخصیتی کاذب و دروغین است، چون زمینه و توان رسیدن به این آرزوهلی مطلوب برایش فراهم نیست. همواره یاس و ناامیدی را تجربه می کند و دچار افسردگی می شود. عاقبت افرادی که چنین تصوری از خود دارند، جز انزوا و محدود نمودن خویش برای پوشش وضعیت دروغین یا فعالیتهای ریاکارانه چه می تواند باشد؟
به تعبیر یکی از روان شناسان مشهور : "خودپنداره ی کاذب، همانند بعضی است که در وسط آن دینامیت کارگذاشته شده است و مایه تخریب و ویرانی خواهد شد".
فرد متکی به نفس، چون شناخت درستی از خود دارد و نقاط ضعف و قوت خود را می داند، برای رفع نقص ها، تلاش بیش تری می کند و هرگز احساس کوچکی و حقارت نخواهد کرد.
در قرآن کریم و روایات اهل بیت تاکید زیادی بر احترام به خویشتن و عزیز شمردن آن شده است، تا جایی که عزت نفس، مایه کرامت و بزرگی برشمرده شده و خود کم بینی، مایه ی هلاکت و سقوط انسان معرفی شده است.
عزت نفس :
پس از توضیح اجمالی پیرامون عزت نفس، به بررسی راههای نیل به آن می پردازیم و ویژگی هایی را که اعتماد به نفس به ارمغان می آورد بر می شمارید :
استقلال عمل :
افراد برخوردار از اعتماد به نفس در اعمال خویش مستقل عمل می کند و از هرگونه وابستگی به دیگران دوری می جویند، آن ها در در انجام اعمال فردی و اجتماعی به توانایی های خویش تکیه می کنند و با توجه به استعدادهای خود، وارد میدان عمل می گردند، این بدان معنا نیست که فرد از مشارکت و مشاوره با دیگران سرباز می زند، بلکه در کنار هم فکری و مشارکت، استقلال خویش را حفظ کرده وزیر چتر دیگران زندگی نمی کند.
مسئولیت پذیری :
فرد دارای عزت نفس به نفس، مسوولیت خود را با اطمینان کامل می پذیرد و از هرگونه ضعف و سستی دوری جوید، او هم چنان که سعی در ارائه نقش مثبتی دارد، تکالیف فردی، خانوادگی و اجتماعی خود را به نحو مطلوب انجام می دهد.
پیشرفت گرا :
انسان مثبت گرا و دارای عزت نفس، درصددپیشرفت و افزایش قابلیت ها و توانایی های خویش است و برای رسیدن به جایگاه برتر، تلاش و کوشش می کند.
جدیّت و سخت کوشی :
این امتیاز سبب ایجاد روحیه ی تلاش، پی گیری و مقاومت در انسان می شود و فرد را از بی ارادگی و سست عنصری نجات می دهد.
پذیرش ناکامی ها :
آگاهی از محدودیت ها و واقعیت های موجود می تواند تصویری واقع بینانه به انسان ارائه نماید، اگرچه با شناخت توانایی های توان درکسب موفقیت روز افزون گام برداشت، اما قبول شکست و ناکامی به عنوان یک واقعیت در زندگی به کسب تجربه برای نیل به پیروزی کمک می کند.
موثر بودن :
توانایی تاثیر گذاری بر دیگران، معجزه ی اعتماد به نفس است.
فرد دارای اعتماد به نفس، چون برای خود حرمت و عزت قائل است، از قله ی توانایی های خویش بالا رفته و با بروز استعدادهای مالی؛ دیگران را تحت تاثیر و زیر نفوذ خویش قرار می دهد.
روش های تقویت اعتماد به نفس :
به طور خلاصه، عوامل تاثیر گذار، در رشد اعتماد به نفس موارد زیر است :
ارتباط با خدا :
مهمترین روش در کسب اعتماد به نفس، ارتباط با خداوند است، اتکال به خداوند باعث بی نیازی و استقلال در شخصیت و عزت نفس می شود، در واقع انسان در اعتماد به خدا از هر چیزی که رنگ تعلق و وابستگی به غیر خدا داشته باشد، آزاد می گردد.
شناخت بهتر خویش :
شناخت استعدادها و قابلیت های خویش و درک ارزشهای انسانی، در کسب اعتماد به نفس مفد است و انسان را از یاس و ناامیدی رهانیده و به فردی متکی به خویش و متعهد به خود تبدیل می نماید.
تکیه بر توانایی های خود :
برای کارهای خود، ارزش قائل شود، در کارهایی که انجام می دهد تمرکز داشته باشد، بر توانایی های خود اصرار بورزد و تا می تواند با محدودیت های اجتناب ناپذیرزندگی کنار بیاید.
خطر پذیری :
با استفده مطلوب از تجربیات جدید و نهراسیدن از شکست، روحیه خطر پذیری را در خود باور نماید.
خودارزیابی :
فرد یاد بگیرد که این ارزیابی را به بهایی انجام دهد و برای جلوگیری از ناراحتی خود به نقطه نظرهای دیگران توجه نکند، روی احساسات خود تمرکز نماید، این کارها باعث تقویت احساس خود برتری شده و اختیار فرد به دست دیگران نمی افتد.
ارزیابی مثبت از خود :
نسبت به خود مهربان باشد و شخصیت خویش را با دید مثبت ارزیابی نماید، خود را با صفات خوب تفسیر کند و به لیاقت و شایستگی خویش شک نورزد. انگار خلق نمایید.
سومین نوع اعتماد به نفس که مهم ترین آنها هستند، اعتماد به نفس روحی و معنوی است. این نوع از اعتماد به نفس همانا اعتماد و ایمان شما به جهان هستی و کل آفرینش و موجودات است. این ایمان وحی که زندگی، هدف و نهایتی مثبت را در پی خواهد داشت و شما به خاطر هدفی این جا هستید و زندگی 70 – 80 – 90 سالگی تان بر روی یک کره خاکی هدف و مقصودی را دنبال می کند. اعتماد به نفس آن است که باور داشته باشید می توانید و توانایی آن را دارید که تمام توانتان را به کار بگیرید و شرایط و اوضاع زندگی را آن گونه که مطلوب و دلخواه شنا هست تغییر دهید.
چگونه اعتماد به نفس را در خود تقویت کنیم؟
اصل اول : گذشته را پذیرید و آینده را دگرگون کنید.
شما باید بدانید که گذشته را نمی توان تغییر داد اما آینده هنوز آفریده نشده است.
آینده چیزی نیست چرا اندیشه های شما و کوشش برای آفریندن آنها. منظور ما این است که در بند گذشته نباشید نه اینکه از تجربیات، خطاها و شکستهای گذشته درس نگیرید. پس باید عاقلانه به گذشته نگاه کرد و اندیشه و وقت خود را مصرف چیزی کنیم که توان آفریدن و دگرگون ساختن آن را داریم.
اصل دوم : درباره اهدافتان با خود گفتگو کنید.
اهداف را به صورت جملاتی مشخص درآورید و به خود بگویید آن هم به صورت جملات مبت اهداف باید واقعی و معقول باشند نه بلند پروازانه که دسترسی به آنها ممکن نباشد و نه پیش پا افتاده که ارزش کوشیدن را نداشته باشند. اهداف معقولی برای هر ساعت، روز، هفته و ماه وضع کنید. موفقیّت در اهداف کوتاه شما را برای دست یافتن به اهداف بلند مدت تشویق می کند و انگیزه تلاش را در شما بیدار می سازدهمواره اهداف را یادآور شوید تا بخشی از ضمیر ناخودآگاه شما گردد.
اصل سوم : تصمیم گرفتن را تمرین کنید.
روانشناسان نشان داده اند که کودکانی که در سالهای اولیه زندگی خود تشویق شده اند تا برای خود تصمیم بگیرد از دیگر کودکانی که این موقعیت را نداشته اند در اعتماد به نفس رتبه بالتری کسب کرده اند. تمرین تصمیم گیری به شما کمک می کند تا نسبت به قدرت قاوت خود اطمینان بیشتری به دست آورید و در نتیجه اعتماد به نفس کامل تری کسب نمایید. مهم تصمیم گیری است.
یادتان باشد که قضاوت درست نتیجه تجربه است و تجربه خود نتیجه چندین قضاوت نادرست. بنابراین از هر فرصتی برای تصمیم گیری استفاده کنید و این نیرو را در خود پرورش دهید.
تصمیم گیری مستلزم خطر پذیری و احساس مسئولیت است.
اصل چهارم : نتایجی را که می خواهید مجسم کنید.
تصویر روشنی را از آنچه می خواهید به دست آورید، داشته باشید این کار باعث می شود تا انرژی را بر روی هدف متمرکز کنید. این برخورد تصویری با همه آرمان ها و اهداف برای شما مفید است و یاری تان می دهد تا کم کم زمینه های دستیابی به آنها را فراهم سازید.
اگر می خواهید از شرّ خصلتی رها شوید خود را در حالتی تصور کنید که از آن خصلت هیچ اثری در شما نیست. همین تصویر تکرار آن و انجام دادن تمرینهای اصلاحی به شما کمک می کند تا از آن خصلت ناخوشایند رها شوید. این کار خیال پردازی، بی خاصیت نیست بلکه واقعیت روانشناختی پذیرفته شده اس است که به بسیاری کسان یاری رسانده است.
اصل پنجم : در برخی زمینه ها متخصص شوید.
آگاهی عمومی لازمه زندگی فردی و اجتماعی است اما کافی نیست. برای پیشرفت در زندگی فردی و حرفه ای شما باید در زمینه هایی متخصص و منحصر به فرد باشید. همین نکته که شما چیزی می دانید و دیگران نمی دانند به شما اعتماد به نفس می دهد. باید آموزش مداوم را به عنوان یک اصل در زندگی خویش بپذیرید.
قسمت اول : پیشینه نظری
تاریخچه :
به همراه افزایش مطالعات در حیطه علوم روان شناسی ابعاد بیشتری از این علوم شناخته شده است. یکی از ابعاد پژوهشها که پیرامون ویژی های انگیزشی و شخصیتی می باشد. مفهوم عزت نفس می باشد در زبان عامیانه عزت نفس مفهومی آشنا است و عبارت است از احساس ارزشمندی فرد از خود و این مفهوم قدمت طولانی دارد می توان اثر آن را در ادیادن مختلف بودا، یهود، مسیحیت و اسلام دید.
ابوحامد غزالی در بیان مفهوم نفس می گوید قوه ای که محرک شهوت و غضب است و یا آن قوه ای که در قلب ساکن بوده و مولد حیات و رساننده حس و حرکت است نمی باشد بلکه مقصود از نفس جوهر کاملی است که کاری جز تذکر و حفظ ندارد. اکثر قریب به اتفاق دانشمندان قدیم اسلام در مورد نفس و اهمیت آن سخنان بسیاری بیان کرده اند و هیچ کدام از دانشمندان بی حرمتی به نفس را شایسته نداسته اند و برعکس هر کدام را یکی از عوامل پیشرفت انسان در مراحل زندگی دانسته اند. حتی جامعه شناسان هم معتقدند که افرادی که دارای عزت نفس بالا هستند کمتر در کارهای نابهنجار از قبیل : اعتیاد، سرقت، قتل و سوء استفاده های مبنی شرکت می کنند (احمدی – بنی جمال 1375).
انسان برای موفقیت در زندگی نیازمند است که عزت نفس بالائی داشته باشد اگر فرد نسبت به خود وقتی به خود می گوییم که نمی توانیم به خواسته خود برسیم. احساس ناشایسته بودن می گوید بله حالا واقع بنیانه فکر می کنی. وقتی اتفاق ناگواری برای ما می افتد احساس ناشایسته بودن قبل از همه در مقام توجیه خود می گیود ببین هر چه گفتم درست بود. احساس بی ارزش کردن از کجا نشات می گیرد؟ در دوران طفولیت تعریف و تمجید غیر مشروط قرار می گیریم، و قانون این کار را بکن، دین کار را مکن، به عبارت دیگر برای تکرار کارهای خوب به تدریج کمتر مورد تشویق قرار می گیریم، اما برای تکرار یک عمل خطا بر شدت سرزنش و مجازات افزوده می شود. بعضی از بچه ها صرفاً برای جلب توجه دیگران در کارها خطا می کنند زیرا وقتی توجه منفی از توجه نکردن بهتر است و بی توجهی و نادیده گرفتن کودک مفهوم ترک کردن و او را به حال خود گذاشتن است. به تدریج درباره خود چنین برداشتی پدا می کند و از این زمین حاصلخیز تفکر ما شکل می گیرد. علت اصلی احساس حقارت و خود برگ بینی را می توان در طرد شدن مستمر و مداوم از طریق والدین و دیگران دانست، لذا قسمتی از ارزش های درونی او احساس بی ارزشی نسبت به خود می باشد. روانشناسان معتقداند که احساس بی ارزشی عمیق، ریشه بسیاری از بیماری های روانی است. که در بین افراد دیده می شود (شفیع آبادی، 1376).
اگر فرد در زندگی احساس مثبتی داشته باشد به اطرافیان و زندگی هم احساس مثبتی خواهد داشت و نتیجه آن لذت بردن از زندگی است. معمولاً افرادی که عزت نفس آنها بالا است مستقل عمل می کنند مسئولیت پذیرند، با اطمینان عمل می کنند، بدون درخواست از دیگران می شتابند، به پشرفت هایشان افتخار می کنند و به موقعیت های جدید مشتاقانه روی می آورند. افرادی که از عزت نفس پایین برخوردارند قریحه خود را دست کم می گیرند سخنانشان معمولاً به این حالت است که من نمی توانم این کار را انجام دهم، نمی توانم اصلاً یاد بگیریم، اصلاً دست و پا چلفتی می باشم. احساس می کنم که دیگران برای آنها ارزش قائل نیستند در محبت دیگران تردید دارند و همچنین تصور می کنند حمایت نخواهند شد. احساس عجز و ناتوانی دارند عدم اطمینان و احساس درماندگی در اعمال و رفتار آنها مشاهده می شود. به آسانی تحت تاثیر قرار می گیرند. طرز تفکر، رفتار و علائق آنها غالباً تحت تاثیر افرادی است که با آنها زیاد نزدیک و همراه می باشند و یا صاحب قدرت است. عواطف و احساسات آنها محدود است و اطرافیان آنها در هر موقعیتی می توانند واکنش های آنها را پیش بینی کنند (بیابانگرد 1373).
به هر حال در طول هزاران سال گذشته، گزارشهای تاریخی، نظریات فلاسفه و شاعران، داستانها و افسانه گواه بر این مطلب است که انسان دارای این نیاز است که خودش را خوب بداند و تمام کارکردهای خود را اخلاقی و منطقی جلوه دهد. همانطور که قبلاً هم گفته شد در طول صد سال گذشته نیز بسیاری از روانشناسان این نظزیه را پذیرفته اند که انسان نیازمند عزت نفس است از میان این افراد (کارن هورنای روشی را که به واسطه آن افراد تلاش می کنند یک خودپنداری مطلوب را زا خویش بدست آورده و دفاع نماید مورد بحث قرار داده است. نریچ و واگو از عزت نفس به عنوان یک مسیر فرهنگی در مقابل اضطراب نام می برند) (اسلامی نسب، 1373).
مفهوم عزت نفس :
ابعاد کلی عزت نفس : همانطور که قبلاً بیان شد مجموعه ارزیایی هائی که فرد نسبت به شایستگی ها و قابلت ها و توانایی های خود دارد معمولاً عزت نفس فرد را تشکیل می دهند که می توان در 5 بعد اجتماعی، تحصیلی، خانوادگی، جسمانی و کلی مورد توجه قرار داد (کلمز، ترجمه علی پور 1373).
الف ) بعد اجتماعی :
هر چه میزان ارتباطات فرد با اجتماع کمتر باشد و همچنین فاقد محبت لازم و حمایت اجتماعی باشد باعث کاهش عزت نفس فرد خواهد شد و اگر کودک از تعامل اجتماعی با دیگران لذت ببرد در این صورت باعث افزایش عزت نفس او خواهد شد.
آیا کودکان دیگر او را دوست دارند؟ آیا افکار و عقاید او برای شما ارزشمند است؟
آیا او را در بازیها و فعالیت هایشان شرکت می دهند؟ آیا از ارتباط و تعامل با دیگران رضایت دارند؟
و به طور کلی هر چه فرد نیازهای اجتماعی او برآورده شود احساس خوبی در این زمینه خواهد داشت. (کلمز، ترجمه علی پور 1373).
ب ) بعد تحصیلی :
موفقیت ها و شکست های فرد در مدرسه و مسائل مربوط به تحصیل مستقیماً بر عزت نفس او اثر می گذارد و هر چه میزان شکست ها بیشتر باشد باعث کاهش عزت نفس می شود .
عزت نفس تحصیلی مبتنی بر ارزش است که فرد به عنوان دانش آموز در رابطه با تحصیل و جایگاه او استوار است موفقیت های تحصیلی افراد باعث یک ارزیابی مثبت فرد در این زمینه خواهد شد واطرافیان هرچه باز خورد مثبت در این زمینه داشته باشند باعث افزایش عزت نفس خواهد شد.
ج ) بعد جسمی :
هر فرد نسبت به ظاهر، جسم و توانایی جسمی خود یک ارزیابی و برداشت دارد اگر این تصور و برداشت از وضعیت ظاهری و جسم فرد منفی باشد از این نظر عزت نفس پایینی خواهد داشت. به هر حال تصور جسمانی ترکیبی از ویژگی های جسمانی و توانایی های بدنی است که با بازخورد دیگران بدست می آید در این بین دختران بیشتر توجه به خصوصیات جسمانی بدن خود دارند و پسران به توانایی های جسمانی فرد توجه دارند اگر دختری در مورد زیبایی خود تردید داشته باشد و خود را زشت و غیر جذاب ارزیابی می کند باعث کاهش عزت نفس او در این زمینه خواهد شد و برعکس آن باعث افزایش عزت نفس او خواهد شد پسران هم اگ خود را ناتوان و غیر قوی ارزیابی کنند باعث کاهش عزت نفس آنان خواهد شد.
د ) بعد خانوادگی :
این نوع عزت نفس از طرز تلقی و عقاید فرد در مورد خود به عنوان عضوی از خانواده تشکیل می شود. فردی که احساس می کند عضو با ارزش ای از خانواده است و از محبت و احترام والدین و خواهر و برادرهای خود برخوردار است عزت نفس او بالا خواهد رفت در مجموع حمایت، توجه، عشق و مساعدت والدین و یا برعکس آن می تواند تاثیرات جدی و موثری بر عزت نفس افراد در این زمینه داشته باشد.
هـ ) بعد کلی عزت نفس :
در اینجا ارزیابی و تصور کلی فرد از خود و یا خویشتن است و اساس ارزیابی فرد در همه زمینه هاست عزت نفس کلی افراد باعث اعتقاداتی از قبیل اینکه من یک فرد خوبی هستم با دیگران را دوست دارم و من موفق هستم خواهد شد (کلز – ترجمه علی پور 1373).
چگونگی پیدایش عزت نفس در افراد :
تصوری که افراد از خود دارند در تعیین روابط با دیگران سهم مهمی دارد کودک از سال دوم زندگی به خود آگاهی دست می یابد تقریباً در 18 ماهگی کودکان صورت های خود را نشان می دهند، در دوران کودکی این شناخت برای افراد پیش می آِد که چه هستند و در جامعه چه نقشی دارند این شناخت اولیه که کودک از خود دارد، زمانیکه به اواخر مدرسه می رسد و حدود ده سالگی به صورت شبکه ای از احساسات و استنباطات وی از خودش درمی آید که نسبتاً ثابت و پیچیده می باشد (کلز – ترجمه علی پور 1373).
کاملاً مشخص است که محیط خانه اولین جائی است که کودک تجارب خود را از آنجا آغاز می کند و به تدریج کودک قادر می شود که خود را از آنجا آغاز می کند و به تدریج کودک قادر می شود که خود را بشناسد و بداند که کیست و در چه وضعیتی قرار دارد. در خانواده هایی که فقط کودک را مورد انتقاد قرار می دهند و حمایتی از آنها نمی شود افرادی با عزت نفس ضعیف تربیت می کنند خیلی افراد که عزت نفس آنها پایین است، شاید حتی موفقیت هایی داشته باشند ولی با این احساس شکست هم می خورند چون خود را بالاتر از آنچه هستند ارزیابی می کنند و لذا از عمل خود نیز ناراضی هستند (کلز – ترجمه علی پور 1373).
عزت نفش از دیدگاه قرآن، احادیث و دانشمندان اسلامی :
روح انسان دنیای عجیبی است عجیب ترین عوامل عالم روح و روان انسان است که از یک جهت شباهت به دستگاه ضبط وت را دارد که دهها و صدها نوار در آن جای می گیرد و هر دگمه ای که فشار داده می شود صدای مخصوصی را پخش می کند. پخش نوع صدا بستگی دارد به اینکه دست انسان بر روی چه دگمه ای گذاشته شد در روح انسان در حقیقت همین گونه است و هر دگمه نیز مربوط به یک استعداد است.
خداوند متعادل استعدادهای گوناگون در وجود ما به بعد گذاشته است و مربیان هر کدام روی یک یا چند استعداد تکیه کرده اند. با آنکه در وجود هر فرد همه استعدادها وجود دارد اما یک یا چند استعداد زنده یم شود و به حرکت درمی آید و بقیه صامت می مانند. حال سئوال اساسی این است که آیا در میان تمام این دگمه ها یا استعدادها، استعدادی یافت می شود که اگر بر روی آن دست گذاشته شود و تمام این نوارها به حرکت درمی آیند؟ در اخلاق اسلامی، محور و نقطه ای که اسلام روی آن نقطه وجود انسان دست گذاشته کرامت و عزت نفس است که سلسله جنبان کلیه استعدادهای درونی و بیرونی انسان محسوب می شود و از طریق نمود و قرآن، احادیث، معارف اسلامی و آثار دانشمندان بزرگ مسلمان مورد شناسائی و تاکید قرار می گیرد و آثار مشاهیری همچون سیدجمال الدین اسدآبادی و اقبال لاهوری هم ضمن پرداختن به مسئله فردی و رجعت درباره مسلمین به فرهنگ اسلامی، عزت نفس بالای ملل مسلمان را بزرگتری عامل مبارزه با انحطاط جامعه و بزرگترین مانع در جهت جلوگیری از سلطه بیگانگان و مستکبران داشته اند و عزت نفس مسلمان را نقطه مقابل انحطاط مسلمین به شمار آورده اند.
معانی نفس در قرآن کریم :
در قرآن کریم چند معنی برای عزت نفس آمده است :
1 ) در قرآن از نفس ابتدا به معنی جان یا حیات حیوانی یاد می شود برای نفس چیزی نیست مگر اینکه بمیرد به اذن پروردگار (ال عمران آیه 145) هر نفسی مرگ را خواهد چشید (انبیا آیه 35) و در این آیه نفسی هم ردیف جان است که مرگ برایش پایان و غایت است.
2 ) نفس به معنای روان یا نفس انسانی آمده است پسندیده برای نفس، آنچه کسب کند به آن گرفتار می شود (ِآیه 70 انعام) در این مورد نفس همان مجموعه حالات روانی است که خاصیت ادراکی، انفعالی و افعالی دارد و بر مبنای این سه خصوصیت خود را می سازد و شخصیت خود را شکل می دهد.
3 ) نفس به معنای شخصیت تعامل یافته و متعادل است و خداوند هر کس را به اندازه توانایی اش تکلیف می دهد (بقره آیه 233). در این آیه مرتبه نفس مطرح است که خود را به مرتبه ای از تکامل رسانده است.
عزت نفس در احادیث و روایات اسلامی :
احادیث فراوانی از معصومین (ع) در این رابطه وجود دارد که به تعدادی از آنها اشاره می شود :
1 ) لایحل لمومن یذل نفسه : مومن حق ندارد که خود را خوار و بی مقدار سازد (رسول اکرم (ص))
2 ) المیمنه و لا الذینه : تحمل مرگ از تحمل ذلت آسانتر است (امام علی (ع)).
3 ) ساعه ذل لاتفی بعذ الدهر : یک عمر عزت داشتن به ساعتی ذلت نمی ارزد. (امام علی (ع)).
4 ) من کثرت علیه نقشه هانت علیه شهواته : کسی که نفسش در نزدش عزیز و شریف باشد شهوات در نظرش خوار و حقیر می شود (امام علی (ع) نهج البلاغه.
از مجموعه احادیث نتیجه می گیریم :
1 ) مومن باید کرامت، بزرگواری، عزت و شخصیت خودش را پاس بدارد و هیچ گاه برای دست یافتن به ثروت و موفقیت خود را خوار و بی مقدار نسازد.
2 ) آنانکه خود را بی مقدار و خوار می پندارند و از قافله رشد و تعالی باز می مانند اصولاً به کسی که برای خود ارزش قائل نیست نمی تواند امید به رشد و کمال به زندگی دهد.
3 ) تحمل مرگ آسانتر از تحمل ذلت است و کربلا پیامدش این است که عزیز بمانید.
نظریه دانشمندان اسلامی در مورد نفس :
1 ) کندی : نفس جوهری بسیط، الهی و روحانی است نه طول دارد نه عمل، نوری است از انوار باریتعالی.
2 ) ابن سینا : وی اعتقاد دارد به اینکه نفس به معنی وسیع مبدا حرکت در نظر گرفته شده است و همه موجودات عالم دارای نفس هستند او به نفس فلکی، نفس بناتی و نفس حیوانی و در درجه آخر به نفس انسانی اعتقاد دارد.
3 ) ابوحامد غزالی : مقصود از نفس جوهر کاملی است که کاری جز تذکر، حفظ و تمیز نیت ندارد. در مورد نفس و اهمیت آن سخنان زیادی بیان کرده اند و هیچ یک از دانشمندان در علم روانشناسی و دانشمندان و علمای مسلمان بربی حرمتی به نفس تکیه نکرده اند بلکه هر کدام با زبان خود احترام به نفس را که معادل با عزت نفس است جایز شمرده اند و آن را یکی از عوامل پیشرفته انسان در مراحل صعود زندگی دانسته اند. حتی آسیب شناسان اجتماعی اعتقاد دارند که کسانیکه از عزت نفس بالائی برخوردارند دنبال کارهای خلاف اجتماعی نخواهند رفت (نهج البلاغه).
تفکر غیر منطقی :
ریشه نظریه الیس به فلاسفه رواقی برمی گردد. مخصوصاً به اپیکتترس، اشیاء باعث اختلال انسان ها نمی شوند بلکه نظری که انسانها نسبت به آن اشیاء دارند باعث این اختلال می گردد. نام شکسپیر هم در شجره نامه منطقی هیجان وجود دارد. هیچ چیز جذب وجود ندارد بلکه فکر کردن آن را خوب یا بد می کند، الفرد ادلر منادی اخی این نظریه می گوید : فرد خود را با جهان خارج به صورت از پیش تصمیم گیری شده ای مرتبط نمی سازد بلکه ارتباط او براساس تفسیر او از خودش و مشکلات کنونی اش صورت می گیرد. در ابتدا الیس تصور می کرد که وظیفه او ارائه اطلاعات در مورد واقعیت ها به مراجعاتش است اما به زودی دریافت که بسیاری از مراجعاتش نیاز به اطلاعات عینی بیشتری دارند. او روانکاوی را به عنوان وسیله ای برای تامین آن نیازها مورد آزمایش قرار داد. او چندین سال روانکاوی را تجربه کرد. اما هم از فرد نظریه و هم از تجربه کار با روانکاوی کلاسیک به رویکرد (روانکاوی جدید) یا (نفرویدیسم) روی می آورد و سپس متوجه نظریه یادگیری شد و در تمام مدت درمانگری بود که فعالتر و رهنمودی تر کار می کرد. ظهور رویکرد او از سال 1951 آغاز شد.
الیس براساس مطالعات خود در مورد فلاسفه باستان و نیز از طریق تجربیات با بیمارانش قانع شده بود که مردم به این دلیل بر رفتار غیر عقلانی و غیر منطقی خود پافشاری می کنند که مستمراً به خود تلقین می کنند که باید آن گونه رفتار کنند نتیجه منطقی الیس این بود که در درمان باید مردم را متقاعد کرد تا تلقین افکار قدیمی و غیر منطقی را به خود متوقف کنند و به آنها یاد داد که درباره خود و جهان فکر کنند. درمان منطقی هیجانی از این دیدگاه ها متولد شد. (قرچه داغی 1375).
تئوری rebt (رفتاری، هیجانی، عقلانی، درمانی) ادعا کرد که رفتارهای خود تخریبی در اجتماع و در آموزه سازی مجدد عقاید غیرمنطقی فرد (خود – تقویت دهی) که به عزت نفس پایین، خودپنداره تحصیلی و شکست تحصیلی نسبت داده می شود ریشه دارد. درمان عقلانی، رفتاری، هیجانی و دیگر درمانهای شناختی – رفتاری برای بهبود پیشرفت دانش آموزانی که در معرض شکست تحصیلی بودند به کار گرفته شده بود. درمان تجربی نشان داده بود که باورهای غیرمنطقی ایجاد شده، به عزت نفس پایین، تنظیم و کنترل درمان بر روی باورهای غیرمنطقی (بی مسئولیتی هیجانی یا ناتوانائی در کنترل هیجانی) و آمادگی برای سرزنش وابسته بودند.
پیشرفت عزت نفس در هر جلسه اساساً با تغییراتی در عقاید شدیداً به هم پیوسته می باشد. هر مداخله درمانی تغییراتی در درجات تصمیم گیریهای غیرمنطقی ایجاد می کرد عزت نفس به عنوان پدیده ای که از سه منبع عمده ناشی می شود درنظر گرفته شده است، اختلاف میان خود واقعی و خود ایده آل، مقایسه اجتماعی، اسناد علّی، اختلاف خود ایده آل و خود راحتی به شکاف میان آنچه که شخص مایل است باشد و آنچه که فکر می کند واقعاً هست بر می گردد ممکن است اختلاف زیاد از اینجا ناشی شود که معیارهائی که شخص برای خودش مشخص کرد. به طور ناامیدکننده ای ایده آلیستی و غیرقابل دسترسی هستند یا به این خاطر است که عملکرد واقعی شخص زیر ارزشهاست.
منبع دوم عزت نفس مقایسه اجتماعی است. فستینگر فرض نمود که افراد دارای یک سائق درون ساخته ای جهت ارزشیابی عقاید و توانائیها، عینی بودن، غیراجتماعی و غیرقابل دسترس بودن اهدافشان هستند. آنها این امر را با مقایسه خودشان با دیگران انجام می دهند. شخص که در بعضی مواقع شکست خورده است هنگامی که خودش را با افرادی که آنها را به عنوان افراد موفق درک کرده مقایسه کند خود ارزشیابی منفی تری تجربه نخواهد کرد تا زمانیکه خودش را با افرادی که به عنوان شکست خورده می شناسد مقایسه نماید.
آزمایشی که توسط مک کارتی و فوزنهام (1986) انجام شده نشان داده است که بیماران مضطرب در مورد افراد دیگر گرایش به تخمین بیش از حد برونگرائی و تخمین پایین نروتسیزم دارند. اما ظاهراً معتقدند شخص عادی به طور طبیعی کاملاً سازگار است. هرچند سایر مطالعات نشان داده اند که افراد افسرده خودشان را نامشابه با دیگران می بینید، حتی در اسنادهایی که با افسردگی بی ارتباط می باشد، آنها فکر می کنند که نسبت به یک شخص معمولی احتمال بیشتری برای داشتن تجارب منفی دارا هستند.
پژوهشی که در مورد خودانگاره و عملکرد تحصیلی صورت گرفته است نشان می دهد که رابطه دو سویه و عمومی، بین عزت نفس و توانایی یادگیری وجود دارد عزت نفس زیاد موجب پیشبرد یادگیری می شود. نوجوانی که از عزت نفس زیاد برخوردار است بهتر از فردی که احساس بی کفایتی کند یاد می گیرد و با اشتیاق و اطمینان از عهده یادگیری تکالیف جدید بر می آید (کلمز، ترجمه علی پور، 1373 ).
دیدگاههای روان شناختی درباره عزت نفس و افکار غیرمنطقی :
آبراهام مزلو روان شناس معاصر آمریکائی (1970) نظریه ای ابراز کرده است که براساس آن در زمینه نیازهای انسانی، نوعی سلسله مراتب غریزی وجود دارد که احتیاجات فیزیولوژیکی ما پایه و اساس آن را تشکیل می دهد سپس به ترتیب نیازهای دیگری مطرح می گردند، نیاز به امنیت، نیاز به محبت، نیاز به احترام، عزت نفس و خودشکوفائی. به نظر مزلو همه انسانها دارای نیازهای مشترک فطری هستند که در سلسله مراتبی از نیرومندترین تا ضعیف ترین قرار می گیرد و تا هنگامی که نیازهای ضعیف ارضاء شود نیازهای سطح بالاتر به طور نیرومندتر بروز می کنند و البته ارضاء نیازها بستگی به موقعیت و شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد.
دیدگاه ادلر :
مباحثی از روان شناسی که اختصاصاً به عزت نفس می پردازد و آن را به عنوان یک متغیر با نفوذ و با اهمیت عنوان می نماید تئوری شخصیتی است که ادلر ارائه نموده است ادلر اگرچه کاربرد عزت نفس را در درمان و ثبت و توضیحات تئوری اش به کار می گیرد اما به وضوح اهمیت عزت نفس را دریافت نموده است یکی از کمک های معنوی ادلر به روان شناسی مفهومی است که او از عقده حقارت به دست آورده است حقارت و تلاش در راه تفوق و برتری نقطه شروع شیوه زندگی است. دومین کمک ادلر تاکید بر کیفیت محیط خانواده است اعتقاد به اینکه انسان موجودی خودآگاه است و معمولاً از علل رفتار و هویت خویش آگاهی دارد و در نهایت من اخلاقی که بر غنای روان شناسی موردی اشاره دارد.
نظر ادلر هسته اصلی و اساسی تحقیق نفس و بی همتائی شخصیت است (شفیع آبادی، 1375).
دیدگاه راجرز :
راجرز بر انگیزه های ناخودآگاه تکیه نموده و بر دیدگاه ذهنی فرد درباره آنچه تاکنون در جال وقوع است تکیه می کند از دیدگاه راجرز و نیل شرط رشد و پرورش خود توجه مثبت نامشروط درباره شیرخوارگی است و شخصیت سالم اصولاً زمانی شکل می گیرد که فرد از زمان کودکی مورد توجه قرار گیرد (برومند، 1380).
دیدگاه اسمیت :
کوپر اسمیت عزت نفس را ارزشیابی فرد درباره خود و قضاوت شخص در مورد ارزش خود می داند وی با بررسی و مطالعه تئوری های قبلی و تحقیقات انجام شده در این زمینه چهار علل اصلی را برای رشد عزت نفس بیان می کند :
1 ) میزان احترام، پذیرش و علاقه مندی که یک فرد دریافت می کند.
2 ) تاریخ، تجارب و موفقیت همایمان در طی زندگی.
3 ) ارزش و انتظاراتی که تجارب را براساس آن تفسیر می کنیم.
4 ) پاسخدهی فرد نسبت به شخصیت.
کوپراسمیت می گوید : افرادی که عزت نفس بالائی دارند و اطمینان و تائید درونی دارند نحوه قضاوتشان به وضوح متفاوت از افرادی است که عزت نفس پایین دارند (برومند، 1380).
به نظر ادلر نابهنجاری به خودی خود بر رشد شخصیت تاثیر ندارد بلکه ادراکی که فرد از نقض عضو و یا نابهنجاری خود دارد رشد و رفتار فرد را تحت تاثیر قرار می دهد (قرچه داغی، 1375).
درمان عقلانی، عاطفی بر این استوار است که مشکلات انسان از امور خارجی و رویدادها سرچشمه نمی گیرند، بلکه ناشی از اعتقادات و برداشت های فرد از آن امور و رویدادها هستند. به نظر الیس اعتقادات و باورهای آدمی ممکن است منطقی و یا غیرمنطقی باشد. اعتقادات غیرمنطقی موجبات بروز اختلالات عاطفی و رفتاری شخص را موجب می شود. الیس شخصیت را از سه جنبه فیزیولوژیکی، اجتماعی، روانشناختی توضیح می دهد.
1 ) جنبه فیزیولوژیکی :
الیس این فرضیه را مطرح می سازد که انسان فکر می کند، احساس می کند و عمل می کند یعنی افکار و باورهای او عواطف و رفتارهایش را تحت تاثیر قرار می دهند به نظر ایس گرچه آدمی اعتقادات و باورهای غیرمنطقی را می آموزد اما از نقطه نظر زیستی استعداد زیادی برای کسب اینگونه اعتقادات و باورها را خواهد داشت.
2 ) جنبه اجتماعی :
الیس انسان را موجودی اجتماعی می داند که ناگزیر است با دیگران زندگی کند از این رو او تلاش می کند تا رفتار خود را با انتظارات دیگران تطبیق دهد آدمی ارزش ها و عقایدی را از اجتماع می گیرد و آنها را در جهت کسب مهارتهای مربوط به روابط بین فردی و موفقیت اجتماعی به کار می بندد و درونی می سازد. به عقیده ایس بها دادن بیش از حد به نظر دیگران یعنی بیش از آنچه که برای نظر خود ارزش قائل ایم موجب اختلال می شود سلامت روانی و بلوغ عاطفی متضمن برقراری تعادل میان اهمیت دادن به نظرات خود و دیگران در مناسبت های اجتماعی است.
3 ) جنبه روان شناختی :
الیس غرایز را به عنوان عامل تعیین کننده و کنترل رفتار قبول ندارد به عقیده او انسان از نظر بیولوژیکی این استعداد را دارد که طرز غیرمنطقی رااز خانواده و یا فرهنگ جامعه کسب کند.
اما در عین حال انسان موجودی خلاق، آزاد و انتخاب گر است و این توانائی را دارد که در جهت رشد و خودشکوفائی حرکت کند انسان در برابر محرک های بیرونی به تعبیر و تفسیر می پردازد و آنچه به نفع او است انتخاب می کند ولی اگر نسبت به افکار و نگرش های خود تعصب داشته باشد ممکن است تحت تاثیر استدلالهای نادرست خود قرار گیرد و مضطرب بشود در این صورت شخص برای قانع کردن و حفظ خود مشکل و ناراحتی خویش را معلول عوامل خارجی قلمداد می کند و دیگران را محکوم می سازد.
به نظر الیس انسان در رویاروی با یک رویداد فعال کننده (a) ممکن است افکار و باورهای منطقی داشته باشد (rb) یا برعکس افکار و باورهای وی از آن رویداد غیرعقلانی باشد (ib) در حالت اول فرد مضطرب و پریشان نمی شد و در ارتباط با خود و دیگران هیچ مشکلی ندارد و از نتایج (c) باورها و افکارشان خوشنود است (رحیمیان، 1377 ).
الیس انسان را از نظر بیولوژیکی، عمدتاً موجودی می داند که در جهت تخریب نفسی، ارتکاب امور که قدم بر می دارد و آمادگی ذاتی شدیدی برای تفکر غیرمنطقی دارد به عقیده الیس دیگر تمایلات ذاتی و نامطلوب هر انسانی احساس نیاز مفرط است به اینکه خود را برتر از دیگران و صاحب همه مهارتها بداند، توسل به نظرات احمقانه و بدبینانه، پرداختن به تفکر آرزومندانه، توقع خوبی و خوش رفتاری مداوم از دیگران، محکوم کردن خود در مواقعی که ضعیف عمل می کند و تمایل عمیق به زود رنجی و بدآشفتگی عاطفی دارد . از نظر الیس، اگر انسان به این تمایلات طبیعی و در عین حال غیرسالم خود نرسد، دیگران و دنیای خارج را مورد مزمت و نکوهش قرار می دهد
از نظر راجرز ادراکات هر فرد از اشیاء پدیده های جهان، دنیای درونی و زمینه پدیده ای او را به وجود می آورد برداشت آدمی از دنیای پدیده ای مخصوص به او است و با واقعیت منطبق به عبارت دیگر هر کس اشیاء و پدیده ها را از دید خود درک می کند و براساس تصوراتش از آنها رفتار خواهد کرد (رحیمیان، 1377 ).
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور :
بالبی عزت نفس را قسمتی از شخصیت می داند و همچنین اهمیت کسب امنیت را به عنوان اصول کمی در دوران کودکی که پایه ای برای درونی کردن اعتماد به خود است را متذکر می شود. رابطه بین این دو مورد تائید قرار گرفته است به گونه ای که وقتی میزان عزت نفس بالا باشد فرد میزان عزت نفس خود را افزایش می دهد و احساس توانائی خود را در مواجه با مشکلات و انجام وظایف را در سطح مطلوب و بالائی ارزیابی می کند. عزت نفس با احساس اتکاء به نفس، ارزشمندی خود و تصور از خود ارتباط تنگاتنگی دارد و هرگونه نقصان و کاهش در عوامل مذکور موجب تغییرات در رفتار فرد منجر می گردد.
در مطالعاتی که الیس در سال (1982) انجام داده است از دست دادن حس کنترل و ایجاد نارضایتی فردی یکی از مشخصات عزت نفس پایین می باشد. در بررسی هایی که در مورد افراد دارای عزت نفس پایین بود انجام گرفته، علائمی چون مشکلات جسمانی، افسردگی، اضطراب کاهش سلامت عمومی بدن و بی تفاوتی و احساس تنهایی، تمایل به اسناد شکست خود به دیگران، عدم رضایت شغلی و کاهش عملکرد عدم موفقیت و مشکلات بین فردی گزارش شده است.
روزبه (1965) نخستین مطالعات علمی را در زمینه عزت نفس انجام داد. وی تاثیر متغیرهای اجتماعی عزت نفس گروه زیادی از نوجوانان را بررسی کرد. او انجام دادن این کار موجب رواج یافتن مقیاسهای اندازه گیری عزت نفس گردید (بیابانگرد، 1374).
برانت (1972) در یک تحقیق دریافت که معلمان تمایل دارند که صفات منفی را به دانش آموزان دارای منبع کنترل بیرونی نسبت دهند در مقابل این قبیل دانش آموزان نیز در مقایسه با دانش آموزان دارای منبع کنترل درونی بیشتر معلمانشان را منفی توصیف می کنند.
رابطه میان جایگاه مهار (کنترل باورها) و پیشرفت آموزشگاهی نیز مورد توجه محققان بسیاری بوده است و در مجموع نتایج حاکی از آن است که دانش آموزان دارای جایگاه مهار (منبع کنترل) درونی در مقایسه با دانش آموزان با جایگاه مهار (منبع کنترل) بیرونی از پیشرفت تحصیلی بهتری برخوردار بوده اند، مسئولیت بیشتری را در مورد تحصیل احساس می کنند و تمایل دارند که در مدرسه نیز منضبط تر باشند.
بک (1985) متذکر می گردد که اغلب واکنشهای منفی احساسی، ناشی از فقدان عزت نفس است فرد افسرده خود را آدمی بی ارزش تلقی می کند، به گونه ای که این تلقی با شدت افسردگی مرتبط است و متاسفانه بیش از 80 درصد بیماران افسرده این احساس بی ارزشی را دارند. چندین مطالعه نشان داده اند افرادی که عزت نفشان بالا است افرادی با موقعیتهای بالا که می توانند به خودشکوفایی برسند.
فصل سوم :
* روش تحقیق
جامعه مورد مطالعه :
جامعه مورد مطالعه عبارتند از دانش جویان ممتاز دانش جویان مشروطی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر که طبق آمار به دست آمده از طریق امور رایانه ای دانشگاه و آمار به دست آمده در حدود 340 دانش جوی ورودی 85 در دانشگاه آزاد اسلامی جزء ممتازین و در حدود 430 نفر جزء مشروطین در ترمهای اول و دوم بوده اند.
حجم نمونه :
با توجه به جامعه آماری و برآورد کل آن و با توجه به جدول مورگان از بین 770 نفر 70 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده که آزمون عزت نفس بر روی آنها اجرا گردیده است که 35 نفر جزء مشروطین و 35 نفر جزء ممتازین بوده اند.
روش نمونه گیری :
روش نمونه گیری در تحقیق حاضر از نوع تصادفی ساده است به این صورت که با کد گذاری بر روی ازمو دنیها انها انتخاب گودیده و ازمون بر روی آمها اجرا گردیده است.
ابزار اندازه گیری در تحقیق حاضر :
الف ) پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت که این پرسش نامه دارای 51 سوال دو گزینه ای بله و خیر است که جهت سنجش عزت نفس و میزان آن در بین افراد طراحی شده است. این پرسش نامه در سال 1953 توسط کوپراسمیت طراحی شده و طی سالها دست کاری و بررسی پرسشنامه نهایی ارائه شده است که این پرسشنامه دارای سوالات متعددی است نمره گذاری این پرسشنامه از طریق کلید صورت می گیرد که اگر مطابق کلید باشد 1 نمره و اگر مخالف کلید باشد نمره ای به آن تعلق نمی گیرد شیوه اجرای آزمون در تحقیق حاضر هم به صورت گروهی و هم به صورت فردی که در تحقیق حاضر به صورت گروهی انجام گرفته به این صورت که آزمودنی ها در یک جامع شده و آزمون بر روی آنها اجرا گردیده و بعد از پاسخ دهی نمرات محاسبه گردیده مدت اجرای آزمون در حدود 30 دقیقه است. ولی محدودیت زمانی در این آزمون وجود ندارد.
طبق تحقیقات انجام شده می توان گفت که روایی این آزمون 68 درصدد پایایی آ 72 درصد بوده است. که طبق انجام تحقیقی که در سال 1992 توسط رابینسون و همکارانش در دانشگاه هاروارد انجام داده جهت بررسی رابطه بین عزت نفس دانشجویان دختر و پسر این دانشگاه تفاوت آنها که طبق بررسی های انجام شده شخص شده است که عزت نفس در بین دانشجویان پسر بالاتر از دانشجویان دختر بوده است.
روش آماری مربوط به فرضیه :
روش آماری مربوط به فرضیه تحقیق که بررسی تفاوت عزت نفس در بین دانشجویان مشروطی و ممتاز دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابه است آزمون آماری متغیر مستقل که فرمول آن به شرح زیر است :
روش تحقیق :
روش تحقیق استفاده شده در تحقیق حاضر از نوع علّی- مقایسه ای است.
فصل چهارم :
* یافته ها و تجزیه و تحلیل داده ها
مقدمه :
جهت آزمون فرضیه تحقیق و مقایسه عزت نفس در بین دانش جویان ممتاز و مشروط دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر از روش آماری گروه های مستقل استفاده گردیده نمرات آزمودنی ها از آزمون عزت نفس کوپر اسمیت در دو گروه و طبقه بندی شده است و بعد از جمع نمرات و با استفاده از فرمول موردنظر نتایج به دست آمده در جداول شماره 1آورده شده است.
جدول 1 . 4 ) نمرات عزت نفس آزمودنی ها در دو گروه دانشجویان ممتاز و مشروطی از آزمون عزت نفس
ردیف
1024
1764
32
42
1
900
1600
30
40
2
784
1444
28
38
3
784
1764
28
42
4
900
1444
30
38
5
784
2500
28
50
6
1764
1764
42
42
7
1600
2704
40
52
8
1444
1444
38
38
9
784
1764
28
42
10
1764
1764
42
42
11
1444
1444
38
38
12
784
1024
28
32
13
1024
1024
32
32
14
1444
1444
38
38
15
1764
1764
42
42
16
1444
2500
38
50
17
1764
2704
42
52
18
1444
2304
38
48
19
1024
2704
32
52
20
2304
2500
48
50
21
1024
1764
32
42
22
1024
2500
32
50
23
900
2304
30
48
24
784
1764
28
42
25
1024
1444
32
38
26
1024
2704
32
52
27
1444
2304
38
48
28
1764
1764
42
42
29
1600
1600
40
40
30
784
1444
28
38
31
1024
1764
32
42
32
2304
2704
48
52
33
1024
2304
32
48
34
900
1764
30
42
35
همانطور که ملاحظه می گردد جهت آزمون فرضیه تحقیق و بررسی مقایسه عزت نفس در بین دانش جویان ممتاز و مشروطی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر از روش آماری tگروههای مستقل استفاده گردیده که نتایج آن در جدول 2 . 4 آورده شده است.
جدول 2 . 4 ) مقداربرای مقایسه عزت تفس دانشجویان ممتاز و مشروط
تعداد
میانگین
t به دست آمده
t جدول
d.f
سطح معنی داری
35
62/40
671/3
676/2
68
5%
35
52/34
طبق جدول 2 . 4 چون به دست آمده 671/3 از tجدول 676/2با درجه آزادی 68 در سطح معنی داری 5% بزرگتر است می توان گفت که فرضیه تحقیق مورد تائید قرار گرفته یعنی بین دانشجویان ممتاز و مشروطی از لحاظ عزت نفس تفاوت معنی داری وجود دارد و دانشجویان ممتاز دارای عزت نفس بیشتری نسبت به دانشجویان مشروطی هستند.
فصل پنجم :
* بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری :
عزت نفس یک منبع انرژی است یک چتر وسیعی است که اعتماد به نفس زیر سایه آن است، اعتماد به نفس یعنی دیدن خود به عنوان فردی توانا با کفایت دوست داشتنی و منحصر به فرد است کفایت یعنی توانایی که در حد کافی و تسلط بر امور باشد منحصر به فرد یعنی با توجه و درنظر گرفتن تفاو فردی به تعبیر دیگر عزت نفس یعنی احساس و شناختی که از توانایی ها و محدودیت های بیرونی و درونی خود داشته باشد. در تحقیق حاضر عزت نفس در بین دانشجویان ممتاز و مشروط دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهرمقایسه گردید که فرضیه عنوان شده عبارت است از اینکه بین دانشجویان ممتاز و مشروطی از لحاظ عزت نفس تفاوت های معنی داری وجود دارد که جامعه مورد مطالعه عبارتند ازدانشجویان ممتاز و مشروطی دانشگاه آزاد بعد از ورودی 85 به بعدکه حجم نمونه استفاده شده عبارتند از 70 نفر است. آزمون عزت نفس کوپر اسمیت بر روی آنها اجرا گردید جهت آزمون فرضیه تحقیق از روش آماری گروههای مستقل استفاده گردیده نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین دانشجویان ممتاز و مشروطی تفاوت وجود دارد واین تفاوت در سطح معنی داری 5% است نتایج تحقیق حاضر با تحقیق اردلان ساعی که در سال 1379 تحت عنوان بررسی رابطه بین عزت نفس و رشد اجتماعی دانش آموزان مقطع اول دبیرستان شهرستان ملا یر همخوان است.
و همچنین نتیجه بدست آمده از تحقیق حاضر با یافته عسگری در سال 1378 که تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه بین عزت نفس وخود شکوفایی همسو است. وی در بررسی خود به این نتیجه رسیدکه بین عزت نفس و خودشکوفایی رابطه معنی داری وجود دارد.
اناری در سال 1382 نیز در مطالعه خود جهت مقایسه عزت نفس دانش جویان بومی و غیربومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان به این نتیجه دست یافت که بین دانش جویان بومی و غیربومی از لحاظ عزت نفس تفاوت وجود دارد.
محدودیت ها :
1 ) عدم استفاده از مطالب و نتایج جامع و کاملتر.
2 ) محدود بودن آزمودنی ها در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر.
3 ) محدود بودن آزمودنی در بین ورودی های بعد از سال 85 .
4 ) مشخص نکردن آزمودنی ها از لحاظ جنسیت.
پیشنهادات :
1 ) استفاده از مطالب و منابع جامع و کامل.
2 ) تعمیم دادن آزمودنی ها در بین دانشجویان دانشگاههای دیگر.
3 ) تعمیم دادن آزمودنی ها در بین کلیه ورودیها.
4 ) بررسی این مقایسه در بین دختر و پسر.
منابع و ماخذ :
– براهنی ، محمد تقی و همکاران ، 1371 ریتا .ل .اتکینسون و همکاران ، زمینه روان شناسی جلد اول ، انتشارات رشد ، چاپ ششم ،
– دلاور ، علی ،1371 ،روشهای آماری در روان شناسی و علوم تربیتی انتشارات پیام نور ، چاپ چهارم
– شفیع آبادی ، عبدالله ، 1358 ،فنون تدبیت ک .د ک ، انتشارات چهر تهران
– قرچه داغی ، مهدی ، روانشناسی خلاقیت ، انتشارات شباهنگ ، تهران 1368
– کریمی یوسف ، روانشناسی اجتماعی ، انتشارات پیام نور ، تهران 1368
– ذمیلانی فر ، بهروز ، بهداشت روانی ، انتشارات قومس ، تهران 1375
– نوابی نژاد شکوه ، رفتارهای بهنجار و نابهنجار ، انتشارات ابتکار تهران 1365
– یاسایی ، مهشید ، هنری ماسن ، پاول و همکاران ، رشد و شخصیت کودک مرکز نشر ، تهران 1368
– شاملو ، سعید ، بهداشت روانی ، انتشارات رشد ، تهران 1368
1