تارا فایل

مقاله ارتقاء شغلی معلمان « روانشناسی و مشاوره تدریس »




عنوان تحقیق:
روانشناسی و مشاوره تدریس

محقق:

کدپرسنلی:

پست سازمانی:
دبیر

اردیبهشت

مقدمه
اغلب دانش آموزان در جائی که هستند وجود ندارند بلکه در جائی که نیستند به سر می برند.
خلاقیت آدمی بیش از آنکه مرهون یادگیری آموزشگاهی باشد مدیون فراموشی قالب های آموزشی است.
تنها هنر مدرسه این است که با عث می شود آدمی قدر اوقات فراغت خود را بداند.
مفیدترین، شریفترین و در عین حال ظریفترین کار معلم آن است که به جای پر کردن ذهن دانش آموزان تا آنجا که میتواند ذهن آنان را تهی و خالی کند. آنگاه اشتها،رغبت و گرسنگی فزاینده در طلب علم و معرفت حاصل میشود.
در یک نظام آموزشی بیمار ،تبعیت،تقلیدوتمکین،مجموعه عناصر یکپارچه نردبان چند پارچه ارتقا به مدارج بالاتر و مدارج والاتر است.
در نظام های آموزشی ،تمرکز اصلی روی انتقال اندیشه دیگران به دانش آموزان است و نه مهارت اندیشه سازی و اندیشه ورزی توسط خود دانش آموزان کنش وری ذاتی مدرسه ،در نهایت ،هر اندیشمند مولد و خلاقی را به موجودی مقلد و علم گریز تبدیل می کند.
گاهی بد نیست که گفته هاری ترومن را به یاد داشته باشیم که می گفت : این شاگردان متوسط هستند که جهان را تغییر داده اند و نه دانش آموزان برتر و زرنگ.

پذیرش هیجان و احساسات
"ترس ، خشم ، شادی " عمده ترین هیجان های طبیعی انسان است: با این وجود گاهی برای اجتناب از احساس اضطراب و ترس سعی می کنیم در موقعیت های طبیعی اضطراب آور برخوردهای عاری از هیجان داشته باشیم؛ چنین برخوردی یک نوع خونسردی مصنوعی است که می تواند به نوعی در دراز مدت باعث مشکلات روانی در فرد یا افراد شود. همچنین بعضی مواقع فرونشانی هیجان ها و عواطف باعث عدم تفکیک مناسب بین شادی ها و غمهای طبیعی (بهنجار) و غیر طبیعی (نابهنجار) می شود.
در واقع هیچ علتی برای شرمگین شدن از "داشتن احساس ترس یا دیگر احساسات به هنگام امتحان های دشوار یا موقع یادگیری اسکی ، یادگیری شنا یا مواجهه با یک رویدادهای خوشایند یا ناخوشایند "وجود ندارد، و قبول آنها بهتر از "انکار ، سرکوب و…" آنها است. بدین ترتیب اگر قبول کنید که این هیجان ها را دارید و آنها حق طبیعی شماست؛ در آن صورت راه ابراز و کاهش آنها را بصورت های مستقیم و غیر مستقیم پیدا خواهید کرد
شناسایی زمینه های آسیب زا
وقتی بکوشید که علت و موقعیت های ناراحتی خود را به روشنی بشناسید ممکن است؛ بتوانید موقعیت های مورد نظر را بصورت تازه ای ببینید. در واقع رویکردتان به علت ها و موقعیت های اضطرار آور نباید "یک بعدی" (Unidirectional) و بدون بررسی باشد، در آن صورت است که می توانید متناسب با توانایی های شخصی و عوامل محیطی راههایی را برای مقابله صحیح با آنها پیدا کنید.
"برنامه ریزی برای جلوگیری از احساس درماندگی در دقایق آخر ، صحبت با افراد مطمئن در مورد زمینه های آسیب زا و اضطراب آور ، شرکت در کلاس های آموزشی مخصوص (بویژه اگر مفید بودن آنها ثابت شده است)" بعضی از اقدامات برای مقابله صحیح می باشد.
پرورش رغبتها و استعدادها
هر جامعه ای فرصت های تقریبا نامحدودی برای مردمانی از هر سن (شاید از هر دو جنس) فراهم می کند تا افراد استعدادهای خود را در زمینه های مختلف آزموده و به موفقیت های فردی و اجتماعی دست یابند. این فرصت ها می تواند "ورزشی ، تحصیلی و علمی ، هنری ، فنی و…" باشد. افرادی که خود را فقط به یک موضوع محدود نمی کنند و دنبال یادگیری و بدست آوردن مهارت های جدید هستند، غالبا زندگی برایشان جذابیت و گیرایی بیشتری دارد، و به احتمال زیاد موفقیت بیشتری بدست می آورد، و همچنین موفقیت بیشتری بدست می آورد.
به دنبال آن احساس شایستگی (ناشی از دست یافتن به مهارت "عزت نفس" افراد بالا می برد. نکته مهم یا سوال موجود در این زمینه می تواند مسایل و کمبودهای اقتصادی و مالی باشد ولی افرادی که تمایل به دست یافتن مهارت یا پرورش استعدادی را دارند؛ مطمئنا راهکارهای خوبی را متناسب با امکانات خود پیدا می کنند.
ایجاد روابط صمیمانه
اگر نگاهی به علائم و نشانه های اختلالات عاطفی بیندازیم هسته اصلی و نقطه مشترک آنها را احساس انزوا و تنهایی می یابیم. ما نیازمند پشتیبانی آرامش دهی و اطمینان هایی هستیم که از طرف دیگران فراهم می شود، چون انسان موجودی اجتماعی است. این موضوع ثابت شده که افرادی که روابط اجتماعی قوی و دوستان صمیمی دارند و نگرانی ها و مشکلات خود را با افراد مطمئن بیان می کنند و در عین حال به رفاه و خشنودی دیگران توجه و علاقه نشان می دهند مشکلات خود را روشن تردیده، درعین حال احساس ارزشمندی بیشتری می کنند.

کمک گرفتن به موقع از دیگران
در راه "خودشناسی"و برطرف کردن مشکلات روانی محدودیتی از قبیل ندانستن تمام راه حل ها ، خودفریبی (مکانیسم های دفاعی) وجود دارد که باعث می شود همیشه نتوانیم مشکلات را بصورت عینی ببنیم. وقتی احساس می کنید در برطرف کردن مشکل خود پیشرفتی ندارید، موقع آن فرا رسیده که از متخصصانی مانند: روانشناس (مشاور یا بالینی)، روانپزشک و درمان گران آموزش دیده به تناسب مشکل خود ، کمک بخواهید. شاید احساس برچسب خوردن و نگرش های غلط اجتماعی مانع از مراجعه به این افراد شود؛ ولی کمک خواستن از دیگران خود نمودار پختگی عاطفی و یکی از اولین مراحل خودآگاهی است؛ (چون به این موضوع آگاه است) که یک جای کار تفکر ، احساس ، شخصیت مشکل دارد) و نشانه ضعف افراد.
روشهای مطالعه و نکاتی درباره ی اینکه چگونه مطالعه کنیم تا بازده بهتری به دست اوریم. بیشتر اوقات دانش اموزان در مورد نحوه درس خواندن اظهار می کنند که ما درس هایمان را می خوانیم ولی نمی فهمیم. با توجه به تحقیقاتی که در زمینه ی یادگیری صورت گرفته این تصور نادرست است. مگر می شود کسی مطلبی را بخواند و چیزی یاد نفهمد. بسیاری از دانش اموزان ذهنیت نادرستی از خواندن و مطالعه کردن و یادگرفتن دارند. کسانی که وقت زیادی را صرف خواندن می کنند ولی بازده کار انان رضایت بخش نیست در روشهای مطالعه کردن مشکل دارند و عموما چگونگی یادگیری دروس مختلف را نمی دانند و به ناچار می خواهند با یک شیوه ان هم با خواندن و به قول معروف حفظ کردن یاد بگیرند. بعضی ها بر این باورند که برخی درس ها یادگرفتنی هستند و برخی حفظ کردنی . حتی بعضی می گویند دروس رشته ی ریاضی فهمیدنی است ولی دروس رشته ی تجربی و ادبیات حفظ کردنی است… این گونه برداشت ها نادرست است و با القای این تصورات غلط در ذهن خودمان بازده یادگیری خودمان را کم تر می کنیم و مانع یادگیری می شویم. دانش اموزان عزیز بایستی بدانید که همه ی درس ها فهمیدنی هستند . خواهخ علوم تجربی (زیست، شیمی و فیزیک ) باشد. خواه ریاضیات ، حتی ادبیات فارسی و زبان های خارجی هم فهمیدنی هستند.
برای با مطالعه صحیح و مناسب بازده و نتیجه ی بهتری بدست اورید راه ها و نکته های زیر را به شما پیشنهاد می کنیم.
1- داشتن برنامه ی مطالعه به خاطر اینکه دروس زیادی دارید و از نظر رمان در مضیقه هستید لازم است که برای فعالیت های خود یک برنامه ی کار هفتگی داشته باشید. این برنامه کمک می کند از قبل کارها را منظم کنید و به موقع هر کاری را انجام دهید تا از نگرانی های بی موقع شما کاسته شود. برای نوشتن برنامه کاری هفتگی می توانید به روش ذیل عمل کنید. برنامه ی هفتگی درس خواندن به شما نشان می دهد که هر هفته عملا چقدر وقت دارید و به شما کمک می کند از وقتتان خوب استفاده کنید.
1- ساعات برنامه ی کلاسی و خورد و خوراک و خواب خور خود را در یک شبانه روز در طول یک شبانه روز و در طول یک هفته بنویسید.
2- پس از بدست اوردن ساعات اضافه ی روزهای هفته ان را به سه بخش تقسیم نموده و بخش اول ان را به انجام تکالیف همان روز خود، و بخش دوم را به تقویت نمودن دروس ضعیف و بخش اخر را به اماده کردن دروس فردا اختصاص دهید.
3- برنامه ی مطالعه خود با دیدی واقع بینانه طرح ریزی کنید. مقدار زیادی کار برای یک مدت محدود نگذارید.
4- وقت مطالعه ی یک درس را تقسیم نمایید. مثلا شبی یک ساعت در پنج ساعت بهتر از پنج ساعت در یک شب است.
5- ابتدا در ازای هر یک ساعت کلاستان ، حداقل یک ساعت زمان برای مطالعه کنار بگذارید . به تناسب نوع درس نمره ای که می خواهید بگیرید و توان درس خواندنتان می توانید زمان بیشتری هم به این کار اختصاص بدهید. مدت زمان درس خواندن تان باید در حدی باشد که بر درس مورد نظر مسلط شوید.
6- جلسات درس خواندنتان حداقل یک ساعتی باشد . اگر جلسات درس خواندنتان کمتر از یک ساعت باشد تا می خواهید گرم شوید و مطالعه تان جدی شود وقتتان تمام می شود . درپایان یک ساعت مطالعه 5 تا 10 دقیقه استراحت و تنفس در نظر بگیرید .
7- در صورت امکان مطالب مشابه را با هم نخوانید . خواندن مطالب مشابه با یکدیگر موجب اشتباه شده و در یادگیری شما مزاحمت ایجاد می کند.
8- منظم درس بخوانید.قبل و پس از کلاس ها درس بخوانید. سخت ترین دروس ها را وقتی که بیشترین هوشیاری را دارید بخوانید .
برای اینکه بتوانید بهترین استفاده از کتاب درسی ببرید به این نکته ها توجه کافی کنید.
1- هر کتاب درسی را قبل از خواندن یک بار از ابتدا تا انتها ورق بزنید. در ضمن این کار فقط عناوین فصول را بخوانید . به عکس ها و تصاویر ان نگاه کنید. فرض کنید کسی کنار شما نشسته است. و از شما می پرسد : کل این کتاب درباره چیست .؟ و هر فصل چه چیز های را می خواهد اموزش بدهد.
2- به فصل اول اول کتاب بروید. عنوان اصلی و عنوان های فرعی ان را به ترتیب بخوانید. به تصاویر نگاه کنید و شرح عکس ها را بخوانید . فقط وقتی می توانید درسی از کتاب از کتاب را بخوانید یا بفهیمد که از پیش بدانید که همه ی ما انسان ها وقتی ندانیم چه کار باید بکنیم ؟ و چه انتظاری از ما هست؟ دچار مشکل شده و ابتدا در کارمان موفق نخواهیم شد. باید ابتدا سوال های انتهای فصل اول را بخوانید : پیش از خواندن فصل اول کلیه ی سوال های فصل اول را بخوانید و روی انها فکر کنید. کاملا متوجه می شوید که نویسنده از شما چه انتظاری دارد. پاسخ این سوالات همان هدف هایی است که شما باید به ان برسید . چون سوال های انتهای فصل در ذهن شما نقش می بندد. به خوبی اماده می شوید که مطالب این فصل را به طور عمیق و صریح درک کنید. حالا خواندن فصل را شروع کنید. چون می دانید دنبال چه چیزی هستید و وقتی فصل تمام شد چه سوال هایی را باید جواب دهید. مطلب راعمیقتر یاد خواهید گرفت. هنگام خواندن این فصل در این اندیشه باشید که مسولیت دارید این درس را به کسانی که محتاج شما هستند یاد دهید. ( می فهمانید) همواره یک شاگرد فرضی در کنار خود داشته باشید و تصور کنید معلمی هستید که باید مطالب را برای او بخوانید بلکه می می توانید مطالب را مطالعه نموده و سپس با کلمات و جملات خودتان برای شاگرد فرضی خود توضیح دهید. می توانید نکات مهم درس را در کاغذهای کوچک برای خود یادداشت بفرمایید و در ماشین و یا هر جای دیگر یاددداشت خود مرور بفرمایید تا کاملا در ذهن شما نقش ببندد. پس از پایان فصل اول کتاب به شیوه ی فوق به همین ترتیب در مورد سایر فصول کتاب عمل کنید به طور یقین بازده رضایت بخشی را به دست خواهید اورد.
مشاوره یک رابطه صمیمی، خودمانی و توام با رازداری کامل همراه با پذیرش بدون قید و شرط فرد مراجعه کننده توسط یک مشاور که به او کمک می کند تواناییها ،استعدادها و جنبه های مثبت وجودی خود رابشناسد و روش بهره برداری درست از آنها را بیاموزد.
مشاوره جریانی است که در آن یک فرد متخصص و صاحب نظر به فرد کمک می کند راه ، روش ، طرز تفکر و شیوه ادراکی تازه ای را در زندگی خود انتخاب کند تا از مسیر گرفتار شدن در حالات ناخوشایند عاطفی ، اجتماعی و ارتباطی پیشگیری نموده و مسیر سازنده ای را در زندگی خود در پیش گیرد .بنابر این زمانی نیازمند مراجعه به مشاور هستیم که بخواهیم خلق وخوی بهتر از اکنون داشته باشیم .
– زمانیکه درس می خوانیم و یاد نمی گیریم و می خواهیم بهتر یاد بگیریم.
– زمانیکه بخواهیم از قدرت تمرکز فکر بیشتری برخوردار شویم و در مطالعه موفقیت بیشتری کسب کنیم.
– در خانواده خود رفتار مناسبتری داشته باشیم برمشکلات خانوادگی غلبه کنیم .- زمانیکه می خواهیم شادتر باشیم ، از اضطراب و نگرانی بی مورد به دور باشیم احساس تنهایی، دوری و بیگانگی را از خود دور کنیم ، خود را بشناسیم و آنچنانکه که هستیم خود رابپذیریم .
– زمانیکه می خواهیم با اطرافیان خود ارتباط صمیمی و دوستانه برقرار نماییم .
– زمانیکه بخواهیم در تصمیم گیری از مهارت و توانایی بیشتر برخوردار باشیم .
– زمانیکه بخواهیم برخی عادات و رفتاربهتری کسب کنیم.
– زمانیکه بی دلیل آزرده خاطر هستیم و زود عصبانی، پرخا شگر و …. می شویم و می خواهیم بر آنها غلبه کنیم.
– زمانیکه نمی توانیم وسوسه های هوس مصرف سیگار، و مواد مخدر و … را از خود دور کنیم . – زمانیکه جرات نه گفتن به درخواست بی جای دیگران را نداریم. زمانیکه با کسانی زندگی می کنیم که رفتار مناسبی با ما ندارند و نمی دانیم چگونه آنها را کنترل کنیم و چگونه با آنها رفتار کنیم که زندگی راحت تری داشته باشیم. زمانیکه می خواهیم دوستان زیادی داشته باشیم و دوستان خوب خود را حفظ کنیم .
به طور خلاصه زمانیکه احساس کردید و تصمیم گرفتید ، مفید تر سازنده تر خود آگاه تر و … باشید می توانید به یک مشاور مراجعه کنید
همه شما بارها در موقعیت هایی قرار گرفته اید که گفتن کلمه نه برایتان دشوار بوده است. برای مثال دوستی می خواسته کتاب خاصی را از شما قرض کند و شما مایل به آن کار نبوده اید. فردی شما را به منزلش دعوت کرده و شما مایل به پذیرفتن دعوت او نبوده اید اگر شما از آن دسته از افرادی هستید که به دفعات در مقابل چنین درخواستهایی تسلیم شده و با آنها موافقت می کنید و دائماً از این بابت احساس نارضایتی دارید ممکن است بخواهید بدانید که چرا هنگامی که شما نه گفتن راترجیح می دهید، بله می گوئید.
این احتمال وجود دارد که شما نگران از دست دادن ارتباطات موثر یا نگران وارد آمدن آسیبی به روابط باشید. چه بسا از نه گفتن احساس گناه می کنید چون آموخته اید برای اجتناب از آسیب وارد کردن به احساسات دیگران، از روی خواسته های خود دست بکشید. بدین ترتیب ممکن است احساس کنید با نفی آنها به دلیل خود خواهی و خودمداری، انسان بدی هستید زیرا به شما یاد داده شده که باید فداکار باشید و خود را نادیده انگارید. شما بیش از رضایت خودتان دلواپس و متوجه رضایت دیگران هستید وقتی از شما تقاضایی می شود ممکن است احساس کنید مورد لطف و موهبت قرار گرفته اید. این امر سبب می شود تا احساس مهم بودن کنید و نگران آن باشید که در صورت مخالفت هرگز چنین تقاضایی از شما نشود اینها نمونه هایی از احساسات دست و پا گیری هستند که می توانند در آزادی عمل شما مداخله کنند.
برای موفق شدن درتحصیلات و مدرسه ، ساعات مشخصی را به درس خواندن اختصاص بدهید. اگر هر روز یا تقریبا هر روز درس نخوانید ، تسلط تان را بر وقت تان از دست خواهید داد.در نظر گرفتن ساعات مشخصی برای درس خواندن ،فواید زیادی دارد. اولا به شما کمک می کند به مطالعه و درس خواندن عادت کنید. تا جایی که مثل تماشای برنامه دلخواه تان از تلویزیون ، به شکل خودکار عادت می کنید در ساعات مورد نظر مطالعه کنید. اگر به مطالعه کردن عادت کنید دیگر لازم نیست به خودتان گوشزد کنید که درس بخوانید . همچنین دیگر وقت و انرژی زیادی صرف طفره رفتن از درس خواندن نمی کنید بلکه خیلی راحت درس می خوانید .
فایده دیگر منظم درس خواندن این است که در درس هایتان به روز هستید . به این ترتیب یک دفعه چند روز قبل از امتحان خودتان را در مقابل چند فصل بزرگ یک کتاب درسی نمی بینید که مجبور باشید انها را بخوانید .
و بالاخره همانطور که تحقیقات نشان داده اند منظم درس خواندن این مزیت را دارد که وقتی مطالب را در چند جلسه یاد می گیرید ،یادگیری شما بهتر خواهد شد تا اینکه آنها را در یک جلسه طولانی بخوانید ویاد بگیرید.
2- قبل و پس از کلاسها درس بخوانید.
حالت آرمانی درس خواندن این است که فصل های یک کتاب را قبل و بعد از تدریس آنها بخوانید.
به این ترتیب مطالبی که سر کلاس می شنوید برای شما با معناتر می شوند.
3- سخت ترین درسها راوقتی بیشترین هوشیاری را دارید،بخوانید.
در اوقاتی که خسته اید ، کارهای معمولی وپیش پا افتاده را انجام دهید.خواندن درس های سخت و دشوار را به زمانی که بیشترین هوشیاری را دارید مثل صبح ها موکول کنید.
4- اعتدال داشته باشید. در برنامه تان ،وقت آزادی را نیز به خانواده ،د.ستان ورزش ، تلویزیون و مواردی از این قبیل اختصاص بدهید.
5- تاحد امکان در محیطی پر نور ، آرام و ساکت درس بخوانید.
6- مراقب شرایط جسمی تان باشید.
سعی کنید شبانه روزی هشت ساعت بخوابید ، مگر آن که بدنتان کمتر از این به خواب احتیاج داشته باشد. در ضمن مرتب ورزش کنید . نرمش صبحگاهی باعث می شود که در طول روز انرژی داشته باشید
1- منظم درس بخوانید
یکی از مهم ترین رفتارهای بین فردی، رفتار قاطعانه و یا جراتمندی است. آیا شما نیز جزء کسانی هستید که گاهی اوقات علیرغم میل باطنی خود، ناچار به پذیرش تقاضای دیگران شده اید؟ آیا نمی توانید
نارضایتی خود را از یک دوست بیان کنید؟ آیا قبول تمجید و تحسین را دشوار می یابید؟ اگر پاسخ شما مثبت است، احتمالاً در زمینه رفتار قاطعانه و یا جراتمندی مشکل دارید. جراتمندی، ابراز مستقیم، صادقانه و مناسب احساسات و عقاید شما است. با رفتار قاطعانه شما مانع از سوء استفاده دیگران شده و از تحمیل شدن خواسته های دیگران برخود جلوگیری می کنید.اگر در گذشته رفتار قاطعانه را ناراحت کننده یافته اید؛ شاید آن را با پرخاشگری اشتباه کرده اید. پرخاشگری یک شیوه دفاع از خود است که در آن به حقوق شخص دگیر تجاوز می شود.

پرخاشگری به صمیمیت آسیب می زند و شان شما را در دید دیگران پایین می آورد، لیکن جراتمندی دفاع از خود است به گونه ای که به حقوق شخص دیگر تجاوز نشود.
اجزاء رفتار جراتمندانه :
گفتار جراتمندانه:اجازه ندهید دیگران از شما بهره جویی کنند. بر رفتار مناسب و منصفانه داشتن اصرار بورزید. درباره آنچه می خواهید و آنچه فکر می کنید تا حد امکان صریح باشید. مثال ?نوبت من است?. و یا ?لطفاً صدای ضبط را کم کنید.؟
مخالفت فعالانه:
وقتی با شخصی مخالف هستید، به دلیل تمایلی که به حفظ رابطه صلح آمیز دارید، از طریق لبخند زدن، تکان دادن سر یا بذل توجه تظاهر به موافقت نکنید.
به جای آن، موضوع بحث را تغییر دهید، یا به شیوه دیگری عمل کنید. وقتی به موضوع اعتماد دارید، به صورت فعال مخالفت کنید. مثلاً وقتی دوستی که همیشه کارهایش را به شما تحمیل می کند، از شما میخواهد که کتابش را به کتابخانه پس دهید، در این صورت رفتار قاطعانه این است که بگوئید: ببخشید، من اصلاً وقت ندارم و نمی توانم این کاررا برایت انجام دهم.
پرسیدن چرا:
وقتی شخصی دارای اقتدار و موضع بالاتر از شما می خواهد کاری انجام دهید که به نظر منطقی یا لذت بخش نمی آید؛ بپرسید چرا باید آن کار را انجام دهید. شما یک فرد بزرگسال هستید و نباید اقتدار را بدون پرسش بپذیرید. برتوضیحی که متقاعد کننده باشد، اصرار بورزید.
چند نوع شیوه ی برخورد با رفتار های دانش آموز
چند نکته که به نظرم می تونن خیلی به ما در اداره ی کلاس کمک کنند :
موقع تنبیه باید همیشه طوری عمل کنیم که دانش آموز متوجه شود این کار ما در واقع انتخابی است که خود او کرده :
"مریم ! اگه نذاری ناهید به درس گوش بده "
با گفتن این جمله دانش آموز متوجه می شود که تنبیه او نتیجه منطقی عمل خودش بوده .
——————————————————–
هرگز به حریم فردی دانش آموزان تجاوز نکنیم . اگر بیش از حد به آنها نزدیک شویم احتمال این که گفتگویی آرام در باره ی یک نکته انظباطی به برخوردی خشن و شدید تبدیل شود به طور چشم گیری افزایش پیدا می کند .
——————————————————–
وقتی دانش آموزان دارند از کلاس بیرون می روند به هر کدام جمله ی مثبتی بگوییم حتی یک لبخند و خداحافظ هم بی تاثیر نیست .
——————————————————-
اگر مجبور هستیم صحبتمان را با دانش آموزی قطع کنیم تا رفتار نا مناسب دانش آموز دیگری را تصحیح کنیم حتما از او عذر خواهی کنیم .
" مریم معذرت می خوام. باید چند کلمه با ناهید صحبت کنم . الان بر می گردم " این طوری بچه یاد می گیره برای دیگران ارزش قائل بشه .
——————————————————-
اگه وقتی که حضور و غیاب می کنیم با لبخند و یک " صبح بخیر " ورود دانش آموزان را به کلاس خوش آمد بگیم احتمال این که به جای غر غر های معمول پاسخ دوستانه ایی بشنویم بسیار بیشتر می شود .
—————————————————-
به جای این که روی اشتباهات دانش آموزامون تمر کز کنیم او را به سوی انتخاب رفتار مطلوب راهنمایی کنیم .
————————————————
به اوونا یاد بدیم که اشتباه کردن بد نیست در اشتباه ماندن بد است
به اونا بگیم اگه شما در حل یه مسئله فهمیدی اشتباه ت کجا بوده و چرا این اشتباه رو انجام دادی یعنی چه چیزی موجب شده در مورد حل این مسئله از این راه بری ؛ و منشا ء فکرت رو پیدا کن تا دیگه این اشتباه رو هیچ وقت تکرار نکنی .
به جان زنده دلان سعدیا که ملک وجود
نیارزد آنکه دلی را ز خود بیازاری
این شعر زیبای استاد سخن حضرت سعدی بر سر در منزل پرفسور حسابی حک شده است
به نام زیباترین نام هستی: خدای خوب و مهربان
با سلام حضور همه ی دوستان عزیز
و اما ادامه مطلب (جو کلاس و خلاقیت) :
9 بااشاره های خود دانش آموزان را راهنمایی کند ، ولی عقیده خود را به زور ، به آنها تحمیل نکند.
روش های آموزش خلاقیت به دانش آموزان.
1 تجارب دانش آموزان را به موقعیت های خاص محدود نکنیم..
کار های بدیع و تخیلات دانش آموزان را مورد تشویق قرار دهیم، سوالهایی از آنها بپرسیم که مشوق تفکر واگرا باشند، و از تکرار روش های معمول و متداول بپرهیزد. سوالهایی که که راه حل های متعدد داشته باشد مشوق تفکر واگرا و خلاقیت است. ما معلمین ریاضی ، باید ریاضی را آنطور که هست به دیگران یاد دهیم . باید توجه کنیم که ریاضیات تنها مجموعه ای از حقایق نیست که به شکل قضیه یا مسئله به دیگران نشان داده شود .و ریاضی تفکر است که به وسیله مجموعه ای از قضا یا و مسائل باید آن تفکر را در کسانی که خواستارآن هستند به وجود آوریم تا هر کس به هر مقدار ریاضی که می داند بتواند با مسائل برخورد کند.
2 برای طرح سوالها و اندیشه های غیر معمول و بدیع ارزش قائل شویم ..
دانش آموزان خود را تشویق کنید تا سوال های گوناگون از ما بپرسند. فراتر از اطلاعات دانش های معمول فکر کنند و راه های مختلف برای مسائل پیشنهاد دهند دانش آموزان را دراظهاراندیشه های اصیل و بدیع تشویق کنیم و با اظهار نظرهای غیر قالبی ، غیر متداول و تازه ی آنها با خوشرویی و با احترام برخورد نماییم ، حتی اگر فراتر از تصورات خود باشند .

وقتی که ریاضیات به صورت ساخته و پرداخته و در آن هر سوالی با جواب صریح و متکی بر دلیل توسط خود معلم به دانش آموز ارائه شود ، دیگر دانش آموز حق هیچ نوع اظهاری ندارد زیرا سخن معلم درست است و دلیلی برای درستی آن ارائه داده و چون و چرای دانش آموز رد می شود. باید به دانش آموز فرصت داده شود تا در جریان یادگیری فعال باشد و ببیند که چگونه تعریفی تکامل پیدا می کند .
باید حدس زدن و آزمون را که شیوه ی علمی و خلا قانه است به دانش آموزان در ریاضیات و هندسه آموزش داد.
3 فرصت هایی برای خود آموزی و یادگیری اکتشافی در اختیار دانش آموزان قرار دهیم..
یکی از ویژگیهای افراد آفریننده ،استقلال شخصی و توانایی پیدا کردن راه حل مسایل به طریق اکتشافی و از راه خود آموزی است . اگر تنها حفظ کردن مطالب ، راه حل های قالبی مورد تایید معلمان واقع شوند،؛ دانش آموزان به حفظ مطالب تشویق خواهند شد ،اما اگر اندیشه های اصیل مورد تایید قرار گیرند ، دانش آموزان به فعالیت های خلاق مبادرت خواهند کرد . کلاس باید جایگاه کشف کردن باشد به دانش آموزان اجازه دهید که خود مسئله و یا قضیه ای ارائه دهند هر چند ساده باشد مهم این است که فکری تازه و کشفی جدید به وقوع بپیوندد . ریاضیات باید طوری تدریس گردد که حس کنجکاوی را در فرا گیران به طوری تداوم بخشد که همیشه در پی یافتن عقاید تازه درریاضی و کشف مطالب جدید باشند، هر چند که این مطالب قبلا به وسیله ی دیگران کشف شده باشد .
4 نسبت به تفاوت های فردی دانش آموزان با احترام برخورد کنیم..
برخورد درست معلمان با دانش آموزان در رشد استعدادهای خلاق آنها تاثیر فراوان دارد از وادار کردن دانش آموزان به رقابت و هم چشمی با یکدیگر بپرهیزیم. هر یک از دانش آموزان دارای استعداد و قریحه های خاص خود هستند که شاید از این جنبه با دانش آموزان دیگر متفاوت باشند در پرورش این استعدادهای ویژه در دانش آموزان بکوشیم.
5 رفتارهای خلاق را برای کودکان قرار دهیم..
پژوهشهای انجام شده نشان داده اند که روش آموزش از طریق سرمش دهی بیشتر از روشهای مرسوم آموزشی منجر به ایجاد رفتارهای خلاق در یاد گیرندگان می شود .
6 از روش های و فنون ویژه بالا بردن سطح آفرینندگان استفاده کنیم..
تعدادی روش و فن آموزشی وجود دارند که با استفاده از آنها در پرورش استعدادهای خلاق کودکان بسیار موثرند. معروفترین آنها روش ((بارش مغزی)) است. در این روش معلم مسئله ای را به دانش آموزان می دهد و از آنها می خواهد تا هر چه راه حل برای مسئله به ذهنشان می رسد بگویند. معلم دانش آموزان را برای دادن راه حل ها و اظهار نظرهایی مختلف تقویت می کند ولی پیش از ارائه تمامی راه حل ها از سوی دانش آموزان ،درباره آنها هیچ گونه اظهار نظری نمی نماید. روش دیگر آموزش ((مهارتهای پژوهشی )) است. آموزش مهارتهای پژوهشی به طرح آزمودن فرضیه از سوی یاد گیرنده گان کمک می کند. روشهای درست طرح فرضیه به وسیله دانش آموزان منجر به ایجاد طرز تفکر خلاق در آنها می شود.
برخورد درست معلمان با دانش آموزان بررشد و استعدادهای خلاق آنها تاثیر فراوان دارد. از وادار کردن دانش آموزان به رقابت و هم چشمی با یکدیگر بپرهیزیم. هر یک از دانش آموزان دارای استعداد و قریحه های خاص خود هستند که شاید از این جنبه با دانش آموزان دیگر متفاوت باشد. در پرورش این استعدادهای ویژه در دانش آموزان بکوشیم.

خلاقیت در کلاس: [عمومی]
به نام بهترین نامها
حضور دوستان خوبم سلام .
جو کلاسی و خلاقیت..
جو کلاسی به رفتار خلاق ارتباط دارد. دانش آموزان مدارس رسمی در مقیاس های خلاقیت ، در مقایسه با همکلاسان خود در مدارس غیر رسمی، نمرات پایین تر می آورند دبیران صمیمی و پذیرا به احتمال بیشتری خلاقیت را تشویق می کنند و رقابت شدید برای عمل کردن خلاق، مضر است .
ما باید بپذیریم خلاقیت در محیط زندگی قابل پرورش است عده ای از معلمان با واداشتن دانش آموز به
اطاعت زیاد از مقررات انعطاف پذیر و با دادن نمره بالا و نیز با امتناع از تحسین دانش آموزی که می خواهد به ناشناخته ها دست یابد و با تبعیض بین کودکان همجنس و غیر همجنس خلاقیت را در او خاموش می کنند.
هر دبیری می تواند بکوشد و آموزش ببیند که ، خلاقیت را در دانش آموزان بازشناسی و تشویق کند و فرصت هایی برای وقوع آن فراهم آورد.
آمادگی معلم ریاضیات برای آموزش در کلاس و ایجاد جو خلاق.
لازمه خلاق بودن در هر هنری داشتن زمینه قبلی در تکنیک ها، شناخت وسایل و تجربه است. یک معلم خلاق می بایست در فرا گیرانش انگیزه لازم را ایجاد نموده ، معلومات و اطلاعات لازم را در اختیار آنها قرار دهد در کلاس باید مدنظر داشته باشد ذکر می کنیم.
1. به ریاضیات و ماده درسی خود علاقمند و مسلط باشد.
2. بتواند به بهترین روش آنچه را در نظر دارد، یاد دهد.
3. به چهره شاگردان خود نگاه کند تا متوجه انتظارهای آنها شود، دشواریهای آن ها را کشف کند، توانایی این را داشته باشد که خود را در جای آنها بگذارد .
4. به آگاهی های خشک و عریان قناعت نکند و بکوشد مهارت را که لازمه عقل و اندیشه است و عادت به کار منظم را دردانش آموزان یاد دهد.
5. بکوشد تا حدس زدن و پیش بینی کردن را ،به آنان بیاموزد.
6. سعی کند، اثبات کردن را به دانش آموزان یاد دهد.
7. در مسئله ای که طرح شده است، چیزی را جست و جو کند که ، برای حل مسئله ها ی دیگر، مفید است.
8. راز خود را بلافاصله ، فاش نکند. اجازه دهد دانش آموزان – تا آنجا که می توانند – تلاش خود را برای حل مسئله یا حدس راه حل ، به کار برند ، به دانش آموزان امکان دهد هر چه بیشتر خودشان را کشف کنند.
به نام خدای مهربانیها
حضور سروران عزیزم سلام و صد سلام عرض می کنم .
(چه کنیم تا درس ریاضی فرزند و دانش آموزان بهتر شود. )
قبل از هر چیز باید بدانیم که..
وقتی که تمرینات ریاضی تمییز نوشته شوند،وقتی اعداد به سهولت قابل خواندن باشند،وقتی اعداد در ستون های مرتب و تمییز قرار داده شوند:
1. شاگردان جواب های صحیح تری را بدست می آورند.
2. شاگردان کارشان را سریع تر انجام می دهند.
3. شاگردان کارشان را بهتر می فهمند.
وقتی که شاگردان تفکر درباره ی مسائل ریاضی را به زبان بیاورند…
اولا. مطالب دبیر را بهتر درک می کنند .
ثانیا. مطالب را برای مدت طولانی به خاطر می سپارند.
ثالثا. مسائل را تشخیص داده و در وقت امتحان موقعیت را به سرعت درک می کنند.
وقتی که الماس مفاهیم ریاضی در ذهن ما می درخشد. شیشه ی مفروضات و مجهولات ترک بر می دارد.
(درک مسائل ریاضی در قالب کلمات)
کودک باید قادر باشد مطالب دبیر را از طریق کلمات درک نموده ،اصول و روش کار را در قالب کلمات توضیح داده و راه حل های خود را با به کاربردن اعداد صحیح بنویسد و نوشته های خود را توضیح دهد.
دانش آموز باید بتواند کتاب ریاضی و مطالب مربوط به تکلیف خود را بخواند و تشریح نماید.
باید توجه داشت شاگردانی که بدون توجه به معنای دقیق کلمات کار کرده باشند، غالبا برای خواندن مسائل ریاضی و درک صحیح آن تلاش نمی کنند. این شاگردان راه حل مسائل را از یک نگاه کلی حدس می زنندو کمتر به حل مسائل موفق می شوند.
برای کمک به چنین دانش آموزانی باید با صبوری و حوصله از آنان بخواهیم تا مسئله را بخوانند و بگویند دقیقا مسئله چیست و چه می خواهد. تنها در این حالت دانش آموز می تواند به حل مسئله برسد.
دانش آموزی که می خواهد در ریاضیات موفق باشد باید در به کاربردن مداد و کاغذ در حل مسائل مهارت و دقت کافی داشته باشد.
دانش آموز باید قادر باشد پاسخها را با همان سرعتی که صحبت می کند از حفظ بیان کند. هرگونه تردید و درنگی نشان می دهد که اوهنوز موضوع را به درستی درک نکرده است.- در این صورت باید او را متوجه نمود و کمکش کنیم تا موضوع را به درستی دریابد. فقط کافیست او را وادار کنیم تا مسائل را از ابتدا تا انتها و از انتها تا ابتدا به درستی بخواند.
آزمایشگاه ریاضی دانشمندان، خود زندگی است.
وقتی که دانش آموز تمام مراحل یک مسئله را روی کاغذ خود می نویسد ..
1- کار ذهنی آنان کمتر می شود .
2- اشتباهات کمتری مرتکب می شوند.
3- کارشان را زودتر تمام می کنند.
4- می توانند مسائل پیچیده تری را در حال و آینده حل نمایند.
وقتی که دانش آموزان سریعتر کار بکنند..
اولا ذهن خود را روی کار خود متمرکز نموده و اشتباهات کمتری می کنند.
ثانیا این کار باعث می شود آنان وقت اضافه برای بررسی مجدد را پیدا کنند.
باید دانست قصور یا ناتوانی در یادگیری کامل جدول ضرب ممکن است به صورت یک نقص جدی برای فهم ریاضی در کودک شود.
یک نکته ساده
باید کودکان را عادت داد تا در کار اعداد سرعت بیشتری داشته باشند، مسائل را تمییزدهند، صحیح و با سرعت بنویسند و برای گرفتن مداد بی جهت به انگشتان خود فشار نیاورندو در حین کار درست و راحت در وضعیتی مطلوب قرار بگیرند و حرکات اضافی و دست و پاگیر انجام ندهند. تا دچار خستگی زودرس و بی حالی نشوند و…
نقش تمرکز حواس در یادگیری مفاهیم ریاضی.
کودکا ن باید بدانند که درک مطالب فقط ازطریق سمعی توام با توجه و تمرکز کافی ممکن می شود. هر بار که کودک قبل از پاسخ یک مسئله تسلیم شده و تلاش را به کنار بگذارد توانایی او برای حل مسئله کاهش می یابد.
پس او به تفکر و اصرار در تفکر باید عادت کند.
والدین و مربیان باید بدانند.
درست و به موقع عمل کردن ، نقشه و طرح ریختن، افکار کودکان را نظمی می بخشد که با توجه کافی در مورد کار ها و وظایف خود عمل کنند. هر بار که دانش آموز تلاش خود برای یافتن پاسخ درست ادامه می دهد. توانایی او فزونی یافته و به تفکر نمودن او کمک می شود.
((چند پیشنهاد کلی))
1. باید کمک کنیم تا کودکان عادت کنند تکالیف حساب و سایر تکالیف درسی خود را به خوبی و مرتب بنویسد.
2. باید مواظب عواملی که مانع یادگیری هستند باشیم.
3. لازم است در حین تدریس و تفهیم مفاهیم ریاضی به گونه ای خلاق و به روشی استدلالی عمل نموده و هر جا لازم بود از اصل تعمیم پذیری کمک بگیریم.
4. چون دانش ریاضی یک دانش انتزاعی است؛ نخواهیم که ریاضیات را با تعریف ساده و به صورت حیطه ی دانشی تدریس و تفهیم کنیم.
5. وقتی مشکل درس ریاضی پیچیده و فنی شد ، از افراد آگاه و متخصص کمک بگیریم.
به نام خدای زیباییها
با سلام و صد سلام حضور دوستان عزیز و با تشکر از دوستانی که به سرای ما هم تشریف می آورند.
این جلسه می خوام در مورد نمره صحبت کنم.
من معمولا در جلسه اول یا دوم جدول زمان بندی امتحان های کلاسی رو به بچه ها میدم . (قبل از شروع مدرسه برای پایه های مختلف برنامه ریزی می کنم که هر جلسه چقدر تدریس بشه و تا آخر ترم از چه مباحثی و در چه زمانی امتحان بگیرم) "شاید بعد ها در یکی دو جلسه ی اول امتحان رو جدی نگیرن و فکر کنن که طبق برنامه پیش نمیریم ولی اگر ما برنامه رو اجرا کنیم دیگه اونها خودشون رو ملزم به توجه به برنامه ریزی می کنند. "
و یکی از کارهایی که من همیشه در مورد امتحانهای کلاسی انجام میدم اینه که پایین نمره هر کسی با توجه به نمره کسب شده اش جملاتی مثل " از تو بیشتر انتظار دارم , بیشتر تلاش کنی بهتر هم میشه , افرین خیلی خوب بود و ….."می نویسم و بچه ها هم از این جملات تاثیر می گیرند . و این رو به تجربه دریافتم . ( یه بار که برگه های امتحانی رو به بچه ها داده بودم ؛ که ببینند ایرادهاشون کجا بوده , یکی از اونها اومد و گفت خانم نمره این امتحان ازامتحان قبلی ام خیلی بهتر شده ؛ ولی شما زیر برگه ام ننوشتین ، آفرین که نمره ات بهتر شده …) یعنی این نوشته ها خودش یه تشویق یا هشدار به اونها هست. و در امتحانهای کلاسی در تصحیح کردن سخت می گیرم. پیش آمده که مثلا کسی 75/16 گرفته و تقاضای 25/0 داشته که به او گفتم من نمی تونم به تو نمره بدم چون تو به همین اندازه تلاش کرده ای یا بیشتر از این دقت نداشته ای . این طوری یاد گرفته که پس به اندازه ی تلاشش نتیجه می گیرد . اما در امتحانهای آخر ترم خوب من وضعیت دانش آموزم رو در نظر می گیرم ممکن هست یکی طی ترم دانش آموز خوبی بوده و از وضعیت درسی آن راضی بودم ولی شب امتحان یه مشکلی براش پیش آمده که نتونسته آن طور که باید خودش رو نشون بده . اینجا اگه اون به نمره درس من نیاز داشته باشه به اون کمک می کنم .
گاهی پیش میاد که دانش آموز از اضطراب نمره نمی تونه درس رو خوب بفهمه . (بیشتر در مورد بچه های زرنگ صدق می کنه که با هم رقابت می کنند و نمره براشون مهمه ) من اغلب سر کلاسم به بچه ها می گم: بچه ها امروزاین درس رو خوب گوش کنید و تمرین داشته باشین من بهتون قول میدم نمره بالایی از اون بیارین و اصلا نگران نمره نباشین فقط الان تا اونجایی که می تونین به حرفهای من خوب گوش کنید.. . این جملات به اونها آرامش خاطر می ده .
ببینین به اعتقاد من یه دانش آموز اگه از لحاظ روحی تا مین بشه؛ میتونه با علاقه ریاضی رو یاد بگیره .
من مونده بودم که چطوری اینو جواب بدم که شانس آوردم همون گروه سوالشون رو درست جواب دادن . و مریم کلی کیف می کرد که گروهشون اول شده و بعد گفت خانم خیلی مزه داد . من این لفظ برام خیلی جالب بود (مزه داد)خلاصه اینکه اون خودش به این جواب رسید که اگه موفق بشه تو حل یه مسئله حتما براش زیبا میشه . باید در طی جلسه حواسمون به همه ی گروهها باشه و راههای رو که اونها انتخاب می کنند رو به دقت بررسی کنیم . گاهی بچه ها راهایی رو میرن که به ذهن من نرسیده بود . و من اون گروه رو تشویق می کردم .
حواسمون باشه هر راهی که دانش آموز رفته باشه چه درست و چه غلط اهمیت داره چون اون فکر کرده و این مطلب رو هم به خودشون میگیم به گروهی که راه اشتباه رفته . می گم مهم نیست که اشتباه بوده چون همین اشتباه به شما کمک میکنه که به راه درست یک قدم نزدیکتر شده باشین ۱س دوباره شروع کنید مهم اینه که شما دارین فکر می کنین . … بهشون می گم که یادتون باشه که نابرده رنج گنج میسر نمیشه دوباره تلاش کن
من خودم از این جملات (نابرده رنج گنج میسر نمی شود . .. دانا داند و پرسد نادان نداند و نپرسد .. پرسیدن عیب نیست ندانستن عیب است …) خیلی استفاده می کنم تا اینکه ملکه ی ذهن اونها بشه
تازه از شما چه پنهون ملکه ی ذهن خودم هم شده . به اونها می گم هر موضوعی رو که بلد نبودین بپرسین حالا چه از من چه از دوستتون که مطلع هست چه ا ز…….
مهم نیست که کی باشه از شما کوچیکتر یا بزرگتر باشه … مهم اینه که جواب سوال شما را بدونه و بتونه به شما کمک کنه .
حقیقتش این خصوصیت در خودم هم به شدت رنگ گرفته و حالا با نظرات من چقدر موافقید نمی دونم
ولی خیلی خوشحال می شم اگه منو هم در جریان راههای تازه تدریس و نکته های خوب کلاس داری و …. قرار دهین بازم از شما دوستان عزیز که با من همکاری می کنین ممنونم . ببخشید مثل اینکه این جلسه خیلی حرف زدم.
فقط اینم بگم که در جریان تدریس هر جایی که احساس کنم دانش آموزم خسته شده بلا فاصله تدریس رو متوقف کرده و در استراحت دو دقیقه ای اونها یه جک میگیم یا …. و بعد از ۲ دقیقه بلافاصله جمع و جور می کنم و ادامه درس و بچه ها هم کم کم عادت می کنند که در همین ۲ دقیقه براحتی انرژی دوباره بگیرن .
ادامه مطالب ایجاد انگیزه
خوب کجا بودیم آها رو کارگروهها داشتیم بحث می کردیم.
بعد از گروهبندی از بچه های هر گروه می خوام که یه کارت که معرف گروهشون هست رو تهیه کنند .
بچه ها سلیقه به خرج می دن و از این کار خوششون میاد . بعضی کارتشون رو به صورت گردن بند و بعضی به صورت رو میزی و …. درست می کنند.
در رابطه با تحقیق بچه ها هم منابع و محل دسترسی به اون رو مشخص کنیم . من خودم کتابخانه مدرسه و کتاب خانه شهر رو که به اونهامعرفی میکنم . از قبل به کتابخانه میرم و با مسئول اونجا هماهنگی می کنم که چه منابعی رو در اختیار بچه ها بزارن.
بعد به بچه ها هم نکاتی رو یاد آوری می کنم که مثلا اگه به کتابخانه رفتین حواستون باشه آهسته حرف بزنین مزاحم بقیه نشین یا ترتیب صندلی ها رو به هم نریزین و ……
در هر ماه ۸ جلسه ریاضی قطعا داریم . که در هر ماه من یک جلسه رو به حل مسئله اختصاص می دم .اکثر بچه ها در حل مسئله ضعیف هستندو از حل مسئله متنفرندو از آن می ترسند و باید کاری کنیم که اونها بر ترسشون غلبه کنند.
وقتی می خوایم امتحان بگیریم بچه ها اضطراب وسئله رو دارند دائم می پرسند که خانوم چند تا مسئله میارین ؟ چند نمره داره مسئله ؟تو کتابه یا خارج از کتاب ؟

پس معلومه که از حل مسئله می ترسه که نزدیکش نمی شه برای اینکه بفهمه اصلا قضیه چیه؟
من معمولا (البته با اجازه ی استاد جرج پولیا) اولین قدم برای حل مسئله ر نترسیدن از آن و اعتماد داشتن به خودمون که می تونیم مسئله رو حل کنیم فقط نیاز داره به دقت و …. بیان می کنم .بعد فهمیدن مسئله و انتخاب راهبرد و ….
و در این جلسه هر دانش آموزی تو گروه کار می کنه برای هر گروهی یه سئوال متفاوت میدیم و بعد یه زمان مشخص می کنیم که گروه برتر اونی هست که علاوه بر داشتن نظم و سکوت و همکاری با هم از راه مناسب و زیبایی به حل بپردازه. به نظر من هر چقدر ما از لفظ یه راه زیبا برای حل مسئله استفاده کنیم ناخودآگاه در ذهن دانشآموز نقش می بنده که چه خوب! زیبا .
تو یه جلسه یکی از بچه ها از من پرسید خانم آخه مگه مسئله حل کردن هم زیبا هست که میگین یه راه زیبا؟
خوب آقا . خانم اجازه ؟ ما یه چیزی بگیم؟
یکی از نکاتی که باعث ایجاد انگیزه در دانش آموز می شود ظاهر مرتب و اخلاق خوش شما هست .
سعی کنیم همیشه با ظاهری آراسته و مرتب در کلاس ظاهر بشیم . پوشیدن لباسهای رنگ روشن در کلاس به روحیه ی دانش آموز جان می بخشه این رو من تجربه کردم . هر چند شاید در بعضی از مناطق به معلم در طریقه ی پوشش سخت گیری می شه . اما باید خودمون این تفکر را در همکار ها یمان به وجود آوریم . که پوشش خیلی مهم است . (البته تا جایی ادامه بدیم که تهدید به ارزشیابی پایین نشیم . این هم یکی از معظلاتی استکه ارزشیابی ایجاد می کنه …)
به بچه ها با مرتب نوشتن مطالب رو تابلو و تقسیم بندی تابلو برای مطالب مختلف و به کار بردن رنگهای مختلف تو نوشتن بفهمونیم که مرتب و منظم بودن خیلی اهمیت دارد . از اونها بخواهیم که دفتر تمرینشون مرتب باشه و نظارت هفتگی داشته باشیم و بهشون یاد آوری کنیم که این کار باعث نظم فکری هم می شه .
هر کاری که از اونها می خواهیم انجام بدن اگه دلیل اون رو هم براشون خیلی واضح بیان کنیم نتیجه ی مطلوب تری به دست میاریم.

از همون اول سال بچه ها رو گروه بندی کنیم . تعداد دانش آمزان کلاس معمولا بین ۳۰ تا ۴۰ نفر هستند . تعداد اعضای گروه زیاد نباشه که در آن گروه بی نظمی پیش بیاد .
من خودم معمولا این کار رو انجام می دم . ودر انتخاب اسم گرو هها هم اولویت به ریاضیدانان ایرانی میدم مثلا گروه غیاث الدین کاشانی . یا گروه غلامحسین مصائب یا شهریاری یا … و بعد از ریاضیدانان خارجی استفاده می کن.
و هر ماه هم یه فعالیت خارج از کلاس به گروهها میدم . که معمولا ماه اول بهشون می گم که در مورداسم گروهشون تحقیق کنند
میدونین من به جرات (حمل بر خود ستایی نباشه ) می تونم بگم که اگه از دانش اموزام در رابطه با زندگی نامه ریاضی دانان سئوال بشه اثرا جواب می دن . به نظر من مهمه که بفهمن مثلااستاد شهریاری چطوری به این مو قعیت رسیدند و …..یا فلان قضیه ریاضی چطوری کشف شد . اتفاقا این جنبه از ریاضیات رو معمولا بچه ها با شوق انجام می دن .
جلو گیری در بی نظمی کلاس
این یکی از مواردی است که قلم زدن راجع به آن بسیار آسان تر از عمل کردن به آن است؛ البته همهی ما مدام در ستیز با غیر قابل پیش بینی بودن عامل انسانی هستیم .
1. چند قانون رفتاری شفاف برای کلاس وضع کنیم. در صورت امکان، دانش آموزان را درتهیه این قوانین شرکت دهیم. هر چه بیشتر در آنها احساس تملک نسبت به این قوانین ایجاد کنیم ، احتمال قوی ترین وجود دارد که دست کم سعی کنند از آنها پیروی کنند.
2. هر رفتار خوب را بلافاصله با یک واکنش مثبت پاسخ دهیم؛
3. قبل از اینکه یک بی نظمی جزئی تبدیل به یک جرم بزرگ شود ، به آن رسیدگی کنیم.
4. مجازات قانون شکنی را مشخص کنیم .
5. به دنبال نشانه ها بگردیم.
سرعت یا موضوع آن را تغییر دهیم. تغییر روش متناسب با واکنش دانش آموزان یک توانایی محسوب میشود نه یک ضعف.
6. اگر دانش آموزی نظم کلاس را بر هم میزند،
7. برای فروکش کردن عصبانیت، مقداری وقت بدهیم.
8. علت رفتار ناشایست را بررسی کنیم.
9. برای شاگردان کلاس تکلیف سرگرم کننده ای در نظر داشته باشیم.
این کار موقعی میتواند مفید واقع شود که احتیاج داشته باشیم به اعصاب خود مسلط شویم، یا بخواهید چند دقیقه ای را با دانش آموزی که کار ناشایستی انجام داده است به تنهایی صرف کنیم. یک تست شفاهی با سرگرمی برای ده دقیقه ی آخر کلاس در نظربگیریم، تا به عنوان پاداش به خاطر این که از کار آنها راضی بوده ایم و یا یک فعالیت مفید را به پایان رسانده اند و نیاز به تنوع دارند، به آنها بدهیم. با دانش آموزی که رفتار ناشایستی از او سر زده است در خارج از کلاس و به صورت خصوصی حرف بزنیم و سعی کنیم به دلایل این رفتار او پی ببریم. گاهی مواقع علل (پس از مشخص شدن) کاملا قابل درک و گذشت هستند. اگر ما یا یکی از دانش آموزان از کوره در رفتیم، چند دقیقه ای فرصت بدهیم تا هر دو آرام شویم. شاگرد عصبانی را برای مدت کوتاهی از کلاس بیرون ببریم. این کار می تواند زمینه گفتن چیزی از این قبیل را ایجاد کند ((متاسفم که چنین اتفاقی افتاد. چه کار باید کرد تا از بروز چنین حوادثی در آینده جلو گیری کنیم؟))0 البته بیرون بردن دانش آموز از کلاس درآخرین قسمت کار باشد هر چه سریع تر آن را جابجا کنیم. با این عمل نشان می دهیم متوجه بی نظمی شده ایم، و به دانش آموز نیز فرصتی می دهیم تا خود را جمع و جور کند. انعطاف داشته باشیم – به محض اینکه احساس کردید درسی به خوبی پیش نمیرود، از دانش آموزان انتظارات غیر منطقی نداشته باشیم.البته آنها را خیلی هم دست کم نگیریم. خاطر جمع شویم که میزان تکلیف مناسب حال تمام شاگردان هر گروه باشد، و برای دانش آموزانی که با مشکل روبرو هستند، اهدافی دست یافتنی در نظر بگیریم. نوع برخورد خود را در صورت انجام یا عدم انجام تکلیف مشخص کنیم. این کار مستلزم آن است که توانایی هر دانش آموز را بدانیم،و برای آنها اهدافی منطقی در نظر بگیریم. اطمینان حاصل کنیم که این مجازات ها منطقی و عملی هستند. غالبا بهترین کار این است که بی نظمی های جزئی، حتی الامکان به صورت خصوصی ، حل و فصل شوند. رودررویی در انتظار دیگران، توجه بیش از حدی را بر میانگیزد. با یک لبخند یا چند کلمه تعریف و تشویق. ضمنا سعی کنیم به آنها اطمینان دهیم که ما فورا به هر عمل خوب ناشی از دانش آموزانی که معمولا محکوم به بدرفتاری هستند ، پاداش می دهیم. آنها ممکن است واقعا به بعضی از این گونه واکنش های مثبت پاسخ دهند.
چند راه برای برقراری آرامش در کلاس
1- در ابتدا هیچ کاری نکنیم .
2-اگر کلاس آرام نشد (هنوز فریاد نکشیم).به طور غریزی و از ته دل فریاد نکشیم((ساکت باشید))با صدایی آرام ، با دو سه نفر از شاگردانی که به نظر می رسد آمادگی گوش دادن به ما را دارندشروع به صحبت کنیم.
3- از حس کنجکاوی انسان استفاده کنیم
4-به یک نفر تذکری بدهید .
5- مردم عاشق تمجید هستند .
6-بی نظمی را توهین به خود تلقی نکنیم . بی نظمی شروع کلاس را بی احترامی به خود مپنداریم؛ بلکه آن را فطرت انسان و یک چیز طبیعی به شمار آوریم ،تا وقتی که حادثه ی جلب توجهی رخ دهد .
7- یکی از کارهای همیشگی من این است که بعد از ورود به کلاس و احوالپرسی با بچه ها در سمت راست تابلو و همیشه هم با خطی خوش یکی از صفات زیبای خدا را به فارسی می نویسم مثل : (به نام خدای خوبیها ، به نام خدای مهربانیها ،به نام خدای پاکی ها ……)این طرز نوشتن در روحیه ی بچه ها تاثیر لطیفی می گذارد . و گاهی هم برای آرام کردن دعوایی که بین مثلا دو تا از اونها پیش میاد می گم بچه ها ما گفتیم خدا خیلی مهربان هست پس ما هم که بنده اوییم باید با هم مهربان باشیم و ……(از این اتفاقها در بین بچه ها زیاد رخ می دهد)
1-بررسی تکالیف (خیلی مهم است که دانش آموز بداند همیشه باید تکالیفش رو انجام بدهد.)
2-درس(مبحث درس رو هم می نویسیم)
3-حل کار در کلاسها
4- یک استراحت دو دقیقه ای (در ابتدا شاید بچه ها بگن خانم 2 دقیقه خیلی کم هست اما یواش یواش عادت می کنند که در این 2 دقیقه هم می شود، استراحت کرد وانرژی دوباره گرفت)
5-حل تمرینهای جلسه ی قبل
بچه ها عادت می کنند که طبق برنامه ریزی پیش بروندو از کلاس هم خسته نمی شوند .چون می دانند که چگونه دقیقه ها را پشت سر می گذارند. .

سپس شروع به نوشتن برنامه کاری آن ساعت می کنم مثلا:به جای اینکه به شاگردانی که گوش نمی دهند غر بزنیم ، از آنهایی که توجه می کنند تعریف کنیم،بخصوص اگر آنها اهل گوش دادن نیستند .از آنهایی که در حال گوش دادن به ما هستند سئوالی بپرسیم،ولی در انتهای سئوال خود نام یکی از دانش آموزانی که می دانیم گوش نمی داده است را به زبان آوریم. آن وقت تاثییر لو رفتن یک دانش آموز وراج نزد هم شاگردیهایش ، در حالی که تمام چشمها به او نشانه می روند را مشاهده خواهیم کرد .. بعضی اوقات آرام و زیر لب صحبت کردن مثمر ثمر واقع می شود . طبیعت انسان طوری هست که دوست ندارد از هیچ مطلبی غافل بماند .با صدایی آرام با آنهایی که نزدیکتر ما هستند سر صحبت را باز کنیم . بسیاری از انها دست از وراجی برداشته و شروع به گوش دادن خواهند کرد.در جای خود کاملا ساکت و بی حرکت بایستیم.ابتدا نزدیکترین دانش آموزبه وجود ما پی خواهد بردو سپس خبر رفته رفته به دیگران نیز خواهد رسید. قبل از اینکه تصمیم بگیریم که تاکتیک دیگه ای به کار ببریم ،یکی دو لحظه صبر کنیم.
جلب توجه و آرام کردن کلاس
چقدر خوب می شد اگر همیشه هنگام تدریس تمام شاگردان آرام می نشستند ،آماده یادگیری بودند و حواس آنها جمع درس بود . اما این در ذات گونه های جوان انسانی نیست!
در این جا چند تجربه برای غلبه بر شلوغی کلاس آورده ام – اما فراموش نکنیم که هر شیوه بر افراد خاصی تاثیر دارد ؛ بنابراین دوستان عزیز هم شیوه خاص خود را پیدا کنن .
شما وارد کلاس شدید و بچه ها بعد از سلام و احوالپرسی هنوز شلوغ هستند . باید آنها را درک کنیم و بدانیم که شلوغی بعضی وقتها نه تنها بد نیست بلکه خوب هم هست . اما باید به آنها بگوییم که (( هر نکته مکانی و هر سخن جایی دارد )) . سال اول تدریسم کلاسی داشتم بسیار شلوغ . تعداد دانش آموزان کلاس 42 نفر، تا دم در کلاس آدم نشسته بود، کلاس کوچک بود و تاریک. بعد از وارد شدن به کلاس و احوالپرسی با بچه ها و نوشتن برنامه ریزی روی تابلو ( همیشه دانش آموزان را در یکی دو هفته ی اول سال هر طور که تربیت کنیم تا آخر سال همانطورباقی خواهند ماند.چون اول سال بود و هنوز بچه ها به برنامه کلاس عادت نداشتند.)هنوز بچه ها ساکت نشده بودند و کلاس آماده تدریس نبود. من هم به جای اینکه بر سر اونها داد بزنم خیلی آرام به اونها گفتم: بچه ها من یه چیزی بگم ،من از شما خیلی شلوغترم، و یک تنه تو شلوغی همه ی شما را حریفم . اگر شما رو دیوار صاف راه برین من رو سقف راه می رم . اما من یه فرق اساسی با شما دارم . اگه گفتین چی؟ حالا کلاس آرام شده بود و بچه ها خیلی خوب به حرفهای من گوش می دادند و متعجب از این حرفها! اونها هر کدام یه چیزی در جواب سئوال من می گفتند که به بعضی از اون جوابها کلی هم میخندیدیم ….. در آخر به اونها گفتم آخه من میدونم هر نکته مکانی و هر سخن جایی دارد . کجاها باید ساکت باشم و کجاها شلوغ و … و گفتم طبق برنامه ریزی من می دونم که الان باید.
حالا دیگه بچه ها بدون اینکه من از اونها بخوام ساکت شده بودند وآماده تدریس .

اولین روز در کلاس :
6. دانش آموزان را کاملا آگاه کنیم که در چند هفته آینده به چه کاری مشغول خواهند بود و چرا . آنها را متوجه کنیم که چگونه نحوه تدریس ما با رئوس مطالب درسی ، برنامه های آموزشی سراسری و غیره مطابقت خواهد داشت.
7. مطمئن شویم آنها روش ارزشیابی ما را می دانند. به چه درسهایی نمره بیشتر تعلق خواهد گرفت و چه درسهایی مروری از دروس گذشته است؟ تاکید کنیم که ضرورت دارد که تکالیف خود را انجام دهند ومسوولیت پبشرفت کار خود را به عهده گیرند ، به خصوص در جایی که ارزشیابی مستمر وجود دارد .
8. در چند فصل اول کتاب توانایی شاگردان را در آن درس آزمایش کنیم و نتیجه را در برنامه ریزی خود مبنای کار قرار دهیم. این کار را یا میتوانیم در قالب امتحان قرار دهیم و یا این که از آنها بخواهیم که مطلبی بنویسند که برای آنها حالتی خصوصی داشته باشد و به ما کمک کند نسبت به آنها شناخت بیشتری پیدا کنیم .
9. برای آنها توضیح دهیم چه منابعی برای استفاده دانش آموزان وجود دارد ؛ که میتوانند مستقیما با آن دسترسی داشته باشند،و چه منابعی از طریق دبیر قابل دسترسی است و یا در کتابخانه یا مخزن کتاب میباشد..
10. اگر در چند هفته اول هر یک از قوانین رفتاری ما زیر پا گذاشته شد، از خود واکنش قاطعانه نشان دهیم. به کلاس ثابت کنیم متوجه تمام اتفاقاتی هستیم که در کلاس رخ می دهد و مایل نیستیم هیچ چیزی را نادیده بگیریم . نام دانش آموزی را که کار ناشایستی انجام داده است به زبان آوریم، اما شخصیت فردی هر یک از آنان را مد نظر بگیریم و مواظب باشیم انچه میگوییم تاثیر خیلی شدیدی روی آنها نگذارد. شاید لازم باشد با دانش آموزانی که اعتماد به نفس ندارند و عصبی هستند، رفتاری محتاطانه داشته باشیم. وارد جروبحث هاومشاجرت ها نشویم؛ وقتی با شاگردان بیشتر آشنا شدیم میتوانیم از خود انعطاف بیشتری نشان دهیم .

اولین روز در کلاس
فرصت دومی برای ایجاد اولین برداشت خوب وجود ندارد . برخورد اول با دیگران در هر کاری حائز اهمیت است ، به ویژه با دانش آموزان جدید. یک ضرب المثل قدیمی میگوید ، ((تا کریسمس فرا نرسیده لبخند نزن ))، همیشه آسان تر است به مرور از خود ملایمت نشان دهیم تا این که پس از آگاه شدن کلاس از انعطاف پذیری ما ، رفتاری خوش در پیش بگیریم .
1. فراموش نکنیم که خودمان را معرفی کنیم ؛ و درصورت لزوم نام خود را روی تخته سیاه بنویسیم .
2. انتظار خود از دانش آموزان را به صراحت برایشان بیان کنیم ؛ مشخص کنیم که در کلاس درس چه کارهایی میتوانند انجام دهند و چه کارهایی را نمی توانند . چند قانون رفتاری ساده وضع کنیم و در مورد آنها جدی باشیم . می توانیم از خود دانش آموزان دعوت کنیم پیشنهادات خود را در مورد وضع مقررات بیشتر ارائه دهند .
3. هر چه سریع تر نام دانش آموزان خود را یاد بگیریم ؛ دستوری که به طور مستقیم صادرشود بسیار موثر تر واقع میشود . کار ما نیز موقعی موثر تر واقع میشود که هرگز فراموش نکنیم کلاس ما از تک تک افراد تشکیل شده است. و ما آنها را به عنوان افراد متفاوت میشناسیم .
4. کمک کنیم دانش آموزان نام یکدیگر را یاد بگیرند ؛ البته اگر تا کنون یاد نگرفته اند .
۵. کمک کنیم دانش آموزان با هم آشنا شوند ؛( که این عمل هم باعث میشود که ما نیز با آنها آشنا شویم). برای مثال، عبارتی چون (اسم من پریا ) است.
45


تعداد صفحات : 45 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود