عنوان تحقیق:
تجربیات دبیر دین و زندگی دبیرستان
محقق:
کدپرسنلی:
سمت:
آموزگار
اردیبهشت
مقدمه:
معلم و شاگرد، دو عنصر اساسی نظام تعلیم و تربیت به شمار میروند، روش های تدریس و ارزیابی معلمان از شاگردان نیز اصلیترین وظیفه آموزگاران است.
این موضوع، آن گاه اهمیت دوچندان مییابد که آموزگاران دروس دینی، رسالتشان را در قبال شاگردانی که مقطع بسیار حساس و بحرانی نوجوانی را سپری میکنند، مد نظر داشته باشد. چنین رسالتی، در قالب ظهور نگرشها و رفتارهای دینی خاص در نوجوانان و جوانان دانشآموز، تجلی مییابد.
آگاهی از وضعیت موجود روش های تدریس و ارزشیابی آموزگاران دروس دینی و نگرش و رفتار دینی دانشآموزان ـ که آرمان اصلی این پژوهش نیز هست ـ میتواند به نوعی بیانگر فاصله وضعیت موجود با وضعیت مطلوب بوده و راه را برای برنامهریزی سنجیدهتر و دقیقتر در جهت سوق دادن به وضعیت مطلوب، هموار سازد. نگاهی گذرا به وضعیت موجود در جامعه اسلامی معاصر و فقدان پژوهشهای دقیق، لزوم و ضرورت انجام اینگونه پژوهشها را افزونتر جلوه میدهد. در این نوشتار برآنیم تا به بررسی و تحلیل موارد ذیل بپردازیم و در واقع، مسیر را برای برنامهریزی دقیقتر، هموار سازیم:
1. نگرش دینی دانشآموزان دبیرستانها؛
2. رفتار دینی دانشآموزان دبیرستانها؛
3. روش های تدریس و ارزشیابی آموزگاران دبیرستانها؛
4. آیا میان روش های تدریس و ارزشیابی آموزگاران زن و مرد دبیرستانها تفاوت وجود دارد؟
5. آیا میان روش های تدریس و ارزشیابی آموزگاران دبیرستانها در پایههای تحصیلی گوناگون تفاوت وجود دارد؟
6. آیا میان نگرش و رفتار دینی دانشآموزان پسر و دختر دبیرستانها تفاوت وجود دارد؟
7. آیا میان نگرش و رفتار دینی دانشآموزان در پایههای گوناگون تحصیلی تفاوت وجود دارد؟
روشهای تدریس و ارزشیابی
هر کس که به نوعی با مقوله تدریس در هر سطحی سر و کار داشته باشد میداند که کسب آگاهیهای افزونتر نسبت به روش های تدریس، میتواند در بهبود اثربخشی تدریس، نقش چشمگیر داشته باشد.[81]
آشنایی با روشها و فنون تدریس و بهکارگیری آنها موجب میشود که هدف های آموزش و پرورش به آسانی و در مدت زمانی کوتاهتر تحقق یابند.[82] شناخت نسبت به "روشهای کلی تدریس"، "روشهای اختصاصی در هر درس"، "روانشناسی تربیتی"، "روانشناسی رشد"، "شیوههای نوین ارزشیابی"، "کاربرد مواد آموزشی" و "فنون کلاسداری"، بر هر آموزگاری لازم، بلکه واجب است تا بتواند وظیفه خطیری را که بر عهده گرفته است، به شایستگی انجام دهد. ناآشنایی با این علوم و فنون سبب میشود [آموزگار] بیآنکه بداند، صدمات و لطمات جبرانناپذیر به روح و روان فراگیران خود وارد آورد، بهویژه اگر توجه کنیم که هر [آموزگاری] در عین حال، مربی کودکان و نوجوانانی است که در بهترین سالها و در مناسبترین شرایط فکری و روانی، در اختیار او قرار گرفتهاند و بر اوست که به تربیت و پرورش آنها بپردازد و آنها را برای زندگی سعادتمندانه و بنای جامعهای مترقی آماده سازد.[83]
با توجه به تحولات جامعه، نقش تعلیم و تربیت در جهان امروز، پرورش هر فرد و آماده ساختن او برای مشارکت موثر در فعالیتهای زندگی میباشد. به دیگر سخن، آموزش و پرورش، باید امکانات پرورش استعدادها و تواناییهای کلی دانشآموزان را تا حداکثر ظرفیتی که دارند فراهم سازند تا بتوانند نقش خود را در جامعه متحول و پیچیده، به نحو مطلوب ایفا کنند. پیداست در چنین شرایطی، نقش آموزش و پرورش و بالطبع نقش امتحان یا ارزشیابی و نیز شیوههای تدریس مطالب به شاگردان تغییر میکند.[84]
نگرش دینی
برخی از دانشمندان علوم اجتماعی، دینداری یا وابستگی به مذهب را دارای حداقل دو بعد "اجرای فرایض مذهبی" و "اعتقادات مذهبی" دانستهاند، که اجرای فرایض مذهبی مثل نماز، روزه و…، به وسیله مشاهدات علمی آشکار خواهد شد و اعتقادات مذهبی، از راه پاسخ به پرسشهای عقیدتی، مکشوف خواهد شد.[85]
از دیدگاه آلپورت[86] جهتگیری مذهبی، به دو صورت "درونی" و "بیرونی" میباشد. وی قابل قبولترین روش متمایز کردن این دو قطب مذهب را این میداند که بگوییم شخصی با "مذهب بیرونی" مذهبش را به کار میگیرد. در صورتی که، شخص دارای "مذهب درونی" با مذهبش زندگی میکند. بر اساس نظر "آلپورت" مذهب درونی، مذهبی فراگیر، دارای اصول سازمانیافته و درونی شده است که خود، غایت و هدف است، نه وسیلهای برای رسیدن به هدف شخصی. ولی فردی که جهتگیری مذهبی درونی دارد، با مذهبش زندگی میکند و مذهبش با شخصیتش یکی میشود. در حالی که، شخصی که جهتگیری مذهبی بیرونی دارد، مذهبش با شخصیت و زندگیاش تلفیق نشده است و برای او، مذهب وسیلهای است که برای ارضای نیازهای فردی از قبیل امنیت، مورد استفاده قرار میگیرد.
سنجش نگرش مذهبی
از طریق ابزارهای گوناگونی میتوان نگرش مذهبی و دینداری افراد را اندازهگیری کرد که این ابزارها به نام سازندههای آنها ساخته شده است و مهمترین آنها عبارتند از:
1. پرسش نامه درونسویی و برونسویی: آلپورت و راس این مقیاس را تعبیه کردند. آلپورت، روانشناس برجسته آمریکایی در گسترههای شخصیت و روان شناسی اجتماعی است. وی عمیقاً دیندار بود، بهویژه در مورد نقش دین در زندگی، مطالعه کرد و از پژوهشگرانی است که تلاش میکند در مورد دینداری، نظریهپردازی کند. وی به کمک "راس" موفق به ساخت پرسش نامهای برای سنجش جهتگیری دینی شد که این مقیاس، دارای20 ماده است و دارای دو زیر مقیاس 1 ـ 9 سوالی (جهتگیری درونی) و 2 ـ 11 سوالی (جهتگیری بیرونی) میباشد.[87]
2. مقیاس نگرش مسیحیت (1976): این مقیاس، توسط "فرانسیس" ساخته شد. این پرسش نامه بر مبنای مقیاس لیکرت پنج درجهای ساخته شده و نگرش افراد مسیحی را نسبت به مسیحیت میسنجد.
3. مقیاس شفارد: این پرسش نامه، توسط "باست" و همکاران در سال (1981) ساخته شد.[88] این مقیاس بر مبنای شیوه نمرهگذاری لیکرت و به منظور تمایزگذاری بین مسیحیان و غیر مسیحیان تهیه شده است. هر ماده از این مقیاس، با توجه به نقش کتاب مقدس تدوین شده است. این مقیاس تنها در دین مسیحیت کاربرد دارد.
4. پرسش نامه فرافکن احمدی علوان آبادی (1352): این پرسش نامه بر مبنای اصول فرافکن تهیه شده که شامل 20 سوال کاملکردنی و 5 سوال حکایت به منظور مقایسه طرز فکر مذهبی دانشآموزان دبیرستانهای اسلامی و غیر اسلامی تهران تهیه شده است.
5. پرسش نامه نگرش مذهبی گلریز (1353): این پرسش نامه دارای 25 سوال و دو پاسخ است، هر کدام از پاسخها بار خاصی دارد که بعد از نمرهگذاری، نگرش مذهبی فرد اندازهگیری میشود. پایایی این آزمون از طریق همبستگی با آزمون آلپورت به دست آمده و برابر با 80% گزارش شده است. از آن زمان تا کنون، بیشتر مطالعاتی که در زمینه نگرش مذهبی در ایران صورت گرفته، از این پرسش نامه بهره گرفتهاند.
6. پرسش نامه نگرش مذهبی خدایاری (1376): این پرسش نامه دارای 40 ماده است که توسط جمعی از پژوهشگران حوزه و دانشگاه تهیه شده و در سال 1378 با حذف برخی از مواد آن، به یک مقیاس 32 مادهای تبدیل شده است.
7. پرسش نامه نگرش مذهبی شیرشاهی (1378): از تغییر پرسش نامه خدایاری و همکاران از 44 ماده و32 ماده و از 6 گزینه و 5 گزینه ساخته شده است.[89]
سنجش رفتار دینی
"چارلز گلاک"، پس از مرور مطالعات بیشمار پژوهشگران دیگر، ابعاد چهارگانهای را برای دین در نظر گرفت. وی با دستچین کردن این چهار بُعد، از لابهلای مطالعات این پژوهشگران، مفهوم عملیاتی مستقلی از دین ساخت. این ابعاد چهارگانه عبارت بودند از: بُعد تجربی ناظر بر تجربیات معنوی فرد، بُعد ایدئولوژیک ناظر بر باورهای مذهبی، بُعد مناسکی ناظر بر اعمال و رفتارهای مذهبی و بُعد استنتاجی (پیامدی) که ناظر است بر اصول و فرامین دین در زندگی.[90] "داوس" نیز مانند "گلاک"، برای سنجش مذهبی بودن افراد، چهار بعد را به شرح زیر کافی دانست:
1. حضور در کلیسا؛
2. اعتقادات مذهبی؛
3. تعهد یا اهمیت مذهب در زندگی؛
4. الهام یا شهود مذهبی.[91]
"اینگلهارت"، با ارائه شواهد تجربی بیشمار، به بهرهگیری رایج پژوهشگران از معرف میزان حضور در کلیسا به عنوان شاخص باورها و گرایش دینی، انتقاد میکند. وی، معرف حضور در کلیسا را فقط یک شاخص تقریبی از باورهای مذهبی دانسته و بر این باور است که، مذهبی بودن را نباید معادل انجام رفتارها، آداب و مناسک مذهبی دانست؛ چون بر این اساس، تصویری نسبتاً گمراهکننده و خام از دینداری مردم، به دست خواهیم آورد. وی اظهار میدارد که، اگرچه آمارهای حضور در کلیسا، نشانه شاخص تقریبی روندها در تغییر ایمان مذهبی، بهتر از هیچ است، ولی مسلماً جانشین سنجشهای مستقیم این باورها نیستند.[92] به نظر اینگلهارت "اعتقاد به خدا" و "تعهد مذهبی"، به میزان اهمیت خداوند نزد افراد، شاخص بسیار حساس، پس از دینداری است.[93] "کلودسرکلیف" در اندازهگیری دینداری یک مسلمان، رفتار دینی وی را اصل قرار داده و از آن به دفعاتی که انسان عادتا در یک شبانهروز نماز میگذارد، تعبیر میکند. ولی او اشاره دارد که هر شاخص رفتاری به تنهایی برای اندارهگیری دینداری کافی نیست، چون رفتار دینی، فقط یکی از ابعاد دینداری است.
کمال المنوفی در پژوهش خود تحت عنوان "اسلام و توسعه"، دین را دارای دو بُعد متمایز دانسته که عبارتند از: "شناخت دینی" و "رفتار دینی". وی از میان معرفهای بعد رفتار دینی تنها نماز را کافی دانسته است؛ چون بر این باور است نماز در اسلام جایگاه ویژهای دارد.[94]
سنجش دینداری جوانان
"اگر اجازه دهیم اعمال بیسابقه نسلهای جوانتر ما ادامه یابد، تمدن ما محکوم به ناامیدی است". این سخن، یک پیامآور رستاخیز در عصر معاصر نیست، بلکه گفتاری است که بر یک لوحه باستانی مکشوفه در شهر اور[95] نقش بسته است.[96]
این عبارتها، بازتاب عقیدهای نسبت به جوانان است که در هر عصری، شایع به نظر میرسد. بنابر این عقیده، جوانان هر دورهای نسبت به دیگر گروههای سنی، پایبندی و تعهد اندکی به نظم اجتماعی منظور داشته و مظهر سرکشی و طغیان علیه هنجارهای حاکم به شمار میروند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، اندیشه تحول اساسی در نظام اجتماعی، به منظور همسو کردن همه ابعاد و اجزای آن با ارزشها و موازین دین اسلام، در دستور کار نظام سیاسی ایران قرار گرفت. در این راستا، "تربیت دینی" از اهداف عمده نظام اجتماعی تعریف شد و جهتگیری کلی نظام سیاسی و فرهنگی کشور در راستای تقویت و گسترش ارزشها و باورهای دینی در میان مردم (به ویژه نسل جدید) شکل گرفت. با این حال، امروزه پس از گذشت سی سال از عمر انقلاب اسلامی ایران، بسیاری از مردم با مشاهده برخی شیوههای رفتاری جوانان، به این نتیجه رسیدند که باورها و رفتارهای مذهبی این دسته از افراد که همه سالهای زندگیشان را در سایه این نظام دینی سپری کردهاند، چندان مطلوب و خرسند کننده نیست و جامعه در انتقال ارزشها و موازین دینی به نسل جدید خود، کاملاً با شکست رو به رو شده است.
حال پرسش اصلی این است که، بحرانی و اسفناک قلمداد کردن وضعیت دینداری نوجوانان و جوانان، چقدر با واقعیتها تطابق دارد و آیا میتوان وضعیت دینداری جوانان را صرفاً بر اساس برخی شیوههای رفتاری آنان که مغایر با شیوههای رفتاری بزرگسالان یا الگوهای رفتاری مذهبیون انقلابی است، به درستی استنباط کرد؟ در واقع بسیاری از افراد، با مشاهده برخی از رفتارهای اجتماعی نابهنجار از سوی جوانان، چگونگی اعتقاد و تعلقات مذهبی این گروه را استنباط کرده و بر آن اساس، وضعیت دینداری آنها را بحرانی و فاجعهآمیز تلقی میکنند. در صورتی که، وقتی نتیجهگیریها و استنباطهای خود را در خصوص دینداری جوانان، فقط بر اساس برخی رفتارهای اجتماعی آنان (مثل نحوه آرایش، الگوهای لباس،…) بنا سازیم، نه بر اساس اطلاعات و شواهد جزئیتر و مشخصتری که از پژوهشهای تجربی به دست میآید، تصویری نسبتاً گمراه کننده و مفهومی مغلوب و خام از گرایشهای جوانان و نوجوانان نسبت به دین به دست خواهیم آورد. شیوه رفتاری جوانان، هرچند که نابهنجار باشد، به یقین، جانشین سنجشهای مستقیم باورها و تعلقات دینی نیست. برای داوری درباره دینداری جوانان و نوجوانان، باید دقت نظر فراوانی داشت و به دور از هرگونه شتابزدگی، از یک یا چند وجه رفتاری، همه دینداری آنان را نتیجه نگرفت. فروکاستن دینداری، صرفاً به یک سلسله موازین رفتاری خاص و ظاهری، در واقع محدود کردن دین در قالب تنگ و ظاهری است.[97]
مروری بر پژوهشهای مشابه
الف) مطالعات انجام شده در خارج از کشور:
1. "ایوان بازیک حداد" و "آدیرث لومیس" در سال1983 مطالعهای درباره مساجد امریکا انجام دادهاند که گزارش آن در کتابی به نام "گسترش ارزشهای اسلامی در ایالات متحده امریکا" به چاپ رسیده است. پژوهشگر، با بهرهگیری از پرسش نامه، به صورت حضوری اطلاعاتی از 347 نفر از مسلمانان حاضر در پنج مسجد نیویورک، میدوست و سواحل شرقی به دست آورده است.
خلاصه این پژوهش بدین گونه بوده است که، هرچه الفت افراد با مساجد بیشتر باشد، آنها به اجرای دقیق احکام اسلامی تعهد بیشتری دارند. این پژوهش نشان میدهد که بین سن و مشارکت در فعالیتهای مسجد، رابطه وجود دارد؛ بدین ترتیب که، جوانان بیشتر از افراد مسن به مسجد میروند و همچنین افراد متاهل، بیشتر از مجردین در مسجد حضور مییابند.
2. "دیوید دی واس" و "یان مک الستر" (1987) در نوشتاری تحلیلی با عنوان "تفاوتهای جنسیتی در دین" به بررسی این مسئله پرداختند که چرا زنان، از مردان مذهبیترند. برای تبیین تفاوتها، از نظریه "موقعیت ساختاری" بهره گرفته است که در آن از نقش زنان در بچهداری، مشارکت کمتر آنان در کار و نگرش نسبت به کار و خانواده به عنوان ساختاری یاد میشود که زمینه را برای مذهبیتربودن زنان نسبت به مردان فراهم میکند.
3. بر اساس تحقیق انجام شده بر روی سن و مشارکت دینی توسط "هوارد بحر" (1970)، در فاصله 18 تا 30 سالگی، میزان حضور در کلیسا به شدت کاهش و در فاصله 30 تا 35 سالگی این کاهش به تدریج از بین میرود و پس از سن 35 سالگی تا کهنسالی، به گونهای یکنواخت افزایش مییابد.
4. "اس ام استلزبرگ، ماری بالیر ـ لوی، لیندای وایت" (1995) در تحقیقی با عنوان "مشارکت دینی در اوان بزرگسالی و تاثیرهای سن و چرخه زندگی خانوادگی بر عضویت در کلیسا" به بررسی تحولات زندگی از قبیل ازدواج، طلاق، روابط جنسی پیش از ازدواج، بر مشارکت دینی در ایالات متحده امریکا پرداختهاند.
این پژوهشها در فاصله سالهای 1972 تا 1986 در سطح ملی، در ایالات متحده صورت گرفته است. در این پژوهش، دادههای مربوط به دوره 1986 ـ 1979 ـ 1976 که مقطع سنی 22 تا32 سالگی افراد مورد مطالعه را در بر میگیرد، جهت تحلیل برگزیده شده است. از جمله فرضیههای مطرح شده در این پژوهش، میتوان به دو فرضیه اساسی زیر اشاره کرد:
الف) ازدواج، مشارکت دینی را افزایش میدهد.
ب) از همپاشیدگی روابط زناشویی، به کاهش مشارکت دینی میانجامد و این کاهش در مورد مردان، بیش از زنان است. میزان مشارکت دینی در هر سه مقطع سنی مورد نظر دینی (یعنی22، 25و32 سالگی) هم در زنان و هم در مردان، همراه با افزایش سن افزیش مییابد. البته، میزان مشارکت دینی زنان در هر سه مقطع، از میزان مشارکت دینی مردان بیشتر است. بر اساس برآوردهای رگرسیونی، پژوهشگران، پیشبینی کردهاند که امکان مشارکت دینی برای مردان و زنان متاهل نسبت به دوران تجرد، به میزان 4 تا 8 درصد افزایش یافته است و معنایش این است که تاثیر ازدواج بر مشارکت دینی، مثبت و معنادار است. فقط برای زنان 25 ساله، این تاثیر معنادار نیست. همبالینی، هم در مردان و هم در زنان تاثیر منفی داشته است؛ به گونهای که امکان عضویت افراد مجرد در کلیسا از زمان همبالینی نسبت به زمان پیش از آن از حدود 35 درصد به 15 درصد کاهش یافته است و نتایج به دست آمده، بدین گونه بوده است که همبالینی، تاثیر منفی و ازدواج، تاثیر مثبت بر مشارکت دینی (عضویت افراد در کلیسا) دارد.
5. پور یوسفی (1984) در پژوهش خود با عنوان "گرایش دینی دانشجویان مسلمان مشغول به تحصیل در دانشگاه میشیگان امریکا" نمره بالایی برای نمونه خود که دربردارنده دانشجویان مسلمان مشغول به تحصیل در دانشگاه میشیگان امریکا بودند، گزارش میکند.
6. برگین و همکاران (1987: 197) پژوهشی در بین دانشجویان دانشکده "مورسن" انجام دادند که بر مبنای آن، دینداری درونی با عملکرد مثبت اشخاص و سازگاری آنها، رابطه مثبت داشته و همچنین با میزان اضطراب آنها ارتباط منفی داشت.
7. یحیی (1988) در پژوهش خود با عنوان "میزان دینداری مسلمانان ساکن میشیگان" گزارش میکند که، نسبت بالایی از پاسخگویانش که مسلمانان ساکن میشیگان بودند، "خیلی دیندار" یا "دیندار" طبقهبندی شدند.
ب) مطالعات انجام شده در داخل کشور:
1. سراجزاده (1375)، پژوهشی با عنوان "نگرشها و رفتارهای دینی نوجوانان تهرانی و دلالتهای آن برای نظریه سکولارشدن" انجام داده است. در این پژوهش، مدل گلاک و استارک برای سنجش دینداری مورد استفاده قرار گرفته است. به نظر گلاک و استارک در همه ادیان دنیا، به رغم تفاوتهایی که در جزئیات دارند، عرصههای مشترکی وجود دارد که دینداری در آنها متجلی میشود. این عرصهها که میتوان آنها را ابعاد مرکزی دینداری به حساب آورد، عبارتند از ابعاد اعتقادی، مناسکی، عاطفی و پیآمدی. بُعد اعتقادی یا باورهای دینی، عبارت است از باورهایی که انتظار میرود پیروان آن دین بدانها اعتقاد داشته باشند. بُعد مناسکی، یا اعمال دینی، شامل اعمال دینی مشخصی همچون عبادت نماز، شرکت در آیینهای دینی خاص، روزه گرفتن و غیره است که انتظار میرود پیروان هر دین، آنها را به جا آورند.
بُعد تجربی یا عواطف دینی، ناظر به عواطف و تصورات و احساسات مربوط به داشتن رابطه با جوهری ربوبی همچون خدا یا واقعیتی غایی یا اقتداری متعالی است. بُعد فکری یا دانش دینی، مشتمل بر اطلاعات و دانستههای مبنایی در مورد باورداشتهای هر دین است که پیروان هر دین باید آنها را بدانند. بُعد پیآمدی یا آثار دینی، ناظر بر اثرهای باورها، اعمال، تجارب و دانش دینی بر زندگی روزمره پیروان است. اگر بخواهیم ابعاد دینداری مدل گلاک واستارک را بر اسلام منطبق کنیم، مجموعهای از باورها که (اصول دین) خوانده میشود را میتوان با باورهای دینی تطبیق داد.
همه عبارتهای پرسش نامه، پرسشهای نگرشی بودند و در طول یک طیف پنج قسمتی از نوع لیکرت، ارزشگذاری شدند:
1. کاملاً مخالف؛
2. مخالف؛
3. بینابین؛
4. موافق؛
5. کاملاً موافق.
فقط عبارتهای معرف بُعد عملی این سوالات، مربوط به رفتار واقعی بودند. جامعه مورد نظر، محدود به دانشآموزان سال سوم دبیرستان و حجم نمونه شامل 391 نفر بود.
یافتههای پژوهش حاکی از آن است که دانشآموزان دبیرستانی، در مجموع دارای گرایشها و علایق دینی بالایی هستند؛ در حالی که نمرههای دینداری گروه کوچکی (4/2) درصد پایین بوده نمرههای 8/45 درصد متوسط و نیمی از نمونه دارای نمرههای بالا بودند. میانگین نمرههای دینداری کلی هم 57/3 از 5 بود.
با آنکه توزیع پاسخ گویان از نظر نمرههای دینداری در مناطق چهارگانه مورد مطالعه تقریباً یکسان بوده، گرایش دینی افراد ساکن در مناطق شمالی، بر اساس معرف دینداری به کار رفته در این پژوهش، اندکی کمتر از افراد ساکن در مناطق جنوبی شهر بود. میتوان گفت که گرایشهای دینی در طبقههای پایینتر اجتماعی، قویتر از طبقههای بالاتر است.
2. طالبان (1377) پژوهشی با عنوان "سنجش دینداری جوانان" انجام داده است. این پژوهش که در شهر تهران انجام شده است و برای سنجش دینداری، سه بُعد اعتقادات مذهبی، مناسک مذهبی و تعهد مذهبی یا اهمیت دین در زندگی را در نظر گرفته است و جامعه تحقیق را همه دانشآموزان دختر و پسر سالهای اول، دوم و سوم دبیرستانهای روزانه دولتی، نمونه مردمی و غیر انتفاعی شامل میشدند و حجم نمونه، عبارت از 733 نفر از دانشآموزان دبیرستانهای شهر تهران بود.
نتایج یافتهها نشان میدهد که:
الف) دانشآموزان از باورهای مذهبی بالایی برخوردار بودند و تفاوت معناداری از لحاظ آماری بین دختران و پسران وجود نداشت؛
ب) در بُعد مناسکی، نتایج حاکی از آن بود که تنها 7/15 درصد جوانان، پایبندی به نماز نداشتند و 4/55 درصد پاسخ گویان پایبندی کامل به نماز داشتند و 9/28 درصد پایبندی نسبی به نماز داشتند و پایبندی به نماز با متغیر جنسیت، ارتباط کاملاً معناداری داشته و در پسران بیشتر از دختران بود؛
ج) در بُعد تعهد مذهبی نیز اکثریت قریب به اتفاق جوانان جمعیت نمونه تحقیق، یعنی 93 درصد آنان در زندگیشان اهمیت زیادی به خداوند میدادند که از این میان، نسبت پسران بیش از دختران بود (1/94 درصد در مقابل 1/92 درصد)، شمار پاسخ گویانی که اظهار کردهاند خداوند در زندگیشان از اهمیت کمی برخوردار است. بسیار ناچیز بود (11 نفر معادل 5/1 درصد)، در این میان نیز نسبت پسران کمی بیش از دختران بود (8/1 درصد در مقابل 3/1 درصد) و به طور کلی، 83 درصد افراد نمونه تحقیق، دینداری قوی و 6/2 درصد آنها دینداری ضعیف داشتند.
نتایج این پژوهش نشان داده است که از هر شاخص که برای دینداری بهره بگیریم، نهتنها دینداری و تعلق مذهبی جوانان نمونه تحقیق، بحرانی و اسفناک نبوده، بلکه اکثریت مطلق آنان، دارای تعلقات دینی بالایی هستند. مشاهدههای این پژوهش، مبنی بر میزان بالای دینداری جوانان نمونه تحقیق، کاملاً مغایر دیدگاه بدبینانی است که همواره وضعیت ایمان مذهبی جوانان و نوجوانان تهرانی را بسیار ضعیف و فاجعهآمیز ارزیابی میکنند.
3. در تحقیق صباغپور (1372) حجم نمونه را 222 پسر دانشآموز تهرانی تشکیل میداد. در مطالعه وی، برای نگرش دینی سه بعد تعریف شده است: دانش، احساسات و آمادگی برای عمل. وی گزارش میکند که پاسخگویان از نظر دینداری در سطح پایینی قرار داشتند؛ به گونهای که 65 تا 97 درصد آنها در هر سه بعد نگرش دینی، در مقوله پایینی قرار گرفتند. به نظر سراجزاده، این نتیجهگیری غیر عادی ممکن است ناشی از به کار بردن معیارهای سختگیرانه در تعریف دینداری باشد. افزون بر این، فقدان گزارش دقیق در مورد روش تحقیق و ابهام دینداری به کار رفته در گزارش تحقیق، کاملاً مشهود است که روایی سنجه به کار رفته را به شدت زیر سول میبرد و باعث میشود تا نتوان یافتههای آن را جدی گرفت.
4. خدایاری فرد و همکاران (1377)، پژوهشی با عنوان "آمادهسازی مقیاس نگرش مذهبی دانشجویان" در دانشکده روان شناسی دانشگاه تهران انجام داد. بدین منظور، با بهرهگیری از پیشینه پژوهش و متون اسلامی، مقیاسی مشتمل بر 52 پرسش طراحی شد که این پرسشها ابعاد اعتقادی انسان را در برمیگرفت و سپس با انجام دو مطالعه مقدماتی، فرم نهایی مقیاس تهیه شد. در نهایت، پرسش نامه با 44 داده چند گزینهای و 7 ماده سنجش گمانهای آماده شد. پرسش نامه روی 369 نفر دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف اجرا شد و اعتبار آزمون، مورد بررسی قرار گرفت وجهت بررسی روایی پرسش نامه 235 نفر از طلاب حوزه علمیه قم و 83 دانشجوی رشته هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پرسشهای آزمون پاسخ دادند. نتایج نشان داد که میانگین نمرههای نگرش مذهبی طلاب حوزه علمیه قم به طور معناداری بالاتر، از میانگین نمرههای دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و دانشجویان هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. همچنین نتایج فرعی زیر هم از یافتههای این پژوهشها حاصل شد:
الف) میان نگرش مذهبی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه صنعتی شریف تفاوت معناداری وجود دارد و این تفاوت در پسران بیشتر از دختران است؛
ب) تفاوت معناداری بین نگرش مذهبی دانشجویان رشتههای علوم فنی وجود ندارد؛
ج) تفاوت معناداری بین نگرش مذهبی پسران و دختران طلبه وجود دارد و این تفاوت در دختران بیشتر از پسران است.
5. علوی (1379) پژوهشی را با عنوان "بررسی رفتار و عملکرد دینی نوجوانان سالهای اول، دوم و سوم دبیرستانهای کرمان" انجام داده است. هدف از این تحقیق، تبیین و بررسی وضعیت موجود رفتار و عملکرد دینی نوجوانان پسر و دختر سالهای اول، دوم و سوم دبیرستانهای پسرانه و دخترانه دولتی و غیر انتفاعی شهر کرمان بوده و روش تحقیق به کار برده شده، روش توصیفی میباشد و جامعه آماری آن را همه دانشآموزان متوسطه شهر کرمان مشتمل بر 94 دبیرستان تشکیل داده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه از نوع بسته بوده که به علت شمار بسیار زیاد پرسشها، به دو پرسش نامه شماره 1و2 تنظیم شده است.
ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامهای محقق ساخته جهت سنجش 74 مولفه دینی بوده است که روایی پرسش نامه معادل 84/0، و اعتبار آن معادل 95/0 محاسبه و تعیین شده است. متغیرهای مورد بررسی نوع مدرسه، جنس و کلاس بوده و نتایج حاصله، نشانگر آن بود که، میانگین نظرهای پاسخ دهندگان در مورد رعایت 74 مولفه دینی 8/63% بوده است که وضع مطلوبی را نشان میدهد و میانگین نظرهای پاسخ دهندگان در مورد عدم رعایت هفتاد و چهار مولفه طراحی شده 1/16% بوده و 1/20% باقیمانده یا بینظر بودند یا به پرسشها پاسخ ندادهاند. در مورد هر یک از هفتاد و چهار مولفه دینی تحقیق، میزان درصد نظرهای افرادی که قائل به رعایت مولفههای مربوطه بودهاند، از این رو، رفتار و عملکرد دینی مطلوبی را داشتهاند، به مراتب بیش از افرادی بوده که اظهار داشتهاند با رعایت مولفههای دینی مربوط، مخالف یا کاملاً مخالف بودهاند، منهای شایعهپراکنی، تواضع مذموم، حسد، لهو و لعب، تکبر ممدوح. همچنین لازم به یادآوری است که، در مورد بسیاری از مولفههای مربوط به رفتار و عملکرد دینی، وضعیت مدارس دولتی، بهتر از مدارس غیر انتفاعی بوده و همچنین در رابطه با جنسیت، بین عملکرد دینی دختران و پسران، تفاوت معناداری وجود دارد. در مورد بسیاری دیگر از مولفههای مربوط به رفتار و عملکرد دینی، وضعیت دختران بهتر از پسران بوده است. ولی هیچ ترتیب و نظم خاصی که بتوان در مورد وضعیت رفتار و عملکرد دینی نوجوانان در سالهای اول، دوم و سوم متوسطه اظهار داشت، به چشم نمیخورد.
6. عظیمی یزدی (1381) در تحقیق خود با عنوان "بررسی وضعیت و عوامل مرتبط با نگرش مذهبی دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه شهر کرمان" با حجم نمونه 500 نفر از دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه که جامعه آماری آن همه دبیرستانهای دخترانه شهر کرمان بوده است، به این نتایج رسیده است:
الف) میانگین نگرش مذهبی دانشآموزان نوجوان، معادل 92/127 به دست آمده که با وضعیت مطلوب (160=X) نزدیک به 32 نمره فاصله را نشان داده است؛
ب) در تحلیل رگرسیونی چند متغیره، عواملی که در ارتباط با یکدیگر با نگرش مذهبی رابطه مثبت نشان دادهاند، عبارتند از: روحانیون، والدین، کتاب درسی، پایه تحصیلی، بُعد خانوار، رفتن به محیطهای مذهبی، دیگر آموزگاران، دوستان، مربی پرورشی، بهرهگیری از فیلم ویدئو و رادیو تلویزیون؛
ج) عواملی که با نگرش مذهبی رابطه منفی داشتند عبارتند از: پیشرفت تحصیلی، رفتن به سینما، بهرهگیری از رایانه و بازیهای رایانهای.
7. شیرشاهی (1378) پژوهشی با عنوان "بررسی نظرهای شاگردان متوسطه درباره ارزشها و باورهای مذهبی" انجام داده است. ابزار سنجش اعتقاد مذهبی، پرسش نامه و جامعه آماری این پژوهش را همه دانشآموزان دبیرستانی دختر و پسر پایه اول، دوم و سوم استان مرکزی دربرمیگیرند که در سال تحصیلی78 ـ 1377 مشغول به تحصیل بودهاند. نمونه مورد مطالعه شامل 600 نفر از دانشآموزان میباشند که در رشتههای گوناگون ادبیات و علوم انسانی، علوم تجربی و ریاضیفیزیک و رشته عمومی اشتغال به تحصیل داشتهاند. دامنه سنی افراد 14 ـ 18 سال بوده و ابزار جمعآوری دادهها پرسش نامه بوده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که:
الف) تفاوت معناداری بین نگرش مذهبی دختران و پسران وجود دارد و نگرش مذهبی دختران، قویتر از پسران است؛
ب) مذهبی دانشآموزان دختر پایههای اول تا سوم دبیرستان، تفاوت معناداری وجود دارد و نگرش مذهبی به ترتیب در پایه اول، قویتر از پایههای دیگر و دانشآموزان پایه دوم نسبت به پایه سوم، از نگرش مذهبی قویتر برخوردارند؛
ج) در مورد نگرش مذهبی دانشآموزان پسر پایههای اول تا سوم، نتایج زیر حاصل شد:
بین نگرش مذهبی دانشآموزان پسر پایه اول و دوم، تفاوت معناداری وجود ندارد؛ ولی تفاوت بین نگرش مذهبی دانشآموزان در پایه اول و دوم با پایه سوم معنادار است و نگرش مذهبی دانشآموزان پایههای اول و دوم، بیش از پایه سوم است.
د) نگرش مذهبی دانشآموزان رشتههای گوناگون، تفاوت معناداری را نشان میدهد که در این مورد به ترتیب، دانشآموزان رشته عمومی، علوم انسانی و علوم تجربی و علوم ریاضی قرار دارند. در این میان، تفاوت نگرش مذهبی رشتههای عمومی با دیگر رشتهها و تفاوت نگرش مذهبی دانشآموزان رشته علوم انسانی و ریاضی، معنادار میباشد. همچنین:
1. نگرش مذهبی در دانشآموزان دختر، بالاتر از دانشآموزان پسر است؛
2. تفاوتهای نگرش مذهبی بین پایههای سه گانه متوسطه از سال اول تا سوم، بهطور معناداری (P<0/05) سیر نزولی داشته و کاهش مییابد؛
3. اولاً، دانشآموزان رشته عمومی (سال اول متوسطه) نسبت به سایر رشتهها که سال اول و دوم هستند، از اعتقادات و گرایشهای مذهبی بالاتری برخوردارند و ثانیاً، دانشآموزان رشته علوم انسانی نسبت به دانشآموزان رشته ریاضی فیزیک، گرایش بیشتری را نسبت به مسائل مذهبی نشان دادهاند.[98]
8. رستمی گوهری، پژوهشی را با عنوان "بررسی رفتار دینی و عوامل مرتبط با آن در دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه شهر کرمان" انجام داده است. هدف از انجام آن، آگاهی از وضعیت موجود رفتار دینی و عوامل مرتبط با آن در بین دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه کرمان بوده است. از این رو، تلاش شده تا رفتار دینی دانشآموزان تعیین و نیز برخی از عوامل مرتبط با آن شناسایی شود. نتایج عمده پژوهش بدین شرح است:
الف) بر اساس دادههای حاصل از پرسش نامه، در مجموع از 625 نفر حجم نمونه، رفتار دینی بیشتر آنها متوسط (8/41%) بوده است.
ب) با در نظر گرفتن پایه تحصیلی، در میان دانشآموزان سال اول با حجم نمونه 199 نفر، رفتار دینی بیشتر آنها خوب (7/35%)، در میان دانشآموزان
سال دوم با حجم نمونه 212 نفر، رفتار دینی بیشتر آنها متوسط (9/42%) و در میان دانشآموزان سال سوم با حجم نمونه 213 نفر رفتار دینی بیشتر آنها
متوسط (9/46%) بوده است. همچنین میانگین رفتار دینی دانشآموزان سال اول و دوم 5/3 از 5 و میانگین رفتار دینی دانشآموزان سال سوم 3/3 از 5 به دست آمده است.
ج) با در نظر گرفتن نوع مدرسه، بالاترین میانگین نمره رفتار دینی مربوط به دانشآموزان دبیرستان شاهد و پس از آن، به ترتیب دبیرستانهای نمونه دولتی، دولتی و غیر انتفاعی بوده است و با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون تحلیل واریانس برای رفتار دینی پاسخ گویان به تناسب پایه تحصیلی و نوع مدرسه، نمره رفتار دینی دانشآموزان به تناسب پایه تحصیلی و نوع مدرسه متفاوت است. همچنین بر اساس نتایج آزمون توکی، میانگین نمره رفتار دینی دانشآموزان پایه اول، دوم و سوم، تفاوت معنادار داشته است.
د) بر اساس نتایج رگرسیون پیشرونده عوامل مرتبط با رفتار دینی به ترتیب بیشترین تاثیر، عبارتند از:
1. میزان درآمد خانواده؛
2. نوع مدرسه؛
3. پایه تحصیلی؛
4. میزان تصمیمگیری در خانواده؛
5. میزان تحصیلات پدر.
ه ) در ارتباط با پایه تحصیلی، عوامل مرتبط با رفتار دینی دانشآموزان پایه اول به ترتیب بیشترین تاثیر عبارتند از:
1. میزان درآمد خانواده؛
2. نوع مدرسه؛
3. در قید حیات بودن مادر.
عوامل مرتبط با رفتار دینی دانشآموزان پایه دوم به ترتیب بیشترین تاثیر عبارتند از:
1. نوع مدرسه؛
2. میزان درآمد خانواده؛
3. میزان تصمیمگیری در خانواده، و برای پایه سوم، عامل مرتبط، متغیر دوره تحصیلی بوده است.
و) در ارتباط با نوع مدرسه، عوامل مرتبط با رفتار دینی دانشآموزان دختر دبیرستانهای دولتی به ترتیب بیشترین تاثیر عبارتند از:
1. میزان درآمد خانواده؛
2. میزان تحصیلات پدر؛
3. شغل پدر.
ژ) عوامل مرتبط با رفتار دینی دختران دبیرستانهای نمونه دولتی به ترتیب بیشترین تاثیر عبارتند از:
1. میزان تحصیلات مادر؛
2. پایه تحصیلی؛
3. میزان تصمیمگیری در خانواده، و عامل مرتبط با رفتار دینی دختران دبیرستانی شاهد، شغل مادر و عامل مرتبط با رفتار دینی دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه غیر انتفاعی، پایه تحصیلی بوده است.
9. ثمره رضایی (1377) در پژوهش خود با عنوان "بررسی عملکرد معلمان مقطع ابتدایی (شهری و روستایی) شهرستان بم در به کارگیری روش های تدریس و وسایل کمک آموزشی، به این نتایج به دست یافته است که آموزگاران دوره ابتدایی، تنها در تدریس درسهای علوم تجربی و ریاضی، کمابیش از روش های تدریس فعال و شماری وسایل کمک آموزشی بهره گرفتهاند. در مجموع، عمده فعالیت آنها مبتنی بر بهرهگیری از روش های سنتی و مستقیم و معلممحور در تدریس بوده است. این امر، بدون بهرهگیری موثر از وسایل کمک آموزشی، به ویژه در تدریس اجتماعی، دینی و ادبیات بوده است.
10. ضیاءالدینی (1379) در پژوهشی با عنوان "بررسی روش های تدریس معلمان دورههای ابتدایی و راهنمایی شهر کرمان"، به این نتیجه رسیده که 2/20 درصد از آموزگاران ابتدایی، نیاز به آموزش دارند و این حاکی از عدم تناسب رشته تحصیلی آنان با دروس مورد تدریس است. همچنین فعالیتهای بیرون از کلاس آنان بسیار کم بوده و بسیاری از آموزگاران، طرح درس ندارند و در این زمینه بین مدارس ابتدایی و راهنمایی، تفاوت معناداری وجود ندارد.
11. نوراللهی فرد (1377) در پژوهش خود با عنوان "میزان آشنایی و به کارگیری شیوههای ارزشیابی از آموختههای دانشآموزان توسط دبیران دبیرستانهای خرمآباد"، به این نتایج دست یافته است که میزان آشنایی و بهکارگیری شیوههای ارزشیابی هنجاری به تکوینی و پایانی در نزد دبیران، در حد مطلوب است. میزان آشنایی و بهکارگیری شیوههای ارزشیابی هنجاری و ملاک مطلقی در نزد دبیران، در حد متوسط و کمتر است. میزان آشنایی و بهکارگیری شیوههای ارزشیابی در نزد همکاران زن، بیشتر از مردان است. میزان آشنایی و بهکارگیری شیوههای ارزشیابی در نزد همکاران دارای مدرک لیسانس، بیش از دیگر افراد است. سرانجام آنکه، بین آشنایی و بهکارگیری هر یک از شیوههای ارزشیابی، همبستگی معنادار وجود دارد.
12. شریفی (1352) در پژوهشی با عنوان "مطالعه درباره شیوههای ارزشیابی در نظام آموزش عمومی"، سه نوع امتحان داخلی، هماهنگ و نهایی را از دیدگاههای زیر، مورد بررسی قرار داده است:
ـ ارتباط محتوا و شیوه انجام امتحان با برنامهها و اهداف آموزشی.
ـ تحلیل محتوایی پرسشهای انواع امتحانات سهگانه مذکور از نظر اصول روانسنجی.
ـ رابطه بین عملکرد دانشآموزان در امتحانات داخلی و امتحانات هماهنگ یا نهایی.
نتایج پژوهش یاد شده نشان میدهد که در همه انواع امتحانات، از نظر ارتباط محتوا و شیوه اجرایی آنها با برنامهها و هدف های آموزشی، برخی نارساییها مشاهده شد. با وجود این، امتحانات هماهنگ و نهایی، از این نظر نسبت به امتحانات داخلی برتری دارند. تحلیل محتوایی پرسشهای انواع امتحانات سهگانه، نشانگر آن است که پرسشها عمدتاً به سطح دانش معطوف بوده و سطحهای عالیتر یادگیری مانند تجزیه و تحلیل و ترکیب و ارزشیابی، چندان مورد توجه طراحان نبوده است. از این نظر نیز امتحانات هماهنگ و نهایی نسبت به امتحانات داخلی، از برتری نسبی برخوردارند. بین عملکرد دانشآموزان، در امتحانات داخلی و هماهنگ یا نهایی، همبستگی قابل ملاحظهای وجود دارد. بنابراین، از روی نتایج امتحانات داخلی میتوان عملکرد دانشآموزان را در امتحانات هماهنگ و یا نهایی با سطح اطمینان بالایی پیشبینی کرد. نتیجه این بررسی، لزوم اجرای امتحانات هماهنگ را تردیدآمیز میسازد.
روش
روش انجام پژوهش، بستگی به هدف، ماهیت موضوع پژوهش و امکانات اجرایی آن دارد.[99] روش جمعآوری اطلاعات و روش آماری جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، متفاوت بوده و بالطبع، گزینش روش پژوهش نیز بر اساس همین عوامل میباشد.[100] با توجه به آنکه هدف اساسی این پژوهش، توصیف وضعیت موجود روش های تدریس، ارزشیابی آموزگاران و نگرش و رفتار مذهبی دانشآموزان می باشد، از این رو، از روش تحقیق توصیفی بهرهگیری شده است.
جامعه آماری در این پژوهش عبارت است از: همه دانشآموزان مقطع دبیرستان، اعم از دختر و پسر که در سالهای اول، دوم و سوم دبیرستانهای ناحیه 2 کرمان، مشغول تحصیل هستند و که شامل 9077 دانشآموز پسر و 8954 دانشآموز دختر که جمعا 18031 نفر است و همچنین 36 دبیر دینی مرد و 57 دبیر دینی زن که در مقطع دبیرستان مشغول تدریس هستند.
نمونه این پژوهش، همه دانشآموزان مقطع دبیرستانی که به نحوی در محدوده تدریس دبیران دینی و قرآن قرار میگیرند و همه دبیران دینی و قرآن را شامل میشود. در این پژوهش، به دلیل گسترده بودن شمار دانشآموزان، از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای[101] بهرهگیری شده است. در این روش، واحد اندازهگیری، فرد نیست، بلکه گروهها به صورت تصادفی گزینش میشوند، در صورتی که عمل نمونهگیری، بهصورت تصادفی ساده در داخل گروه ادامه یابد، نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای نامیده میشود. این روش نمونهگیری، زمانی به کار برده میشود که جامعه آماری، گسترده باشد و گزینش نمونه از اعضای جامعه، دشوار و نیازمند وقت، نیروی انسانی و هزینه زیاد بوده و گزینش گروهی از اعضا، امکانپذیر و آسانتر از گزینش اعضای جامعه باشد. این روش، در مدارس و پژوهشهای آموزشی کاربرد بسیاری دارد و اجرای آن در مقایسه با دیگر روشها، نیازمند وقت کمتری است و موجب صرفهجویی در منابع مالی و انسانی است.
به منظور گزینش مناسب گروه نمونه و با در نظر گرفتن تجربه آموزشی کارشناسان اداره آموزش و پرورش ناحیه 2، عوامل سهگانه کادر آموزشی، امکانات آموزشی و فیزیکی مدارس، موقعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دانشآموزان مدارس، مبنای تقسیمبندی جامعه آماری به چهار گروه نمونه دولتی، "قابل توجه"، "عادی" و "لازمالتوجه" قرار گرفت که این تقسیمبندی در جدول (1) آمده است.
جدول 1: تقسیمبندی مدارس و شمار دانشآموزان به تفکیک هر پایه
گروه
نام آموزشگاه
پایه اول
پایه دوم
پایه سوم
جامعه نمونه
گروه 1:مدارس نمونه دولتی
دخترانه شهید ایرانمنش پسرانه سیدکمالالدین موسوی
66
39
64
19
گروه 2:مدارس قابل توجه
پسرانه امام خمینی(ره) (دولتی)
پسرانه طالقانی (دولتی)
پسرانه خواجوی کرمانی (غیرانتفاعی)
دخترانه پروین اعتصامی (دولتی)
دخترانه ملاصدرا (دولتی)
دخترانه فاطمیه (دولتی)
272
216
164
71
گروه 3:مدارس عادی
پسرانه قدس (دولتی)
دخترانه اعتصام (دولتی)
دخترانه اسوه (دولتی)
دخترانه ولیعصر (دولتی)
دخترانه 38 شهدا (دولتی)
224
64
66
37
گروه 4:مدارس لازم التوجه
پسرانه کیخسرو شاهرخ (دولتی)
دخترانه بنتالهدی باغین (دولتی)
دخترانه حجاب اختیارآباد (دولتی)
جمع جامعه نمونه
307
لازم به یادآوری است مدارسی که در این تقسیمبندی چهار گانه قرار نگرفتهاند، زیرگروه مدارس عادی بودهاند. )
پس از تقسیمبندی مدارس به چهار گروه بالا، از هر گروه 3/1 یا 30% دبیرستانها به تصادف گزینش شده است. سپس 30% جمعیت آنها گزینش و دوباره از 30% جمعیت آنها 30% گزینش شده است، که همه این موارد به شکل کاملاً تصادفی بوده است. نتیجه گزینش به شرح زیر است:
از مدارس گروه 1 به دلیل اینکه در زمان انجام پژوهش تنها دو مدرسه نمونه بیشتر موجود نبود، یکی از آنها به طور تصادفی گزینش شد که نمونه این تحقیق، دبیرستان نمونه دولتی شهید ایرانمنش بود.
از مدارس گروه 2، که شامل مدارس قابل توجه میباشند، سه مدرسه به شکل تصادفی انتخاب شدهاند که شامل دبیرستان پسرانه امام خمینی(ره)، دخترانه پروین اعتصامی و غیر انتفاعی دخترانه ریحانه میباشند.
از مدارس گروه 3 که مدارس معمولیاند، دبیرستان پسرانه قدس و دخترانه اعتصام انتخاب شده و از مدارس گروه 4، که شامل مدارس لازمالتوجه میباشند، دبیرستان پسرانه کیخسرو شاهرخ گزینش شدهاند، که با توجه به آمار دانشآموزان این دبیرستانها و انتخاب 3/1 از جمعیت دانشآموزی، جامعه نمونه تحقیق شامل 307 دانشآموز شده است که به شکل تصادفی از بین سالهای اول، دوم و سوم گزینش شدهاند. لازم به یادآوری است که، جمعیت جامعه نمونه با توجه به گروهبندی مدارس، در جدول (1) آمده است.
در مواردی که تماس مستقیم با آزمودنیها وقت فراوان میگیرد و یا هزینه زیادی را میطلبد، یا به دلیل حجم زیاد نمونه و گستردگی آن، دشوار و یا حتی غیر ممکن باشد، از ابزار پرسش نامه برای جمعآوری دادهها استفاده میشود.
در این پژوهش نیز با توجه به حجم زیاد نمونه و گسترده بودن آن، برای صرفهجویی در وقت و هزینه، از پرسش نامه برای جمعآوری دادهها بهرهگیری شده است.
پرسش نامه در بیشتر جاها شرایط عملیتر و آسانتری را فراهم کرده و به پژوهشگر این امکان را میدهد تا نمونههای بزرگتر را مطالعه و بررسی کند، همچنین موجب ایجاد شرایط تقریباً یکسان آزمودنیها هنگام تکمیل پرسش نامه است.
جمعآوری اطلاعات جهت پژوهش بالا از راه 4 پرسش نامه 5 گزینهای صورت گرفته است. برای تهیه آن، نخست پرسشهای پژوهش، مفهومسازی شد و ابعاد هر مفهوم مشخص گردید، تا سرانجام معرفهایی که به کمک آنها بتوان ابعاد متغیر را اندازهگیری کرد، مشخص شوند.
برای تبدیل کیفیت به کمیت و بیان مطالب به صورت آماری، همچنین آسانی کار پاسخ گویان، از طیف لیکرت استفاده شد تا میزان دقت و سنجش بالا رود و همچنین امکان محاسبات آماری در سطحی دقیق فراهم شود. در این روش، آزمونیها نظر خود را بر مبنای یک طیف که معمولاً از 5 قسمت تشکیل شده و با واژهها یا نشانهها مشخص شده است، در برابر هر یک از پرسشها روشن میکنند، با توجه به اینکه این روش از دقت و اعتبار بالایی برخوردار است، لذا در بسیاری از پژوهشهای میدانی وسیع و نیز در علوم اجتماعی، مناسب و با کاربرد زیاد، قابل استفاده است.
از 4 پرسش نامه استفاده شده در این پژوهش، دو پرسش نامه مربوط به دبیران و دو پرسش نامه مربوط به دانشآموزان میباشد. دو پرسش نامه مربوط به دبیران، به صورت یک پرسش نامه تنظیم و در اختیار آنها قرار گرفته است، پرسشهای پرسش نامه در دو بخش تنظیم شده است که بخش اول از پرسش 1 الی 34، مربوط به بررسی روش تدریس و بخش دوم از پرسش 35 الی 60 مربوط به بررسی روش ارزشیابی دبیران میباشد. پرسش نامههای مربوط به دانشآموزان نیز به صورت جداگانه بوده که یک پرسش نامه مربوط به سنجش نگرش دینی و شامل 32 پرسش و پرسش نامه دیگر مربوط به رفتار دینی دانشآموزان و شامل 7 پرسش میباشد.
پرسش نامه پژوهش هم روایی محتوایی و هم روایی صوری دارد. روایی عبارت است از میزان کارآیی آزمون برای اندازهگیری خصیصهای که به منظور اندازهگیری آن خصیصه ساخته شده است.[102] رواسازی تست، گردآوری شواهد گوناگونی است که نشان می دهد نمونه پرسشهای تست، آنچه را که پژوهشگر در پی آن است، میسنجد.[103]
آزمون، زمانی دارای روایی محتوایی است که پرسشهای مطرح شده در آن، نمونه معرفی از تمامی حیطهها و مهارتها، تواناییها، درک مفاهیم و سایر رفتارهایی باشد که قرار است به وسیله آزمون، اندازهگیری شود. تجزیه و تحلیل روایی محتوایی تا حدی جنبه ذهنی دارد و اگر چند متخصص، پس از تحلیل روایی محتوایی آزمون، آن را تایید کنند، میتوان به آن استناد کرد.[104]
پرسشهای پرسش نامه با بهرهگیری از نظر متخصصان، صاحبنظران، کتابهای گوناگون و پژوهشهای پیشین، تنظیم شده و برای اظهار نظر و بررسی در مورد روایی محتوایی آن، در اختیار چند نفر از استادان، متخصصان و صاحب نظران روان شناسی و علوم تربیتی قرار گرفت. بنا به نظر متخصصان، محتوای پرسشها، متناسب با پرسشهای پژوهش است و با اهداف پژوهش سازگاری دارد.
با توجه به نتایج به دست آمده، روایی پرسش نامه بررسی روش تدریس و ارزشیابی، برابر با 66/90%، روایی پرسش نامه سنجش رفتار دینی، برابر با 002/85% و روایی پرسش نامه نگرش دینی، معادل 33/77% محاسبه شد.
اعتبار، به دقت و صراحت روش اندازهگیری مربوط میشود. شاخصهای اعتبار، نشانه ثبات و قابلیت تکرار ابزار اندازهگیری است. آنچه در مبحث اعتبار مورد توجه است، درجه و دقت اندازهگیری است و پژوهشگر میخواهد بداند اگر فردی را دو بار با روش مورد نظر بسنجد، نتایجی که به دست میآید، با چه دقتی تکرار میشود.[105]
اعتبار، دو معنای متفاوت دارد: معنای نخست اعتبار، ثبات و پایایی نمرههای آزمون در طول زمان است؛ به این بیان که اگر یک آزمون، چند بار درباره یک آزمودنی اجرا شود، نمره وی در همه موارد یکسان باشد. معنای دیگر اعتبار، به همسانی درونی آن اشاره دارد و مفهوم آن این است که، پرسشهای آزمون تا چه اندازه با یکدیگر همبستگی متقابل دارند.
اگر ضریب اعتبار آزمونی کم باشد، بدان معناست که پرسشهای گوناگون آزمون، متغیر واحدی را اندازهگیری نمیکنند. به دیگر سخن، آزمون ممکن است دارای اشکال باشد.
بنابراین، آزمونی که بین پرسشهای آن هماهنگی وجود داشته باشد، از همسانی درونی بالایی برخوردار است. اگر آزمونی برای هدف های پژوهشی به کار میرود، ضریب اعتبار بین 70% تا 80% کافی به نظر میرسد.[106]
با توجه به نتایج به دست آمده، اعتبار (پایایی) پرسش نامه بررسی روش تدریس و ارزشیابی، همبستگی بیش از 99% را نشان میدهد. اعتبار پرسش نامه رفتار دینی نیز همبستگی بیش از 99% را بیان میکند و اعتبار (پایایی) پرسش نامه نگرش دینی هم همبستگی بیش از 99% را نشان میدهد.
به منظور کشف نارساییهای پرسش نامه و آشنایی با دشواریهای احتمالی اجرا و همچنین تعیین ضریب اعتبار پرسش نامه، نخست به طور مقدماتی پرسش نامههای تهیه شده، روی دو گروه نمونه 10 نفری اجرا شد: (یک گروه از دبیران و یک گروه از دانشآموزان). پس از آن، با توجه به اینکه یکنواخت بودن آموزش برای تکمیل نهایی پرسش نامه و یکسانی تقریبی شرایط همه پاسخ گویان هنگام تکمیل پرسش نامه، مورد نظر پژوهشگر قرار داشته است، پژوهشگر به هر دبیرستانی که به صورت تصادفی خوشهای انتخاب شده مراجعه و پس از توجیه مدیر دبیرستان، دانشآموزان گروه نمونه، با روش تصادفی ساده گزینش شدند. پیش از تحویل پرسش نامه به دانشآموزان، توضیحات لازم داده شد و وقت کافی جهت پاسخ دادن به پرسشهای پرسش نامه برای آنها در نظر گرفته شد و از آنان خواسته شد که کاملاً صادقانه و دقیق به پرسشهای پرسش نامه پاسخ دهند.
نیز به آنها یادآوری شد که از نوشتن نام و نام خانوادگی خودداری کنند. از مدیر و معاونان نیز درخواست شد که در محل تعیین شده برای پاسخ گویی دانشآموزان به پرسشهای پرسش نامه حضور نداشته باشند. پس از اینکه دانشآموزان به پرسشها پاسخ دادند، پرسش نامهها جمعآوری شده و تجزیه و تحلیل گردید.
در این پژوهش برای توصیف دادههای جمعآوری شده، از انواع شاخصهای آمار توصیفی از جمله فراوانی، درصد، درصد پاسخگو، فراوانی تجمعی، انواع جداول و نمودارها و میانه سطری بهرهگیری شده است. برای چگونگی ارتباط بین متغیرها، از ضریب همبستگی "پیرسون"، "اسپیرمن" و "رگرسیون" بهرهگرفته شده است و همه محاسبات آماری، به وسیله رایانه نرمافزار SPSS انجام گردید است و نحوه نمرهگذاری پرسش نامهها بهگونهای بوده که برای مثال در 34 پرسشی که مربوط به روش تدریس بوده است، گزینهای که بهترین حالت یا روش را مشخص میکند، نمره 5 دارد.
حال اگر هر ستون مربوط به یک پرسش و هر سطر مربوط به یک فرد (پرسش نامه) باشد، باید از پاسخهای داده شده، یک میانه سطری گرفته شود؛ یعنی 34 عدد ستون، تبدیل به یک ستون شود که تمام تجزیه و تحلیل مثلاً مربوط به روش تدریس، بر روی این ستون انجام شود.
علاوه بر این، از آنجایی که همه پرسشها پنج گزینهای هستند و پاسخها، کدهای 1 تا 5 دارند، بنابراین میانه آنها نیز در فاصله 1 تا 5 قرار میگیرد که به صورت زیر کدگذاری شده است:
1. بسیار ضعیف، 2. ضعیف، 3. متوسط، 4. خوب، 5. عالی.
ستونهای دیگر (روش ارزشیابی، نگرش دینی و رفتار دینی) نیز به همین روش محاسبه و کدگذاری شدهاند.
نتایج
توزیع فراوانی نگرش دینی دانشآموزان
بر اساس جدول شماره 2 و نمودار شماره 1، 3/0 درصد از دانشآموزان، دارای نگرش دینی بسیار ضعیف، 3/0 درصد آنها دارای نگرش دینی ضعیف، 0/13 درصد آنها دارای نگرش دینی متوسط، 9/30 درصد دارای نگرش دینی خوب و 0/55 درصد نیز دارای نگرش دینی عالی میباشند. یک نفر نیز به این پرسش پاسخ نداده است.
جدول 2: توزیع فراوانی نگرش دینی دانشآموزان
پاسخگو درصد
درصد
فراوانی
پاسخگو
3/0
3/0
1
بسیار ضعیف
3/0
3/0
1
ضعیف
1/13
0/13
40
متوسط
0/31
9/30
95
خوب
2/55
0/55
169
عالی
0/100
7/99
306
کل
3/0
1
بی پاسخ
0/100
307
کل
نتیجه گیری
یکی از نتایج پژوهش این است که، نگرش دینی دانشآموزان، با توجه به میانه پاسخهای نگرش دینی، بین 4 و 5 (خوب و عالی) قرار گرفته است که با نتیجه پژوهشهای پژوهشگرانی از جمله طالبان (1377)، سراجزاده (1375)، شیرشاهی (1378) و خدایاری (1377) همسو میباشد و با نتایج پژوهش صباغپور (1372) و عظیمی (1381) ناهمسو است. در ضمن، با نتایج پژوهشهای پوریونسی (1984) و یحیی (1988)، که در امریکا روی دانشجویان مسلمان انجام گرفته، همخوانی دارد. این، نشان دهنده آن است که افراد مسلمان، از بالاترین میزان نگرش مذهبی برخوردارند.
درباره پژوهش صباغپور (1372)، که در مورد "بررسی نگرش مذهبی در مدارس پسرانه شهر تهران" انجام گرفته است، نگرش مذهبی دانشآموزان در سه بُعد (دانش، احساسات و آمادگی برای عمل)، در سطح بسیار پایینی قرار دارد؛ بهگونهای که 65 تا 97 درصد آنها، در سه بُعد یاد شده، در مقوله پایین قرار گرفتهاند. البته، این نتیجهگیری غیر عادی، ممکن است ناشی از به کاربردن معیارهای سختگیرانه در تعریف دینداری باشد. فقدان تبیین دقیق روش تحقیق و ابهام سنجه دینداری به کار رفته در آن، روایی سنجه به کار رفته را زیر سوال میبرد.
یکی دیگر از نتایج این پژوهش این است که، میانه متغیر رفتار دینی دانشآموزان، برابر 3 (متوسط) به دست آمده است و پراکندگی پاسخهای رفتار دینی، از پراکندگی پاسخهای نگرش دینی بیشتر است. نتیجه یاد شده با پژوهش رستمی (1381)، که از کل نمونه (625 نفر)، 8/41 درصد نمونه پژوهش (216 نفر) رفتار دینی متوسط و 9/30 درصد (193 نفر) رفتار دینی خوبی داشتهاند، همسویی و همخوانی دارد.
در پژوهش سراجزاده (1375)، که درباره "نگرشها و رفتارهای دینی نوجوانان تهرانی" و درباره دانشآموزان سال سوم دبیرستان انجام شده، دانشآموزان در مجموع دارای گرایشها و علاقههای دینی بالایی تشخیص داده شدند. در حالی که، نمرههای دینی گروه کوچکی (2/4 درصد) پایین بود و نمرههای 8/45 درصد متوسط و نیمی از نمونه، دارای نمرههای بالا بودند و میانگین نمره دینداری کلی هم 57/3 از 5 بود و میانگین نمره دینداری در بُعد مناسکی، 5/2 از 5 بود که این نتایج با پژوهش حاضر همخوانی داشته و تفاوت چندانی مشاهده نمیشود.
در پژوهش علوی (1379) نیز، که درباره رفتار و عملکرد دینی نوجوانان دبیرستانهای کرمان انجام شده است، میانگین نمرههای رفتار دینی (8/63) بوده که وضع مطلوبی را نشان میدهد.
در دو پژوهش طالبان (1377) و سراجزاده (1375)، نکته درخور اهمیت، فاصله نسبتا زیادی است که بین اعتقادات پاسخ گویان به خداوند، معاد، قرآن و رفتار دینی آنان مانند نماز، روزه و قرآن خواندن وجود دارد. به دیگر سخن، درجه اعتقادی نوجوانان به مقوله دین، بسیار خوب است. ولی رفتار دینی آنان، درجه پایینتری را نسبت به سطوح اعتقادات آنان نشان میدهد. در این پژوهش، رفتار دینی دانشآموزان، نمره متوسط داشته است و مطلوبیت پایینتری را نسبت به نگرش دینی آنان نشان میدهد.
از سوی دیگر، در این پژوهش، روش های تدریس و ارزشیابی معلمان دروس دینی، "خوب" (و نه عالی) ارزیابی شد که این امر تا حدودی با نتایج پژوهش نوراللهی فرد (1377) نسبت به پژوهشهای ثمره رضایی (1377) و شریفی (1352)، که در مورد روش های تدریس یا ارزشیابی معلمان دروس دینی یا دیگر دروس انجام گرفته است، همخوانی دارد. زمان متفاوت انجام پژوهشها و همچنین جامعه آماری گوناگون و بررسی روش های تدریس و ارزشیابی دروس گوناگون، میتواند از جمله عوامل احتمالی تفاوت نتایج پژوهشهای یاد شده باشد.
بر اساس نتایج پژوهش حاضر، پیشنهاد میشود که برای سوق دادن روش های تدریس و ارزشیابی آموزگاران دروس دینی دبیرستانها، از "خوب" به سمت "عالی" و همچنین سوق دادن رفتار دینی دانشآموزان از "متوسط" به سمت "عالی"، تلاش افزونتری شود.
پینوشت:
[81]. ر.ک: فولی و اسمیلانسکی، روش های تدریس در علوم پزشکی، ترجمه احمد سلطان زاده.
[82]. امان الله صفوی، کلیات روشها و فنون تدریس، ص 238.
[83]. محمدعلی سادات، راهنمای معلم، ویژه معلمان دینی، ص 2.
[84]. حسن پاشا شریفی، سنجش و اندازهگیری در آموزش و پرورش، ص 14.
[85]. پیرت رونژر، مبانی پژوهش در علوم اجتماعی، ترجمه محمد دادگران، ص 60.
[86]. Alport, G. W. and Ross. G. M. "personal religious orientation and prejudice", Journal of personality and social psychology 5: 432 – 343.
[87]. بل جی واتسن، "روان شناسی دین در جوامع مسلمین"، ترجمه قربانی، قبسات2 و 3.
[88]. به نقل از بروان 1987: Brown, L. B, The psychology of religious belief, Academic press Inc.
[89]. عصمت عظیمی یزدی، بررسی وضعیت و عومل مرتبط با نگرش مذهبی دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر کرمان، پایان نامه کارشناسی ارشد.
[90]. ادیمون کیوی و لوک دان کامپنهود، روش تحقیق در علوم اجتماعی، ترجمه عبدالحسین نیک گهر، ص 116.
[91]. دی ان دواس، پیمایش در تحقیقات اجتماعی، ترجمه هوشنگ نایبی، ص 300.
[92]. رونالد اینگلهارت، تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی، ترجمه مریم وتر، ص 210.
[93]. همان، ص 212.
[94]. همان.
[95]. از مراکز مهم تمدن سومری که به گفته تورات، زادگاه ابراهیم نبی بوده و در حدود 3500 سال پیش از میلاد شهر آبادی بوده است.
[96]. رابرت لاور، دیدگاه هایی درباره دگرگونی های اجتماعی، ترجمه کاووس سید امامی، ص 179.
[97]. محمدرضا طالبان، نمایه پژوهش 7 و 8، 1375، ص 121 ـ 129.
[98]. ر.ک: عصمت عظیمی یزدی، بررسی وضعیت و عومل مرتبط با نگرش مذهبی دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر کرمان، پایان نامه کارشناسی ارشد.
[99]. عزت الله نادری و مریم سیف نرافی، روش های تحقیق و چگونگی ارزشیابی آن در علوم انسانی، ص 59.
[100]. جان بست، روش های تحقیق در علوم تربیتی و رفتاری، ترجمه حسن پاشا شریفی و نرگس طالقانی، ص 281.
[101]. Multi – stage cluster sampling.
[102]. حسن پاشا شریفی، سنجش و اندازه گیری در آموزش و پرورش، ص 213.
[103]. صدر علی هومن، روش های پژوهش علمی، ص 206.
[104]. حسن پاشا شریفی، سنجش و اندازه گیری در آموزش و پرورش، ص 216.
[105]. صدر علی هومن، روش های پژوهش علمی، ص 206.
[106]. حسن پاشا شریفی، سنجش و اندازه گیری در آموزش و پرورش، ص 187 ـ 202.
منابع
ـ احمدی علوان آبادی، سیداحمد؛ مقایسهای در طرز فکر مذهبی کلاس سوم دبیرستانهای اسلامی و غیر اسلامی، پایاننامه کارشناسی ارشد، 1352، دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران، کتابخانه دانشگاه.
ـ اینگلهارت، رونالد؛ تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی، ترجمه مریم وتر، تهران، کویر، 1373.
ـ بست، جان؛ روش های تحقیق در علوم تربیتی و رفتاری، ترجمه حسن پاشا شریفی و نرگس طالقانی، تهران، رشد، 1371.
ـ ثمره رضایی، علی؛ بررسی عملکرد معلمان مقطع ابتدایی (شهری و روستایی) شهرستان بم در بهکارگیری روش های تدریس و وسایل کمک آموزشی، پایاننامه کارشناسی ارشد، کرمان، مرکز آموزش مدیریت دولتی، 1377.
ـ حداد، ایوان یازبک و آدیرث، لومیس؛ گسترش ارزشهای اسلامی در ایالات متحده امریکا، ترجمه افضل وثوقی، سازمان مدارک فرهنگی اسلامی، تهران، 1371.
ـ دواس، دی ان؛ پیمایش در تحقیقات اجتماعی، ترجمه هوشنگ نایبی، تهران، نشر نی، 1376.
ـ رستمی گوهری، عصمت؛ بررسی رفتار دینی و عوامل مرتبط با آن در دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه شهر کرمان، پژوهشکده تعلیم و تربیت استان کرمان، 1381.
ـ رونژر، پیرت؛ مبانی پژوهش در علوم اجتماعی، ترجمه محمد دادگران، تهران، آگاه، 1364.
ـ سادات، محمدعلی؛ راهنمای معلم، ویژه معلمان دینی، تهران، وزارت آموزش و پرورش، 1370.
ـ سراجزاده، سیدحسین؛ نمایه پژوهش 7 و 8، 1377.
ـ شریفی، حسن پاشا؛ سنجش و اندازهگیری در آموزش و پرورش، تهران، [بینا]، 1352.
ـ شیرشاهی، ذبیحاللّه؛ بررسی نظارت شاگردان متوسطه درباره ارزشها و اعتقادات مذهبی، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران، 1378.
ـ صفوی، اماناللّه؛ کلیات روشها و فنون تدریس، تهران، معاصر، 1369.
ـ ضیاءالدینی، طیبه؛ بررسی روش های تدریس معلمان دورههای ابتدایی و راهنمایی شهر کرمان، پایاننامه کارشناسی ارشد، کرمان، مرکز آموزش مدیریت دولتی، 1379.
ـ طالبان، محمدرضا؛ نمایه پژوهش شماره 7 و 8، 1377.
ـ عظیمی یزدی، عصمت؛ بررسی وضعیت و عوامل مرتبط با نگرش مذهبی دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه شهر کرمان، پایاننامه کارشناسی ارشد، مدیریت آموزشی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، 1381.
ـ علوی، سیدحمیدرضا؛ بررسی رفتار و عملکرد دینی نوجوانان سالهای اول، دوم و سوم دبیرستانهای کرمان، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، کرمان، 1379.
ـ علوی، سیدحمیدرضا؛ روش تدریس سخنرانی و پرسش و پاسخ، کرمان، دانشگاه شهید باهنر کرمان، 1384.
ـ کیوی، ادیمون و کامپنهود، لوک دان؛ روش تحقیق در علوم اجتماعی، ترجمه عبدالحسبن نیکگهر، تهران، توتیا، چ دوم، 1365.
ـ لاور، رابرت؛ دیدگاههایی درباره دگرگونیهای اجتماعی، ترجمه کاووس سید امامی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1373.
ـ نادری عزتاللّه و سیف نداقی، مریم؛ روش های تحقیق و چگونگی ارزشیابی آن در علوم انسانی، تهران، بدر، 1377.
ـ واتسن، بل جی؛ "روان شناسی دین در جوامع مسلمین"، ترجمه قربانی؛ فصلنامه قبسات 2 و 3، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1377.
-Alport, G. W. and Ross. G. M. "personal religious orientation and prejudice". Journal of personality and social psychology, 5: 432 – 343, 1967.
-Devaus, D. and McAlister, I. Gender differences in religion: A test of the structural location theory. American sociological review. 52: 472 – 481, 1987.
-Brown, L. B, The psychology of religious belief. London: Academic press Inc, 1987.
-Bahr, H. M. Aging and rel;igious disaffiliation. Social forces, 49: 59 – 71, 1970.
-Stolzenberg, R. M.; Blair, L. & Waite, L. J. Religious participation in early adulthood: age and family life cycle effects on church membership. American sociological review. 60: 84 – 103, 1995
47