مقدمه 9
2-1.تعاریف ومفاهیم 10
2-1-1.مفهوم مسکن 10
2-1-2.مسکن روستایی 11
2-1-3.پایداری و توسعه پایدار 14
2-1-4.توسعه پایدار روستایی 15
2-1-5.مسکن پایدار روستایی 17
2-2.مسکن و نظریات مربوط به آن 17
2-3.اهمیت مسکن در زندگی انسان 18
2-4.نقش مسکن درفرایند توسعه اقتصادی و اجتماعی و اهمیت آن 19
2-5.روشهای اساسی تامین مسکن 20
2-5-1.ارتقای کیفیت سکونت 20
2-5-2.تامین زمین و خدمات 21
2-5-3.اهداف روش تامین زمین و خدمات 21
2-5-4.روش توانمند سازی 22
2-6.عوامل موثر در تدوین استاندارد های مسکن 23
2-6-1.زیانهای ناشی از بی دقتی در تدوین استانداردهای مسکن 23
2-6-2.استانداردهای مسکن 23
2-6-3.شکل مطلوب مسکن 24
2-6-4.استحکام مسکن 24
2-7.جایگاه مسکن روستایی در توسعه پایدار روستایی 24
2-9. شاخص ها ی تبیین کننده توسعه پایدار و توسعه پایدار روستایی 26
2-10.اصول طراحی مسکن پایدار روستایی 27
2-10-1.موارد اکولوژیکی 27
2-10-1-1.مسکن پایدار و طراحی منظر 27
2-10-1-2.مسکن پایدار و اقلیم 27
2-10-1-3.مسکن پایدار و حفاظت از منابع آبی 28
2-10-1-4.مسکن پایدار و پیوند با طبیعت 28
2-10-2.موارد اجتماعی 29
2-10-2-1.مسکن پایدار و فرهنگ ساکنین 29
2-10-2-2.مسکن پایدار و کاربریهای مختلط 29
2-10-2-3.مسکن پایدار و تراکم 29
2-10-2-4.مسکن پایدار و رابطه انرژی و سلامت 30
2-10-3.موارد اقتصادی 30
2-10-3-1.مسکن پایدار و عوامل تکنیکی 30
2-11.شاخصهای مسکن پایدار در تجارب جهانی 30
2-11-1.شاخص های توسعه پایدارمسکن در ایران 33
2-12.سیاست های مسکن در برنامه های عمرانی قبل و بعد از انقلاب 34
2-12-1.سیاست های مسکن در برنامه های قبل از انقلاب 34
2-12-2.سیاستهای مسکن در برنامه های عمرانی بعد از انقلاب 35
2-13.روش شناسی پژوهش 36
2-13-1. روش تحقیق 36
2-13-2.تعیین حجم نمونه 37
2-13-3.تجزیه و تحلیل دادهها 38
2-13-4.اجزای پرسشنامه 38
2-14.شاخص های مسکن پایدارمورد استفاده در این تحقیق 39
مقدمه
مطالعه و تحقیق در شرایط سکونتگاههای روستایی ، در محورمطالعات جغرافیای روستایی قرار میگیرد . جغرافیای روستایی به بررسی و شناخت ساختاری-کارکردی اجتماع روستایی با توجه به اهمیت و نقش نیروهای گوناگون طبیعی و انسانی می پردازد . همچنین برپایی فضایی حاصل از فعالیت های زراعی و غیر زراعی روستایی و نیز ساختارها و کارکردهای گوناگون در مکان وظیفه اصلی جغرافیای روستایی است ، اساسیترین هدف جغرافیای روستایی را می توان ایجاد فضای حیاتی مناسب وپایدار برای روستاییان عنوان نمود . این هدف در جغرافیا و برنامه ریزی روستایی با برنامه ریزی شهری و منطقه ای قابل دستیابی میباشد که نهایتا هدف کلان آن یعنی توسعه یکپارچه یا همه جانبه روستایی را دنبال می کند . با مشخص شدن لزوم دخالت دانش جغرافیا در حیطه مطالعات روستایی میتوان اکنون جایگاه مباحث پایداری و ناپایداری سکونتگاههای روستایی را در چارچوب این علم چنین بیان نمود . شهر و روستا در عرصه سرزمین ملی ، ساختار فضایی ویژهای را به صورت یک سیستم باز و نظام شکل می دهند اگر به دلیل جزیی ازنظام ، پیوسته و مداوم در برخورد با سایر اجزا قرار گیرد و روابط سیستمی حاکم بر نظام دچار آشفتگی گردد، ضعف و رکود و در نهایت نابودی مجموعه سیستم فراهم خواهد شد . بنابراین عرصه های روستایی ، به عنوان پدیده های مکانی- فضایی برآیندی از عوامل و عناصر مکان ساز ، نظام اکولوژیک ،پیشینه تاریخی ، فرهنگی ، سیاست گذاری اجتماعی و اقتصادی ، نظام و نگرش حاکم بر فضاست . پس هرگاه در خلال فرایندهای فضایی در توالی عملکردها ، عوامل فوق از نظر زمانی ، متاثر از نیروهای درونی و برونی در مقابل یا مکان قرار گیرند ، کالبد آن به لحاظ عملکرد تضعیف گشته ، از پاسخ گویی به نیازهای آنی و آتی ساکنانش باز می ماند و این سرآغاز رکود و گاهی اضمحلال جایگاه عرصههای روستایی در شبکه عام سکونتی سرزمین است . نهایتا میتوان بیان نمود هرگونه برنامه ریزی توسعه نواحی روستایی بدون داشتن آگاهی کامل از توان سکونتگاههای روستایی در جهت ایجاد تعادلی پویا تحت تاثیر عوامل درونی و بیرونی در طی روندهای زمانی و مکانی کاری بیهوده میباشد . به عبارت دیگر مجموعهای از عوامل و فرایندهای طبیعی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، تاریخی ، نظامات سیاسی و ایدئولوژیکی بصورت متغیرهای مختلفی که بر یکدیگر اثر متقابل دارند ، بصورت سیستم ، باعث پیدایش و استقرار سکونتگاههای انسانی اعم از شهر و روستا در پهنه ای از سرزمین شده که این عوامل و فرایندها به همراه تعامل و مناسبات متقابل بین سکونتگاهها ، ساختار فضایی ویژه ای را به صورت یک نظام سیستم شکل می دهد . تا زمانی که جایگاه و نقش هر یک از اجزاء در کل نظام بر اساس تواناییهای درونی آن بوده و عملکرد و کارکرد هر جزء مکمل اجزای دیگر باشد ، تداوم و توسعه نظام را در پی داشته و هر سکونتگاه قادر به پاسخگویی به نیازهای اساسی ساکنانش خواهد بود . اما اگر به دلایلی اجزای این نظام ، پیوسته در تقابل با سایر اجزای قرار گرفته و یا روابط سیستمی حاکم بر مجموعه نظام دچار اختلال گردد، زمینه ضعف ، رکود متلاشی شدن ساختار آن فراهم خواهد شد (افشاری ، 1388: 13-10) .
2-1.تعاریف ومفاهیم
2-1-1.مفهوم مسکن
اکثر کشورهای درحال توسعه همگی بر این نظر هستند که تعریف مسکن به یک واحد مسکونی محدود نمی شودبلکه محیط مسکونی را در بر می گیرد . براساس مطالعاتی که در هندوستان صورت گرفته ،مفهوم مسکن علاوه بر ساخت فیزیکی که یک خانواده به عنوان سرپناه مورد استفاده قرارمیدهد،کل محیط مسکونی را شامل میشود که شامل کلیه خدمات وتسهیلات ضروری مورد نیاز برای بهزیستی خانواده و طرحهای اشتغال،آموزش و تندرستی افراد است، همچنین مسکن به مجموعه ای از تسهیلات گفته میشود که به منظور ارائه خدمات فشرده و در یک مکان فیزیکی قرار دارد. این واژه بدان معناست که مفهوم مسکن با توجه به شرایط اجتماعی ،اقتصادی و خانوادگی تغییر می کند(مخبر،18:1363). به عبارت دیگرمسکن چیزی بیش از سرپناه صرفا فیزیکی است و کلیه خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهتر زیستن انسان را شامل می شودو باید حق تصرف نسبتا طولانی و مطمئن برای استفاده کننده فراهم باشد(k.napp.1982.35).
در دومین اجلاس اسکان بشر(1996) که در استانبول برگزار شد. مسکن متناسب چنین تعریف شده است((سرپناه مناسب تنها به معنای وجود یک سقف بالای سر هر شخص نیست ،سرپناه مناسب یعنی آسایش مناسب ،فضای مناسب ،دسترسی فیزیکی ،امنیت مناسب ،امنیت مالکیت ،پایداری ،دوام سازی روشنایی،تهویه و سیستم گرمایی مناسب ،زیرساخت های اولیه مناسب از قبیل آبرسانی،بهداشت وآموزش و دفع زباله ،کیفیت مناسب زیست محیطی ،عوامل بهداشتی مناسب ،مکان مناسب ،قابل دسترسی از نظر کار و تسهیلات اولیه است که همه این موارد با توجه به استطاعت مردم تامین شود(دلال پورمحمدی،4:1379).
مسکن روستایی اینگونه تعریف شده است مسکن بیش از آنکه ساختار کالبدی باشد ، نهادی است با عملکرد چند بعدی (زیاری،2:1389). که دارای ابعاد مختلف مکانی ، معماری، کالبدی ، فیزیکی ، اقتصادی ، مالی ،روانشناختی و پزشکی است (culllingworth, 1997, 166).
2-1-2.مسکن روستایی
مسکن واژه ای عربی و ریشه آن سکن است . مفهوم این واژه آرام گرفتن بعد از حرکت است و شاید این مناسب ترین تعریف لفظی این واژه باشد زیرا همه انسانها پس از تلاش و کوشش و حرکت روزانه خانه یا همان مسکن را محل آرام و استراحت خود قرار میدهند . همچنین مارسل بازن مسکن را این چنین تعریف کرده است " مسکن عبارتست از تعداد متغیرهای ساختمان که در محوطه نسبتا وسیعی پراکنده شده اند و این محوطه با خاک کوبیده شده و یا علفزاری با درختان میوه و یا کرتهای صیفی کاری پوشیده شده است " (محمدی ملاسرایی ،1375: 9-8) . مقوله مسکن گسترده و پیچیده است ، ابعاد متنوعی دارد ونمی توان تعریف واحدی از آن ارائه کرد مسکن یک مکان فیزیکی است و به عنوان سرپناه ، نیاز اولیه و اساسی خانوار به حساب می آید . در این سرپناه برخی از نیازهای اولیه خانواده یا فرد مانند خوراک ، استراحت و حفاظت در برابر شرایط جوی تامین می شود (اهری،7:1367) . مفهوم مسکن علاوه بر مکان فیزیکی ، کل محیط مسکونی را در بر می گیرد که شامل کلیه خدمات و تسهیلات ضروری مورد نیاز برای بهتر زیستن خانواده و طرحهای اشتغال ، آموزش و بهداشت افراد است در واقع تعریف و مفهوم عام مسکن یک واحد مسکونی نیست بلکه کل محیط را شامل می گردد(مخبر،17:1363) . به عبارت دیگر مسکن چیزی بیش از یک سرپناه صرفا فیزیکی است و کلیه خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهزیستی انسان را شامل می شود و باید حق تصرف نسبتا طولانی و مطمئن برای استفاده کننده آن فراهم باشد (Knapp,1982:35) . مسکن به مثابه واحد تسهیلات فیزیکی یا به عنوان کالایی اقتصادی و پر دوام که نقش اجتماعی یا جمعی نیز دارد ، چونان مجموعه ای از خدمات و بخشی اقتصادی است (Bourne,1981:14) . و افزون بر اینها مشتمل بر رفع نیازهای مالی ، به عنوان نمایش مقام و وضعیت اقتصادی- اجتماعی افراد نیز هست (Cater and Trevor,1980:38) . مسکن خردترین و کوچک ترین شکل تجسم کالبدی رابطه متقابل انسان و محیط و خصوصی ترین فضای زندگی انسان است (زیاری ،2:1389) . مسکن در عین حال عامل اصلی جامعه پذیری افراد نسبت به جهان وکالایی عمده و تعیین کننده در سازمان اجتماعی فضا است که در شکل گیری هویت فردی ، روابط اجتماعی و اهداف جمعی نقش بسیار تعیین کننده ای دارد (Short,2006:199) . مسکن بیش از انکه ساختار کالبدی داشته باشد ، نهادی است با عملکرد چند بعدی (زیاری،2:1389).که دارای ابعاد مختلف مکانی ، معماری ، کالبدی و فیزیکی ، اقتصادی ،مالی ، روان شناختی و پزشکی است (Cullinigworth,1997,166) . عامل فرهنگ و درک انسانها از جهان و حیات نقش موثری در مسکن و سازمان تقسیمات فضایی آن داشته است (Rapoport,1969:47) . مسکن در واقع مکانی فیزیکی است و سرپناه ، نیاز اولیه و اساسی خانوار محسوب می گردد(اهری،107:1367) . در بسایری از موارد مهمترین عامل تاثیرگذار بر میزان رضایت فرد از سکونت در محله ، مسکن و شرایط محیطی آن است (Westaway,2006,187) . بنا به دیدگاه لوکوربوزیه ، هر دو وجه نیازهای جسمی و روحی انسان باید با سازمان دهی فضایی مسکن پاسخ داده شود (Yagi,1987:18) . در دومین اجلاس اسکان بشر (1996) که در استانبول برگزار شد از مسکن مناسب چنین تعریف شده است " سرپناه مناسب تنها به معنی وجود یک سقف بالای سر هر شخص نیست ؛ سرپناه مناسب یعنی آسایش مناسب ، فضای مناسب ، دسترسی فیزیکی و امنیت مناسب ،مالکیت ، پایداری و دوام سازه ای ، روشنایی ، تهویه و سیستم گرمایی مناسب ، زیرساختهای اولیه مناسب از قبیل آبرسانی ، بهداشت و آموزش ، دفع زباله ، کیفیت مناسب زیست محیطی ، عوامل بهداشتی مناسب ، مکان مناسب و قابل دسترسی از نظر کار و تسهیلات اولیه که همه موارد باید با توجه به استطاعت مردم تامین شود (دفتراقتصاد مسکن ،7:1375) . مسکن خوب و مناسب نشانگر رفاه عمومی جامعه است و مسکن بد و نامطلوب منجر به پیامدهای زیانباری از قبیل بیماریها ،بی بندباریها ، تباهی وفساد جوانان جوامع میگردد(Rangwala,1998:62) . عوامل اقتصادی ، سبک معماری ،زبان بومی منطقه ،گرایش های سبک شناختی ، آب و هوا،جغرافیا و آداب و سنن محلی د رتوسعه و طراحی مسکن در مکانهای مختلف تاثیرگذارند(Sendich,2006:185) . مسکن در زندگی از اهمیت خاصی برخوردار است . بین نیاز به مسکن و دیگر نیازهای ضروری افراد تفاوتهایی وجود دارد که عباتند از :
مسکن به عنوان یک نیاز اولیه به همراه پوشاک و بعد از خوراک از ضروری ترین امکانات زیست انسان به شمار می آید و در زندگی انسان از اهمیت خاصی برخوردار است . بین نیاز به مسکن و دیگر نیازهای ضروری افراد تفاوت هایی وجود دارد که عبارتند از :
الف . مسئله جایگزینی :سایر نیازهای ضروری انسان مانند خوراک و پوشاک ،جایگزین دارند ولی مسکن جایگزین ندارد،جایگزین آن آلونک ، کپر و زاغه است.
ب. مساله غیر منقول بودن : سایر کالاهای مورد نیاز انسان منقول هستند ، مسکن یک کالای غیر منقول است .
ج. مساله ارزش اقتصادی : مسکن از نظر ارزش و نگرش اقتصادی با سایر کالاها مانند خوراک و پوشاک که مصرفی کالایی سرمایه ای است و درحقیقت نوعی پس انداز به شمار می آید .
د . دوام و هزینه زیاد آن : مسکن کالای با دوام و پرهزینهای است و با کالای مصرفی عادی تفاوت عمده دارد( سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان اصفهان ، 7:1365)
مسکن روستایی از جنبه های گوناگون با مسکن شهری متفاوت است . مهمترین این جنبه ها به الگو و کارکردهای خانه های روستایی در مقابل خانه های شهری مربوط می شود . خانه های روستایی ، برخلاف خانه های شهری که عمدتا کارکردهای زیستی دارند، دارای طیف گستردهای از کارکردهای گوناگون هستند . این خانه ها برای ساکنان روستایی خود فضاهای لازم برای زندگی ، کار و فعالیت ، انبار کالا و آذوقه ، نگهداری دام ، ارتباط و مبادله اطلاعات ، اجرای مراسم و مانند آن را مهیا می سازند . به این ترتیب ، کارکردهای مختلف خانه های روستایی به طور کلی ، به 3 دسته تقسیم می شوند که عبارتند از : کارکردهای زیستی ؛ کارکردهای اقتصادی ؛ معیشتی- تولیدی و کارکردهای تداراکاتی . هر یک از این کارکردها ، عرصه ها و فضاهای خالی را به خود اختصاص می دهند . البته باید توجه داشت که در همه موارد، کارکرد فضاهای گوناگون واحدهای مسکونی روستایی به طور کامل از یکدیگر قابل تفکیک نیستند . به عنوان مثال ، ممکن است در اتاق نشیمن که کارکرد اصلی آن زیستی است ، فعالیت تولیدی ،مثلا قالیبافی نیز به انجام رسد که کارکرد این فضا در این صورت ، زیستی – اقتصادی خواهد بود .
در بسیاری از نوشته ها نیازهای اساسی مادی انسان را به سه دسته تقسیم کردهاند: نیازهای زیستی ،نیازهای اقتصادی و نیازهای اجتماعی . مسکن در برآورده کردن هر کدام از این نیازهای اساسی نقش ویژه ای دارد که به آنها اشاره می شود :
الف ) سرپناه : مسکن مانند غذا یک نیاز اساسی زیستی است و حق هر فرد و خانواده است . در اصل سی و یک قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دسترسی به مسکن مناسب حق هر خانواده ایرانی محسوب شده است . سرپناه مناسبی که بتواند انسان را در برابر شرایط جوی مصون نگه داشته به ساکنانش آرامش ، سلامت و شادابی عرضه کند ( پور محمدی ،5:1388) . مساله بی خانمانی و نداشتن سرپناه یک مشکل جهانی است (Mibourne and cloke ,2006:1).
ب ) ازنظر اقتصادی : درگذشته مسکن یک دارایی فردی و از نظر اقتصادی غیرتولیدی تلقی می شد(پورمحمدی ،5:1388) .امروزه مسکن به عنوان نوعی سرمایه گذاری و افزایش درآمد محسوب شده و درای مفهوم اقتصادی است . درحقیقت بهترین ، پرسودترین ، سریعترین و مطمئن ترین حوزه سرمایه گذاری بخش خصوصی ، سرمایه گذاری در حوزه زمین و مسکن است (اعتماد، 4:1369) . هنگام تورم و رشد قیمتها ، احداث یا خرید مسکن تدبیری موثر برای ثبت دارایی است و یک نوع سرمایه گذاری مطمئن برای خانوارهای به حساب می آید . مسکن در ثبات اقتصادی و بهزیستی خانواده نقش اساسی دارد زیرا فقر و عدم تامین اقتصادی از عوامل عمده بی ثباتی اجتماعی است (رفیعی ،40:1376) . همچنین مسکن علاوه بر تامین یکی از نیازهای اولیه زندگی یعنی (سرپناه ) به عنوان پس اندازاست از ابن رو مسکن برخلاف بعضی کالاهای مصرفی مورد نیاز پس از تامین نیازهای ضروری اولیه ،بصورت پس انداز تبدیل به سرمایه می شود و حوزه بسیار وسیعی از تقاضا را می گشاید که تامین آن ماهیتی متفاوت با بحث مسکن به عنوان سرپناه دارد (Dix,1985:10) .
ج )از نظر اجتماعی : کاکرد اصلی مسکن علاوه بر نقش آن به عنوان سرپناه ، فراهم آوردن شرایط مطلوب را برای خانواده به منظور تحقق فعالیت های خانوادگی است یکی از پیامدهای مثیت این امر ثبات و همبستگی خانواده است (هدایت نژاد ،563:1375).مسکن برای مشارکت خانواده در اجتماع بزرگتر نیز موثر است . خصوصا این تاثیر در میان خانوادههای روستایی که به وابستگیهای همسایگی پایبند هستند بیشتر دیده می شود .خانه نزدیکترین فضای مرتبط با انسان است و انسان اولین رابطهی تجربهی خود با دیگران را در آن میآزماید .درواقع پیش زمینهای برای ورود به اجتماع بزرگتر است. عدم دسترسی به مسکن مناسب با افزایش میزان بزهکاری ، طلاق و از هم گسیختگی اجتماعی ارتباط زیادی دارد و یک عامل بازدارنده در رشد و اعتلای اجتماعی – فرهنگی و روانی محسوب می شود . نداشتن مسکن همچنین باعث پیدایش پدیده های ناهنجار اجتماعی دیگری از قبیل خیابان خوابی ، زاغه نشینی و معضلات حادتری مانند تکدی گری می شود(نیازخانی ،641:1373) .
د ) از نظر اشتغال : احداث مسکن بخش قابل ملاحظهای از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده ، برای گروه کثیری از مردم ایجاد اشتغال می کند . همچنین داشتن یک مسکن مناسب بر مسائلی از قبیل بهره وری و کارایی اثر مستقیم دارد و تازهواردان به شهر و کارگران ساده رامشغول می کند و بنابراین بطور موثر با افزایش میزان اشتغال و درآمد به توسعه اقتصادی و سیاسی کمک می کند (Pugh,1990,11-15) .
و) از نظر روانی و جسمی :جوامع انسانی بویژه در عصر کنونی سرشار از استرسهایی هستند . مسکن میتواند محلی برای آرامش و تجدید قوا ، آرامش اعصاب و فکر در باشدو خستگیهای فکری و جسمی ناشی از کار روزانه را از وی زدوده یا او را از جنبه روانی آماده فعالیت کند (دلال پورمحمدی ،3:1379).
با عنایت به مطالب مشروحه باید اذعان نمود که روند مطلوب توسعه بر مبنای متوازن ابعاد آن مبتنی بوده و این توازن بین بخشهای فعالیت و ابعاد اقتصادی ، اجتماعی و محیطی آن اهمیت ویژهای دارد . در مفهوم توسعه توازن بین نیازها و ضرورت های آن همواره مورد توجه است . در ارتباط با مساله مسکن ، ایجاد توازن بین نیازهای سکونتی خانوار و ضرورتهای توسعه اقتصادی و اجتماعی مهمترین مساله در این زمینه است . پدید آوردن توازن لازم بین بخشهای اقتصادی و اجتماعی و بخش مسکن ، مستلزم شناخت ابعاد کمی و کیفی و درک ماهیت قابل انعطاف و میان بخشی آن است .
2-1-3.پایداری و توسعه پایدار
پایداری مفهومی است که توجه اساسی آن بر حفظ سرمایه ها (انسانی ، طبیعی ، اجتماعی ، اقتصادی )در جهت عدالت بین نسلی است (پورطاهری و همکاران ،1:1389). بر اساس گزارش برانت لند ، توسعه پایدار عبارتست از توسعهای که نیازهای کنونی جهان را تامین کند ، بدون آنکه توانایی نسل آینده را در برآوردن نیازهای خود به مخاطره افکند و اینکه توسعه پایدار رابطه متقابل انسانها و طبیعت در سراسر جهان است (Unesco,1997:13 ) . به عبارت بهتر توسعه پایدار به معنای تلفیق اهداف اقتصادی ،اجتماعی و زیست محیطی برای حداکثر سازی رفاه انسان فعلی بدون آسیب رسانی به توانایی نسلهای بعدی برای برآوردن نیازهایشان است (OECD,2007:11) .
باربیر توسعه پایدار را حداکثر ساختن همزمان اهداف سیستم زیستی (تنوع ژنتیک ،تجدید شوندگی،بهره وری بیولوژیک ) اهداف سیستم اقتصادی (ارضای نیازهای اساسی ،بسط و تعمیم برابری ،افزایش کالاها و خدمات مفید) و اهداف سیستم اجتماعی (تنوع فرهنگی ،پایداری نهادی ،عدالت اجتماعی و مشارکت ) میداند (Barbier,1987,103) . به عبارت دیگر توسعه پایدار ، رویکردی جامع به بهبودبخشی کیفیت زندگی انسانها در جهت تحقق رفاه اقتصادی ، اجتماعی و محیطی سکونتگاههای انسانی است . در این معنا توسعه پایدار فرایندی است که با سازماندهی و تنظیم رابطه انسان و محیط ومدیریت بهره برداری از منابع و محیط زیست ،دست یابی به تولید فزاینده و مستمر ،زندگی مطمئن ، امنیت غذایی ، عدالت و ثبات اجتماعی و مشارکت مردم را تسهیل میکند . در فرایند توسعه پایدار ،اهداف اجتماعی و اقتصادی و محیطی جامعه در هر جا که ممکن است از طریق وضع سیاستها ، انجام اقدامات لازم و عملیات حمایتی با هم تلفیق می شوند (پورطاهری و همکاران ،1389: 4-3) . همان طور که شکل زیر نشان میدهد ، توسعه پایدار بر آن است تا از طریق توسعه اقتصادی ،پیشرفت اجتماعی و مسئولیت پذیری محیطی ،جامعه انسانی را به سوی دنیایی خوب ، زیست پذیر و دوام یافتنی رهنمون سازد . در این معنا ، هسته ی مرکزی مفهوم پایداری بر حفظ ونگاهداشت ((ذخایر سرمایه ای )) استوار است و درحقیقت توسعه پایدار چیزی جز حفظ ذخایر سرمایه ای چون سرمایه انسانی ، اجتماعی ،طبیعی و اقتصادی نیست (همان ،4)
شکل (2-1) :ابعاد و مولفه های اصلی توسعه پایدار
مآخذ: پورطاهری و همکاران ،3:1390
در واقع توسعه پایدار فرایندی است که لازمه بهبود و پیشرفت است که اساس بهبود وضعیت و از میان برنده کاستیهای اجتماعی و فرهنگی جوامع پیشرفته است و موتور محرکه پیشرفت تعادل ، متناسب و هماهنگی اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی تمامی جوامع بویژه کشورهای درحال رشد است (بحرینی ، 15:1376) .
2-1-4.توسعه پایدار روستایی
اصولا از دیدگاه متخصصین برنامه ریزی منظور از توسعه روستایی فرایند تغییر ،پیشرفت ،تحول و انطباق با داشتن یک سری معیارها در مکانها و زمانهاست . این معیارها عبارتند از :
عقلانیت ●
توسعه و برنامه ریزی توسعه ●
● بهره وری
● نگرشهای موجود در نهادهای جامعه
● وحدت ملی
● استقلال ملی
● دمکراسی و مشارکت
● مردم سالاری
● ظرفیت سازی ،توانمند سازی و نهاد سازی (رکن الدین افتخاری ،141:1382)
در این چارچوب اصول تفکری ، بینشی ، روش شناختی و برنامه ریزی توسعه روستایی بر اساس بینش نوین عبارتند از :
● رویکرد کل نگر در برنامه ریزی
● انسان به عنوان محور توسعه
● تاکید بر فعالیتهای چند بعدی
● تاکید بر تغییرات کمی و کیفی
● تاکید بر تعادل و توازن در توزیع و بهره برداری از منابع
● تاکید بر ارتباط متوزان میان انسان با انسان ،انسان با مصنوعش و انسان با محیط پیرامونش
● تاکید بر روش شناسی کیفی و فرا اثبات گرایی (موسسه توسعه روستایی ،33:1383)
در این اصول جامعه روستایی و ظرف فعالیتی- فضایی آن به عنوان قاعده نظام زیستی و تولیدی ، از حلقه های مبنایی توسعه پایدار سرزمین تلقی میشود ( موسسه توسعه روستایی ایران ،2:1383).که ضرورت دارد پایداری آنها ادامه یابد . در چارچوب رهیافت مطلوب توسعه برای مناطق روستایی که با توسعهً پایدار روستایی شناخته می شود ، هم اینک برخلاف گذشته ، توسعه روستایی مبتنی بر رویکردی کل نگر و سیستمی است که در بردارندهً ابعاد بنیادی ، شکل دهندهی نظام توسعه روستایی و هم پیوندی موزون میان آنان است (پورطاهری و همکاران ،217:1387). بر اساس تجربیات اخیر 5 پیش شرط مهم برای موفقیت توسعه پایدار روستایی عبارتند از :
● نگرش فرایندی به آموزش
● اولویت دادن به مردم
● امنیت قانون و حفظ حقوق افراد و منافع آنها
● پایداری از طریق خود اتکایی
● به فعلیت درآوردن استعدادها ،تعهد و تداوم آن در مجریان (الیوت ،96:1378).
برقراری این پیش شرطها نقش مهمی در تحقق کامل توسعه پایدار ایفا میکند . همچنین پایداری فضایی روستایی ناظر بر ایجاد توازن میان انسان ، محیط و فعالیتهای اقتصادی اوست . به تعبیر دیگر توسعه پایدار نقطه توازن و تعادل در جهت تحقق اهداف توسعه در هر یک از ابعاد محیطی ، اقتصادی و اجتماعی است ( موسسه توسعه روستایی ایران ،6:1383) . همچنین توسعه پایدار روستایی را میتوان فرایندی از تغییر و تحولات ، با هدف بهبود و ارتقایکمی و کیفی سطح زندگی جامعه روستایی دانست ، فرایندی که به ایجاد تعادل و توازن زیستی بین دو فضای شهری و روستایی می انجامد و عمدتا در پی ایجاد توان و کارایی لازم برای جمعیت کم درآمد و فقیر روستایی است که کمتر قادر است بر توان خود بسنده کند و بر روی پای خود بایستد(مطیعی لنگرودی ،79:1382) . با این اوصاف توسعه پایدار روستایی را میتوان به ترتیب زیر تعریف نمود :
((فرایندی همه جانبه ، موزون و درون زا که در چارچوب آن تواناییهای اجتماعات روستایی برای رفع نیازهای اساسی مادی و معنوی و کنترل موثر بر نیروهای شکل دهنده نظام سکونت محلی (اکولوژیکی ،اجتماعی ،اقتصادی ،نهادی و سرزمینی ) رشد و تعالی می یابد ))( موسسه توسعه روستایی ایران ،35:1383) .
با این تعریف اهداف توسعه روستایی و توسعه پایدار عبارتند از :
1- امنیت غذایی 2- افزایش مشارکت 3-حفظ محیط زیست 4- کاهش فقر(افتخاری ،146:1382).
با عنایت به آنچه امد میتوان گفت که پایداری در توسعه روستایی به عنوان استراتژی (راهبرد) مورد توجه قرار گرفته است و گفته میشود که این استراتژی برای نیل به افق توسعه مطلوب خود از منابع زیر تاثیر میگیرد :
1- توانمند سازی اجتماعات روستایی و پذیرش انسان روستایی به عنوان محور توسعه
2- طرفیت سازی برای توسعه و شکل گیری سرمایه های اجتماعی و نهادی
3- اقتصاد محلی ، متنوع ، پویا و پایدار
4- پایدار سازی فرایند تعامل انسان روستایی و اکوسیستم پیرامونی و بهره برداری بهینه از آن ( موسسه توسعه روستایی ایران ، 52:1383).
بر چنین راهبردی اصولی حاکم است و عبارتند از :
● اصل احتیاط
● اصل برابری درون نسلی و بین نسلی
● اصل استفاده پایدار از منابع
● اصل نگهداری تنوع زیستی
● اصل امنیت اقتصادی و رفاه اجتماعی
● اصل کنترل و مشارکت موثر ( موسسه توسعه روستایی ایران ،36:1383) .
2-1-5.مسکن پایدار روستایی
مسکن پایدار روستایی به مفهوم مسکنی که از لحاظ اقتصادی متناسب،از لحاظ اجتماعی قابلقبول ،از نظرفنی وکالبدی امکان پذیرو مستحکم و سازگار بامحیط زیست باشد(Charles,2007:3). مسکن پایدار نقش با اهمیتی در ثبات خانواده ، رشد اقتصادی و اجتماعی و بالا بردن ضریب ایمنی افراد و خصوصا ارتقای فرهنگی و آرامش روحی اعضای خانواده دارد و در کل سیستم نیز تاثیر می گذارد(آسایش ،65:1375). موارد زیر را می توان به عنوان ویژگی های واحدهای مسکونی پایدار برشمرد:
الف . ساختمانی که کمترین تاثیر را بر محیط به جا می گذارد و مناسب جامعه محلی می باشد.
ب . ساختمانی که به لحاظ انرژی کارا باشد و طوری طراحی شده باشد که مصرف انرژی را از طریق عایق گذاری موثر و سیستم گرمایشی و سرمایش مناسب حداقل کند .
پ . ساختمانی که دسترسی خوب به شبکه حمل و نقل عمومی داشته باشد.
ت . ساختمانی که حداقل ضایعات را در ساخت و بیشترین استفاده مجدد را از مصالح بومی داشته باشد .
ث . ساختمانی که طوری طراحی و ساخته شده باشد که ساکنین را از طریق نصب تجهیزات و قطعات کاراتر قادر به استفاده کمتر آب کند.
ج . ساختمانی که طوری طراحی شود که بازیافت و (composting) را برای ساکنین آنان کند ( سرتیپی پور ،1384: 32-31) .
2-2.مسکن و نظریات مربوط به آن
ابعاد گسترده مسکن باعث شده است تا شاخه های علمی مختلف به نوعی آن را مورد بررسی قرار دهند و در هر رشته دانشمندان نظریاتی را در مورد آن بیان داشته اند در این قسمت نظرات شخصیت های مختلف علمی در مورد اهمیت ومسئله مسکن بررسی می شود.عبدالرحمن بن خلدون دانشمند بزرگ اسلامی در رابطه با علت ایجاد ساختمان چنین می گوید: ((انسان بر سرشتی آفریده شده که به سرانجام کار وآینده زندگی می اندیشد و از این رو ساخت پناهگاه را برای از بین بردن رنج گرما و سرما برمی گزیند))(ابن خلدون ،4:1366).
اهداف اجتماعی مسکن را می توان در قالب فراهم آوردن سرپناه کافی یا متعارف برای تمام مردم ، زندگی جمعی ، احساس افتخار اجتماعی ،احساس انطباق با محیط جمعی ، داشتن ثبات اقتصادی ،سرمایه گذاری اقتصادی ،اجتماعی ومشارکت خانوادگی در یک محیط جمعی را مشاهده کرد(طهماسبی ،16:1372). لوکوربوزیه معتقد است که مسکن باید اجتماع افراد خانواده را ممکن ساخته ،ضمنا استقلال هر کدام را حفظ کند تا همگان از هم زندگی جدا و مجزایی داشته باشند(توسلی ،164:1378) ویسنتین چرچیل گفته است ((ما ساختمان ها را شکل می دهیم و سپس ساختمان ها مارا شکل می دهند)) وین واتر می گوید از آنجایی که مسکن سرپناهی در مقابل عناصر آزار دهنده محیط خارج است . لذا به منزله مکانی است که مردم در آن انرژی خود را تجدید می کنند و با انرژی های جهان خارج مقابله می کنند.لذا خانه عمدتا وسیله است که مردم در آن انرژی خودرا تجدید میکنند و با انرژیهای جهان خارج مقابله می کنند.لذا عمدتا خانه وسیلهای است که افرادی که از بقیه جامعه بریده شده اند میتوانند در مقابل تهدیدها و حملات بیشتر پناه یابند.به نظر او این جنبه از خانه برای زنان از اهمیت خاصی برخوردار می باشد(ورسلی،75:1998). باستیه و درز ،روابط انسان و مکان را یکی از عوامل رشد و دگرگونی شهرها دانستهاند و لزوم اسکان یافتن را تمایل همگانی به داشتن مالکیت مسکن ،روابط بین مالکان و مستاجران ،دخالت دولت وزمامداران مملکتی در این روابط بویژه در مسیر توسعه ساخت مسکن و به طور کلی دستیابی به مالکیت از آن جمله اند .مالکیت مسکن از نظر همه ملت ها نشانه موفقیت اجتماعی و امنیت به شمار می رود و تمایلی فراگیر است. از آنجایی که مسکن زندگی روزمره و خانوادگی ،سلامت جسمی و روحی ،حسن اخلاق و طول عمر را تحت تاثیر قرار می دهد.عامل عمده نابرابری و نیز همبستگی اجتماعی به شمار می رود .مالکیت مسکن نشانه آشکار ارتقای سطح زندگی است (باستیه و درز،296:1377) .
2-3.اهمیت مسکن در زندگی انسان
مسکن یا سرپناه یکی از نیازهای اساسی انسان را تشکیل می دهد. در بین نیازهای انسان ،دسترسی به مسکن (به عنوان یک نیاز سکونتی) مشکل تر و محدودتر است.
بحث در این است که نیاز سکونتی یا سرپناه اولیه چیست؟کم وکیف آن چگونه است شیوه ها و روش های دست یابی و تامین آن کدامند؟
چه افراد و گروه هایی در چه شرایطی تقدم برخورداری از آن را دارند؟راه حل ها و زمینه های فراهم کردن مسکن از سوی دولت با در نظر گرفتن هدف های توسعه اقتصادی و اجتماعی چگونه است؟
همواره در بین محققان ،برنامه ریزان و تصمیم گیران بر سر تامین نیازهای سکونتی و حقوقی و اجتماعی افراد جامعه در پاسخ به سوال های مذکور در فوق ،بحث های مستمری برانگیخته شده است . مقوله مسکن گسترده و پیچیده است و ابعاد متنوعی دارد و نمیتوان تعریف واحدی ارائه کرد مسکن یک مکان فیزیکی است و به عنوان سرپناه نیاز اولیه و اساسی خانوار به حساب می آید،در این سرپناه برخی از نیازهای اولیه خانواده یا فرد مانند خوراک ،استراحت ،حفاظت در برابر شرایط جوی تامین می شود(اهری، ،7:1367). مسکن فضایی است محصور،ثابت ومستقل از زمین ها و ساختمان های مجاورخود که تمام یا قسمتی از سطح آن مسقف بوده و برای سکونت ساخته شده و دارای هیچ گونه فضای خاص فعالیت اقتصادی (اعم از خدماتی و تولیدی)نیست و به عنوان محل سکونت مورد مطالعه قرار گرفته است(همان منبع ،2). مسکن نیازی است که در محیط های مختلف جغرافیایی و متناسب با نیازها و استعدادها از یک طرف و محدودیت های اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی از طرف دیگر شکل خاص یافته است .مسکن ماوایی است که ماهیت بودن را برای انسان مشخص می سازدو بهبود کیفیت زندگی از هدف های اساسی در تمام برنامه ریزی ها میباشد.تامین مسکن متناسب با شرایط زندگی از مهمترین اهداف انسان ها می باشند.
مسکن در ثبات اقتصادی و بهزیستی خانواده نقش اساسی دارد و این عامل از جنبه اجتماعی بسیار قوی برخوردار است زیرا فقر و عدم تامین اقتصادی ازوجود مسایل اجتماعی و بی ثباتی به شمار می رودوفرصت های شغلی ،دوری و نزدیکی مسکن به محل کار ،هزینه های رفت وآمداز عوامل اقتصادی تاثیرگذار بر امر مسکن هستند به مثابه نوعی سرمایه گذاری دارای مفهوم اقتصادی و به عنوان شکلی از پس اندازنیز منافع ویژه برای برای ساکنان در بر دارد ارزش آن به عنوان یک کالای مطلوب مفید قابل توجه است . برنامه های مسکن را می توان به صورتی تدوین کرد که منافع حاصل از آن به شکل پس انداز شخصی به حداکثر برسد(اهری ، 4:1367) .
2-4.نقش مسکن درفرایند توسعه اقتصادی و اجتماعی و اهمیت آن
مسکن در توسعه اقتصادی و اجتماعی بویژه از نظر نقش آن در ایجاد اشتغال ،جذب مازاد ظرفیت تولید ، افزایش ارزش افزوده و تقویت بنیه اقتصادی اهمیت خاصی دارد (چپرلی ،9:1386) .نگاه سیستمی به کالبد و مسکن روستاها به طور کلی اجزاء تشکیل دهنده سکونتگاه و مسکن را شناسایی و ارتباط آنها را با یکدیگر راکشف نماید در شکل گیری توسعه روستایی و کالبدی و مسکن مناسب اثرات تعیین کننده ای به جای میگذارد (Mitlin,1997:78) .
جایگاه مسکن در فرایند توسعه را می توان به شرح زیر خلاصه نمود :
– مسکن مناسب برای ارتقا و تکامل انسان ضروری است،مسکن((چهارچوبی فیزیکی است که در ان منابع اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی بشری قابل دسترسی،غنی و آمیخته می شود))؛(اطهری،تاج بخش،12:1367).
– مسکن مناسب عرصه ی لازم را برای توسعه منظم و هماهنگ جامعه فراهم می آورد؛
– مسکن مناسب قابلیت تولید فردی را که لازمه رشداقتصادی است بالا می برد؛
– فعال بودن بخش مسکن به طور مستقیم و غیر مستقیم ایجاد اشتغال می کند،زیرا صنعت ساختمان 50 تا 55 درصد محصولات بخشهای صنعتی را مورد استفاده قرارمی دهد(جلالی،16:1378). طبق پژوهش به عمل آمده از سوی سازمان ملل ایجاد هر شغل جدید در بخش ساختمان ومسکن ،منجر به ایجاد سه شغل جدیددر سایر بخشهای اقتصادی می شود(نیکوسرشت،35:1372).
– تقویت بخش مسکن به توسعه صنعت ساختمان که برای توسعه اقتصادی و اجتماعی ضروری است کمک می کندو با به تحرک درآوردن صنایع ساختمانی عده زیادی از مهاجران و بیکاران بدون مهارت را می توان در آن به کار گمارد
(جورج،36:1357).
– صنعت ساختمان با شتاب زیادی در بقیه اقتصاد اثر دارد زیرا در مراحل اولیه توسعه ،افزایش فعالیت های ساختمانی بر آهنگ رشد اقتصادی افزوده و در مراحل بعدی خود تحت تاثیر رشد اقتصادی گسترش می یابد؛
– مسکن می تواند باعث توزیع متناسب جمعیت با توجه به سیاست های ملی و منطقه ای شود؛
– مسکن کانون و محرکی برای پس انداز شخصی به وجود می آورد.مقادیر زیادی از این پس اندازها بیهوده برای مساکن نامناسب مصرف می شود که فقط از طریق برنامه ریزی موثر می تواند افزایش یافته و به مصارف بهتر و بادوامتر برسد؛
– مسکن بر تحقق عدالت اجتماعی به علت ایجاد اشتغال و رفع بیکاری موثر است؛
– سرمایه گذاری در امر مسکن باعث کاهش نقدینگی و کنترل تورم می شود؛
بخش مسکن به دلیل نداشتن خصوصیات زیر می تواند به جذب نقدینگی وخروج اقتصاد از شرایط رکود و تورم کمک نماید:
الف) عدم وابستگی به ارز؛
ب)داشتن سهم قابل توجه در تولید ناخالص ملی و ثروت ملی ؛
ج)تخصیص حدود 30% از هزینه خانوار به این بخش ؛
د)ایجاد تحرک در بیش از 300 رشته ی صنعتی که مستقیم یا غیر مستقیم به صنعت ساختمان وابسته اند؛
ه)افزایش در سرمایه گذاری بخش ساختمان باعث ارزش افزوده در کل بخشهای اقتصادی می شودبه طوری که یک درصدافزایش در سرمایه گذاری بخش ساختمانی ،موجبات رشد26/1 درصدی از کل ارزش افزوده سایر بخشها را فراهم می سازد(نیکوسرشت،1374: 12-10) .
2-5.روشهای اساسی تامین مسکن
از تجاربی که در امر تامین مسکن کشورهای درحال توسعه به دست آمده و با در نظر داشتن نتایج تحقیقات و پژوهشهایی که در مورد جوامع کم درآمد انجام شده است ، برنامه ریزان مسکن ، دو روش اساسی را برای تامین حداقل مسکن پیشنهاد کرده اند که عبارتند از روش ((ارتقای کیفیت سکونت )) و روش ((تامین زمین و خدمات)). هر دو روش برای حل مسایل سکونتی خانوارهای کم درآمد شهری طرح شده و بر تامین زمین و خدمات شهری تاکید دارد نه تامین سرپناه . هرکدام از این روشها متکی بر منابع و توانهای مردم است و نقش دولت به صورت حمایت و تشویق در این روش شناخته شده است(دلال پورمحمدی ،122: 1379).
2-5-1.ارتقای کیفیت سکونت
در این روش خدمات اولیه در اختیار زاغه نشینان و حاشیه نشینان (در محل زندگی آنان)گذارده می شود. این خدمات عمدتا شامل آب شرب ،فاضلاب ،سیستم دفع آبهای سطحی ،جمع آوری و دفع زباله ،برق ،مدرسه ،خیابانها و معابر سواره و پیاده و مراکز اجتماعی و فرهنگی است (لاکویان،33:1364). در نقاطی که برخی از این تاسیسات و تسهیلات وجود دارد ، بهبود آنها بیشتر مورد نظر است به نظر ون هایچ1فلسفه ارتقای کیفیت سکونت بر آن است که در اغلب کشورهای در حال توسعه دولتها قادر به پاسخگویی به نیاز فزاینده مسکن نیستند. بنابراین حفظ و نگهداری و بهبود بخشیدن به وضع خانههای موجود ،حتی اگر زیر استاندارد هم باشند، بسیار مهم و اساسی است.در کنفرانس جهانی محیط زیست و توسعه که در بهار 1992 توسط سازمان ملل در شهر ریودوژانیرو برگزار شد ارتقای وضعیت سکونتگاههای غیر متعارف و زاغه های شهری به عنوان یک راه حل عملی و مناسب برای کمبود مسکن شهری مورد تاکید قرار گرفت (احمدی ،26:1387) .
2-5-2.تامین زمین و خدمات
در راستای حل مشکل مسکن و تامین زمین و خدمات برای گروههای کم درآمد در شهرها از دهه 1970 به بعد در بیش از 50 کشور جهان روشهایی معمول شده و طرحهایی به مرحله اجرا در آمده است که نتایج آن در تامین مسکن افراد کم درآمد شهری مفید بوده است . تعقیب این روشها می تواند در تامین زمین و خدمات لازم برای نیازهای سکونتی موثر باشد و دستیابی به زمین و خدمات لازم نظیر آب آشامیدنی ، برق ،سیستم فضلاب ، شبکه ارتباطات و حمل و نقل و مخصوصا خدمات اجتماعی نظیر مدارس ،کلینیک ، مراکز خرید و سایر تسهیلات محلی را برای گروههای کم درآمد متقاضی مسکن امکان پذیر سازد( Merrill,1977:165-176) .
2-5-3.اهداف روش تامین زمین و خدمات
اهداف روش تامین زمین و خدمات عبارت است از تامین نیازهای خانوارهای کم درآمد شهری به نحوی که توان و نیروی آنها را در فراهم آوردن خانه های ارزان قیمت منظم و قانونمند سازد و در عین حال به موجودی خانه ها نیز اضافه کند . روش ارتقای کیفیت سکونت بر تغییر و مرمت خانههای موجود و درمناطق فقیر شهری تاکید داشت ،در صورتی که روش تامین زمین و خدمات بر عرضهی قطعه هایی از زمین که مجهز به خدمات شهری هستند تاکید دارد. به تعبیر دیگر روش تامین زمین و خدمات مستلزم توسعه زمینهای شهری و افزایش فضاهای مسکونی در شهر است (cheema,1987:109-133) .
به نظر پتی2 ( (1983در روش تامین زمین و خدمات ، دولت نقش یک جمع آوری کنندهی زمین را دارد و اگر این کار توسط دولت صورت نگیرد افراد فقیر شهری آنها را به صورت غیرقانونی تصرف خواهند کرد. دولت قطعات زمین را پس از خریداری آماده میسازد، تاسیسات شهری را بنا میکند و سپس به متقاضیان عرضه می دارد. این روش با شیوه های دولتی خانه سازی به دودلیل متفاوت است : اولا در این روش استفاده کنندگان از طرح ، فقط یک خانه ناتمام را مالک میشوند، در صورتی که در پروژههای حداقل استاندارد ، فقط به قطعه زمین و انشعاب آب مالک میشوند. در حالی که در پروژههای گرانتر سایر امکانات از جمله سرپناه (چهاردیواری و سقف) جزء فضای مورد تملک است . اما صرفنظر از میزان خدمات ارائه شده ، که در پروژه های مختلف متفاوت است ، هدف عمده ساختمان فراهم آوردن تدریجی تاسیسات است و در واقع سرمایه گذاری اساسی به مرحله تصرف زمین موکول میشود . ثانیا در روش تامین زمین و خدمات خانوارها مستقیما روی ملک شخصی متناسب با سلیقه و توانایی مالی خود سرمایه گذاری می کنند، نه اینکه خانه ای در اختیار بگیرند که با سلیقه و تصمیم دیگران ساخته شده باشد(pettie,1982:133).
2-5-4.روش توانمند سازی
تاکنون برنامه ریزیهای مسکن با نگرش بر عرضه بوده است. بدیهی است در سیاستهای تحقق این برنامه ها بر ساخت و ساز مستقیم توسط دولت و ایجاد مشوقهایی توسط دولت برای تشویق بخش خصوصی تاکید شده است . اکنون سیاستهای تامین مسکن با نگرش بر تقاضا است . در این روش ، دولت به جای کمک به ساخت و ساز ، امکانات خود را در جهت کمک به متقاضی مسکن و یا نیازمند به مسکن (گروههای هدف ) متمرکز میکند تا بالا بردن سطح تقاضا یا به تعبیر دقیقتر تقاضای موثر بخودی خود موجب فعال شدن بازار مسکن و افزایش عرضه شود(Pugh,1994:357).
در آخر دهه 1980، سیاستهای آزادسازی به طور عام و سیاستهای مربوط به مسکن به طور خاص مورد نقد قرار گرفت . این روندبه طور کلی بر لزوم تعادل بین نقش بخش عمومی و خصوصی تاکید داشت . در رویکرد جدید ، بانک جهانی با مرکز اسکان بشر سازمان ملل متحد3و برنامه توسعه سازمان ملل متحد2 هم نظر شد. این رویکرد که توانمند سازی نام گرفت در سال 1987 با تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد به استراتژی جهانی سرپناه3 مبدل شد(اطهاری، 5:1375) .
همچنین در سند کنفرانس جهانی محیط زیست و توسعه که در بهار 1992 توسط سازمان ملل در ریو دوژانیرو برگزار شدو به نام ((دستور کار 21)) معروف است ، تاکید شد که مهمترین روش و رویکرد تامین سرپناه مناسب برای همه ، روش توانمند سازی4 است . تاکید این روش بر این است که افراد و گروههای فاقد مسکن مناسب بر ساخت و بهبود مسکن خویش قادر سازد . نه این که مسکن ساخته و پرداخته شده را تحویل آنان نماید. در راهبردهای جهانی سرپناه (کمیسیون جهانی اسکان بشر) در دههی اخیر توانمندسازی گروههای نیازمند سرپناه ،جای عرضه مستقیم مسکن توسط دولت را گرفته است (خاتم،64:1374) .
محورهای اصلی این رویکرد عبارتند از :
– برقراری ارتباط کامل بین بخش مسکن و برنامه های کلان اقتصادی؛
– برقراری پیوند همه جانبه بین برنامه ریزی مسکن و برنامه های کلان اقتصادی؛
– برقراری پیوند همه جانبه بین برنامه ریزی مسکن و برنامه ریزی شهری ؛
– تدوین سیاست هایی به منظور تحقق توانمند سازی خانوارها ، با استفاده از سازمانهای غیردولتی و سازمانهای مبتنی بر اجتماعات (مانند تشکلهای خودیار ، که با فعالیتهای دولت و عملکرد بازار همبسته باشند ) ؛
– توجه ویژه به فقرا ، محیط زیست و بهداشت در برنامه های مسکن بوسیله دولت ؛
– فراهم آوردن شبکه های زیر بنایی و اعطای حقوق مالکیت در مسکن غیر رسمی موجود .
اقدامات لازم برای تامین سرپناه مناسب برای همه در دستور کار 21، با توجه به روش توانمند سازی چنین آمده است:
– انجام برآوردهای مستقیم به منظور تامین سرپناه برای افراد فقیر و فاقد مسکن ؛
– تهیه و تقویت استراتژی ملی سرپناه ، با اهداف مبتنی بر اصول و توصیه های استراتژی سرپناه تا سال 200 (دلال پور محمدی ،1379: 133-132)
2-6.عوامل موثر در تدوین استاندارد های مسکن
عوامل اولیه موثر در تدوین استاندارد های مسکن رامی توان به شرح زیر خلاصه کرد:
الف) عوامل اقتصادی: سطح درآمد،شیوه زندگی ،هزینه مسکن و تسهیلات عمومی در زمان و مکان معین ،هزینه های تولید ، قدرت خرید ساکنان ،منابع موجود ،دسترسی به منابع ،ظرفیت اقتصادی و عملی بودن اقتصادی.
ب) عوامل انسانی و اجتماعی:نیازهای اجتماعی و ارزشها واولویت های ساکنان ،تفاوت بین خانوادهها،بعد خانواده،محدودهی خصوصی،سازمان بندی خانواده ،نیازمندیهای کارکردی و خصوصیات دیگر از قبیل عمر متوسط ،روش زندگی ،آموزش و پرورش،تجربهی زندگی شهری واکنشهای اجتماعی.
ج)عوامل فرهنگی: الگوهای فرهنگی محلی،آداب و رسوم،روشها،مصالح و طرحهای ساختمانی محلی،سازش پذیری فرهنگی.
د)عوامل اقلیمی: وضعیت آب و هوایی،درجه ی حرارت،رطوبت ،باد و به طور کلی وضعیت جغرافیای طبیعی منطقه.
ه)تراکم :میزان تراکم در نقاط مختلف شهر،نحوه پراکندگی آنها،مقدار فضای باز و سبز.
و)فضا: تجزیه و تحلیل عملیات انسانی در خانه ،و طریق زندگی،فضای موجود و اشغال شده توسط خانوارها(دلال پورمحمدی،71:1379) .
2-6-1. زیانهای ناشی از بی دقتی در تدوین استانداردهای مسکن
تدوین استانداردها اگر با دقت وظرافت خاص و با در نظر گرفتن مسائل اقلیمی ،اقتصادی و فرهنگی صورت نگیرد مشکلات خاصی را ایجاد می کندبه طور مثال:استانداردهای سطح بالا هزینه مسکن را افزایش داده ،در نتیجه افراد کم درآمد شهری از عهده تامین آن برنمی آیندو به ناچار به مناطق حاشیه ای روی میآورندو درنتیجه مساله مشکلتر میشود و یا استانداردهای غیرقابل انعطاف باعث عدم مشارکت مردم در اجرای طرحها خواهد شد؛همچنین ممکن است استانداردهای مبتنی بر درآمد باعث افزایش فاصله طبقات اجتماعی شودو یا دوره ساخت را طولانی کند.
تجربهی تدوین واجرای استانداردها درکشورهای درحال توسعه نشان دهندهی نارساییهای عمده در برداشت های کنونی از استانداردها است به دلیل اینکه نیازهای خاص استفادهکنندگان به خدمات و تسهیلات بررسی نشده است و تدوین استانداردها بر این مبنا قرار ندارد،این گونه استانداردها فاقد ارتباط لازم با تقاضای موثر است (دلال پورمحمدی،72:1379) .
2-6-2.استانداردهای مسکن
– استانداردهای محیطی و مکان یابی،نظیر استانداردهای تراکم،فضای باز،تاسیسات زیربنایی و غیره؛
– استانداردهای مربوط به طراحی،تفکیک قطعات،نوع مسکن گروه های درآمدی؛
– استانداردهای مربوط به حریم و امکانات واحدهای مسکونی؛
– استانداردهای مربوط به نوع مصالح ساختمانی وآیین نامههای مربوط؛
– استانداردهای مربوط به روش اجرا؛(همان منبع، 1374) .
2-6-3.شکل مطلوب مسکن
از آنجایی که مسکن یکی از نیازهای اصلی انسان است ، شکل مناسب مسکن به نوبه خود نقش تعیین کنندهای در تامین این نیاز به عهده دارد . از این رو به منظور تامین آن و رسیدن به فرم مطلوب میبایست در این راستا حداقل 5 عامل اساسی را مدنظر قرار داد که عبارتند از : زمین ، منابع مالی ، نیروی انسانی و فن آوری ، مصالح ساختمانی ، مدیریت و نظارت .
زمین و چگونگی (وسعت و شکل قطعات ) آن تعیین کننده فرم مسکن است در واقع این شکل زمین است که به معمار خط اصلی را میدهد که چگونه طراحی کند به بیان واضح تر میتوان گفت فرم هر ساختمان تحت تاثیر مستقیم شکل زمین آن ساختمان است . هم چنین نیروی انسانی ، تعیین کننده کیفیت ساخت و ساز بوده و منابع مالی بر کیفیت و چگونگی ساخت وساز و چگونگی استفاده از مصالح و نوع آن موثر است به منظور کنترل صحیح عوامل فوق در سه راس مثلث و برقراری ارتباط مابین آنها ، مدیریت و کنترل صحیح و قوانین مدون مورد نیاز است ، هماهنگی تمامی این عوامل موجب رسیدن به فرم مطلوب مسکن و بالا بردن سطح کیفی می شود (http://culture,aruna.ir) .
2-6-4.استحکام مسکن
از آنجایی که عواملی مانند شیوه طراحی مهندسان و محاسبه و اجرای سازه و رعایت اصول و مسائل فنی نقش تعیین کننده ای در تامین ایستایی و استحکام ساختمان بر عهده دارند لذا میبایست همواره مدنظر مهندسان و معماران باشد ، به همین جهت لزوم بررسی ژئوتکنیکی ، بررسی مصالح ساختمانی مقاوم ، شناسایی گسلهای موجود ، شیوه مقاوم سازی سازه و مصالح و لزوم تجدید نظر در آیین نامه ها و مقررات ، کاملا محسسوس است . علاوه بر مسائل فوق ، با آشنایی مهندسان به تکنیک های مقاوم سازی مدرن و به روز کردن اطلاعات مهندسان ، میتوان الگوهای مقاوم ، ارزان و مناسب طراحی نمود ( دهقان ،45:1382) .
2-7.جایگاه مسکن روستایی در توسعه پایدار روستایی
توسعه پایدار توسعهای است که زندگی روستا را بهبود می بخشد و زمینه های لازم را برای رشد جوامع روستایی فراهم می کند . روند رو به رشد مهاجرت روستایی به شهر موجب خالی شدن روستاها از سکنه شده است در نتیجه بناهای موجود در روستاها دچار تخریب و نابودی می شود ، ازسوی دیگر آسیب پذیری بالای سکونتگاههای روستایی در برابر سوانح طبیعی موجب ایجاد خسارت های جانی و مالی فراوانی به این مناطق شده است که همین موضوع در مهاجرت روستاییان بی تاثیر نبوده است . رشد فرهنگ شهرنشینی اثرات ناهنجار خود را بر ساختار مجتمعهای زیستی روستایی کشور وارد کرده است و ابعاد کمی و کیفی استقرار انسان و واحدهای سکونتی را دگرگون ساخته است .مسائل فوق موجبات به مخاطره افتادن بخش بزرگی از نظام تولیدی کشور بر پایه کشاورزی و تولیدات صنایع وابسته به آن را به دنبال دارد ، ضرورت توجه بیش از پیش را به احیاء مجتمع های زیستی را می رساند که جبران آن یا میسر نخواهد بود یا هزینه هنگفت و توان فراوانی برای بهبود آن باید صرف شود. رسیدگی به کالبد روستا و بهبود بخشی فضایی زیست محیطی روستایی بخش کوچکی از مجموعه اقدامات عملی در زمینه توسعه روستایی است ، بدین ترتیب توجه به مجتمعهای زیستی روستایی که مسکن از مهمترین عناصر آن به شمار می رود از اهمیت ویژه ای برخوردار است و برای حفظ ساختارها و پایههای سکونتی روستاییان و ماندگاری آن در مکان و حفظ فرهنگ و نظام معیشتی و تولیدی آن باید پژوهشهای فراوانی انجام پذیردو بر پایه دستاوردهای پژوهشی علمی در روستاها بکار گرفته شود(بنیاد مسکن انقلاب اسلامی ،81:1380). نقش اسکان پایدار و تامین مسکن مناسب برای مردم در روند توسعه بسیار اهمیت دارد پس مسکن پایدار روستایی را میتوان یکی از شاخصهای مهم در توسعه و عمران روستایی محسوب نمود و از این جهت شناخت ویژگی های مسکن روستایی و روشهای تامین آن اهمیت پیدا میکند . با توجه به تحولاتی که سالهای اخیر در جوامع روستایی کشور بوجود آمده است پرداختن به مقوله مسکن در توسعه پایدار روستایی بطوری که دربرگیرنده تمام ویژگیهای یک معماری تمام عیار باشد ، اهمیت خاصی می یابد . برای رسیدن به نتایج کاربردی از جهات مختلف چون اقتصاد ، فرهنگ ، معماری ، سازه و…….به مسکن روستایی باید توجه کرد. در اجرای سیاست های جدید ملهم از نگرش توسعه پایدار فقدان نیروهای کارآمد و آموزش دیده ، از مهم ترین مسائل موجود در سر راه این مسئله در مناطق روستایی است. که نیاز به آموزش و مسئولین بومی بیش از پیش احساس میگردد، آموزش شیوه های مناسب در مورد توسعه پایدار مسکن روستایی بقدری اهمیت دارد که اگر بگوییم فقدان آن دستیابی به مسکن مناسب روستایی را ناممکن می سازد، حداقل میتوانیم بگوییم طی این فرایند را بسیار مشکل و طولانی خواهد نمود بنابراین اصلاح ساختار آموزشی و ترویج در جوامع روستایی و انطباق آن بر اساس نیازها و نحوه زندگی مردم باید مورد توجه قرار گیرد و به عنوان یک راه حل ریشهای ، به افزایش روستاییان و ارتقای مهارتهای فنی آنها توجه گردد.
یکی از مسایلی که به شدت توجه همگان را به خود معطوف داشته مسکن و توسعه پایدار آن و همگام با آن توسعه انسانی است . درچنین استراتژی استفاده بهینه از منابع و امکانات ، بدون تباهی آنها مد نظر قرار میگیرد. یکی از عوامل توسعه انسانی تامین مسکن مناسب با شئونات انسان است ، بدون اینکه منابع طبیعی و زیست محیطی دچار تخریب گردند. برنامه ریزی تهیه مسکن باید به صورتی طراحی گردد که علاوه بر تامین مسکن مناسب متغیرهای اصلی زیست محیطی نیز در آن محفوظ شود( چپرلی ،1386: 14-12) .
2-8.عوامل موثر بر پایداری مسکن روستایی
مسکنسازی به عنوان جلوه فیزیکی فرهنگ اجتماعی امری پویا است . تغییر شکل خانه سازی پاسخ ناگزیر به نیازهای متغیر انسان است که برای متغیرهای اجتماعی و اقتصادی رخ میدهد . همان طور که در سراسر جهان مشاهده شده خانوارها به مسکن با کیفیت در تمام دوران زندگی خود نیاز دارند . تغییر شکل مسکن خواه با کوچ کردن ، خواه با اصلاح یا ترکیبی از هر دو به قصد کسب رضایت ساکنان آن میباشد (Chokor,2005:3). بر اساس ویژگیهای شناخته شده عوامل رفتاری ، فرهنگی ، اجتماعی – اقتصادی و محیطی باعث تغییر در شکل مساکن در مناطق روستایی میشود . بنابراین میتوان گفت مسکن سازی در مناطق روستایی در ارتباط با محیط فیزیکی و پیشرفت اجتماعی – اقتصادی و همچنین مقدمات فرهنگی ایجاد و توسعه یافته است (sultana,1993:11) .همچنین به گفته اسپنسر4 پایداری مسکن تابع عواملی چون مصالح مختلف موجود در محیط طبیعی ، نوع و سطح فعالیت اقتصادی ، ترکیب اجتماعی جمعیت و محیط فرهنگی حاکم می باشد و هدفهای مشخص اقتصادی ، دینی و اجتماعی نیز در شکلگیری آن موثر واقع می شوند(spencer,1995:22) مدیریت ساخت و ساز روستاها جزء سنت زندگی روستایی است که در بطن آن شیوه های ساخت به تکامل رسیده و در نهایت سازنده روستایی را مشرف بر معماری ساخت متناسب با محیط و هم سو با نوع مصالح ساختمانی بومی نموده است . در این نوع معماری مصالح به خوبی با هم تلفیق و در هم گره خورده و بدنه ساختمان را به صورت یک توده مقاوم شکل میدهند .این پیروی از شیوه های پیشینیان مبتنی بر تجربه بوده در حالی که شیوه های جدید نخست جنبه آزمایشی دارد که اگر با محیط طبیعی و عوامل فرهنگی منطبق شود می تواند دوام یابد( Phillips,1982:878). با توصیفات میتوان گفت تغییرات در طراحی و ساخت و ساز مساکن به ویژه مسکن روستایی بدون بازنگری رابطه متقابل سازمان فضایی و شیوه زندگی امکان پذیر نمی باشد(Ahmed,1997:68) .
2-9. شاخص ها ی تبیین کننده توسعه پایدار و توسعه پایدار روستایی
شاخص سازی یکی از فعالیت های مهم در ارزیابی های مختلف است که فواید بسیاری دارد(افتخاری و بدری ،1383:مقدمه مترجمین ) . تاکنون اصطلاح شاخص ( INDEX ) در آثار و ادبیات آماری به طور مکرر به کار برده شده ، اما معنی و مفهوم آن به طور دقیق تعریف نشده است . شاخص در فرهنگهای لغت به معنی نشانگر یانمودارو نماینده ، تعریف شده است . شاخص ها ، آماره های فردی یا ترکیبیاند که ویژگیهای مهم یک سیستم نظیر آموزش ، بهداشت یا اقتصاد را منعکس میکنند . برنامه توسعه سازمان ملل در گزارش توسعه انسانی خود تاکید میکند که ؛ یک شاخص ، نشان یا علامتی است که به ما کمک میکند تا تغییرات را برحسب کمیت ، کیفیت و بهنگامی آنها اندازه گیری کنیم به عبارت دیگر شاخص بیان آماری پدیده هاست که امکان مقایسه و ارزیابی پدیده ها را در زمانها و مکان های مختلف فراهم میکند و امکان پیش بینی ، سیاست گذاری ،تصمیم گیری و برنامه ریزی را در حوزههای مختلف برای سازمانها و افراد فراهم می نماید. بنابراین هدف از تنظیم شاخصها ، شناخت کمی و دقیق شرایط موجود در یک مقطع زمانی و تصویر روندها و دگرگونی هایی است که در طی ساها در جامعه مورد نظر صورت می گیرد (آسایش ،41:1375) . از دیدگاه برنامه ریزی و توسعه منطقهای هدف نهایی از تدوین شاخصها ،در اختیار قراردادن ابزارهای عینی برای طرح ریزی و برنامه ریزی کاربرد فضا در سطح سرزمین در راستای تامین رفاه انسانها ،بالا بردن کیفیت زندگی ،توجه به کیفیت محیط زیست و جلوگیری از آلودگی و تخریب محیط و آمایش بهینه سرزمین است . به نظر میرسد همین که یک درک روند ، ناهنجاریهای بیشتری در ساختار کالبدی ، فضایی روستایی را می رساند که جبران آن یا میسر نخواهد بود یا هزینه هنگفت و توان فراوانی برای بهبود آن باید صرف شود (بنیاد مسکن انقلاب اسلامی ،81:1380) . با توجه به اهمیت روستاها و نقش تعیین کنندهای که در توسعه اقتصادی ، اجتماعی و امنیت ملی ایفا مینمایند تامین مسکن مناسب در آنها و برطرف نمودن مشکلات موجود در این زمینه خصوصا تامین استحکام و رفع آسیب پذیری آنها از موضوعاتی است که اهمیت خاصی می یابد (سرتیپی پور ،5:1384) . بنابراین رسیدگی به کالبد روستا و بهبود بخشی فضایی زیست محیطی روستایی بخش کوچکی از مجموعه اقدامات عملی در زمینه توسعه روستایی است . بدین ترتیب توجه به مجتمعهای زیستی روستایی که مسکن از مهمترین عناصر آن به شمار می رود از اهمیت ویژه ای برخوردار است .
2-10.اصول طراحی مسکن پایدار روستایی
استفاده از مواهب طبیعی ، منجر به زیستی پایدار با کمترین آسیب به نظام طبیعت خواهد شد بطوریکه از آثار به جامانده از معماری و شهرسازی کشورمان پیداست که چگونه مردم با همراهی و سازگاری با نظام آفرینش توانسته اند بدون نابود کردن منابع طبیعی و بدون اتلاف انرژی و متناسب با تکنولوژی زمان ، محیط و زندگی خود را شکل دهند و از مواهب خلقت بهره مند گردند . انسان امروزه با ساخت مسکن نامناسب با شرایط طبیعی و با زیاده روی در مصرف انرژی و سوخت های فسیلی پایان پذیر و ذخایر نسلهای بعد از خود ، ضمن مصرف بیش از حد باعث تباهی منابع طبیعی و آلودگی محیط زیست خود شده است . مسکن و توسعه پایدار امروزه در محافل علمی جهان هموراه مورد بحث و بررسی بوده است . حفظ منابع طبیعی ، عدم آلودگی محیط زیست حداقل مصرف انرژی های فسیلی و همزیستی با شرایط طبیعی و اقلیمی از طریق تدابیر معماری و شهرسازی از موارد مهم در طراحی و ساخت مجتمع های زیستی بوده و باید مورد توجه توسط طراحان و مجریان قرار گیرد . مساکن نمی توانند به تنهایی یک محله پایدار در سه بعد اقتصادی ، اجتماعی و اکولوژیکی تقسیم بندی شدهاند که در زیر توضیح داده شده است :
2-10-1.موارد اکولوژیکی
2-10-1-1.مسکن پایدار و طراحی منظر
در مسکن پایدار مجاورت با طبیعت دارای فواید بی شماری برای سلامتی جوامع ، آسایش و سازگاری بصری دارد بطوریکه منظر یک درخت یا ششنیدن صدای پرندگان اثر خوبی بر آرامش ساکنین میگذارد و طبیعت به خودی خود بر تداوم زندگی تاکید میکند . آب هسته مرکزی زندگی است ، از این رو دلیلی بر پرداخت این عنصر در طراحی منظر است . همچنین آب مقیاس کمی و کیفی ای را مقرر میکند که میتواند اطلاعاتی را در روند اکولوژیکی بدهد (Gauzin,2000:18) . درختان اطراف ساختمان میتوانند مسکن را از تابش مستقیم نور خورشید محافظت کنند و با تبخیر سطحی برگهایشان ، دمای محیط را کاهش دهند و نهایتا یک فضای حفاظت شده و مناسب را برای ساکنان داخلی ساختمان ایجاد نماید (زاهدی ،117:1385) .
2-10-1-2.مسکن پایدار و اقلیم
انسان همواره در طول تاریخ سعی مینماید به منظور ایجاد سرپناهی امن برای سکونت ، آنرا با محیط پیرامون خود هماهنگ سازد تا بتواند شرایط مناسبی برای ادامه حیات خویش ایجاد کند و درحقیقت شرایط جغرافیایی ، اقلیمی نیز در شکل گیری این فضای زیست ، دخالت مستقیمی دارند . در ایران به علت دارا بودن ، چهار اقلیم متفاوت گرم و مرطوب ، گرم و خشک ، معتدل و مرطوب و سرد ، معماریهای متفاوتی ( به ویژه در طراحی مسکن بومی ) هماهنگ با اقلیم بوجود آمده در چنین فضاهای ساخته شدهای ، بکارگیری مصالح بومی که کمترین تاثیر نامطلوب را دارند و همچنین کاهش میزان انرژی مصرفی با استفاده از مصالح محلی ، موجب پایداری محیط زیست و افزایش دوام بناها گردیده است . موضوع اقلیم معماری یکی از موضوعات جالب در مطالعات مربوط به نقش عوامل آب و هوایی بر مسکن و فضای زندگی انسان است . معماران در زمانهای گذشته بر اثر تجربه ، اثرات باد و آفتاب و باران را بر مساکن و بناها موثر میدانستهاند و روشهای جالبی نیز برای کاهش اثرات نامطلوب این عوامل ارائه دادهاند . در معماری معاصر تغییراتی که با توجه به معیارهای زیست اقلیمی و پایداری پدید می آید، هر روز اهمیت بیشتری مییابد . در واقع بومشناسی ساختمان بر قابلیتهای ساختمان برای تلفیق عوامل محیطی و جوی و تبدیل آنها بصورت کیفیتهای فضایی و آسایش فرم تاکید دارد (Gauzin,2000:29) .
2-10-1-3.مسکن پایدار و حفاظت از منابع آبی
یکی از اصول مهم در طراحی مسکن پایدار حفاظت از منابع آبی است . محافظت از منابع طبیعی آب عامل اصلی رسیدن به توسعهای پایدار است . به دلیل آنکه در مسکن سازی بیش از 50 درصد از کل تقاضای عمومی آب میشود ، بدیهی است که بهره بردای از طرحها و پیشبرد مدیریت در راستای کمک به صرفه جوییها امری سودمند است . آب جزء اصلی تشکیل دهنده و بنیادین زندگی و شاخصی مهم در کیفیت زندگی است اگر چه بطور معمول در خانه ها هدر می رود . آب در آینده همچون نفت منبع ارزشمندی خواهد شد . اصول زیادی را برای حفظ آب همانند آنچه برای حفظ انرژی در نظر گرفته می شود باید در طراحی مسکن بکار برد و حلقه های بازیافتی باید مورد توجه قرار گیرند (Harris,2000:16) تا مصرف آب به حداقل برسد .
2-10-1-4.مسکن پایدار و پیوند با طبیعت
طبیعت دستاورد بهترین معمار یعنی خداوند است و اغلب برای معماران بهترین سرچشمه الهام بوده است . بشر در طول تاریخ از هنگامی که سرپناه ، مسکن ،محیط زیست و یا هر نوع فضایی راساخته و مورد بهره برداری قرار داده ، همیشه عوامل طبیعی در این ساختار یک اصل مهم و اساسی برای او بوده اند . معماری انسان در این دوران تاریخی آگاهانه دو موضوع فرم و عملکرد را آشکارا در بر داشته است . بکارگیری فرم های طبیعی در معماری ، نشانه گرایش انسان به آثار خلقت و تاثیرات آن است . از سوی دیگر فرمهای طبیعت در گذشته از نقش موثرشان چه در زمینه عملکردی و چه در باب زیبایی ، از احترام و تقدس در فرهنگ ها و اقوام ملل مختلف برخوردار بودهاند . طبیعت همیشه در همه جا حاظر و طبقه بندی ناپذیر و به مثابه ابزاری بسیار قدرتمند در طراحی و انتخاب مصالح مسکن است ( زاهدی ،35:1385) .
2-10-2.موارد اجتماعی
2-10-2-1.مسکن پایدار و فرهنگ ساکنین
مردم و رفتارهای آنان بخشی از سیستم محیط های مسکونی میباشند ، به طوری که رفتار و محیط را نمیتوان از یکدیگر جدا فرض نمود . رفتارهای انسانی همواره دربستر محیط شکل میگیرند و نمی توان بدون در نظر داشتن تاثیر محیط ، شرایط رفتاری را مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار داد . بنابراین طراحی باید با تکیه بر دانش چگونگی تعامل انسان با محیط به نتیجه برسد . هدف از طراحی محیط ، تنها بر محور بیابانهای زیبایی شناسانه قرار نمیگیرد بلکه طراحان معمولاً از طریق ادراک موضوع طراحی ، تشخیص مسائل و ارائه راه حلها ، طرحی را به نتیجه میرسانند که نه تنها به نیازهای کیفی کاربران پاسخ میگوید بلکه محیطی زیبا نیز خلق مینمایند . بنابراین هدف طراحی ، خلق محیطی با اجزایی نظیر قرارگاههای رفتاری و مبلمانهایی است که همه آنها متناسب با نیازهای رفتاری ، انتظارات ، توقعات و نیازهای کیفی کاربران متناسب قرار میگیرند. این بدان معناست که محصول چنین تلاشی باید بر اساس شناخت ویژگی کاربران یعنی فرهنگ آنان باشد، تا بتواند به نیاز آنان پاسخگوید . فرهنگ میتواند نقش متفاوت خود را از طریق سازو کارهای متفاوت ایفا نماید . تمایل یا عدم تمایل به معاشرت و تعامل با خویشاوندان ، یا با افراد غریبه به فرهنگ اجتماعی وابسته میگردد هدف اصلی مسکن ایجاد محیطی سازگار و منطبق بر روش زندگی انسان است ، به بیان دیگر علاوه بر تامین نیازهای شخصی باید نیازهای کیفی و نیازهای اجتماعی او را نیز برآورده نماید . بافت های مسکونی و ساختمان های بومی کمتر نتیجه امیال شخصی هستند و بیشتر نشان دهنده اهداف و امیال گروه ها برای یک محیط آرمانی میباشند .
بنابراین آنها دارای ارزشهای نمادینی هستند که توسط فرهنگ اجتماعی بوجود آمدهاند و میتوان آنها را محصول عوامل مشترک اجتماعی دانست . بنابراین توجه به فرهنگ اجتماعات انسانی یکی از اصول مهم در طراحی مسکن پایدار می باشد(Harris,2000:125) .
2-10-2-2.مسکن پایدار و کاربریهای مختلط
مسکن پایدار مستلزم طراحی تلفیقی است به گونهای که از لحاظ کارکرد جدا و بسته نیست بلکه در میان بلوکها و همسایگی که کاربریهای دیگر دارند اجرا و ساخته می شود . تلفیق کارکردهای مختلف در مناطق فعالیت مشترک ، بهره مسکن را به طرز چشمگیری عوض خواهد نمود . موقعیت و طراحی دو کلید اصلی طراحی خانه مساکن پایدار میباشند . ساخت و سازهای جدید در صورتی که از ارتباطات حمل و نقلی ، ساخت و ساز پایدار به حساب نمی آورند(Edwaards,2000:21) .
2-10-2-3.مسکن پایدار و تراکم
کاملا واضح است که تراکم مزایای زیادی دارد. صرفه جویی در انرژی ، حمل و نقل بهتر ،امنیت و خصوصیات جمعی . تراکم بیش از حد مشکل ساز است مثلا تراکم زیاد با طراحی ضعیف میتواند موجبات افزایش جرم و جنایت و از خود بیگانگی را فراهم سازد . تراکم بالا همچنین میتواند موجب کاهش حس توانایی زندگی در اماکن عمومی شودو منجر به ساخت مساکنی شود که مخل نظم عمومی باشند . همچنان که تراکم افزایش مییابد ، تحمل سروصدا و رفتارهای ضداجتماعی طاقت بیشتری میطلبد . و بلاخره در مناطق پرتراکم مهار انرژی یا آب باران برای مصارف عمومی تحلیل میرود( Edwards,2000:21) . چنانچه مایل باشیم به مسکن پایدار برسیم تراکم هم باید متعادل و محدود باشد .
2-10-2-4.مسکن پایدار و رابطه انرژی و سلامت
سلامتی و انرزی دو عاملی هستند که در زمینه خانه سازی پایدار مرتبط میباشند . پایداری اصولی را فراهم میآورد که به کمک آنها جوامع امیدوار ، راحت و سالم ایجاد میشوند . ارتباط میان مصرف انرژی ، شرایط مسکن و وضعیت سلامت ساکنان محرز است . به عنوان مثال سرما ، رطوبت و مکانهایی که تهویه کافی ندارند موجب افزایش مصرف انرژی و تهدیدی برای سلامت افراد میباشند که معمولا به شکل آسم ،برونششیت و دردهای مفصلی بروز می کنند و همچنین خانه سرد ، مرطوب و خوب تهویه نشده مکان مناسبی برای تجمع ذرات گردو غبار است . تعادل رطوبتی برای کنترل غبار ضروری است که این شرایطی است که با اقدامات موثر متعدد در کارآمدی انرژی بوجود می آید که تنها در چند سال اخیر به آن توجه شده است مثلا پنجره های دو جداره ، کنترل تهویه ، عایق بندی بهتر و ….. بنابراین هر گونه تجدید نظر نه تنها باید با ملاحظه انرژی ، بلکه متوجه نتایج و روشها بر شرایط زیست داخلی از نقطه نظر سلامت باشد .
2-10-3.موارد اقتصادی
2-10-3-1.مسکن پایدار و عوامل تکنیکی
مسکن پایدار آسایش ، قبضهای سبک ترانرژی و آب ، استقلال ، سلامت بیشتر و هم خوانی با طبیعت را تامین میکند . ممکن است آرمانگرایانه باشد ولی مسکن پایدار فردا ارزشهای معنوی را با داشتن ساختمان با هم خواهد داشت . سه عامل برای اجرای مسکن پایدار ملزوم است :1- ضخامت بدنه مناسب 2- هواگیری و عایق کاری 3- سیستم بویلر مناسب . اینها سه فاکتور کلیدی برای طراح یا سرمایه گذاریند و مستقیما مارا به انتخاب مصالح ، راهکارهای انرژی و ارتقای چرخه زندگی در مسکن رهنمون می گردانند (Edwards,2000:21) .
2-11.شاخصهای مسکن پایدار در تجارب جهانی
هدف از بررسی شاخصهایی که در ادبیات جهانی برای بررسی ویژگیهای مسکن روستایی وجود دارد تنظیم شاخصهایی است که به نوعی در رابطه با مسکن روستایی منطقه مورد مطالعه دارای اهمیت بوده اما در ادبیات داخلی بدان توجهی نشده و در نتیجه دادههای مرتبط با آنها نیز جمع آوری نگردیده است .بنابراین هدف نهایی از این بررسی ، تنظیم شاخصهای پایداری است تا حتیالامکان دادههای مرتبط با آنها برای ارزیابی شاخصهای توسعه پایدار مسکن روستایی در مناطق مورد مطالعه جمع آوری گردد.نکته دیگر تفاوت قابل توجه دراستانداردهای شاخص مسکن روستایی در این ادبیات بوده که عملا در بعضی موارد امکان مقایسه با شرایط داخلی کشورمان منتفی میساخت (به عنوان مثال یکی از شاخصهای توسعه روستایی راه یابی خطوط مترو به نواحی روستایی است که عملا در شرایط کشور ما شاخص مناسبی برای سنجش توسعه روستایی نمی باشد) . بنابراین در نهایت محلی کردن شاخصهای جستجو شده در این قسمت لازم می باشد . ضمن اینکه توجه به امکان جمع آوری داده های مرتبط با آن شاخص را باید مدنظر داشت به خاطر ویژگیهای متنوع روستاها و مسائل مبتلا به آن در نقاط مختلف ، استانداردها و معیارها ، تفاوتهای زیادی با هم داشتند .
عنوان
شاخص
شاخص های توسعه پایدار مسکن روستایی در تجارب جهانی
برخورداری ازا ستانداردهای حفاظتی و آتشنشانی
برخورداری از استاندارهای ساختمانی ( استحکام و ….)
نیاز به تعمیرات اساسی
فاصله روستا تا شهر- میزان نزدیکی روستا تا نزدیک ترین شهر
حفاظت از ساختمانهای بسیار قدیمی
دسترسی به زیرساختهای محلی
کیفیت آب در دسترس
استفاده از انرژی خورشیدی
استفاده از آب باران (جمع آوری برای آبیاری)
دسترسی به شبکه حمل و نقل عمومی
استفاده از عایق حرارتی
دسترسی به تسهیلات رفاهی آبادی
دسترسی به آب گرم از طریق انرژی های تجدید شدنی (خورشیدی و…)
استفاده از تانکهایی برای جمع آوری آب های سطحی
جهت گیری منازل (شمالی ، جنوبی ،غربی ،شرقی)
دسترسی به حمام ،آشپزخانه ،رختشوی خانه(لباسشوی)به سیستم آب گرم
میزان فشردگی کالبدی
دسترسی به ICT
دسترسی به راه آهن
متوسط قیمت مسکن
استفاده از کمکهای مالی
مصرف انرژی در واحد مسکونی
بعد خانوار
درآمد محلی
تعیین مساحت واحد مسکونی
تعداد اتاقها در هر واحد
نوع مسکن (آپارتمانی ،خانه های منفرد،….)
میزان عرضه مسکن
میزان تقاضای مسکن
دسترسی به تسهیلات آب و برق و سیستم
عمر واحد مسکونی
مالکیت واحدمسکونی
استفاده از مصالح بومی و قابل بازیافت
سهم هزینه واحد مسکونی از درآمد خانوار
تسهیلات رفاهی واحد مسکونی
تراکم نفر در اتاق
جدول ( 2-1) شاخص های توسعه پایدارمسکن روستایی در تجارب جهانی
مآخذ: سرتیپی پور،1386: 41-38
2-11-1.شاخص های توسعه پایدارمسکن در ایران
در ایران نیز افراد ، سازمانها و گروههای مختلف ، متناسب با جنبه های فعالیتی و تحقیقی خود به طبقه بندی شاخصهای مسکن پایدار روستایی پرداخته اند. جدول( 2-2 )ترکیبی از شاخصهای مورد استفاده در فعالیتهای مختلفی که توسط افرادو سازمانها انجام شده است را نشان میدهد .
جدول( 2-2) شاخصهای توسعه پایدارمسکن در ایران
پایداری
شاخص
پایداری اجتماعی
1- موجودی مسکن
2- تعداد خانوار
3- میزان نیاز به مسکن
4- بعد خانوار
5- تراکم خانوار در واحد مسکونی
6- تراکم نفر در واحد مسکونی
7- تراکم نفر دراتاق
8- بدمسکنی(آلونک – زاغه -….)
9- متوسط زیربنا
10- سرانه زیربنا
11- نحوه تصرف مسکن (ملکی -استیجاری)
12-کیفیت مسکن ازنظر دسترسی به خدمات فرهنگی- اجتماعی
13-کیفیت مسکن از نظر سلامت و بهداشت
14-سطح اشغال زمین
15-دوام (میزان کیفیت مسکن از نظر آسایش)
16-کیفیت مسکن در مقابل بلاهای طبیعی
17-کیفیت مسکن از نظر دوام ساختمان
18-نسبت املاک مسکونی سند دار
19-زماناستفادهازواحدهایمسکونی در طول سال
20- تداخل فضای کار و سکونت
21- نوع سوخت و سیستم گرمایش
پایداری اقتصادی
1- یارانه در بخش مسکن روستایی
2- نسبت هزینه مسکن به کل هزینه خانوار
3- نسبت هزینه مسکن به درآمد خانوار
4- نسبت اجاره مسکن به درآمد
5- قیمت زمین
6- هزینه ساخت یک مترمربع از مسکن
7- الگوهای مختلف مسکن
8-طول دوره ساخت
9- نسبت وام های مسکن به کل وام ها در مناطق روستایی
10-روستاهای دارای بانک و صندوق پس اندازمسکن یا قرض الحسنه
پایداری کالبدی
1- الگوهای مسکن(سازه و نوع اسکلت)
2-تراکم ساختمانی
3-سطح اشغال
4- تراکم مسکونی
5-متوسط زیربنا
6-نما و نوع مصالح ساختمان
7-شیوه های ساخت
8-عمربنا
9-تعدادطبقات
10-فاصله تا منبع آب آشامیدنی
11-کیفیت معابر از نظر شیب عرض و پوشش
12-استفاده از عایق حرارتی
مآخذ: سرتیپی پور،1386: 45-41
2-12.سیاست های مسکن در برنامه های عمرانی قبل و بعد از انقلاب
2-12-1.سیاست های مسکن در برنامه های قبل از انقلاب
برنامه عمرانی اول که در سال 1327 به تصویب مجلس رسید حدود 28 ازکل اعتبار برنامه به شهرسازی اختصاص یافت اما در بخش مسکن تنها به نوعی هدف گذاری کلی اکتفا شد .
در برنامه دوم عمرانی (1341-1334) در این برنامه که برای یک دوره هفت ساله تنظیم شده بود با پشتوانه مالی در پی صدور مجدد نفت ایران و عقد قرارداد کنسرسیوم با دولت پس از استقرار حکومت کودتا پیاده شد . که قسمت های مهم آن عبارت از : راه آهن ، بنادر و فرودگاهها ، کشاورزی به بخش مسکن در این برنامه توجه چندانی نشد و بیشترین سهم هزینه در این برنامه به بخش ارتباطات و کم ترین سهم هزینه به بخش جنگ تعلق گرفت .
با شروع برنامه سوم عمرانی (1346-1342) نظارت بر کلیه فعالیت های مربوط به تهیه مسکن به طور جدی در دستور کار قرار گرفت و وزارت آبادانی و مسکن تاسیس شد( احمدی ، 3:1374) . مهمترین سیاست ها و خط مشی برنامه عمرانی سوم در زمینه مسکن عبارت بود از :
الف) نظارت بر کلیه فعالیتهای بخش مسکن ب) تعیین و برآورد نیازها در این زمینه ج) تهیه برنامه مالی جهت اعطای وام های دراز مدت برای تامین هزینههای ساختمانی خانههای شخصی د) گسترش اقدام های خودیاری در تهیه مسکن با کمک و راهنمایی دولت در طول برنامه سوم به طور متوسط سالانه حدود 47 هزار واحدمسکونی و در سال 1346حدود 65هزار واحد مسکونی در شهرهای مختلف احداث گردید .
در برنامه چهارم سیاستها و خط مشیها برای بخش مسکن عبارت بود از: الف)ایجاد شرایط مساعد جهت تجهیز سرمایه های خصوصی در راه تامین مسکن ب) توجه به ایجادارتباط نزدیک بین ایجاد مسکن و شهرسازی در قالب طرحهای جامع شهری ج) تشویق آپارتمان سازی و احداث مجتمع های مسکونی . سیاستها و اقداماتی که در برنامه چهارم انجام شد موجب رونق فعالیت های ساختمانی و در نتیجه فعال شدن بی سابقه بخش مسکن را منجر گردید .
در طی برنامه چهارم ایجاد 275هزار واحدمسکونی پیش بینی شده بود که میبایست 250هزار واحد توسط بخش خصوصی و 25 هزار واحد توسط بخش دولتی احداث شود .
در برنامه پنجم احداث 550 هزارواحد مسکونی پیش بینی شده بود که بخش خصوصی بیش از 500 هزار واحدمسکونی را احداث نمود و توان اجرایی دولت برای ساخت مسکن به 30 هزار واحد رسید (حبیبی و دیگران ، 1370: 113-109) .
هدفهای عمده برنامه پنجم عمرانی(1356-1352) عبارت بود از : الف) خانهسازی مستقیم دولت برای کارگران و کارمندان ب )ایجاد واحدهای مسکونی ارزان قیمت ج ) اعطای کمک های اعتباری .
2-12-2.سیاستهای مسکن در برنامه های عمرانی بعد از انقلاب
با پیروزی انقلاب اسلامی عملا برنامه ششم ماهیت خود را ازدست داد و در سالهای اولیه پس از انقلاب اسلامی اصولا تفکر برنامه ریزی بویژه در بخش مسکن دنیال نشد . تا سال 1365ساخت و ساز مسکن از جهت واگذاری زمین از طرف اداره کل زمین شهری با قیمتهای مناسب ، پرداخت وام با کارمزدهای اندک ، وجود مصالح ارزان قیمت و غیره نسبتا خوب بود . با وجود همه اینها طبق آمار 44/1 میلیون واحد مسکونی کمبود وجود داشته است عملکرد برنامه اول در بخش مسکن بسیار ضعیف و نارسا بوده است زیرا که به نیمی از رشد 5 /14 برنامه ریزی شده هم دست نیافته است . این بخش در طول برنامه اول رشدی 2/5 درصد داشته است. در این برنامه حمایت دولت از تک سازی و ساخت و سازهای انفرادی جای خود را به حمایت از انبوه سازی و تشویق بخش خصوصی به تولید مسکن داد برآوردها نشان میدهد که اهداف برنامه کمی برنامه اول از لحاظ تعداد واحد مسکونی حدود 8/72 درصد و سطح زیر بنایی تولید شده حدود 2/52 درصد تحقق یافته است ( دفتر تعاونیهای عمران و مسکن و وزارت تعاون ، 5:1380).
در برنامه دوم در بخش مسکن به انبوه سازی و کوچک سازی توجه شد و عملا انبوه سازی محور تنطیم سیاستهای این برنامه قرار گرفت پیش بینی احداث مسکن در برنامه دوم معادل 000/640/2 واحد مسکونی در مناطق شهری و روستایی با زیربنای 243 میلیون مترمکعب بود که بیشتر آن سهم بخش خصوصی بود ( همان منبع،12:1380) .
در برنامه سوم میزان دخالت دولت در تولید مسکن به صورت محدود و در قالب ساخت و ساز مسکن استیجاری است که قرار است میزان این دخالتها در سال پایانی برنامه در ساخت و ساز مسکن به صفر برسد . نیاز به تولید مسکن تا پایان برنامه سوم حدود 3 ملیون واحد مسکونی بود . برخی از سیاستهای راهبردی این برنامه عبارتند از :ایجاد امنیت سرمایه گذاری در بخش مسکن ، استفاده از ابزار انتشار اوراق مشارکت ، حرکت به سوی کاهش قیمت تمام شده مسکن از طریق تشویق کوچک سازی و انبوه سازی ، استفاده بهینه از زمین ، جذب سرمایه گذاری خارجی ، کاهش تصدیگری دولت ، راهبردهای اساسی برنامه دوم توسعه مسکن ، محور دو هدف اصلی شکل گرفته است :
الف ) استفاده بهینه از توان تولید مسکن
ب ) تامین مسکن اقشار آسیب پذیر
سیاستهای محقق کننده هدف اول عباتند از :
الف) سیاستهای اعتباری
ب) سیاستهای زمین
ج) سیاستهای تنظیم بازار
این سیاستها از طریق تشویق پس انداز ، انبوه سازی و کوچکسازی ، استفاده بهینه از توان تولید را تضمین می کنند . راهبردهای مناسب برای رسیدن به هدف تامین مسکن اقشار آسیب پذیر عبارتند از :
الف ) تامین مسکن اجتماعی و تشویق مسکن حمایتی
ب )تامین و تشویق تولید مسکن استیجاری
ج )پرداخت یارانه ( رفیعی ،5:1376) .
2-13.روش شناسی پژوهش
2-13-1. روش تحقیق
به طور کلی تحقیق علمی نوعی ازتحقیق است که با برخورداری از آداب و تشریفات خاص خود به منظور توسعه قلمرو دانش و معرفت بشری و کشف مجهولات انجام میشود تا در نهایت به شناخت واقعیت ها منجر و برای مسایل و مشکلات راه حل های مناسب پیدا کند .بنابراین موفقیت و کیفیت مطالعات از یک طرف مربوط به دقت در تهیه طرح تحقیق و تنظیم طرح نظری و انتخاب متغیرهای مناسب میباشد و از طرف دیگر به چگونگی شیوه ها ،روشها و ابزارهای مورد استفاده برای کسب اطلاعات درباره متغیرها بستگی دارد .لذا تهیه یک طرح خوب و مفصل کافی نیست . برای دستیابی به اهداف تحقیق و نیز موفقیت آن ضروری است که دقت و تعمیم لازم برای انتخاب و روش ابزار مناسب نیز صورت گیرد . بنابراین تعیین شیوه و روش بررسی تا حدودی در گرو اهداف ویژه تحقیق میباشد و میبایست از موضوع و ویژگیهای جامعه مورد بررسی تبعیت کند .
بنابر آنچه که ذکر شد ،ما در این تحقیق به دنبال شناخت علمی از یک پدیده چند بعدی بوده و سعیمان براین است تا با استفاده از روشهای تحقیق مرسوم در حوزه علوم انسانی و اجتماعی بتوانیم شناختمان را نسبت به موضوع مورد مطالعه گسترش و در نهایت خدمتی به جامعه خود بنماییم بنابراین در این تحقیق که در حوزه علوم انسانی و مطالعات ناحیهای قرار میگیرد از نوع کاربردی بوده و روش بررسی ، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است . برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و همچنین از روش میدانی و مشاهده مستقیم استفاده شده است .ابزار اصلی پژوهش حاضر ، پرسشنامه است که برای بدست آوردن شاخص ها و متغیرهای مورد نیاز مورد استفاده قرار گرفته اند .اگر وسیله ی جمع آوری اطلاعات از صفت جامعیت و مانعیت برخوردار نباشد و یا به عبارتی نتواند ، همه آنچه که مد نظر است به درستی اندازه گیری نماید و یا نتواند مانع شود تا آنچه را که نمیخواهیم بسنجیم در یافته ها دخالت نماید ، نتایج جامعه دور از واقعیت خواهد بود . به لحاظ پیشگیری از این امر ، باید اعتبار علمی پرسشنامه محقق گردد. در این پژوهش برای افزایش روایی محتوای 5پرسشنامه از روشهای ذیل استفاده شده است :
1- بررسی و مطالعه پرسشنامهها و سوالهایی که در تحقیقات مشابه مورد استفاده قرار گرفته اند .
2-مطالعهی مقالات و کتب متعدد در زابطه با سنجش پایداری مساکن روستایی .
3-جویا شدن نظر اساتید جغرافیا ،خبرگان و افراد صاحب نظر و اخذ راهنمایی از آنان در زابطه با شاخصهای تحقیق .
.برای اطمینان از پایداری و اعتبار مفاهیم و گویه ها ، تعداد 30 پرسشنامه به عنوان یک مطالعه مقدماتی در سه دهستان محدوده ی مورد مطالعه توزیع و تکمیل گردید که در نهایت روایی محتوایی آن مورد تایید نهایی رسید.
جامعه آماری این مطالعه کل خانوارهای روستایی بخش مرکزی کرج که بر اساس سرشماری سال 1390 دارای 10316خانوارو 35955 جمعیت و 27 روستا میباشد.
2-13-2.تعیین حجم نمونه : به دلیل تعداد زیاد جامعه مورد مطالعه و عدم امکان مطالعه همه آنها ،محدودیت زمان و برای کاهش هزینهها ، امکان مطالعه بر روی تمامی جامعه آماری غیرممکن بود ، لذا برای کوچکتر کردن جامعه و قابل اجرا نمودن پژوهش از نمونه گیری6 استفاده شد و از بین روشهای نمونهگیری روش نمونهگیری طبقه ای تصادفی 7برگزیده شد (منصورفر،320:1374) .
بنابراین برای صرفه جویی در زمان و هزینه ، اقدام به انتخاب نمونه شد و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد نمونه مشخص گردید .
مآخذ: حافظ نیا ،120:1387
n = حجم نمونه
N = حجم جامعه مورد مطالعه
P= افراد دارای صفت مورد مطالعه در جامعه (50/.)
q = افراد فاقد صفت مورد مطالعه در جامعه (50/.)
d = احتمال خطا (05/.)
t =درصد احتمال (96/1)
با جایگزینی مقادیر فوق در برآورد حجم نمونه ، اندازه نمونه به قرار زیر محاسبه شد .
بر اساس فرمول فوق ، تعداد حجم نمونه 366 می باشد که با ضریب اطمینان 95 درصد ، امکان تعمیم دهی دارد . به دلیل محدودیتهای زمانی و اقتصادی و بویژه گستردگی جامعه آماری با استفاده از دستور تصحیح شده ، تعداد پرسشنامه ها به 220 عدد کاهش یافت و بعد از تعیین حجم نمونه برای گردآوری اطلاعات با در نظر گرفتن دهستان های شهرستان کرج (3 دهستان ) به عنوان طبقات آماری ، از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای استفاده شده است . سپس با توجه به نسبت سهم هر طبقه و بر اساس توزیع جغرافیایی مناسب در هر دهستان اقدام به جمع آوری اطلاعات به صورت تکمیل پرسشنامه گردید. استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی باعث می شود که اولا توزیع نمونه در کل طبقات جامعه به طور مناسب صورت پذیرند، ثانیا ویژگی های هر یک از طبقات نیز مورد توجه و مطالعه قرار گیرد(حافظ نیا ،128:1387). درجدول(2-3 ) اسامی روستاهای منتخب و تعداد خانوار نمونه گیری شده را نمایش میدهد . نهایتا برای رعایت اصول و تکنیک کار و سنجش میزان پایایی در تدوین و تنظیم پرسشنامه ، از روش آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS استفاده گردید که با داده های کسب شده ، ضریب اعتبار پرسشنامه بیش از 77/ . درصد بدست آمد.
جدول (2-3 )اسامی روستاهای منتخب و تعداد افراد نمونه گیری شده
نام روستا جمعیت کل کل خانوار تعداد افراد نمونه گیری شده
گلستانک 1655 467 24
فرخ آباد 7561 219445 92
علی آباد 3996 1123 45
آتشگاه 230 87 5
محمودآباد 2319 704 30
سیاهکلان 566 187 10
باغ پیر 101 33 5
شهرک طالقانی 177 44 6
مآخذ : مرکز آمار ایران ، 1390 .
2-13-3.تجزیه و تحلیل دادهها
تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش ، دارای دو بخش می باشد . بخش اول شامل تحلیل توصیفی پرسشنامه می باشد که هدف از آن توصیف اطلاعات بدست امده ، طبقه بندی و منظم کردن داده ها ، تهیه جداول ، رسم نمودارو خلاصه کردن اطلاعات است . در بخش دوم به منظور ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته و تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها، آزمون های آماری استنباطی شامل آزمون T-testو تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون Duncan بکار رفته است .
2-13-4.اجزای پرسشنامه :این پرسشنامه از دو بخش سوال های عمومی و سوال های اختصاصی تشکیل شده است 6 سوال اول مربوط به ویژگی های فردی پاسخگویان بود و 3 سوال بعد مربوط به مشخصات واحد مسکونی بود که اینها سوال های عمومی پرسشنامه را تشکیل می دهند . سوال های اختصاصی پرسشنامه نیز به دو صورت باز و بسته طراحی و تدوین گردیده اند . که 4 سوال آن باز و 30 سوال آن به صورت بسته است . سوال های بسته به صورت طیف پنج گزینه ای لیکرت طراحی و تنظیم شده اند . لازم به ذکر است است منظور از سوال های باز در این تحقیق سوال های کمی است که به صورت باز طراحی شده اند .
2-14.شاخص های مسکن پایدارمورد استفاده در این تحقیق
در این تحقیق با توجه به شاخص های ارائه شده در تجارب جهانی و ایران ، متناسب باشرایط اقتصادی،اجتماعی- فرهنگی و کالبدی مساکن و ساکنین محدوده مورد مطالعه شاخص هایی برای ارزیابی و سنجش مسکن پایدار روستایی ارائه شده است.این شاخص ها در سه بعد کالبدی ،اجتماعی و اقتصادی ارئه شده اند. جدول شماره 2-3 شاخص های ارئه شده در این تحقیق برای سنجش و ارزیابی شاخص های مسکن پایدار روستایی محدوده مورد مطالعه را نشان میدهد :
جدول( 2-4) شاخص های مورد استفاده در این تحقیق
عنوان
شاخص
پایداری کالبدی
میزان برخورداری واحد مسکونی از امکانات اصلی (آب ،برق و حمام )
میزان برخورداری واحد مسکونی از امکانات رفاهی
میزان برخورداری واحد مسکونی از تاسیسات بهداشتی
میزان برخورداری واحد مسکونی از فضا
میزان برخورداری واحد مسکونی از نور طبیعی
میزان رعایت اصول مقاوم سازی در ساخت واحد مسکونی
میزان رعایت شرایط حغرافیایی منطقه در ساخت واحد مسکونی
میزان مقاوم بودن مساکن روستایی در برابر حوادث طبیعی
میزان مصالح بکار رفته در مساکن روستایی از اجر
میزان استفاده از پنجره دو جداره
پایداری اجتماعی
میزان دسترسی به مراکز خرید روستا
میزان دسترسی به حمل و نقل عمومی
میزان دسترسی به مراکز آموزشی
میزان دسترسی به مراکز بهداشتی
میزان دسترسی به مراکز فرهنگی و مذهبی
میزان رضایت از معماری داخلی واحد مسکونی
میزان رضایت از معماری بیرونی واحد مسکونی
میزان آرامش در واحد مسکونی
میزان رضایت از مصالح بکار رفته در واحد مسکونی
میزان رضایت از سیستم های فاضلاب واحد مسکونی
میزان تاثیر مهاجرت بر ساخت و سازهای غیر اصولی مسکن
پایداری اقتصادی
میزان قیمت هر مترمربع زمین
میزان اجاره بها در روستا
میزان واحدهای مسکونی ساخته شده با صدور پروانه
میزان وام دریافتی از دولت جهت بهسازی مساکن
میزان تاثیر وام مسکن بر بهسازی مساکن
میزان تاثیر وضعیت اقتصادی برساخت مسکن مناسب
میزان مساکن روستایی دارای مالک شخصی
مآخذ: نگارنده ،1392.
مآخذ: یافتههای نگارنده
شکل (2-2) فرایند انجام تحقیق
مآخذ:ترسیم نگارنده ، 1392
منابع ومآخذ
– آسایش ، حسین (1375) . سنجش کیفیت زندگی ،مجله مسکن و انقلاب اسلامی ، شماره 76 و77، تهران .
– ابن خلدون ،عبد الرحمن (1366) .مقدمه ،ترجمه پروین گنابادی ، انتشارات شرکت علمی و فرهنگی ، چاپ پنجم ، تهران.
– احمدی ، حسن(1374). بررسی تطبیقی برنامه مسکن برنامه دوم توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی با توصیه های سازمان ملل متحد در رمینه توسعه پایدار سکونتگاههای انسانی (دستور کار21)،مجموعه مقالات سومین سمینار سیاستهای توسعه مسکن در ایران ، جلد1.
– احمدی ، سیدوحید (1387) .آسیب شناسی بازار مسکن در ایران ، تهران .
– استانداری استان البرز، 1389.
.- اعتماد،گیتی(1369). مالکیت مسکن و تاثیر آن در مکان یابی فضای شهری،مجله معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی،شماره 9.
– افشاری ، مریم (1388) .مطالعه و تحلیل تاثیر آلودگی آب بر پایداری سکونتگاههای روستایی( مطالعه موردی: روستاهای شهرستان بیجار) ، پایان نامه کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی روستایی ، دانشگاه تربیت مدرس ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی .
– اطهاری ،کمال (1375). درآمدی بر اسکان غیر رسمی و سیاستهای اسکان ،مجله علمی معماری و شهرسازی ،شماره 5.
– اطهری،کمال و محمدکاظم تاج بخش (1367) . برنامه ریزی مسکن در کشورهای رو به توسعه، سرپناه ، وزارت مسکن و شهرسازی ، شماره 39.
– الیوت ، جنیفر (1378) . مقدمهای بر توسعه پایداردر کشورهای در حال توسعه ، ترجمه عبدالرضا ،رکن الدین افتخاری و حسین رحیمی ،انتشارات موسسه توسعه روستایی ایران ، تهران .
اهری ، زهرا (1367). مسکن حداقل ، مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن . –
– باستیه ، ژان ودرز برنار (1377). شهر، ترجمه علی اشرفی ، انتشارات دانشگاه هنر ،تهران .
– بحرینی ،حسن (1376). شهر،توسعه و توسعه پایدار:یک تحلیل نظری در سمینار توسعه پایدار محیط زیست دانشگاه تهران ، تهران .
-بنیاد مسکن انقلاب اسلامی (1380). نقش مسکن روستایی در ایجاد اشتغال (محاسبه مازاد ظرفیت اشتغالزایی مسکن روستایی (ص 81) ، معاونت امور مسکن .
– بیتی،محمد (1390) . ارزیابی جایگاه الگوهای بومی در برنامههای ساخت و ساز مسکن روستایی ؛فصلنامه مدیریت شهری،شماره29،صص 130-115.
– بهرامی،رحمت الله (1390) . تحلیلی بر وضعیت مسکن روستایی در استان کرمانشاه،مجله مسکن و محیط روستا،شماره 134، تهران، صص104-95.
– پورمحمدی ،محمدرضا (1388) . برنامه ریزی مسکن ،چاپ ششم،انتشارات سمت .
– پور طاهری ، مهدی ،حمدا….سجاسی قیداری و طاهره صادقلو،(1389)، سنجش و اولویت بندی پایداری اجتماعی در مناطق روستایی با استفاده از تکنیک رتبه بندی بر اساس تشابه به حل ایده آل فازی ، مجله مدرس ، دانشگاه تربیت مدرس ،تهران .
– پور طاهری،مهدی.رکن الدین،عبدالرضاومنصوره نیکبخت(1390). اثر تغییرات فرهنگی برالگوی مسکن روستایی(نمونه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان اهر، سال نهم،شماره 35،اهر،صص134-115.
– تقی زاده ، محمد،(1380) .توسعه پایدار شهر و مسکن ، نشریه مسکن و انقلاب ، شماره 96- 95.
– توسلی ، محمود ، (1378). اصول و روشهای طراحی شهری و فضاهای مسکونی ،انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران .
– جورج ، ویلیام،(1357). شهرسازی در عقب ماندگی ،ترجمه مهدی کاظمی بید هندی ،انتشارات داشنگاه شهید بهشتی.
– جهانی ، محمود ، (1374). بررسی شاخص های کلان بخش مسکن ، بولتن اقتصاد مسکن ، شماره 16.
– چپرلی ، حامد،(1387-1386) .نقش درآمد در تحول الگوی مسکن روستایی (مورد مطالعه دهستان سلطانعلی شهرستان گنبد) ،پایان نامه کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی روستایی ، دانشگاه شهید بهشتی ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی .
– حافظ نیا،محمدرضا،(1387). روش تحقیق در علوم انسانی ، انتشارات سمت، تهران
– حبیبی ، سید محسن و دیگران (1370). مسکن حداقل ، چاپ دوم ، تهران ، مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن وزارت مسکن و شهرسازی .
– حبیبی،محسن (1375). از شار تا شهر،انتشارات دانشگاه تهران، تهران.
– حکمت نیا ، حسین،سید نجف موسوی (1385) .کاربرد مدل در جغرافیا با تاکید بر برنامه ریزی شهری و ناحیه ای ، انتشارات علم نوین .
– خاتم ،اعظم (1374). خانه و فضای اجتماعی شهر،مجله علمی معماری و شهرسازی ،شماره 32و31 .
– جلالی،سید حسین (1387). نقش ناحیه صنعتی روستای راونج در توسعه روستایی دهستان دودهک ،پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان.
– درگاه ملی آمار،سایت اینترنتی (www.amar.org.ir) .
– دهقان ، مهدی ،(1382) ، مسکن و ابعاد نظری آن ، فصانامه مسکن و انقلاب ، شماره 101، تهران ، انتشارات بنیاد مسکن انقلاب اسلامی .
– دفتر اقتصاد مسکن(1375)، بولتن اقتصاد مسکن،وزارت مسکن و شهرسازی ، شماره 18 .
دفتر تعاونیهای عمران و مسکن و وزارت تعاون ،1380. –
– دلال پور محمدی ،محمد رضا (1379) .برنامه ریزی مسکن ، تهران ، انتشارات سمت .
– رفیعی ، مینو(1376). مسکن شهری در ایران چشم انداز آتی توسعه پایدار ، بولتون اقتصاد مسکن ، شماره 23 .
– رکن الدین افتخاری ،عبدالرضا ،(1382)، جایگاه روستا در فرایند توسعه ملی، موسسه توسعه روستایی ایران ، تهران .
– رحیمی نادر،حسین(1385). تحلیل فضایی جرم در شهر کرج (با استفاده از GIS)، پایان نامه کارشناسی ارشد ،رشته جغرافیا و برنامه ریزی رستایی ،دانشگاه اصفهان .
– روح الامینی،محمود (1370). زمینه فرهنگ شناسی،تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور.
– روستایی،شهریور.احدنژاد،محسن.اصغری زمانی،اکبر و علی رضا زنگنه (1391) .برسی شاخص های کالبدی-اجتماعی مسکن در تعیین بلوک های فیر نشین با استفاده از مدل تحلیل عاملی(نمونه موردی:شهرکرمانشاه)،پژوهش های جغرافیای انسانی ،شماره 81،صص156-141.
– زاهدی ، شمس السادات وغلامعلی نهی ، (1385)، بسط مفهومی توسعه پایدار ، فصلنامه مدرس ، شماره 4(پیاپی 49)، دانشگاه تربیت مدرس ، تهران .
– زندیه،مهدی و پدرام حصاری،(1390)،تداوم معماری مسکن روستایی با انگیزه توسعه پایدار روستایی،مجله مسکن و محیط روستا،شماره 138،تهران،صص72-63..
– زیاری،کرامت الله.پرهیز،فریاد.مهدی نژاد،حافظ وحسن اشتری(1389)،ارزیابی مسکن گروه های درآمدی و ارایه برنامه تامین مسکن اقشار کم درآمد(نمونه موردی:استان لرستان) ،مجله آبادی،شماره 74،تهران،صص22-1.
– سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان اصفهان ، 1365.
– سازمان هواشناسی استان البرز،1390.
– سرتیپی پور،محسن،(1384)،شاخص های معماری مسکن روستایی در ایران ،نشریه هنرهای زیبا،شماره22،صص52-43.
– سروری، زهتاب(1384)،روشهای تامین مسکن گروههای کم درآمد(مطالعه موردی:شهر کرج)،پایان نامه کارشناسی ارشد، رشته جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی .
– سعیدی، عباس (1375) ،الزامات اجتماعی ،اقتصادی در ساخت وساز مسکن ، مجموعه مقالات سمینار سیاست های توسعه مسکن ،انتشارات دانشگاه تهران ، تهران .
– سعیدی،عباس و مهدی طالب (1376)، طرح بندی خدمات روستایی ،بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، تهران.
– شمس الدینی،علی(1387) ، جایگاه مسکن روستایی درتاثیر پذیری تغییرات کالبدی-فضایی روستاها از محیط های شهری،فصلنامه مسکن و انقلاب،شماره124،صص51-40.
– صیدایی،اسکندر.کیانی،صدیقه و زهرا سلطانی(1389).تحلیل فضایی وضعیت مسکن روستایی در استان کهکیلویه و بویراحمد، فصلنامه پژوهش های روستایی،سال اول،شماره2،تهران،صص72-49.
– طالب ، مهدی و دیگران (1379) .میزگرد ساماندهی سکونت گاه روستایی از اندیشه تاعمل ،فصلنامه مسکن و انقلاب ، شماره 98 .
– طهماسبی ، فرهاد(1372) . بررسی اجمالی شاخص های مسکن در ایران ، ماهنامه مسکن و انقلاب ، شماره 50،انتشارات بنیاد مسکن ، تهران .
– فرجی ،عبدالرضا و دیگران ،(1366)،جغرافیای کامل ایران،شرکت چاپ و نشر ایران، تهران .
– لاکویان ،آپرودیسیوا،خانه سازی در جهان سوم ،(1364)، ترجمه مینو رفیعی ،وزارت برنامه و بودجه ،مرکز مدارک اقتصادی -اجتماعی .
– لطفی،حیدر.احمدی،علی و داودحسن زاده فرجود،(1388)،شاخص ها مولفه های ضروری در برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن روستایی در ایران، فصل نامه جغرافیایی آمایش محیط،شماره 7،ملایر،صص127-105.
– مرکز آمار ایران ،(1390) ، نتایج تفضیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن ، شهرستان کرج .
– مرکز آمار ایران(1385).سالنامه آماری کشور،مرکز آمار ایران، تهران.
– محمدی، ملاسرایی ،(1375)، تحولات مسکن و معماری در روستای حاجی ده پس از زلزله سال 1369شهرستان رودبار، پایان نامه کارشناسی ارشد مردم شناسی، استاد راهنما دکتر محمود طالقانی ، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
– محمودی نژاد ،هادی(1380) . توسعه پایدار شهری (متغیرهای درونی و بیرونی کنکاشی دررابطه با توسعه پایدار ، مجله عمران ، معماری و شهرسازی .
– مخبر ، عباس (1363) .ابعاد اجتماعی مسکن ،ترجمه مرکز مدارک اقتصادی – اجتماعی ، تهران ، انتشارات سازمان برنامه و بودجه .
– مطیعی لنگرودی،حسن (1382 ) .برنامه ریزی روستایی با تاکید بر ایران ،مشهد،جهاد دانشگاهی مشهد.
– مطالعه توسعه اقتصادی و اجتماعی استان البرز،1390.
– معاونت برنامه ریزی استان البرز،1390.
– موسسه گیتا شناسی (1383) .اطلس استان های ایران،جلده استان تهران.
– موسسه توسعه روستایی ایران (1383). طرح چشم انداز وآینده ممکن توسعه روستایی ،فصل ششم ،گزینه های توسعه روستایی ، انتشارات موسسه توسعه روستایی ایران ، تهران .
-مهندسین مشاور پژوهش و عمران(1381).مطالعات طرح جامع شهرسازی حریم شهر بزرگ،معاونت حریم شهرداری کرج .
– نیکو سرشت ، ناصر(1374) ، بخش مسکن و سایه روشن جذب نقدینگی ،بولتن اقتصاد مسکن ،دفتر اقتصاد مسکن ،شماره 34و12.
– نیازخانی ، معصومه(1373) .ابعاد اجتماعی -روانی و فرهنگی مسکن در ایران ،مجموعه مقالات اولین سمینار سیاست های توسعه مسکن در ایران ، جلد 2،وزارت مسکن و شهرسازی .
– نیکو سرشت ، ناصر (1374). راهنمای تامین مالی مسکن برای کشورهای در حال توسعه و راهکاری برای تشکیل موسسات تامین مالی مسکن ، بولتن اقتصاد مسکن ،شماره 15.
– ورسلی ،پیتر (1998). نظم اجتماعی در نظریههای جامعه شناسی ، ترجمه :سعید معیدفر ،انتشارات تیان ، تهران .
– هدایت نژاد،محمود(1375). اجاره نشینی،عوارض روانی -اجتماعی و راه حلها،مجموعه مقالات سومین سمینارسیاست های توسعه مسکن در ایران،جلد2، انتشارات وزارت مسکن و شهر سازی، تهران.
– Ahmad,K.I,(1997);"Government of Bangladesh _GOB the fifth five years plan: 1997-2002",Planning commission, ministry of planning ,Issue 14.
– Bourne,L,S.(1981);"A Geography of Housing ,Blackwell Publishing ,New York,p 14.
-Barbier,F.B,Blue .(1987);" Print for Geen Economy Earth Scam", London .
– Cheemas, S,(1987);" Financing, Cost Rcovery,and Affordability " , Urban Shelter and services , Public Policies and Management Approches ; USA:Praeger Publication.
– Cullingworth, B. (1997) ;"Planning in the USA: Policies, Issues , and Processes , Routledge" , Newyork ,Erfurt university.
– Cater,J.and Trevor .(1980);"Social Geograraphy ,Routledge" , London .
– Chokor,B.A.(2005);"Changing rural housing from and organization in Nigeria:lessons for community planning", Planning perspective 20(January):pp 69-96.
– Charles,L(2007),The search for policies to support sustainable housing,journal of Habitant International,31,143-149.
– Dix,G.(1985);"The place of shelter in national development",pp1-10 .
– Edward,B. and D,Turret.(2000) ; "Sustainable housing: principles and practices ,E &FN Spon,London .
– Gauzin,Muller,D .(2000);"Sustainable architecture and urbanism",Switzerland :Po Box 133, CH 401.
– Harris,M.J,(2000);"Basic principles of sustainable development" ,Tufts,University U.S.A.
– Isik,B and Tulbentic , T,)2008(,sustainable housing in island conditions usingAlkergypsum- stabilized earth : A case study from northern Cyprus . Building and
Ennironment 43,p: 1428 .
– Knapp,E,(1982);"Housing Problems in Third World ;University of Stuttgart" , p.35.
– Merrill,R.N,(1977);"Projects , and Objectives for Site and Services"Low Income Housing Technology and Policy ;Edited by R . P .Pama et al ,Vol .III.
– Mitlin, D .(1997);" Building with credit, Housing Finance for Low Income Households",Third World Planning Review ,19.
– Milbourne ,Paul and Cloke ,(2006);"International alperspectives on rural homeless" ,by :Routledge .
– Mai .M and Shamsuddin,Sh .(2006);"Urbanization and globalization of gbagyi housing transformation ",Axford university .
– Maliene , V . and Mayls , N.( 2009) , High-quality housing -A key issue in delivering
sustainable communities . Building and Environment 44, p:426.
– Organization for Economic Co-operation and development ,(2007);The DAC guidelines,strategies for sustainable development .
– Phillips,D, and Williams,A.(1982) ;"Rural housing and publicsector ", Gower aldershot .
– Peattie,L .R(1983);" Some Second Thoughts on site and servies",Habitat International; Vol .6,NO.12.
– Pugh,C.(1990);"Housing and urbanization :a study of India ,Issues and processes,
– Pugh,C.)1994);"Housing Policy Development in Developing Countries ", Cities.
– Rapoport,(1969);"Housing and culture ", Habital International ,Vol, p30.1
– Ranywala,S .C.(1998);"Town planning charatar publishing house ",India .
– Rymond,B. and Androw ,N.(2000), The Trajectories of Rural Life :New Persrectives on Rural Canada;"Mont Alison university.
-Sultana,S.(1993);"Rural settlement in Bangladesh", Graphosman ,Dhaka.
-Spencer,K.(1995), "The reform of social housing in local Government in the 1990 ,edsj , Stewart and G.Stoker,Macmillan,(1995);London.
– Sendich,B.(2006):Planning and urban standard ,Routledge ,New gersy .
– Short,J.R .(2006),"Urban theory aeritical assessment ",Routledge ,Newyork.
– UNESCO,(1997);"Education for a sustainable future,Thessalonik:UNESCO,The government of Greece .
– Vincent,I. .O .and E.O.Joseph ,(2001) ;" Housing policy in Nigeria: toward enablement of private housing development ,Journal of Habitat International , 25,473-492 .
– Whit,R.(2002):"Building the ecological city , woodhead publishing ,CRC Press.
– Westaway,M.S.(2006):A longtitudinal invesyigation of satisfaction with personal and
environmental quality of life in an informal south African housing settlement,Doornkop Soweto,journal of Habitat International,30,175-
– Www.curture.aruna.ir
-Yagi,K .A .(1987);"A Japanese touch for your home ,Codansha International Co .
1 -Van hych
2 -pettie
3 – United Nation Center for Human Settlement(UNDP)
2-.United Nation Development Plan
3- globle Shelter Strategy
4- enabling strategy
4 -Spencer
5 – Content validity
6-Sampling
7 – stratified random sampling
—————
————————————————————
—————
————————————————————