تارا فایل

مبانی نظری مفهوم محله پایداری، توسعه، توسعه پایدار و محله پایدار مدیریت شهری


مبانی نظری مفهوم محله, پایداری، توسعه، توسعه پایدار و محله پایدار, مدیریت شهری
فصل دوم: ادبیات و مبانی نظری پژوهش
2-1. مقدمه 22
2-2. مفهوم محله، تعریف و مبانی 23
2-2-1. تعریف محله 23
2-2-2. سیر تاریخی نظریه محله 26
2-2-3. مفهوم محله در شهرهای ایران 27
2-2-4. کارکرد محلههای شهری 29
2-3. مبانی و مفاهیم پایداری، توسعه، توسعه پایدار و محله پایدار 31
2-3-1. پایداری 31
2-3-2. توسعه 31
2-3-3. توسعه پایدار 32
2-3-4. بنیادهای شهر پایدار 33
2-3-5. مفاهیم و دیدگاههای اساسی در توسعه محلهای 34
2-3-6. پیدایش دیدگاه توسعه محلهای پایدار 38
2-3-7. نمونههایی از رویکردهای مرتبط با محله پایدار 39
2-3-7-1. رویکرد طراحی محله سنتی 39
2-3-7-2. رویکرد توسعه محلی مبتنی بر حمل و نقل عمومی 40
2-3-7-3. رویکرد محلات سرزنده 40
2-3-7-4. رویکرد محدوده امن 41
2-3-7-5. رویکرد رشد هوشمند 41
2-3-8. توسعه محلّهای پایدار 42
2-3-9. ابعاد پایداری محله 43
2-3-9-1. پایداری زیست- محیطی (اکولوژیکی) 43
2-3-9-2. پایداری اقتصادی 43
2-3-9-3. پایداری اجتماعی 44
2-3-10. معیارهای پایداری محله 44
2-3-11. اهداف و راهبردهای ایجاد محلات پایدار 47
2-4. مدیریت شهری، مبانی و تعاریف 49
2-4-1. مفهوم مدیریت شهری 49
2-4-2. مدیریت شهری در ایران 51
2-4-3. وظایف شهرداری در زمینه توسعه پایدار محلهای 53
2-5. جمعبندی 55

1-1. مقدمه
در دوران کنونی نظام شهری از خود بیگانه شده ما که هرآنچه داشت را به سویی افکنده و همواره نگاهش را به دستاوردهای فکری و فناوری غرب دوخته، از مفاهیم و مصداقهای عینی به کار بسته در محلات سنتی خود که در طی سالیان طولانی جوابگوی نیاز ساکنان آن بود چشمپوشی کرد و در پی تعاریف و تعابیر جدیدی از محله، نگاهش را به ایدههای وارداتی غرب دوخت. لذا ساختار محله سنتی، نظام منسجم و یکپارچه خود را از دست داد، معیارهای مطلوبیت خود را از شهر غربی گرفت و در این مسابقه نابرابر اخذ ایدهها، ارزشهای حاکم بر ساختارش نادیده گرفته شد (سعدهزرآبادی و خزاعی، 1386: 43). شهر سنتی که امروزه از آن با عنوان تاریخی یاد میگردد، با بازهها ارزشمند کالبدی و اجتماعیاش، آیینه تمام نمایی از پایداری محلهای بوده است. دکتر بحرینی معتقد است: "توجه به محدودیتها اکولوژی محل نظیر آب، توسعه متناسب و سازگار با طبیعت، صرفهجویی در منابع، استفاده از مواد و مصالح بومی، ابداع روشهای موثر و مناسب جهت ادامه حیات، نظیر قنات و بادگیر و استفاده هنرمندانه از آب و گیاه جهت تلطیف هوا و ایجاد مناظر مطبوع، ایجاد باغها و باغچهها در حیاطها و فضاهای عمومی شهرها همه نمونههایی از عوامل موثر بر این پایداری بودهاند" (بحرینی، 1378: 279).
افزایش نابسامانیهای زیست محیطی و تنزل کیفیت زندگی انسان در تمامی وجوه، متفکران و نظریهپردازان را بر آن داشت که در جست و جوی راهکارهایی برای حل این مسائل باشند. ماحصل تلاش آنان دیدگاههای ارائه شده در زمینه "توسعه پایدار" بود که در دهههای اخیر به تدریج تبدیل به الگوی نوین در دیدگاههای علمی و سیاستهای عملی غالب در جهان گردید و از آن زمان تعابیر و تعاریف متعددی از توسعه پایدار ارائه گردید که دال بر جامعیت موضوع و نگاه همه جانبه توسعه پایدار به مسائل دارد (سعده زرآبادی و خزاعی، 1386: 44). اندیشه محله پایدار نیز در دل توسعه پایدار و مباحث مربوط به آن شکل میگیرد. به طور کلی یک محله پایدار با در نظر گرفتن توان زیست- محیطی، به نیازهای اجتماعی و اقتصادی ساکنانش پاسخ میگوید. توسعه پایدار در مقیاس محله به معنای ارتقاء کیفیت زندگی در آن، شامل همه ویژگیها و اجزای زیست- محیطی، فرهنگی، سیاسی، اداری، اجتماعی و اقتصادی بدون ایجاد مانعی برای نسل آینده میباشد (هودسنی، 1384: 20).
همان گونه که میدانیم پایاننامه حاضر همانند هر پژوهش علمی دیگری، بر پایه چند مفهوم اصلی و محوری شکل گرفته و بر مبنای این مفاهیم سازماندهی و تنظیم گردیده است؛ بنابراین در ادامه به منظور تدقیق و تعریف فضای مفهومی مذکور، در قالب فصل دوم به تعریف و تشریح مفاهیم "محله، پایداری، پایداری محلهای، مدیریت شهری و نقش آن در پایداری محلهای و سایر مفاهیم مرتبط" مبادرت گردیده است.
1-2. مفهوم محله، تعریف و مبانی
1-2-1. تعریف محله
تعریف واژه محله هنوز به درستی تبیین نگردیده است و اختلاف نظرهای بسیاری در میان صاحبنظران پیرامون این واژه وجود دارد، به طوری که مفهوم ثابت و ایستایی در مباحث شهرشناسی جغرافیایی و سایر علوم از جمله برنامهریزی شهری، علوم اجتماعی و علوم سیاسی در قرن گذشته نداشته است (ویلیامز1، 1985: 30). در همین زمینه میتوان چهار کلمه واحد همسایگی2، بخش3، کوآرتر4 و جامعه محلی5 را معادل آن به کار برد. (جدول ‏2-1) به تشریح واژگان فوق میپردازد. از سوی دیگر در محتوا نیز نقشهای متفاوتی بر آن مترتب است که شناخت دقیق آن برای شهروندان و به خصوص مدیران شهری امری لازم است.
محلههای شهری به عنوان کوچکترین واحد سازمان فضایی شهر، در پایداری شهری نقشی اساسی ایفا میکنند، به گونهای که شکلگیری هویت محلهای، اقتصاد محلی، ایمنی، توسعه فضایی و کالبدی و تحکیم روابط اجتماعی، باپایداری محلههای شهری ارتباط مییابد (توکلینیا و استادیسیسی، 1388: 29). در تعبیر جغرافیایی، مفهوم محله ضمن دارا بودن مکان معین، به اجتماعی اطلاق میشود که در چنین فضایی سکونت دارند و از برخوردهای فراوان"نخستین" یا "رویارویی" با یکدیگر بهرهمند میشوند. ماهیت محله از دیدگاه جغرافیدان شهری و اجتماعی فرصتی برای مردم فراهم می آورد تا با یکدیگر دیدار کنند، در گذران زندگی روزمره شرکت جویند و در تلاش به منظور غلبه بر مشکلاتشان به همکاری بپردازند (عبدالهی و همکاران، 1388: 89). از منظر برنامهریزی شهری، محله را میتوان به صورت بخش قابل شناسایی از محدودهای شهری و یا محدودهای ترکیب شده از کاربریهای تامینکننده نیازهای ساکنان در ساختار شهر تعریف کرد (کوآن6، 2000: 256). در سلسله مراتب تقسیمات شهری، محله یکی از بخشهای کوچک شهر به شمار میآید و از خانههای مجاور هم در یک فضای جغرافیایی خاص تشکیل میشود (شکویی، 1369: 48). همچنین محله را میتوان به عنوان بخشی از شهر تعریف کرد که دارای لبههای کارکردی یا فضایی هویتمند و ترکیبی از عملکردهای کوچک مقیاس باشد که معمولاً بزگتر از یک واحد همسایگی است (گافرون و فرانزسکالا7، 2005: 2 به نقل از کاظمیان و همکاران، 1390: 11). در ایران محله کالبد سکونت 700-1250 خانوار با دامنه نوسان شعاع دسترسی پیاده (4-5 دقیقه) تعریف میشود (حبیبی و مسائلی، 1378: 13).
محلات تاریخی به لحاظ کارکردی قابلیتهای متنوعی را عرضه کرده و ضمن رفع نیازهای ابتدایی ساکنان، امنیت اجتماعی، آسایش اکولوژیکی و در نهایت ارتقاء کیفی محیط را به همراه داشتهاند (مضطرزاده و حجتی، 1392: 72). در بافت سنتی شهرهای ایران، محله به عنوان سلول اصلی شهر و سکونتگاه قوم، نژاد، مذهب یا فرقهای خاص است (پاکزاد، 1386: 4). اصول و عناصر تشکیل دهنده محله در نظام سنتی، تحت تاثیر شرایط اقتصادی و اجتماعی و مبتنی بر شرایط توسعه درونزا بود که نقش غالب را فرهنگ سنتی ایفا میکرد. این شرایط تا اواخر دوره قاجاریه کمتر دستخوش تغییرات بنیادی گردید. اما بررسی تحولات ساختاری و کارکردی شهر در دوران معاصر نشان میدهد که متاثر از شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حاکم بر کشور، ماهیت شهرها و محلات دچار دگرگونیهای اساسی شد (حبیبی، 1383: 157).
جدول ‏2-1: واژگان معادل محله و ویژگیهای آن
واژه
ویژگی
واحد همسایگی
بخش قابل شناسایی یک محدوده شهری؛ منطقهای با کاربری مختلط.
موقعیتی متنوع، پویا، اجتماعی و اقتصادی قابل شناسایی برای ساکنان آن.
منطقهای دارای تعادلی از فعالیتهای انسانی در اطراف یک مرکز مشخص.
محلی برای ارتباطات اجتماعی دوستانه.
برای تامین خدمات خود به شهرداری وابسته است.
دارای عناصر مرکزی پارک و بوستان کودک و کاربریهای رفع نیاز روزانه.
شکگیری آن بر مبنای یک مدرسه ابتدایی.
جمعیت مبنای آن 5000 نفر و مساحت تقریبی 64 هکتار.
بخش
ناحیهای تحت تسلط یک فعالیت خاص.
فعالیت اولیه آن تحت حمایت کاربریها در سطح محله است.
جمعیت آن بین 25000 تا 35000 نفر است.
به صورت ایدآل چهار یا پنج بخش یک شهر کوچک را شکل میدهند.
کوآرتر
منطقهای مشخص از یک شهر.
از طریق تشخیص دادن آنها در شهر میتوان به تقویت تفاوتهای محلی پرداخت.
تمامی امور زندگی شهری شامل مسکن، کار، تفریح و… را در خود جای میدهد.
جمعیت آن 1500 نفر با مساحت تقریبی 35 هکتار است.
جامعه محلی
گروهی از مردم با منافع و رابطهای مشترک، بالاتر از خانواده و پایینتر از اولین طرح اجرایی شهرداری.
افرادی که باهم در یک محدوده تعریف شده کار و زندگی میکنند.
شبکهای از روابط تعریف شده با سطح چشمگیری از توجه و تعهد مشترک.
محل سکونت پایدار انسانی به صورت کامل و فشرده.
ماخذ: (مضطرزاده و حجتی، 1392: 72)
با توجه به آنچه در رابطه با محله ذکر شد میتوان چنین نتیجه گرفت در هر فضایی که بتوان آن را محله نامید، دو چیز باید وجود داشته باشد:
* فضا و مکانهایی که بخشی از آن مسکونی بوده و ساکنان در آن اقامت دارند و در کنار آنان فضاهای خدماتی شامل آموزشی، فرهنگی، تجاری و… وجود دارد.
* فضایی اجتماعی که در درون خود روابط، مرزها و شبکههای اجتماعی را جای داده و برقراری تعاملات اجتماعی، مشارکت مدنی، برخوردهای چهره به چهره و… را ممکن میسازد.
1-2-2. سیر تاریخی نظریه محله
توسعه مفهوم محله با کاربریهای غیر سکونتی، دیدگاه مختص قرن حاضر است. مساله مهم برای شهرسازان علاوه بر عملکرد، بحث ساختار اجتماعی محله است که تحت لوای مسئلهای به نام هویت مطرح است و تحت عنوان محتوا قرار میگیرد. در این میان هم محتوا و هم عملکرد در نظریه محله در قرن حاضر مورد مناقشه قرار گرفته است (آلهاشم، 1388: 227). سیر تاریخی نظریه محله را براساس چهار مرحله (شکل ‏2-1) میتوان تفکیک نمود:

شکل ‏2-1: سیر تاریخی نظریه محله (ماخذ: یافتههای پژوهش)
بنابراین، در جمعبندی مبانی نظری اندیشه محلهای، میتوان گفت که محله واحدی فیزیکی با هویت مشخص اجتماعی است که طبقات مختلف اجتماعی را در خود جای داده و با الگوهای مشترک زندگی، گرههای اجتماعی را تحت پوشش قرار میدهد. در این چارچوب مفهوم محله از زاویه دیدگاه سنتی و مدرن مورد بررسی قرار گرفته است. دیدگاه سنتی، محله را واحدی خودکفا، فضای کنش متقابل غیر رسمی، عاطفی و سرزنده و منبع هویتی افراد تلقی میکند و بر نقش منحصر به فرد محله در حفظ انسجام اجتماعی تاکید دارد. در مقابل، رویکرد نوین محله را از زاویه تاکید بر توسعه پایدار جامعه درنظر میگیرد؛ بنابراین نیازمند تعریف جدیدی از ارزشهای اجتماعی و نیازهای شهروندی است.
1-2-3. مفهوم محله در شهرهای ایران
محله به مثابه سلول اصلی شهر سنتی در ایران، سکونتگاه قوم، نژاد، مذهب یا فرقههای خاص است. جامعه شهری رنگ گرفته از نظام عشیرهای، در روند شکلگیری خود مجموعههایی را ایجاد کرد که به محله معروف شدند. از ابتدای بنای شهرهای اسلامی و حتی قبل از اسلام، هر قوم و قبیلهای تحت شرایط خانوادگی، منافع مشترک و شبکههای خویشاوندی، محلهای جداگانه در شهر بنا میکرد. نیاز همبستگی داخلی از یک سوء و تجدید گروه اجتماعی خودی در مقابل دیگران از سوی دیگر، لزوم خودکفایی نسبی را در زمینه خدمات و تاسیسات لازم را توجیه میکرد. همبستگی اجتماعی- فرهنگی سبب ایجاد عامل روانی تعلق به محله و پیروی افراد از آداب و رسوم واحد و همچنین احساس تمایز نسبت به ساکنان دیگر محلهها بود. ساکنان محله نسبت به یکدیگر و در محله، دارای وظایف و حقوق خاصی بودند و خود را جزئی از جمع دانسته و بقا و آسایش خود را در کارایی مجموعه میدیدند. روابط اجتماعی حاکم به صورت بسیار ظریفی در شکلگیری و استخوانبندی محله موثر بود و شبکه ارتباطی و مرکز محله و دیگر عناصر کالبدی مانند آبانبار، مسجد حسینیه، سقاخانه و حمام تعریف میکرد. تحت تاثیر چنین شرایط اقتصادی و اجبار به خودکفا بودن نسبی، در هر محله تاسیسات اقتصادی ویژهای برپا میشد و مرکزی در خود داشت که همه مایحتاج روزانه خود و کوتاه مدت محله را فراهم میساخت. بافت کالبدی محله به عنوان تبلور فضایی شرایط اجتماعی- اقتصادی در راس انسجام و همگنی خاصی بود. به عبارت دیگر، عوامل مذکور باعث به وجود آمدن عناصر کالبدی محله میشد و مجموعهای از عناصر مذکور در مراکز مسکونی، محیطی را پدید میآورد که نمایانگر روابط متقابل ساکنان در ارتباط روزمره آنان میشد (پاکزاد، 1361: 18).
اما محلهها با تحولات مختلفی مواجه شدهاند که از دو منظر قابل بررسی است، یکی توجه به محله در قالب تحولات اقتصادی و اجتماعی و نظام سیاسی حاکم بر کشور که به وسیله دولتمردان و مدیران ملی صورت گرفته و همواره در ادوار مختلف تاریخی اعم از اسلامی، قاجار، پهلوی و پس از انقلاب اسلامی این تصمیمات توانسته است تاثیرات خود را به جای نهد. دیگری تاثیرپذیری محله ایرانی از تحولات نظام جهانی و تغییرات اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی که الزامات هر یک نیز تاثیرات ویژهای داشته است. از این منظر در زمان حاضر تعریف از محله تغییراتی بنیادی کرده است و بیشتر ضوابط رسمی و قراردادی مبنای تعریف محله است. در تعریف و تبیین مفهوم محله در شهرهای ایران این واژه را میتوان از دو منظر تاریخی و قانونی مورد بررسی قرار داد. در برداشت تاریخی خصوصیات غالب شهرهای اسلامی در ساختار کالبدی و اجتماعی شهرها به واسطه تاثیرپذیری از هویت ایرانی اسلامی نمود بارزی داشته است، به گونهای که محله به عنوان یکی از اجزاء و عناصر شهر ایرانی اسلامی و تشکیل دهنده ساختار و استخوانبندی شهر تلقی میشود و محدوده آن نیز به واسطه وابستگی قومی، نژادی و مذهبی، حرفهای و طبقاتی تعریف شدنی است. این برداشت در گذر زمان دچار تغییر و تحولاتی شد، به گونهای که در نظام شهرنشینی و شهرسازی کشور محلههای سنتی کمتر به مصداق گذشته با کارکردهای قابل انتظار آن وجود دارد. در برداشت حقوقی و قانونی، بررسی قوانین فعلی نشان میدهد مهمترین قانونی که محله در آن تعریف شده است، قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری سال 1362 است؛ "طبق تبصره 2 ماده 4 این قانون محله مجموعه ساختمانهای مسکونی و خدماتی است که از لحاظ بافت اجتماعی، ساکنان خود را اهل آن میدانند و دارای محدوده معین است. حدود محلههای شهری تابع تقسیمات شهری است (عبدالهی، 1386: 17). در شهرسازی نیز توجه به مفهوم محله در قانون تغیر نام وزارت آبادانی و مسکن مورد تایید قرار گرفت. از آنجا که طرحهای مصوب شهری به عنوان اسناد توسعه شهرها قلمداد میشود و ملاک عمل دستگاههای اجرایی و به ویژه مدیریت شهری برای اداره امور شهرهاست، ضرورت دارد تا در قالب مشخص و تعریف معین ردپای محله و محلهبندی در این طرحها پیشبینی شود، در حالی که این مفهوم هویت و جایگاه خاصی در این طرحها نداشته است (خاکساری، 1385: 2).
نتایج حاصل از تعاریف ارائه شده در (شکل ‏2-2) نمایش داده شده است.

شکل ‏2-2: جمعبندی حاصل از تعاریف در خصوص محله (ماخذ: یافتههای پژوهش)
1-2-4. کارکرد محلههای شهری
محلّهها از گذشتههای دور نقش مهمی در ایجاد ارتباط و پیوند بین ساکنان خود داشتهاند. نقش و کارکرد محلّه در حیات اجتماعی جوامع باستانی چنان بود که کمابیش هیچ خانواده و یا فردی نمیتوانست بدون آنکه خود را متعلق به آن بداند از یک زندگی متعادل برخوردار شود. همانگونه که کمابیش همه افراد جامعه (چه درگذشته و چه در حال) خود را وابسته و متعلق به یک خانواده معین میدانند. البته امروزه در شهر و سکونتگاههای وابسته به جوامع پیشرفته از اهمیت محلّه نسبت به گذشته کاسته شده است، زیرا روابط و پیوندها بر اصول متفاوتی از گذشته استوار گشتهاند (معصوی، 1390: 56). از جمله کارکردهای محلّه تولید شکل زندگی مشترک بر حسب قواعد و آداب محلی بوده است. از آنجا که تعلق مکانی به تدریج تعلقات اجتماعی و فرهنگی را در بین ساکنان محلّه گسترش میداده این موضوع سبب شکلگیری هویت جمعی در بین اهالی محله میشده است.
امروزه دسترسی به وسایل نقلیه و امکان سفرهای سریع سبب شده که مردم خود را در انتخاب مکانهای خرید، تفریح، کار، آموزش و… آزاد ببینند، حتی اگر برای رسیدن به آنها مسیرهای طولانی را طی کنند. این امر سبب میشود که خصوصاً در شهرهای بزرگ وقت زیادی تلف شود و مشکلات گوناگونی چون ترافیک، تاخیر زمانی و غیره پیش آید. لذا بهتر است با پیشبینی این گونه مراکز در سطح محلّهها (در حد امکان و توجه به نیازهای مرتبط روزانه و هفتگی) و ایجاد جاذبه، اهالی را به استفاده از امکانات محلی تشویق کرد. توسعه ارتباطات و نفوذ وسایل جمعی به داخل منازل، صرف وقت زیاد در رفت و آمد بین محل کار و سکونت، عدم وجود پیوندهای قومی و… بین اهالی، دسترسی به امکاناتی چون پست، تلفن، آتشنشانی، اورژانس و… دیگر جایی برای احساس نیاز به برقراری ارتباط با همسایگان باقی نمیگذارد.
با بررسی متون و بافتهای شهری گذشته که هنوز دچار دگرگونی عمدهای نشدهاند میتوان کارکردهای زیر را برای محلات برشمرد:

شکل ‏2-3: کارکردهای محله (ماخذ: یافتههای پژوهش)
1-3. مبانی و مفاهیم پایداری، توسعه، توسعه پایدار و محله پایدار
1-3-1. پایداری
گرچه صحبت از پایداری به سالهای قبل از دهه 1980 بر میگردد، لیکن تحت عناوین مختلف گاهی با مضامین منفی (مانند اثر مالتوس و کتاب محدودیتهای رشد) و گاهی با یک تصویر مثبت (انجمن علمی جامعه محافظان کانادا) از آن یاد میشود.
پایداری ثمره فعالیتهایی است که از راه ارزیابی تواناییهایی که منجر به پایداری سیستم میشود، حاصل گردیده (جکسون8 و همکاران، 2010: 1) و به توانایی جامعه، اکوسیستم و … برای تداوم کارکرد در آینده نامحدود، بدون تحلیل رفتن منابعی که سیستم به آن وابسته است، اطلاق میشود (بزّی، 1391: 233). مفهوم پایداری در عصر حاضر آن چنان اهمیتی پیدا کرده که هر بحث جدیدی درباره محیط زیست و توسعه بدون توجه به این مفهوم، بحثی ناتمام تلقی میشود. اما نکته حائز اهمیت این است که مفهوم پایداری بسته به شرایط زمان، مکان و جوامع مختلف تفاوت میکند و به همین جهت امکان تسری و تعمیم یک برداشت خاص از مفهوم پایداری وجود ندارد. در برخی از منابع واژه پایدار بودن به "حفظ کردن، ادامه دادن حیات و موجودیت، متوقف نشدن و قطع امید نکردن و امتداد یافتن و… " معنا شده است. بنابراین برای جامعه انسانی کاربردی نخواهد داشت؛ چرا که جامعه انسانی یک نظام سازگار پیچیدهای است که درون نظام پیچیده دیگری جای گرفته و حمایت و پشتیبانی بدان وابسته است. با این نگرش هدف پایداری به گونهای دقیقتر به هدفی از توسعه پایدار معنی و تفسیر میشود (بدری و رکنالدین افتخاری، 1382: 13-10). در هر صورت اگر مفهوم اصلی پایداری عبارت از پایدار کردن کیفیت زندگی مردم باشد، اهداف اجتماعی و اقتصادی با سهولت بیشتری قابل شناسایی خواهد بود.
1-3-2. توسعه9
توسعه به معنی کوشش آگاهانه نهادی شده و مبتنی بر برنامهریزی برای ترقی اجتماعی و اقتصادی جوامع، مختص قرن بیستم میباشد که ابتدا از سال 1917 در شوروی سابق آغاز گردید (زیاری و همکاران، 1388: 418). شاید به صورت دقیق در محافل عمومی توسعه را همزمان با انقلاب صنعتی در انگلستان و بعد از آن میدانند که تحولات عظیمی را در دنیای بشریت به همراه داشت و به سرعت مناسبات انسان با محیط اطراف خود را برای رسیدن به حد اعلای رفاه و برتری تغییر داد (امانپور و علیزاده، 1392: 86). اما مسیر توسعه را فرآیند تغییر در حرکت اجتماعات انسانی به جلو، به وسیله علوم مختلف و همچنین فرهنگ و ارتباطات و مدیریت میدانند (بزّی، 1391: 341).
1-3-3. توسعه پایدار
قابل قبولترین تعریف توسعه پایدار از نظر بینالمللی توسعهای است که نیازهای نسل حاضر را بدون به مخاطره انداختن توانایی نسلهای آینده برای تامین نیازهای خودشان برآورده سازد (بارتون، 2000: 303). توسعه پایدار شهری در دهههای اخیر در دستور کار بسیاری از جنبشهای شهرسازی نظیر دستور کار 21 سازمان ملل (کنفرانس ریو درباره توسعه پایدار10) گزارش توسعه انسانی سال 2003 سازمان ملل11 و منشور شهرگرایی نوین12 در جوامع صنعتی و در حال توسعه قرار گرفته است (حسینی و همکاران، 1386: 174). از دهه 1990 به بعد، مفهوم توسعه پایدار و جوامع پایدار جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است. توسعه پایدار به طور وسیع بعد از کمسیون برانتلند13 تحت عنوان آینده مشترک ما14 (سال 1878) و اجلاس ریو15 (سال 1992) مطرح شد. توسعه پایدار شامل مطالعات اقتصاد محیطی، زیست محیطی، اجتماعی و کالبدی (روی و پال16، 2009: 192) و تغییراتی که به صورت بلند مدت جهت حداکثر سازی رفاه انسان فعلی بدون آسیب به تواناییهای نسلهای آینده برای برآورد نیازهای آنها میباشد (بامگرتنر و کورهونن17 ، 2010: 72). به طور کلی دکتر عزیزی تعاریفی که از توسعه پایدار تاکنون مطرح شده است را در قالب (شکل ‏2-4) تشریح نموده است:

شکل ‏2-4: مجموعهای از تعاریف مطرح شده در زمینه توسعه پایدار (عزیزی، 1385: 39)
1-3-4. بنیادهای شهر پایدار18
تاکید بر پایداری شهری دارای اهمیت فراوانی است، زیرا مشکلات زیست- محیطی و ناهنجاریهای اجتماعی و اقتصادی در شهرها در پهنه وسیعتری گسترده شده است (کلارک19، 2002: 200)، از این رو توجه به بنیادهای پایداری شهر بر مبنای اصول پایداری به شرح زیر ضروری مینماید (صرافی، 1380: 26-13).
1. اقتصاد شهری پایدار: دستیابی شهروندان به فرصتهای اشتغال، کسب وکار کافی و خلق فرصتهای همگام با افزایش تقاضا به منظور حفظ تعادل اقتصادی.
2. جامعه شهری پایدار: بقای نسلی با تاکید بر ابعاد بومشناختی، اقتصادی و اجتماعی به منظور تقویت نهادهای مدنی و پذیرش مسئولیتهای اجتماعی.
3. سکونتگاه شهری پایدار: تضمین دستیابی شهروندان به سرپناهی امن و سالم، از منظر دسترسی به فضای مناسب که از استحکام بنا، تاسیسات بهداشتی، روشنایی و حرارت کافی بهره گیرد و در حد استطاعت ساکنان نیز باشد.
4. محیط زیست شهری پایدار: کاهش مصرف منابع و انرژی، کنترل آلودگی هوا و کاهش حجم ضایعات و بازیافت آن براساس فناوریهای جدید.
5. دسترسی شهری پایدار: جابجایی و تحرک مردم، کالا، سرمایه و اطلاعات براساس شیوههای دسترسی و جابجایی سازگار با محیط زیست، امن، کارا و با رعایت توان اقتصادی شهروندان.
6. زندگی شهری پایدار: تلفیق ابعاد اقتصادی اجتماعی، سکونتگاهی، حمل ونقل و زیست محیطی، به منظور ایجاد پیوند و همبستگی میان انسان و محیط طبیعی در جهت دستیابی به شهر پایدار.
7. مردم سالاری شهری پایدار: ایجاد ساختار نهادی برای حکمروایی خوب شهری20 برآمده از اراده سیاسی شهروندان و برمبنای فعالیت و اقدامات گروههای سیاسی و اجتماعی در راستای پایداری، سیاستگذاری، هدایت و نظارت عملکردی.
1-3-5. مفاهیم و دیدگاههای اساسی در توسعه محلهای
توسعهی اجتماعات محلهای یکی از گرایشهای نظری موثر بر رویکرد توسعه پایدار شهری است و با توجه عمیق به مفاهیم و ادبیات توسعه پایدار، حلقهای از فرآیند مدیریت و ادارهی امور شهری تلقی میشود. این مفهوم به دلیل خصیصه بارز خود که در نظر گرفتن وجوه ارزشی حاکم بر سازوکار توسعه شهری است؛ تلاشی موثر برای هدایت امر توسعه با محوریت انسان و محیط زیست به کار میبندد. منابع مربوط به این نگرش به دههی 90 میلادی باز میگردد. چارچوب پایه نظری این رویکرد، تاکید موثر و فزاینده بر اثرات متقابل گروههای اجتماعی ساکن شهر در تمامی ابعاد است که چون پایهای جهت تقویت هویت زیستی اجتماعی شهری و بهبود کیفیت زندگی از یک سو و کارآمدی سازوکارهای مدیریت و ادارهی امور شهری از سوی دیگر بر پایه تقویت الگوهای مشارکت مردم خواهد بود. در این معنا تحقق توسعه اجتماعات محلی را در چارچوب توسعه محلهای پایدار میتوان در گرو نظام و الگوی مدیریت و هدایت شهری قلمداد کرد (رفیعیان و تقوایی،1383: 113). رویکردی که نیازهای شهروندان را در مقیاس کوچک و محسوس بررسی میکند، محلات را بهترین مقیاس برای اعمال مفاهیم جدید میداند (خاکپور و همکاران، 1388: 64). از دیدگاهی دیگر توسعه محلهای میتواند به عنوان فرآیندی از کنشهای متقابل مداوم و نیز به عنوان طرح یا برنامهای که منجر به تغییرات یا تحت تاثیر قرار دادن اجتماع از برخی جهات میشود، تلقی گردد (سیمپسون21، 2005: 34). برخی از دیدگاهها توسعه محلهای را فرآیندی میدانند که ابزار و سرمایههای گوناگون مانند سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی و فکری، سرمایه اجتماعی، سرمایه مالی و… را که باعث بهبود کیفیت ساکنان محله میگردد، فراهم میآورد (رونالد22، 2000: 81).
توسعه محلهای عبارت است از فرآیندی مبتنی بر مشارکت داوطلبانه و خودیارانه در میان ساکنان یک محله در جهت بهبود شرایط فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی (چاویز و فلورین23، 1990: 18). بنابراین چهار بعد اصلی در توسعه محلهای قابل شناسایی است که عبارتند از:

شکل ‏2-5: ابعاد اصلی توسعه محلی (ماخذ: یافتههای پژوهش)
از دیدگاه ارزشهای سیاسی، به طور کلی دو نظریه و روش برنامهریزی میتوان تشخیص داد. در نوع اول، تشخیص اهداف و روشهای توسعه شهری در صلاحیت دانش فنی و اقتدار تصمیمگیران است و دخالت مردم در آن جایگاهی ندارد. بر این اساس، برنامهریزی و مدیریت تغییر در محیط شهری به شیوهای اقتدارگرا و از بالا به پایین صورت میگیرد. در نوع دیگر برنامهریزی که ماهیتی مردمسالار و مشارکتی دارد، توجه به نیازها و خواستههای متنوع مردم، مشارکت مردم در تصمیمگیری، تنوع و تکثر فرهنگی، احترام به طبیعت و محیط زیست، اصول بنیادین برنامهریزی را تشکیل میدهد. بر پایه این اصول، قرائتهای جدیدی از نظریههای برنامهریزی رواج یافته است که از جمله میتوان به نظریه برنامهریزی ارتباطی24 و نظریه برنامهریزی غیر اقلیدسی25 جان فریدمن اشاره کرد.
نظریه برنامهریزی غیر اقلیدسی بر درک تازهای از زمان و فضا استوار است. زمان برنامهریزی در شیوه غیر اقلیدسی، زمان واقعی حوادث روزانه و زمان حال است. زیرا در زمان حال، برنامهریزان درگیر عمل میشوند و مسئولیت بیشتری مییابند. فضای غیر اقلیدسی در برنامهریزی، فضای کوچک محلی و منطقهای است تا فضای وسیع ملی و فراملی. تاکید بر فضای محدود محلی و منطقهای در برنامهریزی غیر اقلیدسی دلایل گوناگون دارد. نخست توجه به تغییرات و تفاوتهای محلی و منطقهای است. دلیل دوم، ضرورت حضور جامعه شهری سازمان یافته در تصمیمسازی عمومی است. محلهها و واحدهای همسایگی، مقیاسی از فضای برنامهریزی است که مشارکت معنادار شهروندان در آن میتواند تحقق یابد. سرانجام این که محله و واحد همسایگی، فضای زندگی روزمره و کسب و کار مردم است و مردم در این فضاها میتوانند تاثیر ملموس و مستقیم بر جریان امور بگذارند (برک پور،1383 :57-56).
از منظر دیگر میتوان توسعه اجتماع محلی را هم از نظر مبانی و هم از نظر روشها و سیاستها و اقدامات تقسیم نمود. در طبقهبندی عمومی دیدگاههای قدیم و جدید میتوان آنها را در چهار گروه اصلی جای داد. در یک نگرش توسعهی اجتماع محلی نوعی ایدئولوژی شبیه به یک جنبش اجتماعی است. در نگرشی دیگر برخی صاحبنظران تلاش کردند توسعه اجتماعات محلی را همچون شاخهای از یک علم مطرح کنند که در آن دیدگاه ها و نظرهای متعددی در مورد مسایل و مشکلات این اجتماعات و ریشه آنها خصوصیات و جوهره اجتماعات و نحوه تکامل و تحول آنها مطرح نگردیده است. دیدگاه سوم توسعه اجتماعی محلی را همانند نوعی شیوه مداخله در اجتماعات قلمداد میکند. این دیدگاه در حقیقت آن را روشی برای مداخله سازماندهی شده در اجتماع محلی میداند. این دیدگاه نیز دارای روشها و نظریههای متفاوتی است. در حالی که برخی از این دیدگاهها دارای ریشههای اقتصادی هستند، برخی بر دیدگاههای اکولوژیک پایهریزی شدهاند. بالاخره گروهی دیگر توسعه اجتماع محلی را صرفاً نوعی فرآیند برنامهریزی در ردیف دیگر طرحها تلقی میکنند. بر پایه این دیدگاه بر چارچوبهای اجتماعی موجود تاکید میشود (عسگری،1383: 71-70).
همچنین توسعه اجتماع محلی را میتوان بر اساس هدفی که دنبال میکند به دو دسته تقسیمبندی نمود که عبارتند از :
اهداف محتوایی26 که به معنای بهبود وضعیت اجتماع محلی از طریق افزایش فعالیتهای اقتصادی و اشتغال و ایجاد زیر ساختهای اجتماعی محلی میباشد.
اهداف فرآیندی27 که به معنای افزایش توان و ظرفیت اجتماع محلی برای انجام کارهاست. این اهداف ممکن است به منظور افزایش ظرفیتها برای دستیابی به اهداف محتوایی باشد.
1-3-6. پیدایش دیدگاه توسعه محلّهای پایدار
به دنبال افزایش مشکلات در سطح جهان، متفکران و نظریهپردازان در طول سالها به دنبال یافتن راهکارهایی برای حل مشکلات بودهاند. یکی از نظریات و دیدگاهها "توسعه پایدار" است که طی دو دهه اخیر به تدریج تبدیل به الگوی نوینی در برابر دیدگاههای علمی و سیاستهای عملی مسلط در دنیا شده و در واکنشی در برابر فرآیند باز توسعه در یک مقطع زمانی برای تمامی ساکنان زمین و چه در طول زمان، حتی برای اقلیّت توسعه یافته کنونی قابل استمرار و پایدار نیست (صرافی، 1381: 4). به طور کلی همان طور که هیچ شهری نمیتواند بدون اتکاء به منابع و ظرفیت محیطی اطرافش پایدار بماند، بدون توجه به اجزاء درونی خود یعنی سلولهای شهری نیز این پایداری تحقق نمییاید. با مطرح شدن این نظریه در مقیاس جهانی، مشکلات اجرایی در نیل به این نوع توسعه در جوامع مختلف پدیدار گشت که مشکل اصلی آن عدم توجه به ویژگیهای محلّی و بومی هر محدوده بوده است. به موازات این دیدگاه و حتی قبل از آن دیدگاهی که توجه به محلات شهری را به عنوان سلولهای حیات شهری مطرح میکردند، توسعه یافت (موسوی، 1382: 12). این دیدگاه حل مشکلات شهری را استفاده از نیروهای توانمند درونزا در محلات شهری یعنی گروهها و اجتماعات محلّی به عنوان سرمایههای اجتماعی که از جایگاه و کارکرد ویژهای از لحاظ حفظ و توسعه تنظیمات اجتماعی در کلانشهر برخوردارهستند، میدانست. این دو نظریه درکنار یکدیگر (توسعه پایدار- مکتب محیط گرایان فرهنگی) منجر به تبیین دیدگاهی با عنوان توسعه محلّهای پایدار گردید. این دیدگاه مبین این اصل است که محلات شهری دارای درونمایه عظیم اجتماعی و فرهنگی میباشند که تنها بازآفرینی فرهنگ شهروندی و توجه به محلات به عنوان بستر زندگی اجتماعی ساکنان، به توسعه پایدار محلّی میانجامد (معصومی، 1390: 62).
1-3-7. نمونههایی از رویکردهای مرتبط با محلّه پایدار
همواره بین شکلگیری محلّه و شکلدهی آن تفاوتهای بسیاری است. شکلگیری محله به صورت ارگانیک و عموماً ناآگاهانه و تدریجی است اما شکلدهی آن زمانی صورت میگیرد که محله از طریق طرح و برنامه از پیش اندیشیده شده شکل گیرد (رفیعیان و همکاران، 1389: 6). نمونههای رویکرد پایداری به محله از تنوع فراوانی برخوردار هستند که در ادامه چند نمونه از این رویکردها که از نوع شکلدهی به محلات بوده، به صورت مختصر توضیح داده خواهد شد. به عنوان مثال برخی از تلاشهای طراحی شهری پایدار ابتدا به تدوین الگوهایی نظیر طراحی محله سنتی28، توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی29، الگوی محلات سرزنده30، ایده محدوده امن31، رشد هوشمند32 و… منجر شده است.
1-3-7-1. رویکرد طراحی محلّه سنتی
در این رویکرد محله ایدآل محلهای فشرده با کاربری مختلط است که برخورد خوبی با پیاده داشته باشد. هدف این الگوی طراحی، تلفیق ویژگیهای شهرهای سنتی مانند مقیاس انسانی، از طریق طراحی خیابان، تنوع گونههای مسکن و تلفیق کارکردهای قابل دسترسی پیاده در مرکز محله و فضای عمومی تعریف شده است (کاتز33، 1994: 18). این رویکرد محلات شهری را مورد هدف قرار داده و با راهکارهایی که ارائه میدهد پویایی، سرزندگی و پایداری را به محلات شهری باز میگرداند و همچنین با راهکارهایی که ارائه میدهد محلات را دوباره زنده ساخته و حضور افراد را در سطح محله تداوم میبخشد (رفیعیان و همکاران، 1389: 2). رویکرد مذکور با محوریت قرار دادن محله به عنوان هسته تشکیل دهنده شهر، یکی از ابزارهای شکلدهی محلات بر اساس نظم و برنامهای از پیش تعیین شده محسوب میشود. از این رو استفاده از این رویکرد به عنوان راهکاری که تنظیمکننده محیط کالبدی، اجتماعی و فرهنگی در سطح محله بوده، مورد استفاده قرار گرفت.
1-3-7-2. رویکرد توسعه محلی مبتنی بر حمل و نقل عمومی
مجموعه محلی با محوریت حمل و نقل یک استراتژی موثّر برای مدیریت رشد سریع شهر با ترکیبی کارآمد از کاربری زمین، حمل و نقل و قابلیت زندگی با تراکم بالاست که این الگو مشابه حومههای راهآهن قرن 19 است. هر مجموعه محلی، یک محله متراکم و فشرده است که ترکیبی از فروشگاهها، خانهها و ادارات را در یک منطقه فشرده و قابل پیادهروی به دور یک ایستگاه حمل و نقل مستقر میکند (کریمی و نگین تاجی، 1391: 74). اندازه هر محله باید به گونهای باشد که حداکثر پیادهروی در نقاط مختلف تا مرکز تجاری و ایستگاه حمل و نقل عمومی در ده دقیقه قابل طی کردن باشد، اگرچه ممکن است به واسطه اهمیت و در سایتهای مختلف، متفاوت باشد (نیل34، 2003: 27). بدین ترتیب رابطه مستقیمی میان الگوی حمل و نقل عمومی و کاربری زمین برقرار میشود. ایده اصلی این است که نقاط مبدا و مقصد بیشتری را در فاصله قابل پیادهروی از ایستگاه بگذارند تا افراد بیشتری از ایستگاه استفاده کنند (مدنیپور، 1384: 315).
1-3-7-3. رویکرد محلات سرزنده
سرزنده واژهای است که با هدف معرفی کیفیت بهتر زندگی مورد استفاده قرار گرفته و مبحث مهمی است که در چند دهه اخیر به رفاه مردم و ساکنان محلات میپردازد. این ایده در سال 2003 توسط کمسیون برنامهریزی استرالیا پیشنهاد و به منظور ساختن اجتماعات محلی قویتر و افزایش کیفیت زندگی از طریق اقدام به افزایش و بهبود کیفیت محیط محلهای و مکانی ساکنین ارائه شده است. سرزنده بودن محله را میتوان از طریق میزان تسهیلات تعیین کرد (برانل35، 2007: 5). اصلیترین ویژگیهای محلات سرزنده عبارت است از:
– استقرار مراکز محله در محل تقاطع خیابانهای اصلی با حمایت مجموعهای از خردهفروشیها.
– استقرار پارکهای بزرگ و مدارس بین محلات به منظور اطمینان از قابلیت دسترسی پیاده از محلات مجاور.
– حمایت از محل تقاطع خیابانها و فعالیتهای خرده فروشی با ایجاد حمل و نقل عمومی در هسته محلات (ویلر و دیکین36، 2004: 12).
1-3-7-4. رویکرد محدوده امن
ایده محدوده امن یک مفهوم نسبتاً جدید و با ابتکار دولت انگلستان، به منظور تشویق برای طراحی دوباره خیابانها به عنوان مکانهایی برای مردم که تنها مکان ترافیکی نباشند، شکل گرفت و هدف آن بهبود کیفیت زندگی و معابر مسکونی با ایجاد مکانهایی برای مردم که آنان را به استفادههای گوناگون تشویق میکند. در این ایده کاستیهای محیط شهری، فشرگی محلات و امنیت معابر مناطق مسکونی مورد نقد قرار گرفته است. مهمترین عامل در موفقیت آن سطح مشارکت ساکنین از طراحی تا اجرا میباشد. ترافیک، امنیت، کاربری زمین، راههای دروازهدار، نورپردازی و طراحی مشارکتی از اصولی به شمار میروند که در طراحی ناحیه مسکونی مورد توجه قرار میگیرد (کریمی و نگینتاجی، 1391: 76).
1-3-7-5. رویکرد رشد هوشمند
رشد هوشمند الگویی است که اقتصاد، اجتماع و محیط را یکپارچه میکند. این الگو چارچوبی برای یک تصمیم آگاهانه فراهم میکند و با پشتیبانی از توسعه اقتصادی و شغلی و تنوعی از انتخابها شامل خانهسازی، تجارت و حمل و نقل، امکان دستیابی به محلهای سالم (خانوادههای سالم با محیط سالم) را زمینهساز میشود (نیل37، 2003: 6). براساس چنین دیدگاهی رشد هوشمند تلاشهایی را جهت ترویج بیشتر محلات فشرده و مقابله با توسعهها پراکنده شهری آغاز کرد (سونگ38، 2005: 240). بنابراین محلات هوشمند محلاتی هستند که نسبتاً خودکفا باشند و یک تراکم ترکیبی از مسکونی، تجاری و اداری در کنار تسهیلات عمومی محله مانند مدرسه، کتابخانه و پارک را دارا باشد؛ همچنین با طراحی پیادهروی و فعالیت دوچرخهسواری، امنیت عمومی، نگهداری محیط، سرمایهگذاری درازمدت و استفاده کارآمد از زیرساختها را ترویج کند.
1-3-8. توسعه محلّهای پایدار
با مطرح شدن محلّه به عنوان "سلول زندگی شهری39" تحقق توسعه پایدار نیز تنها در قالب توسعه محلّهای و در مقیاس محلّی و در ادامه تفکر " جهانی بیندیش، محلّی عمل کن40" دنبال شد (معصومی، 1390: 62). با این مقدمه نظریه توسعه محلهای پایدار در چند دهه اخیر تفکر نوینی در شیوه توسعه محلات شهری ارائه نموده است. غالباً اصطلاحات دیگری نیز وجود دارد که تا حدودی به این مفهوم اشاره میکنند و یا در ارتباط هستند از جمله آنها میتوان به توسعه سبز41، محیط مصنوع پایدار42، اجتماع سبز43، جوامع پایدار44 و جامعه سالم45 اشاره نمود.
توسعه پایدار کوچکترین پاره شهری، منوط به بهرهبرداری و استفاده از منابع طبیعی، انسانی و اکولوژیک به گونهای است که همه ساکنین حال و آینده از سطح مناسبی از بهداشت، امنیت، انسجام اجتماعی برخوردار بوده و محیط زیست مطلوب و اقتصادی پویا را تجربه کنند (کلاین46، 2005: 162). توسعه پایدار محلی بر پایه توسعه اجتماعات محلی بنا میشود و حل مشکلات از درون محله با ترکیب سرمایههای طبیعی، کالبدی، انسانی و اجتماعی مقدور خواهد شد و به بیانی توسعهپایدار محلی رویکردی متوجه به اجتماعات محلی دارد و این عنصر بیشترین نقش را برای دستیابی به این مهم داراست (خاکپور و همکاران، 1388: 62). آنچه در رویکرد توسعه محلهای هدف غائی به شمار میرود، مردم و تامین نیازهای اولیه و اساسی آنان با توجه به محیط زندگی آنهاست (فنی و صارمی، 1392، 37).
1-3-9. ابعاد پایداری محله
1-3-9-1. پایداری زیست- محیطی (اکولوژیکی)
در گذشته توجه به محدودیت اکولوژیک محل نظیر آب، استفاده از مصالح بومی، ابداع روشهای موثر و مناسب برای ادامه حیات نظیر قنات، بادگیر و غیره نمونههایی از پایداری بودهاند (رحیمی، 1383: 36). امروزه پایداری اکولوژیکی به معنای حفظ منابع پایه در سطوحی که اختیارات آینده را سلب نکند و باعث حفظ یا ارتقاء ظرفیت، کیفیت و انعطاف اکوسیستم است. این بعد از پایداری از طریق کاهش مصرف منابع و انرژی، کاهش حجم ضایعات، آلودگیها و بازیافت آنها و یافتن فناوریهای مناسب تقویت میشود (حکمتنیا و زنگیآبادی، 1383: 40).
1-3-9-2. پایداری اقتصادی
این بعد از پایداری بر حفظ یا ارتقاء شرایط اقتصادی تاکید دارد. معیارهای اقتصادی ارتباط ناگسستنی با فرآیند شکلگیری سیاستهای اقتصادی دارند. رفاه اقتصادی مبتنی بر ترکیبی از مولفههای اقتصای نظیر اشتغال، بیکاری، سطوح اجاره، توزیع برابری سطوح بقا در اقتصاد محلی و جهانی است. تخصیص بهتر و مدیریت کاراتر منابع و جریان سرمایهگذاریها تضمین کننده این بعد خواهد بود (حکمتنیا و زنگیآبادی، 1383: 40). اقتصاد شهر پایداری باید متکی بر اشتغالزایی، صنعت و تجارت پایدار بدون تاثیر نامطلوب در طبیعت باشد، لذا حداقل آلودگی و حداقل مصرف انرژی از اصول شهر پایدار است (زیاری، 1380: 12). به عبارت دیگر میتوان گفت پایداری در بعد اقتصادی علاوه بر جلوگیری از بروز مسائل اجتماعی و زیست- محیطی و انسانگرا بودن باید در مقیاس محلی و با تکیه بر پتانسیلهای طبیعی مورد توجه قرار گیرد.
1-3-9-3. پایداری اجتماعی
مفهوم پایداری اجتماعی از میان یک رشته مفاهیم و عقایدی شامل جوامع پایدار، توسعه اجتماعی، سرمایه اجتماعی، جوامع سالم، رفاه اجتماعی و شهروندمداری کشف و استخراج شده است.
پایداری اجتماعی زمانی حاصل میشود که به طور رسمی و غیررسمی، سیستمها، ساختارها و ارتباطات به صورت فعالی ظرفیت نسلهای کنونی و آینده را جهت ایجاد جوامع سالم و قابل زندگی تدارک ببینند. جوامع پایدار اجتماعی، جوامعی متساوی، متنوع، به هم پیوسته و دموکراتیک که کیفیت مطلوب زندگی را برای ساکنان خود فراهم میکننند (محمدی، 1388: 28). همچنین پایداری اجتماعی تحت عنوان زندگی سالم و هماهنگ با طبیعت نیز تعریف شده است. در این تعریف بقاء و حیات انسان توام با تامین نیازهای انسانی و همگام با حفظ کیفیت محیطی و مرتبط با نظامهای اقتصادی در جهت حصول به بالاترین سطح رضایت از زندگی در نظر گرفته شده است. از این نظر بسترسازی جهت ظهور و بروز خلاقیتها، بسیج آحاد مردم در جهت تامین اهداف توسعه پایدار و نیز اطمینان از آیندهای بهتر برای همه با تاکید بر رفاه مردم بومی و نقش حیاتی آنان در مدیریت محیطی و توسعه از ارکان تعریف پایداری اجتماعی محسوب میشود (گلوردی، 1390: 26)
1-3-10. معیارهای پایداری محله
در اغلب نظریهها و تجربیات موجود در مقیاس جهانی، اصول و معیارهای بسیاری را میتوان برای توسعه پایدار در مقیاس شهر و محلّه مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. از جمله این اصول و معیارها میتوان به سرزندگی، هویت، پویایی، سازگاری، تنوع، خوانایی و دسترسی اشاره کرد که به طور مختصر در مورد آنها بحث میشود.
1. هویت و سرزندگی: وضوح در درک از محلّه و سهولت در شناخت و برقراری پیوند بین عناصر و اجزاء آن با سایر رویدادها و مکانها را میتوان در زمره هویت محلّه دانست. به عبارت دیگر محلّه با شکل فضایی و کیفیت آن در ارتباط مستقیم است، در حالی که وابستگی شدید به فرهنگ نیز دارد. محلّه با هویت، محلّهای است که از سایر مکانها و محلّهها قابل تمایز است (لینچ، 1376: 167). انطباق محیط با تواناییهای احساسی و ذهنی و ساختارهای فرهنگی را هویت گویند (نوریان و عبدالهی، 1387: 55) که تاثیر مثبتی بر توانایی و اعتماد به نفس ساکنان دارد و ساکنان هر سکونتگاه را از غیر آن متمایز میکند (بزّی، 1391: 235).
سرزندگی در محله زمانی به وجود میآید، که انسان بتواند در شهر درآمدی عادلانه بدست آورد، سرپناه مناسب تهیه نماید، احساس راحتی کند و تلاش و وقت خود را وقف حفاظت از تصویر مناسب شهر نماید (موسی کاظمی، 1380: 97).
2. پویایی و سازگاری: همراه با تداوم زندگی انسانها و زندهبودن طبیعت، محلّههای شهری نیز با حالت ارگانیک و پویا سیر تاریخی خود را سپری میکنند. محلّهها مکان تلاقی تعاملات و عوامل اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست- محیطی هستند. مثالهایی از تداوم و عوامل فوق را میتوان در این موارد دید: تداوم زندگی ساکنان محلات از گذشته تا حال، تغییر و تداوم در انواع و الگوی فعالیتها، پویایی مکان محلّهها نسبت به کل مرکز شهر، کمیت، کیفیت و ارزش بناها و ساختمانهای مسکونی و غیر مسکونی، الگو و عمر ساختمانها، الگوی توزیع فضاهای سبز و شبکه معابر، مصالح ساختمانی مختلف بومی و غیر بومی، الگوی مالکیت، تجهیزات و فعالیتهای جدید شهری در قالب نیازهای جدید اجتماعی و فرهنگی، منظر منطقه از نظر طبیعت و مرزهای محلّه. تغییرات در هریک از شرایط، عوامل و ویژگیهای فوقالذکر به عنوان فشارهای اجتماعی و اقتصادی میتوانند به تدریج موجبات تحول و دگرگونی کالبدی محلّه را فراهم کنند (معصومی، 1390: 65).
3. تنوع: خصلتهای ساکنین محلات و فعالیتهای آنها به عنوان دو عامل مهم و تعیین کننده در کیفیت زندگی محسوب میشوند. هر دو خصلت مذکور به تبع شرایط مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست- محیطی در جوامع مختلف، شهرهای مختلف و محلههای مختلف، از تنوع لازم برخوردار هستند. این در حالی است که شرایط فوقالذکر، همچنانکه در اصل پویایی و سازگاری بحث گردید، در مسیر تاریخ تغییر کرده و شرایط جدید جایگزین می شوند. اصل تنوع را میتوان در قالب اصول و معیارهای کارایی، سرزندگی و پایداری محلهها در نظر گرفت. با رعایت این اصل، شرایط کالبدی و فضاهای محله به گونهای خواهند بود که قرار گرفتن در راستای نیازهای جدید، از جامعیت برخوردار بوده و نیازهای متنوع را پاسخگو باشد (ویلر47، 2004: 199).
4. دسترسی: حرکت در محله میتواند در قالب اهداف متنوع خود ابعاد مختلفی را در برگیرد. عمدهترین تفاوت حرکت و دسترسی در مقیاس محله در مقایسه با واحدهای بزرگتر از آن (نظیر شهر، منطقه و کشور) ارتباط محسوس و مستقیم آن با زندگی و خانوادههاست. دسترسی در محله تنها برای رفت و آمد نیست، بلکه میتوان از آن فضایی با عملکردهای متنوع را نیز انتظار داشت. دسترسیها میتوانند فضایی برای لذت بردن از فرآیند حرکت باشند. در برنامهریزی، طراحی و احداث شبکههای ارتباطی و معابر در مقیاس محله که عملکردی فراتر از فضای تردد داشته باشند، اصول و معیارهایی را میتوان انتظار داشت که عبارتند از راحتی دسترسی، امنیت، فضای اجتماعی، توجه به محیط زیست، جنبههای اقتصادی و تعادل (مضطرزاده و حجتی، 1390: 75).
5. تراکم و ظرفیت قابل تحمل محله: از جمله موضوعاتی که در ارتباط مستقیم با تراکم بوده و اثرات مستقیم بر کیفیت زندگی در مقیاس محله دارد، موضوع ظرفیت قابل تحمل است. تجزیه و تحلیل ظرفیت شهری به گونهای که در جهت بهبود کیفیت زندگی مردم باشد، نیازمند تجزیه و تحلیل ظرفیت محلههای شهری است و به عنوان یک اصل در برنامهریزی محلی تلقی میشود. نتیجه چنین تجزیه و تحلیلی میتواند راهنمای تصمیمگیری در راستای توسعه پایدار و برای زندگی سالم و با کیفیت باشد. مطالعات ظرفیت قابل تحمل محله، به عنوان بخش مهمی از فرآیند احداث و نیز برنامه نوسازی محلهها و در راستای توسعه پایدار محسوب میشود (بارتون48، 2003: 107 به نقل از معصومی، 1390: 67). ظرفیت قابل تحمل محله در برگیرنده شناخت و ارزیابی موارد بسیاری است که از آن جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
– توان محله در ارائه خدمات اجتماعی، اقتصادی و زیست- محیطی.
– ویژگیهای مخاطبان خدمات و دستگاههای تامین کننده خدمات.
– درجهبندی و اولویتبندی اهمیت خدمات.
– میزان پاسخگویی و کفایت خدمات.
– قابلیت جایگزینی خدمات (عزیزی، 1385: 39).
6. خوانایی :خوانایی محله از جمله معیارهای هویت و پایداری محلهها به شمار میرود. محلهها و فضاهای شهری میتوانند از ساختاری قابل درک برخوردار باشند. برای مثال، گمشدن و گیجشدن انسان در شهر و محلهها به ویژه غریبهها، تجربهای منفی به شمار میرود. برای تحقق این منظور، نشانهها میتوانند با هدف جهتیابی و هدایتکننده، عناصری بسیار مهم در خوانایی محله محسوب شوند (چپمن، 1384: 178).

شکل ‏2-6: جمعبندی در خصوص ابعاد و معیارهای پایداری محلهای (ماخذ: یافتههای پژوهش)
1-3-11. اهداف و راهبردهای ایجاد محلات پایدار
در پاسخگویی به نیازهای جدید که حاصل تغییرات اجتناب ناپذیر محلههای شهری هستند، اهداف، راهبردها، سیاستها و برنامههای مختلفی تجربه میشوند. اما آنچه که مهم به نظر میرسد، پذیرش تغییرات و سازگاری سیاستها با اهداف خرد و کلان و برنامههای پاسخگوست. (جدول ‏2-2) دلایل عمده برنامهریزی ارادی برای محلات را نشان میدهد که طیف وسیعی از مزایای ارائه شده ممکن است برای ایجاد یک ائتلاف قوی از حمایتهای عمومی و سیاسی براساس دیدگاههای اجتماعی، اقتصادی و زیست- محیطی سازمان یافته باشد.
جدول ‏2-2: اهداف و راهبردهای ایجاد محلات پایدار
ابعاد
اهداف
راهبردها
اجتماعی و فرهنگی
ارتقاء سطح فعالیت اجتماعات محلی
ایجاد فرصتهای لازم برای تشکیل گروهها و شبکههای اجتماعی محلی
ارتقاء سلامت روانی افراد از طریق ایجاد محیط زیست اجتماعی سالم.
تقویت زندگی اجتماعی و فرهنگی در سطح محله.

تساوی و عدالت اجتماعی
ایجاد تنوع در خانهسازی و قابل استطاعت بودن آنها برای ساکنین از لحاظ اقتصادی.
ارتقاء دسترسی به تاسیسات و تجهیزات محلی.
بالابردن تنوع در انتخاب شیوههای حمل ونقل و اولویتدهی به پیاده و دوچرخه و حمل ونقل عمومی.

بهبود و امنیت و امینی
افزایش حس تعلق خاطر شهروندان به محیط مسکونی و در نتیجه کاهش میزان تخلفات جرم وجنایت.
کاهش احتمال تصادفات.
کاهش احتمال تخلف و جرایم خیابانی.

افزایش آزادی و انتخاب
ایجاد تنوع و افزایش حق انتخاب تاسیسات و تجهیزات.
افزایش بدیل و حق انتخاب شیوه زندگی و حمل ونقل.

افزایش تصمیمسازی محلی
ایجاد سرمایه های اجتماعی ملی از طریق فرآیند مشارکتی.
ایجاد همکاری و اعتماد محلی و کنترل ساختار محلی توسط ساکنین.
اقتصادی
بهبود اشتغال
تضمین فرصتهای شغلی متنوع محلی.
بهبود و ارتقاء فرصتهای آموزشی و کارآموزی.
تضمین حمل ونقل عمومی مناسب مسیرهای پیادهروی و دوچرخه.

بهبود و افزایش درآمدزایی محلی
افزایش تنوع در فرصتهای شغلی در سطح محله.
ایجاد چرخش مالی در منابع محلی.
بهبود سیستم بازسازی و نوسازی شهری.
زیست- محیطی
ارتقاء سطح سلامت زندگی
بهبود کیفیت هوای محلی.
تشویق شیوههای زندگی فعال و پرتحرک (پیادهروی وورزش).
تسهیل در دسترسی به انواع میوه و سبزی.

ارتقاء کیفیت مکانهای زیستی
ایجاد فضای عمومی جالب کاهش آلودگیهای صوتی.
بهبود و ارتقاء سطح ویژگیهای منحصر به فرد و خاص محدوده محلی و استفاده بهینه از آنها.
ایجاد ساختمانهای انعطافپذیر با کیفیت و در عین حال محکم.

بهبود وضع زیست محیطی و حفظ منابع طبیعی
ارتقاء تنوع زیستی درون واحد همسایگی.
مدیریت منابع آب.
شناخت پتانسیل اراضی بایر و در نتیجه کاهش استفاده از زمینهای اطراف.
کاهش تقاضا برای منابع تجدید ناپذیر و افزایش کارآیی انرژی در ساختمانها.
تجدید استفاده از منابع طبیعی محلی (تقویت سیستمهای بازیافت محلی).
ارتقاء استفاده از انرژی تجدیدپذیر و انرژی و حرارت ترکیبی.
کاهش اتکا به اتومبیل و کاهش میزان سفرهای شهری.

(ماخذ:یافتههای پژوهش)
1-4. مدیریت شهری، مبانی و تعاریف
1-4-1. مفهوم مدیریت شهری
شهر یکی از بارزترین نمودهای حیات انسانی است و از زمان شکل گیری اولیه آن تا به حال از فراز و نشیب های زیادی برخوردار بوده است. شیوه اداره آن نیز در طول تاریخ تطور فراوانی یافته است. در شهرهای اولیه اداره شهرها عمدتاً تابع حکومت مرکزی و کسانی بود که توسط حکومت مرکزی برای اداره آن انتخاب می شدند. به تدریج با پیشرفت حیات شهری به ویژه بعد از انقلاب صنعتی و انقلاب فرانسه زمینه های فکری اداره شهرها توسط مردم شکل گرفت (لطیفی، 1387: 118). تاریخ تکامل اندیشه و عمل در مدیریت و برنامهریزی شهری نشان میدهد، که تا پیش از صنعتی شدن شهرها، سازمانیابی شهرها تقریباً به صورت خود به خودی و ارگانیک شکل میگرفت؛ اما با افزایش جمعیت شهری، تنوع فعالیتی و جمعیتی شهر و تحولات کالبدی به دنبال آن، معادلات پیشین حاکم بر سازمان فضایی متحول گشته و شهر با مسائلی در عرصههای مختلف محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی مواجه میشود که درگذشته سابقه نداشته است. از این زمان نظریهپردازی در برنامهریزی و مدیریت فضایی شهرها یکی از محورهای اصلی پژوهشهای علمی و دانشگاهی مربوط به شهر را به خود اختصاص داده است (لالهپور و همکاران، 1390: 36).
مدیریت عامل اصلی و حیات بخش هر سازمان و نهاد و بخش جدانشدنی هر برنامه ریزی است و شاید رکن اصلی آن باشد. از این رو، می توان گفت که برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، هماهنگی، کنترل و اصلاح برنامه ها، عناصر اصلی چرخه مدیریت شهری محسوب می شوند (تقوایی و صفر آبادی،39:1390). مدیریت شهری عبارت است از بر عهده گرفتن نقشی فعال در توسعه، مدیریت و هماهنگسازی منابع برای دستیابی به توسعه شهری. استرن مدیریت شهری را مفهومی چند وجهی به شمار میآورد که تعریفپذیر نیست؛ آنچه اهمیت دارد این است که وی مدیریت شهری را مفهومی هماهنگ و یکپارچه به شمار میآورد و معتقد است مدیریت شهری نوعی رویکرد هماهنگ و یکپارچه را نسبت به مسائل شهری در کشورهای در حال توسعه ضروری میسازد (ضرابی و جمالینژاد، 1389: 227). همچنین مدیریت شهری را میتوان ابزاری که به وسیله آن حکومت میتواند توسعه مشارکتی و پایدار را به وجود آورد، تعریف کرد.
گستردگی و پیچیدگی مسائل شهری و رشد و توسعه روزافزون شهرها، مدیریت امور شهر را به وظیفهای دشوار تبدیل نموده است (حسینی و همکاران، 1390: 29). اگر شهر همچون سازمانی در نظر گرفته شود، لازم است که در راس آن عنصری برای برنامهریزی آینده و اداره امور کنونی قرار گیرد؛ این عنصر را میتوان مدیریت شهر نامید (صرافی و عبدالهی، 1387: 121). مدیریتی که عنصر کلیدی آن ساختن یک شهر رقابتی، متساوی و پایدار از طریق تشریک مساعی و یکپارچگی بخش عمومی و خصوصی برای رفع مشکلات عمدهای که شهروندان با آن مواجه میباشند، بنابراین میتوان دریافت که مدیریت شهری پایدار هم کارکردهای راهبردی و هم کارکردهای عملیاتی دارد (ونگ49 و همکاران، 2006: 647).
دادههای سیستم مدیریت شهری، خواستههای دولت و شهروندان و ستاندههای آن توسعه کمیت و کیفیت زندگی شهری است. بنابراین مدیریت شهری باید تمام نظام شهری اعم از فضای کالبدی و عملکردی آن را تحت پوشش قرار دهد. لذا دارای ماهیت سازمانی توامان چند عملکردی و چند سطحی است (کاظمیان، 1376: 64). مهمترین هدف مدیریت شهری را میتوان در ارتقاء شرایط کار و زندگی جمعیت ساکن در قالب اقشار و گروههای مختلف اجتماعی و اقتصادی و حفاظت از حقوق شهروندان، تشویق به توسعه اجتماعی و اقتصادی پایدار و حفاظت از محیط کالبدی دانست (سعیدنیا، 1379: 46).
مدیریت پایدار شهری حداقل استفاده از منابع غیر قابل تجدیدپذیر، پیشرفت در استفاده از منابع تجدیدپذیر، ظرفیتهای جذب مواد زائد در سطح جهانی و محلی و محدودیت ها در نیازهای اساسی انسان را شامل می شود. مدیریت پایدار شهری با چهار بحران مواجه است. به طور کلی سیاستهای شهری می بایست از نظر اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و تکنیکی پایدار باشد. این نظریه موضوعات مهمی از جمله جلوگیری از آلودگی محیط شهری و ناحیه ای، کاهش ظرفیتهای تولید محیط محلی، ناحیه ای و ملی، عدم حمایت از توسعه های زیان آور، و حمایت از بازیافت ها را مطرح می کند (زیاری،18:1381).
1-4-2. مدیریت شهری در ایران
قوانین مدیریت شهری در ایران، به مفهوم امروزی خود تقریباً راهی 100 ساله را طی کرده است. در سال 1286 خورشیدی و یک سال پس از گشایش اولین مجلس شورای وقت، سه قانون بلدیه، انجمنهای ایالتی و تشکیل ایالات و ولایات به تصویب مجلس وقت رسید (شیعه، 1382: 50). قانون بلدیه اولین مجوز قانونی تشکیل شهرداری در ایران محسوب میشود و به عبارت دیگر، اولین اقدام برای تشکیل یک نهاد رسمی برای مدیریت شهری در قالب نظام جدید اداری ایران است که در پایتخت و شهرهای بزرگ به اجراء گذاشته شد. این قانون شهرداری را دارای شخصیت حقوقی تلقی کرده بود و اختیارات محدودی را برای بلدیه و اداره بلدیه قائل شده بود (کاظمیان و سعیدی رضوانی، 1382: 34). اگر بخواهیم عناصر و روند عمومی سیستم اداره شهرهای ایرانی را در دوره پس از اسلام بررسی نماییم میتوان آن را در (جدول ‏2-3) خلاصه نمود.
جدول ‏2-3: عناصر و روند عمومی سیستم اداره شهرهای ایرانی را در دوره پس از اسلام
عناصر
مسئولیت
نقش اصلی
وظایف اصلی
مرجع انتصاب
مقام مافوق
حاکم یا امیر شهر
امور اداری، سیاسی و امنیتی شهر و منطقه
نظارت بر کلیه عناصر اداری و قضایی و ارتباط با شاه
نظارت بر کلیه عناصر سیستم
عزل و نصب ماموران
شاه
شاه
رئیس شهر
امور اجتماعی و اقتصادی
رسیدگی به امور داخلی و شهرداری
نظارت بر کار کلانتر و، محتسب و کدخدا
امیر شهر
امیر شهر
کلانتر
امور اجتماعی و اقتصادی
رابط حکومت با مردم
رسیدگی به امور اصناف
تقسیم کارهای اجتماعی
تعیین و وصول مالیات
امیر شهر و وراثت
امیر شهر و رئیس شهر
کد خدا
امور اجتماعی و اقتصادی محله
رابط و میانجی مردم محله با مقامات اداری
مشاور تعیین و وصول مالیات
مشاور تقسیم کارهای اجتماعی
وراثت
حاکم و کلانتر
محتسب
امور اقتصادی و صنفی شهر
کنترل بازار اصناف
تعیین نرخ اجناس و جلوگیری از گرانفروشی
نظارت و کنترل بازار و اصناف
حاکم و علمای مذهبی
کلانتر
داروغه یا عسس
امور انتظامی
ایجاد امنیت
ایجاد امنیت
حکومت مرکزی
امیر شهر
قاضی و حاکم شهر
امور قضایی
قضاوت و داوری
رسیدگی به دعاوی
قاضی القضات
قاضی القضات
(ماخذ: کاظمیان و سعیدی رضوانی، 1382: 32)
تا پیروزی انقلاب اسلامی، روند مدیریت شهری در ایران علاوه بر اصلاح تدریجی قوانین مربوط به شهرداریها و انجمنهای شهر، عناصر و نهادهای رسمی جدیدی براساس تصمیمات دولتهای وقت به چرخه مدیریت شهری ایران وارد شدند که در راس آنها باید از سازمان برنامه و بودجه، وزارت مسکن و شهرسازی (وزارت راه و شهرسازی کنونی)، اتحادیه شهرداریها و دفاتر فنی استانداریها نام برد. در دوران بعد از انقلاب اسلامی نیز در زمینه کار و مدیریت شهرداریها، قوانین و مقرراتی به تصویب رسید. اگرچه انجمنهای شهری نیز در دوران قبل از انقلاب اسلامی به صورتی متناوب در کنار شهرداریها بود، ولی عملاً فعالیت این انجمنها براساس ضوابط قانونی و با نام شوراهای اسلامی شهر و روستا از دهه سوم بعد از انقلاب اسلامی آغاز گردید (شیعه 1382: 50). تمام این تعاریف دلالت بر انعطافپذیری مدیریت شهری دارند؛ چرا که نظام مدیریت شهری متشکل از عناصر و اجزاء به هم پیوستهای است که باید در تعامل و ارتباط با هم در نظر گرفته شوند و آنچه که امروزه در هدایت این نظام اهمیتی ویژه دارد توانایی آن در انعطافپذیری است. نظام مدیریت شهری یک سیستم پویا و باز است و با انواع فراسیستمها و زیر سیستمهای متعدد در ارتباط است. بنابراین با توجه به متغیرهای بسیار و محیط ناهمگن و متنوعی که مدیریت شهری در آن قرار دارد، این نظام باید به روش باز عمل کند و ساختارهای خشک و غیر قابل انعطاف را از خود دور سازد و دارای این توانمندی باشد تا با محیط اطرافش سازگار شده و ضمن حفظ کلیت خود به تبادل پویا با محیط بپردازد.
از مهمترین حکومتهای محلی شهرداریها هستند. وجود این سازمان از هنگامی ضرورت یافت که برآورده ساختن نیازهای افراد بشر، از عهده تک تک آنها خارج گردید و لازم شد سازمانی این نیازها را به طور مشترک برآورده سازد. بنابراین مجموعه اداری شهرداری نیز سازمانی محلی و غیر دولتی که به منظور اداره امور محلی و ارائه خدمات لازم با هدف مدیریت و توسعه کالبدی، اقتصادی و اجتماعی در محدوده تعریف شده از سوی قانونگذار که معمولاً شهر و اطراف آن است، تعریف گردید (رجب صلاحی، 1381: 114).
1-4-3. وظایف شهرداری در زمینه توسعه پایدار محلهای
جهت آشنایی با وظایف شهرداریها در حیطههای مرتبط با بحث توسعه پایدار محلهای (جدول ‏2-4) به اختصار به تشریح آنها میپردازد.
جدول ‏2-4: وظایف شهرداری در زمینه توسعه پایدار محلهای
اجتماعی – فرهنگی
تشریک مساعی با فرهنگ در حفظ ابنیه و آثار باستانی
تاسیس کتابخانه، بوستان کودکان و امثال آن در حدود اختیارات مصوب
جلوگیری از تکدیگری
اختصاص 1.5 درصد از کل درآمد شهرداری برای تاسیس و اداره کتابخانه عمومی
رعایت مقررات اعلام شده از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تاسیس ایرانگردی و جهانگردی.
اقتصادی
تهیه و تعیین میدانهای عمومی برای خرید و فروش
برآورد و تعیین بودجه و اصلاح آن
پیشنهاد، برقراری یا الغای عوارض شهر
مشارکت در تشکیل فروشگاههای زنجیرهای جهت تامین مایحتاج شهروندان
صدور پروانه کسب برای اصناف و پیشهوران
حفظ و نگهداری اموال منقول و غیر منقول
تعیین بهای هر ملک و تشخیص عوارض متعلقه طبق مصوبات قانونی
زیست- محیطی
تنظیف و نگهداری معابر و انهار عمومی و مجاری آب و فاضلاب
مراقبت در امور بهداشت شهروندان با تشریک مساعی وزرات بهداشت
جمعآوری، دفع و بازیافت زباله و ایجاد محلهای مخصوص تخلیه زباله
نظارت و مراقبت وضع دودکشها و کارخانهها جهت کنترل آلودگی هوا
جلوگیری از ایجاد و تاسیس کلیه اماکنی که به نحوی موجب بروز مزاحمت برای ساکنین میگردد.
ایجاد مراکزی برای معاینه وسایل نقلیه موتوری
استفاده از سوختهای غیر آلاینده در وسائط نقلیه عمومی و تشویق مردم به استفاده از آنها
ایجاد، حفظ و نگهداری باغها و پارکهای عمومی
کشت، حفاظت و آبیاری درختان معابر، میادین و بزرگراهها
همکاری با سازمانها محیط زیست و بهداشت جهت تعطیلی صنایع آلاینده موجود در شهر
فیزیکی – کالبدی
جلوگیری از سد معبر و استفاده غیر مجاز از پیادهروها
ایجاد، احداث و اصلاح خیابانها، میادین و کوچهها
پوشاندن و آسفالت سوارهروها و پیادهروها
اتخاذ تدابیری جهت حفظ شهر در مقابل بلایای طبیعی و حوادثی از قبیل آتشسوزی و…
ایجاد غسالخانه و گورستان
صدور پروانههای ساختمانی مطابق ضوابط و مقررات
جلوگیری از عملیات ساختمانی بدون مجوز یا مخالف ضوابط و مقررات
تاسیس موسسههایی جهت نوسازی شهرها، خانهها و محلهها قدیمی شهر به منظور تجدید ساختمانها
ایجاد پارکینگها
نصب نیمکت و مبلمان شهری در فضاهای شهری
نصب تابلوهای راهنمای مسیر و همچنین تابلوهای تبلیغاتی و اطلاعاتی
احداث فرهنگسرا، مسجد، نمازخانه و بازار روز
ساخت یادمانها در سطح شهر
(ماخذ: کاظمیان و سعیدی رضوانی، 1382)
هدف اصلى توسعه محلى باید بهبود پایدارى خدماتى باشد که مدیریت محلى، نهادهاى عمومى غیر متمرکز و سایر ارگانهاى محلى باید در حوزههاى بهداشت، آموزش، مسکن، برق، ارتباطات، خدمات مالى، برابرى در مقابل قانون و نظایر اینها انجام دهند تا از فقر و حاشیهنشینى تا حدودى کاسته شود و شهروندان دسترسى یکسان یا فرصت برابر در کاهش فقر، حاشیهنشینى و بهرهمندى از زندگى شرافتمندانه داشته باشند.

جدول ‏2-5: ارتباط بین وظایف شهرداری و شاخصهای پایداری
شاخصهای پایداری محلهای
وظایف شهرداری در سطح محله
وجود ساختمانها و عناصر شاخص
ساخت یادمانهادر سطح شهر
نبود فضاهای تاریک و بیدفاع
تامین روشنایی پارکها و فضای سبز
عدم وجود مکانهای حادثهخیز در محله و امنیت عابر پیاده
احداث، اصلاح و توسعه معابر با رعایت مشخصات ایمنی در طراحی و فضاهایی برای پیادهروی
وجود مراکز خرید و گذران اوقات فراغت
احداث کتابخانه، فرهنگسرا، مکانهای ورزشی
وجود محل بازی برای کودکان
تاسیس بوستانهای کودک و پارکهای محلهای
نسبت سطح تجاری به مسکونی
صدور پروانه کسب براساس ضوابط و مقررات
توزیع مکانی مناسب فعالیتها در محله
رعایت دسترسیها به منظور احداث امکانات مورد نیاز ساکنین محله
میزان سروصدا در محله و عدم مزاحمتهای شغلی
جلوگیری از ایجاد و فعالیت اماکنی که به نحوی موجب بروز مزاحمت برای ساکنان میگردد.
میزان آلودگی هوا
همکاری در اجرای قانون جلوگیری از آلودگی هوا با همکاری سازمانهای ذیربط
زیبایی ساختمانها و دیوارها
هرگونه اقدام برای حفظ نظافت و زیبایی شهر
وجود مبلمان مناسب شهری
نصب نیمکت در فضاهای مناسب محله و نصب تابلوهای تبلیغاتی و راهنمایی
نظافت و بهداشت معابر و کوچهها
جمعآوری، دفع و بازیافت زباله
تراکم جمعیتی و ساختمانی
جلوگیری از افزایش یا کاهش تراکم با استفاده از مقررات ساختمانسازی و ضوابط تراکم
فضای سبز
ایجاد، حفظ و نگهداری پارکهای عمومی و جلوگیری از قطع درختان
وضعیت بافت فرسوده و نوسازی بافت محله
تهیه و اجرای طرحهای بهسازی و نوسازی بافتهای ناکارآمد
خوانایی محله
نامگذاری معابر و شمارهگذاری اماکن و …
(ماخذ: یافتههای پژوهش)
1-5. جمعبندی
محله دارای نقش کلیدی در رویکرد اجتماعی به توسعه شهری است و دیدگاههای متنوعی در رابطه با اهمیت و نقش محله مطرح شده است. در ارتباط توسعه محلهای با توسعه پایدار شهری، در الگوهای جدید، دیدگاه خردنگر مبتنی بر مهندسی اجتماعی جایگزین نگرش کلان میشود که در آن حل مسائل شهری از کوچکترین واحد یعنی محله آغاز میشود. توجه به این نگرش مستلزم بسترسازی و به کارگیری فرهنگ و مفاهیم شهر پایدار در عرصهها مختلف شهر است؛ لذا محله به عنوان کوچکترین و مهمترین واحد شهری، از نخستین اولویتها بوده و محله پایدار میتواند زیربنای مناسبی را برای توسعه پایدار شهری فراهم نماید. توسعه پایدار شهری مستلزم موفقیت در تحقق اهداف کیفی شهری و مشروط بر فراهم نمودن شرایط برابری نسل حاضر و آتی است، اما امروزه یکی از رویکردهای مطرح توسعه محله در عصر حاضر رویکرد توسعه محلهای پایدار است. بنابراین استفاده از شاخصههای مختلف پایداری زیست- محیطی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جهت مطالعه پایداری محلهای میتواند تصویری از محله پایدار در راستای تحقق شهر پایدار را فراهم آورد. با نگاهی به مراجع گوناگون و گذاری بر معیارهای ارائه شده در حیطه پایداری محلهای میتوان دریافت که محله پایدار درصدد متناسب ساختن ساختار محله با نیازهای امروزی ساکنان و رویکردی دوباره به مولفههای از دست رفته از دورههای پیشین است؛ آن چنان که محلات تاریخی متناسب با نیازهای ساکنین خود شکل میگرفتند و پاسخگوی اکثر نیازهای ساکنین خود بودند.
براساس آنچه در بخش ادبیات و مبانی نظری مطرح شد میتوان با شناخت جامع و با یک رویکرد سیستماتیک، مدیریت به شیوه نوین و موثر در اداره امور جامعه و به طور ویژه محلات شهری را در جهت نیل به محله و جامعه پایدار کلیدی دانست. با بررسی منابع و متون مرتبط این نتیجه حاصل شد که در چارچوب نظریه توسعه محلهای، محلهگرایی را میتوان به دو صورت تعبیر نمود. یکی آنکه فضای شهر و اجتماع شهری را به واحدهای کوچکی تقسیم کنیم و اداره شهر را بر اساس این تقسیمات سازمان دهیم. این تقسیمبندی ممکن است کاملاً ساختگی و بی اثر و یا تفرقهزا و مضر باشد. تعبیر دیگر محلهگرایی آنست که به فضای شهر و مردم آن در سطح خرد بپردازیم و به جای آن که از فضای قلهای بلند به شهر بنگریم از نزدیک با مردم و فضای شهری در تماس باشیم و شهر را در این بعد بشناسیم. این نوع محلهگرایی بالقوه انعطاف بیشتری دارد و امکانات جدیدی در جهت شناسایی و اداره شهر به همراه دارد. به جای ایجاد تمایزات ساختگی، این رویکرد در پی آنست که بافت ریز کالبدی و اجتماعی شهر را بشناسد و با آن همراه باشد تا راهحلهایی که ارائه میکند، همخوان با نیازهای مردم باشد. این رویکرد خواهد توانست نیروهای مردمی را به کار گرفته و توسعه بخشد تا مردم قدرت آن را بیابند و بخشی از مشکلات خود را سامان دهند. بدین ترتیب توسعه محلهای عبارت خواهد بود از توجه دقیق به نیازهای شهروندان نه فقط در سطح کلان شهری بلکه همچنین در سطح محلی و خرد و به کارگیری همکاری مردم در طراحی رویکردها و سیاستهایی که در این سطح پاسخگو باشند. البته محلهگرایی نباید جایگزین اداره راهبردی شهر باشد؛ بلکه باید در تکمیل عملکرد راهبردی به کار گرفته شود (مدنیپور، 1383: 19-18). پژوهش حاضر نیز بیشتر در چارچوب نظری توسعه محلهای پایدار که توسط برنامهریزان و جغرافیدانان شهری مطرح شده به سنجش وضعیت پایداری محلهای و نقش مدیریت شهری در پایداری محلهای در چهار بعد اجتماعی- فرهنگی، زیست- محیطی، اقتصادی و فیزیکی- کالبدی میپردازد. دراین راستا در صورتی که پایداری را موقعیتی که در آن مطلوبیت جامعه در طول زمان کاهش نیافته و تداوم در ایجاد موازنه میان عوامل فراوان نظیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، فیزیکی، کالبدی، زیستی و اقتصادی فرض کنیم، دستیابی به وضعیت مطلوب و به طوری که باعث تدام شهرها و به ویژه محلات شهری از جنبههای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی باشد، دور از ذهن نخواهد بود. همچنین توجه به محلهمحوری و مدیریت محلهای میتواند در بهبود عملکرد شهرداریها در توسعه پایدار محلههای شهری تاثیرگذار باشد. با توجه به مطالعات مربوط به نقش و وظایف شهرداری در سطح محله مشخص گردید که از کل وظایف شهرداری حدود نیمی از آن سطح محله را شامل میشود. همچنین بر اساس ابعاد توسعه پایدار محلهای از کل وظایف شهرداری در سطح محله بیشترین وظایف در زمینه کالبدی و پس از آن ابعاد زیست- محیطی ، فرهنگی -اجتماعی و در نهایت بعد اقتصادی با کمترین شرح وظایف قرار دارند. شهرداری با توجه به وظایف و اختیارات هر چند محدودی که در سطح محلات دارد میتواند با عملکرد صحیح وکارآمد در افزایش پایداری محلات تاثیرگذار باشد. در ادامه براساس مدل مفهومی (شکل ‏2-7) که راهنمای پژوهش کنونی بوده، فرآیند تحقیق انجام گرفته است.

شکل ‏2-7: نمودار مدل مفهومی پژوهش (ماخذ: یافتههای پژوهش)

2. منابع و مآخذ
– اخگر، محمد فاضل، (1387): بررسی کاربری اراضی شهر مریوان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، پایاننامه دوره کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه اصفهان.
– اداره کل هواشناسی استان یزد، (1391): سالنامه تخصصی ابر، سال چهارم، شماره 17.
– اردشیری، مهیار، (1379): توسعه پایدار و مدیریت شهری، دوفصلنامه مدیریت شهری، شماره 3: 36-24.
– افشانی، سید علیرضا، (1390): آموزش کاربرد SPSS در علوم اجتماعی و رفتاری، چاپ سوم، یزد: انشارات دانشگاه یزد.
– امانپور، سعید و هادی علیزاده، (1392): ارزیابی شاخصهای توسعه پایدار در استان کرمانشاه با استفاده ازتحلیل رگرسیونی و تحلیل سلسله مراتبی فازیFAHP ، جغرافیا و آمایش شهری- منطقهای، شماره 9: 96-83.
– بحرینی، سید حسین، (1378): تجدد، فراتجدد و پس از آن در شهرسازی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
– بدری، سیدعلی و عبدالرضا رکنالدین افتخاری، (1382): ارزیابی پایداری؛ مفهوم و روش، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 69: 34-9.
– برکپور، ناصر، (1383): مبانی نظری و رویکرد سیاسی در برنامهریزی و مدیریت محلهای، چکیده مقالات همایش توسعه محلهای، تهران: شهرداری تهران.
– بزّی خدارحم، (1391): محله مسکونی پایدار، مطالعه موردی: شهر زابل، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، سال 27 ، شماره اول(پیاپی 104): 255-231.
– بهشتیفر، سارا، محمد سعدی، محمدجواد ولدان زوج و محمد کریمی، (1389): استفاده از منطق فازی در محیط GIS به منظور مکانیابی نیروگاههای گازی، نشریه مهندسی عمران و نقشهبرداری، شماره 4: 595-583.
– بیگلری، شادی، (1389): ارزیابی عملکرد مدیریت شهری در پایداری محلهای ناحیه 2 شهرداری منطقه 4 تهران، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس.
– پاکزاد، جهانشاه، (1361): واحد محله، فصلنامه صفه، شماره 1: 94-7.
– پاکزاد، جهانشاه، (1386): مقالاتی در باب مفاهیم معماری و طراحی شهری، چاپ اول، تهران: انتشارات شهیدی.
– پوراحمد، احمد، کیومرث حبیبی، سجاد محمدزهرایی و سعید نظری عدلی، (1386): استفاده از الگوریتم فازی و GIS برای مکان یابی تجهیزات شهری، مطالعه موردی: محل دفن زباله شهر بابلسر، محیط شناسی، سال سی و سوم، شماره 42: 31-42.
– پیر بابایی، محمد تقی، (1383): ظرفیتسازی توسعه محلهای، چکیده مقالات همایش توسعه محلهای، تهران: شهرداری تهران.
– توکلینیا، جمیله و منصور استادیسیسی، (1388): تحلیل پایداری محلههای کلان شهر تهران با تاکید بر عملکرد شورایاریها نمونه موردی: محلههای اوین، درکه و ولنجک، فصلنامه پژوهشهای جغرافیای انسانی، شماره 70: 43-29.
– حافظنیا، محمدرضا، (1389): مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی، چاپ هفدهم، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی(سمت).
– حبیب، فرح و علی شکوهی، (1391): شناخت و تحلیل مسائل شهرى با استفاده از سیستمهاى فازى، هویت شهر، سال ششم، شماره 10: 26-17.
– حبیبی، سید محسن و صدیقه مسائلی، (1378): سرانه کاربریهای شهری، تهران: سازمان ملی زمین و مسکن.
– حبیبی، سید محسن، (1383): از شار تا شهر، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
– حسینی، سیدباقر، راضیه رضازاده، محمد باقری، حمیدرضا عظمتی و عبدالحمید قنبران، (1386): پایداری زیست محیطی در فضاهای باز شهری: ارزیابی کیفی محلات مسکونی در تبریز، مجله علوم و تکنولوژی محیط زیست، دوره یازدهم، شماره 4: 184-173.
– حسینی، علی، احمد پوراحمد، موسی پژوهان، حجتاله رحیمی، (1390): نقش نهادهای مدیریتی در مدیریت پایدار شهر با تاکید بر جایگاه کمسیون ماده 5 شهر تهران، دوفصلنامه مدیریت شهری، شماره 28: 46-27.
– حکمتنیا، حسن و علی زنگیآبادی، (1383): بررسی و تحلیل سطوح پایداری در محلات شهر یزد و ارائه راهکارهایی در بهبود روند آن، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 72: 51-37.
– خادمزاده، محمد حسن، (1386): محلات تاریخی شهر یزد، یزد: انتشارات سبحان نور، سازمان میراث فرهنگی کشور، پایگاه میراث فرهنگی یزد
– خاکپور، براتعلی، عزتالله مافی، علیرضا باوانپوری، (1388): نقش سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار محلهای )نمونه: کوی سجادیه مشهد)، مجله جغرافیا و توسعه ناحیهای، شماره 12: 81-55.
– خاکساری، علی، (1385): محلههای شهری در ایران، با همکاری امیر شکیبا منش و مهشید قربانیان، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
– خاکی، غلامرضا، (1391): روش تحقیق با رویکرد پایاننامه نویسی، تهران: انتشارات کوهسار.
– درخشان بابائی، فرزانه، عزتاله قنواتی، امیر کرم، (1393): مکانیابی نواحی مناسب برای احداث تالابهای مصنوعی شهری با استفاده از منطق فازی (مطالعه موردی: شمال غرب کلانشهر تهران)، فصلنامه مدرس علوم انسانی- برنامهریزی و آمایش فضا، دوره هجدهم، شماره 1: 108-77.
– رجب صلاحی، حسین، (1381): ساختار حکومت محلی، مدیریت شهری و شهرداری، برنامهریزی و مدیریت شهری؛ مسائل نظری و چالشهای تجربی، تهران: انتشارات سازمان شهرداریها.
– رحیمی، حسن (1383): مقدمهای بر جغرافیا و توسعه پایدار، مشهد: نشر اقلیدس.
– رفیعیان، مجتبی، شیوا خرمگاه، علی اسماعیلی، (1389): بازآفرینی شهری و رویکرد ایجاد و توسعه محلات سنتی شهری، نشریه اینترنتی نوسازی، سال دوم، شماره 8: 14-1.
– رفیعپور، فرامرز، (1380): آناتومی جامعه مقدمهای بر جامعهشناسی کاربردی، تهران: شرکت سهامی انتشار.
– رفیعیان، مجتبی و علی اکبر تقوایی، (1383): توسعه پایدار محلهای و اداره امور شهری؛ با تاکید ویژه بر ایران، چکیده مقالات همایش توسعه محلهای، تهران: شهرداری تهران.
– زیاری، کرامتالله، (1380): توسعه پایدار و مسئولیت برنامهریزان شهری در قرن بیست و یکم، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، شماره 160: 386-371.
– زیاری، کرامتاله، فریاد پرهیز، حافظ مهدنژاد، (1388): مبانی و تکنیکهای برنامهریزی شهری، چاپ اول، چابهار: انتشارات دانشگاه بین المللی چابهار.
– ساعی، علی، (1387): روش تحقیق در علوم اجتماعی با رهیافت عقلانیت انتقادی، چاپ دوم، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی(سمت).
– سالک، نیما، (1386): عوامل موثر بر پایداری توسعه در فرآیند برنامهریزی شهری، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس.
– سرائی، محمد حسین، صدیقه لطفی و سمیه ابراهیمی، (1389): ارزیابی و سنجش سطح پایداری توسعه محلات شهر بابلسر، فصلنامه پژوهش و برنامهریزی شهری، سال اول، شماره 2: 60-37.
– سرمد، زهره، عباس بازرگان و الهه حجازی ،(1382): روشهای تحقیق در علوم رفتاری، چاپ هفتم، تهران، انتشارات آگاه.
– سعده زرآبادی، زهراسادات و فاطمه خزاعی، (1386): از پایداری محله تا محله پایدار، ماهنامه ساختمان و کامپیوتر، 18: 46-43.
– سعیدنیا، احمد، (1379): مدیریت شهری ، جلد یازدهم، تهران: سازمان شهرداریهای کشور.
– شریفی، حسن پاشا و جعفر نجفیزند، (1378): روشهای آماری در علوم رفتاری (آمار توصیفی و استنباطی)، چاپ نهم، تهران: انتشارات سخن.
– شکوئی،حسین، (1373): جغرافیای اجتماعی شهرها (اکولوژی اجتماعی شهر)، تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی.
– شیعه، اسماعیل، (1382): لزوم تحول مدیریت شهری در ایران، جغرافیا و توسعه، شماره 1: 62-37.
– شیعه، اسماعیل، (1388): مقایسه محلههای تهران با معیارهای یک محله پایدار از نظرگاه شهرسازی، مجموعه مقالات همایش توسعه پایدار محلی، تهران: انتشارات طرح نو.
– صرافی، مظفر و مجید عبدالهی، (1387): تحلیل مفهوم شهروندی و ارزیابی جایگاه آن در قوانین، مقررات و مدیریت شهری، پژوهشهای جغرافیایی، شماره 63: 134-115.
– صرّافی، مظفّر، (1381): بنیادهای توسعه پایدار کلانشهر تهران، نشریه شهروندمداری، 11: 9-3.
– صفری، رضا و کرم حبیبپور، (1390): راهنمای جامع کاربرد SPSS در تحقیقات پیمایشی (تحلیل دادههای کمی)، تهران: انتشارات لویه.
– ضرابی، اصغر و مهدی جمالینژاد، (1389): بررسی نقش مدیریت هماهنگ شهری در تحقق بخشی میزان امنیت اجتماعی، مورد پژوهی: استان اصفهان، دوفصلنامه مدیریت شهری، شماره 26: 240-225.
– طاهرخانی، حبیبالله و محمد مهدی متوسلی، (1385): مدیریت بافت تاریخی شهرهای ایران، چالشها و راهبردها، فصلنامه مدیریت شهری، شماره 18: 107-96.
– عاشورلو، مهراب، (1391): تحلیل شاخصهای پایداری محلهای در منطقه سه شهر اصفهان، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه یزد.
– عبدالهی، مجید، مظفر صرافی و جمیله توکلینیا، (1388): بررسی نظری مفهوم محله و بازتعریف آن با تاکید بر شرایط محله های شهری ایران، پژوهشهای جغرافیای انسانی، 72: 102-83.
– عبدالهی، مجید، (1386): مجموعه راهنما: ده و دهیاری، چاپ پنجم، تهران: قلمستان هنر.
– عزیزی، محمد مهدی، (1385): محله مسکونی پایدار: مطالعه موردی نارمک، نشریه هنرهای زیبا، شماره 27، صص46-35.
– عسگری، علی(1383): مبانی نظری و سنخشناسی نظریههای توسعه اجتماع محلی، چکیده مقالات همایش توسعه محلهای، تهران: شهرداری تهران.
– فرهودی، رحمتالله، محمدتقی رهنمایی و ایرج تیموری، (1390): سنجش توسعه پایدار محلّههای شهری با استفاده از منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی(مطالعه موردی: منطقه 17 شهرداری تهران)، فصلنامه پژوهشهای جغرافیای انسانی، شماره 77: 110-89.
– فنی، زهره و فرید صارمی، (1392): رویکرد توسعه پایدار محلهای در کلانشهر تهران مورد: محله بهار منطقه 7، فصلنامه جغرافیا و توسعه، شماره 30: 56-35.
– کاظمیان، غلامرضا و نوید سعیدی رضوانی، (1382): امکانسنجی واگذاری وظایف جدید به شهرداریها، جلد اول، تهران: انتشارات سازمان شهرداریها.
– کاظمیان، غلامرضا، ابوالفضل مشکینی و شادی بیگلری، (1390): ارزیابی عملکرد مدیریت شهری در پایداری محلهای ناحیه دو شهرداری منطقه 4 تهران(محلههای مجدیه، شمس آباد و کالاد)، نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی، 21: 28-7.
– کرم، امیر و نازیلا یعقوبنژاد اصل، (1392): کاربرد منطق فازی در ارزیابی تناسب زمین برای توسعه کالبدی شهر، مطالعه موردی کلانشهر کرج، جغرافیا (فصلنامه علمی- پژوهشی انجمن جغرافیای ایران)، سال یازدهم، شماره36: 249-231.
– کریمی، مهرداد و صمد نگینتاجی، (1391): شهر پایدار، سیاستهایی برای دستیابی به پایداری محلهای، نشریه منظر، شماره 18: 79-74.
– کلانتری خلیل آباد، حسین و احمد پوراحمد، (1384): مدیریت و برنامهریزی احیاء ناحیه تاریخی شهر یزد، فصلنامه پژوهشهای جغرافیایی، شماره 54: 92-77.
– کلانتری، حسین و حسین حاتمینژاد، (1385): برنامهریزی مرمت بافت تاریخی شهر یزد، تهران: انتشارات فراگستر.
– گروه مطالعه و طراحی بافت قدیم یزد، (1385): طرح بهسازی بافت قدیم شهر یزد، گزارش اول: طرح تفصیلی، تهران، وزارت مسکن و شهرسازی، معاونت شهرسازی و معماری، دفتر بهسازی بافت شهری.
– گلوردی یزدی، حمیده، (1390): بررسی و ارزیابی سطح پایداری اجتماعی در محلات بافت قدیم یزد، پایاننامه دوره کارشناسی ارشد، دانشگاه یزد.
– گلی، علی و علی عسگری، (1385): کاربرد منطق فازی در تبدیل روستا به شهر، نمونه موردی: استان تهران، مدرس علوم انسانی- برنامهریزی و آمایش فضا، دوره 10، شماره 2: 159-139.
– محمدی، کاوه، (1381): تحلیل اجتماعی- فضایی بافتهای فرسوده شهری جهت بهسازی و نوسازی با تاکید بر پایداری اجتماعی (مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر سردشت)، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی.
– مدنیپور، علی، (1383): آیا میتوان مدیریت و توسعه شهرها را بر پایه محلهها بنا نهاد؟، چکیده مقالات همایش توسعه محلهای، تهران: شهرداری تهران.
– مدنیپور، علی، (1384): طراحی فضای شهری، ترجمه فرهاد مرتضایی، چاپ دوم، تهران: شرکت پردازش و برنامهریزی.
– مضطرزاده، حامد و وحیده حجتی، (1391): معیارهای پایداری محله شهری، ماهنامه فنی- تخصصی دانش نما، 212: 79-72.
– مضطرزاده، حامد و وحیده حجتی، (1392): تبیین مفهوم محله و عناصر شکل دهنده آن در بافت محلات سنتی ایران، ماهنامه کتاب ماه هنر، 182: 81-72.
– معصومی، سلمان، (1389): توسعه محلهای در راستای پایداری کلانشهر تهران، تهران: انتشارات جامعه و فرهنگ.
– ملکی، لادن و میترا حبیبی، (1390): ارزیابی کیفیت محیط در محلههای شهری، نمونه موردی: محله چیذر، دوفصلنامه دانشگاه هنر، نامه معماری و شهرسازی، شماره 7: 127-113.
– موسوی، سید علی، (1382): بازسازی شهری با تکیه بر توسعه نظام محلهای، دفتر مطالعات و پژوهشهای راهبردی سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران.
– موسی کاظمی، مهدی، (1383): توسعه پایدار شهری؛ مفاهیم و دیدگاهها، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 62: 113-93.
– مولائی، دامون، محمد سعدی مسگری، روزبه شاد، حسین آقامحمدی، (1389): استفاده از استنتاجگری فازی برای مدلسازی روابط مکانمند در محیط GIS، مدرس علوم انسانی- برنامهریزی و آمایش فضا، دوره 4، شماره 3: 253-229.
– مهندسین مشاور آرمانشهر، (1386): طرح راهبردی بافت فرسوده یزد، دفتر سوم، مطالعات زیست- محیطی و طبیعی، سازمان مسکن و شهرسازی استان یزد.
– مهندسین مشاور معماری و شهرسازی عرصه، (1386): طرح جامع شهر یزد، جلد اول، سازمان مسکن و شهرسازی استان یزد.
– مینایی، مسعود، حسنعلی فرجی سبکبار و محمد رحمانی، (۱۳۸۹): آموزش منطق فازی با اشارهای بر جغرافیا، تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی.
– نجمی، منوچهر و ابراهیمی، مجید (1385): اولویتبندی مشخصههای فنی و مهندسی در مدل QFD با استفاده از روش TOPSIS در حالت فازی، فصلنامه علمی پژوهشی شریف، شماره 34، 3-9.
– نوجوان، مجید و غضنفری، مهدی (1385): توسعه مدل MADM دو بعدی با استفاده از شاخص درجه اطمینان فازی، نشریه بین المللی علوم مهندسی، شماره 4، جلد 17: 23-31.
– نوریان، فرشاد و محمد مهدی عبدالهی ثابت، (1387): تبیین معیارها و شاخصهای پایداری در محله مسکونی، نشریه شهرنگار، شماره 50: 63-49.
– هودسنی، هانیه، (1384): بهبود ساختار فضایی محلات شهری در چهارچوب توسعه محلهای پایدار، نمونه موردی: محله جلفا، پایاننامه دوره کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس.
– Barton, H. (2000): Sustanable Comunities: The Potential foe eco- Neighbourhoods, Earthscan Publication Ltd, London.
– Barton, H., et al, (2003): Shaping Neighbourhoods: A guide for health, sustainability and vitality, London and New York: spon press.
– Baumgartner, Rupert J; Korhonen, Jouni Stephen. (2010): Strategic Thinking for sustainable development, Sustainable development, I8: 71-75.
– Berg, Per G. & Gunnel Nycander, (1997): Sustainable neighbourhoods- a qualitative model for resource management in communities, Landscape and Urban Planning, No. 39: 1 I7- 135.
– Bezdek. J, (1993): Editorial – Fuzzy Models What are they, and Why? IEEE Transactions on Fuzzy Systems. Vol 1 (1) PP 1-5.
– Bittner, T., Stell, J. G. (2002): Vagueness and rough location. Geoinformatica. Vol 6 (2): 99-121.
– Brownell, M. (2007): Redeveloping modern housing sites improving the livability of the ground plane. Master dissertation. Cambridge: MIT University.
– Chavis, D. M., & Florin, P. (1990): Community Development, Community Participation. San Jose, CA: Prevention Office, Bureau of Drug Abuse Services
– Choguill, Charles L., (2008): Developing sustainable neighbourhoods, Habitat International, No. 32, pp: 41-48.
– Clark, D., (2003): Urban Word/Clobal City, Second edition, Routlije, p. 200.
– Cloutier, Scott A., Jenna R. Jambeck a, Norman R. Scott, (2014): Application of the Sustainable Neighborhoods for Happiness Index (SNHI) to coastal cities in the United States, Ocean & Coastal Management, Available online xxx: 1-7.
– Cowan, R., (2005): The Dictionary of Urbanism, Streetwise Prees, USA.
– Davidson, M. & Dolnik, F, (2007): A Planners Dictionary, American Planning Association.
– Eben Saleh, Mohammed Abdullah, (2005): The transformation of residential neighborhood: the emergence of new urbanism in Saudi Arabian culture, Building and Enviroment, No. 37.
– Ercan, Müge Akkar, (2011): Challenges and conflicts in achieving sustainable communities in historic neighbourhoods of Istanbul, Habitat International,Vol. 35, 295-306.
– Fox, Eric, Shivanand Balram, Suzana Dragicevic & Arthur Roberts, (2012): Spatial Analysis of High Resolution Aerial Photographs to Analyze the Spread of Mountain Pine Beetle Infestations, Journal of Sustainable Development; Vol. 5, No. 9: 106-129.
– Gaffron, Philine & Gehuismans, franzskala (2005): Ecocity Book, longman Dictionary of English language and culture.
– Katz, D., (1994): The new urbanism: Toward an architecture of community. New York: McGraw Hill.
– Kline،A. (2005): Social capital، The social economy and community development. Development journal of Oxford University، 140-173.
– Klir. J. George & Bo. Yuan, (1995), Fuzzy Sets Fuzzy Logic; Theory and Application, Prentice Hall. PTR;
– Lotfi Zadeh, A., (1997): Toward a theory of fuzzy information granulation and its centrality in human reasoning and fuzzy logic, Fuzzy Sets and Systems,Vol. 90, 111-127
– Luederitza, Ch., Langa, D. J., Von Wehrden, H., (2013): A systematic review of guiding principles for sustainable urban neighborhood development, Landscape and Urban Planning, No. 118: 40- 52.
– Neal, P.(2003): An urban village primer, In Urban Village and Making of Communities, London, Spon Press.
– Nourry, M., (2008): Measuring Sustainable Development: Some Empirical Evidence, Ecological Economics, Vol. 67: 441-456.
– Purvis, M., Graingerm, A., (2004): Exploring Sustainable Development, Geographical Perspectives, Earthscan Publications Limited First Published by Earthscan in the UK and USA.
– Ronald, F. (2000). Urban problems and community development. Social capital journal, Vol 37 (2): 317-20.
– Roy, Joyashree; Pal, Shamik. November (2009): Lifestyles and climate change: link awaiting activation. Current Opinion in Environmental of sustainability, Vol 1: 192-200.
– Sharifi, Ayyoob & Murayama, Akito, (2013): A critical review of seven selected neighborhood sustainability assessment tools, Environmental Impact Assessment Review, N. 38: 73-78.
– Simpson, L. (2005). Community Informatics and Sustainability":Why Social Capital Matters, Jornal of community informatics, Vol 2: 33-39.
– Song, Y. (2005): Smart growth and urban development pattern: a comparative study. International Regional Science Review, (28): 239-265.
– Wheeler, S, M., Deakin, E. (2004): Livable communities: creating safe and livable neighborhoods, towns, and regions in California. Berkeley, Calif: University of California at Berkeley Institute of Urban and Regional Development
– Wheeler, S. M., (2004): Planning for Sustainability; London and New York ,Routledge
– Wheeler, S., (1998): Planning for Sustainable and Livable Cities, Rutledge, New York.
– Williams, Michael, (1985): Neighborhood Organizations: Seeds of a New Urban Life, We Sport, Greenwood Press.
– Wong, S. W.; Tang, B and Horen, B.V., (2006): Strategic Urban Management in China: A Case Study of Guanzhou Development District, habitat international, 30(3): 645- 667.
– Woodcock, C.E. and S. Gopal (2000): Fuzzy set theory and thematic maps: Accuracy assessment and area estimation, International Journal of Geographical Information Science. Vol 14 (2): 153-173.
– Zadeh, L. (1973): Outline of a New Approach to the Analysis of Complex Systems and Decision Processes, IEEE Transactions on Systems, Man, and Cybernetics. Vol 3 (1): 28- 44.

1 . Williams
2 . Neighborhood
3 . District
4 . Quarter
5 . Community
6 . Cowan
7 . Gaffron, Philine & Gehuismans, franzskala
8. Jackson, Louise
9 . Development
10 . Rio De Janeiro Earth Summit
11 . Human development report.(UNDP).2003
12 . The Charter of New Urbanism
13 . Brundtland
14 . Our Common Future
15 . Rio
16 . Roy, Joyashree; Pal, Shamik. November
17 . Baumgartner, Rupert J; Korhonen, Jouni Stephen
18 . بنیادهای شهر پایدار به وسیله کمیسیون جهانی شهرنشینی در قرن بیست و یکم تدوین شده است.
19 . Clark
20 . Good Governance
21 . Simpson, L
22 . Ronald, F.
23 . Chavis, D. M., & Florin, P.
24 . ارائه شده از طرف پتسی هیلی
25. Non-Euclidian Mode Of Planning
26 Content Objectives
27 Process Objectives
28 . Traditional Neighborhood Design
29 . Transit Oriented Development
30 . Livable Neighborhood
31 . Home zone
32 . Smart Growth
33 . Katz, D.
34 . Neal, P.
35 . Brownell, M.
36 . Wheeler, S, M., Deakin, E.
37 . Neal, P.
38 . Song, Y.
39 . Urban Life Cellule
40 . Think Globally, Act Locally
41 . Green Development
42 . Sustianable Built Environment
43 . Green Community
44 . Sustianable Society
45 . Healthy Society
46 . Kline. A
47 . Wheeler, S. M
48 . Barton.H
49 . Wong, S. W.
—————

————————————————————

—————

————————————————————


تعداد صفحات : 46 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود