تارا فایل

مبانی نظری وپیشینه تحقیق فرش ایران


فرش ایران
انسان بر اثر نیاز از دیرباز در اندیشه آن بود که زیراندازی مناسب و پوششی درخور برای خود آماده سازد که هم او را از گزند باد و باران مصون دارد و هم بستری نرم برایش فراهم آورد و عایقی در برابر گرما و سرما باشد. آشیانه پرندگان و ساقه های در هم تنیده گیاهان یکی از الگوهایی بود که انسان را به سوی بافته ها سوق می داد. انسان نخستین در طی قرنها به روش درهم تنیدن الیاف گیاهی و پوست درختان، به صنایعی نظیر سبد بافی آشنا شده بود، و اکنون با بهره گیری از پشم حیواناتی که قابلیت زیست در جوامع اولیه را داشتند، می توانست زیر اندازهایی نه چندان نرم ارایه دهد.
زنان از جمله کسانی بودند که از آغاز در این فن کوشش بسیار داشتند و به بافت دست بافتهای پوششی و زیراندازی و روپوش حیوانات و کیسه حمل مواد دست می یازیدند.
زیراندازهای نخستین متشکل از پوست نرم حیوانات و الیاف نرم گیاهی و بوریا بود اما به دلیل گسترش جوامع اجتماعی و کاهش شکار، نیاز به تولید بیشتر زیراندازهای دست بافته روز به روز بیشتر شد و بافت این گونه زیراندازها تکامل یافت.
کاوشهای باستانشناسی نشان می دهد استفاده از بوریاهای بافته شده از نی های منطقه میان رودان، از هزاره چهارم و پنجم متداول بوده و بافت گلیم تا سده پانزده قبل از میلاد، به مرحله بالایی از تکامل رسیده است.
کهن ترین دستبافته ای که باستانشناسان به آن دست یافته اند، قالیچه ای است که به علت دستیابی به آن در گور یخ زده یکی از فرمانروایان سکایی در دره پازیریک در سیبری، به نام قالیچه پازیریک نامیده شده است. این فرش که به عنوان پوشش اسب به کار می رفته هم اکنون در موزه ارمیتاژ لنینگراد نگهداری می شود و صاحب نظران با توجه به نقشهای روی این قالی که شبیه نقوش اصیل هخامنشی است آن را ایرانی می دانند و بر این باورند که فرش پازیریک از دست بافتهای مادها و پارت ها (خراسان بزرگ قدیم) است.
رنگهای مورد استفاده در این قالی قرمز اخرایی، زرد، سبز کمرنگ و نارنجی است. تشابه نقوش سواران و مردان پیاده که در کنار اسبان خود راه می پیمایند، و جانواران بالدار در این قالی با نقوش تخت جمشید، درستی نظر این پژوهشگران را قویتر می سازد. صاحبنظران همچنین معتقدند بافت قالیچه ای با چنین ویژگیها، مستلزم دارا بودن پشتوانه ای فرهنگی و هنری در ارتباط با بافت فرش، کمینه برای چندین قرن خواهد بود و مبین این نکته است که در سده های متمادی، پیش از بافت فرش معروف پازیریک، این حرفه در فلات ایران رواج داشته و ایرانیان به رمز آن پی برده بودند.
گفتار مورخان نیز، حاکی از تایید همین نکته است. به طوری که گزنفون مورخ یونانی در کتاب خود موسوم به "سیرت کوروش" می گوید: "ایرانیان برای اینکه بسترشان نرم باشد، قالیچه زیر بستر خود می گستردند".
این عبارت نشان دهنده آن است که قالیبافی در این زمان عمومیت داشته و در زندگی روزمره جایگاه خود را یافته و از ملزومات زندگی به شمار می آمده است.
گرچه از دوران ساسانیان نمونه مشخصی موجود نیست، اما آن چنان که از قراین پیدا است، فرش ایران در دوران ساسانی، از شهرت و اعتبار جهانی برخوردار بوده است. چنان که سالنامه چینی سوئی سو (sui-su) در این دوران از فرش پشمی ایران به عنوان کالای وارداتی به چین نام می برد. در ادبیات فارسی نیز، بارها فرش معروف "بهارستان" متعلق به خسروپرویز پادشاه ساسانی یاد شده است. اوصافی که از فرش بزرگ بهارستان آمده است، نشانه هایی از توان و برتری هنرمندان ایرانی و پیشتازی آنان در هنر فرش بافی است.
با ظهور دین اسلام و فروپاشی نظام پرشکوه ساسانیان، هنر فرشبافی که پیشتر توسط اشراف حمایت می شد دچار رکود شد و در پی آن ظهور سلسله های مختلف و عدم ثبات سیاسی در قلمرو پهناور ایران، توان رشد و نمورا از آن بازستاند. به ویژه آن که اعراب به تجملات زندگی توجهی نداشتند، و کاخهای رفیع برای در میان گرفتن آنان که به زندگی در صحرا و بیابان و آسمان پرستاره و چادرهای حصیری خو گرفته بودند، توان فرسا می نمود، و به منظور مبارزه با شرک و بت پرستی نقش پردازی از انسان و حیوان را مکروه می دانست.
با پراکنده شدن هنرمندان در شهرهای دور و نزدیک، هنر فرشبافی بی نمودی آشکار، به بقای خود ادامه داد، اما این روند دیری نپایید و خلفای بین امیه و بنی عباس برخلاف خلفای گذشته، در تقلید از شاهان گذشته، به این هنر توجه کردند و موجبات شکوفایی این هنر را پدید آوردند. ذکر دویست خانه قالی در تاریخ بیهقی متعلق به نیمه اول قرن پنجم هجری در شرح هدایای ارسالی از خراسان توسط علی بن عیسی برای هارون الرشید، خود گواهی براین نکته است و اخبار و شواهدی که مورخان و جغرافی نگاران اسلامی از این و آن در کتب خود درج کرده اند، خود دلیل غیر قابل انکاری از وجود فرهنگ پیشرفته قالیبافی ایران است.
مولف "حدودالعالم" که در تاریخ 812 م آن را به رشته تحریر درآورده به قالیبافی فارس اشارت دارد، و یک قرن بعد مقدسی به وجود قالیهای سجاده ای در اراضی مرتفع قائنات، اعتراف می کند.
یاقوت حموی (1179 میلادی، قرن ششم هجری) از وجود قالیبافی آذربایجان خبر می دهد، و ابن بطوطه جهانگرد عرب (1304 ـ 1378میلادی) در راه خود از خورموسی در خلیج فارس به اصفهان، هنگام بازدید از ایذه در منطقه بختیاری از فرش سبز رنگی از در جلو وی گسترانیدند یاد می کند.
ادبیات فارسی نیز از این نشانه ها خالی نیست. خاقانی شروانی شهرت قالیهای مرندی را در قرن ششم چنین بازگو می کند:
چون مرا سندس است و استبرق شاید ارقالی مرندی نیست
یورش قوم مغول آنچه را که دستاورد پادشاهان گذشته بود، نابود ساخت. آنان مردانی جنگجو بودند که دنیا را برپشت اسبانشان فتح کرده بودند و در مصافشان با دشمنان، زنانشان را همراه نمی بردند، و قالی که زاده دستان هنرمند زنان است، با حمله آنان، نه تنها به ایران راه پیدا نکرد، بلکه باعث شد تا کارگاههای کوچک بافت قالی نیز ازبین رفته و طراحان و نقاشان به نقاط دوردست و روستاهای دور افتاده بگریزند.
مغولها گرچه سرزمین ایران را فتح کردند، اما به سرعت مقهور فرهنگ غنی ایرانیان شده و به آن تن دادند. جانشینان مغولان با برخورداری از این فرهنگ، رفته رفته به ترمیم خرابیها همت گماشتند و هنرمندان را بزرگ داشته اکرام کردند و موجبات پیشرفته زمینه های هنری را فراهم آوردند. در اخبار آمده است که غازان خان اولین ایلخانی بود که به دین اسلام گروید و فرشهایی برای آرامگاه خالد ابن ولید سردار صدر اسلام به دمشق گسیل داشت. وی برای تزیین صحن کاخهای خود نیز قالیهایی از خطه فارس را فراهم آورد.
جانشینان تیموریان برخلاف اعقابشان افرادی هنر دوست و هنرپرور بودند و بعضی شان در برخی از رشته های هنر دست داشتند. آنان با بزرگداشت نقاشان و هنرمندانی چون بهزاد هراتی و ایجاد کانونهای هنری در اعتلای این هنر گامهای موثری برداشتند. نقاشیهایی که از دوره تیموری باقی مانده نشان دهنده علاقه شاهان تیموری به هنر فرشبافی است.
دوران صفوی عصر درخشان و پرشکوه احیای هنر در تمام زمینه هاست. نمونه های ارزنده موجود در موزه های مشهور جهان همچون قالی مشهور اردبیل که جهت مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی جد بزرگ صفویان بافته شده و اکنون در موزه ویکتوریا و آلبرت نگهداری می شود، حاصل کارگاههای قالیبافی شاهی در این دوران بوده اند. حمایت شاهان صفوی و ابراز علاقه آنان به این حرفه سبب شد تا صنعت فرشبافی از درجه یک پیشه و حرفه روستایی تا مقام یکی از هنرهای زیبا ارتقا یابد. شاه عباس در این مهم سهم به سزایی داشت، زیرا وی با تاسیس کارگاه قالیبافی در جوار کاخهای سلطنتی خود بین چهل ستون تا میدان شاه، بافندگان را مستقیماً زیر نظر داشت تا از کیفیت بافت و ظرافت آنها مطمئن شود. یادداشتهای گردشگرانی چون تاورنیه، شاردن و رابرت شرلی تاییدی براین گفتار است.
ایجاد روابط تجاری با کشورهای اروپایی و ورود جهانگردان، گردشگران و سفرا به ایران، زمینه گسترش روابط فرهنگی، تجاری را با دیگر کشورها فراهم ساخت و استقبال از قالیهای نفیس ایرانی در اروپا براهمیت دستبافته ها و رونق سفارشها افزود.
از این زمان کاشان به واسطه مرغوبیت و ظرافت قالیهای تولیدی خود پذیرای سفارشات بسیار شد و تولید فرشهای زربفت که حاصل بافت با نخهای طلا و نقره بود، بنا به سفارش دربار لهستان بر رونق آن شهر افزود. این فرشها که بعدها به فرشهای لهستانی یا پولونزی Polonaisa معروف شدند، یادگارهای این دورانند و اکنون مایه فخر و مباهات موزه های مالک آنند.
شاه عباس با گردآوردن بهترین نقاشان و طراحان و بافندگان از سراسر کشور و تجمع آنها در کارگاه های سلطنتی، شاهکارهای بی مانندی را در هنر فرشبافی سبب شد و نقشهای قالی با الهام از نقوش نگارگری و تذهیب توسط هنرمندان دگرگون شد. با انقراض صفویان افول هنر فرشبافی نیز آغاز شد. تاخت و تاز افغانها در ایران، همه چیز را به ناگهان از بین برد و خاطره دردناک حمله مغولان را در اذهان همگان زنده کرد.
نادرشاه جهت حفظ انسجام و یک پارچگی کشور فرصت آن را نیافت تا به مسایل هنری بپردازد اما دوباره و رفته رفته با حفظ امنیت و آرامش ایجاد شده در سایه شجاعت و دلاوری ایرانیان، هنری که در خفا به حیاتش ادامه می داد در دوره زندیه اعتبار بیشتری یافت و مورد توجه فرمانروایان قرار گرفت.
در دوره قاجاریه نیز با رونق بازارهای اروپا که از دوره صفویه آغاز شده بود و در طی قرون متمادی افت و خیز فراوانی را پشت سر نهاده بود، سیر عادی خود را در پیش گرفت. بازرگانان تبریزی به تاسیس کارگاههای فراوان قالیبافی نه تنها در تبریز بلکه در کرمان، مشهد، کاشان و سایر شهرهای ایران همت گماشته و قالیهای بافته شده از طریق استانبول به اروپا راه می یافتند.
با رونق روزافزون بازار فرش ایران بازرگانان خارجی خود به فکر سرمایه گذاری در ایران افتادند و با ایجاد کارگاههای بافت قالی در شهرهایی مانند کاشان، اراک و کرمان، هدایت این هنر و صنعت را به عهده گرفتند.
اکنون نیز فرش دستباف ایران در گذر سالها و قرنها و بلکه هزاره ها با تکیه بر اصالتهای گذشته، هنرمندی ایرانیان، خلاقیت تولید کنندگان و پیشینه پر افتخار خود همچنان راه کمال را می پیماید و در تمامی کره خاک شهرتی بی مانند دارد (پرتال فرش ایران: 1391).

2 – 38 سابقه تحقیقات
2 – 38 – 1 پیشینه داخلی:
* سلطانی نیا، حسین،1372 در تحقیق خود با عنوان: بررسی نقش تعاونی ها در تولید و صادرات فرش دستباف ایران به این موارد اشاره کرده است که: 1. تورم فزاینده قیمت تمام شده قالی ایران نسبت به کشورهای رقیب در سطح جهانی 2. غیرانسانی بودن روابط و شرایط کار و تولید دراین صنعت 3. وجود نظام واسطه گری و دلالی در مراحل مختلف تولید و تجارت فرش 4. بی توجهی به قوانین کار و بیمه های اجتماعی و عدم رعایت بهداشت محیط کار در این صنعت و غیر استاندارد بودن برخی مواد و ابزارآلات قالیبافی 5. فقدان برنامه ریزی و استراتژی مشخص جهت توسعه تولید و صادرات فرش دستباف ایران و گسترش بازارهای جهانی.
* عباسی، زهره، 1386: در تحقیق خود با عنوان "مروری بر مدلهای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمانها" به این نتیجه دست یاقته است که: فناوریهای جدید به سازمانها این امکان را می دهند تا سیستم های مدیریت دانش را به منظور ذخیره و اشاعه اطلاعات ساختار نیافته مورد استفاده قرار دهند. امروزه علاقه مندی فزاینده ای به حوزه مدیریت دانش در سازمانها و محافل علمی وجود دارد. به دلیل نوظهور بودن این مساله، کمبود دسته بندی استاندارد و مشخص در رابطه با مدل های پیاده سازی مدیریت دانش در منابع پژوهشی و سازمانی احساس می شود.
* محمدی، فاتح، 1389، در تحقیق خود در موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی تحت عنوان "شناسایی عوامل کلیدی توفیق سیستم مدیریت دانش در دانشکده ها و مراکز آموزش عالی مدیریت تهران" انجام داده است هفت عامل زیرساختی و اساسی را شناسایی کرده " آموزش عالی مدیریت تهران است که عبارتند از: 1- جهت گیری استراتژیک دانای محور؛ 2- فرهنگ مشارکتی؛ 3- ارزیابی و انتقال دانش؛ 4- زیرساخت سیستم های اطلاعاتی؛ 5- توسعه منابع انسانی؛ 6- الگوگیری؛ 7- درگیری افراد.
* نجف بیگی، رضا، 1390: در تحقیق خود با عنوان " طراحی الگوی زیرساختی مورد نیاز به منظور پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان" به این نتیجه رسیده است که: فرهنگ سازمانی با محوریت: فرهنگ یادگیری، اعتماد و همکاری، ساختار سازمانی حول: عدم تمرکز و رسمیت، همچنین حمایت فناوری اطلاعات و انگیزش کارکنان مهمترین زیرساخت های مورد نیاز پیاده سازی مدیریت دانش در سطح سازمان های دولتی مورد مطالعه محسوب می گردند.
* ابطحی، 1386، در خصوص اثربخشی مدیریت دانش در سازمان های دولتی ایران انجام شده است که یافته های محققین با به کارگیری تکنیک دلفی و رویکرد پژوهشی این بوده که عوامل سازمانی شامل فرهنگ دانش آفرین، رهبری دانش، منابع دانش، درگاههای دانش، ساختار دانش محور، فرایندهای دانش محور و عوامل محیطی (عوامل سیاسی، فرهنگی، تکنولوژی) و شهروندان بر اثربخشی مدیریت دانش موثر است.
* فلاطونی، عبدالعلی 1372 در تحقیق خود با عنوان نقش برنامه ریزی در توسعه صادرات فرش ایران به این نتیجه رسیده است که: برنامه ریزی فرش دستباف ایران در سطح کلان مطرح می شود. نکته عمده در تعاریف آن است که بازاریابی شامل بخش عمده ای از فعالیتهای بازرگانی یعنی: برنامه ریزی، مدیریت، تولید، تبلیغات و مصرف می باشد. هدف برنامه ریزی بازاریابی در کوتاه مدت انطباق نیازهای خریداران نهائی با کالاهای موجود و در بلند مدت تطبیق کالاها با خواستهای مصرف کنندگان است. توسعه و ادامه صادرات فرش ایران مستلزم تداوم روابط مصرف کنندگان در بازارهای بین المللی با تولید کنندگان است و لازمه این تداوم، انطباق فرش ایران با سلیقه و نیازهای مصرف کنندگان است. برنامه توسعه صادرات فرش ایران مجموعه ای از برنامه های بازاریابی، تبلیغات و تولید است. اجرای برنامه توسعه صادرات فرش نیازمند به وسایل و ابزار خاص می باشد و از آنجا که تاکنون سازمانی بعنوان مسئول اجرائی صنعت فرش دستباف تاسیس نشده است، اولین قدم جهت اجرای برنامه های توسعه صادرات فرش ایجاد سازمانی بعنوان متولی امور این صنعت و رشد و گسترش تعاونیهای تولید و بازاریابی است.
* اعلمی بیات، محمد 1376 در تحقیق خود با عنوان بررسی و تعیین مهمترین عوامل موثر بر رکود صادرات فرش دستباف ایران به این نتیجه رسیده است که: صادرات فرش دستباف کشور سالها بود که در مسیری صعودی به پیش می رفت و در سال 1373 به اوج خود، رقم دو میلیارد دلار رسید، در حالی که این رقم نسبت به سال 1372 بیش از 60 درصد افزایش نشان می دهد، لیکن در سال 1374 به یکباره سقوط کرد و به رقم 919/5 میلیون دلار رسید که بیش از 50 درصد کاهش نشان می دهد. ضمن اینکه در سال 1375 وضع بهتر نشده و در حد 602 میلیون دلار، صادرات فرش دستباف کشور بوده است. به هر صورت، تحقیق حاضر از جمله تحقیقاتی است که این موارد را مورد بررسی قرار می دهد و دست آخر در صدد آن است که راه حلهایی را برای افزایش صادرات فرش دستباف کشور ارایه نماید. موضوعی که برای این پروژه تحقیقی انتخاب شده، "تعیین مهمترین عوامل موثر بر صادرات فرش دستباف ایران طی سالهای 1375-1372" می باشد. بنابراین سعی ما در این پروژه، ارایه فهرستی از عوامل احتمالی است که می توانسته بر رکود موثر باشد. سپس آزمون آنها می باشد. طیف زمانی برای این موضوع چهار سال (1375-1372) در نظر گرفته شده تا اینکه مبنایی برای مقایسه وضعیت قبل و بعد بحران باشد.
* بریم نژاد، ولی 1378 در تحقیق خود با نام تحلیل اقتصادی عوامل موثر بر صادرات فرش در ایران به این نتیجه رسید که: نتایج حاصله از تخمین معادلات تقاضا نشان داد که کشش تقاضای قیمتی صادرات برای این کشورها پائین می باشد. نتایج همچنین نشان دهندهء اثر مستقیم درآمد ناخالص ملی، نرخ ارز واقعی و تولید جهانی به غیر از ایران و اثر غیرمستقیم شاخص قیمت کالاهای داخلی بر میزان تقاضای صادرات ایران می باشد. نتایج حاصل از تخمین معادله عرضه بیانگر کشش پذیر بودن قیمت عرضه صادرات می باشد که نشان می دهد، اگر ایران صادرات خود را به صادرات مستقیم تبدیل کند با افزایش قیمت صادراتی فرش، عرضه برای صادرات نیز افزایش می یابد. علامت ضریب متغیر درآمد حاصله از نفت نشان می دهد که، با افزایش درآمد حاصل از صادرات نفت، میزان عرضهء صادرات فرش کاهش می یابد.
* ابریشمی، مهرآرا و محسنی (۱۳۸۵) در مطالعه ای تحت عنوان "تاثیر آزادسازی تجاری بر رشد صادرات و واردات" از دو روش دینامیک و روش پویای گشتاورهای تعمیم یافته تکنیک داده های پنل، با بررسی ۲۳ کشور منتخب در حال توسعه، طی دوره زمانی ( ۲۰۰۲-۱۹۷۲ ) استفاده نموده اند. نتایج بخش اول که به تاثیر آزادسازی بر صادرات پرداخته و مرتبط با این تحقیق می باشد، حاکی از آن است که آزادسازی تجاری، رشد صادرات را حدود ۱۹۰ درصد افزایش خواهد داد. لذا آزاد سازی تجاری موجبات رشد صادرات را فراهم می آورد.
* زعفرانیان، رضا 1387 در مقاله خود با عنوان ارایه ی الگوی پیاده سازی مدیریت دانش در کسب و کارهای کوچک و متوسط به این نتیجه رسیده است که: سازمانها نمی توانند به طور صحیح دانش را مدیریت کنند چرا که دانش افراد به صورت درونی و تلویحی است اما می توانند محیط عملیاتی را به منظور توسعه و اشتراک اطلاعات، مدیریت کنند. آن ها باید تلاش کنند تا جای ممکن، از فنون و طرح های موجود مدیریت دانش به عنوان اهرم هایی برای راه اندازی مدیریت دانش خود استفاده کنند. از این رو در مقاله خود به مفهوم مدیریت دانش و اصول آن به همراه شرحی از انواع مدل ها ارایه شده و در نهایت الگوی پیشنهادی کرده است. الگوی پیشنهادی جدید در شرکت نفت ایران زمین به عنوان یک شرکت فعال در حوزه ی صنایع نفت ایران بررسی شده است.
* برور، محمد در سال 1383 در پایان نامه خود با عنوان "مطالعه و بررسی چگونگی اعمال مدیریت دانش در شرکت برق منطقه ای غرب" سعی کرده است مزر بین داده اطلاعات و دانش را مشخص کند و انواع دانش سازمانی و نحوه تولید دانش را بیان کند.
* بیجقینی، 1389 در پایان نامه خود با عنوان "بررسی عوامل موثر بر رقابت پذیری صادرات فرش دستباف ایران در مقابل کشورهای رقیب" به شناسایی عوامل موثر بر کاهش قدرت رقابت پذیری صادرات فرش دستباف ایران در مقابل کشورهای رقیب پرداخته و با مطالعه و بررسی رقابت پذیری به نقاط قوت و ضعف فرش دستباف ایران در مقابل رقبای خارجی پی برده و راههایی را برای بدست آوردن مزایای رقابتی در مقابل رقبا و گسترش سهم بازارهای خارجی ایجاد کرده است.
* نجاتی، 1389 در پایان نامه خود با عنوان "مهندسی مجدد زنجیره تامین فرش دستباف با بهره گیری از مدل های تجارت الکترونیک و توسعه تولید و صادرات آن در استان یزد" با استفاده از یکی از تکنیک های تصمیم گیری های چند معیاره این نتیجه حاصل گردید که فرآیندهای موجود در حلقه سفارش گیری، بازاریابی و صادرات بیشترین قابلیت اجرائی برنامه مهندسی مجدد را با بکارگیری از تجارت الکترونیک دارد و در پایان مدل الکترونیکی جهت تسهیل در سفارش گیری و تولید بر اساس آن ارائه کرده است.
* علی نژادی، 1388 در پایان نامه خود با عنوان "بررسی چالشها و محدودیت های موجود در صادرات فرش دستباف استان آذربایجان شرقی" به منظور ارتقاء کیفیت و بهره وری فرش دستباف ایران عوامل تاثیرگذار مانند مهارت نیروی انسانی، ابزارآلات و تجهیزات، مواد اولیه، کیفیت بافت، خلاقیت و نوآوری در طراحی فرشها، عوامل محیطی، قوانین دولتی مورد بررسی قرار داده است.
2-38-2 پیشینه خارجی
* در مطالعه ای که توسط khoan, 2005 صورت گرفت برخی از عوامل زیرساختی برای پیاده سازی مدیریت دانش شناسایی گردید که عبارتند از: فرهنگ سازمانی حامی مدیریت دانش به منظور تشویق همکاری بین کارکنان و ایجاد فرهنگ اعتماد که از طریق آن فرایند پیاده سازی مدیریت دانش تسهیل می شود. یافته دیگر تحقیق این بود که پرورش فرهنگ یادگیری و نوآوری به افراد سازمان اجازه می دهد تا در خصوص اقدامات جاری سازمان به پرس و جو بپردازند. در این راستا به طور پیوسته تولید ایده، دانش و ارائه راه حل تشویق می شود. دیگر متغیرهای کلیدی و زیرساختی شامل تکنولوژی اطلاعات، کمک های انگیزشی، زیرساخت سازمانی و فعالیت ها و فرایندهای مناسب هستند.
* Ragna sidler, 2008 در تحقیق خود با عنوان مدیریت دانش در شرکت های نوآورانه به این نتیجه دست یافته است که: نقش دانش ضمنی در مدیریت نوآوری مورد تجزیه و تحلیل قرار داده می شود. ایجاد، در دسترس بودن و انتقال دانش نهان در درون یک سازمان برجسته می شوند. دانش ضمنی می تواند منبع طیف عظیمی از فرصت ها و پتانسیل ها موجود باشد که کشف و خلاقیت را تشکیل می دهند.
* در تحقیقی که توسط hung, 2005، در خصوص عوامل زیرساختی و کلیدی بکارگیری مدیریت دانش در سازمان داروسازی انجام شد یافته های تحقیق نشان داد هفت عامل ساختار و استراتژی دانشی، فرهنگ سازمانی، زیرساخت سیستم اطلاعاتی، محیط و فرهنگ یادگیری، تعهد مدیریت ارشد، ارزیابی آموزش و کار گروهی، مشارکت و آموزش کارکنان، زیرساخت های پیاده سازی مدیریت دانش محسوب می شوند.
* Crictian criner در سال 2002 در مقاله خود با عنوان "مدیریت دانش ضمنی: نقش مصنوعات" که در این مقاله در پی جایگزین هایی برای اعمال مدیریت دانش از موضع کنترل و مالکیت است. در این زمینه های تخصصی با تمرکز توجه بر روی بسیج دانش به جای کنترل و به اشتراک گذاری دانش است. مصنوع فراهم می کند فشار کافی برای نظم و هماهنگی به ظهور خود به خود می باشد. مدیریت دانش می تواند در چنین شرایطی ضمنی بدون از دست دادن ارزش خود تبدیل شود.
* Fee gaou, 2008 در مقاله خود با عنوان مدیریت دانش، مدیریت، و دانش در عملیات کسب و کار به این نتایج درست یافت که: مدیریت دانش در سازمان های کسب و کار دارد که وظیفه مدیریت فعالیت های کارکنان دانش و یا تحول و تعامل"دانش سازمانی ایستا" و "دانش فرایندی پویا" برای "فرایند نوآوری محصولات، خدمات، و عملی" و در همان زمان، "ایجاد و یا توجیه موجود دانش سازمانی سیستماتیک" است. مدیریت دانش به سادگی در مورد ضبط و دستکاری دانش صریح نیست، اما نیاز به رسیدگی است که به طور ضمنی، می تواند تنها از طریق فرآیند به جای محتوا مشتق شده است.
* Khalifa ,2003 در تحقیقی با عنوان مدل موفقیت پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه سیتی هنگ کنگ انجام دادند که سوال اصلی این پژوهش عبارت بود از چه عواملی در موفقیت پیاده سازی برنامه های مدیریت دانش موثرند؟ فرضیات این پژوهش عبارت بود از:
1. عوامل سازمانی بر موفقیت مدیریت دانش تاثیر مستقیم و معنی دار دارد.
2. تکنولوژی اطلاعات بر موفقیت مدیریت دانش تاثیر دارد
نتیجه تحقیق بیانگر این مطلب است که عوامل سازمانی همانند فرهنگ سازمانی، استراتژی مدیریت دانش و تکنولوژی اطلاعات بر پیاده سازی مدیریت دانش تاثیر دارند.
* Sharma, 2002 در تحقیقی با عنوان زیرساخت های اجرای مدیریت دانش در سازمان های بهداشت و سلامت آمریکا انجام شد. یافته های این مطالعه نشان داد برای پایه گذاری مدیریت دانش زیرساخت های مورد نیاز عبارتند از: زیرساخت همکاری، که سازمان می تواند با طراحی چارچوب فرهنگ همکاری زمینه پیشرفت دانش را تعیین نماید. زیرساخت دارایی انسان، این زیرساخت مشارکت و تمایل افراد را مورد توجه قرار می دهد سازمان ها باید برای افراد انگیزه ایجاد نمایند، پاداش دهند و به آموزش و بهبود کارکنان بپردازند. زیرساخت دارایی انسان کمک می کند تا مهارت های خاص افراد شناسایی و به کار گرفته شود. این افراد هستند که می توانند با داشتن انگیزه و به کارگیری مهارت هایشان و استفاده از تجربیات و دانش شان ارزش افزوده ایجاد کنند. زیرساخت حافظه سازمانی؛ این زیرساخت اطمینان ایجاد می کند که برای هر کسی در هر زمانی اطلاعات و دانش در دسترس باشد. زیرساخت شبکه انتقال دانش، این عامل با توزیع اطلاعات و دانش مرتبط است. زیرساخت هوش سازمانی، که شامل سیستم های اطلاعاتی یکپارچه برای جمع آوری و تحلیل داده ها می باشد.
* Scirm, 1997 در خصوص پیاده سازی مدیریت دانش هفت عامل کلیدی را شناسایی کرده اند. این عوامل شامل: پیوند مستحکم با الزامات کسب و کار، معماری و چشم انداز اجباری، رهبری دانش، فرهنگ تسهیم و خلق دانش، یادگیری مستمر، یک زیرساخت تکنولوژی و فرآیندهای دانش سازمانی می باشند. همه این عوامل برای پروژه های آزمایشی در مقیاس کوچک اهمیت چندانی ندارد. با این حال، این عوامل برای سازمان هایی که در جهت رسمی سازی و مستندسازی دانش، اقداماتی انجام می دهند ضروری است.
* Buhmen, 2007 در تحقیق خود با عنوان: استراتژی های مدیریت دانش به مطالعه اثر محیط سازمانی در انتخاب استراتژی های مدیریت دانش پرداخته است که با تمرکز ویژه بر روی ارتباط بین کسب و کار و دانش و استراتژی مدیریت و موفقیت از طرح های مدیریت دانش می باشد. یافته های این مقاله نشان می دهد ارتباط بین موفقیت مدیریت دانش و تراز دلخواه برای مدیریت دانش و استراتژی کسب و کار است. او همچنین نشان می دهد که یک سازمان که در استراتژی کسب و کار نیاز به کارایی فرآیند دارد باید در درجه اول در تدوین استراتژی تکیه کنند.
* Gaou mung, 2008 در تحقیق خود با نام "مدیریت دانش، مدیریت، و دانش در عملیات کسب و کار" به مدیران دانش به طور سیستماتیک دانش "در مورد مدیریت دانش درک'' و''عمیق و کامل" درک درستی از ماهیت، دامنه ها و روش های مدیریت دانش پرداخته است.
* Hanish, 2009 در مقاله خود با عنوان: مدیریت دانش در محیط های پروژه به بررسی مدیریت دانش در داخل و بین پروژه ها پرداخته و به عنوان یک نتیجه، اکثر مصاحبه شوندگان اظهار داشت: نیاز فوری به بهبود قابل توجهی از دانش مدیریت پروژه هر چند تنها در چند شرکت یک رویکرد سیستماتیک وجود دارد. موفقیت دانش مدیریت پروژه است که به طور عمده توسط عوامل فرهنگی در حالی که جنبه های فنی مانند سیستم های اطلاعات و روش های مدیریت پروژه در نظر گرفته به عنوان حمایت از عوامل تنها خدمت می کنند.
* freeman در سال 2011 در تحقیق خود با عنوان " آیا محل استقرار شرکتهای کوچک در صادرات آنها موثر است؟" به این نتایح رسید که دسترسی SME صادرکنندگان به شبکه ها و زیرساخت های مرتبط / خدمات صادرات، و به نوبه خود عملکرد صادرات است. شرکت در مناطق شهری استفاده بیش از کسانی که در زمینه های منطقه ای است. با این حال، بر خلاف انتظارات، سطح نسبتا پایین تر از رقابت در زمینه های منطقه ای ظاهر می شود تاثیر منفی بر عملکرد صادراتی شرکت های واقع در این مناطق خواهد گذاشت.
* Roland fereez, 2007 در تحقیقی با عنوان: توانایی مدیریت دانش: تعریف دارایی های دانش نشان می دهد که منابع جداگانه ای از دانش شناسایی شده، شرح داده شده و به طور واضح به عنوان دارایی دانش ناملموس سازمانی تعریف شده است. این ها دارایی های دانش به عنوان قابلیت های دانش (KCs) نامیده می شود. مدیریت دانش (KM) به اهرم این دارایی ها با توجه به بهبود سیستماتیک در فرایند دستیابی به افزایش عملکرد شرکت استفاده شده است. مقاله نشان می دهد که پنج دانش قابلیت ارائه و به عنوان تخصص، دروس آموخته شده، سیاست ها و روش ها، داده ها و اسناد دانش وجود دارد.
* Wing laam, 2009 در تحقیق خود با نام " برون سپاری دانش: جایگزین استراتژی برای مدیریت دانش" به ارائه مفهوم برون سپاری دانش به عنوان یک استراتژی جایگزین را برای مدیریت دانش پرداخته است. این مقاله همچنین تساوی با توجه به سه شرایطی که تحت آن دانش برون سپاری ممکن است یک استراتژی مناسب برای مدیریت دانش است. علاوه بر این، دو حوزه اصلی از دانش ریسک برون سپاری فناوری اطلاعات، که مربوط به کیفیت خدمات دانش و تلاش مورد نیاز برای مدیریت ارتباط برون سپاری، شناسایی شده اند.
* Loee, 2008 در تحقیق خود با نام "نیاز برای مدیریت دانش: محور کسب و کار فن آوری اطلاعات" برای تعریف منابع اطلاعات و تسهیل بازیابی داده ها را فراهم می کند. نیاز به جمع آوری و حفظ اطلاعات شرکت ها از طریق همکاری کارکنان دانش را به رسمیت می شناسد. متمرکز ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات به مدیریت دانش ضروری است.
* Du pulsise, 2007 در مقاله ای با عنوان نقش مدیریت دانش در نوآوری به این نتیجه می رسد که: کسب و کار در جهان امروز به سرعت در حال تغییر است. طبیعت از رشد اقتصاد جهانی شده است با سرعت نوآوری، است که ممکن است تکنولوژی به سرعت در حال تحول، محصول و سبک زندگی های کوتاه تر و با سرعت بالاتری از توسعه محصول جدید ساخته شده تغییر کرده است. پیچیدگی های نوآوری شده است با رشد میزان دانش در دسترس به سازمان ها افزایش یافته است.
* Owral, 2008 در پژوهشی با عنوان اثر کیفیت ارتباط بر عملکرد صادرات نشان می دهد که تاثیر مثبت وجود دارد بین به اشتراک گذاری اطلاعات بر عملکرد صادرات مالی و رضایت با سرمایه گذاری صادرات، جهت گیری بلند مدت بر عملکرد صادرات مالی، عملکرد صادرات راهبردی و رضایت با سرمایه گذاری صادرات و رضایت از رابطه عملکرد مالی، عملکرد و رضایت راهبردی با سرمایه گذاری صادرات است.سه بخش از شرکت به عنوان "متفکران بلند مدت"، "نارضایتی" و "نگهبانان اطلاعات" شده است.
* Gawind, 2009 در مقاله خود با عنوان: سودمندی، مشوق ها و مدیریت دانش به این موضوع پرداخته که: برای افراد تحمل ابهام، یک مکانیزم تشویقی است که پاداش عامل برای دانش مشترک استفاده شده توسط کاربر دانش، دانش کاربر برای عمل استفاده مجدد، موثرتر از طرح های تشویقی ساده که صرفا پاداش به اشتراک گذاری دانش زمانی که سطح مفید است کم است. ابهام را تحمل افراد واکنش نشان می دهند به همان اندازه به هر دو نوع از طرح های تشویقی را بدون در نظر گرفتن فایده است. افراد ابهام تحمل سطوح ضعیف مکمل به اشتراک گذاری در واکنش به افزایش هماهنگ در مشوق ها و سطح سودمندی است. این پیامدهای قدرتمند برای این عمل را به عنوان هر دو مشوق ها و سود مندی لازم را به شیوه ای هماهنگ نمی شود به منظور ترویج استفاده از افزایش یافته است.

فهرست منابع فارسی:

1. ابریشمی، حمید و محسن مهرآرا، ١٣٨٥، آزادسازی تجاری بر رشد صادرات و واردات، فصلنامه پژوهشنامه بازرگانی، شماره ٤0، ص 77-87 .
2. ابریشمی، حسین، 1375، اقتصاد ایران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، تهران، ص 88-94.
3. ادب، حسین، 1386، نیل به سرآمدی با ابزار مدیریت دانش، ماهنامه تدبیر سال هجدهم، شماره182، ص 43-49 .
4. آدرین، مهرداد "1380. مدیریت دانش، عملکردها و چالش ها "، مجله تدبیر شماره 113 ، ص 13-17.
5. افرازه، عباس، 1384، مدیریت دانش: مفاهیم، مدلها، اندازه گیری و پیاده سازی، تهران، ص 37-38 .
6. امانتی، علی اصغر، 1388. مدیریت دانش و سازمان یادگیرنده: تحلیلی بر نقش مستندسازی دانش و تجربه. مدیریت فناوری اطلاعات شماره 2، ص 3-18.
7. الوانی، سیدمهدی. 1382، یادگیری الگویی، فصلنامه مدیریت و توسعه، شماره 16 ، ص 13 .
8. الوانی، سیدمهدی. دانایی فرد، حسن. 1380، گفتارهایی در فلسفه تئوریهای سازمان دولتی، انتشارات صفار، چاپ اول، ص 283 .
9.
10. بازرگان ،عباس. سرمد،زهره و حجازی،الهه. (1379)"روش تحقیق در علوم رفتاری".نشر آگاه.89-120
11. برور، محمد، 1383، مطالعه و بررسی چگونگی اعمال مدیریت دانش در شرکت برق منطقه ای غرب، پایان نامه کارشناسی ارشد، ص 27-31 .
12. بریم نژاد، ولی ،1387، بررسی عوامل موثر بر صادرات فرش در ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز ، ص 42-47 .
13. بطحایی، سید حسین صلواتی، عادل، ١٣٨٤. "مدیریت دانش" ص 1.
14. بهشتیان، مهدی. ابوالحسنی، حسین.1373"سیستم های اطلاعاتی مدیریت". انتشارات بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، ص 55-58 .
15. جعفری مقدم، سعید1382 ، مستند سازی تجربیات مدیران از دیدگاه مدیریت دانش، تهران، نشرنی، ص 93-97.
16. حافظ نیا، محمدرضا. 1387 "مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی". انتشارات سمت، ص 65-70.
17. حسینی، سید حمید و دیگران. 1385"کسب و تجارت الکترونیکی". انتشارات سمت، ص 193.
18. حق شناس کاشانی، فریده، سعیدی، نیما و حسن پور پازواری، محمود، 1389، برنامه ریزی استراتژیک برای صنعت فرش دستبافت کشور در روند الحاق به سازمان تجارت جهانی با استفاده از ماتریس SWOT، دو ماهنامه بررسی های بازرگانی، مهر و آبان 1389، شماره 43، ص 193.
19. خلاصه مدیریتی سند راهبردی توسعه صادرات غیرنفتی جمهوری اسلامی ایران (1386) سازمان توسعه تجارت ایران، دفتر برنامه ریزی تجاری، ص 154-159.
20. دلاور ، علی . (1389)"روش تحقیق در روان شناسی و علوم تربیتی". انتشارات نشر ویرایش، ص 91.
21. دهقانی فیروزآبادی، رضا ، 1377، بررسی علل افت سهم بازار جهانی فرش ایران نسبت به رقبا و ارائه راهکارهای مناسب جهت بهبود آن، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، ص 45 .
22. رابینز، استیفن. 1384، تئوری سازمان (ساختار، طراحی، کاربردها)، ترجمه سیدمهدی الوانی و حسن دانایی فرد، انتشارات صفار، چاپ نهم، ص 382.
23. رادینگ، آلن. 1383، مدیریت دانش موفقیت در اقتصاد جهانی مبتنی بر اطلاعات، ترجمه محمدحسین لطیفی، انتشارات سمت، چاپ اول، ص50 .
24. رضائیان، علی. 1376 "تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم". انتشارات سمت، ص 48-51.
25. زعفرانیان، رضا، 1387، ارایه ی الگوی پیاده سازی مدیریت دانش در کسب و کارهای کوچک و متوسط (مطالعه موردی: شرکت نفت ایران زمین)، توسعه کارآفرینی، سال اول، شماره دوم، ص 75-104.
26. سکاران، اوما (1385) "روش های تحقیق در مدیریت"، ترجمه صائبی. شیرازی، نشر موسسه آموزش عالی و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی، ص 68-74.
27. شم آبادی، علی و همکاران، 1386، طراحی الگوی بازاریابی صادراتی فرش دستباف ایران، فصلنامه پژوهشنامه بازرگانی، شماره 43، ص 35-39
28. صبوری خسروشاهی، حبیب،1382، راههای جلب اعتماد خریداران خارجی فرش دستباف ایران، مرکز تحقیقات فرش دستباف ایران، ص 28 .
29. صیف، محمد حسن؛ کرمی، مقداد ،1382، مدیریت دانش رویکردی استراتژیک. تهران: مجله تدبیر، ش 153، انتشارات سازمان مدیریت صنعتی، ص 43 .
30. عباسی، زهره، 1386، مروری بر مدلهای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمانها، کنفرانس بین المللی مدیریت دانش، تهران، ص 165 .
31. عزتی، فریبا، ١٣٨٤، مدیریت دانش: حرکت به فراسوی دانش، تهران: انتشارات فراشناختی اندیشه، چاپ اول، ص 89 .
32. عسگری، ناصر. 1384، بررسی رابطه عوامل سازمانی وزارت کار و امور اجتماعی با استراتژی مدیریت دانش، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، ص 37 .
33. فایرستون، ژوزف و مارک مک. ال روی،1387، مدیریت دانش جدید، ترجمه احمد جعفرنژاد و خدیجه سفیری، تهران، موسسه کتاب مهربان نشر، ص 77-79 .
34. فتحیان ، محمد.مهدوی نور، حاتم. 1385 "مبانی و مدیریت فناوری اطلاعات". انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران، ص 56-58 .
35. فرح بخش، ندا، 1384، بررسی عوامل موثر بر صادرات فرش، پژوهشنامه اقتصادی شماره 233، ص 47.
36. قاسمی بیجقینی، رضا، 1389، بررسی عوامل موثر بر رقابت پذیری صادرات فرش دستباف ایران در مقابل کشورهای رقیب، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه پیام نور مرکز تهران، ص 36 .
37. قاسمی، وحید، 1388، مدل سازی معادلات ساختاری با کاربرد برنامه های Amos و EQS انتشارات جامعه شناسان ، ص 176 .
38. قاضی زاده فرد، سید ضیاءالدین،1387." فناوری اطلاعات و ارتباطات و مبانی سیستم های اطلاعاتی". دانشگاه امام حسین(ع)، ص 28-42 .
39. کلانتری، خلیل، (1388) " مدل سازی معادلات ساختاری در تحقیقات اجتماعی – اقتصادی" تهران، انتشارات فرهنگ صبا، ص 104 .
40. کلاین (1380)"راهنمای آسان تحلیل عاملی"، ترجمه صدرالسادات مینایی، انتشارات سمت، ص 90 .
41. الماسی، حسن، حسینی، سید یعقوب، سعیدی، نیما، حسن پور پازواری، محمود و قلی پور بورخیلی، 1389، طراحی مدلی جهت کسب مزیت رقابتی صنعت فرش دستبافت، مجموعه مقالات پنجمین کنفرانس بین المللی مدیریت استراتژیک، تهران، ایران، ص 2 .
42. متانی، علی اکبر، سید حمید ادبی، و فریبرز ظروفی (1388). بررسی رابطه بین مولفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش (مطالعه موردی: شرکت ایران خودرو). چهارمین کنفرانس بین المللی مدیریت استراتژیک، ص 92 .
43. مرادزاده، محمد، 1385، ده عامل موفقیت مدیریت دانش در سازمان ها، ماهنامه تدبیر- سال هجدهم-شماره 169، ص 57 .
44. مرکز توسعه صادرات ایران، 1382 ،؛ نشریه پیام صادرات، تهران: انتشارات مرکز توسعه صادرات، ص14.
45. مکی، فاطمه. 1385، تاثیر فرهنگ سازمانی بر استقرار نظام مشارکت کارکنان وزارت کشور، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی، ص 14-25.
46. موسوی، فاطمه سادات، 1387، "مستندسازی تجربیات مدیران: ابزاری برای حفظ و انتقال دانش سازمانی"، خبرنامه مرکز ایده پردازان جوان موسسه بنیان دانش پژوهان، شماره 1 ، ص 17 .
47. میرغفوری، سید حبیب اله، 1388، ارزیابی ابعاد فرآیند مدیریت دانش در مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان یزد، مدیریت سلامت، شماره 13، ص 26-29 .
48. نادری، عزت الله. سیف نراقی، مریم.( 1375) "روش های تحقیق و چگونگی ارزشیابی آن در علوم انسانی". دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، ص 9.
49. نجاتی، مصطفی، 1389، مهندسی مجدد زنجیره تامین فرش دستباف با بهره گیری از مدل های تجارت الکترونیک و توسعه تولید و صادرات آن در استان یزد، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز، ص 26-35.
50. نراقی، موسی،1383، از داده تا دانش و از مدیریت داده تا مدیریت دانش، فصلنامه کتاب، شماره ٥٩ ، ص 9.
51. نژادی، علی، 1388، نهضت، بررسی چالشها و محدودیت های موجود در صادرات فرش دستباف استان آذربایجان شرقی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه پیام نور مرکز گرمسار، ص 34.
52. نوروزیان، میثم، 1386، دانشِ مدیریت دانش، ماهنامه تدبیر – سال هفدهم – شماره 176، ص 46.
53. نوناکا، ایکوجیرو، هیروتاکا، تاکوچی، 1385 "شرکت های دانش آفرین" ترجمه علی عطافر و دیگران. قم : انتشارات سماء قلم، ص 14-19 .
54. هومن، حیدرعلی. (1388) "مدل یابی معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار لیزرل". انتشارات سمت، ص 104 .
55. واعظی، رضا. متولی حبیبی، مسلم. . 1385نگاهی دانش مدار به مدیریت دانش، نشریه مدیریت، ص 113.

فهرست منابع غیرفارسی:
56. Aaby, N. E.and slater, S. F., 2009, "Managerial influences on export performance: a review of the empirical literature ", International Marketing Review,Vol.64 No.4,pp 39 .
57. Almasi, Hassan, et al, 2010, categorizing the driving factors affecting on intellectual capital by fuzzy topsis technique, 2nd International conference on intellectual capital management, Zanjan, Iran, pp55.
58. Aurilla Aurelie Bechina Arntzen, Lugkana Worasinchai, Vincent M. Ribière, (2009) An insight into knowledge management practices at Bangkok University, Journal of Knowledge Management, Vol. 13 Iss: 2 pp. 127 – 144.
59. Aurum, A., Daneshgar, F., & Ward, J. (2007). Investigating knowledge management practices in software development organisations – An Australian experience. Retrieved from http://www.sciencedirect.com. pp 66-87.
60. Bannany, Magdi, 2008, "A Study of Determinants of Intellectual Capital Performance in Banks: the UK case," Journal of Intellectual Capital, Vol.9, N0.3, pp.487-498.
61. Bastian Hanisch, Frank Lindner, Ana Mueller, Andreas Wald (2009), Knowledge management in project environments, Journal of Knowledge Management, Vol. 13 Iss: 4 pp. 148 – 160.
62. Beckman, T. A Methodology for Knowledge Management. International Association of Science 8 and Technology for Development (IASTED) AI and Soft Computing Conference, Banff, Canada.2009. pp 109.
63. Burton, F. N., and B. B. schlegelmilch, 2010, "Profile Analysis of Non exporters Versus Exporters Grouped by Export Involvement", management International Review, 27.pp 176.
64. Chimay J. Anumba, (2009) Editorial: Towards next-generation knowledge management systems for construction sector organisations, Construction Innovation: Information, Process, Management, Vol. 9 Iss: 3 pp. 245 – 249.
65. Cornachione, Edgard, B., 2010, Investing in Human Capital: Integrating Intellectual Capital Architecture and Utility Theory, The Journal of Human Resource and Adult Learning Vol. 6, Num. 1pp 218.
66. Damanpour, F. (1997)." Theories of organizational structure and innovation adoption". Journal of engineering and technology management, vol.15, pp15-28.
67. Daneshfard, K. (2004). "Building capacity for organizational learning", Tehran, Journal Management, 14, pp38-44. (in Persian).
68. Davel. R, & Snyman. M. (2007). Influence of corporate culture on the use of knowledge management techniques and technologies, Department of Information Knowledge Management, University of Johannesburg. pp6-17.
69. Davenport, T. H, & Probst, G.J.B. (2008). Knowledge management case book. (2nd ed). Munich: Publicis Corporate Publishing & John Wiley & Sons. 40-50.
70. Demarest, M. (2007). Understanding knowledge management long range planning, 30(3),pp374-384.
71. Eddie Liu, Timothy Porter (2010) Emerald Article: Culture and KM in China, VINE, Vol. 40 Iss: 3 pp. 326 – 333.
72. Education, Business and Society: Contemporary Middle Eastern Issues, Vol. 2 Iss: 4 pp 276 – 288.
73. Fei Gao, Meng Li, Steve Clarke(2008) Knowledge, management, and knowledge management in business operations, Journal of Knowledge Management, Vol. 12 Iss: 2 pp. 3 – 17.
74. Fytton R.; Sharifuddin. S.O. & Ikhsan S. (2004). "Knowledge management in a public organization", a Study on the Relationship between Organizational Elements and the Performance of Knowledge Transfer, Journal Knowledge Management, 8 (2), pp95-111.
75. Ganderi, L.T. & Toit, A.S.A. (2010). "Establishing a knowledge management programme for competitive advantage in an enterprise", Journal of Information Management, 56, 157-165.
76. Gandhi S. Knowledge management and reference services. The Journal of Academic Librarianship. 2004; 30(5):pp 368-381.
77. Ganesan Kannabiran, Chandrasekar Pandyan (2010) Enabling role of governance in strategizing and implementing KM, Journal of Knowledge Management, Vol. 14 Iss: 3 pp. 335 – 347.
78. Gold, A. Malhotra, A. & Segars, A.H. (2001). "Knowledge management: an organization capabilities perspective". Journal of Management Information System, 18(1),pp 185-214.
79. Gottschalk, petter, (2006). Expert systems at stage IV of the knowledge management technology stage model: The case of investingation, Expert system with application (2006). PP. 617-628.
80. Govind S. Iyer, Suryanarayanan Ravindran (2009), Usefulness, incentives and knowledge management, Journal of Knowledge Management, Vol. 13 Iss: 6 pp. 410 – 430.
81. Hales, S. (2001). Dimensions Knowledge and its management. Retrieved from http://www.insighting.co.uk pp 76.
82. Hoffman James, Hoelscher Mark L., Sherif Karma (2005). " Social Capital, Knowledge Management and Sustained Superior Performance". Journal of Knowledge Management .Vol.9, No.3, pp 170-182.
83. Hoyt, B. (2003). The knowledge management opportunity. Retrieved from http://www.kmnews.com. Pp 64.
84. Hung, Y.; C Huang, S.; M Lin, Q. & Tsai, M, L. (2005). Critical factors in adopting a knowledge management system for the pharmaceutical industry, Industrial Management & Data System. 105(2), pp164-168.
85. Hussi, T. (2004). Reconfiguring knowledge management combining intellectual capital, intangible assets and knowledge creation. Journal of knowledge management, Vol. 8, No. 2.pp 198.
86. Keng-Boon Ooi, Pei-Lee Teh, Alain Yee-Loong Chong, (2009) Developing an integrated model of TQM and HRM on KM activities, Management Research News, Vol. 32 Iss: 5 pp 477 – 490.
87. Kim Y., Lee, J-H., A (2001). Stage Model of Organizational knowledge management: a latent content analysis", expert systems with applications 20. PP 299-311.
88. Kimiz Dalkir, Erica Wiseman, Michael Shulha, Susan McIntyre,(2007) An intellectual capital evaluation approach in a government organization, Management Decision, Vol. 45 Iss: 9 pp 1497-1509
89. Lachenmaier, Stefan, Wömann, Ludger, Does Innovation Case Export? Evidenca from Exogenous Innovation Impulses and Obstacles using German Micro data,Institute for Econonics Research,Febrabery 2004, pp 238.
90. Lee, H., & Choi, B. (2003). Knowledge management enables, process, and organizational performance: An integrative view and empirical examination. Journal of Management Information Systems, 20(1), pp 179-228.
91. Lisa G.A. Beesley, Chris Cooper, (2008) Defining knowledge management (KM) activities: towards consensus, Journal of Knowledge Management, Vol. 12 Iss: 3 pp 48 – 62.
92. Loye (Lynn) Ray(2008) , Requirement for knowledge management: business driving information technology, Journal of Knowledge Management, Vol. 12 Iss: 3 pp 156 – 168.
93. Luiz Fernando de Barros Campos, (2008) Analysis of The New Knowledge Management: guidelines to evaluate KM frameworks, VINE, Vol. 38 Iss: 1 pp. 30 – 41.
94. Malhotra, Y. (2001). Information management to knowledge management. Retrieved from http://www.brint.com/papers/kmebize. Pp 89.
95. Marina du Plessis, (2007) The role of knowledge management in innovation, Journal of Knowledge Management, Vol. 11 Iss: 4 pp 20 – 29.
96. Martina E. Greiner, Tilo Böhmann, Helmut Krcmar (2007), A strategy for knowledge management, Journal of Knowledge Management, Vol. 11 Iss: 6 pp 3 – 15.
97. Matthew Hall (2006), Knowledge management and the limits of knowledge codification, Journal of Knowledge Management, Vol. 10 Iss: 3 pp 117 – 126.
98. McAdam, Rodney; Sandra McCreedy. "A Critical Review of Knowledge Management models". The Learning Organization, vol, 6 (3) (1999),pp 91- 100.
99. Mohammad Hosein Rezazadeh Mehrizi, Nick Bontis, (2009) A cluster analysis of the KM field, Management Decision, Vol. 47 Iss: 5 pp 792 – 805.
100. Mohammadi Fateh, A.; Sobhani, M. & Mohammai, D. (2009). Knowledge management comprehensive approach, Tehran: Publication, Payame Puya , pp117- 118. (in Persian).
101. Mostafa Jafari , Mehdi N. Fesharaki, Peyman Akhavan, (2007) Establishing an integrated KM system in Iran Aerospace Industries Organization, Journal of Knowledge Management, Vol. 11 Iss: 1 pp 127 – 142
102. Najafbeygi R, (2004). Organization and management, (2nd Ed). Tehran: Islamic Azad University Scientific Publication Center.pp 230-235. (in Persian).
103. Nedlela, L.T. & Toit, A.S.A. (2001). "Establishing a knowledge management programme for competitive advantage in an enterprise", Journal of Information Management,no 21,pp 157-165.
104. Newmen, Brion. & Connord, W. Kurt. (1999). A framework for characterizing knowledge management methods. Theory Paper Km-Forum.Org.pp 30-35.
105. Nonaka & Takeuchi, (1995). The knowledge creation companyhow Japanies companies create the dynamics of innovation. Oxford: Oxford university press. Pp 87-99.
106. Ozliclik, Emre, Tymaz, Erol, Does Technology Matrter for International Competetiveness in Developing Countries? The case of Turkish Manufacturing Industries, Department of Economics,2000 pp 453.
107. Pan .S. & Scarbrough, H. (1998). "A socio-technical view of knowledge sharing at bukman aboratoris", Journal of Knowledge Management, 2(1), pp 55-66.
108. Peyman Akhavan, Reza Hosnavi, Mohammad E. Sanjaghi, (2009) Identification of knowledge management critical success factors in Iranian academic research centers,pp 78.
109. Sarrafizadeh. A. (2007). Management information systems strategic approach, Tehran: Terme Publication. pp431-435. (in Persian).
110. Sung-Ho Yu, Young-Gul Kim, Min-Yong Kim, (2007) Do we know what really drives KM performance?, Journal of Knowledge Management, Vol. 11 Iss: 6 pp 39 – 53.
111. Toumi, I., 11kka, P., & Phill, (2001). The future of knowledge management. Retrieved from http://www.euvopa.eu.int/com. Pp 451.
112. Uwe Cantner, Kristin Joel, Tobias Schmidt (2009), The use of knowledge management by German innovators, Journal of Knowledge Management, Vol. 13 Iss: 4 pp. 187 – 203.
113. Wiig Karl M. (2002), " New generation knowledge Management: What May we Expect?" , Knowledge Research Institute Inc. pp.1-9.
114. Wiig, K. (2000). Application of knowledge managementin public administration. Retrieved from http://www.egov.pl/-baza-analizy-km-pub pp 80
115. Wing Lam, Alton Y.K. Chua (2009), Knowledge outsourcing: an alternative strategy for knowledge management, Journal of Knowledge Management, Vol. 13 Iss: 3 pp. 28 – 43.
116. Wong KY, Aspinwall E. Characterizing knowledge management in the small business environment. Journal of Knowledge Management 2004; 8(3)pp 44-61.


تعداد صفحات : 33 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود