تارا فایل

مبانی نظری وپیشینه تحقیق استرس شغلی وکاری


فهرست مطالب:

استرس شغلی
7-2 تعریف استرس شغلی
8-2 علل استرس در محیط کار
9-2 منابع استرس در محیط کار
1-9-2 ویژگی نقش
10-2 نشانه¬های استرس شغلی
11-2 شیوع استرس شغلی
12-2 پیامدهای استرس شغلی
16-2 پژوهش¬های پیشین
1-16-2 پژوهش¬های مربوط به ارتباط استرس شغلی و سلامت روانی
2-16-2 پژوهش¬های مربوط به ارتباط استرس شغلی و راهبردهای مقابله¬ای
3-16-2 پژوهش¬های مربوط به ارتباط سلامت روان و راهبردهای مقابله¬ای
4-16-2 پژوهش¬های مربوط به ارتباط استرس شغلی با متغیرهای دیگر
5-16-2 پژوهش¬های مربوط به ارتباط راهبردهای مقابله¬ای با متغیرهای دیگر
فهرست منابع
منابع فارسی
منابع انگلیسی

استرس شغلی
استرس بخشی از زندگی روزمره است. استرس حالت یا فرایندی روانشناختی است که در هنگام وقوعش فرد با حوادثی مواجه میشود که آنها را نسبت به بهزیستی جسمی و روانشناختی خود تهدیدآمیز ادراک میکند. استرس از تعامل با محیط نشات میگیرد و زمانی رخ میدهد که بین فشارهای موقعیتی و منابعی که فرد در اختیار دارد ناهماهنگی وجود داشته باشد (هزاوهای، حسینی، معینی، مقیم بیگی و حمیدی، 1391).
در چند دهه اخیر و با روى آوردن تدریجى جوامع به سمت زندگى مدرن، یکى از معضلات اساسی که گریبان گیر جوامع بشری شده است پدیده استرس میباشد. با صنعتی شدن جهان استرس اهمیت ویژهای پیدا کرده و به طور گستردهاى سلامتی شاغلین را در محیط کار تحت تاثیر قرار داده است. عوامل روانی به همراه خطرات فیزیکی، شیمیایی، ارگونومیک و بیولوژیک محیط کار یکی از عوامل مخاطره آمیز اصلی در محیط های کاری محسوب میگردد و در بین عوامل روانی استرس شغلى از اهمیت ویژهای برخوردار مىباشد، به طوریکه سازمان ملل متحد در سال 1992 استرس شغلی را بیماری قرن بیستم دانست و سازمان جهانی بهداشت بر اساس شاخص بار جهانی بیماریها، به این نتیجه رسید که بیماریهای روانی به ویژه استرس، دومین علت ناتوانی تا سال 2020 خواهد بود (تانگری1، 2003). در اغلب جوامع امروزی، حیات انسانی از لحاظ محیط و نحوه زندگی با آن چه در سالهای گذشته وجود داشته، تفاوت فاحشی پیدا کرده است. امروزه در اکثر نقاط جهان، به ویژه در جوامع صنعتی و در جوامعی که آشفتگی اجتماعی و اقتصادی، زندگی عادی را مختل کرده است، عوامل تنشزای اجتماعی، بیش از هر زمان دیگری شایع گردیده اند. به طوری که در عصر کنونی تنش را به عنوان طاعون سیاه میشناسند (ملازم، محمدحسینی، کریمی و زاده باقری، 1384).
استرس جزء جدایى ناپذیر در زندگی مىباشد که با توجه به فشار روانی و کیفیت انطباق فرد با آن مىتواند منجر به بیماری و یا تجربهای مثبت شود. عوامل روانی در محیط کار بر خلاف سایر عوامل زیانآور محیط کار مختص شغل خاصی نیستند و در همهی مشاغل به صور مختلف و با درجات متفاوت وجود دارند (لوی و ویگمن، 2000). همهی انسان ها در زندگی روزمره در معرض انواع فشارهای روانی و رویدادهای تنشزایی قرار میگیرند که بهداشت روانی و جسمی آنان را تهدید می کند. تنش یک وضعیت نا مطلوب تحریک عاطفی و روانی است و هنگامی فرد در آن واقع می شود که موقعیت را خطرناک یا تهدید کننده آسایش تلقی کند (اکبری، امیرآبادی زاده، پوررضا، واقعی و دستجردی، 1384).
استرس شغلی برای خیلی از کارکنان و کارگران یک مخاطره اصلی است. ظرفیتهای کاری، کیفیت پایین کارهای تجاری، اضافه کاری، روابط خشونت آمیز در محیطهای کاری و کار شیفتی فقط بخش کمی از حالتها از علل زیاد پر دغدغههای کاری است. بدن انسان به طور عادی یک واکنش طبیعی به تهدید یا درخواست مانند گریز یا جنگ، دارد که واکنش به هر کدام باعث رها کردن آدرنالین میشود. هنگامی که تهدید پایان مییابد بدن انسان میتواند به جایگاه طبیعی خودش برگردد. عامل به وجود آورندهی استرس یک رخداد یا تنظیم حالتی است باعث واکنش فشار میشود. آسیب طولانیتر واکنش بدنی مزمن است. استرس شغلی میتواند بر سلامتی شما تاثیر بگذارد. همچنین عوامل استرسزا در محیط کار میتواند از نیروی کارگری متجاوز شود که میتواند مقداری تاثیر بر روی وضعیتشان داشته باشد. کارگرانی که با ظرفیتهای بالا بیش از حد و اندازه کار کردهاند در رتبههای پایین باقی میمانند صرف نظر از تلاششان پس ظرفیت بالای کاری یک عامل به وجود آورنده استرس است. کارمندان احساس اضطراب میکنند و میزان سرعت ضربان قلبشان به این دلیل که آنها نمیتوانند ظرفیت کاریشان را کنترل کنند، بالا و پایین میرود و میتواند منجر به فرسودگی شغلی گردد. اعضای P.E.F تغییرات دراماتیک دردناکی را تجربه کردهاند. بودجه ایالت به تاخیر افتاده، کسری بودجه به وجود میآید و مذاکره در برقراری قرارداد طولانی میشود. این تغییرات محیطی را پرورش میدهد که شمار منابع استرس را به درجه بالایی میرساند و شامل گرانباری نقش و زمینهساز فرسودگی شغلی میگردد (پاول2، 2003).
در دهه اخیر مو ضوع استرس و آثار آن در سازمان یکی از مباحث اصلی مدیریت رفتار سازمانی را به خود اختصاص داده اسـت و فشار عصبی در سازمان همچون آفتی فعالیتها را تحلیل داده و از بین می برد. توجه به محـیط هـای شـغلی و شـرایط کـار کارکنان امری است که موجب بالا بردن کیفیت کار، حفظ سلامت و بهداشت کارکنان و جهت بهره جویی بیـشتر و بهتـر از طـول مدت سنوات کاری مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به تاثیر استرس شغلی بر زندگی و کار کارکنان، دست اندر کاران این گونه سیـستمها باید عوامل مرتبط با رضایت مندی را یافته و جهت پیشرفت و ارتقای سطح کارایی کارکنان مورد توجه قرار دهند (رحمانی، 1386).
سازمان ملل متحد3، در سال 1992 استرس شغلی را بیماری قرن بیستم معرفی کرد؛ چندی بعد سازمان جهانی بهداشت، استرس شغلی را مشکلی همه گیر در جهان اعلام کرد (تانگری4، 2003).
7-2 تعریف استرس شغلی
استرس شغلی به عنوان یکی از مهمترین ویژگیهای محیط کار، فرسودگی بدنی یا عاطفی است که بر اثر مسائل و مشکلات واقعی یا ذهنی پدید میآید. واژه استرس مستقیماً از زبان لاتین گرفته شده و به معنی تحمیل، فشار و خسته شدن میباشد، این واژه به سرعت فراگیر شده و به یکی از اصطلاحهای رایج پنج دهه اخیر تبدیل گردیده است. اولین بار روچ5 (1984) این اصطلاح را چنین تعریف کرد که استرس پاسخی غیر اختصاصی از ارگانیسم در مقابل هر تقاضا یا تغییر در شرایط فیزیکی میباشد. بر اساس تعریف موسسه ملی ایمنی و بهداشت حرفه ای (NIOSH) فرد زمانی با استرس شغلی مواجه میشود که بین نیازهای شغلی با تواناییها، قابلیتها و خواستههای وی هماهنگی موجود نباشد (هاشمینژاد و همکاران، 1392). در این تعریف ضمن تاکید بر عدم هماهنگی با تواناییها و قابلیتهای فرد، به خواستههای فردی نیز توجه شده است. کندال و همکارانش استرس را یک تجربه طبیعی و قابل پیش بینی در روند زندگی و کار معرفی کرده و تاکید داشتهاند که همه نتایج استرس منفی نیستند و گاه استرس حالت منفی و گاه نیز پیامدهای مثبتی به همراه دارد (کندال، مورفی، اونیل و بورسنال6، 2000).
نشانههای استرس شغلی در سه حیطه روانی، جسمانی و رفتاری نمایان میشود. حیطه روانی استرس شغلی با نارضایتی شغلی همراه است، این نارضایتی از شایعترین پیامدهای استرس شغلی میباشد که باعث افسردگی، اضطراب، ملالت، اختلالات جنسی، احساس ناکامی، انزوا و بیزاری میشود (کنزویچ، میلوسویچ، گلوبیچ، بلوسویچ، روسو و موستاجبگوویچ7، 2011).
8-2 علل استرس در محیط کار
استرس محیط کار به وسیله غیبتها، تاخیرها و ناتوانیهای کارکنان باری سنگین بر روی سازمان تحمیل میکنند تحقیقات در استرالیا نشان داده است که بیشتر از یک روز در ماه کارکنان به دلیل افسردگی مواد مخدر یا اضطراب از کار باز میمانند. تحقیـقات دیگری نشان داده، افراد مجرد به خصوص زنان بیشتر در معرض خطرات استرس میباشند در تحقیق دیگری نیز این نتیجه حاصل شده است که بیکاری زیاد، عدم امنیت شغلی قراردادهای کوتاه مدت و فشار روانی روی کارکنان با استرس مرتبط هستند همچنین نگرانی از آینده، عدم تطابق نیازها و احساسات و عدم مالکیت میتواند ایجاد استرس کند (استون8، 2011).
شرایط فیزیکی نامطلوب، خطرات جسمانی، ویژگیهای شخصیتی، بار کاری، فشار زمان، مسئولیت افراد، ابهام و تعارض نقش، تعارض همکاران و مدیران ارشد با زیردستان، محدودیتها، مشارکت اندک در تصمیمگیری، ترفیع یا تنزل شغلی و کمبود امنیت شغلی از استرسزاهای شایع مشاغل هستند (حسنی، قاسمزاده علیشاهی و کاظمزاده، 1392).
9-2 منابع استرس در محیط کار
عوامل استرسزا در منبع را مىتوان به سه دسته تقسیمبندى کرد: دسته اول عوامل استرسزای فردی، دسته دوم رویدادهای زندگی و دستهی سوم عوامل استرسزای سازمانی مثل سیاستها، ساختارها، شرایط ایمنی، تداخل فرآیندها، ابهام نقش در سازمان و تعارض نقش در سازمان (کازرونیان و همکاران، 1392).
1-9-2 ویژگی نقش
شاختر عاملهای روانشناختی محیط کار را روشی میداند که از آن راه میتوان درک درستی از استرس شغلی به دست آورد دراین باره پژوهشگران به ویژه با استفاده از نظریه نقش سعی کردهاند مسائل مربوط به استرس را شناسایی کنند و دریابند که فشارهای ناشی از نقش تا چه اندازه در پدید آمدن استرس شغلی تاثیر دارند بنابر نتیجه این پژوهشها چهار نوع ویژگی برای نقش برشمرده اند.
1- ابهام نقش: یکی از عوامل محیط کار که ممکن است منجر به ایجاد استرس شغلی شود ابهام نقش نامیده میشود. ابهام نقش را به عنوان یکی از ویژگیهای نقش چنین تعریف کردهاند وضعیت شغل که در آن پارهای اطلاعات برای انجام شغل به طور مطلوب، نارسا یا گمراه کنندهاند در نتیجه فرد نمیداند که چه انتـظاری از وی برای انجام شغلـش دارند ابهـام نقش زمانی به استرس منجر میشود که فرد را از بهرهوری و پیشرفت شغلی باز میدارد (ساعتچی، 1388).
2- گرانباری نقش: یکی دیگر از ویژگیهای نقش که آن را منشاء دیگری برای استرس شغلی میدانند گرانباری نقش است به این معنی که اگر فرد نتواند از پس انجام کاری که بخشی از یک شغل معین است برآید، دچار استرس خواهد شد (ساعتچی، 1388).
3- کم باری نقش: یکی دیگر از ویژگیهای نقش را که در شغلهای معینی موجب استرس در کارکنان میشود کم باری نقش نامیدهاند یعنی وضعیتی که در آن از مهارتهای شخصی به طور تمام و کمال استفاده نمیشود به بیان دیگر، مهارتها و تواناییهای فرد کمتر از اندازه ممکن به کار گرفته میشود در حالی که گـرانباری نقـش گـویای حــوادث زیــادی است (که به شاغلین تحمیل میشود) کم باری نقش حکم محدودیت و بازدارندگی دارد به طور کلی میتوان گفت که کم باری نقش زمانی پیامد ناخوشایند دارد که توان کارکنان بیش از آن باشد که برای شغل محول به آنها لازم است (ساعتچی، 1388).
4- ناسازگاری نقش: طی بررسیهای انجام شده، علاوه بر ابهام نقش، ناسازگاری نقش نیز به عنوان عامل استرسزا شناخته شد ناسازگاری نقش زمانی رخ میدهد که تن دادن به مجموعهای از الزامهای شغلی با پذیرش مجموعه دیگری از الزامهای شغلی، مغایر با به طور کلی ناممکن باشد مانند حسابدار شرکتی که از او خواسته شود حسابهای خلاف واقع درست کند یا به اصطلاح حسابسازی کند تا مالیاتی که به شرکت تعلق میگیرد، کاهش یابد (ساعتچی، 1388).
2-9-2 ویژگیهای شغلی
ویژگیهای شغلی نیز از جمله عوامل دیگری است که ممکن است منجر به استرس شغل شود نتایج به دست آمده از تحقیقات و گویای آن است که جنبههای معینی از کار در استرس شغلی نقش دارند این ویژگی چهار دسته گوناگون را تشکیل میدهد که به طور کلی عبارتند از: آهنگ کار، تکرار کار، نوبت کاری و ویژگیهای مربوط به وظیفه، روابط کاری میان فردی، کیفیت روابط کارکنان در محیط کار، همواره رابطه موثری با استرس شغلی دارد پژوهشگران اظهار داشتهاند که در بررسیها سه نوع روابط دیده شده است. روابط با همکاران، روابط درون گروههای کار و روابط با سرپرستان و رهبران (مهداد، 1389).
10-2 نشانههای استرس شغلی
از جمله نشانههای جسمانی استرس شغلی میتوان به بیماریهای قلبی و عروقی، معدی و رودهای، حساسیتها و بیماریهای پوستی، اختلال در خواب، سردرد و ناراحتیهای تنفسی اشاره کرد. نشانههای رفتاری نیز شامل رفتارهای فردی مانند خودداری از کار، مصرف مشروبات الکلی، مصرف سیگار، قهوه و دارو، پرخوری یا بی اشتهایی، رفتارهای ستیزه جویانه در برابر همکاران یا اعضاء خانواده و رفتارهای سازمانی مانند غیبت از کار، ترک شغل، افزایش حوادث و کاهش بهره وری و عملکرد میباشد (حاجی امینی، چراغعلی پور، آزاد مرزآبادی، عبادی و نوروزی کوشالی، 1390).
نشانههای استرس شغلی به 3 گروه عمده تقسیم میشوند: 1) نشانههای روانی مانند مشکلات عاطفی و شناختی، افسردگی، اضطراب، احساس ناکافی، انزوا و بیماری روانی گروهی (مگناویتا، 2000). 2) نشانههای جسمی مانند افزایش ضربان قلب، افزایش فشار خون، بیماری های قلبی، ناراحتیهای گوارشی، سردرد، بیمارىهاى اسکلتى-عضلانى، اختلال در سیستم ایمنى و همچنین اطلاعات ضدونقیضى در مورد افزایش بروز انواع سرطانها (اسپیگلمن و دویر9، 2004؛ مولر، تئورل، دفایر، آهلبوم و هالکوئیست10، 2005). نشانههاى رفتارى مانند غیبت از کار (هوگندورن، بونگرز و دوت11، 2002) سوء مصرف دارو، الکل، مواد مخدر و همچنین مصرف دخانیات (سوارد12، 2004؛ هارل و مکلانی13، 1988).
11-2 شیوع استرس شغلی
NIOSH در سال 1999 بر اساس یک آمار کلی گزارش کرده است که 40 درصد کارکنان شغل خود را "به شدت" استرسزا عنوان کردهاند. از نظر 25 درصد از کارکنان، شغل به عنوان اولین عامل استرسزا در زندگی افراد بوده است. سه چهارم کارکنان بر این باور بودند که استرس آنها نسبت به یک نسل قبل بیشتر شده است. 29 درصد کارگران احساس استرس نسبتا کم و یا بسیار زیاد در محل کار خود داشته و 26 درصد از کارگران اظهار کردهاند که غالباً شغل افراد، آنها را تحت تنش قرار میدهد. آنها همچنین گزارش کردهاند که استرس شغلی در مقایسه با مشکلات مالی و یا مشکلات خانوادگی به شدت با آسیبهای جسمی و ذهنی همراه است. مطالعات صورت گرفته در ایران نشان داده است که شیوع استرس شغلی بالا به طور میانگین برابر 4/14 درصد است (خانی و همکاران، 1390).
12-2 پیامدهای استرس شغلی
یکی از پیامدهای استرس شغلی اثر بر عملکرد شغلی میباشد. استرس شغلی در حدی که از تواناییها و ظرفیتهای فرد تجاوز نکند میتواند با افزایش انگیزه سبب بهبود عملکرد شود ولی در صورتی که از ظرفیت مقابلهای افراد تجاوز کند میتواند اثر تضعیف کننده بر عملکرد فردی و سازمانی داشته باشد. نتایج اکثر مطالعات انجام شده ارتباط منفی بین استرس شغلی و میزان عملکرد را نشان میدهد (شهید، لطیف، سهیل و ما14، 2011) و این در حالی است که اگر استرس شغلی کارکنان کلیدی و یا شمار زیادی از نیروی کاری سازمان را تحت تاثیر قرار دهد میتواند سلامت و عملکرد سازمان را به چالش کشیده و در این حالت سازمان نه تنها بهترینها را از کارکنانش دریافت نمیکند بلکه ممکن است که عملکرد آن در بازار رقابتی به طور فزایندهای تحت تاثیر قرار گیرد (خانهشناس، الهیاری و خلخالی، 1392). تاثیر استرس سازمانی با افزایش میزان کارگریزی، تعویض زودهنگام کارکنان، ارتباط نامناسب با ارباب رجوع، کاهش میزان امنیت شغلی، عدم سلامت محیط کار، کنترل ضعیف کیفیت محصولات و … ارتباط دارد. به بیان دیگر هرچه میزان استرس سازمانی بالاتر باشد، عوامل ذکر شده از فراوانی بیشتری برخوردارند (رحمانی، 1386). چهارمین مجموعه تشخیصی و آماری انجمن روانپزشکی امریکا15 (DSM-IV) نشانهها و عوارضی مانند: بیماریهای قلبی-عروقی، اختلالهای معدهای-رودهای، آسیبدیدگیهای بدنی، خستگی جسمانی، سردرد، افزایش مراجعات به درمانگاه، از دست دادن اشتها و کاهش وزن، افزایش رفتارهای مخاطرهآمیز، اختلال در روابط با خانواده و دوستان، پرخاشگری، خودکشی یا اقدام به آن را برای استرس شغلی برمیشمارد (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2000؛ ترجمه نیکخو و آوادیس یانس، 1381). نییر و هانت16 (1980؛ به نقل از منصوری و مهرابیزاده هنرمند، 1389)، جانسون17 (2003، به نقل از رضویه، معین و بهلولی، 1389) و راجرز (2003، به نقل از رضویه و همکاران، 1389) در نتیجه مطالعات خود دریافتند که عوامل مربوط به محیط کار بر رضایت زناشویی تاثیرگذار است و بین مقتضیات، تعارضات و تنشهای شغلی و تعارضات زناشویی و خانوادگی رابطهای تنگاتنگ وجود دارد. به عبارت دیگر، بالا رفتن مشکلات و اختلافات زناشویی به گونهای معنیدار رضایت کاری را کم میکند و افزایش رضایت زناشویی به گونهای معنادار با افزایش رضایت کاری همراه است. همچنین نتایج پژوهش رابرتس و لونسون18 (2001) نشان داد که استرس شغلی و فرسودگی جسمی بر تعاملات زوجین در پایان یک روزِ کاری تاثیرگذار است و استرس شغلی نسبت به فرسودگی جسمی برای تعاملات زناشویی به مراتب خطرناکتر میباشد. همچنین، آنها به این نتیجه رسیدند که استرس شغلی هر یک از زوجین جو هیجانی و فیزیولوژیکی ایجاد میکند که در آن هم زن و هم شوهر بسیاری از نشانههای مرتبط با پریشانی روابط زناشویی و احتمال جدایی در آینده را بروز میدهند. به عبارت دیگر، استرس ناشی از ویژگیها و شرایط کاری افراد میتواند سایر حوزههای زندگی، از جمله کیفیت روابط و رضایت زناشویی آنها را تحت تاثیر قرار دهد. به عبارت دیگر، عوامل استرسزای شغلی مانند حجم زیاد کار، فقدان حمایت و تعاملات منفی با همکاران، در فرد احساس تحریکپذیری، تنش و سرخوردگی ایجاد میکند؛ به دنبال این وضعیت و بعد از یک روزِ کاری پر تنش، فرد شاغل باقیمانده این احساسات را همراه با خود به خانه منتقل میکند و در نهایت این مساله احتمال درگیر شدن در تعاملات ناسازگارانه با همسر را افزایش میدهد (استوری و رپتی19، 2006). از سوی دیگر، استرس شغلی فرد را مستعد ابتلا به انواع بیماریهای جسمانی و روانی نیز میسازد (منصوری و مهرابیزاده هنرمند، 1389). به عبارت دیگر، در دنیای پیچیدهی امروز استرس از یکسو به عنوان یکی از ویژگیهای زندگی بشر از زندگی وی جداشدنی نیست و از سوی دیگر به عنوان خطری جدی کنشهای جسمانی، روانشناختی، خانوادگی و اجتماعی افراد را تهدید میکند؛ این در حالی است که با شناخت و درک درست آن، از طریق مطالعات و تحقیقات، میتوان آنرا کنترل کرد و عوارض سوء آنرا تا حد ممکن کاهش داد (پیمانپاک و همکاران، 1391).

16-2 پژوهشهای پیشین
1-16-2 پژوهشهای مربوط به ارتباط استرس شغلی و سلامت روانی
دویگولو، کیراکلار، گوریپک و باگیران20 (2013) در پژوهشی تاثیر نقش استرس شغلی بر سلامت روان کارگران شرکتهای داروسازی در شهر ازمیر را بررسی کردند و نشان دادند که بین استرس شغلی و سلامت روان همبستگی معنادار منفی وجود دارد.
تاثور و تانگ21 (2012) در پژوهشی با عنوان "رابطه استرس شغلی و سلامتی روان کارگران زن در مهمانسراها: نقش الگوهای منظم مقابله با استرس" از الگوهای منظم مقابله با استرس به عنوان متغیر تعدیل کننده در بررسی اثر استرس شغلی بر روی سلامتی کارگران زن استفاده کردند. نتایج نشان داد که برنامهریزی و استراحت منظم برای مقابله با استرس رابطه معنادار مثبتی با سلامت روان دارد در حالی که الگوی مقابله با استرس اجتنابی رابطه معنادار منفی با سلامتی روان دارد.
اواسو22 (2011) در پژوهشی نشان داد که استرس شغلی و کار و تعاملات خانواده سلامت روان بسیار به یکدیگر مرتبط میباشند، عوامل استرسزای شغلی مانند حجم زیاد کار، فقدان حمایت و تعاملات منفی با همکاران، در فرد احساس تحریکپذیری، تنش و سرخوردگی ایجاد میکند و منجر به درگیر شدن با خانواده و کاهش سلامت روانی فرد میشود.
وانگ، کونگ و چیر23 (2011) به دنبال مطالعهای بر روی وضعیت سلامت روانی، استرس شغلی را به عنوان یک عامل بسیار مهم در ایجاد اختلالات روانی معرفی کردند و بر این نکته تاکید کردند که استرس، افسردگی و اضطراب به عنوان معیارهای مهم روانی درمجموعه های کاریی پراسترس میباشند و شیوع این هیجانات با عوامل شغلی و شرایط آن ارتباط مستقیم دارد.
یانگ، جی، هو، چی و وانگ24 (2009) در پژوهشی با عنوان "ارتباط کیفیت زندگی و استرس شغلی در معلمان" به این نتیجه رسیدند که به جز سلامت روان و نشاط، کیفیت زندگی معلمان در تمام ابعاد به شکل معنیداری کمتر از میانگین جامعه است. معلمان مرد نسبت به معلمان زن از نظر فعالیت فیزیکی، دردهای عضلانی، شور و نشاط و سلامتی فیزیکی، تفاوت معنیداری دارند. به طور خلاصه سن، اضافه باری، ناتوانی در اجرای وضایف، فشارهای حرفهای، فشارهای روانی، فشارهای فیزیکی، تفریح و مقابله منطقی با استرس ارتباط معنیداری با هر دو مولفه فیزیکی و ذهنی دارد.
اندروز و ون25 (2009) در پژوهشی نشان دادند که استرس شغلی با کاهش سطح سلامت روان افراد شاغل رابطه دارد و منجر به گرایش به ترک محیط و ارزیابی نادرست از شرایط در افراد میشود. علاوه بر این، نتیجه پژوهش آنها نشان داد که سلامت روان افراد شاغل به طور قابل توجهی تحت تاثیر رفتار مقابلهای آنها قرار دارد.
کوپ، استادر، پیوربل، جانسکی و اسکرابسکی26 (2007) در یک پژوهش گسترده که بر روی 5000 زن و مرد شاغل در مجارستان انجام شد نشان دادند که استرس شغلی رابطه معناداری با سلامت روانی و جسمی افراد دارد. علاوه بر این، نتایج این پژوهش نشان داد که عدم امنیت شغلی، کنترل و حمایت اجتماعی اندک، کار در ایام تعطیل، نارضایتی از کار و داشتن مشکل با سرپرست یا رئیس نیز عوامل خطری برای سلامت روان میباشند. از سوی دیگر، نتایج این پژوهش همچنین نشان داد که حمایت اجتماعی از سوی خانواده عامل پیشبینی کننده مهمی برای سلامت افراد شاغل میباشد.
کانگ، کوه، چا، پارک، بیاک و چانگ27 (2005) طی پژوهشی نشان دادند وظایف شغلی که توام با بار کاری زیاد، نیازها و مسئولیتهای بیش از حد باشد منجر به بروز استرس شغلی و ریسکهای سلامتی زیادی می گردند.
هاشمینژاد، رحیمی مقدم، محمدیان و امیری (1392) در پژوهشی با عنوان "بررسی ارتباط سلامت روانی و استرس شغلی ماماهای شاغل در بیمارستانهای شهر کرمان در سال 1390" که بر روی 74 نفر از ماماهای شاغل در بیمارستان های دولتی و خصوصی شهر کرمان انجام شد به این نتیجه دست یافتند که بین سلامت روانی و استرس شغلی ماماها، ارتباط آماری معنیداری وجود داشت. 29 نفر (%39.2) از ماماها دارای سلامت روان و 45 نفر (%60.8) به درجاتی از اختلال روان مبتلا بودند. از بین افراد مبتلا، 30 نفر (%66.7) در بیمارستانهای دولتی و 15 نفر (%33.3) در بیمارستانهای خصوصی مشغول به کار بودند. همچنین 1 نفر (%1.3) از ماماها به استرس خفیف، 60 نفر (%81.1) به استرس متوسط و 13 نفر (%17.6) به استرس شدید مبتلا بودند.
قاسمی پیربلوطی، احمدی و علوی اشکفتکی (1392) در پژوهشی با عنوان "ارتباط فرهنگ سازمانی و استرس شغلی با سلامت روان در پرستاران بیمارستانهای هاجر و کاشانی شهرکرد" که بر روی 300 نفر از پرستاران انجام شد به این نتیجه دست یافتند که رابطه معناداری بین فرهنگ سازمانی و سلامت روان در پرستاران وجود ندارد ولی بین فرهنگ سازمانی و استرس شغلی پرستاران رابطه معنادار وجود داشت. در بین متغیرهای دموگرافیک، درگیر شدن در کار، ماموریت، سازگاری و انطباق پذیری با استرس شغلی ارتباط معنی دار منفی داشتند و فقط متغیر سازگاری با سلامت روان ارتباط معنیداری نشان داد.
برزیده، چوبینه و طباطبایی (1391) در پژوهشی با عنوان "ابعاد استرس شغلی و ارتباط آن با وضعیت سلامت عمومی در پرستاران" که بر روی 385 نفر از پرستاران بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد، نشان دادند که میانگین (انحراف استاندارد) وضعیت سلامت عمومی 28.34 (12.93) است که بیش از نقطه برش تعیین شده (23) می باشد. میانگین امتیاز تمامی ابعاد استرس شغلی با وضعیت کلی سلامت عمومی از لحاظ آماری ارتباط معناداری داشت.
پیمانپاک، منصور، صادقی و تقیپور (1391) در پژوهشی با عنوان "رابطه استرس شغلی با رضایتمندی زناشویی و سلامت روان در پرستاران بیمارستانهای شهر تهران" که بر روی 300 نفر از پرستاران متاهل و شاغل در بیمارستانهای شهر تهران انجام شد، نشان دادند که بین استرس شغلی و رضایت زناشویی پرستاران و بین استرس شغلی و سلامت روان پرستاران رابطه معنادار منفی وجود دارد. همچنین بین رضایت زناشویی و سلامت روان پرستاران نیز رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. بررسی مولفههای استرس شغلی نشان داد مولفههای تعارض با پزشکان و کمبود منابع حمایتی از بین مولفههای استرس شغلی پیشبینی کننده رضایت زناشویی منفی پرستاران است. مولفه کمبود منابع حمایتی نیز پیشبینی کننده عدم سلامت روان در پرستاران میباشد. نتایج نشان داد وجود عوامل استرس زای شغلی از جمله تعارض با پزشکان به عنوان مرجع قدرت و همکار پرستاران در محیط بیمارستان و کمبود منابع حمایتی در حرفه پرستاری، احتمال کاهش میزان رضایتمندی زناشویی و سلامت روانی پرستاران را افزایش میدهد.
رزمی و نعمتی سوگلی تپه (1390) در پژوهشی با عنوان "نقش تعدیل کننده خودکارآمدی در رابطه بین استرس شغلی با سلامت روانی و رضایت شغلی کارکنان بانک صادرات تبریز" که بر روی 242 نفر از کارکنان بانک صادرات انجام شد، نشان دادند که استرس شغلی پیش بینی کننده منفی سلامت روانی و رضایت شغلی است. همچنین، رابطه بین استرس شغلی با سلامت روانی و رضایت شغلی به وسیله خودکارآمدی تحت تاثیر قرار می گیرد. بنابراین، خودکارآمدی به عنوان یک عامل فردی، نقش محافظتی در برابر استرس شغلی دارد. بر اساس یافتههای پژوهش، خودکارآمدی رابطه بین استرس شغلی با سلامت روانی و رضایت شغلی را تحت تاثیر قرار میدهد. یافتههای این مطالعه میتواند در برنامهریزیهای پیشگیرانه، شناسایی افراد در معرض خطر و طراحی مداخلههای درمانی روانشناختی در محیطهای کاری مفید باشد.
خانی، یکهفلاح و حاج حسینی (1390) در پژوهشی با عنوان "رابطه سلامت روانی با بروز غدد چربی: نقش واسطه ای استرس شغلی، بررسی موضوعی در اپراتورهای قطار شهری تهران" که بر روی 60 نفر که در دو گروه 30 نفری به عنوان گروه مستقل و وابسته انجام شد، نشان دادند که بین راهبری قطار و بروز غدد چربی ارتباط معنی داری وجود نداشت، ولی بالا بودن میانگین نمره سلامت روان راهبران قطار مبتلابه غدد چربی از نقطه برش "26.66" ممکن است حاکی از تاثیر استرس حاصل از شغل مذکور (استرس شغلی) و غدد چربی باشد. همین طور طبق یافته این پژوهش در گروه 30 نفری غیر راهبر، سلامت روان در حد مطلوب بود و در این گروه بااینکه همه دچار غدد چربی بودند. نمره سلامت روان، ارتباط معنی داری با غدد چربی نشان نمی دهد.
رحمانی، بهشید، زمانزاده و رحمانی (1389) در پژوهشی با عنوان "ارتباط سلامت عمومی، استرس و فرسودگی شغلی در پرستاران شاغل در بخش های ویژه بیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز" که بر روی 59 پرستار شاغل در بخش های ویژه بیمارستانهای آموزشی تبریز انجام شد نشان دادند که سطح استرس شغلی در 49.2 درصد پرستاران در حد بالا بود. همچنین 45.8 درصد افراد در بعد خستگی هیجانی و 47.5 درصد آنان در بعد کفایت فردی دچار فرسودگی شغلی در حد بالا بودند. از نظر شدت ابعاد سلامت عمومی، 62.7 درصد پرستاران در بعد اضطراب در حد بالا ارزیابی شدند. همچنین ارتباط آماری معنیداری بین استرس شغلی و فرسودگی شغلی و استرس شغلی و سلامت عمومی وجود داشت.
شهرکی واحد، مردانی حموله، سنچولی و حامدی شهرکی (1389) در پژوهشی با عنوان "بررسی ارتباط سلامت روانی و استرس شغلی در پرستاران" شاغل در بیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی زابل شهر زابل نشان دادند که بین سلامت روان و استرس شغلی رابطه معنیدار منفی وجود داشته است.
پیمانپاک، منصور، صادقی و تقیپور (1391) در پژوهشی با عنوان "رابطه استرس شغلی با رضایتمندی زناشویی و سلامت روان در پرستاران بیمارستانهای شهر تهران" نشان دادند که بین استرس شغلی و سلامت روان پرستاران نیز رابطه معنیدار منفی وجود دارد. مولفه کمبود منابع حمایتی نیز پیشبینی کننده عدم سلامت روان در پرستاران میباشد. نتایج نشان داد که وجود عوامل استرسزای شغلی از جمله تعارض با پزشکان به عنوان مرجع قدرت و همکار پرستاران در محیط بیمارستان و کمبود منابع حمایتی در حرفه پرستاری، احتمال کاهش سلامت روانی پرستاران را افزایش میدهد.
ویسی، عاطفوحید و رضایی (1387) در پژوهشی با عنوان "تاثیر استرس شغلی بر خشنودی شغلی و سلامت روان: اثر تعدیلکننده سرسختی و حمایت اجتماعی" در گروهی از کارکنان دانشگاهای علوم پزشکی تهران، ایران و شهید بهشتی، نشان دادند که بین استرس شغلی با خشنودی شغلی و سلامت روان کارکنان رابطه منفی معنیداری وجود دارد. این بررسی همچنین نشان داد که در شرایط پر استرس افراد دارای ویژگی شخصیتی سرسختی بالا بیش از افراد دارای سرسختی پایین، از خشنودی شغلی و سلامت روان برخوردارند. اما از نظر سلامت روان تفاوتی بین آنها دیده نشده است.
کبیرزاده، محسنی ساروی، اصغری، باقریان فرح آبادی و باقرزاده لداری (1386) در پژوهشی با عنوان "سلامت عمومی و استرس شغلی در کارکنان بخش مدارک پزشکی شاغل در بیمارستانهای استان مازندران" نشان دادند که از نظر سلامت روان، کارکنان شاغل در مراکز خصوصی وضعیت مطلوب تری داشتند و مسوولین بخش ها در معرض خطر بیشتری بودند. مهم ترین عامل استرس زا در واحد بایگانی، کمبود فضا، واحد کدگذاری، عدم ثبت درست اطلاعات در پرونده و واحد پذیرش و آمار، کمبود کارکنان بود. میزان استرس در کارکنان در حد طبیعی و میانگین سلامت روان در کارکنان با رشته مدارک پزشکی کم تر بود. بین میزان سلامت عمومی و نیز استرس با رشته تحصیلی ارتباط معنی داری وجود نداشت.
عقیلینژاد، محمدی، افکاری و عباسزاده دیزجی (1386) در پژوهشی با عنوان "بررسی رابطه استرس شغلی با سلامت روانی، تیپ شخصیتی و رویدادهای استرسزای زندگی در ماموران راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ" بر روی 250 نفر از ماموران راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ نشان دادند که استرس شغلی و رویدادهای استرس زای زندگی با سلامت روان رابطه مثبت معنیداری داشته و میتوان استرس شغلی و رویدادهای استرسزای زندگی را متغیرهای پیش بینی کننده برای سلامت روان دانست. بین ماموران ستادی و انتظامی از نظر سلامت روان و تیپ شخصیتی تفاوت معنیداری وجود ندارد ولی ماموران انتظامی از استرس شغلی بیشتری نسبت به ماموران ستادی برخوردار بودند. همچنین ماموران متاهل رویدادهای استرس زای بیشتری را نسبت به مجردان تجربه میکنند.
هاشمزاده، اورنگی و بهرهدار (1379) در پژوهشی با عنوان "استرس شغلی و رابطه آن با سلامت روان در کارکنان بیمارستانهای شهر شیراز" بر روی 397 نفر (150 نفر اداری و 247 نفر درمانی) به این نتیجه دست یافتند که میزان استرس شغلی با سلامت روان درکارکنان اداری و درمانی رابطه دارد. همچنین میان کارکنان اداری و درمانی در سلامت روان تفاوت معنیدار دیده شد و کارکنان درمانی از سلامت روان کمتری برخوردار بودند. سلامت روان در کارکنان مرد بیشتر از کارکنان زن بوده و میزان استرس شغلی در کارکنان قراردادی بیش از سایر کارکنان که در وضعیتهای استخدامی دیگر قرار داشتند بود.
عاطف وحید، رضایی و ویسی (1379) در پژوهشی با عنوان "تاثیر استرس شغلی بر خشنودی شغلی و سلامت روان: اثر تعدیل کننده سرسختی و حمایت اجتماعی" بر روی 200 نفر از کارکنان بخشهای اطاق عمل به این نتیجه دست یافتند که بین استرس شغلی و خشنودی شغلی کارکنان رابطه معنی دار و منفی وجود دارد و رابطه بین استرس شغلی و سلامت روان معنیدار و منفی بود. همبستگی بین خشنودی شغلی و سلامت روان معنیدار و مثبت بود. این بررسی همچنین نشان داد که در شرایط پر استرس افراد دارای سرسختی بالا بیش از افراد دارای سرسختی پایین، ازخشنودی شغلی و سلامت روان برخوردارند. همچنین افراد دارای حمایت اجتماعی بالا بیش از افراد دارای حمایت اجتماعی پایین از خشنودی شغلی برخوردارند؛ اما از نظر سلامت روان تفاوتی میان آنها دیده نشد. این پژوهش نشان داد که حمایت اجتماعی و سرسختی با هم تعامل مثبت و معنیداری دارند و مردان بیش از زنان سرسختی از خود نشان میدهند.
2-16-2 پژوهشهای مربوط به ارتباط استرس شغلی و راهبردهای مقابلهای
چن، لین، وانگ و هو28 (2009) در پژوهشی بر روی 121 پرستار یا سابقه کار حداقل 6 ماهه نشان دادند که سطح استرس شغلی با تعداد دفعات حضور در اتاق عمل رابطه وجود دارد. بر طبق نتایج این پژوهش اگر چه همه عوامل فشارزای شغلی با شیوههای مقابله با استرس ناکارآمد رابطه مثبت داشتند، اما وضعیتهای حرفهای، ایمنی بیماران و محیط اتاق عمل با شیوههای مقابله با استرس کارآمد رابطه مثبت داشتند. همچین عواملی شامل پاداشهای کاری، محیط اتاق عمل و مدیریت اداری رضایت شغلی به طور معکوس با راهبردهای مقابله با استرس ناکارآمد رابطه دارند.
میکی29 (2006) تحقیقی با عنوان استرس و راهبردهای مقابلهای در بین 150 پرستار حرفهای در بخشهای پزشکی، جراحی، اتاق عمل، اتفاقات، سوانح، مراقبتهای ویژه و زایشگاه با استفاده از مقیاس استرس پرستاران و چک لیست راهبردهای مقابله در یک بیمارستان در آفریقای جنوبی انجام داد. نتایج تحقیق نشان دادند که: پرستاران حرفه ای استرس بالایی را گزارش کردند. ارتباط معناداری بین سن، سالهای تجربه و استرس وجود نداشت. حجم کار به عنوان مهم ترین عامل استرس زا گزارش شده بود. دومین عامل استرس زا پیامدهای هیجانی مربوط به مرگ و میر بود. پرستاران بیشتر از شیوههای مقابلهای ارزیابی مثبت، برنامه ریزی، حل مسئله و جستجوی حمایت اجتماعی استفاده کرده بوند. پرستاران از راهبرد اجتنابی کمتر ازبقیه راهبردها استفاده کرده بودند. نمره های بالا در مقیاس استرس شغلی با نمره های پایین در چک لیست مقابلهای مرتبط بود، یعنی استفاده بهتر از راهبردهای مقابله باعث کمتر شدن استرس شغلی شده بود. هیچ تفاوتی در میزان استرس تجربه شده در بین پرستاران، مدیران پرستاری و فیزیوتراپها وجود نداشت. پرستاران بخش مراقبتهای ویژه استرس بالاتری را نسبت به دیگر پرستاران گزارش کردند و بیشتر از شیوههای مقابلهای مواجههای، دوری گزینی و اجتنابی استفاده کرده بودند. پرستاران بخش مراقبتهای ویژه بیشترین منبع استرس را پیامدهای هیجانی مرگ و میر گزارش کردند. با افزایش استرس در بخش ویژه، میزان راهبردهای اجتنابی، دوری گزینی و مواجهای افزایش می یافت و میزان راهبردهای حل مساله، ارزیابی (راهبردهای مثبت) کاهش می یافت.
لامبرت و لامبرت و میسا30 (2004) تحقیقی را با عنوان استرسهای مکان کار، شیوههای مقابله و خصیصههای جمعیت شناختی (سن و سالهای تجربه) به عنوان پیش بینی کننده سلامت روانی و جسمی در بین پرستاران بیمارستان ژاپن انجام دادند. نتایج تحقیق نشان داد که: ارتباط مثبت بین سن و سالهای کار و استرسهای محل کار وجود داشت. با افزایش استرس شغلی میزان استفاده از راهبردهای فرار- اجتناب و پذیرش مسئولیت افزایش می یافت. بین راهبردهای فرار- اجتناب، پذیرش مسئولیت و ترک پرستاری رابطه مستقیم وجود داشت. ارتباط منفی بین سن و سالهای کار و مکانیسمهای مقابلهای جستجوی حمایت اجتماعی، پذیرش مسئولیت و فرار- اجتناب وجود داشت.
شفیعی سروستانی و شجاعتی (1387) در پژوهشی نشان دادند که بین راهبردهای رویارویی با استرس شغلی و خشنودی شغلی رابطهای معنادار وجود دارد. آزمودنیهایی که از راهبرد شناختی رویارویی استفاده میکنند، نسبت به آزمودنیهایی که از راهبرد هیجانی رویارویی استفاده میکنند از استرس شغلی پایینتری برخوردارند. بین راهبرد شناختی رویارویی با استرس شغلی رابطهای معنادار وجود داشت. بین راهبرد شناختی رویارویی با خشنودی شغلی رابطهای مثبت و معنادار وجود داشت. بین خشنودی شغلی با استرس شغلی رابطهای معنادار و منفی وجود داشت. آزمودنیهای مرد در مقایسه با زنان از رویکرد هیجانی بیشتری استفاده میکنند.
3-16-2 پژوهشهای مربوط به ارتباط سلامت روان و راهبردهای مقابلهای
هیلی و مک کی31 (2000) در پژوهشی بر روی 129 پرستار استرالیایی به این نتایج دست یافتند که رابطهی مثبت و معنیداری بین استرس شغلی و اختلال در خلق و خوی، و یک رابطه منفی معنیداری بین استرس شغلی و رضایت شغلی وجود دارد. استفاده از شیوهی مقابلهای اجتنابمدار و درک کار بیش از حد پیشبینی کنندهی اختلال اختلال خلق و خو میباشد. شواهدی که نشان دهد شوخ طبعی دارای اثر تعدیل کننده در رابطه بین استرس و خلق است مشاهده نشد، اما رضایت شغلی بر این رابطه تاثیر دارد. این نتایج از پیشنهاد یک مدل کاربردی استرس از عوامل موقعیتی برای یافتن تاثیر شیوههای مقابله با استرس و ادراک استرس شغلی حمایت میکند.
آگوس32 (1995) تحقیقی با عنوان فرسودگی و راهبردهای مقابله در بین پرستاران بخش پزشکی و جراحی در کانادا که در آن 3 عامل مقابلهای مثبت (کنترل درونی، پیشگیرانه، خودشناسی) و راهبردهای مقابلهای مسکن منفی (مانند استفاده از مواد مخدر، کشیدن سیگار، راهبرد اجتنابی) مد نظر بود، انجام داد نتایج نشان داد که: پرستارانی که بیشتر از راهبردهای مقابله ای مثبت استفاده می کردند نسبت به پرستارانی که کمتر یا اصلاً از راهبردهای مثبت استفاده نمی کردند استرس و فرسودگی شغلی کمتری داشتند. پرستارانی که بیشتر از شیوههای مقابلهای مسکن منفی استفاده می کردند نسبت به پرستارانی که کمتر از این شیوهها استفاده می کردند استرس و فرسودگی بالاتری داشتند. پرستاران پزشکی نسبت به پرستاران بخش جراحی استرس و فرسودگی شغلی بالاتری داشتند و از شیوههای مقابلهای منفی استفاده می کردند. پرستاران بخش جراحی بیشتر از شیوه های مقابلهای مثبت استفاده می کردند.
بهروزیان، خواجهالدین، هدایی و زمانی (1388) در پژوهشی با عنوان "بررسی ارتباط رضایت شغلی و شیوه های مقابله ای با سلامت عمومی کارکنان بخش خصوصی صنعتی" نشان دادند که بین رضایت شغلی و روشهای مقابلهای کمتر مفید رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین هر چه افراد از رضایت شغلی بیشتری برخوردار بودند، سلامت عمومی بیشتری نیز داشتند و عموماً بیشتر از مکانیسم مقابلهای حل مساله استفاده مینمودند.
غضنفری و قدمپور (1387) در پژوهشی با عنوان "بررسی رابطه راهبردهای مقابلهای و سلامت روانی در ساکنین شهر خرمآباد" نشان داد که بین سلامت روانی و راهبردهای مقابله رابطه معناداری وجود دارد. بین استفاده از راهبرد مساله مدار و خرده مقیاس های آزمون کلدبرگ رابطه معناداری دیده نشد. این امر نشان میدهد که هر چه فرد راهبرد مقابله مساله مدار را بیشتر به کار برد از سلامت بالاتری برخوردار است و بالعکس راهبرد هیجان مداری سبب افزایش علائم جسمانی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی و افسردگی میشود همچنین نتایج نشان داد که راهبردهای مقابلهای مسالهمدار و هیجانمدار به طور متفاوتی واریانس متغیرهای اضطراب، آسیب جسمانی، افسردگی و اختلال در عملکرد اجتماعی که از مولفههای سلامت روانی هستند را به صورت معناداری تبیین میکنند. به طور کلی نتایج نشان میدهد که بهداشت روانی افراد در زمینههای جسمانی، روانی و اجتماعی تحت تاثیر شیوه مقابله فرد با مسائل قرار میگیرد. شیوه هیجان مدار در کاهش بهداشت روانی و شیوه مساله مدار در افزایش آن نقش دارد.
کافی و موسوی (1386) در پژوهشی با عنوان "بررسی ارتباط بین شیوههای رویارویی با فشار روانی (استرس) و سلامت روانی در گروهی از کارمندان دانشگاه گیلان" نشان دادند که آن دسته از کارمندان که از استرس خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی به شدت ناراحت میشوند از سلامت روانی کمتری برخوردارند و همچنین کسانی که از رویارویی متمرکز بر مساله استفاده میکنند سالمتر از افرادی هستند که رویارویی متمرکز بر هیجان را به کار میگیرند.
4-16-2 پژوهشهای مربوط به ارتباط استرس شغلی با متغیرهای دیگر
کولینز33 (1999) در پژوهشی با عنوان "رابطه استرس شغلی، سرسختی و فرسودگی شغلی در میان پرستاران بیمارستان تمام وقت" بر روی نمونهای شامل 113 پرستار تمام وقت به این نتیجه دست یافت که بین سخترویی و استرس شغلی رابطه وجود دارد به طوری که هر چه سرسختی بیشتر باشد، میزان استرس شغلی کمتر خواهد بود. همچنین بین سرسختی و فرسودگی شغلی رابطه وجود دارد به طوری که هر چه سرسختی بیشتر باشد، میزان فرسودگی شغلی کمتر خواهد بود.
خانهشناس، الهیاری و خلخالی (1392) در پژوهشی با عنوان "بررسی ارتباط عوامل استرسزای روانی-اجتماعی کار با عملکرد شغلی در بین کارکنان بانک" نشان دادند که همبستگی منفی و معناداری بین استرس در "حیطه وظیفه" و "حیطه سازمانی-اجتماعی" با عملکرد شغلی وجود. در میان مقیاسهای استرس در حیطه سازمانی-اجتماعی، مقیاس فرهنگ سازمانی و رهبری ارتباط منفی و معنادار بالایی با عملکرد شغلی نشان دادند.
ترشیزی و سعادت جو (1391) در پژوهشی با عنوان "استرس شغلی در کارکنان کارخانه لاستیک سازی" بر روی 196 نفر از کارکنان یک کارخانه تایر و لاستیک سازی نشان دادند که 549.5 درصد (97 نفر) کارکنان کارخانه استرس شغلی از نوع بسیار شدید داشتند. این افراد در واحد تولید 55.8 درصد (53 نفر)، اداری 50 درصد (16 نفر) و پشتیبانی 40.6 درصد (28 نفر) بودند. بین درامد و خواب کافی با سطح استرس رابطه معنیدار وجود داشت، اما ارتباط معنی داری بین سن، تاهل، تحصیلات، سابقه کار و ورزش با سطح استرس مشاهده نشد.
5-16-2 پژوهشهای مربوط به ارتباط راهبردهای مقابلهای با متغیرهای دیگر
شفیعی سروستانی و شجاعتی (1387) در پژوهشی با عنوان "بررسی رابطه میان راهبردهای رویارویی با استرس شغلی و خشنودی شغلی مشاوران نواحی آموزش و پرورش شهر شیراز" که بر روی 104 مشاور (52 مرد، 52 زن) نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهر شیراز اجرا شد، نشان دادند که بین راهبردهای رویارویی و استرس شغلی و خشنودی شغلی رابطهای معنادار وجود داشت؛ مشاورانی که از راهبرد شناختی رویارویی استفاده میکنند، نسبت به مشاورانی که از راهبرد هیجانی رویارویی استفاده میکنند از استرس شغلی پایینتری برخوردارند؛ بین راهبرد شناختی رویارویی با استرس شغلی رابطهای معنادار وجود داشت؛ بین راهبرد شناختی رویارویی با خشنودی شغلی رابطهای مثبت و معنادار وجود داشت؛ بین خشنودی شغلی با استرس شغلی رابطهای معنادار و منفی وجود داشت؛ مشاوران مرد در مقایسه با زنان از رویکرد هیجانی بیشتری استفاده میکنند.
فهرست منابع
منابع فارسی
آهنگی، اکرم؛ عابدی، علیرضا؛ فتح آبادی، جلیل. (1388). رابطه بین تیپهای شخصیتی با سبک حل مسئله در کارکنان دانشگاه. فصلنامه روانشناسی کاربردی، سال 3، شماره 4، صص 61-40.
اکبری، فیضالله؛ امیرآبادی زاده، حسن؛ پوررضا، واقعی، یدالله؛ دستجردی، رضا. (1384). بررسی تنشهای روانی- اجتماعی کارکنان پرستاری شاغل در بیمارستانهای آموزشی شهر بیرجند در سال 1383. مجله دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، سال 12، شماره 3 و 4، صص 71-66.
انجمن روانپزشکی آمریکا. (2000). متن تجدیدنظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (DSM-IV). ترجمه محمدرضا نیکخو و هامایاک آوادیس یانس، (1381). تهران: نشر سخن.
برزیده، مصطفی؛ چوبینه، علیرضا؛ طباطبایی، سیدحمیدرضا. (1391). ابعاد استرس شغلی و ارتباط آن با وضعیت سلامت عمومی در پرستاران. فصلنامه طب کار، سال 4، شماره 3، صص 27-17.
برزیده، مصطفی؛ چوبینه، علیرضا؛ طباطبایی، سیدحمیدرضا. (1391). ابعاد استرس شغلی و ارتباط آن با وضعیت سلامت عمومی در پرستاران. فصلنامه طب کار، سال 4، شماره 3، صص 27-17.
بهادرخان، جواد. (1388). ارتقای سلامت روان. تهران: انتشارات به نشر.
بهادری خسروشاهی، جعفر و هاشمی نصرت آباد، تورج. (1390). رابطهی سبکهای دلبستگی، راهبردهای مقابلهای با اعتیاد به اینترنت. فصلنامه روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی، سال 8، شماره 30، صص 188-177.
بهروزیان، فروزان؛ خواجهالدین، نیلوفر؛ هدایی، فرانک، زمانی، ندا. (1388). بررسی ارتباط رضایت شغلی و شیوه های مقابله ای با سلامت عمومی کارکنان بخش خصوصی صنعتی. مجله علمی پزشکی جندی شاپور، سال 8، شماره 3، صص 7-1.
پیمانپاک، فایزه؛ منصور، لادن؛ صادقی، منصورهالسادات؛ تقیپور، ابراهیم. (1391). رابطه استرس شغلی با رضایتمندی زناشویی و سلامت روان در پرستاران بیمارستانهای شهر تهران. فصلنامه مشاوره شغلی و سازمانی، شماره 13، صص 54-27.
پیمانپاک، فایزه؛ منصور، لادن؛ صادقی، منصوره السادات؛ تقیپور، ابراهیم. (1391). رابطه استرس شغلی با رضایتمندی زناشویی و سلامت روان در پرستاران بیمارستانهای شهر تهران. فصلنامه مشاوره شغلی و سازمانی، سال 4، شماره 13، صص 54-27.
ترشیزی، مرضیه؛ سعادت جو، سیدعلیرضا. (1391). استرس شغلی در کارکنان کارخانه لاستیک سازی. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، سال 19، شماره 2(پیاپی 51)، صص 207-200.
حاجی امینی، زهرا؛ چراغعلی پور، ضرغام؛ آزاد مرزآبادی، اسفندیار؛ عبادی، عباس؛ نوروزی کوشالی، علی. (1390). مقایسه میزان استرس شغلی در رانندگان نظامی و غیرنظامی شهر تهران. مجله طب نظامی؛ سال 13، شماره 1، صص 30-25.
حسن زاده، حبیبالله. (1387) بررسی میزان استرس شغلی کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفهای کردستان. طرح پژوهشی.
حسن زاده، حبیبالله؛ شیربگی، ناصر؛ اولیزاده، هوشنگ. (1391). بررسی میزان استرس شغلی و بهره وری کارکنان شرکت گاز استان کردستان. فصلنامه سلامت کار ایران، سال 9، شماره 2، صص 10-1.
حسنی، محمد؛ قاسمزاده علیشاهی، ابوالفضل؛ کاظمزاده، مهدی. (1392). نقش با وجدان بودن و کنترل ادراکی بر رضایت و استرس شغلی کارکنان. مجله سلامت و بهداشت، سال 4، شماره 1، صص 56-47.
حسینی، سیدمجتبی؛ فتحی آشتیانی، علی. (1389). بررسی رابطه بین رضایتمندی زناشویی و مدت زمان ازدواج در میان دانش پژوهان موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره). فصلنامه روانشناسی و دین، سال 3، شماره 4، صص 145-127.
خانهشناس، فرین؛ الهیاری، تیمور؛ خلخالی، حمیدرضا. (1392). بررسی ارتباط عوامل استرسزای روانی-اجتماعی کار با عملکرد شغلی در بین کارکنان بانک. فصلنامه ارگونومی، سال 1، شماره 3، صص 10-1.
خانی، محمدحسین؛ یکهفلاح، محمد؛ حاجحسینی، حسین. (1392). رابطه سلامت روانی با بروز غدد چربی: نقش واسطهای استرس شغلی، بررسی موضوعی در اپراتورهای قطار شهری تهران. فصلنامه مدیریت بهداشت و درمان، سال 3، شماره 1 و 2، صص 78-69.
خانی، محمدحسین؛ یکهفلاح، محمد؛ حاج حسینی، حسین. (1390). رابطه سلامت روانی با بروز غدد چربی: نقش واسطه ای استرس شغلی، بررسی موضوعی در اپراتورهای قطار شهری تهران. فصلنامه مدیریت بهداشت و درمان (نظام سلامت)، سال 3، شماره 1-2، صص 78-69.
خداپناهی، محمدکریم. (1393). روان شناسی فیزیولوژیک. تهران: انشارات سمت.
خرمایی، فرهاد. (1385). بررسی مدل علی ویژگیهای شخصیتی، جهتگیریهای انگیزشی و سبکهای شناختی یادگیری. پایان نامه دوره دکتری، رشته روانشناسی تربیتی، دانشگاه شیراز.
دیوس، کیت؛ نیواستورم، جان. (1373)؛ رفتار انسانی در کار (رفتار سازمانی). ترجمه محمدعلی طوسی. تهران: انتشارات مرکز آموزش مدیریت دولتی.
ذوقی، محمد؛ عرفانی، علیاکبر. (1388). شرح وظایف تفصیلی سازمان جهاد کشاورزی استانها به انضمام "قانون" و "شرح وظایف تفصیلی" وزارت جهاد کشاورزی. وزارت جهاد کشاورزی. سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی.
راس، رندال آر؛ التمایر، الیزابت ام. (1385). استرس شغلی. ترجمه غلامرضا خواجهپور، تهران: انتشارات سازمان مدیریت صنعتی.
رحمانی، فرناز؛ بهشید، مژگان؛ زمانزاده، وحید؛ رحمانی، فرزاد. (1389). ارتباط سلامت عمومی، استرس و فرسودگی شغلی در پرستاران شاغل در بخش های ویژه بیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز. نشریه پرستاری ایران، سال 23، شماره 66، صص 63-54.
رزمی، شهریار؛ نعمتی سوگلی تپه، فاطمه. (1390). نقش تعدیل کننده خودکارآمدی در رابطه بین استرس شغلی با سلامت روانی و رضایت شغلی کارکنان بانک صادرات تبریز. فصلنامه سلامت کار ایران، سال 8، شماره 2، صص 65-57.
رزمی، شهریار؛ نعمتی سوگلی تپه، فاطمه. (1390). نقش تعدیل کننده خودکارآمدی در رابطه بین استرس شغلی با سلامت روانی و رضایت شغلی کارکنان بانک صادرات تبریز. فصلنامه سلامت کار ایران، سال 8، شماره 2، صص 57-65.
رضائیان، علی. (1383). مدیریت فشار روانی. تهران: انتشارات سمت.
رضویه، اصغر؛ معین، لادن؛ بهلولیاصل، فاطمه. (1389). نقش ویژگیهای شخصیتی و رضایت زناشویی بر رضایت شغلی کارکنان متاهل بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر شیراز. فصلنامه زن و جامعه، سال 1، شماره 4، صص 17-1.
سارافینو، ادروارد پی. (1392). روانشناسی سلامت. ترجمه فروغ شفیعی و همکاران، تهران: انتشارات رشد.
ساعتچی، محمود. (1388). روانشناسی بهرهوری: عوامل و موانع انسانی بهره وری در سازمانها. موسسه نشر ویرایش.
سایبانفرد، زهرا. (1381). استرس در محیط کار. مجله تدبیر، شماره 117.
سبزمکان، لیلا؛ هزاوهای، سیدمحمدمهدی؛ حسن زاده، اکبر؛ ربیعی، کتایون. (1388). تاثیر برنامه آموزش بهداشت بر افسردگی بیماران بعد از جراحی بای پاس عروق کرونر. مجله اصول بهداشت روانی، سال 11، شماره 1، صص 68-61.
سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس؛ حجازی، الهه. (1391). روشهای تحقیق در علوم رفتاری. تهران: نشر آگه.
شاکری نیا، ایرج. (1391). رابطه حمایت اجتماعی و امیدواری با سلامت عمومی درسالمندان مرد مبتلا به دردهای مزمن جسمانی. مجله سالمندی ایران، سال 7، شماره 24، صص 0-0.
شفیعی سروستانی، فرحناز؛ شجاعتی، عباس. (1387). بررسی رابطه ی میان راهبردهای رویارویی با استرس شغلی و خشنودی شغلی مشاوران نواحی آموزش و پرورش شهر شیراز. فصلنامه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، سال 1، شماره 2، صص 60-39.
شفیعی سروستانی، فرحناز؛ شجاعتی، عباس. (1387). بررسی رابطه میان راهبردهای رویارویی با استرس شغلی و خشنودی شغلی مشاوران نواحی آموزش و پرورش شهر شیراز. فصلنامه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، سال 1، شماره 2، صص 60-39.
شقاقی، مهدی؛ عباسی، روحالله؛ عباسی، رضا؛ برزویی، محمدرضا. (1390). تاثیر رضامندی و استرس شغلی در شیوه به کارگیری راهبردهای مدیریت تعارض کتابداران نهاد کتابخانههای عمومی کشور. مجله تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی، شماره 64، صص 70-53.
شهرکی واحد، عزیز؛ مردانی حموله، مرجان؛ سنچولی، جواد؛ حامدی شهرکی، سودابه. (1389). بررسی ارتباط سلامت روانی و استرس شغلی در پرستاران. فصلنامه دانشگاه علوم پرشکی جهرم، سال 8، شماره 3، صص 40-34.
ضیغمی، مریم؛ پوربهاالدینی زرندی، نرجس. (1390). بررسی رابطه سلامت روانی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان. اولین همایش کشوری دانشجویی عوامل اجتماعی موثر بر سلامت.
عاطف وحید، محمدکاظم؛ رضایی، منصور؛ ویسی، مختار. (1379). تاثیر استرس شغلی بر خشنودی شغلی و سلامت روان: اثر تعدیل کننده سرسختی و حمایت اجتماعی. فصلنامه اندیشه و رفتار، سال 6، شماره 2و3، صص 78-70.
عقیلینژاد، ماشاءاله؛ محمدی، صابر؛ افکاری، محمداسحق؛ عباسزاده دیزجی، رضا. (1386). بررسی رابطه استرس شغلی با سلامت روانی، تیپ شخصیتی و رویدادهای استرس زای زندگی در ماموران راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ. پژوهش در پزشکی (مجله پژوهشی دانشکده پزشکی)؛ سال 31، شماره 4، صص 360-355.
عقیلینژاد، ماشااله؛ محمدی، صابر؛ افکاری، محمداسحاق؛ عباسزاده دیزجی، رضا. (1386). بررسی رابطه استرس شغلی با سلامت روانی، تیپ شخصیتی و رویدادهای استرسزای زندگی در ماموران راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ. فصلنامه پژوهش در پزشکی، سال 31، شماره 4، صص 360-355.
علوی، سلمان؛ جنتیفرد، فرشته؛ داوودی، علی. (1388). بررسی و مقایسه سلامت روانی و فرسودگی شغلی در کارکنان شرکت سایپا. ماهنامه مهندسی خودرو و صنایع وابسته، سال 1، شماره 6، صص 25-21.
غضنفری، فیروزه و قدمپور، عزتالله. (1387). بررسی رابطه راهبردهای مقابلهای و سلامت روانی در ساکنین شهر خرمآباد. فصلنامه اصول بهداشت روانی، سال 10، شماره 37، صص 54-47.
غضنفری، فیروزه؛ قدمپور، عزتاله. (1387). بررسی رابطه راهبردهای مقابله ای و سلامت روانی در ساکنین شهر خرمآباد. فصلنامه اصول بهداشت روانی، سال 10، شماره 1 (پیاپی 37)، صص 54-47.
قاسمی پیربلوطی، محمد؛ احمدی، رضا؛ علوی اشکفتکی، سیده صغری. (1392). ارتباط فرهنگ سازمانی و استرس شغلی با سلامت روان در پرستاران بیمارستانهای هاجر و کاشانی شهرکرد. فصلنامه بالینی پرستاری و مامایی، سال 2، شماره 3، صص 63-53.
قاسمی پیربلوطی، محمد؛ احمدی، رضا؛ علوی اشکفتکی، سیده صغری. (1392). ارتباط فرهنگ سازمانی و استرس شغلی با سلامت روان در پرستاران بیمارستانهای هاجر و کاشانی شهرکرد. مجله بالینی پرستاری و مامایی، سال 2، شماره 3، صص 63-53.
قریشیراد، فخرالسادات. (1389). اعتباریابی مقیاس مقابله با موقعیتهای استرسزای اندلر و پارکر. مجله علوم رفتاری، سال 4، شماره 1، صص 7-1.
کاکاوند، علیرضا و پارسامنش، فریبا. (1389). اثربخشی آموزش مهارتهای مقابلهای بر اضطراب دختران دبیرستانی. فصلنامه علوم رفتاری، سال 5، شماره 2، صص 145-133.
کالات، جیمز. (١٣٩٢). روانشناسی فیزیولوژیکی. ترجمه یحیی سیدمحمدی. تهران: نشر روان.
کافی، سیدموسی؛ موسوی، سیدولیاله. (1386). بررسی ارتباط بین شیوههای رویارویی با فشار روانی (استرس) و سلامت روانی در گروهی از دانشجویان گیلان. فصلنامه پژوهشهای مشاوره (تازهها و پژوهشهای مشاوره)، سال 6، شماره 23، صص 81-67.
کبیرزاده، آذر؛ محسنی ساروی، بنیامین؛ اصغری، زلیخا؛ باقریان فرح آبادی، ابراهیم؛ باقرزاده لداری، رحیم. (1386). سلامت عمومی و استرس شغلی در کارکنان بخش مدارک پزشکی شاغل در بیمارستانهای استان مازندران. فصلنامه مدیریت اطلاعات سلامت، سال 4، شماره 2، صص 222-215.
گنجی، حمزه. (1392). بهداشت روانی. تهران: اتشارات ارسباران.
مقیمی، سیدمحمد. (1391). سازمان و مدیریت، رویکردی پژوهشی. تهران: انتشارات ترمه.
ملازم، زهرا؛ محمدحسینی، سیما؛ کریمی، زهره؛ زادهباقری، قادر. (1384). برخی عوامل تنشزای شغلی و درجه تنشزایی آنها از نظر پرستاران شاغل در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان کهگیلویه و بویراحمد – 1381. مجله ارمغان دانش، سال 10، شماره 4، صص 103-95.
منصور، لادن؛ ملاشریفی، شیدا؛ خشور، حسن. (1389). رابطه بین استرس شغلی و هوش هیجانی بین کارمندان دانشگاه شهید بهشتی. طرح پژوهشی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی.
منصوری، زهره؛ مهرابیزاده هنرمند، مهناز. (1389). رابطه اختلال در سلامت روانی و خشنودی شغلی با رضایت زناشویی در زنان شاغل. مجله زن و فرهنگ، سال 3، شماره 1، صص 102-91.
مهداد، علی. (1389). روانشناسی صنعتی و سازمانی. تهران: انتشارات جنگل.
میلانیفر، بهروز. (1389). بهداشت روانی. تهران: انتشارات قومس.
ویسی، مختار؛ عاطف وحید، محمدکاظم؛ رضایی، منصور. (1378). تاثیر استرس شغلی بر خشنودی شغلی و سلامت روان: اثر تعدیلکننده سرسختی و حمایت اجتماعی. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران (اندیشه و رفتار)، شماره 2 و 3، صص 70-78.
هاشمزاده، ایرج؛ اورنگی، مریم؛ بهرهدار، محمدجعفر. (1379). استرس شغلی و رابطه آن با سلامت روان در کارکنان بیمارستانهای شهر شیراز. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران (اندیشه و رفتار)، سال 6، شماره 3-2 (پیاپی 22-23)، صص 62-55.
هاشمینژاد، ناصر؛ رحیمی مقدم، سمیه؛ محمدیان، مصطفی؛ امیری، فاطمه. (1392). بررسی ارتباط سلامت روانی و استرس شغلی ماماهای شاغل در بیمارستانهای شهر کرمان در سال 1390. مجله زنان، مامایی و نازایی ایران؛ سال 16، شماره 64؛ صص 9-1.
هاشمینژاد، ناصر؛ رحیمی مقدم، سمیه؛ محمدیان، مصطفی؛ امیری، فاطمه. (1392). بررسی ارتباط سلامت روانی و استرس شغلی ماماهای شاغل در بیمارستانهای شهر کرمان در سال 1390. مجله زنان مامایی و نازایی ایران، سال 16، شماره 64، صص 9-1.
هزاوهای، سیدمحمدمهدی؛ حسینی، زهرا؛ معینی، بابک؛ مقیم بیگی، عباس؛ حمیدی، یداله. (1391). استرس شغلی و نحوه مقابله با آن در پرستاران بیمارستانهای شهر همدان بر اساس الگوی پرسید. فصلنامه افق دانش، سال 18، شماره 2 (پیاپی 56)، صص 78-85.
منابع انگلیسی
Admiraal WF, Korthagen FA, Wubbels T. (2000). Effects of student teachers' coping behaviour. Br J Educ Psychol; 70(1): 33-52.
Andrews DR, Wan TT. (2009). The importance of mental health to the experience of job strain: an evidence-guided approach to improve retention. J Nurs Manag; 17(3): 340-51.
Baker L, O'Brien K, Salahuddin N. (2007). Are Shelter Workers Burned Out?: An Examination of Stress, Social Support, and Coping. Journal of Family Violence; 22(6): 465-474.
Bandura A. (1996). A socio-cognitive view on shaping the future. Seoul, Korea: HK Mun Publishing.
Boyd NC, Lewin JE, Sager JK. (2009). A model of stress and coping and their influence on individual and organizational outcomes. Journal of Vocational Behavior; 75: 197-211.
Carver CS, Scheier MF, Wientraun JK. (1989). Assessing coping strategies: A theoretical based approach. Journal of Personality and Social Psychology. 56: 267-283.
Chang-qin L, Oi-ling S, Cooper CL. (2005). Managers' occupational stress in China: The role of self efficacy. Personality and Individual Differences; 38(2): 269-278.
Chen CK, Lin C, Wang SH, Hou TH. (2009). A study of job stress, stress coping strategies, and job satisfaction for nurses working in middle-level hospital operating rooms. J Nurs Res, 17(3):199-211.
Chinaveh M, Ishak NM, Salleh AM. (2009). Coping response and type A/B personality among Iranian undergraduate students. XXIII conference of the European health Psychology society.
Chinaveh M, Ishak NM, Salleh AM. (2010). A path analysis of promotion factors of mental health. Jurnal Pendidikan Malaysia, 35(1): 1-10.
Christian S, Rhodes JE. (2012). A prospective study of religiousness and psychological distress of women after HurricaneKatrina and Rita. American Journal of Community Psychology; 49: 168-81.
Collins MA. (1999). The relation of work stress, hardiness, and burnout among full-time hospital staff nurses. J Nurs Staff Dev. 12(2): 81-5.
Devries MW, Wilkerson B. (2003). Stress, work and mental health: a global perspective. ActaNeuropsych; 15(1): 44.
Duygulu E, Ciraklar NH, Guripek E, Bagiran D. (2013). The effect of role stress on the employee's well-being: A study in the pharmaceutical companies in the city of Izmir. Procedia – Social and Behavioral Sciences; 84: 1361-1368.
Folkman S, Lazarus RS. (1988). Coping as a mediator of emotion. J Pers Soc Psychol. 54(3): 466-75.
Francois. (2008). http:www. Francois. Blojsky. Compostld LD-79.
Gershon RR, Lin S, Li X. (2002). Work stress in aging police officers. J Occup Environ Med; 44(2): 160-167.
Gesrhon E. (2002). Work stress in aging police officers. Journal of Occupational Environment Medicine; 44(12): 160-64.
Healy CM, McKay MF. (2000). Nursing stress: the effects of coping strategies and job satisfaction in a sample of Australian nurses. J Adv Nurs. 31(3): 681-8.
Hoel H, Sparks K, Cooper CL. (2006). The cost of violence/stress at work and the benefits of a vidence/stress_free working environment. Available at www.ilo.org.
Hoogendoorn WE, Bongers PM, de Vet HC. (2002). High physical work load and low job satisfaction increase the risk of sickness absence due to low back pain: results of a prospective cohort study. Occup Environ Med; 59(5): 323-8.
Hurrell JJ Jr, McLaney MA. (1988). Exposure to job stress: A new psychometric instrument. Scand J Work Environ Health; 14: 27-27.
Iacovides A, Fountoulakis KN, Kaprinis S, Kaprinis G. (2003). The relationship between job stress, burnout and clinicaldepression. J Affect Disord; 75(3): 209-21.
Jang SJ, Johnson BR. (2004). Explaining religious effect on distress among African Americans. Journal for the Scientific Study of Religious; 43: 237-60.
Kalia M. (2002). Assessing the economic impact of stress–the modern day hidden epidemic. Metabolism; 51(6): 49-53.
Kang MG, Koh SB, Cha BS, Park JK, Baik SK, Chang SJ. (2005). Job stress and cardiovascular risk factors in male workers. Prev Med; 40(5): 583-8.
Kendall E, Murphy P, O'Neill V, Bursnall S. (2000). Occupational Stress: Factors that Contribute to its Occurrence and Effective Management A Report to the Workers' Compensation And Rehabilitation Commission.
Knezevic B, Milosevic M, Golubic R, Belosevic L, Russo A, Mustajbegovic J. (2011). Work-related stress and work ability among Croatian university hospital midwives. Midwifery; 27(2): 146-53.
Kopp M, Stauder A, Purebl G, Janszky I, Skrabski A. (2007). Work stress and mental health in a changing society, European Journal of Public Health,18, 3, 238-244.
La Dou J. (1999). Occupational & environmental medicine. 2nd Ed. NJ: Prentice-Hall International.
Lambert V, Lambert CE, Misae I. (2004). Work place stressors, ways of coping and demographic characteristics as predictors of physical and mental health of Japanese Hospital nurses. International Journal of Nursing Studies, 41(1): 85-97.
Lambert VA, Lambert CE, Petrini M, Li XM, Zhang YJ. (2007). Workplace and personal factors associated with physical and mental health in hospital nurses in China. Nurs Health Sci. 9(2):120-6.
Lambert VA. (2007). Predictors of Physical and mental health in hospital nurses within the people's Republic of China. International nursing review, 54(1): 85-91.
Landa J. (2008). The relationship between emotional intelligence, occupational stress and health in nurses. International Journal of Nursing Studies; 45(6): 888-901.
Lazarus RS, Folkman S. (1984). Stress, appraisal and coping. New York: Springer.
Lazarus RS, Folkman S. (1997). Coping and emotion. NewYork: Springer.
Levy BS, Wegman DH. (2000). Occupational health: Recognizing and preventing work-related disease and injury. Lippincott Williams & Wilkins.
Linden W. (2005). Stress management: from basic science to better practice. Philadelphia: Sage Pub.
Magnavita N. (2000). Industrial mass psychogenic illness: the unfashionable diagnosis. Br J Med Psychol; 73: 371-5.
Makie VV. (2006). Stress and coping strategies amongst registered nurses working in South African Tertiary Hospital. Westwern Cape University.
Mesler R, Capobianco M. (2001). Psychological factors associated with job stress, occupational stress. Stress news; 13(4): 1-4.
Möller J, Theorell T, de Faire U, Ahlbom A, Hallqvist J. (2005). Work related stressful life events and the risk of myocardial infarction. Case-control and case-crossover analyses within the Stockholm heart epidemiology programme (SHEEP). J Epidemiol Community Health; 59(1): 23-30.
National Institute for Occupational Safety and Health. (1999). Stress at Work. Centers for Disease Control and Prevention, US Department of Health and Human Services. Publication no. 99-101.
National Institute for Occupational Safety and Health. (1999). Stress at Work. Centers for Disease Control and Prevention, US Department of Health and Human Services. Publication no. 99-101:p. 26.
Neylan TC. (2002). Critical incident exposure and sleep quality in police officers. Journal of Psychosomatic Medicine; 64(7); 45-52.
Norito K, Takashi H. (1999). Epidemiology of job stress and health in Japan: Review of current evidence and future direction. Industrial Health; 37(8): 174-186.
O`sullivan B, Keane AM, Murphy AW. (2005). Job stressors and coping strategies as predictors of mental health and job satisfaction among Irish general practitioners. Ir Med J, 98(7):199-200.
Ogus ED. (1995). Burnout and coping strategies: A comparative study of ward nurses. Philadelphia. Journal of Social Behavior & Personality, 7(1): 111-124.
Owusu AM. (2011). Work stress & marital relations. Educational Research; 2(1): 751-761.
Parker JD, Endler ND. (1990). Multidimensional assessment of coping: A critical evaluation. J Pers Soc Psychol, 54(5): 466-75.
Paul L. (2003). The changing organization of work and the safety and health of working people: A Commentary. JOEM; 45(1): 1-10.
Penley JA, Tomaka J. (2002). Associations among the big five emotional responses and coping with acute stress. Personality and Individual Differences, 32(7):1215-28.
Roberts NA, Levenson KW. (2001). The remains of workday: Impact of Job Stress and Exhaustion on Marital Interaction in Police Couples. Journal of Marriage & Family; 63(4): 1052-1067.
Rosch P. (1984). The health effects of job stress. Bus Health; 1(6): 5-8.
Seligman M, Nansookpark T. (2005). Positive psychology progress. American Psychologist; 6: 410-21.
Seward JP. (2004). Occupational stress. In: LaDou J, editor. Current occupational & environ mental medicine. 3rd edition. New York: MC Grow Hill.
Seward JP. (2004). Occupational stress. In: LaDou J,editor. Current occupational & environmental medicine. 3rd edition. NewYork: MC GrowHill.
Shahid MN, Latif K, Sohail S, MA A. (2011). Work stress and employee performance in banking sector evidence from district Faisalabad, Pakistan. Asian Journal of Business and Management Sciences; 1: 38-47.
Spigelman AD, Dwyer P. (2004). Is there a link between work-related stress and colorectal cancer? Med J Aust; 180(7): 339-40.
Stone RJ. (2011). Human resource management. John Wiley & Sons Australia, Limited.
Story L, Repetti R. (2006). Daily occupational stressors & marital behavior. Journal of Family Psychology; 20(4): 690-700.
Story L, Repetti R. (2006). Daily occupational stressors & marital behavior. Journal of Family Psychology; 20(4): 690-700.
Suzuki A, Akamatsu R. (2014). Sex differences in relationship between stress responses and lifestyle in Japanese workers. Saf Health Work; 5(1): 32-8.
Tangri RP. (2003). What stress costs. A special report presentedby Chrysalis Performance StrategiesInc. Available at: www.StressCosts.com.
Tangri RP. (2003). What stress costs. Special report produced by Chrysalis Performance Strategies, Inc. Nova Scotia, Canada.
Tsaur Sheng-Hshiung, Tang Ya-Yun. (2012). Job stress and well-being of female employees in hospitality: The role of regulatory leisure coping styles. International Journal of Hospitality Management; 31(4): 1038-1044.
Tuvesson H, Eklund M, Wann-Hansson C. (2012). Stress of conscience among psychiatric nursing staff in relation to environmental and individual factors. Nurs Ethics; 19(2): 208-19.
Tyson PD, Pongruengphant R. (2004). Five-year follow-up study of stress among nurses in public and private hospitals in Thailand. Int J Nurs Stud; 41(3): 247-54.
van Berkel HK. (2009). The relationship between personality, coping styles and stress, anxiety and depression. Master's thesis on Psychology, University of Canterbury. Psychology.
Wang W, Kong A, Chair SY. (2011). Relationship between job stress level & coping strategies used by Hong Kong nurses working an acute surgical unit. Applied Nursing Research; 24(4): 238-243.
Wang W, Kong AW, Chair SY. (2011). Relationship between job stress level and coping strategies used by Hong Kong nurses working in an acute surgical unit. Appl Nurs Res; 24(4): 238-43.
World Health Organization. (2005). Mental health action plan for Europe. Copenhagen: Who Regional office for Europe.
Yan J, Wang LJ, Cheng Q, Miao DM, Zhang LY, Yuan SP, An T, Pan Y. (2008). Estimated mental health and analysis of relative factors for new Chinese recruits. Mil Med;173(10):1031-4.
Yang X, Ge C, Hu B, Chi T, Wang L. (2009). Relationship between quality of life and occupational stress among teachers. Public Health; 123(11): 750-5.

1 – Tangri
2 – Paul
3 – United Nations Organisation
4 – Tangri
5 – Rosch
6 – Kendall, Murphy, O'Neill & Bursnall
7 – Knezevic, Milosevic, Golubic, Belosevic, Russo & Mustajbegovic
8 – Stone
9 – Spigelman & Dwyer
10 – Möller, Theorell, de Faire, Ahlbom & Hallqvist
11 – Hoogendoorn, Bongers & de Vet
12 – Seward
13 – Hurrell & McLaney
14 – Shahid, Latif, Sohail & MA
15 – Diagnostic & Statistical manual of mental Disorder-IV
16 – Near & Hunt
17 – Jahnson
18 – Roberts & Levenson
19 – Story & Repetti
20 – Duygulu, Ciraklar, Guripek & Bagiran
21 – Tsaur & Tang
22 – Owusu
23 – Wang, Kong & Chair
24 – Yang, Ge, Hu, Chi & Wang
25 – Andrews & Wan
26 – Kopp, Stauder, Purebl, Janszky & Skrabski
27 – Kang, Koh, Cha, Park, Baik & Chang
28 – Chen, Lin, Wang & Hou
29 – Maiki
30 – Lambert, Lambert & Misae
31 – Healy & McKay
32 – Ogus
33 – Collins
—————

————————————————————

—————

————————————————————


تعداد صفحات : 26 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود