اتیسم
اتیسم طیفی از اختلالات است. در اصطلاح کلی، به این معنی است که فرد میتواند دارای یک اتیسم خفیف یا خیلی شدید باشد. در بالاترین انتهای طیف سندرم آسپرگر وجود دارد، که بعضی از اوقات سندرم پروفسور کوچک نامیده می شود. پایین ترین انتهای طیف اغلب اتیسم کلاسیک نامیده می شود که معمولا همراه با عقب ماندگی ذهنی است. در بین این طیف انواع اختلالات نافذ رشد شامل سندرم رشد اختلال فروپاشنده دوران کودکی، اختلال نافذ رشدغیر اختصاصی وجود دارد (گریر و آفیت، 2009).
اُتیسم اختلال رشد ذهنی پیچیدهای میباشد که معمولا در ۳ سال اول زندگی شخص ممکن است بروز کند. به نظر میرسد که یک اختلال در سیستم عصبی که باعث عدم عملکرد صحیح مغز میشود در ایجاد این بیماری موثر می باشد. این اختلال در بیماران اُتیستیک باعث میشود که مغز نتواند در زمینه رفتارهای اجتماعی و مهارتهای ارتباطی به درستی عمل کند. کودکان و بزرگسالان اُتیستیک در زمینه ارتباط کلامی و غیر کلامی، رفتارهای اجتماعی، فعالیتهای سرگرم کننده و بازی دارای مشکل می باشند. اُتیسم یکی از پنج بیماری می باشد که در مجموع به آنها اختلالات نافذ رشد می گویند. این پنج بیماری عبارتند از: اُتیسم، اختلال آسپرگر، اختلال عدم تمرکز دوران کودکی، اختلال رِت، و اختلالات نافذ رشد که با معیارهای بیماری های ذکر شده مطابقت ندارند. هر کدام از این بیماریها دارای معیارهای شناخت خاص خود هستند که توسط انجمن روانشناسی آمریکا مشخص شده اند. در بیماری های طیف پی دی دی، اُتیسم بیشترین تعداد را دارا می باشد که تقریبا بین ۲ تا ۶ کودک از هر ۱۰۰۰ کودک به آن دچار می شوند. این بدین معنا است که در کشوری مانند ایران با جمعیت حدود ۷۰ میلیون نفر احتمال میرود حدود ۲۸۰ هزار بیمار اُتیستیک وجود داشته باشند و فراموش نکنید که این تعداد هر روز در حال رشد می باشد. طبق مطالعات انجام شده توسط وزارت آموزش و سایر سازمان های دولتی آمریکا، اُتیسم در این کشور با نرخ رشدی برابر با ۱۰ تا ۱۷ درصد در حال ازدیاد است. در سایر کشورها نیز مانند کشور ما این بیماری در حال رشد نگران کنندهای است که متاسفانه حرکت جدی از طرف سازمانهای مسئول در جهت شناساندن این بیماری به جامعه و موارد لازم انجام نشده است (دوجا و رابرت، 2006).
اُتیسم در سراسر دنیا دیده میشود و فقط در پسران بیشتر از دخترها مشاهده شده است. به عبارت دیگر نژاد، مکان زندگی، میزان سواد، وضعیت مالی، نوع اعتقاد، شیوه زندگی، و. . . هیچ کدام تاثیری در شانس بروز اُتیسم ندارند (دوجا و رابرت، 2006).
2-1-1-1 نشانه های عمومی بیماری اُتیسم:
از زمانی که آگاهی عمومی در باره این اختلال شروع به افزایش کرد، بیشتر افراد حتی بعضی ازمتخصصین پزشکی و آموزشی هنوز درک درستی از نحوه تاثیر گذاری این اختلال بر افراد ندارند و از چگونگی برخورد و درمان این افراد دانش کافی ندارند. به عبارت سادهتری میتوان گفت در میان این بیماران میتوان افرادی را مشاهده کرد که تماس چشمی، رفتار خوب اجتماعی و بعضی از فاکتورهائی را که در کودکان اُتیستیک مشاهده نمیشود، داشته باشند ولی در عین حال در سایر فاکتورها با کودکان سالم فرق داشته باشند. به همین دلیل تشخیص و تعیین روش درمان و نیز بررسی پیشرفت و مشخص کردن مراحل درمان نیازمند افراد متخصص با دانش کافی می باشد (راتر، 2005).
اُتیسم را می توان یک بیماری با طیف گسترده معرفی کرد. این بیماری میتواند نشانه های فراوانی داشته باشد که توسط این نشانه ها اُتیسم را می توان از درجات خفیف تا شدید درجه بندی کرد. اگرچه اُتیسم را میتوان توسط یک سری از رفتارها تشخیص داد ولی افراد اُتیستیک می توانند ترکیبی از این رفتارها را داشته باشند و الزاماً نباید رفتارهای اختلالی تعیین شده را به صورت یکجا از خود نشان بدهند. ممکن است دو کودک که یک تشخیص برای آنها داده شده است، از نظر رفتاری با هم تفاوت نشان بدهند و از نظر مهارتها نیز با هم تفاوت داشته باشند. ممکن است والدین کلمات متفاوتی را در رابطه با بیماری این کودکان بشنوند مانند شبه اُتیسم، متمایل به اُتیسم، طیف اُتیسم، اُتیسم با عملکرد بالا و پائین، با توانائی بالا و پائین. والدین باید توجه داشته باشند که مهمتر از عنوان بیماری، پرداختن به درمان آن است. باید در نظر داشت که این کودکان با درمان مناسب و به موقع می توانند مطالب را بیاموزند، رفتارهای درست را از خود نشان داده و در آینده مانند افراد عادی زندگی کنند. اما بدست آوردن این اهداف مستلزم درمان به موقع و درست، تحمل مشکلات و سختی های مربوط به این درمان است (راتر، 2005).
هر شخص اُتیستیک مانند بقیه افراد جامعه دارای شخصیت مختص به خود است و مانند تمامی افراد خصوصیات خاصی را دارا می باشد. بعضی از این کودکان ممکن است که از نظر گفتاری تاخیر کمی داشته و بتوانند با کمی کمک، ارتباط کلامی مناسبی را با دیگران برقرار کنند ولی همین کودکان ممکن است از نظر ارتباطات اجتماعی رفتار مناسبی را از خود نشان ندهند. گاهی این کودکان برای شروع صحبت و تبادل کلامی ممکن است مشکل داشته باشند. افراد اوتیستیک معمولا در مکالمات، یکطرفه رفتار می کنند یعنی فقط در رابطه با چیزی که خود علاقه دارند صحبت می کنند و از صحبتهای طرف دوم چیزی نمی فهمند. در بعضی از این کودکان خشونت و خود آزاری نیز مشاهده می شود. در افراد اُتیستیک ممکن است رفتارهای زیر نیز بروز کند:
۱- اصرار بر یکنواختی و مقاومت در برابر تغییرات.
۲-در بیان نیاز های خود دچار مشکل هستندو به جای استفاده از کلمات از اَداها و اشاره استفاده می کنند.
۳-تکرار کلمات،خنده نابجا، گریه بی مورد، نشان دادن استرس و نگرانی بی علت.
۴-ترجیح می دهند که تنها باشند.
۵-پرخاشگری
۶-به سختی با دیگران رابطه برقرار می کنند.
۷-دوست ندارند که کسی را بغل کنند و یا اینکه کسی آنها را بغل کند.
۸-تماس چشمی ندارند و یا اینکه بسیار کم است.
۹-با روشهای معمول آموزشی نمی توانند چیزی بیاموزند.
۱۰-بازی های غیر عادی انجام می دهند.
۱۱- اشیاء در حال چرخش را دوست دارند و خود نیز سعی می کنند اشیاء را به حالت چرخش در بیاورند.
۱۲-دلبستگی غیر عادی به بعضی از اشیاء پیدا می کنند.
۱۳-از نظر احساس درد حساسیت بالاتر و یا پائین تری نسبت به افراد عادی دارند.
۱۴-ظاهراً از چیزی نمی ترسند.
۱۵-از نظر فعالیت های فیزیکی، فعالیت زیادتر و یا کمتری نسبت به کودکان سالم دارند.
۱۶-حرکات بدنی آنها به صورت نرم و عادی نیست.
۱۷-اگرچه آزمایشات شنوائی بر روی آنها سالم بودن شنوائی آنها را ثابت می کند اما در برابر نام خود و دستورات کلامی خود را بی تفاوت نشان می دهند (پائول، 2009).
برای کودکان اُتیستیک مشکلات حواس پنجگانه معمول است. ممکن است که این کودکان از نظر یک حس و یا چند حس در سطح غیر عادی قرار داشته باشند یعنی یا حساسیت بیشتری داشته باشند و یا اینکه در آن حس بسیار کُند باشند. ممکن است رایحه ای که همه آن را دوست دارند باعث آزار کودک اُتیستیک بشود و یا اینکه یک مزه معمولی کودک را ناراحت کرده و کودک از غذاهائی که آن مزه را دارا می باشند بگریزد. بعضی از کودکان اُتیستیک به برخی از صداها نیز حساس هستند و ممکن است که برخی از صداهائی که ما روزانه به طور عادی می شنویم باعث رنجش آنها بشود. متخصصین معتقدند که این نابهنجاریها در کودکان اُتیستیک ناشی از اختلال در مجموعه حواس آنها می باشد (پائول، 2009).
یکی دیگر از مشخصات کودکان اُتیستیک عدم نشان دادن علاقه و عاطفه در رابطه با اطرافیان است. البته این مورد هم مانند سایر موارد می تواند استثناء نیز داشته باشد. ولی والدین نباید به این دلیل از نشان دادن علاقه خود به کودک کوتاهی کنند و بایستی عواطف خود را در برابر کودک به طور طبیعی بروز دهند تا کودک از آنها به تدریج نشان دادن احساسات خود را بیاموزد (پائول، 2009).
2-1-1-2 علل بروز اُتیسم:
تاکنون هیچ علت مشخصی برای اُتیسم کشف نشده است ولی مشخص شده است که عملکرد غیر عادی مغز باعث ایجاد حالات اُتیسم می شود. اسکن های مغزی در بعضی موارد نشان داده است که مغز کودکان اُتیسیک از نظر اندازه و ساختار با مغز کودکان سالم متفاوت است. در حال حاضر تحقیقات فراوانی در رابطه با احتمال دخالت عوامل ژنتیکی و عوارض داروئی در بروز اُتیسم در حال انجام است. در بعضی از خانواده ها مشاهده شده است که اُتیسم مانند بیماریهای ژنتیکی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود که این خود می تواند تئوری ژنتیکی بودن اُتیسم را در بعضی موارد ثابت کند. ولی در بسیاری از موارد هم مشاهده شده است که سابقه اُتیسم در خانواده و یا اقوام وجود نداشته است. همچنین در بعضی از کودکان مشخص شده است که در بدو تولد نشانه هائی از اُتیسم را دارا می باشند ولی این مورد هم عمومیّت ندارد. هنوز محققین نتوانسته اند علت خاصی را به تنهائی برای ایجاد بیماری اُتیسم کشف کنند و میتوان یک سری علل را در بروز آن موثر دانست. محققین دیگری نیز معتقدند که تحت شرایط خاصی تعدادی از ژنهای ناپایدار باعث اختلال در عملکرد مغز و در نهایت بروز اُتیسم می شوند. تعداد دیگری از محققین نیز بر روی احتمال بروز اُتیسم در دوران بارداری تحقیق می کنند. آنها معتقدند که یک عامل ویروسی ناشناخته، اختلال متابولیسمی، و یا آلودگی به مواد شیمیائی محیطی در دوران بارداری می تواند عامل ایجاد این بیماری باشد. احتمال بروز اُتیسم در کودکانی که بیماری هائی مانند سندرم ژن ایکس حساس، توبروس سلروسیس، سندرم روبلا، و فنیل کتنوریای درمان نشده داشته باشند بیشتر است. بعضی از مواد خطرناک مانند جیوه نیز که در دوران بارداری وارد بدن مادر شوند می توانند احتمال بروز اُتیسم را افزایش دهند (گراس1، 2009).
به هر حال علت اُتیسم هر چه که باشد، باید دانست که این کودکان یا با اُتیسم بدنیا می آیند و یا اینکه آمادگی ابتلاء به آن را دارند. این بیماری برخلاف آنچه که تصور می شد به خاطر بدی تربیت و یا عدم توانائی والدین در بزرگ کردن کودک نمی باشد. اُتیسم یک بیماری روانی نیست. کودکان اُتیستیک قابل درمان هستند و نباید از آنها قطع امید شود.
2-1-1-3 تشخیص اُتیسم:
برای تشخیص این بیماری هیچ تست پزشکی وجود ندارد. برای تشخیص اُتیسم در یک کودک باید رفتار، ارتباط و سطح رشد ذهنی کودک به دقت بررسی شود. از آن جائی که بعضی از علائم این بیماری با بعضی از بیماری های دیگر مشترک است ممکن است متخصصین آزمایشها و تست های پزشکی متفاوتی را برای کودک تجویز کنند تا از وجود یا عدم وجود مشکلات دیگر در کودک مطمئن شوند (راپین و تاچمن، 2008).
با یک بررسی کوتاه در یک جلسه ممکن نیست که بتوان به طور قطع وجود اُتیسم را در کودکی ثابت کرد. مشاهدات والدین و بررسی کامل مراحل رشد کودک از لازمات تشخیص اُتیسم در یک کودک می باشد. در نگاه اول ممکن است کودک اُتیستیک به نظر عقب مانده ذهنی، دارای اختلال رفتاری، دارای مشکل شنوائی و یا دارای رفتارهای عجیب به نظر برسد. البته ممکن است تمام این علائم در یک کودک اُتیستیک وجود داشته باشند که این امر خود باعث مشکلتر شدن تشخیص می شوند. به هر حال در ابتدای امر بایستی معاینه دقیق و کاملی از کودک به عمل آید زیرا به این ترتیب می توان یک برنامه مناسب و دقیق برای کمک به کودک اُتیستیک و درمان او تهیه کرد.
بررسی پیشینهی تحقیق
پژوهشهای خارجی
اسچاف2(2011)،به بررسی چگونگی تاثیر تجربه ی زندگی با رفتارهای مرتبط با مشکلات حسی در کودکان مبتلا به اتیسم بر روال عادی زندگی خانواده ها پرداخت. مصاحبه های نیمه ساخت یافته کاملی با چهار نفر از مراقبین کودکان راجع به معنی و تاثیر رفتار های حسی فرزندانشان بر روال عادی زندگی خانواده در داخل و خارج از خانه انجام شد. یافته ها نشان داد که رفتار های حسی عاملی هستند که مشارکت خانواده در سر کار و تفریحات خانواده را محدود کرده اند و والدین راهبردهای خاصی برای مدیریت کارهای روزمره فرد و خانواده در سایه رفتارهای مرتبط با مشکلات حسی کودک بکار بردند.
اگستون،مکینتاش،میرز3(2011)،به بررسی امید و نگرانی در مادران کودکان مبتلا به اختلال اتیسم وسندرم داون پرداختند. نمونه شامل 199 مادر کودک مبتلا به اتیسم و 60مادر کودکان مبتلا به سندرم داون بودند،که به یک پرسشنامه سنجش امید و نگرانی به صورت آنلاین پاسخ دادند. یافته ها، نتایج تحقیقات گذشته را که "امید یک فاکتور حمایتی در برابر روان پریشی است." تایید کرد.مادران با امیدواری بیشتر،نگرانی کمتری را ابراز کرده بودند.ومادرانی که نگرانی پایین تری را گزارش کرده بودند،آموزش بیشتری رادریافت کرده بودند یا کودکانشان عملکرد بالاتری را در گروه خود داشتند.مادران کودکان سندرم داون درمقایسه با مادران کودکان اتیسم نگرانی پایین تری در خصوص آینده و در نتیجه امید بالاتری را گزارش کردند.
تارابک4(2011)،در پژوهشی به بررسی ارتباط بین رضایت زناشویی و سلامت روان والدین کودکان اتیسم در مقایسه با والدین کودکان ADHD5 وعادی پرداختند.یافته ها هیج تفاوت معناداری را در رضایت زناشویی و سلامت روان پدران گروههای مورد مطالعه نشان نداد. در حالیکه اختلاف معناداری بین رضایت زناشویی و سلامت روان مادران کودکان اتیسم در مقایسه با مادران سایر گروههای مورد پژوهش مشاهده گردید.اما یافته ها هیچ تفاوت معناداری بین سلامت روان و رضایت زناشویی پدران کودکان اتیسم و پدران کودکان دو گروه دیگر نشان نداد.
مایرزچات6 و همکاران (2010) در پژوهشی تحت عنوان والدگری در خانواده هایی با یک کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم و یک کودک بهنجار که بر روی مادران انجام شد به این نتیجه رسیدند که مادران این کودکان بین فرزندان خود تفاوت قائل میشوند و هنگام ارتباط با کودک اوتیسم خود استرس و افسردگی بیتری نسبت به زمان برخورد با فرزند بهنجار خود تجربه میکنند.
تانگ،بررتون،کیومال،مکینون،کینگ،رینه هارت(2005)،پژوهشی با هدف بررسی تاثیرآموزش والدین و مدیریت رفتار برسلامت روان و سازگاری زناشویی والدین کودکان پیش دبستانی مبتلا به اختلال اتیسم انجام دادند. نمونه شامل 105 والد بود که به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی(70نفر) و کنترل(35نفر)جای گرفتند. گروه آزمایشی نیز خود به دوگروه35 نفره از والدین تقسیم شده و دوشیوه ی درمان" مداخله آموزش والدین و مدیریت رفتار "و "آموزش والدین و مداخله مشاوره ای" به مدت 20هفته با استفاده از کتابچه های راهنما ی کاربردر مورد آنها به اجرا درآمد.نتایج یافته ها نشان داد که هر دو درمان منجر به بهبودی قابل توجه در سلامت عمومی روان 54% از والدین شده بود.درمانهای مداخله ای در بهبود اضطراب،بی خوابی و اختلالات جسمانی شدن و بدکاری خانواده موثر بوده است.
والکر7(2000)،در پژوهشی به بررسی ومقایسه چندین فاکتور و سطحهای پیش بینی کننده استرس فرزند پروری میان مادران و پدران کودکان با ADHD ،کودکان اختلالات رشدی و کودکان عادی پرداخت. نتایج یافته ها ی تحقیقات پیشین را در خصوص سطوح گزارش شده ی استرس بین گروههای مورد مطالعه ،مورد حمایت قرار داد.و نشان داد که استرس فرزند پروری والدین کودکان بیش فعال با نقص توجه و کودکان با اختلال رشدی در مقایسه با والدین کودکان عادی بالاتر بود.تفاوت های معناداری بین استرس فرزند پروری پدران بامادران مشاهده شد.پدران استرس بیشتری را در حیطه دلبستگی گزارش کردند،در حالی که مادران بیشتر محدودیت های نقش والدینی را گزارش کردند.علاوه براین رابطه منفی معناداری بین درک مفید والدینی از حمایت اجتماعی غیر رسمی و استرس فرزند پروری مشاهده شد.
پژوهشهای داخلی
بلقان آبادی،حسن آبادی،اصغری نکاح(1390)،پژوهشی با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی مثبت نگر بر بهبود رضایت از زندگی مادران کودکان با نیازهای ویژه انجام دادند.نمونه این پژوهش شامل 24 مادر دارای کودکان با نیازهای ویژه(گروههای :کم توان ذهنی،ناشنوا،حسی-حرکتی،اتیسم و چندمعلولیتی)در دو گروه 12 نفره ی آزمایش و کنترل بود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه امیدواری اسنایدر استفاده شد.نتایج نشان دادند که امیدواری مادران کودکان با نیازهای ویژه که مداخله را دریافت کرده بودند،به طور معناداری افزایش یافته بود.
سرابی جماب،حسن آبادی،مشهدی،اصغری نکاح(1389)،در پژوهشی به بررسی تاثیر برنامه آموزش والدین و پروراندن مهارتها براسترس مادران کودکان مبتلا به اتیسم پرداختند.نمونه مورد پژوهش 21 مادر کودک 3تا7ساله مبتلا به اتیسم بودند که به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرارگرفتند.گروه آزمایش12جلسه آموزش را دریافت کردندابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه شاخص استرس والدینی بود.نتایج یافته ها نشان داد که برنامه آموزش والدین و پروراندن مهارتها، استرس مادران را در دوره پس آزمون و پیگیری کاهش داده است(p<0.05).
ریاحی،خواجه الدین،ایزدی،عشرتی،نقدی نسب(1389)،در مطالعه ای تاثیر درمان حمایتی و شناختی رفتاری برسلامت روان و باورهای غیرمنطقی مادران دارای فرزند اتیسم مورد بررسی قرار دادند.نمونه های پژوهش متشکل از 20نفرمادربدون بیماری شناخته شده اعصاب و روان بود که به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.پس از اجرای پیش آزمون بر روی دو گروه، گروه آزمایش 10جلسه هرهفته 2ساعت گروه درمانی حمایتی و شناختی رفتاری را دریافت کرد. یافته ها نشان داد که گروه درمانی حمایتی و شناختی رفتاری توانسته است سلامت روان افراد گروه آزمایش را نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون ارتقا دهد(p<0001).و تاثیر آن بر نمرات باورهای غیرمنطقی در مرحله پس از مداخله معنادار نبود.
ریاحی و ایزدی (1389)،مقایسه بین سلامت روان مادران کودکان اتیسم و مادران کودکان عادی را مورد بررسی قرار دادند.نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت معناداری بین سلامت روانی،اضطراب و بی خوابی مادران کودکان اتیسم در مقایسه با گروه شاهد وجود دارد، و اختلاف مهم دیگری در سایر خرده مقیاس ها مشاهده نشد.
خرمآبادی و همکاران (1388)، در پژوهش تحت عنوان مقایسهی استرس والدگری در درمان کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با مادران کودکان بهنجار نمونهای شامل 90 نفر (45 مادر کودک درخودمانده و 45 مادر کودک بهنجار) را برای بررسی و مقایسه انتخاب کردند. مادران کودکان اتیستیک به صورت در دسترس انتخاب شدند. مادران کودکان اتیستیک با نمونهای متشکل از 45 مادر عادی از لحاظ تحصیلات، سن کودک و وضعیت اقتصادی و اجتماعی همتا شده بودند مقایسه شدند. نتایج تحلیل آنوا نشان داد که استرس والدگری در مادران کودکان اتیستیک در هر دو قلمروی والدگری و قلمروی کودک و همچنین استرس والدگری کل به طور معنادار بالاتر از مادران کودکان بهنجار بود. مادران کودکان اتیستیک با استرس بسیار مواجهاند که این استرس میتواند مربوط به کودک، والد یا جامعه باشد. از جمله ماهیت مبهم اختلال اتیسم، خصوصیات کودک، نگرانی راجع به تداوم شرایط، پذیرش کم جامعه و حتی سایر اعضای خانواده نسبت به رفتارهای کودک درخودمانده و نیز شکست در دریافت حمایتهای اجتماعی میتواند در بروز این استرس موثر باشد.
رجبی دماوندی،پوشنه،غباری بناب(1387)، پژوهشی با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و راهبردهای رویارویی در والدین کودکان با اختلالهای گستره درخودماندگی انجام دادند که درطی آن پرسشنامه روشهای مقابله ای لازاروس-فولکمن و نیمرخ-سیاهه شخصیتی گوردون برروی 80نفر از والدین(40پدر و 40مادر)کودکان با اختلالهای گستره اتیسم به اجرا درآمد. یافته ها نشان دادکه بین ویژگیهای شخصیتی ثبات هیجانی،مسئولیت پذیری و خستگی ناپذیری با راهبردهای مسئله محور و نیز بین ویژگی شخصیتی جامعه پذیری با راهبردهای هیجان محور در مادران رابطه معنادار وجود دارد.و بین راهبردهای رویارویی پدران و مادران کودکان با اختلالهای گستره ی درخودماندگی تفاوت معنادار وجود ندارد.همچنین بین ویژگیهای شخصیتی جامعه پذیری،تفکر ابتکاری و خستگی ناپذیری در پدران و مادران کودکان اتیسم تفاوت معنادار وجود دارد.
چیمه،پوراعتماد،خرم آبادی(1386)،در یک پژوهش کیفی به بررسی مشکلات و نیازهای مادران کودکان مبتلا به اختلالات اتیستیک پرداختند. در این پژوهش که از نوع پدیدارشناختی و به وسیله مصاحبه ژرف نگر انجام شد، 13 مادر کودکان اتیستیک به سوالات مصاحبه پاسخ دادند.یافته ها نشان داد که واکنش های مادران در قبال آگاهی از اختلال فرزندانشان به صورت های انکار،عدم پذیرش و ناباوری،سردرگمی،احساس خشم،احساس گناه و علائم افسردگی به صورت گریه های مداوم،ناامیدی، ازدست دادن علایق و کاهش اعتماد به نفس بوده است.
غباری بناب،استیری(1385)،در پژوهشی به بررسی ویژگیهای شخصیتی و سبک دلبستگی مادران کودکان عادی و مادران کودکان اتیسم پرداختند.نمونه مورد پژوهش شامل 28 کودک درخودمانده و30 کودک عادی بود که مادران این کودکان به سوالات پرسشنامه های مربوطه پاسخ دادند.یافته ها نشان داد که مادران کودکان درخودمانده و مادران کودکان عادی در دو بعد شخصیت آیزنک یعنی در ویژگی های برونگرایی /درونگرایی و روان گسستگی/کنترل تکانه تفاوتی با هم نداشتند.اما دو گروه در بعد روان آزردگی/پایداری هیجانی متفاوت بودند.
همان طور که اکثر پژوهشهای ذکر شده بیان شد مادران دارای کودکان اتیسم نسبت به مادران کودکان عادی از سلامت روان کمتری برخوردار بودند. همچنین جمع بندی این پزوهشها نشان میدهد که والدین کودکان اتیسم در روابط خود با همدیگر در زندگی مشترک مشکلات بیشتری نسبت به والدین کودکان عادی دارند.
الف: منابع فارسی
آزاد، حسین (1378). سلامت روان ازدیدگاه الیس، فصلنامه اصول بهداشت روانی، شماره چهارم.
احمدوند، محمد علی (1382). بهداشت روانی. تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور.
احمدی رقآبادی، علی (1384). بررسی ارتباط هوش هیجانی و بهداشت روانی در دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهرستان رشت. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران.
اختیاریامیری، راضیه (1383)، مقایسه بهداشت روانی دانشجویان مجرد و متاهل خوابگاهی، خلاصه مقالات نخستین کنگره سراسری آسیب شناسی خانواده در ایران، دانشگاه شهید بهشتی.
آقاجانی، سعید؛ اسدی نوقابی، احمدعلی (1381). نظریه مشاوره و روان درمانی، تهران، مرکزنشردانشگاهی.
برجعلی،احمد(1378).رابطه الگوهای فرزندپروری والدین با تحول روانی-اجتماعی فرزندان.رساله دکتری روان شناسی،دانشگاه علامه طباطبایی.
برکابی، بیژن؛ خوئینی، حسین (1382). بررسی سلامت روانی دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی و دانشگاه علوم پزشکی قزوین، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه بین المللی امام خمینی.
بنی جمالواحدی، شکوه السات؛ احدی، حسن (1370). بهداشت روانی و عقب ماندگی ذهنی، تهران، نشر نی.
بلقان آبادی،م.،حسن آبادی،ح.،اصغری نکاح،م(1390).تاثیر زوج درمانی مثبت نگر برامیدواری مادران کودکان با نیازهای ویژه.فصلنامه یافته های نودر روانشناسی،سل هفتم،شماره 21،ص 121-113.
بهرامیاحسان، هادی (1381). بهداشت روانی در قرن بیست ویکم و چالشهای پیشرو، مجله روانشناسی وعلوم تربیتی دانشگاه تهران، سال سی و دوم، شماره 1.
بهشتی، محمود؛ (1377). خانواده و کودک. تهران : انتشارات مانی.
پورافکاری،ن. (1390).خلاصه روانپزشکی 3.علوم رفتاری-روانپزشکی بالینی(ترجمه). انتشارات شهرآب
تقوی،م (1380).بررسی روایی و اعتبارپرسشنامه سلامت عمومی.مجله روانشناسی،5(2)،ص65-63.
ثنایی باقر و همکاران. (1389). مقیاس های سنجش خانواده و ازدواج. انتشارارت بعثت. تهران.
ثنایی،باقر (1387).مقیاس های سنجش خانواده و ازدواج.نشر بعثت.
جوانشیر، اسد (1383). رابطه هوش هیجانی، سلامت روان و فرسودگی شغلی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
جوهری تیموری، ساسان (1384). موضوع همبستگی بین سلامت روانی بر اساس GHQ و نگرشهای ناسالم بر اساس DAS در دانشجویان پزشکی دانشگاه آزاد واحد مشهد، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد واحد مشهد.
چیمه،ن.،پوراعتماد،ح.،خرم آبادی.(1386).مشکلات ونیازهای مادران کودکان مبتلا به اختلالات اتیستیک:یک پژوهش کیفی.فصلنامه خانواده پژوهی،سال سوم،شماره 11،ص707-697.
خدارحیمی، سیامک (1373). روان شناسی سالمندی، انتشارات آستان قدس رضوی.
دادستان، پریرخ (1378). روان شناسی مرضی تحولی، تهران: انتشارات سمت. جلد دوم.
دادستان،پ(1377).تنیدگی یا استرس:بیماری جدید تمدن.تهران:اتشارات رشد.
درخشیده،م(1384).اتیسم. انتشارات فرشید.
دهقانی آرانی، منصور (1374)، بررسی رویدادهای زندگی، شیوه مقابله و حمایت اجتماعی با سلامت روانی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن.
دهقانی،م.دهقانی،ز(1375).خانواده درمانی پایه(ترجمه).انتشارات رشد .
رافعی،طلعت.(1386).اتیسم ارزیابی و درمان.نشر دانژه.
رجبی دماوندی،گ.پوشنه،ک.غباری بناب،ب.(1387).رابطه ی ویژگیهای شخصیتی و راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان با اختلالهای گستره اتیسم.فصلنامه پژوهش در حیطه کودکان استثنایی،سال نهم،شماره2،ص 144-133.
رحمتی عیسی. (1380). روانشناسی از دیدگاه فیزیولوژی. انتشارات نوای قلم. تهران.
رحیمینژاد، عباس؛ پاک نژاد، محسن (1383). ارتباط بین سازگاری خانواده با سلامت روانی و سطح ارضاء نیازهای روانشناختی فرزندان و نوجوانان، خلاصه مقالات کنگره آسیب شناسی خانواده در ایران، تهران، دانشگاه شهید بهشتی.
رضاعی،ف (1387).خلاصه روانپزشکی جلدسوم(ترجمه)،انتشارات رشد.
ریاحی،ف.،ایزدی مزیدی،س.(1389).بررسی مقایسه سلامت روان مادران کودکان اتیسم و مادران گروه کنترل.مجله علوم روانپزشکی و رفتاری ایرانیان.جلد 6 شماره 2.ص95-91 .
ریاحی،ف.،خواجه الدین،ن،.ایزدی مزیدی،س.،عشرتی،ط.،نقدی نسب،ل(1389).تاثیر درمان حمایتی و شناختی رفتاری برسلامت روان و باورهای غیرمنطقی مادران دارای فرزندمبتلا به اختلال اتیسم.مجله علمی پزشکی،دوره 10،شماره6،ص645-637.
سرابی جماب،م.،حسن آبادی،ح.،مشهدی،ع.،اصغری نکاح،(1389).تاثیر برنامه"آموزش والدین و پروراندن مهارتها"بر استرس مادران کودکان مبتلا به اتیسم.فصلنامه خانواده پژوهی،سال هشتم،شماره 31،ص272-261.
سرمد،ز. ،بازرگان،ع. ،حجازی،ا. ،(1389).روش های تحقیق در علوم رفتاری.نشر آگه.
سلیمانی،ح.(1387).آموزش والدین کودکان دارای درخودماندگی.ماهنامه تعلیم و تربیت استثنایی.شماره 87. ص 36-22.
سیف نراقی،م.نادری،ع(1380).روانشناسی وآموزش کودکان استثنایی.انتشارات ارسباران.
شاملو، سعید (1382)، بهداشت روانی، تهران: انتشارات رشد.
شرفی محمدرضا. (1374). خانواده متعادل ( آناتومی خانواده ). تهران : انتشارات انجمن اولیا و مربیان.
علی پور، مهران (1383)، بررسی هوش هیجانی مجرمان زندانی و افراد عادی و رابطه آن با سلامت روان. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی.
علیزاده،ح(1381).تاثیر فرزندمعلول یا ناتوان برخانواده.ماهنامه تعلیم وتربیت استثنایی،سال سوم،شماره14،ص73-64.
علیزاده،ح. ،گنجی،ک.،یوسفی لویه،م.،یادگاری،ف. (1389).روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی(ترجمه).نشر دانژه.
غباری بناب،ب.،استیری،ز.(1385).مقایسه ویژگیهای شخصیتی و سبک دلبستگی در مادران کودکان با اختلال درخودماندگی و مادران کودکان عادی.فصلنامه پژوهش در حیطه کودکان استثنایی،سال ششم،شماره3،ص804-787.
کاپلان، ه؛ سادوک، ب (1991). خلاصه روان پزشکی (علوم رفتاری – روان پزشکی بالینی). ترجمه پورافکاری، نصرالله (1376). تبریز، انتشارات ذوقی.
کجباف، محمد باقر؛ آقایی، اصغر وکاویانی، رویا (1383). بررسی رابطه بین میزان رضایت زناشویی والدین و بروز اختلالات رفتاری دختران. فصلنامه مطالعات زنان. شماره 4..
کردتمینی، بهمن (1384). نقش ازدواج مجدد در سلامت روانی همسران و فرزندان شاهد استان سیستان و بلوچستان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران.
گلدنبرگ، ا؛ گلدنبرگ، ه.(1382). خانواده درمانی. ترجمه حمید رضا حسین شاهی براوتی تهران : انتشارات نشر روان.
گنجی، حمزه (1376). بهداشت روانی، تهران: نشر ارسباران.
گنجی، حمزه؛ (1375). روان شناسی تفاوت های فردی. چاپ ششم. تهران : انتشارات بعثت.
گود، نانسی؛(2000). زندگی با همسر کج مدار : راهنمای سازگاری زناشویی برای زنان. مترجم فروزنده داور پناه. (1384). تهران : انتشارات جوانه رشد.
لشگری، محمد (1381). بررسی مروری بهداشت روانی در اسلام. مجله دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمان قزوین، شماره 24.
لطافتی بریس، امین (1388). نظریه پردازان سلامت روان، فصلنامه تازههای رواندرمانی، سال شانزدهم، شماره 55 و. 56
مفیدی، فرخنده (1376). آموزش خانواده راهنمای عملی والدین و مربیان کودکان استثنایی، انتشارات سرآمد کاوش.
ملازاده،ج(1381).رابطه ی سازگاری زناشویی با عوامل شخصیت و سبک های مقابله ای در فرزندان شاهد.پایان نامه دکتری،دانشگاه تربیت مدرس.
منشی طوسی، محمد تقی (1374). مشاوره بهداشت روانی: نظریه وعمل، انتشارات آستان قدس رضوی.
موسوی، بتول؛ (1388). بررسی اشتغال زنان متاهل و مشکلات آنان با نگاهی به تاثیرات اشتغال در خانواده. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه الزهراء.
مهرابی زاده، هنرمند؛ نجاریان، بهمن؛ مسعودی، میترا (1380). مقایسه سلامت روانی والدین کودکان کم توان ذهنی تربیت پذیر 12-7 ساله با سلامت روانی والدین کودکان عادی، پژوهش درحیطه کودکان استثنایی، شماره 2.
میلانیفر، بهروز (1376). روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی، تهران، نشر قومس.
میلانیفر، بهروز (1382)، بهداشت روانی، چاپ هشتم، تهران، نشر قومس.
نادری،ع.سیف نراقی،م.(1389). روش های تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی.انتشارات ارسباران.
نجات، حمید؛ ایروانی، محمود (1378). مفهوم سلامت در مکاتب روان شناسی، فصلنامه اصول بهداشت روانی، شماره 3.
نریمانی، محمد؛ آقامحمدیان، حمیدرضا؛ رجبی، سوران (1386). مقایسه سلامت روانی مادران کودکان استثنایی با سلامت روانی کودکان عادی، فصلنامه اصول بهداشت روانی، شماره 33 و 34.
نوربالا،ا.،باقری زاده،س.،محمد،ک(1380).اعتباریابی پرسشنامه 28 سوالی سلامت عمومی به عنوان ابزار غربالگری اختلالات روانپزشکی در شهر تهران.انتشارات حکیم.
هرشنسن، دیوید؛ پاور، پال دبلیو (1988). مشاوره بهداشت روانی: نظریه وعمل، ترجمه منشی طوسی، محمد تقی (1382). مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی.
ب: منابع لاتین
Abrahams BS, Geschwind DH (2008). "Advances in autism genetics: on the threshold of a new neurobiology". Nat Rev Genet 9 (5): 341-55. doi:10٫1038 /nrg2346. PMID 18414403.
Allan, W, and Blackburn, Richards, (1989). Managing Organizational Behavior. Irwin, Inc: 239-240
Amaral DG, Schumann CM, Nordahl CW (2008). "Neuroanatomy of autism". Trends Neurosci 31 (3): 137-45. doi:10٫1060/j.tins.2007٫12٫005. PMID 18258309.
American psychiatric association (2000).Diagnostic &statistical manual of mental disorder(4thed). Text revision.Washington,D.C,:American psychiatric association.
Arndt TL, Stodgell CJ, Rodier PM (2005). "The teratology of autism". Int J Dev Neurosci 23 (2-3): 189-99. doi:10٫1046/j.ijdevneu.2004٫11٫001. PMID 15749245.
Autism, American Psychiatric Association (2000). "Diagnostic criteria for 29900 Autistic Disorder". Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders (4th, text revision (DSM-IV-TR) ed.). ISBN 0-89042-025-4.
Beckman, P.J(1991). Comparison of mothers and fathers perceptions of the effect of young children with and without.
Benderix, Y., Nordson, B., & Sivberg, B. (2006). Parent's experience of having a child with autism and learning disabilities living in a group home: A case study [on-line]. Available: http://aut.sage pub.com
Brobst,J.B,Clopton,J.R&Hendrick,S.S(2009).Parenting children with autism spectrum disorders:The couples relationship..focus on autism and other developmental disabilities,24(1),38-49.
Corsini. R.(1973). Current Psychotheraphes. Peacock Pubilshers. Inc Itasaca. Lllonnis
Corson. V.(1999) Bermer.A.Elizabeth.N.Mental Health Nursing. Sau Nders Compaany.
Debbaudt,D(2006).Autism &Emergency preparedess:Tips and information for& Emergency shelter staff and trainers.
Doja A, Roberts W (2006). "Immunizations and autism: a review of the literature". Can J Neurol Sci 33 (4): 341-6. PMID 17168158.
Ellis. A. doubson. (1988) How to live with and without anger New york: Reasers Digestpress.
Estes,A.,Munson,J.,Dawson,G,Kohler,E(2009).Parenting stress and psychologyical functioning among mothers of preschool children with autism and developmental delay.Autism,13(4).375-387.
Filipek PA, Accardo PJ, Baranek GT et al. (1999). "The screening and diagnosis of autistic spectrum disorders". J Autism Dev Disord 29 (6): 439-84.
Gerber JS, Offit PA (2009). "Vaccines and autism: a tale of shifting hypotheses". Clin Infect Dis ۴۸ (۴): ۴۵۶-۶۱. doi:۱۰٫۱۰۸۶/۵۹۶۴۷۶. PMID 19128068. [۲]. Lay summary – IDSA (۲۰۰۹-۰۱-۳۰).
Geschwind DH (2008). "Autism: many genes, common pathways?". Cell ۱۳۵ (۳): ۳۹۱-۵. doi:۱۰٫۱۰۱۶/j.cell.۲۰۰۸٫۱۰٫۰۱۶. PMID 18984147.
Gross L (2009). "A broken trust: lessons from the vaccine-autism wars". PLoS Biol ۷ (۵): e1000114. doi:۱۰٫۱۳۷۱/journal.pbio.۱۰۰۰۱۱۴. PMID 19478850. [۳].
Higgins,D.T,Baily,S.R,Pearce,J.C(2005).Factors assocated with functioning style and coping strategies of families with a child with an autism spectrum disorder.Autism,may;9(2),125-370.
Howlin P, Goode S, Hutton J, Rutter M (2004). "Adult outcome for children with autism". J Child Psychol Psychiatry ۴۵ (۲): ۲۱۲-۲۹. doi:۱۰٫۱۱۱۱/j.۱۴۶۹-۷۶۱۰٫۲۰۰۴٫۰۰۲۱۵.x. PMID 14982237.
Johnson CP, Myers SM, Council on Children with Disabilities (2007). "Identification and evaluation of children with autism spectrum disorders". Pediatrics ۱۲۰ (۵): ۱۱۸۳-۲۱۵. doi:۱۰٫۱۵۴۲/peds.۲۰۰۷-۲۳۶۱. PMID 17967920. [۱]. Lay summary – AAP (۲۰۰۷-۱۰-۲۹).
Kanner,L(1943).Autistic disturbance of affective cotact.Nervous child,(2).
Kovshoff,H(2005).Systems analysis of stress and positive perceptions in mothers and fathers of preschool children with developmental disability.Journal of autism and developmental disorders.35(5),635-644.
Lloyd,T.T&Hastings,R(2009).Hope as a psychological resilience factor in mothers and fathers of children with intellectual disabilities .Journal of intellectual disability research,53,9657-9968.
Myers SM, Johnson CP, Council on Children with Disabilities (2007). "Management of children with autism spectrum disorders". Pediatrics ۱۲۰ (۵): ۱۱۶۲-۸۲.
Ness, R. M. (2005). Evolutionary psychology and mental health. In David Buss(ed). Handbook of evolutionary psychology. Hoboken, NJ: John wiley and sons. Pp 203-937.
Newschaffer CJ, Croen LA, Daniels J et al. (2007). "The epidemiology of autism spectrum disorders". Annu Rev Public Health ۲۸: ۲۳۵-۵۸. doi:۱۰٫۱۱۴۶/annurev.publhealth.۲۸٫۰۲۱۴۰۶٫۱۴۴۰۰۷. PMID 17367287.
Oelofson.N.,&Ricardson,P(2006).Sense of coherence and parenting stress in mothers and fathers of preschool children with developmental disability ,Journal intellectual and development disability.31: 1-12.
Paul R (2005). "Parents ask: am I risking autism if I vaccinate my children?". J Autism Dev Disord ۳۹ (۶): ۹۶۲-۳. doi:۱۰٫۱۰۰۷/s۱۰۸۰۳-۰۰۹-۰۷۳۹-y. PMID 19363650.
Piven,j.&Palmer,C(1999).Psychiatric disorder and broad autism phenotype:Evidence from a family study of multiple-incidence autism families.American journal of psyschiatry,156(4):557-563.
Prunchno,R.M.;Wilson-Genderson,F.P.&Cartwright,R(2009).Depressive symptoms and marital satisfaction in the context of cronic discase.Journal of family psychology,23(4):573-584.
Rapin I, Tuchman RF (2008). "Autism: definition, neurobiology, screening, diagnosis". Pediatr Clin North Am ۵۵ (۵): ۱۱۲۹-۴۶. doi:۱۰٫۱۰۱۶/j.pcl.۲۰۰۸٫۰۷٫۰۰۵. PMID 18929056.
Rogers SJ (2009). "What are infant siblings teaching us about autism in infancy?". Autism Res. doi:۱۰٫۱۰۰۲/aur.۸۱. PMID 19582867.
Rutter M (2005). "Incidence of autism spectrum disorders: changes over time and their meaning". Acta Paediatr ۹۴ (۱): ۲-۱۵. doi:۱۰٫۱۰۸۰/۰۸۰۳۵۲۵۰۴۱۰۰۲۳۱۲۴. PMID 15858952.
Rutter(1987).Autism diagnostic interview-revised.LosAngeles,CA:Western psychological servces.
Ryde-Brant,B(1990).Anxiety and depression in mothers of children wth psychotic disorders and mental retardation.British journal of psychiatry,156:118-121.
Ryff. C. D. Keyes. C. l. m Shomtkin .D. (2002). Optimal well-being :Empirical Encounter of two traditional. Journal of Personality and social psychology. 62 (6). 1007-1022.
Sadock BJ, Sadock VA. (2003). Normal child development in comprehensive textbook of psychiatry. Lippincott Williams & Wilkins press.
Silverman C (2008). "Fieldwork on another planet: social science perspectives on the autism spectrum". Biosocieties ۳ (۳): ۳۲۵-۴۱. doi:۱۰٫۱۰۱۷/S1745855208006236.
Skinner. B. F. (1973). Beyond Freedom and Dignity palific Grov. Califormia u.s.a.
Spannier,G.B(1976).Measuring dyadic adjustment:New scales for assessing quality of marriage and similar dyads.Journal of marriage and the family,38:15-28.
Sulivan. R.(1953). Current Psychotheraphes. Peacock Pubilshers. Inc Itasaca. Lllonnis.
Tanguay,P.e.Pervasive developmental disorders:A 10-years review.Journal of the American academy of child and adolescent psychiatry.2000;9:1079-1095.
Tarabek,J.Relationship satisfaction and mental health of parents of children with autism:A comparision of autism,ADHD and normative children,Virginia polytechnic institute and state univ.,2011.
Tonge,B.,Brereton,A.,Kiomall.M,Mackinnon,A(2006).Effects on parental mental health of an education and skills training program for young children with autism:Arandomized cotrolled trail.Journal of the American academy of child and adolescent psychiatry,45(5):561-569.
Webster, A., Filer, A., Webster, V., & Lovell, C. (2004). Parental perspectives on early intensive intervention for children diagnosed with autistic spectrum disorder. Journal of Early Childhood Research, 2, 25.
World Health Organization (2006). "F84. Pervasive developmental disorders". International Statistical Classification of Diseases and Related Health Problems (10th (ICD-10) ed.).
1 Gross
2 Schaaf
3 Ogston,Mackintosh,Meyers
4 Tarabek
5 Attention Dificit Hyperactivity Disorder
6 Meirsschaut
7 walker
—————
————————————————————
—————
————————————————————