تارا فایل

مبانی نظری عملکرد تحصیلی و عوامل موثر در عملکرد تحصیلی


عملکردتحصیلی1
مفهوم عملکرد تحصیلی
عملکرد تحصیلی، عبارت است از کلیه فعالیت ها و تلاش هایی که یک فرد در جهت کسب علوم و دانش و گذراندن پایه ها و مقاطع تحصیلی مختلف در مراکز آموزشی از خودنشان می دهد. عملکرد تحصیلی عبارتست از درجه و میزان موفقیت فرد در امتحانات پایان ترم تحصیلی مدارس که از نمره صفر تابیست تعیین می گردد(مارتین وهمکاران2،2006).
عوامل موثر در عملکرد تحصیلی
1-عوامل فردی
بیابانگرد(1382) عوامل فردی را متشکل از موادی همچون هوش، انگیزه، عزت نفس، هدف گزینی، شیوه های مطالعه و میزان دقت و تمرکز می داند. هوش را می توان از عمده ترین و تعیین کننده ترین عوامل موثر در عملکرد تحصیلی به شمار آورد. هوش هر فرد را می توان به دو دسته عمومی و اختصاصی تقسیم کرد که هوش عمومی شامل توانایی است که اغلب خاصیت انسان را نشان می دهد. هوش اختصاصی نیز استعداد و توانایی خاصی است که فرد یک یا چند زمینه خاص دارد. طبق این تعریف آخر به دروس مختلف آموزشگاهی دانش آموزان دقت کنیم خواهیم دید که نوعی رابطه بین آن ها وجود دارد. در واقع این گونه نیست که آن دانش آموز در یک درس بسیار قوی و در درس دیگر ضعیف باشد از طرف دیگر ممکن است کمی تفاوت دیده شود مثلا در درس علوم بهتر از تاریخ باشد هوش اختصاصی هم وراثت و هم محیط(فرصت های یادگیری) عوامل تعیین کننده مهمی در توانایی های هوشی هستند. وراثت دامنه یا حداکثر هوش یک فرد را مشخص می کند در حالی که محیط تعیین می کند که فرد در کجای دامنه قرار دارد. در مقابل هوش که تقریبا ذاتی است، انگیزه ها پدیده ای اکتسابی فرض می شود در روانشناسی تربیتی و یادگیری اصطلاح انگیزش در مورد عاملی به کار می رود که دانش آموزان یا به طور کلی یادگیرنده را برای آموختن درس به تلاش و کوشش وامی دارد و به فعالیت او شکل و جهت می دهد. انگیزه تحت تاثیر عوامل گوناگونی همچون نیازها(جسمانی و شناختی) رغبت ها، محرک ها، امیال، گرایش ها، فشارهای محیطی قرار می گیرد. در محیط آموزشگاهی به انگیزه بیشتر از هوش تاکید می شود و عقیده بر این است از میان دانش آموزان دارای هوش معمولی کسانی موفق تر هستند که انگیزه بالاتری دارند. از طرفی انگیزه می تواند درونی و بیرونی باشد.کسانی که دارای انگیزه بیرونی هستند تلاش هایشان فقط برای دستیابی به چیز دیگری است اما کسانی که دارای انگیزه درونی هستند کار را صرفا برای خود و رضایت درونی خود انجام می دهند. عقیده بر این است که انگیزه درونی از قابلیتی به مراتب بالاتر برای رساندن دانش آموزان به پیشرفت و موفقیت برخوردار است هدف گزینی از جمله عوامل موثر و مهم فردی در عملکرد تحصیلی است دانش آموزانی که برای تحصیل خود اهدافی در نظر می گیرند از آن هایی که هدف خاصی را دنبال نمی کنند موفقیت بیشتری را تجربه خواهند کرد. داشتن هدف باعث می شود دانش آموزان برای رسیدن به آنها تلاش کنند اگر این اهداف متناسب با توانایی او باشد و تلاش لازم را انجام دهند موفق خواهد شد و این موفقیت باعث بالا رفتن اعتماد به نفس و انگیزه او برای تعیین اهداف بعدی می گردد. و اگر اهدافی فراتر از سطح توانایی های خود برگزینند دچار شکست می شود و این شکست به نوبه خود ممکن است انگیزه، عزت نفس و عملکرد تحصیلی وی را تحت شعاع قرار دهد. دانش آموزانی که از انگیزه درونی بالایی برخوردار هستند اهدافشان را به قصد افزایش دامنه مهارت ها و شایستگی هایشان تدوین می نماید و دانش آموزانی که دارای انگیزه بیرونی بالا هستند اهدافی را بر می گزینند که بتوانند با آن ها شایستگی خود را به دیگران نشان دهند.
عقیده دانش آموزان دسته اول این است که تلاش بیشتر منجر به عملکرد تحصیلی بالاتر می شود آن ها از شکست خود درس می گیرند و از آن در جهت موفقیت های بعدی استفاده می کنند. در حالی که دسته دوم یادگیری را وسیله ای برای پیشی گرفتن از دیگران تلقی می نمایند و هنگامی که به این هدف برسند دچار ترس شده و احساس می کنند ارزش وجودیشان مورد تهدید قرار گرفته است. تحقیقات نشان داده است که دانش آموزان مضطرب جزء دسته دوم هستند در مورد این موضوع نگرانی دارند که چگونه می توانند خوب باشند آن ها تمرکز خود را به جای آنکه کاملا بر تکلیف یا وظیفه تحمیلی خویش معطوف نمایند صرف افکار مزاحمی همچون ارزیابی منفی دیگران و عملکردشان می کنند در نتیجه اضطراب حاصل از این افکار بر حافظه و عملکرد تحصیلی تاثیر منفی دارد.
2-عوامل آموزشگاهی
مواردی همچون مدیر مدرسه، معلم، اهداف و محتوا ی برنامه های آموزشی، روش ها و امکانات آموزشی را می توان از جمله عومل برشمرد به طور کلی مجموعه انتظارات در اختیار دانش آموزان قرار می دهد می تواند سهم بسزایی در موفقیت یا عدم موفقیت تحصیلی دانش آموزان داشته باشد(ویس کرمی،1381).
3-عوامل خانوادگی،اجتماعی
تاثیر شرایط اقتصادی، اجتماعی و روانی خانواده بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در پژوهش های متعددی به اثبات رسیده است. مهمترین عوامل خانوادگی موثر در پیشرفت تحصیلی عبارت اند از: شرایط اجتماعی و اقتصادی، تحصیلات و سطح فرهنگ خانواده، تعداد اعضای خانواده، اشتغال کودکان، اشتغال مادران و ارتباط بین اولیا و مربیان(بیابانگرد،1382).
شرایط عاطفی حاکم بر خانواده مهترین عامل در شکل گیری نگرش دانش آموزان نسبت به امر تحصیل است. عمدتا فقر فرهنگی بعضی از خانواده ها که به علت بی سوادی والدین است باعث می شود تا توجه به تحصیل فرزندان مبذول نگردد. از طرفی در برخی از خانواده های سطح بالا که از تحصیلات نسبتا خوبی برخوردارند جو حاکم بر خانواده به گونه ای است که به علم و تحصیل ارزش فراوانتری اختصاص داده می شود. در این خانواده ها از فرزندان انتظار می رود تا مدارج بالای علمی را طی نمایند و گاهی اوقات فشاری که به فرزندان برای خوب کامل بودن و براورده ساختن انتظارات وارد می آید ممکن است اضافه تر از توانایی و ظرفیت آن ها باشد و عدم تعادل میان انتظار و توانایی ها منجر به بروز مشکلات متعددی در دانش آموزان می گردد. وقتی در اجتماع معیارهای مادی از ارزش و اهمیت بیشتری برخوردار باشد فرهنگ پژوهش و مطالعه در روحیه تک تک اعضای آن شکل نگرفته باشد. مسلم است که ذهنیت آن جامعه نیز با ارزش تحصیلی و کسب دانش بیگانه است.همان طور که ملاحظه گردید عوامل متعددی می تواند عملکرد دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهند به همین دلیل است که مساله بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان یا حداقل جلوگیری از افت تحصیلی آنان مساله پیچیده و دشواری است. در واقع کنترل تمامی عوامل تاثیر گذار بر عملکرد بسیار مشکل است متغییر کمال گرایی به عنوان یکی از عوامل تاثیر خاص خود را بر عملکرد تحصیلی می گزارد این متغییر خود می تواند از شرایط تربیتی خانوادگی، آموزشگاهی و اجتماعی متاثر باشد. خانواده و مدرسه و اجتماع کمال گرا می تواند دانش آموزان کمال گرا را پدید آورد، این دانش آموزان با نحوه تفکر خاص خود مبتنی بر این که برای هر مساله تنها یک راه حل کامل و بی عیب و نقص وجود دارد و اگر نتواند آن را انجام دهند دچار یاس و نا امیدی می شوند و با وظایف و فعالیت های آموزشگاهی برخوردار می کنند. عدم برآورده ساختن انتظارات خود و دیگران با کیفیتی کامل و بدون اشتباه دانش آموزان را دچار وسواس می سازد و اگر نتواند به هدف کامل نائل آید احساس گناه، سرزنش و افسردگی خواهند نمود این عوامل به نوبه خود بر عملکرد خود تاثیر می گذارد.
دوعاملی که ارتباط نزدیک با عملکرد تحصیلی دارند 1- پیشرفت و2-افت تحصیلی می باشد که درادامه درمورد آن ها توضیح می دهیم:
انگیزه پیشرفت تحصیلی
سازه انگیزش پیشرفت تحصیلی به رفتارهایی که با یادگیری و پیشرفت در مدرسه مربوط است اطلاق می شود. به طور کلی انگیزش پیشرفت تحصیلی، نیرویی درونی است که یادگیرنده را به ارزیابی همه جانبه عملکرد خود با توجه به عالی ترین معیارها، تلاش برای موفقیت در عملکرد و برخورداری از لذتی که با موفقیت در عملکرد همراه است سوق می دهد و با اثر گذاشتن بر انواع مختلف فعالیت های تحصیلی به تمایل فرد برای رسیدن به هدف های تحصیلی اشاره دارد. انگیزش تحصیلی با هدف های ویژه، نگرش ها و باور های خاص، روش های نائل شدن به آن ها و تلاش و کوشش فرد در ارتباط است. تحقیقات مختلف بر متمایز بودن جهت گیری انگیزشی دانش آموزان در موقعیت های مختلف تاکید دارند (شهنی ییلاق و همکاران،1384).
انگیزش پیشرفت تحصیلی یکی از ملزومات یادگیری به حساب می آید و چیزی است که به رفتار شدت و جهت می بخشد و در حفظ و تداوم آن به یادگیرنده کمک می کند. با این انگیزه افراد، تحرک لازم را برای به پایان رساندن موفقیت آمیز یک تکلیف، رسیدن به هدف، یا دستیابی به درجه معینی از شایستگی در کار خود دنبال می کنند تا بالاخره بتوانند موفقیت لازم را در امر یادگیری و پیشرفت تحصیلی کسب کنند(یوسفی و همکاران،1388).
مولا3(2010) انگیزش پیشرفت را عالی ترین شاهراه یادگیری دانسته است. بدین معنی که هرچه انگیزه فرد برای دانستن، آموختن و تحصیل بیشتر باشد، فعالیت و رنج و زحمت بیشتری برای رسیدن به هدف نهایی متحمل خواهد شد. وقتی فرد از انگیزه پیشرفت بالایی برخوردار باشد، به تکالیف درسی به خوبی توجه می کند، تکالیف درسی را جدی می گیرد و علاوه بر آن سعی می کند اطلاعاتی بیش از آنچه در کلاس درس به او می آموزند، یاد بگیرد. همچنین برای یادگیری، مهارت های لازم و راهکارهای مناسب را می یابد. بدیهی است که موفقیت در یادگیری نیز، سبب احساس توانمندی بیشتر و افزایش علاقه به موضوع یادگیری می شود(ظهیری ناو و رجبی،1388).
از نظر عابدی(1384) انگیزش پیشرفت تحصیلی تمایل فراگیر است به آن که کاری را در قلمرو خاصی به خوبی انجام دهد و عملکردش را به طور خود جوش ارزیابی کند. از این رو غالب رفتارهایی که انگیزش تحصیلی را نشان می دهند عبارتند از پافشاری برانجام تکالیف دشوار، سخت کوشی یا کوششش در جهت یادگیری در حد تسلط و انجام تکالیفی که به تلاش نیاز دارد. بنابراین انگیزش تحصیلی یک حالت روان شناختی است و زمانی حاصل می شود که انسان خود را دارای کفایت لازم و خود کنترلی بداند(یوسفی و همکاران ،1388). خود کنترلی به دو بخش تقسیم می شود: فرصت کنترل و توانایی کنترل. فرصت کنترل عبارت از فرصتی است که به دانش آموز داده می شود تا برای امر تحصیل خود تصمیم بگیرد و توانایی کنترل عبارت از موقعیتی است که دانش آموز باید در آن احساس کفایت داشته باشد تا بتواند بر آن کنترل و تسلط داشته باشد(سبحانی نژاد و عابدی ،1385).
مک کللند، انگیزش پیشرفت را یکی از صفات شخصی و نسبتا ثابت آدمی تعریف کرده است که ریشه های آن را می توان در دوران کودکی جستجو کرد. وی چندین فرضیه را در زمینه انگیزش پیشرفت مطرح می کند:
* افراد از نظر درجه ای که پیشرفت را تجربه ای رضایت بخش تلقی می کند با هم تفاوت دارند.
* افراد با انگیزه پیشرفت بالا در مقابل افرادی که انگیزه پیشرفت کمتری دارند، موفقیت های مشتمل بر مخاطره متوسط و همراه با آگاهی از نتایج و پیامد کار را بیشتر ترجیح می دهند.
* افرادی که انگیزه پیشرفت بالایی دارند، به انجام دادن کارهای تولیدی و همراه با ابداع و خلاقیت بیشتر تمایل دارند. در آغاز دهه70 هرمنس تلاش کرد تا با جمع آوری منابع ضمن مشخص کردن مولفه های انگیزش پیشرفت، آزمون معتبری برای اندازه گیری آن ارائه کند. وی معتقد است که می توان بر اساس پژوهش های انجام شده در زمینه انگیزش پیشرفت و پاسخ های آزمودنی ها به مواد آزمون ها مولفه های سازنده انگیزش پیشرفت را مشخص کرد. بنابر دیدگاه وی، انگیزش پیشرفت از مولفه های سطح آرزو، رفتار مخاطره آمیز، ارتقا طلبی، مسئولیت پذیری، پشتکار، آینده نگری، رفتار شناختی، انتخاب دوست و رفتار موفق تشکیل شده است (پور کریمی، 1388).
عوامل تاثیر گذار بر پیشرفت تحصیلی
1-عوامل فردی
الف) هوش: در بین عوامل فردی، یکی از عوامل تاثیر گذار بر پیشرفت تحصیلی افراد، هوش و توانایی های ذهنی اوست. داک ورث وسلیگمن4 (2005) بیان می کنند که مباحثات جالبی در زمینه رابطه و روند علی پیشرفت تحصیلی و هوش وجود دارد. بعضی محققان هوش و پیشرفت تحصیلی را به عنوان دو سازه مشابه می بینند. دیگران باور دارند که رابطه بین هوش و پیشرفت تحصیلی دوجانبه است. عده ای از محققان در حال حاضر به رابطه علی پیشرفت تحصیلی و هوش معتقد هستند(داک ورث وسلیگمن،2005).
ب) انگیزش: انگیزش به عنوان یک عامل فردی نقش مهمی را در پیشرفت تحصیلی ایفا می کند. در گذشته این باور وجود داشت که هوش مهمترین عامل تعیین کننده برای موفقیت تحصیلی است. بعد از سال ها تحقیقات در زمینه یادگیری و انگیزش، مربیان و متخصصان تعلیم و تربیت دریافتند که دانش آموزان با استفاده از راهبردهای مناسب انگیزشی، رفتاری و یادگیری می توانند تبدیل به یادگیرندگان موفقی شوند. انگیزش بالا و مشارکت در یادگیری به طور همسویی با پیشرفت تحصیلی و کاهش نرخ ترک تحصیل در ارتباط است(اندرسون5،2004؛ به نقل ازمیرزایی،1391).
کازیدی و لین6 (1991) به بررسی چگونگی تاثیر خانواده بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی پرداختند. آن ها در بررسی خود نشان دادند که انگیزش به عنوان یک متغیر رابط میان خانواده و پیشرفت تحصیلی ایفای نقش می کند.
گاتفرد7 (1990) در پژوهشی که انجام داد رابطه مثبتی را بین انگیزش و پیشرفت تحصیلی به دست آورد. به طور ویژه، کودکان و نوجوانانی که انگیزش درونی تحصیلی بالاتری را نشان می دادند دارای سطح پیشرفت و هوشی بالاتری بودند. او همچنین دریافت که انگیزش درونی اولیه با انگیزش و پیشرفت تحصیلی بعدی رابطه دارد.
فورتیروهمکاران8 (1990) نشان دادند که شایستگی تحصیلی ادراک شده ارتباط مثبتی با انگیزش درونی دارد. همچنین به نظر می رسد که احساس شایستگی و خود تعیینی در بافت مدرسه یک احساس انگیزش خودمختارانه را نسبت به تحصیل به وجود می آورد که این به نوبه خود منجر به پیشرفت تحصیلی بالاتر می شود. شایستگی تحصیلی ادراک شده و خود تعیینی تحصیلی ادراک شده به طور مثبتی بر انگیزش تحصیلی تاثیر می گذارد که این به نوبه خود بر پیشرفت تحصیلی و حضور در مدرسه تاثیر می گذارد.
پ)خودپنداره و حس کنترل پایین: افرادی که ترک تحصیل می کنند خودپنداره پایین تری نسبت به همسالان خود که در مدرسه می مانند دارند. ترک تحصیل کنندگان تمایل بیشتری برای این باور دارند که آنها کنترل کمتری بر روی سرنوشت خودشان دارند. ترک تحصیل کنندگان همچنین یک حس پایینی از کارآمدی یا مسئولیت دارند. ما نمی دانیم که اعتماد به نفس پایین علت عملکرد ضعیف در مدرسه است یا عملکرد ضعیف در مدرسه علت اعتماد به نفس پایین است. تحقیقات از دیدگاه اخیرتر (عملکرد ضعیف در مدرسه علت اعتماد به نفس پایین است) حمایت می کند، این تحقیقات بیان می کنند که بهبود عملکرد مدرسه ممکن است اعتماد به نفس را افزایش دهد(سعیدی وهمکاران،1390).
ت) بیگانگی از مدرسه: ترک تحصیل کنندگان دبیرستانی یک احساس تعلق قوی نسبت به تحصیل و مدرسه ندارند و خیلی علاقمند به درس و مدرسه نیستند. ترک تحصیل کنندگان رضایت کمتر و تلاش کمتری را در مدرسه گزارش می دهند، مشارکت کمتری در فعالیت های فوق برنامه دارند، نگرش مثبت تری نسبت به کار تا مدرسه دارند و تمایل کمتری برای تحصیلات عالی دارند(مولا،2010).
ث)مشکلات رفتاری: دانش آموزان ابتدایی که به میزان بالایی پرخاشگر هستند با احتمال کمتری از دبیرستان فارغ التحصیل می شوند. تا سن 18-17 سالگی، کودکانی که بیش فعال هستند با احتمال بیشتری عملکرد ضعیفی دارند و در مدارس ویژه حضور می یابند یا ترک تحصیل می کنند. ترک تحصیلی کنندگان به میزان فراوان تری از مدرسه فرار می کنند یا غیبت و تاخیر دارند و آن ها غالباً جریمه و محروم می شدند. آموزش مهارت های اجتماعی در سال های اولیه نوجوانی یک راهبرد موثری برای پیشگیری از سیگار کشیدن و فعالیت های جنسی پیش از موقع و شکست تحصیلی است(اندرسون،2004؛ به نقل ازمیرزایی،1391).
ج)مصرف الکل و مواد: نوجوانانی که به مصرف مواد و الکل می پردازند به احتمال کمتری دبیرستان را به پایان می رسانند. تحقیقات هیچگونه نتیجه گیری روشنی در مورد اینکه مصرف مواد به عنوان علت یا پیامد مشکلات تحصیلی باشد به دست نداده اند(اندرسون،2004؛ به نقل ازمیرزایی،1391).
چ)رفتارهای بزهکارانه: دانش آموزان دبیرستانی که با سیستم های قضایی سر و کار داشته اند با احتمال بیشتری نسبت به همتایان خود ترک تحصیل می کنند(اندرسون،2004؛ به نقل ازمیرزایی،1391).
2-عوامل خانوادگی
الف)جایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده: یک نوجوان از خانواده با جایگاه اقتصادی اجتماعی پایین به احتمال بیشتری درس خود را قبل از به پایان رساندن دبیرستان رها می کنند و با احتمال کمتری وارد تحصیلات عالی می شوند. طبق گزارشات انجام شده به وسیله ی کمیسیون ملی کودکان نوجوانان از خانواده های کم درآمد با احتمال بیشتری فاقد مهارت های تحصیلی اساسی هستند و به میزان بیشتری یک پایه ی تحصیلی را تکرار می کنند آن ها در خطر سوء تغذیه و سلامت پایین تری هستند. خانواده های فقیر با احتمال بیشتری در حوزه های با مدارس ضعیف تر و توام با منابع کمتر زندگی می کنند. نوجوانان در خانواده های کم درآمد با احتمال بیشتری کار می کنند که ممکن است برای پیشرفت تحصیلی آن ها مضر باشد (اگر ساعت کار طولانی باشد)(مولا، 2010؛ به نقل از یکتا،1391).
ب)جایگاه قومی و اقلیتی خانواده: دانش آموزان اقلیت، نرخ ترک تحصیل بیشتری دارند اما بسیاری از تاثیرات ناشی از تاثیر جایگاه اقتصادی اجتماعی می باشد تا صرف اقلیت بودن: دانش آموزان اقلیت با احتمال بیشتری در خانواده های فقیر یا در خانواده های تک والدی زندگی می کنند، والدینشان به طور متوسط تحصیلات کمتری دارند و آنها معمولاً در مدارس با کیفیت پایین حاضر می شوند و همین مسئله و سیستم ارزشی مدرسه ممکن است با ارزش های خانوادگی و قومی متفاوت باشد(شریفیان،1381).
تحقیقات انجام شده روی دانش آموزان اقلیت که زبان مادری شان انگلیسی نبوده نشان داده است که توانایی های شناختی آنها پایین تر از حد متوسط بوده است. آنها ممکن است در مدرسه پیشرفت پایینی داشته باشند، به دلیل اینکه آنها برای صحبت کردن در کلاس و مشارکت در بحث یا به دلیل نگرش و دیدشان نسبت به معلمانشان تردید دارند(مگدول9،1994).
پ) خانواده های تک والدی و والد خوانده: ساختار خانواده بر مشکلات رفتاری و غیبت از مدرسه تاثیر می گذارد، دانش آموزانی که در خانواده های تک والدی و آشفته زندگی می کنند بیشتر در کلاس های آموزشی ویژه قرار می گیرند. نوجوانانی که در خانواده های تک والدی و والد خوانده زندگی می کنند نمرات پایین تری نسبت به کسانی که در خانواده های کامل زندگی می کنند به دست می آورند. خانواده های تک والدی با احتمال بیشتری در طبقه ی خانواده های کم درآمد قرار می گیرند. استرس از هم گسستن خانواده دانش آموز را در معرض خطر قرار می دهد. غیبت پدر نظارت والدی پایینی را موجب می شود و در نتیجه موجب پیشرفت پایین تر خانواده می شود، اگر پدر حضور نداشته باشد مادر با احتمال بیشتری کار می کند و نظارت و کنترل کمتری در خانه دارد(شریفیان،1381).
ت)کار کردن مادران: تعدادی از مطالعات پیشنهاد می کند که هنگامی که مادران تمام روز کار می کنند فرزندانشان از همه سنین از پیش دبستانی تا دبیرستان عملکرد خوبی در مدرسه ندارند (شریفیان،1381).
ث)عدم مشارکت والدین: مشارکت والدین در مدرسه در پیوستاری از ارتباط و بازدید از مدرسه تا آموزش به فرزندان در خانه، ارزیابی کتاب ها و ارزیابی اعضای مدرسه، به رابطه بهتر خانواده مدرسه ختم می شود. بهبود ارتباط بین مدرسه و خانواده، والدین را از وضعیت فرزندان خود آگاه می سازد و اطلاعاتی درباره چگونگی کمک به فرزندانشان برای موفقیت به آن ها می دهد. نتیجه این تلاش ها و مشارکت ها، بهبود پیشرفت دانش آموزان و نگرش مثبت آن ها نسبت به مدرسه است (شریفیان،1381).
ج)سطح اقتصادی اجتماعی پایین: نوجوانی که در جوامع با میزان رفاه پایین و نرخ بیکاری بالا زندگی می کنند علاقه کمتری نسبت به تحصیل دارند. با این وجود، تاثیرات زندگی در جوامع کم درآمد ممکن است به وسیله ی سبک های والدی و روابط اجتماعی با اشخاص دیگر مثل دوستان و موسسه های اجتماعی تعدیل شود(مولا،2010؛ به نقل ازیکتا،1391).
3-عامل همسالان
الف)فقدان دوست: دانش آموزانی که در بین دوستان خود محبوبند با احتمال بیشتری دبیرستان را تمام می کنند و وارد دبیرستان می شوند. دانش آموزان ترک تحصیل کرده خودشان را به عنوان افرادی غیر محبوب می دانستند یا در بین بچه های دیگر محبوب نبودند. دوستان دانش آموزان ترک تحصیل کرده زیاد از مدرسه غیبت می کنند، نمرات پایین تر و نگرش منفی تری نسبت به مدرسه دارند و احتمالاً برنامه ریزی کمتری برای رفتن به دانشگاه دارند(سیتو10،2000).
ب)دوستان با نگرش منفی: نگرش، اشتیاق، معیارها و انتظارات همسالان بر تلاش های فردی و پیشرفت در مدرسه تاثیر می گذارد. اگر چه تاثیر همسالان یک عامل مهم در پیشرفت است، اما والدین بیشترین تاثیر را در زندگی فرد نسبت به دیگر فاکتورها (همسالان، معلمان و جامعه) دارند(سیتو،2000).
4-عوامل آموزشگاهی
الف)معلمان غیر کارآمد: معلمان کارآمد دانش آموزانشان را دوست دارند و به میزان زیادی با دانش آموزان ارتباط دارند، یادگیری مشارکتی را تشویق می کنند. انتظارات بالا و در حد توانی از دانش آموزان خود دارند(عابدی وهمکاران،1384).
ب)برنامه درسی غیر منعطف: آموزشی که به اندازه کافی انعطاف پذیر است برای گستره ای از سبک های یادگیری مناسب است و ممکن است از دلسردی و ترک تحصیل دانش آموزان جلوگیری کند. برنامه های درسی همچنین باید ارزش ها و تجربه های دانش آموزان از قومیت ها و گروه هایی اجتماعی اقتصادی گوناگون را به حساب بیاورد و به آنها اهمیت بدهند تا آن ها از بیگانگی دانش آموزان جلوگیری کند. اگر مدارس فرصتی را برای مشارکت در تصمیم گیری به دانش آموزان بدهد، دانش آموزان رضایت بیشتری نسبت به مدرسه دارند و در نتیجه پیشرفت های بهتری بدست می آورند(عابدی وهمکاران،1384).
پ)فقدان سرویس های مشاوره برای کودکان در معرض خطر: دانش آموزان در معرض خطر، خصوصاً در زمان های استرس زا از سوی معلمان و مشاوران نیاز به توجه بیشتری دارند. هنگامی که دانش آموزان در معرض ترک تحصیل هستند، مشاوران در دسترس و اطلاعات درباره راه های جایگزین می تواند موثر باشد. نرخ بالای ترک تحصیل در دانش آموزان اقلیت زبانی می تواند ناشی از فقدان توجه از سوی معلمان باشد(یوسفی وهمکاران،1388).
ت)انتقال مدرسه: تغییر مدرسه استرس زا است و ممکن است موجب مشکلات بلند مدت و ناپایدار در ارتباط با عملکرد تحصلی شود. هنگامی که دانش آموزان وارد دوره ی راهنمایی و سال های اول دبیرستان می شوند، آنها در معرض خطر عملکرد تحصیلی و مشارکت ضعیف در فعالیت های مدرسه هستند. پیچیده تر شدن ساختار دبیرستان ممکن است علت مشکلات در سازگاری باشد و منجر به مشکلات تحصیلی شود. دانش آموزانی که مدارس خود را به میزان بیشتری تغییر می دهند با احتمال بیشتری ترک تحصیل می کنند(مگدول، 1994)
ث) حمایت اجرایی ضعیف: یک مدیریت که یک رهبری قوی را نشان می دهد و در آموزش مشارکت می کند برای اثر بخشی مدرسه مهم است. یک مدیر خوب باید از معلمان حمایت کند و باید معلمان را برای برنامه ریزی و تصمیم گیری مشتاق کند. مدیر باید برای نشان دادن قاطعیت خود از سوی ناحیه آموزش پرورش استقلال داشته باشد(یوسفی وهمکاران،1388).
ج) اندازه مدرسه: مدارس بزرگتر این مزیت را دارند که منابع بیشتری در اختیار دارند، اما آن ها معایب زیادی همانند غیر انسانی کردن و جرم و مشکلات می شوند. مدارس کوچکتر به ویژه برای بچه های در معرض خطر بهتر و مورد توجه می باشد(شریفیان،1381).
چ)اندازه حوزه تحصیلی: نواحی روستایی خیلی کوچک و حوزه های شهری خیلی بزرگ نرخ ترک تحصیلی بالاتری دارند. مطالعات زیادی حوزه تحصیلی خیلی بزرگ را به عنوان مهمترین عامل پیش بینی کننده ترک تحصیل در نظر می گیرند(شریفیان،1381).
ه)مشارکت پایین در فعالیت های فوق برنامه: دانش آموزان ترک تحصیل کرده سطوح پایین تری از مشارکت را در فعالیت های فوق برنامه گزارش می دهند. در مدارس کوچکتر مشارکت بیشتر است و فشار بیشتری بر روی دانش آموز برای مشارکت وجود دارد. دانش آموزان در این مدارس از فرصت های رشدی و فعال بودن سود می برند. در مدارس بزرگتر، دانش آموزان معدودتری در فعالیت ها مشارکت می کنند و دانش آموزان زیادی از این فعالیت ها می گریزند.
خ)جو منفی مدرسه: فقدان محیط کلاسی مناسب و فقدان حس امنیت عوامل یکپارچه شده ای در ایجاد یک جو منفی مدرسه هستند(سنترا وراک11،2000).
5-عوامل شغلی
الف)وارد شدن پیش از موقع در جریان کار: دانش آموزانی که مشغول به کار هستند ممکن است ترک تحصیل کنند یا تمایل کمتری برای ادامه دادن تحصیلاتشان داشته باشند. ایکستروم و همکارانش (1986؛ به نقل از مگدول، 1994) دریافتند که 27/0 از پسرانی که ترک تحصیل کرده بودند دلیل کار کردن خود را علت رها کردن درس و مدرسه می دانستند و 14/0 فشارهای والدین برای کار کردن را علت ترک تحصیل می دانستند(مگدول،1994).
ب)کار کردن به مدت طولانی: کارهای پاره وقت مزیت هایی برای نوجوانان دارد. اما کارهای طولانی مدت ممکن است برای دانش آموزان مشکلاتی را به بار آورد. کار کردن طولانی مدت ممکن است منجر به غیبت های بیش از حد از مدرسه شود و این باعث می شود دانش آموز زمان کمی را صرف تکالیف مدرسه کند، در امتحانات تقلب کند، انتظارات پایین معلم نسبت به وی را در پی داشته باشد، کلاس های ساده تر انتخاب شود(مگدول،1994).
نظریه های پیشرفت تحصیلی
اﻣﺮوزه ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ داﻧﺶآﻣﻮزان ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﺷﺎﺧﺺ ﻣﻬﻢ ﺑﺮای ارزﻳﺎﺑﻲ ﻧﻈﺎمﻫﺎی آﻣﻮزﺷﻲ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻦ، ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻫﻤﻮاره ﺑﺮای ﻣﻌﻠﻤﺎن، داﻧﺶآﻣﻮزان، واﻟﺪﻳﻦ، ﻧﻈﺮﻳﻪﭘﺮدازان، و ﻣﺤﻘﻘﺎن ﺗﺮﺑﻴﺘﻲ ﻧﻴﺰ ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤﻴﺖ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﺑﺮای ﻣﺜﺎل، ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻳﺎدﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎن ﻳﻜﻲ از ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻣﻼکﻫﺎی ارزﻳﺎﺑﻲ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻣﻌﻠﻤﺎن ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲﺷﻮد. ﺑﺮای داﻧﺶآﻣﻮزان ﻧﻴﺰ ﻣﻌﺪل ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻣﻌﺮف ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲﻫﺎی ﻋﻠﻤﻲ آﻧﻬﺎ ﺑﺮای ورود ﺑﻪ دﻧﻴﺎی ﻛﺎر و اﺷﺘﻐﺎل و ﻣﻘﺎﻃﻊ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﺑﺎﻻﺗﺮ اﺳﺖ. ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻫﻤﻴﻦ اﻫﻤﻴﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻧﻈﺮﻳﻪﭘﺮدازان ﺗﺮﺑﻴﺘﻲ ﺑﺴﻴﺎری از ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ﺧﻮد را ﺑﺮ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﻛﺮده اﻧﺪ. از ﺟﻤﻠﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻣﻲﺗﻮان از ﻋﻮاﻣل نگرش می توان یاد کرد. در ادامه به بررسی نظریاتی چند پیرامون پیشرفت تحصیلی می پردازیم.
1- گانیه12
گانیه معتقد است که برای یادگیری دو دسته شرایط وجود دارد: شرایط درونی و شرایط بیرونی. شرایط درونی که به آن مراحل یادگیری نیز می گویند، جریاناتی است که در هنگام یادگیری در درون یادگیرنده می گذرند. این مراحل عبارتند از انگیزشی، دریافتن، اکتساب، نگهداری، یادآوری، تعمیم هدف، عملکرد، و بازخورد. شرایط بیرونی یادگیری که به آن ها رویدادهای آموزشی نیز گفته می شود، موقعیت های هستند که به وسیله معلم یا مربی فراهم می شوند تا یادگیرنده بتواند تحت آن شرایط مراحل یادگیری را بگذارند. در حقیقت کار معلم فراهم کردن شرایط بیرونی یادگیری که به آن ها رویدادهای آموزشی نیز گفته می شود وموقعیت هایی هستند که به وسیله معلم یا مربی فراهم می شوند تا یادگیرنده بتواند تحت آن شرایط مراحل یادگیری را بگذراند. بنابراین کار معلم فراهم کردن شرایط بیرونی یادگیری برای تحقق یافتن مراحل درونی یادگیری است. به عبارت بهتر، رویدادهای آموزشی پیش بینی هایی هستند که هر معلمی در طرح درس خود برای انجام کارهای کلاسی صورت داده است. این شرایط عبارتند از جلب توجه، آگاه ساختن دانش آموزان از هدف، تحریک یادآوری آموخته های قبلی، ارائه محرک، فراهم ساختن راهنمایی یادگیری، فراخوانی عملکرد، فراهم ساختن بازخورد ارزیابی عملکرد و افزایش یادداری و انتقال(سنسگری وهمکاران13،2009).

2- بلوم14
بلوم در نظریه یادگیری آموزشگاهی خود می کوشد تا متغیرهایی که موجب تفاوت های افراد در پیشرفت تحصیلی می شوند را تعیین کند. وی معتقد است که اگر سه متغیری که مشخص کرده است، به دقت مورد توجه قرار گیرند، یادگیری در آموزشگاه ها به بهترین وجه صورت خواهد گرفت و آموزشگاه ها به سمت یک نظام آموزشی خالی از اشتباه قدم برخواهند داشت. این سه متغیر عبارتند از:
1. میزان تسلط دانش آموز بر پیش نیازهای مربوط به یادگیری مورد نظر
2. میزان انگیزشی که دانش آموز برای یادگیری دارد (یا می تواند داشته باشد).
میزان تناسب روش آموزشی با شرایط و ویژگی های دانش آموز(سنسگری وهمکاران،2009).
پیشینه تحقیق
تحقیقات داخلی
در پژوهش منصوری (1380) بین نمرات آزمون هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی همبستگی بدست آمد. براساس یافته های این تحقیق، بین هوش هیجانی دختران و پسران در نمره کل آزمون، مولفه خودآگاهی، خودکنترلی و هوشیاری اجتماعی از لحاظ آماری تفاوت معنی داری وجود داشت. ولی در مولفه های خودانگیزی و مهارتهای اجتماعی بین نمرات دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
قلی زاده وامینی(1381) تحقیقی با عنوان بررسی رابطه مشارکت دانش آموزان دختر دبیرستان های خمینی شهر در فعالیت های اجتماعی با پیشرفت تحصیلی، ویژگی های جمعیت شناختی و رشد اجتماعی آن ها در سال تحصیلی 80-1379 انجام دادند. و نتایج ذیل به دست آمد. بین عملکرد تحصیلی دانش آموزان شرکت کننده در فعالیت های اجتماعی مدرسه و عدم شرکت آن ها در این فعالیتها تفاوت وجود نداشت. متوسط عملکرد دانش آموزان شرکت کننده 13/16 و دانش آموزانی که مشارکت نداشتند، 23/16 با توان آماری 708/0 بود. ولی تفاوت بین شغل پدر و مشارکت دانش آموزان معنادار بود. بدین معنی که دانش آموزانی که پدران آنها کارمند و یا متخصص بودند نسبت به دانش آموزانی که پدران آنها کارگر بودند و یا شغل آزاد داشتند، در فعالیت های اجتماعی مشارکت بیشتری داشتند.همچنین رابطه بین تحصیلات والدین و تعداد فرزندان خانواده و مشارکت اجتماعی دانش آموزان معنادار بود. فرزندان والدینی که میزان تحصیلات آنها در سطح راهنمایی و متوسطه بود در فعالیت های اجتماعی مشارکت بیشتری داشتند.
فروتن (1382) نیز در تحقیق خود رابطه بین مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سوم راهنمایی شهرستان لامرد را مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان دادند که رابطه معنی داری بین رشد اجتماعی با پیشرفت تحصیلی آنان وجود ندارد. بدین معنی که مساله رشد مهارتهای اجتماعی در آموزش و پرورش تاحدودی بیگانه می باشد و همگام با پیشرفت تحصیلی، رشد اجتماعی تکامل نیافته است . به تعبیری آموزش و پرورش در بعد مهارتهای اجتماعی موفق عمل نکرده است. همچنین رابطه بین مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی در دو جنس دختر و پسر که بصورت مستقل بررسی شد نیز رابطه معنی داری مشاهده نگردید.
لواسانی وهمکاران(1386) تحقیقی با عنوان رابطه ویژگی های فردی، تحصیلی و خانوادگی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران انجام دادند. تحلیل داده ها مشخص کرد که از میان 16 متغیرپیش بین فقط 6 متغیر جنسیت، درستی انجام تکلیف، تحصیلات مادر، انگیزه پیشرفت، سن دانش آموز و درگیری والدینی در امر تحصیل ضرایب معناداری برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارند . تحلیل های رگرسیون برای بررسی اثرات تعدیل کنندگی جنسیت و تحصیلات مادر نشان داد که آن دو به ترتیب تعدیل کننده سن و درگیری والدینی برای پیشرفت تحصیلی هستند.
المبوری (1387) در بررسی و مقایسه رابطه سبک های یادگیری و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان مدارس دولتی و نمونه دولتی شهرستان کاشمر چنین بیان نمود که از میان مولفه های عملکرد تحصیلی تنها میان برنامه ریزی و فقدان کنترل پیامد با سبک یادگیری رابطه معناداری وجود دارد . تفاوت میان سبک یادگیری دو گروه مورد بررسی معنادار ، سبک یادگیری مدارس نمونه دولتی اکثراَ واگرا و سبک یادگیری مدارس عادی انطباق یابنده بوده است . میان عملکرد تحصیلی دانش آموزان مدارس دولتی و نمونه دولتی تفاوت معناداری مشاهده نشد . یافته ها نشان داد سبک یادگیری دانش آموزان رشته ریاضی واگرا ، رشته تجربی ، جذب کننده و رشته علوم انسانی انطباق یابنده است و همچنین تفاوت بین خودکارآمدی سه رشته علوم ریاضی ، علوم تجربی و علوم انسانی معنادار بوده است اما در مقایسه با سایر مولفه های عملکرد تحصیلی تفاوتی مشاهده نشد .
سلیمانی و همکاران(1388) تحقیقی با عنوان تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دیرآموزانجام دادند. یافته ها نشان داد که این روش مداخله ای اثر معنی داری بر سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دیرآموز داشته است. می توان نتیجه گرفت که با انتخاب مهارت های مناسب و آموزش آن ها می توان سطح سازگاری و نمرات دانش آموزان را افزایش داد.
پاشائی (1388) در بررسی تاثیرآموزش مهارتهای مقابله با هیجانات با رویکرد شناختی اجتماعی در کاهش اضطراب امتحان،استرس و افزایش عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر چنین بیان نمود پژوهش حاضر،تلاشی در جهت بررسی تاثیر آموزش مهارتهای مقابله با هیجانات در کاهش استرس،اضطراب امتحان و افزایش عملکرد تحصیلی دآنش اموزان است. بررسی نتایج نشان می دهد که تفاوت بین میانگین ها ی گروه آزمایش و کنترل در سطح05/>p معناداراست که این نتایج نشان دهنده تاثیرآموزش مهارتهای مقابله با هیجانات در کاهش اضطراب امتحان ، استرس و افزایش عملکرد تحصیلی دانش آموزان است .در مورد تاثیر آموزش این مهارتها بر 5 شاخص عملکرد تحصیلی نیز نتایج نشان دهنده تاثیر این مهارت ها بر شاخص های خودکارآمدی،تاثیرات هیجانی و فقدان کنترل پیامد و عدم تاثیر آموزش مهارت ها بر عوامل برنامه ریزی و انگیزش است.
مهرابی زاده وهمکاران(1388) تحقیقی با عنوان تاثیر آموزش جرات ورزی بر مهارت های اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دخترانجام دادند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین این دو گروه، حداقل یکی از متغیرهای وابسته مهارتهای اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی، تفاوت معنیداری وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه در مانوا نیز نشان داد که بین دو گروه از لحاظ هر سه متغیر وابسته تفاوت معنیداری وجود دارد. نتیجهگیری: آموزش جراتورزی بر روی اضطراب اجتماعی، مهارتهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل تاثیر دارد و بین دو گروه از لحاظ این متغیرها تفاوت معنیداری مشاهده میشود. به بیان دیگر، آموزش جراتورزی باعث کاهش اضطراب اجتماعی و افزیش مهارتهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان گروه آزمایشی شده است.
جعفری نژاد فرد کهن و غباری بناب (1388) در پژوهشی به مقایسه مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استثنایی در مدارس تلفیقی و استثنایی پرداختند. که نتایج این پژوهش نشان داد بین میانگین نمره مهارتهای اجتمایی و همچنین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی و مدارس عادی (تلفیقی) تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین مقایسه دو گروه نشان داد که تفاوت معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر ناشنوا در موقعیت تلفیقی و استثنایی وجود دارد. این تفاوت نشان می دهد که دختران از نظر مهارت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی نمرات بالاتری کسب کرده اند.
ابطحی وندری(1390) تحقیقی با عنوان رابطه خلاقیت و سازگاری اجتماعی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان متوسطه شهر زنجان انجام دادند. و نتایج زیر به دست آمد: بین خلاقیت و ابعاد آن با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بین سازگاری اجتماعی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. در ابعاد سازگاری اجتماعی قالب اجتماعی، مهارت اجتماعی، روابط خانوادگی، روابط مدرسه ای و روابط اجتماعی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت و تنها بعد علائق ضد اجتماعی با عملکرد تحصیلی رابطه منفی و معنادار دارد. بین پسران و دختران در عملکرد تحصیلی تفاوت معنادار وجود ندارد. در ابعاد سازگاری اجتماعی در علایق ضد اجتماعی تفاوت معنادار مشاهده نشد. در خلاقیت و بعد انعطاف پذیری تفاوت معنادار به نفع دختران مشاهده شد و در ابعاد سیالی، بسط و ابتکار تفاوت معناداری مشاهده نشد.
لیوارجانی و غفاری(1390) تحقیقی با عنوان بررسی رابطه هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 89-1388 انجام دادند. نتایج تحلیل نشان داد که بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، همبستگی مستقیم معنی دار وجود داشت ولی بین مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی، همبستگی معنی دار نبود. در نهایت نتایج تحلیل رگرسیون به منظور تبیین سهم هر یک از متغیرهای هوش هیجانی، مهارت های اجتماعی به تفکیک در پیش بینی پیشرفت تحصیلی نشان داد که از بین دو متغیر مورد مطالعه، متغیر هوش هیجانی بیشترین سهم را در تبیین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان داشت.
تحقیقات خارجی
فورنهام15 و میشل16(1991) در یک تحقیق طولی که 4 سال ادامه یافت به بررسی ویژگی های شخصیتی، نیاز ها و مهارتهای اجتماعی و پیشرف تحصیلی پرداختند. نتایج آنها نشان داد که بین مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد.
یافته های سوجیا17 و لوئیس18(1996؛ به نقل از لیوارجانی و غفاری، 1389) نشان می دهد کودکانی که در مهارت های اجتماعی نقص دارند اغلب با مشکلات یادگیری و رفتاری مواجه می شوند. چنانکه نقص در مهارت های اجتماعی پایه ای بماند، در دراز مدت فرد را با مشکلاتی از قبیل چرخه های شکست، طرد شدن از طرف همسالان، ضعف تحصیلی در مدرسه و مشکلات سازگاری در بزرگسالی مواجه می سازد.
چن و همکاران19(2001) در پژوهشی به بررسی رابطه بین رفتار اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی پرداختند. نتایج پژوهش آنان، رابطه مثبتی بین پیشرفت تحصیلی و رهبری اجتماعی، تحمل ناکامی، مهارت اجتماعی، جرات ورزی و روابط دوستانه با همسالان را نشان داد. همچنین رابطه منفی بین پیشرفت تحصیلی و پرخاشگری، ناسازگاری های تحصیلی گزارش شد.
استراحن20(2003) در تحقیق طولی که 2 سال به طول انجامید به بررسی نقش اضطراب اجتماعی و مهارت های اجتماعی در عملکرد تحصیلی دانش آموزان پرداخت. داده های دانش آموزان(253=n) در اوایل سال تحصیلی به عنوان خط مبنا در نظر گرفته شد. در این میان افرادی که دارای کنترل عاطفی(احساسات مخفی) بودند، احتمال کمی وجود داشت که در تحقیق باقی بمانند. نتایج نشان داد که عواملی مانند مهارت های اجتماعی، تعهد سازمانی، سازگاری تحصیلی و اجتماعی، رتبه کلاس دبیرستان، نمرات استعداد کمی، جنس، و قومیت می توانند عملکرد تحصیلی دانشجوان را پیش بینی کنند. همچنین اضطراب اجتماعی به عنوان یک پیش بینی قابل ملاحظه ای از کالج پایداری یا معدل پدیدار نشد.
ولش وهمکاران21(2005) دربررسی صلاحیت های اجتماعی تحصیلی، 163 نفرازدانش آموزان مقطع ابتدایی را بطورتصادفی انتخاب کردند. توانایی های اجتماعی افراد بوسیله آموزگاران وپیشرفت تحصیلی بوسیله نمرات ریاضی وزبان تعیین شد. نتایج پژوهش نشان داد که پیشرفت تحصیلی مستقیما با توانایی اجتماعی افراد ارتباط دارد.
وود22(2007) درپژوهشی با عنوان تاثیرکاهش اضطراب برعملکرد تحصیلی وسازگاری اجتماعی انجام داد. نتایج تحقیق وی نشان داد که آموزش شیوه های کاهش اضطراب درافزایش عملکرد تحصیلی وسازگاری اجتماعی کودکان موثراست. همچنین نتایج نشان داد که کودکان دارای سازگاری اجتماعی بالاتردارای عملکرد تحصیلی بهتری هستند.
زدنک وشکور23(2007) درتحقیقی با عنوان توسعه سواد اخلاقی درکلاس، دریافتند که نقش معلم درتوسعه سواد اخلاقی دانش آموزان برای رشدحرفه ای وپیشرفت تحصیلی آنان ضروری است.
دیپریت24 و جنینگ25 (2012) در تحقیقی به بررسی مهارت های اجتماعی و رفتاری و شکاف جنسیتی در پیشرفت تحصیلی اولیه پرداختند. در این مطالعه طول گروهی از کودکان از اوایل کودکستان تا کلاس پنجم مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان دادند که مهارت های اجتماعی و رفتاری اساساً اثرات مهمی بر نتایج تحصیلی کودک تا کلاس پنجم دارند. همچنین تفاوت های جنسیتی در اکتساب این مهارتها نقش دارد، علاوه بر این بخش قابل توجهی از شکاف جنسیتی در نتایج دانشگاهی نیز ناشی از دوران مدرسه اولیه می باشد.
منابع و ماخذ:
منابع فارسی
ابطحی، معصومه السادات وندری، خدیجه، (1390)، رابطه خلاقیت و سازگاری اجتماعی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان متوسطه شهر زنجان، فصلنامه تحقیقات مدیریت آموزشی، شماره10، 15-28.
اخلاقی، فرشاد، (1378)، بررسی و مقایسه بین علاقه ی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان، پایان نامه ی کارشناسی ارشد، دانشکده ی علوم تربیتی دانشگاه تربیت معلم.
بیابانگرد، اسماعیل، (1382)، روش های پیشگیری از افت تحصیلی، تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان.
بدار، لوک و دیگران، (1388)، روان شناسی اجتماعی، (ترجمه، دکتر حمزه گنجی)، تهران: نشر ساوالان.
پورکریمی، جواد، (1388)، مقایسه رضایت شغلی و انگیزش پیشرفت در دانش آموختگان کشاورزی خود اشتغال و غیر خوداشتغال، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، شماره 51، 155-175.
توسلی، غلامعباس، (1385)، نظریه های جامعه شناسی، تهران: انتشارات سمت.
حرانی، شیخ ابومحمد، (1385)، تحف العقول عن آل رسول(ص)، قم: انتشارات آل علی.
روشه، گی، (1386)، جامعه شناسی تالکوت پارسونز، (ترجمه عبدالحسین نیک گهر)، تهران: نشر تبیان.
ریتزر،جورج، (1374)، نظریه های جامعه شناسی دوران معاصر، تهران: نشر علمی.
سبحانی نژاد، مهدی و عابدی، احمد، (1385)، بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری خودتنظیم و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان با عملکرد تحصیلی آنان در درس ریاضی، فصلنامه علمی- پژوهشی روان شناسی دانشگاه تبریز، شماره1، 79-97.
سلیمانی وهمکاران، (1388)، تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دیرآموز، نشریه تعلیم و تربیت استثنائی، شماره95و96، 9-22.
سلیمانی، منصور، (1388)، آموزش مهارت های اجتماعی رویکردی نو، نشریه، رشد آموزش علوم اجتماعی، شماره 51، 34-37.
سعیدی، حسام، میر حسینی، سیده سامیه وحبیبی نیا، فاطمه، (1390)، اثرات توانایی ذهنی و هوش هیجانی بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی، نشریه تدبیر، شماره237، 55-66.
شهنی ییلاق، منیجه، بنابی مبارکی، زهرا وشکرکن، حسین، (1384)، بررسی روابط بین موضوعی و درون موضوعی انگیزش تحصیلی(خودکارآمدی، ارزش تکلیف، هدف های عملکردگرا، عملکردگریز و تبحری) در دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان شهراهواز، مجله علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز،شماره3، 47-76.
شریفیان، اکبر،(1381)، عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان شاهد، فصلنامه ی علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، ش 15و 16.
صغری، فاطمه، (1370)، الگوی اجتماعی زن مسلمان در جامعه ی اسلامی، تهران: مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی.
طالب زاده نوبریان، محسن، صالح صدق پور، بهرام و کرامتی، انسی، (1387)، بررسی تاثیر جو اجتماعی مدارس متوسطه بر پرورش مهارت های اجتماعی دانش آموزان، نشریه مطالعات برنامه درسی، شماره8، 23-46.
ظهیری ناو، بیژن ورجبی، سوران، (1388)، بررسی ارتباط گروهی از متغیرها با کاهش انگیزش تحصیلی دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی، دو ماهنامه علمی _پژوهشی دانشگاه شاهد، سال 16،شماره36، 69-80.
عابدی، احمد، عریضی، حمیدرضا و سبحانی نژاد، مهدی، (1384)، بررسی رابطه بین انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان با ویژگی های شخصیتی آن ها، دوماهنامه علمی -پژوهشی دانشگاه شاهد،سال12، شماره12، 29-38.
قلتاش، عباس؛ اوجی نژاد، احمد رضا؛ بزرگر، محسن. (1389). تاثیر آموزش راهبردهای فرا شناخت بر عملکرد تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان پسر پایه ی پنجم ابتدایی. فصلنامه روانشناسی تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن، سال اول، شماره 4، زمستان 1389، 135- 119.
قلی زاده، آذر وامینی، اعظم، (1381)، بررسی رابطه مشارکت دانش آموزان دختر دبیرستان های خمینی شهر در فعالیت های اجتماعی با پیشرفت تحصیلی، ویژگی های جمعیت شناختی و رشد اجتماعی آن ها در سال تحصیلی 80-1379، نشریه دانش و پژوهش در روانشناسی کاربرد، شماره13و14، 103-120.
گیدنز، آنتونی، (1387)، جامعه شناسی، (ترجمه، منوچهر صبوری)، تهران: نشر نی .
گرث، هانس وسی رایت، میلز، (1386)، منش فرد و ساختار اجتماعی، (ترجمه، اکبر افسری)، تهران: نشر آگه.
گلاب زاده، سیدمحمدعلی، (1385)، پژوهش تحلیلی در زمینه ی اُفت تحصیلی، چهارمین دوره ی مقاله نویسی علمی، اصفهان: انتشارات دانشگاه اصفهان.
لیوارجانی، شعله وغفاری، سارا،(1390)، بررسی رابطه هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 89-1388، نشریه علوم تربیتی، شماره9، 71-88.
لطف آبادی، حسین، (1380)، روان شناسی رشد(2)، تهران: نشر سمت.
لواسانی، مسعود، کیوان زاده، محمد ,کیوان زاده، هدیه، (1386)، رابطه ویژگی های فردی، تحصیلی و خانوادگی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران، نشریه روانشناسی و علوم تربیتی(دانشگاه تهران)، شماره74، 99-124.
مهرابی زاده هنرمند، مهناز، تقوی، فرخنده وعطاری، یوسف علی، (1388)، تاثیر آموزش جرات ورزی بر مهارت های اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر، نشریه علوم رفتاری، شماره7، 59-64.
ماوسن، پل هنری و دیگران،(1386)، رشد شخصیت کودک، (ترجمه، مهشید پاسایی)، تهران: نشر مرکز.
مویس، دانیل و رینولدز، دیوید، (1390)، آموزش موثر، (ترجمه، محمد علی بشارت وحمید شمسی پور)، تهران: انتشارات رشد.
مختاری پور، مرضیه وسیادت، سید علی، (1388)، بررسی مقایسه ای ابعاد هوش اخلاقی از دیدگاه دانشمندان با قرآن کریم و ائمه معصومین علیهم السلام، نشریه مطالعات اسلام و روان شناسی، شماره4، 97-118.
معید فر، سعید، (1380)، بررسی اخلاق کار و عوامل فردی و اجتماعی موثر برآن، تهران: انتشارات بین الملل.
مصباح یزدی، محمد تقی، (1382)، فلسفه اخلاق، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل.
مژدگان، سپیده و نجفی، مینا، (1390)، بررسی رابطه آموزه های دینی توسط والدین با پرورش هوش اخلاقی کودکان سنین 6 تا 12 سال شهر تهران 1389-1390، اولین همایش ملی آموزش در ایران 1404، تهران، پژوهشکده سیاستگذاری علم و فناوری.
متسون، جانی واولندیگ، توماس، (1384)، بهبودبخشی مهارت های اجتماعی کودکان: ارزیابی وآموزش، ( ترجمه، احمد به پژوه)، تهران: انتشارات اطلاعات.
وست وود، پیتر، (1381)، آموزش و پرورش کودکان با نیازهای ویژه: روش های منطقی برای آموزش به کودکان دارای نیازهای ویژه، (ترجمه، شاهرخ مکوندحسینی)، تهران: انتشارات رشد.
یوسفی، علیرضا، قاسمی، غلام رضا و فیروزنیا، سمانه، (1388)، ارتباط انگیزش تحصیلی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی،سال9، شماره1، 79-84.

منابع انگلیسی
Amanda, W., & etal, (2008), Improving the Social Behavioral Adjustment of Adolescent: The Effectiveness of Social Skills Group Intervention, Journal child and family studies.
Amato PR. Studying marital interaction and commitment with survey data. Available from:
Anderson, J. G., (2004), Stability and change among three generations of Mexican – American: Factors affecting achievement, American Educational Research Journal, Vol.14, Pp.285 -309.
Beheshtifar M, Esmaili Z, Nekoie.Moghadam M. (2011). Effect of moral intelligence on leadership. Eur J Econ Finan Admin Sci; 43: 1-7
Borba, M.,(2005),The step-by-step plan to building moral intelligence, Nurtuing Kids Heart & Souls, National Educator Award, National council of self-esteem.Jossey-Bass
Brayan, T., Donahune. M., & Pearl, R., (2004), Learning disabled children's peer interactions during a small group problem – solving task, Learning Disability Quarterly, Vol.16, Pp.13-22.
Binet, A., & Simon, T.,(2000), The development of intelligence in children, San Francisco: freeman.
Beheshtifar,M., Esmaili, Z., & Nekoie Moghadam, M., (2011), Effect of moral intelligence on leadership, Eur Journal Econ Final Admin Sci, Vol.43, Pp. 1-7.
Borba, M., (2005), The step by step plan to building moral intelligence, Nurturing kids hearts & souls, San Francisco: Jossy-Boss.
Barton Arwood, S., Morrow, L., Lane, K., (2005), Project Improving Teaches Ability to Address students social needs, Educational and treatment of children.
Campbell, B., (2003), Multiplying intelligence in the classroom, New York: basic books.
Centra, J., & Rock, D., (2000), College environments and students and student academic achievement, American Educational Resarch Journal, Vol.10Pp. 623 -633.
Clarken RH. Moral Intelligence in the Schools. Error! Hyperlink reference not valid.ral+Intelligence+and+Forgiveness.pdf.(accessed in 2012)
Chen, H., Wang, Q., & Chen, X., (2001), School achievement and social behaviors: Across lagged regression analysis, Acta psychological sincia, Vol.33, No.6, Pp.532-545.
. Col.J.D& Dodge.K.A.(1983). Continulty of children social status a five year longitudinal study Memill-palmer Quartrly. 29 PP.261-282.
Cowen.E.L. Pederson.A.Babigian.H.Lazzo.L.D& Trost.M.D.(1973).long term follow-up of early detected vulnerable children. Journal of consulting and cilinical psychology.41.PP.438-446.
Duckworth, A.L., & Seligman, M.E.P., (2005), Self discipline outdoes IQ in predicting academic performance of adolescents, Psychological science, Vol.16, Pp.939-949.
Gardner , H., (2004), Multiple intelligence: the theory into practice, New York: basic books.
Gardner, H., (2007), Frames of mind : the theory of multiple intelligence, New York: basic books.
Gardner, H., (2006), Changing Minds: The art and science of changing our own and other people's minds, Boston MA: Harvard Business School Press.
George, M., ( 2006), How intelligent are you…really? From IQ to EQ to SQ with a little intuition along the way, Training and development methods, Vol. 20, Pp. 425-436.
Gresham FM, (1990). Elliot SN. Social skills rating system (Manual). American Guidance Service 1990, USA
Hebb, D.O ., (1949(, The organization of behavior. New york: wiley.
Ilknur,C., & Bulbin, S., (2007), Effectiveness of cognitive process Approached Social Skills Training program for people with mental Retardation, International journal of special education, Vol.22, Pp.101-118.
Kornhober, M.,, fierros, E.,& Shirley, V., (2003), Multiple intelligence, best ideals from research and practice
Lennick, D., & Kiel, F., (2005), Moral intelligence, USA:Wharton school publishing.
Levine, M.,& Barringer, M.D., (2008), Getting the lowdown on the slowdown, principal, Vol.87, Pp.14-18.
Lerner, J., (2007), Learning dis abilities: The ories, diagnosis, and teaching sterategies, Boston: Houghton Miffline.
Lucas, R. E. (2003). Reexamining adaptation and the set point model of happiness: Reaction to changes in marital status. Journal of Personality and Social Psychology, 84(3), 527-539.
Magdol, L., (1994), Risk Factors for Adolescent Academic Achievement, University of Wisconsin-Madison Cooperative Extension.
Martin, J.H.,& Etal, (2006), Personality achievement test scores and high school percentile as predictors of academic performance across four years of coursework, Journal of research in personality, Vol.40, Pp.424-441.
Matson, J.L., & Boisjoli, J.A., (2008), Cutoff Scores for Matson Evaluton of Social Skills for Individual with severe Retardation for Adults with Intllectual Disability, Behavior Modificatin, Vol.39, Pp.109-120.
MacCarthey B1999. Marital style and its effects on sexual desire and functioning.Journal Family Psychology., 10, 1-12.
Matson J.L., Rotatori, A, F,. & Helsel, W. J. (1983), development of a Rating Scale to Measure Social Skils in children: The matson evaluation of social skills with youngsters (MESSY), behavior research and therapy, 21, 4, 335-340.
Mc Nutly, J. K., & Karney, B. R. (2004). Positive expectations in the early years ofmarriage: Should couples expect the best or brace for the worst? Journal of Personality and Social Psychology, 86(5), 729-43.
Mau, W.C., (2003), Parental influences on the high school students academic achievement, Psychology in the school, Vol 45, Pp.267-289.
Muola, J.M.,(2010), A study of the relationship between academic achievement motivation and home environment among standard eight pupils,Educational Research and Reviews, Vol.5, Pp. 213-217.
Noble, K.D., (2001), Riding the Wind horse: Spiritual Intelligence and the Growth of the Self, Cresskill, NJ: Hampton Press.
Parker J.G.& Asher. (1987). Pear relation and later personal adjustment: Are low accepted children at risk? Psychological Bulletin. 102.PP.357-389.
Plomin, R., (2002), The nature and nature of cognitive abilities, Advances in the Psycology of human intelligence. NJ: Erlbaum.
Ray, E., Elliot, S.N., (2006), Social Adjustment and Academic Achievement: A predictive model for students with divers Academic and Behavior Comprencies, School Psychology Review, Vol.35, Pp.491-503.
Rahimi GR. The Implication of Moral Intelligence and Effectiveness in Organization: Are They Interrelated?. Inter J Marketing Technol. 2011; 1 (4): 68-73.
Segrin C, Flora J(2000). Poor social skills are a vulnerability factor in the development of psychosocial problems. Human Communication Research; 26: 489-514
Saito. L.T., (2000), Socio-Cultural factors in the educational achievement of Vietnamese American high scool students, University of California, Irvine, US.
Sansgiry, S.S., Bhosle, M., & Sail, K., (2009), Factors that affect academic performance among pharmacy students, Journal of pharm Education, Vol,89, Pp.101-120.
Terman, L.M ., & Merrill, M.A., (1973), Masuring intelligence, Boston: Houghton Mifflin.
Turner, N., & Barling, J., (2002), Tranceformational leadership and moral reasoning, Journal applied Psychological, Vol.87, No.2, Pp.304-331.
Vandewalle, D., Cron, W.L., & Slocum, J.W., (2001), The role of goal orientation following performance feedback, Journal of applied psychology, Vol.86, Pp.629-640.
Weber, E., (2005), Multiple intelligence teaching approaches, http://www.newhorizons.org
Wagerman, S.A., & Funder, D.C. (2007), Acquaintance reports of personality and academic achievement: Acase for conscientiousness, Journal of research in personality, Vol.41, Pp.221-239.
Wood, J.J., (2007), Effect of anxiety reduction on childrens school performance and social adjustment, Developemental Psychology, Vol.43, Pp.402-416.
Welsh, M., & Etal., (2005), Linkages between children,s social and academic competence: longitudinal analysis, Journal of school psychology, Vol.56, Pp.463-482.
Walker, A., & Nabuzoka, D., (2008), Academic Achievement and Social Functioning of children with and without learning difficulties, Educational Psychology, Vol, 31, Pp. 645-670.
Zdenek, B., & Schochor., D., (2007), Developing moral literacy in classroom, Journal of Educational Administration, Vol45, No,4, Pp.514-532.

1- Academic Performance
2-Martin & etal
3- Muola
4-Duckworth & Seligman
5- Anderson
1-Cassidy & Lynn
Gottfried-7
Fortier &etal-8
9-Magdol
10- Saito
11- Centra& Rock
12-Ganyeh
13-Sansgiry &etal
Bloom-14
15 Furnham
16 Mitchell
17 Sojea
18 Loees
19-Chen & etal
20 Strahan
21-Welsh & etal
Wood-3
23-Zdenek & Schochor
24 DiPrete
25 Jennings
—————

————————————————————

—————

————————————————————


تعداد صفحات : 25 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود