تارا فایل

مبانی نظری رفتار جرات‏مندانه


 رفتار جرات‏مندانه
جرات‏ورزی در نظریات روان شناسی
نظریه تحلیل تبادلی
روان شناسی مثبت نگر
روان شناسی وجودی
نظریه دلبستگی
نظریه رفتارگرا
رفتارهای جرات ورزانه
رفتار جرات‏مندانه و سازگاری اجتماعی
آموزش های مهارت های جرات‏ورزی
مولفه‏های ابراز وجود و رفتار جرات‏مندانه
پیشینه پژوهش
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
تحقیقات انجام شده در خارج کشور
منابع فارسی
منابع انگلیسی :

رفتار جرات‏مندانه
از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است، همواره در تلاش است تا مهارت هایی جهت تسهیل روابط میان‏فردی به دست بیاورد. توجه روز افزون به رفتار جرات‏مندانه1 به عنوان موردی از مهارت های زندگی، حاکی از آشکار شدن ارزش ها و تاثیرات فراوان این مهارت است. اهمیت جرات‏ورزی در ارتباطات بین فردی و نقش موثر آن در تعامل های اجتماعی، منجر به پژوهش های متعددی در این زمینه گردیده است.
در متون ترجمه شده به فارسی کلمه assertion معادل با واژه‏ی جرات‏مندی، جرات‏ورزی، ابراز وجود، تایید خود، اظهار وجود، خودبیانگری، جسارت و قاطعیت به کار رفته است. مساله‏ی ابراز وجود و مقوله‏ی جرات‏ورزی، در واقع توانایی افراد جهت برقرار نمودن روابط بین فردی مناسب در تعاملات اجتماعی و یکی از مهم ترین عوامل موثر در بهداشت روانی است. (بندورا2،1977). می توان جرات‏ورزی یا ابراز وجود را قلب رفتار میان فردی ( لین و همکاران،2004) یا مهارت برقراری ارتباط میان فردی ( آلبرتی و امونس، 1977) برشمرد.
سازمان جهانی بهداشت، ده مهارت را به عنوان مهارت های زندگی اصلی معرفی نموده است. این ده مهارت عبارتند از: 1- مهارت خودآگاهی 2- مهارت همدلی 3- مهارت برقراری ارتباط موثر 4- مهارت مدیریت خشم 5- توانایی ایجاد و حفظ روابط بین فردی موثر 6- مهارت رفتار جرات‏مندانه 7- مهارت حل مسئله 8- مهارت مقابله با استرس 9- مهارت تصمیم‏گیری 10- مهارت تفکر خلاق
سازمان جهانی بهداشت این مهارت ها را به سه طبقه تقسیم میکند: الف) مهارت های مرتبط با تفکر نقاد یا تصمیم‏گیری ب) مهارت های بین فردی و ارتباطی ج) مهارت های مقابله ای و مدیریت فردی.
مهارت جرات‏ورزی در دستهی دوم قرار میگیرد. گروه دوم، مهارتهایی را در بر میگیرد که با ارتباط کلامی و غیرکلامی، گوش دادن فعال و توانایی ابراز احساسات و بازخورد دادن، مرتبط هستند. در این طبقه، مهارت های مذاکره، امتناع و رد کردن درخواست دیگران و مهارت‏های رفتار جرات‏مندانه نیز جای میگیرند. ﻣﺒﺤﺚ اﺑﺮاز وﺟﻮد ﺳﺎﺑﻘﺔ ﻃﻮﻻﻧﻲ در رﻓﺘﺎر درﻣـﺎﻧﻲ دارد و ﺑــﻪ ﻛﺎرﻫــﺎی ﺳــﺎﻟﺘﺮ3(1949) و وﻟﭙــﻲ(1985) ﻣﻲرﺳﺪ. آﻧﻬﺎ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺮﺧـﻲ اﻧـﺴﺎنﻫـﺎ ﻧﻤﻲﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺣﻖ ﺧﻮد را ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ؛ در ﻧﺘﻴﺠﻪ، اﻳﻦ دو ﻣﺤﻘﻖ ﻛﻮﺷﺶ ﻛﺮدﻧﺪ ﻣﻬﺎرت اﺑﺮاز وﺟﻮد را ﺑﻪ آﻧﻬـﺎ ﺑﻴﺎﻣﻮزﻧـﺪ (ﻫﺎرﺟﻲ و همکاران،1377).
ﺳﺎﻟﺘﺮ، ﭘﺎﻳﻪ ﮔﺬار آﻣﻮزش اﺑـﺮاز وﺟـﻮد ﺑـﻮد. وی ﺑـﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﺻﻮل ﺑﺎزﺗﺎب ﺷﺮﻃﻲ ﺑﻪ درﻣﺎﻧﮕﺮی ﭘﺮداﺧﺖ .ﺳﺎﻟﺘﺮ ﻣﻮﺿـﻌﻲ ﻣﺨـﺎﻟﻒ ﻧـﺴﺒﺖ ﺑـﻪ روانﺗﺤﻠﻴـﻞﮔـﺮی داﺷﺖ. ﭘﺎﻳﻪﮔﺬار ﻧﻈﺮﻳﺔ ﺑﺎزﺗﺎب ﺷﺮﻃﻲ ﭘـﺎوﻟﻮف4 اﺳﺖ. ﭘﺎوﻟﻮف ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﻮد ﻛﻪ اﻧـﺴﺎن ﻧﻴﺮوﻫـﺎی "ﺗﻬﻴـﻴﺞ ﻛﻨﻨﺪه" و "ﺑﺎزدارﻧﺪه" دارد. ﺗﻬﻴﻴﺞ ﻳﻚ ﻓﺮاﻳﻨﺪ ﻣﻐﺰی اﺳﺖﻛﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴـﺖ را اﻓـﺰاﻳﺶ ﻣـﻲدﻫـﺪ و ﻫﻤﭽﻨـﻴﻦ، اﻳﺠـﺎد واﻛﻨﺶﻫﺎی ﺷﺮﻃﻲ ﺟﺪﻳـﺪ را ﺗـﺴﻬﻴﻞ ﻣـﻲ ﻛﻨـﺪ . ﻧﻘـﺶ ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﺑﺎزدارﻧﺪ ه ﻛﺎﻫﺶ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ و در ﻧﺘﻴﺠﻪ، ﻛـﺎﻫﺶ ﻳﺎدﮔﻴﺮی اﺳﺖ. ﺳﺎﻟﺘﺮ ﻧﻴـﺰ ﺗﺤـﺖ ﺗـﺄﺛﻴﺮ ﻧﻈﺮﻳـﺔ ﭘـﺎوﻟﻮف اﻋﺘﻘﺎد داﺷﺖ ﺗﺎ زﻣﺎﻧﻲﻛﻪ ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﺗﻬﻴـﻴﺞ ﻛﻨﻨـﺪه ﺗـﺴﻠﻂ دارﻧﺪ اﻓﺮاد ﻓﻌـﺎل و از ﻧﻈـﺮ ﻋـﺎﻃﻔﻲ، آزاد ﻫـﺴﺘﻨﺪ . اﻣـﺎ زﻣﺎﻧﻲﻛﻪ ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﺑﺎزدارﻧﺪه ﺗﺴﻠﻂ دارﻧـﺪ، اﻓـﺮاد دﭼـﺎر ﺳﺮدرﮔﻤﻲ و رﻛﻮد ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. ﭼﻨـﻴﻦ اﻓـﺮادی از وﺟـﻮد اﺣﺴﺎﺳﺎت ﺣﺒﺲ ﺷﺪه و ﭘﻨﻬـﺎن ﺧـﻮد ر ﻧـﺞ ﻣـﻲﺑﺮﻧـﺪ . ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﺑﻪ اﻋﺘﻘﺎد ﺳﺎﻟﺘﺮ، ﺑﺮای ﺳﻼﻣﺘﻲ روان ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻌـﺎدل ﻣﻨﺎﺳﺒﻲ ﺑﻴﻦ ﻓﺮا ﻳﻨﺪ ﺗﻬﻴﻴﺠﻲ و ﺑﺎزدارﻧﺪﮔﻲ در ﻣﻐﺰ وﺟﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮ ﻧﻈﺮﻳـﺔ وی اﻓـﺮاد ﻋـﺼﺒﻲ ﻫﻤﻴـﺸﻪ از ﻓﺮاواﻧﻲ ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﺑﺎزدارﻧﺪه رﻧﺞ ﻣﻲﺑﺮﻧﺪ.
اﻧﺪﻳــﺸﻪﻫــﺎ و ﻧﻮﺷــﺘﻪﻫــﺎی ﺳــﺎﻟﺘﺮ، وﻟﭙــﻲ (1958) را ﺑﺮاﻧﮕﻴﺨت. وﻟﭙﻲ ﻧﻴﺰ از ﻧﺘـﺎﻳﺞ درﻣـﺎن ﺑﺮاﺳـﺎس اﺻـﻮل روانﺗﺤﻠﻴﻞﮔـﺮی ﻧﺎﺧﺮﺳـﻨﺪ ﺑـﻮد. وی ﻧﻴـﺰ راﻫﺒﺮدﻫـﺎی ﻣﺪاﺧﻠﻪای ﺑﺮاﺳﺎس ﻧﻈﺮﻳﺔ ﺷـﺮﻃﻲ ﺳـﺎزی را ﺟـﺎﻳﮕﺰﻳﻦ آﻧﻬﺎ ﻛﺮد . وﻟﭙﻲ رﻓﺘﺎر اﺑـﺮاز وﺟـﻮد را ﺑـﻪ ﺻـﻮرت ﺑﻴـﺎن ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺟﺎی اﺿﻄﺮاب در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺳﺎﻳﺮ اﻓﺮاد، در ﻧﻈﺮ ﻣﻲﮔﺮﻓﺖ. ﻫﺪف وﻟﭙـﻲ ﻛـﻢ ﻛـﺮدن اﺿـﻄﺮاب و ﺗﺮس ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﻮد ﻛﻪ اﻧﺴﺎن را از اﺑـﺮاز وﺟـﻮد ﺑﺎزﻣﻲدارد. وﻟﭙﻲ آﻣﻮزش اﺑﺮاز وﺟﻮد را ﺑﺮاﺳـﺎس اﺻـﻞ ﺑﺎزداری ﺗﻘﺎﺑﻠﻲ اﻧﺠﺎم ﻣﻲداد. اﻳﻦ اﺻﻞ ﺑﻴﺎن ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ اﮔﺮ ﺑﺘﻮان ﻳﻚ واﻛﻨﺶ ﺑﺎز دارﻧﺪه اﺿﻄﺮاب را در ﺣـﻀﻮر ﻣﺤﺮکﻫـﺎی اﺿـﻄﺮاب ﺑﺮاﻧﮕﻴـﺰ اﻳﺠـﺎد ﻛـﺮد، ﭘﻴﻮﻧـﺪ آن ﻣﺤﺮک و اﺿﻄﺮاب ﺿﻌﻴﻒ ﻣﻲ ﺷﻮد.
وﻟﭙـﻲ ﺑـﻪ ﺑﻴﻤـﺎران ﺧﻮد ﻳﺎد داد ﻛﻪ در ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻫﺎی اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ، ﺑـﺎ ﺧـﺸﻢ، ﻣﺤﺒﺖ ﻳﺎ ﻫﺮ اﺣـﺴﺎﺳﻲ ﻛـﻪ ﻣـﺎﻧﻊ اﺿـﻄﺮاب ﻣـﻲ ﺷـﻮد واﻛﻨﺶ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪ. در ﺟﻠﺴﺎت آﻣﻮزﺷﻲ، وﻟﭙﻲ ﺑﻴﻤﺎران را ﺑﺎ اﻳﻔﺎ ﻛﺮدن ﻧﻘﺶ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻫـﺎی اﻳﺠـﺎد ﻛﻨﻨـﺪه ﺗـﻨﺶ ﺗﺤﺮﻳﻚ ﻣﻲ ﻛﺮد، ﺳﭙﺲ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﻣﻲ آﻣﻮﺧـﺖ اﺣـﺴﺎﺳﺎﺗﻲ ﻏﻴﺮ از اﺿﻄﺮاب را در اﻳﻔﺎی ﻧﻘﺶ، اﺑﺮاز ﻛﻨﻨﺪ . ﻫﺮ ﺑﺎر ﻛﻪ ﺑﻴﻤﺎر ﻳﻚ ﺻﺤﻨﻪ را ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ اﺟـﺮا ﻛﻨـﺪ، رﺷـﺘﺔ ﻣﻴـﺎن ﻣﺤﺮک اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و واﻛﻨﺶ اﺿﻄﺮاب ﺿﻌﻴﻒ ﺗﺮ ﻣﻲ ﺷﻮد ﺗﺎ اﻳﻨﻜﻪ اﺿﻄﺮاب ﻛـﺎﻣﻼً از ﺑـﻴﻦ ﻣـﻲرود. ﺳـﭙﺲ ﻓـﺮد آﻣﻮزش دﻳﺪه ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺗﻌﻠﻴﻤﺎت ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖﻫـﺎی زﻧﺪﮔﻲ واﻗﻌﻲ انتقال دﻫﺪ .

روشﻫﺎی آﻣﻮزﺷﻲ و درﻣﺎﻧﻲ ﺟـﺮات ورزی ﺑـﺴﻴﺎر ﻣﺘﻌﺪدﻧﺪ. ﺑﺮﺧﻲ از آﻧﻬﺎ ﻣﻜﻤﻞ و ﺑﺮﺧﻲ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﻣﻲآﻳﻨﺪ. اﻳﻦ روش ﻫﺎ ﻋﺒﺎرﺗﻨـﺪ از روش ﻫـﺎی ﺑﺎزﺳـﺎزی ﻋﻘﻼﻧﻲ، ﺣﺴﺎ ﺳﻴﺖزداﻳﻲ، ﺗﻤﺮﻳﻦ رﻓﺘـﺎر، اﻳﻔـﺎی ﻧﻘـﺶ، ﺳﺮﻣﺸﻖﮔﻴﺮی، ﭘﺴﺨﻮرد ﻛﻼﻣﻲ و وﻳﺪﻳﻮﺋﻲ، اراﺋه‏ی ﻓـﻴﻠﻢﻫﺎی آﻣﻮزﺷﻲ، آﻣﻮزش راه ﺣﻞ ﻫﺎی ﻣﻨﺎﺳـﺐ و ﺷﻘﻮق ﻣﺨﺘﻠﻒرﻓﺘﺎری ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺗﻜﻠﻴﻒ ﺧﺎﻧﮕﻲ، راﻫﻨﻤﺎﻳﻲ، ﺗﻘﻮﻳﺖ، ﺗﻮﻗﻒ ﻓﻜﺮ و ﻣﺎﻧﻨﺪ اﻳﻨﻬﺎ . اﻣﺎ روﺷﻲ ﻛﻪ در اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮﻳﺎت و ﻛﺎرﻫﺎی آﻣﻮزﺷﻲ وﻟﭙـﻲ، ﺻـﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪاﺳﺖ آﻣﻮزش اﺑﺮاز وﺟﻮد از ﻃﺮﻳـﻖ اﻳﻔـﺎی ﻧﻘـﺶ اﺳﺖ.
اﻳﻔﺎی ﻧﻘﺶ ﻳﺎ ﻧﻘﺶﮔﺰاری روﺷـﻲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ در آن درﻣﺎﻧﮕﺮ از ﻣﺪدﺟﻮ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺗـﺎ در ﻳـﻚ ﻣﻮﻗﻌﻴـﺖ ﺳﺎﺧﺘﮕﻲ در اﺗﺎق درﻣﺎن، ﻛﻪ ﺑﺎ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ واﻗﻌﻲ زﻧـﺪﮔﻲ ﺷﺒﻴﻪﺳﺎزی ﺷﺪه اﺳﺖ، ﺑﻪ رﻓﺘﺎر ﻣـﻮرد ﻧﻈـﺮ ﺑﭙـﺮدازد. در اﻳﻦ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺳﺎﺧﺘﮕﻲ، ﻣـﺪدﺟﻮ و درﻣـﺎﻧﮕﺮ ﺑـﻪ ﺗﻌﺎﻣـﻞ ﻣﻴﺎن ﻓﺮدی5ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﺸﻜﻞ ﻣﺪدﺟﻮ ﻣﻲﭘﺮدازﻧﺪ (ﺳﻴﻒ، 1380).ﭘﺎﻳﻪﮔﺬار روش اﻳﻔﺎی ﻧﻘﺶ ﻣﻮرنو6 (1946) ﺑﻮد.
ﺑـﻪ نظر وی ﻧﻤﺎﻳﺶ رواﻧﻲ، روﺷـﻲ ﺑـﺮای ﺑﺮرﺳـﻲ رواﺑـﻂ ﻋﺎﻃﻔﻲ و ﻣﺸﻜﻼت ﻓﺮد ﺑﺎ دﻳﮕﺮان اﺳﺖ . اﻋﻀﺎی ﮔـﺮوه ﭘﺲ از اﻳﻔﺎی ﻧﻘﺶ ﻣﻲﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﺑﻪ آن ﭘﺎﺳﺦ دﻫﻨﺪ. ﭘﺎﺳـﺦ اﻋﻀﺎ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧـﺪ ﺑـﻪ ﺻـﻮرت ﺑـﺎزﮔﻮ ﻛـﺮدن اﺣـﺴﺎﺳﺎت ﺧﻮﻳﺶ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﻣﻄﺮح ﺷﺪه، و ﻳﺎ ﺑـﻪ ﺻـﻮرت ﺑﻴﺎن ﺗﺠﺎرب ﮔﺬﺷﺘﻪ در زﻧﺪﮔﻲ ﻓﺮدی ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﻲ ﺑﺎ ﻣﻮﺿﻮع ﻣﻄﺮح ﺷﺪه ﺷﺒﺎﻫﺖ دارد ؛ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣـﺎل، ﻫـﺮ ﭘﺎﺳﺦ و ﻋﻜﺲ اﻟﻌﻤﻞ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑـﺎزﺧﻮردی ﺑـﺮای ﺗﻐﻴﻴـﺮ رﻓﺘﺎر اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲﺷﻮد (ﺷﻔﻴﻊ آﺑﺎدی،1380). ﺑــﺎزی ﻧﻘــﺶ و ﻫــﺪاﻳﺖ ﻋﻤﻠــﻲ ﻣﻌﻤــﻮﻻً ﺑــﺮ روی رﻓﺘﺎرﻫﺎی آﻣﺎﺟﻲ ﻣﻌﻴﻨﻲ ﻛـﻪ ﺑﻴﻤـﺎر ﺑﻴـﺸﺘﺮﻳﻦ ﻣـﺸﻜﻞ و ﺑﺎزداری و اﺿﻄﺮاب را در اﻧﺠﺎم آﻧﻬﺎ دارد، اﺟﺮا و اﻋﻤﺎل ﻣﻲﮔﺮدد. اﻳﻔﺎی ﻧﻘﺶ ﺟـﺰو ﺗﻤـﺮﻳﻦ رﻓﺘـﺎر و ﻫـﺮ دو از ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎی ﺗﺌﺎﺗﺮدرﻣﺎﻧﻲ ﻧﺎﺷﻲ ﺷﺪهاﻧﺪ؛ اﻣﺎ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﻌﺔ ﻧﻈﺮﻳﺔ ﻳﺎدﮔﻴﺮی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺳﺎزوﻛﺎر رﻓﺘﺎر ﻋﻴﻨﻲ ﺗﺮی ﻳﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ (ﺟﻼﻟﻲ، 1376).
ﺗﻜﻨﻴﻚ اﻳﻔﺎی ﻧﻘﺶ ﻣﺮاﺟﻊ را ﺑـﺎ ﻧﻘـﺶﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻮاﺟﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺗﺎ از راه ﻣﺸﺎﻫﺪه رﻓﺘﺎرﻫـﺎی اﻟﮕﻮ، ﻧﻮﻋﻲ ﺑﺼﻴﺮت ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ رﻓﺘﺎر ﺧﻮد ﻛﺴﺐ ﻛﻨـﺪ و ﺳﻌﻲ ﻛﻨﺪ رﻓﺘﺎر ﻓﺮدی را ﻛﻪ ﺑﺮاﻳﺶ ﻧﻘﺶ اﻳ ﻔﺎ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺑﻪ ﺧﻮد ﺑﮕﻴﺮد؛ در اﻳﻦ ﺻﻮرت، ﺗﻜﻨﻴﻚ اﻳﻔﺎی ﻧﻘﺶ ﻧـﻮﻋﻲ اﻟﮕﻮﺳﺎزی ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﻣﻲ آﻳﺪ. ﺷﻴﻮه اﻳﻔﺎی ﻧﻘﺶ ﺑﻪ ﻃﺮﻳـﻖ دﻳﮕﺮی ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻛﺎر ﺑﺮده ﻣﻲ ﺷﻮد. در اﻳـﻦ ﻃﺮﻳـﻖ، ﻛـﻪ ﺑـﻪ ﺗﻤﺮﻳﻦ و ﺗﻜﺮار رﻓﺘﺎر ﻣﻮﺳﻮم اﺳﺖ، درﻣﺎﻧﮕﺮ ﻳـﺎ ﻣـﺸﺎور ﺑﻪ ﻣﺮاﺟﻊ ﻣﻲ آﻣﻮزد ﻛﻪ اﺣﺴﺎﺳﺎت ﻣﻤﻨﻮع ﺷـﺪه ﻣﻌﻤـﻮﻟﻲ ﺧﻮد را ﻧـﺴﺒﺖ ﺑـﻪ آن ﺷـﺨﺺ اﺑـﺮاز ﻛﻨـﺪ . در اﻳـﻦ تکنیک ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻟـﺔ ﺑﺨـﺸﻲ از ﺷـﻴﻮه ﺗﻤـﺮﻳﻦ و ﺗﻜـﺮار رﻓﺘﺎر، ﻣﺸﺎور ﻧﻘﺶ ﻓﺮد اﺿﻄﺮاب‏اﻧﮕﻴﺰ را ﺑﻪﺧﻮد ﻣﻲﮔﻴﺮد و از ﻣﺮاﺟﻊ ﻣﻲﺧﻮاﻫﺪ ﻛﻪ در ﻣﻘﺎﺑﻞ او واﻛـﻨﺶ و ﻋﻜﺲ اﻟﻌﻤﻞ ﻧﺸﺎن دﻫﺪ و آن وﻗﺖ ﺑـﻪ ﺗـﺪرﻳﺞ ﺑـﻪ اﺻﻼح ﻧﺤﻮه ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﻳﻲ او ﻣﻲﭘﺮدازد و ﭘﺎﺳﺦﻫـﺎی ﺑﻬﺘﺮ و ﺳﺎزﻧﺪه ﺗﺮ را ﻋﻤـﻼً ﺑـﻪ او آﻣـﻮزش ﻣـﻲ دﻫـﺪ(ﺷﻔﻴﻊآﺑﺎدی و ﻧﺎﺻﺮی، 1377).
جرات‏ورزی در نظریات روان شناسی
نظریه تحلیل تبادلی7
در این نظریه اعتقاد بر این است که جرات ورزی، احترام به خود و به دیگران است. احترام به خود شامل خودآگاهی8 از اینکه " کسی " هستیم و احترام به دیگران، آگاهی از اینکه دیگران وجود دارند می شود، نظریه تحلیل تبادلی خصوصا مفهوم "جایگاه‏های زندگی9" برای تبادل بین رفتارهای جرات‏مندانه و غیر جرات‏مندانه مفید است. فلسفه ی اساسی تحلیل تبادلی این است که همه ی مردم خوب متولد می شوند، و اینکه افراد بر مبنای دوران کودکی و نیز بر اساس نوع شناخت و تاییدی که از افراد مهم دیگر دریافت می‏کنند تصمیماتی در مورد خودشان و دیگران می گیرند، به این نتیجه می رسند که خوب نیستند، برن10 مبدع تحلیل تبادلی، معتقد است که افراد می توانند این تصمیم را تغییر دهندکه این از طریق خودآگاهی و بازشناسی مثبت از دیگران حاصل می شود، آن ها می توانند انتخاب کنند که خوب هستند. (برن، 1975، به نقل از توند11،2007)
این نظریه بیان می‏کند که تنها جایگاه سالم، رسیدن به پیام " من خوب هستم، شما خوب هستید12" است. در این موقعیت افراد در خودشان احساس امنیت و خود اتکایی می‏کنند و به وجود دیگران ا حترام می گذارند. در این موقعیت افراد جرات ورزند اما در موقعیت های دیگر، افراد جرات ورز نیستند و احساس نا امنی می‏کنند و کمبود اعتماد به نفس دارند. (هریس13،1995، به نقل از توند،2007)

روان شناسی مثبت نگر
نظریه روان شناسی مثبت نگر به وسیله ی سلیگمن14به وجود آمد، هدف روان شناسی مثبت نگر این است که افراد بر توانایی ها و مزیت هایی که افراد و جوامع را قادر می سازند پیشرفت کنند، تکیه کنند. این نظریه بر روی هیجانات مثبت و خوش بینانه درباره آینده، امید و درستی، و قدرتمند ساختن افراد تمرکز می‏کند، افرادی که هیجان مثبت خوشبینانه را رشد داده اند قادرند موقعیت های مخالف را تفسیر کنند و به طور کاملا متفاوتی آن ها را به تعویق بیندازند. آن ها در موقعیت های سخت و چالش آور معنا پیدا می‏کنند، در این نظریه اعتقاد بر این است که ابراز وجود در مورد تایید مثبت است. افرادی که احساس مثبتی در مورد خودشان دارند، دیگران را قدر دان و با ارزش می دانند. آن ها قادر به ارائه و دریافت تایید مثبت هستند، تایید مثبت برای افراد ترغیب کننده و برانگیزاننده است، این نظریه اهمیت ارتباط با خود و دیگران را مورد تاکیید قرار می دهد، توسعه ی روابط جرات‏مندانه با دیگران، حس همبستگی و همکاری را در محیط کاری ارتقا می بخشد و افراد را قادر می سازد که کارها را با همکاری یکدیگر به انجام رسانند. ( هالوول15،2002 به نقل از توند، 2007)
روان شناسی وجودی16
روان شناسی وجودی، بینش های مفیدی در مورد ارتباط بین عزت نفس و رابطه فراهم می‏کند، روابط مهم و توانایی واقعی بودن در روابط، بخشی از احساس امنیت و نیز نشان دهنده ی الگو های رفتاری جرات آمیز است. تنها از طریق داشتن یک رابطه ی واقعی با خود، رابطه و درگیری با دیگر افراد ممکن می شود، هرگونه تعامل و مواجهه که افراد دارند بر چگونگی فکر کردن و احساس کردن آن ها در مورد خودشان تاثیر گذار است. درمان وجودی، شناخت های مفیدی در مورد اینکه افراد چگونه می توانند در تفکرشان انعطاف پذیر شوند و بر اهمیت منعطف بودن در تفکر برای رشد جرات‏ورزی ارئه می دهد، انعطاف نا پذیری در ارزش ها می تواند منجر به عقاید منفی و خود محدودی در ارتباط با خود یا دیگران شود و نیز باعث الگو های رفتاری غیر جرات‏مندانه می شود. ( استراسر و استراسر17، 1999).
نظریه دلبستگی18
نظریه دلبستگی ایمن و نا ایمن19 به وسیله بالبی20 در سال 1940 به وجود آمد، این نظریه به "نظریه ی دلبستگی"شهرت پیدا کرد، نظریه دلبستگی به درک اینکه جرات‏ورزی چیست و اینکه تجارب اولیه چگونه بر احساس عزت نفس و الگوهای رفتاری تاثیر می گذارند، کمک می‏کند. برای افرادی که دلبستگی ایمن و مثبت اولیه را در روابطشان با مراقبت اولیه تجربه می‏کنند، ارتباطات ذهن، بدن و مغز مثبت است. آن ها قادر به بیان چگونگی احساس به دیگران بدون هیچ گونه ترس هستند و به احساسات دیگران بدون ترس پاسخ می دهند. آن ها می دانند که چه چیزی برایشان درست است و قادر به خود مدیریتی و با جرات رفتار کردن هستند. (بالبی، 2006، به نقل از توند،2007)
نظریه رفتارگرا
واژه‏ی جرات‏ورزی عملا برای بیان و ابراز همه نوع احساسات به جز اضطراب به کار برده می شود، تجربه نشان داده است که چنین ابرازی به منع اضطراب می انجامد، آموزش اظهار وجود تکنیکی است که برای اضطراب های حادث از روابط اجتماعی متقابل افراد به کار برده می شود، مثلا اضطراب ناشی از عدم توانایی فرد در ارائه ی عقایدش به دوستان و یا دیگران با این تکنیک به خوبی از بین می رود. درمانگر،مراجع را وا می دارد تا بر اساس این فرض احساس و عمل کند که او انسان است و حقوقی دارد و از جمله حق دارد که خودش باشد و آزادانه ، تا جایی که به حقوق دیگران لطمه نزد ، احساسات خود را بیان نماید، این تکنیک فرد را قادر می سازد که محیط را به طریق بهتر و مثبت تری زیر نفوذ و کنترل بگیرد و مانع اضطراب های بی دلیل خویش شود. باید دانست که حالت قاطعانه و تمایل به اظهار وجود نه تنها ابراز خشم و تحرکات دیگر را در برمیگیرد، بلکه همه نوع احساسات و از جمله احساسات گرم و شدیدا محبت آمیز را شامل می شود. بنابراین، جرات‏ورزی ، نوعی رفتار تهاجمی است که ابعاد مثبت و سازنده تر رفتار را در بر میگیرد. نوع بسیار معمول و متداول مراجعانی که نیاز مبرمی به آموزش جرات‏ورزی دارند، کسی است که تربیت اولیه ی او تاکید بیش از اندازه ای بر وظایف و الزامات اجتماعی گذاشته است و این احساس را در او ایجاد کرده است که حقوق دیگران از حقوق خود او بسی مهم تر است. اکثر بیماران نیاز به قاطعیت و اظهار وجود مناسب را به آسانی تشخیص می دهند، با وجود این، بصیرت به تنهایی هر چقدر هم روشن و واضح باشد، هیچ گونه تغییری به وجود نمی آورد. (شفیع آبادی و ناصری، 1377)

رفتارهای جرات ورزانه
ماسترز21، بریش22، هولون23، و ریم24 (1987، به نقل از بیان زاده و همکاران1375). جرات‏ورزی را به شرح زیر تقسیم نموده اند:
1-رد جرات ورزانه: زمانی که با درخواست های نامعقول دیگران مواجه می شویم، می توانیم با روش رد جرات‏مندانه به درخواست آن ها پاسخ منفی بدهیم، باید بدانیم که گفتن نه و یا بله در مقابل درخواست دیگران زمانی که به اختیار خود انسان باشد، جرات‏مندی است. هر گاه در مقابل درخواست غیر موجه و نا به جای دیگران به دلیل رو دربایسی یا ترس یا هر دلیل غیر منطقی دیگر نتوانیم با جرات از کلمه ی "نه "استفاده کنیم خود را مورد هجوم بسیاری از آسیب ها و فشارها قرار خواهیم داد. مثال: اگر به مهمانی دعوت شدیم که اعضای شرکت کننده در آن را نمیشناسیم و نمی خواهیم در آن مهمانی باشیم، می توانیم با جرات‏مندی این مهمانی را قبول نکرده و بگوییم:" متاسفم، من در مهمانی که اعضای آن را نمی شناسم، شرکت نمی‏کنم"
2-درخواست جرات ورزانه:: از این روش در مواقعی نیازمند کمک گرفتن از دیگران هستیم، استفاده مبی کنیم. برای مثال: اگر برای حل یک مشکل بخواهیم از والدین یا دوستی کمک بگیریم، میگوییم: " من برای حل مشکلم نیا ز به کمک و هم فکری شما دارم، آیا می توانید به من کمک کنید؟"
3- بیان جرات ورزانه25: راتوس26(1975) چندین رفتار توام با جرات‏ورزی را که افراد نیاز دارند در مورد آن ها تعلیم ببینند شناسایی کرد:
1-گفتار توام با جرات‏ورزی که در آن فرد حق یا خواسته ی خود را با صراحت بیان می‏کند و یا زمانی است که فرد با تعریف و تمجیدی که از دیگران می‏کند به او پسخوراند مثبت می دهد.
2- بیان احساسات به فرد آموخته می شود تا احساسات خود را تشخیص بدهد و به صورت مناسب و ماهرانه آن را نشان دهد.
3-احوالپرسی با دیگران، فرد می تواند آموزش ببیند و تشویق شود که یک شبکه دوستانه را به زندگی خود اضافه کند که باعث کاهش احساس تنهایی و افزایش عزت نفس در آن ها شود.
4-بیان عدم توافق، افراد فاقد جرات و ابراز وجود، مردمانی هستند که به "بله-بگو" مشهور هستند. زمانی که موضوعی مخالف خواسته آن ها باشد، به صورت ناشیانه ای (منفعل یا فعال) خشمگین می شوند. آن ها می توانند تعلیم ببینند که بدون داشتن پرخاشگری به طریق صادقانه ای، عدم توافق خود را ابراز کنند.
5-به جای اینکه به سادگی حرف های دیگران را باور کنند، باید گفتن "چرا" و برای به دست آوردن دلیل برای سوال خود، تعلیم ببینند. آن ها باید بیاموزند این کار را در یک حالت ماهرانه ای انجام دهند.
6-صحبت کردن در مورد خود، افرادی که عدم توانایی در رفتار توام با جرات‏ورزی دارند، اغلب عزت نفس پایینی دارند و تجارب آن ها و این احساس که حوصله ی دیگران از صحبت با آن ها سر می رود. آن ها نیاز دارند که آموزش ببینند و در مورد خودشان و تجربه‏هایشان با یک حالت جالبی صحبت کنند.
7-پاداش دادن به دیگران هنگامی که از او تعریف می‏کنند، بارها هنگامی که شخصی از یک فرد فاقد جرات‏ورزی تعریف می‏کند، آن فرد تعریف را انکار می‏کند و آن را مسخره می نماید. چنین افرادی نیاز دارند که بیاموزند در مقابل تعریف هایی که از آنان می شود، یک جمله ی ساده "متشکرم" را که به طور مناسبی ارئه می شود، بیان کنند. انکار کردن باعث بی احترامی به فرد مقابل و ناراحتی وی می شود.
8-امتناع از تاکیید عقاید دیگران به منظور عادت کردن به بحث و جدل با آن ها، به نظر می رسد که بسیاری از مردم دوست دارند با افرادی که فاقد جرات‏ورزی هستند، بحث و جدل کنند و آن را به عنوان یک بازی ساده تلقی می‏کنند. بنابراین، این افراد نیاز دارند که آموزش ببینند، در پایان مکالمه‏های خود اظهار نظری کنند، مثلا " من مطمئنم در این مورد می توانیم یک زمان دیگر بحث کنند، در حال حاضر من نمی توانم افکارم را تغییر دهم، فکر می‏کنم تو هم همینطور باشی".
9-برقرا کردن تماس چشمی با دیگران و نگاه کردن به چشمان طرف مقابل، یکی از اساسی ترین مهارت های رفتارهای جرات ورزانه است.
10-پاسخ ضد ترس، افراد اغلب نیاز دارند که تشویق شوند و آموزش ببینند کارهایی را انجام دهند که ترس و اضطراب را در آن ها بر می انگیزاند. بنابراین، آن ها می توانند بر ترس خود غلبه کرده و زندگی راحت و خوشایندی داشته باشند که این شکلی از رویارویی با واقعیت است. ( به نقل از بهروزی، 1384)

رفتار جرات‏مندانه و سازگاری اجتماعی
سازگاری اجتماعی عبارت است از مکانیزم هایی که توسط آن ها، فرد توانایی تعلق به گروه را پیدا می کند. به عبارت دیگر مجموعه واکنش هایی که توسط آن ها فرد ساختار و رفتار خود را برای پاسخی موزون به شرایط جدید و فعالیت هایی که این شرایط از او طلب می‏کند، تغییر دهد سازگاری اجتماعی نامیده می شود و بنابراین هر عاملی که این پاسخ گویی را دچار مشکل کند زمینه ای است برای ناسازگاری فرد در محیط جدید، اماپرخاشگری به رفتاری اطالق می‏شود که هدفش اعمال صدمه و رنج باشد به بیان دیگر رفتاری که قصد صدمه رساندن جسمانی یا زبانی به فرد دیگر یا نابود کردن دارائی افراد می باشد.
رفتار پرخاشگرانه پیوسته از معضلاتی است که جهان بشری با آنان روبه روست و در حقیقت آنقدر شیوع پرخاشگری و خشونت در جوامع بشری زیاد است که غیرممکن به نظر می رسد. پرخاشگری واکنشی است که هدف آن رفع مانع و حذف عامل تهدید است. عکس العمل های پرخاشگرانه و نارضایتی وقتی بروز می‏کند که فرد را از موفقیتی که خشنودش می سازد دور سازیم و یا چیز مطلوبی را که انتظارش را می‏کشد از او بازداریم (خدیوی زند، 1374).
پرخاشگری وسیله‏ای رفتاری است در جهت رسیدن به هدفی؛ در جهت آسیب رساندن به دیگران. پرخاشگری، یک کشش و یا یک گرایش در فرد است که به صورت زدن و کشتن و ویران کردن را نشان می دهد. امری که فرد به عنوان عکس العمل از خود بروز می دهد و به گونه ای است که باید گفت مناسب عمل یا رفتار طرف مقابل نیست(درویش، 1386).
موضوع اصلی این است که آیا باید پرخاشگری را بر اساس پیامدهای قابل دیدن آن تعریف کنیم که بر اساس مقاصد شخصی که آن را نشان می دهد گروهی پرخاشگری را رفتاری می‏دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه می تواند آسیب برساند پرخاشگری ممکن است بدنی باشد مثل : زدن، لگد زدن، گاز گرفتن، و یا لفظی مثل: فریاد زدن، رنجاندن، یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران، چیزی را به زور گرفتن. نقطه قوت این تعریف این است که شامل بسیاری از رفتارهایی است که ممکن است به طور معمول پرخاشگری تلقی نشود (خدیوی زند، 1374).
پژوهش های مختلف نشان داده اند که افراد پرخاشگر راه حل های کم تری برای وضعیت دشوار اتخاذ می کنند و راه حل هایشان نسبت به افراد غیرپرخاشگر کم اثر است (دلوتی27،1981). یکی از دلایلی که افراد پرخاشگر معمولا پرخاشگرانه تر پاسخ می دهند و راه حل هایشان برای موقعیت تعارض آمیز کمتر می باشد این است که، افراد پرخاشگر راه حل های توام با ابرازوجود را به صورت منفی تر ارزش گذاری می کنند (دادجی28 و همکاران، 1985) متغییر دیگر ابرازوجود می باشد که متغییرهای قبلی به نوعی مربوط می شود. چگونگی برخورد با دیگران در محل کار، منزل یا در مکان های عمومی می تواند عامل مهمی در ایجاد فشار روانی باشد. روابط ضعیف ممکن است به روابط ناسالم منجر شود و روابط ناسالم نیز احتمالا موجب افزایش فشار روانی می شود. هسته مرکزی ارتباط میان فردی سالم و درست، جرات و جسارت است. افرادی که کم جرات هستند، مشکلات عدیده ای برای خود می آفرینند.
واژه "ابراز وجود" عملا برای بیان و ابراز همه نوع احساسات، من جمله اضطراب، به کار برده می شود. تجربه نشان داده است که چنین ابرازی به منع اضطراب می انجامد. آموزش ابراز وجود تکنیکی است که برای رفع اضطراب های حادث از روابط اجتماعی متقابل افراد به کار برده می شود.
در این شیوه درمانگر با آموزش تمرینات رفتاری به مراجع امکان می دهد تا مطالب و عقاید خویش را قاطعانه ابراز کند و یا اعمال دلخواه خویش را انجام دهد و نیز از او خواسته می شود تا خارج از جلسه آنها را عملی کند. این تکنیک فرد را قادر می کند که محیط را به طریق بهتر و مثبت تری زیر نفوذ و کنترل بگیرد و مانع اضطراب‏های بی دلیل خویش شود.
آموزش ابرازوجود رویکردی است رفتاری، که حمایت وسیعی به دست آورده و مخصوصا برای افرادی که مشکلاتی در ابرازوجود در موقعیت های بین فردی دارند، ارزشمند است. آموزش ابرازوجود اغلب در فضایی گروهی به کار گرفته می شود و تاکید دارد که به مراجعان بیاموزد تا بدون اینکه حقوق دیگران را زیر پا بگذارند، از حق خود دفاع کنند. رفتار ابرازآمیز شامل ابراز احساسات به شیوه مستقیم، صادقانه و مناسب است. این شیوه به معنای دفاع از حق خود در زمانی است که فرد احساس می‏کند دیگران از او سوء استفاده می کنند. این شیوه همچنین به معنای درخواست‏ها و نیازهای فرد به دیگران است، بدون درنظر گرفتن این که آیا دیگران در برآوردن آن نیازها کمکی خواهند کرد یا در مورد خودشان احساس خوبی دارند نه. افرادی که یاد گرفته‏اند که وجود خود را ابراز کنند، معمولا در مورد خودشان احساس خوبی دارند و تشخیص داده‏اند که "روی پای خود ایستاده اند"، بدون این که دیگران را مورد تحقیر یا انتقاد قرار دهند، در نتیجه عزت نفس آنها افزایش می یابد (یعقوبی، 1377).
آموزش های مهارت های جرات‏ورزی
آموزش جرات‏ورزی از سال های 1950 در کشورهای غربی به عنوان روش درمانی برای بهبود مهارت های اجتماعی و بین فردی به کار می رود. آموزش ابراز وجود به گونه ای که فرد بتواند احساسات مثبت یا منفی اش را به سهولت بیان و ابراز کند و بر مواردی مانند رد کردن تقاضا، بیان محدودیت های خود، تقاضا کردن، پیشقدم شدن در آغاز یک برخورد اجتماعی، قبول کردن انتقاد، قبول تفاوت داشتن با دیگران، دفاع از حقوق خود، ابراز افکار و احساسات و عواطف به صورت واضح و مستقیم و صادقانه و… تاکیدی گردد. (ولپی و لازاروس، 1986) اما آن چه در تمامی تعاریف جرات‏ورزی مشترک می باشد تاکید بر رعایت احترام به دیگران می باشد و الزاماً بین گرفتن حقوق و پایمال کردن حقوق دیگران تفاوت گذارد.
مولفه‏های ابراز وجود و رفتار جرات‏مندانه
آموزش ابراز وجود یا جراتمندی مولفه‏هایی دارد که شامل موارد ذیل می باشد:
محتوا: محتوای عملی ابراز وجود عبارت است از ابراز حقوق و به زبان آوردن اظهاراتی که این ابراز حقوق را مناسب و مسئولانه جلوه می دهد، راکوس29 (1986) به پنج نوع اظهار ضمیمه ای برای رد درخواست نهار اشاره می‏کند:
توضیح علیت ابراز وجود: "امروز نمی توانم نهار بیایم چون چند کار نیمه تمام دارم"
همدلی با طرف مقابل: "میدونم ناراحت می شی ولی نمی تونم بیام"
تشویق طرف مقابل: "خیلی ممنون نمی تونم بیام"
معذرت خواهی: "لطف کردی ولی نمی تونم بیام"
تلش برای توافق: "وقت ندارم بیام رستوران ولی همین جا یه چیزی می خوریم"
عناصر پنهان: افکار ایده‏ها و احساساتی که بر توانایی های ما برای ابراز وجود تاثیر می گذارند.
دانش: برای ابراز وجود باید از حقوق خود و نحوه احقاق آن باخبر باشیم اشخاصی که اهل ابراز وجودند از جوانب نقش خویش آگاهی دارند.
اعتقادات: گاهی سلطه پذیری ناشی از اعتقادات ماست. افراد سلطله پذیر تصور می‏کنند اگر خواسته‏های دیگران را رد کنند باید منتظر پیامدهای نافرمانی خود باشند، این افراد در مورد آزارگری قرار گرفته اند "اگر خواسته او را رد کنم، من را مسخره می‏کند یا به من آسیب می رساند" اما افراد صبور که دارای رفتار جرات‏مندانه می گویند "حق من است که خواسته او را رد کنم".
ادارک اجتماعی: اشخاصی که قادر به ابراز وجود نیستند درک دقیقی از رفتار دیگران ندارند و قادر به درک تفاوت میان درخواست های معقول و نامعقول نیستند. این گونه اشخاص را در اصطلاح افراد سهل الوصول می نامند. زیرا وسایل خود را به راحتی قرض می دهند. اضافه کاری می‏کنند و همیشه آماده کمک کردن به دیگران هستند که کمک گرفتن از آن ها در اغلب مواقع به سوء استفاده از آن ها منجر می شود و باید درک درستی از درخواست های معقول و نامعقول به آن ها ارائه داد.
پاسخ های غیر کلامی: شامل تماس چشمی، حالات چهره ای مناسب، استفاده از حالات بدن در حین صحبت کردن، گوش دادن، راست نگه داشتن بدن، استفاده از پیرا زبان های مناسب همچون زمان پاسخدهی اندک، دادن پاسخ های غیر طولانی، سلامت و بلندی صدا، تغییر دادن لحن و قاطعیت زیاد.
وضعیت: سالتر (1975) از تحقیقات خود نتیجه گرفت که افراد گاهی در یک وضعیت میان فردی ابراز وجود می‏کنند و در وضعیتی دیگر ابراز وجود نمی‏کنند، برخی افراد در خانه می توانند ابراز وجود کنند و در محیط کار نمی توانند ابراز وجود کنند و یا بر عکس.
زمینه فرهنگی: بر ابراز وجود و جراتمندی تاثیر دارد برخی از فرد، فرهنگ ها که اعتقادات شدید مذهبی دارند، عملاً ابراز وجود را به عنوان یک روش معتبر رد می‏کنند و به سلطه پذیری توصیه شده در انجیل عمل می‏کنند. توصیه‏هایی مثل "خداوند فروتنان را می بخشاید و آنان را وارثان زمین قرار می دهد" بنابراین برای این اشخاص و در فرهنگ هایی که بردباری و خدمتگزاری را مقدس می دانند آموزش ابراز وجود بی معنا و نامناسب خواهد بود.
سن افراد، سن و ابراز وجود نیز با هم رابطه دارند، افرادی که سن بیشتری دارند یا در ابراز وجود با تجربه ترند بیشتر بر احقاق حقوق خود پافشاری می‏کنند.(نجف زاده، 1389).
پیشینه پژوهش
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﺜﺒﺖ آﻣﻮزش رفتار جرات‏مندانه را در ﻛﺎﻫﺶ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﭘﺮﺧﻄـﺮ و اﻓـﺰاﻳﺶ ﺳﺎزﮔﺎری، ﺧﻮداﺗﻜﺎﻳﻲ و اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻣﻮرد ﺗﺎﻳﻴﺪ ﻗﺮارداده اﻧﺪ. ﻣﻄﺎﻟﻌـﺎت ﺑـﺴﻴﺎری در ﻣـﻮرد ﺗـﺄﺛﻴﺮ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪی آﻣﻮزش رفتار جرات‏مندانه ﺑﺮ اﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺳﻼﻣﺖ روان اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﻧﺘـﺎﻳﺞ ﻧـﺸﺎن داده اﺳﺖ ﻛﻪ آﻣﻮزش اﻳﻦ ﻣﻬﺎرتﻫﺎ ﺳﺒﺐ ﺑﻬﺒﻮد ﻣﻬﺎرتﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ارﺗﺒﺎﻃـﺎت ﺑـﻴﻦ ﻓـﺮدی، اﻓـﺰاﻳﺶ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻣﺜﺒﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﺳﺎزﮔﺎری اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، اﻓﺰاﻳﺶ رﺿﺎﻳﺖ از ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ و ﺳـﺎزﮔﺎری ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮاده و اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﻬﺎرتﻫـﺎی ﻣﻘﺎﺑﻠـﻪای ﺷـﺪه اﺳـﺖ (کیامرثی، 1392).
ﻣﻬﺪوی ﺣﺎﺟﻲ(1389) ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ آﻣﻮزش رفتار جرات‏مندانه ﺑﻬﺒﻮد ﻣﻌﻨﺎداری در ﺷﺎدﻛﺎﻣﻲ و راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻫﻴﺠﺎن ﺷﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن ﮔﺮوه آزﻣﺎﻳﺶ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮔﺮوه ﻛﻨﺘﺮل ﺷﺪ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ آﻣﻮزش رفتار جرات‏مندانه ﺑﻪ اﻓﺰاﻳﺶ ﻧﻤﺮات ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﺷﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن ﮔﺮوه آزﻣﺎﻳﺶ، در ﺣﻴﻄﻪﻫﺎی ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﻲ، رواﺑﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﻣﺤﻴﻂ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﺷﺪ، اﻣﺎ ﺑﺮ ﺣﻴﻄﻪی ﺳﻼﻣﺖ ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﻌﻨﺎداری ﻧﺪاﺷﺖ.
رضازاده (1389) درپژوهش خود بر روی مدیران دانشگاه فردوسی مشهد دریافت که سبک غالب تصمیم‏گیری آنها عقلانی است و بین سبک تصمیم‏گیری زنان و مردان در سبک اجتنابی رابطه معنی داری وجود دارد. اما بین سبکهای تصمیم‏گیری در گروههای مختلف سنی، در سطوح تحصیلی و همچنین سنوات خدمت مختلف، رابطه معناداری یافت نشد.
روحانی و ابوطالبی (1389) در تحقیقی با عنوان ﺗﺎﺛﻴﺮ آﻣﻮزش ﺟﺮات ورزی ﺑﻪ روش ﮔﺮوﻫﻲ در ارﺗﻘﺎء ﺗﻮان ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﺮس ﻛﺎرﮔﺮی به این نتیجه رسیدند که آﻣﻮزش ﺟﺮات‏ورزی ﺑﻪ روش ﮔﺮوﻫﻲ ﻗﺎدر اﺳﺖ ﺗﻮان ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﺮس ﻛﺎرﮔﺮی را در ﺑﻴﻦ آزﻣﻮدﻧﻲ ﻫﺎی ﮔﺮوه آزﻣﺎﻳﺸﻲ اﻓﺰاﻳﺶ ﺑﺨﺸﺪ.
یافته های پژوهشی بحری (1388) با هدف بررسی ﺗﺄﺛﻴﺮ آﻣﻮزش ﺟﺮات‏ورزی ﺑﻪ روش ﻣﺸﺎوره ﮔﺮوﻫﻲ ﺑﺮ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ داﻧﺶآﻣﻮزان دﺧﺘﺮ مقطع دبیرستانﻣﻨﻄﻘ‏ه‏ی 11 ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان نشان داد که ﻛﻪ ﺑﻴﻦ ﻣﺮاﺣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ آزﻣﻮن، ﻳﻌﻨﻲ ﻗﺒﻞ از آﻣﻮزش، ﺑﺎ ﻣﺮاﺣﻞ ﺑﻌﺪ از آﻣﻮزش و ﻳﻚﻣﺎه ﺑﻌﺪ در ﻣﺮﺣﻠﺔﭘﻴﮕﻴﺮی ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﺎداری وﺟﻮد دارد و، ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ، ﺑﻴﻦ ﮔﺮوهﻫﺎی آزﻣﺎﻳﺸﻲ و ﻛﻨﺘﺮل ﻧﻴﺰ ﺗﻔﺎوت وﺟﻮد دارد ﻛﻪ ﻫﻤﺔ اﻳﻦ ﺗﻔﺎوتﻫﺎ ﻧﺎﺷﻲ از ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻞ، ﻳﻌﻨﻲ آﻣﻮزﺷﻲ، اﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ اﻋﻤﺎل ﻛﺮده اﺳﺖ.
ﻫﻮاﻳﻲ (1388) در ﭘﮋوﻫﺶ ﺧﻮد ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ دﺳﺖ ﻳﺎﻓﺖ ﻛﻪ آﻣﻮزش رفتار جرات‏مندانه ﺑﺎﻋﺚ ﻛﺎﻫﺶ ﻣﻌﻨﻲ دار اﺳﺘﺮس ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻛﻠﻲ و اﺳﺘﺮس ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻧﺎﺷﻲ از اﻧﺘﻈﺎرات از ﺧﻮد و واﻟﺪﻳﻦ/ ﻣﻌﻠﻤﺎن و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﻓﺰاﻳﺶ ﺧﻮدﻛﺎرآﻣﺪی در داﻧﺶآﻣﻮزان ﺳﺎل ﺳﻮم دﺑﻴﺮﺳﺘﺎن ﻣﻲﺷﻮد. ﺻﺎدﻗﻲ، ﻧﺮﻳﻤﺎﻧﻲ و رﺟﺒﻲ (1387) ﺑﺎ آﻣﻮزش ﻣﻬﺎرتﻫﺎی ﻣﻘﺎﺑﻠﻪای ﺑﻪ ﮔﺮوﻫﻲ از داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن ﻛﻪ در ﭘﺮﺳﺶﻧﺎﻣﻪ GHQ-28 ﻧﻤﺮه 23 ﻳﺎ ﺑﺎﻻﺗﺮ از آن ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ، ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ دﺳﺖ ﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ آﻣﻮزش ﻣﻬﺎرتﻫﺎی ﻣﻘﺎﺑﻠﻪای در ﻛﺎﻫﺶ ﻋﻼﻳﻢ اﺧﺘﻼل رواﻧﻲ، ﺑﻪوﻳﮋه ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ ﺳﺎزی ﻋﻼﻳﻢ و اﺿﻄﺮاب داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن ﻣﺸﻜﻮک ﺑﻪ اﺧﺘﻼل رواﻧﻲ، ﻣﺆﺛﺮ اﺳﺖ، اﻣﺎ ﺗﺄﺛﻴﺮ آﻣﻮزش ﻣﻬﺎرتﻫﺎی ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ای در ﻛﺎﻫﺶ ﻣﻴﺰان اﻓﺴﺮدﮔﻲ و اﺧﺘﻼل در ﻋﻤﻠﻜﺮد اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن ﻣﻌﻨﻲ دار ﻧﺒﻮد.
اسدی، رضایی و ترابی (1388)، در تحقیقی تحت عنوان بررسی و مقایسه‏ی جرات‏ورزی اضطراب، افسردگی و فشار روانی در افراد بینا و نابینا به این نتیجه دست یافتند که بین دو گروه افراد بینا و نابینا تفاوت معنی‏داری در میانگین نمرات مربوط به جرات‏ورزی و فشار روانی وجود دارد و افراد نابینا دارای جرات‏ورزی کمتر و فشار روانی بالاتری هستند. همچنین نتایج نشان داد که در افراد نابینا رایطه منفی و معنی داری بین جرات‏ورزی و افسردگی وجود دارد. در افراد بینا بین جرات‏ورزی و افسردگی وجود دارد. در افراد بینا بین جرات‏ورزی و هر سه مولفه‏ی اضطراب، افسردگی و فشار روانی رابطه منفی و معنا‏داری به دست آمد.
نتایج پژوهش بساک‏نژاد ( 1388) با عنوان رابطه حرمت خود، کمال‏گرایی و خود شیفتگی با خود‏ناتوان‏سازی در گروهی از دانشجویان، حاکی از آن بود که بین متغیر حرمت خود و خود‏ناتوان‏سازی همبستگی منفی و بین کمال‏گرایی و خود شیفتگی با خود‏ناتوان‏سازی همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد. در دانشجویان پسر کمال‏گرایی و حرمت خود و در دانشجویان دختر، کمال‏گرایی بهترین پیش بینی کننده خود‏ناتوان‏سازی محسوب می شوند.
هادی مقدم‏زاده و طهرانی‏ (1387) در پژوهشی دریافتند که بین سبک های تصمیم‏گیری عقلایی و شهودی رابطه معنی دار منفی، بین سبک تصمیم‏گیری عقلایی و اجتنابی و بین سبک تصمیم‏گیری شهودی و آنی رابطه معنی دار مثبت وجود دارد.همچنین بین سبک تصمیم‏گیری اجتنابی و هر یک از سبک های تصمیم‏گیری وابستگی و آنی در این بررسی رابطه معنی دار منفی به دست آمد. در این بررسی رابطه معنا داری بین هر یک از سبکهای تصمیم‏گیری و دو ویژگی جمعیت شناختی سابقه خدمت و تحصیلات مدیران به‏دست نیامد.
محمودی‏عالمی، عظیمی و ضرغامی(1383) در تحقیقی که به منظور تاثیر آموزش قاطعیت بر میزان اضطراب و جرات‏ورزی 60 تن از دانشجویان پرستاری که شدت اضطراب آن ها در حد متوسط تا شدید و از لحاظ جرات‏ورزی ضعیف بودند، انجام دادند نتایج نشان داد که کاهش اضطراب آشکار و پنهان و نیز جرات‏ورزی دانشجویان پرستاری در گروه آزمایش بعد از آموزش قاطعیت معنادار بوده است.
تحقیقات انجام شده در خارج کشور
اسمیت30 (2011) در پژوهش خود دریافت که بین زنان و مردان در استفاده از سبک شهودی تفاوت معناداری وجود ندارد و نیز بین سبک عقلانی و شهودی رابطه معناداری مشاهده نمی شود.
ساپیجا، دان و هلت31 (2011) در مطالعهی خود بر روی 194 فوتبالیست مرد به این سوال پرداختهاند که آیا نوع سبک فرزندپروری کنشوری متفاوت را در گرایشات کمالگرایانه نوجوانان ورزشکار دارد. در این مطالعه خوشه‏های مستقلی از کمالگرایان سالم، کمالگرایان فاقد سلامتی و غیرکمالگرایان بررسی شدند. نتایج نشان داد که هم کمالگرایان سالم و هم غیرکمالگرایان به صورت معناداری نسبت به کمالگرایان ناسالم ادراک سبک فرزندپروری مقتدرانهی مادری و پدری را نشان دادند. همچنین نتایج نشان داد که بسط دادن سبک فرزندپروری مقتدرانه ممکن است نقشی در توسعهی گرایشهای سلامتی کمالگرایان بازی کند.
سچوماکر32 (2010) نیز در مطالعه خود دریافت که بین سبک اجتنابی و عقلانی رابطه معنادری وجود دارد در حالی که در دیگر سبک های تصمیم‏گیری این رابطه مشاهده نگردید.
پژوهش کاگان، کاکیر، ایلهان و کاندمیر33 (2010) که بر روی 265 دانشجو از دانشگاهها، دانشکدهها و کلاسهای مختلف انجام شد، نشان داد که کمالگرایی، تکانشگری34 و پنج عامل شخصیت متغیرهای مهمی در توضیح رفتار اهمالکاری تحصیلی هستند.
تامپسون35 (2010) در پژوهشی به این نتیجه دست یافت که بین سبک های تصمیم‏گیری مدیران بر اساس جنسیت سن آنها تفاوت معناداری وجود ندارد.
ونزل، ویکولد و سیلبرسن36 (2009) ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺑﺴﺘﻪی آﻣﻮزﺷﻲ رفتار جرات‏مندانه در ﻣﺪارس ﭘﺮداﺧﺘﻨﺪ. ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ آﻣﻮزش رفتار جرات‏مندانه اﺛﺮات ﻣﺜﺒﺘﻲ ﺑﺮ اﻓﺰاﻳﺶ ﭘﻴﻮﻧﺪﻫﺎی ﻣﺪرﺳﻪای و ﻛﺎﻫﺶ ﻣﺼﺮف اﻟﻜﻞ دارد. اﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪی آﻣﻮزﺷﻲ از ﺟﺎﻧﺐ ﻣﺮﺑﻴﺎن و داﻧﺶآﻣﻮزان اﺑﺰار ﺧﻮب و ﻗﺎﺑﻞ ﭘﺬﻳﺮﺷﻲ ارزﻳﺎﺑﻲ ﺷﺪ.
در پروژهای که توسط هاتکینسن، یاتیس37 (2008) صورت گرفت با استفاده از پرسشنامه، 72 دانش آموز مقطع متوسطه از لحاظ سه جنبهی سختگیری به خود38، کمالگرایی جامعهمدار، و نگرانی در مورد اشتباهات39 مورد مشاهده قرار گرفتند. مادر آنها نیز با استفاده از پرسشنامه از سه بعد انتظارات مستقیم40 (برای مثال، "من استانداردهای بالایی را برای فرزندانم تنظیم میکنم")، کنترل کردن انتظارات ( برای مثال، " در خانوادهی ما فقط و فقط عملکردهای برجسته41 به اندازهی کافی خوب است)، و تشویق غیر مشروط (برای مثال، "سخت تلاش کردن مهمتر از بهترین بودن است") بررسی شدند. نتایج نشان داد که انتظارات مستقیم به طور مثبت با "سختگیری به خود" دانشآموزان، اما به طور منفی با کمالگرایی جامعهمدار همراه بود. کنترل کردن انتظارات با کمالگرایی جامعهمدار همراه بود. بنابراین، جنبههای سازگار و ناسازگار کمالگرایی دانشآموزان به طور متفاوت با الگوهای اظهاری هدف والدینی42 همراه است.
لو، واﻧﮓ، ﺗﻮ و ﮔﻮ43 (2008) در ﻣﻄﺎﻟﻌﻪی ﺧﻮد ﺑﺮ روی داﻧﺶآﻣﻮزان ﭘﺴﺮ و دﺧﺘﺮ درﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ آﻣﻮزش رفتار جرات‏مندانه ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰاﻳﺶ ﺧﻮدﻛﺎرآﻣﺪی، ﻛﺎﻫﺶ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﭘﺮﺧﻄﺮ، اﻓﺰاﻳﺶ ادراک رﻳﺴﻚﭘﺬﻳﺮی ﺑﺎرداری، ادراک ﺑﻬﺘﺮ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﻴﻤﺎریﻫﺎی ﻣﺴﺮی ﺟﻨﺴﻲ و اﻳﺪز در ﮔﺮوهﻫﺎی آزﻣﺎﻳﺸﻲ ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻛﻤﺒﻞ44 (2006) در ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ دﺳﺖ ﻳﺎﻓﺖ ﻛﻪ آﻣﻮزش رفتار جرات‏مندانه در اﻧﺘﻘﺎل ﻣﻮﻓﻘﻴﺖآﻣﻴﺰ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن از داﻧﺸﮕﺎه ﺑﻪ ﻣﺤﻴﻂ ﻛﺎر، ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻌﻨﺎدار اﻳﺠﺎد ﻣﻲ ﻛﻨﺪ.
نتایج تحقیق سئو45 (2008) نشان میدهد که دانشجویان با کمالگرایی خودمدار بالا نسبت به دیگران اهمالکاری کمتری انجام میدهند. و همچنین اینکه خودکارآمدی نقش واسطهای بین کمالگرایی خودمدار و اهمالکاری تحصیلی دارد.
ﺑﻮﺗﻮﻳﻦ و ﻛﺎﻧﺘﻮر (2007، ﻧﻘﻞ از ﻣﻬﺪوی ﺣﺎﺟﻲ، 1389) در ﭘﮋوﻫﺶ ﺧﻮد درﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ آﻣﻮزش رفتار جرات‏مندانه، ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎی اﻓﺴﺮدﮔﻲ در داﻧﺶآﻣﻮزان را ﻛﺎﻫﺶ ﻣﻲدﻫﺪ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﺟﺮای ﺑﺮﻧﺎﻣﻪی آﻣﻮزش رفتار جرات‏مندانه ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮ در رﻓﺘﺎر آزﻣﻮدﻧﻲﻫﺎ و اﻓﺰاﻳﺶ رﻓﺘﺎرﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻣﻲﺷﻮد و ﻫﻤﻴﻦ اﻣﺮ ﺑﻪ ﺳﺎزﮔﺎری و ﺑﺮوز رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺟﺎﻣﻌﻪ ﭘﺴﻨﺪ ﻣﻨﺠﺮ ﻣﻲ ﺷﻮد.
پارکر و همکاران (2007) نیز به این نتیجه دست یافت که بین سبک عقلایی و هر یک از سبکهای تصمیم‏گیری شهودی، آنی و اجتنابی رابطه معنیدار منفی، بین سبک تصمیم گیری شهودی و آنی و بین سبک تصمیمگیری وابستگی و اجتنابی رابطه معنی دار مثبت به دست آوردند.
کروسلی و هاگهوس (2005) نیز به این نتیجه رسیدند که بین سبک تصمیم‏گیری عقلایی و شهودی با رضایت شغلی رابطه معناداری وجود دارد. در حالیکه این رابطه با سبک های آنی، احساسی و وابسته مشاهده نگردید.
در پژوهش کنی بانسن و پامرانتز46 (2005) استفادهی مادران از کنترل کردن در قبال فرزندان دبستانیشان در آزمایشگاه که در طی آن بیانات تحریکآمیزی برای فرزندانشان استفاده میکردند، مشاهده شد. نمونهی کار آنها 104 دانش آموز دبستانی بود. همچنین رفتار بچه ها (برای مثال، درگیری در تکلیف) که ممکن است تحت تاثیر استفادهی مادران از کنترلکردن باشد مشاهده شد. کمالگرایی خودمدار و جامعهمدار از طریق گزارش شخصی در بچهها ارزیابی شد. نتایج نشان داد که مادرانی که از کنترل شدید استفاده میکردند دارای بچه هایی با نگرانیهای کمالگرایانه و مخصوصا کمالگرایی جامعهمدار بودند.
ﺑﻴﻜﺮ و وﻳﻠﻴﺎﻣﺰ47(2002) ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ ﻛـﻪ داﺷـﺘﻦ ﻣﻬـﺎرتﻫـﺎی ﻣﺨﺘﻠـﻒ اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ و ﺣـﻞ ﻣـﺴﺄﻟﻪ ﺗــﻀﻤﻴﻦﻛﻨﻨــﺪه‏ی ﺳــﺎزﮔﺎری ﺑﻬﺘــﺮ داﻧــﺶ آﻣــﻮزان در ﻣﺤــﻴﻂﻫــﺎی آﻣﻮزﺷــﮕﺎﻫﻲ اﺳــﺖ . ﻫﻤﭽﻨــﻴﻦ داﻧﺶ آﻣﻮزاﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﻬﺎرتﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ را ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻲ ﻓﺮاﮔﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪی ﻣﺆﺛﺮﺗﺮی در ﺑﺮاﺑﺮ اﺳـﺘﺮس ﻓﺸﺎرﻫﺎی رواﻧﻲ دارﻧﺪ (رودرﻳﮕﺰ، مایرز، میررز و کاردوزا48، 2012)
تحقیق فلت و همکاران (1995) که بر روی 100 دانشجوی دورهی کارشناسی (50 مرد و50 زن) صورت گرفت نشان داد که کمالگرایی جامعهمدار به طور مثبتی با سبک فرزندپروری مستبدانه مرتبط است اما این همراهی فقط در میان مردان وجود داشت. برای زنان همبستگی قابل توجهی بین کمالگرایی خودمدار و فرزندپروری مقتدرانه وجود داشت.
فلت، بلانک استین، هویت و کلدین49 (1992) طی تحقیقی بر روی 131 دانشجو (56 مرد و 75 زن) نتیجه گرفتند که کمالگرایی جامعهمدار بیشترین همبستگی را با کمالگرایی عمومی50 و اهمالکاری تحصیلی مخصوصا در میان مردان دارد. در این تحقیق همبستگی معنادار کمی بین کمالگرایی خودمدار و کمالگرایی دیگرمدار با اهمالکاری تحصیلی وجود داشت. به هرحال مولفهی ترس از شکست اهمالکاری به طور گستردهای با همهی ابعاد کمالگرایی همراه بود. روی همرفته نتایج مطرح میکنند که ریشههای اهمالکاری، تا حدودی، از پیشبینی عدم تایید اجتماعی از افراد همراه با استانداردهای کمالگرایانه برای دیگران نشات میگیرد.
در پژوهشی که بلاستین و فیلیپ51 (1990) انجام دادند دریافتند که مدیرانی که به هویت ثابتی دست یافتند از سبک تصمیم‏گیری عقلانی، مدیرانی با هویت گرایش به مراقبت از سبک تصمیم‏گیری وابستگی و مدیران با اعتماد به نفس بالا که از نظر هویتی به کسی وابسته نیستند از سبک تصمیم‏گیری شهودی استفاده می کنند.
ﻋﻠﻲرﻏﻢ ﺟﺴﺘﺠﻮﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ، ﭘﻴﺸﻴﻨﻪای ﻛﻪ ﺗﺄﺛﻴﺮ آﻣﻮزش رفتار جرات‏مندانه را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺧﺎص بر تصمیم‏گیری و کمال‏گرایی صورت گرفته باشد یافت نشد.
منابع فارسی
آنتونی، مایکل ایرونسون گیل و اشنایدرمن نیل. 2007، کتاب کار مدیریت استرس به شیوه شناختی – رفتاری، ترجمه سید جواد آل محمد، سولماز جوکار، دکتر حمید طاهر نشاط دوست، 1387، اصفهان: انتشارات جهاد دانشگاهی.
ا.پاین، رزماری. 2005، فنون آرمش (تدبیر هایی برای ارتقای سلامت )، ترجمه دکتر مسعود شریفی و ضیاء قریشی، 1389، تهران: انتشارات فراروان.
ادﻳﺐ، ﻧﺴﺘﺮن (1374)، ﺑﺮرﺳﻲ ﻧﻘﺶ ﻣﺸﺎوره ﮔﺮوﻫﻲ در ﺑﺎﻻ ﺑﺮدن ﻋﺰت -ﻧﻔﺲ ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن، ﭘﺎﻳﺎنﻧﺎﻣﺔ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲارﺷﺪ، داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻼﻣﺔ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ
اسپالدینگ، چریل. ال. (1381). انگیزش در کلاس درس (ترجمه محمد نائنیان واسماعیل بیابانگرد). تهران: رشد.
اسدی، جوانشیر. رضایی، رقیه. ترابی، سید اسماعیل.(1388). بررسی و مقایسه‏ی جرات‏ورزی اضطراب، افسردگی و فشار روانی در افراد بینا و نابینا. ماهنامه تعلیم و تربیت استثنائی. شماره 94و 93. شهریور و مهر.
اسلامی نسب، علی. (1373). روانشناسی اعتماد به نفس. تهران: انتشارات مهرداد.
افروز، غلامعلی. (1375). روانشناسی تربیتی. تهران: انتشارات انجمن اولیا ومربیان کشور.
افضلنیا، م. ر. (1383). بهداشت روانی خانواده. تهران: تزکیه
اکبری اورزمان، حمیدرضا.(1371). بررسی رابطه حمایت اجتماعی موسسات رفاهی(کمیته امداد) با عزت نفس فرزندان خانواده‏های تحت پوشش. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبائی.
اکستین، دنیل. کرن، روی. (1389). ارزیابی ودرمان سبک زندگی( ترجمه حمید علیزاده همکاران). تهران: نشر رسش.
آﻟﺒﺮﺗــﻲ، راﺑــﺮت و اﻣــﺎﻧﺰ، ﻣﺎﻳﻜــﻞ (1374)، روانﺷﻨﺎﺳــﻲ اﺑــﺮاز وﺟــﻮد، اﻧﺘﺸﺎرات ﻋﻠﻤﻲ، ﺗﻬﺮان؛
الوانی ، مهدی . (1385 ) مدیریت عمومی .تهران : نی ، چ 31 .
بارون، رابرت. بیرن، دان. برنسکامب، نایلا. (1388). روانشناسی اجتماعی ( ترجمه یوسف کریمی). (ویراست یازدهم). تهران: نشر روان.
بال، ساموئل. (1374). انگیزش در آموزش وپرورش( ترجمه سیدعلی اصغر مسدد). شیراز: انتشارات دانشگاه شیراز.
بتنهام، سوزان. (1384). روانشناسی تربیتی (ترجمه اسماعیل بیابانگرد و علی نعمتی). تهران: نشر نی.
بحری، نادره.(1388). ﺗﺄﺛﻴﺮ آﻣﻮزش ﺟﺮات‏ورزی ﺑﻪ روش ﻣﺸﺎوره ﮔﺮوﻫﻲ ﺑﺮ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ داﻧﺶآﻣﻮزان دﺧﺘﺮ منطقه 11 شهر تهران. پیک نور. سال هشتم. شماره 1.
براندن، ناتانیل. (1371). روان شناسی وحرمت نفس.(ترجمه جمال هاشمی). تهران: شرکت سهامی انتشار تهران.
برنو، فرانک. (1370). فرهنگ توصیفی روانشناسی (ترجمه فرزانه طاهری و مهشید یاسایی). تهران: نشر طرح نو.
بساک نژاد، سودابه. ( 1388). رابطه حرمت خود، کمال گرایی و خود شیفتگی با خودناتوان سازی در گروهی از دانشجویان. مجله روانشناسی. شماره .49.بهار.
بشارت, محمدعلی. (1386). ساخت و اعتباریابی مقیاس کمال‏گرا یی چند بعدی تهران. پژوهش های روانشناختی، 10: 67-49.
بشارت، م. ع. (1381). بررسی رابطهی کمالگرایی و حرمتخود در دانشآموزان پیشدانشگاهی. فصلنامهی روان
شناسان ایرانی، 1، 28-22.
بلاغی اینالو.(1389) بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی با ابعاد کمال گرایی و شیوه‏های مقابله با استرس در دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد مرودشت
ﺑﻬﺮاﻣﻲ، ﻓﺎﻃﻤﻪ (1375)، ﻣﻘﺎﻳﺴﺔروشﻫﺎی ﺟﺮات آﻣﻮزی ﺑﻪ داﻧـﺶ آﻣـﻮزان ﻛﻢﺟﺮات دﺧﺘﺮ دﺑﻴﺮﺳﺘﺎﻧﻲ ﺑﺎ ﺷﻴﻮه ﻫﺎی ﻣﺸﺎوره ﮔﺮوﻫﻲ و ﻣﺸﺎوره ﻓﺮدی در ﺷﻬﺮ اﺻﻔﻬﺎن، ﭘﺎﻳﺎنﻧﺎﻣﺔ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲارﺷﺪ، داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ؛
بهروزی، علیرضا، (1384) بررسی رابطه بین منبع کنترل و سلامت روانی در دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه تبریز، ،پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده، دانشگاه تربیت معلم تهران، دانشکده علوم تربیتی.
بیابانگرد، اسماعیل. (1370). بررسی رابطه بین مفاهیم منبع کنترل، عزت نفس وپیشرفت تحصیلی پسران سال سوم دبیرستانهای تهران در سال 70-69. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبائی.
بیابانگرد، اسماعیل. (1376). روشهای افزایشعزتنفس درکودکانونوجوانان. تهران: انتشارات انجمن اولیا ومربیان.
بیابانگرد؛ اسماعیل. (1384). رابطه میان عزت نفس، انگیزه پیشرفت وپیشرفت تحصیلی در دانش آموزان سال سوم دبیرستان های تهران. مجله مطالعات روان شناختی دانشکده علوم تربیتی وروان شناسی دانشگاه الزهرا، 1، 4و5، 144-131.

بیان زاده، سید اکبر، زمانی منفرد، افشین، حیدری پهلویان، احمد،(1375) بررسی وضعیت سلامت روانی و منبع کنترل کارکنان یک مجتمع صنعتی، فصلنامه اندیشه و رفتار، 20 – 29 ،4.
بهرامی، فرهاد .(1374)، مقایسه روشهای آموزش رفتار خودابرازی به دانش آموزان کم جرات دختر دبیرستانی با شیوه های مشاوره گروهی و مشاوره فردی در شهر اصفهان سال 75-74، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی، تهران.
پشتمشهدی، مرجان.، یزداندوست، رخساره.، اصغر نژاد فرید، علی اصغر.، و مریدپور، دارا (1382). اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر کمال‏گرایی، تاییدطلبی و علایم افسردگی در بیماران مبتلا به اختلال درد.مجله‏اندیشه و رفتار، 9 .22-32 :(3)
پنتیریچ، پال. آر.، شانک، دیل. اچ. (1386). انگیزش در تعلیم وتربیت، نظریه‏ها، تحقیقات وراهکارها(ترجمه مهرناز شهرآرای). تهران: انتشارات علم.
پوپ، آلیس.، مک هیل، سوزان.، کریهد،ادوارد. (1385). افزایش احترام به خود در کودکان و نوجوانان(ترجمه پریسا تجلی). تهران: انتشارات رشد.
پور افکاری، نصرت اله. (1378). فرهنگ جامع روانشناسی. تهران: نشر جهاد دانشگاهی.
پورشافعی، هادی. (1370). بررسی رابطه عزت نفس با پیشرفت. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت معلم.
ﺛﻨﺎﻳﻲ، ﺑﺎﻗﺮ (1379)، رواندرﻣﺎﻧﻲ و ﻣﺸﺎوره ﮔﺮوﻫـﻲ ، 50 ، ﻧﺸﺮ ﭼﻬﺮ، ﺗﻬﺮان؛
حسینی نسب، سید داود.، اقدم، علی اصغر. (1375). فرهنگ واژه‏ها، تعاریف واصطلاحات تعلیم وتربیت. تبریز: انتشارات احرار.
حیدری، الهام. مرزوقی، رحمت الله.(1391). بررسی و مقایسه سبک های عمومی تصمیم‏گیری در مدیران دانشگاه مطالعه موردی: دانشگاه شیراز. دانشگاه آزاد مرودشت. فصلنامه علمی پژوهشی.سال سوم.شماره دوازدهم.
جبل عاملی، شیدا، طاهر نشاط دوست، حمید، مولوی، حسین. )۱۳۸۹ . (اثر بخشی مداخله مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری برکیفیت زندگی و فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخون، مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، دوره پانزدهم، ۸۸-۹۷.
جلالی ، سعید .(1380 ) .بررسی کارایی روشهای ابراز وجود در افزایش جرات ورزی دختران نابینای اصفهان. مجله دانش و پژوهش شماره 5 صفحه 12-1
ﺟﻼﻟﻲ، ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ (1376)، ﺑﺮرﺳﻲ اﺛﺮ روش ﻫـﺎی درﻣـﺎﻧﻲ و آﻣﻮزﺷـﻲ ﺳﺮﻣﺸﻖﭘﺬﻳﺮی و ﺗﻤﺮﻳﻦ ﺳﺮﻣﺸﻖ ﭘﺬﻳﺮی و آرﻣﻴﺪﮔﻲ ﻋﻀﻼﻧﻲ در درﻣـ ﺎن رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻏﻴﺮﺟﺮات ورزاﻧﻪ، رﺳـﺎﻟﺔ دﻛﺘـ ﺮی، داﻧـﺸﮕﺎه ﺗﺮﺑﻴـﺖ ﻣـﺪرس ، ﺗﻬﺮان؛
خدیوی زند، محمد مهدی(1374). پرخاشگری و ناکامی، تهران : انتشارات تربیت.خلعتبری،
خلیلی شرفه، فاطمه. (1386). مقایسه تاثیر شبیه سازی های ذهنی ساده وتوام فرایندی وفرآورده ای بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان پراستعداد و طبیعی. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی.
درویش، زهرا(1386). بررسی میزان رضایت مندی زناشویی و تاثیر آن بر پرخاشگری دانش آموزان مدارس راهنمایی دولتی دخترانه، پسرانه ناحیه 2 رشت.
دلالی، نیره؛ (1388). انتقاد: انتقاد و نحوه ی مواجهه با آن. تهران: انتشارات نشر قطره، چاپ اول.
دلاور، علی. (1389). مبانی نظری وعملی پژوهش در علوم انسانی واجتماعی. تهران: رشد.
دﻻور، ﻋﻠﻲ (1380)، ﻣﺒﺎﻧﻲ ﻧﻈﺮی وﻋﻤﻠـﻲ ﭘـﮋوﻫﺶ در ﻋﻠـﻮم اﻧـﺴﺎﻧﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، اﻧﺘﺸﺎرات رﺷﺪ، ﺗﻬﺮان
رابینز، استیفن.(1385). رفتار سازمانی، مفاهیم، نظریه‏ها و کاربرد ها. ترجمه علی پارسائیان، محمد اعرابی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، چاپ هشتم.
رادفر، شهرام و حسینی، علی. (1387). بررسی سلامت روانی فرزندان 15-18 ساله جانبازان. مجله طب نظامی، 25-40 ،3.
رضازاده، سمانه.(1389). بررسی رابطه‏ی سبک‏های عمومی تصمیم‏گیری و هوش معنوی مدیران دانشگاه‏های فردوسی و علوم پزشکی مشهد. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه فردوسی مشهد.
رضایی، اکبر، سیف، علی اکبر. (1384). نقش باورهای انگیزشی، راهبردهای یادگیری وجنسیت در عملکرد تحصیلی. مجله تعلیم وتربیت، 4، 85-43.
روحانی،عباس. ابوطالبی، حمیرا (1389). تاثیر آموزش جرات ورزی به روش گروهی در ارتقاء توان مقابله با استرس کارگری. تازه های روانشناسی صنعتی سازمانی سال اول پاییز. شماره 4.
ساعتچی، محمود. (1374). روانشناسی کاربردی برای مدیران. تهران: نشر ویرایش.
سانتراک، جان. دبلیو. (1387). روانشناسی تربیتی (مترجمان شاهده سعیدی و مهشید عراقچی و حسین دانش فر). تهران: نشر رسا.
سرمد، زهره. بازرگان، عباس. حجازی، الهه. (1383). روشهای تحقیق در علوم رفتاری. (چاپ دهم). تهران: نشر آگاه.
سرو، مهسا. (1387). مقایسهی نقش میانجی اضطراب امتحان در رابطهی بین کمالگرایی و موفقیت تحصیلی در دانشآموزان تیز هوش و عادی. پایاننامهی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی دانشگاه شهید بهشتی.
سمائی، س. (1389). اعتباریابی، رواسازی و نرمیابی سیاههی کمالگرایی هیل. پایاننامهی کارشناسی ارشد روان‏شناسی عمومی دانشگاه شهید بهشتی.
سیاسی، علی اکبر. (1388). نظریه‏های شخصیت. دانشگاه تهران.
سیاوشی،حاتم. (1385). بررسی تاثیر ساده وتوام شبیه سازیهای ذهنی فرآیندی وفرآورده ای بر بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه شهید بهشتی تهران.
سیرجانی، لیلا. (1386). بررسی تاثیر هوش، خودکار آمدی و کمال گرایی بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شهید بهشتی.
سیف، علی اکبر (1380). اندازهگیری، سنجش و ارزشیابی آموزشی.( ویرایش سوم)، تهران، نشر دوران.
ﺳﻴﻒ، ﻋﻠﻲ اﻛﺒﺮ (1380)، ﺗﻐﻴﻴﺮ رﻓﺘﺎر و رﻓﺘﺎر درﻣﺎﻧﻲ : ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎ و روش ﻫﺎ، ﻧﺸﺮ داﻧﺎ، ﺗﻬﺮان؛
سیف، علی اکبر. (1388). روانشناسی پرورشی نوین. (ویرایش ششم). تهران: نشر دوران.
شریفی، حسن پاشا (1381). اصول روانسنجی و روانآزمایی. (چاپ هشتم). تهران: انتشارات رشد.
شعاری نژاد، علی اکبر. (1364). فرهنگ علوم رفتاری. تهران: انتشارات امیر کبیر.
شعاری نژاد، علی اکبر. (1378). یادداشت هایی در باره نظریه‏های انگیزش در آموزش وپرورش. تهران: رشد.
شفیع آبادی، عبدالله.، ناصری، غلامرضا. (1377). نظریه‏های مشاوره وروان درمانی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
ﺷﻔﻴﻊآﺑﺎدی، ﻋﺒـﺪاﷲ (1380)، ﻣﻘـﺪﻣﺎت راﻫﻨﻤـﺎﻳﻲ و ﻣـﺸﺎوره : ﻣﻔـﺎﻫﻴﻢ و ﻛﺎرﺑﺮدﻫﺎ، اﻧﺘﺸﺎرات داﻧﺸﮕﺎه ﭘﻴﺎمﻧﻮر، ﺗﻬﺮان؛
شکرکن، حسین ودیگران. (1387). مکتب های روانشناسی ونقد آن جلد1. پژوهشگاه حوزه ودانشگاه. تهران: سمت.
شکرکن، حسین.، هاشمی شیخ شبانی، سیداسماعیل.، نجاریان، بهمن. (1384). بررسی رابطه برخی پیشایندهای مهم ومربوط به خود ناتوان سازی تحصیلی ورابطه آن با پیامدهای برگزیده در دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان های اهواز. مجله علوم تربیتی وروانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، 3، 12، 3، 100-77.
شکیبایی، فرشته، تهرانی دوست، مهدی، شهریور، زهرا، آثاری، شروین. (1383). گروه درمانی مدیریت خشم با رویکرد شناختی – رفتاری در نوجوانان موسسه ای، مجله تازه‏های علوم شناختی، بهار و تابستان، شماره 21 و 22.
شولتز، دوان.، شولتز، سیدنی. آلن. (1391). نظریه‏های شخصیت. (ترجمه یحیی سید محمدی). ( ویرایش دوم). تهران: نشر ویرایش.

ﺷﻴﻠﻴﻨﮓ، ﻟﻮﺋ ﻴﺲ (1374)، ﻧﻈﺮﻳـﻪ ﻫـﺎی ﻣـﺸﺎوره ، ﺗﺮﺟﻤـﺔ ﺧﺪﻳﺠـﻪ آرﻳـﻦ، اﻧﺘﺸﺎرات اﻃﻼﻋﺎت
صادقی موحد, فریبا نریمانی, محمد رجبی, سوران (1387) بررسی تاثیر آموزش مهارت های مقابله ای بر
وضعیت سلامت روانی دانشجویان. مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل ــ 8 (
صالحی، زهرا. (1389). بررسی اثر بخشی ارزشیابی توصیفی بر پیشرفت تحصیلی وعزت نفس دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی منطقه9شهر تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد آموزش ابتدایی، دانشگاه علامه طباطبائی.
عابدی ، علی. (1378) .تاثیر آموزش ابراز وجود بر رفتار خود ابرازی دانش آموزان مقطع دبیرستان شهرستان نایین. اصفهان : انتشارات دانشگاه آزاد
عابدی، مریم.(1378)، آموزش تکنیک های رفتار درمانی در مشاوره(جلد اول)، واحد آموزش و پژوهش کلینیک مشاوره و درمان آموزش و پرورش استان اصفهان.
ﻋﺒﺎسﻧﻴﺎ، ﻣﺤﻤﺪ (1378)، ﺗﺄﺛﻴﺮ آﻣﻮزش ﺟﺮات ورزی و ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﭘـﺴﺮان ﻛﻢﺟﺮات (ﺑﻪ ﺷﻴﻮه ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ)، ﭘﺎﻳﺎن ﻧﺎﻣﺔ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ ارﺷﺪ، داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻼﻣ ﺔ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ؛
فتی، لادن (1385). مهارت مدیریت استرس. تهران: نشر دانژه
فرخی، احمد.، محمدزاده، حسن. (1383). تاثیر شکست درماندگی بر یادگیری وعملکرد مهارت حرکتی در دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه اورمیه. المپیک، 4، 41-32.

فروع الدین ، عادل. (1382 ). اثربخشی برنامه ی آموزش مهارت های زندگی به منظور پیشگیری از مصرف مواد مخدر در دانش آموزان دوره ی راهنمایی نائین .اصفهان : انتشارات دانشگاه آزاد
فقیرپور، مجید.(1377)، "نظریه ابرازوجود و کاربرد آن"، ماهنامه پرورشی وزارت آموزش و پرورش سال سیزدهم، شماره هشتم، صص 14-10.
ﻓﻨﺴﺘﺮﻫﺎﻳﻢ، ﻫﺮﺑﺮت، وﺑﺮ، ﺟﻴﻦ (1382)، روانﺷﻨﺎﺳـﻲ آﻣـﻮزش ﻗﺎﻃﻌﻴـﺖ ، ﻋﺒﺎس ﭼﻴﻨﻲ، اﻟﺒﺮز، ﺗﻬﺮان؛
قلی، اسداله. (1375). بررسی رابطه بین همنوایی وعزت نفس. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبائی.
قنبری هاشم آبادی، بهرامعلی. (1387). بررسی رابطه میزان عزت نفس وترتیب تولد در دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد. فصلنامه تازه‏ها و پژوهش های مشاوره، 7، 26، 127-117.
کدیور، پروین. (1382). روانشناسی تربیتی. تهران: انتشارات سمت.

کرمی نوری، رضا؛(1388). مطالعه عوامل موثر بر احساس شادی و بهزیستی در دانشجویان دانشگاه تهران. مجله
روانشناسی و علوم تربیتی، سال سی و نهم، شماره 3.
کریمی، یوسف. (1387). روانشناسی تربیتی. تهران: ارسباران.
کرین، ویلیام. (1384). نظریه‏های رشد،مفاهیم وکاربردها (ترجمه غلامرضا خویی نژاد و علیرضارجایی). تهران: رشد.
ﻛﻴﺎﻣﺮﺛﻲ، آذر (1392). ﺑﺮرﺳﻲ اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ آﻣﻮزش رفتار جرات‏مندانه ﺑﺮ ﻛﻔﺎﻳﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ اﺧﺘﻼل رﻳﺎﺿﻲ. ﻓﺼﻞ ﻧﺎﻣﻪی ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲﻫﺎی ﻳﺎدﮔﻴﺮی. 108 ،(1)1- .94
گنجی ،لیلا . (1383). بررسی رابطه میزان و ابعاد کمال‏گرایی با عملکرد تحصیلی ، افسردگی و اضطراب دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران در سال تحصیلی 84-1383.
لیو بوچانان ، اندرو اوکانل. (1385). تاریخچه تصمیم‏گیری. ترجمه دکتر عبدالرضا رضایی نژاد، نشریه گزیده مدیریت، سال هفتم، شماره57
مسیح آبادی، علی. ناصری، حسین. (1387)،روشهای تقویت عزت نفس درنوجوانان، ،مشهد،آستان قدس رضوی.
سلامت روان،76 فصلنامه تازه های رواندرمانی، سال شانزدهم، شماره 55 و. 56
مفتاح، سیمین. (1381). رابطه کمرویی وعزت نفس با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دوم راهنمایی شهر تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت معلم.
مظاهری، حمید.(1379). عناصر بنیادی پرورش تفکر ، اندیشه های نوین تربیتی ، دوره 3 ،زمستان
موسوی، معصومه.، حق شناس، حسن.، علی شاهی، محمدجواد.، نجمی، بدرالدین. (1387). اضطراب امتحان وبرخی عوامل فردی-اجتماعی مرتبط با آن در دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز. مجله تحقیقات علوم رفتاری، 6، 1، 25-17.
ﻣﻬﺪوی ﺣﺎﺟﻲ، ﻃﺎﻫﺮه (1389). ﺑﺮرﺳﻲ اﺛﺮ ﺑﺨﺸﻲ آﻣﻮزش رفتار جرات‏مندانه ﺑﺮ ﺷﺎدﻛﺎﻣﻲ، ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ و ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻣﻌﻠﻢ. ﭘﺎﻳﺎن ﻧﺎﻣﻪی ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ ارﺷﺪ داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻣﻌﻠﻢ.
ﻣﺤﻤﻮدی ﻋﺎﻟﻤﯽ، ﻗﻬﺮﻣﺎن. ﻋﻈﯿﻤﯽ، ﺣﻤﯿﺪه. ضرغامی، مهران. (1383). ﺗﺄﺛﯿﺮ آﻣﻮزش ﻗﺎﻃﻌﯿﺖ ﺑﺮ ﻣﯿﺰان اﺿﻄﺮاب و ﺟﺮات‏ورزی داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن ﭘﺮﺳﺘﺎری. ﻣﺠﻠﻪ ﻋﻠﻤﯽ داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮمﭘﺰﺷﮑﯽ ﮔﺮﮔﺎن. ﺳﺎل ﺷﺸﻢ. ﺷﻤﺎره 14. ﭘﺎﯾﯿﺰ و زﻣﺴﺘﺎن.
محمودی کهریز، ب. (1388). بررسی نقش متغیر میانجی تنظیم هیجان شناختی در ارتباط میان کمالگرایی و
درماندگی روانی در جامعهی دانشجویی. پایاننامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه شهید بهشتی.
میرزایی، مریم. (1389). بررسی اثربخشی آموزش مهارت رفتار جرات‏مندانه بر کاهش گرایش به اعتیاد. دانش آموزان مقطع سوم راهنمایی شهر کاشان در سال تحصیلی 1389-1388
نجف زاده، سعید.(1389). بررسی سلامت روان، منبع کنترل، خوداثربخشی در معلمین شهرسمنان، ، پایان نامه کارشناسی چاپ نشده، دانشگاه سمنان.
نظری نژاد، محمد حسین. (1372).آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان، ، مشهد، آستان قدس رضوی

ﻧﻮاﺑﻲﻧﮋاد، ﺷﻜﻮه (1380)، راﻫﻨﻤﺎﻳﻲ و ﻣﺸﺎوره ﮔﺮوﻫﻲ ، اﻧﺘـﺸﺎرات ﺟﻬـﺎد داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻣﻌﻠﻢ
ﻧﻮﻳﺪی، اﺣﺪ (1387). ﺗﺄﺛﻴﺮ آﻣﻮزش ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺧﺸﻢ ﺑﺮ ﻣﻬﺎرتﻫﺎ، ﺳﺎزﮔﺎری داﻧﺶ آﻣﻮزان ﭘﺴﺮ دوره‏ی ﻣﺘﻮﺳﻄﻪی ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان. ﻣﺠﻠﻪی روان ﭘﺰﺷﻜﻲ و روانﺷﻨﺎﺳﻲ ﺑﺎﻟﻴﻨﻲ اﻳﺮان، 394-403 ،4.
نیکنام، ماندانا. (1389). رابطه باورهای کمال‏گرایانه ورفتارهای خودناتوان ساز در دانشجویان. مجله علوم رفتاری، 4، 2، 108-103.
هادی زاده مقدم،اکرم. طهرانی، مریم.(1387). بررسی رابطه بین سبک های عمومی تصمیم گیری‏مدیران در سازما نهای دولتی. تهران: نشریه مدیریت دولتی. دوره 1، شماره 1، پاییز و زمستان
هارجی، کریستین، دیکسون، دیوید (1377 ). مهارت های اجتماعی در روابط میان فردی، ترجمه خشایار بیگی، مهرداد فیروز بخت، تهران: انتشارات رشد.
هاشمی، ل، لطیفیان، م. (1388). بررسی رابطهی بین کمالگرایی و جهت گزینی هدف در میان دانشآموزان
پیش دانشگاهی دولتی (با گرایش علوم تجربی و ریاضی). مطالعات روانشناسی دانشکدهی علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه الزهرا، ، 3.
ﻫﻮاﻳﻲ، ﻋﻠﻴﺮﺿﺎ (1388). ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮ آﻣﻮزش رفتار جرات‏مندانه ﺑﺮ اﻋﺘﻘﺎدات ﺧﻮدﻛﺎرآﻣﺪی و اﺳﺘﺮس ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ داﻧﺶآﻣﻮزان ﺳﺎل ﺳﻮم دﺑﻴﺮﺳﺘﺎن ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ﻧﻴﺸﺎﺑﻮر (1386 -87). ﭘﺎﻳﺎن ﻧﺎﻣﻪی ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ ارﺷﺪ داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻣﻌﻠﻢ.
ﻳﻌﻘﻮﺑﻲ، ﺣﻤﻴﺪ (1377)، ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺟﺮات آﻣﻮزی ﺑﻪ روش ﮔﺮوﻫﻲ اﻳﻔﺎی ﻧﻘـﺶ ﺑﺮﻣﻬﺎرتﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ داﻧﺶ آﻣﻮزان، ﭘﺎﻳﺎن ﻧﺎﻣﺔ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ ارﺷﺪ، داﻧﺸ ﮕﺎه ﻋﻼﻣﺔ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ

منابع انگلیسی :
Ablard, K. E., & Parker, W. D. (1997). Parents_ achievement goals and perfectionism in
their academically talented children. Journal of Youth and Adolescence, 26, 651-667.
Accordino, B.(2008);Psychology in the school, Behaviour Research and Therapy, volume 56 Issue 6.
Accordino, B. (2000).clinical perfectionism: a cognitive behavioural analysis.
Behaviour Research and Therapy, 40, 773-791.

Alvan, M. (2005). Decision and the state lines. Tehran: Publication of books, reading and editing of Humanities University (left).

Ames D.) 2009( .Pushing up to a point: Assertiveness and effectiveness in leadership and interpersonal dynamics. Research in Organizational Behavior.; 29: 111-33.

Alberti, Robert E & Emmons ML.(1982) Your perfect right: a guide assertive living. 4th ed. USA: Impact Publishers.
Ashby, J. S., & Martin, K. G. (2005). Perfectionism, dysfunctional attitudes, and
selfesteem: A structural equations analysis. Journal of Counseling and Development,
80, 197-203.
Baiocco, R., Laghi, F., & D'Alessio, M. (2009). Decision-making style among adolescents: Relationship with sensation seeking and locus of control. Journal of Adolescence, 32(4), 963-976.
Baker, S. R. & Williams , K. (2002). Relation between social problem-solving appraisals work stress and psychological distress in male firefighters. Stress and Health, 17(4), 219-229
Bandora, R. M. (1997). The moderator-mediator variable distinction in social

psychological research: Conceptual, strategic, and statistical considerations. Journal of
Personality and Social Psychology, 51, 1173-1182.
Blett, D. (1955). Child care practices anteceding three patterns of preschool behavior.
Psychol. Monogr, 75,43-88.
Blustein, L; Phillips, D. (1990). Relation between ego identity statuses and decision-making styles. Journal of Counseling Psychology, Vol 37(2), 160-168.

Botvin, G. J., Griffin, K. W. (2004). Life skills Training Empirical finding and future Directions. The Journal of Primary Prevention, 25.2
Bruine de Bruin, W., Parker, A. M., & Fischhoff, B. (2007). Individual differences in adult decision-making competence. Journal of Personality and Social Psychology, 92(5), 938-956.
Burns, M. (2008). The role of ethics in decision making by deans and division chairs of community colleges. University of Gonzaga. Vol 65(4),

Camble, B. (2006) . Teaching life skills for Student success: connecting. Education and careers, 81.
Buchanes, F., & Ocanel, C. (2009). Predicting career indecision: A self-determination theory perspective. Journal of Counseling Psychology, 50, 165-177.
Buri, J. R. (1989). Self-esteem and appraisals of parental behavior. Journal of Adolescent
Research, 4, 33-49.
Burka, J. B., & Yuen, L. M. (1983). Procrastination: Why you do it, what to do about it.
Reading, MA: Addison-Wesley.
Burns, L R., Dittmann, k. Nguyen, N-L., Mitchelson, J. K. (2000).Academic
Procrastination, Perfectionism, and Control: Associations with Vigilant and Avoidant Coping. Grand

Valley State University, 35 – 46.
Busko, D. A. (1998). Causes and consequences of perfectionism and procrastination: A
Structural equation model.Unpublished master's thesis,University of Guelph, Canada.

Capan, B. E. (2010). Relationship among perfectionism, academic procrastination and life satisfaction of university students. Procedia Social and Behavioral Sciences, 5, 1665-1671.
Chang, E.C. (2000). Perfectionism as a predictor of positive and negative psychological
outcomes: Examining a mediation modeling younger and older adults. Journal of
Counseling Psychology, 47, 18-20.

Clarke-Stewart, A., & Apfel, N (1979). Evaluating parental effects on child
development.In L.S. Shalman (Ed.), Review of research in education (pp. 47-119).
Itasca, IL: peacock
Cline, J.(1991). The circumscription process of career aspirations in Esoain adolescents. Europian Pacific Education
Review, 2, 133-143.
Comeau, K., Heibert, L.,(1997) From career decision-making styles to career decision-making profiles: A multidimensional approach.Journal of Vocational Behavior, 56(2), 277-291.
Cook, L.C & Kearney, C.A, (2009). Parent and youth perfectionism and internalizing psychopathology, Personality and individual Differences, 46, 325 -330.

Cooks, R.F. (2002). Assertive behavior therapy. Research and Training: London and New York by rutledgo
Coopman, T., & Pearl, G. N. (1990). A contextual-moderator analysis of emotional autonomy and adjustment in adolescence. Child Development, 66, 793-811.

Crossley, C. D., & Highhouse, S. (2005). Relation of job search and choice process with subsequent satisfaction. Journal of Economic Psychology, 26(2), 255-268.
Dadji, K.L.(1985). Factors influencing the development of perfectionism. A Thesis
Presented to the Faculty of California State University, Chico.
Dalal, R. S., & Bonaccio, S. (2010). What types of advice do decision-makers prefer? Organizational Behavior and Human Decision Processes, 112(1), 11-23. doi: 10.1016/j.obhdp.2009.11.007

Daviss, EL., Eshleman , J. (1998 ) At last, my research article on procrastination. Journal of Research in Personality, 20, 474-495
Deffenbacher, J., Zwemer, W. Whisman, M.A., Hill, R.W., & Sloan, R. (1986).
Irrational beliefs and anxiety. Cognitive Therapy and Research, 10, 281-292.
Deft, R. L. (2001). Essentional of Organization Theory & Design, (7th ed)". South-Western: Thomson Learning.

Delolti, R. D. (1981). Essentials of his science, theory, classification, assessment, and
theory. Journal of Personality Assessment, 72(3), 330-352.

Delshad Tehrani, M. (2007). Lord of the loan. Tehran: the sea.

Dewitte, S., & Schouwenburg, H. C. (2002). Procrastination, temptations, and
incentives: the struggle between the present and the future in procrastinators and the
punctual. European Journal of Personality, 16, 469-489.
Dewitte, S., & Lens, W. (2000). Procrastinators lack a broad action perspective. European Journal of Personality, 14(2), 121-140.
Dour, H. J., & Thurn, S. A. (2011). The interaction between the superhero ideal

and maladaptive perfectionism as predictors of unhealthy eating attitudes and
body esteem. Journal of Body Image, 8, 93-96.

Eberlin, Richard jay. (2005). "The realationship among leadership styles, decision making and organizational justice": alliant interuational university.

Egan, S. J, & Rees, C. S. (2007). The role of dichotomous thinking and rigidity in perfectionism. Journal of Behavior Research and Therapy, 45, 1813-1822.

Ellis, Albert. 1962. Reason and Emotion in Psychotherapy. New York: Stuart.

Eshbi , A., Raice, E,(2002) Decision-making style: Habit, style or both? Personality and Individual Differences Journal, 36(4), 931-944.
Frost, R. O., Lahart, C.(1996). The development of perfectionism: A study of daughters
and their parents. Cognitive Therapy and Research, 13(6), 469-489.
Ferrari, J.R. Barnes, K.L. & Steel, P. (2009). Life Regrets by Avoidant and Arousal
Procrastinators: Why Put Off Today What You Will Regret Tomorrow?. Journal of
individual differences, 3, 163 – 168.

Ferrari, J. L. Johnson, & W. G. McCown (Eds.), Procrastination and task avoidance: Theory, research, and treatment (pp 137-167). New York: Plenum Pres.
Flett, G. L., Blankstein, K., Hewitt, P. L., & Koledin, S. (2009). Components of
perfectionism and procrastination in college students. Social Behaviour and Personality,
20, 85-94.
Flett, G. L., Blankstein, K. R., & Martin, T. R. (1995). Procrastination, negative self-evaluation, and stress in depression and anxiety: A review and preliminary model. In J. R.
Flett, G. L., Hewitt, P. L., Blankstein, K. R., & Dynin, C. (1994). Dimensions of
perfectionism and Type A behaviour. Personality and Individual Diferences, 16,
477-485.
Flett, G. L., Hewitt, P. L., Blankstein, K., Mosher, S.W. (1992). Perfectionism, self –
actualization, and personal adjustment. Journal of Social Behaviour and Personality, 6,
147 – 160.
Flett, G. L., Hewitt, P. L., Blankstein, K. R., & O'Brien, S. (1991). Perfectionism and learned resourcefulness in depression and self-esteem. Personality and Individual Diferences, 12, 61-68.
Flett, G. L., Hewitt, P. L., Singer, A.(1995). Perfectionism and parental authority
styles.Individual psychology, 1, 50 – 60.
Flett, G. L., Sawatzky, D. L., & Hewitt, P. L. (1995). Dimensions of perfectionism
and goal commitment: a further comparison of two perfectionism measures. Journal of

Psychopathology and Behavioral Assessment, 17, 111-124.
Francois, F. (1999) Perfectionism, Anxiety, and Depression: Are the Relationships
independent?. Cognitive Therapy anId Research Journal Volume 25, Issue 3
Fulop, Janos, David, Roth, Schweik, Charles, (2006), "What is Mean Decision",
Making in the Content of Eco-Informatics, www.google.com,p 204.
Gary W N, Hapner P ,( 2006). Problem solving self appraisal, awareness and utilization of campus helping resources. Journal of Counseling Psychology.; 133(1) 39-44.
Gati, I., Landman, S., Davidovitch, S., Asulin-Peretz, L., & Gadassi, R. (2010). From career decision-making styles to career decision-making profiles: A multidimensional approach.Journal of Vocational Behavior, 76(2), 277-291.
Galotti, K. M., Ciner, E., Altenbaumer, H. E., Geerts, H. J., Rupp, A., & Woulfe, J. (2006). Decision-making styles in a real-life decision: Choosing a college major. Personality and Individual Differences, 41(4), 629-639.

Gambetti, E., Fabbri, M., Bensi, L., & Tonetti, L. (2008). A contribution to the Italian validation of the General Decision-making Style Inventory. Personality and Individual Differences, 44(4), 842-852.
Gary W N, Hapner P,( 2006) . Problem solving self appraisal, awareness and utilization of campus helping resources. Journal of Counseling Psychology.; 133(1) 39-44.
Gilovich, B. K., & Medvec, S. C. (1994). The role of parental influences on young adolescents' career development. Journal of Career Assessment, 16, 198-217
Gordon, A. (1983). The shapes of commitment development in emerging adulthood. Journal of Adult Development, 15, 113-131.
Gumnar, M. (2003). Perception of the family delinquency and emotional adjustment
among youth. Personality and Individual Differentces, 20, 1169-1178.

Hamachek, D. E. (1978). Psychodynamics of normal and neurotic perfectionism
Psychology, 15, 27-33.
Harris , M. (1998) the association between competition and manager ' business segment reporting decisions .journal of accounting research .Vol. 36 No.1
Hewitt, P., L. (2009). Perfectionism [Fact Sheet]: Canadian Psychological Association, Ottawa, Canada.
Hewitt, P., L.؛ Flett, Gordon L؛ Turnbull-Donovan, Wendy و Mikail, Samuel F. (2002). The Multidimensional Perfectionism Scale: Reliability, validity, and psychometric properties in psychiatric samples. Psychological Assessment: A Journal of Consulting and Clinical Psychology، 3(3): 464.
Hewitt, P. L., & Rick, L. (1989). Dimensions of perfectionism in unipolar depression.
Journal of Abnormal Psychology, 100, 98-101.
Hollander, M.H. (1965). Perfectionism. Comprehensive Psychiatry, 6, 94-103
Hollander, M.H. (1963).Pretreatment evaluation of anorexia nervosa. In R.A. Vigersky (Ed.), Anorexia nervosa (pp. 43-54). New York: Raven Press
Horney, K. (1950). Neurosis and Human Growth. New York: Norton and Co.
Hoy, K. W. & Miskel, G. C. (2008). Educational Administration: Theory, Research, and Practice (8th Ed). New York: McGraw Hill, Inc
Isen, M. (1993). Rethinking the value of choice: A cultural perspective on intrinsic motivation. Journal of Personality and Social Psychology, 76, 349-366.
Jakubowski, A. (1973 ) ). Self-efficacy as a mediator in the relationship between self oriented perfectionism and academic procrastination.Social Behavior and Personality.
Kagan, M., Cakir, O., Ilhan, T., Kandemir, M. (2011). The explanation of the academic

procrastination behaviour of university students with perfectionism, obsessive – compulsive
and five factor personality traits. Procedia Social and Behavioral Sciences, 2, 2121-2125.
Kahane, m. (1995). Family, self, and human development across cultures: Theory and applications (2nd ed.). Mahwah, New Jersey: Lawrence Erlbaum.
Karin, K. (2003). Gender influences in decision-making processes in top management teams, Management Decision, Vol. 41 Iss: 10, pp.1024 – 1034.

Kaucher, E. (2010). Ethical decision making and effective leadership: Alliant International University.

Kawamura , Y, Kathleen. Hunt, Sandra L. ,Randy o , Frost & Patricia Marten.(2001). Perfectionism, Anxiety, and Depression: Are the Relationships Independent?. Cognitive Therapy and Research Journal Volume 25, Issue 3.

Lay, C. H. (1986). At last, my research article on procrastination. Journal of Research in
Personality, 20, 474-495.
Larenti, J. H., Bruch, A. M., & Hans, R. F. (2008). Social anxiety and socially

prescribed perfectionism: Unique and interactive relationships with
maladaptive appraisal of interpersonal situations. Journal of Personality and
Individual Differences, 45: 55-61.
Lay, C. H. (1988). The relationship of procrastination and optimism to judgements of time to
complete an essay and anticipated setbacks. Social Behavior and Personality, 3, 201-214.
Lay, C. (1992). Trait procrastination and the perception of person-task characteristics.
Journal of Social Behavior and Personality, 7, 483-494.

Lay, C., & Schouwenburg, H. (1993). Trait procrastination, time management, and academic behavior. Journal of Social Behavior and Personality, 8, 647-662.
Lee, M. A., Schoppe-Sullivan, S. J., & Kamp Dush, C. A. (2012).Parenting perfectionism and parental adjustment. Journal of Personality and Individual Differences, 52:454-457.

Libby, P. A. (1993). Leaving high school: The influence and consequences for psychological well-being and career-related confidence. Journal of Adolescence, 26, 295-311.
Loo, R. (2000). A psychometric evaluation of the General Decision-Making Style Inventory. Personality and Individual Differences, 29(5), 895-905
Lou, Ch. H., Wang, X. J., Tu. X. & Gao, E. (2008). Impact of Life Skills Training to Improve Cognition on Risk of Sexual Behavior and Contraceptive Use among VocationalSchool Students in Shanghai, China. Journal of Reproduction & Contraception, 239-251.

Luft, L. (1993). Parenting style as context: An integrative model. Psychological Bulletin, 113, 487-496.
Marshall, S. M., & Ocaner A. J. (2007). Exploring the dynamic nature of procrastination:
a latent growth curve analysis of academic procrastination. Personality and Individual
Differences, 38, 297-309.
Massey D, Alcaron R, Durand J, Gonzalez H. Return to Aztlan (1987). The Social Process of Migration from Western Mexico. Berkeley: University of California Press.
Masters, N. (1999).Overcoming negative aspects of perfectionism

through group treatment. Journal of Rat-Emo Cognitive-BehavTher, 26:
134-150.

McCown, W., Petzel, T., & Rupert, P. (1987). An experimental study of some hypothesized behaviors and personality variables of college student procrastinators.Personality and Individual Differences, 8, 781-786.
Merriam-Webster's Collegiate Dictionary .Published January 1st 2003 by
Merriam-Webster 11th edition.
Millers, J. H., & Schwartz, K. H., Cooke, F. (1998). The determinants of private tutoring participation and attendant expenditures in Italy. Europian Pacific Education
Review, 11, 159-168.
Moghaddam, A. Tehrani, M. (2008). Investigating the relationship between decision making styles of public managers in the final state organizations. Journal of Public Management, (1) 1: 138-121.

Moreno, J.L. (1946), The theatre of spontaneity, Beacon House, Newyork;

Myrkmaly, M. (2007). Leadership and management training. Tehran: Publication Yastoroon.

Nicholson, I. (1999). A taxonomy of difficulties in career decision making. Journal of Counseling Psychology, 43, 510-526.
Nizbet, R. E., & Wilson, T. D. (1997). Telling more than we can know: Verbal reports on mental processes. Psychological Review, 84, 231-259.
Oliveira, Arnaldo, (2007), A Discussion Of Rational And PsychologicalDecision Making Theories And Models: The Search For a Cultural-Ethical Decision Making Model , Electronic Journal of Business Ethics and Organization Studies, Vol 12, No 2, pp 12-13.

Pett, M. (1984). A survey study of college faculty and student procrastination. College
Student Journal, 12, 256-262.
Pitman, R. K. (2004). Regional cerebral blood flow in amygdale and medial prefrontal cortex during traumatic imagery in male and female Vietnam veterans with PTSD. Archives of General Psychiatry, 61, 168-176.
Parker, A. M., Bruine de Bruin, W., & Fischhoff, B. (2007). Maximizers versus satisficers: Decision-making styles, competence, and outcomes. Judgment and Decision Making, 2(6), 342-350.
Parker, Andrew M., Wandi Burine de Bruine & Baruch Fichhoff, (2007),"Maximizers versus Satisficers: Decision-Making Styles, Competence and Outcomes ", Judgment and Decision Making, vol. 2, no. 6.

Patton, John R., (2003), "Intuition in Decisions", Journal of Management Decision, p989 , The current issue and full text archive of this journal is available at www.emeraldinsight.com/
Petersen, l., Goodstein, J. (1994). The D.A.P.P. (Discovery of Professional Activities and Personal Projects): A new method for helping high school and college students develop their projects. Orientation Scolaire et Professionnalle, 16, 347-355.

Queen, R. (1980). Extending research on the consequences of parenting style for Chinese Americans and European Americans. Child Development, 72, 1832-1843.
Racus, M. (1986). Affective, cognitive, and be havioral differences between high and low
procrastinators. Journal of Counseling Psychology, 33, 387-394.
Rathous, J. B. (1975). The development and applications of social learning theory. New
York: Praeger.

Robins.s p.(2004). Organizational behavior. Muhammad Ali's translation Parsayyan and Arabs. Tehran: Cultural Research Bureau.

Rezazadeh, Samaneh (2010). "The relationship between intelligence and moral decision-making styles of public managers, Ferdowsi University of Mashhad University of Medical Sciences in 1389." MS Thesis. Ferdowsi University of Mashhad. School of Psychology and Educational Sciences.

Rochester S, Kilstoff K, Scott G.(2008) Learning from success: Improving undergraduate education through understanding the capabilities of successful nurse graduates. Nurse Education Today.
Rodriguez, N., Myers, H. F., Morris, J. K., & Cardoza, D. (2012). Latino college student adjustment: Does an increased presence offset minority- status and acculturative stresses? Journal of Applied Social Psychology, 30, 1523-1550

Rinald, L., Crusier , k. (1997 )The role of ethics in decision making by deans and division chairs of community colleges. University of Gonzaga. Vol 65(4),

Rilly, C., Lee, M., Cooper, Z., Fairburn, C. G., & Shafran, R. (2007). A
randomized controlled trial of cognitive-behavior therapy for clinical
perfectionism: A preliminary study. Journal of Behavior Research and
Therapy, 45 . 2221-2231.

Saddler, C. D., & Buley, J. (1999). Predictors of academic procrastination in college
students. Psychological Reports, 84, 686-688.
Saddler, C. D., & Sacks, L. A. (1993). Multidimensional perfectionism and academic
procrastination: Relationships with depression in university students. Psychological
Reports, 73, 863-871.
Salter, A. (1949), Conditioned reflex therapy, Capricorn Press, Newyork;

Schoemaker, A. F. (2010). The Relationship between Decision-Making Style and Negative Affect in College Students: Drexel University
Sapieja, K.M., Dunn, J.G.H. & Holt, N.L. (2001). Perfectionism and perceptions of
parenting styles in male youth soccer. Journal of Sport and Exercise Psychology, 1, 20 –
39.
Schultz, D.P.& Schultz, S. E. (2001). Educational achievement in Germany society: Psychological analysis of academic success of Germany adolescents. Germany Journal of Psychological and Social Issues, 14, 63-109.
Scott, S. G., & Bruce, R. A. (1995). "Decision-making style: The development and assessment of a new measure". Educational and Psychological Measurement, 55(5), 818-831.
Seo., E. H. (2008). Self-efficacy as a mediator in the relationship between self-oriented
perfectionism and academic procrastination.Social Behavior and Personality.

Shafran, R., Cooper, Z., & Fairburn, C.G. (2002).clinical perfectionism: a cognitive
behavioural analysis. Behaviour Research and Therapy, 40, 773-791.
Shafran, R, Mensell G..)2001).The intergenerational transmission of perfectionism:
parents' psychological control as an intervening variable. J Fam Psychol, 19,358-66
Shafir, Y. (1993). Is Asian American parenting controlling and harsh? Empirical testing of relationships between Korean American and Western parenting measures. Asian American Journal of Psychology, 4, 19-29.
Simon, N. (1997). High school students' career-related decision-making difficulties. Journal of Counseling and Development, 79, 331-340.

Singh, R., & Greenhaus, J. H. (2004). The relation between career decision-making strategies and person-job fit: A study of job changers. Journal of Vocational Behavior, 64(1), 198-221.
Slaney, k. (2000). Counseling The Procrastinator In Academic Settings. Washington D.C.
American Psychological Association.

Smith, E. (2011). The intuitive style: Relationships with local/global and verbal/visual styles, gender, and superstitious reasoning. Journal of Learning and Individual Differences Vol 21, PP 263-270.

Smith, E. L., & Maxim, R. M. (1999). Intrinsic motivation and self-determination in human behavior. New York: Plenum.

Spicer, David P. & Sadler-Smith, Eugene (2005), An examination of the general decision making style, Journal or Managerial Psychology,Vol 20 , No 2 , pp 137-138.
Spiellberger, C.D., Gorsuch, R.L., & Lushene, R.E. (1990). Manual for the State-Trait
Anxiety Inventory. Palo Alto, CA: Consulting Psychologists Press.
Stada, H. E. (1994). Barriers to adolescents' information seeking for career decision making. Journal of the American Society for Information Science, 50, 38-48.
Stouber,J., Otto, K., Pescheck, F., Becher, C., Stoll, O. (2007). Perfectionism andcompetitive anxiety in athletes: Differentiating striving for perfection and negative perfection.Personality and Individual Differences, 42, 959-969.
Stouber, J., Feast, A. R., & Hiwaro, J. A. (2009). Self-oriented and socially prescribed perfectionism: Differential relationships with intrinsic and extrinsic motivation and test anxiety. Journal of Personality and Individual Differences, 47(5), 423-428.

Strasser, F.(1999). Over-time changes in adjustment and competence adolescents from
authoritative, authoritarian, indulgent and neglectful families.Child Development, 65,
754-770.
Stwart L., Weiss S.(1986). An assertiveness training program for indecisive students attending an Italian University. Career Development Quarterly 51(4)

Terry-short, L.A., Owens, R.G., Slade, P.D., & Dewey, M.E. (1995). Positive and
negative perfectionism. Personality and Individual Differences, 18, 663-668.
Thompson, T. S. (2010). The impact of locus of control on decision making styles of mid-level managers: Capella University
Thompson, T. S.(1994 ) The role of ethics in decision making by deans and division chairs of community colleges Capella University 56(2),

Thompson, T.S., Davidson, S.A. (1998). The influence of parental support, knowledge,
and authoritative parenting on Hmong and European American adolescent development.
Journal of Family Issues, 9, 1214 – 1232.

Thunholm, P.(2004). Decision-making style: Habit, style or both? Personality and Individual Differences Journal, 36(4), 931-944.
Thunholm, P. (2008). Decision-making styles and physiological correlates of negative stress: Is there a relation? Scandinavian Journal of Psychology, 49(3), 213-219.
Thunholm, P. (2009). Military leaders and followers – do they have different decision styles? Scandinavian Journal of Psychology, 50(4), 317-324.
Towned , W. (2007). A meta-analytically derived nomological network of procrastination. Personality and Individual Differences, 35, 1401-1418.
Turner, L. A و Turner, P. E. (2011). The reaction of behavioral inhibition and perceived parenting to maladaptive perfectionism in college students. Personality and Individual Differences، 50: 840-44.

Vieth, A. Z., & Trull, T. J. (1999). Family patterns of perfectionism: An examination of
college students and their parents. Journal of Personality Assessment, 72, 49-67.
Walker, L. (2004). Overcoming the patterns of powerlessness that lead to procrastination. In H.
Schouwenburg, C. Lay, T. Pylchyl, & J. Ferrari, (Eds.), Counselling the
procrastinator in academic settings (pp. 91-103). Washington: American
Psychological Association.
Weinz, H, & Koontz, H. (1993), Management: A Global Perspective, International Edition, Tenth Edition,NewYork , p. 199.

Wellford, J. (2005). Life skills training. Journal of International Relations, 19, 687- 411.
Wenzel, V. Weichold, K. & Silbereisen, R. K. (2009). The life skills program IPSY: Positive influences on school bonding and prevention of substance misuse. Journal of Adolescence, 1, 1-11.
Wessly, N. A., & Smith, P. L. (1994). The role of family context in a social cognitive model for career-related choice behavior: A math and science perspective. Journal of Vocational Behavior, 57, 348-364.
Wilson, V. B. (2010). "examing moral reasoning and ethical decision making among Mississippi's community college administrators": Mississippi university
Wolpe,J. (1992)," Objective Psychotherapy of the neveroses", South African Medical Journal, 28, 825829-

1 در اﻳﻦ پژوهش اﺻﻄﻼﺣﺎت رفتار جراتمندانه، جرات‏ورزی اﺑﺮاز وﺟﻮد و رﻓﺘﺎر ﺷﺠﺎﻋﺎﻧﻪ ﺑﻪ صورت مترادف بهﻛﺎر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ.
2-Bandora
3 Salter
4 Pavlov
5 Inter Personal

6 Moreno
7-Theory of transaetional analysis
8-Self-aware
9-Life positions
10-Benea
11-Townend
12-I am OK, You are OK
13-Harris
14-Seligman
15-Hallowell
16-Existential therapy
17- Strasser, F& Strasser
18-Attachment theory
19-Theory of insecure and secure attachments
20-Bowlb
21-Masters
22-Burish
23-Hollon
24-Rimm
25-Assertive commanday
26-Rathous
27 Deloti
28 Dadji
29 Racus
30 Smith
31 Sapieja, K.M., Dunn, J.G.H. & Holt, N.L
32 Schomaker
33 Kagan, M., Cakir, O., Ilhan, T., Kandemir, M
34 Obsessive-compulsive
35 Thampson
36 Wenzel, Weichold & Silbereisen
37 Hatchinson, A.J. & Yates, G.C.R.
38 Self – striving
39 Concern for mistakes
40 Direct expectations
41 outstanding
42 Maternal goal expression
43 Lou, Wang, Tu & Gao
44 Camble
45 Seo
46 Kenney-Benson, G.A., and Pomerantz, E.M
47 Baker & Williams
48 Rodriguez, Myers, Morris, & Cardoza
49 Flett, G.L., Blankstein,K.R., Hewitt,P.L. and Koledin,S
50 Generalized procrastination
51 Blustein & Philips
—————

————————————————————

—————

————————————————————


تعداد صفحات : 45 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود