تارا فایل

سیمای شهر و عوامل سازنده ی آن


سیمای شهر و عوامل سازنده ی آن

سیمای شهر را بر مبنای عوامل جسمی شهر،چنان که تاکنون مطالعه کرده ایم،
می توان بر اساس پنج عامل استوار دانست:راه،لبه،پهنه، گره و نشانه

1. راه
راه عاملی است که معمولا با استفاده از آن،حرکت بالفعل یا بالقوه میسر می گردد.از این رو،راه ممکن است خیابان باشد،پیاده رو باشد؛جاده،خطوط زیر زمینی تراموا و یا خطوط راه آهن باشد.
برای بیش تر افرادی که با آنان مصاحبه کردیم،راه ها از مهمترین عوامل سیمای شهر بودند.
راه ها ممکن است به انواع بسیار از مظاهر مهم سیمای شهر شوند از جمله و از موثر ترین این انواع آن است که از راه در رفت و آمد روزانه به محل کار استفاده می شود.
پاره ای مظاهر و صفات مشخص نیز سیمای راه ها را قدرت می دهد.به عبارت ساده خیابان هایی که بسیار پهن یا بغایت تنگ بوده اند توجه مردم را به خود می خواندند.

برای شناخت راه ها،خصوصیات نمای ساختمان ها نیز اهمیت داشت.
نزدیکی با پاره از عوامل پر اهمیت شهر،نیز می تواند اهمیت یک راه را افزایش دهد.در این صورت راه گذشته از خصوصیات خود،خصوصیات لبه را واجد خواهد بود.
در جایی از شهر که راه های اصلی،سیمایی غیر مشخص دارند و یکی با دیگری به آسانی اشتباه می شود،تمام تصویر شهر تیره است و به اشکال می توان آن را رویت کرد.

راه ها نه تنها باید مشخص باشند بلکه باید به استمرار ادامه یابند؛زیرا در این بر آنها فایده ای عملی مترتب است:مردم اغلب با تکیه بر این صفت می توانند جهت حرکت خود را به سهولت معین دارند.شرط اساسی آن است که راه به درون شهر یا یک قسمت از شهر راه یابد؛ادامه سایر عوامل سیمای راه ها به اندازه کیفیت نخستین اهمیت ندارد.راه هایی که به اثبات ادامه می یابند،در محیطی مانند «جرزی سیتی»به عنوان عواملی که در تشخیص مسیر می توان از آن استفاده کرد،انتخاب گشتند.در چنین راه هایی حتّی نو آمدگان به شهر-حتی اگر به اشکال-می توانند مسیر خود را بیابند.

راه نه تنها ممکن است مشخص و مداوم باشد؛بلکه جهتی روشن داشته باشد؛البته وجود یک جهت از یک جانب راه،از جانب دیگر نیز به آسانی شناخته می شود.ایجاد جهتی مشخص در یک راه،ممکن است به درجات صورت پذیرد:تغییری منظم در پاره ای کیفیات که در جهتی معیّن به تدریج افزایش میابد.
وقتی که شدّت تراکم ساختمان ها نیز به تدریج افزایش یابد،راه واجد جهت می شود.

آغاز و انتهای راه نیز برای مردم اهمیّت داشت؛اینکه راه از کدام نقطه آغاز می شود و به کدام نقطه راه می برد.راه هایی که آغاز و انتهای آن ها معلوم بود بیش تر مشخص بودند،به پیوستگی عوامل مختلف شهر کمک می کردند و وقتی شخص از آن عبور می کرد اطمینان بیش تر داشت.

وقتی راهی واجد جهت باشد ممکن است مقیاس و اندازه آن را نیز معلوم داشت. شخص در هر نقطه از خیابان که باشد می تواند بداند تا کنون چه میزان راه آمده است و برای رسیدن به انتهای خیابان هنوز چه اندازه راه در پیش دارد. عواملی که سهولت اندازه گیری را میسر می دارند، البته به تعیین جهت نیز کمک می کنند.

اندازه گیری به وسیله ی علامت گذاری های بناها یا گره هایی که در امتداد راه وجود داشت صورت می پذیرفت. بخاطر سپردن قسمت های مشخص شهر وقتی که راه بدان وارد می شود و از آن خارج می گردد از جمله وسائلی است که هم می توان با آن مسافت را اندازه گرفت و هم به خیابان جهت می دهد.

تغییر شدید در جهت راه چون حدی بر یک قسمت از آن می نهد و یا نقطه ی مناسب و چشم گیری برای ایجاد ساختمانی مشخص بوجود می اوردو ممکن است وضوح سیمای آن را بیشتر کند.

دلیل دوم عدم پیوند راه به بقیه ی شهرجدایی شدید ان از عوامل محیطی است که دران ادامه میابد.
خطوط راه آهن و خطوط تراموای زیر زمینی مثال های دیگری از عدم ارتباطه راه با محیط خود است.

محل تقاطع راه ها نیز اهمیت فراوان دارد زیرا جایی است که شخص در ادامه دادن به راه مجبور به اتخاذ تصمیم است .اگر خیابان ها بصورت عمودی و افقی ادامه یابند وبه زاویه ی قایم یکدیگر را قطع کنند(سیستم شطرنجی )به تصور دراوردن آن در ذهن و شناختشان بسیار آسان است :خاصه وقتی که عوامل دیگری در محل تقاطع آنان موجود باشد .

چند راه مهم راممکن است اگر نابسامانی آنها اندک باشد وروابط بین آنها نسبت به یکدیگر معلوم باشد به عنوان یک بافت ساده ی یک پارچه به ذهن آورد.

2 . لبه
لبه نیز مانند راه عاملی خطی است ،معمولا اما نه همیشه مرز های بین دو قسمت متفاوت است ودر تشخیص سیمای شهر به عنوان عامل جانبی مورد مراجعه قرار می گیرد .
قوی ترین لبه ها آنها هستند که نه تنها فورا بلکه به دیده می آید ،بلکه فرمی پیوسته دارندو راه های عرضی را متوقف می دارند.(رودخانه ی چارلز در بستن)
لبه عاملی خطی است که به دیده ناظر با راه تفاوت دارد.مرز بین دو قسمت،شکافی،در امتداد طول و بین دو قسمت پیوسته شهر،بریدگی که خطوط راه آهن در شهر به وجود می آورد،حد مجموعه ای ساختمانی و یا دیوار را به عنوان مثال هایی از لبه در سیمای شهر ذکر کرد.لبه ها،عواملی جانبی هستند ونه محور های توازن و تقارن،ممکن است به صورت عواملی باشند که عوامل دیگر را مسدود کنند یا بر آنها حدّی نهند؛اما تا اندازه ای می توان در درون آنها نفوذ یافت.

لبه های (بریده)لبه هایی هستند که اگر چه خود به پیوستگی ادامه می یابند اما فقط در پاره ای از نقاط میتوان آنها را روئیت کرد .(خطوط راه آهن نمونه هایی از لبه های بریده هستند)

نکته:اگرچه پیوستگی ووضوح (لبه ها )از خصوصیات اساسی آنها است اما معنای اینکه لبه ای سیمای قوی داشته باشد این نیست نتوان به درون آن نفوذ کرد :
بسیاری از لبه ها بند هایی هستند که قسمت های مختلف را به هم پیوند میدهند ،نه آنکه مرزهایی ک قسمت های مختلف را از هم جدا میکنند.
فراموش نباید کرد که اغلب اوقات ،لبه ها ممکن است راه نیز باشند ،هر جا که این نکته صادق باشد وهر جا که ((لبه))به ناظر پیاده مسدود نباشد ،تحرک در لبه از عوامل اصلی سیمای آن شهر می شود .

خطوط راه آهن (جرزی سیتی)و(بستن)که بر پایه هایی بلند تر از سطح زمین کشیده شده اند مثال هایی هستند از لبه هایی که آنها را لبه های برجسته ویا مرتفع می نامند .

هرگاه چند لبه ی برجسته انحنا یابند وبا یکدیگر تلاقی کنند .نتیجه ممکن است بسیار گیج کننده شود در صورتی که لبه ها مانند راه ممکن است معلوم دارنده ی جهت باشند 0

مشکل است شیکاگو را بدون دریاچه ی میشیگان به تصور در آورد ،لبه ای که مقیاسی بزرگ دارد ودور نمای تمام شهری عظیم مانند شیکاگو را به دیده می آورد.

3 . پهنه
پهنه قسمت نسبتا بزرگی از شهر که واجد خصوصیات یک دست ومشابه باشد وناظرعملا بتواند به آن وارد شود .مظاهر یک پهنه میتواندهمیشه از درون آن شناخت وگاه نیز ممکن است ،وقتی ناظر از کنار آن میگذرد ،ازبیرون شناسایی شود .شمار ووضوح وتنوع پهنه های بستن به گونه ای است که هر قسمت آن با قسمت های دگر متفاوت است چنان که با دیدار سیمای هر قسمت از شهر،شخص فورا میتواند آنراتا میزان بسیار تمیز دهد.

در جرزی سیتی نیز پهنه ها مختلف وجود دارد،اما آنچه یک پهنه را از پهنه های دیگر متمایز میکند خصوصیات مذهبی ونژادی ساکنان آن است نه سیما وپیکر محله.اما در لوس آنجلس تفکیک پهنه ها بسیار دشوار است.
وقتی از مصاحبه شدگان پرسیده شد که در کدام یک از شهر ها بیش از هر شهر دیگری به راحتی توانسته اند از جایی به جایی دیگر بروندوجهت شهر برایشان مشخص بوده،چندین شهر مختلف را نام بردند ،اما همه در باره ی نیویورک متفق الکلام بودند.علت؟…….

خصوصیاتی که سیما و پیکر پهنه ای را مشخص می کند عواملی خاص آن پهنه هستند که ممکن است اجزاء بی شمار و متنوع داشته باشند. : بافت پهنه، فضای آن، فرم آن، اجزای آن، نمادها، نوع ساختمان ها، نوع استفاده از ساختمان ها، فعالیت ها، ساکنین پهنه، درجه ی نو و یا کهنگی پهنه و وضع پست و بلند زمین.
شهر در صورتی واجد سیمائی قوی است که در پاره ای عوامل مشخص موجود باشد که در ذهن جایگزین شود. بیشتر اوقات چند علامت مشخص در سیمای شهر موجود است. در این صورت اشخاصی که با شهر آشنا هستند ممکن است آن را بشناسند. اما سیمای شهر از خود قدرت و تاثیری ندارد.

وقتی که عوامل نخستین در شناخت سیمای شهر موجود باشد و یا واحدی از شهر سیمائی مشخص داشته باشد، درجه ی تجانس عوامل موجود در داخل آن اهمیت خود را از دست می دهد. خاصه اگرپاره ای عوامل به طور متناوب در سیمای آن واحد تکرار شود.

پهنه هایی هم هستند که هسته ای مشخص و قوی دارند، اما هرچه از مرکز پهنه دور شویم به تدریج تشخص سیمای خود را از دست می دهند، نادر نیستند.
دوباره باید یادآور شویم که پاره ای پهنه ها مانند آدمیان تودار و در خود متمرکز هستند بی آن که به شهری که در آن واقع اند توجهی داشته باشند. از جمله مثال این نوع پهنه ها، پهنه ی (چینی ها) و یا (نرث اند) در (بُستن) است. پاره ای دیگر از پهنه ها صراحت دارند و با عوامل حول و حوش خود پیوند یافته اند.

4 . گره
گره ها نقاطی حساس در شهر هستند که ناظر می تواند به درون آنها وارد شود و کانون هایی که مبدا و مقصد حرکت او را به وجود می آورند.
گره ها کانون هایی واجد اهمیت در شهر هستند که معمولا در محل تقاطع راه ها و یا تجمع پاره ای خصوصیات بوجود می آیند و ناظر می تواند به درون آن راه یابد. گره ها اگر چه در سیمای متصور شهر نقاطی کوچک هستند، اما در عمل ممکن است میدانی بزرگ، یا قسمتی از شهر باشند که به صورتی خطی تمرکز یافته اند. و یا حتی می توان تمام محله ی مرکزی شهر را، اگر سیمای تمام شهر را در زمینه ی وسیع تری در نظر آوریم به صورت گره ای متصور داشت. به راستی اگر مقیاس ما یک کشور یا مجموعه ی چندین کشور باشد، تمام یک شهر را نیز ممکن است به صورت گره ای مفروض است.

گره ها حتی وقتی بی شکل باشند و یا شکل مشخص نداشته باشند مانند میدان (جرنال) در جرزی سیتی در سیمای شهر واجد اهمیت اند. ایستگاه های ترامواهای زیر زمینی را نیز باید (گره) هایی بشمار آورد که در نقاط تقاطع خطوط اصلی حمل و نقل بوجود آمده اند.

میدان کاپلی و ایتسگاه سآث در نقشه ی شهر گاملا اهمیت داشتند و چند تن از مصاحبه شدگان، نخست این نقاط را به یاد اوردند و سپس بقیه ی شهر را به مدد این نقاط در ذهن مصاحبه شدگان تجسم می یافتند. پاره ای دیگر از جمله ایستگاه خیابان (ماساچوست) در (بُستن) عاملی موثر نبودند.

نوع دیگر گره : محل تمرکز پاره ای خصوصیات نیز در سیمای شهر اغلب به دیده می آید. فی المثل می توان از میدان (پرشینگ) در لوس آنجلس یاد کرد که به سبب فضای خود که خصوصیاتی بسیار نمونه دارد، سبزه و گیاه و درختانی که در آن موجود است و فعالیتی که در آن صورت می گیرد گره ای واضح و قوی در شهر بوجود می اورد و شاید مشخص ترین نقطه در سیمای آن باشد.

برای تشخیص یک گره صرفا وجود یک فرم فضایی خاص لازم نیست، شاهد این نکته میدان های جرنال و سکالی هستند، اما اگر فضا فرم یا فرم هایی داشته باشد، تاثیر آن شدید تر می شود و خاطره ی گره در ذهن محفوظ می ماند. گره ها نیز مانند محلات ممکن است تودار یا صریح و نمایان باشند. میدان سکالی فی المثل تودار بنظر می رسد و وقتی که شخص در داخل خود میدان و یا حول و حوش آن است کمتر می تواند به آسانی جهات اصلی آن را دریابد.

5 . نشانه
نشانه ها عواملی در تشخیص قسمت های مختلف شهر هستند؛با این تفاوت که ناظر به درون آنها راه نمی یابد.معمولا اشیایی که ظاهری مشخص دارند:مانند ساختمان ها،علائم،فروشگاه ها یا حتّی یک کوه می تواند نشانه ای باشد.خصوصیات نشانه باید چنان باشد که بتوان آن را از میان عوامل بسیار باز شناخت.
پاره ای از نشانه ها را که بر پاره ای عوامل کوچک قد برافراشته اند می توان از دور به زوایای مختلف تمیز داد و در جهت یابی،آنها را از تمام جوانب مورد استفاده قرار داد.ممکن است نشانه ها در داخل شهر باشند یا به اندازه ای دور که مدام جهتی خاص را مشخص دارند.تک برج ها،گنبد های طلایی و تپه های گران پیکر مثال هایی هستند که معروف به نشانه در سیمای شهرند.حتی نقطه ای متحرک،مانند خورشید را که حرکتش منظم و آرام است می توان به عنوان نشانه ای گرفت.پاره ای از نشانه های دیگر صرفا جنبه محلی دارند و رویت آن ها صرفا از محلی خاص و جهتی معیّن میسر است.از جمله این نوع نشانه ها می توان نمای فروشگاه ها،درختان،دستگیره های در، علائم راهنمایی و رانندگی و یا جزئیاتی دیگر از این قبیل را می توان نام برد که در شهر ها موجود است و معمولا به دیده بسیاری از ناظرین می آید.از این نشانه ها،اغلب در شناخت سیما و یا بافت شهر استفاده می شود و هر چه قدر مسیر حرکت برای ناظر آشناتر باشد بیش تر مورد استفاده قرار می گیرند.

نشانه ها را می توان عواملی در نظر گرفت که برون آنها به دیده ناظر می آید و مقیاس آن ممکن است بسیار متفاوت باشد.در گذشته،مظاهر پیوسته و مشابه شهر،راهنمای آشنایی مردم با شهر بود؛اما اکنون به نظر می رسد بیشتر و بیشتر مردم با تکیه بر نشانه ها بر نقشه آن تسلط یابند.
از خصوصیات مشخصه نشانه ها بی نظیر بودن آنها است:عاملی که منحصر به فرد باشد و در ذهن خاطره ای بگذارد.1-نشانه ها فرم واضحی داشته باشد.2-با زمینه خود متضاد باشد.3-محل آنها بر اطراف خود غالب و مسلط باشد،شناخت آنها به آسانی بیشتری میسر است.

به نظر می رسد نقش،تصویر و یا فرمی که از زمینه خود متمایز باشد،موثر ترین عامل در به وجود آمدن یک نشانه باشد.زمینه ای که در آن نشانه ای متمایز می شود لازم نیست که محدود به اطراف نزدیک آن نشانه باشد.ملخ باد نمای تالار «فانویل»،گنبد طلایی ساختمان پارلمان لوس آنجلس و یا راس ساختمان شهرداری این شهر،نشانه هایی هستند با مظاهر منحصر به فرد و بی نظیر در زمینه ای که تمام شهر برای آنها فراهم می آورد.

در پاره ای موارد عواملی ممکن است صرفا به صرف تمیز بودن خود،در شهری کثیف،فی المثل عمارت«کریسشن ساینس» در بستن، و یا به صرف نو بودن خود در شهری قدیمی فی المثل کلیسای خیابان«آرچ»به عنوان نشانه ای در ذهن مردم جای گیر شوند.

اگر فضایی که عاملی معماری در آن قرار گرفته بر محیط اطراف خود غلبه داشته باشد آن عامل می تواند به صورت نشانه ای جلوه گر شود.

وضع قرار گرفتن ساختمان ها در فضا و مقیاس کوچک آنها بسیار جالب توجه تواند بود و ممکن است با توده عظیم بقیه ساختمان ها در تضادی دلپذیر نشیند.
اگر نشانه ای در محل تقاطع چند راه واقع شود بر قدرتش می افزاید.
هر گاه عاملی از نظر تاریخی قدمت داشته باشد،واحد علامتی مشخص باشد و یا معنایی بر آن مترتب باشد،بر ارزش آن به عنوان نشانه می افزاید.
تالار«فانویل»یا ساختمان پارلمان در بستن مثال هایی بارز بر این نکته اند.

نشانه هایی که از دور مرئی هستند یا نقاتی برجسته که از جهات مختلف رویت آنان میسر است،اغلب کاملا آشنا و شناخته شده بودند؛اما تنها کسانی که با شهر چنان آشنا نبودند.

نشانه های دور تنها برای جهت یابی کلی در شهر،یا به عنوان نمادی که این جهت مشخص دارند مورد استفاده قرار می گرفتند.به تصور یکی از مصاحبه شدگان،ساختمان گمرک برای خیابان آتلانتیک وحدتی به وجود آورد؛زیرا تقریبا از هر نقطه ای در این خیابان ممکن بود آن را رویت کرد.

گنبد معروف فلورانس نیز مثالی بارز از نشانه ای در منظره عمومی و سیمای شهر است.

پاره ای اوقات،صدا و بو،تاثیر نشانه ها را قوی تر می کردند،امّا خود به خود عواملی نبودند که نشانه ای را به وجود آورند.
نشانه ها ممکن است گاه عواملی جدا و مستقل باشند و هیچ عاملی دیگر بر تاثیر آن نیافزاید.
بیش تر اوقات،نشانه های کوچک به ذهن مصاحبه شدگان می آمدند:وجود هر یک،دیگری را تقویت می کرد و زمینه کلی همه آنان تا اندازه ای در شناسایی هر یک تاثیر داشت.


تعداد صفحات : حجم فایل:1,549 کیلوبایت | فرمت فایل : .pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود