روشهای یادگیری از طریق راهبردهای شناختی راهبردهای فراشناختی
کلیدواژه ها:
شناخت، فراشناخت، راهبردها شناختی، راهبردهای فراشناختی
۱- مقدمه:
از زمانیکه محرکهای محیطی توسط گیرنده های حسی دریافت مشوند واز حافظه حسی به حافظه کوتاه مدت منتقل شده وبارمزگذاری و تکرار به حافظه درازمدت فرستاده میشوند نیاز به تدابیری داریم که به این فرایند سهولت ببخشند به این تدابیر راهبردهای یادگیری(راهبرد های شناختی و فراشناختی )گفته میشود.
اینکه ما چگونه فکر می کنیم، چگونه و چه چیزی را به یاد می آوریم و چگونه مسایل را حل می کنیم، همه فرایندهایی شناختی هستند که روان شناسان بسیار به آن توجه دارند. همین فرایندهای ذهنی برای معلمان نیز،که مسوول هدایت همه گونه های یادگیریند، مهم است. در واقع، بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت معتقدند که وظیفه اساسی معلم پرورش فرایندهای شناختی دانش آموزان است.( گلاور وبرونینگ،ترجمه خرازی،۱۳۸۵:۲۶) با توجه به این مهم سعی شده است در قسمتهای بعدی راهبردهای شناخت وفراشناخت مورد بررسی قرار گیرد
۲- تعاریف:
– شناخت:
شناخت عبارت است: از جریانهای فکری، یادگیری، نحوه سازماندهی، ذخیره سازی و به کارگیری اطلاعات، (آقازاده واحدیان، ۱۳۷۷)
شعاری نژاد (۱۳۷۵) شناخت را اینگونه تعریف کرده است: اصطلاحی که به اعمال لازم برای کسب معرفت و آگاهی اطلاق می شود، که با ادراک مستقیم اشیاء از راه حواص آغاز شده و تا همه انواع استدلال و تفکر ادامه می یابد و شامل فرآیندهای تفکر، حل مساله و پیش بینی حوادثی که در شخص اتفاق می افتد می شود.
– فراشتاخت:
فلاول (به نقل از فاضلی،۱۳۸۵) می گوید فراشناخت دانش یا فعالیت شناختی است که به هر جنبه ای از هر اقدام یا عمل شناختی نظم می بخشد. و آن فراشناخت نامیده شده، زیرا مفهوم اصلی آن "شناخت درباره شناخت" است. به نظر وی فراشناخت در خیلی از انواع فعالیتهای شناختی همانند: ارتباط و اطلاعات کلامی، استدلال کلامی، درک و فهم، نوشتن، یادگیری زبان، دریافت، توجه، حافظه، حل مساله، تفکر منطقی و اشکال گوناگونی از خود کنترلی و خودآموزی، نقش مهمی بازی می کند. (فلاول، ۱۹۹۳)
ویلسون(۱۹۹۳، به نقل از فاضلی، ۱۳۸۵) می گوید فراشناخت اصطلاحی است که هم می تواند به شکل مبهم و هم می تواند برای توصیف یک سری مهارتهای شناختی سطح بالا مورد استفاده قرار گیرد. او فراشناخت را اینگونه تعریف می کند:
"هوشیاری افراد از تفکرشان و ارزیابی و تنظیم تفکرشان"
در این تعریف سه کارکرد فراشناخت بیان شده است.
۱- آگاهی (هوشیاری) فراشناختی: شامل آگاهی فرد از فرآیند یادگیری اش، دانش درباره دانش و دانش درباره راهبردهایش است.
۲- ارزشیابی فراشناختی: شامل قضاوتهای فرد از توانایی ها و محدودیتهایش است.
۳- تنظیم یا نظم بخشی فراشناختی: شامل میل به تغییر تفکر و منابع شناختی مورد استفاده است. (لاکاجوو همکاران، ۲۰۰۴به نقل از فاضلی، ۱۳۸۵)
۳- راهبردها:
الف- راهبردهای شناختی
راهبردهای شناختی، راهبردهایی هستند که به ما کمک می کنند تا اطلاعات تازه را برای ترکیب با اطلاعات و تجارب قبلی ذخیره سازی آنها در حافظه بلند مدت آماده کنیم (سیف، ۴۹۰: ۱۳۸۵)
سیف (۱۳۸۵) راهبردهای شناختی را به سه دسته تقسیم کرده است: ۱- راهبرد تکرار و تمرین ۲- راهبرد بسط یا گسترش معنایی ۳- راهبرد سازماندهی
۱- راهبرد تکرار و تمرین:
تکرار نامی کلی برای راهبردهای گوناگون حافظه است که همگی از تکرار برای به یاد سپاری مطالب استفاده می کنند.
نوشتن هر لغت دیکته برای پنج بار، تکرار شماره تلفن …. همگی نمونه هایی از راهبرد تکرار هستند (رفوث، یل و دوفابو، ۱۹۹۳، ترجمه خرازی، ۱۳۷۵)
در واقع هنگامی که ما اطلاعات را از طریق حواس می گیریم و به حافظه حسی می فرستیم و از آنجا به حافظه کوتاه مدت اگر آن اطلاعات را مورد تکرار و تمرین قرار ندهیم آن اطلاعات حفظ نمی شوند و به حافظه بلند مدت انتقال نمی یابند.
فردانش (۱۳۸۳) این راهبرد را به دو نوع تقسیم کرده است: الف- راهبرد تکرار و تمرین پایه ب- راهبرد تکرار و تمرین پیچیده
الف) راهبرد تکرار و تمرین پایه: همان تکرار و تمرین ساده مطالب است که منجر به حفظ آن مطالب می شود و بیشتر خاص مطالب ساده از قبیل حفظ نام اشیاء و پدیده ها می شود. سیف (۱۳۸۵) از جمله راههای به یاد سپردن مطالب ساده و غیرمعنی دار را بخش به بخش کردن و تمرین پراکنده یا مطالعه با فاصله آن مطالب دانسته است که در این روشها مقدار زیادی از اطلاعات به بخش های کوچکتر تقسیم می شوند و به طور جداگانه و با تمرین و تکرار فراوان حفظ می شوند.
ب) راهبرد تکرار و تمرین پیچیده: این راهبرد بیشتر خاص موضوعات پیچیده تر و معنی دارتر است و علاوه بر تکرا ساده شامل نسخه برداری، یادداشت برداری و خط کشی زیر نکات مهم هم می شود (فردانش، ۱۶۹: ۱۳۷۲)
در کل راهبرد تکرار و تمرین پیچیده شامل، انتخاب نکات مهم و کلیدی، خط کشیدن در زیر مطالب مهم علامت گذاری و حاشیه نویسی، برجسته سازی قسمتهای یک کتاب درسی و رونویسی یا کپی کردن مطالب می شود. (سیف، ۴۹۳: ۱۳۸۵)
۲- راهبرد بسط یا گسترش معنایی:
این راهبرد بیشتر برای ارتباط برقرار کردن بین مطالب و اطلاعات تازه و اطلاعات قبلی مورد استفاده قرار می گیرد. این راهبرد هم براساس مطالب مورد یادگیری به دو دسته تقسیم شده است.
الف) راهبردهای گسترش معنایی ویژه مطالب ساده و پایه
ب) راهبردهای گسترش معنایی ویژه مطالب پیچیده
الف) راهبرد گسترش معنایی ویژه مطالب ساده و پایه:
مواد و مطالب آموزشی مانند لغات جفت، لغات زبان خارجی، فهرست ترتیبی مثل یادگیری حروف الفبا و یادآوری فهرست اسامی با استفاده از این راهبرد به صورت راحت تری یاد گرفته می شوند از هدفهای اصلی
این راهبرد، ایجاد اتصال و ارتباط بین دو یا چند مورد اطلاعاتی در حافظه فعال است (فردانش، ۱۶۹: ۱۳۷۲).
ب) راهبرد گسترش معنایی ویژه مطالب پیچیده:
این راهبرد شامل روشهایی از قبیل بیان یا بازنویسی متن با استفاده از کلمه ها و جمله های فراگیر، خلاصه نویسی، ارائه تمثیل، شرح ارتباط معلومات جدید با معلومات قبلی فراگیر و پاسخگویی به سوالات است (فردانش، ۱۷۱: ۱۳۷۲)
۳- راهبرد سازماندهی:
این راهبرد هم نوعی راهبرد بسط معنایی است با این تفاوت که در این راهبرد یادگیرنده علاوه بر ایجاد ارتباط بین مطالب و اطلاعات جدید و قبلی، یک چهارچوب سازمانی هم برای آنها ارائه می کند. سیف (۱۳۸۵) این راهبرد را بهترین و کاملترین نوع راهبرد یادگیری و مطالعه می داند. (ص۴۹۷)
این راهبرد هم به دو دسته تقسیم شده است. الف) راهبرد سازماندهی پایه ب) راهبرد سازماندهی پیچیده
الف) راهبرد سازماندهی پایه:
در این راهبرد طبقه بندی و سازماندهی می تواند برحسب تلفظ لغات، معنای آنها یا برحسب ترتیب ارائه انجام شود، همچنین سازماندهی براساس شکل ظاهری لغات یا به صورت تصادفی هم می تواند انجام شود (فردانش، ۱۷۲: ۱۳۷۲). در حقیقت این راهبرد بیشتر برای طبقه بندی و سازماندهی مطالب ساده و پایه مورد استفاده قرار می گیرد.
ب) راهبرد سازماندهی پیچیده:
این راهبرد بیشتر برای مطالب و اطلاعات معنی دار و پیچیده تر مورد استفاده قرار می گیرد. از جمله روشهای سازماندهی در این راهبرد می توان به سرفصل بندی مطالب همانند سر فصل بندی مطالب کتابهای درسی، روش شبکه که در آن بین قسمت های مختلف شبکه ارتباط برقرار می شود و تهیه نقشه مفهومی اشاره کرد.
ب- راهبردهای فراشناختی
پس از آشنایی با مفهوم فراشناخت، در این قسمت انواع راهبردهای فراشناختی را مورد بحث و بررسی قرار می دهیم راهبردهای فراشناختی تدبیرهای هستند برای نظارت بر راهبردهای شناختی و هدایت آنها (سیف، ۱۳۸۵:۴۹۹)
سیف (۱۳۸۵) راهبردهای فراشناختی را به سه دسته عمده تقسیم کرده است: ۱- راهبردهای برنامه ریزی ۲- راهبردهای کنترل و نظارت ۳- راهبردهای نظم دهی.
۱- راهبرد برنامه ریزی: این راهبرد شامل تعیین هدف مطالعه، پیش بینی زمان لازم برای مطالعه و یادگیری، تعیین سرعت مطالعه، تحلیل چگونگی برخورد با موضوع یادگیری و انتخاب راهبردهای شناختی مناسب است (سیف، ۱۳۸۵).
۲- راهبرد کنترل و نظارت: این راهبرد شامل ارزشیابی از پیشرفت، نظارت بر توجه طرح سوال در ضمن مطالعه و یادگیری و کنترل زمان و سرعت مطالعه است.
منظور از این راهبرد، قضاوت و ارزیابی یادگیرنده از یادگیری خود و میزان پیشرفت و موفقیت خود است در حقیقت در این راهبرد، یادگیرنده خودش ناظر بر اعمال و رفتار خودش هست.
وارسی کردن و خود پرسشی برای آگاهی از میزان موفقیت ها شکست ها و یا کم و کسری ها در درک و فهم مطلب و نیز هدایت جریان مطالعه و یادگیری نمونه هایی از راهبردهای نظارتی هستند (رایدینگ، ترجمه اسدزاده، ۱۳۸۴).
۳- راهبرد نظم دهی:
این راهبرد شامل تعدیل سرعت مطالعه و اصلاح یا تغییر راهبردشناختی می شود. دمبو (۱۹۹۴) در این باره گفته است، یکی از ویژگی های یادگیرندگان موفق توانایی اصلاح کردن راهبردهای شناختی غیرموثر خود یا تعویض آنها با راهبردهای شناختی موثر است. (سیف، ۵۰۲: ۱۳۸۵) خود نظم دهی یکی دیگر از روشهای این راهبرد است و عبارت است از سازگارسازی های فراشناختی پایدار و بهسازی هایی که از سوی فراگیر در برابر بازخوردی های مربوط به خطاها عرضه می گردد و ریشه های آن را می توان در نظریه یادگیری رشدنگر جستجو کرد (آقازاده واحدیان، ۵۷: ۱۳۷۷)
۴- رشد و پرورش مهارتهای شناختی و فراشناخت:
برای رشد و پرورش مهارتهای شناختی و فراشناختی روشهای گوناگونی ذکر شده است که از مهمترین این روشها می توان به روش پس ختام، روش مردر، روش آموزش دو جانبه، روش مطالعه مشارکتی، روش یادگیری مشارکتی، و روش پرسیدن دو جانبه اشاره کرد (سیف، ۱۳۸۵). بنسون (۲۰۰۳) می گوید که هر برنامه آموزش فراشناختی برای اینکه اثر بخش شود، بایستی دارای سه جنبه به صورت زیر باشد: ۱- یک ابزار یا وسیله خود تشخیصی ۲- پرورش سبک های تفکر، حافظه و راهبردهای سازگاری، ۳- تداوم دسترسی به منابع مناسب برای افزایش آگاهی فراشناختی.
آرتور کوستا (به نقل از آقازاده واحدیان، ۱۰۶-۱۱۹: ۱۳۷۷) راهبردهایی را برای پرورش فراشناخت دانش آموزان ارائه کرده است که عبارتند از:
۱- طرح راهبرد: معلمان بایستی پیش از هرگونه فعالیت یادگیرنده برای فراگیری، راهبردها و گامهایی را برای رویارویی او با مسئله ها آماده کند و اصولی را برای به یادسپاری و به یادآوری و پی گیری فعالیت ها پیش بینی کنند. دانش آموزان را باید هدایت کرد تا راهبردهای آماده شده در جریان یادگیری را در نظر داشته باشند. در پایان فعالیت یادگیری معلمان می توانند از دانش آموزان بخواهند تا نحوه پی گیری قواعد، راهبردها و …. را ارزشیابی کنند.
۲- طرح سوال: بدون توجه به موضوع درسی، از دانش آموزان بخواهید تا پیش از آغاز درس و مطالعه کتاب و نیز در هنگام خواندن کتاب و پس از پایان درس به طرح سوال بپردازند. طرح سوال توسط دانش آموز درک مطلب را برای او آسان و او را به اندیشیدن وا می دارد.
۳- انتخاب آگاهانه: معلمان می توانند به دانش آموزان کمک کنند تا در زمین] شرح نتیجه انتخاب ها و تصمیم های خود، فراشناخت را تقویت کنند.
۴- ارزشیابی با معیارهای چندگانه: معلمان باید دانش آموزان خود را وادار کنند به اینکه کارها و فعالیت های خود را برپایه چندین معیار ارزیابی کنند و آنها را طبقه بندی نمایند.
۵- اعتباریابی: معلمان باید از دانش آموزان خود بخواهند تا میزان درستی هر کاری که انجام داده اند را تعیین کنند. این کار موجب می شود تا فراگیران آگاهی کافی از عملکردشان داشته باشند.
۶- ممنوع خواندن "من نمی توانم" معلمان باید به دانش آموزان یادآور شوند که جملاتی همانند "من نمی توانم" "من نمی دانم" "من موفق نمی شوم" و …. نادرست و غلط هستند.
۷- معنی کردن یا نمایاندن اندیشه دانش آموزان: معلم می تواند با گفتن سخنانی چون "آنچه از کار شما می فهمم، طرح نقشه ای است برای …."، "آنچه شما انجام می دهید، نیاز به تجربه ای دارد که …." برای دانش آموزان ایجاد اندیشه کنند و یا اندیشه آنان را گسترش بدهد.
۸- برچسب زدن به رفتارهای دانش آموزان: معلمان با برچسب زدن به رفتارها یا فرآیندهای شناختی فراگیرندگان آنان را از اعمال خود آگاه می سازند.
۹- روشن کردن اصطلاح های مورد استفاده دانش آموزان: فراگیرندگان معمولاً از واژگان گنگ، کلی، غیرتخصصی، و مبهم استفاده می کنند. معلمان بایستی این کلمات و اصطلاحات مبهم را برای دانش آموزان آشکار سازند.
۱۰- نقش بازی کردن یا وانمودسازی: نقش بازی کردن می تواند فراشناخت را تقویت کند زیرا زمانی که دانش آموز نقش دیگران را می پذیرد، آگاهانه ویژگی های آنان را حفظ می کند. بازی نقش، به کاهش خود محوری فرد نیز کمک می کند.
۱۱- گزارش نویسی: نوشتن و به تصویر کشیدن باورهای شخصی و رویدادهای روزانه، تجربه ای است که سبب می شود دانش آموز اندیشه ها و کارهای خود را گردآوری و آنها را به شکل نمادین درآورند یادداشت ها زمینه را برای بازنگری اندیشه های اولیه آماده می سازد.
۵- شناخت و فراشناخت
همانطور که در قسمتهای قبلی توضیح داده شده شناخت به فرآیندهای یادگیری، درک و فهم، حل مساله، حفظ کردن مطالب و …. اشاره دارد. ولی فراشناخت یک فرآیند نظارتی و کنترلی است که شناخت را مورد ارزیابی و قضاوت قرار می دهد.
کوپر و پسوت (۲۰۰۲) شناخت و فراشناخت را به ترتیب در برابر تفکر منطقی و تفکر انعکاسی قرار داده اند و تفکر منطقی را همان شناخت یا کار عقلانی ذهن می دانند که شامل استدلال و خود نظمی منطقی است و تفکر انعکاسی را همان فراشناخت یا سطحی از آگاهی که در میان کنترل شناختی و تجارب خود ارتباطی وجود دارد می دانند.
راهبردهای شناختی و فراشناختی با یکدیگر متفاوت هستند و در حقیقت راهبردهای فراشناختی در سطحی بالاتر از راهبردهای شناختی قرار دارند. لفرانسوا (۱۹۹۷، به نقل از سیف، ۱۳۸۵) راهبردهای شناختی و فراشناختی را با اصطلاح راهبردهای یادگیری و تفکر معرفی کرده است و در تمایز بین این دو گفته است:
" من تصمیم می گیرم که معانی اصطلاحات مربوط به آموزش و پرورش علوم شناختی جدید را بیاموزم."
۶- چند تحقیق داخلی و خارجی:
(واحد تحقیقات فناوری آموزشی، بخش علوم آموزشی وتربیت معلم، دانشگاه اولو، فنلاند،۲۰۰۶، ترجمه معصومی،۱۳۸۵) درپژوهشی در مورد آزمایش فرایند فراشناختی در حل مسئله جمعی به کمک کامپیوتر بر روی دانش آموزان سیزده ساله دوره متوسطه فنلاند (تعداد = ۱۶ ).
محیط یادگیری به گونه ای درآمد تا بین هر دو دانش آموز تبادل دانش صورت گیرد تا به این شیوه آنها را در حل مسئله یاری کند، مانند مبحث چندضلعی ها در درس هندسه برای آزمایش فرایند فراشناختی در یک بافت اجتماعی در جایی که تبادل افکار از طریق شبکه (کامپیوترهای متصل به هم) صورت می گیرد، ویژگی ها و الگوهای تبادل شبکه ای، محتوای فراشناختی اطلاعات کامپیوتری و ارتباط بین آنها مورد بررسی قرار گرفت. برای آزمایش ویژگیهای تبادل شبکه ای، از مقیاس های تحصیلی شبکه اجتماعی استفاده شد. الگوهای تبادل شبکه ای به کمک روشهای مقیاس گزاری چندبعدی نمایش داده شد. در این تحلیل، محتوای فرایند فراشناختی اطلاعات کامپیوتری به سه مقوله دانش فراشناختی، مهارت های فراشناختی و غیر فراشناختی تقسیم شد. علاوه بر این، به کمک تحلیل مکاتبه ای، چگونگی توزیع فعالیت فراشناختی بین هردو دانش آموز آزمایش شد. نتایج تحقیق نشان داد که فعالیت فراشناختی بین شرکت کنندگان در تحقیق متفات بوده است، اگر چه بر برخی از جنبه های فراشناختی از قبیل برنامه ریزی هرگز پرداخته نشد. یافته ها حاکی از آن بود که بین فعالیت فراشناختی و ویژگی های تبادل، ارتباط وجود دارد. دانش آموزانی که بحث (تبادل افکار) را دنبال کرده و مورد ارزیابی قرار دادند، وضعیت مطلوبی در شبکه ارتباطی داشتند.
سون وایلین،۱۹۹۱ (به نقل از معصومی،۱۳۸۵) ، در پژوهشی نظریه های مربوط به استراتژیهای (فنون) فراشناختی و آموزشی را به منظور توسعه فرایندهای فراشناختی مورد بررسی قرار می دهند. سپس این استراتژیهارا در یک کلاس سطح ۶ در یکی از بخش های ایالت ونکوور در بریتیش کلمبیا (کانادا) که از لحاظ اقتصادی در سطح پائین بود و دارای فرهنگهای گوناگون است به کار گرفته اند ، که در آن از ۳۳ دانش آموز خواسته شد که خاطرات خود را یادداشت کنند و از این یادداشت ها به عنوان نمونه برای توسعه فراشناختی آنها استفاده شد. نحوه شروع یادداشتها اساس پاسخ به شش سوال تحقیق را تشکیل می داد. نتایج تحقیق به قرار زیر است : ۱- کودکان ۱۱ ساله تواناییهای فراشناختی گوناگون دارند. ۲- اکثر کودکان قادر به پردازش فراشناختی بودند اما به دلایل مختلف قادر به انجام آن به نحو احسن نبودند. کودکانی که حواس شان به آسانی منحرف می شد، غیرفعال بوده و یا دچار خودکم بینی بودند، پذیرفته بودند که برای رسیدن به موفقیت (اهداف شان) کارچندانی از دست شان برنمی آید. ۳- نحوه اجرای حل مسئله در گروههای کوچک بهتر شد اما به بهبود آن لزوماً منوط به گروههای کوچک نمی شد.
۴- کودکانی که علاقه ای به مدرسه نداشتند و قادر به تمرکز بر تکالیف مدرسه نبودند، توانایی پردازش فراشناختی در مسائل تحصیلی را نداشتند.
۵- معلمان باید انتظارات مشخصی از دانش آموزان داشته باشند و به آنان مهارت های اجتماعی را آموزش دهند تا آن نوع تبادل اجتماعی که توسعه فراشناختی را تقویت می کند در آنان ایجاد کنند.
۶- نظریه های فراشناختی را می توان با روشهای تدریس موجود تلفیق کرد.
فاضلی (۱۳۸۵) در پژوهشی اثرات آموزش راهبردهای شناختی ، فراشناختی و شناختی و فراشناختی با هم را بر یادگیری مبانیICTدر بین دانش آموزان پسردوم راهنمایی که در مدارس غیر انتفاعی منطقه یک تهران مشغول به تحصیل بودندرا مورد بررسی قرار دادکه به نتایج زیر دست یافت
– آموزش راهبرد های شناختی و فراشناختی با هم بر عملکرد دانش آموزان در یاد گیری مبانی ICT تاثیر مثبت می گذارد .
۲- میزان اثر آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی تقریبا یکسان ،اما بین میزان اثر آموزش راهبر دهای شناختی و فراشناختی به طور جداگانه ای و آموزش این راهبردها به طور مختلط تفاوت معناداری وجود داشت وگروهی که تحت آموزش راهبردهای یاد گیری به صورت مختلط قرار گرفته بودند ، عملکرد بهتری نسبت به بقیه گروهها داشتند .
استوار (۱۳۸۱) در پژوهشی اثرات آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی را بر پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی در بین دانش آموزان دخترسال اول دبیرستان که در مدارس دولتی منطقه ۱۹ تهران مشغول به تحصیل بودندرا مورد بررسی قرار دادکه با روش آزمایشی در سه گروه قرار داده شده بودند به نتایج زیر دست یافت
نتایج نشان از تغییر معنی دارنمرات پیش آزمون ها وپس آزمون ها در هر سه۹ گروه دارد یعنی عملکرد هرسه گروه آزمایشی به واسطه ارائه متغییر مستقل بهبود پیدا کرده است . اما نمرات گروهی که هم راهبر دهای شناختی و فراشناختی را آموزش دیده بودند (گروه ترکیبی ) نسبت به دوگروه دیگر که تنها یکی از راهبردها را یاد گرفته بودند افزایش بیشتری نشان می داد . براساس نتایج این پژوهش میتوان پیشنهاد کرد که برای اثر بخشی بیشتر آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی همیشه با هم توام باشد .
طلوع تکمیلی ترابی(۱۳۸۲) در پژوهشی ر به منظور برسی اثر بخشی آموزش راهبر دهای شناختی و فراشناختی (توضیح مستقیم ) برمیزان یاد گیری خود گران دانش آموزان دختر کلاس پنجم ابتدایی شهر تهران به صورت آزمایشی در ۲ گروه با پیش آزمون و پس آزمودنی ها به تعداد ۳۰ نفر از یک مدرسه ۲ نوبته گزینش شده و در ۸ جلسه آموزش دیدند . در تحلیل آماری نتایج بدست آمده از روش آزمون اختلاف میانگین ها در گروه های آزمایش وگواه (تی استیودنت مستقل ) استفاده شد .
یافته های بدست آمده مبین وجود اختلاف معنا دار بین میانگین های پیش آزمون و پس آزمون گروه های آزمایشی وگواه در متغیر های بسط ، سازمان دهی و راهبردهای شناختی به طور کلی بود . همچنین اختلاف بین میانگین ها در گروه آزمایشی وگواه در متغیر های برنامه ریزی ، نظارت و کنترل و راهبر دهای فراشناختی (به طور کلی ) و نیز یاد گیری خود گران و جهت گیری هدف به لحاظ آماری معنی دار نبود .
۷- نتیجه گیری:
چگونه یاد گرفتن و آگاهی در مورد روش بهره گیری از اطلاعات گوناگون برای رسیدن به هدفهای مورد نظر بسیار مهم است. فراگیرنده ای راهبردی شدن دارای بسی اهمیت میباشد .چونکه فرد تنها نباید به فکر افزودن دانش و غنی سازی مهارتهایش باشد، بلکه باید یاد بگیرد که چگونه یاد بگیرد و یادگیری خودرا چگونه هدایت کند، فراگیر راهبردی توانایی این کار را دارد.آنان باید یاد بگیرند که میزان پیشرفت تحصیلی خود را چگونه مورد ارزیابی و بازنگری قرار دهند، دانش آموزان باید یادگیری را بعنوان یکی از نیازهای اساسی خود بدانند لذا توصیه می گرددمعلمان، دانشجویان و دانش آموزان روش استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی را یاد گرفته و بصورت ترکیبی از آنها استفاده کنند.
منابع:
۱- آقازاده،محرم،احدیان،محمد(۱۳۷۷).مبانی نظری وکاربردهای آموزشی نظریه فراشناخت،تهران: انتشارات نوپردازان.
۲- استوار، نگار(۱۳۸۰). مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر بهبود عملکرد در تکالیف علوم، پایان نامه کار شناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
۳- تکمیلی ترابی، طلوع(۱۳۸۲). بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر میزان یادگیری دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
۴- رایدینگ، ریچارد(۱۳۸۴). آموختن و سبک شناختی، ترجمه و تالیف حسن اسدزاده، تهران:عابد.
۵- رفوث، مری، آن لیل،لیندا، دوفابو، لئونارد(۱۳۷۵). راهبردهای یادگیری و به یادسپاری، ترجمه علینقی خرازی، تهران: نشرنی.
۶- سون، ویلیام، ایلین، ماگارت(۱۳۸۵). به کار گیری فرایند شناختی در کلاس ریاضیات( چکیده) ، ترجمه علی مدد معصومی.
۷- سیف، علی اکبر (۱۳۸۵). روانشناسی پرورشی( روان شناسی یادگیری و آموزش )، تهران: آگاه.
۸- شعاری نژاد، علی اکبر(۱۳۸۱). فرهنگ علوم رفتاری، تهران: انتشارات امیر کبیر.
۹- فاضلی، قربان(۱۳۸۵).مقایسه اثر آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر یادگیری مبانیICT در بین دانش آموزان پسرپایه سوم راهنمایی در مدارس غیر انتفاعی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی۱۳۸۶- ۱۳۸۵ ، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
۱۰- فردانش، هاشم(۱۳۷۷).مبانی نظری تکنولوژی آموزشی،تهران: نشر دانا.
فهرست مطالب
۱- مقدمه: 1
۲- تعاریف: 1
۳- راهبردها: 2
۴- رشد و پرورش مهارتهای شناختی و فراشناخت: 6
۵- شناخت و فراشناخت 7
۶- چند تحقیق داخلی و خارجی: 8
۷- نتیجه گیری: 10
منابع: 11