دانشگاه پیام نور واحد
گروه معماری
پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی رشته معماری
عنوان پایان نامه:
مرکز نمایش سنتهای شهرستان کهگیلویه
استاد راهنما:
گردآورنده:
شماره دانشجویی:
پاییز 1394
سپاس :
ابتدا از اوست که قبل او چیزی نبوده و انتها به اوست که انجامش را کسی ندیده و برای ذات کبریایش انجام و پایانی نیست .
تقدیم به شایسته ترین ها : پدر ومادر
همان ها که افتخار وجودشان برایم از هر مدرکی بالاتر است ای کاش می توانستم ذره ای از محبت بی کرانشان را جبران کنم .
تقدیر و تشکر :
با سپاس فراوان از
جناب آقای سیروس عارفی نیا
که راهنمای شایسته ای در تدوین و
ارائه این مجموعه بوده اند و با تشکر فراوان از
آقای مهندس آهویی که زحمت زیادی برای دانشجویان
معماری کشیدند،و همچنین از راهنمایی های استاد گرانقدر آقای مهندس خونبازی و از تمامی عزیزانی که در ارائه این مجموعه به من یاری رساندند، و همچنین سایر اساتید گرامی و گرانقدر که به لطف و راهنماییشان توانستم این دوره تحصیلی را به پاپان رسانم .
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول کلیات
1-1مقدمه : 1
1-2ضرورت مسئله: 1
1-3روش تحقیق : 2
1-4 اهداف تحقیق : 3
فصل دوم مبانی نظری
2-1سنت: 4
2-1-1سنت در اصطلاح 4
2-1-2ظهور اصطلاحی سنت 5
2-1-3کانون نمایش های آیینی و سنتی: 5
2-1-4 جایگاه نمایش های آیینی و سنتی 5
2-1-5ارتباط سنت با تاریخ 7
2-1-6آشنایی با نمایش های آیینی و سنتی ایران: 11
2-1-7پرده خوانی 15
2-1-8شیوه های پرده خوانی 15
2-1-9ویژگی های "نمایش آینی- سنتی": 15
2-1-10تاملی بر رابطه فرهنگ، سنت و هویت 16
2-1-11تاریخچه مختصر مرکز نمایش سنتها در ایران : 18
2-1-12تعاریفی از نمایش مرکز سنتها : 19
2-2خدمات موزه : 23
2-2-1 موزه ها در منطقه های زلزه خیز (حفاظت از اشیاء و آثار تاریخی): 24
2-2-2 استحکام بخشی بنا، گامی در جهت حفاظت اشیاء : 24
2-2-3 کاهش و جلوگیری از صدمات خطرهای احتمالی: 25
2-2-4 پیشنهاداتی برای کاهش خسارت ها : 25
2-2-5 اثرات تخریب زلزله در موزه قزوین : 25
2-2-6 موزه های مستقر در بناهای قدیمی 26
2-2-7-جداول تاسیس شده موزها بعد از انقلاب اسلامی: 27
فصل سوم : نمونه های موردی
3-1برر سی نمونه داخلی 29
3-1-1 کاخ موزه گرگان واقع در پارکشهر : 29
3-1-2نام بنا : کاروانسرای حاج فرامرزخان 32
3-2برسی نمونه خارجی 37
3-2-1موزه گو گنمایم بیلبائو، 1997 37
فصل چهارم : ضوابط ومعیارای نمایشگاه
4-1ضوابط شهرسازی ساختمانهای عمومی 45
4-2ضوابط ومقررات شهرسازی و معماری برای معلولین: 46
4-3معلولین و موارد خاص 46
فصل پنجم: تحلیل سایت
5-1-عکسهایی از سایت 47
فصل شش:حوزه شناخت
6-1-تاریخچه استان کهگیلویه و بویراحمد 52
6-29جدول میانگین کمینه رطوبت در ایستگاه سینوپتیک دهدشت: 73
فصل هفتم : طراحی و برنامه فیزکی
7-1فضای فیزیکی مرکز نمایش سنتها 74
7-1-1سالن نمایش : 75
7-1-2کتابخانه : 76
7-1-3جعبه آینه های موزه : 76
7-1-4راحتی دید : 77
7-1-5راحتی بدن عضلات بدن : 77
7-1-6تهویه و کیفیت هوا : 77
7-1-7نور : 78
7-1-8نور پردازی طبیعی : 78
7-1-9نورپردازی از بالا : 79
7-1-10نور پردازی جانبی : 80
7-2مطالعات معماری : 81
7-2-1بررسی آثار وجوانب اقتصادی 81
7-2-2دید ومنظر شهری : 81
7-2-3تلفیق ایستایی و زیبایی در فرم سازه ها : 82
7-3سیستمهای مکانیگی و الکتریکی 82
7-3-1در و پنجره U.P.V.C : 82
7-3-2قوانین ا ستاندارد برای یک طرح با مصرف کم انرژی : 83
7-3-3تهویه مطبوع و سیستم های کنترل 83
7-4 استفاده از نور طبیعی و مزایای پنجره ها و نور گیر ها : 84
7-4-1روشها و اصول کلی طراحی ( معتدل و مرطوب ) 85
7-4-2 فرم ساختمان در رابطه با اقلیم 85
7-5 خلاصه مبانی نظری 86
7-5-1مسیر سواره: 87
7-5-2موارد رعایت شده در طراحی مرکز نمایش سنتها: 87
7-5-3وحدت و تنوع در سطوح: 88
7-5-4سادگی نماهای بیرونی: 88
7-5-5مقیاس انسانی 88
7-5-6مراحل اجرا: 89
7-5-7پلان طبقه همکف 89
7-5-8پلان طبقه اول (اداری) 90
7-5-9پلان طبقه ی دوم کافی نت 91
7-5-10برشA.A 92
فهرست منابع 106
فصل اول کلیات
1-1مقدمه :
مطالعات حاضر مجموعه ای از مبحث که شامل مرکز نمایش سنتها می باشد موضوع پایان نامه اینجانب را شامل می شود .
جامعه ایران با وجود فرهنگ غنی ایرانی واسلامی وتمدن چند هزار ساله از فرهنگ و سنت بسیار غنی برخورداراست. در طراحی ایران آینده از تمامی امکانات ملی باید سود جست. فرآیند حفظ آثار و نگه داشت ارزشها عزم ملی و مشارکت تمامی نهادهای اجتماعی را طلب می کند. یکی از مراکزی که به نظر می رسد می تواند نقش قابل ملاحظه ای در حفاظت میراث را داشته باشد مرکز نمایش سنتها است.
می دانیم که فرهنگ در حال حاضر ابزار اقتدار و یکی از عناصربنیادی توسعه است. بشر امروزی در تمامی عرصه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و علمی متکی به فرهنگ خود است. همه سطوح جامعه متاثر از فرهنگ است. هر نظامی که خواستار تحول و پویایی است ناگزیر باید به فرهنگ غنی خود متکی باشد. به ویژه در حال حاضر که سرعت توسعه فزاینده گشته است، فرهنگ هر کشور به عنوان ریشه بالقوه توسعه نقش برجسته تری در جامعه به عهده دارد.
بسیاری از کشورهای جهان بواسطه درک اهمیت ارزش فرهنگ و تاثیرگذاری آن بر جامعه، سرمایه گذاری قابل ملاحظه ای در امر حفظ فرهنگ کرده اند.به طور مثال، کشور مالزی یکی ازکشورهایی که ارزش میراث را به بخوبی درک کرده است. در این راستا کشور مالزی سخت درتکاپو است تا هر چه بهتر از دخول فرهنگ بیگانه در سنتها و اداب مردم سرزمینش پیشگیری کند. ماهاتیر محمد، نخست وزیر مالزی، می گوید: "مردم باید به این واقعیت پی ببرند که تحول و دگرگونی ناشی از تجاوز فرهنگ بیگانه اجتناب ناپذیر است". وی اضافه می کند: "صرف نظر ازمطلوب یا نامطلوب بودن این امر باید آن را پذیرفت و خود را برای مقابله با آن آماده ساخت. ما باید در جستجوی چاره ای باشیم تا از حفظ سنت به نفع خود بهره ببریم". با این باور، پروژه فرهنگ سازی بومی دراین کشور با هزینه ای بیش از دو میلیارد دلار با هدفهای بسیار گسترده در حال اجراست) به یقین می توان گفت که همگان بر اصل حفظ فرهنگ و سنتها متفق القولند. همه اذعان دارند فرهنگ نیروی مخفی و اساس توسعه کشورها به شمار می رود. حفظ آثار و نمایش سنن گذشته به عنوان یکی از مولفه ها و شاخصهای رشد جوامع تلقی می شود.
1-2ضرورت مسئله:
در این منطقه مرکزی به عنوان مرکز نمایش سنتها موجود نمی باشد . با توجه به فضاهای متنوعی که در این منطقه ها پراکنده می باشد نیاز مبرم به یک فضای فرهنگی به عنوان مرکز نمایش سنتها که حوزه نفوذ آن 000/100 نفر می باشد و شعاع عمل آن این مناطق را پوشش دهد نیاز به مرکز نمایش سنتها در حدود 2000 تا 8000 متر مربع زیر بنا داریم که در این پروژه در حدود 5000 متر مربع زیر بنا در نظر گرفته شده است .
چنین پروژه ای می تواند کمک خیلی بزرگی به مناطق اطراف خود و نطقه عطفی برای خود منطقه که جوان و نوپا است محسوب گردد .
نهایتابا توجه به پیشرفت و تکنولوژی در تمام عرصه ها و زمینه ها این پیشرفت ها و حفظ میراث و در نهایت همه اینها آرامش و آسایش و امنیت انسان را در پی خواهد داشت ، لازمه آن حفاظت فرهنگی از فرهنگ بیگانه می باشد که پایه و اساس و زیرساخت آن آماده سازی بستری برای جذب و ایجاد علاقه و اشتیاق در بین کودکان جوانان و دانشجویان و دانش پژوهان می باشد ، که با فراهم آوردن فضایی که از لحاظ فرم ، عملکرد ، تاسیسات و امکانات آموزشی به بهترین نحوه پاسخگو باشد می تواند تاثیر بسزایی برای بالا بردن سطح فرهنگی و آموزشی جامعه داشته باشد به خصوص این فضاها احتیاج به فضاهای جنبی برای حمایت و تکمیل به عنوان فضاهای خدماتی و رفاهی دارد که این فضاها با فضای سبز تحقق پذیر است که عملکرد خود را چندین برابر خواهد کرد .
1-3روش تحقیق :
در ابتدا مقدمه را مطرح می کنیم ، بعد از آن طرح مسئله را داریم که خود شامل پیشگفتار ، ضرورت مسئله و روش تحقیق و هدف تحقیق می باشد که به طور خلاصه و اجمالی برای آشنایی با موضوع و پروژه می باشد .
در فصل اول : مطالعات اولیه به انواع مرکز نمایش سنتها،شبیه آن موزه ها ودسته بندی آن مورد بحث قرار گرفته است .
در فصل دوم : مطالعات پایه که شامل اطلاعاتی در مورد استان ، شهر و منطقه می باشد و همچنین اقلیم در این فصل مورد بررسی قرار می گیرد .
در بخش سوم : مطالعات تطبیقی ، بررسی نمونه های داخل و خارج کشور صورت گرفته است .
در فصل چهارم : مطالعات تکمیلی داریم به تمامی اطلاعاتی که جهت آگاهی از پروژه باید داشته باشیم در این فصل ذکر گردیده است .
در فصل پنجم : مطالعات کالبدی ، در این فصل ، ساختار اصلی و کالبد شهر و منطقه و معرفی و آنالیز و نتیجه گیری آن می رسیم .
در فصل ششم : برنامه فیزیکی پروژه را داریم که فضاهایی برای مرکز نمایش سنتها و فضای سبز (توده + فضا) نیاز داریم اشاره شده است .
فصل هفتم : طراحی در ابتدا به مبادی سواد بصری و بعد از آن به مبانی نظری طراحی و در ادامه معیارهای طراحی و در انتهای فصل شروع طراحی را داریم .
فصل هشتم : به منابع اشاره خواهد شد .
1-4 اهداف تحقیق :
ایجاد یک بستر سالم و فرهنگ ساز برای خانواده ها در طی زمان.
بالا بردن سطح فرهنگی منطقه.
نقطه عطفی برای شهر منظور گردد.
فضایی برای اوقات فراغت جوانان.
اهمیت و نقش فضای سبز از جهات مختلف بر شهر که در فصل اول بخش اول مفصلاً در مورد آنها بحث شده است .
به وجود آوردن بستری برای کامل کردن امکانات آموزشی و کم نمودن کاستی ها در این مرکز نمایش سنتها.
به وجود آوردن فضایی برای تمامی سنین (از کودکان تا میانسالان) اعم از زنان و مردان.
در اجلاس کاملیس4 (کنفرانس اطلاع رسانی در کشورهای اسلامی) به طور خلاصه برخی از فواید نمایشکاه فرهنگ را به شرح زیر بیان شده است:
– کاهش تردید
– افزایش دانش موجود
– کمک به پیشرفت تصمیمات
– برانگیختن خلاقیت
– اعتلای ارزش داوری
– افزایش بهره وری
– بهسازی فرآیند برنامه ریزی
– فراهم آوری امکان تبادل خدمات و کالاها
– ایجاد اطمینان
– کمک به جریان مذاکره وکمک به برقراری ارتباط.
– ضرورت حراست و حفظ بافت قدیمی شهر دهدشت
– جلوگیری از کم اهمیت شدن ارزش اشیا و وسایل به دست امده از دوران کهن در شهرستان
– مرمت و نگهداری از آثار به جان مانده از تمدن ها و تقویت هویت ملی فرهنگی
– در معرض خطر بودن هویت تاریخی و فرهنگی مردم با توجه به رونق گرفتن و حجم رسانه های غربی
– ضرورت ایجاد مکانها جهت یادآوری رسوم و فرهنگ آبا و اجدادی منطقه
– رونق گرفتن کسب و کار و مشاغل حاشیه ای مربوط به صنعت توریسم
– معرفی شهرستان به عنوان یکی از قدیمی ترین بافت های استان کهگیلویه و بویراحمد و کشور
–
فصل دوم مبانی نظری
2-1سنت:
سنت یا تراداد عبارت از باور یا رفتاری است که در یک گروه یا جامعه از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود، دارای معنای نمادین یا اهمیت ویژه ای است و ریشه آن به گذشته برمی گردد. تعطیلات عمومی و نیز لباس های غیرمنطقی اما به لحاظ اجتماعی معنی دار (مانند کلاه مویی که قضات در برخی کشورهای غربی در دادگاه ها بر سر می گذارند) نمونه های بارزی از سنت هستند. حتی هنجارهایی نظیر سلام و احوال پرسی کردن نیز سنت تلقی می شوند. سنتها می توانند در طول هزاران سال به حیات خویش ادامه دهند یا اینکه گسترش پیدا کنند. در عین حال سنتهایی هم هستند که به دلایل سیاسی یا فرهنگی در طول مدت کوتاهی ایجاد شده اند.
سنّت یا تراداد در لغت به معنای روش و شیوه است. تراداد گرته برداری از واژه ی tradition می باشد که از واژه لاتین tradere مشتق شده است. این واژه از دو جز Trans و dare ساخته شده و به معنی تحویل دادن می باشد تراداد نیز از پیشوند ترا و فعل دادن تشکیل شده است و به معنی آن چیزی است که از پیشینیان به تحویل داده شده است .
لغت دانان، معانى گوناگونى براى سنت بر شمردهاند، که برخى از آنها عبارت است از:
1. دوام و استمرار: طبق این معنا، سنت یعنى ادامه دادن. این معنا از گفتار اعراب گرفته شدهاست که مىگویند: سنّت الماء اذا والیت فى صبّه، عرب به ریزش پیاپى آب سنت مىگوید.
2. راه و روش پسندیده: طبق این معنا، هر جا واژه سنت مطلق و یا با قید حسنه به کار رود، به معناى شیوه و روش نیکو است و براى این که شیوه نادرست و ناپسند را افاده کند، باید مقید به قید سیّئه شود.
3. راه و روش: بنابر این معنا، به روشى که مردم از آن پیروى کنند و براى آنان به صورت عادت در آمده باشد (چه نیکو و چه ناپسند) سنت گفته مىشود. در قرآن و روایات این دو معنا آمده است و به رویه خوب و حسنه، سنت گفته میشود، مانند: وَ یَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ و هم به طریقه و روش سیئه و اشتباه اطلاق شدهاست، مانند: لا یُوْمِنُونَ بِهِ وَ قَدْ خَلَتْ سُنَّهُ الْاَوَّلین. از امام باقر(ع) روایت شدهاست که فرمودند: هر کس سنت حسنهای را پایه گذاری کند تمام کسانی که این سنت را بجا میآورند، این شخص در ثواب آنها شریک است، بدون اینکه از کم شود و اگر کسی سنت سیئهای را پایه گذاری کند وی در تمام گناهان آنها شریک است، بدون آنکه ثواب آنها چیزی از گناهان آنان چیزی کم شود. گاهی نیز این سنت به خدا نسبت داده میشود مانند: سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِی عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْکافِرُونَ.
2-1-1سنت در اصطلاح
سنت در اصطلاح به معانی مختلفی آمدهاست که عبارتند از:
1. سنت در نزد محدثین قرون نخستین اهل سنت، به مفهوم آثار پیامبر(ص)، صحابه و تابعین بود که به آنان اصحاب اثر می گفتند و از زمان شافعی تا کنون سنت به قول و فعل و تقریر پیامبر اطلاق میشود اما در بین شیعه به قول و فعل و تقریر معصوم(ع) اطلاق میشود.
2. در فقه به معنای استحباب به کار میرود یعنی الزام و طلب غیر اکید مولا.
3. معنای دیگر سنت در مقابل بدعت است و منظور از این سنت عملی است که مطابق عمل صاحب شریعت باشد.
4. گاه سنت در کتب اصحاب حدیث به معنای عمل صحابه هم آمدهاست.
5. سنت به معنای حقایق همه جایی و همیشگی یا حکمت جاودان هم آمدهاست که این معنا البته هیچ ربطی به اهلسنت بلکه اسلام ندارد.
2-1-2ظهور اصطلاحی سنت
باز شناسی مفهوم سنت از نظر لغت و اصطلاح بیان شد.در نتیجه میتوان گفت که لفظ اهلسنت از ابتدا بر گروه عامه مسلمانان اطلاق نمیشده، بلکه از زمان احمد بنحنبل این لفظ کمکم بر اهلسنت شایع و بعد هم بصورت مطلق بر این گروه گذارده شد.چنانکه که احمد بنحنبل پیوسته مطرح میکرد:السنه عندنا آثار رسول الله و اصولالسنه التمسک بما کان علیه اصحاب رسولالله (سنت نزد ما آثار رسول خدا است و اصول سنت تمسک به چیزهایی است که اصحاب پیامبر بدانها معتقد بودند).پیروان احمد بن حنبل کمکم لفظ اهلسنت را برای خود استعمال کردند و غلبه استعمال این لفظ بر دیگر الفاظ باعث کنار رفتن الفاظ دیگر برای اهل سنت شد.
2-1-3کانون نمایش های آیینی و سنتی:
کانون نمایش های آیینی و سنتی به منظور اشاعه زمینه های مناسب پژوهشی در بررسی ریشه های نمایشی ایرانی و نمایش های سنتی سایر ملل، حفظ و ثبت میراث کهن نمایش ایران زمین و بهره بردن ازاین دستاوردها برای بنیان تئاتر می باشد.
الف: صحنه ایی شامل دو بخش ویژه (مهم از آثار نظامی گنجوی)، آزاد,مرور و مسابقه
ب : مجالس شبیه خوانی ( یادواره هاشم فیاض)
ج:آیین ها و بازی های نمایشی
د: مسابقه نمایشنامه نویسی
ه : سمینار بین المللی نمایشهای آیینی,سنتی
و: جایزه ویژه دکتر جلال ستاری( پژوهش) تشکیل شده است.
2-1-4 جایگاه نمایش های آیینی و سنتی
عده ای معتقدند که با رجوع به ادبیات کهن می توانیم به سمت تئاتر ملی حرکت کنیم، گروهی نیز بر این باورند که هر پدیده هنری که ایرانیان بوجود بیاورند می تواند در محدوده تئاتر ملی قرار گیرد. اما گروهی دیگر در رویکرد خود برای رسیدن به تئاتر ملی توجه به میراث کهن نمایشی را مد نظر داشته و عنوان می کنند با استفاده از رویدادهای نمایشی برآمده از روحیات ایرانیان می توانیم به تئاتر ملی دست یابیم. رویکرد برگزار کنندگان جشنواره نمایش های آئینی – سنتی هم برای رسیدن به تئاتر ملی توجه به میراث کهن نمایشی و آئین های برآمده از تفکر و اعتقادات ایرانیان و نیز بازسازی و ثبت آنها است. تردید نکنید که نمایش های آئینی و سنتی پشتوانه واقعی و تکیه گاه تئاتر امروز ما هستند و بدون توجه جدی و شناخت مند به آن ها امکان برنامه ریزی و مهندسی تئاتر میسر نیست. برگزاری جشنواره نمایش های آئینی و سنتی که به صورت دوسالانه به توسط مرکز هنرهای نمایشی کشور برگزار می شود، اگرچه حرکتی جریان ساز و موثر است، اما کافی نیست و می طلبد تا متولیان امور نگاه ویژه تری به گونه نمایشی در سطوح مختلف اعم از برنامه ریزی، سرمایه گذاری، پژوهش و اجرا و جشنواره داشته باشند.
توجه به تئاتر آئینی و سنتی و تقویت و گسترش آن باعث ارتقای روحیه همگرایی و دوستی در کشور می شود. همدلی و همگرایی هنرمندان و اهالی رسانه برای رسیدن به میراث مشترک که ریشه در قرن ها و سده ها دارد با طراحی های فرهنگی و هنری و تعاملات گسترده و تبادل تجارب، دیدگاه ها و همکاری ها امکان پذیر است و قطعاً با برگزاری چنین جشنواره ای با هم اندیشی اهالی فرهنگ و هنر می توان به این اهداف رسید. نقش جشنواره در جلوگیری از فراموش شدن برخی نمایش های ایرانی را نمی توان نادیده گرفت چرا که اساسا یکی از این اهداف، ثبت و ضبط نمایش های آئینی – سنتی و نیز ایجاد فضای بود که هنرمندان بتوانند در این گونه نمایشی تجاربی را کسب کند، جشنواره نمایش های آیینی سنتی به طور نسبی و در نبود بنیاد و پژوهشکده مربوطه، کارهایی را انجام داده و به خصوص در مورد برخی اشکال مثل تعزیه مثمر ثمر بوده؛ اما در مورد برخی اشکال هم مثل نمایش های شادی آور کمتر توانسته تاثیرگذارباشد زیرا شرایط طبیعی حضور آن نمایش ها فراهم نبوده است. باید در نظر داشت که نمایش های جشنواره آیینی و سنتی با آگاهی و بامعرفت، عطر و رنگ هویت ایرانی را داشته باشد و تقلیدی نباشد؛ اما امروزه برخی نمایش های آیینی و سنتی را می بینیم که به شدت تحت تاثیر مدرن ترین نمایش های خارجی است؛ در حالی که باید توجه کرد نباید رنگ ایرانی تا به این حد گم شود. نمایش ها ی آئینی سنتی پشتوانه، تاریخچه و متدولوژی دارد و قصد دارد در اجرای خود پیام و مفهومی را در زمینه های مختلف از جمله فرهنگی و اقتصادی به مخاطب منتقل کند. همچنین گاه با زبان طنز، حرف های فلسفی مهمی را با تماشاگران در میان می گذارد.
از محاسن جشنواره نمایش های آیینی و سنتی این است که دست اندرکاران متوجه می شوند در اقلیم های مختلف چه سنت ها و آیین هایی وجود دارد و این آیین ها در جشنواره به مردم معرفی می شود و این خود نوعی تعامل فرهنگی محسوب می شود.
بی شک یکی دیگر از اهداف برگزاری نمایش های آیینی – سنتی لزوم کشف جنبه های مغفول مانده و ناشناخته نمایش های آیینی – سنتی ایران است. نمایش های آیینی – سنتی ایران سرشار از جنبه ها و ظرفیت های متعدد برای تجربه اجرای صحنه ای دارا است با وجود چنین جنبه های، همچنان بسیاری از گوشه ها و تکنیک های این گونه های نمایشی ناشناخته باقی مانده و یا مورد غفلت قرار گرفته است.
از محاسن جشنواره نمایش های آیینی و سنتی با در نظر گرفتن هدف فوق این است که دست اندرکاران متوجه می شوند در اقلیم های مختلف چه سنت ها و آیین هایی وجود دارد و این آیین ها در جشنواره به مردم معرفی می شود و این خود نوعی تعامل فرهنگی محسوب می شود.
نکته قابل تامل این است که این نوع نمایش ها باید در طول سال در سراسر ایران و نه فقط در تهران به اجرا دربیاید؛ در حالی که متاسفانه هنوز چنین برنامه هایی فقط در مرکز اتفاق می افتد و به نظر می آید هر از گاهی جشنواره ها به یکی از شهرستان ها داده شود و شهرهای بیشتری در طول سال درگیر شوند تاثیر چشم گیری در رسیدن به اهداف جشنواره خواهد داشت. همچنین باید این گروه ها با برنامه ریزی دقیقی در طول سال در سالن هایی که مورد نظرشان است، در شهرستان های مختلف به اجرای مستمر و یک ساله بپردازند تا هم به لحاظ درآمدزایی برای گروه خوب باشد و هم این فرهنگ و سنت که تبدیل به یک نمایش دیداری شده، جای خود را باز کند.
ایجاد فضای دائمی برای اجرای نمایش های ایرانی از دیگر اهداف برپایی جشنواره نمایش های آئینی – سنتی است. هر چند در این مسیر مرحله به مرحله حرکت می کنیم و با اهنگ کمی پیش می رویم. در این مسیر نیازی بیش از پیش به تربیت نسل علاقه مند به نمایش های آئینی – سنتی احساس می شود تا در آینده بتواند آموخته های خود را به نسل های جدید انتقال بدهند که این امر تاحدودی در دانشکده های تئاتر و در مکتب نمایش های آئینی – سنتی شکل گرفته است و در راستای این اهداف مشاهده نیم که پایان نامه بسیاری از دانشجویان دانشکده های تئاتر به نمایش های آئینی – سنتی اختصاص یافته است.
باید توجه داشت که برگزاری جشنواره نمایشهای آیینی سنتی به تنهایی نمی تواند در حفظ نمایش های ایرانی تاثیرگذار باشد، باید حتما بنیاد نمایش های آیین سنتی و پژوهشکده آن تشکیل شود و همواره گروههای نمایشی که در این زمینه فعال هستند، این امکان را داشته باشند تا کارهایشان را عرضه کنند و اجراها محدود به شهر تهران نباشد تا بتوان از استعداد های شهرهای دیگر هم بهره برد.
2-1-5ارتباط سنت با تاریخ
درک قوانین عام حاکم بر تاریخ، از جمله فواید اصلی و اولیهی این علم است. فهم این قوانین که موجب رشد شناخت، تصحیح اعتقادات و اصلاح مواضع سیاسی میگردد مورد نظر همهی ادیان و مکاتب است. از آنجا که ارتباط سنتها با علم تاریخ واضح و از یکدیگر مجزا شدنینیستند، از این ارتباط سخنی به میان نیاورده و ضرورتا مطالب مختصری پیرامون فواید شناخت سنن میگوئیم:
از جمله فواید شناخت سنتها، ایجاد هماهنگی بین انسان و طبیعت، انسان و جامعه، روابط جوامع با یکدیگر و فرد با خودش- بطور اصولی و طبق موازین خلقت- میباشد. بگونهای که درک سنن جاری که همان شناخت اصول راه تکامل است، بشر را از درگیر شدن با چرخ دندههای محرک و متحرک هستی نجات و او را در صراط مستقیم الهی به پیش میراند. البته کارآئی شناخت سنتها وقتی به حد مطلوب خواهد رسید که در بینش و احساس (یعنی دل و دماغ) جای گیرد. در این صورت هم ارزش نظری داشته و هم مهیج قلوب میگردد. به همین خاطر است که فهم سنتهای الهی یکی از چهار ستون اصلی ساختمان یقین قرار گرفته است.
قبلا گفته شد که آن حضرت یقین را بر چهار ستون استوار دانسته که پس از طی مراحل، بینش دقیق، دستیابی به حکمت و عبرتها میتواند به سنتها که مراحل پایانی راه یقین است دست یابد. و نیز گفته شد: سنت مورد نظر آن حضرت، تقلید کورکورانه از آداب و رسوم گذشتگان نیست بلکه دستیابی به قوانینی است که به زودی میسر نبوده پس از مطالعات و طی مراحل زیادی بدست میآید. سنت الاولین را کسانی میتوانند بیابند که دارای بینش زیرکانه، حکمت عالمانه و عبرت محققانه باشند. در پاسخ این سئوال که: اولین کیانند؟ چه کسانی هستند که این چنین فهم سنت و شیوهی آنها مشکل ولی ضروری است؟.
برای پاسخ دادن به این سئوال لازم بذکر این نکته هستیم که از نظر آن حضرت علیه السلام دو دسته سنت وجود دارد. یک دسته سننی هستند که از آن خداست و ریشه در فطرت داشته و امتداد آن به مرسلین و صالحان ارتباط پیدا میکند. دستهی دیگر به ستمگران و جبران مرتبط میگردد (که خواهد آمد) بنابراین در میان گذشتگان سنتهای زیادی وجود دارد، که به سنتهای الهی و سنتهای ستمگران باید تقسیم گشته و از یکدیگر مجزا شوند.
حال متوجه میشویم که منظور از سنت الاولین، هر نوع سنتی که در گذشتگان بوده است، نمیتواند باشد. و یا گذشت زمان و تاریخی شدن سنتها دلیل بر صحت و بر حق بودن آنان نیست.بلکه باید آنان را با ملاک و معیاری سنجید و جزء گروه اول یا دوم قرار داد.
اما معانی که برای کلمهی اولین میتوان در نظر گرفت عبارتند از:
اول آنکه به اعتبار معنوی آن، منظور از کلمهی اولین را پیشتازان مسیر رشد و کمال دانسته و سنت الاولین را سیرهی مقربان درگاه الهی و کسانی که در ردهی اول راه کمالاند بدانیم (چنانچه در قرآن مجید آمده است: سبقت گیرندگان و پیشتازان مقربان درگاه الهیاند- سورهی واقعه آیهی 10).
دوم اینکه آن را به اعتبار زمانی (ولی در چهارچوب سنتهای الهی) معنیکنیم، در این حالت منظور از اولین، نخستین گروندگان و مجریان قوانین الهی خواهد بود. (چنانچه در قرآن حضرت ابراهیم را اولین مسلم و آدم و نوح و ابراهیم و یعقوب و اسحاق را در ردیف صالحین اولیه شمرده است. همچنین خود آن حضرت در سخنانی صفات انبیاء سلف نظیر موسی، داود، عیسی و… را بر شمرده و میخواهند که صفات آنان سرمشق بشر گردد، بنابراین میتوان آنان را اولین انسانهائی دانست که باید سنتهایشان باقی بماند).
تعبیر سوم از سنت الاولین شیوهی انسانهای نخستین است که بر اساس فطرت پاک و سرشت الهی عمل میکردند.
و بالاخره آخرین تعبیر آن همان سنت و سیرهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و صحابه اولیه ایشان میباشد. که هیچکدام از اینها معارض یکدیگر نیست و دستیابی به آنها هم بدون بینش، حکمت و عبرت میسر نخواهد بود.
نکته دیگر که باید دربارهی آن سخن گفت این است که گاهی کلمهی سنت بکار میرود و منظور از قوانین عام حاکم بر طبیعت است (نظیر اصل حرکت و تغییر و تحول دائمی که از آن سخن به میان آمد). گاهی منظور از آن شیوهی انبیاء به ویژه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میباشد. بعضی مواقع منظور از سنت، قوانین اجتماعی تثبیت شده میباشد. هر کدام از آنها که مد نظر باشد در منشاء دریافت آن فرقی نیست و برای درک درست آن باید به سراغ تاریخ برویم خواه قوانین طبیعت و خلقت جهان و خواه قوانین حاکم بر تاریخ بشر و یا سیرهی انبیاء بوده باشد نهایتا ما را ملزم به بررسی وضع گذشته میکند.
از آنجا که انبیاء مبلغ قوانین مثبت جاری بر جوامع بشری و نفی کنندهی آداب و رسوم غلط می باشند، بنابراین ارتباط تنگاتنگی بین آرمان و سیرهی آنان با قوانین حاکم بر تاریخ وجود دارد. مثلا یکی از سنتهای تاریخی این است که بشر در نتیجهی وحدت اعتقادی و اجتماعی، صاحب عزت و سربلندی گشته و در نتیجه تفرقه، مذلت بر او روی می آورد. این سنت به صورت لایزال در طول تاریخ عمل کرده و نمونههای فراوانی را برای آیندگان عرضه داشته است. ملاحظه میگردد که همین مطلب بصورت یک اصل اساسی در جوهرهی افعال و اقوال انبیاء (و پیامبر اسلام) ساری و جاری است. بنابراین شناخت سنت انبیاء (و سنت الاولین)، فهمیدن و پیدا کردن سنتهای جاری بر تاریخ بشر نیز هست.
در توضیح دو دسته سنتهای مذکور متذکر میگردد که آن حضرت علیه السلام سخنان عدیدهای در این باره دارند که میتواند عنوان تحقیق جداگانهای قرار گیرد. مثلا ایشان از سنت الله، سنن الحق، سنن قائمه، سنن فاضله، سنت الجامعه، سنت صالحه و اینگونه موارد به عنوان سنتهای مثبت یاد نموده و کرارا نسبت به آنان سفارش می نمایند. در برابر آنان از دسته دیگری به عنوان سنن الجبارین یاد کرده و مذمت نمودهاند. مسلم است که شناخت سنتهای فاضله از مفسده و انحطاطی که مختص ستمگران است نیاز به ملاک و معیار دارد. از آنجا که انبیاء مصلح بشرند مصلح سنتهای جاری بر جوامع بشری نیز هستند، لذا سیرهی آنها در برخورد با آنچه بشر تبعیت مینماید حجت میباشد. ایشان دوستان خود را بر پا دارند سنن الهی(36) و منحرفین و مخالفان انبیاء را، احیاگر سنتهای جبارین معرفی(37) نمودهاند.
دربارهی اهمیت سنتها و نقش آن در تفکر فردی و عملکردهای اجتماعیقبلا گفته شد که مهمترین مشخصه محتسبون (ناظران روند جامعه) دانستن سنتهاست که بر اثر اطلاع از آنها نسبت به آینده آگاهیپیدا می کنند.
آن حضرت در ادامه همان کلام یک اصل اجتماعی را بیان مینمایند. دقت شود:
حقیقتا گروه عصیانگر بپا خاستهاند، پس محتسبون کجایند؟ آنان که بر ایشان سنتها آشکار و از قبل خبردار شدهاند. و (بدانید که) برای هر گمراهیعلتی و برای هر پیمان شکنی شبههای است(38)
این مطلب اخیر (که برای هر گمراهی علتی و برای هر پیمان شکنی شبههای است) یکی از اصول قطعی اجتماعی است و به واسطهی تاریخ به سهولت قابل درک است. خبره شدن در شناخت علل گمراهیها و عهد شکنیهای گذشته، آدمی را دارای آنچنان بصیرت و شناخت حسابگرانه مینماید که از روی شواهد و قرائن، میتواند به عهد شکنیها و گمراهیهای آینده پی ببرد، بنابراین، ضرورت پیشبینی آینده درک سنتهای گذشته است. کسی که سنن حاکم بر اجتماع را درک کند، با شناخت علل فعلی، معلولهای آتی را (طبق آن سنتها) به صورت عیان و آشکار میبیند.
نمونهی سنتهای حاکم بر جامعه و طبیعت در نهجالبلاغه آمدهاند:
قوانینی نظیر فناء عمومی خلقت، تغییر و تحول دائمی، وجود دو جریان حق و باطل در بشر، اصل عمل و عکسالعمل، آزمایش حتمی انسانها در طول حیات، وجود نتایج نیکو برای استقامت و صبر بر ایمان، نابودی ملتها در نتیجه آروزها و آرمانهای واهی و بیاساس، پیدایش حوادث مشابه در نتیجه انگیزههای مشابه، محکوم به شکست بودن شیوهی انفعالی و خذلان در برابر دشمن، نابود گردیدن جریاناتی که قالب و محتوی همسان ندارند، ذلت و خواری قطعی ملتهائی که متفرقاند و رشد و اعتلای ملتهائی که همراه با بصیرت متحدند، و… نمونههائی از اصول ارائه شدهاند که آن حضرت در پرتو نگرش به تاریخ از آنها سخن گفتهاند. علاوه بر آن در بعض خطب نحوه و کیفیت جاری شدن سنتهای الهی را شرح داده و نمونههائی ارائه دادهاند. (مانند آل ابراهیم که قبلا ذکر گردید).
عبرتها
تا کنون چندین بار از عبرت سخن به میان آمد. عبرت که به مفهوم، آموزش و توجه نظری و احساسی است. (تاکید میشود که عبرت، تنها آموزش تعقلی نیست بلکه جنبه احساسی و قلبی نیز دارد یعنی فهم با تمام وجود) در نهجالبلاغه جایگاه ویژهای دارد. چنانچه آمد، نداشتن بصیرت عبرتآموز موجب نقص یقین و ایمان میگردد. آن حضرت برای عبرت کاربردهای فراوانی ذکر نمودهاند. کاربرد فردی و اجتماعی و عقیدتی برای آن ارائه نمودهاند.
قبلا گفته شد که یکی از عبرتهای مهم که از گذشته باید آموخت این است که بسیاری از گذشتگان در اول جوانی خود از تاریخ عبرت نگرفتند. و نیز عبرتهای تاریخی سرمایههای الهیاند که در اختیار بشر قرار گرفتهاند.
از آثار گذشتگان برای شما عبرتها باقی گذاشت… آنها در اول جوانی عبرت نگرفتند.(39)
پس آن حضرت برای گشایش فکر در زمینهی عبرتاندوزی سئوالهائینظیر: آیا ما جانشین گذشتگان نیستیم؟ آیا برای ما گریزگاهیهست؟ کجا هستند کسانی که در مستی و فراموشی زندگانی را به پایان بردند؟ ما به کجا بازگشت میکنیم؟ و غیره را در رویاروئی کسانی قرار میدهند که ناظر بر حیات و تاریخ خود میباشند. همچنین برای برقراری رابطهی قوی بین انسان و تاریخ، از عوامل مرتبط کننده سخن به میان میآورند:
آیا در جاهائیکه آنان پیش از شما بودند نیستید؟(40) پس عبرت بگیرید به قرار گرفتن در منزل آنان که پیش از شما بودند(41) و در مقام ارشاد در این باره میگویند:
خدا رحمت کند مردی را که تفکر نماید و عبرت بگیرد تا بینا شود که از آنچه از دنیا باقی است به زودی نابود گردد(42) چنین آگاهی موجب دوری از زندگانی مستانه و ناخودآگاه بوده تحرک بیشتری را برای اثر گذاری و توشهگیری به وجود خواهد آورد.
در گفتار دیگری کالبد بیروح انسانهای دیگر را که حاکی از طی شدن یک عمر است و تاریخ یک حیات را در رویاروی آدمی قرار میدهد، بهترین وسیله عبرتاندوزی میدانند:
این حال (رویت جنازه انسان) برای همهی عبرت گیرندگان، از هر گفتار بلیغ و سخن پذیرفته شدهای پند دهندهتر است(43)
نیز امتهای گذشته و همهی تاریخ بشر را مخزن عبرتها دانسته میفرمایند:
برای شما در امتهای گذشته عبرتها نهفته است(44) البته عبرتاندوزی را در نقاط مثبت امتهای گذشته منحصر نفرمود، همه را منشاء عبرت میدانند.
پس عبرت بگرید ای بندگان خدا و بیاد آورید عقاید نادرست و کارهای زشت پدران و برادران خود را که اکنون در گور گرفتار آنها هستند(45) این مطلب که خود بخود گویای کیفیت مطالعهی تاریخ و پاسخ کسانیاست که به غلط تصور میکنند تنها باید نقاط مثبت و احوال خوبان را مطالعه نمود در جاهای دیگر نهجالبلاغه بر آن تاکید شده است.
تجربیات تاریخ گذشتگان را از نیک و بد به یاد آرید… عللی را که موجب سعادت آنان بود انتخاب کنید… و از آنچه مهرهی پشت آنها را شکست دوری کنید(46)
بنابراین فقط مطالعهی محاسن تاریخ کافی نیست بلکه باید افکار و اعمال زشت و زیبا، نیک و بد همه مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و از میان آنان گزینش به عمل آید. در اینجا مجددا یادآور میشود که نگرش گزینش گرانه و عبرتآموز با نگاه تفاخرآمیز و برتری طلبی تفاوت اساسی دارد.
چنانچه قبلا آمد: مردگان به عبرتها نزدیکترند تا به افتخار….(47) بنابراین در نحوهی مطالعه و نگرش به تاریخ باید کمال دقت را نمود تا حجاب عبرتها نگردد.
2-7کاربرد عملی علم تاریخ
علاوه بر مسائل نظری که موجبات اصلاح شناخت فرد و جامعه و تصحیح اخلاق را فراهم مینماید، فواید بر این علم مترتب است که بطور مستقیم موثر و حتی برای اجرای پارهای از امور ناچار از مراجعه به تاریخ هستیم. در اینگونه امور عموم جامعه بدون آنکه اطلاع از تاریخ و فواید آن داشته باشند، ناخودآگاه با آن سر و کار دارند. با اساطیر و الگوهای تاریخی زندگیمی کنند و از روح آن الهام و سرمشق میگیرند.
الگو گرفتن، کابرد سیاسی، پیشبینیهای اجتماعی، قضاوت صحیح و غیره عناوینی هستند که در این بخش میتوان دربارهی آنان سخن گفت.
2-1-6آشنایی با نمایش های آیینی و سنتی ایران:
ما در سرزمینی زندگی میکنیم که در گوشه گوشه ی آن پر از آیین های کهن است .آیین و سنن هر قوم وملتی هم پایه و اساس فرهنگ آن و ریشه زاینده فرهنگ و هنر و تمدن آن سرزمین است که ما به چند نمونه از نمایش های آینی و سنتی ایران اشاره میکنبم
نقالی
نقالی در ایران اما انواع گوناگون داشته و دارد که مهمترین آنها از نظر چگونگی بهره بردن از وسایل جنبی و نقش پذیری عبارتند از: نقل موسیقایی که از کهن ترین اشکال نقالی به شمار می آید و بنابر اسناد قدیمی ترین نقالان که به این شیوه قصه می گفته اند
نقل موسیقایی پس از دوران صفویه به سبب رشد قهوه خانه ها مکان ثابتی یافت و قصه های جدید پیرامون شخصیت های محوری حکومت صفوی چون شاه اسماعیل و خورشید بانو به آن افزوده شد در این شیوه نقل جز در هنگامی که دو شخصیت اصلی خطاب بر یکدیگر سخن می گویند فرصت دیگری برای نقش پذیری وجود ندارد.
شیوه دیگری از نقالی که آن نیز از دیرباز در ایران رواج داشته است نقل با استفاده از تصاویر است که می گویند نخستین نشانه های آن را در گروه های مبلغ مانوی که از یک واعظ و یک نقاش که از اساطیر مانوی سخن می راند تشکیل شده بود می توان یافت.
در دوران اسلامی به ویژه در حکومت صفویان این شیوه نقل رواج قابل ملاحظه ای پیدا کرد چنان که نمونه های آن را در "شمایل گردانی" و "پرده خوانی" که به جهت تبلیغ مذهب شیعه در کانون توجه قرار داشت، می توان دید.
اشکالی از روایت که در آنها نقال با اشاره به تصاویر ترسیم شده در پرده نقالی و یا شمایل در دست خود به روایت قصه می پردازد پرده خوانان و شمایل گردانان معمولاً بساط نقل خود را در گذرگاه ها، معابر و محوطه مقابر و امامزاده ها بر پا می نمودند.
شیوه دیگری از نقالی نقل با استفاده از متون مکتوب است که در شب های زمستانی در سال ارایه می شد و تاریخ نویسان دوران صفویه اشاراتی به برخی از افراد صاحب نام در این شیوه نقل کرده اند. در این شیوه چنان که از عنوان آن پیداست نقش پذیری کمتر رخ می داد اما دیگری از نقالی که بیشتر مورد توجه نظریه پردازان و مورخین تاریخ نمایش در ایران قرار گرفته است "نقل نمایش" است که متکی بر توانایی های نقل در نقش پذیری و ارایه شخصیت های گوناگون قصه بود و تنها با استفاده نقال از امکانات بیان و بدن خود اجرا می شد.
خیمه شب بازی
خیمه شب بازی در اصل نمایشی کمدی و انتقاد آمیز بود که در خانه های اعیان واشراف و آن هم در برنامه های مخصوصی از قبیل عروسی ها، مولودی ها و جشن هایی از این دست برگزار می شد.
به طور کلی هنر عروسک گردانی ازسالیان پیش معمول بوده اما کسی نمی داند که عروسک ها از چه زمانی و ازکجا و چگونه بوجود آمده اند؟ نخستین مرجع نمایش عروسکی را تاریخ "گزنفون" می دانند که از خانه مردی آتنی به نام " کالیاس" دیدن کرده و میزبان برای سرگرمی میهمانان در خانه اش توسط یک گروه نمایش سیار از تئاتر عروسکی استفاده کرده است.
در کتاب تاریخ تئاتر اروپا، خیمه شب بازان در فصل شعبده بازان دوره گرد گنجانیده شده اند.
اسباب و امکانات اجرای خیمه شب بازی در ایران
در ایران برای اجرای یک نمایش خیمه شب بازی ابزاری که به کار می رفته عبارت بوده اند از:
۱- "خیمه": برای اجرای نمایش ابتدا خیمه را که چادری چهارگوش با ارتفاع ۱۷۰ سانتی متر و عرض ۱۹۰ سانتی مترکه به وسیله طناب و میخ های آهنی که در انتهای طناب بود و به زمین ثابت می شد در محل بر پا می کردند و نمایش در داخل آن برگزار می شد.این خیمه حالت راز گونه ای به نمایش می داد تا برهیجان تماشا گران بیافزاید.
۲ – " نطع": نطع عبارت از سفره ای چرمین یا سفره ای از جنس پارچه ای نرم بود که عروسک ها را به روی آن حرکت می دادند.
۳ – "صندوق": عبارت از جعبه ای بود که عروسک ها را در داخل آن می گذاشتند، زیرا نمایشگران عروسکی پایگاه و جایگاه ویژه ای نداشتند و مانند دوره گردان ناگزیر بودند وسائل بازی را در صندوقی گذاشته و با خود حمل کنند.
۴ – "عروسک ها یا لعبت ها": عروسک ها قهرمانان اصلی نمایش بودند. ساخت عروسک ها اکثرا از چینی و قسمتی از آن از چوب و پارچه بود و البسه عروسک ها را خود اداره کننده نمایش (کارگردان امروزی) در خانه می دوخت.
بیشتر عروسک های خیمه شب بازی دارای شخصیت بودند، مثل "مبارک" که سال های سال نقش اصلی خیمه شب بازی را داشت.
"مبارک" در واقع برده ای سیاه پوست و از زنگبار به جنوب ایران آورده شده بود و دارای شخصیتی شوخ طبع و جسور بوده که مسائل سیاسی و اجتماعی را با گفتاری طنز آمیز و جمله هایی نیشداربیان می کرد و شخصیت دوست داشتنی او باعث رونق خیمه شب بازی می شد.
از دیگر عروسک های صاحب شخصیت در خیمه شب بازی می توان "پهلوان کچل" یا "پهلوان کچلک" یا "حسن کچل" را نام برد. پهلوان کچل قهرمان خیمه شب بازی های عامیانه بود و شخصیت بسیار طنز و شوخی داشت که ظاهراً خودش را به حماقت می زد اما در باطن بسیار رند بود.
از عروسک های دیگر می توان از " پهلوان پنبه" نام برد." پهلوان پنبه" صاحب شجاعت مسخره ای بود و فقط برای ضعیف تر از خودش قدرت نمایی می کرد.
از عروسک های صاحب شخصیت دیگر، عروسک "شاه سلیم" بود که آن را از روی شاه سلیم، پادشاه عثمانی ساخته بودند. از عروسک های دیگر خیمه شب بازی که کم و بیش دارای شخصیتی مستقل بودند، می توان به عروسک های زیر اشاره داشت:
"عروس"؛ که پر مدعا و خجالتی بود.
"مادر زن"؛ که لجوج و از خود راضی بود.
"غولک و شیشه باز"؛ که هر دو مطرب و شیرین کار بودند.
"طبق کش"؛ که جهیزیه ی عروس را حمل می کرد.
"وروره جادو"؛ که پیره زنی اوراد خوان و طلسم بند بود.
"دختر شاه پریان"؛ که نمونه لطف و زیبایی و دختر رویاهای قهرمان بود.
"طیاره خانم"؛ که دایه یا ندیمه عروس و عاشق بامزه گی ها و نمک "مبارک" بود.
برای موسیقی خیمه شب بازی معمولا ًضرب و یا تار وکمانچه به کار می رفت و گاهی هم آواز های محلی چاشنی آن می شد.
گردانندگان یک نمایش خیمه شب بازی دست کم دو نفر بودند، یکی مرشد که در حقیقت همه کاره خیمه شب بازی بود، هم ضرب می نواخت و هم آواز می خواند و هم کنار خیمه می نشست و با عروسک ها به گفتگو می پرداخت و دیگری عروسک گردان یا نمایش گردان که بوسیله نخ ها، عروسک ها را به حرکت در می آورد و به جای آنها حرف می زد.
او برای این کار معمولا سوت سوتکی به نام "صفیر" که از ارکان جدایی ناپذیر خیمه شب بازی بود را در دهان می گذاشت و برای همین صدای عروسک های خیمه شب بازی بسیار ریز و نازک بود و برای تماشاگران نا مفهوم بود.
از این رو مرشد در ضمن سوال و جواب همیشه حرف های عروسک را تکرار می کرد تا تماشاگران را به موضوع نمایش جلب کند و این گویه و واگویه به نمایش جذابیتی ویژه می داد.
تخت حوضی (تقلید)
نمایش های شادی آور ایرانی را معمولاً با دو اصطلاح تخت حوضی، که اشاره به مکان اجرای این نمایش ها بر سکویی که با تخته انداختن و یا تخت گذاردن بر حوض میان حیاط منازل می انداختند، دارد و تقلید، که شیوه بازی پر اغراق این آثار را مشخص می کند، می شناسند. این نمایش ها هر چند که ریشه در مراسم و آیین های شادی اور دارند اما همچون سایر نمایش های سنتی آیینی نیز به دلیل نظم و نسج یافتن دسته های مطرب شهری در دوره صفویه سیر تکامل خود را از خرده نمایش های شادی آور میان رقص های گوناگون گروه تا به نمایش های طولانی که محور اصلی مراسم بود آغاز نمودند و این نمایش ها نیز در دوران سلاطین تنوع طلب قاجار به اوج خویش دست یافتند.
از میان این نمایش های شادی آور می توان به تقلیدهای زنانه، بقال بازی، کچلک بازی، سیاه بازی اشاره نمود که همگی به دلیل اجرا در مجالس شادمانی نمایش هایی توام با رقص و موسیقی بودند.
تقلیدهای زنانه
در مورد این نمایش ها تاریخچه مدونی در دست نیست اما ما می دانیم که از دوران صفویه به بعد گروه های مطرب زنانه ای وجود داشتند که در مجالس خصوصی زنانه و در پشت درهای بسته به اجرای انواع رقص ها و خرده نمایش های موزیکالی می پرداختند این نمایش ها عمدتاً حول محور مسایل و مشکلات زنان شکل می گرفت، مسایلی از قبیل هوو آوردن، خواستگاری رفتن، دعوای میان زن و شوهر و ارتباط زنان خانه دار با دیگر اقشار جامعه، نمایش هایی چون خاله رورو، آقو چرا زن ستودی (آقا چه از زن گرفته ای)، عموسبزی فروش ،آبجی صنم، ننه غلامحسین و… نمایش های موزیکالی که همراه با رقص و آواز اجرا می شد این تقلیدها نیز در دوره ی قاجار به اوج خود دست یافت و تا پایان حکومت پهلوی نیز همچنان توسط گروه های حرفه ای و یا افرادی غیرحرفه ای اما آشنای با این مهارت ها عمدتاً در مجالس خصوصی زنانه و همچنین گاه میان برنامه های متنوع دسته های شادمانی در مجالس جشن اجرا می شدند آثاری که امروزه جز نامی و یادی از آنها باقی نمانده است.
بقال بازی
ریشه های این نمایش در میان خرده نمایش هایی است که پیرامون دعواهای میان ارباب و رعیت و استاد و شاگرد از دیرباز در میان ایرانیان رواج داشت و عمدتاً متکی بر کمدی لهجه و لوده بازی و درگیری های فیزیکی بود. رشد و تکامل این خرده نمایش سرانجام در دوران قاجار به نمایشی منجر شد که عوام آن را بقال بازی می نامیدند. نمایش که ظاهراً داستانی ساده داشت ماجرای بقالی که گروهی رند و دغل باز به ترفندهای گوناگون سعی می کردند تا ظرف شیره یا ماست او را از چنگش درآورند وی گاهی شاگردی نیز داشت که با او بگو و مگو می کرد اما این تنها ظاهر ماجرا بود زیر در پوشش این داستان ساده بسیاری از مشکلات جامعه از طریق ارایه تیپ های گوناگون اجتماعی توسط رندهای دغل باز برملا می گشت. در تنها متن ثبت شده کاملی که از دوران ناصرالدین شاه قاجار در مورد این نمایش به جای مانده است و به قلم شخصی ناشناسی است که خود در هنگام اجرای یک گروه بقال بازی به سرپرستی کریم شیره ای دلقک معروف آن دوره برای شاه حضور داشته است رندان حیله گر با تغییر چهره و بازی در بازی ماجرای روستاییان از قحطی برگشته و ماست ندیده و گزمه هایی رشوه بگیر را طی برخوردهای خود با بقال برملا می سازند و کوزه ماست بقال را قالب این نقش ها به غارت می برند.
این نمایش به قدری میان عوام و خواص طرفدار داشت که گفته می شود در هنگام سفر ناصرالدین شاه به اصفهان بقال بازان تنها کسانی بودند که توانستند مشکلات شهر را نزد شاه طرح نموده و از حقوق مردم دفاع نمایند.
نمایش بقال بازی اوج خود را در همین دوران تجربه نمود و تقریباً از اوایل دوران پهلوی دیگر نامی از آن به میان نیامد که این شاید به واسطه ی اوج گرفتن شکل دیگری از نمایش های شادی آوری ـ سیاه بازی ـ در اواخر دوران قاجار بود نمایشی که تقریباً تمامی تجارب تقلیدچیان در طول سال ها را در دل خود جای داده بود.
2-1-7پرده خوانی
پرده خوانی از نمایش های آیینی و تاریخی ایران است که قدمت آن به سده های دور می رسد. در این نمایش نقال، به شرح داستان های ملی- مذهبی با زبان عام و به کمک پرده های منقوش می پردازد.
2-1-8شیوه های پرده خوانی
در پرده خوانی کارکرد پرده به دو شیوه مختلف بوده است. اول آنکه پرده خوان از داستان به پرده وارد می شود . در این نوع اجرا وی، داستانی را آغاز می کند که درک آن نیاز قطعی و بطعی به حضور پرده ندارد اما برای ایجاد فضای مناسب ،تمرکز صحنه ای و گرفتن نفس، به پرده مراجعه می کند . در این شیوه ،پرده بیشتر جنبه تزئینی داشته و به تمرکز دیداریمخاطب کمک می کند.نقال نیز هر از چند گاهی به سوی پرده رفته و به شخصیت مورد نظر و یا حادثه ای خاص اشاره می کند.
در شیوه دوم بنیان و اساس اجرا، نیازمند وجود عنصر پرده است. نقال به معرفی پرده گسترده شده پرداخته و پس ازگرفتن صلوات و ایجاد توجه کامل از مخاطب، به توضیحاتی می پردازد که دارای سطر و ذیل و آغاز و پایان است.در این شیوه پرده از اهیمت فراوانی برخوردار است چرا که پیشبرد داستان بر اساس چینش اتفاقاتی است که در پرده جای شده است.
از مهمترین ویژگی های پرده خوانی نشان دادن ارادت به اولیا الهی و نفرت از اشقیا است. به عنوان مثال زمانی که پرده خوان می خواهد به اولیا الله اشاره کند دست بر چهره ایشان کشیده و سپس با متبرک کردن صورت خود از مردم صلوات می گیرد و برای اشارهبه اشقیا،با انتهای عصایش(که بر زمین کشیده شده است)این کار را انجام می دهد . همچنین پردهخوانان با آوازی خوش، اشعاری مرتبط با موضوعیت پرده بیان کرده و به این شیوه داستان را زینت بیشتری می بخشد.
2-1-9ویژگی های "نمایش آینی- سنتی":
1- هدف مراسم "نمایش آیینی" تعریف کردن، و به بیان در آوردن جهان بود. در میان گذاشتن طبیعت و تسخیر آن غلبه بر نیروهای غالب، بیرون ریختن وحشت خود ونگریستن به وجود … تمام جهان بینی قوم درآیین عینیت می یافت. درواقع آیین نمایش جهان بود. تعبیری از وجود و تجسمی از هستی، زندگی، جدال ومرگ، و رستاخیز "نمایش آیینی سنتی" می کوشد به بیان نامحدود بپردازد.
2- "نمایش آیینی – سنتی" برخلاف تئاتذ اعتراض ، فرهنگی یا ایدئولوژیک که می خواهد د رمورد یا مواردی تماشاگر خود را متقاعد سازد. ابداً د رپی تزریق کردن فکری ثابت و یا تبلیغی نیست. بلکه نمایش دهنده ارزش های راز گونه ماورالطبیعه است ومی خواهد پیش از هر چیزتماشاگر را از قید و قطعیت هایش برهاند و او را از قید آگاهی های محدودش رها سازد….
3- درمراسم "نمایش آیینی – سنتی" همه چیز از طریق تکرار حرکات رمزی و نمادین بیان می شود، از طریق تکرار، شرکت کننده از خود فراتر می رود و به چیزی ورای خود می پیوندد.
4- در "نمایش آیینی – سنتی" مراسم از طریق رهبری و هدایت فردی روحانی و یا یک نفر مجری "کاهن" شمن و یا کشیش اجراء می شود.
5- هرگز مراسم وقت و بی وقت اجرا نمی شد. بلکه هنگامی صورت می گرفت. که ارتباطی بین انسان و طبیعت دست می داد. درست زمانی که فکر انسان به نحوی از خود فراتر می رفت. و به طبیعت و نیروهای آن متوجه می شد. درغروب، یا مرز روز و شب، وقتی که به اعتقاد ساحران نیروهای مرموز طبیعت از همیشه بیدارترند. از آن جا که بسیاری از این مراسم در ارتباط با تولد ومرگ یامعیشت انسان و مهار کردن نیروهای رام نشدنی طبیعت است. اغلب در فصل هایی خاص چون فصل کاشت یا برداشت، اجرا می شد.
6- اجرای نمایشهای آیینی بدون مکان خاص امکان پذیر نیست. اجرا باید در نقطه ای پاک و مقدس که فقط برای آن آماده، آراسته وپاکیزه کرده اند، عرضه شود…
7- یکی از ویژگیهای نمایش آیینی علاوه بر ستایش ایزد یا ایزدان، ادای احترام به قدیسین و ارواح طیبه در گذشته است. از همین رو نگاه آیین همواره برای ارج نهادن به گذشته و تاثیر دستاوردهای آن است….
8- در بینش "نمایش آیینی – سنتی" واقعیت روزمره اموری گذار، درحال شدن و بی اعتبارند. افلاطون اگر هنر را تقلید می دانست از آن رو بود که این جهان را تقلید یا سایه ای از جهان دیگر می دانست. اما در نمایش آیینی که می خواهد به حقایقی ازلی اشاره کند، چه عناصری باید برگزید تا از نظر زبان و شکل و ساختار، جادوی آن را آن گونه که هست بتوان بر صحنه آفرید؟
اولین روندی که همه فرهنگ های جهان طی کرده اند "نمادسازی" است: هر نوع حرکت، رنگ ویا شکل وصدا را نمادین کرده اند. کافی است این زمینه نمادسازی تعزیه درنگ، حرکت و یا قراردادهای صحنه ای تئاتر ژاپن و یا ایما و اشارات دست و صورت تئاتر هزاران ساله هند را مثال آوریم. نمادسازی برای به دست دادن غلظت معنا، اشارات پنهان هست و نیز به سبب الکن بودن علایمی روزمره برای بیان تصاویر وتعابیر ژرف معنوی است …"
2-1-10تاملی بر رابطه فرهنگ، سنت و هویت
فرهنگ حاصل ریاضت و تلاش کسانی است که طی سالیان متمادی، با اندیشه و تاملات خودشان، بسترها و زمینه هایی را برای زندگی معنوی انسان ها پدید آورده اند. فرهیختگان و اهل فرهنگ کسانی هستند که دریافت های بدیع خودشان را تفصیل داده اند و آن را برای پیروان خود و نهادهای فرهنگی به صورت میراث فرهنگی بر جای گذاشته اند. از این رو واژه فرهنگ که مرکب از دو جزء فر و هنگ است،مشتمل بر چنین معنایی است: فر به معنای پیش و جلو و هنگ از ریشه ثنگ اوستایی به معنای کشیدن.
این واژه در زبان لاتین به صورت ادوکات و اِدوره که به معنی کشیدن و نیز به معنی تعلیم و تربیت است، ظاهر شده است. واژه (education ) نیز ناظر به همین معنی و حاکی از آن است که ورود به این عرصه ملازم تلاش، زحمت، تحمل و بردباری است. جالب این است که در زبان آلمانی تعلیم و تربیت فرهنگی با واژه (Erziehen) بیان می شود که خود دارای دو جزء Er به معنای مشقت و زحمت و (Ziehen) به معنای کشیدن است.
با توجه به واژه شناسی که ذکر شد، فرهنگ سازان کسانی اند که در جهت کسب معرفت و دانش بیشترین مجاهدت را از خود نشان دادند. این ها کسانی هستند که در زبان فرهنگ سازان بزرگی مانند افلاطون و سقراط "فیلسوف" نامیده شده اند. سقراط در آخر کتاب پنجم "جمهوری"، فیلسوفان را کسانی معرفی می کند که نه در جستجوی مظاهر حقیقت بلکه در جستجوی خودِ حقیقت هستند و می گوید که آنها "به هرچه هستی حقیقی دارد دل بسته اند." او می گوید هستی حقیقی ایده هایی چون زیبایی و عدالت است که مشاهده آنها مستلزم مجاهدتی مبتنی بر دیالکتیک است. اگر متفکران بزرگی مانند ورنر یگر فرهنگ یونانی را ستوده اند این بدان جهت است که از منظر آن ها "در فرهنگ یونانی قدرتی برای مشاهده و دریافت قواعد ابدی حاکم بر همه رویدادها و تغییرات، چه در طبیعت و چه در زندگی آدمی، وجود دارد."
پایدیای یونانی همان ایده و یا نمونه مثالی است. با این توجه می توانیم فرهنگ و فرهنگ سازی را فرع بر تجربه های وجودی فیلسوفان بنامیم. اگر در روزگار ما از فرهنگ و تمدن غربی سخن می رود که سیطره آن در همه جا حاضر است، و همه مترصد آن هستند که خود را با آن تعریف کنند، به خاطر این است که این فرهنگ از یک آبشخور بیش از دو هزار ساله تغذیه می کند؛ از پایدیای یونانی و از اندیشه کسانی که گل فلسفه از خاک وجود آنها روییده است، متفکرانی مانند پامنیدس، هراکلیتوس، افلاطون و ارسطو. بی جهت نیست که وایتهد تمام فلسفه بعدی را پانوشتی بر افلاطون دانسته است.
جمهوری افلاطون که در آن به تفصیل به مولفه های اجتماعی و فرهنگی پرداخته شده است، حاصل تلقی وجود شناختی افلاطون است. عموما فرهنگ ها و تمدن ها مبتنی بر یک سابقه و بنیاد هستی شناختی است. با این ملاحظه هویت و آنچه که به آن فرهنگ و تمدن غربی می گویند، مبتنی بر این بنیادهای وجود شناختی است که در طول تاریخ در جامعه غربی بسط یافته است و در حال حاضر سنتی را تشکیل داده است.
سنت (Tradition) نوعی انتقال میراث وجودی در طی یک تاریخ طولانی است. در واقع رشته تسبیح این تجربه وجودی انحاء مختلف مظاهر این تجربه را پیوسته گرد می آورد. اقوام و مللی که از یک سنت و سابقه وجودی برخوردارند، از این امتیاز بهره مندند که با رجوع به این سابقه وجودی می توانند هویت خود را انسجام بخشند. شاید با همین ملاحظه است که دانای بزرگ روزگار ما، مارتین هایدگر، سابقه و گذشته را (gewesen) خوانده که به معنای بوده و ناظر به بودن است. یعنی شان وجودی و حیاتی گذشته هیچ گاه زایل نخواهد شد بلکه باید آن را باز پس آورد و تکرار کرد.
سرزمین و فرهنگ ما هم این تجربه های وجودی را از سر گذرانده است که عمدتاً در تعالیم اولیای سلف و به ویژه پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) نمود یافته و حاصل آن بیش از هر روزگاری خودش را در قرن چهارم و پنجم هجری نشان داده است. اما در شرایط فعلی تاریخ عالم که صورت نوعی فرهنگ غربی سیطره دارد، هر گونه کوشش برای بازگشت به سنت، می بایست از رهگذر توجه به مدرنیته و دست آورد های فرهنگی آن که عمیقاً در فلسفه و مبانی نظری آنها ریشه دارد، صورت گیرد.
این مطلب از آن جهت اهمیت دارد که اساساً هر گونه تلاش و توجه کارسازی که طی دهه های اخیر درسنت اسلامی صورت گرفته است به نحوی مدرنیته را مورد توجه قرار داده است؛ از فلسفه تطبیقی هانری کربن گرفته تا سنت گرایی سید حسین نصر.
2-1-11تاریخچه مختصر مرکز نمایش سنتها در ایران :
بتدریج با انتشار روزنامه های مختلف و آشنایی با فرهنگ غربی از طریق مسافرتهای به اروپا لزوم ایجاد موزه و جمع آوری و حفظ امول 13280 هجری به تشکیل مجموعه علمی و تاریخی وتاسیس موزه های تاریخی و علمی وصنعتی اشاره شده ا ست نخستین موزه دولتی در ایران که توسط ناصرالدین شاه تاسیس شد. که در داخل بناهای سلطنتی ودر یکی از تالار های وسیع عمارت خروجی کاخ گلستان بود که مکان آن در بین کاخ العماره و گوشه شرقی باغ ، تالار اسلام قرار داشت ولی بعد ها ناصر الدین شاه تحت تاثیر موزه ها وگالیریهای بزرگ و کوچک کشورهای اروپایی قرار گرفته بود تا در سال 1290هجری تصمیم گرفت که موزه ای شبیه موزه های غربی تاسیس کند .
که در پی این منظور بناهای قدیمی ناحیه شمال باغ گلستان را خراب کرد و موزه و سرسرا و حوضخا نه و سایر مکانها آنرا ساخت از نوشته های اعتمادالسلطنه در روزنامه ایران چنین بر می آید که آرایش و تنظیم تالار موزه و چیدن اشیاء و نصب تا بلوها وغیره تا سال 1296 هجری طول کشید ا ست. در شماره290روزنامه ایران مورخ1293 هجری آمده ا ست هر کس از جوا هرگرا نبها و اشیاء قدیمی از قبیل ظروف و مسکوکات واسلحه وپرده ونقاشی و غیره داشته باشد .
سالها بعد در سال 1295 هجری شمسی موزه های ایران در محل وزارت معاف و کاخ مسعودیه به نقل مکان نمود و سرانجام در سال 1315 شمسی به ساختمان جدید موزه ایران با ستان فعلی منتقل گردید .
با تصویب قانون حفظ آثار عتیقه مکشوف در ایران در سال 1309 شمسی و به موجب ماده اول نظامنامه اجرایی قانون آثار عتیقه ایران مصبب دوازده هم آبانماه1309 شمسی روسیه آثار صنعتی اقوامی که تا انتهای دوره زندیه در خاک ایران زندگا نی کرده اند عتیقه نامیده می شود . بر اساس تصویب این قانون نیمی از آثار اکتشافی از اماکن باستانی به دولت ایران تعلق می گرفت که به طور مرتب به موزه ایران باستان سپرده می شد . بدین ترتیب بتدریج موزه ایران باستان شکل گرفت ، همچنین اقداماتی در جهت تشکیل موزه های جدید. *
2-1-12تعاریفی از نمایش مرکز سنتها :
کلمه موزه(مرکز نمایش سنتها) مشتق از کلمه میوزیوم ( museum ) لاتین است که آن نیز از کلمه موسیون (museyon) یونانی گرفته شده است ودر اصل به معنای" جایگاه ومعبد " موزه ها است.
بنا بر اساطیر یونان باستان " موزه" ها یا "موس "ها نه الهه یونانی بودند که پدرشان ز یوس و مادرشان منموسونه (menmosune ) بود .
هریک از موزه ها مظهر یکی از هنر های رایج یونانی بودند ، مثلا یکی الهه یا موز شعر ودیگر موسقی* و……..
فرهنگنامه های مشهور و معتبر دنیا در مورد (موزه ) تعاریف و تعا بیر متنوع و مختلفی ارائه داده اند. بنیادهایی سه وظیفه اصلی جمع آوری ، نگهداری و نمایش اشیاء را بر عهده دارند .
این ا شیاء ممکن است نمونه هایی از طبیعت در ارتباط با زمین شناسی ، ستاره شناسی ،یا زیست شناسی باشد یا آنکه آفریده های انسانی را در تاریخ ، هنر یا علم تجسم بخشید.
اما امروزه موزه ها عملکرد گسترده ای پیدا کرده اند و با تعریف و تفسیر هایی که دانشمندان ،موزه شناسهای بزرگ د نیا و مهمتر از همه سازمان جهانی " ایکوم " از موزه و موزه داری در د نیا داده است ، میدان عمل موزه ها از این تعریف گذ شته و طیف ماده 3 و 4 اساسنامه ایکوم آمده است (موزه موسسه ای دایمی و بدون هدف مادی که درهای آن به روی همگان گشوده است و در خدمت جامعه و پشرفت آن فعالیت می کند .
هدف موزه ها : گردآوری ،حفظ ، نگهداری ،تحقق، انتقال و نمایش شواهد بر جای مانده از انسان و محیط زیست او به منظور بررسی ،آموزش و بهره وری معنوی است .بسیار وسیع و متنوع و پیچیده ای به خود گرفته است.
2-1-13-هویت بخشی مرکز نمایش سنتها :
در راستای هویت بخشی و جهت د هی به گنجینه های کشور با هدف بهره وری هرچه بیشتر و تسهیل در کار و توزیع متناسب و مناسب اموال فرهنگی تاریخی بین آنها وآماده سازیشان درامر پژوهش گنجینه ها بر حسب موضوع،مدیریت و مختصات و گستره فعالیت به دو گروه تقسیم می شوند .
2-1-14 قش آموزشی مرکز نمایش سنتها :
انسان مایل است که آموخته هایش را در جایی تجزیه کند وبه کمال برساند و جان بخشد . موزه ها چنین فضایی را می توا ند باشد در این را ستا ست که موزه ها نقش آموزشی عمومی عمد های را در جوامع بشری ایفاء می کنند .
با بیا نی خاص خود ،حقایقی را ارئه می کند و جلوه از شعر ،استعداد ، درک ، نقش و قدرت خلاقه انسان را عرضه می کند در موزه انسان گمشده خود باز می یا بد و حافظه درهم ریخته خود را باز سازی می کند و توان می بخشد . بدیهی است که نهادی از این دست ، نهادی پژوهشی است که زبان بسته گذشته را باز می کند و تحلیل می کند *
از طریق موزه ها می توان هنرهای ملی و معاصررا به مردم و جها نیان شنا ساند ، با مراکز علمی و فرهنگی موزه های دنیا ارتباط فرهنگی و هنری برقرار کرد و خلاصه هویت تاریخی را جایگزین سرگردانیهای فرهنگ وارداتی وضد ارزشهای غربی نمود مردم با دیدن و شنیدن میراث تاریخی و فرهنگی احساس تحسین وهویتی اصیل و ا ستوار می نماید واز فراز و نشیبها و تجربیات تلخ و شیرین گذشتگان درس عبرت می گیرند .*
2-1-15 قش مرکز نمایش سنتها در توسعه فر هنگی:
واژه ی دیگر(توسعه ی فر هنگی)اگر فرهنگ را دستاورد انسان در گذر زمان و میراث هر جامعه بدانیم توسعه فرهنگ را می توان در یک ریشه و در یافت استمرار تاریخی تعریف کرد. توسعه فرهنگی جامعه امروز با میراث گذشته پیوند می دهد.
حال معنی و مفهوم دو واژه موزه و توسعه فر هنگی روشن شد به ارتباط این دو می پردازیم : موزه های دنیا مجموعه های منحصر بفرد و گاه بسیار با ارزش را در خود نگه می دارند. در این مجموعه ها ارتباطی بین حال و گذشته ایجادکرد وانسان با مشاهده انها پیوندی عمیق با نیاکان خوداحساس می کند.نیاکانی که فرهنگ ما را پی ریزی کردند و بدین وسیله هویت فرهنگی خود را بازیافته وبا دیدن اشیایی موجود درموزه ها سیرتکاملی ا ندیشه ی ا نسانی رادرابداع وخلق آثار به عیان می بینند ومی توان اثرات فرهنگ جامعه گذشته رادرجای اشیاء مشاهده کرد
2-1-16 رایانه ،مرکز نمایش سنتها ،توسعه :
موزه ها گنجینه هایی تجارت وجلوه گاه فرهنک ملی،هنر، صنعت ،اعتقادات وباورهای اقوام گذشته هستند که می باید به بهترین نحو ممکن از آنها مراقبت و نگهداری کرده مجموعه هایی موجود در موزه ها نه تنها گنجینه ملی یک کشور بلکه بخشی از اسناد با ارزش فرهنگ تمدن انسانی در سراسر جهان به شمار می آیند . و حاصل بسیاری از ویژگی های زیستی و اعتقادی خا نقا نشان هستند . امروزه کا بردی ترین وسیع ترین راه شناخته شده برای پردازش طبقه بندی و ا نتقال اطلاعات در سراسر د نیا رایا نه ها هستند . شبکه های اطلاعات رایانه ای یکی از ارزان ترین و کارمد ترین پل های ارتباطی به شمار می آیند*
2-1-17 نظریات کلی در مورد مرکز نمایش سنتها:
هر زمان در نظر گرفته شود که موزه ای ـ چه کوچک و چه بزرگ ـ بسازند،معمولاًیکی از موضوعات اولیه که دائمی و همیشگی می باشد،انتخاب جایگاه است.
آیا آن جایگاه باید دربخش مرکزی شهر یا درحومه شهرواقع شود؟این مطلب نشان می دهدکه اغلب بر سر دوراهی می مانند تا20یا30سال پیش ،ترجیح می دادندکه به خاطرنقل وانتقال بهتر،موزه ها درمرکزشهربرپا شود.امابرخی دیگرمی گویند: به علت زیاد شدن وسایل نقلیه شخصی وعمومی، دیگر مشکل احداث موزه درحومه شهر برطرف شده است.
موزه باید در مکا نی قراربگیردکه همیشه بلافاصله از تمام بخشهای شهربوسیله وسایل نقلیهعمومی در دسترس باشد باقدم زدن و طی مسیری کوتاه نیز بتوان به آن د سترسی پیدا کرد . باید در مکانی قرار بگیرد که از رسیدن از مدرسه ،دا نشکده، دانشگاه و کتابخانه به آن نیز آسان باشد .
امروزه ها موزه ها تمایل دارند که هر چه بیشتر بعنوان (مراکز فرهنگی )در نظر گرفته شو ند . بنابراین باید بخاطر بیاوریم که کسانیکه از این موزه ها بازدید می کنند نه تنها دانش آموزان بلکه مردم معمولی با پیشینه های مختلفی می با شد که اگر موزه نزدیک آنها باشد و دسترسی به آن برای آنها ساده باشد.
امکان دارد که برای بازدید به موزه بیایند حتی با کوچکترین وقتی که برای گذراندن بد ست می آورند .
اگر چه هنوز تعصب هایی در مقا بل ساختمان موزه ها در پارکها یا باغها ـ در عذر وبهانه هایی که می گویند این ، رسیدن آنها را به مقصد د شوار تر می سازد و آرامش چنین جا هایی را بر هم می زند ـ وجود دارد اما بعنوان جایگاههای موزه های جدید بسیار محبوبیت دارند .
کمربندی از درختان که اطراف ساختمان موزه وجود دارد ، بعنوان صافی طبیعی موثری برای گرد و غبار و برای تخلیه های شمیایی عمل می کند که هوای شهرهای نوین صنعتی را آلوده می سازد . آن همچنین کمک می کند تا رطوبت هوا را تثبیت کنند چرا که نقا شی ها و مبلمان دوره ای اغلب در مقا بل رطوبت حساس هستند . گفته شده ا ست که درختان بسیار بلند ،اگر بیش از اندازه به ساختمان نزدیک با شند ، نور را جدا یا منحرف می کنند . بنابراین اثرش بر روی رنگ کاهش می یابد .
اگر موزه بوسیله باغ محصور باشد ، زیبایی موزه بطور قابل توجهی افزایش می یابد . باغی اکه اگر شرایط آب هوایی محلی مساعد باشد ، می تواند برای برتری به منظور اجرایی ا نواع معینی از شیء نمایشی (در موزه یا نمایشگاه ) نظیر مجسمه نوین یا باستانی ، قطعات باستا نشناسی یا معماری ،غیره بکار برده شود . همچنین امکان دارد که در قسمتی از زمینهای مجاور ،فضایی برای پارک ما شین تهیه کنند .
طراحی موزه ، نه تنها برای قرارداد های خاص ومقدماتی بلکه برای مشارکت و همکاری بی وقفه و نزدیک بین معمار و کارفرمایش ، نمونه برجسته ای از نیاز می با شد .
نکتهدیگری که باید در نظر گرفته شود ،این است که آیا آن ساختمان جدیدی است که برای خانهورودی موزه جدید می باشد (که جزئیاتش هنوز جمع می شو ند ) یا خانه دا ئمی برای مجموعه موجود فراهم می آورد. در نخستین حالت ما مزیت معبر آزاد برای مسا ئل را داریم و می توانیم درباره شکل مطلوب برای یک موزه تصمیم بگیریم .
اما آن با نقص همراه شروع کارما در نقا شی آبسترده برمبنای فرضیه های کا ملا مبهم ونظری پیشرفتهای آینده ، شاید اجرا نخواهد شد . در دومین حالت ، ما باید مراقبت با شیم که با طرحی ساختمان در مقا بل حد نهایی حرکت نکنیم ود قیقآ کیفیت وکمیت آثار یا مجموعه هایی را که هسته اصلی موزه را تشکیل می دهند ،تنظیم کنیم .
نیاز آینده و امکا نات توسعه و پیشرفت همیشه باید پیش بینی شوند وپیش بینی نیز باید به خاطر آنها شکل بگیرد .
همه این موارد بخشی از مسئولیتهای مسئول موزه می باشد .همچنین باید توجهی لازم و ضروری به خصوصیت ویژه موزه جدید ـ یعنی کیفیتی که هم اکنون دارا می باشد و بوسیلهآن در آینده متمایز می شود.
البته امکان داردکه آن دارای انواع مختلفی (نظیرهنری،باستانشناسی،فنی،علمی،……) باشدوپاسخگوی نیازهای مختلف (فرهنگی،کلی،گروهی و…)میباشد.
بنابراین درموزه نه تنها خصوصیات معماری ساختمان بلکه ساختارطبیعی ان باید بااین دیدگاه طراحی شودکه جا بجایی سریع وتغییروتحول ا شیاء موزه به سهولت انجام پذیرد.نقل وانتقال مجسمه های سنگین براحتی انجام بپذیرد.
یک موزه نه تنها درارتباط با هدفش وکیفیت ونوع ا شیایش بلکه با توجه به ملاحظات اقتصادی واجتماعی معین،طراحی شود. بعنوات مثال،اگران تنها موسسه در شهر می با شدکه برای تعدادی از اهداف هنری (اجراهای تاثیرسخنرانی،کنسرتها، نمایشگاهها،جلسات،….)مناسب می باشد،این امکان وجود داردکه به حساب آوردن محاسبات مقدماتی منابع مالی مطلوب باشد،که به آن،جمعیت همانطوریکه آمار و نسبت جمعیت نشان می دهد، به هریک ازفعالیتهای موزه تمایل دارد.
درحقیقت واژه"موزه"دامنه وسیعی از احتمالات وامکا نات رادربرمی گیرد ومعماران ماموریت دارند تا یکی از آنها را طراحی کنند و باید ـ اول از همه برای خود شان ـ روشن شود که نه تنها ویژگی خاص موزهای که او باید بسازد بلکه توسعه های بالقوه جنبی واهداف مربوط به آن باید بتواند درک شوند و علاوه برمضمون برجسته پیش بینی شوند .
امکان دارد که آینده ،تغییراتی اسا سی درک کنونی ما از موزه ها داشته باشد .
اگر معماری که یکی از آنها را طراحی می کند در طرح و نقشه اش برای تطا بق ساده با شیوه های جدید ،پیشرفتهای جدید ،امکانات علمی یا هنری جدید ، مجاز باشد ،کارش کاملا بی عیب تر و بادوام تر خواهد بود .
موزه شبیه یک نمایشگاه نیست که بعد از مدت کوتاهی تفکیک شود و بعد از مدتی به شکلی کاملا متفاوت بر پا شود .
هیچ چیز نباید در خصوصیت یا پیدایش آن (گذرا) باشدحتی تا جا ئیکه امکان تغییرات یا تدارکات وترتیب موقتی در نظر گرفته شده باشد . این ملاحظات باید زما نیکه نقشه های معماری برای ساختمان طراح می شود ،در ذ هن به نتیجه برسند .
برطبق تعصبی که به تدریج از بین می رود و هنوز تا ا ندازهای معمولی است ، ساختمان یک موزه باید در پیدایش ، با ابهت و ماندگار وحیرت انگیز باشد .
همهما با نمونه های تاسف آور این ساختما نها ی جدید آشنایی داریم که به تقلید از آثار با ستانی ساخته اند.
.آنها را با دیدگاه اشتبا هی از تاریخ برمی انگیزند . تعصب منسوخ دیگر این است که کدامیک از آنها مجموعه (کلاسیک) برای آثار باستا نی هنر در خواست می کنند ، همانطوریکه اگر آنها در محیط نوین قرار بگیرند، اعتبار قا بل احترمشان رنج خواهد برد وارزش هنری شان کا هش خواهد یافت . اما اگر چه سبک ساختمان باید رک و راست معاصر باشد وبوسیله تصورات خلاق طراح آن اداره شود ، منفعت معماری نباید یک هدف باشد . بلکه باید با هدف در آن دیدگاه در مقام دوم قرار بگیرد . به عبارت دیگر ما نباید تمام تلاشهای خود را برای طراحی اتا قهایی اختصاص دهیم که به لحاظ معماری مطلوب می باشد .
اینکه توجهات بر آثاری که در معرض نمایش گذاشته می شود ، متمرکز می شود ، حداقل بطور یکسا نی از اهمیت برخوردار هستند . آثاری که mise en valeur آنها تضمین می شود و فراوانی آنها مشخص می شود .
موزه ای که در آن آثار هنری تا حد پیشینه و سا بقه تنزیل می یا بند و برای (تکمیل ) نقشه ظاهر فریبا نه معماری بکار می برند ، نمی تواند به سوی حد نهایی دیگری حرکت کند که در آن جا ساختمان را به منظورسرما و به طور خودکار ملاحظات علمی و کار آمد را در مقام دوم اهمیت قرار می دهند تا آنجا ئیکه هیچ ارتباط فضایی نمی تواند بین آثار هنری و اشیاء دیگر موزه ایجاد شود ـ یعنی موزه ای با فضایی کاملا فا قد جنبه شخصی . به نظر می رسد که کمال مطلوب می تواند در جایی بین این دو حد نهایی قرار بگیرد ـ یعنی هدفی که امکان را برای آن مفهوم از تنا سب ایجاد می کند که باید همیشه دلیل مند باشد ، زما نیکه موزه را طراحی کردند.
باید به بازدید کننده این اطمینان را بد هید که او می توا ند در آنجا فضایی صمیمی و دوستانه به همراه ویژگیهای جذاب و منا سبی که در منزل خود از آن لذت می برد ، بیاید . آن بسیار دشوار است اما کار ضروری یک معمار کمتر از مسئول موزه نمی باشد که باید مکا نی را منطبق با ذ هنیت و خریداران هر تبعه با هر ترتیب و استا ندارد تحصیلاتی ایجاد نماید .
بیشتر آن به سطح ذوق و سلیقه هر دو نفر و همچنین به خصوصیت انسا نی شان از لحاظ همدردی بستگی دارد که باید د ست به د ست هم با توانایی های حرفه ای شان پیش روند تا نتوانند تحریک شوند یا چیزی یاد بدهند . طراحی موفق یک موزه مستلزم انتخا بی قابل ملاحضه و درخواستی دقیق از این اصول تعیین کننده می باشد .
که جنبه های اصلی علمی و فنی آن را هم اکنون به اختصار توصیف می کنم .
2-2خدمات موزه :
قبل از در نظر گرفتن طراحی موزه تعیین اندازه وموقعیت خدمات مختلف ضروری می باشد . به موزه تعیین اندازه و موقعییت خدمات مختلف ضروری می باشد . به عبارت دیگرما باید تصمیم بگیریم که چه مقدار فضا می تواند و باید برای فعالیتهای جنبی اختصاص پیدا کند یا برای آن ضروریاتی که برای موزه در ارتباط با (اداره جات عمومی ،اتاقهای عمومی برای جلسات و سخنرانی ها ،کتابخانه های عمومی ،خدمات عمومی اسناد ) در همان طبقه نظیر اتاقهای نمایشگاه عمل می کند و آن خدمات و دستگاههای فنی ( نظیر دستگاهای حرارتی و الکترویکی ، انباری ها ، کارگاهها ، تعمیر گاهها و غیره ) می تواند در زیر زمین یا اگر امکان دارد در ساختمانهایی با هزینه های خاص جای بگیرند تا مانند ساختمانهایی الحاقی در فاصله ای مناسب از ساختمان اصلی ساخته شوند .
باید به خاطر داشته باشیم که عرف معمول گرایشی جداگانه برای این اهداف و برای ناحیه ای می باشد که ممکن است بیش از 50 درصد از کل فضا را در دسترس داشته باشد .
در موزه های کوچک ، ممکن است که این تناسب کاهش یابد . اما این حقیقت باقی می ماند که دو نیاز متضاد مجبورند که با یکدیگر تطبیق کنند : از یک طرف باید از زمانیکه این برای روابط خوشایند میان بازدید کنندگان و کارمندان ایجاد می شود ، رابطه ساده ای میان اتاقهای عمومی و خدمات موزه برقرارشود :از طرف دیگر ، باید احتمال جدایی این دو بخش وجود داشته باشد .بنابراین آنها می توانند مستقلاً در هر زمان عمل کنند .
زمانیکه ساختمان برروی عموم بسته است ودر حالیکه متصدیان موزه یا کارمندان اداره هنوز در سر کار خود هستند و کتابخانه و سالن سخنرانی مورد ستفاده قرار می گیرد ، محافظت از کلکسیون به طور هم زمان ،در درجه اول ضروریت قرار دارد .
2-2-1 موزه ها در منطقه های زلزه خیز (حفاظت از اشیاء و آثار تاریخی):
به طور کلی تاریخ نشان می دهد پهنه های مختلف کرده زمین رویداد هزاران زمین لرزه بوده و خواهد بود. وجود کمربندهای کوهزایی البرز و زاگرس ، کپه داغ، و رشته کوه های مرکزی ایران همراه سیستم های گسلی بسیار گسسته در پوسته فلات ایران می باشد. از آنجا که یادمان و اشیاء هنری- تاریخی میراثی بس گرانقدر باقی مانده از قرون و اعصار گذشته است و حفط و حراست آنها پایداری از فرهنگ گذشته جامعه است. لذ با توجه به گستردگی پهنه های لرزه خیز در اکثر بخش های فلات ایران – ادامه برخی راهکارها برای حفاظت این گونه آثار ارزشمند ضروری می نماید.
2-2-2 استحکام بخشی بنا، گامی در جهت حفاظت اشیاء :
در برخی از مناطق جغرافیایی که برروی خط کمربند زلزله قرار دارند می تو.ان حتمال بروز زمین لرزه را در حد شناسایی که زمان وقوع -پیش بینی کرد.
باید پذیرفت که زلزله بخش جدایی ناپذیر از سیر حوادث طبیعی در ایران است و برای کاهش خسارات ناشی از زلزله با برنامه ریزی ها بنیادین نیاز است. استحکام بخش بناها و تقویت ساختارهای بنیادی، یکی از قدمهای اساسی برای کاهش هرچه بیشتر خسارات است.
نگاهی اجمالی به بنای موزه ها در سراسر کشور روشن می سازد که اکثریت قریب به اتفاق موزه های ما بناهایی با کاربردی اولیه غیر موزه ای هستند از تعداد850 موزه فعال کشور تنها هشت درصد آنها از ابتدا بعنوان موزه طراحی و ساخته شده اند. از این تعداد نیز شاید فقط سه موزه یعنی ( موزه هنرهای معاصر موزه فرش. موزه با توجه به آخرین دستاوردهای فن آوری جدید. برای نگهداری علمی و صحیح اشیاء ساخته شده اند اگرچه همین موزه ها نیز باید دقیقاً از نظر استحکام و مقاومت در مقابل زمین لرزه مورد بررسی قرار گیرند. مهمترین موزه ملی ایران در سال 1316 برای نگهداری و نمایش اشیاء ساخته شده است از آن تاریخ تاکنون پیشرفت های عظیمی در زمینه ساخت موزه ها صورت گرفته است. اظهار نظر درباره این بنای مهم فرهنگی تاچه حد توانایی مقاومت در برابر زمین لرزه با شدت های مختلف را دارد تنها با برررسی همه جانبه این بنا امکان پذیر است. با توجه به این مساله که اکثر اشیاء به نمایش درآورده در این بنای منحصر به فرد، نشان دهنده هویت ملی و تاریخی ایران است. پیشنهاد می شود مطالعات دقیقا سازه ای از دیدگاه استحکام در برابر زمین لرزه برای این موزه انجام گیرد.
بعنوان الگویی برای بنا با کاربری موزه و نمایشگاه مورد استفاده قرار گیرد. حدود بیست و پنج درصد از موزه های کشور در بناهایی مستقر هستند که قبل از 14 ه.ق ساخته شده اند ، خود بناها ارزش تاریخی و فرهنگی دارند. این بناها با تبدیل به موزه تغییر کاربری یافته اند. بررسی این بناها از نظر مقاومت در برابر زمین لرزه و حفاظت و استحکام بخش آنها.
2-2-3 کاهش و جلوگیری از صدمات خطرهای احتمالی:
باید توجه داشت که در مناطق زلزله خیز هیچ نقطه ای از نظر محافظت از اشیاء با ارزش قابل اطمینان نیست وقوع زمین لرزه در بسیاری از اوقات همراه با حوادث ثانویه مانند رانش زمین ، سیل، آتش سوزی و مواد دیگری است که می توانند تخریب هایی ایجاد کنند که شاید جنبش زمین جنس تخریبی ایجاد نمی کرده است . تجربه نشان داده است که در هنگام وقوع زمینه لرزه در بسیاری از موارد از سیستم های کنترل استفاده می کنند.
2-2-4 پیشنهاداتی برای کاهش خسارت ها :
تزئینات وابسته به بنا مجسمه ها و چیزهایی از این دست باید کاملا به زمین محکم شده باشد.
– مجسمه ها یا جعبه هایی که در خاج از بنا متصل یا بر روی پایه محکم قرار داده شده اند ولی اگر محکم نباشند در هنگام زمین لرزه آسیب می بینند.
– روش دیگر (ایزوله کردن لرزش ها). با استفاده از وسایلی مانند شبکه هایی حفاظتی و یا ضربه گیرها است برای اشیاء بزرگتر می توان از جذب شده ارتعاشی )استفاده کرد
– در مورد اشیاء با ارزش که درون ویترین ها به نمایش گذاشته می شوند با درنظر گرفتن اصول می توان کاهش خسارت کرد.
– برای جلوگیری از خسارات که بر اثر ریزش سقف و پرتاب لامپ های روشنایی به وجود می آید باید از استحکام آنها بازدیدهای مطمئن شود.
– تابلو و تزئینات روی دیوارها باید به گونه ای محکم شده باشد که در اثر تکان به اطراف پرتاب نشوند.
2-2-5 اثرات تخریب زلزله در موزه قزوین :
زلزله خردادماه سال 69 منجر به تخریب کلی رودبار و منجیل شد. شدت زلزله به طوری بود که در شهرهای اطراف مرکز زلزله از جمله قزوین نیز موجب تخریب هایی شد.
بیش از وقوع زلزله اقداماتی جهت مرمت سازه ای بنا و استحکام بخش درحال انجام بود. این زمین لرزه موجب ایجاد ترک هایی در طبقه ایجاد شد. و از آنجاکه اشیاء موزه ای در این طبقه نگهداری می شوند خسارات جبران ناپذیری به این اشیاء ارزشمند وارد آمد.
ناپایدار و نامناسب بودن تکیه گاه ویترین های مخصوص نمایش اشیاء از دیگر عواملی بود که باعث تخریب اشیاء شد. و همچنین فقدان اتصال های محکم برای اشیاء در این بنا از عوامل دیگر تخریب می باشد.
2-2-6 موزه های مستقر در بناهای قدیمی :
– موردی که ثمر و بینش گسترش یافته و رضایت خاطری را به همراه داشته است استقرار موزه در برخی از بناهای قدیمی می باشد که از نظر معماری و ویژگی تاریخی دارای ارزش است.
در بسیاری از مواقع انتخاب به ملاحضات اقتصادی و سودمندی صورت می پذیرد. بدین معنی که چنین برآورده می شود که استفاده از این بنای موجود بهتر از ساختن بنای جدید است.
گاهی دلیل انتخاب پیدا کردن هدف عملی و فرهنگی برای ساختمان قدیمی به منظور نجات آن از خطرمتروک شدن و یا جلوگیری از آسیب به آن می باشد.
بهرحال این اختیارات باید عوامل محدودیت اجرای روشهای جدید سازمان موزه در یک بنای تارخی و یا قدیمی را جبران نماید. با وجود این روشهای نامبرده را می توان برای یکسانی و تناسب حتی بنای تاریخی مورد استفاده قرار داد. در چنین حالاتی یکی از امتیازات بدون توجه بسیاری است که نسبت به موزه در بنای دارای اهمیت هنری و تاریخی می شود. اگر بنا یاد آورنده وقایع تاریخی، چهره های تاریخی و یا افسانه هایی باشد که احساسات بازدید کننده را برانگیزد این توجه دو چندان خواهد شد.
تقریبا تمامی کشورهای اروپایی چند بنای تاریخی دارند که به موزه تبدیل شده اند. این بناها انواع گوناگون دارند که عبارتند از حمام رومی در قرون وسطی …
این آثار برجای مانده از گذشته بسیاری از آنها با روش های امروزی مرمت شده اند. و در گروه های مختلف طبقه بندی شده اند اما اغلب مشاهده شده که بنا بر مقتضیات هرکدام از آنها در نتیجه محدودیتهایی از تطابق با موزه ای که بدان مربوط می شود بدور مانده است.
باتوجه به گسترش روزافزون تغییر کاربری بناهای تاریخی به مکانی جهت ارائه و نمایش اشیاء تاریخی نیاز به انجام پژوهش هایی کاربردی در این راستا شدیداً احساس می شود خصوصاً که در مواردی با اجرای ناموفق این چنین تغییراتی نیز مواجهیم و سئوالاتی پیش می آید .
1.آیا هر بنای تاریخی را می توان به موزه آثار تغییر کاربری داد؟
2.چه شرایطی برای کاربری نوین موزه ای باید ایجاد کرد؟
طراحی یک ساختمان جهت موزه دربرگیرنده نکات فراوانی است ؛ از جمله داشتن اطلاعات راجع به انواع آثاری که قرار است به نمایش گذاشته شود. از نقطه نظر میزان مقاومت آنها در مقابل شرایط و عوامل محیطی مانند نور، رطوبت، حرارت، غبار، گازهای اسیدی و به دنبال آن بررسی نحوه ارائه آثار در فضای معماری و همین طور روانشناسی بازدیدکننده می باشد.
دست طراح در هنگام طراحی یک موزه در حالت عادی ، کاملاً باز است . و می تواند تمامی اصول و مبانی لازم در ارتباط با معماری موزه را تا حد امکان در طرح خود بگنجاند ولیکن زمانی که هدف آماده سازی مکالف جهت ارائه آثاری ارزشمند از طریق تغییر کاربری یک بنای قدیمی است، دست طراح در زمینه ارائه فضایی مطلوب از نقطه نظر معماری داخلی موزه، نه تنها باز نیست بلکه بسیار محدود است . نباید فراموش کرد که تنها هدف از تغییر کاربری یک بنای قدیمی، ایجاد فضایی جهت ارائه خدمات نیست .بلکه طرح موضوع بدین صورت خواهد بود که: هدف اصلی در این ارتباط بدین صورت خواهد بود که ضمن حفظ ارزشهای فرهنگی ،هنری و تاریخی بنای قدیمی ، ایجاد نوعی کاربری نوین بر آن بناست . صرفاً قراردادن تعدادی ویترین و شیء در فضای داخلی یک بنای قدیمی آن را به موزه تبدیل نخواهد کرد بلکه توجه کارشناس امر به نکات ظریف و جدی مربوط به ساختار داخلی ساختمان است .
2-2-7-جداول تاسیس شده موزها بعد از انقلاب اسلامی:
نام موزه
نوع موزه
تاریخ
نوع آثار
نشانی
موزه سنندج
عمومی
54
باستان شناسی و مردم شناسی
سنندج
موزه صنعتی زاده
هنری
55
مجسمه و تابلوی نقاشی
کرمان
موزه قلعه فلک افلاک
نمایشگاه
55
سنگ مزار و مردم شناسی
خرم آباد
موزه آبگینه و سفالینه
اختصاصی
55
آبگینه و سفالینه
تهران
موزه مراغه
باستان شناسی
55
باستان شناسی
مراغه
موزه فرش ایران
اختصاصی
56
قالی، قالیچه
تهران
کاخ موزه میان پشته
کاخ موزه
56
وسائل رزمی ، ماکت
کشتی
بندر ا نزلی
موزه نصرهای معاصر
هنری
56
نقاشی و خط
تهران
موزه رضا عباسی
عمومی
56
باستانی وخطی
تهران
کاخ موزه هنرهای زیبا
اختصاصی
59
نقاشی هنرمندان
تهران
کاخ موزه سبز (کاخ شهوند)
کاخ موزه
59
فرش ، مبل ، لوستر
تهران
کاخ موزه ملک آباد
کاخ موزه
59
فرش ، تابلو ، ظروف
مشهد
موزه مروارید (کاخ شمسبهلوی)
کاخ موزه
60
اشیاء و آثار متعلق به کاخ
کرج
موزه تاریخ طبیعی (کاخ شهناز )
تاریخ طبیعی
60
حیوانات تاکسی درمی
تهران
موزه قصر آینه
عمومی
60
اسلحه ، سکه ، تمبر و ….
یزد
موزه ملت (کاخ مفید )
کاخ موزه
61
اشیاء متعلق به کاخ
تهران
موزه نظامی(کاخ شهرام )
اختصاصی
62
تن پوشهای رزمی
تهران
موزه رجعت و عبرت (کاخ مادر)
اختصاصی
63
اشیاء نفیس ، فرش ،
تهران
موزه نیاوران
اختصاصی
65
آثار متعلق به کاخ
تهران
موزه صاحب قرانیه
اختصاصی
65
آثار و اشیاء هنری تاریخ
تهران
موزه نظامی عفیف آباد (باغ گلشن)
کاخ موزه
67
اسلحه و اشیاء متعلق به کاخ
شیراز
هنرهای تزئنی
هنری
1340
هنرهای سنتی ،ملی و دستی
تهران
موزه گرگان
باستانی
41
اشیاء سفالی ،مفرغی …
گرگان
موزه سکه
اختصاصی
41
سکه
تهران
موزه تبریز
عمومی
42
باستانی ـ مردم شناسی
تبریز
آرامگاه نادر
اختصاصی
44
وسائل و ابزار دوره افشاریه
مشهد
قزوین
باستانی
44
باستانی
قزوین
شاه چرا غ
عمومی
45
کتابهای خطی،سکه ،مهر
شیراز
کاخ موزه گلستان
کاخ موزه
45
تاریخی و هنری
تهران میدان 15خرد
موزه نارنجستان
عمومی
45
آثار باستانی و اسلامی
شیراز
موزه زمین شناسی
اختصاصی
45
سنگواره کانی
تهران
موزه شوش
اختصاصی
45
باستان شناسی
شوش
موزه رضائیه
عمومی
46
باستانی ـ مردم شناس
ارومیه
موزه میاندواب
عمومی
47
باستانی ـ مردم شناسی
میان دوآب
موزه ملی کاشان
عمومی
47
باستانی ـ صنایع دستی
فین کاشان
موزه خوی
عمومی
48
باستانی ـ مردم شناسی
خوی
موزه کاخ مرمر
اختصاصی
49
هنرهای تزئینی
تهران
موزه رشت
عمومی
49
تاریخ اسلامی
رشت
موزه حمام گنجعلی خان
مردم شناسی
50
وسائل حمام
کرمان
موزه نیروی هوایی
اختصاصی
51
انواع هواپیما،ماکت
تهران
موزه هفت تپه
باستان شناسی
52
باستانی
هفت تپه
موزه صبا
اختصاصی
53
سازهای موسقی،مجسمه
تهران
موزه تاریخ طبیعی
تاریخ طبیعی
53
فسیلها ،اسکلت
شیراز
موزه وانک
عمومی
1284
باستانی مردم شناسی
اصفهان
موزه آستانه قم
عمومی
1304
کتاب خطی ،ظروف قدیمی ،انواع بافته ها
قم
موزه جانور شناسی
اختصاصی
1308
مهره داران ، بی مهره ها، حشرات
کرج
موزه هنرهای ملی
هنری
1309
مینیاتور ،خاتم کاری ،تذهیب
تهران
موزه مردم شناسی
مردم شناسی
1314
پوشاک ،زیور آلات ، بافته ها
تهران
موزه پارس
عمومی
15
کتب نفیس،اشیاءفلزی
شیراز
ملی ایران
باستان شناسی
16
باستانی
تهران
تخت جمشید
تاریخی وباستانی
16
کتیبه ،سنگ برجسته، ظروف سنگی
شیراز
ملی ملک
عمومی
23
کتاب نفیس ،سکه ،تابلوی کمال المک
تهران
تاریخ طبیعی
تاریخ طبیعی
23
گیاهان وحشرات
تهران
آرامگاه بو علی
عمومی
20
مجسمه برنزی،اشیاءسفالی
همدان
آستان قدس رضوی
عمومی
24
کتاب نفیس،سکه ،کتیبه،فرش
مشهد
صنعتی زاده
اختصاصی
25
مجسمه ،نقاشی آبرنگ
تهران
دانشگاه تبریز
عمومی
26
باستانی،خط،کتابت
تبریز
موزه پست
اختصاصی
33
اشیاءقدیمی،مبادلات،وسائل ارتباطی
تهران
فصل سوم : نمونه های موردی
3-1برر سی نمونه داخلی
3-1-1 کاخ موزه گرگان واقع در پارکشهر :
کاخ موزه گرگان :
این کاخ از بناهای شاخص در مرکز شهرستان گرگان در درون محوطه پارک شهر واقع شده است . این بنا بعد از دوره قاجاریه در این شهر احداث گردیده است و از بناهای هم زمان با کاخ می توان از ساختمان شهرداری ، ساختمان شهربانی ، اداره ثبت احوال، اداره سابق پست ، دادگستری ، دارایی مدرسه ایرانشهر و سردرب پادگان در نزدیکی آن ، که متعلق به دوره پهلوی اول می باشد.
این بنا که گفته می شود بر روی فوندانسیون ساختمانی متعلق به دوره صفوی احداث شده ؛ مساحت آن 250 مترمربع می باشد و دارای 2 طبقه و به سبک اروپایی با سقف شیروانی و شبیه کاخ میان پشته واقع در بندرانزلی می باشد. تزئینات داخلی آن گچبری الوان است و غیر از بنای دادگستری بقیه ساختمانهای فوق الذکر از نظر پلان شبیه یکدیگرند .
استان ما از جمله مناطقی در کشور ما محسوب می شود که آنطور که شایسته است هنوز معرفی نشده است و در اسناد تاریخی قرون اخیر کمتر به آن توجه شده است .
غربیانی که در قرن 19 میلادی از استرآباد دیدن کرده اند یا با عجله از کنار آن گذشته اند یا نظیر جرات دمرگان با دیده اغماض و تنگ نظرانه درباره این خطه زیبا اظهارنظر کرده اند.
نامبرده در تاریخ 1269 خورشیدی در بازدید از استرآباد در جلد اول کتاب خود بنام تحقیقات جغرافیایی راجع به ایران چنین می نویسد .
……. در مرکز شهر قصر قدیمی حاکم نیمه ویران و کاملاً ضایع قرار دارد تعمیرات جدید کلیه خصایص و مزایای کهن آنرا از بین برده است…. من جز میدان عباسعلی را که در آن یک چشمه معجزه آسا است… چیزی نمی بینم البته این اظهارنظر از جهت غربیان چندان دور از انتظار نیست . بافت قدیم گرگان (استرآباد) هنوز بعد از گذشت قرون متمادی هنوز پابرجاست.
گرچه امروزه بسیاری از بناهای با ارزش گذشته در طول تاریخ از بین رفته است ولی بناهایی نظیر کاخ آقامحمدخان قاجار هنوز پابرجاست . بعد از تشخیص استان گلستان به مرکزیت گرگان این فکر در ذهن ها تقویت گردید که بعد از آن می توان از کلیه امکانات موجود در سطح استان را نشان داد.
بنای کاخ موزه گرگان در پارک شهر از جمله امکانات که قبلاً از آن بهره برده می شود و
تدریجاً به فراموشی سپرده است محسوب می شود و علت آن را شاید بتوان نبودن اطلاعات نبودن فارغ التحصیل در رشته های معماری ، باستان شناسی و موزه داری دانست .
و با توجه به بحث گفتگوی تمدنها و جذب توریسم به میهن ما و استان سرسبز گلستان که قابلیت جذب جهانگردان را در مقیاس وسیع دارد. امید است که با همکاری شورای محترم گرگان و شهرداری گرگان و مدیریت میراث فرهنگی استان بار دیگر به احیای دوباره کاخ موزه گرگان بپردازد.
مکان فوق با توجه به اینکه در قسمت مرکزی شهر واقع شده هنوز جاذبه خود را برای همشهریان و بازدید کنندگان حفظ کرده است سعی می شود این بنا را به علاقه مندان بشناسانیم و این مکان را بار دیگر شاهد دیدار بازدیدکنندگان از بنای بنام کاخ موزه گرگان که آثار باستانی مکشوف به آن دوره به نمایش گزارده شود.
موزه فعلی گرگان :
موزه فعلی که هم اکنون در خیابان شهدا قرار دارد در سال 1352 خورشیدی به همت بزرگواریی نظیر دکتر منوچهر ستوده مولف اثر ماندگار و گرانبها از استارا تا استراباد . بعنوان موزه سنگ مزار در نظر گرفته شده بود و به علت آن بوده است که در منطقه گرگان . رادکان . گنبد کاووس ……. سنگ مزار های پر ارزش و زیبا که نقوش متنوع را شامل می شوند . در این موزه سنگهایی نظیر
1ـ سنگ مزار ریشه دار
2ـ سنگ مزار صندوقی
3ـ سنگ مزار لوح فرمان وجود دارد .
و بعد از اضافه شدن دو بخش باستان شناسی و مردم شناسی فقط 21 عدد آن در حیاط موزه به تماشا گذار شده است طراحی موزه فعلی و پلان آن که بین سالهای( 55ـ1353 ) ـ (67ـ 1365) تکمیل گردید می توان به عنوان شاخصترین موزه سنگ در ایران و مکمل کاخ موزه گرگان در پارک شهر باشد .1
معایب و محاسن موزه فعلی گرگان :
1) قرار گرفتن نامناسب این محل به عنوان موزه
2) دسترسی مشکل شهروندان به این مکان
3) نبودن پارکینگ
4) نداشتن نمای ایده ال موزه
5) نبودن اتاق رایانه برای دادن اطلاعات مورد نیاز بازدید کنندگان
6) نبودن نور کافی
7) متنوع نبودن رنگها و قفسه ها موجود
8) کم بودن فضاهای داخلی در نتیجه جا نمایی نا متناسب وسایل
9) نبودن علائم با ایجاد سردر گمی در طبقه همکف برای بازدید از طبقه بالا
10) نبود یک یا چند راهنمای (موزه دار )
محاسن:
1) ایجاد یک ورودی تعریف شده به داخل بنا
2) ایجاد نور مصنوعی که از دو جدار عبور می کند و به اشیاء می تابد
مردم شناسی :
بخش مردم شناسی موزه گرگان شامل غرفه های متعددی از موزه معشیت و گذران زندگی مردم مازندران خصوصاً منطقه گرگان و گنبد می باشد. بخش مردم شناسی نقل زندگی انسانهایی است که افکار و اندیشه های ساده و صمیمی خود را در دست ساخته های خود به تجلی نهاده اند. غرفه های متعدد این بخش در زمینه هایی چون مسکن، کشاورزی، دامداری، بافندگی، صنایع فلزی و چوبی، پوشاک و زیور آلات وسایل استحمام، روشنایی.
جالبترین و تماشائی ترین بخش موزه مردم شناسی اختصاص به انواع لباسهای محلی دارد که رنگهای شاد وزنده طرح های خاص و استثنائی نظر هر بازدید کننده را به خود جلب می کند.
3-1-2نام بنا : کاروانسرای حاج فرامرزخان
قدمت : قاجاریه شماره ثبت آثار ملی :2057 نوع مالکیت: اوقافی
تاریخ و مرمت و احیاء :1376 نظارت و اجراء: اداره کل میراث فرهنگی خراسان و اداره میراث فرهنگی سبزوار .
نهادهای یاری دهنده :استانداری خراسان کاربری پیشنهادی :فرهنگی و تفریحی و موزه مردم شناسی .چاپخانه سنتی .کارگاه هنرهای سنتی.
اسب چوب
روی هم رفته هنرهای رایج در شهرستان سبزوار شامل هنرهای آئینی ، نمایشی و موسیقی است که از جمله آنها باید به اسب چوبی اشاره کرد . در حال حاضر این هنر آئینی در مجالس شادی اجراء می شود برای ساخت اسب چوبی بر روی قطعات چوبهایی که به هیات بدن و سر اسب ساخته می شود پارچه هایی نصب می کنند تا یک نفر به راحتی در میان آن قرار بگیرد . اسب چوبی با استفاده از شالهای طرفین که بر روی شانه های فردی شده و احضار آن را به دست می گیرد. سپس با حرکات پا، چرخش بدن و چوبدستی حرکات موون بدن آغاز می شود. که در حقیقت نمادی از جنگ و پیکار عرفی با سربازان مغول در حمله به ناحیه بیهق در سبزوار فعلی است، بریا ایجاد توازن حرکات اسب چوبی از سازهای کوبه ای نظیر دهل ، سرنا و ساز نیز استفاده می شود در مجالس عروسی اسب چوبی با پارچه های رنگی و اسب چوبی داماد با پارچه های سیاه رنگ آراسته می شد.
نمد مالی
دامداری به دو شکل رمه گردانی گوسفند و شترداری در سبزوار باعث رواج و رونق نمد مالی شده است هرچند تعداد کارگاههای نمدمالی در سبزوار در سالهای اخیر رو به نقصان گذاشته شده است اما در بافت بازار قدیمی چند کارگاه نمدکالی به چشم می خورد . برای تولید نمد ابتدا پشم را کمان می زنند و سپس روی صفحه ای حصیری پهن می کنند .آب و صابون به آن افزوده و آن را گلوله می کنند و آنقدر می مالند که الیاف پشم به هم تنیده وگره بخوردنمدمالان از نمد زیرانداز ، کلاه نمدی ، پوشش چوپانان ، تولید می کنند.
.عطاری
شهرستان سبزوار به دلیل قرار گرفتن در یک منطقه خشک و نیمه خشک و بیابانی و در جنوب و جنوب غربی آن سرد و معتدل کوهستانی و به علت عوارض طبیعی و میزان ریزشهای جوی و نوع خاک و اقلیم دارای گونه های مختلف گیاهی است که بعضی دارای خواص دارویی بوده و از آنها به شکل زیر استفاده می شده الف) نسخه ای که عطار برای بیماران می پیچد که برای بیماران صعب العلاج می باشد و مداوای آنها به دانش و تجربه احتیاج دارد. ب) روش خوددرمانی که بیمار خود به درمان بیماری سهل العلاج خودمی پردازد .گیاهان دارویی شناسایی شده در سبزواربه بیش از یکصد نوع می رشد.
آهنگری:
در شهرستان سبزوار به دلیل وابستگی مردم به دو شیوه و نظام اقتصاد کشاورزی و دامداری، شغل و حرفه اهنگری جهت تولید ابزار و وسایل موردنیاز این دو روش زندگی از رونق فراوانی برخوردار بوده و هم اکنون نیز در سطح شهرستان دهدشت کارگاه سنتی آهنگری وجود دارد که عمده فعالیت آنها ساخت ابزار و وسایل کشاورزی و دامداری و دیگر وسایل کاربردی زندگی مردم می باشد از جمله گاوآهن و تیشه ، ماله منگال ، بیل ، میخ ، زنجیر، قفل و لولا و سایر یراق آلات اسب ، زنگوله ، میخ ، داس ، چاقو، و… کارگاههای آهنگری به دو صورت متحرک و ثابت وجود دارد شیوه متحرک به صورت کارگاههای گردانی بود که در سطح روستاها آهنگران کارگاه خود را برپا می کردند و به آهنگران غربتی معروف بودند و هم اکنون در محله ای به همین نام نیز اکثر کارگاههای آهنگری برپا است از مهمترین ابزار آلات آنها پتک ، چکش ، انبر، سندان، رم، سمبه می باشد.
سفالگری
در گذشته روستای برآباد سبزوار یکی از مرکزهای تولید ظروف سفالی بوده است و از نظر کیفیت در بازار با سفالهای لاجینی همدان و گناباد رقابت می کرد . هم اکنون نشانی از آن کارگاهها نیست.
کارگاه سفالگری به وسیله چهارنفر اداره می شد یکی استاد کار و یکی پیشکار که وظیفه ورزدادن گل و جدا کردن ریگ از توده گل را بعهده داشته و 2 نفر نیروی کارگری جهت تهیه هیزم و آماده سازی کوره جهت چیدن ظروف در کوره و جابجایی آن و سایر کارگاههای متفرقه حضور داشتند .
یک چرخ سفالگری شامل : سرچرخ – تیر – پیش پا – چرخ و آهن چرخ می باشد.
رنگرزی
بعد از برداشت پنبه از مزارع و همچنین پشم چینی مرحله نخ ریسی به وسیله دستگاههایی به نام دوک، جلگ، چرخو و لک للی آغاز می شود که پنبه و پشم را می ریسند و تبدیل و نخ می کنند اما قبل از استفاده در فنون بافته ها از جمله قالی بافی ، گلیم بافی ، پلاس بافی و فرت بافی و… نخها بایستی رنگ آمیزی شود که این کار با روناس – پوست گردو – پوست انار – برگ حنا – برگ مو و سایر رنگدانه های طبیعی بوده که در حال حاضر رنگهای شیمیایی جای آنها را گرفته است .
فرت بافی
پیش از این در سبزوار اغلب پارچه های مورد استفاده و پوشاک توسط زنان در کارگاههای پارچه بافی و فرت بافی تهیه می شد . از نظر ساختار یک دستگاه فرت بافی شامل قسمتهایی از جمله :گوگا ، گیله ، دسته و نورد می باشد که با استفاده از آن ضمن بافت پارچه ،انواع لباس ، چادر شب ، دستمالی و روسری و… بافته می شد.
در سبزوار کانون فرت بافی روستای استاج بوده و هم اکنون با وجود آمدن کارگاههای صنعتی این هنر روبه زوال رفته است .
3-2برسی نمونه خارجی
3-2-1موزه گو گنمایم بیلبائو، 1997
مهندس معمار : فرانک . اٌ . گهری
مهندس سازه : اسکیدمور، اوئینگز و مریل
شامل 11 حجم ساختمانی است. فرم های منحنی و نامنظم. با استفاده از شبکه مربعی شکل از تیرهای با فاصله 3 متری می توان پوسته پیچیده و منحنی این ساختمان را حمل کرد. اعضای عمودی با تیرآهن با مقطع I شکل، اعضای افقی از تیرآهن های با مقطع مربع توخالی و اعضای قطری تا سازه بتواند در برابر خمش و پیچش مقاومت کند. اتصالاتا گره ای است. به مجاور هم اجازه می دهند که زوایا مختلفی نست به هم داشته باشد تا منطبق بر منحنی سازه شوند.
موزه ها، جلوه گاه هنر و فرهنگ و صنعت و اعتقادات و باورهای اقوام گذشته هستند.
موزه ها آئینه عبرت و تجلی گاه ذوق و استعداد و خلاقیت و دانش مردمانی است که زمانی در این سرزمین با هر جای دیگ از این که خاکی زندگی را به تجربه نشستند.
پرسپکتیو هایی از موزه
ژاپن
پلان موزه در ژاپن
مقطع
نماهایی ازموزه
دیاگرام فضا
ایده طراحی :
سایت این مجموعه را دریک پارک واقع در مرکز شهر در نظر گرفتم چون به تمامی مراکز فرهنگی نزدیک است ، مردم هم دسترسی آسان به این موزه دارند .
در استان گلستان تقریباً از تمام قبیله ها با فرهنگ متفاوت زندگی می کردند . و برای آشنا کردن نسلهای جدید به این فرهنگ تصمیم به طراحی موزه مردم شناسی گرفتم .
یکی از خصوصیات این منطقه درون گرایی است . برای اینکه این حالت را نشان بدهیم از فرمهای نیم دایره استفاده کردم . و طی زمانی که می گذرد فرهنگ بوجود می آید و برای نشان دادن این موضوع با عقب و جلو رفتن نیم دایره ها زمان را نشان کردم . طی بررسی هایی که در با فت ا نجام دادم دیدم که در بعضی از مکانها قدیمی از فرم هشت ضلعی استفاده شده و هشت ضلعی را برای لابی انتظار در نظر گرفتم ام .
در این طراحی 2 عملکرد متفاوت داشته ام : 1) سالن های نمایش 2) کلاسهای آموزشی
که در موزه به نظر من فرم اهمیت زیادی دارد ولی کلاسهای آموزشی عملکرد
بنابراین در طراحی قسمت آموزشی از فرمهای عملکردی استفاده کردم و چون در پارک کاخ موزه ای وجود دارد برای اینکه اهمیت آن را هم نشان بدهم طوری این ساختمان را در سایت قرار دادم که مانند فلش ، کاخ موزه را هم نشان دهد .
فصل چهارم : ضوابط ومعیارای نمایشگاه
4-1ضوابط شهرسازی ساختمانهای عمومی
بطور کلی اماکن عمومی ،آن دسته از ساختمانهایی هستند که یکی از انواع خدمات عمومی را در اختیار افراد یک جامعه قرار می دهند.مانند کتابخانه ومساجد و…
* ورودیها
– ورودی اصلی باید برای استفاده معلولان نیز در نظر گرفته شود و به سواره رو با پارکینگ ساختمان دسترسی مناسب داشته باشد.
– ورودی ساختمان حتی الامکان همسطح پیاده رو است.
– پیاده رو منتهی به ورودی معلولان باید با علایم حسی مشخص شود.
– حدقال عمق فضای جلو ورودی 140 سانتیمتراست.
– وجود سایه بان به عرض حداقل 140 سانتیمتر بر روی فضای جلو ورودی الزامی است.
– حداقل عرض بازشوها در ورودی ساختمان 160 سانتیمتر باشد.
* راهرو
– حداقل عرض راهرو 140 سانتیمتر باشد.
– کف راهروها باید غیر لغزنده باشد و از نصب کفپوشها با پرز بلند نیز خودداری شود.
– درصورت وجود اختلاف سطح در کف راهرو باید ارتباط با سطح شیبدار به صورت مناسبی تامین گردد.
* بازشوها
– حداقل عرض مفید هر لنگه در برای عبور صندلی چرخدار 80 سانتیمتر است .
– درمورد درهایی که به خارج باز میشوند تامین دید کافی الزامی است.
– حداکثر ارتفاع دید از کف تمام شده 100 سانتیمتر است.
* توقفگاه
– برای توقف وسیله نقلیه به منظور پیاد هرو و سوارشدن معلولان از وسیله نقلیه درخیابانهای اصلی شهر ایجاد خلیج به عمق 60/3 متر و به طول 12 متر با ارتباط مناسب با پیاده رو الزامی است.
– اختصاص دو پارکینگ ویژه معلولان با نصب علامت و مخصوص درکنار خیابان اصلی و درهر 500 متر فاصله الزامی است.
– در توقفگاههای عمومی اختصاص 3% فضای توقفگاه به معلولان جسمی حرکتی الزامی است.
روابط کلی مربوط به احداث ساختمان
– حداکثر سطح اشغال 50% درهمکف (درسطوح محله، ناحیه، شهر ومنطقه)
– حداکثر زیربنا 100% در دو طبقه
– رعایت ضوابط و مقررات سازمانهای مربوطه الزامی است و کاربری فرهنگی و مذهبی در سطوح مختلف در طرح تفصیلی مناطق جانمایی گردیده است .
پارکینگ
به ازای هر 100 مترمربع در طبقات دو واحد پارکینگ
4-2ضوابط ومقررات شهرسازی و معماری برای معلولین:
در طراحی پروژه ضوابط لازم توصیه شده توسط آئین نامه برای معلولین مد نظر قرار می گیرد که اهم آن عبارتند از :
– حداقل عرض مفید پیاده رو 120 سانتی متر
– حداقل شیب عرض پیاده رو 2 درصدمتر بین پیاده رو باغچه یاجوی کنار پیاده رو
– پوشش کف پیاده رو ها از مصالح سخت و غیر لغزنده
-ورودی اصلی قابل استفاده برای معلولان با دسترسی مناسب سواره رو یا پارکینگ ساختمان
-حداقل عمق فضای جلو ورودی 140 سانتی متر
– حداقل عرض راهرو 140 سانتی متر
– حداقل عرض مفید هر لنگه برای عبور صندلی چرخدار 80 سانتی متر
– درها دارای پاخور به ارتفاع 20 سانتی متر
– استفاده از شیشه مقاوم و محافظ در مقابل ضربه صندلی چرخداردر کلیه درها و پنجره ها یی که تا کف دارای شیشه هستند.
– عرض کف پله 30 سانتی متر و حد اکثر ارتفاع آن 17 سانتی متر
– حداقل عرض پله 120 سانتی متر
– الزام در نصب دست انداز در طرفین پله
– حد اکثر مقدار پله بین دو پاگرد 12 پله
– حداقل عمق پاگرد پله 120 سانتی متر و در پله های دو جهته هم عرض پله
– حداقل عرض سطح شیبدار 120 سانتی متر
– برای سطوح شیبدار تا سه متر طول حداکثر شیب 8% با عرض 120 سانتی متر
– در سطوح شیبدار بیش از سه متر طول (تا حد مجاز 9 متر ) درازای هر متر افزایش طول 5 سانتی متر به عرض مفید آن اضافه و 5% از شیب آن کاسته شود .
– پیش بینی یک پاگرد به عمق حداقل 120 سانتی متر و در هر 9 متر طول الزامی است و در سطوح شیبدار دو جهته عرض پاگرد برابر عرض سطح شیبدار خواهد بود.
– کف سطوح شیبدار باید غیر لغزنده باشد .
– سطوح شیبدار و ورودی ساختمان باید مسقف باشد.
– نصب میله دستگیره در طرفین سطح شیبدار الزامی است.
4-3معلولین و موارد خاص
تامین بدون مانع به منابع برای تمام افراد (معلولین ومراجعن عادی و…).
دستیابی به تمام بخشهایی که استفاده عمومی از آن آزاد است.
مام منابع و تجهیزات باید بر اساس میزان قابلیت دستیابی آنها مطابق با دستور العمل زیر ارزیابی گردند
طراحی میز امانات بطوریکه بتوان خدمات را به راحتی به کودکان و معولان ارائه داد.
ارتفاع میز کوتاه 87.5 الی 81 سانتیمترو ارتفاع میز بلند99 الی 90 سانتی متر.
* میزامانات کوتاه باید به اندازه ای عمیق باشد که یک ویلچر به سلامتی در ان قرار گیرد
* میزهای تحریر باید بنهوی نزدیک فهرستبرگه قرار داشته باشد که یادداشت برداری برای معلول براحتی امکان داشته باشد.
* استفاده از مجموعه برای معلول به آسانی صورت گیرد
درانتهای حمل استقرار قفسه ها باید فضای کافی برای دور زدن ویلچردرنظرگرفته شود (125 سانتیمتر)
* در قفسه های کتابخانه باید منابع مخصوص استفاده نابینایان از قبیل کتابهای بریل , گویا , نوارهای ویدئوکه با حروف برجسته مشخص شده باشند به اندازه کافی موجود باشد.
* منابع موجود در کتابخانه برای بازیابی راحتر بوسیله معلولان باید در زیر برگه ها ذخیره شود.
* در کتاب خانه از افراد آموزش دیده استفاده شود .
* فهرست برگه ها و کشو ها باید بنحوی باشد که استفاده از آن آسان باشد.
* بر چسب های نصب شده روی کشوها برای استفاده با دید کم به اندازه کافی روشنباشد
* تعداد ذره بین برای کسانی که قادربه استفاده از متن چاپی معمولی نیستند و داشته باشد
* فاصله و فضای کافی میان برگه ها باید باشد برای استفاده راحت
* فضاهای میان قفسه ها باید همیشه خالی باشد
* فضاهای اختصاص داده شده به مجموعه باید به اندازه ای باشد که معلولان حرکتی قادر به استفاده از انها باشند
* تالارهای ارائه خدمات مرجع به طور کامل از ورودی های اصلی ساختمان جدا باشد .
* نقشه مراکز نمایش سنتها و علائم راهنما باید در ورودی های کتابخانه نصب شده باشد .
* صندلی های مناسب باید نزدیک به میز امانات وتالارهای مطالعه برای معلولین و سالمندان در نظر گرفته شود .
* معلولان باید بدون جدا شدن از دیگران قادر به استفاده از منابع باشند.
* محل استقرار کارکنان خدمات عمومی باید نزدیک به محل های استقرار فهرست برگه ها وپایانه های رایانه- ای باشد بطوریکه بتوانند خدمات لازم را به معلولان ارائه دهند.
* برنامه ریزی برای دستیابی باید شامل تهیه وسایل و تجهیزات خاص باشد بعنوان شا ل تهیه ضبط صوت ذره بین های الکترونیکی تلوزیون های مداربسته ذره بین های قوی برای افراد کم بینا یا نابینا
* محل استقرار قفسه های کتابهای گویا و با چاپ درشت بگونه ای باشد که استفاده کننده عادی و معلول آگاه شوند
* تمام وسایلی که مورد استفاده نابینایان قرار می گیرد باید علایم مخصوصی داشته باشد .
* تمام ابزارو وسایلی که استفاده عمومی دارند باید در جای مخصوصی قرار داده شوند تا ایجاد مانع در حمل عبور ننمایند.
* محهای ورود به تالارهای تئاتر سخنرانی داستان خوانی و اجتماعا ت باید حداقل دو قسمت برای ویلچر داشته باشد.
* در محلهای عمومی برای ایمنی بیشتر نور به اندازه کافی داشته باشد ولی تابش نور به اندازهایی نباشد که باعث ایجاد مشکل برای کسانی که نوعی نارسایی بینایی دارند گردد.
* نور کم باعث می شود که افراد با دید کم نتوانند محل استقرار موارد خاص را مشخص نموده و علائم را بخوانند .
* عرض راهروهای عبور حداقل 150 سانتی متر وبدون پله و سراشیبی و خالی از هر گونه مانعی باشد .
* استفاده از علائم مشخصی در محلهای مختلف .
* تغییر جهت راهروها , شیبها و پله ها باید با رنگهای کف مشخص شوند .
* قابلیت پذیرایی از افراد با ویلچر , چوب زیر بغل و نابینایان در صورتی که از در ورودی بعنوان در اصلی استفاده شود .
* فضای کافی برای چرخش در راهروها برای ویلچر وجود داشته باشد.
* پهنای راهروها حداقل 150سانتیمتر باشد .
* از طرف پله ها باید با نرده های مخصوصی محافظت شوند .
* کف از جنسی باشد که باعث لیزمراجعه کننده نگردد .
* مشخص کردن پستی وبلندی کفها با استفاده از رنگ و ترکیب خاص .
* حد اقل یک دستشویی برای استفاده معلولان در نظر گرفته شود .
* آب خوری ویژه معلولان
* حد اقل یک تلفن برای استفاده معلولان
فصل پنجم: تحلیل سایت
سایت مورد نظر برای طراحی نمایشگاه در قسمت بافت قدیم شهر دهدشت قرار گرفته و مساحت سایت حدود 6000 مت می باشد که 2000 متر مربع برای زیر بنای ساختمان در نظر گرفته شده است. و از نظر شیب همانطور که در عکس ها مشاهده می گردد فاقد شیب است.
فصل شش:حوزه شناخت
6-1-تاریخچه استان کهگیلویه و بویراحمد:
استان کهگیلویه و بویر احمدکه با وسعتی در حدود 16264 کیلومتر مربع، سطح اشغالی حدود یک درصد سرزمین ایران را در بر میگیرد؛ در دامنه های سلسله جبال زاگرس بین 30 درجه و 90 دقیقه تا31 درجه و 32 دقیقه عرض شمالی و 49 درجه و 43 دقیقه تا 51 درجه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است. مرزهای جغرافیایی این استان از شمال به چهارمحال و بختیاری، از جنوب به فارس وبوشهر، از شرق به فارس و اصفهان و از غرب به خوزستان محدود می شود2. ضریب توپوگرافی در استان بسیار بالاو شرایط طبیعی به نحوی است که از شمال شرقی به سمت جنوب غربی از ارتفاع و رطوبت کاسته و بر درجه حرارت و خشکی هوا افزوده می شود. این وضعیت که ناشی از تغییرات ارتفاع، دما، بارندگی است؛ نواحی اقلیمی متفاوتیرا در استان ایجاد کرده است. این استاندرگذشته ای نه چندان دور جزء یکی ازبلوک های مملکت فارس و شامل دو قسمت شمال شرقی که آن را سردسیر و کوهستانی وپشت کوه و قسمت جنوبی و غرب، منطقه گرمسیری، که آن را نره کوه و بهبهان می نامیدند،میشد. تا دوم تیر ماه1342شمسی؛ قسمتی از استان فعلی کهگیلویه و بویراحمد جزء استان خوزستان و قسمتینیز جزء استان فارس بود.به استناد کتابممسنی در گذرگاه تاریخ؛مردم لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، ممسنی و حتی دشتستان بوشهر از یک نژاد هستند وبا یک زبان صحبت می کنند و آداب و رسوم و فرهنگ مشابهی دارند.پانزدهم آبان ماه 1338، قسمت گرمسیری بهبهان بهشهرستان کهگیلویه با مرکزیت دهدشت تبدیل شد. این شهرستان کماکان جزء استان خوزستانو بقیه منطقه جزء استان فارس قرار می گرفت. آخرین غائله کهگیلویه و بویراحمد که در سال 1342اتفاق افتاد، منجر به تشکیل قواینظامیجنوبگردید و پس از وقوع جنگهای متعدد و تلفات زیاد دو طرف، به توصیه فرمانده قوای نظامی جنوب و شرح پاره ای از محرومیت های عشایر و علل شورش ها و یا یاغی شدن های مکرر؛ قرار بر این شد که منطقه کهگیلویه وبویراحمد تبدیل به فرمانداری کل گردد. در امور اداری نیز از استانهای فارس و خوزستان، جدا و یاسوج به عنوانمرکز فرمانداری کل کهگیلویه و بویراحمد تعیین گردید. در اسفند ماه 1352 شمسی فرمانداری کل کهگیلویهو بویراحمد به استان تبدیل شد.
قدمت تاریخی منطقه مطالعاتی بسیارطولانی است و عمری برابر با تاریخ ایران زمین دارد. اسناد و مدارک تاریخی موجود، سابقه تاریخی منطقه را تا زمان هخامنشیان و حتی قبل از آن نشان می دهد. برخی از محققین براساس شواهد و مدارک موجود معتقدند که اقامت انزانی ها (طوایف و اجداد کورش هخامنشی) در نواحی شرقی و شمال شرقی مناطق کوهستانی منطقه کهگیلویه به دور از حقیقت نیست.استرابون جغرافی دان یونانی، کهگیلویه را در روزگار هخامنشیان جزء خاک خوزستان کنونی (اوکسی آن زمان)
منزله حفاظ عمل می کنند. یا هنگامی که هوا مساعد باشد می توان بخشی از مجموعه را به محوطه خارج نیز متصل کرد و به نمایش گذاشت که سبب جلب بازدید کننده بیشتر می شود.
طرح مکانها : اتاقهای نمایش ، سالن نمایش ، فضا ها با کاربردهای چند گانه ، کارگاه ، نواحی محافظتی ، دفاتر ، کافه تریا وغیره فروشگاه : بدون ورود به گالری یا موزه قابل دسترس باشد .
6-29جدول میانگین کمینه رطوبت در ایستگاه سینوپتیک دهدشت:
فصل هفتم : طراحی و برنامه فیزکی
7-1فضای فیزیکی مرکز نمایش سنتها
الف) محل وساختمان مرکز نمایش سنتها:
درجایی باید باشد که دسترسی همگان آسان باشد. از سوی دیگر به سبب خصلت فرهنگی آن بهتر است که در کنار کتابخانه، مدارس، دانشگاهها و سایر مراکز فرهنگی واقع شود. امروزه معمولاً در میان یک محوطه سرسبز و یا یک پارک احداث می شود. زیرا درختان پارک با تصفیه هوای اطراف، ایجاد رطوبت لازم، مقابله با گردو غبار و دود و سروصدا به منزله حفاظ عمل می کنند. یا هنگامی که هوا مساعد باشد می توان بخشی از مجموعه را به محوطه خارج نیز متصل کرد و به نمایش گذاشت که سبب جلب بازدید کننده بیشتر می شود.
طرح مکانها : اتاقهای نمایش ، سالن نمایش ، فضا ها با کاربردهای چند گانه ، کارگاه ، نواحی محافظتی ، دفاتر ، کافه تریا وغیره
فروشگاه : بدون ورود به گالری یا موزه قابل دسترس باشد .
مرکز منابع : در فضای گالری یا ناحیه انبار جهت تحقیق و بررسی اشیاء توسط محققین
نمایشگاههای موقت : این نوع نمایشگاهها در جذب بازدید کنندگان از موزه ها بسیار مهم است .
انبار : قفسه بندی فشرده و سیار باعث کاهش فضای انبار می شود .
جهت یابی بازدید کنندگان : یکی از جنبه های مهم طرح یک موزه ، نیاز بازدیدکنندگان به نقشه آرایش اتاقهای نمایشگاه است .مو نیتورها می توانند نمایشگاهها و مکان آنها را به بازدید کنندگان نشان دهند تا احساس سردر گمی نکنند .
دسترسی افراد معلول : یک مسیر مجزا برای ویلچر فراهم شود مسیر های گردش : در صورت امکان ، تمام بازدید کنندگان معلول و غیر معلول از مسیر های گردش یکسان استفاده کنند . در صورت امکانات فضایی کافی ، روش تغییر سطوح همانا رامپ یا سطح شیب دار است در غیر این صورت از آسانسور استفاده شود .
نمایش اشیاء : نکته مهم آن است که اشیای مجزا در یک سطح بادید ونور مناسب قرار بگیرد .هر شیء بایستی دارای یک زمینه بصری باشد .که از طریق طرح و موقعیت مناسب به دست می آید .
سیستم حفاظ یا حائل : جایی که ناحیه دیوار کافی برای نمایش یا آویزان کردن اشیاء در دسترس نباشد ، سیستم های حفاظ بسیار مهم می باشد . مدول اصلی حفاظ با لبه های چوبی یا آلو مینیومی به ارتفاع 25/3 متر و عرض 86/1 متر ساخته می شوند . یک مانع فولادی می توانند یک فاصله حفاظتی بین بازدید کنندگان و قسمت نمایش اشیاء به وجود آورند .
دیوارها : سطوح بدون انقطاع برای نمایش اشیاء، بعضاً با صفحات گچی یا چوبی جهت کنترل رطوبت :
کف ها :بار پایه کف برای گالری ها وموزه ها در حدود 4 کیلو نیوتن بر متر مربع است برای نمایش اشیاء بزرگ ، ظرفیت 10تا 15 کیلو نیوتن بر متر مربع ضروری می باشد .
بارهای کف کیلو نیوتن بر متر مربع
فضای نمایش 5ـ4
مسیر گردش 5ـ4
توالت ها 2
بخش مواد خوراکی 3
انبار 15ـ5
دفاتر 5/2
کارگاهها 5/7ـ 5
نمایشگاههای معلق تا5/2
7-1-1سالن نمایش :
حرکت در فضای سالن ها : مسیر حرکت بازدید کننده در سالن های نمایش آثار باید به گونه ای باشد که بازدید کننده با میل وآرامش در آن مسیر حرکت کند رنگ ها نوار موجود و جنس کف پوش در این امر دخیلند .
نکته ای که در آغاز مسیر بازدید کننده باید به آن توجه داشت این است که تمایل ساکنان کشور های که رانندگان در امور ترافیک آنها راست دست است در انتخاب مسیر حرکت ، متفاوت از کشورهای چپ دست است .این نکته به نحوه عادات افراد به قضییه مذکور باز می گردد و ساکنین کشورهایی که که ترافیک چپ دست دارند تمایل به چرخش به سمت چپ . بنابراین با در نظر گرفتن این میل خاص باید مسیر را برایبازدید کنندگان تعیین کرد .
کف پوش :در ارتباط با کف پوش توجه به چند نکته ضروری است : رنگ کف پوش نباید آن قدر درخشنده انتخاب شود که چشم بازدید کننده را معطوف به خود کند .
رنگ دیوار : معمولا رنگ سفید برای پوشش دیوارهای بدون تزئین در بناهای قدیمی مورد استفاده قرار می گیرد .
آزمایشگاه : آزمایشگاهها نیز باید متناسب با بزرگی موزه باشد بهر حال اتاقی برای مرمت آثار و همه عملیات فنی لازمه نگهداری متعلقات موزه از آثار هنری گرفته تا انواع اشیاء در نظر گرفته شود .
ادارات:
فضای که برای دفاتر مدیریت و اداری اختصاصی می باید بر حسب اندازه موزه گسترش فعالیتهای فرهنگی و تعدادی افراد آن مختلف است بخش اداری باید با موزه در ارتباط باشد که تنها کانال ارتباطی با مردم است.
7-1-2کتابخانه :
در هر موزه به ویژه موزه های کوچک ، هدف ایجاد کتابخانه باید دقیقاً متناسب با فضا و اثاثیه قابل استفاده باشد . کتابخانه ای که برروی همگان گشوده شود . و اصولاً کتابخانه به همان نسبت که به ویژگی موزه بستگی دارند با اندازه آن نیز مربوط ا ست.
سالن سخنرانی :
یک موزه کوچک با توجه به فضای محدود آن باید یارای آن باشد که اتاقی را به منظور های مختلف بویژه اگر موقتی باشد اختصاص دهد ،اتاقهای که برای نمایشگاههای موقت یا آموزشی وغیره……. در نظر گرفته می شود و برحسب نیاز مورد استفاده قرار می گیرد . و باید نزدیک به سالن اصلی ورودی و یا مستقیماًبدان راه داشته باشد.
* پنجره ها ـ درب ها
پنجره ها در هر ارتفاعی که قرار گیرد باید
الف) دارای اندازه مناسب برای روشنائی لازم اتاق باشد
ب) محکم و به هنگام بسته بودن مطمئن باشد .
پ) نسبت به تغییرات دمای بیرون عایق باشد .
در بخش درونی نباید هیچ دربی وجود داشته باشد مگر در قسمتهای از ساختمان که نباید بر نیاز همیشگی و بدلایل عملکرد آن قسمتها ضروری است.
وجود راههای خروجی بیشتر مناسبتر می باشد و بازدید کننده نباید احساس کند در راهی پر پیچ و خم گرفتار شده و مسیر خود را گم کند و تنها یک درب ورودی همگانی ، مجزا از دیگر دربها کافی است.
* 7-1-3جعبه آینه های موزه :
جعبه آینه های موزه ها به طور کلی باید از دو کاربرد اساسی یعنی (1)کاربرد اقتصادی و(2) کاربرد زیبا شناختی ،بهره مند باشند .
کاربرد اقتصادی جعبه آینه ها :
غالباً برای رسیدن به این اهداف نکات زیر در نظر می گیرند :
1ـ جنبه حفاظتی جعب آینه ها 2ـ دسترسی آسان و ساده به اشیاء
3ـ راحتی بازدید کننده در مقابل جعبه آینه ها 4ـ حمل نقل جعبه آینه ها
ویک نمونه آن را مورد بررسی قرار می دهیم.
راحتی بازدید کننده در مقابل جعبه آینه ها :
حفاظت در برابر حرکات غیر عادی و غیر قابل کنترل بازدید کنندگان فقط با محفوظ داشتن اشیاء میسر می شود و بهترین راه حل همان جعبه اینه است .
راحتی بازدید کنندگان در مقابل جعبه اینه ها مهمترین مساله است و از مدت ها پیش توجه مسئولان موزه ها به این نکته و لزوم حذر از ملال آورده بودن موزه معطوف بوده است .
معمولاً تنظیم غلط جعبه اینه ها از جهات مختلف موجب ازدحام بازدیدکنندگان می شود که خود خستگی آور است .
7-1-4راحتی دید :
در باره این موضوع اساساً دو نکته مهم مورد توجه است . در درجه اول حد فاصله ای که فراتر از آن چشم ببیند و برای تماشای شیء ناراحت خواهد بود و نکته دوم که همواره می باید حتی الامکان مراعات شود ، به حداقل رساندن انعکاس نور بر دیواره های ـ شفاف جعبه آینه است .
دسترسی آسان و ساده اشیاء :
اگر جعبه اینه ای از امتیاز برخوردار باشد دارای عالی ترین کیفیت است اینگونه جعبه اینه امکان دهند که اشیاء درونشان به راحتی منظم شوند واز خستگی و اتلاف وقت جلوگیری به عمل آید .
7-1-5راحتی بدن عضلات بدن :
برای اینکه بیننده در هنگام بازدید موزه و اشیاء درون جعبه اینه راحت باشد و عظلاتش خسته نشود راه حل های گوناگونی به کار رفته اند . این مسئله را معمولاً به دو طریق حل می کند
روش اول نصب میله افقی یا یک پشخوان تزیینی را در بر می گیرد ، که به بیننده اجازه می دهد که دست یا ارانج های خود را به آن تکیه دهد . و در صورت تمایل بتواند یاداشت هایی بردارد .
روش دوم ، استفاده از صندلی را شامل می شود . در بعضی جعبه آینه ها صندلی های ثابتی که با یک میز کوچک ترکیب شده اند این مشکل را حل می کند .
برای اینکه یک جعبه اینه از طبقه ای به طبقه دیگر انتقال داده شود معمولاً از اطاقک های متحرک که شامل یک دستگاه حمل نقل عمودی است استفاده می شود ، و یا ازا سانسور هایی کمک که دارای ابعاد مناسبی برای این کار است
7-1-6تهویه و کیفیت هوا :
تهویه و کیفیت هوا ـ کیفیت هوا تنها در باره آلودگی خارجی نیست بلکه شامل کاهش آلوده کننده های داخلی از قبیل ذرات معلق نیز می شود .
کلیه مواد بایستی استاندارد باشد تخت چند لای عایق به هیچ وجه برای موزه مناسب نیست . تاثیر آلود کننده های گازی شکل به مکان و نوع نمایشگاه بستگی دارد . راه حل این مسئله یک سیستم فیلتر اسیون است .
تهویه : تهویه طبیعی از طریف پنجره های زیر بام و دمپر های کوتاه تامین می شود.
نمایشگاه نسبت به رطوبت و تغییرات درجه حرارت حساس است . حداکثر رطوبت فضا در حدود 50درصد است.
نصب دستگاه رطوبت گبر در هر اتاق جهت ایجاد رطوبت 10± 50درصد .
7-1-7نور :
استفاده از نورهای :
1) روشنایی دیواری
2) روشنایی نقطه ای
3) روشنایی غیر مستقیم
4) روشنایی نقطه ای جهت دار
5) روشنایی پراکنده
6) روشنایی اشیاء کم رنگ
7) روشنایی اشیاء تاریک
معمولاً روشنایی نمایشگاه در صدد است تا اشیاء وجزئیات آنها را به طور دقیق به نمایش بگذارد . این وضعیت مستلزم روشنایی متمرکز و روشنایی محیطی است .
سه سیستم ضروری و مستقل روشنایی :
1) روشنایی مخصوص نظافت ، نگهداری ، قسمت های امنیتی
2) روشنایی اضطراری برای ایمنی بازدید کنندگان
3) روشنی نمایشگاه
میزان روشنایی پشنهادی ( بر حسب واحد لوکس )
دفتر : محیط 300 و سطوح کار 500 لوکس
قسمت نمایش : ناحیه نشستن 300و ناحیه نمایش 600 لوکس
کارگاه : 750 ، 500 ، 200 لوکس
تالار نمایشگاه : 100، 300، 500، لوکس
نواحی گردش 200و فروشگاه 600 و توالت ها 150 لوکس
نور پردازی:
* 7-1-8نور پردازی طبیعی :
این مورد یکی از موضوعاتی است که توسط کارشنا سان موزه به د قت بحث و بررسی می شود ودر واقع دارای اهمیت چشم گیری می باشد . آنها بر این عقیده باور دارند که در یک زمان که نور برق به سادگی روشن می شود .
و در تاثیراتش انعطاف پذیر و تغییر ناپذیر است و قادر است که ارزش و اعتبار تمام عیاری به خصوصیات معماری بدهد ، امکان دارد که نه فقط تناوبی را برای کاربرد روشنایی روز بلکه برای جا نشینی برای آن فراهم آورند .
اما تجربه ما را وادار کرده است تا تشخیص دهیم که استثنا جا ئیکه هزینه های جاری باید در نظر گرفته شوند ـ روشنایی روز علی رغم تنوعات وتفاوتهایی که آنرا در فصلهای مختلف ودر مکانهای مختلف توصیف می کنند.
هنوز بهترین وسیله نور پردازی یک موزه می باشد . بنابراین ساختمان باید طوری طراحی شود که بتوان بهترین استفاده را از این منابع نوری ببرد حتی اگر دیگر مشخصه های معین ساختاری مجبور شوند که در نتیجه آن قربا نی شوند .در حالت پیشین ، نورگیرهای سقف مناسب در سقفهای اتاقهای نمایشگاه ،این نورپردازی را تامین می کردند .
در حالت اخیر ، یک یا دو دیوار بوسیله پنجره ها نفوذ پذیر خواهند بود و در طول وعرض آن باید طبق نیازهای فردی در نظر گرفته و تعیین شوند .
* 7-1-9نورپردازی از بالا :
این گونه از نورپردازی ، گاهی اوقات نور پردازی هوایی که بسیار محدود کننده وباز دارنده است .مدتها طولانی به خاطر اینکه فواید آشکار ومعینی را ارائه می دهند ، مورد توجه طراحان موزه ها می باشند .
1ـ ذخیره بادوام تر و آزادتر نور ، توسط بعدهای مختلف اتاقهای گوناگون در ساختمان وبوسیله هر مانعی جانبی ( ساختمان های دیگر ، درختان ، غیره ) کمتر در معرض تاثیرات قرار می گیرند که ممکن است با ایجاد شکست نور یا انداختن سایه متمایل باشد که کیفیت یا کمیت خود نور را تغییر دهد .
2ـ احتمال تنظیم مقدار نوری که روی تصاویر یا اشیاء دیگر موجود در موزه می افتد و ایمنی تمام و نور پردازی یکنواخت ، وضوح جنوبی با حداقل انعکاس یا تغییر شکل را ارئه می دهد .
3ـ دخیرهفضای دیوار ،که بنابراین برای اشیاء موزه قابل دسترسی باقی می ماند .
4ـ حداکثر عرض جغرافیایی در طراحی فضای جا نبی ساختمان که نمی تواند بدون نیاز به حیاط یا پرتو نور تفکیک شود .
5ـ تسهیل ا ندازه های امنیتی که دارای روزنه های کمتر در دیوارهای خارجی می باشند .در مقایسه با این فواید ، نقصان های و ایرادها پیش پا افتاده به نظر می رسند ودر هر شرایطی کاهش می یابند یا با اندازه های ساختاری وفنی منا سب برآنها غالب می آیند .
آنها شامل موارد زیر می باشند : 1ـ فراوانی نور منشعب با نور پراکنده با پرتو های نامنظم ،پخش می شوند .
ـ مضراتی که از هر سیستم نورگیرهای سقف غیر قابل تفکیک می باشند (وزن افزوده سقف یا تکیه گاههای سقف : استعداد پوشیده شدن با گردو غبار ؛ خطر شکست شیشه های پنجره ؛خطر نفوذ آب باران ،تراکم رطوبت، ورود پرتو نور خورشید ،انتشار و تشعشع گرما و غیره ) . 3ـ یکنواختی نورپردازی ، برای قدم زدن در طول ردیف اتاق ها نامیده می شود که از بالا می تا بید .
ـ پیچیدگی بزرگتر مشکلات فنی و معماری که در تدارک دیدن سقف حل می شوند در حالیکه با این شکل از نور پردازی مطابقت می کند مو ثری اهداف متنوعش را سپری خواهد کرد (مشکلاتی که در ارتباط با کیفیتهای ضد باد و باران ، حرارتی ، حفاظت ، تمیزی ، ایمنی ، غیره می باشد ) .
7-1-10نور پردازی جانبی :
این نوع نورپردازی هم بوسیلهروزنه های پیوسته تامین می شود هردو پنجره وروزنه ممکن است که هم در سطحی قرار بگیرد . که مردم می تواننداز خارج از آن ببینند وهم در بخش بالایی دیوار قرا بگیرند .
راه حلی که اختیار کرده اند ، بوسیلهگونه ای از موزه و طبیعت موزه های آن تععین خواهد شد ، همانطورـ یکه فوا ئد ومضرات آن از یکی به دیگری متفاوت است .
پنجره ها در سطح معمولی ، چه بطور جداگا نه و چه به طور پیو سته ، یک ایراد جدی دارد ، یعنی دیواری که درآن قرار گرفته اند غیر قابل استفاده اندود کشیده شده است و مخصوصاً در مقا بل دیوار به دلیل ویترین ها ، نقاشی ها و چیزهای دیگر با سطح انعکاس نرم ،غیر قابل استفاده می باشد و اگر در مقابل دیواری قرار بگیرند که منابع نوری مواجه می باشد ،بطور اجتناب ناپذیری موجب تاثیر متقابل انعکا سهایی خواهد شد که منابع از وضوح می شود .
با این وجود ، این پنجره ها ،نور مطلوب وکامل را روی اشیا ئی می ریزند که در مقابل دیوار دیگر ودر مرکز اتاق در زاویه ای درست ودقیق به سوی منبع نور قرار دارند .
طرفداران و مدافعان نور پردازی جانبی خاطر نشان می کنند زمانیکه هنرمندان معمولا با چنین نورهایی کار ، می کنند این روش بخصوص در خارج کردن خصوصیات تجسمی و درخششی نقا شی ها و مجسمه هایی که در قرن های گذشته خلق شده ا ند ، موفقیت آمیز می باشد . همه این موارد باید در پیوستگی با استفاده مناسب وبجا از فضای زمین اتاق ، شکل ، ترتیب و توالی اتا قهای مختلف ، اندازه و پهنایشان در ارتباط با دیوارهای بیرونی در نظر گرفته شوند.
یعنی هدف با ایجاد اغلب منابع نوری و کسب بزرگترین هماهنگی ممکن از نور پردازی در سراسر هر اتاق ، حاصل می شود .
با این وجود ، مزیت صریح عملی این است که از مکان دوغاب زدن در صرفه جویی وسهولت نهایی در سبک ساختمان سازی با امکان اتخاذ روش معمولی استفاده می کنندوازروش سقف سازی غیر شفاف(که نمی توان اسمان را دید)وبه صورت مسطح یاشیب دارمی باشدودراین منطقه متداول است استفاده می کنندوروشهای ساده واسان تنظیم تهویه می کنند که استطا عت دستگاه تهویه مطبوع گران قیمت را نمی توان داشته باشند ( یعنی تفکر پنجره های جانبی ) . مزیت دیگر پنجره هایی که درسطح معمولی قرار می گیرند این است که برخی از آنها می توانند از آنها می توانند با شیشه های شفاف نصب شوند تا منظره های دلپذیری از نواحی روستایی ،باغها یا حیاطهای جالب از لحاظ معماری را در اختیار بازدید کنندگان قرار دهند .
این روش مسیری را تامین می کند که بوسیلهآن چشمان بازدید کننده استراحت می کنند و ذهنش را با طراوت وشاداب می گرداند برای این هدف ، ممکن است که این روش خردمندانه باشد حتی در جائیکه نورپردازی هوایی اتخاذ می شود ،روزنه هایی جانبی برای بازدید کننده در حال گذر تدارک می بینند. پنجره های واقع در قسمت بالایی دیوار ، مخصوصاً اگر آنها پیش بینی از یک دیوار را اشغال کنند ، نور بیشتر و همانندی خیلی زیادی را فراهم میکنند که به وسیله نور گیرهای سقف تامین می شوند و هر چها دیوار را برای اشیاء دیدنی موزه آزاد می کنند .
اما همانطور یکه آنها (پنجره ها ) باید در ارتفاع قابل ملاحضه ای قرار بگیرند، اگر بازدیدکنندگان بهت زده و حیرت زده نشوند ، اتاقها باید نسبتاٌ بزرگ وسقف ها باید بلند باشند . این بدان معنا می باشد که کشیدگی قابل ملاحضه دیوار ،خالی می ماند و هزینه های ساختمانی که دارای اندازه های بزرگتری از اتاقها می باشند ، افزایش خواهد یافت.
امروزه گرایش بیشتر به سوی رهایی نورپردازی یکپارچه ای بنام روشنایی می باشند که بر دیوارها و بر تک تک اشیاء موجود در موزه یا گروهی از اشیاء نمایشی موزه متمرکز می باشد که بنابراین برای جلب توجه بازدید کنندگان ، چشم گیر تر و مناسب تر ارائه می شود . متعاقباٌ به جای نورپردازی در تمام اتاق ، بهتر خواهد بود که نور ویترین ها از داخل خود آنها بوسیله نورپردازی مصنوعی یا بوسیله بازگشت نورها با شیشه های ماتی که روشنایی روز را از خارج عبور می دهند ، تا مین می شو ند.
این مکان وجود دارد که معمار موزه کوچک بتواند آنرا در ذهن نگهدارد و با استفاده از آن در شرایط
خاص و برای اشیاء ( نظیر شیشه ، ظروف سفالین و سرامیک ، لعا بها و غیره ) تا ثیرش می تواند توسط چنین نور پردازیهایی به اوج خود برسد .
اما آن مستلزم ویزگیهای ساختاری ویژگیهای ساختاری ویژهای می باشد که ممکن است بودجه کلی را تکمیل کند . علاوه برآن ، اگر سیستم نورپردازی کاملاً دقیق باشد و قطعاٌ برای تنظیم مجموعه ای خاص وبرای ایجاد ارتباطات بین مجموعه واشیاءطراحی می شود،ان راباتحمیل ثبات معین،موانعی راشکل میدهد.درحالیکه تمایل به تنزل موزه به شرایط ساکن داردکه از ، ان،موسسه های نوین در تلاش برای شکل گرفتن می باشند.
یعنی در طی روزهای اینده موزه باید تآ ثیر،پرشوروپرانرژی راایجاد کند. بنابراین این روش بخصوص درموزه های کوچک، بهتر به نظرمی رسد تا سیستمی واسطه انتخاب کنند که بتوانندبا نیازهای متنوع وتغیرات لازم سازگاری و انطباق داشته باشد حتی اگر به این ترتیب دستیابی به نتایجی مطلوب مشکل ترشود. *
* 7-2مطالعات معماری :
7-2-1بررسی آثار وجوانب اقتصادی بیشترین در آمد موزه طبق آمار از طریق بازدید کنندگان افراد ـ دانش آموزان ، دانش پژوهان و همچنین توریستها می باشد . و همچنین از درآمد نمایشگاههای موقت و کنفرانس و همایشها یی که در آنفی تاتر بر گذار می شود بدست می آید .
و با در نظر گرفتن یکسری کالاسهای آموزشی در موزه باعث می شود تا حدی مسا ئل اقتصادی را حل می کند.
7-2-2دید ومنظر شهری :
برای موزه ای که در پارک طراحی شود ، باید طوری قرار گیرد که دید به فضای سبز و دسترسی راحتر برای بازدید کنندگان داشته باشد .
وحتی قرار دادن یکسری درختان که به صورت دیواره ای مانند مانند کمربند می باشد که باعث کاهش سرو صدا و گرد غبار می شود .
7-2-3تلفیق ایستایی و زیبایی در فرم سازه ها :
قرار دادن ستونها که در ایستایی بنا کمک می کند و همچنین در نمای ساختمان بصورت المان دیده می شود در تلفیق ایستایی و زیبایی فرم بنا تاثیر دارند
7-3سیستمهای مکانیگی و الکتریکی.
در های اتوماتیک مدل SLX :
1) سیستم غلطک دارای 3 عدد بلبرینگ با روکش ضد اصطحکاک و صدا با قابلیت رگلاژ و تعویض آسان .
2) موتور 24V DC با کارکد مداوم .
3) سیستم فریم 100 درصد سوییسی جهت دور شیشه های ثابت و متحرک از آلومینیوم اکسترود با قابلیت نصب شیشه دو جداره تا ضخامت 24 میلیمتر به همراه کلیه متعلقات نصب
4) کلیه لاستیک های دور شیشه و درز بندی سیستم فریم ساخت کشور سوییس واز انواع EPDM می باشد .
5) قابلیت اتصال به قفل الکترومکانیک با زبانه فولادی ضد زنگ که غیر قابل حرکت بودن درها را در حالت قفل تضمین می نماید همچنین با استفاده از سیستم باز کن دستی می توان در حالت اظطراری درب را باز نمود .
6) راد ارهای هوشمند جهت یاب با قابلیت تنظیم حساسیت و محدود حرکتی .
7) مجهز به چشم ایمنی پردهای با قابلیت پوشش تمام دهنه باز شو از بالا تا پایین به جای سنسور خطی مادون قرمز
8) دارای قابلیت عملکرد در وضعیت نیمه باز (در حالت زمستان )
9) دارای سیستم ایمنی هوشمند در مسیر بازشدن وبسته شدن درها ANTI- CRUSH SYSTEM
10) قابیت برنامه ریزی و اعلان زمان سرویس دوره ای.
11) دارای سیستم عیب یاب هوشمند با قابلیت انتقال اطلاعات و نمایش نوع عیب از طریق سیستم انحصاری BEDIX
7-3-1در و پنجره U.P.V.C :
در پروسه تولید در و پنجره U.P.V.C ابتدا پرو فیل های مصرفی پس از برش ، جوش و استفاده از پرفیل های گالوانیزه میانی (جهت تقویت چهار چوب اصلی ) به یکدیگر متصل می شوند و سپس با دستگیره ها ، یراق آلات ،نوارهای لاستیکی مخصوص و انواع شیشه دو جداره (بنا به نیاز مصرف کننده ) به بازار عرضه می گردند .این پنجره ها از خواص و کیفیت منحصر به فردی برخوردار که از اهم آن ها عبارت ند از :
کاهش مصرف انرژی : به علت وجود شیارهای خالی میان پرفیل ها ، نصب شیشه دو جداره بر روی قاب پنجره و استفاده از درز گیرهای مقاوم لاستیکی در میان قطعات باعث گردیده تا این پنجره به صورت یک عایق موثر در بدنه ساختمان نقش موثری را در کاهش مصرف انرژی و حفظ گرما / سرمای محیط داخلی ساختمان ایفا نماید . مطالعات انجام شده نشان می دهد استفاده از در و پنجره های U.P.V.C باعث صرفه جویی در مصرف انرژی به میزان 50درصد می گردد.
در صورت استفاده از پرفیل U.P.V.C و شیشه های دور جداره با ضخامت و فاصله میانی مناسب می توان شدت آلودگی صوتی را به رقمی معادل 40ـ 20 دسی بل db)) کاهش داد .
7-3-2قوانین ا ستاندارد برای یک طرح با مصرف کم انرژی :
* اجتناب از یک روش طراحی یکسان برای نواحی مختلف
* استفاده از ا ستراتژی منطقه ای برای نواحی حساس
* برنامه کنترل محیطی در ابعاد وسیع
* استفاده از طرح های پاسیو
* استفاده از وسائل و دستگا ههایی که مصرف انرژی آنها کم می باشد .
* اتخاذ عملیات مناسب کنترل محیطی
7-3-3تهویه مطبوع و سیستم های کنترل :
تاسیسات ساختمانی می نواند باعث تسهیل کنترل دقیق درجه حرارت محیطی و آلوده کننده هایی محیطی شوند .نوسانات حرارت باعث آسیب دیدگی اشیاء می شود . تهویه مناسب می تواند حداقل نوسا نات حرارتی را در یک محیط به وجود می آورد .
نصب دستگاههای کنترل محیطی و روشنایی بعضاً مشکل آفرین هستند . کلکسیون های هنری نیازمند تهویه مطبوع کامل هستند ولی مصرف انرژی باعث محدودیت هایی در این زمینه می شود .
خرابی دستگاهها از قبیل سیستم های رطوبت گیر می تواند باعث افزایش رطوبت و آسیب دیدگی اشیاء می شود .
درجه حرارت ـ درجه حرارت یکی از عوامل کنترل رطوبت محیطی است . درجه حرارت کم باعث کاهش تخریب شیمیایی و بیولوژکی می شود ولی درجه حرارت مطلوب و مطابق با شرایط انسانی ،19 درجه سانتی گراد است .
اهمیت رطوبت نسبی در نگهداری اشیاء بیش از درجه حرارت است . رطوبت نسبی زیاد می تواند خطرات بالقوه ای را به وجود آورد . رطوبت نسبی 60درصد مناسب است .
امنیت:
احتمال دزدی در طی ساعات کاری به وجود دارد . روش نمایش اشیاء می تواند باعث کاهش دزدی و آسیب دیدگی اشیاء شود . روشهایی از قبیل تلویزیون های مدار بسته ، سیستم اعلان خطر و سیستم های آتش نشانی می تواند نقش مهمی را در این زمینه ایفاء کنند .از این رو یک طرح با حداکثر ایمنی ، پله ها و سایر مسیر های فرار اضطراری از اهمیت زیادی برخوردار هستند . سیستم ها ی امنیتی باید دارای موانع ، جعبه ها یا پوشش اشیاءدر نمایشگاهها ،قفل کلیدی و لولاهای ثابت برای در ها خارجی ،سیستم های اعلان خطر باز شو های خارجی ، دکتورها یا آشکار سازهای مادون قرمز برای حرکت افراد و تلویزیون های مدار بسته باشد .
خطر آتش سوزی : خطر آتش سوزی نسبتاً کم است ولی وجود سیستم های اعلان و اطفاء حریق بسیار ضروری است . از این رو ، آبفشان های "لوله خشک "بسیار مفید می باشد .سیستم "مه آب " از گسترش آتش جلو گیری می کند و سطوح آتش را بدون خیس کردن خنک می سارد .
نگهبان :
تعداد نگهبانان می تواند تعیین کننده روش نمایش اشیاء شود ( نمایش آزاد یا بسته ) . تهمیدات جعبه هایا پوشش های اشیاء حفاظ هاو تقسیمات بایستی در ارتباط با ارزش و ماهیت کلکسیون در نظر کرفته شود و از شیشه های ضد ضربه استفاده کنید .
7-4 استفاده از نور طبیعی و مزایای پنجره ها و نور گیر ها :
* کاهش مصرف ا نرژی
* دید بیرونی
* الگوی نور متغییر
* کا نتراست قوی
بعضاً از کرکرهای نیمه باز برای پنجره ها استفاده می شود . تصاویر روی دیوار نسبت به دیوار دارای یک زاویه می باشند تا از نور شدید اجتناب شود و باز دید کنندگان به محض ورود به نمایشگاه ، قادر به دیدن تصاویر باشد .
تکنیک های روشنایی
دستور العمل های CIBSEتکنیک هایی را برای روشنایی نمایشگاهها ارائه می کند :
* روشنایی نمایشگاههای موقت و نمایشگاههای بیرونی مجسمه ها
* ساختمان های تاریخی : روشنایی خود و موزه یا گالری
* محیط بصری : نمایش اشیاء در یک محیط واقعی با الگوی نور و رنگ شبیه به صحنه تئاتر
ویژگی نور : منابع و ویژگی
متمرکز غیر متمرکز
نور طبیعی نور جنوبی نور شمالی
آفتاب و نور طبیعی بالای سر /نور طبیعی
گرم ومتغییر سرد و یکنواخت
کانتراست و سایه سایه های ملایم
نور مصنوعی روشن و شدید کانتراست کم
التهابی ( رشته ای ) وتخلیه ای فلورسنت و تخلیه ای و
با شیشه روشن التهابی (رشته ای )
گرم (> سرد) سرد (> گرم )
کانتراست و سایه مدلسازی
نور جهت دار نور پراکنده
7-4-1روشها و اصول کلی طراحی ( معتدل و مرطوب )
1- 39 ) گسترش و کشیدگی پلان در جهت محور شرقی – غربی
2-39) استفاده از پلانهای با دیوارهای متحرک به منظور هدایت شرایط خارجی به فضای داخلی
3- 39) استفاده از سقفهای بلند و بامهای شیبدار
4-39 ) ایجاد تهویه کامل در فضای خیس و مرطوب
5-39) پیش بینی جربان هوای دائم برای یکایک حفاظها
6-39 ) سطح متوسط بازشوهای خارجی به میزان 20 الی 40 درصد
7-39) استفاده از دیوارهای نازک که حرارت را در فاصله زمانی کوتاه از خود عبور می دهد
8-39 ) پیش بینی حفاظت در مقابل بارانهای شدید و نصب آبروی مناسب جهت هدایت آب باران
10-39) استفاده از دیوارهای شمالی و جنوبی (در جهت باد) برای نصب بازشوهای خارجی
11- 39) ایجاد گربه رود در فضاهای زندگی با بالابردن سطح این فضاها نسبت به کف تمام شده خارجی
12- 39) پیش بینی جلو آمدگی برای بامها با ایجاد ایوانهای عریض در اطراف ساختمان
7-4-2 فرم ساختمان در رابطه با اقلیم
با وجود اینکه میزان دمای هوای مناطق معتدل در حدی است که انعطاف پلان ساختمان را ممکن می سازد اما در هر حال گسترش پلان در طول محور شرقی غربی ضروری است.
در رابطه با شدت تابش آفتاب شکل استفاده کرد.و تاثیر آن بر فرم ساختمان نیز در این مناطق آزادی عمل بیشتری وجود دارد چون شدت تابش آفتاب بر دیوارهای جهات مختلف ساختمان، حتی دیوارهای شرقی و غربی در این مناطق کمتر از مناطق دیگر است. در نتیجه در این مناطق می توان از فرمهای آزاد و حتی صلیبی استفاده کرد.
7-5 خلاصه مبانی نظری
هر اثری وابسته به یک موقعیت زمانی و مکانی است،حتی نقاشی ها و مجسمه ها استقلالشان از محل استقرار را از دوران بعد از رنسانس به دست آوردند و از این حیث آثار معماری بسیار وابسته به زمینه می باشد.
زمینه در فرآیند طراحی معماری از جایگاه بسیار ویژه ای برخوردار است و علی رغم کمرنگ شدن مرزها و خصلتهای متمایز کننده در دوران معاصر، همچنان دغدغه کشف خصایص وابسته به هر مکان و زمان،محسوس و حائز اهمیت می باشد.
زمینه در ابعاد مختلف در زمینه های اجتماعی،فرهنگی،زیست محیطی و ساختاری(کالبدی،کارکردی…) در معماری مطرح است و این تاثیر در مقیاسهای مختلف قابل بررسی می باشد.
می توان گفت که ذهینت هر هنرمند ناشی از همین عوامل است،به ویژه در گذشته که این رابطه تنگاتنگ بوده است.بررسی ویژگی های معماری بومی،شناسایی اثر پذیری فرم و فضا را از موقعیت و زمینه،برای ما روشن تر می کند و درسهایی به ما می دهد تا از حیطه محدود به پردازش چند اثر برجسته،خارج شویم.
رابطه بین یک پدیده هنری و زمینه اش بسیار حایز اهمیت است،به نحوی که با جابجایی آن خللی در اثر ایجاد شده و زمینه خالی و گاه ناقص به نظر می رسد.این ارتباط به نحوی است که ایجاد وابستگی می کند تا حدی که گاه جابجایی یا بر هم زدن این رابطه،ایجاد شوک کرده و دور از انتظار می باشد.
فرم و زمینه آن در تکمیل و تکامل یکدیگر موثر می باشند و همواره بخشی از معنای اثر وابسته به زمینه آن می باشد،لذا بررسی خصوصیات زمینه و شناسایی قابلیت های ویژه آن،که آن را از بقیه جدا می کند،از گامهای اساسی اولیه خلق اثر معماری می باشد، ماریو بوتا اولین عمل معماری را تصرف سایت و شناسایی عوارض زمین مطرح میکند.معماران زیادی این امر را اولین گام در طراحی دانسته اند و شناسایی متن اثر هنری و یا ایجاد تغییر و دگرگونی در معماری را به نوعی دگرگونی در وضع موجود به سمت ایجاد وضعیتی مطلوب معرفی کرده اند.
رابطه ساختمان با زمینه و توجه به زمینه در حالتهای مختلفی نظیر هارمونی،تعامل،تقابل و تضاد با زمینه قابل بررسی است و اثر آن در فرم کلی،مشخصه های بصری فرم،نحوه قرار گیری آن و … مشهود می باشد.
استفاده از سطوح افقی در آثار رایت و به کار گیری مصالح پرداخت نشده و طبیعی و یا به کارگیری فرم های هماهنگ با فرمهای طبیعی توسط معماران ارگانیک،در راستای ارتباط معماری با طبیعت و زمینه ای کلان تر می باشد.بهره گیری از پتانسیل های طبیعی نظیر منظر،انرژی های طبیعی و تداوم نیروهای طبیعی در اتر معماری و شکل گیری اثر تحت زمینه،نشان دهنده بازه وسیع برخورد با زمینه می باشند.این امر محدود به زمینه طبیعی و بکر نبوده،بلکه حوزه شهری و مواجهه با سایر عناصر و عوامل را نیز شامل می شود.
جهت تقویت رابطه بین اثر و زمینه،همانطور که قبلا مطرح شد بسط و گسترش خصوصیات هر یک در دیگری می تواند بسیار موثر باشد.
لازم به ذکر است که در این بخش منظور از زمینه گرایی احترام به زمینه و پنهان شدن در محیط و متن نیست،بلکه اثر بخشی آن در خلق فرم،وابستگی بین فرم و زمینه،نحوه افزایش تعامل و ارتباط بین آنها به صورت آشکار و پنهان است.
در برخی آثار ارگانیک که فرمها از حالت هندسی و انتزاعی خارج شده اندو فرم از پیوستگی بیشتری برخوردار گشته است،این رابطه به نحوی است که اثر از زمینه غیر قابل جدا شدن است و گاه در آن حل شده و یا در زمینه پنهان گشته است.به هر صورت تشخیص پتانسیل های زمینه،امکانات و محدودیت های آن در نحوه ارتباط،دیالوگ و شکل گیری فرم و فضا بسیار موثر می باشد و می توان از این طریق اثر را با حوزه وسیعتری مرتبط کرد و از این طریق آن را گسترش داد.(اعرابی،1390، 130)
7-5-1مسیر سواره:
در طراحی این مرکز سعی شده است که از ورود ماشینها و وسایل نقلیه به سایت جلوگیری شود تا امنیت برای استفاده کنندگان و بازدید کنندگان برقرار باشد.
تنها مسیر سواره سایت یک مسیر کوتاه است که در کنار مخزن طراحی شده تا به هنگام خطراتی چون آتش سوزی و حمل و نقل اجسام سنگین به گالری ها استفاده شود.
7-5-2موارد رعایت شده در طراحی مرکز نمایش سنتها:
در طراحی این مرکز لازم است به این نکته توجه شود که مرکز در دو قسمت مجزا به صورت ادراری و قسمت فضاهای رفاهی طراحی شده است.
فضای اداری در ساعتی از روز فعال است ولی قسمت فضاهای رفاهی به صورت شبانه روز فعالیت میکند و می بایست در مورد فراهم آوردن شرایط آسایش و آرامش چه در روز و چه در شب اقدام نمود.
در طراحی به این نکته توجه شده است که از اصول و تجربه گذشتگان در هماهنگی با شرایط این منطقه استفاده شود.
موارد رعایت شده در طراحی این مرکز به قرار زیر است:
یکی از خصوصیات مهم اقلیم گرم و خشک هماهنگی بین شکل و کاربرد آنهاست.وضوح این هماهنگی به گونه ای است که به ندرت اتفاق می افتد که ناظری از از روی شکل عناصر و بناهای مربوط به کاربرد آنها آگاه نشود.
نوع و نحوه طراحی فضای اداری در بافت با تنوعی که در مساحت،ارتفاع،نحوه قرار گیری عناصر آن ،همچنین قرار گیری آن در سایت به نحوی است که هر عابر و ناظری و حتی افراد غیر محلی پس از ورود بلافاصله به کارکرد و نقش آن پی می برند.
مسیر فرهنگی طراحی شده در سایت نیز از این قاعده مستثنی نیست و عناصر شاخص در طول مسیر و حرکت خطی و هدف دار آن بر خوانایی آن می افزاید.
7-5-3وحدت و تنوع در سطوح:
وحدت موجود در بافت سطوح، بیش از هر چیز مرهون مصالح مورد استفاده در آن هست.مصالحی که در پیرامون فضای اداری مرکز به کار برده شده است، گل،خشت،خشت پخته و اندود کاهگل و سنگ می باشد.بافت و رنگی که گل،خشت و آجر و اندود کاهگل به وجود آورده اند، بسیار شبیه به هم هستند و موجب شکل گرفتن بافتی هماهنگ در کل مجموعه می شود و می بایست در طرح جدید نیز از این قاعده پیروی کرد.
استفاده از آجر در ورودی های، جرزها و گچ در مجاورت آن در ایوانهای به قسمت اداری موجب پدید آمدن تنوع دلنشین در بافت و رنگ سطوح می شود.
7-5-4سادگی نماهای بیرونی:
نخستین نکته در مورد سطوح بیرون بناهای بافت قدیم این است که در بیشتر موارد توجه چندانی به نمای آنها نمی شد و نماهای داخلی از برتری ملموسی نسبت به سطح نمای خارجی برخوردار بوده است.البته این موضوع باعث می شود که وحدت به گونه ای در بافت بیشتر احساس شود و برای اینکه خدشه ای به وحدت و سادگی بافت وارد نشود در طراحی نماهای بیرون از مصالح و مواردی که در پیرامون آنها به کار برده شده استفاده می شود.
7-5-5مقیاس انسانی
طراحی بسیاری از فضاهای شهری و معماری با توجه به تناسبات و مقیاسهای انسانی صورت گرفته است.این اصل نیز در طراحی مرکز نمایش سنتها به خوبی رعایت شده است و ارتفاع دیوارها،عرض شبکه های ارتباطی طوری طراحی شده اند که احساس تنگی و گرفتگی فضا،یا احساس وسعت زیاد و بی هویتی پدید نمی آید.
7-5-6مراحل اجرا:
مطابق با تمام ایده ها و استانداردها و مسائل فنی و مهندسی مخصوصا و رعایت استفاده از سیستم آکوسیتیک صوتی (عایق صدا)در مراحل اجرایی بسیار حائز اهمیت می باشد
7-5-7پلان طبقه همکف
7-5-8پلان طبقه اول (اداری)
7-5-9پلان طبقه ی دوم کافی نت
پلان طبقه دوم کتابخانه
7-5-10برشA.A
برش A-A
برش B-B
برش
برش
نمای جنوبی
نمای شرقی
نما
نمای شمالی
نمای غربی
نما
محوطه
نمای نزدیک
سابت
عکس هایی از سایت
سایت پلان
فهرست منابع
1- مجهوز، سیامک؛ کتابخانه ؛
1- کسمایی، مرتضی؛ اقلیم و معماری؛ شرکت خانه سازی ایران؛ 1372
2- صدر، سید ابولقاسم؛ معماری، رنگ و انسان؛
3- – مزمن، جرج؛ ، فضا، معماری؛
4- مظفری ترشیزی، حسین؛ نویفرت اطلاعات معماری؛ انتشارات آزاده؛ تابستان 13826
5- فصلنامه معماری ایران؛ شماره 19؛ زمستان 1383 (دوره پنجم)
6- – فصلنامه معماری و فرهنگ؛ شماره 22؛ تابستان 1384
7- – فصلنامه معماری و فرهنگ؛ شماره 17و26؛ بهارو شهریور 1383
8- – افشاری.دلیلی،شیوا؛ رساله کارشناسی ارشد؛دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت
www.hyogo-c.ed.jo/~rekihaku-bo/eng/lidex.html
www.bostonkids.org
www.brooklynkids.org
www.pittsburghkids.org
www.google.com
www.library.com
www.kanoonparvaresh.com/new/index.asp
1 آرشیو موزه گرگان اقای قربانعلی عباسی
دانسته و معتقد است که در زمان ساسانیان قباد ساسانی در منطقه دشت روم شهر ارکان را بنا نهاد که بعدها به قباد خور معروف شد و در دوره اسلام این شهر به نام حاکم نشین آن ولایت شهرت یافت.ابواسحق ابراهیم اصطخری در کتاب مسالک الممالک خود، وجه تسمیه کهگیلویه را چنین می گوید که روزبه پادشاه زمکیان (منطقه کهگیلویه کنونی) دارای دو پسر به نامهای مهرگان و سلمه بوده که بعد از مرگ مهرگان و جانشینی سلمه به جای او، شخصی به نام کیلویه از مردم مایگاسفلی از ولایت اصطخر نزد او آمد و به خدمت گزاری پرداخت و چون مردی دلاور بود در دستگاه سلمه به مقالات بالای نظامی رسید به طوری که بعد از مرگ سلمه، کیلویه آنجا را تصرف کرد و کار او چنان بالا گرفت که به علت کوهستانی بودن منطقه آنجا را کوه کیلویه نامیدند و به مرور منطقه کهگیلویه نام گرفت.اصطخری در صفحه 98 کتاب خود می گوید: در فارس 50 رم (سرزمین ـ بلوک) است که بزرگ ترین آنها کیلویه است که بیشتر زمیکان نام داشته، مردمان ساکن این نواحی، مردمی ایلی و چادرنشین بوده اند که از دیرباز در دره ها و ارتفاعات صعب العبور این منطقه اقامت داشته و در جنگ و گریز، مردمی دلاور و پرمایه اند، گروهی از محققان کوهستانهای کهگیلویه را مسکن طوایفی دانسته اند که به روزگار ساسانیان، رمه های اسب و استر پادشاهان ساسانی را شبانی و نگهداری می کرده اند و به هنگام نیاز، اسبان را به مراکز شهرها و دژها می رسانیده اند. از روی شواهد و آثار باستانی بر جای مانده؛ در دوره ساسانیان، این منطقه از همه عمر تاریخی خود آبادتر بوده و مردمان آن در رفاه و آسایش به کشاورزی و دامداری مشغول بوده اند. همین گروه از محققین معتقدند که به علت کوهستانی بودن منطقه و وجود راههای کوتاه مالرو، اسکندر مقدونی برای رسیدن به استخر (فارس کنونی) باید از همین کوهستانها گذشته باشد.سردار ایرانی آریوبرزن در این منطقه (تنگ تا مرادی کنونی) راه را بر اسکندر بسته و با او مردانه جنگید تا کشته شد. قبر آریوبرزن در دشت روم کهگیلویه در محل معروف تنگاری در جنوب ارتفاعات تل خسرو است که پیر بلاک نام دارد. در کنار آن علامت قبری است که به چوپانی کیلیانی از مردم کهگیلویه تعلق دارد و به علت خیانت به سپاه ایران و هدایت لشکر اسکندر کشته شده است.
6-2-مساحت و محدوده جغرافیایی :
استان کهگیلویه و بویراحمد معروف به استان چهار فصل به ترتیب وسعت به 5 شهرستان تقسیم می شود:
1-کهگیلویه با مساحت***(مساحت قبل از تفکیک شهرستان بهمئی 6079 کیلومتر مربعبوده است)
2- گچساران با مساحت 4683 کیلومتر مربع
3 – بویراحمد با مساحت 3681 کیلومتر مربع
4-دنا با مساحت 1821 کیلومتر مربع
5- بهمئی با مساحت *** کیلومتر مربع 2
جمعیت استان طبق آمارگیری سال 1381، 635723 نفر گزارش شده که 308416 نفر در نقاط شهری و 327307 نفر در نقاط روستایی زندگی می کنند .و شهرستان بویراحمد با تراکم نسبی 9/42 نفر در کیلومترمربع بیشترین تراکم نسبی و گچساران با تراکم نسبی 8/26 نفر در کیلومتر مربع کمترین تراکم نسبی را دارد ( تراکم نسبی کهگیلویه و دنا به ترتیب 7/33 و 9/29 نفر در کیلومتر مربع است ) و نسبت جوانی استان 12/47 درصد است .
تصویر4-1-موقعیت استان کهگیلویه وبویراحمد در ایران
6-3موقعیت شهر دهدشت:
شهر دهدشت مرکز شهرستان کهگیلویه از توابع استان کهگیلویه و بویر احمد واقع در شرق استان ،در 50 درجه،و 33دقیقه و 32 ثانیه طول جغرافیایی،و30 درجه،47 دقیقه و 25 ثانیه، عرض جغرافیایی، در ارتفاع 829 متری از سطح دریا در جنوب غربی ایران قرار گرفته است .دهدشت در منطقه گرم و خشک واقع شده ، که از شمال به شهرهای قلعه ریسی، دیشموک ، ایذه و باغ ملک، از جنوب به شهرهای گچساران و بهبهان ، از شرق به شهرستان های چرام و بویر احمد و از غرب به شهرستان بهمئی محدود است.فاصله دهدشت تا شهر یاسوج، مرکز استان203 کیلومتر می باشد. نزدیک ترین شهرها به دهدشت شهرهای سوق با 15 کیلومتر و چرام با 20 کیلومتر فاصله می باشند. در مورد وجه تسمیه ی دهدشت در منابع آمده است که چون شهر کنونی یک روستا ( ده ) ، در دشت وسیعی قرار داشت به همین خاطر بعد ها شهر را به عنوان دهی که در دشت می باشد ،خوانده و نوشتند. (مجیدی،1371)در مورد سال تاسیس شهر ،می بایست به این نکته اشاره کرد که اگر چه سابقه شهریت دهدشت با نگاهی به خرابه های شهر قدیم دهدشت مربوط به عصر صفویه است . اما طبق قوانین جدید اداری و سیاسی و تقسیمات کشوری بنای جدید شهر را می بایست سال 1342 ه. ش،که ضمن اعلام شهر جدید دهدشت به مرکزیت فرمانداری شهرستان جدید التاسیس کهگیلویه که از شهرستان بهبهان جدا شده بود، در امده بود.
6-4 طبیعت:
آب و هوای دهدشت گرم و خشک می باشد .کوه خایز در نزدیکی شهر وجوددارد.اطراف شهر پوشیده از جنگل های بلوط،بنه ،زالزالک، ( در گویش بومی به آن سیسن می گویند) ، کلخنگ ( نوعی بنه کوچک) ،رملک وکنار می باشد.از حیوانات اطراف دهدشت به نامهای گرگ،روباه،شغال وسگ گرگ می توان اشاره کرد. منطقه حفاظت شده کوه خایزاطراف شهر وجود دارد. زمین های پیرامون شهر مملو از گیاهانی چون کنگر، پونه ،برنجاس ،آویشن ( اوریشم ) ،می باشد.درجه حرارت در تیر ماه بین 35 تا 40 درجه و در ماه های دی و بهمن تا 5درجه نیز می رسد. در این شهر معدن یا معادنی وجود ندارد.
6-5 تاریخ کهن شهر:
دهدشت از دیر باز مرکز ایا لت کوه گیلویه بود. واز دوران باستان تحت عنوان بلاد شاپور(شاپور خوره)، و از دوره صفویه به بعد با نام دهدشت در منابع از آن سخن رفته است. برای بررسی و اطلاع از سابقه کهن تاریخی دهدشت، می بایست اوضاع کوه گیلویه را در طول تاریخ، مورد کاووش و بررسی قرار داد.در مورد حدود کهگیلویه در دوران قبل از اسلام، منابع ، مناطق بین " سوزیان" و پارس را که نیاکان کورش کبیر از آنجا برخاسته اند دانسته ، و انزان را همین کهگیلویه کنونی با مرکزیت دهدشت می دانند. ( مینو رسکی،1362 :61 ؛یاسمی،1363 : 61 ).
بر سپاه اسکندر مقدونی بست، مشخص نیست؛اما هر چهار نقطه مورد اختلاف یعنی تنگ تکاب،دره های لیکک بهمئی کنونی،تنگ تامرادی و دزاسپید ممسنی،همگی بخشی از ایالت کهگیلویه بوده اند ( مینورسکی،1362 :21 ؛اقتداری،بی تا: 385 ). در دوره های سلوکی و اشکانی ایالت مذکور همچون عصر هخامنشی،بخشی از ساتراپ پارس به شمار می رفت ( اقبال آشتیانی،1370 :172 ). اردشیر بابکان در اطراف رامهرمز در دامنه کهگیلویه، اردوان پنجم،آخرین پادشاه اشکانی را شکست داد ( زرین کوب،1373 :392 ). اگر چه در عصر ساسانی حدود کهگیلویه با نام ایلات ارجان شناخته می شد،اما متآسفانه در منابع ،توصیفی از حدود آن نشده است.( گاوبه،1359 :10 ). در منابع تاریخی بعد از اسلام ،برای نخستین بار نویسنده مسالک و ممالک در ذیل" اما نواحی ارغان " حدود " زم جیلویه "را مشخص کرده و آن را از جنوب به خلیج فارس،از شرق به فارس،از غرب به رامهرمز و از شمال به اصفهان می داند ( اصطخری،1368 :102 ). در متون مربوط به فتح نواحی ایران توسط اعراب مسلمان آمده است که عثمان ابی العاص ثقفی سردار عرب،در سال 17 ه . ق ،کهگیلویه و شاپور خوره "دهدشت کنونی " را به تصرف در آورد. ( طبری،1362 :65 ؛ بلاذری، 1346 :142 ). در حوادث قرون اول و دوم هجری نامی از این ناحیه در متون تاریخی نیامده است. در قرون سوم تا پنجم هجری نیز این سامان تحت سیطره آل بویه بود ( مستوفی،127:1362 ). در عصر سلجوقی کهگیلویه بطور کلی و بلاد شاپور " دهدشت" به طور خاص به خاطر موقعیت جغرافیایی آن که کانال ارتباطی استانهای اصفهان،فارس و خوزستان بود و صعب العبور بودن مناطق آن، و داشتن قلاع مستحکم و استراتژیک،ماوای فعالیت اسماعیلیان علیه حکومت سلاجقه بود ( ابن اثیر،بی تا :614 ) . ابن بلخی، بلاد شاپور ( دهدشت کنونی ) را در عصر خود جزوکوره فارس می داند ( ابن بلخی ، 374 :121 ). در عصر ایلخانیان حاکمیت این ناحیه را اتابکان لر بزرگ بر عهده داشتند ( حسینی فسایی،1367 :270 ). از حوادث مهم عصر ایلخانیان در این منطقه،قتل عام جمعی از ساکنین کهگیلویه توسط گیخاتو، ایلخان مغول بود ( مستوفی،1363 : 547 ). در فاصله سقوط اتابکان لر بزرگ تا استقرار دولت صفوی،کهگیلویه با مرکزیت دهدشت تحت حکومت روسای ایل بختیاری بود( یزدی، ،1366 :474 ). دوره صفویه اوج رشد و شکوفایی شهر دهدشت است. شهر قدیم دهدشت که در عصر صفویه بنا گردید،در ضلع جنوبی شهر جدید (کنونی ) به وسعت 35 تا 40 هکتار قرار گرفته است. نظر به موقعیت جغرافیایی و استراتژیکی دهدشت و اینکه کوتاه ترین راه ارتباطی میان بنادر جنوب،خوزستان و اصفهان می بود،در عصر صفوی از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.در این دوره ایلات کوه گیلویه با مرکزیت دهدشت چنان اهمیت داشت که از مجموع سیزده ایالتی که وجود داشت ،تنها این ایالت در کنار چهار ایالت دیگر عنوان بیگلر بیگی داشتند. ( رهربرن،1357 :32 ). و جایگاه بیگلر بیگی نیز در دیوان عالی،بین ناظر و میرشکار باشی در ردیف بین تفنگچی و قولر آقاسی و دیوان بیگی بود ( کمیفر ،1350 : 161 ). میزان قدرت و نفوذ امرای افشار حاکم در کهگیلویه در عصر صفوی از جایگاه مهم این ایا لت در آن دوره حکایت دارد. ( حسینی فسایی ، 1367 : 419 ) . در دوره مورد بحث ایل افشار از طوایف قزلباش،در کهگیلویه ساکن و حاکم بودند. حاکمان این ایالت در سرکوب شورش ها علیه دولت صفوی و تعبیه سپاه در جنگ با ازبکان و عثمانیان خدمات شایانی به شاهان صفوی داشتند. عدم همکاری ساکنان کهگیلویه و به ویژه دهدشت با القاص میرزا برادر یاغی شاه طهماسب اول ( نوایی ، 166:1370)،دریافت عنوان امیر الا مرائی خلیل خان افشار حاکم ایالت از محمد شاه صفوی و واگذاری کار مهم و خطرناک قتل شاهزاده پری خان خانم ( مهد علیا ) از طرف همین شاه صفوی به خان افشار و مسایلی از این دست از موارد همراهی و همکاری مردمان کهگیلویه و دهدشت با دولت صفوی است( احمد قمی،1359 : 695 ).
در مورد مشخصات و میزان قدرت احکام افشار ایلات کهگیلویه ( دهدشت ) ؛در عصر صفوی می بایست به شورش الوند سلطان افشار حاکم افشاری علیه شاه طهماسب اول که اگر چه به قتل خان افشار منجر گردید اما انتخاب پسرش،حسن سلطان افشار به جانشینی او از طرف شاه صفوی، نشان از پایگاه اجتماعی ایل افشار در ایا لت مزبور و میزان قدرت این حاکمان و جایگاه سیاسی- اداری کهگیلویه ( دهدشت) دارد. ( اسکندر بیگ،1350 : 111 ).
در عصر شاه عباس اول نیز حاکمان افشار کهگیلویه در دهدشت چندین بار علیه شاه قدرتمند صفوی شورش کردند و به رغم بخشش آنان توسط شاه صفوی در دفعات متعدد،آنان از حاکم منصوب از طرف شاه عباس اطاعت ننمودند. و همین اقدام امرای افشار باعث شد،تا شاه صفوی به حکومت افشارها در کهگیلویه به پایان داده و عملاً استقلال ایالتی کهگیلویه به اتمام رسیده و دهدشت از مرکزیت سیاسی اداری ایا لت محروم و به نوعی از رونق بیفتد ( اسکندر بیگ،1350،834 ). بعد از عزل افشار ها از حکومت دهدشت ،الله وردیخان حکومت را در ایالت مزبور بر عهده گرفت و بعد از او نیز فرزندش امام قلی خان جانشین او گردید . از این زمان کهگیلویه ،ضمیمه ی ایالت فارس گردید. ( اسکندر بیگ،1350 :834 ). جایگاه الله وردیخان در ساختار قدرت حکومت صفوی،وحاکمیت او بر دهدشت ،نشان از اهمیت والای این منطقه در دیدگاه حکومت صفوی دارد.البته بعد از قتل عام خاندان امام قلی خان توسط شاه صفی، اغورلوخان ایشیک آغاسی باشی و بعد از او نیزنقدی خان شاملو وزینل بیگ شا ملو والی کهگیلویه شدند ( اسکندر بیگ ،1350 : 278 ). و در دوره همین شاه صفوی مجدداً حاکمان کهگیلویه عنوان بیگلر بیگ یافتند ( قزوینی،1329 : 68 ). در عصر شاه عباس دوم1052 ه تا 1077 هـ . ق نیز سیاوش خان قولر آقاسی که ازپایان عصر شاه صفی حاکم ایا لت بود در مقام خویش ابقا شد ( اعتماد السلطنه ،1367: 957 ) . از عناوین درباری و مهم حاکمان این ایالت در دوران بعد از شاه عباس کبیر به اهمیت شا یان توجه این سامان بیشتر می توان پی برد. حاکمیت لطفعلی خان،عم فتحعلی خان وزیر اعظم شاه سلطان حسین در دهدشت که او نیز میرشکار باشی را به نیابت خویش به دهدشت می فرستاد ،نیز نشان از جایگاه دهدشت از منظر تجاری،سیاسی و اداری در دیدگاه شاهان صفوی حتی آخرین آنها دارد( مرعشی صفوی،461:1362). حتی بعد از سقوط اصفهان به دست افغانها ،شاه طهماسب دوم بیخن نا می را حاکم کهگیلویه کرد که تا 1137 هـ . حاکم بود ( کسروی، 1362 :101 ). از حوادث بسار مهم و ملی در عصر صفوی در دهدشت،شورش قلندر نامی در سالهای 986 یا 988 هـ .ق است که به مدت شش سال حکومت محمدشاه صفوی را درگیر خود کرده بود،می باشد. قلندر که با اسماعیل میرزای صفوی شباهت ظاهری داشت ( اسکندر بیگ،1350 :419 )، از سادگی، جهالت و صداقت مردم دهدشت سوء استفاده کرد، و بعد از مرگ مشکوک و مرموز شاهزاده صفوی خود را اسماعیل میرزا خواند و از آنجا که مردم نیز از ظلم و ستم قزلباشان افشار به ستوه آمده بودند با او همراهی کردند. او موفق به تسلط بردهدشت گردید ( افوشته ای نطنزی، 1373 :113 ). که بعد از شش و یا هفت سال با هزینه های بسیار شاه صفوی موفق به سرکوب وی گردید. از پیامدهای این شورش این بود که در " هر منطقه ای قلندران بنگی را هوس اسماعیل میرزائیت " گرفته ( اسکندر بیگ،1350 ، : 423 ) و در سبزوار،همدان و اردبیل نیز قلندرانی با همین ترفند پایه های حکومت صفوی را لرزانید ند ( افوشته ای نطنزی،1373 : 117 ). میرک حسینی علل شکست وی را آگاه شدن مردم از واقعیت امر،خستگی اهالی دهدشت از جنگ و خونریزی و عمل ننمودن قلندر به وعده هایش،می داند ( حسینی منشی، 1385،414 ). در عصر شاه عباس اول سال 1006 هـ ق نیز ملا هدایت آرندی که فرد با سواد و دانشمندی بود،ادعای مهدویت کرد و خود را مهدی موعود خواند. وی توسط همدم سلطان نایب و جانشین الله وردی خان در دهدشت در همان سال،سرکوب گردید( حسینی منشی،1385: 422).در عهد حکومت ارچین بیگ از جانب الله وردی خان بر کهگیلویه نیزامیر براق ( بداغ )نامی علیه شاه صفوی طغیان کرد که سرکوب گردید. در زمان تسلط افغانان بر اصفهان،در 1135 هـ ق ،فردی به نام صفی میرزا ادعای شاهزادگی کرد و خود را شاه طهماسب دوم خواند و مدعی شد که " نام نخست من ابو المعصوم میرزا بود و سپس خود را صفی میرزا نامیدم "( استر آبادی، 1341 : 21 ) او ابتدا در خلیل آباد بختیاری اعلام وجود و ظهور کرد ولی چون بختیاریها نا مه ای را از شاه طهماسب دوم در کذب ادعای اودر یافت کرده بودند، او را رها کردند. و صفی میرزا نیز که از طایفه" کرائی "ز طوایف کهگیلویه بود به میان مردمان دهدشت آمد و طرفدارانی یافت و بر شهر مسلط گشت. ( گلستانه ، 1344 : 497 ) ، و دولت مرکزی با ایجاد تفرقه میان حامیان صفی میرزا، در محرم سال 1140 هـ ق . توسط سران طوایف محلی او را در دهدشت کشته و سرش را به دربار صفوی فرستادند ( استرآبادی، 1341: 22 ) حضور نیروهای دولت مرکزی جهت سرکوب وی و طول کشیدن مدت شورش ،نشان از عمق شورش صفی میرزا دارد . مردم کهگیلویه در برابر محمود افغان با سپاهان چند هزار نفری و وارد نمودن تلفات بسیار به افغانان خان افغان را وادار به حضور در صحنه جنگ نموده ولی شکست نهایی سپاه کهگیلویه که نقطه امید حکومت صفوی و مردم اصفهان بود،در تسلیم نهایی شاه سلطان حسین تاثیر بسشیاری داشت ( هانوی 1367 : 132 ) . در دوره های بین سقوط اصفهان تا سلطنت نادر شاه افشار، محمد خان بلوچ حاکم وقت کهگیلویه از طرف نادر ( طهماسب قلی )، یعنی سال 1146 هـ ق . علیه نادر شورش کرد ( استر آبادی ،1343، :345 ). و این شورش که باعث بروز نا امنی در سراسر جنوب فارس و بنادر گردید با حضور شخص نادر در سپاه و تلفات بسیار از جمله ویرانی دهدشت،سرکوب گردید ( لاهیجی،1375:159 ؛شوشتری،1343 : 56 ). بعد از سرکوب قیام خان بلوچ، نادر، اسمعیل خان خزیمه را به حکومت کهگیلویه و دهدشت منصوب کرد ( لا کهارت،107:2537 ) .در عصر افشارها،مردم دهدشت و سایر اهالی کهگیلویه سپاه نادر را در سرکوب خدایا رخان عباسی حاکم سند همراهی کردند ( استر آبادی ،1341 ،336 ) .در عصر زندیه ، کریم خان زند جهت سرکوب شورش مردم کهگیلویه در سالهای 1170 هـ ق .( مروی، 1364:339 هـ 1173 ؛پری، 1365 : 169 )، و ندادن مالیات در سال 1177 هـ ق ، به این دیار لشکر کشی کرد ( موسوی نامی ، 1317 : 138 ). تقسیم کهگیلویه به دو قسمت زیر کوه و پشت کوه تحت حکومت میرزا علیرضا و هیبت اله خان باوی توسط خان زند،با هدف کنترل این مناطق شکل گرفت ( موسوی نامی،1317 :93 ) حکومت صادق خان زند بر کهگیلویه و استقرارش در دهدشت بعد از سرکوب ایلات بهمئی و طیبی از اهمیت و جایگاه این شهر در عصر زندیه دارد ( تقوی مقدم،1377 : 88 ) . در دوره جانشینان کریم خان زند ،حکومت کهگیلویه و شهر دهدشت میان خوانین و روسای ایلات تقسیم شده بود. درباره حکومت کهگیلویه در این دوره و آغاز کار قاجارها باور می نویسد: " پس از انقراض زندیه و آغاز قاجاریه حکومت ایا لت کهگیلویه در 1213 هـ ق. به محمد حسن خان قاجار برادر حاج ابراهیم خان شیرازی رسید " ( باور ،1324 : 301 ). در تمامی مدت حکومت قاجاریه، کهگیلویه با مرکزیت دهدشت،تحت حکومت والی فارس بود.دهدشت به علت شورشهای ی که در طول حکومت صفویه رخ داد،به ویژه قیام صفی میرزای دروغین، ملا هدایت ارندی،قلندروشورش محمد خان بلوچ درزمان نادرشاه افشار،وحملات کریم خان زند،به ویرانه ای تبدیل گردید.وبه همین علت بود که مولف فارسنامه از دهدشت به دهدشت تحت نام قریه ای ویران سخن می گوید(حسینی فسایی،472:1378.).ئق در سال 1322 هـ ش ،نیز این منطقه از فارس جدا وضمیمه ی شهرستان بهبهان از استان خوزستان گردید.در سال 1338 هـ ش ، نیز از بهبهان جدا و در 1340 هـ ش ، شهرستان کهگیلویه با مرکزیت شهر دهدشت مستقل گردید. میرزا فتاح گرمرودی که از طرف حسین خان آجودان باشی به بیگلر بیگی کهگیلویه منصوب شده بود ( غفاری ،1378 ،133 ) در سفرنامه ممسنی، درباره وضعیت کهگیلویه و شهر دهدشت مطالبی را آورده است ( گرمرودی، 1347 : 994 ،1005 ،463 ).
6-6 آثار تاریخی دهدشت:
شهر قدیم دهدشت واقع در ظلع جنوبی شهر کنونی با وسعت 35 الی 40 هکتار مربوط به عصر صفوی،که به علت وجودگنبد های هفت امام زاده در ان به شهر هفت گنبددران دوره معروف بود، شامل مسجد جامع در ظلع شرقی بافت قدیم که قبل از دوره صفویه ساخته شده بود ،مسجد مورک در ظلع غربی بافت قدیم که در اوایل عصر صفوی ساخته شد،بازار شهر که به بازار شهر هفت گنبد معروف بود ، کاروانسرا ،ارگ تاریخی شهر، تجارت خانه که در مرکز بافت تاریخی شهر با ابعاد 16×75 متر قرار دارد ، دو مدرسه قدیمی مربوط به آن دوره ، یک کاروانسرا با 27 حجره و 30 ایوان که هم اکنون در دست بازسازی است ،حمام کهیار ،آب انبار و صد ها منزل قدیمی ،می باشد.بقعه ای بانام بقعه شاپوردرشهروجود دارد که بومیان معتقدندقبر شاپور اول ساسانی است،ونام بلاد شاپور قدیم رابرگرفته از آن میدانند.
6-7 مسایل مردم شنا سی جمعیت داخلی و جامعه شناختی:
دهدشت بر اساس آمار سال1390 بالغ بر 58148 نفر می باشد. این شهر مهاجر پذیر بوده وسالانه از روستا های اطراف به ان امده وساکن می شوند. زبان مردم دهدشت لری و با گویش ایلات بویر احمدی ، دشمن زیاری ، طیبی و بهمئی است. آنان همگی مسلمان و شیعه دوازده امامی هستند. آداب و رسوم آنها دقیقاً مانند سایر لرهای ایلات کهگیلویه است.در گذشته وقتی فرزند پسر متولد می شد گوسفند یا بزی را ذبح نموده و بین بستگان و همسایگان تقسیم می کردندو جشن می گرفتند.وجهت شادی گلوله های تفنگ شلیک می کردند. و اگر پسر اول خانواده بود برای او جشن گرفته و کل می زدند به این کار در گویش محلی " کوی زنون " می گویند. رسم چهارشنبه سوری در این ناحیه وجود ندارد. در پنج شنبه آخر هر سال مردم دهدشت بر سر قبور عزیزانشان رفته و با تقسیم شیرینی،خرماو شیر برنج ، یاد مردگان را با قرائت فاتحه گرامی می دارند. در هنگام عید نوروز به دید و بازدید از بستگان می پردازند. در قدیم برای بزرگان خانواده ها، بزغاله و بره و یا خروس هدیه می بردند. البته مردم در معیت ریش سفید خاندان به سراغ کد خدا رفته و سپس با بردن هدایایی برای عرض تبریک به محضر خان شرفیاب می شدند. مراسمات آنها در سایر اعیاد مذهبی نیز مانند سایر مردم ایران است. بازیهای محلی آنها نیز کلکله برد ( چند تا سنگ را در دو طرف به فاصله 30 متر قرار داده و دو گروه رقیب به آنها سنگ می پرانند)،چو کلی " که با چوب بزرگتری ( به طول یک متر) به چوب 10 سانتی متری ضربه زده و هر گروهی که چوب کوچک رابه فاصله بیشتری پرتاب کند و گروه حریف نتواند چوب کوچک را به گودال کوچک مبدا برساند ، بازنده است".الختر،تپ تپو،شه کورک،گرناوترکه بازی،می باشد. در ماه محرم هر سال اهالی دهدشت،البته باکمی تفاوت همچون سایر مردم استان،در سوگ شهادت امام حسین( ع)و یارانش،مراسمات عزاداری،سینه زنی،روضه خوانی،و نوحه خوانی بر پا می کنند. محل سینه زنی آنان قبل از احداث حسینیه و مسجد در میدانی وسط دهستان دهدشت بود و یک ملا( کسی که در مکتب درس می خواند) به نوحه سرا یی و روضه خوانی می پرداخت و مردم نیزدائره گونه دور هم حلقه مزنند و مانند بوشهریها و خوزستانیها ( سبک واحد) مراسم سینه زنی را بر پا می کردند .امروزه نیز در مسا جد و حسینه های شهر به همان سبک به سینه زنی و عزاداری در ماه محرم ادامه می دهند. در تاسوعا و عاشورای هر سال غذاهایی که اغلب هلیم وخورش قیمه هست بین عزاداران و سینه زنها در میدان (در قدیم) و در مسجد و حسینیه ( امروزه) ،تقسیم می کنند.سه شبانه روز بعد از روز عاشورا نیز مراسم شام غریبان را خواهند داشت.و عده ای از جوانان نیز چادرهای سیاه زنانه پوشیده و به در خانه ها رفته و عزاداری می کنند و صاحبان خانوارها نیز به آنها وجه نقدی هدیه می دهند. وقتی در دهدشت فردی فوت می کند ، مراسم تشییع جنازه و خاکسپاری اغلب در عصرها می باشد،تا بقیه بستگان و دوستان بتوانند در آن شرکت کنند.مراسم سومین روز،هفتمین و چهلمین روز برایش برپا می کنند.اگر متوفی جوان یا فرد سرشناسی باشد در مدت این چهل شب در منزل آن بستگانش سیاهپوش به عزاداری و سرو خوانی ( مرثیه شعرهای در مرگ مردگان ) می خوانند. و تا یکمین سالگرد متفوی نیز سیاهپوش خواهند بود. در مراسمات خاکسپاری هفتمین و چهلمین نیز برای جوانان متوفی خواننده محلی با ساز و نقاره که اصطلاحاً می گویند چپی می زند به مارش عزا و شربه خوانی می پردازند. در روز هفتم و چهلم بزرگان محل سراغ بستگان متوفی رفته و اقدام به اصلاح ریشهای عزاداران مرد می کنند. در روز چهلم و سالگرد نیز بستگان و خانواده متوفی اعلان میکنند که اگر کسی مراسم عروسی و جشنی دارد بر پا کند و به تعبیری اجازه برگزاری شادیها را صادر می کنند.در دهدشت نظر و رای پدر برای ازدواج، بخصوص دختران ، نظرنهایی است. تصمیم به برگزاری مراسم ازدواج نیز توسط پدر خانواده است.اغلب ازدواج ها درون فامیلی و درون منطقه ای است. و چون محیط کوچک است و همه همدیگر را می شناسند. پسرها با پیشنهاد یک دختر از اهالی به مادران یا خواهرانشان ، خواسته خود را به گوش پدرشان می رسانند سپس مادر داماد از مادر دختر، پنهانی خواستگاری می کند ودر صورتی که جواب مثبت باشد پدر و مادر داماد همراه بزرگان طایفه با وعده قبلی به منزل دختر می روند.خانواده دختر نیز بستگان و بزرگانشان را به مراسم خواستگاری دعوت کرده و خواستگاری انجام می گیرد.در همان جلسه یا مراسم دیگری که به آن کد خدایی گفته می شود مراسم نشان کنون ( نشانه بندان) [ نشانی که اغلب حلقه ، شال و روسی است . و از طرف خانواده داماد برای عروس برده می شود] در روز خواستگاری انجام می پذیرد. و بزرگان طرفین در مورد میزان مهریه و شیربها صحبت می کنند. شیربها،مقداری پول است که خانواده داماد به خانواده عروس می پردازند.هزینه برگزاری کلیه جشن ها بر عهده داماد است. جهیزیه را نیز خانواده داماد تهیه می کنند ، یا پولی را به پدر عروس می دهند تا آن را تهیه کند. در عروسی ها در قدیم از ساز و نقاره و دهل و امروزه از ارگ و ساز دهل استفاده می کنند . در جشن عروسی گلوله های تفنگ شلیک می کنند. و شعر های محلی که به آنها شیردمای گفته می شود سروده می شود که بیشتر محتوای آنها حماسی ویا در وصف عروس و داماد و طایفه هر کدام است . یک هفته بعد از عروسی،عروس توسط داماد به خانه پدرش برده می شود و بعد از ماندن حد اقل سه روز نزذ خانواده پدرش ( مراسم سر کشی)؛ می بایست داماد بیاید و او را ببرد.و اگر داماد سراغش نیاید به این معنا است که او را نمی خواهد. و پدر عروس نیز به دخترش هدیه ای می دهد. یک هفته قبل از عروسی نیز در خانواده عروس و داماد هر شب جشن و ترکه بازی ( چوب بازی ) و شادی برقرار است. لباسهای عروس رنگارنگ است. رقص محلی آنان نیز دستمال بازی هماهنگ با نوای ساز است. به نوازنده ساز و دهل،مهتر می گویند.
غذاهای خاص آنها کلگ یا نان بلوط،کنگرتوله،شله توله ای،شله ماشکی ،گونه ،شله شیری ( شیر برنج)،برکو،شل شلی،دوا (برنج دوغ ).
شیرینی ها نیز نان شیرین و حلوا قندی است.پوشاک آنها لباس محلی زنان شامل: جمه ( جومه)یا پیراهن،تنبون قری لری،کلاه،چارقد،دلگ،دستمالولباس محلی مردان نیز شامل جمه،تنبون،جقه،زناره،کلاه،دلگ،پاپیچ، ونوعی کفش که به ان گیوه می گویند،می باشد.
6-8 اقتصاد و مشاغل:
شغل اکثریت مردم شهر دهدشت قبل از اسکان دامپروری و کشاورزی و امروزه کارکنان دولت و بازاریان می باشد. کارخانه و صنعت خاصی در شهر وجود ندارد.از صنایع دستی مردم دهدشت به گبه،گلیم،جاجیم،قالی و قالیچه،تیوری ( نمکدان) ، وریس ( نوعی طناب به عرض 4 سانتی متر و طول 4 متر که از بند موی بز تهیه شده و در گذشته از آن برای بستن بار و اثاثیه عشایر روی چهار پایان استفاده می شد ) ، آوار ( نوعی طناب با عرض تقریبی 7 سانتی متر و طول 2 متر که از بند پشم گوسفند تهیه شده و در گذشته که زنان عشایر از چشمه سارها با مشک آب می آوردند برای بستن مشک آب به پشتشان از آن استفاده می کردند) ، سفره ( نوعی زیر انداز که روی آن پخت نان انجام می گرفت) و هور ( که جای غلات برای نگهداری و حمل و نقل بود ) وخورجین می توان اشاره کرد.
6-9فرهنگ و تعلیم و تربیت:
تعداد 17باب دبستان پسرانه،14 باب دبستان دخترانه،12 باب مدرسه راهنمایی دخترانه، 13باب مدرسه راهنمایی پسرانه ،
7 دبیرستان پسرانه و8 باب دبیرستان دخترانه ،4 باب هنرستان پسرانه و2 باب هنرستان دخترانه دانش آموزان شهر دهدشت را در خود جای می دهند.قدیمی ترین دبستان در دهدشت مربوط به سال 1337ه ش بوده، که درمنطقه چاه دلاور شهر قدیم دهدشت با نام دبستان مروی راه اندازی گردید،سپس به 6بهمن تغییرنام یافت،وهم اکنون امام خمینی (رض)نام دارد. در این شهر دانشگاه ازاد اسلامی در سال 1382ه ش گردید،ودانشگاه پیام نور نیز در سال 1381ه ش تاسیس شدشهر،دارای یک مرکز علمی کاربردی نیز می باشد. دو کتابخانه عمومی در شهر فعال بوده، شهر دارای یک سینما، می باشد.
6-10شرایط اقلیمی شهرستان
این شهرستان دارای دو نوع آب و هوای مختلف سردسیری و کوهپایه ای می باشد. هر چه از سمت جنوب به طرف شمال حرکت کنیم بر میزان ارتفاعات افزوده می شود. و این امر سبب گردیده تا آب و هوا در مناطق کوهستانی (شمالی) سرد و در مناطق جنوبی گرم باشد.
6-11بهداشت و درمان :
تعداد سه باب پایگاه بهداشت،سه درمانگاه،یک باب بیمارستان با نام بیمارستان امام خمینی(ر ه )، با تعداد 47پزشک عمومی و34پزشک متخصص درمان مردم دهدشت را بر عهده دارند.شهر دارای پایگاه اورزانس وتعداد9داروخانه نیز می باشد.
6-12 ارتباطات :
راه مواصلاتی دهدشت با مرکز استان آسفالت وفاصله ان 203کیلومتر است..در این شهر دفتر صدا و سیما وجود دارد،یک هفته نامه ،دوماهنامه ودفاترنمایندگی روزنامه ها درشهر وجود،دارد. منازل ساکنین شهر دارای تلفن بوده و خطوط همراه اول و ایرانسل در این شهر فعالند. نزدیک ترین شهرها به دهدشت، شهرهای سوق وچرام بافاصله 15و20کیلومترمی باشند.مراکز آئینی ،مساجد ،امامزاده ها و آثار تاریخی:از دوره صفویه هفت امام زاده در شهر وجود داشت که به خاطر وجود هفت گنبد ان امام زادگان به دهدشت شهر هفت گنبد می گفتنداین امام زاده گان عبارتند از:.امامزاده جعفرکه به امام زاده پیرغازی معروف است(موسوی نژاد،252:1385)،امام زاده حمزه (معصوم)(همان،281)،امام زاده جابرانصار(گاوبه،292:1359)،امام زاده بی بی خاتون ،امام زاده اقا میر،امام زاده ابراهیم یاشفیع اله (گاوبه،294:1359)،امام زادگان بی بی عصمت (همان،399 ) ،بقعه خضر نبی ( موسوی نژاد،304:1385)، بقعه سید محمد ( گاوبه ،293:1359)،بقعه سه دختران یا سه تنان (موسوی نژاد،304:1385 ). تعداد 8مسجد و تعداد4 حسینه در دهدشت وجود دارد.
6-13دانشمندان ،شاعران و نام آوران :
از دانشمندان ،علماومشاهیردهدشت دردوره های مختلف می توان به :نام مولانا ،بهاء الدین عثمان بن علی کهگیلویه ای دانشمند شهیر عصر شاه شجاع مظفری که قاضی القضاه فارس و از علماء بزرگ شافعی مذهب و مفتی مذاهب چهار گانه اهل سنت بود و در مدرسه عضدیه شیراز نیز تدریس می کرد ( مجیدی،1378 : 13 )، آقا مسیح دهدشتی که مقام شیخ الا سلامی ناحیه کهگیلویه را نیز داشت و از مشاهیر این سامان در اواخر عصر صفویه و دوران نادر شاه افشار بود( مجیدی،1378 : 18 )، بود .اقا میر ابولحسن دهدشتی حسینی از مشاهیر دوره زندیه که حوزه علمیه محمد زمان خان را اداره می کرد،بود(مجیدی25:1378)،.مشاهیر دهدشت در عصر قاجار نیز می توان به آقا علی نقی دهدشتی از خوشنویسان اواخر قرن یازده هـجری ،کهازبزرگان هنر نقاشی در عصرخویش بود(مجیدی:1378:20) ،نجات دکوه گیلویه ای که نام اصلیش سید عبدا لمعا لی کوه گیلویه ای بود،از شعرای بزرگ قرن 12 ه ق به شمار می امد(مجیدی :1371:513)،اقا سید محمد سعیدطبا طبایی دهدشتی که در عصر قاجار منصب شیخ ا لاسلامی شهر را داشت (حسینی فسایی،1378:42)،سید ابولحسن اصفهانی رییس حوزه علمیه نجف دردورهپایانی قاجاریه واوایل پهلوی که اصالتآ دهدشتی بود(همان:42)ازدیگر مشاهیر شهر در عصر قاجار ب شیخ محمد باقر دهدشتی ،سید علی اصغر دهدشتی ،اخوند علی نظر دهدشتی واخوند ملا محمد رفیع دهدشتی اشاره کرد(مجیدی ،1378:21).ازشاعرا ن بزرگ دوران قاجار، شوقی یا جوقی کوه گیلویه ای در عصر مظفری وغلامرضا کوه گیلویه ای در قرن 13 ه ق ،وعلا مه عبدالجواد کوه گیلویه ای از نویسندگان قرن 14ه ق نیز از اهالی دهدشت بود(مجیدی،514:1371).
6-14ویژگیهای زیست محیطی استان کهگیلویه وبویراحمد
منطقه مطالعاتی کوهستانی است وبه همین دلیل؛ قریب به 80 درصد از سطح منطقه را کوهها و ارتفاعات تشکیل داده است . و همچنین با روشهای جوی فراوان و ترکیب بسیار زیبایی از کوه، دشت، جنگل، رودخانه، چشمه، آبشار و … یکی از پهنه های طبیعی بسیار متنوع و بکر کشور است که از این حیث اهمیت فوق العاده دارد. وجود ارتفاعات صعب العبور و کوههای سر به فلک کشیده، مشکلات ناشی از نبود راههای ارتباطی قوی و مطلوب، تسلط زندگی روستایی و عشایری در منطقه، عدم استقرار صنایع و مواردی از این قبیل، همگی سبب شده اند تا در منطقه مطالعاتی، منابع طبیعی موجود هنوز از صلابت و پایداری خاصی برخوردار باشند و آثار ناشی از دخالت انسان و تخریب منابع کمتر به چشم بیاید. اگر چه باید متذکر شد که مجموعه عوامل فوق الذکر به اضافه سایر عوامل تاپیدا و نامحسوس دیگر نقش بسیار مهمی در توسعه نیافتگی منطقه ایفا کرده اند، در عین حال همراهی و همکاری طبیعت و پیدایش مجموعه ها زیبا و بی نظیر طبیعی از جمله ویژگیهای خاص منطقه مطالعاتی است. آبشارها، جنگل های طبیعی، کوههای پوشیده از برف، مراتع، چشمه های پرآب و زیبا، رودخانه های خروشان و … نمونه هایی از نعمتهای طبیعی هستند که مجموعه آنها قابلیت تبدیل شدن به پارک ملی، اثر طبیعی ملی، پناهگاه حات وحش و … را دارند.
منطقه حفاظت شده(9)دنا از جمله نمونه هایی است که می توان از آن به عنوان موزه ای بزرگ و باز نام برد که در آن تنوع گیاهان و جانوران و دیگر پدیده های طبیعی به وفور به چشم می خورد. منطقه حفاظت شده دنا از نظر تنوع گونه های گیاهی بسیار غنی است و با توجه به مجموعه درختان و گیاهان جنگلی، مرتعی، دارویی، خوراکی و تزئینی، سرمایه ژنیتکی با ارزش به حساب می آید. در ارتفاع2500 متری، جنگل های بلوط دامنه های جنوبی دنا را پوشانده است. در میان درختان بلوط و گونه های مختلف جنگلی نظیر، بنه، کیکم، ارژن، زالزالک، ارژن و شن دیده می شود. از ارتفاع 3500 متر به بالا انواع گونه ها و گیاهان علفی و بوته ای ـ هر جا خاک باشد ـ سطح زمین را فراگرفته است.
حیات وحش دنا معروف سیمای جانوری زاگرس است. خرس های قهوه ای بزرگ، کبک دری با جثه 5 کیلویی، انواع عقاب، پلنگ، گرگ و انواع گربه های وحشی در دنا زندگی می کنند.
همچنین انواع پرندگان هما، شاهین، کبک، سنگ چشم، کمرکلی و نیز جانورانی مثل سمور، راسو، سنجاب ایرانی و … در این منطقه وجود دارد.
در شهرستان کهگیلویه: چشمه های هفت چشمه ولی کما، چشمه سی سن و چشمه نام خشودلی کما، چشمه بناری، چشمه مرزاتک سرب و چشمه های چربیون، چشمه کلاغ خورده، چشمه سرتلب و بروکر، چشمه سرتنگ لیراب و چشمه سازهای لیراب، چشمه کرنگ و چشمه مورخانی و مور دراز، چشمه تنگ نی، چشمه گیوه ترکن دشتک، چشمه دیشموک، چشمه گل جاورده، چشمه قلعه رئیسی، چشمه کمردوغ، چشمه بلفو دلی کما، چشمه دیشموک، چشمه گل جاورد، چشمه قلعه رئیسی، چشمه کمردوغ، چشمه بلقو دلی کما، چشمه آب بال برفکون، چشمهدلی مو، چشمه دلی خلیفه، چشمه عمارت طسوج، چشمه رنگک طسوج، چشمه سارهای سادات امامزاده علی، چشمه میرزا زینعلی و یامله جوخانه، چشمه دمه سادات، چشمه شراب گروه، چشمه شاه حمزه، چشمه سیاه جرام، چشمه بلقیس، چشمه سراب موگرم، چشمه سراب شیخ حسن، چشمه زعفران، چشمه مازه کره و چشمه گرای جرام، چشمه کورسای پیرزال، چشمه بر آفتاب چنگلوا، چشمه توف خیمه دژکوه، چشمه آب الوان، چشمه کورسای پیرزال، چشمه بر آفتاب چنگلوا، چشمه توف خیمه دژکوه، چشمه آب الوان، چشمه آب سل بوسفی، چشمه سارهای ولی مهر و موربید، چشمه جری و خرزهره ممبی، چشمه توف چندار ماغر، چشمه تلخاب دشت آهو، چشمه تنگ ابدال.
در شهرستان گچساران: چشمه مارین، قلات گناوه. چشمه تارک، چشمه گربنگه دوگنبدان، چشمه بی بی حکیمه، چشمه دره پلنگی و بنا پیر، چشمه های باباکلان و دره هر چه، چشمه خرزهره مظفرآباد، چشمه اسپر، چشمه آرو، چشمه شامبراکان، چشمه گوهرگان قدیم، چشمه لار، چشمه فتح، نبمدور و سرآب نیزباشت.
در شهرستان بویراحمد: چشمه های نباتی یاسوج، آبشار یاسوج، محمودآباد یسوج، آب نهر، چشمه چنار یاسوج، چشمه چنار کلاغ و بیش از سی چشمه بزرگ و کوچگ دهستان کاکان، چشمه گردوئی، چمه گنج پوشی و قاش سرخ و گاودانه و میرآقاگنجه ای، چشمه خانی و چشمه انجیر فیروزآباد، چشمه سراب میمند، چشمه میشی و مور سلطانی و چوبکنم سی سخت، چشمه نده گندی خوری، چشمه دوغی و چشمه ماری و چشمه سیرون و چشمه ربزک شبلیز، چشمه مرز آسیاکوه، چشمه کل چاهن، چشمه زیرا و دره صحنه ذیلائی، چشمه مله دو آخور ذیلائی، چشمه پراشکفت و درب کلات امامزاده محمود، چشمه آب سپا و چشمه ریزک خونگاه، چشمه نسه ای و چشمه بر آفتاب نیستان، چشمه های ولی گردو، هفت چشمه، آبسردانه لوداب و جوکار، چشمه بیلوفر، چشمه شهید دلی بجک، چشمه سرچنار، چشمه چنار جیتاب، چشمه های زنگواوزی، چشمه بیلوفر، چشمه شهید دلی بجک، چشمه سرچنداران و آب سردان و آب کاسه، چشمه دره بید، چشمه توف تهلیون، چشمه زرتی، چشمه بنار شهدالی، چشمه آب چندران گلال، چشمه ولی حسین، چشمه پوزه نیزآب و پوزه تیزآب و پوزه بلی بلند، چشمه برمیون و چفتاب، چشمه های مشهدی گل اسپید و مورخانی دالون، چشمه پهن گنجگون، چشمه گرگو و مانده
مناظری از طبیعت زیبای استان کهگیلویه وبویراحمد ماخذ:نگارنده
استان کهگیلویه و بویراحمد با قرارگیری در سلسه جبال زاگرس از نظر توپوگرافی چهره ویژه ای یافته است . سلسله جبال مذکور با راستای شمال غربی – جنوب شرقی ارتفاعات نسبتاً بلندی را در شمال و شرق استان به وجود آورده در جهت جنوب و جنوب غربی از میزان ارتفاعات آنها کاسته می شود .
این سلسله جبال استان کهگیلویه و بویراحمد را به دو قسمت کوهستانی و دشت تقسیم می کند به طوری که حدود چهار پنجم سطح منطقه را کوهستان ها و یک پنجم بقیه را تپه ماهورها و اراضی نسبتاً مسطح تشکیل داده که در امتداد رشته کوه ها و معمولاً در بخش های مرکزی ناودیس های منطقه شکل گرفته اند.این منطقه از لحاظ مورفولوژی وشکل زمین بیش از هر چیز تحت تاثیر ساختمان تکتونیک قرار دارد . و متشکل از تاقدیس ها و ناودیس های طویل ، فشرده و متوالی است که با محور کوه ها و دره ها و همچنین با دشت های بین کوه ها به طور موازی انطباق می یابد.منطقه دهدشت در گستره چین خوردگی زاگرس قرار گرفته و چین هایی با روند شمال غربی – جنوب شرقی که عمدتاً به وسیله رسوبات نئوژن شکل گرفته اند. در محدوده مورد مطالعه گسترده اند . رشته کوه های بخش شرقی تاقدیس هایی هستند که در هسته آنها قدیمی ترین رسوبات ناحیه کوه خامی نمایان گشته است.
در همین بخش ، در هسته ناودیس که روندی به طرف شمال غرب دارند ، سازند آسماری دیده می شود که در زیر سازند گچی گچساران قرار گرفته اند. در بخش غربی منطقه که در رسوبات با سختی کمتری گسترش دارند ، چین خوردگی های شدیدتری را می توان مشاهده کرد.
خاک های ناحیه دهدشت در اراضی شیب دار و پست و بلند اکثراً خاک های تکاملی ناحیه قهوه ای بر روی مواد واریزه ای و در دشت های رسوبی از خاک های قهوه ای با تکامل بیشتر است .
خاک های قهوه ای سری دهدشت که با 3300 هکتار مساحت ، 8/5 درصد از کل اراضی را در اختیار دارند که از ته نشست رسوبات در منطقه دهدشت تشکیل شده و دارای تکامل پروفیلی و تجمع آهک در طبقات تحتانی است. (طرح جامع توسعه وعمران شهر دهدشت،1384، 6)
بستر زمین: 6-15
شهر دهدشت در میان دشتی به همین نام در فاصله تقریبی 60 کیلومتری شرق بهبهان قرار دارد . این دشت در حوضه آبریز رودخانه خیرآباد قرار دارد
.
تصویر شماره 4-4 محل قرار گیری شهر.ماخذ:)میراث فرهنگی شهرستان دهدشت(
فاصله تقریبی این دشت از رودخانه مارون در شمال آن حدود 20 کیلومتر است .
رودخانه فصلی دهدشت از میان این دشت و از نزدیکی شهر دهدشت گذشته و کلیه سیلاب ها و زهاب های منطقه را وارد رودخانه خیرآباد می کند.
شهر دهدشت در میان دشت مذکور با طول جغرافیایی 34- 50 درجه و عرض جغرافیایی 48-30 درجه و با ارتفاع 810 متر از سطح دریا قرار گرفته است .
در اطراف دشت مزبور کوه های مرتفعی قرار دارند که ارتفاع بلندترین نقطه آنها در قله کوه سیاه به 2330 متر می رسد به سمت غرب ، به خاطر گسترش رسوبات گچی و ماسه سنگی از ارتفاعات کاسته شده ، به طوری که در اطراف دهدشت به صورت تپه ماهورهایی ظاهر شده اند ، این دشت با روندی شمال غربی – جنوب شرقی به طول حدود 11 کیلومتر و عرض حدود 3 کیلومتر در منطقه گسترش دارد. (طرح جامع توسعه وعمران شهر دهدشت،1384، 10)
6-16کیفیت خاکها :
اراضی ناحیه دهدشت جزء اراضی دشت های آبرفتی مسطح محسوب می شوند ، و دارای خاک عمیق با بافت متوسط تا سنگین از نوع خاک های آبرفتی قدیمی تکامل یافته با طبقه کامبیک2 است که در پاره ای از قسمت ها تجمع آهک و طبقه کلسیک2 نیز در لایه های زیرین مشاهده می شود.
اراضی این واحد به زراعت نباتات یک ساله اختصاص دارد. همچنین ، شالیکاری و کاشت درختان مثمر و غیر مثمر در این اراضی متداول است ، همان گونه که قبلاً اشاره شد 80 درصد وسعت استان کهگیلویه و بویراحمد کوهستانی و تنها 20 درصد اراضی این استان به صورت مسطح و نیمه مسطح است ، بیشترین دشت ها و اراضی قابل کشاورزی در دانه های غربی و جنوبی این کوهستان ها استقرار یافته اند
این اراضی در قالب هفت دشت در سطح استان و عمدتاً در مرکز ، جنوب و غرب استان مستقر گردیده اند و قابلیت های آنان توسط موسسه خاکشناسی و حاصلخیزی خاک شناسایی شده است .
بر این اساس دشت های چرام و دهدشت دارای استعداد نسبتاً مناسب برای برنجکاری (شالیکاری ) و زراعت آبی است . (طرح جامع توسعه وعمران شهر دهدشت،1384، 7)
6-17 زلزله :
در منطقه کهگیلویه و بویراحمد بیشتر گسل ها از نوع فشاری هستند . گسل های فشاری در مقایسه با گسل های معمول و راستگرد از انرژی بالایی برخودار بوده و در نتیجه زمان برگشت زمین لرزه در امتداد اینگونه گسل ها طولانی تر و شتاب حرکت افقی زمین نیز بیشتر خواهد بود . به این ترتیب احتمال رخ دادن زمین لرزه های دراز مدت و کوتاه مدت زیاد است . این منطقه همچنین از نظر آماری و لرزه زمین ساختی بسیار پر تکاپو و فعال بوده و از استعداد لرزه خیزی بالائی برخودار است.
در شمال شهر دهدشت یک گسل فشاری با راستای شمال غربی – جنوب شرقی دارای طول حدود 45 کیلومتر که در امتداد آن سازندهای آسماری – جهرم بر روی نهشته های آبرفتی کواتر دشت رانده شده است و تاکنون هیچ گونه داده لرزه خیزی مستقیمی از این گسل به دست نیامده است .
6-18 ابهای زیر زمینی:
یک بررسی کلی در زمینه جنس رسوبات و نفوذپذیری آنها در شهرستان کهگیلویه نشان می دهد که زمین های سخت آهکی و غیر آهکی ، رسوبات رودخانه ای و با همچنین بخش محدودی نیز واریزه های کوهپایه ها و دشت ها سطوحی را به خود اختصاص داده اند.
رسوبات رودخانه ای که در محل ورود به دشت تشکیل می گردند دارای شکل مخروطی با شیب زیاد هستند . مخروطه افکنه ها که به دلیل دانه بندی درشت دارای نفوذپذیری مناسبی هستند ، از پتانسیل آبی قابل توجهی برخوردار بوده ولی به دلیل عمق زیاد آب زیرزمینی کمتر به طور مستقیم مورد بهره برداری قرار می گیرند.
قسمت های شمال و جنوب شرق دهدشت دارای اینگونه خاک ها است .
واریزه ها دامنه ای دارای مواد آبرفتی نیز هستند دانه بندی بسیار درهم و یکنواخت دارند و در حالت غیرمتراکم از نفوذ پذیری زیادی برخودارند. در مناطق که واریزه ها دارای دانه بندی غیر یکنواخت و عاری از مواد رسی باشد آبدهی متوسط تا خوبی وجود دارد. این اراضی در شمال شرق و شرق دهدشت به طور پراکنده دیده می شود.
سازنده های قسمت غیر کربناته از میزان آبدهی بالائی برخودار بوده و درز و شکاف های آنها به علت نفوذ محدود آب ، ظریف و باریک باقی می ماند و عمده سنگ هایی که این را تشکیل می دهند از جمله توف ، اندزیت ، بازالت ، گدازه ها ، گرانیتی ها ، رادیولاریت ها و غیره هستند . و در نواحی که تناوبی از ماسه سنگ و کنگلومرا دیده می شود این لایه ها نفوذناپذیر می شود. این اراضی در قسمت های شمال غرب و غرب شهر دهدشت به خوبی مشهود است .
از بررسی مقاطع ژئوفیزیک دشت دهدشت چنین نتیجه گیری می شود که وضعیت سفره های آب زیرزمینی تقریباً در همه جا یکنواخت است. نوع سفره آب زیرزمینی در دشت آزاد تشخیص داده شد.
عمق برخورد به آب زیر زمینی (سطح سفره آب ) کدر این دشت 5 تا 10 متر است . علاوه بر منابع آب سطحی با ذخائر آبی زیر زمینی منطقه نیز در تامین آب استان نقش مهمی به عهده دارند. بخش مهمی از دشتهای آبرفتی استان کهگیلویه و بویراحمد را تشکیلات آهکی پوشانیده که این سازندها معمولاً از سطح آبدهی نسبتاً بالایی برخودارند کیفیت آبهای زیر زمینی در دشتهای باشت ، دوگنبدان و امامزاده جعفر به دلیل واریزه ای گبودن (واریزه آهکی ) نسبتاً خوب بوده و سازنده های دشت دهدشت نیز به دلیل آهکی بودن از ذخائر آبی وسیعی برخودار است.
در حال حاضر آب مصرفی شهر دهدشت از یک چشمه و 3 حلقه چاه تامین می گردد. عمق چاه ما بین 80 تا 100 متر است آب به دست آمده از این منابع ابتدا در 2 مخزن با ظرفیت کل 12000 متر مکعب ذخیره گردیده و سپس وارد شبکه آب آشامیدنی شهر می شود. (طرح جامع توسعه وعمران شهر دهدشت،1384، 8)
6-19سیستم حرکت ابهای سطحی:
آبهای تحت الارضی در سطح شهر از طریق کانال هایی که به همین منظور پیش بینی گردیده اند جمع آوری . هدایت و دفع می گردند . طول این کانال ها در سطح شهر به 4 کیلومتر می رسد. جهت حرکت آبهای سطحی نیز به پیروی از ویژگیهای توپوگرافیک بستر طبیعی استقرار شهر بوده است .
نحوه دفع آبهای سطحی (آب باران ) در شهر و سایت آن :
هر چند دهدشت درون دشت واقع شده ولی اطراف آن به ویژه در سمت جنوب تپه ماهوری است و رشته کوه ها و ارتفاعات بلند در سمت شمال شهر با فاصله بیشتری قرار گرفته اند بیشترین بلندی ها در سمت غربی و جنوب شرق واقع شده اند.
پیرامون شهر در فاصله شمال غربی تا شمال شرقی به سمت دشت گسترده میشود و توسعه شهر جدید پس از ترک شهر قدیم دهدشت نیز در این سمت صورت گرفته و شیب های عمده شهر نیز به همین سو جهت یافته اند . زمین در این قسمت ابتدا از جنوب به شمال شیب پیدا کرده و پس از یک خط القعر به سمت شمال ارتفاع می گیرد در عین حال از سمت غرب به شرق نیز تدریجاً ارتفاع کم می شود.
آب های سطحی در شهر نیز با همین جهت و عمدتاً از طریق کانال از سطح شهر خارج و به سمت اراضی کشاورزی شرق جهت می یابند . این آبی با دو رشته کانال اصلی سه کانال فرعی از سطح شهر خارج می شوند. این کانال ها عمدتاً مسیرهای قبلی آب ، پیش از توسعه شهر بوده اند که کماکان وظیفه دفع آب های سطحی را به عهده دارند.تجاوز به حریم این کانال ها و محدود شدن عرض آنها به واسطه ساخت و سازهای بی رویه و همچنین عدم رعایت بهداشت و سرازیر شدن فاضلاب خانگی به این آبراهها مشکلات و معایب سیستم موجود هستند که در ریزش های شدید نمود پیدا می کنند. با توجه به توسعه شهر در سمت شمال و شرق باید نسبت به توسعه شبکه کانال های دفع آبهای سطحی اقدام لازم به عمل آید. (طرح جامع توسعه وعمران شهر دهدشت،1384، 12)
تصویر شماره4-5 کانالهای دفع آب فاظلاب.ماخذ:)نگارنده،تاریخ برداشت تصویر،1392(
6-20 مسائل زمین شناسی
پوشش گیاهی این منطقه دربرگیرنده گونه های مختلف گیاهی چون گل نرگس،گون،هویج وحشی و ریواس و درختانی چون بلوط،کنار و تنگس و گلابی وحشی می باشد.
تنوع جغرافیایی و اقلیمی موجب پیدایش تنوع و رویش درختانی چون بادام و صدر و اکالیپتوس … شده است.
پوشش گیاهی در محدوده شهر در تپه ماهورها و ارتفاعات به صورت جنگل و در دشت به صورت مرتع و در شهر و بافت قدیم(سایت)به صورت درخت و درختچه و بوته می باشد.
با توجه به قرار گیری در اقلیم گرم و خشک و همچنین جنبه های اعتقادی و زیبایی در گذشته استفاده از آب و گیاه در فضای شهری همواره مورد توجه جدی قرار گرفته است.(بحرینی، ، 171)
پوشش گیاهی مناسب می تواند به کاهش آلودگی هوا،آلودگی صدا،جلوگیری از فرسایش خاک،جلوگیری از بروز سیلابها،تسهیل نفوذ آب در خاک و تشکیل سفره های آب زیر زمینی،بالا بردن رطوبت نسبی هوا،تقلیل و تعدیل درجه حرارت شهرها و بالاخره ایجاد دید و منظر مطبوع برای شهر ها کمک کند(بحرینی، ، 172)
تپه ماهورهای اطراف سایت پوشیده شده از درختان بادام و کنار و بلوط که سایت را از نفوذ سیلابها در امان می دارد و همچنین ایجاد دید و منظر مطلوب برای سایت به همراه دارد.
6-21 دید ومنظر:
در مقوله دید و منظر به جنبه های ظاهری و زیبایی محیط توجه می شود.درک محیط نه تنها به شکل ظاهری و ماهیت عینی آن ارتباط دارد بلکه با خصوصیات فردی سابقه نیازها و اهداف و محیط اجتماعی او نیز در ارتباط است.
عواملی که بر کیفیت محیط تاثیر میگذارند،خوانایی ساخت،دسترسی،راحتی و آسایش،کالبد،عدم وجود آلودگی بصری،سرزندگی و حیاط،سلامتی و ایمنی،مرمت و نگهداری،تجانس و شادی و شعف میباشد.
6-22خوانایی ساخت:
دردسترس بودن فعالیت های عمومی درمرکز شهر و نزدیکی به سایت و همچنین نشانه های طول مسیر واطراف سایت بر خوانایی آن می افزاید.
مرزهای مشخص اطراف سایت
مرزهای مشخص اطراف سایت از غرب مسکونی از شمال مسکونی ،از شاختمانهای اداری خاص و از شرق به کمربندی مهم شهر نیز بر خوانایی آن می افزاید..
6-23 الودگی صوتی:
به طور کلی در اطراف سایت ساختمانهای آنچنان بلندی نیست که نمای بد منظر به سایت بدهد.
اما محورهای کناری سایت دارای مکانهای تجاری چون(نجاری،جوشکاری و…)هستند که نهایتا با هدف پروژه تناقض دارد که این بر ذهن و روان کسی که میخواهد وارد یک مکان هنری و تاریخی شود اثر بدی می گذارد.
6-24 سرزندگی و حیات:
فعالیت محورهای اطراف سایت آنچنان قوی نیست که که حس زندگی و هیجان را به مردم القا میکند.
امکانات تجاری و خدماتی در مرکز شهر متمرکز شده است و ارائه خدماتی چون جوشکاری و نجاری در محور های کناری سایت که با هویت و منش سایت و موضوع پروژه در تضاد است، بر فضای بی روح محور های کناری سایت می افزاید و جهت ایجاد حس زندگی و هیجان می بایست که فعالیت های کنار خیابان با مکانی که نشان دهنده هویت و فرهنگ شهر است مطابقت داشته باشد و این فعالیت ها به صورت مستمر ادامه پیدا کند.
جهت بالا بردن روح زندگی،می بایست در مراکز حیاتی،فضاهای جالب و مهیج چون مرکز خرید متناسب با معماری،هنر و روحیه مردم در نظر گرفته شود.
6-25 سلامتی و ایمنی:
ساختار شهری به گونه ای است که فعالیت های کارخانه ای و سنگین بیرون از شهر چیدمان شده اند و بوی نامطبوع،گرد و غبار و … مردم را اذیت نمیکند.
سایت نیز به دور از مکانهایی است که سلامتی و ایمنی را به خطر می اندازند و میتوان با استفاده از این آیتم و طراحی مردم پسند، بافت قدیم را دوباره زنده کرد.
6-26 زیبا شناسی:
نور:
کلید ایجاد یک محیط نظام یافته در خیابان،استفاده از یک سیستم روشنایی معقول جهت پاسخگویی به نیازهای مربوطه است.در مراکز شهری معمولا باید چنین سیستمی باید دو عملکرد عمده را پاسخگو باشد.
یکی تامین روشنایی مطمئن برای خیابانها و دیگری راحتی و جذابیت جهت پیاده روها.با استفاده از تکنولوژی موجود می توان با صرف هزینه نسبتا کم،روشنایی بیشتر و مطلوب تری را تامین نمود(بحرینی، ، 233)
متاسفانه خیابانای اطراف سایت مخصوصااز طرف شمال و شرق شرایط نا مساعدی دارند که نیازمند تامل و ارائه راهکار برای حل این مشکل می باشد.
6-27 درختکاری ومنظر سازی:
در خیابانهای اصلی شهر درختانی چون(نخل واشنگتن،مرکبات،اکالیپتوس و…)وجود دارد اما آشفتگی و نداشتن منظر مناسب گاه باعث می شود که فضای سبز به جای آرامش،در انسان اضطراب به وجود بیاورد.محورهای کناری سایت نیاز به درختکاری دارند و خود سایت نیز به جز چند درخت کهنسال چیزی برای عرضه ندارد.با وجود سفره های آب شیرین که در زیر بافت قرار دارد میتوان با منظره سازی مناسب با درختان و گیاهان اقلیمی منطقه بر جنبه های زیبایی شناسی آن افزود.رنگ خشت و کاهگل با سبزه گیاهان و درختان تضاد ملایم و زیبایی به وجود میآورد که نشاط آور است.
6- 28رنگها:
رنگها میتوانند با سردی و گرمی خود،با تظاهر یا فرو تنی خود،ایجاد تنش یا آرامش کرده و به هر حال در فضا وزن ایجاد کنند.(بحرینی، ، 247)
رنگ در این منطقه همچون قضیه ای ناشناخته همچنان گنگ مانده است.تنوع رنگهایی که در مسیرهای تجاری یا مسکونی هستند کاملا متضاد با معماری بومی منطقه است.
اگر از درون شهر به بافت قدیم بنگریم نوعی وحدت و یکدستی را خواهیم دید در صورتی که خود شهر چیزی به جزآشفتگی و تضاد ندارد.
رنگ یکی ازمسایل زیبایی شناسی است که سایت را از بیرون تهدید می کند و موجب آلودگی بصری است و در نهایت برای حل این معظل میبایست که حداقل بناهای اطراف سایت از یک سری اصول چون استفاده از مصالح و رنگهای مترادف با بافت را مد نظر قرار گیرند.
—————
————————————————————
—————
————————————————————
فف
ا