تارا فایل

جزوه خلاصه کتاب مدیریت آموزشی و آموزشگاهی




مدیریت آموزشی و آموزشگاهی

تالیف:
دکتر محمد رضا بهرنگی

بخش نخست اهمیت مدیریت آموزشی
امروز رشته ی مدیریت آموزشی به عنوان شاخه ای از آموزش عالی در پاسخ به نیازهای آموزشی وزارت آموزش و پرورش نقش حساسی دارد.این رشته همراه با تحول در سایر رشته های مدیریت از جمله مدیریت دولتی،اداری مالی ،بازرگانی و بیمارستانی به تدریج شکل گرفته و به سوی ساختاری منظم و مرکب از موضوعات ،عناوین ،مفاهیم،اصول، مهارتها و اصطلاحات مربوط به خود پیش میرود.

فصل اول: چهار چوب نظری
مطالعه ی نظام مدیریت آموزشی می بایست با نگرش سیستمی جامع و تاریخی مورد توجه و بررسی قرار گیرد.مولفه های این نگرش طیفی را بنا می گذارند که یافته های مدیریت علمی صدها سال پیش یک سر آن و مدیریت و رهبری گشتاوری ،تحولی و سرآمدی امروز سر دیگر آن را تشکیل میدهند.دانش مدیریت آموزشی در حرکت تاریخی و رو به رشد خود در این طیف به تدریج شکل پیکره ای از دانش منسجم گرفته و در دروس ،رشته و گروه مدیریت آموزشی متجلی گشته است. سابقه ی تاریخی این نگرش در نظام برنامه ریزی درسی صد سال گذشته خود به مقولات زیر تقسیم بندی شده است:

مدیریت آموزشی بر اساس نگرش رسمی به آن
در نگرش تاریخی به روابط رسمی در مدیریت آموزشی و به ویژه با تاکید بر رویدادهای تاریخی برجسته ای چون مدیریت آموزشی در زمامداری کوروش و هخامنشیان و ساسانیان ، نظامیه و بالاخره تحولاتی که بعد از تاسیس دارالفنون و سپس تاسیس وزارت معارف ، اوقاف و صنایع مستظرفه در سال 1289 میتوان شاخص های نظام رسمی مدیریت آموزشی را استخراح و دسته بندی نمود.در این نگرش تدوین محتوا بر اساس قوانین ، مقررات ،وظایف ، اهداف ، روال های کار ، تقسیم کار ،گروه بندی بر حسب وظایف ،کنترل و نظارت در سلسله مراتب نظام تمرکزی یا غیر تمرکزی آموزش و پرورش مورد توجه است.میتوان در این نظام نوین در مدیریت آموزشی به اصول تدوین یافته برای محتوای درسی که انتظارات الهی را در یک سلسله مراتب رسمی با تفکر قیاسی برگرفته از نامه ی مولای متقیان در شکل اهداف و روابط رسمی حاکم بر رفتار مدیران آموزشی جامه ی عمل پوشاند.

اعمال مدیریت آموزشی بر اساس نگرش انسانی و غیر رسمی
هر چقدر که نظام اداری و رسمی در جهت تحقق اهداف رسمی به خوبی تنظیم شده باشد ولی در آموزش و یادگیری این نیازها،علایق،تمایلات،انگیزه ها ،شخصیت و اهداف شخصی و از همه مهم تر فلسفه ی شخصی از حیات است که موجب برانگیختن مشارکت فرد و بهره مندی او از نظام رسمی میشود .در این نگرش میتوان به ارتباطات تمام کسانی که در صحنه ی آموزش نقشی داشته و نیازهای گوناگونی دارند و نحوه ی جلب رضایت خاطر آنان توجه کرد.در مدیریت آموزشی این مفهوم مطرح است که یادگیری بر اساس انگیزه ی شخصی شاگردان همراه با تولید دانش در فعالیت های غیر رسمی با گروه بندی و مشارکت گروه ها ، تشریک مساعی در یافتن نحوه ی یادگیری مناسب و ایجاد تغییر و تحول باشد.توجه و فراهم آوردن زمینه ی لازم رشد همه جانبه و شکوفایی استعداد های هر یک از افراد ذیربط با مدیریت در صحنه ی آموزش بر اساس انتظارات خالق از ارتباط انسان با انسان مورد توجه قرار گیرد.الگوهای تدریس از نوع مشارکتی ،اجتماعی و تفحص گروهی راهبردی مناسبی برای اعمال مدیریت آموزشی در کلاس درس فراهم می سازند.

اعمال مدیریت آموزشی بر اساس نگرش توام انسانی و رسمی
ترکیب خواست سازمان در تحقق اهداف خود و نیز خواست کارکنان در رضایت از کار در سازمان باعث توسعه ی هر چه بیشتر اثر بخشی سازمان و کارایی کارکنان میشود.مجموعه نظریه هایی که در این مقوله جای گیرند با عنوان ساخت گرا مشخص شده اند.

مدیریت آموزشی بر اساس نگرش سیستمی
در این نگرش که راهبرد مناسب مدیریت آموزشی را به لحاظ پیچیدگی ترکیب متغیر های یادگیری و تولید علم نشان می دهد و به روابط درون سیستمی مدیریت آموزشی به لحاظ نگرش توام رسمی و سازمانی و نگرش انسانی و نیز به لحاظ روابط هر یکر از مولفه های مدیریت آموزشی با عناصر یا پارامترهای محیطی حاکم بر مدیریت آموزشی توجه میشود.این نگرش مد نظر اهداف تعریفی آموزش و پرورش بوده و به تحولات ناشی از عصر دیجیتال توجه دارد همچنانکه نظریات مطرح شده در اواخر قرن بیستم تحت تاثیرو نفوذ وعوارض اینترنت وتکنولوژی بوده است.
تحولات معاصر در مدیریت آموزشی: حاکمیت نظریه های این دوره بر محور پویایی و سر آمدی مدیریت آموزشی در مواجهه با تغییرات و انتظارات گوناگون رشد یافته در شناخت کلی در سطح حهان است .نظریه های جدید با توجه به کاهش فاصله های زمانی در جهانی اندیشی این عصر و دستیابی آسان به فضاهای دوردست گذشته نظریه های جدیدی مطرح می شود که نیاز به بینش و نگرش وسیع انعطاف پذیر و ژرف بین مدیران آموزشی را ایجاب میکند.
سرمایه ی هرکس از ایده گیری بهتر از سرمایه ی مادی او موجب افزایش دارایی او میشود و برای توسعه ی این سرمایه نیاز به آموزش و پرورش است .منظور از آموزش در سرمایه ی یادگیرنده ی آموزش مستقیم نیست .آموزش مورد نظر با استفاده از الگو های یادگیری موفق موجب میشود شاگردان ضمن مشارکت در یادگیری به طور فعال در جریان پدید آمدن مفاهیم علمی قرار گیرند و خود با استفاده از خلاقیت ذاتی خود به کشف و تولید آن پدیده ی علمی برآیند .حاصل کار علاوه با یادگیری مفهومی پدیده های علمی یادگیری الگوهای یادگیری برای تداوم یادگیری ما دام العمر است. از جمله نظریات مرتبط با این مقال می توان به نظریه ناب (در کارخانه تویوتا ژآپن) – نظریه مدیریت دانش تاکوچی و نانوکا و نظریه شش سیگما(شرکت موتورلا آمریکا) و …. اشاره کرد

ضرورت بازنگری،بازسازی و باز آفرینی مدیریت آموزشی
نظام مدیریت آموزشی نقش کلیدی در بهبود کیفیت آموزشی استادان و بهبود کیفیت یادگیری شاگردان را دارد .توسعه ی محتوا و شرح دروس مدیریت اموزشی و شیوه های تدریس در قالب سیستمی صورت میگیرد که شناخت عناصر و پارامترهای آن نیاز به بینش فراگیر محققا مبتنی بر زمینه ی علمی و مهارت های درک فعالیت های پژوهشی و آموزشی کشورهای جهان دارد.در این مقال با استناد به داستان افسانه ای و استعاره ای پاشنه آشیل..این نکته تفهیم می شود که برنامه آموزشی استادان گروه مدیریت آموزشی نقطه حساس توسعه کیفیت آموزشی و برون رفت از بحران کیفی جاری است و باید به حفظ و توسعه آن بیش از توجه به متغیر های دیگر در نظام آموزشی و پرورشی اهمیت داد و در نظر داشت که بی توجهی به آن موجب خنثی شدن هر برنامه خوب طراحی شده می شود.

اهداف و مقاصد انجمن مدیریت آموزشی
1- بررسی تحقیقات انجام شده در عناصر نظامبرنامه ریزی
2- تعیین رشته های تخصصی در مقاطع مختلف
3- تعیین دروس اختصاصی بای مدیریت آموزشی و استادان مربوطه
4- بررسی شیوه های نظارتی و کنترل بهبود شایستگی و کیفیت مطالب و فنون تدریس

تدوین برنامه های راهبردی توسعه ی مدیریت آموزشی
در راستای این هدف کلی و استراتژیک برداشتن گامهای اساسی زیر لازم است:
گام اول – تعیین سطح برنامه ریزی :سطح برنامه ریزی در طرح توسعه مدیریت آموزشی ایران در این بررسی سطح خرد ویا گروه های آموزشی خواهد بود .مسلما به سایر سطوح کلان و فرا کلان از این سطح نگریسته میشود.
گام دوم – تدوین برنامه ی راهبردی: در این مرحله برای طرح ریزی و توسعه مدیریت آموزشی به گرداوری داده ها بر اساس شناسایی باورها و ارزش ها،پنداره ها ،ماموریت جاری گروه ها پرداخته میشود .
گام سوم- بررسی درون سازمان های ذیربط برای تعیین نیاز ها و نیز به بررسی روابط اکولوژیکی گروه ها با محیط میپردازد.
گام چهارم – تعیین تطابق: پس از روشن شدن نیازها و جمع آوری و کسب داده های لازم به تعیین همسویی ها و نا همسویی های بین نهاد ها و اشخاص ذیربط میپردازد.
گام پنجم اصلاح موارد غیر تطابق: در این مرحله سیستم به کاهش و رفع ناهمسویی ها میپردازد.
گام ششم -آینده نگری: در این فاز آینده مطلوب برای مدیریت اموزشی ایران را تعیین و انتخاب می کندتا با چشم داشتن به این افق مسیر رو به جلو مشخص و حرکت عقلانی تر باشذد
گام هفتم -تعین برنامه راهبردی مشخص و دست یافتنی: در گام هفتم عبارات روشن و هدفمند با معیار ها و نشانگر های عینی و قابل اندازه گیری و اجرا در قالب برنامه ی راهبردی تعیین میشود.
گام هشتم- اجرای مدل : برای تعیین نقاط قوت،ضعف ،فرصت ها و تهدید ها مدل SWOTبه کار گرفته میشود.
گام نهم- ابلاغ- اجرا – ارزیابی: فرایند پایانی مربوط به باید ها و نبایدهای کاربردی است که به صورت سیاست ها و دستورالعمل های اتخاذ تصمیم بیان میشود.در این گام برنامه ی عملیاتی راهبردی توسعه ی مدیریت آموزشی در ایران تدوین می گردد و مدیریت راهبردی و ارزیابی تکوینی اجرا میشود.سرانجام آخرین گام اجرای ارزیابی پایانی و ادامه ی بازخورد برای آغاز مجدد این برنامه خواهد بود

((پیچیدگی وسعت قلمرو وظایف وعناصر متشکله مدارس مستلزم مدیران شایسته))
فصل دوم: مقایسه آموزش و پرورش کشور در گذشته و حال
با بررسی کوتاهی در سبک و سیاق و کیفیت مکتب ها ومدارس گذشته منجمله ماورا النهر و خراسان و شام و مدارس سلجوقیان و… من باب آمار شاگردان و کیفیت آموزش و یاد گیری……امروزه می توان عناصر و عوامل آموزشی و پرورشی امروز را با گذشته مقایسه و توصیف کرد و توجه مدیران آموزشی به نقش حساس خود در تحقق اهداف آموزش و پرورش جلب نمود.این عوامل شامل عناوین دروس ،تعداد مدارس ،گزینش دانش آموز ،توضیع بودجه و امور اداری آن،مربیان و مدرسان و نحوه ی گزینش آنان و شیوه ی تدریس میباشد.

موضوعات و عناوین دروس
هرچند مدارس نیمه دوم قرن پنجم و قرن ششم و اوایل قرن هفتم نسبت به قرون پیشین از لحاظ کثرت موضوعات و عناوین دروس اهمیت تاریخی یافته اند اما افزایش واقعی موضوعات و دروس مختلف و تاسیس دارالفنون به سال 1230 شمسی آغاز شده و موضوعاتی چون مکانیک ،اقتصاد، خدمات،حرفه و فن و….جزو عناوین دروس قرار گرفته اند.در سالهای اخیر تعداد عناوین کتابهای درسی را بیشتر از 700 و میزان تولید کتاب های آن وزارت بیشتر از 140 میلیون ذکر میکند.

تعداد مدارس
عمادالدین اصفهانی درباره ی نظامیه ها میگوید در هر شهری که نظام الملک مردی دانشمند میافت بی درنگ مدرسه ای برای او میساخت تا در آنجا به تدریس بپردازد و در آمد آن را کتابخانه ای میساخت.
ابن خلدون در فصل 34 ((مقدمه)) به طلبه ها توصیه میکند که از محضر مدرسان و مشایخ استفاده کند ودر نتیجه دانش را از اصطلاحات تجرید کنند.
در زمان خواحه رشیدالدین فضل الله همدانی شش هزار طالب علم از نقاط مختلف سرزمین های اسلامی برای تحصیل به تبریز رفته بودند.
به عدله ی فوق سیر و سفر یکی از عوامل مهم شکل گیری فضای مدارس قدیمی است.
.در مجموع توصیفی از مدارس قدیمی به روایت علی مظاهری مطرح است که تحصیل رایگان و حتی در مواردی مقداری مستمری نقدی و یا جنسی داده میشد که البته متناسب با شرایط و میزان تحصیلات و حجم آن بوده است در زمان گذاشته شاگردان به سمت مدرسه و محل کسب دانش می رفتند اما امروزه در صورت به حد نصاب رسیدن در یک مکان آنجا مدرسه دایر خواهد شد..!!تا به دانش آموزان خدمت و معلوم رسانی کنند…. در ادامه با ظهور تعلیمات رسمی و اجباری دولت موظف به تاسیس مدرسه برای کودکان وبویژه متناسب با رشد جمعیت شده است.. از سال 1289که قانون اساسی ((وزارت معارف)) و اصلاحیه ی آن در سال 1290 هجری شمسی به تصویب رسید تعداد مدارس هرساله به سرعت افزایش یافت و تعلیمات ابتدایی اجباری شد.

گزینش دانش آموز
تحصیل در حوزه های علمیه ایران در عهد معاصر نیز به سه دوره مقدمات(7-4سال)، سطح (6-3سال)و خارج (مدت نامعلوم)طبقه بندی شده است در حوزه ها طلاب در دوره مقدمات با صرف و نحو عربی و منطق آشنا می شوند در دوره سطح به فقه و اصول فلسفه و در دوره خارج به مسایل سطح بالاتر جهت ورود به اجتهاد پرداخته میشود.
شاگردان امروز مدارس عادی بر حسب سن گروه بندی میشوند .برای کودکان ابتدایی ،برای نوجوانان راهنمایی وبرای جوانان دوره ی متوسطه چهارساله در نظر گرفته شده است که در رشته هایی مانند ریاضی و فیزیک- تجربی-کشاورزی فنی و حرفه ای و صنعت و هنر و ادبیات و خدمات در طی دوره ای 12 ساله به عنوان پیش دانشگاهی سپس در آموزش عالی در مقاطع کاردانی-کارشناسی-کارشناسی ارشد و دکتری به تحصیل می پردازند.

تامین و توزیع بودجه ی آموزش و پرورش و امور اداری آن
ایرانیان در ایجاد مدارس آموزش بر همه ی ملل های اسلامی تقدم دارند و در این مورد از قرن چهارم هجری شروع به کار کردند.مدارس قدیم اغلب از محل اوقاف تاسیس می شد . هر واقفی به منظور بر آورد و حصول به هدف خود مدارسی تاسیس می کرد و در سندی به نام وقفنامه املاک و دارایی مالکیت و نحوه استفاده آن را مشخص می کرد.
تاریخ بنا مدارس را در ایران به دو دوره تقسیم کرد :دوره ی پیش از ایجاد نظامیه ها به وسیله ی نظام الملک طوسی و دوره ی بعد از آن .در دوره مقدم بر عهد نظام الملک مدارس دارای تشکیلات و انتظاماتی از قبیل وظایف استادان وشاگردان و خادمان و شعبی مانند کتابخانه ها و دارالشفا و … موجود نبود اما از دوره ایجاد نظامیه بغداد به همه این امور توجه کردند…
با بررسی هزینه ها و موارد مالی انجام شده در زمان قدیم برای آموزش و مقرر کردن ماهیانه برای تحصیل در مدارس نظامیه(اقدام نظام الملک) و هزینه های انجام شده در خانقاه ها مشخص شد که هزینه در بحث آموزش همیشه مهم و مد نظر بوده است……
وابستگی امور مالی و بودجه ی موسسات آموزشی قدیمی به اشخاص و حکومت ها بسیار زیاد بود .خواجه نظام الملک در سیاست نامه مینویسد :وزیر باید که نیکو اعتقاد و حنفی مذهب باشد یا شافعی مذهب پاکیزه دین و کافی و…
امروزه بودجه ی دولت به معنای برنامه عملیات مالی است و شامل پیش بینی اعتبارات و منابع مالی لازم آنها برای مدتی معین است بنابر این بودجه ی کنترل مالی به طور تمرکزی انجام میگیرد.بودجه ی آموزش و پرورش با توجه به تعداد کثیر کارکنان و دانش آموزان که تقریبا یک چهارم جمعیت کل کشور است رقم مهمی از بودجه ی کل کشور است.
ستاد بودجه ی هر وزارت خانه دارای وظایفی است :
1- به عنوان مغز اندیش مند هدایت تغییرات و آینده نگری سازمان را به عهده دارد.
2- مدیران و روسای واحدها در تهیه ی بودجه همکاری دارد.
3- بودجه های پیشنهادی واحدهای داخلی سازمان را جمع آوری و بررسی میکند.
4- بودجه های پیشنهادی بررسی شده را در قالب هدف ها و خطوط مشی سازمان تنظیم و پس از تصویب وزیر به دفتر مرکزی بودجه میفرستد.
5- بودجه ی پیشنهادی تا تصویب نهایی آن در مجلس دفاع کرده و سرانجام بودجه مصوبه را به واحدها ابلاغ میکند.
6- اجرای بودجه و در نحوه مصرف اعتبارات و سنجش میزان پیشرفت عملیات مراقبت میکند.

مراحل بودجه را تحت عنوان ((دور بودجه ای ))به شرح زیر خلاصه کرد:
1- تهیه و تنظیم و پیشنهاد بودجه_که از اختیارات مستقیم وزارت آموزش و پرورش و قوه ی مجریه است.
2- تصویب بودجه که از اختیارات مجلس شورای اسلامی است.
3- اجرای بودجه که به وسیله ی قوه ی مجریه انجام میگیرد.
4- نظارت که در آغاز توسط قوه ی مجریه و سپس مستقیم و غیر مستقیم بوسیله ی مجلس شورای اسلامی صورت میگیرد.

اصل بودجه
اصل اول_یکساله بودن بودجه ،هرچند که طرح ها چند ساله باشند ولی واحدهای عملیاتی ناگزیرند در پایان هر سال تراز مالی خود و صورت هزینه ها در قبال اعتبارات دریافتی را گزارش و تصفیه کنند.
اصل دوم_کامل بودن،درآمد و هزینه ها در ستون های دریافت ها و پرداخت ها منظور میشود.
اصل سوم_تعادل ،یعنی ایجاد موازنه بین دخل و خرج.
اصل چهارم_تفکیک اعتبارات هر ماده-یعنی هزینه کردن اعتبار فقط برای آن ماده نه ماده ای دیگر.موسسه نمیتواند از اعتبار مصوب برای ماده ای برای هزینه های لازم در ماده ای دیر استفاده کند.یا از محل درآمدهای خود هزینه های خود را بازپرداخت کند.

مربیان و نحوه ی گزینش آنان و سیاست ها و مقررات آموزشی
در گذشته انتخاب مدرسین، معلمان و مربیان اغلب توسط واقفین صورت میگرفت این مدرسان به جهت تسلط و توانایی و همچنین شهرت کسب شده ار واقفین مورد توجه همه بودند به نحوی که در جلسات حضور ایشان در اماکن وتدریس ها خیل زیادی از مردم جمع می شدند….البته مدرسان به نام اعتقاد زیادی در مکان تدریس و نحوه حضور خود داشتند و در هر مکان و هر جلسه ای حاضر نمی شدند…
گزینش مربیان و آموزگاران مدارس امروز تابع مقررات استخدامی و متمرکز است .بیش از 200 مرکز تربیت معلم و چندین دانشکده ی علوم تربیتی و بخصوص دانشگاه تربیت معلم و شعب مختلف آن به تربیت معلم و دبیر مشغول اند. علاوه بر این لازم است تا برای تمامی کارکنان و افراد و مدرسان شاغل هم کلاس ها و دوره های ضمن خدمت برگزار شود تا با اطلاعات و روشهای جدید آشنا شوند و روشهای جدید و مبانی فرهنگی و .. تعلیم و تربیت را فرا بگیرند لازم است که دبیران و معلمان بر حسب …تخصص خود به تدریس دروس مرتبط و متناسب موظف شوند….دفتر آموزش ضمن خدمت در سال 1365 دوره های ویژه ای برای تامین مدرس در 18 رشته ی درسی دایر کرده است

شیوه ی تدریس
در گذشته کلاس درس عبارت بود از یک مدرس و تعدادی شاگرد و طالب. که در یک مکان عمدتا مسجد دور هم می نشستند این حلقه ها حلقه استاد نامیده می شد گاه در یک مسجد چندین حلقه ی درس همزمان بر پا میگردید که اهمیت حلقه های درس بستگی به مدرس و موضوع درس داشت این حلقه ها گاهی اوقات و به ویژه پس از احداث فضاهای آموزشی مانند مجلس تدریس مناظره حدیث مذاکره ادب شعر وجود داشت که هر کدام اهداف خاصی را دنبال می کردند.
سخنرانی آموزشی تحت عنوان ((محاضره)) وسخنرانی های مذهبی برای عموم مردم تحت عنوان ((خطبه))برگزار میشد.با تحقیق در احوال مدارس قدیمی که بیشتر دارای ویژگی های نظام غیر رسمی آموزش و پرورش است ((عبارت خوانی ))روش غالب بر آنهاست.برای آمادگی جهت تدریس استاد لازم است اولا مطالعه و آمادگی انجام شود درس قبل با مرور و پرسش از چند دانش آموز یاد اوری و باز آموزی شود و به سوالات دانش آموزان پاسخ دهی و تفهیم مطلب شود:
به طور کلی مراحل تدریس معلم به صورت زیر میباشد:
1) آمادگی معلم و روان کردن درس برای خود.
2) پرسش و پاسخ بین شاگرد و معلم و توضیح برای یادآوری مطالب گذشته.
3) قرائت متن کتاب اصلی.
4) توضیح مطالب از خارج با کتاب های بسته .
5) تطبیق مطالب با متن کتاب .
6) تمرین و مباحثه.
لازم است استاد و معلم با در نظر داشتن تمام جوانب و شرایط و در نظر داشتن تفاوت های فردی و تسلط بر مطلب و تمرین و تکرار ایجاد انگیزه و اشتیاق یادگیری نماید و ابتدا به ساکن از روش مستقیم قرایت کتاب استفاده نماید و تا صحیح و روان قرایت مطلب و درس را فرا بگیرند.
دفتر بین المللی تعلیم و تربیت وابسته به یونسکو تعداد بیش از 300 روش تدریس را ذکر میکند .برای تقسیم بندی این روش ها کسانی معتقدند که آنها را برحسب سه الگوی پیش سازمان دهنده ،مشکل گشایی ،فرد مداری معرفی شوند:
1) الگوی پیش سازمان دهنده متمرکز بر فعالیت معلم است و مطالب درس را که بر حسب زمینه و کلیات مطلب و مراحل ارائه ی مطالب اصلی آن درس گام بندی شده است به صورت سخنرانی عرضه میدارد.
2) الگوی مشکل گشایی یک الگوی دانش آموز محور است که مطالب مربوط به درس توسط خود دانش آموز و بر حسب ذهن شناخت و تجارب آنان ظاهر میشود.
3) الگوی فرد مداری بر حسب شرایط و نوع معلم و شاگرد متمرکز بر درجه ای از اختیار معلم و آزادی شاگرد در تعیین اهداف ، روش مطالعه ،ارزشیابی و محتوای درسی است.
هریک از این الگوها برگرفته از یک یا چند مکتب روانشناسی است از جمله:
1) مکتب ساختگرایی که مدعی است ادراکات پیچیده ی روانی در واقع ساختارهایی هستند که از حالات روانی ساده درست میشوند.
2) مکتب کنش گرایی روش درون گری و مشاهده را برای پی بردن به روشی که افراد برای کاربرد تجربه ی روانی خود در سازگاری با محیط اتخاذ میکنند مورد توجه قرار میگیرد و به فرآیند یادگیری توجه دارد.
3) مکتب روانکاوی بر تفسیر جریان آزاد تداعی آراء و افکار متکی است و از روش بالینی و مشاهده استفاده میکند.
4) مکتب رفتارگرایی که فنون مطالعه ی رفتار حیوانات را به مطالعه ی رفتار انسان انتقال میداد.از روش مشاهده و آزمایش محرک و پاسخ عینی و نظام دار استفاده میکنند .
5) مکتب گشتالت که بر گرفته از کلمه ی گشتالت آلمانی به معنای الگو است .
مفهوم دیگری که برای طبقه بندی روش های تدریس به کار برد مفهوم ((روش استقرائی ))برای تمام روش های فعال و پویایی که معلم و دانش آموز به اتفاق به قاعده ،مفهوم ومعنایی تعمیم پذیر دست میابند و ((روش قیاسی)) برای روش های معلم محور است.
بررسی تاریخی تحولات سازمان و تشکیلات آموزش و پرورش و مقایسه وضع جدید آنان با گذشته به خوبی نمایانگر این است که نظام آموزش و پرورش به صورت روز افزونی به سمت تمرکز متمایل بوده و این نظام با اختیارات شورای عالی آموزش و پرورش مقررات یکسانی را برای تمامی مدارس وضع کند یعنی به تدوین اهداف سیاستها و خط مشی محتوا روشها موضوعات و عناوین مقررات استخدامی معلمین ارزشیابی و ایجاد مدارس بپردازد
در حقیقت وظایف شورای عالی آموزش و پرورش هیچ اقدامی در نظام آموزش و پرورش بدون مصوبه شورای مذکور قانونی نیست.
فصل سوم :ویژگی های مراکز آموزشی و اهمیت مدیریت آموزشی
علاوه بر نیازهای مقداری و کمیتی که نشانگر اهمیت پرداختن به مدیریت آموزشی برای اعتلای کیفیت آن است و وسعت قلمرو و وظایف ،پیچیدگی و تعدد عناصر آموزشی و گستری سازمان رسمی وزارت آموزش و پرورش در مقایسه با گذشته است.مراکز آموزشی دارای ویژگی هایی است که اولویت مدیریت آموزشی را نسبت به سایر انواع مدیریت بخصوص در دوران تحول امروز بروز میدهد.
کسان بسیاری از اندیشمندان مدیریت آموزشی معتقدند که سازمان و تشکیلات حاکم بر امور آموزش و پرورش کشورهای مختلف الگویی است برگرفته از سازمان و تشکیلات حاکم بر امور صنعتی و اداری یعنی همانند ساختارهای سازمانی صنعتی سازمانهای موجود در آموزش و پرورش نیز دارای اهداف طرح و برنامه- محتوا و عناوین سازمان و ارزشیابی و اعتبارات مالی هستند که دانش آموزان بعنوان مواد خام – تعلیم وتربیت فرآیند و محصول نهایی افراد و نیروی انسانی تربیت شده و نیروی انسانی مهارت دیده و متخصص است البته انتظار از تولید آموزش و پرورش دایما در حال تغییر بوده است لذا بعد مدتها وظیفه انتقال دانش از افراد و صاحب نظران بر عهده سازمانها و مراکز مرتبط قرار گرفت تا موضوع انتقال دانش بهتر و سریعتر صورت گیرد….
بنابراین فاصله ی زمانی لازم برای بررسی نیاز های جامعه و برنامه ریزی درسی و آموزشی و اجرای برنامه ها در مراکز حرفه ای و فنی با توجه به تغییرات و تحولات سریع خود عامل اساسی نامتناسب ماندن یادگیری های فارغ التحصیلان در پاسخگویی به نیازهای روز است حتی اگر با فراهم آوردن تمام ابزار های ساختاری و ارزیابی و تجهیزات و تهیه محتواهای آموزشی بستر مناسب آموزش تهیه گردد باز هم تاکید صرف بر انتقال فنون و مهارتها نمیتواند محصولات و فراورده هایی قادر و آماده در برخورد با مسایل ناشناخته و پیش بینی نشده امروز تربیت کند
ویژگی های مراکز آموزشی
1. مداومت آموزشی:موسسات آموزشی مبتنی بر این پیش فرض موظف اند موجبات افزایش رغبت و علاقه ی دانش آموزان را برای مداومت در کسب علم و یادگیری فراهم نمایند.
2. مدیریت آموزشی در گسستن دوره های نامطلوب اخلاقی ،علمی و فرهنگی در جامعه و ایجاد فضای سالم ،رشد اخلاقی ،عاطفی ،جسمانی و اجتماعی نقش حساسی دارد.اگر مدیریت آموزشی با یافتن جای مناسب و آشکار ساختن اولویت خود بتواند موجبات ترقی کیفیت آموزشی را فراهم آورد در آن صورت معلمان ،مدیران فردا با کیفیت بهتری برای خدمات آموزشی مهیا می گردد و سطح کیفی پزشکان و مهندسان رو به افزایش میگذارد.در این بازخورد بازده های بهتر موجب افزایش کیفیت داده می شود و از حاصل عملکرد آموزشی آنان فارغ التحصیلان بهتری تولید میگردد.((فیلیپ کومبز)) در کتاب ((بحران جهانی تعلیم و تربیت )) می نویسد :بسیاری از کشورهای جهان سوم در برابر فشار نیاز های آنی و کیفیت نامطلوب سازمان های آموزشی مجبور به کاهش بودجه ی آموزش و پرورش کشور می شوند.
3. نتایج دیررس آموزش و پرورش (تولید):سرمایه گذاری در آموزش و پرورش از نوع سرمایه گذاری دراز مدت است.یعنی نتایح آن دیر به دست می آید.هر برنامه ی آموزش و پرورشی باید به لحاظ کیفیت با اهداف آموزش و پرورش سنجیده شود.
4. حیطه ی نظارت:حیطه ی نظارت که با سلسله مراتب اداری و سازمانی ،تمرکز و عدم تمرکز سازمان ارتباط دارد به تعداد افرادی اطلاق میشود که سرپرستی بتواند بر حسن جریان امور آنان نظارت نماید .تجربه ،معلومات و تخصص مدیر و کارکنان از عوامل موثر در تعیین حیطه ی نظارت می باشد.
5. انعطاف پذیری و پویایی در سازگاری خدمات:کارآموزگاران همچون کار کارفرمایانی نیست که تنها با چند عبارت و شرح وظایف و روش انجام کار به یکباره وظایف کارگران را مشخص و بر حسب آن ارزشیابی کند بلکه قلمرو و وظایف آموزشی به رشد ویژگیها خصال فصایل و قابلیتهای بسیار متنوع و وسیع دانش آموزان مربوط می شود…
6. ساختار علمی حاکم بر محتوای آموزشی:محتوای آموزشی به صورتی است که ضمن رعایت مداومت تجارب و شناخت دانش آموزان در یک مقطع زمانی باید به ارتباط عمودی و هماهنگی افقی مطالب توجه داشت نکته ی اصلی ،مداومت و ارتباط عمودی هریک از ساختارها و هماهنگی افقی آنها با یک دیگر است که نیاز به برنامه ریزی درسی و آموزشی در مدیریت را الزامی می سازد.
7. ساختار ذهنی و فهم دانش آموزان :یکی دیگر از ویژگی های سازمان آموزشی پرداختن به تهیه و تدارک محتوای آموزشی متناسب با سطح و برداشت فراگیران در سطوح و سنین مختلف است .هر یک از فراگیران به مدد دانش و تجارب خود در خانواده ،اجتماع و مدرسه دارای ساختار ذهن شناختی هستند و برای موفقیت در حصول به اهداف تعلیم و تربیت و معنی دار کردن یادگیری به تناسب این ساختار ذهنی و ساختار علمی که امری بیرونی و عارضی است باید توجه شود.در حقیقت آموزش و پرورش زمانی به هدف های خود می رسد که میان انگیزه ها و ارزش ها و شناخت ذهنی درونی دانش آموز و ساختار علمی که امری عارضی و بیرونی بر اوست اتصال موزون برقرار کند.
8. ارزشیابی مداوم پیشرفت تحصیلی (رشد دانش ،مهارت ،نگرش):ارزشیابی در سازمان های آموزشی باید از رشد شناخت .دانش مهارت و فنون فراگرفته ی فراگیران به طور مرحله ای و مداوم صورت گیرد.((ارزشیابی مطلق))بر خلاف ((ارزشیابی نسبی)) حصول به هدف های تعلیم و تربیت را مورد ملاحظه قرار میدهد و مدیران آموزشی به جای تاکید بر مقایسه ی افراد با یکدیگر باید به میزان حصول هر یک از افراد به هدف های تعلیم و تربیت توجه کنند.
9. مشابه سازی در آموزش:مهمتر از آنچه در کتاب ها و کلاس ها مورد توجه قرار میگیرد الگوها ،مدلها و یا مشابهات واقعیات موجود در خارج از مدرسه است .مثلا معلم در کلاس درس کره ی جغرافیایی را نشان می دهد .این کره ی زمین است و یا شکل قاره های پنجگانه و یا دریا ها و اقیانوس ها و کشورها و نحوه ی قرار گرفتن آنها بر حسب طول و عرض جغرافیایی است.
10. محیط آموزشی سازمان های آموزشی :محیط مدرسه از گروه های همسن به وجود آمده است که هر یک دارای فرهنگ ها و ارزش ها و هویت خاص خود می باشند و برای طی مراحل تعلیم و تربیت در مدرسه گرد آمده اند.آنان ضمن دارا بودن وجوه مشترک فراوان از مشخصات متمایزی چون فرهنگ جسم ،تفکر تعقل نیز برخوردارند .
11. تمرین اعتدال رفتار:وظایف مدیران آموزشی پیچیده تر از سایر مدیریت ها میگردد.آنان باید بتوانند عوامل باز دارنده ی مزاحم در دستیابی به هدف های تعلیم و تربیت از سر راه بردارند و عناصر مشوق و مفید به یادگیری دانش آموزان را در محیط افزایش دهند .این نظارت مدبرانه عوامل موثر در یادگیری است .تربیت مدیران آموزشی برای کمک به ایجاد هماهنگی میان عناصر مختلف در سازمان آموزش و پرورش شامل :قانون اساسی ،رهبری ،شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی و … است که باید با هدف های آموزشی وزارت آموزش و پرورش ، وزیر و…. هماهنگ کرده و در ارتباط با مدارس باشد.
بخش دوم
قلمرو و ابعاد وظایف مدیریت آموزشی
ده بخش از امور مهم مدیریت آموزشی
شناخت قلمرو و ابعاد وظایف و نحوه ی انجام آنها به مدیر قوت قلب و اطمینان خاطر و جرات میبخشدلذا با در نظر داشتن اهمیت مدیران شایسته در بالا بردن کیفیت آموزشی و لزوم انعطاف پذیری مدیران در مورد بسیاری فرایندهای درون سازمانی و تعلیم و تربیتی بایستی به بررسی ابعاد و قلمرو مدیریت آموزشی پرداخت:
ابعاد مختلف امور سازمان توسط کسان بسیاری از مشاهیر علوم اداری و مدیریت بیان شده است .مدیریت معاصر هنری فایول را اولین کسی میداند که فعالیت های موسسه ی صنعتی را به شش دسته تقسیم می کند :
1. فنی (تولید)
2. تجاری (خرید ،فروش ،تولید
3. مالی(کسب و راه اندازی بهینه ی سرمایه)
4. تامینی (حراست اموال و اشخاص)
5. حسابداری(آمار)
6. اداری(برنامه ریزی ،سازمان دهی ،هماهنگی و کنترل)
اداره ی امور سازمان شامل برنامه ریزی ،سازمان دهی و کنترل است .این عناصر کارکرد مدیریت را مشخص میسازد و به جز اموری است که معمولا به طور عینی در هر سازمان چه کوچک یا بزرگ شناخته شده اند.
ده بخش از قلمرو مدیریت آموزشی
1. نظارت و راهنمایی دبیران یا معلمان .
2. روابط اجتماعی و فرهنگی در مناسبات انسانی.
3. ایجاد و استقرار تغییر.
4. ارزشیابی (مطلق ،نسبی ،مرحله ای و پایانی).
5. اجرایی .
6. میانجی و یاور در حل مشکلات بحران ها و تعارضات.
7. حسابرسی و کنترل امور مالی و بودجه و پشتیبانی تدارکاتی.
8. مشاوره و راهنمایی تحصیلی ،شغلی روحی و روانی دانش آموزان.
9. رشد سازمانی و امور کارکنان.
1. نظارت بر راهنمایی دبیران یا معلمان:
دبیران یا معلمان در به دست آمدن هدف های تعلیم و تربیت یا هدف های سازمان آموزشی به طور مستقیم عمل میکند .نظارت در واقع برای اطمینان از جریان فعالیت ها مطابق انتظارات است ویک امر موقتی نیست.
2. برنامه ریزی آموزشی و درسی:
بر حسب درجه ی تمایل به تمرکز یا عدم تمرکز در یک نظام اموزشی وظایف مربوط به این بخش متفاوت است.در نظام های متمایل به تمرکز مدیران آموزشی وظایف خود را بیشتر در قالب طرح های از پیش تهیه شده انجام میدهند.الگوی این گونه برنامه ریزی به مانند نقشه ی ساختمانی است .در نظام های دموکراتیک مدیران آموزشی دارای اختیار وسیع تری در تهیه ی برنامه ی آموزشی می باشند.به طور کلی برنامه ریزی بخش اعظم وقت و وظایف مدیر را در بر می گیرد.هدف های برنامه ریزی افزایش احتمال رسیدن به هدف از طریق افزایش بازدهی اقتصادی و یا تنظیم فعالیت ها و بالاخره تهیه ی ابزاری برای کنترل است .یکی از تعاریف ((برنامه ریزی)) چنین است:برنامه ریزی فراگردی است مداوم ،حساب شده و منطقی به منظور ارشاد و هدایت فعالیت های جمعی برای رسیدن به هدف است.
3. روابط اجتماعی و فرهنگی در مناسبات انسانی:
موانعی که امروزه بر سر راه تقویت ایفای نقش روابط اجتماعی و فرهنگی مدیران وجود دارد.یکی افزایش وظایف متنوعی است که سبب میشود مدیران از اقدامات مبتنی بر تامل دوری کنند تا کارایی و هنر برقراری ارتباط مدیران افزایش یابد

راهکارهای تقویت مهارت ارتباط در مدیران
1.روشن ساختن عقاید ،نظریات و مفاهیم مورد نظر پیام گیرنده و فرستنده پیام.
2.بررسی هدف واقعی از ارتباطات
3.توجه به نشانه های ارزشیابی پیام مانند چه ،چرا ،چه موقع و…..
4.مشورت خواهی و دعوت به مشارکت افراد
5.توجه به حالات عاطفی روحی روانی و حرکتی پیام فرستنده .
6.گنجاندن مطالبی مفید و متناسب با علایق و نیاز های مخاطب
7.پیگیری و سنجش تاثیرات
8.توجه به زمینه ی وسیع و اهداف درازمدت
9.عمل به گفتار
10.خوب گوش دادن
4. ایجاد تغییر:مدیر باید بتواند در ایجاد تغییر موارد زیر را در نظر گیرد:
1. شناخت برنامه ،هدف و طرح های جدی
2. شناخت انتظارات و ارزش های حاکم در محیط
3. شناخت قابلیت ها ،نیاز ها و استعداد دانش آموزان
4. شناخت موقعیت آموزشی چون وضع کلاس درس ،حمایت و پشتیبانی اداری
5. شناخت نظر نهایی معلمان نسبت به ایجاد تغییر .
بنابر این یکی از وظایف عمده ی مدیران ایجاد تغییر با فراهم ساختن زمینه های آن است.صاحب نظران در مدیریت تغییر را بر حسب مفاهیم مختلف تقسیم بندی کرده اند :
انواع تغییر:1-تغییر با برنامه 2-تغییر خود جوش 3-تغییر تکاملی
تقسیم بندی بر حسب انگیزه ی تغییر از جانب گتزل بیان میشود
1- تغییر تحمیلی 2 – تغییر مصلحتی 3- تغییر ضروری
تغییر تحمیلی مثلا در موقع لزوم ،تطبیق فرد یا امکانات صورت میگیرد.تغییر مصلحتی خاصیت مشابه با واکسن دارد .مدیر در تدارک زمینه های تغییر باید به موارد زیر توجه کند:
1. فراهم کردن روابط و مناسبات صحیح کارکنان
2. ترجیح منافع اجتماعی بر منافع فرد
3. آشنایی کارکنان با مطالب و اهداف
4. فراهم آوردن موجبات مشارکت افراد
وظیفه ی مدیر در محیط سازمانی که پایدار است با محیط سازمانی که ناپایدار است تفاوت دارد.نکته ی دیگر استفاده از نظر صاحب نظران در انجام تغییر است و همچنین رعایت محدودیت های مالی و زمانی است مدیران همچنین نباید در برخوردها سیاسی گذاری ها و طرح ها یشان نگاه تک بعدی یا طرز تلقی کلی و یکسان برای همه افراد داشته باشند .
گودوین واتسن از نخستین پژوهشگرانی است که پیرامون کاهش مقاومت در سر راه تغییر پیشنهاداتی را اعلام کرد:
1. کارکنان احساس کنند تغییر حجم کار آنان را کاهش میدهد نه افزایش.
2. افراد طرح را از خود بدانند نه طرحی که توسط افراد خارجی تدوین شود .
3. عادت به تغییر در رفتارهای کارکنان به وجود آمده باشد
4. تغییر با ارزش ها و عقاید پذیرفته و تثبیت شده همساز باشد
5. تغییر خود مختاری و امنیت افراد را به هم بزند .

5.ارزشیابی:
آشنایی با دانش و نحوه ی اجرای ارزشیابی از شرایط احراز شغل مدیریت است .از انواع ارزشیابی میتوان ارزشیابی تکوینی ،تکمیلی ،مطلق و نسبی را نام برد .برای مدیر ارزشیابی مبتنی بر معیار یا ارزشیابی مطلق دارای کمال اهمیت است تا بدان وسیله به اجرای اهداف عالی در مدرسه تاکید نماید.
مدیران باید در ایفای نقش ارزشیابی چهار زمینه را با هم در نظر گیرند :
1- برنامه ها 2 – جریان گردش امور 3-عملکرد 4-کارکنان

مراحل انجام ارزشیابی
1. روش ساختن منطق برنامه ی آموزشی ،تعیین جنبه های مورد نظر از آن برای ارزشیابی و تعیین اطلاعات مورد نیاز برای گرداوری.
2. گرداوری اطلاعات مورد نظر و تدوین قضاوت های پیرامون اثربخشی برنامه.
3. تحلیل اطلاعات و استخراج نتایج.
4. اتخاذ تصمیمات میتنی بر این اطلاعات
5. اجرای تصمیمات به منظور بهبود برنامه ی آموزشی
6.اجرا کارایی مدیران :
کارایی مدیران در نقش اجرایی بیشتر با معیار نحوه ی ارتباط با مقامات بالا سنجیده می شود.بنابراین گرایش به ایفای نقش اجرایی گرایش به کاهش نقش مدیریت است.به همین دلیل هر قدر سطح برنامه ریزی وسیع تر باشد نقش مدیریتی نسبت به نقش اجرایی وسیع تر می گردد.
7.میانجی،کمک به حل مسایل و مشکلات و بحران ها :
دقت – سرعت و عدالت معیار هایی است که به مدیر در حل بحران ها کمک می کند مدیران دارای ذهن فلسفی مناسب و با بصیرت و انعطاف پذیر با سعه صدر و شکیبایی از حوادث رخ داده برای ریشه یابی و تحلیل عوامل زیان بار استفاده می کنند.لذا با در نظر داشتن تمام جوانب می توان پیشنهادات زیر را برای حل مشکل اجتماعی به شرح زیر خلاصه کرد:
1. ایجاد فضای مناسب برای مشارکت افراد دارای مساله در حل آن .
2. تعریف درست مسئله
3. تعیین قضاوت های مبتنی برارزش های فردی طرفین.
4. ادامه ی اقدامات جانشین برای حل مسئله و تعارض.
5. التزام طرفین در انجام راه های ارائه شده در حل مسئله.
6. پیگیری رفتاری و مراقبت
مدیر ممکن است هر یک این مراحل را در یک جلسه مشاوره ای انجام بدهد ویا در ملاقات های متعدد به حل بحران و یا تعارض بپردازد
8.حسابرسی ،نظارت مالی ،امور بودجه ای ،پشتیبانی تدارکاتی ،گرداوری و تنظیم اطلاعات و آمار:
مدیران باید ار مجموعه قواعد و روش هایی استفاده کنند که بتوانند اطلاعات مالی و اقتصادی را گرداوری ،طبقه بندی و به شکل گزارشات حسابداری تلخیص نمایند و از آن برای تصمیم گیری افراد ذیربط از جمله والدین و مقامات اداری استفاده نمایند.
9.مشاوره و راهنمایی تحصیلی،شغلی ،روحی و روانی دانش آموزان:
در حال حاضر ستاد تربیتی مدرسه مرجع رسیدگی اولیه برای کلیه ی مشکلات دانش آموزان است.این ستاد بعد از اجرای برنامه ی درمانی و ارزیابی و بر حسب تشخیص خود با تکمیل فرم خاص برای دانش آموزان دارای مشکلات موضوع را به صورت محرمانه به اداره ی آموزش و پرورش ارسال می نماید تا طی جلسات مشاوره ای به کنکاش چرایی رفتار خاص دانش آموز پرداخته و راهکارهای مناسب به ایشان داده شود و بر اجرای انها با هماهنگی با مدرسه نظارت شود.
10.رشد سازمانی:
سازمان های آموزشی و مدرسه با افرادی که کاملا متناسب با شرایط احراز شغل نبوده سر و کار دارند .مثلا در مدرسه بعضی از معلمان به جای تدریس در دروس تخصصی خود به موضوع های غیر تخصصی مشغول میشوند.بنابراین مدیر با گذراندن دوره های لازم به روش های اعتلای کارایی کارکنان سازمان و افزایش بازده کاری بتواند از ذخایرمنابع انسانی موجود به خوبی استفاده کند.

وظایف مدیران آموزشی در اعمال امور دهگانه ی قلمرو مدیریت آموزشی
تمایز میان عناصر اصلی و سایر اموری که در جهت اهداف سازمان به کار گرفته میشوند ضروری است.بیان ابعاد و قلمرو مدیریت آموزشی نقش اصلی مدیران را در صحنه ی مدیریت مشخص میسازد .چستر بارنارد کار عمده ی مدیران را نه در انجام امور اجرایی بلکه در به کار نگه داشتن سازمان می داند. لوتر گیولیکو ال.ارویک(1937) عناصر مدیریت را به هفت دسته تقسیم میکند که از آن میتوان در اجرای هر یک از ابعاد مدیریت آموزشی استفاده کرد.POSDCORB مجموعه حروفی است که هر حرفش به مفهومی از عناصر اصلی امور اداری در اجرای یک بعد مدیریت است.

وظایف مدیران از نظر لوتر گیولیک: POSDCORB))
1. طرح و برنامه :در طرح و برنامه امور مختلف و لازم برای تحقق هدف های سازمان تدوین می شود.
2. سازماندهی:هدف نهایی سازمان دهی به حداقل رساندن برخوردها و موانعی است که موجب انحراف در مسیر برنامه ی طرح شده گردد.
3. کارگزینی:کلیه اموری که برای جذب و نگهداری مطلوب مهارت لازم است و شامل انتخاب،ارزیابی کارکنان،بازنشستگی و نگهداری سوابق می شود.
4. هدایت:بعد از مقدمات گذشته سازمان در جهت تصمیمات و تا بدست آوردن هدف های خود مطابق با دستور العمل های کلی شود .
5. هماهنگی:هماهنگی ایجاد موازنه و تطبیق بین وظایف متعدد واحدهای مختلف به منظور تامین هدف مشترک است.
6. گزارش دهی:مدیران با استفاده از اطلاعات بدست آمده ناشی از تحقیق و مقایسه ی نتایج با هدف ها ب واحدها و منابع آگاهی میابند.
7. امور بودجه :کلیه ی اموری است که با برنامه ریزی مالی یا حسابداری و کنترل هزینه سرو کار دارد.
نظریه ی گیولیک و ارویک مبتنی بر مکمل نظریه ی هانری فایول است که می تواند یک سند راهبردی برای تمام مدیران باشد تا با تعیین واحد های مشخص کار برای هر یک از نقش های خود و رعایت مراحل مذکور مدرسه را در جهت حصول به اهداف رهبری کنند البته تعیین واحد های کار به شرایط و موقعیت مدرسه بستگی دارد.

وظایف اداری مدیران مدارس
1- ثبت نام به موقع دانش آموزان براساس دستور العمل های ابلاغ شده
2- تقسیم کار با توجه به شرح وظایف افراد و تنظیم برنامه هفتگی کلاسها و ابلاغ به موقع آن به معلمان و دانش آموزان
3- رسیدگی به حضور و غیاب کارکنان و اعلام به موقع آن به اداره و در صورت غیبت همکاران تلاش در تشکیل کلاس به کمک معاونین و …
4- دایر نگه داشتن مدرسه در مدت تعطیل تابستان بر اساسدستور العمل ها
5- حضور در مدرسه نیم ساعت قبل از آغاز کار مدرسه و اتخاذ تدابیر لازم برای مراقبت بر جریان رسمی و جنبی فعالیت های آموزشی و پرورشی
6- تدارک و تشویق افراد صالح لایق و فداکار و توبیخ و تنبیه افراد ناصالح غیر لایق و خاطی طبق ضوابط
7- همکاری و اشتراک مساعی با افراد و سازمان های ذیصلاح محلی و ….

بخش سوم
نظریات مدیریت:پویایی و درک مدیریت آموزشی
پویایی نظریات مدیریت آموزشی و درک مدیریت آموزشی :هدف اصلی این بخش نشان دادن زمینه ی لازم برای مدیریت مبتنی بر دیدگاهی است که بتواند نتایج تحقیقات و تجارب حاصل از سیر اندیشه های اداری و تاثیر آن بر رفتار مدیران را تنظیم و هماهنگ سازد.

نظریات مدیریت
تالیف کتاب های مدیریت یکی از پدیده های معاصر است.در کتاب های مدیریت مجموعه ای از مفاهیم،اصطلاحات،مسائل و مشکلات گوناگون وجود دارد که همه نوع احکام و قوانین و نتایج را در بر میگیرد.هدف این بخش معرفی نظریات معروف مدیریت است به علت بسیاری تنوع در نظریات مدیریت پس از بررسی و مطالعه نظریات مختلف مدیریت از آغاز قرن بیستم تاکنون سه مفهوم سازمانی- انسانی و ادغامی برای دسته بندی آنها انتخاب شد

فصل اول:نظریات سازمانی در مدیریت
نظریات سازمانی در مدیریت:منظور نظریاتی است که بر اهداف سازمان-تقسیم کار- تخصصی کردن وظایف – برنامه ریزی – سازماندهی- فرماندهی برکارکنان-هماهنگی وظایف و کنترل عملکردها- سلسله مراتب فرماندهی-عقلانی – منطقی کردن امور-هم شکلی و مداومت کارها رعایت ضوابط بجای روابط تاکید دارد.
بعضی از نظریات و نظریه پردازان موثر درپیدایش این مفهوم به شرح زیر معرفی میشوند:
1)مدیریت کلاسیک-نظریات اقتصادی:آدام اسمیت بخشی از کتاب معروف به نام (بررسی علت و ماهیت ثروت ملل)را به تقسیم وظایف اختصاص داده است.این تقسیم وظایف به خصوص در خط تولید بکار می رود.اسمیت علاوه بر اهمیت تقسیم وظیفه به استفاده مناسب از ابزار و ماشین برای آسان کردن کار تاکید کرده است.
2)مدیریت علمی:فردریک وینسلوتیلور در کتاب معروف خود به نام(اصول مدیریت علمی)مسئولیت مدیران را در چهار دسته زیر معرفی می کند:
1.علمی ساختن نحوه ی انجام کار به مدد نتایج تحقیقات و مطالعات گام های لازم برای انجام آن.
2.علمی ساختن نحوه ی گزینش،آموزش،کارآموزی،ورشد کارکنان.
3.برقراری همکاران نزدیک میان کارفرمایان وکارکنان برای اطمینان به این که کارطبق اصول علمی مدون انجام گیرد.
4.تخصیص مناسب وظیفه برنامه ریزی واجرا میان کارفرمایان وکارگران.
3)مدیریت کلاسیک جدید:فایول در تحقیقات خود سازمان هایی صنعتی 14 اصل و پنج وظیفه اداری مدیران را بیان میکند.این پنج وظیفه عبارتند از:طراحی وبرنامه ریزی ،سازماندهی،فرماندهی کارکنان،هماهنگی فعالیت ها و کنترل عملکرد میباشد.اصول چهارده گانه ی مدیریت وی از چهار مفهوم اساسی استفاده میشود:
1. تخصیص وظایف بر حسب گروه های مراجع ،مکان جغرافیایی ،نوع تولید ،اهداف و…
2. وحدت فرماندهی یعنی یک و فقط یک و نه چند نفر رییس به یک کارمند دستور دهد.
3. سلسله مراتب مشخص ارتباطات سازمانی میان تمام مشاغل.
4. تدوین قواعد و قوانین لازم برای برقراری ارتباط میان فعالیت های گروهی متخصص.
4)دیوان سالاری:ماکس وبر جامعه شناس آلمانی است .وی کتاب (نظریه سازمان ،اجتماعی و اقتصادی) خود را در اوایل قرن بیستم به زبان آلمانی نوشت و این کتاب در دهه ی 1940 به زبان انگلیسی ترجمه شد.اصطلاح (بوروکراسی ) او که معادل آن در فارسی دیوان سالاری است مفهوم آشنای کسان بسیاری میباشد.اغلب مردم بوروکراسی را با معانی منفی (خط سرخ بی پایان تشریفات اداری )جزییات وقت گیر بی حد و اندازه کاغذ بازی اداری ،قرطاس بازی درک کرده اند .
5)نظریه ی تصمیم:هربرت سیمون و یمز مارچ برای فهم رفتار سازمانی چهار چوب تصمیم گیری را معرفی کردند.تاکید آنان بر سازمان عقلانی و رفتار معقول کارکنان در سازمان است .ارائه این مدل جایزه نوبل در اقتصاد را نصیب آقای سیمون کرد.
6)کاربرد مدیریت علمی در مدیریت آموزشی:قلمرو امور مدیریت آموزش و پرورش در ده نقش عمده مشخص شده است.نقش های اساسی که ارکان هر مدیریت بخصوص مدیریت آموزشی را تشکیل میدهند عبارتند از:
1. نظارت بر راهنمایی مربیان
2. روابط اجتماعی،فرهنگی و مناسبات انسانی
3. ایجاد تغییر
4. اجرایی
5. ارزشیابی
6. میانجی و کمک به حل مشکلات
7. حسابرسی و کنترل امور مالی و بودجه
8. مشاوره و راهنمایی تحصیلی شغل
9. رشد سازمانی
ترتیب اولویت نقش های بالا بستگی به اهداف و شرایط سازمان دارد.در مراکز آموزشی پیشرفت تحصیلی محور اصلی همه ی فعالیت های آموزشی محسوب میشود.
7)مدیریت علمی و اصول و مفاهیم آن:بیان شرایط به وجود آمدن مدیریت علمی و اصول آن از دو جهت واجد اهمیت است.اولا موجب جلب توجه صاحبنظران و مسئولین به روش های علمی و شناخته شده ی مدیریت می گردد و ثانیا بتوان سازمانی به وجود آورد که پاسخگوی انتظارات روز افزون مردم از مدارس قرن بیستم باشد.
8)اصول مدیریت علمی:اصولی که تیلور به نام اصول مدیریت علمی در کتاب خود معرفی کرده به شرح زیر است:
1. واحد کار از تحلیل کار ،تعیین و بر حسب زمان ،مکان و حرکت تعریف شود.
2. مدیران برای یافتن بهترین شیوه انجام واحدهای کار و بررسی زمان ،امکان و حرکت و تناسب مزد با کار به سایر اطلاعات مرتبط به تولید به برنامه ریزی بپردازد.
3. مدیران با مطالعه ی روش علمی انجام کار بهترین روش کار را برای کارگران تعیین و برای اجرای آن به آموزش کارگران بپردازند.
4. مدیران با مقایسه ی تولید کارگران با مقایسه های به وجود آمده مبتنی بر اهداف و توجه به استثناها به کنترل انجام امور بر حسب اصول مدیریت علمی بپردازد.
5. مدیران میان واحدهای کار و اهداف تولید هماهنگی ایجاد کنند.
9)نفوذ تیلوریسم:تیلوریسم در کشورهای دیگری از جمله شوروی سابق نفوذ یافت.تبلیغ و تشویق بیش از حد قهرمان پروری در تولید مشکلاتی از جمله موارد زیر را در شوروی به وجود آورد:
1. فرسودگی و شکستن ماشین ها و ابزار کار
2. کاهش توجه به رشد فرد و سازمان
3. کاهش کیفیت تولید
4. اشکال در مصرف واحدهای اضافی تولید
5. کم شدن مواد خام عناصر اولیه تولید
6. از دست دادن هماهنگی در جریان گردش امور تولیدی
به نظر این مشکلات بیش از آن که به اصول مدیریت علمی مربوط باشد ناشی از آثار سوء مادیگرایی حاکم بر نظام آن کشور بر اخلاق و رفتار مدیران است.
10)شباهت تقسیم بندی اهداف آموزش و پرورش و عناصر :اهداف آموزش و پررش نیز از عمده ترین شاخص تعیین اولویت امور دهگانه ی اداره ی مراکز آموزشی است .طبق اصل سوم دولت جمهوری اسلامی ایران موظف گردیده است برای به دست آوردن اهداف همه ی امکانات خود را برای امور زیر به کار برد:
1. تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی در حدود قانون
2. توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه ی مردم
3. محو هرگونه استبداد و خودکامگی و انحصار طلبی
4. طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب
5. ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضرور
اهداف سیستم آموزش و پرورش باید در جهت اهداف آموزش و پرورش کشور تنظیم یابد.
هدف های کلی آموزش قبل از دبستان:
1. آماده ساختن کودکان جهت استفاده بیشتر و آسان تر از مفاهیم اموزشی
2. پرورش توانایی و استعداد کودکان به منظور اماده شدن آنها برای ورود به دوره های تحصیلات بعدی
3. کمک به خانواده های کم در آمد در استفاده از یک محیط سالم تربیتی برای پرورش کودکان
4. کمک به جریان رشد جسمی ،ذهنی ، عاطفی کودکان با تکیه بر زمینه های دینی و اخلاقی
5. آموزش بهداشت به منظور رعایت نکات بهداشتی در خانواده وجامعه
6. لغت آموزی و گسترش زبان فارسی بخصوص در کودکان استان های محلی
از وظایف مدیران آموزشی کمک و راهنمایی معلمان در تعیین و هماهنگ ساختن هدف های درسی و کلاسی خود با سلسله مراتب اهداف است به طوری که ارتباط افقی میان فعالیت های آموزشی کلاس با اهداف وسیع تر و بزرکتر برقرار شود و هر فعالیت آموزشی در سطحی با هدف خاص خود متناسب گردد.تعیین واحدهای کار آموزشی میتواند مقیاس سنجش میزان کار و صلاحیت مربیان باشد.
کاربرد اصول مدیریت علمی در مدیریت آموزشی نمیتواند بدون تاثیر و تغییر در روابط متداول مربیان و مدیران باشد.جدایی برنامه ریزی از اجرا که از دیگر اصول مدیریت علمی است در جریان برنامه ریزی آموزشی و درسی اجرا می شود .اصل هماهنگی اهداف محدود به رفتار با هدف های کلی آموزش و پرورش نقش اساسی دارد.
11)مدیریت آموزشی گذرگاه نظر و عمل در آموزش و پرورش:
در توضیح طبقه بندی امور آموزشی دسته بندی دهگانه ای تحت عنوان کلی قلمرو مدیریت آموزشی معرفی کرده است.این امور شامل موارد زیر است:
1. نظارت و راهنمایی تعلیماتی مربیان.
2. راهنمایی و مشاوره ی تحصیلی و رفتاری دانش آموزان
3. ارتباطات اجتماعی و فرهنگی میان مدرسه و جامعه.
4. برنامه ریزی آموزشی و درسی
5. ارزشیابی
6. امور اجرایی
7. امور مربوط به رفع تعارضات و حل مشکلات
8. امور مالی و نگهداری حساب اسناد و ضبط اطلاعات
9. ایجاد تغییر
10. رشد سازمانی
از میان امور مذکور مفاهیم برنامه ریزی،نظارت و ارزشیابی و راهنمایی تعلیماتی را مورد توجه خاص قرار داده:
1. برنامه ریزی:فیلیپ کومبز برنامه ریزی آموزشی را کاربرد تحلیل منطقی در آموزش و پرورش به منظور افزایش کارایی میداند.تعریفی دیگر برنامه ریزی را عملیاتی میداند که منجر به تهیه ی برنامه شده فعالیت هایی را شامل میشود که به تعیین هدف و انتخاب راه منجر میشود.هنری فایول چهار عامل وحدت،قابلیت،انعطاف،استعداد را برای برنامه ریزی مهم میشمارد.
نقش های عمده ی مدیران در آموزش
مدیر در هنگام تعیین دامنه ی عملیات برای اجرای برنامه باید سهم هر معلم را مشخص کرده میان عملیات هماهنگی ایجاد کند و خط مشی اجرای آنها را تعیین نماید.
2.نظارت و راهنمایی:مفهوم نظارت و راهنمایی اطمینان از مطابقت عملیات یاددهی با اهداف برنامه های آموزشی و درسی است. از میان تعاریف گوناگون به بیان نظریه ی کیمبل وایلز میپردازیم که میگوید (( ناظر تعلیماتی سرعت بخش انجام وظایف است زمینه را برای ایجاد ارتباط های میان مربیان هموار میکند.))
دومین ویژگی لازم برای یک هدف درسی با توجه به اصل هماهنگی از اصول مدیریت علمی هماهنگی آن با اهداف وسیع تر در سطوح فراتر از آن مطلب درسی و کلاس درس است.یعنی پیوند میان انتظارات محدود به مطالب درسی با انتظارات نظام آموزش و پرورش.
سومین ویژگی لازم برای یک مطلب آموزشی همسویی روش ها و فعالیت های درسی با هدف های آن مطلب آموزشی میباشد.مثلا روش فعال یادگیری و مشارکت فراگیران در آموزش به رشد تفکر و تعقل آنان کمک میکند.
سطح و عمق یادگیری مطالب در افراد مختلف است و بلوم یادگیری را به دو نوع تقسیم میکند :یکی یادآوری اطلاعات یا معلومات است که معمولا بدون تغییری در آن یا بررسی از آن رخ میدهد.دیگری فهم است وی برای نوع دوم پنج مرحله را معرفی میکند:1.درک 2. کاربرد 3. تحلیل 4.ترکیب 5.داوری
هرچه فهم عمیق تر باشد فعالیت های ذهنی بیشتری را درگیر میکند.تناسب سطح عاطفی روحی و روانی یک مطلب آموزشی با تمایلات و خلق و خوی دانش آموزان برای یادگیری واجد اهمیت بسیار است و این نکته حائز اهمیت است که فعالیت های درسی متناسب با نیازها و شخصیت دانش آموز باشد.
مقایسه ی اهداف درسی موضوع ها با یکدیگر و تنظیم طرح و برنامه برای رعایت هماهنگی و تناسب آنها با وقت و حجم مطالب و نظارت و راهنمایی صحیح از مهارت های اساسی لازم برای مدیر و مربیان است.
تقسیم قلمرو وظایف مدیران آموزشی به ده زمینه راه را برای استفاده از مفاهیم و روش هایی که مدیریت برای بررسی مسایل سازمان به کار می برد هموار میسازد.مدیریت علمی یکی از نظریات مربوط به سازمانی است و بخصوص در زمینه ی برنامه ریزی و ارزشیابی آموزشی قابل اعمال است شباهت تقسیم بندی اهداف آموزش و پرورش و عناصر دیگران با اصول مدیریت علمی نشان داده شد.

فصل دوم
نظریات انسانی در مدیریت
منظور نظریاتی است که به طور کلی به بررسی ابعاد انسانی در سازمان از قبیل دیدگاه ها،عواطف،مشارکت فرد در تصمیم گیری و….بر هدایت افراد به انجام کار میپردازد
1.مدیریت مبتنی بر روابط انسانی
آلتون می یو،فریتز روزلیزبرگر و ویلیام دیکسن از رهبران این مکتب مدیریت هستند آنان در نتیجه تحقیقات متعدد خود در کارخانه ی وسترون الکتریک و هاتورن موفق به کشف این پدیده شدند که به جز شرایط و عوامل موثر در کار و ساختار سازمانی چیز دیگری باعث افزایش تولید کارگرها می شود وآن احساسی و روانی است.در اثر این احساس روحیه ی آنان تقویت می شود.تجارب کارخانه وسترون الکتریک اکتشافات دیگری به همراه داشت که از آن جمله کشف و بیان نقش ها در روابط غیر رسمی است که فراتر از بحث ساختاری و امکانات و دستمزد و … در انگیزش و کارایی اثر می گذارد و باعث افزایش بهره وری می شود.

2.پویایی های گروهی
کرت لووین روانشناس اجتماعی در تحقیقی دو روش ایجاد تغییر را باهم مقایسه کرد و به این نتیجه رسید که برای کاهش مصرف گوشت در آشپزی خانم ها مشارکت گروهی آنان بیشتر از سخنرانی برای آنان موثر است.

3.رهبری
بیلز و مک گروگر از جمله سرآمدانی هستند که به بیان نقش مدیران و رهبران پرداخت.بیلز دو نوع رهبری رسمی و اجتماعی بیان کرد.رهبر رسمی نظرات اعضای گروه کار را خلاصه کرده و رهبر اجتماعی به حفظ گروه و پیوستگی کمک میکند.مک گروگر به نوصیف دو نوع مدبر می پردازد:1.مدیرانی که تابع نظریه یx(بد بینی و نگرش منفی)هستند و درباره ی کارکنان خود معتقد اند نسبت به کار ذاتی بی میل هستند.
دسته ی دیگر از مدیران تابع نظریه ی y(خوش بینی و نگرش مثبت)هستند که معتقدند نسبت به کار احساس مسئولیت دارند.

4.کاربرد مدیریت مبتنی بر مناسبات و روابط انسانی در مدیریت آموزشی
آثار دانشمندان و اندیشمندان روانشناسی و تعلیم و تربیت از جمله بینامین بلوم ،کراس ول حاصل آمده است که بلوم سه حیطه را برای آموختن پیشنهاد داد :
1- حیطه شناختی 2- حیطه عاطفی 3- حیطه روان حرکتی
حیطه ی شناختی شامل:دانش ،درک،ترکیب و داوری میباشد.حیطه ی عاطفی شامل:ارزشگذاری ،سازمان دهی و بالاخره خوی و منش میباشد.حیطه ی روان حرکتی به ترتیب سلسله مراتب بیان میشود.چستربرنارد بر اساس اندازه گیری تمایل افراد نسبت به انجام کاری مشترک بر حسب مقیاسی از تمایل شدید حالت خنثی میگوید:سنگینی وضعیت تمابل افراد جوامع امروز در سازمان ها به سمت منفی مذکور است.

5.نیازها
جنگ سطح عمومی ارضا نیازهارا در طبقه ی ایمنی نگه داشت.نظریه ی مازلو به نام سلسله مراتب نیازها در کتاب های مختلف مدیریت بیان شده است که بر طبق آن انسان بر حسب قدرت نیاز به تحرک در می آید.طبق نظریه ی مازلو وقتی مبتنی بر نیازهای ارضا شده باشد موجب انگیزه نیست و فاقد ارزش است.در زیر به مفاهیم عمده نیازها میپردازیم:
1)نیازهای فیزیولوژکی:گرسنگی و تشنگی،خواب ،استراحت،تمرین که نمونه ی بارز آن اعتصاب کارگران انگلیس در سال1819 .نیاز به دستمزد برای زیست و زنده ماندن باعث انگیزش کار و تلاش در فرد می شود….
2)نیازهای ایمنی:
احساس امنیت کردن دور از خطر بودن،محیط خوب و سالم.که این نیازها در انقلابات چهره میگشایند که به منظور بهبود شرایط کار و زندگی است. در تاریخ مللی بوده اند که چون نیاز های اولیه شان ارضا شده بنابراین برای تجربه سطح بالاتر و احساس و ارضا امنیت انقلاب کرده اند…..!!!!!!
3)نیازهای اجتماعی:
پذیرش ،عشق و دوستی.که این نیازها از رفتارهایی ناشی میشود که برای حفظ و تقویت مناسبات رضایت بخش با سایرین بروز میکند. در بحث مربوط به نهضت روابط انسانی در مدیریت نیاز به محبت دوستی و روابط اجتماعی مطرح می گیرد و افراد بسیاری از انگیزش و همچنین سطوحی از یادگیری شان را از اجتماع می گیرند.

4)نیازهای عزت نفس:
سرشناسی و پرستیژ ، اطمینان و رهبری شایستگی و موفقیت توانایی و باهوشی :که بر حسب نظریه ی سلسله مراتب نیازها نارضایتی حاصل از برآورده نشدن نیازها به مراتب فراتر از زمانی است که نیازهای اجتماعی ارضا نشده باشد این نیاز ها همچون لایه ای بر سایر پوشش های نیاز(فیزیولوژیکی-ایمنی-و اجتماعی) می نشیند احساس احترام و اعتبار اجتماعی انگیزه پرداختن فرد به تلاش و نشان دادن توانایی هایشان است لذا موضوع جدیدی به نام رشد و تقویت شرح وظایف و مشاغل در کتب مدیریت مطرح شده است
5)نیاز به خودشکوفایی:
شکوفایی توانایی های فطری،ارج نهادن به زیبایی و خلاقیت و پذیرش واقعیت است.اگر نیازهای طبقات پایین ارضا شوند و دیگر قدرتی برای انگیزش نباشد در آن صورت نیاز خود شکوفایی گریبان گیر میشود که این نیاز یک نیاز متمایز از سایر نیازهاست. نیاز به خودیابی پیچیده ترین و مشکل ترین سطح نیاز ها می باشد بنابر این افراد خود شکوفا نادر می باشند و زندگی آنها طبیعی و برحسب توانایی های فطری خودشان شکل می گیرد واسوده خاطر وبا فضیلت و معتقد به کار خویش اند
6.انگیزش،انگیخته و برانگیزنده ها :
برلسون واشتاینر : انگیزه را حالت درونی میداند که انرژی بخش و موجب کشاندن رفتار به سوی اهداف میشود.به عبارتی دیگر انگیزه یک اصطلاح عام است که به مجموعه مفاهیم مانند نیاز ها و ارزوها اطلاق میشود.انگیزش کشش به سوی نتیحه ی کار است و درحالیکه نتیجه رضایت از نتایج تجربه شده است. تناسب سطح رضایت شغلی و انگیزش افراد برای شغل مهم است برخی افراد ممکن است رضایت شغلی بالا ولی انگیزش کاری پایین داشته باشند و برعکس لذا مدیر باید در نقش رهبری و هدایت کننده و بشیر و انذار راه تشویق و ترغیب باشد.
7)تاثیر پیش داوری در رفتار مدیران
در علم اقتصاد اصطلاح پیش داوری خودکار به مفهوم تاثیری است که پیش داوری میتواند بر تغییر روند اقتصاد به سوی تحقق آن پیش داوری داشته باشد.لذا بین انتظارات معلم و شاگرد رابطه ای وجود دارد به این صرت که رشد ذهنی و یادگیری دانش آموزان مورد توجه ومشمول پیگیری معلم بسیار بالاتر بوده است……..
پانزده مورد از رفتارهای مد نظر برای بهبود رابطه و ذهنیت بخشی به دانش آموزان به این شرح است:تعداد سوال- ارتباط کمک فردی معلم به دانش آموز
شنیدن-فاصله زمانی برای پاسخ- تغییر عبارات و بیان اشارات- تایید یا رد- تعریف از شاگردان- دلایل تعریف- قبول احساسات- استفاده و استناد به نظریات شاگردان
نزدیک شدن- صمیمیت- علایق شخصی- دست زدن- سرزنش غیرخصمانه

8)ظرایفی از روابط و مناسبات انسانی:
امور یک سازمان به اندازه ای پیچیده است که مدیر را به داشتن روابط انسانی مناسب با کارکنان و استفاده از آرا و نظریات آنان ملزم میسازد.
در نظام آموزش و پرورش هر عاملی که موجب تاثیر در روابط انسانی میان مدیر معلمین و دانش آموزان و والدین آنها می شود قابل بررسی و تحقیق است .اختلاف انتظارات میان افراد مسئول درون هر سازمان از نقش و وظیفه ی مدیرآن امری طبیعی است ولی افزایش اختلاف نظر آنان از نقش و وظایفی که مدیر ایفا می کند و یا باید ایفا کند بر کارایی وکارآمدی برنامه های مدیرتاثیر متنابهی خواهد داشت
9)ارتباطات انسانی و تاثیرات برداشت ها و طرز تلقی افراد در ایجاد رفتار:
الگوی ارتباطی شامل موانع فیزیکی واژه ها و پیام ها است که بر مبنای الگوی فرستنده پیام و گیرنده طراحی می شود و در آن درک پیام – تعدیل پیام و مفهوم پیام مطرح است
شراگ و لارسون ارتباط را چنین تعریف کرده اند :ارتباط را میتوان جریانی را دانست که در پی آن دو نفر یا بیشتر به تبادل افکار یا نظریات می پردازند.دامنه ی وسیع روابط انسانی در نظام اجتماعی آموزش گاه ها و پیچیدگی روابط مدارس مدیران را موظف میکند تا به شناخت نظرات از نقش خود تلاش کنند و با ایجاد هماهنگی از اختلافات بکاهند.این انتظارات دو دسته اند:انتظارات از مدیر در شرایط موجود ،انتظار از مدیر در شرایط مطلوب.
10)پنجره ی جوهری:
مطابق این چارچوب مدیران دارای ضمیری می باشند که قسمتی از آن برایشان شناخته شده است و رفتار های خود ناشی از آن را کنترل میکند. و از نحوه برخوردشان با افراد و تاثیری که بر آنان خواهند داشت آگاهی دارند در عین حال قسمت دیگری از شخصیت مدیر برای خودشان ناشناخته است یعنی در بعضی از موارد از تاثیر ضمیر ناخودآگاه در برخوردشان با دیگران آگاهی ندارند.
اصول تغییر بنا بر پنجره ی جوهری:
1. تغییر در هر یک از ربع ها روی سایر آنها اثر میگذارد.
2. احساس تهدید آگاهی را محدود میکند .اعتماد متقابل بر آگاهی میافزاید.
3. آگاه کردن توام با زور نامطلوب و معمولا بی اثر است.
4. نظام ارزش های گروه در اثر رویارویی با ناشناخته های آن قایل شناخت است.
5. هرچه ربع اول کوچک تر باشد رابطه سطحی تر است.
11)تحلیل تعامل و ارتباطات معلم در کلاس درس :
یکی از ابزار سنجش روابط انسانی در کلاس تعامل کلامی او با دانش آموزان است که میتوان به شیوه ی برگرفته از روش فلاند رز انجام داد که این روش سیزده رفتار کلامی معلم و شاگرد را نشان میدهد.
یافته های هنسلی که از بررسی و تحقیق در برداشت مدیران به دست آمده که تعارض و اشتباه در این برداشت ها را طبقه بندی کرده:
1- مسئله ساز 2- بی تقصیر 3- دقیق
تعارض در نقش مدیر:
تعارضات در هر سازمانی به وجود میآید که معمولا برای مدیر از همه بیشتر است که متناسب با نوع عوامل وشرایط متفاوت خواهد بود و بر چهار نوع است:
1.تعارض میان دو یا چند نقش که مدیر باید در آن واحد انجام دهد.مثلا درک مشکل بودن ایفای همزمان چند نقش توسط مدیر در حیطه های اجرا ساختاری و نظارت
2.تعارض میان انتظارات گوناگون افراد و گروه های مختلف از نقش مدیر. مثلا توقع کارکنان جهت تامین شرایط آموزشی و رفاهی از جانب مدیر و نبود شرایط مالی و اداری و منع قانونی ازنظر اداره…
3.تعارضات میان انتظارات مختلف افراد یک گروه از نقش مدیر: این نوع تعارض مدیر را به دام خود می کشد مثلا وقتی تعدادی از کارکنان ومعلمان در برابر تعدادی یگر موضع گرفته و صف آرایی کنند و هر کدام از دوگروه خواهان ملحق شدن مدیر به آنها است و در صورت عدم قبول منجر به دلخوری و ناراحتی و عوارض کاری و رفتری خواهد دشد..
4.تعارض میان علاقه و وظیفه:این حالت ناشی از تعارض مدیر در تطبیق نیازهای فردی با نقش مدیریتی اش می باشد که مورد بحث آن تاثیر ها و هم پوشانی های دوطرفه ونتیجه و تعاملات مابین میباشد مثلا با ایفای نقش مدیریت چقدر نیازهای فرد برآورده می شود یا نیاز های فرد چه حد زیر بار وظایف سنگین مدیریت مخفی می گردد درصورت درونگرا بودن مدیر دنیای وسیع انتظارات گوناگون آرامش درونی وی را مختل و دچار تعارض نوع چهارم خواهد شد.

فصل سوم
نظریات ادغامی در مدیریت
نظریات ادغامی در مدیریت علی رغم نظریات ساختاری یا انسانی ترکیبی از هر دو نظریات سازمانی و انسانی است.
1)نظریات اجتماعی فنی
تریست و بامفورت در اثر تجارب و تحقیقات خود این پدیده جالب را سازمانهای معاصر دریافتند که مدیران برای فهم سیستم کار به شناخت فنون انجام کار و نحوه ی کار گروه ها هر دو نیاز دارند بنابر این آنان دریافتند که تقسیم وظیفه و تخصصی کردن کار بوسیله معرفی تکنولوژی نوین زمانی موثر است که تغییر در دل سیستم اجتماعی پذیرفته شودیعنی جنبه های فنی و اجتماعی شغل تواما در نظر گرفته شوند.
2)نظریه ی سیستم ها
این نظریه نیز از آنجا که بر نظریات مدیریت سازمانی و انسانی مبتنی است از نوع نظریات ادغامی میباشد که این نظریه مرکب از نظریاتی از علوم اقتصاد جامع شناسی ،روانشناسی و علوم طبیعی است و ساختار سازمان انسان محیط و عوامل و عناصر بسیاری را در خود دارد.لذا سازمان را یک سیستم باز تعریف می کنند که پویا و فعال است و مدام در حال دریافت انرژی به شکل منابع جدید(آدمو مواد و پول) و یا اطلاعات (راهبردی محیطی و تاریخی) از محیط می باشند این انرژی به نام داده به سیستم پس از تغییر به شکل بازده تبدیل و از سازمان خارج می شود.
3)نظریه ی اقتضا
نظریه ی اقتضا تناسب جریان گردش فعالیت در سازمان را با ویژگی های وضعیت و شرایطی که سازمان در آن واقع است بررسی میکند برنز و استالکر به دو نوع سیستم مدیریت اشاره دارند:الف:سیستم مکانیستیک(ماشین گونه) و ب:سیستم ارگانیک(زنده- انعطاف پذیر و انسانی) سیستم های ارگانیک بر خلاف سیستم ماشینی دارای انعطاف پذیری بیشتر و ساختار نرم تری هستند و به کارکنان در اتخاذ تصمیمات اجازه مشارکت و اعمال نظر بیشتر می دهند…. در آغاز تحقیقات این نظریه به تناسب ساختار سازمانی و محیطی توجه می شد به هر حال تناسب میان ساختار سازمانی و شرایط فنی ،سن و اندازه ی سازمان در بحث نظریه مطرح است.

4)تفکر سیستمی عهد جدید در الگو های تفکر مدیریت آموزشی
این بخش ضمن بحثی در ماهیت تفکر و اثر تفاوت های الگوهای آن بر رفتار مدیر اهمیت وجود طرح کلی در ذهن مدیر برای بررسی جزء به جزءسازمان نشان میدهد که با استفاده از الگوی تفکر میتواند به اتکا مفهوم به بررسی هر جزئ بپردازد.

5)الگوهای تفکر کلی
تخیل،احساس و حافظه در مجموع جنبه های عمده ی فکر کردن را تشکیل میدهند.تجارب گذشته ی مدیر که در حافظه ی او نقش دارند به طور خود آگاه در تصمیم گیری های او تاثیر دارد.یک نتیجه ی کلی از چنین الگوی فکری که به سوق دادن رهبری آموزشی به ایفای نقش صحیح کمک میکند عبارت است از :وقتی یک مدیر جامعیت ،تعمق و انعطاف پذیری فکر را در برخورد به مسائل نشان میدهد معلمی احساس میکند که آسان تر میتواند با او تفاهم برقرار سازد.

6)مدیریت معاصر
نظریه های مدیریت از آغاز قرن بیستم به شکل کلاسیک ظاهر شده و رشد می کند.تجربه نگری وجه باز در تشکل نظریه های جدید و تفکر سیستمی یک الگوی کلی تفکر حاصل از ادغام تجارب مدیریت در سازمان ها است.فریدیک وینسلو تیلور تجربه ی تحلیلگرانه ی تقسیم امور کلی به وظایف جزئی و استفاده از روش های علمی بیان میدارد.

7)درجات سیستم
در الگوی تفکر سیستمی معمول است که سیاست کلی توسط بالاترین سیستم و توسط زیر سیستم اجرا گردد و از سیستم ها برای همبستگی امور استفاده شود.

8)دیدگاه سیستمی
شالوده ی این دیددگاه بیشتر به جنبه های ارگانیسمی رشته ی زیست شناسی باز میگردد که ال.ون.برتالنفی برای اولین بار بیان کرده است.تعریف سیستم اجتماعی از نظر پارسونر علی رغم نظریه ی ماکس وظایف سازمان رسمی نیست بلکه نظریه ی عمومی سیستمی او به بررسی رفتار با توجه به فرد ،گروه و اجتماع میپردازد.
9)نظریه ی کلی نسبت به نحوه ی استفاده از مفاهیم سیستمی:
یکی از زمینه های استفاده از مفاهیم سیستمی در سازمان های آموزشی و پژوهشی در برنامه ریزی آموزشی و درسی است که شامل مراحلی است که با مراحل تفکر سیستمی مشابهت دارد و شامل مراحل زیر است:
مراحل برنامه ریزی:
1- زمینه یابی مسئله 2-تعیین و تعریف مسئله
3- تعیین اهداف کوتاه مدت 4-تعیین فرضیه ها درباره تاثیرات محیط
5.تعیین راه های کار
هافمن مراحل استفاده از روس سیستمی در اداره ی مدارس را در دو دسته ی تحلیل و ترکیب بیان میکند.
10)مسائل و دور نمای کاربرد سیستم :
کاربرد سیستم دارای مزایا و مشکلات می باشد:
1.اعتراض فلسفی که تاکید بر روی آزمون و نظم و ترتیب است.
2.گرایش به تمرکز که بیشتر بر رعایت صرفه جویی اقتصادی تاکید میکند.
3.پیچیدگی مفاهیم و اصطلاحات که تاکید بر مشابهت و یک شکلی هم وزنی و غیره دارد.
4.درگیر شدن با الگوی ریاضی که به معنای مناسب بودن پیچیدگی این الگو است.
5.تحریف هدف که ممکن است برای سهولت اندازه گیری اهداف کم اهمیت جایگزین اهداف واقعی شود

فصل چهارم
اصول مدیریت و جامعیت تفکر
1)آشنایی با اصول مدیریت
آدام اسمیت در کتاب معروف خود به نام ((بررسی علت و ماهیت ثروت ملل)) اصل تخصص کار را بیان میکند. فردریک وینسلو تیلور در آمریکا کتابی تحت عنوان اصول مدیریت علمی منتشر کرد که به بیان زیر است:
1.علمی کردن روش تولید 2-علمی کردن روش گزینش
3.همکاری میان سرپرستان و کارکنان میان سرپرستان 4.تعیین واحد کار
5.پرداخت مزد میتنی بر تعداد واحد کار انجام شده.
6.مطالعه و بررسی زمان و حرکت برای انجام واحدهای کار
2)مفهوم اصل:
هانری فایوا چهارده اصل را به نام اصول مدیریت معرفی کرده است و تاکید دارد که در استفاده از این اصول انعطاف پذیر بوده و آنها را با توجه به اوضاع محیطی به کار برد:
1. اصل اعتقاد: رفتار مدیر متاثر از اعتقادات اوست.ممکن است بتواند برای لحظاتی نقش بازی کند ولی در دراز مدت نمیتواند آن را پنهان کند.
2.اصل وحدت جهت:
طبق این اصل فعالیت هایی که هدف واحدی را باید دنبال کند زیر نظر یک رییس قرار گیرد.به نظر فایول این اصل مربوط به کار سازمان است.
3.اصل وحدت دستور:
به موجب این اصل هر کارمند باید از یک رییس مافوق دستورات را دریافت و به او گزارش دهد.
4.اصل سلسله مراتب :
به معنای ارتباط زنجیر وار سلسله مراتب اختیاری از صدر با یکدیگر به صورت سلسله مراتب اداری است.
5.اصل اولویت رفاه مردم و احترام به آنان:
به معنای خدمت به مردم است و چون انجام امور مردم توسط کارکنان انجام میگیرد که درایین ترین سطح هستند باید به این سطح اهمیت یسشتری داد.
6.اصل توانایی ها و خصایص لازم مدیر: که به توانایی ها و خصایص متعددی برای مدیر اشاره کرد
7. اصل توانایی در کنترل نفس:
برای کسانی که میخواهند در سازمان مدیریت کنند و وظایف مختلف خود را ایفا کنند باید ابتدا مدیریت و کنترل بر نفس خود را بدانند.
8.اصل خوشبینی : هرچند که مدیران نسبت به برداشت خود از حقایق دقیق باشد ولی خوشبینی در آنها بهتر از وجود کینه توزی است.
9.اصل انصاف: این اصل بر مجموعه ای از رفنار و کردار عادلانه است که اعمال آن موجب افزایش وفاداری کارکنان نسبت به سازمان میشود.
10.اصل انضباط: با رعایت انضباط افراد نشان میدهند که از اوامر اطاعت کرده و نیروی خود را برای انجام آن خرج داده اند.
11.اصل تبعیت منافع فرد از منافع عمومی: به این معنی است که منفعت فرد یا گروه نباید مقدم و مافوق ملاحظات سازمان قرار گیرد.
12.اصل انتظار از مدیر: بررسی انتظارات از مدیر نقش او را روشن میسازد.
13.اصل کاربرد ضابطه و دوری از رابطه: این اصل مترادف با اصل انصاف و عدالت است و بر رعایت ضوابظ به جای روابط در امور سازمان تاکید دارد.
14.اصل رازداری: مدیر به منظور انتخاب اصلح از میان کارکنان نیاز به جمع آوری اطلاعات و شایستگی و سوابق خوب و بد افراد دارد

بخش چهارم
مدارس غیر انتفاعی کمکی به توسعه ی آموزش و پرورش
با تصویب قانون تاسیس مدارس غیرانتفاعی مشتمل بر 21ماده اکنون موقع بررسی و مطالعات و تحقیقاتی است که بتوان این مدارس را تا حد ممکن برای وزارت آموزش و پرورش،اهداف تعلیم و تربیت ،جامعه و مردم و دانش اموزان مفید ساخت.
ماده یک تاسیس مدارس غیر انتفاعی در تعریف این مدارس بیان می کند که آنها از طریق مشارکت مردم،مطابق اهداف و ضوابط و برنامه ها و دستور العمل های عمومی آموزش و پرورش تحت نظارت آن وزارتخانه تاسیس می شوند.
آغاز آموزش پرورش رسمی با تاسیس دارالفنون است که در سال 1230ه.ش یعنی 13 روز قبل از قتل امیرکبیر افتتاح شد.سپس در سال 1289قانون اساسی (وزارت معارف)و اصلاحیه ان در سال 1290 ه.ش به تصویب رسید.
در قانون وزارت معارف همه ی دستگاه های تعلیم و تربیت چه دولتی و چه خصوصی زیر نظر وزارت معارف در آمد و تعلیمات ابتدایی اجباری شد با ظهور تعلیمات اجباری دولت موظف گردید تا نه تنها برای کودکان واجب التعلیم مدرسه ایجاد کند.
مدارس در گذشته،در وضع و حال و دیگری بودند،وابستگی آنها شکل دیگری داشت و مسائل گسترش امروز را نداشتند.در کتاب((بعض مثالب النواصب فی النقض بعض فضائخ الروافض)) معروف به کتاب ((النقص)) که در اواخر قرن ششم تالیف گردید به تشکیل اولین مدارس در قرن چهارم اشاره میکند.
با ظهور آموزش و پرورش رسمی به شکل معاصر تدوین هدف ها و خط مشی های کلی ،سیاست ها ،محتوا،روش ها ،ارزشیابی،برنامه ریزی درسی و آموزشی ،بودجه و تشکیلات،استخدام و آموزش مربیان،و بالاخره تاسیس مدارس ،متمرکز و در دست حکومت قرار گرفت.
قانون اساسی تشکیلات و ساختار حاکم بر سیستم آموزش و پرورش رادر خود دارد.
بنابراین و بر حسب تعریف ماده یک قانون تاسیس مدارس غیر انتفاعی این مدارس باید وظایف خود را با رعایت اهداف و برنامه ها و دستورالعمل های وزارت آموزش و پرورش انجام دهند.ایین نامه مربوط به سازمان و درجه بندی مدارس شورای عالی آموزش و
پرورش وظایف مدیران مدارس را به شرح زیر خلاصه می کند:
1.بند مربوط به نقش اجرای مدیر می باشد.
2.بند وظیفه ی مدیر در ایفای نقش راهنمایی و مشاوره ی اخلاقی به دانش آموزان بیان میکند.
3.بند به وظایف مدیر در نظارت و راهنمایی تعلیماتی مربیان میپردازد.
4.بند مربوط به نقش ارتباطات فرهنگی و اجتماعی مدیر است.
مدارس غیر انتفاعی بر حسب وظیفه ی آن که در ماده ی 1 آمده است به صور مختلف تابع مقررات و مصوبات وزارت آموزش و پرورش بوده و در قالب نظام آن کنترل و نظارت میشود.
امور مالی و کنترل نظارتی که از آن طریق بر مدارس غیر انتفاعی حاکم است :
یکی از عدله ی تاسیس مدارس غیر انتفاعی پرداخت شهریه توسط دانش آموزانی است که به دلایلی میخواهند از این مدارس برخوردار شوند.دور بودجه ای در وزارت آموزش و پرورش با تهیه و تنظیم و پیشنهاد بودجه توسط وزارت آموزش و پرورش و قوه ی مجریه و با تصویب آن در مجلس شورای اسلامی و اجرا توسط قوه ی مجریه ی نظارت مستقیم و غیر مستقیم مجلس شورای اسلامی صورت میگیرد.

مدارس غیر انتفاعی ومشارکت مردم
قانون تاسیس مدارس غیر انتفاعی با در خواست های فراوانی همزمان است که مردم برای ایجاد هماهنگی ارتباطات آموزش و پرورش با نیاز های جامعه و فرزندان خود دارند.یک موسسه ی خصوصی برای ماندن و رشد کردن باید به جای غرق گشتن در تولیدات یکواخت خود به تقاضاها و شرایط جدید بازار توجه نماید تا بتواند کالای خود را در بازار رقابت ها بفروشد.یک مدرسه ی غیر انتفاعی نیز باید بتواند با ایجاد تحرک و پویایی در اعتلای کیفیت آموزشی خود به جهت هایی که متقاضیان و علاقه مندان را راضی نماید حرکت کند.

مدارس غیر انتفاعی و تنوع در ارائه خدمات
یکی از اشکالات عمده ای که به عقیده ی کسان بسیاری بر آموزش و پرورش رسمی موجود حکم فرماست یک حالتی بودن عرضه ی مطالب آن است.به عقیده ی عده ای از آنان این یک حالتی یا یکنواختی عرضه ی برنامه ها در تامین عدالت در برابری عرضه آموزش و پرورش است.می توان از مدارس غیر انتفاعی برای انتقال فشار انتظارات مردم از مدارس رسمی موجود به مدارس مردمی استفاده کرد.این راهبرد که به صورت معکوس موجب خنثی ساختن توقعات بیش از امکان وزارت آموزش و پرورش می شود به وزارت آموزش و پرورش این امکان را میدهد تا فارغ از مشکلات ناشی از فشار روز افزون تعداد مدرسه به تجدید بنای نظام بپردازد.
بسیاری از نگرانی های ابراز شده در قبال تاسیس مدارس غیر انتفاعی را میتوان در نوع چهارم راهبرد یعنی ارائه خدمات خاص و برگزیده به گروه های خاص و برگزیده به مناسبت شان و جلال ویا طبقه ی اجتماعی آنان قرار دارد.
تاسیس مدارس غیر انتفاعی این تضمین را به وجود می آورد که درجه ی طبقات اقتصادی نفوذ و قدرت پول خانواده نباید موجب تبعیض میان کودکان گردد.
محدودیت ها،توسعه ی مدارس غیر انتفاعی
همانطوری که ا مکانات آموزش و پرورش تمام امکانات اقتصادی و در آمد ملی کشور نیست و نمی تواند باشد مدارس غیر انتفاعی نیز نباید از سهم بیشتری برای توسعه ی خود استفاده نماید که این سهم و میزان توسعه باید مشخص گردد.

میزان سهم مدارس غیر انتفاعی در آموزش و پرورش کشور
تدبیر لازم برای تعیین سهم مدارس غیر انتفاعی باید مبتنی بر مجموعه میانگین هایی باشد که تاثیر عناصر مختلف بر کارایی برنامه ها را می سنجد.از آن جمله مطلوبیت های برنامه ها نیاز های مردم و دانش آموزان و امکانات اقتصادی جامعه باید سنجیده شود .
نیاز ها یا برنامه های آرمانی
در این ماتریکس نیاز ها ،بخش ها و سهم مدارس غیر انتفاعی از مجموعه وظایف آموزش و پرورش با یکدیگر تلاقی داده میشود.به این صورت ترکیبات مختلفی ازنیاز ها و بخش ها به عنوان شاخص بهای هر واحد به دست می آید.ممکن است کاهش اقبال عمومی به مدارس غیر انتفاعی ناشی از تغییرات در نیازهایشان باشد که برنامه های آموزشی متناسب با آن تغییرات را در مدارس مشاهده نکنند.

تحلیل سبک مدیریت آموزشی ناشی از تاثیر مدارس غیر انتفاعی
اگر مدارس غیر انتفاعی عملا موجب تقویت نظام رسمی آموزش و پرورش گردد و نقشی در ایجاد تنوع آموزشی و مشارکت مردم در آموزش و پرورش نداشنه باشد در این صورت مدیریت آموزشی باید در چنین اقتدار اداری به انجام وظایف بپردازد.اگر مدارس غیر انتفاعی دارای آزادی و وسعت عمل شوند و مقررات و قوانین در جهت اعتای اختیارات بیشتر به مشارکت مردم بر آید در آن صورت تنوع حالات آموزشی در مدارس و رشته های گوناگون متجلی گردیده و انواع خمات را به وجود آورد.
آخرین سخن را از آرجریس بیان میکند که گفته است تاثیر هر موسسه بستگی به میزان توانایی در اجرای سه هدف اصلی زیر دارد:
1.رسیدن به اهداف 2-حفظ موسسه از درون 3-سازگاری با محیط
در این تحقیق کوشش گردید تا با استفاده از منابع قابل در دسترس چون قانون اساسی شورای نگهیان وظایف مدیران مدارس و اهداف کلی آموزش و پرورش ،تاثیر مدارس غیر انتفاعی را بر نظام آموزش وپرورش کشور تحلیل نماید که ضمن نتایج بسیار میتوان نتایج کلی زیر را خلاصه کرد:
1.هر چه باشد وظایف مدارس غیر انتفاعی تاسیس آن به خودی خود در اقتدار اداری و مدیریت اثر بخش است.
2.هر قدر قوانین و مقررات و دستور العمل های وزارت آموزش و پرورش اختیار بیشتری را به مدارس غیر انتفاعی تفویض کند میزان اثر گذاری بیشتر است.
3.در صورت ادغام امور مالی این مدارس در سیر کنونی گردش بودجه و مشارکت مردم فقط به صورت شهریه در وضعیت کنونی آموزش و پرورش تاثیر چندانی تدارد.
4.مدارس غیر انتفاعی در صورتی موفق خواهند شد که برنامه های مناسبی در پاسخگویی به نیازهای جدید آموزش و پرورش تدوین کند.
5.مدارس غیر انتفاعی باید در رسیدن به اهداف اسلامی و تعلیم و تربیت حفظ خود از درون و سازگاری با محیط شکل گیرد.
6. چون تاسیس مدارس غیر انتفاعی سبب افزایش تنوع حالت ارائه خدمات آموزشی میشود و از آنجا که این مدارس در آزادی و اختیار مردم در مشارکت درآموزش و پرورش موثر واقع میشوند.بنابر این اثرات قابل مشاهده ای در کاهش اقتدار اداری آموزش و پرورش و نظام فعلی آن که متمایل به تمرکز است خواهند داشت.

www.parsandish.farafile.ir

14


تعداد صفحات : 58 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود