تارا فایل

تفکر سیستمی سخت در مدیریت،




بسم الله الرحمن الرحیم

عنوان
تفکر سیستمی سخت در مدیریت
Hard Systems Thinking

فهرست
تاریخچه تفکر سیستمی 3
تفکر سیستمی و مدل ذهنی 4
"بری ریچموند" (Barry Richmond) 4
متفکران واقعه بین و متفکران سیستمی 6
مفاهیم کلیدی تفکر سیستمی 7
سطوح بلوغ تفکر سیستمی 9
راهنمایی برای تمرین روزانه تفکر سیستمی 10
تمارین فردی 10
یادگیری جمعی 12
تفکر سیستمی نرم 23
روش شناسی سیستم های نرم 23
هفت گام روش شناسی سیستم های نرم 24
نقد روش شناسی نرم سیستمی 26
تاریخچه تفکر سیستمی 28
متفکران واقعه بین و متفکران سیستمی 32
مفاهیم کلیدی تفکر سیستمی 33
سطوح بلوغ تفکر سیستمی 34
راهنمایی برای تمرین روزانه تفکر سیستمی 36
تمارین فردی 36
یادگیری جمعی 39
مقدمات تفکر سیستمی 40
منابع 40

تاریخچه تفکر سیستمی
این نوع تفکر در حوزه های متفاوتی ریشه دارد. از کل نگری جان اسماتس (Jan Smuts) در دهه بیستم گرفته تا تئوری عمومی سیستم ها که توسط لودویگ ون برتالانفی (Ludwig von Bertalanffy) در دهه چهل میلادی توسعه یافت و سایبرنتیکس که راس اشبی (Ross Ashby) نقش مهمی در پیشرفت آن داشت.پس از آن ها آقای جی فارستر (Jay W. Forrester) بود که به همراه جامعه یادگیری سازمانی در دانشگاه MIT نقش اساسی در توسعه این دانش داشتند. تبیین دانش دینامیک سیستم هم از اقدامات آقای فارستر بود که با مدل سازی های کامپیوتری، در جدیدی برای تلاش ها در جهت سیستمی اندیشیدن گشود.آقای پیتر سنگه (Peter Senge) شخص بعدی بود که با نگارش کتاب پنجمین فرمان و پس از آن کتاب پنجمین فرمان در میدان عمل عصاره تفکر سیستمی را برای سازمان ها فراهم آورد. او این نوع تفکر را سنگ زیربنای حرکت حقیقی، به سمت یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده معرفی کرد.درک کبررا که یک تئوریسین سیستمی و دانشمند علوم شناختی بود، در کتابی که خودش منتشر کرد (Systems Thinking Made Simple)، خودِ تفکر سیستمی را یک ویژگی ظهور یافته از رفتار سیستمی پیچیده و انطباق پذیر تعریف نمود که به نظر او از چهار قانون ساده تفکر (DSRP) حاصل شده است:
تمایز قائل شدن (Making Distinctions): که شامل یک هویت است و یک دیگری.
سازماندهی سیستم ها (Organizing Systems): که شامل جزء و کل می شود.
شناسایی روابط (Recognizing Relationships): که شامل عمل و عکس العمل می شود.
لحاظ کردن دیدگاه ها (Taking Perspective): که شامل نکته و نظر می شود.
بدین ترتیب تفکر سیستمی به عنوان رویکردی برای حل مسئله تعریف شده است که تلاش دارد تعادلی بین تفکر کل نگر و تفکر جزءنگر برقرار کند. با لحاظ کردن کل سیستم علاوه بر اجزاء آن در بررسی ها، طراحی این دانش با این هدف است که از ایجاد عواقب ناخواسته توسط خود افراد و اقداماتشان، جلوگیری شود. روش ها و رویکردهای مختلفی برای تفکر سیستمی وجود دارد. مثلا بنیاد آب ها (Water Foundation) این تفکر را مجموعه ای از عادات یا اعمال در چارچوبی معرفی می کند، که بر این مبنا است: اجزاء یک سیستم در تعامل با یکدیگر و با سیستم های دیگر، به بهترین شکل شناخته می شوند؛ به جای ایزوله بودن. و اینکه تفکر سیستمی بر روی روابط علیت چرخشی به جای خطی تمرکز می کند.

مدل های دیگر توصیف متفاوتی از نگرش سیستمی دارند. در همین راستا محققین، اخیرا بیشتر تمرکز خود را معطوف به الگوهایی کرده اند که این تنوع روش ها و رویکردها را به یکدیگر متصل می کند.
در دانش سیستم ها ادعا می شود که تنها راه فهم کامل اینکه چرا یک مشکل یا موضوع بوجود می آید و دوام می آورد، این است که اجزاء را در ارتباط با کل سیستم مطالعه کنیم. به نوعی ایستادن در مقابل روش علمی رنه دکارت در تقسیم کل به جزء، با این هدف که سیستم را با دیدی کل نگر مطالعه کنیم.
تفکر سیستمی در تطابق با فلسفه سیستمی این دغدغه را دارد که یک سیستم را با آزمودن روابط و تعاملات بین اجزایی که کل سیستم را بوجود آورده اند، بشناسد. به همین خاطر مثالی معروف در نگرش سیستمی است که می گوید: با نصف کردن یک گاو از وسط دو گوساله نخواهیم داشت، بلکه یک گاو مرده داریم که بسیاری از ویژگی های موجود اولیه را ندارد.
داستانی از مولانا در این زمینه وجود دارد که حتی در ادبیات سیستمی غرب نیز به آن اشاره می شود:
روزی چند نفر در اتاق تاریکی با یک فیل مواجه شدند. از آنجایی که نمی توانستند او را ببینند تلاش کردند با لمس حیوان پی ببرند که چیست. یکی خرطوم او را لمس کرد و گفت ناودان است. دیگر به پایش دست زد و گفت ستون است و سومی که دستش به گوش فیل می رسید گفت بادبزن است.
دانش سیستم ها تلاش دارد نشان دهد چطور اتفاقات کوچک و قابل چشم پوشی، که به نظر از حیث زمانی و مکانی مجزا هستند، می توانند دلیل تغییراتی اساسی در سیستم های پیچیده باشند.
این باور وجود دارد که بهبود در یک ناحیه از سیستم می تواند اثرات معکوس روی حوزه های دیگر آن داشته باشد و به همین خاطر توصیه می کند در سازمان ها با ایجاد تعاملات و برقراری جریان اطلاعات از اثرات جزیره ای شدن واحدها جلوگیری کنند.
این دانش برای مطالعه هر نوع سیستمی استفاده می شود: فیزیکی، زیستی، اجتماعی، اقتصادی، علمی، مهندسی، انسانی یا حتی مفهومی.
تفکر سیستمی و مدل ذهنی
تفکر سیستمی هنر و علمی است که به کمک فهم عمیقی که از ساختار زیربنایی سیستم ها می دهد، امکان نتیجه گیری های منطقی در رابطه با رفتار را فراهم می آورد.
از کنار هم آمدن این هنر و علم، توانایی استفاده مداوم از مدل های ذهنی صحیحی بوجود خواهد آمد. این طرز تفکرپ، دنیا را به عنوان سیستم پیچیده ای می بیند که رفتارش تحت کنترل ساختاری زیربنایی است.
این ساختار همان نحوه تعامل حلقه های بازخوردی است که رفتار سیستم را بوجود می آورد. عبارت تفکر سیستمی بر کل گرایی و سیستم هایی تمرکز دارد ،که نتیجه اش بیشتر معانی شهودی و انتزاعی است.
همچنین بر خلاف دانش دینامیک های سیستم، تاکیدش بر شناخت کل به جای شناخت ساختار دینامیکی حاکم بر سیستم ها است.
این شیوه از تفکر تنها عقب تر رفتن، برای دیدن کل مجموعه و سطوح بالاتر آن، یا گفتن این عبارت که "بال زدن پروانه در نقطه ای از دنیا طوفان بپا می کند " نیست. این ها همگی کمک کننده هستند اما نه اصل موضوع!
بصیرت اصلی وقتی بوجود می آید که حلقه های بازخوردی سیستم ها نمایان می شود. آن موقع است که شب برایمان روز می شود. در گام بعدی است که می توان به سراغ دینامیک سیستم ها رفت. آنجاست که علاوه بر اندیشیدن به ساختارهای سیستمی، آن ها را مدل هم می کنیم.
در زیر تعریف پیتر سنگه (Peter Senge) در کتاب بسیار آموزنده "پنجمین فرمان در حیطه عمل" آمده است:
تفکر سیستمی راهی برای تفکر و زبانی برای توصیف و فهم نیروها و روابط متقابلی است که رفتار سیستم ها را شکل می دهد. این دانش به ما کمک می کند که سیستم ها را به صورت موثرتری تغییر دهیم و اقداماتی انجام دهیم که بافرآیندهای رایج در دنیای طبیعت و اقتصاد هماهنگی بیشتری دارند ."
کمبود تفکر سیستمی مدل ذهنی را تنها بر اساس آنچه به صورت فیزیکی دیده می شود خواهد ساخت و این خود زمینه ساز فهمی سطحی از طرز کار سیستم ها خواهد بود. مثلا موقع پر کردن لیوانی از آب تنها به باز کردن شیر آب و باز نگه داشتن آن تا زمانی که لیوان پر شود توجه می کنیم.

اما به تفکر سیستمی مجهز گردید، رفتار سیستم را نتیجه حلقه های بازخوردش خواهید دید. این حلقه ها همه جا هستند.
در همین مثال ساده شیر آب و لیوان، با کشیدن یک دیاگرام ساده که نشان دهنده حلقه فیدبک حاکم است به درک بسیار عمیق تری خواهیم رسید. از بالا شروع می کنیم.
میزان باز بودن شیر جریان آب را مشخص می کند که آن هم مقدار کنونی آب را تحت تاثیر قرار می دهد. سطح کنونی آب منهای سطح مورد نیاز مقدار فاصله موجود را تعیین می کند.
همانطور که سطح آب بالا می آید این اختلاف نیز کاهش می یابد که بر روی موقعیت شیر آب تاثیر گذار است که جریان آب را متاثر خواهد کرد و این جریان آب نیز باعث افزایش تدریجی سطح تا رسیدن به مقدار دلخواه خواهد شد و البته از سر ریز شدن نیز جلوگیری می کند.

متفکران واقعه بین و متفکران سیستمی
می گویند که افراد را می توان به دو دسته تقسیم کرد: مردمانی که تلوزیون نگاه می کنند و آن هایی که نگاه نمی کنند. کسانی که نگاه می کنند زندگی عمومی و توده ای دارند و گروه دیگر متفکران اصیلی هستند که زندگی های مفیدتر و رهبرمعابانه تری دارند.
اگر به افراد اطراف خود نگاهی بیاندازیم حتی می توان مقدار تلویزیون دیدن هر نفر را نیز تخمین زد. از اینکه چقدر حرف های روزمره و عمومی می زنند و چقدر نظراتشان برخاسته از برنامه های تلویزیونی است.

به همین ترتیب مردم دنیا را به دو دسته دیگر نیز می توان تقسیم نمود: متفکران رویداد محور .و متفکران سیستمی. اکثر مردم رویکردی واقعه بین دارند. آن ها دنیا را مثل مجموعه ای از رویدادها و اجزا می بینند.
هر رویداد دلیلی دارد و اگر می خواهید مشکلی را حل کنید، دلیل را پیدا کرده و حلش کنید. چنین می شود که مثلا برای مشکل پابداری محیط زیست، تنها دلیل را سوء رفتار مردم می بینند. به همین خاطر نیز راه حلشان متوقف کردن افراد از چنین رفتارهای غیر مسولانه است.
این کار ممکن است با وضع قوانینی درباره اینکه چکار می توان و نمی توان انجام داد انجام شود؛ و همچنین محرک های تشویقی برای خوب بودن با طبیعت و محیط زیست. اما وقتی که راه حل شکست خورد (همانطور که چندین سال است شکست می خورد) شانه بالا می اندازند و می گویند "این یک مشکل خیلی سخت است".
متفکران سیستمی اما، مشکل را کملا متفاوت می بینند. آن ها حلقه های بازخور مثبتی بسیاری را مشاهده می کنند که باعث می شود شرکت ها زمین را به خاطر منافع خودشان تخلیه کنند و به آلودگی بیافزایند.
این فرآیند در نهایت ناپایدار می شود آن هم زمانی که حلقه های بازخور منفی به خاظر رسیدن به محدودیت های طبیعی، شروع به ممانعت می کنند.
آن ها سوء رفتار مردم را به عنوان مشکل نمی بینند، ساختار سیستمی بایستی فهمیده شود و تغییر کند. تا به دنبال آن حلقه های علت و معلولی طوری بازطراحی شود که مردم در زندگی روزمره خود پایدار رفتار کنند.
این کار خیلی بیشتر از تنظیم چند قانون و مثلا تلاش برای نجات دنیا، کار خواهد برد.
مفاهیم کلیدی تفکر سیستمی
تفکر سیستمی حول چند مفهوم کلیدی تمرکز دارد که هرکسی قصد یادگیری آن را داشته باشد، می توند بر آن ها تسلط یابد. در ادامه این مفاهیم کلیدی را می آوریم:
تمامی سیستم ها از اجزاء به هم پیوسته تشکیل شده اند.
این روابط باعث می شوند رفتار یک جزء بر دیگری نیز ثر گذارد. همه قسمت ها متصل هستند. یک تغییر در هر عنصر یا ارتباطی کل سیستم را متاثر خواهد کرد.
ساختار یک سیستم تعیین کننده رفتار آن است.
ساختار به نوعی الگوی ارتباطی اجزا است. که سازماندهی سیستم را نشان می دهد. خیلی از مواقع رفتار سیستم بیشتر وابسته به روابط است تا اجزاء، چرا که ارتباطات تعیین کننده چگونگی کارکرد عنصر با یکدیگر هستند.
برای فهم رفتار یک سیستم، ساختار آن راباید بفهمیم و به تبع آن برای تغییر رفتارش باید ساختار سیستمی را تغییر دهیم.
رفتار سیستم یک پدیده ظهور یافته است.
چگونگی رفتار یک سیستم از مشاهده ساختار و اجزاء آن امگان پذیر نیست.
چرا که المان ها به شدت در هم تنیده هستند، اجزا و ساختار به طور مداوم در حال تغییرند، حلقه های بازخور حضور دارند، روابط غیر خطی در کار هست، مسیر رفتارها وابسته به مسیرند، سیستم خودسازمانده و خوداصلاح است، رفتارهای ظهوریافته حالت غیر شهودی دارند، تخیرهای زمانی وجود دارد، ذهن انسان محدودیت های محاسباتی بسیار دارد و …. وقتی متوجه بشویم که رفتار دینامیکی یک سیستم ساده چقدر است، دیگر تصور نخواهیم کرد که به یک سیستم نگاه کنیم و پیش بینی کنیم که چه رفتاری خواهد داشت.
حلقه های بازخور رفتار دینامیکی عمومی یک سیستم را کنترل می کنند.
یک حلقه علت و معلولی (بازخور) مجموعه ای از ارتباطاتی است که باعث می شود خروجی یک قسمت نهایتا بر ورودی همان قسمت اثر گذارد. این جریان چرخشی به مواردی نظیر تقویت زیاد، تاخیر و تعدیل اثرات منجر می شود. که رفتار غیر معمول سیستم نیز تابع آن است. هر جزئی در یک یا چند حلقه بازخور حضور دارد.
سیستم ها بیشتر از قسمت هایشان حلقه های علت و معلولی درارند که منجر به پیچیدگی غیرقابل تصوری می شود. حلقه های بازخور دلیل اصلی ظهور یافتن رفتار یک سیستم هستند.
سیستم های پیچیده اجتماعی رفتار خلاف شهود دارند.
به همین علت مشکلات چنین سیستم هایی با استفاده از شهود یا راهکارهای حل مشکلات روزمره قابل حل نیستند. استفاده از روش های شهودی برای حل مشکلات دشوار سیستم های پیچیده اجتماعی یک دام رایج است. آنقدر رایج که تمام حرکت های در راستای حفظ محیط زیست در آن گرفتار می شوند.
تنها متدهای تحلیلی که از ابزارهای سازگار با مشکل استفاده می کنند، می توانند این مشکلات را حل کنند. اولین ابزار از این نوع تفکر سیستمی است. به دنبال آن نیز دینامیک های سیستم ابزار قدرتمند تحلیل مشکلات سیستم های پیچیده است.

سطوح بلوغ تفکر سیستمی
سطوح مختلفی از بلوغ تفکر سیستمی وجود دارد. این سطوح را می توان به ترتیب زیر نام برد:
سطح 0؛ عدم آگاهی:
در این مرحله کاملا در ارتباط با مفهوم تفکر سیستمی ناآگاه هستیم.
سطح 1؛ آگاهی سطحی:
به طور معقولی درباره مفهوم آگاهی یافته ایم، اما آن را تا عمق جدی متوجه نمی شویم. اصطلاحات دهان پرکن آن را همه جا می گوییم، ممکن است شهود خوبی از تفکر سیستمی هم داشته باشیم، اما با نتایج نه چندان اثربخش.
مشکل در سطح این است که چنین شخصی به شدت حس می کند یک متفکر سیستمی شده است. اما این چنین نیست. به همین خاطر هیچ یک از منافع تحلیل بر مبنای تفکر سیستمی را به دست نمی آوریم.
به همین ترتیب توانایی تشخیص یک تحلیل خوب از بد را نداریم. در این حالت تنها یک شبه متفکر سیستمی هستیم. به نظر می رسد بیشتر افرادی که عبارت تفکر سیستمی را به کار می برند در چنین سطحی (یا در بهترین حالت سطح بعدی) به سر می برند.
سطح 2؛ آگاهی عمیق:
در این سطح نسبت به مفاهیم کلیدی تفکر سیستمی کاملا آگاهی یافته ایم و اهمیت و پتانسیل آن را متوجه شده ایم. حال تبدیل به کاربران خروجی این تفکر یا مدیر امور و فعالیت های مرتبط با آن تبدیل شده ایم.
به طور سطحی می دنیم تفکر سیستمی چیست، اما ساخت مدل های سیستمی یک معما باقی می ماند. حداقل قادر به خواندن نمودارهای علت و معلولی و مدل های شبیه سازی شده هستیم، و می توانیم اندکی در قالب حلقه های بازخور بیاندیشیم، اما نمی توانیم نمودارها و مدل های خوبی خلق کنیم.
می دانیم که ساختاار سیستمی و حلقه های بازخور مثبت و منفی چه هستند، و این که چرا نیروهای خلق شده توسط این دو نوع حلقه، قدرتمندترین نیروهای سیستم های انسانی اند.
سطح 3؛ تازه کار:
پس از تبدیل شدن به یک تازه کار آگاهی عمیقی خواهیم داشت و دیگر متوجه شده ایم که چطور به جعبه سیاه یک سیستم نفوذ کرده و دلیل رفتار آن را دریابیم.
در سطح حداقلی این مقطع می دانیم که چطور نمودارهای علیت اصلی را رسم کنیم و با استفاده از آن ها بسیاری از مشکلات ساده تا متوسط سیستم های پیچیده اجتماعی را حل کنیم. یک تاره کار خیلی خوب می توانی مدل های شبیه سازی را روان بخواند.
سطح 4؛ حرفه ای:
یک حرفه ای گام خیلی بزرگی را نسبت به یک تازه کار جلوتر رفته است. اگر حرفه ای شویم می توانیم مدل های شبیه سازی اصلی را به درستی و با کمک ابزار دینامیک سیستم خلق کنیم. در این صورت قادر هستیم مشکلات دشوار سیستم های پیچیده اجتماعی را حل کنیم.
هر سازمانی که به دنبال حل مشکل رشد پایدار به کمک رویکردی کاربردی است، نیاز دارد حداقل یک متخصص در تیم خود داشته باشد. و البته در کنار تعدا زیادی تازه کار.
سطح 5؛ استاد:
در این مرحله به درجه ای از تخصص می رسیم که می توانیم متخصصان دیگری را پرورش دهیم. همچنین قابلیت کمک در حل مشکلات فوق العاده دشوار سیستم های پیچیده، ار قابلیت های این سطح است.
برای اینکه به درجه متفکر سیستمی با آگاهی عمیق یا تازه کار برسیم، می توان با کتاب "پنجمین فرمان: هنر و عملی کردن سازمان یادگیرنده" اثر پیتر سنگه شروع کنیم. به فصل پنجم تحت عنوان تغییر ذهنیت که می رسیم، آقای سنگه با یک تعریف عالی از تفکر سیستمی اقدام به این کار می کند.
سنگه آنقدر استادانه عمل کرده است که در ابتدای انتشارش، مقدار زیادی از دنیای کسب و کار آمریکای دهه ی 90 را به سمت تفکر سیستمی سوق داد. در این فصل تفکر سیستمی به عنوان نگرشی برای دیدن ساختارهای زیربنایی موقعیت های پیچیده و رسیدن به بالاترین ها به کمک نقاط اهرمی کوچک، معرفی شده است.
برای رسیدن به سطح بعدی که تبدیل به یک متخصص می شویم، کتاب آقای جان استرمن با نام "دینامیک های سیستم: تفکر و مدلسازی سیستمی برای یک جهان پیچیده" توصیه می شود. همانطور که از عنوان مشخص است، این کتاب شما را تنها تبدیل به یک متفکر سیستمی نخواهد. بلکه شما را به یک مدلساز دینامیک های سیستم مبدل می کند.
راهنمایی برای تمرین روزانه تفکر سیستمی
به طور کلی تمرین برای سیستمی اندیشیدن را می توان به دو دسته فردی و گروهی تقسیم کرد. در ادامه هر دو دسته را بررسی می کنیم.
تمارین فردی
تبدیل شدن به یک متفکر سیستمی نیازمند تعهدی قوی نسبه توسعه آگاهی و مهارت های خود است.
سوالات متفاوتی بپرسیم
تفکر سیستمی چارچوبی را ارائه می کند تا به کمک آن مشکلات را تعریف و حل کنیم. برای تمرین اینکه با رویکردی سیستمی تر بیاندیشیم، باید به سوالاتی که می پرسیم توجه داشته باشیم.
سوالاتی کمک کننده هستند که:
ساختار زیربنایی روابط یا الگوهای رفتاری را که در طول زمان شکل می گیرند، هدف قرار دهد
توجه ما را نسبت به تاخیرهای بالقوه، فرآیندهای تقویتی یا تعادلی و عواقب ناخواسته جلب کنند.
با آن ها بتوانیم بازه های زمانی که روی موضوع تمرکز می کنیم و نحوه درک دیگران نسبت به موقعیت ها را متوجه شویم.
زمان را متفاوت تجربه کنیم
وقتی با مشکلات پیچیده مواجه می شویم، معمولا شدیدا تحت تاثیر پیام جامعه درباره این هستیم که زمان کافی شامل چیست. به همین خاطر تمرکز روی بازه های زمانی کوتاه تر رایج است.
برای مقابله با آن باید افق زمانی که در نظر داریم را برای خود شفاف کنیم.
برای مثال آیا رفتار قیمت نفت در مدت دو ماه برایتان جذاب است یا دو سال؟
افق زمانی مناسب برای فهم تاثیر زباله های اتمی روی محیط زیست چقدر است؟
همچنین باید فهم خود را نسبت به آنچه شامل "حال" می شود نیز تغییر دهیم. سعی می کنیم بلوک بزرگتری از زمان را به عنوان "اکنون" در نظر بگیریم. مثلا یک سال قبل و یک سال بعد.
از خودمان می پرسیم، یک سال پیش چه اتفاقی می افتاد. الآن چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ یک سال آینده چه چیزی برایمان خواهد داشت؟
با گسترش دادن حس خود از "اکنون" می توانیم روابط متقابلی را دریابیم که پیش از آن قادر نبودیم.
سرعت را کاهش می دهیم تا بتوانیم به خوبی با سیستمی که دوست داریم آن را بفهمیم، هماهنگ شویم. در کتاب پنجمین فرمان آقای پیتر سنگه، به این اشاره می کند که آرام گرفتن را بیاموزیم؛ فرآیندهای تدریجی نیازمند کاهش سرعت و آشفتگی ما هستند و این که به موارد پنهان مانند موارد ناگهانی و آشکار توجه کنیم (مثل نزول تدریجی استاندارها.
گاهی باید بیرون قدمی بزنیم یا چند دقیقه زیر درختی بنشینیم. شاید سایه ها کنار رود، برگی از درخت بیافتد و آنچه نادیدنی بود را با آرام گرفتن ببینیم.
سیستم های اطراف خود را ببینیم
باید سعی کنیم حلقه های بازخورد را در موقعیت های روزانه ببینیم.
مثلا ممکن است شرکتمان محصولی را عرضه کرده باشد و بعد از یک افزایش، فروش آن ثابت شده باشد. چنین چیزی احتمال نشان دهنده حضور یک فرآیند تقویتی است که با یک فرآیند تعادلی مواجه شده است (همان آرکتایپ محدودیت های موفقیت
اگر حس کنیم که مانند یک یویو بین دو سر یک طیف در رفت و برگشت هستیم، احتمالا درگیر یک حلقه تعادلی با تاخیر شده ایم.
می توانیم نگاهی به فرآیندهای سیستمی در زندگی شخصی خود هم داشته باشیم. مثل تاثیری که اقداماتمان روی خانواده یا سیستم فیزیولوژیکی خود دارد.
اگر زمانی که ناراحت هستیم به اطرافیان خود بازخورد دهیم و آن ها در جریان بگذاریم، چه تفاوتی با زمانی دارد که صرفا بداخلاقی کنیم. یا اگر هنگام تنظیم دمای آب دوش اندکی صبور باشیم و آب گرم را به سرعت باز و بست نکنیم، چقدر از سوختن و یخ زدنمان کم می شود؟
هر روز (یا هفته) یک حلقه بکشیم
هر روز صبح بنشینیم و در کنار لیوان چایی، یک روزنامه، یک برگه کاغذ و یک خودکار داشته باشیم و به دنبال اخباری بگردیم که می توانحلقه های علیت را در آن یافت.
داستان هایی را جست و جو می کنیم که نشان دهنده یک الگوی رفتاری در طول زمان هستند. مثلا بیکاری که در طول چند سال افزایش داشته است و خانواده هایی که به پایین خط فقر رفته اند.
سپس ساختار سیستمی را رسم می کنیم که ظاهرا در حال تولید چنین الگوهایی است. این کار تمرینی عالی برای شناسایی ساختارهای سیستمی و تسلط یافتن بر رسم نمودارهای علت و معلولی است.
مثلا روزنامه دنیای اقتصاد منبعی غنی از داستان های سیستمی است.
یادگیری جمعی
برای بسیاری از افراد، بینش واقعی در کنار دیگران حاصل می شود. به همین شکل استفاده از مفاهیم وابزارهای تفکر سیستمی، در یک گروه بیشترین قدرت را دارد.
یک مربی بیابیم
در ابتدا بایستی به عنوان کارآموز، در کنار یک متفکر سیستمی باشیم. بدین ترتیب قسمتی از روز کاری یا یک پروژه مشاوره را در کنارش بگذرانیم.

یا یک مربی یا آموزگار تفکر سیستمی را بیابیم. هر هفته یک مثال از تمرین چایی و حلقه علیت که گفتیم را انتخاب کنیم و مقاله و دیاگرام خود را برایش بفرستیم. درباره حلقه ها به بحث و بررسی بپردازیم و توضیحات جایگزین، سوالات کلیدی، داده هایی که نیاز است جمع آوری کنیم و مداخله های محتمل را با یکدیگر به اشتراک بگذاریم.
یک گروه همخوانی داشته باشیم
می توانیم یک نفر یا یک گروه همراه را تشکیل دهیم و برای مطالعه کتب و مقالات درباره تفکر سیستمی یا یادگیری سازمانی با هم در ارتباط باشیم.
یک فصل یا مقاله را هر هفته بخوانیم و آن را بررسی کنیم (حضوری، با تلفن، ایمیل یا …).
می توانیم گرد هم بیاییم و تمارین موجود در کتاب های برمبنای تجربه را اجرا کنیم. مانند:
پنجمین فرمان در میدن عمل
مقدمات تفکر سیستمی
رقص تغییر
کتاب بازی تفکر سیستمی
جوامع یادگیرنده تشکیل دهیم
به صورت حضوری یا آنلاین در کنار افرادی بیاییم که به تفکر سیستمی علاقه مند هستند. اگر پیش افرادی زندگی می کنیم که به افزایش مهارت های تفکر سیستمی خود تمایل دارند، خوب است ماهی یک مرتبه پیش هم جمع شویم.
اعضا می توانند داستانی هایی از تحربیات کاری خود بیاورند و یکی از آن ها را برای بررسی بیشتر در گروه انتخاب کنیم. در این بین می توانیم ریشه های مشکل را به کمک کسب اطلاعات و رسم دیاگرام های علت و معلولی، شناسایی کنیم.
1. 1 ‫کتاب‬ ‫ارائه‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫مدیران‬ ‫برای‬ ‫خالق‬ ‫گرایی‬ ‫کل‬ ‫چهارم‬ ‫فصل‬ ‫سخت‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ Hard Systems Thinking ‫ودادی‬ ‫استاد‬ ‫میاندوآب‬ ‫شهناز‬ ‫میالد‬ : ‫ارائه‬ ۹۵ ‫آبان‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
2. 2 ‫ﻣﻄﺎﻟﺐ‬ ‫ﻓﻬﺮﺳﺖ‬ ‫مقدمه؛‬ ‫سیستمی؛‬ ‫زبان‬ ‫کاربردی؛‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫ها؛‬ ‫سیستم‬ ‫و‬ ‫خالقیت‬ ‫سخت؛‬ ‫سیستمی‬ ‫رویکرد‬ ‫کاربردی‬ ‫سیستمی‬ ‫رویکردهای‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
3. :‫ﮔﻔﺖ‬ ‫ﺧﻮاﻫﯿﻢ‬ ‫ﻓﺼﻞ‬ ‫اﯾﻦ‬ ‫در‬ ✓‫سخت؛‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫تاریخچه‬ ✓‫سخت؛‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫تئوری‬ ‫و‬ ‫فلسفه‬ ✓‫سخت؛‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫متدولوژی‬ ✓‫سخت؛‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫متدهای‬ ✓‫سخت؛‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫در‬ ‫اخیر‬ ‫های‬ ‫توسعه‬ ✓‫سخت؛‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫نقد‬ ✓‫مدیران؛‬ ‫برای‬ ‫سخت‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫ارزش‬ ✓.‫موردی‬ ‫مطالعه‬ 3‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
4. 4 ‫ﻧﺮم‬ ‫ﻓﮑﺮ‬ ‫ﺳﺨﺖ‬ ‫ﺗﻔﮑﺮ‬ ‫ﺑﺎﺷﺪ‬ ‫ﻣﯽ‬ ‫ﻣﺸﺨﺺ‬ ‫ﺳﺎﺧﺘﺎر‬ ‫ﻓﺎﻗﺪ‬ ‫ﻣﺴﺌﻠﻪ‬ ‫ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ‬ .‫ﺑﺎﺷﺪ‬ ‫ﻣﯽ‬ ‫ﺳﺎﺧﺘﺎرﻣﻨﺪ‬ ‫ﻣﺴﺌﻠﻪ‬ ‫ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ‬ ‫ﺑﺎﺷﻨﺪ‬ ‫ﻣﯽ‬ ‫ﺷﺪﯾﺪ‬ ‫اﻃﻤﯿﻨﺎن‬ ‫ﻋﺪم‬ ‫دارای‬ ‫دﻫﻨﺪ‬ ‫ﻣﯽ‬ ‫رخ‬ ‫ﮐﻪ‬ ‫ﻣﺴﺎﺋﻠﯽ‬ ‫و‬ ‫داده‬ ‫رخ‬ ‫ﮐﺎﻣﻞ‬ ‫اﻃﻤﯿﻨﺎن‬ ‫ﺷﺮاﯾﻂ‬ ‫در‬ ‫دﻫﻨﺪ‬ ‫ﻣﯽ‬ ‫رخ‬ ‫ﮐﻪ‬ ‫ﻣﺴﺎﺋﻠﯽ‬ ‫اﺳﺖ‬ ‫اﻧﺪک‬ ‫ﻗﻄﻌﯿﺖ‬ ‫ﻋﺪم‬ .‫اﺳﺖ‬ ‫ﮐﻢ‬ ‫ﻧﺴﺒﺘﺎ‬ ‫ﻣﺴﺎﺋﻞ‬ ‫ﺗﻮاﺗﺮ‬ .‫اﺳﺖ‬ ‫زﯾﺎد‬ ‫ﻧﺴﺒﺘﺎ‬ ‫ﻣﺴﺎﺋﻞ‬ ‫ﺗﻮاﺗﺮ‬ ‫ﻣﺘﻔﺎوت‬ ‫ﻫﺎی‬ ‫ﺑﯿﻨﯽ‬ ‫ﺟﻬﺎن‬ ،‫ﻣﺴﺌﻠﻪ‬ ‫در‬ ‫درﮔﯿﺮ‬ ‫ﻣﺤﻘﻘﯿﻦ‬ ‫و‬ ‫ﻧﻔﻌﺎن‬ ‫ذی‬ ‫ﻣﯿﺎن‬ .‫دارد‬ ‫وﺟﻮد‬ ‫ﻣﺘﻨﺎﻗﺾ‬ ‫و‬ .‫اﺳﺖ‬ ‫ﯾﮑﺴﺎﻧﯽ‬ ‫ﺑﺮداﺷﺖ‬ ‫ﻣﺴﺌﻠﻪ‬ ‫از‬ ‫ﻣﺤﻘﻘﯿﻦ‬ ‫و‬ ‫ﻧﻔﻌﺎن‬ ‫ذی‬ ‫ﺑﺮداﺷﺖ‬ ‫دارﻧﺪ‬ ‫وﺟﻮد‬ ‫ﺷﺪن‬ ‫ﺣﻞ‬ ‫ﺑﺮای‬ ‫ﺷﻤﺎری‬ ‫ﺑﯽ‬ ‫ﻣﺴﺎﺋﻞ‬ .‫ﺑﺎﺷﻨﺪ‬ ‫ﻣﯽ‬ ‫ﻣﺸﺨﺼﯽ‬ ‫ﺣﻞ‬ ‫راه‬ ‫دارای‬ ‫ﻣﺴﺎﺋﻞ‬ ‫ﺳﻨﺠﺶ‬ ‫ﻗﺎﺑﻞ‬ ‫اﻫﺪاف‬ ‫اﯾﻦ‬ ‫ﮐﻪ‬ ‫ﺑﺎﺷﻨﺪ‬ ‫ﻣﯽ‬ ‫ﺷﻤﺎری‬ ‫ﺑﯽ‬ ‫اﻫﺪاف‬ ‫دارای‬ ‫ﻣﺴﺎﺋﻞ‬ ‫ﺑﺎﺷﻨﺪ‬ ‫ﻧﻤﯽ‬ ‫ﻣﯽ‬ ‫ﺳﻨﺠﺶ‬ ‫ﻗﺎﺑﻞ‬ ‫و‬ ‫ﻣﺸﺨﺺ‬ ،‫ﻣﺤﺪود‬ ‫اﻫﺪاف‬ ‫دارای‬ ‫ﻣﺴﺎﺋﻞ‬ .‫ﺑﺎﺷﻨﺪ‬ .‫ﻧﯿﺴﺖ‬ ‫ﻣﺸﺨﺺ‬ ‫ﺧﻮﺑﯽ‬ ‫ﺑﻪ‬ ‫ﻣﺴﺌﻠﻪ‬ ‫ﻣﺎﻫﯿﺖ‬ .‫اﺳﺖ‬ ‫ﻣﺸﺨﺺ‬ ‫ﻣﺴﺌﻠﻪ‬ ‫ﻣﺎﻫﯿﺖ‬ ‫اﺳﺖ‬ ‫اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ‬ ‫ﯾﺎدﮔﯿﺮی‬ ‫ﻫﺎ‬ ‫ﺷﻨﺎﺳﯽ‬ ‫روش‬ ‫ﻧﻬﺎﯾﯽ‬ ‫ﻫﺪف‬ ‫اﺳﺖ‬ ‫ﺑﻬﯿﻨﻪ‬ ‫ی‬ ‫ﻧﻘﻄﻪ‬ ‫ﺑﻪ‬ ‫رﺳﯿﺪن‬ ‫ﻫﺎ‬ ‫ﺷﻨﺎﺳﯽ‬ ‫روش‬ ‫ﻧﻬﺎﯾﯽ‬ ‫ﻫﺪف‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
5. ‫ﺳﯿﺴﺘﻤﯽ‬ ‫روﯾﮑﺮدﻫﺎی‬ ‫ﺑﻪ‬ (1981)‫ﭼﮑﻠﻨﺪ‬ ‫ﺗﻮﺳﻂ‬ ‫ﮐﻪ‬ ‫اﺳﺖ‬ ‫ﮐﻠﯽ‬ ‫ﻧﺎم‬ ‫ﺳﺨﺖ‬ ‫ﺳﯿﺴﺘﻤﯽ‬ ‫ﺗﻔﮑﺮ‬ ‫و‬ ‫دوم‬ ‫ﺟﻬﺎﻧﯽ‬ ‫ﺟﻨﮓ‬ ‫از‬ ‫ﭘﺲ‬ ً‫ﺎ‬‫دﻗﯿﻘ‬ ‫ﮐﻪ‬ ‫ﺷﺪه‬ ‫داده‬ ‫واﻗﻌﯽ‬ ‫دﻧﯿﺎی‬ ‫ﻣﺴﺎﺋﻞ‬ ‫ﺣﻞ‬ ‫ﺑﺮای‬ ‫ﻣﺨﺘﻠﻒ‬ ‫از‬ ‫ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ‬ ‫ﺷﻮﻧﺪ‬ ‫ﻣﯽ‬ ‫ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ‬ ‫ﻧﺎم‬ ‫اﯾﻦ‬ ‫ﺗﺤﺖ‬ ‫ﺑﯿﺸﺘﺮ‬ ‫ﮐﻪ‬ ‫روﯾﮑﺮدﻫﺎﯾﯽ‬ .‫آﻣﺪﻧﺪ‬ ‫ﭘﺪﯾﺪ‬ ‫آن‬ ‫ﻃﯽ‬ •;‫ﻋﻤﻠﯿﺎت‬ ‫در‬ ‫ﺗﺤﻘﯿﻖ‬ •; ‫ﺳﯿﺴﺘﻢ‬ ‫ﺗﺤﻠﯿﻞ‬ •.‫ﺳﯿﺴﺘﻢ‬ ‫ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ‬ ‫ﻧﻈﯿﺮ‬ ،‫ﺷﺪﻧﺪ‬ ‫ﺳﺨﺖ‬ ‫ﺳﯿﺴﺘﻤﯽ‬ ‫ﺗﻔﮑﺮ‬ ‫از‬ ‫دﯾﮕﺮی‬ ‫ﻫﺎی‬ ‫ﮔﻮﻧﻪ‬ ‫ﺑﻪ‬ ‫ﻣﻨﺠﺮ‬ ‫ﺧﻮد‬ ‫روﯾﮑﺮدﻫﺎ‬ ‫اﯾﻦ‬ ‫ﺗﺤﻠﯿﻞ‬ ‫و‬ ،‫ﺑﻮدﺟﻪ‬ ‫و‬ ‫ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ‬ ‫و‬ ‫ﻃﺮح‬ ‫ﻫﺎی‬ ‫ﺳﯿﺴﺘﻢ‬ ،‫ﻫﺰﯾﻨﻪ‬ ‫و‬ ‫ﺳﻮد‬ ‫ﺗﺤﻠﯿﻞ‬ ،‫ﮔﯿﺮی‬ ‫ﺗﺼﻤﯿﻢ‬ ‫ﻋﻠﻢ‬ 
 .‫ﺳﯿﺎﺳﺖ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
6. 6 ✓‫که‬ ‫کرد‬ ‫اعمال‬ ‫مسائلی‬ ‫در‬ ‫را‬ ‫علمی‬ ‫روش‬ ‫سخت‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫بودند؛‬ ‫گیرندگان‬ ‫تصمیم‬ ‫برای‬ ‫بسیار‬ ‫اهمیت‬ ‫دارای‬ ✓‫عملی‬ ‫برای‬ ‫مکانی‬ ‫عنوان‬ ‫به‬ ‫را‬ ‫آزمایشگاه‬ ‫سخت‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫کرد؛‬ ‫گرایی‬ ‫تقلیل‬ ‫جایگزین‬ ‫را‬ ‫نگری‬ ‫کل‬ ‫و‬ ‫دانست‬ ‫مردود‬ ‫علم‬ ‫کردن‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
7. ‫تاریخچه‬ ✓OR : ‫حاصله‬ ‫مزایای‬ ‫کردن‬ ‫بیشینه‬ ‫برای‬ ‫نظامی‬ ‫ای‬ ‫پروژه‬ ‫متن‬ ‫از‬ 1937 ‫سال‬ ‫در‬ ‫محیط‬ ‫وارد‬ ‫جنگ‬ ‫از‬ ‫پس‬ ‫و‬ ‫آمد‬ ‫پدید‬ ‫دشمن‬ ‫هواپیماهای‬ ‫شناسایی‬ ‫برای‬ ‫رادار‬ ‫از‬ ‫شد؛‬ ‫ها‬ ‫دانشگاه‬ ‫و‬ ‫نظامی‬ ‫غیر‬ ‫های‬ ✓SA : ‫به‬ ‫نسبت‬ ‫تری‬ ‫گسترده‬ ‫مرزهای‬ ‫دارای‬ ‫و‬ ‫آمده‬ ‫پدید‬ ‫عملیات‬ ‫در‬ ‫تحقیق‬ ‫درون‬ ‫از‬ ‫هوایی‬ ‫نیروی‬ ‫در‬ ‫که‬ ‫شد‬ ‫برده‬ ‫کار‬ ‫به‬ ‫پژوهشی‬ ‫برای‬ ‫بار‬ ‫اولین‬ ‫نام‬ ‫است؛این‬ ‫آن‬ ‫در‬ .‫گرفت‬ ‫صورت‬ 1940 ‫دهه‬ ‫اواخر‬ ‫در‬ ‫افزاری‬ ‫جنگ‬ ‫های‬ ‫سیستم‬ ‫روی‬ ‫بر‬ ‫امریکا‬ ‫شرکت‬ ‫توسط‬ 1960 ‫و‬ 1950 ‫دهه‬RAND ‫یافت؛‬ ‫ترویج‬ ‫تحلیل‬ ‫کارگیری‬ ‫به‬ ‫فرمان‬ ‫صدور‬ ‫با‬ ،‫جانسون‬ ،‫امریکا‬ ‫جمهور‬ ‫رئیس‬ 1965 ‫سال‬ ‫در‬ ‫های‬ ‫دپارتمان‬ ‫همه‬ ‫در‬ ("‫بودجه‬ ‫و‬ ‫برنامه‬ ‫و‬ ‫طرح‬ ‫های‬ ‫"سیستم‬ ‫عنوان‬ ‫)تحت‬ ‫سیستم‬ . ‫بخشید‬ ‫بیشتری‬ ‫تعالی‬ ‫را‬ ‫آن‬ ‫جایگاه‬ ‫امریکا‬ ‫فدرال‬ ‫حکومتی‬ 7 IIASA : ‫و‬ ‫نظام‬ ‫یک‬ ‫عنوان‬ ‫به‬ ‫سیستم‬ ‫تحلیل‬ ‫توسعه‬ ‫رسمی‬ ‫پشتیبان‬ ‫است‬ ‫جهان‬ ‫در‬ ‫.حرفه‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
8. ✓SE : ‫برای‬ ،‫مهندسی‬ ‫نظام‬ ‫درون‬ ‫از‬ 1950 ‫و‬ 1940 ‫دهه‬ ‫در‬ ‫سیستم‬ ‫مهندسی‬ ‫سربرآورد‬ ،‫متعامل‬ ‫و‬ ‫متعدد‬ ‫اجزای‬ ‫شامل‬ ‫پیچیده‬ ‫های‬ ‫سیستم‬ ‫.طراحی‬ ‫مسائل‬ ‫با‬ ‫مواجهه‬ ‫برای‬ ،‫امریکا‬ ‫در‬ ‫بل‬ ‫تلفن‬ ‫های‬ ‫آزمایشگاه‬ ‫در‬ ‫رویکرد‬ ‫این‬ ،‫فضایی‬ ‫صنایع‬ ‫در‬ ‫سرعت‬ ‫به‬ ‫و‬ ‫آمد‬ ‫پدید‬ ‫ارتباطات‬ ‫صنعت‬ ‫در‬ ‫شبکه‬ ‫به‬ ‫مربوط‬ ‫یافت‬ ‫گسترش‬ ‫انرژی‬ ‫و‬ ‫دفاع‬ ‫برای‬ ‫مختلفی‬ ‫استانداردهای‬ ‫و‬ ‫ها‬ ‫دستورالعمل‬ 1970 ‫و‬ 1960 ‫دهه‬ ‫در‬ ‫و‬ ‫انرژی‬ ‫های‬ ‫برنامه‬ ‫در‬ ‫و‬ ‫نظامی‬ ‫های‬ ‫سیستم‬ ‫ایجاد‬ ‫در‬ ‫آن‬ ‫از‬ ‫استفاده‬ ‫آمد؛‬ ‫وجود‬ ‫به‬ ‫غیرنظامی‬ ‫هوافضای‬ 8‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
9. ‫تئوری‬ ‫و‬ ‫فلسفه‬ ✓‫علمی‬ ‫روش‬ ‫بر‬ ‫باید‬ ‫که‬ ‫گردد‬ ‫برمی‬ ‫تغییراتی‬ ‫به‬ ‫آن‬ ‫اصلی‬ ‫فلسفه‬ ‫واقعی‬ ‫جهان‬ ‫از‬ ‫مسائلی‬ ‫در‬ ‫کاربرد‬ ‫قابل‬ ‫روش‬ ‫این‬ ‫تا‬ ‫گردند‬ ‫اعمال‬ ‫هستند؛‬ ‫سخت‬ ‫سیستمی‬ ‫متفکران‬ ‫عالقه‬ ‫و‬ ‫توجه‬ ‫مورد‬ ‫که‬ ‫گردد‬ ✓‫معروف‬ ‫تعاریف‬ ‫در‬ ‫مشترک‬ ‫های‬ ‫ویژگی‬ ‫بر‬ ‫نگاهی‬ ‫با‬ ‫توانیم‬ ‫می‬ .‫یابیم‬ ‫دست‬ ‫تغییرات‬ ‫این‬ ‫از‬ ‫درکی‬ ‫به‬ SE ‫و‬ OR، SA ‫تحقیق‬ 9‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
10. 
 :‫کند‬ ‫می‬ ‫تعریف‬ ‫چنین‬ ‫این‬ ‫را‬ OR ،‫بریتانیا‬ ‫عملیاتی‬ ‫جامعه‬ ‫و‬ ‫هدایت‬ ‫در‬ ‫که‬ ‫پیچیده‬ ‫مسائل‬ ‫به‬ ‫دانش‬ ‫و‬ ‫علم‬ ‫های‬ ‫روش‬ ‫اعمال‬ ‫پول‬ ‫و‬ ‫مواد‬ ،‫ماشین‬ ،‫انسان‬ ‫از‬ ‫متشکل‬ ‫پیچیده‬ ‫های‬ ‫سیستم‬ ‫مدیریت‬ ‫رویکرد‬ .‫آیند‬ ‫می‬ ‫پیش‬ ‫دفاع‬ ‫و‬ ‫حکومت‬ ‫تجارت‬ ،‫صنعت‬ ‫در‬ ‫در‬ ،‫سیستم‬ ‫از‬ ‫علمی‬ ‫مدل‬ ‫یک‬ ‫ایجاد‬ ‫از‬ ‫است‬ ‫شاخص،عبارت‬ ‫می‬ ‫که‬ ‫ریسک‬ ‫و‬ ‫شانس‬ ‫نظیر‬ ‫عواملی‬ ‫برای‬ ‫هایی‬ ‫شاخص‬ ‫برگیرنده‬ ‫های‬ ‫کنترل‬ ‫یا‬ ‫ها‬ ‫استراتژی‬ ،‫تصمیمات‬ ‫خروجی‬ ‫ها‬ ‫آن‬ ‫توسط‬ ‫توان‬ . ‫داد‬ ‫قرار‬ ‫مقایسه‬ ‫و‬ ‫بینی‬ ‫پیش‬ ‫مورد‬ ‫را‬ ‫آلترناتیو‬ 10‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
11. ‫چنین‬ ‫رویکرد‬ ‫این‬ ،‫سیستم‬ ‫تحلیل‬ ‫هندبوک‬ ‫اولین‬ ‫در‬ :‫شده‬ ‫تعریف‬ ‫بخش‬ ‫گذاران‬ ‫سیاست‬ ‫و‬ ‫گیرندگان‬ ‫تصمیم‬ ‫به‬ ‫کمک‬ ‫سیستم‬ ‫تحلیل‬ ‫اصلی‬ ‫هدف‬ ‫با‬ ‫مرتبط‬ ‫موضوعات‬ ‫فصل‬ ‫و‬ ‫حل‬ ‫یا‬ ‫مسائل‬ ‫کردن‬ ‫حل‬ ‫برای‬ ‫دولتی‬ ‫و‬ ‫خصوصی‬ ‫در‬ ‫بخشیدن‬ ‫بهبود‬ ‫توسط‬ ‫را‬ ‫کار‬ ‫این‬ .‫شوند‬ ‫می‬ ‫مواجه‬ ‫آن‬ ‫با‬ ‫که‬ ‫است‬ ‫هایی‬ ‫سیاست‬ ‫و‬ ‫تولید‬ ‫اطالعاتی‬ ‫که‬ ‫ترتیب‬ ‫بدین‬ ‫دهد؛‬ ‫می‬ ‫انجام‬ ‫ها‬ ‫آن‬ ‫های‬ ‫قضاوت‬ ‫مبانی‬ ‫اقدامات‬ ‫به‬ ‫خاص‬ ‫طور‬ ‫به‬ ‫و‬ ‫ها‬ ‫آن‬ ‫مسائل‬ ‫به‬ ‫که‬ ‫کند‬ ‫می‬ ‫آوری‬ ‫جمع‬ ‫شواهدی‬ ‫کرد.بدین‬ ‫ارائه‬ ‫مسائل‬ ‫آن‬ ‫فرونشاندن‬ ‫برای‬ ‫توان‬ ‫می‬ ‫که‬ ‫شوند‬ ‫می‬ ‫مربوط‬ ‫پیشنهادی‬ ‫فنی-اجتماعی‬ ‫سیستم‬ ‫یک‬ ‫عملیات‬ ‫از‬ ‫ناشی‬ ‫ای‬ ‫مسئله‬ ‫بر‬ ‫سیستمی‬ ‫تحلیل‬ ‫هر‬ ‫ترتیب‬ ‫حاکی‬ ‫شواهدی‬ ‫و‬ ‫گرفته‬ ‫نظر‬ ‫در‬ ‫مسئله‬ ‫آن‬ ‫برای‬ ‫را‬ ‫متفاوتی‬ ‫های‬ ‫پاسخ‬ ،‫کرده‬ ‫تمرکز‬ .‫سازد‬ ‫می‬ ‫فراهم‬ ‫ها‬ ‫پاسخ‬ ‫این‬ ‫آمدهای‬ ‫پی‬ ‫سایر‬ ‫و‬ ‫منافع‬ ،‫ها‬ ‫هزینه‬ ‫از‬ 11‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
12. INCOSE ‫ﺑﺮای‬ ‫ﺟﺰء‬ ‫ﭼﻨﺪ‬ ‫ﺷﺎﻣﻞ‬ ‫ﺗﻌﺮﯾﻔﻲ‬ ‫ﺳﯿﺴﺘﻢ‬ ‫ﻣﮭﻨﺪﺳﻲ‬ ‫ﻣﻲ‬ ‫اراﺋﮫ‬ ‫:ﮐﻨﺪ‬ ‫مفهوم‬ ‫یک‬ ‫بنانهادن‬ ‫دنبال‬ ‫به‬ ‫و‬ ‫ای‬ ‫رشته‬ ‫بین‬ ‫)1(رویکردیست‬ ‫ها)ویژگیها(ی‬ ‫نیازمندی‬ (2) ،‫است‬ ‫استوار‬ ‫و‬ ‫عیب‬ ‫بی‬ ‫سیستمی‬ ‫می‬ ‫اعتبارسنجی‬ ‫و‬ ‫تعریف‬ ‫سیستم‬ ‫برای‬ ‫را‬ ‫مختصرومفیدی‬ ‫و‬ ‫شفاف‬ (4) ‫و‬ ‫آورده‬ ‫پدید‬ ‫اثربخشی‬ ‫سیستم‬ ‫طرح‬ ‫یا‬ ‫حل‬ ‫راه‬ (3) ،‫کند‬ ‫و‬ ‫کاربر‬ ‫اهداف‬ ‫ایجادشده‬ ‫سیستم‬ ‫که‬ ‫نماید‬ ‫می‬ ‫حاصل‬ ‫اطمینان‬ .‫سازد‬ ‫برآورده‬ ‫عملیاتی‬ ‫محیط‬ ‫در‬ ‫را‬ ‫کارفرما‬ 12‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
13. :‫یابیم‬ ‫درمی‬ ‫تعاریف‬ ‫این‬ ‫از‬ ✓‫سخت؛‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫در‬ ‫علم‬ ‫به‬ ‫تعهد‬ ✓‫خواسته‬ ‫سازی‬ ‫برآورده‬ ،‫علم‬ ‫کارگیری‬ ‫به‬ ‫از‬ ‫اصلی‬ ‫هدف‬ ‫سخت‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫در‬ ‫ایجاد‬ ‫نه‬ ،‫است‬ ‫غیره‬ ‫و‬ ‫گذاران‬ ‫سیاست‬ ،‫گیرندگان‬ ‫تصمیم‬ ،‫مدیران‬ ،‫کارفرمایان‬ ‫های‬ .‫دانش‬ ‫خود‬ ‫در‬ ‫ترقی‬ ‫و‬ ‫پیشرفت‬ ✓‫واقعی‬ ‫جهان‬ ‫مسائل‬ ‫به‬ ‫که‬ ‫رود‬ ‫می‬ ‫انتظار‬ ‫دانشمندان‬ ‫از‬ ‫سخت‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫در‬ ‫و‬ ‫بیاید‬ ‫کار‬ ‫به‬ ‫عملیاتی‬ ‫حوزه‬ ‫در‬ ‫باید‬ ‫دهند‬ ‫می‬ ‫ارائه‬ ‫که‬ ‫هایی‬ ‫حل‬ ‫راه‬ ‫و‬ ‫کنند‬ ‫رسیدگی‬ ‫آزمایشگاه؛‬ ‫در‬ ‫نه‬ ✓‫معتقدند‬ ‫سخت‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫های‬ ‫گونه‬ ‫دارد؛همه‬ ‫ضرورت‬ ‫سیستم‬ ‫از‬ ‫مدل‬ ‫ساخت‬ ‫را‬ ‫آزمایشگاه‬ ‫نقش‬ ‫مدیریت‬ ‫علم‬ ‫برای‬ ‫قادرند‬ ،‫ریاضی‬ ‫های‬ ‫مدل‬ ً‫ا‬‫عمدت‬ ،‫ها‬ ‫مدل‬ ‫که‬ ‫کنند؛‬ ‫بازی‬ ‫طبیعی‬ ‫درعلوم‬ ✓‫تفکر‬ (multidisciplinary)‫ای‬ ‫چندرشته‬ ‫یا‬ (interdisciplinary)‫ای‬ ‫رشته‬ ‫میان‬ ‫عملکرد‬ .‫سخت‬ ‫سیستمی‬ 13‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
14. ‫متدولوژی‬ :‫متد‬ ‫و‬ ‫متدولوژی‬ ‫تفاوت‬ ‫برمی‬ ‫منطقی‬ ‫اصول‬ ‫به‬ ‫که‬ ‫است‬ ‫باالتر‬ ‫سطح‬ ‫عبارتی‬ ‫متدولوژی‬ ‫تا‬ ‫باشند‬ ‫داشته‬ ‫هدایت‬ ‫تحت‬ ‫را‬ ‫متدها‬ ‫از‬ ‫استفاده‬ ‫باید‬ ‫که‬ ‫گردد‬ .‫آید‬ ‫در‬ ‫عمل‬ ‫به‬ ‫خوبی‬ ‫به‬ ‫و‬ ‫گشته‬ ‫رعایت‬ ،‫رویکرد‬ ‫تئوری‬ ‫و‬ ‫فلسفه‬ ‫ولیکن‬ ،‫نیست‬ ‫رویکرد‬ ‫تئوری‬ ‫و‬ ‫فلسفه‬ ‫از‬ ‫کردن‬ ‫جدا‬ ‫قابل‬ ‫متدولوژی‬ ‫را‬ ‫ها‬ ‫آن‬ ‫توان‬ ‫می‬ ‫و‬ ‫هستند‬ ‫رویکردها‬ ‫از‬ ‫جداسازی‬ ‫قابل‬ ‫متدها‬ .‫گرفت‬ ‫کار‬ ‫به‬ ‫دیگر‬ ‫سیستمی‬ ‫رویکردهای‬ ‫خدمت‬ ‫در‬ 14‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
15. : OR ‫متدولوژی‬ ✓‫مسئله؛‬ ‫کردن‬ ‫فرموله‬ ✓‫مطالعه؛‬ ‫تحت‬ ‫سیستم‬ ‫نمایش‬ ‫برای‬ ‫ریاضی‬ ‫مدل‬ ‫یک‬ ‫ساخت‬ ✓‫مدل؛‬ ‫از‬ ‫حل‬ ‫راه‬ ‫یک‬ ‫استخراج‬ ✓‫آن؛‬ ‫از‬ ‫یافته‬ ‫استخراج‬ ‫حل‬ ‫راه‬ ‫و‬ ‫مدل‬ ‫کردن‬ ‫تست‬ ✓‫حل؛‬ ‫راه‬ ‫بر‬ ‫هایی‬ ‫کنترل‬ ‫دادن‬ ‫قرار‬ ✓.(‫)اجرا‬ ‫حل‬ ‫راه‬ ‫گرفتن‬ ‫کار‬ ‫به‬ ‫سیستم‬ ‫و‬ ،‫ها‬ ‫آن‬ ‫اهداف‬ ‫و‬ ‫گیرندگان‬ ‫تصمیم‬ ‫)تعیین‬ ‫مسئله‬ ‫کردن‬ ‫فرموله‬ ‫فاز‬ ‫بر‬ .‫است‬ ‫گشته‬ ‫تاکید‬ ‫اجرا‬ ‫و‬ ‫سازی‬ ‫مدل‬ ‫فازهای‬ ‫و‬ ،(‫درگیر‬ 15‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
16. IIASA ‫ھﺎی‬ ‫ھﻨﺪﺑﻮک‬ ‫در‬ SA ‫ﻣﺘﺪوﻟﻮژی‬ ‫دریک‬ ‫که‬ ‫کسی‬ ‫توسط‬ ‫مشکل‬ ‫وجود‬ ‫تشخیص‬ ‫با‬ ‫همواره‬ ‫سیستم‬ ‫تحلیل‬ :‫توجه‬ .‫گردد‬ ‫می‬ ‫آغاز‬ ،‫است‬ ‫درگیر‬ ‫فنی-اجتماعی‬ ‫سیستم‬ ✓‫مسئله؛‬ ‫کردن‬ ‫فرموله‬ ✓‫ای؛‬ ‫چندرشته‬ ‫علمی‬ ‫تحقیقات‬ ‫توسط‬ ‫مسئله‬ ‫با‬ ‫برخورد‬ ‫آلترناتیو‬ ‫های‬ ‫راه‬ ‫یافتن‬ ✓‫آلترناتیوها؛‬ ‫ارزیابی‬ ‫برای‬ ‫مدل‬ ‫ساخت‬ ✓‫سوی‬ ‫از‬ ‫شده‬ ‫تعریف‬ ‫معیارهای‬ ‫به‬ ‫توجه‬ ‫با‬ ‫آلترناتیوها‬ ‫مقایسه‬ ‫و‬ ‫ارزیابی‬ ‫گیرندگان؛‬ ‫تصمیم‬ ✓.‫ها‬ ‫خروجی‬ ‫ارزیابی‬ ‫و‬ ‫اجرا‬ 16‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
18. SE ‫متدولوژی‬ ‫چندرشته‬ ‫تیم‬ ‫یک‬ ‫در‬ ‫هماهنگی‬ ‫ایجاد‬ ‫سیستم‬ ‫مهندس‬ ‫وظیفه‬ ‫حاصل‬ ‫اطمینان‬ ‫سپس‬ ‫و‬ ‫یافته‬ ‫را‬ ‫اهداف‬ ‫باید‬ ‫که‬ ‫است‬ ‫ای‬ ‫و‬ ‫سیستم‬ ‫در‬ ‫تناسب‬ ‫و‬ ‫انسجام‬ ،‫یکپارچگی‬ ‫بهترین‬ ‫نمایدکه‬ .‫دارد‬ ‫وجود‬ ‫اهداف‬ ‫آن‬ ‫کردن‬ ‫دنبال‬ ‫برای‬ ‫ها‬ ‫زیرسیستم‬ ‫شرحی‬ ‫است‬ ‫بریتانیایی‬ ‫سیستم‬ ‫مهندس‬ ‫یک‬ ‫که‬ ‫جنکینز‬ :‫کرده‬ ‫ارائه‬ ‫صورت‬ ‫این‬ ‫به‬ ‫متدولوژی‬ ‫این‬ ‫از‬ ‫جزئی‬ 18‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
19. ‫ﺳﯿﺴﺘﻢ‬ ‫ﻃﺮاﺣﯽ‬ -2 ‫ﺑﯿﻨﯽ؛‬ ‫ﭘﯿﺶ‬ -1-2 ‫ﺳﺎزی؛‬ ‫ﺷﺒﯿﻪ‬ ‫و‬ ‫ﺳﺎزی‬ ‫.ﻣﺪل‬ -2-2 ‫ﺳﺎزی؛‬ ‫ﺑﻬﯿﻨﻪ‬ -3-2 ‫ﮐﻨﺘﺮل؛‬ -4-2 .‫اﻃﻤﯿﻨﺎن‬ ‫ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ‬ -5-2 ‫اﺟﺮا‬ -3 ‫ﮐﺴﺐ‬ ‫و‬ ‫ﻣﺴﺘﻨﺪﺳﺎزی‬ -1-3 ‫ﺗﺄﯾﯿﺪﯾﻪ؛‬ .‫ﺳﺎز‬ ‫و‬ ‫ﺳﺎﺧﺖ‬ -2-3 ‫ﻋﻤﻠﯿﺎت‬ -4 ‫آﻏﺎزی؛‬ ‫ﻋﻤﻠﯿﺎت‬ -1-4 ‫ﺑﺎزﻧﮕﺮاﻧﻪ؛‬ ‫ارزﯾﺎﺑﯽ‬ -2-4 .‫ﺑﻬﺒﻮدﯾﺎﻓﺘﻪ‬ ‫ﻋﻤﻠﯿﺎت‬ -3-4 ‫ﺳﯿﺴﺘﻢ‬ ‫ﮐﺮدن‬ ‫ﺗﺤﻠﯿﻞ‬ -1 ‫ﻣﺴﺌﻠﻪ؛‬ ‫ﮐﺮدن‬ ‫ﻓﺮﻣﻮﻟﻪ‬ -1-1 ‫ﭘﺮوژه؛‬ ‫ﺳﺎزﻣﺎن‬ -2-1 ‫ﺳﯿﺴﺘﻢ؛‬ ‫ﺗﻌﺮﯾﻒ‬ -3-1 ‫ﺗﺮ؛‬ ‫وﺳﯿﻊ‬ ‫ﺳﯿﺴﺘﻢ‬ ‫ﺗﻌﺮﯾﻒ‬ -4-1 ‫ﺗﺮ؛‬ ‫وﺳﯿﻊ‬ ‫ﺳﯿﺴﺘﻢ‬ ‫اﻫﺪاف‬ -5-1 ‫ﺳﯿﺴﺘﻢ؛‬ ‫اﻫﺪاف‬ -6-1 ‫اﻗﺘﺼﺎدی‬ ‫ﻣﻌﯿﺎر‬ ‫ﯾﮏ‬ ‫ﺗﻌﺮﯾﻒ‬ -7-1 ‫ﮐﻠﯽ؛‬ .‫اﻃﻠﺎﻋﺎت‬ ‫و‬ ‫داده‬ ‫آوری‬ ‫ﺟﻤﻊ‬ -8-1 19‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
20. ‫هستند‬ ‫نیاز‬ ‫مورد‬ ‫که‬ ‫را‬ ‫چیزهایی‬ ‫آن‬ ‫تعیین‬ ‫سخت‬ ‫های‬ ‫متدولوژی‬ ‫که‬ ‫است‬ ‫معتقد‬ ‫چکلند‬ ‫سیستماتیک‬ ‫وجوی‬ ‫جست‬ ‫را‬ ‫خود‬ ‫وظیفه‬ ‫و‬ ‫پندارند‬ ‫می‬ ‫ساده‬ (‫میانی‬ ‫و‬ ‫نهایی‬ ‫)اهداف‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ .‫دانند‬ ‫می‬ ‫شده‬ ‫تعیین‬ ‫پیش‬ ‫از‬ ‫اهداف‬ ‫به‬ ‫رسیدن‬ ‫برای‬ ‫ها‬ ‫روش‬ ‫کاراترین‬ ‫جهان‬ ‫مسائل‬ ‫با‬ ‫زیر‬ ‫فرضیات‬ ‫براساس‬ ‫توان‬ ‫می‬ ‫که‬ ‫است‬ ‫فرض‬ ‫پیش‬ ‫این‬ ‫دارای‬ ‫سخت‬ 
:‫کرد‬ ‫برخورد‬ ‫واقعی‬ 
 
‫؛‬‫است‬ ‫مشخص‬ ‫و‬ ‫معلوم‬ ‫ما‬ ‫برای‬ ‫،که‬ (S1) ‫دارد‬ ‫وجود‬ ‫سیستم‬ ‫برای‬ ‫مطلوبی‬ ‫حالت‬ -۱ 
‫؛‬(So) ‫است‬ ‫برقرار‬ ‫سیستم‬ ‫برای‬ ‫نیز‬ ‫جاری‬ ‫حالت‬ ‫یک‬ -۲ 
‫؛‬‫دارند‬ ‫وجود‬ S1 ‫به‬ So ‫از‬ ‫رسیدن‬ ‫برای‬ ‫آلترناتیوی‬ ‫های‬ ‫راه‬ -۳ ‫پیدا‬ S1 ‫به‬ So ‫از‬ ‫رسیدن‬ ‫برای‬ ‫را‬ ‫ابزارها‬ ‫کاراترین‬ ‫که‬ ‫است‬ ‫سیستمی‬ ‫فرد‬ ‫نقش‬ ‫این‬ 
.‫کند‬ 20‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
21. ‫متدها‬ ‫مراحل‬ ‫پشتیبانی‬ ‫در‬ ‫سازی‬ ‫مدل‬ ‫از‬ ‫غیر‬ ‫متدهای‬ ‫به‬ ‫سخت‬ ‫رویکرد‬ ‫که‬ ‫گفت‬ ‫توان‬ ‫نمی‬ ‫و‬ ‫ها‬ ‫کتاب‬ ‫در‬ ‫آکادمیک‬ ‫ادبیات‬ ‫کلی‬ ‫روند‬ ‫ولیکن‬ ‫نکرده‬ ‫توجهی‬ ‫هیچ‬ ‫مختلف‬ ‫این‬ .‫دهد‬ ‫می‬ ‫نشان‬ ‫سازی‬ ‫مدل‬ ‫متدهای‬ ‫تکامل‬ ‫جهت‬ ‫در‬ ‫را‬ ‫قاطعی‬ ‫مجالت،گرایش‬ ‫کردن‬ ‫عرضه‬ ‫برای‬ ‫را‬ ‫ها‬ ‫بیشترین‬ ‫سخت‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫که‬ ‫است‬ ‫ای‬ ‫حیطه‬ ،‫حوزه‬ .‫دارد‬ ‫هدف‬ ‫به‬ ‫که‬ ‫واقعیت‬ ‫از‬ ‫جوانبی‬ ‫برای‬ ‫هستند‬ ‫ای‬ ‫کننده‬ ‫ساده‬ ‫و‬ ‫شفاف‬ ‫تفاسیر‬ ‫ها‬ ‫مدل‬ ‫در‬ ‫واقعی‬ ‫جهان‬ ‫برای‬ ‫جایگزینی‬ ‫عنوان‬ ‫به‬ ‫ها‬ ‫آن‬ .‫شوند‬ ‫می‬ ‫مربوط‬ ‫نظر‬ ‫مورد‬ .‫روند‬ ‫می‬ ‫کار‬ ‫به‬ ‫آزمایشات‬ 21‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
22. ‫ﻫﺎ‬ ‫ﻣﺪل‬ ‫اﻧﻮاع‬ ✓‫(؛‬Iconic) ‫ﺗﻤﺜﯿﻠﯽ‬ ✓‫(؛‬Analogue)‫ﻗﯿﺎﺳﯽ‬ ✓‫(؛‬Analytic)‫ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ‬ ✓‫(؛‬simulation)‫ﺳﺎزی‬ ‫ﺷﺒﯿﻪ‬ ✓Gaming ‫؛‬ ✓‫(؛‬judgmental) ‫ﻗﻀﺎوﺗﯽ‬ ✓.(conceptual)‫ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ‬ 22‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
23. ‫تمثیلی‬ ‫مدلهای‬ ✓‫مورد‬ ‫سیستم‬ ‫از‬ (‫تر‬ ‫کوچک‬ ‫مقیاس‬ ‫در‬ ً‫ال‬‫)معمو‬ ‫خاص‬ ‫مقیاسی‬ ‫در‬ ‫تصویری‬ .‫سازند‬ ‫می‬ ‫معماران‬ ‫که‬ ‫های‬ ‫ماکت‬ ‫نظیر‬ ،‫هستند‬ ‫نظر‬ 23 ‫قیاسی‬ ‫مدلهای‬ ✓‫آن‬ ‫دنبال‬ ‫به‬ ‫درواقع‬ ‫ولی‬ ‫دارند‬ ‫واقعیت‬ ‫با‬ ‫زیادی‬ ‫تفاوت‬ ‫ظاهر‬ ‫در‬ ‫ها‬ ‫مدل‬ ‫این‬ ‫شبکه‬ ‫نظیر‬ .‫کنند‬ ‫تقلید‬ ‫آنند‬ ‫نمایش‬ ‫پی‬ ‫در‬ ‫که‬ ‫را‬ ‫چیزی‬ ‫رفتار‬ ‫که‬ ‫هستند‬ .‫روند‬ ‫می‬ ‫کار‬ ‫به‬ ‫ها‬ ‫لوله‬ ‫در‬ ‫آب‬ ‫جریان‬ ‫نمایش‬ ‫برای‬ ‫که‬ ‫الکتریکی‬ ‫های‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
24. ‫تحلیلی‬ ‫های‬ ‫مدل‬ ✓‫منطقی‬ ‫روابط‬ ‫نمایش‬ ‫برای‬ ‫که‬ ‫هستند‬ ‫ریاضی‬ ‫های‬ ‫مدل‬ ‫تحلیلی‬ ‫های‬ ‫مدل‬ ‫هدایت‬ ‫تحت‬ ‫را‬ ‫نظر‬ ‫مورد‬ ‫سیستم‬ ‫رفتار‬ ‫شود‬ ‫می‬ ‫تصور‬ ‫که‬ ‫روند‬ ‫می‬ ‫کار‬ ‫به‬ :‫هستند‬ ‫زیر‬ ‫انواع‬ ‫دارای‬ ‫ها‬ ‫مدل‬ ‫این‬ .‫دارند‬ ‫زمان‬ ‫حاکم‬ ‫قوانین‬ ‫ثابت‬ ‫حالت‬ ‫پویا‬ ‫جبری‬ ‫جبری‬ ‫معادالت‬ ‫دیفرانسیل‬ ‫معادالت‬ ‫جبری‬ ‫غیر‬ ‫آماری‬ ‫و‬ ‫احتمالی‬ ‫روابط‬ ‫سازی‬ ‫شبیه‬ ‫پیشامد‬ ‫گسسته‬ 24‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
25. Gaming ‫های‬ ‫مدل‬ ✓Gaming ‫گیرندگان‬ ‫تصمیم‬ ‫نقش‬ ‫ها‬ ‫انسان‬ ‫آن‬ ‫در‬ ‫که‬ ‫است‬ ‫سازی‬ ‫مدل‬ ‫نوعی‬ ‫خود‬ ‫فرضی‬ ‫همتای‬ ‫جای‬ ‫به‬ ‫باید‬ ‫ها‬ ‫آن‬ .‫کنند‬ ‫می‬ ‫بازی‬ ‫را‬ ‫سیستم‬ ‫یک‬ ‫اصلی‬ ‫و‬ ‫ها‬ ‫ارزش‬ ،‫قضاوت‬ ،‫انتخاب‬ ‫به‬ ‫مربوط‬ ‫موارد‬ ‫تا‬ ‫کنند‬ ‫رفتار‬ ‫واقعی‬ ‫جهان‬ ‫در‬ ‫گیرند‬ ‫قرار‬ ‫بازکاوی‬ ‫مورد‬ ‫سیاسی‬ ‫.مسائل‬ 25 ‫قضاوتی‬ ‫های‬ ‫مدل‬ ✓‫وقوع‬ ‫احتمال‬ ‫مورد‬ ‫در‬ ‫گروهی‬ ‫آرای‬ ‫بر‬ ‫مبتنی‬ ً‫ال‬‫معمو‬ ‫قضاوتی‬ ‫های‬ ‫مدل‬ ‫در‬ ‫شده‬ ‫)ایجاد‬ "‫"دلفی‬ ‫نظیر‬ ‫هایی‬ ‫تکنیک‬ .‫دارند‬ ‫قرار‬ ‫خاصی‬ ‫رویداد‬ . "‫نویسی‬ ‫"سناریو‬ ‫و‬ (RAND ‫شرکت‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
26. ‫مفهومی‬ ‫های‬ ‫مدل‬ ✓‫که‬ ‫هستند‬ ‫کیفی‬ ‫های‬ ‫مدل‬ ،‫آید‬ ‫برمی‬ ‫ها‬ ‫آن‬ ‫نام‬ ‫از‬ ‫که‬ ‫همانطور‬ ‫به‬ ‫تصمیم‬ ‫یک‬ ‫در‬ ‫دخیل‬ ‫افراد‬ ‫ذهنی‬ ‫های‬ ‫مدل‬ ‫کردن‬ ‫شفاف‬ ‫برای‬ .‫روند‬ ‫می‬ ‫کار‬ ‫تا‬ ‫شوند‬ ‫می‬ ‫استفاده‬ ‫نرم‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫در‬ ‫بیشتر‬ ‫ها‬ ‫مدل‬ ‫این‬ .‫سخت‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ 26‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
27. ‫اخیر‬ ‫های‬ ‫توسعه‬ ✓‫وضعیت‬ ‫به‬ ‫آن‬ ‫مرزهای‬ ‫کردن‬ ‫تر‬ ‫گسترده‬ ‫دنبال‬ ‫به‬ ‫سخت‬ ‫رویکردهای‬ .‫هستند‬ ‫انسانی‬ ‫مسائل‬ ‫کردن‬ ‫وارد‬ ‫و‬ ‫تر‬ ‫پیچیده‬ ‫های‬ ‫مسئله‬ ✓Soft) ‫نرم‬ OR ‫عنوان‬ ‫تحت‬ ‫و‬ OR ‫در‬ ‫زمینه‬ ‫این‬ ‫در‬ ‫اقدامات‬ ‫بیشترین‬ (‫کنید‬ ‫مراجعه‬ (2001) ‫مینگرز‬ ‫و‬ ‫روزنهد‬ ‫به‬ ‫بیشتر‬ ‫اطالعات‬ ‫برای‬) .‫افتاده‬ ‫اتفاق‬ (OR28. ‫سخت‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫نقد‬ :‫مزایا‬ ✓‫مدیریتی؛‬ ‫مسائل‬ ‫حل‬ ‫طریقه‬ ‫به‬ ‫علمی‬ ‫چارچوب‬ ‫و‬ ‫نظم‬ ‫کردن‬ ‫وارد‬ ✓‫نظام‬ ‫یک‬ ‫پیشرفت‬ ‫خاطر‬ ‫به‬ ‫نه‬ ‫و‬ ،‫آن‬ ‫کاربرد‬ ‫جنبه‬ ‫از‬ ‫دانش‬ ‫گذاری‬ ‫ارزش‬ ‫علمی؛‬ ✓‫ای؛‬ ‫رشته‬ ‫بین‬ ‫تحقیقات‬ ‫کردن‬ ‫باب‬ ✓‫نگری؛‬ ‫کل‬ ‫توسط‬ ‫گرایی‬ ‫تقلیل‬ ‫کردن‬ ‫جایگزین‬ ✓‫ها؛‬ ‫مدل‬ ‫توسط‬ ‫آزمایشگاه‬ ‫جایگزینی‬ 28‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
29. (‫سخت)ادامه‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫نقد‬ :‫معایب‬ ✓‫های‬ ‫سازی‬ ‫ساده‬ ،‫پیچیده‬ ‫های‬ ‫مسئله‬ ‫وضعیت‬ ‫در‬ :‫پیچیدگی‬ ‫با‬ ‫مواجهه‬ ‫در‬ ‫ناتوانی‬ ‫احتمال‬ ‫این‬ ‫کند؛همچنین‬ ‫می‬ ‫ایجاد‬ ‫زیادی‬ ‫انحرافات‬ ‫و‬ ‫خطا‬ ‫مدلسازی‬ ‫نیاز‬ ‫مورد‬ 
.‫نشوند‬ ‫آورده‬ ‫حساب‬ ‫به‬ ‫نیستند‬ ‫کردن‬ ‫ی‬ّ‫کم‬ ‫قابل‬ ‫که‬ ‫عواملی‬ ‫که‬ ‫دارد‬ ‫وجود‬ ✓‫روبه‬ ‫ذینفعنانی‬ ‫تعدد‬ ‫با‬ ‫که‬ ‫ها‬ ‫مسئله‬ ‫وضعیت‬ ‫از‬ ‫بسیاری‬ ‫در‬ :‫روشن‬ ‫اهداف‬ ‫به‬ ‫نیاز‬ ‫حتی‬ ،‫دارند‬ ‫اهدافش‬ ‫و‬ ‫سیستم‬ ‫طبیعت‬ ‫از‬ ‫متفاوتی‬ ‫تعابیر‬ ‫یک‬ ‫هر‬ ‫که‬ ‫هستیم‬ ‫رو‬ ‫های‬ ‫جنبه‬ ‫سخت‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ .‫شود‬ ‫می‬ ‫غیرممکن‬ ‫بلکه‬ ‫و‬ ‫مشکل‬ ‫کار‬ ‫به‬ ‫شروع‬ ‫می‬ ‫برخورد‬ ‫اجزایی‬ ‫عنوان‬ ‫به‬ ‫ها‬ ‫انسان‬ ‫با‬ .‫گیرد‬ ‫نمی‬ ‫نظر‬ ‫رادر‬ ‫ها‬ ‫سیستم‬ ‫انسانی‬ ‫حل‬ ‫راه‬ ‫کردن‬ ‫اجرایی‬ ‫برای‬ ‫باید‬ ‫که‬ ‫فعالی‬ ‫عناصر‬ ‫نه‬ ‫و‬ ‫شوند‬ ‫مهندسی‬ ‫باید‬ ‫که‬ ‫شود‬ .‫گردد‬ ‫جلب‬ ‫آنان‬ ‫تعهد‬ ‫ها‬ ‫برنامه‬ ‫و‬ ‫ها‬ 29‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
30. (‫معایب‬ ‫سخت)ادامه‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫نقد‬ ✓‫رویکرد‬ ‫این‬ : ‫سیاسی‬ ‫مسائل‬ ‫با‬ ‫مواجهه‬ ‫در‬ ‫ناتوانی‬ ‫و‬ ‫کاری‬ ‫محافظه‬ ‫قائل‬ ‫ارجحیت‬ ‫خود‬ ‫مشتریان‬ ‫و‬ ‫کارفرمایان‬ ‫های‬ ‫ارزش‬ ‫و‬ ‫عالیق‬ ‫برای‬ .‫گیرد‬ ‫می‬ ‫کار‬ ‫به‬ ‫ها‬ ‫آن‬ ‫به‬ ‫رسیدن‬ ‫برای‬ ‫را‬ ‫خود‬ ‫دانش‬ ‫و‬ ‫شده‬ 30 ‫قلمروی‬ ‫امروزه‬ ،‫داشته‬ ‫رویکرد‬ ‫این‬ ‫که‬ ‫دستاوردهایی‬ ‫و‬ ‫قوت‬ ‫نقاط‬ ‫وجود‬ ‫با‬ ‫کل‬ ‫در‬ ‫و‬ ‫دارند‬ ‫همگرایی‬ ‫ها‬ ‫بینی‬ ‫جهان‬ ‫که‬ ‫هنگامی‬ .‫قائلند‬ ‫آن‬ ‫برای‬ ‫محدودی‬ ‫کاربرد‬ ‫خوب‬ ‫رویکرد‬ ‫این‬ ،‫هستیم‬ ‫توافق‬ ‫مورد‬ ‫اهداف‬ ‫به‬ ‫رسیدن‬ ‫ابزار‬ ‫کاراترین‬ ‫یافتن‬ ‫بدنبال‬ .‫کند‬ ‫می‬ ‫عمل‬ ‫می‬ ‫مطرح‬ ‫ها‬ ‫سازمان‬ ‫تاکتیکی‬ ‫سطوح‬ ‫در‬ ‫اغلب‬ ‫ای‬ ‫ساختاریافته‬ ‫مسائل‬ ‫چنین‬ .‫استراتژیک‬ ‫نه‬ ‫شوند‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
31. (‫سخت)ادامه‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫نقد‬ ‫پارادایم‬ ‫دارای‬ ‫سخت‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫که‬ ‫کنیم‬ ‫می‬ ‫توجه‬ ‫مطلب‬ ‫این‬ ‫به‬ ‫وقتی‬ :‫کنیم‬ ‫می‬ ‫درک‬ ‫راحتی‬ ‫به‬ ‫را‬ ‫ها‬ ‫ویژگی‬ ‫این‬ ‫تمامی‬ ،‫کارکردگراست‬ ✓‫از‬ ‫اهداف‬ ‫به‬ ‫ها‬ ‫سیستم‬ ‫کارای‬ ‫کردن‬ ‫مهندسی‬ ‫با‬ ‫که‬ ‫دارد‬ ‫قرار‬ ‫این‬ ‫در‬ ‫آن‬ ‫توجه‬ .‫یابد‬ ‫دست‬ ‫شده‬ ‫تعریف‬ ‫قبل‬ ✓‫محدود‬ ‫نیز‬ ‫ماشین‬ ‫استعاره‬ ‫با‬ ‫خود‬ ‫کارکردگرایی‬ ‫در‬ ‫سخت‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫کنترل‬ ‫و‬ ‫کارا‬ ‫ابزارهای‬ ،‫عقالنیت‬ ،‫هدف‬ ‫زبان‬ ،‫آن‬ ‫بر‬ ‫مسلط‬ ‫زبان‬ .‫است‬ ‫شده‬ ‫را‬ ‫سیاست‬ ‫و‬ ‫فرهنگ‬ ،‫محیط‬ ‫با‬ ‫مرتبط‬ ‫مسائل‬ ‫که‬ ‫دیگری‬ ‫های‬ ‫استعاره‬ .‫است‬ .‫اند‬ ‫نگرفته‬ ‫قرار‬ ‫استفاده‬ ‫مورد‬ ‫رویکرد‬ ‫این‬ ‫در‬ ‫دهند‬ ‫می‬ ‫قرار‬ ‫توجه‬ ‫مورد‬ 31‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
32. ‫مدیران‬ ‫برای‬ ‫سخت‬ ‫سیستمی‬ ‫تفکر‬ ‫ارزش‬ ✓‫مسائل؛‬ ‫با‬ ‫مواجهه‬ ‫در‬ ‫علمی‬ ‫مهارت‬ ‫و‬ ‫دانش‬ ‫از‬ ‫استفاده‬ ✓‫گرایی؛‬ ‫تقلیل‬ ‫مقابل‬ ‫در‬ ‫نگری‬ ‫کل‬ ‫از‬ ‫استفاده‬ ✓‫مواجهه‬ ‫در‬ ‫مدیران‬ ‫تجربی‬ ‫رویکردهای‬ ‫جای‬ ‫به‬ ‫سیستماتیک‬ ‫متدولوژی‬ ‫یک‬ ‫از‬ ‫استفاده‬ .‫مسائل‬ ‫با‬ ✓‫اهدافی‬ ‫بتوانند‬ ‫مدیران‬ ‫اگر‬ ‫بود‬ ‫خواهد‬ ‫سودمند‬ ‫بسیار‬ ‫ها‬ ‫مسئله‬ ‫وضعیت‬ ‫بهبود‬ ‫برای‬ ‫بیابند‬ ‫را‬ ‫اهداف‬ ‫این‬ ‫به‬ ‫نیل‬ ‫آلترناتیو‬ ‫ابزارهای‬ ‫و‬ ‫ها‬ ‫روش‬ ،‫کنند‬ ‫تعریف‬ ‫روشنی‬ ‫به‬ ‫را‬ ‫بسنجند.به‬ ‫روشن‬ ‫و‬ ‫واضح‬ ‫عملکردی‬ ‫معیارهای‬ ‫اساس‬ ‫بر‬ ‫را‬ ‫آلترناتیوها‬ ‫این‬ ‫و‬ .‫شود‬ ‫نمی‬ ‫کارایی‬ ‫به‬ ‫زیادی‬ ‫توجه‬ ‫که‬ ‫عمومی‬ ‫و‬ ‫داوطلبانه‬ ‫های‬ ‫بخش‬ ‫در‬ ‫خصوص‬ ✓.‫مدیران‬ ‫فرضیات‬ ‫سازی‬ ‫شفاف‬ ‫و‬ ‫یادگیری‬ ‫در‬ ‫مدل‬ ‫ساخت‬ ‫تاثیر‬ 32‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
‫ﻣﺘﺪوﻟﻮژی‬ ‫ﻣﻮردی‬ ‫ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ‬ ‫ﺑﻪ‬ ‫ﺳﯿﺴﺘﻢ‬ ‫ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ‬ ‫روﯾﮑﺮد‬ ‫ازدواج‬ ‫ﻣﺴﺌﻠﻪ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
34. ▪‫پروژه‬ ‫بعنوان‬ ،‫سیستم‬ ‫مهندسی‬ ‫مرد‬ ‫دانشجوی‬ ‫یک‬ ‫توسط‬ ،‫مثال‬ ‫این‬ ‫این‬ ‫که‬ ‫داشته‬ ‫قرار‬ ‫همسر‬ ‫انتخاب‬ ‫جریان‬ ‫در‬ ً‫ا‬‫حقیقت‬ ‫وی‬ .‫است‬ ‫شده‬ ‫ارائه‬ 
.‫است‬ ‫کرده‬ ‫گزارش‬ ‫و‬ ‫داده‬ ‫انجام‬ ‫سیستم‬ ‫مهندسی‬ ‫متدولوژی‬ ‫با‬ ‫را‬ ‫فرآیند‬ ‫ﻣﻼﺣﻈﮫ‬ ‫را‬ ‫واﻗﻌﯽ‬ ‫ﺟﮭﺎن‬ ‫و‬ SE ‫ﻣﺘﺪوﻟﻮژی‬ ‫در‬ ‫ﻣﻌﺎدل‬ ‫ﮔﺎﻣﮭﺎی‬ ‫بعد‬ ‫صفحه‬ ‫در‬ .‫ﮐﻨﯿﺪ‬ ‫ﻣﯽ‬ ▪‫ﻣﺸﺎﺑﻪ‬ (‫ﺷﻮد‬ ‫ﻣﯽ‬ ‫ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ‬ ‫ازدواج‬ ‫ﻋﻨﻮان‬ ‫ﺑﺎ‬ ‫)ﮐﻪ‬ ‫زﻧﺪﮔﯽ‬ ‫ﺑﺮای‬ ‫ﺷﺮﯾﮑﯽ‬ ‫ﯾﺎﻓﺘﻦ‬ ‫ﻓﺮآﯾﻨﺪ‬ ‫ﻗﺮار‬ ‫ﻫﻢ‬ ‫ﮐﻨﺎر‬ ‫در‬ ‫ﻣﺤﺼﻮل‬ ‫دو‬ ‫ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ‬ ‫آن‬ ‫در‬ ‫ﮐﻪ‬ ‫اﺳﺖ‬ ‫ﺳﯿﺴﺘﻢ‬ ‫ﻃﺮاﺣﯽ‬ ‫ﻓﺮآﯾﻨﺪ‬ ‫ﻧﻮﻋﯽ‬ ‫در‬ ‫ﻣﺤﺼﻮل‬ ‫ﺑﺎ‬ ‫ﻣﻄﺎﺑﻖ‬ ‫ﻣﺤﺼﻮﻟﯽ‬ ‫ﺳﺎﺧﺖ‬ ‫اﻣﮑﺎن‬ .‫ﺑﺪﻫﻨﺪ‬ ‫را‬ ‫ﺳﯿﺴﺘﻢ‬ ‫ﯾﮏ‬ ‫ﺗﺸﮑﯿﻞ‬ ‫و‬ ‫ﮔﺮﻓﺘﻪ‬ ‫دﺳﺖ‬ ‫در‬ ‫ﻣﺤﺼﻮل‬ ‫ﺑﺎ‬ ‫آﻧﻬﺎ‬ ‫ﺳﺎزﮔﺎرﺗﺮﯾﻦ‬ ،‫ﻣﻮﺟﻮد‬ ‫ﻣﺤﺼﻮﻟﺎت‬ ‫ﺑﯿﻦ‬ ‫ﺑﺎﯾﺪ‬ ‫و‬ ‫ﻧﺪارد‬ ‫وﺟﻮد‬ ‫دﺳﺖ‬ .‫ﺷﻮد‬ ‫ﭘﯿﺪا‬ 34‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
35. ‫واقعی‬ ‫دنیای‬SE ‫متدولوژی‬ ‫در‬ ‫معادل‬ .‫دارید‬ ‫نیاز‬ ‫زندگی‬ ‫برای‬ ‫شریکی‬ ‫به‬ ‫که‬ ‫نتیجه‬ ‫این‬ ‫به‬ ‫رسیدن‬‫ها‬ ‫نیازمندی‬ ‫بیان‬ ‫رابطه‬ ‫و‬ ‫همسر‬ ‫در‬ ‫نظر‬ ‫مورد‬ ‫ویژگیهای‬ ‫تعریف‬‫ریسک‬ ‫مدیریت‬ ‫برنامه‬ ،‫مفهومی‬ ‫مدل‬ ‫ساخت‬ ،‫نیاز‬ ‫تحلیل‬ ‫مختلف‬ ‫موارد‬ ‫با‬ ‫مالقات‬ ‫و‬ ‫آشنایی‬ ‫برای‬ ‫روشهایی‬ ‫تعریف‬‫هزینه‬ ‫و‬ ‫زمانبندی‬ ‫مدیریت‬ ،‫آلترناتیوها‬ ‫ارزیابی‬ ( dating :‫امریکائی‬ ‫فرهنگ‬ ‫)در‬ ‫شده‬ ‫یافت‬ ‫موارد‬ ‫با‬ ‫شدن‬ ‫آشنا‬ ‫یا‬ ‫نیازمندیها‬ ‫در‬ ‫بازنگری‬ ، tradeoff ‫مطالعات‬ ،(prototyping) ‫نمونه‬ ‫ساخت‬ ‫و‬ ‫اولیه‬ ‫طراحی‬ (‫گیری‬ ‫)بازخور‬ ‫فرآیند‬ ‫اید‬ ‫کرده‬ ‫پیدا‬ ‫را‬ ‫مناسب‬ ‫مورد‬ ‫که‬ ‫نتیجه‬ ‫این‬ ‫به‬ ‫رسیدن‬Tradeoffs ، ‫ارزیابی‬ ‫و‬ ‫تست‬ ،‫جزئی‬ ‫طراحی‬ ،‫چندمعیاره‬ ‫تحلیل‬ ‫نامزدی‬‫سیستم‬ ‫پذیرش‬ ‫جهت‬ ‫نهائی‬ ‫تست‬ ،‫سیستم‬ ‫عملیاتی‬ ‫ویژگیهای‬ (refinement)‫پاالیش‬ ‫ازدواج‬‫مستمر‬ ‫عملیاتی‬ ‫تست‬ ،‫سیستم‬ ‫استقرار‬ (…. ‫و‬ ‫انداز‬ ‫پس‬ ،‫شغلی‬ ‫)ثبات‬ ‫آن‬ ‫توسعه‬ ‫و‬ ‫زندگی‬ ‫حفظ‬‫آن‬ ‫اثربخشی‬ ‫گیری‬ ‫اندازه‬ ‫و‬ ‫سیستم‬ ‫نگهداری‬ ‫اختالفات‬ ‫کردن‬ ‫فصل‬ ‫و‬ ‫حل‬‫تغییرات‬ ‫سازی‬ ‫پیاده‬ ‫و‬ ‫آن‬ ‫اصالح‬ ‫برای‬ ‫ریزی‬ ‫برنامه‬ ،‫سیستم‬ ‫ارزیابی‬ 35‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
36. ،(reactive) ‫منفعل‬ ،(inactive) ‫غیرفعال‬ ‫مدیریتی‬ ‫رویکرد‬ ‫چهار‬ ‫میتوان‬ ‫سعی‬ ،‫مثال‬ ‫این‬ ‫در‬ .‫کرد‬ ‫اتخاذ‬ (proactive) ‫فعال‬ ‫پیش‬ ‫و‬ (interactive)‫تعاملی‬ ‫پیش‬ ‫قبل‬ ‫از‬ ‫احتمالی‬ ‫مشکالت‬ ‫که‬ ‫معنا‬ ‫این‬ ‫به‬ .‫شود‬ ‫اتخاذ‬ ‫فعال‬ ‫پیش‬ ‫رویکردی‬ ‫شده‬ .‫شود‬ ‫ریزی‬ ‫برنامه‬ ‫آنها‬ ‫کردن‬ ‫مینیمم‬ ‫برای‬ ‫و‬ ‫شده‬ ‫بینی‬ 36‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
37. ‫نیازمندی‬ ‫بیان‬ :1 ‫مرحله‬ ✓‫یا‬ (want) ‫خواسته‬ ‫یک‬ ‫بیان‬ ‫با‬ ‫ال‬‫معمو‬ ‫سیستم‬ ‫مهندسی‬ ‫فرآیند‬ ‫ایجاد‬ ‫کمبود‬ ‫یا‬ ‫نقص‬ ‫یک‬ ‫بعلت‬ ‫که‬ ،‫گردد‬ ‫می‬ ‫آغاز‬ (desire) ‫تمایل‬ :‫است‬ ‫ای‬ ‫ساده‬ ‫کار‬ ‫نیاز‬ ‫بیان‬ ‫مثال‬ ‫این‬ ‫در‬ .‫است‬ ‫شده‬ " ‫زندگی‬ ‫برای‬ ‫همیشگی‬ ‫شریک‬ ‫یک‬ ‫کردن‬ ‫پیدا‬ ‫و‬ ‫خوب‬ ‫رابطه‬ ‫یک‬ ‫در‬ ‫گرفتن‬ ‫قرار‬ " 37‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
38. ‫ریسک‬ ‫مدیریت‬ ‫برنامه‬ ‫و‬ ‫مفهومی‬ ‫مدل‬ ،‫نیاز‬ ‫تحلیل‬ :۲‫مرحله‬ ‫همسر‬ ‫ویژگیهای‬‫رابطه‬ ‫ویژگیهای‬ ‫باهوش‬‫مشابه‬ ‫اهداف‬ ‫جذاب‬‫راحت‬ ‫و‬ ‫باز‬ ‫ارتباط‬ ‫بااحساس‬‫رابطه‬ ‫برای‬ ‫گذاشنت‬ ‫وقت‬ ‫به‬ ‫تمایل‬ ‫طبع‬ ‫شوخ‬‫رابطه‬ ‫طرف‬ ‫دو‬ ‫میان‬ ‫مساوات‬ ‫برقراری‬ ‫ارزشها‬ ‫در‬ ‫شباهت‬‫طرفه‬ ‫دو‬ ‫بصورت‬ ‫تصمیمات‬ ‫اکثر‬ ‫اتخاذ‬ ‫مناسب‬ ‫مالی‬ ‫وضعیت‬‫تنهائی‬ ‫و‬ ‫بودن‬ ‫هم‬ ‫با‬ ‫ساعات‬ ‫میان‬ ‫تعادل‬ ‫برقراری‬ ‫فرزند‬ ‫داشنت‬ ‫به‬ ‫تمایل‬ ‫یا‬ ‫فرزند‬ ‫داشنت‬ ‫عدم‬‫باشند‬ ‫یکدیگر‬ ‫مکمل‬ ‫طرف‬ ‫دو‬ ‫توانایی‬ ‫و‬ ‫قابلیتها‬ ‫اعتماد‬ ‫قابل‬ 38‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
39. ✓‫فرد‬ ‫یافتن‬ ‫از‬ ‫ناامیدی‬ :‫از‬ ‫بود‬ ‫عبارت‬ ‫آنها‬ ‫مهمترین‬ ‫ولی‬ ‫شد‬ ‫شناسایی‬ ‫مختلفی‬ ‫های‬ ‫ریسک‬ .‫ماندن‬ ‫تنها‬ ‫ترس‬ ‫از‬ ‫مطلوب‬ ‫چندان‬ ‫نه‬ ‫رابطه‬ ‫یک‬ ‫پذیرش‬ ‫و‬ ‫مناسب‬ ‫مورد‬ ‫ویژگیهای‬ ‫از‬ ‫که‬ ‫لیستی‬ ‫به‬ "‫"لری‬ ،‫موقعیتی‬ ‫چنین‬ ‫در‬ ‫گرفتن‬ ‫قرار‬ ‫از‬ ‫اجتناب‬ ‫برای‬ ‫رابطه‬ ‫یک‬ ‫انتخاب‬ ‫و‬ ‫ماندن‬ ‫تنها‬ ‫بین‬ ‫گرفت‬ ‫تصمیم‬ ‫همچنین‬ ‫کرد؛‬ ‫خواهد‬ ‫رجوع‬ ‫کرد‬ ‫تهیه‬ ‫نظرش‬ .‫کند‬ ‫انتخاب‬ ‫را‬ ‫تنهایی‬ ،‫ناکامل‬ ✓،‫فرد‬ ‫نظر‬ ‫مورد‬ ‫فاکتورهای‬ ‫است‬ ‫ممکن‬ .‫شود‬ ‫گرفته‬ ‫نظر‬ ‫در‬ ‫باید‬ ‫تغییر‬ ‫مسئله‬ ‫که‬ ‫کرد‬ ‫توجه‬ ‫باید‬ .‫کرد‬ ‫ریزی‬ ‫برنامه‬ ‫تغییر‬ ‫این‬ ‫مدیریت‬ ‫برای‬ ‫باید‬ .‫کنند‬ ‫تغییر‬ ‫زمان‬ ‫طول‬ ‫در‬ ‫انسانها‬ ‫همچنین‬ ‫و‬ ✓‫را‬ ‫دوست‬ ‫بهترین‬ ‫نقش‬ ،‫یکدیگر‬ ‫برای‬ ‫طرف‬ ‫دو‬ ‫آن‬ ‫در‬ ‫که‬ ‫زندگی‬ :‫سیستم‬ ‫مفهومی‬ ‫مدل‬ ‫طرف‬ ‫دو‬ ‫آن‬ ‫در‬ ‫که‬ ‫ای‬ ‫رابطه‬ ،‫باشند‬ ‫بااشتیاق‬ ‫و‬ ‫پراحساس‬ ‫بسیار‬ ‫هم‬ ‫به‬ ‫نسبت‬ ‫و‬ ‫کنند‬ ‫بازی‬ .‫است‬ ‫یکدیگر‬ ‫مکمل‬ ‫قوتشان‬ ‫و‬ ‫ضعف‬ ‫نقاط‬ ‫و‬ ‫دارند‬ ‫مشابه‬ ‫زندگی‬ ‫سبک‬ ‫و‬ ‫اهداف‬ ،‫رابطه‬ 39‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
40. ‫آشنائی‬ ‫مختلف‬ ‫های‬ ‫روش‬ :‫سوم‬ ‫مرحله‬ ✓‫و‬ ‫مزایا‬ ‫آنها‬ ‫از‬ ‫کدام‬ ‫هر‬ ‫که‬ ‫دارد‬ ‫وجود‬ ‫آشنائی‬ ‫برای‬ ‫مختلفی‬ ‫های‬ ‫راه‬ ‫هر‬ ‫امتیازدهی‬ ‫با‬ ‫و‬ ‫داده‬ ‫تشکیل‬ ‫زیر‬ ‫شکل‬ ‫به‬ ‫ماتریسی‬ ‫لری‬ .‫دارد‬ ‫معایبی‬ .‫کرده‬ ‫محاسبه‬ ‫را‬ ‫روش‬ ‫هر‬ ‫امتیاز‬ ،‫شده‬ ‫تعریف‬ ‫معیارهای‬ ‫به‬ ‫نسبت‬ ‫روش‬ .‫کند‬ ‫وارد‬ ،‫منتخب‬ ‫روش‬ ‫در‬ ‫را‬ ‫دیگر‬ ‫روشهای‬ ‫مزایای‬ ‫که‬ ‫کرده‬ ‫تالش‬ ‫سپس‬ ✓‫متوسط‬ ‫امتیاز‬ High)، M) ‫باال‬ ‫امتیاز‬ ‫دهنده‬ ‫نشان‬ H ،‫ماتریس‬ ‫این‬ ‫در‬ .‫است‬ ‫معیار‬ ‫یک‬ ‫در‬ ‫روش‬ ‫یک‬ (Low) ‫پایین‬ ‫امتیاز‬ L ‫و‬ (Medium) 40‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
41. ‫معیار‬ ‫روش‬ ‫هزینه‬ ‫پایین‬ ‫اینکه‬ ‫احساس‬ ‫دارم‬ ‫فعالی‬ ‫نقش‬ ‫که‬ ‫افرادی‬ ‫باالی‬ ‫تعداد‬ ‫آنها‬ ‫میان‬ ‫از‬ ‫میتوانم‬ ‫کنم‬ ‫انتخاب‬ ‫ویژگیهای‬ ‫تامین‬ ‫قابلیت‬ ‫من‬ ‫نظر‬ ‫مورد‬ ‫خوبی‬ ‫تجربه‬ ‫داشنت‬ ‫روش‬ ‫این‬ ‫از‬ ‫زمان‬ ‫از‬ ‫موثر‬ ‫استفاده‬ ‫ام‬ ‫خالی‬ ‫های‬ ‫آشنایی‬ :‫اقدامی‬ ‫هیچ‬ ‫انجام‬ ‫روزمره‬ ‫زندگی‬ ‫طی‬ ،‫افراد‬ ‫با‬ HLMLLL ‫گروههای‬ ‫در‬ ‫فعالیت‬ ‫اجتماعی‬ MMMMLM dating ‫خدمات‬ ‫از‬ ‫استفاده‬LHLHLM ‫یا‬ ‫اینترنت‬ ‫در‬ ‫خود‬ ‫معرفی‬ (‫)آگهی‬ ‫محلی‬ ‫شبکه‬ M HMHHH ‫ها‬ ‫آگهی‬ ‫به‬ ‫پاسخ‬HHLMHH ‫دوستان‬ ‫به‬ ‫سپردن‬HMLHLH ‫و‬ ‫رقص‬ ‫مجالس‬ ‫در‬ ‫شرکت‬ ‫ها‬ ‫باشگاه‬ MMMLLL 41 .( personal ad) ‫شد‬ ‫انتخاب‬ ‫چهارم‬ ‫گزینه‬ ‫نهایتا‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
42. ‫زمانبندی‬ ‫و‬ ‫هزینه‬ ‫مدیریت‬ ✓‫اساس‬ ‫بر‬ ‫که‬ ‫میگوید‬ ‫لری‬ .‫پول‬ ‫تا‬ ‫داشت‬ ‫معنا‬ ‫زمان‬ ‫لحاظ‬ ‫از‬ ‫بیشتر‬ ‫هزینه‬ ‫اینجا‬ ‫در‬ ‫زمان‬ ‫گذاری‬ ‫سرمایه‬ ‫به‬ ‫حاضر‬ ‫مرحله‬ ‫هر‬ ‫برای‬ ‫و‬ ‫داشت‬ ‫مرحله‬ ‫هر‬ ‫زمان‬ ‫از‬ ‫تخمینی‬ ،‫تجربه‬ ‫جدی؛‬ ‫آشنایی‬ ‫شروع‬ ‫به‬ ‫تصمیم‬ ‫برای‬ ‫مالقات‬ 4-3 ً‫ال‬‫)مث‬ ‫آن‬ ‫از‬ ‫بیشتر‬ ‫نه‬ ‫و‬ ‫بود‬ ‫مشخصی‬ ‫زمانبندی‬ ‫این‬ ‫برای‬ ‫چندانی‬ ‫انعطاف‬ ‫که‬ ‫میگوید‬ ‫لری‬ .(… ‫نامزدی‬ ‫ماه‬dating، 3 ‫ماه‬ 1 ‫من‬ ‫شخصیت‬ ‫بدلیل‬ ‫این‬ ‫ولی‬ ‫نپسندد‬ ‫را‬ ‫خشکی‬ ‫این‬ ‫دیگری‬ ‫شخص‬ ‫شاید‬ .‫نبودم‬ ‫قائل‬ ‫کسیکه‬ ‫میگوید‬ ‫او‬ .‫بپذیرم‬ ‫شرایط‬ ‫این‬ ‫با‬ ‫را‬ ‫خوب‬ ‫گزینه‬ ‫یک‬ ‫رد‬ ‫ریسک‬ ‫حاضرم‬ ‫من‬ ‫و‬ ‫است‬ ‫شود‬ ‫جدی‬ ‫اش‬ ‫رابطه‬ ‫میخواهد‬ ‫که‬ ‫بگیرد‬ ‫تصمیم‬ ‫ماه‬ 1 ‫از‬ ‫پس‬ ‫نتواند‬ ‫سالگی‬ 30 ‫سن‬ ‫در‬ .‫برود‬ ‫بعد‬ ‫نفر‬ ‫سراغ‬ ‫به‬ ‫و‬ ‫نکند‬ ‫تلف‬ ‫را‬ ‫مقابلش‬ ‫طرف‬ ‫وقت‬ ‫که‬ ‫است‬ ‫بهتر‬ ،‫نه‬ ‫یا‬ 42‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
43. ✓‫طراحی‬ ‫مختلف‬ ‫مراحل‬ ‫در‬ ‫که‬ ‫است‬ ‫این‬ ‫کار‬ ‫از‬ ‫مهم‬ ‫جنبه‬ ‫یک‬ ،‫سیستمها‬ ‫تکاملی‬ ‫طراحی‬ ‫در‬ .‫بپردازیم‬ ‫ها‬ ‫نیازمندی‬ ‫پاالیش‬ ‫و‬ ‫تعدیل‬ ‫به‬ ‫گرفتن‬ ‫بازخور‬ ‫توسط‬ ،‫سیستم‬ ✓‫نیازمندیهای‬ ‫کند‬ ‫تغییر‬ ‫اساسا‬ ‫پایانی‬ ‫و‬ ‫اولیه‬ ‫فازهای‬ ‫در‬ ‫سیستم‬ ‫است‬ ‫ممکن‬ ‫که‬ ‫آنجایی‬ ‫از‬ ‫راحت‬ ‫و‬ ‫بوده‬ ‫تر‬ ‫معتدل‬ ‫است‬ ‫ممکن‬ ‫اجرا‬ ‫ابتدایی‬ ‫مراحل‬ ‫در‬ ‫آن‬ ‫برای‬ ‫شده‬ ‫گرفته‬ ‫نظر‬ ‫در‬ ‫امکان‬ ‫مالحظات‬ ‫برخی‬ ‫کند‬ ‫می‬ ‫رشد‬ ‫سیستم‬ ‫قلمرو‬ ‫و‬ ‫کارکرد‬ ‫که‬ ‫طور‬ ‫همین‬ ،‫آیند‬ ‫بدست‬ .‫میگردند‬ ‫مطرح‬ ‫تری‬ ‫جدی‬ ‫طور‬ ‫به‬ ، ‫اند‬ ‫نشده‬ ‫گرفته‬ ‫نظر‬ ‫در‬ ‫ابتدایی‬ ‫فازهای‬ ‫در‬ ‫که‬ ‫سنجی‬ dating ‫رابطه‬ ‫ابتدای‬ ‫در‬ ‫انتظارات‬ ‫و‬ ‫اهداف‬ ‫زیرا‬ .‫است‬ ‫صادق‬ ‫نیز‬ ‫مورد‬ ‫این‬ ‫در‬ ‫مفاهیم‬ ‫این‬ .‫ترند‬ ‫ساده‬ ‫و‬ ‫کمتر‬ ‫رود‬ ‫می‬ ‫پیش‬ ‫ازدواج‬ ‫سمت‬ ‫به‬ ‫و‬ ‫یافته‬ ‫توسعه‬ ‫که‬ ‫ای‬ ‫رابطه‬ ‫به‬ ‫نسبت‬ 43‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
44. ✓‫وارد‬ ‫نفر‬ ‫چندین‬ ‫با‬ ‫که‬ ‫گیرد‬ ‫می‬ ‫تصمیم‬ ،‫فاز‬ ‫این‬ ‫انجام‬ ‫هدف‬ ‫با‬ ‫لری‬ ‫نمیداند‬ ‫خوشایند‬ ‫را‬ ‫حرکتی‬ ‫چنین‬ ‫هم‬ ‫خودش‬ !‫شود‬ dating ‫رابطه‬ ‫نظر‬ ‫مورد‬ ‫های‬ ‫گزینه‬ ‫او‬ ‫دید‬ ‫از‬ .‫بیند‬ ‫می‬ ‫ناپذیر‬ ‫اجتناب‬ ‫را‬ ‫آن‬ ‫ولی‬ .‫کرد‬ ‫انتخاب‬ ‫را‬ ‫یکی‬ ‫آنها‬ ‫میان‬ ‫از‬ ‫باید‬ ‫که‬ ‫هستند‬ ‫محصوالتی‬ ✓‫رسیده‬ ‫هایش‬ ‫خواسته‬ ‫از‬ ‫بیشتری‬ ‫شناخت‬ ‫به‬ ‫نسبت‬ ‫مرحله‬ ‫این‬ ‫در‬ ‫لری‬ ‫و‬ ‫است‬ ‫کرده‬ ‫اصالح‬ ‫کرده‬ ‫تعریف‬ ‫قبال‬ ‫که‬ ‫را‬ ‫نیازهایی‬ ‫آنها‬ ‫اساس‬ ‫بر‬ ‫و‬ .‫شده‬ ‫مطمئن‬ ‫خواهد‬ ‫نمی‬ ‫چه‬ ‫و‬ ‫خواهد‬ ‫می‬ ‫چیزی‬ ‫چه‬ ‫اینکه‬ ‫از‬ ‫همچنین‬ ✓‫بندی‬ ‫اولویت‬ ‫به‬ ‫بسیاری‬ ‫افراد‬ ‫با‬ ‫مالقات‬ ‫امتداد‬ ‫در‬ ،‫تجارب‬ ‫این‬ ‫کرده‬ ‫زیادی‬ ‫کمک‬ ‫ها‬ tradeoff ‫تعیین‬ ‫کردن‬ ‫ساده‬ ‫و‬ ‫ها‬ ‫نیازمندی‬ .‫است‬ 44‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
45. !‫میخواستم‬ ‫که‬ ‫کسی‬ ‫همان‬ ‫با‬ ‫آشنایی‬ ✓‫فعلی‬ ‫همسر‬ ) ‫کتی‬ ‫که‬ ،‫دهند‬ ‫می‬ ‫پاسخ‬ ‫لری‬ ‫به‬ ‫نفر‬ personal ad) 25) ‫آگهی‬ ‫درج‬ ‫از‬ ‫پس‬ .‫بوده‬ ‫آنها‬ ‫از‬ ‫یکی‬ ( ‫او‬ ✓‫هم‬ ‫اکنون‬ ‫که‬ ‫اند)همانطور‬ ‫توانسته‬ ‫می‬ ‫و‬ ‫گردیده‬ ‫آغاز‬ ‫خوبی‬ ‫به‬ ‫ابتدا‬ ‫همان‬ ‫از‬ ‫آنها‬ ‫بین‬ ‫رابطه‬ ‫هم‬ ‫حاال‬ ‫همین‬ ‫حتی‬ ‫میگوید‬ ‫لری‬ .‫کنند‬ ‫صحبت‬ ‫هم‬ ‫با‬ ‫موردی‬ ‫هر‬ ‫در‬ ‫راحتی‬ ‫به‬ (‫توانند‬ ‫می‬ ‫میگویند‬ ‫آنها‬ ‫همه‬ .‫میکنند‬ ‫تعجب‬ ‫داریم‬ ‫گفتن‬ ‫برای‬ ‫حرف‬ ‫اینقدر‬ ‫کتی‬ ‫و‬ ‫من‬ ‫اینکه‬ ‫از‬ ‫ما‬ ‫دوستان‬ ‫مهم‬ ‫الزامات‬ ‫از‬ ،‫سیستم‬ ‫اجزای‬ ‫بین‬ ‫کارا‬ ‫رابطه‬ ‫وجود‬ .‫ایم‬ ‫شده‬ ‫ساخته‬ ‫هم‬ ‫برای‬ ‫کتی‬ ‫و‬ ‫من‬ ‫که‬ .‫است‬ SE ‫پروژه‬ ‫یک‬ ‫در‬ ‫موفقیت‬ ‫برای‬ ✓.‫شده‬ ‫انجام‬ ‫معیاره‬ ‫چند‬ ‫تحلیل‬ ‫بعد‬ ‫قدم‬ ‫در‬ .‫برسد‬ ‫جایی‬ ‫به‬ ‫تواند‬ ‫می‬ ‫رابطه‬ ‫این‬ ‫که‬ ‫بود‬ ‫روشن‬ 45‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
46. ‫چندمعیاره‬ ‫تحلیل‬ ✓‫تطابقی‬ ‫لیست‬ ‫یک‬ ‫طرف‬ ‫دو‬ ‫هر‬ ،‫نیازمندیها‬ ‫پاالیش‬ ‫و‬ ‫طرح‬ ‫آنالیز‬ ‫از‬ ‫قسمتی‬ ‫عنوان‬ ‫به‬ ،‫تطابقی‬ ‫لیست‬ ‫در‬ .‫کنند‬ ‫می‬ ‫تهیه‬ (‫شناس‬ ‫)روان‬ ‫آنجلیس‬ ‫دی‬ ‫باربارا‬ ‫نظرات‬ ‫مطابق‬ ‫ضریبی‬ ،‫بخش‬ ‫هر‬ ‫به‬ ‫خاصی‬ ‫روش‬ ‫از‬ ‫و‬ ‫شده‬ ‫بندی‬ ‫تقسیم‬ ‫کلی‬ ‫بخش‬ ‫ده‬ ‫در‬ ‫نیازمندیها‬ .‫گردد‬ ‫می‬ ‫محاسبه‬ ‫کل‬ ‫امتیاز‬ ‫و‬ ‫شده‬ ‫داده‬ ‫نسبت‬ ‫تطابق‬ ‫از‬ ✓:‫است‬ ‫زیر‬ ‫موارد‬ ‫نظیر‬ ‫مواردی‬ ‫شامل‬ ‫بخش‬ ‫ده‬ ‫این‬ ‫غذایی‬ ‫عادات‬ ،‫بهداشت‬ ،‫ظاهر‬ – ‫فیزیکی‬ ‫وضعیت‬ 1 ‫احساسات‬ ‫ابراز‬ ،‫شخص‬ ‫با‬ ‫مقابل‬ ‫طرف‬ ‫رفتار‬ ،‫خونگرمی‬ ‫و‬ ‫عشق‬ – ‫روحی‬ ‫حاالت‬ . 2 ‫شخصیتی‬ ‫ویژگیهای‬ ، ‫اطرافیان‬ ‫با‬ ‫اجتماعی‬ ‫رفتار‬ – ‫اجتماعی‬ ‫موقعیت‬ . 3 ‫تحصیالت‬ . 4 ‫مذهب‬ ، ‫زندگی‬ ‫فلسفه‬ ، ‫اخالق‬ -‫روحانی‬ ‫ویژگیهای‬ . 5 ….‫و‬ ‫کرد‬ ‫ثابت‬ ‫آزمون‬ ‫این‬ .‫کردند‬ ‫ارزیابی‬ ‫مطابق‬ ‫صد‬ ‫در‬ 95 ‫تا‬ 90 ‫را‬ ‫یکدیگر‬ ‫دوطرف‬ ‫ هر‬ .‫دارند‬ (‫نهائی‬ ‫سیستم‬ ‫عملیاتی‬ ‫)ویژگیهای‬ ‫رابطه‬ ‫از‬ ‫مشابهی‬ ‫انتظارات‬ ‫آنها‬ ‫که‬ 46‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
47. ✓‫هم‬ ‫با‬ ‫روز‬ ‫در‬ ‫را‬ ‫زیادی‬ ‫ساعات‬ .‫دادند‬ ‫انجام‬ ‫هم‬ ‫دیگری‬ ‫تستهای‬ ‫آنها‬ ‫که‬ ‫تست‬ ‫یک‬ .‫کردند‬ ‫می‬ ‫شرکت‬ ‫هم‬ ‫با‬ ‫روزانه‬ ‫فعالیتهای‬ ‫در‬ ‫و‬ ‫گذراندند‬ ‫می‬ ‫دیدن‬ ‫برای‬ .‫بود‬ ‫والدین‬ ‫با‬ ‫کردن‬ ‫مالقات‬ ‫داشت‬ ‫اهمیت‬ ‫کتی‬ ‫برای‬ ‫بیشتر‬ ‫و‬ ‫بوده‬ ‫پراسترسی‬ ‫سفر‬ ‫وی‬ ‫گفته‬ ‫به‬ ‫که‬ ‫کردند‬ ‫سفر‬ ‫میامی‬ ‫به‬ ‫لری‬ ‫والدین‬ .‫ساخته‬ ‫فراهم‬ ‫سخت‬ ‫موقعیتهای‬ ‫در‬ ‫را‬ ‫سیستم‬ ‫کردن‬ ‫تست‬ ‫امکان‬ ✓‫که‬ ‫آنطور‬ ‫زیرسیستمها‬ ‫ویژگیهای‬ ‫بیشتر‬ ،‫سیستم‬ ‫این‬ ‫در‬ ‫که‬ ‫شود‬ ‫توجه‬ ‫اندازه‬ ‫ی‬ّ‫کم‬ ‫بصورت‬ ‫و‬ ‫نبود‬ ‫کردن‬ ‫تست‬ ‫قابل‬ ،‫میکند‬ ‫حکم‬ SE ‫متدولوژی‬ .‫گشت‬ ‫می‬ ‫برآورد‬ ‫طرفین‬ ‫رضایت‬ ‫میزان‬ ‫با‬ ‫بلکه‬ ‫شد‬ ‫نمی‬ ‫گیری‬ 47‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
48. (‫سیستم‬ ‫)استقرار‬ ‫ازدواج‬ : ۷ ‫مرحله‬ 48 ‫کتی‬ ‫و‬ ‫لری‬ ‫برای‬ ‫سیستم‬ ‫استقرار‬ ‫جنبه‬ ‫مهمترین‬ ‫بعد‬ ‫که‬ ‫تغییری‬ ‫تنها‬ ‫چون‬ ‫بود‬ ‫آنها‬ ‫عروسی‬ ‫مراسم‬ ‫بود‬ ‫این‬ ‫افتاد‬ ‫می‬ ‫اتفاق‬ ‫آنها‬ ‫زندگی‬ ‫در‬ ‫عروسی‬ ‫از‬ ‫پس‬ .‫کرد‬ ‫می‬ ‫پیدا‬ ‫رسمیت‬ ‫مشترکشان‬ ‫زندگی‬ ‫که‬ ‫مراسم‬ ‫ریزی‬ ‫برنامه‬ ‫روی‬ ‫بر‬ ‫تمرکز‬ ،‫مرحله‬ ‫این‬ ‫در‬ ‫تهیه‬ ‫بعد‬ ‫صفحه‬ ‫جدول‬ ‫مطابق‬ ‫جدولی‬ .‫دارد‬ ‫قرار‬ ‫به‬ ‫فعالیتها‬ ‫کلیه‬ ‫تا‬ (‫آن‬ ‫کامپیوتری‬ ‫برنامه‬ ‫)با‬ ‫کردند‬ ‫شده‬ ‫تنظیم‬ ‫می‬ 11 ‫مراسم‬ ‫تاریخ‬ .‫شود‬ ‫انجام‬ ‫موقع‬ .‫است‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
49. ‫فعالیت‬‫زمانبندی‬ ‫مراسم‬ ‫برگزاری‬ ‫محل‬ ‫انتخاب‬‫شده‬ ‫انجام‬ ‫حاضر‬ ‫حال‬ ‫در‬ (DJ) ‫مراسم‬ ‫های‬ ‫برنامه‬ ‫هماهنگی‬‫شده‬ ‫هماهنگ‬ ‫حاضر‬ ‫حال‬ ‫در‬ ‫ها‬ ‫دعوت‬ ‫کارت‬ ‫ارسال‬ ‫و‬ ‫تهیه‬‫فوریه‬ 11 ‫ها‬ ‫مهمان‬ ‫برای‬ ‫هتل‬ ‫رزرو‬ ‫فوریه‬ 11 ‫گل‬ ‫تهیه‬ ‫مارس‬ 11 ‫عروس‬ ‫لباس‬ ‫تهیه‬ ‫ژانویه‬ 1 ‫تا‬ ‫الزم‬ ‫وسایل‬ ‫سایر‬ ‫و‬ ‫پارچه‬ ‫انتخاب‬ ‫فوریه‬ 1 ‫تا‬ ‫سفارش‬ ‫ثبت‬ ‫آوریل‬ 1 ‫تا‬ ‫تحویل‬ (‫ویرجینیا‬ ‫ایالت‬ ‫)قانون‬ ‫مجوز‬ ‫اخذ‬‫شود‬ ‫اقدام‬ ‫مراسم‬ ‫از‬ ‫قبل‬ ‫ماه‬ ‫یک‬ ‫حدود‬ ‫کیک‬ ‫و‬ ‫غذا‬ ‫تهیه‬‫آوریل‬ 1 ‫تا‬ ‫سفارش‬ ‫ثبت‬ 49‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
50. ‫ازدواج‬ ‫از‬ ‫پس‬ :۸ ‫مرحله‬ ✓‫اندازه‬ ‫و‬ ‫تعریف‬ ‫اثربخشی‬ ‫معیارهای‬ ‫باید‬ ‫سیستم‬ ‫ای‬ ‫دوره‬ ‫ارزیابی‬ ‫برای‬ ‫اساس‬ ‫بر‬ ‫اصالحی‬ ‫اقدامات‬ ‫انجام‬ ‫برای‬ ‫ای‬ ‫رویه‬ ‫سپس‬ .‫شوند‬ ‫گیری‬ ‫برای‬ ‫باید‬ ‫هم‬ ‫هایی‬ ‫برنامه‬ .‫گردد‬ ‫دنبال‬ ‫و‬ ‫طراحی‬ ‫شده‬ ‫انجام‬ ‫های‬ ‫ارزیابی‬ .‫گردد‬ ‫طراحی‬ ‫سیستم‬ ‫پشتیبانی‬ ‫و‬ ‫نگهداری‬ ‫ی‬ّ‫کم‬ ‫اگرچه‬ .‫کردند‬ ‫تهیه‬ ‫معیارها‬ ‫از‬ ‫لیستی‬ ،‫هم‬ ‫همفکری‬ ‫با‬ ‫کتی‬ ‫و‬ ‫لری‬ ‫صفحه‬ ‫جدول‬ ‫بصورت‬ ‫آنها‬ ‫لیست‬ .‫است‬ ‫نبوده‬ ‫امکانپذیر‬ ‫معیارها‬ ‫همه‬ ‫کردن‬ .‫است‬ ‫بعد‬ 50‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
51. ‫اثربخشی‬ ‫معیار‬ ‫رضایتمندی‬ ‫شاخص‬ ‫طرفین‬ ‫شادی‬‫شود‬ ‫می‬ ‫گزارش‬ ‫کیفی‬ ‫طور‬ ‫به‬ ‫مالی‬ ‫وضعیت‬‫آینده‬ ‫سال‬ 15 ‫در‬ ‫بازنشستگی‬ :‫بلندمدت‬ ‫هدف‬ ‫ماه‬ ‫در‬ ‫دعواها‬ ‫تعداد‬‫است‬ ‫صفر‬ ‫هدف‬ ‫حداکثر2؛‬ ‫یک؛‬ ‫هفته‬ ‫در‬ ‫رمانتیک‬ ‫وقایع‬ ‫تعداد‬ ‫بیرونی‬ ‫فاکتورهای‬ ‫اساس‬ ‫بر‬ ‫است‬ ‫ممکن‬ ‫حداقل3؛‬ ‫کند‬ ‫تغییر‬ ‫هم‬ ‫به‬ ‫را‬ ‫ساعت‬ 1 ‫حداقل‬ ‫هفته‬ ‫در‬ ‫که‬ ‫روزهای‬ ‫تعداد‬ ‫بدهیم‬ ‫اختصاص‬ ‫است‬ ‫روز‬ 5 ‫هدف‬ ‫حداقل3؛‬ 51 ‫بررسی‬ ‫روزمره‬ ‫زندگی‬ ‫خالل‬ ‫در‬ ‫و‬ ‫غیررسمی‬ ‫بصورت‬ ‫ها‬ ‫شاخص‬ ‫این‬ .‫شدند‬ ‫می‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
52. ‫پشتیبانی‬ ‫و‬ ‫نگهداری‬ :9‫مرحله‬ ✓‫اثربخشی‬ ‫با‬ ‫سیستمی‬ ‫اینکه‬ ‫بر‬ ‫عالوه‬ ،‫سیستم‬ ‫مهندسی‬ ‫در‬ ‫و‬ ‫نگهداری‬ ‫با‬ ‫باید‬ ‫اثربخشی‬ ‫این‬ ،‫گردد‬ ‫می‬ ‫طراحی‬ ‫باال‬ ‫جهت‬ ‫این‬ ‫در‬ .‫شود‬ ‫حفظ‬ ‫آن‬ ‫عمر‬ ‫طول‬ ‫در‬ ‫سیستم‬ ‫پشتیبانی‬ :‫شد‬ ‫تعریف‬ ‫فعالیت‬ ‫نوع‬ ‫سه‬ ▪‫زمان‬ ‫زندگی‬ ‫که‬ ‫طوری‬ ‫تحصیل‬ ‫ادامه‬ ‫و‬ ‫فعلی‬ ‫کار‬ ‫کردن‬ ‫باالنس‬) ‫درآمد‬ ‫و‬ ‫شغل‬ ‫حفظ‬ ‫(؛‬‫کنند‬ ‫تضمین‬ ‫بهتر‬ ‫هم‬ ‫را‬ ‫آینده‬ ‫حال‬ ‫عین‬ ‫در‬ ‫و‬ ‫نخورد‬ ‫ضربه‬ ‫حالشان‬ ▪‫(؛‬‫ورزش‬ ‫و‬ ‫سالم‬ ‫تغذیه‬) ‫سالمتی‬ ‫حفظ‬ ▪‫دیگری‬ ‫سرگرمی‬ ‫و‬ ‫تفریح‬ ‫مسئول‬ ‫طرفین‬ ‫از‬ ‫کدام‬ ‫هیچ‬) ‫شخصی‬ ‫تفریحات‬ ‫استمرار‬ ‫رابطه‬ ‫از‬ ‫خارج‬ ‫که‬ ‫زندگی‬ ‫از‬ ‫جوانبی‬ ‫به‬ ‫که‬ ‫کنند‬ ‫سعی‬ ‫باید‬ ‫آنها‬ ‫از‬ ‫هرکدام‬ .‫نیست‬ .(‫کنند‬ ‫دنبال‬ ‫را‬ ‫خود‬ ‫عالیق‬ ‫باید‬ ‫آنها‬ .‫کنند‬ ‫رسیدگی‬ ‫نیز‬ ‫میگیرند‬ ‫قرار‬ ‫زناشویی‬ 52‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
53. ‫سیستم‬ ‫کار‬ ‫اتمام‬ ‫شکل‬ ‫دو‬ ‫در‬ ‫و‬ ‫بود‬ ‫نخواهد‬ ‫ابدی‬ ‫هم‬ ‫خانواده‬ ‫این‬ .‫نیست‬ ‫ابدی‬ ‫سیستمی‬ ‫هیچ‬ ‫که‬ ‫مسئله‬ ‫این‬ .‫طالق‬ ‫یا‬ ‫زوجین‬ ‫از‬ ‫یکی‬ ‫مرگ‬ :‫رسید‬ ‫خواهد‬ ‫خود‬ ‫کار‬ ‫اتمام‬ ‫به‬ ‫که‬ ‫گردد‬ ‫برمی‬ ‫سیستم‬ ‫اطمینان‬ ‫قابلیت‬ ‫به‬ ‫بیاورد‬ ‫دوام‬ ‫حد‬ ‫چه‬ ‫تا‬ ‫سیستم‬ ‫ممکن‬ ‫حد‬ ‫تا‬ ‫طالق‬ ‫احتمال‬ ،‫اجزاء‬ ‫دقیق‬ ‫انتخاب‬ ‫و‬ ‫مناسب‬ ‫طراحی‬ ‫بدلیل‬ ‫می‬ ‫اندک‬ ‫بسیار‬ ‫را‬ ‫طالق‬ ‫احتمال‬ ‫لری‬ ‫و‬ ‫کتی‬ ‫اینکه‬ ‫با‬ .‫شد‬ ‫آورده‬ ‫پایین‬ ‫که‬ ‫آنجایی‬ ‫از‬ .‫دادند‬ ‫انجام‬ ‫هم‬ ‫با‬ ‫توافقاتی‬ ‫نیز‬ ‫احتمالی‬ ‫طالق‬ ‫برای‬ ،‫دیدند‬ ‫چگونگی‬ ‫ماند‬ ‫می‬ ‫باقی‬ ‫که‬ ‫ای‬ ‫مسئله‬ ‫تنها‬ ‫نداشتند‬ ‫شدن‬ ‫دار‬ ‫بچه‬ ‫به‬ ‫تصمیم‬ ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
تفکر سیستمی نرم
در مسائل تجربی موقعیت مسئله ایستا وساده می باشد و افرادی که با مسئله مواجه می شوند، از موقعیت مسئله، ادراکات یکسان و مشابه دارند ؛ اما در مسائلی که با انسان ها و رفتارهای آن ها گره خورده اند، ارتباطات میان انسان ها و تعدد ارزش ها منجر به ایجاد مسئله ی پیچیده و پویا می شود که منجر به شکل گیری ادراکات چندگانه ای از موقعیت مسئله می گردد چنین عاملی ناشی از آن است که انسان ها جهت حل مسائلی که در پیش رو دارند به ایجاد ساخته های ذهنی از مسئله پرداخته و سپس برمبنای ساخته های ذهنی خود تصمیم می گیرند، این ساخته های ذهنی، ساخته های قابل دفاعی می باشند که فرد تصمیم گیرنده همواره به دفاع از آن ها برمی خیزد. به چنین موقعیت های پیچیده ای، موقعیت مسئله مدار(problematical situation) گفته می شود، موقعیت های مسئله مدار دربرگیرنده ی افرادی است که به علت جهان بینی های (World view ) متفاوتی که دارند دارای ادراکات متفاوتی از یک پدیده می باشند، موقعیت های مسئله مدار علاوه بر دارا بودن جهان بینی های متفاوت با انسان هایی روبرو هستند که به صورت هدفمند ((proposefull و با نیت قبلی که حاصل از ذهن انسان ها و نه از روی غریزه است، اقدام می نمایند.
روش شناسی سیستم های نرم
تا پیش از دهه ی 70 میلادی روش شناسی های مرسوم جهت حل مسائل انسانی و مدیریتی، روش
شناسی های سخت بوده اند که مبنای آن ها پارادایم اثبات گرایی می باشد.

روش شناسی های سخت (Hard methodology) ، مبتنی بر اصول مهندسی و علمی بوده و از رویکردی ابزارمحور و سیستماتیک برخوردار است. این روش شناسی، مناسب سیستم های ساده ای است که افراد برداشت های یکسانی ازموقعیت مسئله دارند، در حالی که جهت حل مسائل انسانی و مدیریتی که مرتبط با موقعیت های مسئله مداراست، نیاز به روش شناسی متفاوتی است، این روش شناسی روش شناسی های نرم نامیده می شود که روشی کل نگر، تفسیری، سیستماتیک و مسئله محور بوده و هدف آن مواجهه با موقعیت های مسئله مداری است
که بر اساس جهان بینی های متناقض و اقدامات هدفمند شکل گرفته است.
یکی از موفقترین روش شناسی های نرم، روش شناسی سیستم های نرم (soft system methodology) می باشد که برای نخستین باردردهه 70 میلادی توسط پیتر چکلند و همکارانش در دانشگاه لنکستر ابداع گردید. این روش شناسی از رویکرد اقدام پژوهی (Action research) در سیستم هایی استفاده می نماید که علاوه بر پیچیدگی، با مسائل دنیای واقعی یکپارچه شده اند. در اقدام پژوهی محقق و ذی نفعان در موقعیت مسئله مداخله نموده و سعی در انجام اقداماتی دارند که منجر به بهبود موقعیت مسئله می گردد. اقدام پژوهی از دو مصدر اقدام کردن و پژوهش نمودن شکل گرفته است، اقدام به ایجاد تغییر در موقعیت مسئله و بالتبع ایجاد تغییر در برنامه های سازمانها می پردازد و پژوهش به افزایش آگاهی و یادگیری می پردازد . این افزایش آگاهی تنها منحصر به فرد
پژوهش گر نیست بلکه فردی که ذی نفع است نیز افزایش آگاهی خواهد داشت). در رویکرد اقدام پژوهی تنها
پژوهش گر (تحلیل گر سیستم) نقش ندارد بلکه تیمی متشکل از پژوهش گر و افراد ذی نفع در فرآیند تغییر
مشارکت می نمایند و افراد ذی نفع یکی از اساسی ترین نقش ها را در امر اقدام پژوهی بازی می نمایند. این
فرآیند ایستا نمی باشد بلکه از فرآیندی رفت و برگشتی جهت شناسایی بهتر اتفاقات استفاده می نماید.
هفت گام روش شناسی سیستم های نرم
گام های 1 و 2: تحلیل و شناخت عوامل مسئله

در گام 1 به تحلیل مسئله پرداخته وسپس در گام 2 با درنظرگیری نتایجی که از تحلیل مسئله به دست آمده به شناخت تمامی عوامل مسئله می پردازد. در این مرحله بایستی تمامی دیدگاه هایی که نسبت به
موقعیت مسئله وجود دارند مورد بررسی قرارگیرند.
گام 3: انتخاب
در این گام، روش شناسی سیستم های نرم از دنیای واقعی خارج شده و به دنیای سیستم ها وارد می
گردد، چکلند این گام را گام تعریف ریشه ای می داند و چالش برانگیزترین گام روش شناسی می باشد. در گام سوم تحلیل گر بایستی با استفاده از اطلاعات گام های قبل، مسئله را به گونه ای بررسی نماید که اطمینان حاصل شود که بین دنیای حقیقی و دنیای سیستمی ارتباط مناسبی ایجاد شده است. در این مرحله تحلیل گر با استناد به دیدگاه های گوناگون به بیان تعریف ریشه ای می پردازد. تعریف ریشه ای بیانگر مسئله و هر تعریف ریشه ای برخواسته از یک جهان بینی خاص می باشد .سپس صحت تعاریف ریشه ایی با استفاده از تحلیل CATWOE بررسی میشوند.C=Customer , A=Actor , T=Transformation , W=World view , O=Owners , E=Environmental constrains
گام 4 : ایجاد مدل مفهومی
در گام قبل تحلیل گر با استفاده از تعاریف ریشه ای به شناخت سیستم فعلی می پردازد و" آن چه که هست" را بیان میدارد. در حالیکه در این گام ، تحلیلگر با استفاده از نتایج مرحله قبل به" آنچه که سیستم باید انجام دهد " میپردازد.. جهت رسیدن به این هدف بایستی برای هر یک از تعاریف ریشه ای، یک مدل مفهومی ایجاد گردد. در ادامه مدل های مفهومی حاصل با یکدیگر ترکیب شده وبه یک مدل مفهومی اجماع حاصل می گردد که در ایجاد آن از جهان بینی تمامی جناح های فکری استفاده میشود.
گام 5: سنجش مدل مفهومی با دنیای واقعی
در این مرحله، روش شناسی مجددا به دنیای حقیقی بازمی گردد و به سنجش تفاوت ها میان مدل
مفهومی حاصله و دنیای واقعی می پردازد. مدل های مفهومی بر مبنای تعاریف ریشه ای، به بیان آن چه که
بایستی رخ دهد می پردازند، لذا تحلیل گر بایستی به این بپردازد که آیا آن چه در دنیای حقیقی رخ می

دهد، همان است که بایستی رخ دهد و جهت رسیدن به این هدف، وی باید چگونگی رخدادها را مورد بررسی
قرار دهد.
گام 6 و 7: تغییر و انجام اقدامات مرتبط
در گام 6 با توجه به نتایج حاصل از گام قبل، تحلیل گر بایستی به ارائه اقداماتی جهت تغییر در موقعیت مسئله
بپردازد. تحلیل گر بایستی اقداماتی را مطرح نماید که از نظرسیستمی مطلوب و از لحاظ اجتماعی و فرهنگی امکان پذیر باشد. چنین اقداماتی بایستی از طریق چرخه ی بهبود صورت پذیرد، نتایج حاصل از مرحله ی پیشین منجر به مجموعه ای از پیشنهادات خواهد گردید که در صورت مطلوبیت، می توانند شواهد مرتبط با این حوزه را جهت پشتیبانی از دیدگاه موردنظر جمع آوری نمایند.
در گام 7 اقدام برای ایجاد بهبود در موقعیت مسئله صورت می گیرد که تمامی جناح های فکری علی رغم تفاوت های فراوانی که در دیدگاه ها با یکدیگر دارند با فرآیندهای تغییر موافق میباشند. علاوه بر ایجاد تغییر و با درنظرگرفتن چرخه ی اقدام پژوهی یافته های حاصل از اجرای گام های اول تا هفتم موجب یادگیری می گردد، یادگیری حاصل گرفته نوعی یادگیری پایان ناپذیر است زیرا پس از اتمام گام هفت، مجددا گام اول برای موقعیت های مسئله مدار ایجاد می گردد و یادگیری حاصل شده در طول زمان، فرد را جهت مقابله با پیچیدگی های آینده مجهز می سازد.
نقد روش شناسی نرم سیستمی
چرا روش شناسی نرم سیستمی موفق است:
1- آنقدر انعطاف پذیر است که بتواند به تناسب مسئله به بهبود آن کمک کند.
2- فرایند چرخه ی یادگیری که پیشنهاد میکند در فرایندهای پیچیده اجتماعی از قبیل فرایندهای مدیریتی سازمانها قابل اجراست.

انتقاد عمده ایی که به روش شناسی نرم سیستمی وارد میشود آن است که دامنه کاربرد محدودی دارد و در درک این محدودیت ناکام است. روش شناسی نرم سیستمی در سازمانها و موقعیتهای جمع گرا که در آن ذینفعان مختلف لزوم دستیابی به برداشتی مشترک برای بهبود وضع را احساس و تایید میکنند بسیار مناسب است، اما در مواردی که طرحهای سازمانی متناسب با سیستم های پیچیده لازم باشد و یا در مواقعی که تعارضات جدی در میان ذینفعان وجود داشته باشد و یا در سیستمهای زورمدار به نظر نمیرسد که روش شناسی نرم سیستمی کاربرد موثری داشته باشد.
طرفداران رویکرد رهایی بخش بر پایه دلایل دیگری ادعا میکنند که روش شناسی نرم سیستمی قابلیت کاربرد محدودی دارد. آنها میگویند روش شناسی نرم سیستمی بیش از حد بر این باور است که توافق در مورد جهان بینی های مختلف میتواند تعارضات جدی و بنیادین ذی نفعان را از میان بردارد.
چهار اصل ماسون و میتروف(1981) به عنوان زیربنای متودولوژی" آشکارسازی و آزمودن مفروضات راهبردی تفکر نرم سیستمی(SAST Strategic Assumption Surfacing and Testing):
مشارکت- بنیان: این باور که ذینفعهای مختلف باید در گیر موضوع شوند
مخالفت بنیان: این باور که ذینفعهای مختلف، مسئله های پر چالش را به گونه هایی بسیار متفاوت درک میکنند و بهترین داوری در مورد چگونگی رویارویی با این گونه مسائل بعد از مورد توجه قرار دادن چشم اندازهای مخالف ساخته و پرداخته میشوند.
بینش بنیان: مبتنی بر تقویت بینش مدیریتی بر اساس این باور که مدیرانی که در معرض پیش انگاشتها ی گوناگون ناشی از ماهیت پیچیده مشاله های پر چالش قرار میگیرند بینش عمیق تری نسبت به مشکلات پیش روی سازمانها و استراتژی های پیش برنده برای آنها پیدا میکنند.
ائتلاف بنیان: بر اساس این باور که گزینههای گوناگون حاصل از اصول مشارکت .و مخالفت در نهایت باید دوباره در سطح سنتزی بالاتر یکپارچه شوند تا امکان طراحی و اجرای یک برنامه عملیاتی فراهم شود
خانم دانلا اچ. مدوز (Donella H. Meadows) کتاب خود را درباره تفکر سیستمی (Thinking in Systems: a premier) با این خاطره از کلاس هایش شروع می کند:

همیشه جلسه اول کلاس هایم یکی از فنرهای نرم بزرگ را، که بچه ها برای بازی استفاده می کنند، به دنبال خود می برم. در حالی که یک سر فنر آزاد است طرف دیگر آن را می گیرم و تکان می دهم؛ از دانشجویانم می پرسم: "به نظر شما چه چیزی باعث می شود فنر حرکت کند و کوتاه و بلند شود؟ (شما هم به این موضوع فکر کنید)
معمولا دانشجویان پاسخ می دهند حرکت دست خود شما و نیرویی که به فنر وارد می کنید. سپس به جای فنر یک کتاب را می گیرم و همین کار را با آن انجام می دهم. این بار می پرسم چرا حرکت دست من رفتار مشابهی در کتاب ایجاد نمی کند؟
پاسخ در ساختار جسمی که در دست من قرار دارد نهفته است. شرایط محیطی برای هر دو یکسان است اما رفتارها کاملا متفاوت.
شاید بتوان گفت یکی از مهم ترین رسالت های تفکر سیستمی همین موضوع است که متوجه شویم در بسیاری از مواقع شرایط محیطی تعیین کننده رفتار ما، مشکلات ما و موفقیت های ما نیست.
بلکه این خود ما هستیم که می توانیم با شناخت بهتر سیستم هایی که در آن ها زندگی می کنیم (خانواده، جامعه، اقتصاد و …) برای شرایط مختلف آماده باشیم و تصمیمات بهتری بگیریم.
قبل از ادامه یک ویدئو با هم ببینیم تا بیشتر ذهنمان آماده آشنایی با این شیوه کاربردی تفکر شود:
تاریخچه تفکر سیستمی
این نوع تفکر در حوزه های متفاوتی ریشه دارد. از کل نگری جان اسماتس (Jan Smuts) در دهه بیستم گرفته تا تئوری عمومی سیستم ها که توسط لودویگ ون برتالانفی (Ludwig von Bertalanffy) در دهه چهل میلادی توسعه یافت و سایبرنتیکس که راس اشبی (Ross Ashby) نقش مهمی در پیشرفت آن داشت.
پس از آن ها آقای جی فارستر (Jay W. Forrester) بود که به همراه جامعه یادگیری سازمانی در دانشگاه MIT نقش اساسی در توسعه این دانش داشتند. تبیین دانش دینامیک سیستم هم از اقدامات آقای فارستر بود که با مدل سازی های کامپیوتری، در جدیدی برای تلاش ها در جهت سیستمی اندیشیدن گشود.

آقای پیتر سنگه (Peter Senge) شخص بعدی بود که با نگارش کتاب پنجمین فرمان و پس از آن کتاب پنجمین فرمان در میدان عمل عصاره تفکر سیستمی را برای سازمان ها فراهم آورد. او این نوع تفکر را سنگ زیربنای حرکت حقیقی، به سمت یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده معرفی کرد.
درک کبررا که یک تئوریسین سیستمی و دانشمند علوم شناختی بود، در کتابی که خودش منتشر کرد (Systems Thinking Made Simple)، خودِ تفکر سیستمی را یک ویژگی ظهور یافته از رفتار سیستمی پیچیده و انطباق پذیر تعریف نمود که به نظر او از چهار قانون ساده تفکر (DSRP) حاصل شده است:
تمایز قائل شدن (Making Distinctions): که شامل یک هویت است و یک دیگری.
سازماندهی سیستم ها (Organizing Systems): که شامل جزء و کل می شود.
شناسایی روابط (Recognizing Relationships): که شامل عمل و عکس العمل می شود.
لحاظ کردن دیدگاه ها (Taking Perspective): که شامل نکته و نظر می شود.
بدین ترتیب تفکر سیستمی به عنوان رویکردی برای حل مسئله تعریف شده است که تلاش دارد تعادلی بین تفکر کل نگر و تفکر جزءنگر برقرار کند. با لحاظ کردن کل سیستم علاوه بر اجزاء آن در بررسی ها، طراحی این دانش با این هدف است که از ایجاد عواقب ناخواسته توسط خود افراد و اقداماتشان، جلوگیری شود.
روش ها و رویکردهای مختلفی برای تفکر سیستمی وجود دارد. مثلا بنیاد آب ها (Water Foundation) این تفکر را مجموعه ای از عادات یا اعمال در چارچوبی معرفی می کند، که بر این مبنا است: اجزاء یک سیستم در تعامل با یکدیگر و با سیستم های دیگر، به بهترین شکل شناخته می شوند؛ به جای ایزوله بودن. و اینکه تفکر سیستمی بر روی روابط علیت چرخشی به جای خطی تمرکز می کند
مدل های دیگر توصیف متفاوتی از نگرش سیستمی دارند. در همین راستا محققین، اخیرا بیشتر تمرکز خود را معطوف به الگوهایی کرده اند که این تنوع روش ها و رویکردها را به یکدیگر متصل می کند.
در دانش سیستم ها ادعا می شود که تنها راه فهم کامل اینکه چرا یک مشکل یا موضوع بوجود می آید و دوام می آورد، این است که اجزاء را در ارتباط با کل سیستم مطالعه کنیم. به نوعی ایستادن در مقابل روش علمی رنه دکارت در تقسیم کل به جزء، با این هدف که سیستم را با دیدی کل نگر مطالعه کنیم.

تفکر سیستمی در تطابق با فلسفه سیستمی این دغدغه را دارد که یک سیستم را با آزمودن روابط و تعاملات بین اجزایی که کل سیستم را بوجود آورده اند، بشناسد. به همین خاطر مثالی معروف در نگرش سیستمی است که می گوید: با نصف کردن یک گاو از وسط دو گوساله نخواهیم داشت، بلکه یک گاو مرده داریم که بسیاری از ویژگی های موجود اولیه را ندارد.
داستانی از مولانا در این زمینه وجود دارد که حتی در ادبیات سیستمی غرب نیز به آن اشاره می شود:
روزی چند نفر در اتاق تاریکی با یک فیل مواجه شدند. از آنجایی که نمی توانستند او را ببینند تلاش کردند با لمس حیوان پی ببرند که چیست. یکی خرطوم او را لمس کرد و گفت ناودان است. دیگر به پایش دست زد و گفت ستون است و سومی که دستش به گوش فیل می رسید گفت بادبزن است.
دانش سیستم ها تلاش دارد نشان دهد چطور اتفاقات کوچک و قابل چشم پوشی، که به نظر از حیث زمانی و مکانی مجزا هستند، می توانند دلیل تغییراتی اساسی در سیستم های پیچیده باشند.
این باور وجود دارد که بهبود در یک ناحیه از سیستم می تواند اثرات معکوس روی حوزه های دیگر آن داشته باشد و به همین خاطر توصیه می کند در سازمان ها با ایجاد تعاملات و برقراری جریان اطلاعات از اثرات جزیره ای شدن واحدها جلوگیری کنند.
این دانش برای مطالعه هر نوع سیستمی استفاده می شود: فیزیکی، زیستی، اجتماعی، اقتصادی، علمی، مهندسی، انسانی یا حتی مفهومی.
تفکر سیستمی هنر و علمی است که به کمک فهم عمیقی که از ساختار زیربنایی سیستم ها می دهد، امکان نتیجه گیری های منطقی در رابطه با رفتار را فراهم می آورد
از کنار هم آمدن این هنر و علم، توانایی استفاده مداوم از مدل های ذهنی صحیحی بوجود خواهد آمد. این طرز تفکرپ، دنیا را به عنوان سیستم پیچیده ای می بیند که رفتارش تحت کنترل ساختاری زیربنایی است.
این ساختار همان نحوه تعامل حلقه های بازخوردی است که رفتار سیستم را بوجود می آورد. عبارت تفکر سیستمی بر کل گرایی و سیستم هایی تمرکز دارد ،که نتیجه اش بیشتر معانی شهودی و انتزاعی است.

همچنین بر خلاف دانش دینامیک های سیستم، تاکیدش بر شناخت کل به جای شناخت ساختار دینامیکی حاکم بر سیستم ها است
این شیوه از تفکر تنها عقب تر رفتن، برای دیدن کل مجموعه و سطوح بالاتر آن، یا گفتن این عبارت که "بال زدن پروانه در نقطه ای از دنیا طوفان بپا می کند " نیست. این ها همگی کمک کننده هستند اما نه اصل موضوع!
بصیرت اصلی وقتی بوجود می آید که حلقه های بازخوردی سیستم ها نمایان می شود. آن موقع است که شب برایمان روز می شود. در گام بعدی است که می توان به سراغ دینامیک سیستم ها رفت. آنجاست که علاوه بر اندیشیدن به ساختارهای سیستمی، آن ها را مدل هم می کنیم.
در زیر تعریف پیتر سنگه (Peter Senge) در کتاب بسیار آموزنده "پنجمین فرمان در حیطه عمل" آمده است:
"تفکر سیستمی راهی برای تفکر و زبانی برای توصیف و فهم نیروها و روابط متقابلی است که رفتار سیستم ها را شکل می دهد. این دانش به ما کمک می کند که سیستم ها را به صورت موثرتری تغییر دهیم و اقداماتی انجام دهیم که با فرآیندهای رایج در دنیای طبیعت و اقتصاد هماهنگی بیشتری دارند ."
کمبود تفکر سیستمی مدل ذهنی را تنها بر اساس آنچه به صورت فیزیکی دیده می شود خواهد ساخت و این خود زمینه ساز فهمی سطحی از طرز کار سیستم ها خواهد بود. مثلا موقع پر کردن لیوانی از آب تنها به باز کردن شیر آب و باز نگه داشتن آن تا زمانی که لیوان پر شود توجه می کنیم.
اما به تفکر سیستمی مجهز گردید، رفتار سیستم را نتیجه حلقه های بازخوردش خواهید دید. این حلقه ها همه جا هستند.
در همین مثال ساده شیر آب و لیوان، با کشیدن یک دیاگرام ساده که نشان دهنده حلقه فیدبک حاکم است به درک بسیار عمیق تری خواهیم رسید. از بالا شروع می کنیم.
میزان باز بودن شیر جریان آب را مشخص می کند که آن هم مقدار کنونی آب را تحت تاثیر قرار می دهد. سطح کنونی آب منهای سطح مورد نیاز مقدار فاصله موجود را تعیین می کند.
همانطور که سطح آب بالا می آید این اختلاف نیز کاهش می یابد که بر روی موقعیت شیر آب تاثیر گذار است که جریان آب را متاثر خواهد کرد و این جریان آب نیز باعث افزایش تدریجی سطح تا رسیدن به مقدار دلخواه خواهد شد و البته از سر ریز شدن نیز جلوگیری می کند.
متفکران واقعه بین و متفکران سیستمی
می گویند که افراد را می توان به دو دسته تقسیم کرد: مردمانی که تلوزیون نگاه می کنند و آن هایی که نگاه نمی کنند. کسانی که نگاه می کنند زندگی عمومی و توده ای دارند و گروه دیگر متفکران اصیلی هستند که زندگی های مفیدتر و رهبرمعابانه تری دارند.
اگر به افراد اطراف خود نگاهی بیاندازیم حتی می توان مقدار تلویزیون دیدن هر نفر را نیز تخمین زد. از اینکه چقدر حرف های روزمره و عمومی می زنند و چقدر نظراتشان برخاسته از برنامه های تلویزیونی است.
به همین ترتیب مردم دنیا را به دو دسته دیگر نیز می توان تقسیم نمود: متفکران رویداد محور .و متفکران سیستمی. اکثر مردم رویکردی واقعه بین دارند. آن ها دنیا را مثل مجموعه ای از رویدادها و اجزا می بینند.
هر رویداد دلیلی دارد و اگر می خواهید مشکلی را حل کنید، دلیل را پیدا کرده و حلش کنید. چنین می شود که مثلا برای مشکل پابداری محیط زیست، تنها دلیل را سوء رفتار مردم می بینند. به همین خاطر نیز راه حلشان متوقف کردن افراد از چنین رفتارهای غیر مسولانه است.
این کار ممکن است با وضع قوانینی درباره اینکه چکار می توان و نمی توان انجام داد انجام شود؛ و همچنین محرک های تشویقی برای خوب بودن با طبیعت و محیط زیست. اما وقتی که راه حل شکست خورد (همانطور که چندین سال است شکست می خورد) شانه بالا می اندازند و می گویند "این یک مشکل خیلی سخت است".
متفکران سیستمی اما، مشکل را کملا متفاوت می بینند. آن ها حلقه های بازخور مثبتی بسیاری را مشاهده می کنند که باعث می شود شرکت ها زمین را به خاطر منافع خودشان تخلیه کنند و به آلودگی بیافزایند.
این فرآیند در نهایت ناپایدار می شود آن هم زمانی که حلقه های بازخور منفی به خاظر رسیدن به محدودیت های طبیعی، شروع به ممانعت می کنند.
آن ها سوء رفتار مردم را به عنوان مشکل نمی بینند، ساختار سیستمی بایستی فهمیده شود و تغییر کند. تا به دنبال آن حلقه های علت و معلولی طوری بازطراحی شود که مردم در زندگی روزمره خود پایدار رفتار کنند.
این کار خیلی بیشتر از تنظیم چند قانون و مثلا تلاش برای نجات دنیا، کار خواهد برد.

مفاهیم کلیدی تفکر سیستمی
تفکر سیستمی حول چند مفهوم کلیدی تمرکز دارد که هرکسی قصد یادگیری آن را داشته باشد، می توند بر آن ها تسلط یابد. در ادامه این مفاهیم کلیدی را می آوریم:
تمامی سیستم ها از اجزاء به هم پیوسته تشکیل شده اند.
این روابط باعث می شوند رفتار یک جزء بر دیگری نیز ثر گذارد. همه قسمت ها متصل هستند. یک تغییر در هر عنصر یا ارتباطی کل سیستم را متاثر خواهد کرد.
ساختار یک سیستم تعیین کننده رفتار آن است.
ساختار به نوعی الگوی ارتباطی اجزا است. که سازماندهی سیستم را نشان می دهد. خیلی از مواقع رفتار سیستم بیشتر وابسته به روابط است تا اجزاء، چرا که ارتباطات تعیین کننده چگونگی کارکرد عنصر با یکدیگر هستند.
برای فهم رفتار یک سیستم، ساختار آن راباید بفهمیم و به تبع آن برای تغییر رفتارش باید ساختار سیستمی را تغییر دهیم.
رفتار سیستم یک پدیده ظهور یافته است.
چگونگی رفتار یک سیستم از مشاهده ساختار و اجزاء آن امگان پذیر نیست.
چرا که المان ها به شدت در هم تنیده هستند، اجزا و ساختار به طور مداوم در حال تغییرند، حلقه های بازخور حضور دارند، روابط غیر خطی در کار هست، مسیر رفتارها وابسته به مسیرند، سیستم خودسازمانده و خوداصلاح است، رفتارهای ظهوریافته حالت غیر شهودی دارند، تخیرهای زمانی وجود دارد، ذهن انسان محدودیت های محاسباتی بسیار دارد و …. وقتی متوجه بشویم که رفتار دینامیکی یک سیستم ساده چقدر است، دیگر تصور نخواهیم کرد که به یک سیستم نگاه کنیم و پیش بینی کنیم که چه رفتاری خواهد داشت.
حلقه های بازخور رفتار دینامیکی عمومی یک سیستم را کنترل می کنند.
یک حلقه علت و معلولی (بازخور) مجموعه ای از ارتباطاتی است که باعث می شود خروجی یک قسمت نهایتا بر ورودی همان قسمت اثر گذارد. این جریان چرخشی به مواردی نظیر تقویت زیاد، تاخیر و تعدیل اثرات منجر می شود. که رفتار غیر معمول سیستم نیز تابع آن است. هر جزئی در یک یا چند حلقه بازخور حضور دارد.

سیستم ها بیشتر از قسمت هایشان حلقه های علت و معلولی درارند که منجر به پیچیدگی غیرقابل تصوری می شود. حلقه های بازخور دلیل اصلی ظهور یافتن رفتار یک سیستم هستند
سیستم های پیچیده اجتماعی رفتار خلاف شهود دارند.
به همین علت مشکلات چنین سیستم هایی با استفاده از شهود یا راهکارهای حل مشکلات روزمره قابل حل نیستند. استفاده از روش های شهودی برای حل مشکلات دشوار سیستم های پیچیده اجتماعی یک دام رایج است. آنقدر رایج که تمام حرکت های در راستای حفظ محیط زیست در آن گرفتار می شوند.
تنها متدهای تحلیلی که از ابزارهای سازگار با مشکل استفاده می کنند، می توانند این مشکلات را حل کنند. اولین ابزار از این نوع تفکر سیستمی است. به دنبال آن نیز دینامیک های سیستم ابزار قدرتمند تحلیل مشکلات سیستم های پیچیده است.
سطوح بلوغ تفکر سیستمی
سطوح مختلفی از بلوغ تفکر سیستمی وجود دارد. این سطوح را می توان به ترتیب زیر نام برد:
سطح 0؛ عدم آگاهی:
در این مرحله کاملا در ارتباط با مفهوم تفکر سیستمی ناآگاه هستیم.
سطح 1؛ آگاهی سطحی:
به طور معقولی درباره مفهوم آگاهی یافته ایم، اما آن را تا عمق جدی متوجه نمی شویم. اصطلاحات دهان پرکن آن را همه جا می گوییم، ممکن است شهود خوبی از تفکر سیستمی هم داشته باشیم، اما با نتایج نه چندان اثربخش
مشکل در سطح این است که چنین شخصی به شدت حس می کند یک متفکر سیستمی شده است. اما این چنین نیست. به همین خاطر هیچ یک از منافع تحلیل بر مبنای تفکر سیستمی را به دست نمی آوریم.

به همین ترتیب توانایی تشخیص یک تحلیل خوب از بد را نداریم. در این حالت تنها یک شبه متفکر سیستمی هستیم. به نظر می رسد بیشتر افرادی که عبارت تفکر سیستمی را به کار می برند در چنین سطحی (یا در بهترین حالت سطح بعدی) به سر می برند
سطح 2؛ آگاهی عمیق:
در این سطح نسبت به مفاهیم کلیدی تفکر سیستمی کاملا آگاهی یافته ایم و اهمیت و پتانسیل آن را متوجه شده ایم. حال تبدیل به کاربران خروجی این تفکر یا مدیر امور و فعالیت های مرتبط با آن تبدیل شده ایم.
به طور سطحی می دنیم تفکر سیستمی چیست، اما ساخت مدل های سیستمی یک معما باقی می ماند. حداقل قادر به خواندن نمودارهای علت و معلولی و مدل های شبیه سازی شده هستیم، و می توانیم اندکی در قالب حلقه های بازخور بیاندیشیم، اما نمی توانیم نمودارها و مدل های خوبی خلق کنیم.
می دانیم که ساختاار سیستمی و حلقه های بازخور مثبت و منفی چه هستند، و این که چرا نیروهای خلق شده توسط این دو نوع حلقه، قدرتمندترین نیروهای سیستم های انسانی اند.
سطح 3؛ تازه کار:
پس از تبدیل شدن به یک تازه کار آگاهی عمیقی خواهیم داشت و دیگر متوجه شده ایم که چطور به جعبه سیاه یک سیستم نفوذ کرده و دلیل رفتار آن را دریابیم.
در سطح حداقلی این مقطع می دانیم که چطور نمودارهای علیت اصلی را رسم کنیم و با استفاده از آن ها بسیاری از مشکلات ساده تا متوسط سیستم های پیچیده اجتماعی را حل کنیم. یک تاره کار خیلی خوب می توانی مدل های شبیه سازی را روان بخواند.
سطح 4؛ حرفه ای:
یک حرفه ای گام خیلی بزرگی را نسبت به یک تازه کار جلوتر رفته است. اگر حرفه ای شویم می توانیم مدل های شبیه سازی اصلی را به درستی و با کمک ابزار دینامیک سیستم خلق کنیم. در این صورت قادر هستیم مشکلات دشوار سیستم های پیچیده اجتماعی را حل کنیم.

هر سازمانی که به دنبال حل مشکل رشد پایدار به کمک رویکردی کاربردی است، نیاز دارد حداقل یک متخصص در تیم خود داشته باشد. و البته در کنار تعدا زیادی تازه کار.
سطح 5؛ استاد:
در این مرحله به درجه ای از تخصص می رسیم که می توانیم متخصصان دیگری را پرورش دهیم. همچنین قابلیت کمک در حل مشکلات فوق العاده دشوار سیستم های پیچیده، ار قابلیت های این سطح است.
برای اینکه به درجه متفکر سیستمی با آگاهی عمیق یا تازه کار برسیم، می توان با کتاب "پنجمین فرمان: هنر و عملی کردن سازمان یادگیرنده" اثر پیتر سنگه شروع کنیم. به فصل پنجم تحت عنوان تغییر ذهنیت که می رسیم، آقای سنگه با یک تعریف عالی از تفکر سیستمی اقدام به این کار می کند.
سنگه آنقدر استادانه عمل کرده است که در ابتدای انتشارش، مقدار زیادی از دنیای کسب و کار آمریکای دهه ی 90 را به سمت تفکر سیستمی سوق داد. در این فصل تفکر سیستمی به عنوان نگرشی برای دیدن ساختارهای زیربنایی موقعیت های پیچیده و رسیدن به بالاترین ها به کمک نقاط اهرمی کوچک، معرفی شده است.
برای رسیدن به سطح بعدی که تبدیل به یک متخصص می شویم، کتاب آقای جان استرمن با نام "دینامیک های سیستم: تفکر و مدلسازی سیستمی برای یک جهان پیچیده" توصیه می شود. همانطور که از عنوان مشخص است، این کتاب شما را تنها تبدیل به یک متفکر سیستمی نخواهد. بلکه شما را به یک مدلساز دینامیک های سیستم مبدل می کند
راهنمایی برای تمرین روزانه تفکر سیستمی
به طور کلی تمرین برای سیستمی اندیشیدن را می توان به دو دسته فردی و گروهی تقسیم کرد. در ادامه هر دو دسته را بررسی می کنیم.
تمارین فردی
تبدیل شدن به یک متفکر سیستمی نیازمند تعهدی قوی نسبه توسعه آگاهی و مهارت های خود است.

سوالات متفاوتی بپرسیم
تفکر سیستمی چارچوبی را ارائه می کند تا به کمک آن مشکلات را تعریف و حل کنیم. برای تمرین اینکه با رویکردی سیستمی تر بیاندیشیم، باید به سوالاتی که می پرسیم توجه داشته باشیم.
سوالاتی کمک کننده هستند که:
ساختار زیربنایی روابط یا الگوهای رفتاری را که در طول زمان شکل می گیرند، هدف قرار دهد
توجه ما را نسبت به تاخیرهای بالقوه، فرآیندهای تقویتی یا تعادلی و عواقب ناخواسته جلب کنند.
با آن ها بتوانیم بازه های زمانی که روی موضوع تمرکز می کنیم و نحوه درک دیگران نسبت به موقعیت ها را متوجه شویم.
زمان را متفاوت تجربه کنیم
وقتی با مشکلات پیچیده مواجه می شویم، معمولا شدیدا تحت تاثیر پیام جامعه درباره این هستیم که زمان کافی شامل چیست. به همین خاطر تمرکز روی بازه های زمانی کوتاه تر رایج است.
برای مقابله با آن باید افق زمانی که در نظر داریم را برای خود شفاف کنیم.
برای مثال آیا رفتار قیمت نفت در مدت دو ماه برایتان جذاب است یا دو سال؟
افق زمانی مناسب برای فهم تاثیر زباله های اتمی روی محیط زیست چقدر است؟
همچنین باید فهم خود را نسبت به آنچه شامل "حال" می شود نیز تغییر دهیم. سعی می کنیم بلوک بزرگتری از زمان را به عنوان "اکنون" در نظر بگیریم. مثلا یک سال قبل و یک سال بعد
از خودمان می پرسیم، یک سال پیش چه اتفاقی می افتاد. الآن چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ یک سال آینده چه چیزی برایمان خواهد داشت؟

با گسترش دادن حس خود از "اکنون" می توانیم روابط متقابلی را دریابیم که پیش از آن قادر نبودیم.
سرعت را کاهش می دهیم تا بتوانیم به خوبی با سیستمی که دوست داریم آن را بفهمیم، هماهنگ شویم. در کتاب پنجمین فرمان آقای پیتر سنگه، به این اشاره می کند که آرام گرفتن را بیاموزیم؛ فرآیندهای تدریجی نیازمند کاهش سرعت و آشفتگی ما هستند و این که به موارد پنهان مانند موارد ناگهانی و آشکار توجه کنیم (مثل نزول تدریجی استاندارها).
گاهی باید بیرون قدمی بزنیم یا چند دقیقه زیر درختی بنشینیم. شاید سایه ها کنار رود، برگی از درخت بیافتد و آنچه نادیدنی بود را با آرام گرفتن ببینیم.
سیستم های اطراف خود را ببینیم
باید سعی کنیم حلقه های بازخورد را در موقعیت های روزانه ببینیم.
مثلا ممکن است شرکتمان محصولی را عرضه کرده باشد و بعد از یک افزایش، فروش آن ثابت شده باشد. چنین چیزی احتمال نشان دهنده حضور یک فرآیند تقویتی است که با یک فرآیند تعادلی مواجه شده است (همان آرکتایپ محدودیت های موفقیت).
اگر حس کنیم که مانند یک یویو بین دو سر یک طیف در رفت و برگشت هستیم، احتمالا درگیر یک حلقه تعادلی با تاخیر شده ایم.
می توانیم نگاهی به فرآیندهای سیستمی در زندگی شخصی خود هم داشته باشیم. مثل تاثیری که اقداماتمان روی خانواده یا سیستم فیزیولوژیکی خود دارد.
اگر زمانی که ناراحت هستیم به اطرافیان خود بازخورد دهیم و آن ها در جریان بگذاریم، چه تفاوتی با زمانی دارد که صرفا بداخلاقی کنیم. یا اگر هنگام تنظیم دمای آب دوش اندکی صبور باشیم و آب گرم را به سرعت باز و بست نکنیم، چقدر از سوختن و یخ زدنمان کم می شود؟
هر روز (یا هفته) یک حلقه بکشیم
هر روز صبح بنشینیم و در کنار لیوان چایی، یک روزنامه، یک برگه کاغذ و یک خودکار داشته باشیم و به دنبال اخباری بگردیم که می توان حلقه های علیت را در آن یافت.
داستان هایی را جست و جو می کنیم که نشان دهنده یک الگوی رفتاری در طول زمان هستند. مثلا بیکاری که در طول چند سال افزایش داشته است و خانواده هایی که به پایین خط فقر رفته اند
سپس ساختار سیستمی را رسم می کنیم که ظاهرا در حال تولید چنین الگوهایی است. این کار تمرینی عالی برای شناسایی ساختارهای سیستمی و تسلط یافتن بر رسم نمودارهای علت و معلولی است.
مثلا روزنامه دنیای اقتصاد منبعی غنی از داستان های سیستمی است.
یادگیری جمعی
برای بسیاری از افراد، بینش واقعی در کنار دیگران حاصل می شود. به همین شکل استفاده از مفاهیم وابزارهای تفکر سیستمی، در یک گروه بیشترین قدرت را دارد.
یک مربی بیابیم
در ابتدا بایستی به عنوان کارآموز، در کنار یک متفکر سیستمی باشیم. بدین ترتیب قسمتی از روز کاری یا یک پروژه مشاوره را در کنارش بگذرانیم
یا یک مربی یا آموزگار تفکر سیستمی را بیابیم. هر هفته یک مثال از تمرین چایی و حلقه علیت که گفتیم را انتخاب کنیم و مقاله و دیاگرام خود را برایش بفرستیم. درباره حلقه ها به بحث و بررسی بپردازیم و توضیحات جایگزین، سوالات کلیدی، داده هایی که نیاز است جمع آوری کنیم و مداخله های محتمل را با یکدیگر به اشتراک بگذاریم. یک گروه همخوانی داشته باشیم
می توانیم یک نفر یا یک گروه همراه را تشکیل دهیم و برای مطالعه کتب و مقالات درباره تفکر سیستمی یا یادگیری سازمانی با هم در ارتباط باشیم.
یک فصل یا مقاله را هر هفته بخوانیم و آن را بررسی کنیم (حضوری، با تلفن، ایمیل یا …).
می توانیم گرد هم بیاییم و تمارین موجود در کتاب های برمبنای تجربه را اجرا کنیم. مانند:
پنجمین فرمان در میدن عمل
مقدمات تفکر سیستمی
رقص تغییر
کتاب بازی تفکر سیستمی
جوامع یادگیرنده تشکیل دهیم
به صورت حضوری یا آنلاین در کنار افرادی بیاییم که به تفکر سیستمی علاقه مند هستند. اگر پیش افرادی زندگی می کنیم که به افزایش مهارت های تفکر سیستمی خود تمایل دارند، خوب است ماهی یک مرتبه پیش هم جمع شویم
اعضا می توانند داستانی هایی از تحربیات کاری خود بیاورند و یکی از آن ها را برای بررسی بیشتر در گروه انتخاب کنیم. در این بین می توانیم ریشه های مشکل را به کمک کسب اطلاعات و رسم دیاگرام های علت و معلولی، شناسایی کنیم

منابع

Sterman, J. D. (2000). Business Dynamics: Systems Thinking and Modeling for a Complex World. Boston: Mc Graw Hill
Morecroft, J. D. (2015). Strategic Modeling and Business Dynamics : A Feedback Systemm Approach. West Sussex: Wile
Senge, P. M. (1990). The Fifth Discipline : The Art and Practice of The Learning Organization. New York: Currency Doubleday
www.INCOSE.org
تفکر سیستمی سخت در مدیریت

1


تعداد صفحات : 42 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود