بسم اللهِ الرَّحمن الرَّحیم
موضوع :
پرخاشگری در کودک و نوجوان
( تعریف ، علل و درمان )
فهرست
عنوان صفحه
مقدمه …………………………………………….. 3
تعریف ……………………………………………. 4
انواع ……………………………………………… 5
علل ……………………………………………….. 6
درمان …………………………………………….. 9
نتیجه گیری ……………………………………….. 10
چکیده ……………………………………………. 11
فهرست منابع …………………………………….. 12
مقدمه
امروزه پرخاشگری به عنوان یکی از رایج ترین معضلات جوانان ونوجوانان خصوصاً در جوامع صنعتی و پیشرفته به چشم می خورد که در ابعاد کوچکتر به پرخاشگری های رفتاری میان جوانان ونوجوانان ودر ابعاد وسیعتر آن به مواردی چون ارتکاب قتل ، خودکشی ، سرقت مسلحانه ،تجاوز و سایر موارد از این قبیل می توان اشاره کرد .
افزایش دامنه نیازها و خواسته ها از یک سو و محدودیتهای گوناگون از سوی دیگر و همچنین گسترش تنوع و امکان دسترسی به رسانه های جمعی ، از جمله عواملی هستند که موجب افزایش میزان شیوع اختلالات رفتاری، از جمله پرخاشگری در شهرهای بزرگ می شوند.کودکانی که در سالهای اولیه به شدت پرخاشگرند ، به احتمال زیاد در دوران نوجوانی وبزرگسالی نیز پرخاشگر خواهند بود.
تحقیقات نشان داده است ، نوجوانانی که از لحاظ ساختار شخصیتی حساس ترند در این برهه از زندگی ، در صورتیکه به خواسته های طبیعی آنها پاسخ مثبت داده نشود ، بیش از دیگر همسالان خود به مشکلات روانی و ناهنجاریهای ناشی از آن، از جمله پرخاشگری دچار می شوند. معضل " پرخاشگری" یکی از موارد آسیبهای اجتماعی است که متاسفانه در جامعه بخصوص در سنین نوجوانی شیوع ویژه ای دارد. با توجه به اهمیت موضوع واین نکته که وجود چنین معضلی در سنین نوجوانی، نقش موثری در رفتار آینده او در سنین بالا در جامعه خواهد داشت ، ایجاب می کند که پژوهشهای زیادی در این خصوص صورت گیرد .
پژوهشها نشان داده است که کودکان یا نوجوانان پرخاشگر ، از ضریب هوشی بالایی برخوردارند ومسائل را زود درک می کنند و نسبت به آنها حساس هستند ، از این رو وقتی به حقوق و امیال منطقی و مورد نیاز خود دست نیابند، دچار پرخاشگری می شوند.
تعریف پرخاشگری
هر چند تعاریف زیادی برای پرخاشگری ارائه شده ، ولی تعریف این اصطلاح به آسانی میسر نیست . رفتار پرخاشگرانه در انسان به شکل اعمال خشن نسبت به دیگران فرض می شود که ممکن است موجب اجتناب دیگران یا مقابله به مثل بسیاری از آنان گردد. پرخاشگری تلویحاً به قصد آسیب زدن یا به نوعی آزار دادن فردی دیگر صورت می گیرد، مفهومی که از رخدادهای قبل یا پس از عمل پرخاشگری استنباط می شود.
سیستم طبقه بندی پرخاشگری حول الگوهای رفتاری تنظیم شده است ؛ یعنی الگوهای رفتاری که شکل مشابه دارند به یک طبقه اختصاص داده می شوند، مثلاً ، یک طبقه رفتار پرخاشگرانه ممکن است شامل حملات فیزیکی بر علیه خود، فردی دیگر، حملات فیزیکی برعلیه اشیاء ودیگران باشد. تعریف مورد استفاده در این بخش ، که به رفتار معطوف به آزردن جسمی دیگران نسبت داده می شود ، به اتکاء پیامد کوتاه مدت ، آسیب به دیگران ، جنبه توصیفی دارد . بسیاری از رفتارها هر چند با صدمه فیزیکی همراه نیستند، پرخاشگرانه هستند. پرخاشگری کلامی ،یکی از آنهاست . نمونه های دیگر مشتمل برزورگویی ، تهدید ، سبک مدیریتی که در دیگران پیامدهای روانشناختی مضر ایجاد می کند و کار شکنی اجتماعی طرح ریزی شده ، اهمیت این رفتارها در زندگی روزمره نباید اندک گرفته شود . همچنین اثر آنها در احترام به نفس ، موقعیت اجتماعی و نشاط دریافت کننده آنها. شخص ممکن است افکار یا تخیلات خشونت داشته باشد ، اما تا زمانیکه کنترل خود را از دست ندهد، افکار تبدیل به عمل نمی گردد.1
بر طبق تعریف دیگری ، پرخاشگری رفتاری است که به قصد آزار کسی یا آسیب رساندن به چیزی ابراز می شود . در این تعریف نیّت فرد پرخاشگر مستند است .
رفتاری که به دیگران آسیب می رساند ، پرخاشگری تلقی می شود، به خصوص وقتی شخص بداند که رفتارش به دیگری صدمه خواهد زد . اعمال خصمانه ای که از روی قصد باشد نیز پرخاشگری تلقی می شود. فرد پرخاشگر یا در جهت جدال تحریک شده است ویا تا حد اعلای شدت، آن مسیر را پیموده است. در عمل بسیاری از محققان ترکیبی از این تعاریف را به کار می برند .
برخی از اختلالات که با پرخاشگری مربوطند شامل : عقب ماندگی ذهنی ، اختلال سلوک ، اختلال شناختی مانند دلیریوم و دمانس ، اختلالات پیسیکوتیک اسکیزوفرنی ، اختلال پسیکوتیک و اختلالات خلقی شامل :
اختلال خلقی ناشی از مصرف مواد و اختلال انفجاری متناوب و اختلال انطباق با آشفتگی سلوک و اختلال شخصیتی مانند پارانوئید و شخصیت ضد اجتماعی و مرزی و شخصیت خود شیفته .
به نظر می رسد خشونت ممکن است در خدمت هدفهای دیگر باشد ، حمله یک عضو از گروه اوباش به یک رهگذر بی پناه (در ظاهر، موردی از پرخاشگری خصمانه ) ممکن است برخاسته از نیاز به کسب موقعیت در گروه باشد. نظریه ای که درباره پرخاشگری ارائه می شود ، باید هم پرخاشگری خصمانه و هم پرخاشگری وسیله ای را تبیین کند ،. برخی نیّت پرخاشگری را جزء اصلی تعریف پرخاشگری دانسته اند. اما حتی پرخاشگری عمدی ممکن است هدفی جز صدمه به دیگری را داشته باشد . جاه ومال از جمله هدفهایی هستند که ممکن است با توسل به پرخاشگری به دست آیند. هر چند عجیب به نظر می رسد اما ظاهراً پرخاشگرترین افراد شیرخواران و کودکان هستند و بویژه در سه سالگی پرخاشگری کودک به حد اعلی می رسد .
1- سیروس عظیمی ، روانشناسی کودک ، (چاپ مروی ، نشر دهخدا ، 1368 ) ، ص 134
علت شاید این باشد که کودکان پرخاشگری خویش را به روشنی ، آشکار ومستقیم ابراز می کنند وبه روشهای غیر مستقیم خود آگاه یا ناخودآگاه برای نمایش آن مجهز نیستند. یک ویژگی کودک که با پرخاشگریهای او پیوستگی نزدیک دارد، خود مداری کودک است .
شخصیتهای پرخاشگر بیمی از طرد شدن از سوی دیگران ندارد . به دیگران هیچگونه توجهی ندارد و بسیار خشن و سلطه جویانه رفتار می کنند. داشتن قدرت وبرتری یافتن به سایرین برای آنان چنان مهم است که باید همواره در سطح بسیار بالایی عمل کنند . آنها با پیشی گرفتن از دیگران وبه رسمیت شناخته شدن از جانب دیگران، توسط قدرت و برتری خاصی که بوسیله دیگران تائید نشده است ، ارضاء می شوند.
پرخاشگری یعنی عملی که به آسیب رساندن به دیگران منتهی می شود البته ممکن است این نوع آسیب رسانی به حالت های گوناگون انجام گردیده و حتی آزارهای روانی نظیر تحقیر، توهین و فحاشی را نیز به همراه داشته باشد.
پرخاشگری یکی از رایج ترین واکنش های کودک نسبت به ناکامی مسدود شدن راه های دست یابی به هدف است که به منظور صدمه زدن به دیگران، کسب پاداش، ارضای نیازها یا رفع موانع انجام می شود.
پژوهش های بی شماری مبین آن است که ناکامی پرخاشگری را افزایش می دهد.
این دیدگاه تحت عنوان فرضیه " ناکامی- پرخاشگری " سابقه ای طولا نی دارد. دو نکته اصلی در این فرضیه عبارتند از:
۱) هر ناکامی می تواند به پرخاشگری بینجامد.
2) هر پرخاشگری می تواند به ناکامی منجر شود.
انواع
پرخاشگری ممکن است وسیله ای یا خصمانه باشد ;
در پرخاشگری وسیله ای کودک با توسل به رفتارهای پرخاشگرانه اسباب بازی یا شی مورد نظرش را از دیگران می گیرد. این گونه پرخاشگری لزوما خصمانه نیست بلکه ممکن است یک راه حل آموخته شده برای حل یک مساله باشد.
در پرخاشگری خصمانه کودک با اعمال پرخاشگرانه قصد آسیب رساندن و صدمه زدن به دیگران را دارد.
پرخاشگری را می توان در ۲ دسته پرخاشگری با خود و پرخاشگری با دیگران نیز طبقه بندی کرد ;
پرخاشگری با خود به صورت احساس خستگی و فرسودگی، دروغگویی، بالا رفتن ضربان قلب و افزایش فشار خون،کاهش دقت، گریه، حسادت و… بروز می کند.
پرخاشگری با دیگران به صورت ایجاد مزاحمت برای اطرافیان، به هم ریختن نظم، دزدی، تخریب، جنگ و ستیز، فحاشی، شکستن اشیا و… مشاهده می شود.
علل
پرخاشگری ممکن است ناشی از اختلا لا ت و بیماری های جسمانی باشد. همچنین اشکال در عملکرد سیستم مرکزی اعصاب، وجود ضایعات مغزی اختلا ل در ترشح غدد و تحریک هیپوتالاموس بروز رفتارهای پرخاشگرانه می شود. پرخاشگری ممکن است دارای علل محیطی باشد.
از این دیدگاه پرخاشگری رفتاری آموخته شده است. اگر کودک به هدفش نرسد و ناکام شود یکی از رفتارهای او رفتار پرخاشگرانه خواهد بود.
اگر کودکی از طریق توسل به رفتارهای پرخاشگرانه به خواسته هایش برسد، به تدریج می آموزد که در آینده بیشتر از این گونه رفتارها استفاده کند. بدون هیچ گونه تنبیهی کودک پرخاشگرانه باید بفهمد که رفتار وی هرگز پاداشی دریافت نخواهد کرد.
بی توجهی یا توجه افراطی اعضای خانواده به کودک- تنبیه های شدید- تبعیض ها و بی عدالتی ها بین فرزندان حسادت و احساس ناامنی از مواردی است که به بروز رفتارهای پرخاشگرانه منتهی می شود. تحقیقات بسیار نشان می دهد کودکی که امنیت دارد تقریبا از هر نظر بهتر از کودکی رشد می کند که احساس امنیت ندارد. محققین این کودکان را "دارای امنیت عاطفی " نامیده اند.
همچنین نزاع های خانوادگی ، تربیت نادرست والدین ، ممانعت از فعالیت های کودک و عدم استفاده صحیح از اوقات فراغت، فقر اقتصادی خانواده و مشاهده رفتارهای پرخاشگرانه و تهدیدآمیز والدین، مربیان و دوستان در مدرسه منتهی به پرخاشگری می شود. 1
علل پرخاشگری کودک :
1- نیاموختن رفتارهای اجتماعی : اگر کودکی رفتارهای صحیح اجتماعی را در خانه نیاموزد و در الگوبرداری و همانند سازی با والدینش دچار تعارض نقش و دوگانگی شود و نتواند احتیاجات طبیعی خود را چون مهر والدین، احساس امنیت و ارزشمند بودن کسب کند و پرورش احساسات اخلاقی چون " رحم،دلسوزی، انصاف، وجدان " در او ممکن نشود، بی شک رفتارهای اجتماعی نامطلوب در او شکل می گیرد.
2- تفاوت معیار ها :هرگاه معیارهای خانه و مدرسه چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی با هم متفاوت باشد، فشار زیادی به کودک وارد می آید. این افزایش فشار به نوبه خود خشم، اضطراب، نفرت و رفتار منفی گرایانه را در پی خواهد داشت.
3- ویژگی های شخصی کودک : نیاز او به احساس امنیت در خانه، تمایل او به استقلال و نیاز او به تعلق داشتن به گروه همسالان در مدرسه و این که کودک نتواند در مدرسه جایگاه خاصی را درمیان دوستان برای خود کسب کند، از دلایل دیگر رفتار پرخاشگرانه است.
1 – حمزه گنجی ، تفاوت های فردی کودکان ، (دانشگاه پیام نور ، 1371 ) ، ص 225
4- شرایط مدرسه : گاه شرایط مدرسه منجر به تضعیف سلامت روانی کودک می شود. کودکانی که نتوانند به سطح رضایت کافی از مدرسه برسند و با مشکلاتی چون پرجمعیتی کلاس ها، کمبود زمین بازی، نبود وسایل و امکانات اولیه، سازمان دهی نادرست و نداشتن فعالیت ها، نامناسب بودن کمی و کیفی تکالیف، شناخت نداشتن معلم از دانش آموز به خصوص معلمانی که پیوسته با دانش آموز بر سر قدرت در مبارزه اند و بالاخره شناخت نداشتن دیگر اولیای مدرسه از کودک از جمله شرایط نامناسبی است که در مدرسه باعث بروز پرخاشگری در دانش آموز می شود.
باید توجه داشت که مدارس مانند هر نهاد و موسسه اجتماعی دیگر و شاید بیش از هر نهاد دیگری در پیش گیری از پرخاشگری نقش دارند. مدارس با اجرای برنامه های درسی متنوع و سازنده و تسهیلات ورزشی، هنری و تفریحی و در عین حال آموزنده، می توانند به کودکان و نوجوانان فرصت هایی برای اظهار وجود و رشد و بالندگی بدهند. یک مربی و یا مشاور آگاه در مدرسه می تواند با کشف علل پرخاشگری در کودک از راه های مختلف، این مشکل را به حداقل برساند و البته نباید فراموش کرد که رفع معضل پرخاشگری در کودکان و نوجوانان نیاز جدی به خدمات متخصصان روان درمانی و مشاوران زبده نیز دارد.
عوامل محیطی :
عواملی که در پیرامون زندگی انسان هستند می توانند در بروز یا تشدید پرخاشگری و تخفیف یا تعدیل آن اثر گذار باشند برخی از اینگونه عوامل عبارتند از :
1) زندگی در ارتفاع خیلی بلند و تغذیه ناقص : پژوهش های به عمل آمده در میان سرخپوستان قبیله کولا در میان آندورپرو، که به پرخاشگرترین انسانهای روی زمین شهرت دارند حاکی از آن است که پرخاشگری این قبیله سه دلیل دارد :
الف – زندگی در ارتفاعات خیلی بلند ،
ب – کمبود مواد غذایی ،
ج – تغذیه ناقص و جویدن برگ کوکا که محتوی کوکائین و نوعی مخدر است و سبب می شود مصرف کنندگان آن موقتاً احساس آرامش می کنند اما اثرات مصرف در دراز مدت آن برای سوخت و ساز بدن زیان آور است .
د – هنجار بودن پرخاشگری : در جامعه ای ممکن است پرخاشگری یک رفتار هنجاری تلقی شود .
2) تقویت پرخاشگری به علت ضرر و زیان اجتماعی – فرهنگی و در بعضی مواقع به علت جنگ . بدیهی است در چنین وضعیتی پرخاشگری با فراوانی بیشتر در افکار ، با تخیلات و اعمال افراد آن جامعه مشاهده می شود چون جامعه به دلیل مقتضیات زمانی و مکانی خود پرورش آن را ضروری می داند .
3) مشاهدات اجتماعی : مشاهده وقایع و اتفاقاتی که در جامعه رخ می دهد مانند درگیری های اجتماعی محدودیت های اجتماعی تبعیضات ، بی عدالتی ها … سبب ایجاد خشم و پرخاشگری می شود .
4) نقش رسانه ها ی گروهی : از عوامل اجتماعی – فرهنگی دیگر که در پیدایش و تقویت پرخاشگری نقش دارند رسانه ها ی گروهی به ویژه تلویزیون است درجه تاثیر پذیری افراد از برنامه های تلویزیون به شرایط اجتماعی – محیطی بسیاری از عوامل دیگر بستگی دارد . اثر فیلم های خشونت آمیز در ایجاد رفتار خشونت آمیز و پرخاشگرانه در مطالعات محققین مورد تائید قرار گرفته است .
5) نقش بازیهای ویدئویی در پرخاشگری : پژوهش در این زمینه با عنوان " تاثیر بازیهای ویدئویی " در پرخاشگری دانش آموزان پسر سال پنجم مقطع ابتدائی شهرستان خرم آباد به روش تجربی صورت گرفته است . یافته ها نشان میدهد که گروههای آزمایش که بازی پرخاشگرانه کرده بودند نسبت به گروه گواه افزایش معنی داری پرخاشگری نشان دادند در نتیجه انجام بازیهای ویدئویی پرخاشگرانه پرخاشگری بعدی را به خصوص در بین کودکان افزایش میدهد.1
یکی دیگر از علل پرخاشگری کودکان
تحقیقات نشان داده، کودکانی که قبل از هفت سالگی به شدت تحت امر و نهی و کنترل بوده اند، در سنین بلوغ تمایل بیشتری به خشونت و قانون شکنی دارند.
کنترل و محدودیت بیش از حد کودکان، موجت جلوگیری از بروز خلاقیت و رفتارهای طبیعی آنها شده و موجب می شود تا در آینده تمایلی به اطاعت از قوانین نداشته باشند و پرخاشگر و قانون شکن باشند.
نتایج تحقیقات حاکی از آن است که 55% از افرادی که بین سن 18 تا 24 سالگی حد اقل، یکبار به جرم قانون شکنی بازداشت شده اند افرادی هستند که در دوران کودکی و در قبل از هفت سالگی شدیدا تحت کنترل و امر و نهی و محدودیت بوده اند.
همچنین این افراد نسبت به هم سن و سالان خود فشار خون بالاتری داشته اند که این امر می تواند دلیل دیگری برای تحت استرس بودن این افراد از دوران کودگی باشد.
کارشناسان به والدین هشدار می دهند برای اینکه فرزندانشان، کودگی راحت و شادی را پشت سر بگذارند و در دوران جوانی نیز آرامش بیشتری داشته باشند از دوران کودکی با توجه به رعایت موارد ایمنی آنها را آزاد بگذارند تا در حیطه تواناییها و استعدادهایشان به فعالیت بپردازند.
1 – www.salamatnews.com
درمان
در درمان پرخاشگری باید علل ایجاد کننده آن به خوبی شناسایی شود هدف از درمان پرخاشگری به هیچ وجه حذف غریزه پرخاشگری در کودک نیست بلکه هدف آن است که کودکان بیاموزند چگونه پرخاشگری خود را تحت کنترل درآورند و به چه نحوی می توان پرخاشگری آن ها را به سوی اعمال مطلوب تر سوق داد.
درمان پرخاشگری از دو جنبه فردی و اجتماعی قابل بررسی است.
در درمان از بعد فردی درمان با خود کودک انجام می شود و راه های تغییر رفتار از طریق انجام دادن فعالیت های مختلف ورزشی، هنری و… به کودک آموزش داده می شود.
در بعد اجتماعی نیز تا هنگامی که رفتار پرخاشگرانه والدین و دیگر کسانی که با کودک ارتباط دارند تغییر نکند، در رفتار پرخاشگرانه کودک تغییری پیش نخواهد آمد.
به طور کلی اگر بین اعضای خانواده و معلم با کودک رابطه متعادل و سالمی برقرار باشد، رفتارهای پرخاشگرانه کودک به شدت کاسته خواهد شد.
درمان پرخاشگری :
برای درمان پرخاشگری گام اول شناخت و ریشه یابی علت یا علل پرخاشگری است با شناخت این عوامل می توان همکاریهای لازم را برای کاستن از میزان و شدت پرخاشگری ارائه نمود مانند: سرگرم نمودن فرد ، مهر ومحبت و دلجویی ، آموزش تنهایی فکر کردن ، صبر و متانت نشان دادن درمواقع پرخاشگری ، اجرای عدالت در منزل ، برآورده کردن نیازهای کودکان و نوجوانان ، مساعد ساختن جوآزادی کنترل شده ، جلوگیری از توهین و ناسزا گفتن به آنها ، جلوگیری از تهدید و ترساندن ، الگوهای خوب را به آنها نشان دادن ، رهنمودهایی درمورد سازش و جوشش با دیگران ،تشویق به بازیهای گروهی و رعایت قوانین در زندگی با دیگران ، عادت دادن به آنان به گذشت یا دادن انتقاد صحیح به آنها جهت تخلیه و سبک شدن و آرامش یافتن و در پایان چنانچه رعایت عوامل فوق تاثیری نداشت می توان از عوامل دیگری مانند توبیخ ، اخطار ، تحکم ، علامت مقابله مانند : تنبیه ، قهر و… استفاده نمود و اگر کنترل خشم مشکل اصلی است و با این آموزش ها بهبودی نیافت ممکن است افسردگی و اضطراب و وسواس زیربنای آن باشد . انتخاب مناسب و مفید در چنین مواردی مشاوره با روانپزشک و روانشناس یا پزشک است.
برای درمان پرخاشگری ابتدا باید پرخاشگری را به صورت موردی برطرف نماییم .
۱- در مورد کودک پرخاشگری که الگو پذیری عامل این گونه رفتار او بوده، باید روی الگوی کودک کار کرد و راه های دیگری جز پرخاشگری را به آن الگو آموخت.
۲- اگر پرخاشگری در اثر ناکامی به وجود آمده باشد، بایستی کودک ناکام را در رسیدن به اهداف مطلوب و دوست داشتنی کمک کنیم.
۳- در مواردی که علت پرخاشگری اضطراب است، باید از نگرانی درونی و اضطراب کودک مطلع شویم.
۴- ورزش کردن برای این کودکان بسیار موثر است و باعث تخلیه هیجانی می شود.
۵- در کشمکش های درونی بایستی کودک را از حالت دوگانگی خارج ساخت. کمک به کودکان در تصمیم گیری، باعث می شود که بیاموزند به حالت های دوگانه درونی خود پایان بخشند.
۶- در پاره ای از موارد، کودک افسرده پرخاشگری شدیدی از خود نشان می دهد. در این میان لازم است به این نکته پی ببریم که او چه چیز دوست داشتنی را از دست داده و چگونه می شود مورد از دست رفته را برای او جبران کنیم.
۷- در مورد پرخاشگری، شیطنت و مصرف دارو بایستی حتماً با پزشک متخصص ارتباط داشته باشیم تا کودک از نزدیک مورد معاینه قرار گیرد.
۸- هنگامی که کودک قربانی خشونت در مدرسه شده است، بایستی با مسئولان مدرسه صحبت کنیم و لازم است که ایشان طبق قانون و مقررات خاص با کودکان خشونت گرا برخورد کنند؛ و نیز کودکانی را که قربانی خشونت شده اند براساس رفتارهای خوبشان مورد تشویق و تایید قرار دهند.
۹- چنانچه نوع پرخاشگری کودک خصمانه است، بایستی کودک را از آزار و اذیت کردن دور کنیم تا مجبور نباشد برای تلافی و انتقام، افراد دیگر را اذیت کند؛ و اگر پرخاشگری از نوع وسیله ای است، بایستی راه های دیگری را جهت مطرح کردن کودک برگزینیم تا او ناچار نباشد از روش خشونت برای جلب توجه استفاده کند.1
نتیجه گیری
به طور کلی خشونت و پرخاشگری بیشتر عامل بیرونی دارد و فقط در موارد خاص به علل درونی مربوط می شود. والدین در درجه اول، بایستی محرک های محیطی را که باعث تحریک خشم و ایجاد خشونت در فرزندشان می شود شناسایی و سپس برای رفع آن به کمک روان شناسان و متخصصان اقدام نمایند.
1 – www.aftab.ir
چکیده
تعریف :
پرخاشگری رفتاری است که به قصد آزار کسی یا آسیب رساندن به چیزی ابراز می شود . در این تعریف نیّت فرد پرخاشگر مستند است .
از دیدگاه فرضیه "ناکامی – پرخاشگری" دو نکته اصلی در مورد پرخاشگری وجود دارد :
۱) هر ناکامی می تواند به پرخاشگری بینجامد.
2) هر پرخاشگری می تواند به ناکامی منجر شود.
انواع :
پرخاشگری ممکن است وسیله ای یا خصمانه باشد ;
پرخاشگری را می توان در ۲ دسته پرخاشگری با خود و پرخاشگری با دیگران نیز طبقه بندی کرد ;
علل پرخاشگری کودک :
1- نیاموختن رفتارهای اجتماعی
2- تفاوت معیار ها
3- ویژگی های شخصی کودک
4- شرایط مدرسه
عوامل محیطی :
1) زندگی در ارتفاع خیلی بلند و تغذیه ناقص
2) تقویت پرخاشگری به علت ضرر و زیان اجتماعی – فرهنگی و در بعضی مواقع به علت جنگ
3) مشاهدات اجتماعی
4) نقش رسانه ها ی گروهی
5) نقش بازیهای ویدئویی در پرخاشگری
درمان :
برای درمان پرخاشگری گام اول شناخت و ریشه یابی علت یا علل پرخاشگری است.
درمان پرخاشگری از دو جنبه فردی و اجتماعی قابل بررسی است.
برای درمان پرخاشگری ابتدا باید پرخاشگری را به صورت موردی برطرف نماییم .
نتیجه گیری :
به طور کلی خشونت و پرخاشگری بیشتر عامل بیرونی دارد و فقط در موارد خاص به علل درونی مربوط می شود.
فهرست منابع
احمدی ، احمد ، روانشناسی نوجوانان و جوانان ، انتشارات مشعل ، چاپ تک ، 1374
پیاژه ، ژان ، پروش کودک ، نشر نیما ، چاپ دیبا ، 1370
دادستان ، پریرخ ، ارزشیابی شخصیت کودکان ، نشر رشد ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، 1374
عظیمی ، سیروس ، روانشناسی کودک ، نشر کتابفروشی دهخدا ، چاپ مروی ، 1368
گنجی ، حمزه ، تفاوت های فردی کودکان ، نشر و چاپ دانشگاه پیام نور ، 1371
میلانی فر ، بهروز ، روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی ، نشر قومس ، چاپ آلیک ، 1370
سایت های اینترنتی :
www.salamatnews.com
www.aftab.ir
www.iransalamat.com
12