شیوه زندگی سرخ پوستان کهن
چکیده:
1- ساخت سر نیزه های نوک تیز توسط سرخپوستان کهن برای شکار :
در میان استخوانهای حیوانات عظیم الجثه ی عصر یخبندان سنگهای نوک تیزساخت دست انسان که با مهارت بسیار تراشیده شده اند به دست آمده است.
این سر نیزه های نوک تیزبر روی دسته های چوبی یا استخوانی نصب
می شدند و مانند چاقو یا نیزه به کار رفتند.
از دیگر ابزار شکار این مردمان می توان به نیزه پرتاب کن یا منجنیق کوچک و انواع دام و تله برای شکار حیوانات کوچک اشاره کرد.
2- روش شکار سرخپوستان کهن :
روش شکار آنها و نسلهای بعدی آنان در خلال عصر یخبندان تغییر اندکی کرده است.
اردوهای شکار و شکارگاه هایی که در خلال قرنهای متمادی یافت
شده اند این مطلب را نشان می دهند.
3- تغذیه گیاهی سرخپوستان کهن :
تغذیه آنها بیشترازانواع سیب زمینی وحشی- تخمه ها و دانه های خوردنی- ساقه ها- برگها- میوه ها مانند توت فرنگی- گیاهانی مانند گردو و فندق وانواع ریشه های خوراکی بوده است:
در باتلاقی در کشور شیلی باقیمانده گیاهان فوق یافت شده است که حاکی از نوع تغذیه گیاهی سرخپوستان کهن می باشد.
مناطق جغرافیایی :
1.آمریکای شمالی
2.آمریکای مرکزی
3.آمریکای جنوبی
4.جزایر دریای کارائیب
5.ناحیه آند
6.ناحیه آمازون
4- زندگی جمعی :
زندگی سرخپوستان کهن معمولا در قالب گروهای کوچک 10- 20 نفری بوده است و پارهای اوقات تعداد زیادی ازهمین گروه ها گرد هم جمع
می شدند.
5- مهارت در بافتن و دوختن :
سرخپوستان کهن علاوه بر شکار در ساختن و بافتن انواع زنبیل های مارپیچی و حلقه ای مهارت دا شتند. آنها برای بافتن و دوختن تن پوش از جمله کفش و پای افزار از سوزن استفاده می کردند.
6- نقاشی یا آئین :
بعضی از آنها نیز درون غارها تصویر حیوانات را بر دیوارها می کشیدند و علاماتی رسم می کردند.این مردمان از گیاهان وهم انگیز ( مخدر) نیز استفاده می کردند.
سرخپوست
به بومیان قاره آمریکا سُرخپوست گفته می شود.ایشان از نژاد زردند ولی پیشتر می پنداشتند که یک گروه نژادی جداگانه اند.کریستوف کلمب پنداشته بود که اینان هندی اند،از اینرو امروزه در بیشتر زبانهای اروپایی ایشان را هندی می خوانند. گاهی در زبان فارسی هم ایشان را هندیهای آمریکا می خوانند.
پیشینه
ورود سرخپوستان به قاره امریکا را در حدود سی هزار سال پیش برآورد کرده اند.این اقوام در هنگام سرما و یخبندان از آسیا و از تنگه ی برینگ وارد قاره ی جدید شده اند.در سواحل کالیفرنیا بقایای آتش روشن شده ای را یافتند که داده های باستان شناسی مشخص کرد که در این رویداد به 25000 سال پیش باز میگردد.زندگی مدرن و شهرنشینی در آمریکای باستان از حدود سالهای برابر با میلاد مسیح آغاز میشود و در سال 800میلادی تمدن مایا به اوج شکوفایی خود میرسد.درسال های پس از آن تمدن های دیگری مانند اولمک و آزتک در آمریکای شمالی و تمدن اینکاها در آمریکای جنوبی سالهای درخشانی را بویژه در زمینه ی معماری و هنر تجربه میکنند.با ورود اروپاییان در سال 1492 به دنیای جدید به رهبری کریستف کلمب نه تنها از علم و تمدن اروپاییان چیزی به سرخپوستان داده نشد بلکه درپی کشتارهای انجام شده
تمدن های اینکا و آزتک کم کم رنگ باخت و به نابودی دچارشد
هنر سرخپوستان امریکا
هنر در میان سرخپوستان امریکا مخصوصا در تمدن مکزیک اهمیت بسزایی داشت.دوره ی هنری در مکزیک از 1500 پیش ازمیلاد آغاز و تا قرن 16 یعنی زمان فتح مکزیک بدست کورتیس اسپانیایی ادامه می یابد.که اوج آن در دوره 300 تا 900 میلادی بوده است.هنر اصلی ایشان پیکر تراشی و تندیس سازی بود و امروزه تندیس ها و صورتک های بسیاری از آن دوره که بنظر میرسد کاربرد مذهبی داشته است بجای مانده.
تمدن و معماری سرخپوستان امریکا
در گوشه و کنار قاره امریکا آثار بایسته ای از تمدنهای بشری بچشم میخورد که در میان آنها نام تمدن تئوتی هواکان و تمدن قوم مایا بویژه در چیچن ایتسا , تمدن اولمک و تمدن اینکا ها و در نهایت آزتک ها شهرت بیشتری دارد.بیشتر این شهرت به دلیل معماری های شگفت انگیزی ست که از ایشان باقیمانده است.وجود بناهای بلند و با شکل هندسی سیار دقیق مانند بنای مونته آلبان در مکزیک که شباهت بی نظیری با زیگورات های مشرق زمین دارد و نیز هرم چیچن ایتسا که مانند هرم مصر مخروطی و البته کمی زیباتر است بهمراه رصد خانه کراکول (ساخته شده در 1250 میلادی) که کاملا مشابه رصدخانه های امروزی ست شهرت بیشتری دارد.در امریکای جنوبی نیز ال دورادو یا شهر گمشده ی طلا و شهر باستانی کوسکو در پرو از دوره تمدن اینکاها شناخته شده ترند.اکثر این بناها مخصوصا در حوالی مکزیک با
سرستون ها و زیباییهای شگرفی تزیین شده اند.
خط و دبیره
مایاها از اولین اقوامی بودند که در دنیای نو از خط استفاده میکردند.نوعی خط هیروگلیفی اندیشه نگار از ایشان بجا مانده است که امروزه کشف شده و قابل خواندن است.مایانها همچنین بیش از هزار مجلد کتاب که اکثر آنها تاشوی آکاردئونی بودند را نوشته بودند که شوربختانه امروزه تنها تعداد معدودی از آنها باقیمانده است و اکثرا یا در طول زمان ازمیان رفتند یا بدست مردان اسپانیایی مهاجم سوزانده شدند.
زبان های رایج
در امریکای باستان زبانهای زیادی زواج داشته است که همگی از خانواده زبان های التصاقی شناخته می شوند.اما تا کنون هیچ خویشاوندی نزدیکی میان زبانهای این گروه از اقوام با سایر این دسته زبانها مانند زبان چینی یا کره ای و زبانهای آلتایی مشاهده نشده است.امروزه شمار گویشوران این زبان در مکزیک به دو میلیون نفر و در امریکا به نزدیک یک ونیم میلیون نفر میرسد.در سایر کشورهایی نظیر گواتمالا,پرو ,بولیوی,پاراگوئه,اکوادور,آلاسکا جمعیت کثیری به یکی از زبانهای بومیان امریکایی صحبت می کنند.این زبانها در آمریکای شمالی شامل ناهواتل (آزتکی نو) در ایالات متحده و مکزیک و زبانهای مایایی در نواحی گواتمالا و پاناما همچنین گوارانی در برزیل و پاراگوئه, آیمارا و کچوا در بولیوی پرو و اکوادور میباشد.لازم بذکر است زبان آیمارا در پرو و گوارانی در پاراگوئه حتی زمانی در دو دهه پیش زبان رسمی شدند.گوارانی هم اکنون نیز در پاراگوئه مکانی پایین تر از زبان رسمی ندارد.
برخی قبایل سرخپوستان به مدت دو قرن در بردگی سفیدپوستان بودند.سران قبیله های سرخ پوست در کانادا با فرانسویان و انگلیسی ها معاهداتی امضا کردند تا صلح در مناطق سرخپوستی برقرار شود.
قدیمیترین اثار زبان ترکی در زبان سرخ پوستان امریکا
قدیمیترین ریشه های قومی انسانها معمولا از طریق زبان شناسان و با بررسی مطالعات زبانشناسان و با اضافه کردن مشاهدات باستانشناسی به ان پیدا می کنند.در علوم زبانشناسی و تاریخی مرسوم در اروپا و روسیه،که با ادعای مرکزیت برای هندواروپائی ها نوشته شده،سعی شده که تقسیم زبان
اورال-التائی به زبان های التائی و اورالی از حدود ده هزار سال پیش و تقسیم زبان التائی به زبان های ترکی -مغولی ، منچوری و ژاپنی- کره ای از حدود شش هزار سال پیش و تقسیم زبان ترکی – مغولی به زبان های ترکی و مغولی حدود چهار هزار سال پیش اتفاق افتاده است.
اولین شکاف در دیدگاه فوق در قرن هفده اتفاق افتاد و در قرن نوزده ضربات سختی به ایده فوق وارد شد و. در قرن بیست تناقض گفته های مدعیان ثابت شد.
در سال 1638 اقای " جان ژوسلین" (1)متوجه شدند که در زبان سرخ پوستان امریکا اثاری از لغات ترکی وجود دارد. در قرن نوزده " اتو رریک" در زبان اقوام " سو" از سرخ پوستان شمال امریکا لیستی از لغاتی با نزدیکی به زبان ترکی تهیه نمود. مثلا،" تانگ"یعنی طلوع " تائی " یا " تانگی " یعنی اموختن. " اتا " یعنی پدر، " اینا " یعنی، مادر، " تا " یا " ته " یعنی ضمیمه ای برای مکان ، " اکتا " یعنی " یک طرف " و غیره. در ایتالیا و فرانسه نیز
بررسی هائی مشابه انجام شد و نتایجی یکسان بدست امد.
10