تارا فایل

تحقیق تئوری نمایندگی و کاربرد آن در حسابداری



بسم الله الرحمن الرحیم

عنوان:
تئوری نمایندگی و کاربرد آن در حسابداری

تعریف: تئوری نمایندگی مربوط به مواردی میشود که یک نفر مسئولیت تصمیم گیری در خصوص توزیع منابع مالی و اقتصادی و یا انجام خدمتی را طی قراردادی ،به شخصی دیگر واگذار میکند.شخص اول مالک یا صاحبکار نامیده میشود و شخص دوم را نماینده یا کارگزار مینامند.
نمونه هایی از تئوری نمایندگی
1. رابطه بین سهامدار و مدیر
2. شخص (حقیقی یا حقوقی) با وکیل قانونی
3. بیمه گر و بیمه گذار
4. مدیرعامل و مدیران دایره های مختلف سازمان

مفروضات مربوط به نماینده
* حداکثر سازی مطلوبیت مورد انتظار(پولی و غیر پولی)
* ریسک گریزی
* تمایل به کار گریزی
* رفتار در جهت منافع سهامدار
* توانایی پیش بینی آینده و پردازش اطلاعات
مفروضات مربوط به مالک
* حداکثر سازی مطلوبیت مورد انتظار
* بی تفاوتی نسبت به ریسک
* توانایی پیش بینی آینده و دریافت اطلاعات
توضیح مفروضات مرتبط به مالک (سهامدار)
1) مالک به دنبال رسیدن به بیشترین نفع شخصی خود و مطلوبیت مورد انتظار میباشد.
2) سهامدار با خرید سهم، در ریسک شرکت با سایر سهامداران شریک می شود؛ بنابراین در ریسک تنوع ایجاد می کند. پس از نظر رفتاری بی تفاوتی نسبت به ریسک می باشد.
3) مالک قدرت محاسباتی و پیش بینی آینده و دریافت اطلاعات از نماینده و سیستم حسابداری را دارد و پرداخت به نماینده بر اساس این اطلاعات میباشد.
مفروضات مرتبط به نماینده (مدیر)
1) مدیر نیز به دنبال نفع شخصی خود یعنی رسیدن به بالاترین مطلوبیت مورد انتظار (حقوق)میباشد.منافع شخصی مدیر شامل موارد غیر مالی از جمله فرصت استراحت و دفتر کار مجهز و … میباشد.
2) مدیر،شخصی ریسک گریز است.
3) مدیر اصولاً فردی عقلانی است.از یک طرف می داند سعی و کوشش وی منجر به افزایش ارزش شرکت می شود اما از طرف دیگر، بر اثر کار کردن خسته می شود و تمایل به کارگریزی دارد، این تمایل را در اصطلاح از زیر کار شانه خالی کردن مینامند.
4) مدیر منطقی است یعنی با وجود موارد بالا در راستای منافع سهامدار تصمیم گیری و اقدام میکند.
5) مدیر مانند سهامدار، قدرت محاسباتی و پیش بینی آینده را دارد و میتواند اطلاعات موجود را که شامل اطلاعات حسابداری نیز میگردد پردازش کند و به نفع نمایندگی به کار ببرد.
 مشکلات نمایندگی
1. تضاد منافع بین سهامدار و مدیر
2. عدم تقارن اطلاعات بین سهامدار و مدیر
3. اثرات انتخاب نامطلوب
4. خطر اخلاقی
5. شرایط عدم اطمینان نسبت به آینده
 تضاد منافع بین سهامدار و مدیر
یعنی مالک یا سهامدار به دنبال رسیدن به بالاترین ارزش برای سرمایه گذاری است و مدیر پیش از هر چیز به دنبال افزایش ثروت خود میباشد در نتیجه این احتمال به وجود می آید که مدیر در راستای منافع سهامدار عمل نکند .اختلاس و خارج کردن منافع مالکان از شرکت، نمونه ای از این تضاد منافع میباشد.
 عدم تقارن اطلاعات بین سهامدار و مدیر دومین مشکل نمایندگی، مربوط به ناتوانی مالک ، در مشاهده اقدامات و عملیات مدیر است. سهامدار نمی تواند اقدامات مدیر را به طور روزانه دنبال کند و بررسی کند که آیا مطابق با منافعش است یا خیر. بنابراین، سهامدار فاقد اطلاعات لازم در خصوص عملیات مدیر است.
اگر مالک روشی برای کنترل عملیات مدیر ایجاد نکند، تنها کسی که از انجام فعالیتها مطابق با منافع مدیر مطلع خواهد بود، خود مدیر است.
از طرف دیگر، مدیرنسبت به اقداماتی که در سازمان باید صورت گیرد، بیشتر از سهامدار اطلاع اجرایی دارد،این اطلاع اضافی مدیر، در تئوری نمایندگی اطلاعات خصوصی نامیده میشود که به عدم تقارن اطلاعات بین سهامدار و مدیر می افزاید.
 اثرات انتخاب نامطلوب
این مشکل زمانی اتفاق می افتد که اشخاص تمایل دارند با دارا بودن اطلاعات خصوصی درباره چیزی که نفع آنها را فراهم می سازد، با طرف مقابل، قرارداد منعقد نمایند. به عنوان مثال، هنگامی که شخصی بیمار است، ممکن است قرارداد بیمه عمر با شرکت بیمه منعقد نماید و در نهایت نفع شخصی خود را دنبال کند و به شرکت بیمه ضرر و زیان وارد سازد. این مشکل در چارچوب رابطه بین مدیر و سهامدار نیز ممکن است به وجود آید و مدیر به نحوی رفتار نماید تا اطلاعات نادرست و یا غیرکامل به سهامدار منتقل نماید.
 خطر اخلاقی
این مشکل وقتی به وجود می آید که مدیر(نماینده) طبق نفع شخصی خود انگیزه پیدا میکند که از شرایط قرارداد منعقد شده خارج شود زیرا مالک اطلاعات لازم در خصوص اجرای قرارداد و انجام عملیات لازم،توسط نماینده را ندارد. به عنوان مثال، شخصی که اتومبیل خود را بیمه می کند و دچار تصادف می شود، ممکن است، تصادف فقط صدمه به سپر اتومبیل زده باشد اما شخص ادعا میکند که تصادف به بدنه خودرو که قبلا آسیب دیده بود نیز صدمه زده باشد. این خطر، در چارچوب رابطه بین سهامدارومدیر وقتی به وجود می آید که سهامدار نتواند اقدام و عمل مدیر را ملاحظه کند.
 عدم اطمینان و شراکت ریسک
قرارداد بین سهامدار و مدیر، در شرایط عدم اطمینان نسبت به آینده منعقد می گردد. یعنی قرارداد در زمان یک جهت اجرای عملیات تنظیم می گردد اما نتیجه نهایی که ممکن است محصول یا سود باشد ، دست کم نیاز به گذشت یک دوره ی مالی دارد. طی زمان یک و دو اتفاق های زیادی ممکن است رخ دهد که روی محصول نهایی یا سود اثر می گذارد . در متن تئوری نمایندگی این اتفاق ها به دو گروه "عوامل غیر قابل کنترل و "عوامل قابل کنترل" طبقه بندی می شوند ،بنابراین دسترسی به سود نهایی ،همیشه بر اساس احتمالات می باشد و در حقیقت ، مبنای قرارداد "ارزش مورد انتظار"سود است نه سود مطلق.
با توجه به ویژگی های مالک و نماینده و مشکلات مربوط به تئوری نمایندگی، مساله تعیین قرارداد بهینه بوجود می آید.این نوع قرارداد، قرارداد انگیزشی بهینه نامیده میشود.

دارای دو ویژگی عمده است:
1. اطلاعات لازم در شرایط عدم اطمینان را فراهم میکند
2. مبنای مناسبی برای شراکت در ریسک بین سهامدار و مدیر ایجاد میکند.
به منظور بر طرف سازی مشکلات نمایندگی دو طرف میبایست:
1. قرارداد مناسبی که میزان حقوق و مزایا ، شراکت در ریسک و…مدیر و سهم سهامدار از سود را مشخص می سازد، تنظیم نمایند.
2. سیستم اطلاعات و حسابداری مناسبی که داده های لازم را جهت مبنای قرارداد فراهم می سازد، به طور مشترک انتخاب نمایند. اطلاعات این سیستم، به طور معمول باید برای هر دو طرف قابل ملاحظه و ارزیابی باشد.
 کاربرد تئوری نمایندگی در حسابداری مدیریت
پیشرفت های اخیر تئوری نمایندگی کمکهای زیادی را به پیشرفت حسابداری مدیریت کرده است که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. ارائه تعریف جدیدی از سازمان :
اینگونه تعریف میکند که سازمان عبارت است از مجموعه ای از قراردادها که بین اشخاص مختلف، از جمله مدیر و سهامدار، مدیر و کارکنان، عرضه کنندگان و فراهم کنندگان خدمات به سازمان، منعقد می گردد.
 2. تشریح سازمان و افراد درون آن در حالت ساده ولی به صورت دقیق و ریاضی
نظریه نمایندگی ،سازمان و افراد درون آن را در حالت ساده ولی به صورت دقیق و ریاضی با استفاده از تئوری های اقتصادی و رفتاری تشریح می کند و روی انواع سیستم های اطلاعاتی حسابداری و داده هایی که میتوانند در نمایندگی مورد استفاده قرار گیرند، تمرکز پیدا می کند.
 3. توضیح در مورد علت استفاده از اغلب روش های مهم حسابداری مدیریت
به عنوان مثال بیان میکند که چرا باید عملکرد مدیران را در سازمان یا بخشهای زیر مجموعه آن مورد ارزیابی قرار داد.یا بیان میکند که فایده بودجه بندی و کنترل چیست؟ چگونه می توان به انطباق اهداف در سازمان دسترسی پیدا نمود؟ چه معیارهایی برای کنترل و ارزیابی عملیات باید به کار برده شود و اصولاً چرا کنترل در سازمانها لازم است؟ چرا انواع کنترل ها در سازمان های گوناگون متفاوت است؟

جنبه های تئوری نمایندگی
به منظور بررسی دقیق تر موارد ذکر شده، پیشرفتهای تئوری نمایندگی در حسابداری مدیریت از چهار جنبه زیر بررسی میشود:
1. جنبه نظری
2. جنبه عملی
3. جنبه تجربی
4. جنبه فرهنگی
 1.جنبه نظری
کوششهای ابتدایی پژوهشگران در زمینه تئوری نمایندگی به منظور مدل بندی ریاضی رابطه بین مالک-نماینده و تعیین قرارداد بهینه به منظور حذف یا کاهش تضاد منافع بین آنها بود.در این مدل فرض مربوط به رفتار مالک-نماینده و اطلاعات لازم مربوط به سیستم حسابداری ارائه شده و با استفاده از انتگرال و استفاده از پژوهش عملیاتی، قرارداد بهینه و شراکت در ریسک تعیین میشود

 یافته پژوهشگران در مورد این نوع قرارداد به شرح زیر خلاصه میشود:
1.اگر قرارداد فقط بر مبنای محصول نهایی (سود)بنا شود و مدیر شخصی ریسک گریز سهامدار (مالک) بی تفاوت نسبت به ریسک باشد، در آن صورت، قرارداد بهینه قراردادی است که در آن مبلغ ثابتی به مدیر بابت سهم وی پرداخت شود.
این گونه قرارداد، اگرچه ساده است و فقط از یکی از اطلاعات سیستم حسابداری، یعنی سود، استفاده می کند،اما فاقد ایجاد انگیزه لازم جهت به کار بردن سعی و کوشش مدیر می باشد و نیز ریسک عوامل غیرقابل کنترل را کلاً به مدیر واگذار میکنند
اگر در مورد بالا هدف تنظیم قرارداد انگیزشی باشد،بهترین نوع قرارداد،قراردادی است خطی که سهم مدیر را بر اساس مبلغی ثابت و مبلغی متغیر تعیین کند.
مزایای این نوع قرارداد:
• اقدامات سهامدار و مدیر را همسو می سازد و دسترسی به بیشترین مطلوبیت مورد انتظار را برای هر دو ممکن میسازد.
• ریسک بین سهامدار و مدیر را به گونه ای بهینه تعدیل میکند و باعث می شود که مدیر اقدامی در جهت مخالف منافع سهامدار انجام ندهد.
• احتیاجی به مشاهده اقدام و کوشش مدیر توسط سهامدار نمیباشد. بنابراین، هزینه به کارگیری بیشترین کنترل،برای سهامدار وجود ندارد.
 معایب این نوع قرارداد:
1. هنگامی که قرارداد فقط براساس محصول نهایی (سود) است، اقدام و سعی وکوشش مدیر در قرارداد گنجانیده نمی شود؛ پس مبنای پاداش قرار نمیگیرد. بنابراین اگر سود کاهش یابد، مدیر ممکن است علت کاهش سود را مربوط به عوامل غیرقابل کنترل نسبت دهد، نه کاستی وی.این اقدام مدیر را در اصطلاح "خطر اخلاقی " می نامند.
2. یکی از شرایط بهینه سازی این گونه قراردادها این است که سهامدار و مدیر، توزیع احتمالات مشابهی در مورد مطلوبیت مورد انتظار خود داشته باشند. اگر این شرط برقرار نباشد، حالت ضعیفی از بهینه سازی برقرار خواهد شد
3. این گونه قراردادها ریسک را به طور بهینه بین سهامدار و مدیر تقسیم نمی کند.
4. این قراردادها برخلاف اصل حسابداری سنجش مسئولیت و اصول حاکم بر ارزیابی عملیات مدیران هستند، زیرا تحت تاثیر عواملی نیز قرار دارند که در کنترل مدیر نیستند.
 حالت دوم:قرارداد بر اساس محصول نهایی(سود) واقدامات نماینده منعقد شود
حالت اطلاعات عمومی

در زمان 2 اگر اطلاعات مربوط از سیستم حسابداری در خصوص تصمیم فقط به وسیله مدیر ملاحظه شود، در اصطلاح "اطلاعات خصوصی " نامیده می شود و اگر این اطلاعات، برای هر دو (سهامدار و مدیر) قابل ملاحظه باشد، "اطلاعات عمومی " نامیده می شود.
در هر صورت در زمان 3 مدیر به تنهایی اقدام به تصمیم گیری میکند. در زمان 4 اگر اطلاعات عمومی در دست باشد، سود به وسیله سهامدار و مالک تعیین می گردد و مدیر سهم خود را نه تنها براساس سود، بلکه بر مبنای سعی و کوششی که برای سهامدار نیز قابل ملاحظه بوده است، دریافت می کند. در حالتی که اطلاعات خصوصی وجود داشته باشد، چون مالک توانایی ملاحظه اطلاعات محرمانه را ندارد، قرارداد فقط بر مبنای سود تقسیم می گردد. در هر دو صورت، هیچ گونه اطلاعاتی بین مدیر و سهامدار در طی قرارداد مبادله نمی شود.
 از این نوع قرارداد نتایج به شرح زیر برداشت میشود:
1. اگر قرارداد بر مبنای دو عامل تنظیم شود: 1.سود 2.اقدام و عمل مدیر، در آن صورت شرط لازم و کافی برای این که این قرارداد بهینه باشد، این است که مدیر ریسک گریز باشد.در واقع اگر مدیر بی تفاوت نسبت به ریسک باشد، اطلاعات مربوط به اقدام و عمل مدیر کمکی به حل مساله نمایندگی نمیکند. این یافته مورد انتقاد شدید بعضی از نویسندگان از جمله هلمسترم (1979) قرار گرفته است.
2. اگر قرارداد بر مبنای دو عامل تنظیم شود: 1 . سود 2 . اقدام و عمل مدیر
در آن صورت می توان به قرارداد بهینه ای دست یافت که ریسک را بین سهامدار و مدیر تعدیل نماید. این امر در شرایطی تحقق می یابد که اطلاعات مربوط به اقدام و عمل مدیر، هر چند کامل نیست، حاوی اطلاعات مفید باشد (هلمسترم : 1979).

در حالت هایی که اطلاعات خصوصی، توسط مدیر وجود دارد، قرارداد بهینه فقط بر اساس عوامل قابل ملاحظه برای دو طرف (یعنی سود) تنظیم می گردد؛ اما جهت دسترسی به شراکت در ریسک، بهترین روشی که جهت افشای اطلاعات خصوصی می تواند به کار گرفته شود، پیروی از اصل "افشا یا آشکار سازی"و "اعتماد" به مدیریت است.
این اصل مقرر می دارد که باید به مدیر اعتماد کرد و اگر این امر تحقق یابد نماینده (مدیر) به طور داوطلبانه اطلاعات خصوصی را به مالک (سهامدار) منتقل می کند، زیرا تشخیص می دهد که این اطلاعات در توزیع سود نهایی و در نتیجه در رابطه با شراکت در ریسک نمایندگی، تاثیر مثبت خواهد گذاشت و یا دست کم، اعتماد و اطمینان سهامدار نسبت به اطلاعات منتشره توسط مدیر را جلب خواهد نمود.
 2.جنبه های عملی:
یکی از یافته های مهم نظریه ی نمایندگی این است که به منظور کاهش اثرات عدم تقارن اطلاعات، میان نماینده و مالک، انطباق اهداف و جلوگیری از منافع شخصی مدیر، باید روش های کنترل مناسبی در سازمان ایجاد گردد.
سه راهکار برای کنترل نماینده وجود دارد:
1. راهکار مالی
2. مکانیزمهای نظارتی(اخطار دهنده)
3. قراردادهای انگیزشی
 1. راهکار مالی
اولین مکانیزم مهم کنترل، استفاده از روش های مالی است. یکی از مهم ترین این روش ها استفاده از "بودجه بندی مشارکتی" که در آن مدیر داوطلبانه در تهیه و تنظیم بودجه مشارکت می کند و اطلاعات داخلی و گاهی محرمانه خود را در راستای تنظیم بودجه و استانداردها افشا می کند.
از دلایل افشای داوطلبانه اطلاعات توسط نماینده و شرکت داوطلبانه نماینده در فرآیند بودجه بندی میتوان به همکاری، ارائه حسن نیت، آینده نگری، کاهش ریسک آینده، تنظیم معیارها و استانداردهای مطلوبتر جهت ارزیابی عملیات و تامین منافع شخصی اشاره کرد
 2. راهکار نظارتی
سهامدار می تواند راهکاری را در سازمان به کار گیرد تا از منافع شخصی مدیر تا حد زیادی جلوگیری کند. حسابرسی توسط اشخاص مستقل، به عنوان یکی از راه کارهای مهمی است که در راستای انطباق اهداف سهامدار و مدیر می تواند به کار برده شود. بنابراین نظریه نمایندگی یکی از دلایل انجام حسابرسی در سازمان را فراهم می سازد.
کاربرد این نظریه نشان می دهد که اثربخشی راهکار نظارتی وقتی زیاد می شود که وظیفه مدیر، به گونه ای مشخص و دقیق در قرارداد گنجانیده شود و اطلاعات در دسترس باشد. از طرف دیگر اگر این شرایط فراهم نباشد، راهکار کنترل دیگری یعنی تنظیم قراردادهای انگیزشی باید انجام گیرد
 3. قراردادهای انگیزشی
در این گونه قراردادها پاداش مدیر بستگی به ارزیابی عملیات وی دارد. هرچه پاداش بیشتر وابسته به معیارهای اندازه گیری عملیات مدیر باشد، انگیزه مدیر برای دسترسی به معیارهای از قبل تعیین شده ارزیابی عملیات بیشتراست در نتیجه،احتمال رسیدن به انطباق اهداف نیز بیشتر می گردد.
مشکل اصلی در اینجا این است که محصول یا بازده نهایی عملیات مدیر نه تنها تابع سعی و کوشش وی در انجام فعالیت هاست بلکه تحت تاثیر عوامل غیر قابل کنترل از قبیل شرایط اقتصادی جامعه، تورم، سیاست های راهبردی، زلزله و خشکسالی نیز قرار دارد.
هر قدر که بتوان سعی و کوشش مدیر در راستای ایجاد بازده نهایی را ملاحظه کرد، احتمال انطباق اهداف نیز افزایش می یابد. هم چنین هر چه عوامل غیرقابل کنترل بیشتر باشد و سهامدار نتواند حتی با روش های کنترلی، عملیات مدیر را در ارزیابی نهایی بررسی نماید، احتمال رسیدن به انطباق اهداف کمتر خواهد بود.
 ارزیابی عملیات مدیر توسط مالک هزینه هایی را در بر دارد که عبارتست از:
1. هزینه های مستقیم و غیرمستقیم به کارگیری و پرداخت حقوق و مزایای مدیر.
2. هزینه های مربوط به روش های کنترل رفتار مدیر (هزینه حسابرسی، هزینه ایجاد سیستم کنترل و …).
3. هزینه های باقیمانده (تفاوت بین عملیات واقعی مدیر و عملیات مورد انتظار وی که مربوط به دنبال کردن نفع شخصی است).
برای ایجاد مطابقت بین اهداف و ایجاد انگیزه بیشتر برای مدیر، از اعطای سهام جایزه ای به مدیر می توان استفاده کرد.
مدیر که طبق نظریه نمایندگی ریسک گریز است، با دریافت سهام، ریسک بیشتری را که ناشی از تغییرات قیمت سهام است متحمل می شود، وقتیکه حقوق و دستمزد وی براساس قیمت سهام باشد. در این حالت، به منظور جبران این ریسک، قرارداد استخدامی باید حقوق و دستمزد مورد انتظار مدیر را افزایش دهد. از طرف دیگر به منظور کاهش ریسک، مدیر ممکن است از اجرای طرح های ریسکی با بازده بالا که منافع سهامدار را تامین می کند، خودداری کند
مشکل دوم سهام جایزه ای این است که ممکن است هیچ گونه رابطه مستقیمی بین قیمت سهام و سعی و کوشش مدیر وجود نداشته باشد؛ در این صورت اگر قیمت سهام به علت عوامل غیرقابل کنترل توسط مدیر، افزایش پیدا کند، در آن صورت، سهم مدیر نیز افزایش می یابد، در حالی که سعی و کوشش وی اضافه نشده است. افزایش سهم مدیر، با کاهش سهم مالک نیز همراه خواهد بود. عکس این حالت نیز ممکن است اتفاق افتد؛ یعنی با کاهش قیمت سهام، سهم مدیر نیز کاهش یابد حتی اگر سعی و کوشش وی افزون شده باشد
 گاهی طرح انگیزشی مدیر براساس یکی از مفاهیم "سود" تعیین می گردد. در این حالت ارزیابی عملیات مدیر در مفهوم سود نهفته است؛ پس مدیر ممکن است سعی کند سود را افزایش دهد؛ بدون آنکه ارزش شرکت را بالا برده باشد. به عنوان نمونه، مدیر ممکن است اقدام به فروش داراییهای ثابت به قیمت بازار که بیش از ارزش دفتری است،بنماید. اگرچه ممکن است این قرارداد، هزینه های نمایندگی را کمتر از قراردادهای فقط بر مبنای حقوق و دستمزد کاهش دهد، اما این هزینه ها به صفر نخواهد رسید. با وجود مشکلات بالا، قراردادهای انگیزشی بر قراردادهای عادی غیر انگیزشی برتری دارند؛ زیرا در مقایسه با آن قراردادها، هزینه های نمایندگی کمتری دارند.
 انواع انگیزش و معیارهای آنها:

.
 3. جنبه های تجربی

1. رفتار مدیران
2. طراحی قراردادها
3. نقش فرهنگ
 رفتار مدیران:
مهم ترین یافته های تجربی در این زمینه شامل موارد زیر می باشد
الف) تصمیم گیری مدیران تحت تاثیر نوع قراردادهای استخدامی آن ها می باشد. به عنوان مثال تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری بلندمدت، ادغام سرمایه گذاری در شرکت ها، انتخاب تکنیک های حسابداری و هموارسازی سود.
ب) رابطه ی مستقیم بین انتخاب طرح های عملیات بلندمدت مدیران و تغییرات سرمایه گذاری های بلندمدت شرکت وجود دارد .
ج)انتخاب طرح های بلندمدت استخدامی، زمان برنامه ریزی مدیر را افزایش می دهد واین امر باعث ازدیاد سرمایه گذاری بلندمدت می شود.
 طراحی قراردادها:
1. شهرت (اعتبار) مدیران در ارزش واگذاری شرکت برای فروش موثر است. شهرت و ایجاد انگیزه به عنوان عواملی که مشکل خطر اخلاقی را در نمایندگی حل میکنند، نیز به کار برده میشوند.
2. طرح های انگیزشی صریح و روشن مشکل "خطر اخلاقی" را در نمایندگی حل می کنند.
 نقش فرهنگ:
جانسون و دروگی ( 2004 ) این فرض تئوری نمایندگی را که نماینده و مالک اهداف گوناگون دارند و براساس منافع شخصی خود عمل می کنند و درجاتی از ریسک را می پذیرند، مورد بررسی قرار می دهند و به این نتیجه می رسند که موارد یاد شده بستگی به فرهنگ آنها دارد. یعنی فرهنگ، ممکن است،اهداف، نماینده و مالک را همسو نماید و رفتار مورد دلخواه شرکت را در مقابل پرداخت براساس محصول تغییر داده و عدم تقارن اطلاعاتی را در مورد پرداخت براساس محصول کاهش دهد.
ایکانایاکی ( 2004 ) نیز تاثیر فرهنگ ملی را روی تئوری نمایندگی در خصوص سیستم های کنترل مدیریت سازمان مطالعه کرد و به این نتیجه گیری رسید که فر ضهای نظریه نمایندگی، بستگی به فرهنگ نماینده و مالک دارد.
سالتروشارپ ( 2001 ) با استفاده از نظریه نمایندگی تاثیر فرهنگهای آمریکا و کانادا را روی سیستم های کنترل مدیریت بررسی کردند و به این نتیجه گیری رسیدند که شرایط عدم تقارن اطلاعات در نظریه نمایندگی در میا مدیران آمریکایی قوی تر بود، اگر چه فرهنگ آمریکا به کانادا نزدیک است. اما مدیرانی که با تجربه تر بودند، احتمال این حالت برای آنان کمتر بود.
یافته های مربوط به تاثیر فرهنگ، فرض های اساسی الگوی نمایندگی را شدیداً دگرگون ساخته است؛ اما به علت محدودیت های پاره ای از این مطالعات، از نظر ساختاری و اجرایی و مشکلات مربوط به روایی داخلی و خارجی، یافته ها باید با دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند و قطعی نیستند.
 نتیجه گیری کلی:
تئوری نمایندگی در مجموع از جمع آوری اطلاعات اضافی در خصوص اقدام و عمل و کوشش مدیر و گنجانیدن آن در قراردادهای استخدامی حمایت می کند. افزون بر آن، تئوری مزبور به این مطلب اشاره دارد که اعتقاد مدیر نسبت به ریسک، نقش اساسی در جمع آوری اطلاعات حسابداری اضافی بازی می کند.
همچنین تئوری نمایندگی ، به ویژه در حالت هایی که اطلاعات محرمانه از طرف نماینده (مدیر) وجود دارد، از اصل "اعتماد" به مدیران و "آشکار سازی داوطلبانه اطلاعات" توسط آنها حمایت می کند و این امر را بهترین روش کنترل می داند.
 منابع
1.نمازی، محمد. (1384)، بررسی کاربردهای تئوری نمایندگی در حسابداری مدیریت، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، تابستان، صفحات 164-147
2. نمازی، محمد و امیررضا رمضانی، ( 1382 )، ارزیابی متوازن در حسابداری مدیریت. مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز.
3.نمازی، محمد. ( 1369 ). نگاهی به سیستم سنجش مسئولیت حسابداری از دید علوم رفتاری. دانش مدیریت.
4. هری آی.ولک، جیمز ال داد، مایکل جی.ترنی، تنوری حسابداری 1


تعداد صفحات : 15 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود