مقدمه
نوجوانی دوران پر تلاطم زندگی است؛ زیرا نوجوانی بهترین دوران زندگی انسان و بهار زندگانی آدمی است. این دوره، سرشار از شور و شوق، توانایی جسمی و اوافی و فعالیّت و نوآوری است. دور نمای زندگی آینده انسان را میتوان بر اساس عملکرد او در دوره نوجوانی پیشبینی کرد. در روایتهای امامان معصوم(ع) و در گفتار بزرگان اندیشه، این دوره از حیات انسان بسیار مورد توجّه و سفارش و تاکید قرار گرفته است. اگر نوجوانان و جوانان کشوری در مسیر سازندگی و آبادانی آن جامعه گام بردارند، و استعدادهای بالقوه خود را به فعالیّت برسانند و از تهاجم دشمنان در امان باشند، آن کشور به سمت پیشرفت و بالندگی خواهد رفت و افقهای رشد و کمالی را در پیش خواهد گرفت.
دشمنان فرهنگ و تمدن اسلامی نوجوانان و جوان کشور را هدف گرفتهاند و برای انحراف آنان سرمایه گذاری کردهاند تا اگر بتوانند با منحرف کردن این قشر توانای جامعه، به آسانی به دیگر اهداف برسند. این حساسیت و دغدغه در مورد ایران اسلامی و چندین برابر است؛ زیرا 1. نزدیک به بیست میلیون نفر از جمعیّت کشور، نوجوان و جوان هستند. 2. ایران کشوری است که با سیاستها و تجاوزگریهای استکبار جهانی و جهانخواران مخالف است. برای بر حذر داشتن جوانان از شبیخون فرهنگی دشمن و برای تربیت جوانانی برومند، توانا، نوآور، با فکر و اندیشه و با غیرت، باید آنان را هدایت کرد و بر این منظور باید با روحیه جوان و نیازهای عاطفی و روانی او آشنا شد و زبان ارتباطی مناسب با او را جست و جو کرد.
امید که این اقدام پژوهی بتواند دور نمایی از رمز و رازهای دوران نوجوانی و جوانی را ترسیم کند و شمهای از خلق و خوی آنان را بشناساند.
بیان مسئله
روحی و روانی جوانان نقش ویژهای دارد، لذا ضروری است که نظام تربیتی کشور، با در اختیار گذاشتن الگوهای سازنده و متناسب با روحیه نوجوانان و جوانان، آنان را از گرایش به الگوهای دروغین و ویرانگر بازدارند. نوجوانان و جوانان نیروهای سازنده هر جامعهای هستند؛ جامعهای سالم و پویا است که قشر نوجوان و جوان آن، از تربیت درست برخوردار باشد. دشمنان جامعه اسلامی، با فهم این واقعیت، از سالها پیش برای انحراف نسل جوان و در نهایت فلج کردن بنیانهای اصلی جامعه برنامهریزی کرده است. لذا باید برنامهسازان فرهنگی کشور، با تمام توان این معضل بزرگ که آینده کشور را هدف تیر زهرآگین خود قرار داده است، مقابله کنند. گرایش نوجوانان و جوانان به فرهنگ غرب، میتواند عواقب و پیش آمدهایی مانند تاثیرگذاری بر بینشها، نگرشها، منشها، رفتارهای سیاسی، اقتصادی و دینی به همراه داشته باشد.
تعریف واژهها
مجموعه آداب و رسوم و آثار علمی و ادبی یک ملت.
"فرهنگ: عبارت است از نیکویی پرورش، بزرگی فضیلت، شکوهمندی و هنر" در لغت نامه دهخدا در شرح واژه فرهنگ آمده است:
"ادب، تربیت، پرورش عقل و خرد، فضل و فضیلت، بزرگی، بزرگواری، دانش و وقار، شکوهمندی، حکمت، معرفت، فقه، علم شریعت، صنعت، هنر، هوش، فراست و بنا بر عقیده بسیاری از اساتید علم و ادب "واژه فرهنگ" از دو بخش "فر" و "هنگ" تشکیل شده است.
"فر" به معنای: شان، شوکت، شکوه، برازندگی، زیبایی، پیرایش، نور، پرتو، تابش، آواز، آهنگ، عدالت، امامت، استقلال، سیاست، عقوبت، فوقانی، توانایی، سرافرازی و …
و "فرهنگ" به معنای: سنگینی، تمکین، وقار، قصد، اراده، آهنگ جایی و سویی، زور فراوان، زیرک، دریافت، فهم، قبیله، لشگر، سپاه و نگهداری است.
"گرایش: به معنای آهنگِ تمایل، میل، رغبت میباشد.
پیشینه ظهور فرهنگ بیگانه
نظریّه پردازان و اندیشمندان غربی به ویژه صاحبنظران علوم اجتماعی و تربیتی با طرد دین باوری و آموزههای آسمانی، کوشیدند انسان را جایگزین خدا، و علم و دانش را به جای دین و مذهب معرفی کنند؛ حتی دین را زاییده ترس و جهل بشری و افیون جامعه معرفی نمودند و دوران مکاتب آسمانی را پایان یافته قلمداد کردند. < r> غریبان برای گسترش حاکمیت اقتصادیشان بر دیگر کشورها و به دست آوردن منابع و منافع بیشتر کوشیدند با تحریف و مسخ فرهنگِ دیگران، آنان را از خود بیگانه و بیهدف کنند و فرهنگ غربی را در میانشان حاکم گردانند. برای رسیدن به این هدف، با به کارگیری کلیه ابزارها و روشهای آشکار و پنهان و با ایجاد ترس و وحشت، زمینه گسترش فرهنگ غرب در سطح جهان را فراهم آوردند.
فرهنگ غرب به رغم دستآوردهای شگرف و حیرتانگیز فنی و تکنولوژیاش، نتوانسته است نابسمانیهای فکری – روانی بشر را پاسخ گوید. انسان سرگشته و نگران معاصر، بیش از هر زمان دیگر، از ابتذال فرهنگی و سقوط مبانی اخلاقی، خودکامگیها، قدرت پرستیها و ستمگریهای همنوعانش رنج میبرد، به گونهای که صاحبنظران آزاده غربی نیز فروپاشی تمدن غرب را پیش بینی کرده و در پی ترسیم آیندهای متفاوت با وضع موجود میباشند. آنان معتقدند فروپاشی اخلاقی غرب در نتیجه ترویج مکتبهای منحرف فکری اومانیسم: انسانمداری، لیبرالیسم: آزادی بی حد و مرز و در پی آن نهیلیسم(8) بود که پس از نهضت رنسانس در راستای مذهبستیزی، پایه گذاری شدند. بدینسان بشر امروز با اصالت دادن به فنآوری و اقتصاد، در چنگال زندگی ماشینی گرفتار آمده و سیطره فن آوری، خود او را نیز ماشین کاهش داده است. به گونهای که زندگیاش بدون معنا و فضیلت و هدف میباشد، از این رو، به پوچی روی آورده است.
سلطهگران در سراسر نیم قرن اخیر با همه توانشان کوشیدند جهان بینی اومانیسم را در همه جهان و به ویژه در کشورهای اسلامی توسعه دهند و از این راه سرسپردگی مطلق و وابستگی همه جانبه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و غارت فرهنگ و منابع این کشورها را به دست آورند. در این راستا، آنها با به کارگیری توان فنآوری فوقِ مدرن در صنعت ارتباطات و پیشتر با فرستادن میسیونرهای مسیحی به عنوان سپاهیان صلح و برانگیختن عناصر خود باخته خود آن کشورها، در اجرای انواع برنامهها و روشهایشان موفق باشند. آنان بدین گونه کوشیدند تا سرانجام با به کارگیری تمام شیوهها و ابزارهای ویران کننده، فرهنگ الهی کشور را که محور همه حرکتهایش با بیشتر توحیدی است، و مانند سد مستحکمی عمل میکند، از میان بردارند.
آنچه امروز سلطهگران را بیش از هر چیز دیگری به وحشت انداخته است، قدرت اسلام و حضور فعال آن در عرصههای گوناگون سیاسی، اقتصادی، و فرهن ی است. از این رو، طبیعی است که استکبار جهانی، جهان اسلام را که همواره در برابر تجاوزهای فرهنگ غرب ایستاده است، به طور جدی آماج هجمههای شدید فرهنگی خود قرار دهد و با ترویج فرهنگ مبتذل خویش از راه اشاعه تفکر مادی و نشان دادن مظاهر فریبنده دنیای صنعتی، در فرهنگ اصیل اسلامی رخنه کرده، ارزشها و باورهای دینی را سست نماید و اندک اندک ریشه اعتقادات امت اسلامی را بخشکاند و سپس دستاورد تمدن غرب، یعنی فنآوری جدید (البته سراب و رنگ و لعاب آن را) به وی نشان دهد و سرانجام او را در منجلاب فساد – که زاییده فرهنگ جدید غرب است – غرق سازد!
انگیزه این تهاجم نخست ایجاد فضای خود باختگی و روح بیتفاوتی در جامعه، نسبت به ارزشهای اصیل خودی و ویرانی هویت مذهبی و ملی آن جامعه میباشد و سپس ایجاد جامعهای تازه که اندیشهها و باورهای جهان غرب را بپذیرد و عقاید و ارزشهای دینی و فکری خود را دور بریزد. در این صورت با نابود شدن فرهنگ طی یک شکور، زمینه برای رشد سیطره سیاسی و اقتصادی و گسترش سلطه همه جانبه استکبار جهانی همواره خواهد شد. آنچه امروز سلطهگران با بهرهگیری از فنآوری ارتباطات و برنامههای ماهوارهای و با شعار تحقق دهکده واحد جهانی و همسان سازی فرهنگی، برای جهانی کردن فرهنگ خود تبلیغ میکنند، همه و همه در راستای همین اهداف شیطانی است.
در دوران معاصر و به ویژه در نیم قرن اخیر با جریان سازمان یافته علیه فرهنگ اسلامی و انسانی در کشورمان رو به رو هستیم که مراحل آن به شرح ذیل است:
1. شکستن جامعه سنتی ایرانی و نفی ارزشهای حاکم بر آن؛
2. قطع رابطه بین نسل جدید ایران و تاریخ و فرهنگ پر بار این کشور؛
3. ترویج فساد و فحشا
4. ترویج دنیاگرایی و زندگی مصرفی.
5. سرگرم نمودن مردم به مسائل بیارزش و بازداشتن آنان از اندیشیدن؛
6. ایجاد تفرقه میان اقشار و گروههای گوناگون مردم؛
7. ایجاد بدبینی به معارف اسلامی؛
8. کمک به رواج بیسوادی؛
9. تبلیغ جدایی دین از سیاست؛
10. عدم احتیاج مردم به تقلید از مراجع تقلید.
توصیف وضع موجود
اینجانب ……….. سرپرست شب آموزشگاه ……. شهرستان……… هستم. و مدت ….سال است که در آموزش و پرورش مشغول خدمت هستم. پژوهش مورد نظر در خوابگاه این آموزشگاه روی 40 نفر از دانش آموزان انجام گرفته است. دانش آموزان معمولا دارای والدینی تحصیل کرده و از نظر اقتصادی کمتر دچار مشکل هستند. اغلب اولیا به مسائل درسی فرزندشان بسیار حساسند و برای پیگیری و رفع ضعف درسی آنان زیاد به مدرسه مراجعه می کنند، و به دلیل اینکه می خواهند از وضعیت زندگی در خوابگاه باخبر باشند به خوابگاه می آیند در همین مراجعات گاهی شاهد ظاهر نامناسب برخی از مادران بودم که البته نمود این مدگرایی در ظاهر و رفتار برخی دانش آموزان نیز مشهود بود. از این رو بر آن شدم تا با شناخت "مد" و "مدپرستی" و "جستجوی آن دسته از عوامل اجتماعی که در گرایش جوانان به مد و زمینه های ایجاد تهاجم فرهنگی تاثیردارد" قدمی هرچند کوتاه درجهت تغییرنگرش دانش آموزانم ایجاد کنم. مد پدیده ای است که از زمان پیدایش زندگی اجتماعی در روی این کره خاکی به انحاء مختلف مشاهده می شود. و از این پدیده در جهت پیشبرد اهداف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و دینی مورد بهره برداری قرار گرفته است. امروزه این روند با شدت و سرعت بیشتری ادامه دارد. در گذشته این پدیده بیشتر در محدوده قومی، قبیله ای، منطقه ای و ملی ادامه داشت. امروزه با گسترش وسایل ارتباطی اعم از وسایط نقلیه مانند ماشین، قطار و هواپیما و … و رسانه های جمعی مانند رسانه های نوشتاری، صوتی، تصویری و الکترونیکی روابط ملت ها به نحو چشمگیری افزایش یافته است.
خسروی زاده ( 1387 ) استدلال می کند که امروزه گسترش وسایل ارتباط جمعى و فناورىهاى جدید رایانهاى، باعث شده تا جوانان و نوجوانان به رفتارها و هنجارهاى متضاد با ارزشهاى جامعه خویش روی آورند؛ چرا که همراه کالاى مُد شده، شیوههاى رفتارى، هنجارى و ارزشهاى خاصى در بین جوانان و نوجوانان رونق و شیوع مىیابد و مد عاملى براى انتقال هنجار و ارزشى از جامعهاى به جامعهاى دیگر مىشود . خسروی زاده به نقل از قرایی مقدم این چنین بیان می کند که ایجاد نشاط و شادابی، بیرون آمدن از کسالت و یکنواختی و ارضای هیجان ها، از پیامدهای مثبت مد است و پیامدهای منفی مدگرایی نیز، متکی شدن شدید فرد به دیگران، حتی در تعیین افکار و اعمال، تاثیرپذیری از گروه های مختلف و خدشه دار شدن هویت فردی خواهد بود. مد به دلیل اینکه نوعی نوآوری محسوب می شود پیامدهای مثبتی به دنبال دارد، اما زمانی که مد با هنجارهای رایج در جامعه و فرهنگ آن در تضاد باشد، تنش به دنبال خواهد داشت و تنش در نهایت به فروپاشی هنجارهای مسلط یا جایگزینی ارزش ها و هنجارهای جدید می انجامد .
نتایج تحقیق باقری نژاد ( 1380 ) نشان می دهد که از بین عواملی که با مدپرستی رابطه معنی داری داشته اند، عبارت از رشته تحصیلی دانش آموز ، میزان مذهبی بودن دانش آموز می باشند. شکوهی ( 1388 ) استدلال می کند که هر مد، درواقع تابلوی تبلیغاتی یک فرهنگ یا خرده فرهنگ است.مسعودی (1388 : 16 ) چنین اظهار می کند که بعضی افراد علت تقلید مد را جلب توجه و جذب افراد می دانند چون کمبود توجه و عقده روانی دارند وبا اینکار می خواهند خود را نشان دهند و بعضی ها نشان از پیشرفت و توسعه می دانند چون نمی توانند الگو و روش پیشرفت آنها را کسب کنند ادای آنها را در می آورند. در این دوران جدید به گفته "بوردیو" مصرف دیگر تنها ارضاى یک دسته از نیازهاى از نظر زیستى، ریشه دار نیست، بلکه متضمن نشانه ها، نمادها، ایده ها و ارزش ها است . همچنین به تعبیر "بودریار مصرف در دوران جدید روندى است که در آن خریدار کالا از طریق به نمایش گذاشتن کالاهاى خریدارى شده، به طور فعالى مشغول تلاش براى خلق و حفظ یک حس "هویت"است.
با توجه به تحقیقات و نظریات علمی، مد و مدگرایی یک پدیده اجتماعی است. تغییرات اجتماعی با مد آغاز می شوند؛ در ابتدا در مقابل مد مقاومت صورت می گیرد امّا چون مد مزایای جدیدی دارد مردم مخصوصاً نوجوانان و جوانان که هنوز ارزش ها و هنجارها کاملاً در آنها درونی نشده اند زود تر و سریع تر تحت تاثیر مد قرار می گیرند
مبانی نظری و پیشینه پژوهش :
مبانی نظری :
نظریه پردازانی چون زیمل و وبلن عامل ایجاد نوآوری را کشمکش های طبقاتی می دانند و معتقدند طبقه متوسط جامعه همواره در تلاش است به نوعی فاصله خود را با طبقه پایین جامعه از طریق مصرف خودنمایانه و تظاهری حفظ کند. همچنین طبقه پایین جامعه نیز همواره در تلاش است که فاصله موجود با طبقه متوسط را کاهش دهد. بنابر این زیمل و وبلن تقلید در مد گرایی افراد را همواره عمودی تصور کرده و فرودستان جامعه را پیرو فرادستان جامعه می دانستند. حال اینکه این تئوری در جوامع جدید دچار نوعی تقلیل گرایی است. چرا که در دوران معاصر سرمایه داران و طبقه مرفه برای اقشار جامعه مرجعیت ندارند، بلکه عصر ارتباطات و رسانه، گروه های مرجع دیگری را در حوزه های ورزش، هنر، زیبایی و سیاست و …. به مردم معرفی نموده که حتی ممکن است از لحاظ مکانی فرسنگ ها با آنها فاصله داشته باشند. و حتی طبقه مرفه جامعه نیز از آنها پیروی کنند. ضمن اینکه در جوامع امروزی، مفهوم طبقه با دیدگاه مارکسیستی وجود ندارد، به این معنی که دیگر طبقات جوامع آنطور که مد نظر مارکسیست هاست، کشمکش و تضاد آشکار با هم ندارند و طبقات دارای مرزبندی های مشخص نیستند. لذا دیدگاه زیمل و وبلن، جایگاه خود را تا حدودی از دست داده اند. و کمتر مورد اعتنا قرار می گیرند. اما گرویدن طبقات پایین به سمت مصرف و تقلید از طبقات بالا ( گرایش به مد ) خود نشان از مرجع بودن این قشر برای قشر پایین جامعه است. نتیجه این کار تشویق گروه ها و اقشار جامعه به تقلید از قشر ثروتمند و مرفه جامعه است. این تقلید نیز خود نوعی از مرجعیت قشر مرفه در جامعه را نشان می دهد.
همچنین برخی از نظریه پردازان انتقادی مانند مارکوزه، نظام سرمایه داری را عامل مصرف گرایی و رواج مد در جامعه می دانند. بحث خرده فرهنگ های منحرف و مدگرایی نیز که توسط هبتیج مطرح و بررسی شده است نیز طبق تحقیقات انجام شده در ایران و همچنین تغییر کارکرد مد از نماد مقاومت سیاسی و اعتراض اجتماعی به مصرف گرایی در دنیای معاصر، رفته رفته جایگاه خود را در تبیین مدگرایی جوانان از دست داده است. به عبارت دیگر مد که به منظور نشان دادن اعتراض جنبش های اجتماعی در اروپا به وجود آمد، رفته رفته به ابزار مصرف گرایی تبدیل شد.
اما مرتن در نظریه گروه مرجع خود که دارای برد متوسط است، اظهار می دارد که از نظر اجتماعی، افراد تحت تاثیر گروه هایی قرار می گیرند که به گمان آنها اهمیت زیادی دارند. انسان ها برای ارزیابی و داوری خود به گروه هایی مراجعه می کنند که چه بسا عضو آن نیستند. این گروه ها که به گروه های مرجع معروف اند، متولّی انتقال برخی هنجار ها و تامین ملاک ها و معیار های لازم برای ارزیابی و محک زدن رفتار ها و باور ها ی افراد می باشند و به دلیل کارکردهایی که برای افراد و ساختار اجتماعی دارند، به عنوان الگوی ذهنی و عملی مورد توجه قرار می گیرند. فستینگر معتقد است هرچه اهمیت گروهی که مبنای مقایسه قرار می گیرد، بیشتر باشد فشار برای هم شکلی فرد با گروه بیشتر می شود. و هرچه انگیزه فرد برای مقایسه خود با گروه بیشتر باشد، تلاش بیشتری برای تغییر افکار و استعدادهایش برای هم شکلی با گروه خواهد کرد. بنابر این طبق نظریه فستینگر افکار و رفتار فرد در چارچوب روابط گروهی تحت تاثیر دیگران شکل می گیرد؛ و فشاربرای همشکلی درگروه به تغییرایده ها وعملکرد های اعضا منجر می شود. ( معید فر ، 1387 : 137)
در این دوران جدید به گفته "بوردیو" مصرف دیگر تنها ارضاى یک دسته از نیازهای زیستى ریشه دار نیست، بلکه متضمن نشانه ها، نمادها، ایده ها و ارزش ها است. همچنین به تعبیر "بودریار" مصرف در دوران جدید روندى است که در آن خریدار کالا از طریق به نمایش گذاشتن کالاهاى خریدارى شده، به طور فعالى مشغول تلاش براى خلق و حفظ یک حس "هویت[3] "است. ( مسعودی فر ، 1388 : 16 )
فرامرز رفیع پور ریشه مدسازی را در نابرابری های اجتماعی می داند(رفیع پور، 1380 : 178) اسپنسر معتقد است مد بر عکس تشریفات موجب رقابت بین اشخاص طبقات بالاتر می شود و در واقع نوعی تقلید ناشی از رقابت است نه تقلید ناشی از پسند وستایش (پسندیده، 1374 :36) و هومنز میگوید از میان اعمالی که شخص انجام می دهد، عملی که بیشتر به پاداش منجر شود احتمال تکرارش افزایش می یابد، لذا می توان گفت که اگر چه شخص ممکن است در پی مدگرایی با گروه خود درگیر شود، ولی در میان همسالان خود مورد تشویق و تایید قرار می گیرد و نیز در ارتباط با جنس مخالف به موفقیت رسیده و ارزش و منزلت خود را بالاتر می برد و چون این موفقیت ها در راستای مدگرایی صورت گرفته اند در نتیجه این عمل(مدگرایی) بیشتر تکرار می شود. ( خسروی زاده ، 1388 )
اگر مد گرایش به همسان شدن و منفردشدن، یعنی انگیزش تقلید و برتری بر دیگران را همزمان ابراز و بر آن تاکید می کند، پس شاید توجیهی باشد بر اینکه چرا زنان به طور کل اینچنین به مد علاقه مندند. به عبارت دیگر، ضعف جایگاه اجتماعی که زنان در قسمت اعظم تاریخ بدان محکوم بوده اند، موجب شده است تا آنان با آنچه "عرف و شایسته است" و با شکل وجودی رایج و مقبول رابطه نزدیکی پیدا کنند. چرا که فرد ضعیف از اتکا به خود در مواجهه با مسئولیت ها و اضطرارات و پذیرش فردیت اجتناب ورزیده و نمی تواند صرفا به کمک قوای درونی اش از خود دفاع کند. فقط شکل نوعی زندگی[4] است که از او [ضعیف] پشتیبانی می کند و همین شکل، فرد قوی را از سوء استفاده از نیروهای استثنائی اش مانع می شود. اما زنان تلاش می کنند که به میزانی از فردی شدن و متمایزشدنی دست یابند که هنوز در بنیان مستحکم عرف و سطح متوسط و عمومی زندگی برایشان امکان دارد. مد این ترکیب را به بهترین وجه ممکن برای آنها ارائه می کند ، از یکسو عرصه تقلید عمومی، شنا در عریض ترین جریان اجتماعی و برداشتن بار مسوولیت در انتخاب ذائقه و رفتار از دوش افراد است و از دیگر سو متمایزشدن، تاکید و آرایش فردی شخصیت است. ( زیمل ، 1386 )
کلمنز ( 2012 ) این نظریات را جمع بندی کرده اذعان می کند که "ایده مد به عنوان نتیجه مصرف انگشت نما به تئوریسین وبلن و تئوری او از طبقه مرفه برمی گردد که برای اولین بار در سال 1899 منتشر شد. در این مطالعه، وبلن از زندگی طبقات بالا انتقاد می کند . و نشان می دهد که مصرف خودنمایانه و اسراف نشانه ثروتمند بودن و پایگاه اجتماعی آنان است . … جورج زیمل کمی بعد از وبلن در سال 1905 تئوریش را منتشر کرد زیمل در این تئوری مد را به ساخت اجتماعی ربط می دهد. زیمل مانند وبلن از طبقه مرفه انتقاد نمی کند بلکه آنان بیشتر درآمد خود را با رفاه خودنمایانه ضایع می کنند. و او ترجیح می دهد که مفاهیم تمایز و ادغام اجتماعی را تبیین کند. … برای هربرت بلومر، مد یک مکانیسم معینی برای ایجاد نظم در جامعه مدرن است. و از نویسندگانی که مد آرایش را محدود می کنند و یا آن را به عنوان یک چیز کم اهمیت اجتماعی ، نابجا و غیرمنطقی جلوه می دهند انتقاد می کند. … به نظر بوردیو مد می تواند به عنوان کدی که اجازه می دهد تمایز اجتماعی را ، تفسیر شود. و نیرو های فعال مختلف در این شرایط برای کسب هویت اجتماعی و سرمایه فرهنگی آزمایش می شوند."
به طور کلی بر اساس نظریه تمایز ثروتمندان و طبقات مرفه به دنبال تمایز هستند و مطابق نظریه همنوایی ، طبقات متوسط و پایین به دنبال همنوایی با طبقات بالا می باشند . و با توجه به نظریه مبادله دلیل همنوایی دستیابی به مزایای اجتماعی طبقات بالا می باشد.
پیشینه پژوهش :
با نگاهی به حیات اجتماعی بشر، روشن می شود که پدیده مد همیشه در تاریخ بشر بوده و منحصر به دوره معاصر نیست، با نگاهى به تاریخ ایران، در عصر سلطنت فتحعلى شاه و ناصرالدین شاه که پاى ایرانیان به فرنگ باز شد، تا عصر رضا شاه، فصل متفاوتى در مدگرایى ایرانیان گشوده شد. از آن زمان که رضا شاه، نحوه و شکل لباس پوشیدن مردم ایران را تغییر داد، تاکنون، مُدهاى مختلف در ایران رایج گردیده است. ( خسروی زاده ، 1388 )
مد یک نهاد اجتماعی است یعنی شبکه ای از روابط اجتماعی که متضمن ارزشها و هنجارهاست و نیازی را برآورده می کند، مدگرایی حاصل زندگی انسان معاصر نیست . بلکه در تمام دوران زندگی بشر بوده و هست و خواهد بود. ( حیدری ، 1376 )
نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان سواد مادران ، میزان درگیری شغلی جوانان ، میزان رفاه اقتصادی خانواده ، میزان درگیری شغلی پدران ، میزان استفاده از رسانه هایی همچون تلویزیون و ماهواره ، میزان تعلق دینی بر مدگرایی تاثیر گذار هستند؛ و جنسیت پاسخ دهندگان ، سن پاسخ دهندگان ، سطح سواد پاسخ دهندگان ، سن والدین، سواد پدر ، درگیری شغلی مادربا مدگرایی آنان رابطه معنی داری وجود ندارد. ( خسروی زاده ، 1387 )
بسیاری از شرکتهای تجاری و تولیدی برای اینکه تعدادی از مردم، محصولات نشاندار آنها را مصرف کنند، هزینه های هنگفتی می پردازند. برای نمونه، در ساخت فیلمها و سریالها و مسابقات ورزشی، به عنوان حامی مالی برخی اشخاص حقیقی و حقوقی سرمایه گذاری میکنند تا برای چند لحظه، نشان آن شرکت به نمایش درآید.جریانهای فکری، بیشتر از راه مد و تبلیغ باورهای خاستگاه خود، حضور و گسترش مییابند. ( شکوهی ، 1388 )
بعضی افراد علت تقلید مد را جلب توجه و جذب افراد می دانند چون کمبود توجه و عقده روانی دارند وبا اینکار می خواهند خود را نشان دهند و بعضی ها نشان از پیشرفت و توسعه می دانند چون نمی توانند الگو و روش پیشرفت آنها را کسب کنند ادای آنها را در می آورند. (مسعودی 1388 : 16 )
نتایج تحقیق باقری نژاد ( 1380 ) نشان می دهد که از بین عواملی که با مدپرستی رابطه معنی داری داشته اند، می توان به موارد ذیل اشاره کرد: رشته تحصیلی دانش آموز ، میزان مذهبی بودن دانش آموز، بعد خانواده دانش آموز ، میزان مراجعه والدین به مدرسه،اعتراض والدین و اولیا مدرسه به شکل پوشش و سبک آرایش دانش آموزان، مرتبه شغلی پدر ، درآمد والدین، پایگاه اجتماعی والدین ، مدپرستی والدین .
معید فر ، ضمن تحقیقی در مورد مدگرایی ، چهار مولفه ی امور خانوادگی ، مدگرایی شخصی در حوزه بدن ، مدگرایی اندیشه ای و مدگرایی کنشی را تعیین کرده است و برای هرکدام از مولفه ها شاخص هایی مشخص نموده است که عبارتند از امور خانوادگی : روابط خانوادگی ، تفریح ، کالاهای مورد استفاده ، فعالیت های اوقات فراغت و غذا ) مدگرایی در حوزه بدن : مدگرایی در مو ، لباس ، آرایش و اندام ، مدگرایی در اندیشه : مدگرایی در عقیده ، مدگرایی کنشی : مدگرایی رفتاری می باشد . و متغیر وابسته مدگرایی است که برای سنجش آن ، میزان پیگیری فرد در باره ی آخرین نوع لباس ، آخرین نوع مدل مو ، آخرین نوع آرایش صورت ، آخرین نوع وضعیت اندام ، آخرین نوع تفریح و فعالیت های اوقات فراغت ، آخرین نوع روابط خانوادگی ، آخرین نوع خوراک و آخرین نوع عقاید افراد ، آخرین نوع عمل و سلوک افراد یا گرو ههای مرجع و نیز میزان پیروی فرد از این الگوها بررسی می شود. معید فر ( 1386 : ص 7 )
از نظر حیدری نیز شاخص پیروی از مد ، مصرف کالا ، فکری و رفتاری در این تحقیق شاخص پیروی از مد ، از تلفیق چهار متغیر آگاهی از مد روز ، مدت زمان پیروی از مد ، تبعیت از گروه های مد گرا و علت پیروی از مد ساخته شده است. ( حیدری ، 1387 : 87 )
شجاعی زند ( 1384 ) طی مقاله ای تحت عنوان " مدلی برای سنجش دینداری در ایران " ابعاد دین را از دید گاه جامعه شناسان و روانشناسان مورد بررسی قرار داده و در نهایت سه وجه ( معرفتی ، عاطفی ، عملی ) برای دین تعیین نموده و معید فر ، ضمن تحقیقی در مورد مدگرایی ، چهار مولفه ی امور خانوادگی ، مدگرایی شخصی در حوزه بدن ، مدگرایی اندیشه ای و مدگرایی کنشی را تعیین کرده است و برای هرکدام از مولفه ها شاخص هایی مشخص نموده است که عبارتند از امور خانوادگی : روابط خانوادگی ، تفریح ، کالاهای مورد استفاده ، فعالیت های اوقات فراغت و غذا ) مدگرایی در حوزه بدن : مدگرایی در مو ، لباس ، آرایش و اندام ، مدگرایی در اندیشه : مدگرایی در عقیده ، مدگرایی کنشی یا مدگرایی رفتاری می باشد .
ارائه اطلاعات( شواهد یک):
گردآوری اطلاعات اغلب از طریق چهار روش میسر می شود. این چهار روش عبارتند از: مصاحبه، مشاهده، پرسش نامه و اسناد و ارقام. هر یک از این چهار روش کاربرد ها و ویژگی هایی دارند که لازم است اقدام پژوهان پیش از آغاز و اقدام به پژوهش با این روش ها آشنایی کافی را کسب کنند. این که چه روشی یا فنونی در اقدام پژوهی کاربرد دارد بستگی به موضوع و هدف آن پژوهش دارد. همه اطلاعاتی که جمع آوری می شود شواهد لازم برای اثبات یا رد چیزی نیستند. به بیان دیگر داده ها (اطلاعات) مترادف با شواهد نیستند. شواهد داده هایی هستند که بدان وسیله می توانیم درباره ی تغییرات چیزی یا رخدادی داوری کنیم پس برای اثبات یا رد چیزی باید شواهد قابل قبول داشته باشیم.
به مد راه رفتن پدیده ای است که در جامعه ی ما وجود دارد و همه یا بیشتر نوجوانان و جوانان علاقه دارند مطابق مد راه بروند و یا حداقل از قافله مد عقب نمانند و بتوانند به روز باشند برای مثال وقتی وارد خوابگاه می شدم تعدادی از دانش آموزان با موهای ژل زده و گاهی آرایش خفیف در صورت در مقابلم می نشستند و مدام خود را در آینه برانداز می کردند.همچنین در داخل کمد ها و لابه لای کتاب هایشان عکس هایی از بازیگران و شخصیت های بیگانه دیده می شد. از اینکه آن اشخاص را الگوی خود قرار می دادند باعث ناراحتی من میشد. وقتی در خوابگاه با آنها مصاحبه می کردم. آنها شخصیت هایی را در زندگی الگوی خود قرار داده بودند که از لحاظ فرهنگی با آنها بیگانه بودند.
راه حل های پیشنهادی:
تالیف کتاب های مفید و مورد احتیاج جوانان با نظر به مسائل روز و سبک نوین , می تواند مفید و سازنده باشد, همان گونه که مرحوم شهید مطهری در جبهه فرهنگی برای دفاع از فرهنگ اصیل اسلامی بـه چـنـین کاری دست زدند . دومـیـن راه مـقابله با تهاجم فرهنگی , نظارت عمومی است ,که دین آن را امر به معروف و نهی از مـنـکـر نـامیده است. تشکیل جلسات مذهب در مساجد, پایگاه های مقاومت و تکایا و آشنا کردن جوانان با قرآن , معارف اسـلامـی , تـاریـخ انـبـیا و امامان می تواند عامل مهمی در مقابل با تـهـاجـم فـرهنگی به حساب آید. از دیـگـر راه هـای مـقابله با تهاجم فرهنگی استفاده از هنر مخصوصا فیلم و تئاتر است . از آن جا که نماز نقش بسیار مهمی در دوری انسان از فساد و تباهی دارد, می تواند یکی از راه های مـقـابـله با تهاجم فرهنگی به حساب آید .از دیگر راهکار ها می توان به موارد زیر اشاره نمود:
تهیه و ارائه ی پرسش نامه به دانش آموزان.
مشورت با افراد متخصص در این زمینه
بررسی راه کارها ارائه شده و انتخاب بهترین راه
مطالعه کتب، مجلات، پایان نامه های مرتبط با موضوع و سرکشی به سایت های مختلف
مشاهده رفتار دانش آموزان
برگزاری جلسات هم اندیشی در خوابگاه
انتخاب راه جدید به طور موقت:
بدیهی است که شکوفایی یک رویکرد جدید ، مستلزم اندکی تمرین و بردباری است. اما از آنجایی که راهبردهای آموزشی اثر بخش بریافته های علمی و تجربه های عملی و مکتب رفتارگرایی و شناختی متکی هستند، می توان از آن به عنوان رویکردی مناسب و اطمینان بخش در آموزش مفاهیم استفاده کرد. چه بسا، بسیاری از ما در مدرسه همیشه به دنبال راهی نو برای تغییر روش های خود هستیم. اما آیا هیچ وقت سعی کرده ایم این تغییر را در خودمان ایجاد کنیم و آن را در جهت بهبود وضعیت مدرسه استفاده کنیم؟ بعد از اینکه دلایل به وجود آورنده را تجزیه و تحلیل کردم، سعی کردم تا تعدادی از راه حل های مورد نظرم را در محیط خوابگاه اجرا کنم. سعی کردم راه حل های خود را بیشتر حول محیط خوابگاه و تکیه بر آموزه های دینی و مذهبی قرار دهم تا نتایج بهتری را به دست آورده و کمتر به خطا بروم. البته در انتخاب راه حل باید از مدیر آموزشگاه و دیگر همکاران نیز کمک می گرفتم تا من را در اجرای صحیح راه حلها یاری دهند. همچنین به دلیل اینکه همکارم خانم باغنده یک شب درمیان با من شیفت عوض می کرد ، با ایشان نیز مشورت نمودم تا راهکار هایی را که در این رابطه بدست آورده بودم در شیفت خودش به اجرا بگذارد. مدیرآموزشگاه در مورد تشویقها و تنبیهات به موقع و به جا و همچنین کمک به برگزاری جلسات مکرر با والدین دانش آموزان در مورد رفع مسائلی که مربوط به محیط خانوادگی بچه ها بود به من قول مساعدت و همکاری دادند. حالا من می توانستم با صبر و حوصله بیشتر به انتخاب راه حل برای بقیه مشکلات بپردازم. راه حل های پیشنهادی خود را با دیگر همکاران در مدرسه وسرگروهای دروس در گروه های آموزشی منطقه در میان گذاشتم و در مورد آن با ایشان نظرخواهی کردم و خوشبختانه همگی نظر مساعد خود را اعلام کردند.
اجرای راه حل ها:
ارائه دیدگاهی مثبت از حجاب و فرهنگ اسلامی متاثر از نظرات مراجع تقلید ، خاصه حضرت امام(ره) و شهید والا مقام آیت الله مطهری این فعالیت در قالب مسابقات کتابخوانی ، مطالعه و تحقیق با عنوان پوشش برتر در خوابگاه ارائه گردید تا بتواند آگاهی و دانسته های دانش آموزان را تحت تاثیر قرار داده و ارتقا دهد . درجلسات پرسش و پاسخ که در خوابگاه برگزار می گردید ، فلسفه حجاب ، دلایل مد گرائی و چگونگی ایجاد مد ، اهمیت مد ، فلسفه پوشش وچگونگی پوشش توضیح داده می شد و شبهات دانش آموزان مورد توجه و اصلاح قرار می گرفت و به سئوالات آنان در محیطی عاطفی و صمیمی پاسخ داده می شد در مورد دانش آموزان که از فرهنگ بیگانه و مدگرایی تبعیت می نمودند بدون هر گونه برخورد منفی و زننده تذکر داده می شد و از آنان بعنوان یاوران این طرح درخواست مساعدت میگردید.در برخوردهای فردی نیز ، در محیطی امن و صمیمی به چرائی رفتار و تاثیرات نامناسب پوشش ناقص خود ، واقف می شدند و برای گسترش این فرهنگ به مدد ما می آمدند . البته این تذکرات و توجیهات با برنامه ریزی قبلی و پس از ایجاد صمیمیت و تعاملات عاطفی صورت می گرفت.
جان واتسون (1920) می گوید:"یک دوجین نوزاد سالم و شرایط خاصی که مورد نظر من است، به من بدهید تا آنها را بزرگ کنم. من تضمین می دهم که هر کدام را به طور اتفاقی انتخاب و برای تخصص خاصی مانند پزشکی، وکالت، هنرمندی، بازاریابی و حتی دزدی و گدایی، تربیت کنم با صرف نظر از استعداد، تمایل، توانایی ، شغل دلخواه و آمادگی فردی آن فرد". این جملات به روشنی نشان میدهد که آن ها انسان را قابل تبدیل به هرآن چه آموزش گران بخواهند، می دانند. این خواسته ، بدون هر گونه بستگی به خواسته فرد، از راه مدیریت محرک و پاسخ ها برای فرد قابل حصول است. انسان چون جعبه سیاهی است که معلم باید جریان آموزش را برای او طراحی و اجرا کند. پس مربی باید به مباحث و کاری که می خواهد انجام دهد تسلط کامل داشته باشد.
1-الگو قرار دادن رفتار های خودم و دانش آموزان خوب در خوابگاه :
در پرورش و شکوفایی استعدادهای انسان ها، عوامل متعددی دخالت دارند، مانند والدین، مربیان و معلمان ، برنامه های آموزشی و تربیتی و روش ها و الگوها، الگو و نمونه که در تعبیر تربیت دینی ما و در قرآن کریم از آن به نام اسوه یاد شده است تاثیر بسزایی در ساختار و شکل گیری شخصیت افراد و رشد و شکوفایی توانایی های بالقوه آنها دارد. همان گونه که هنرمند برای طرح و خلق اثر هنری به الگو و نمونه مشخصی نیاز دارد. انسان نیز برای شکل دادن به شخصیت خویش، به الگو احتیاج دارد تا ساختمان اخلاقی، فکری و شخصیتی خویش را مطابق آن بسازد. البته نیاز به اسوه و الگو همگانی است، ولی بین دانش آموزان این نیاز بیشتر و مهم تر است، چون آنها بیشتر از دیگران به الگوها می اندیشند و به کمال و ترقی بیشتر علاقه مندند. تعابیر قرآنی نیز تصریح بر این دارد که انسان برای کمال خویش باید سراغ"اسوه و نمونه های برتر" برود. در این دوره گرایش غالب دانش آموزان به صمیمیت، شجاعت، زیبایی، ایمان، سواد و دانش، هنر و استقلال فردی است. لذا در هر کس این صفات را به صورت بارز و مشخص تر ببینند به او علاقه مندی نشان می دهند. این نکته را نیز باید یادآور شد که الگو نباید شخصیتی خیالی و توهمی باشد که نتوان به او رسید، بلکه الگوهای مناسب بسان قله های بلند و رفیع هستند که روح را برای صعود و اوج گیری فرا می خوانند و نیروهای آشکار و پنهان دانش آموزان را برای دست یابی به آن متمرکز می کنند. من نیز اولین قدم در اجرای طرح را ایجاد صمیمت و نزدیکی با دانش آموزانم و الگو قرار دادن رفتارهای خودم برای ایشان قرار دادم. من سعی کردم تا در رفتارهای خودم، صبوری، سعه صدر، غم خواری در تربیت ایشان، نرمی در سخن، پایبندی به گفتار خویش، حسن خلق و رعایت ادب و احترام و … را رعایت کنم و آنها را از این نکته مطمئن سازم که من به حرفهایی که می زنم کاملاً اعتقاد دارم. از طرفی با ایشان رابطه ای دوستانه و صمیمی ایجاد کردم. همیشه چند دقیقه ای را با آنها صحبت می کردم، خاطراتی از زمان تحصیل و کودکی و نوجوانی خودم تعریف کرده و یا با بیان یک داستان کوتاه اخلاقی برای ایشان انگیزه ابراز وجود ایجاد می کردم. به آنها کاملاً فهمانده بودم که من هم یکی مثل شما هستم و از نیازها و مشکلات شما کاملاً آگاهی دارم و قصدم فقط کمک به شماست تا در آینده نه چندان دور رفتارهای شما مایه سربلندی من، خودتان و خانواده هایتان باشد و بتوانید مادران آگاهی برای فردا، باشیدیکی دو نفر از دانش آموزان خوابگاهی و آموزشگاه را مثال زدم که رفتارهای بسیار خوب و شایسته ای داشتند از بچه ها خواستم تا رفتارهای ایشان را برای خود الگو قرار دهند و از رفتارهای خوب آنها البته با بهره گیری از نیروی فکر و اندیشه خودشان در جهت تغییر رفتارهای خود ،بهره بگیرند. البته چون دختران در این سن دارای حس حسادتی قوی هستند و این امکان وجود داشت که این حس در آنها رخنه کند و علاوه بر آن ، آن دانش آموز هم احساس برتری کاذبی را در خود ایجاد کند. این عمل را به صورت یک مسابقه در کلاس اجرا کردم و بعد از گروه بندی ایشان گفتم هر گروهی که بتواند در انجام کارهای خوب و رعایت ادب و انجام رفتارهای شایسته از بقیه گروهها پیشی بگیرد و تعداد امتیازهای مثبت خود را افزایش دهد، به عنوان گروه برتر انتخاب و معرفی خواهد شد و در نهایت مورد تشویق قرار خواهد گرفت.
2- استفاده از آموزه های دینی و مراجعه به آیات ، احادیث و روایات : امام صادق (ع) فرموده اند: "من قرا القرآن و هو شباب مومن اختلط القرآن بلحمد و دمه " آن وجود شریف به خوبی تبیین می فرماید: که اگر آموزه های دینی و قرآنی در جوانی در ذات و گوهر وجودی نوجوان قرار گیرد، آن گونه نهادینه و تثبیت می شود که در گوشت و خون جوان آمیخته می گردد، آمیختگی که به دنبال آن ثبات در دین و پایداری در ایمان را به دنبال دارد. بنابراین اگر ما حساسیت این مقطع سنی را درک کنیم، از این فرصت به عنوان یک فرصت طلایی در بهره گیری از آن همت ویژه ای را به کار خواهیم بست . تقریباً 12 سال از زندگی یک فرد ایرانی در محیط مدرسه سپری می شود. یعنی با شاخص متوسط عمر یک ایرانی (65 سال) یعنی 18% عمر مفید. نگاهی کوتاه به فرایندهای آموزشی در موضوع آموزه های دینی در مدارس و شیوه های انتقال آن نشان می دهد که ما، در این مبحث کمترین توجه را به مدارس داشته ایم و اگر اقداماتی انجام داده ایم ، کافی و پاسخگو و انسان ساز نبوده است متاسفانه مسئله ای که نمود آن کاملاً در کلاس من مشخص و چشمگیر بود عدم وجود اعتقادات دینی و تربیتی کافی در این سن بود. مسائل ارزشی مثل رعایت واجبات دینی خشکیده و به آن کم توجهی شده بود. وجود شبکه های ماهواره ای در بیشتر خانه ها حتی باعث فراموشی بسیاری از مناسبت ها شده بود. همیشه سعی می کردم در خواندن نماز پیش قدم باشم تا بچه ها به دیدن من و بقیه همکاران انگیزه ای برای خواندن نماز داشته باشند. چون خودم همواره با بچه ها نماز می خواندم خیلی خوشحال می شدم وقتی بچه ها با علاقه برای شرکت در نماز حاضر می شدند.
3- تهیه یک تابلوی کوچک برای خوابگاه ها که آن را در کنار تخته کلاس نصب کردم و از بچه ها خواستم تا به ترتیب روزی یک نفر مسئولیت نوشتن یک حدیث یا آیه تربیتی را روی آن بر عهده بگیرد. و همیشه قبل از شروع درس با هم حدیث یا آیه را می خواندیم و به کسانی هم که آنها را حفظ می کردند امتیاز ویژه ای تعلق می گرفت. همین موضوع علاوه بر تاثیر مثبتی که بر اخلاق و رفتار ایشان داشت باعث شد ایشان به حفظ حدیث علاقه مند شوند در کنار این مسائل از مدیر آموزشگاه خواستم تا در صورت امکان بیشتر مراسمات مذهبی را در محیط مدرسه اجرا کند و خودم هم جهت اجرای مراسمات و کمک به ایشان در آماده کردن محیط و یا خرید وسایل پیش قدم شدم. مراسمات ماههای محرم و صفر، برگزاری اعیاد و عزاداری ها و … در آموزشگاه ما برگزار می شد و تاثیر بسیار خوبی در اخلاق بچه ها داشت.
4- تشویق از دانش آموزانی که همکاری خوبی در پیشگیری از مدگرایی داشتنددر هنگام اجرای طرح و از ابتدای آن بیشتر بچه ها همکاری خوبی داشتند و سعی در تغییر رفتارهای خود می کردند.به طوری که تغییرات از همان ابتدا در بعضی ها کاملاً نمود داشت. من نیز سعی کردم تا رضایتم را نشان دهم و با رفتارهای خود موجب ایجاد انگیزه و تداوم رفتارها باشم.
گرد آوری اطلاعات( شواهد دو):
توجه و دقت دانش آموزان به آموزه های دینی بیشتر شده باشنیدن صدای اذان اکثر دانش آموزان به نمازخانه می رفتند و حتی گاهی برای انجام این فریضه اشتیاق زیادی نشان می دادند و قبل از زنگ نماز برای مقدمات این فریضه اجازه می خواستند. در اواخر حضور در خوابگاه تعداد دانش آموزانی که به تغییر در ظاهر خود فکر می کردند کمتر شده بود و بیشتر از هد بند های ساده ای که از طرف مدرسه به عنوان هدیه دریافت کرده بودند، استفاده می کردند. در خارج از مدرسه نیز رعایت شئونات و اخلاقیات اسلامی بین دانش آموزان بیشتر به نظر می رسید و رفتارهای جلف کمتر دیده می شد.
بحث و نتیجه گیری
بعد شناختی باور های دینی بیشتر جنبه عقلانی دارد و انسان در پاسخ به این سوال که از کجا آمده ام ؟ آمدنم بهر چه بود ؟ به بعد شناختی دین دست پیدا می کند. و با دستیابی به بعد شناختی دین ، ابعاد عبادی، اجتماعی، اخلاقی ساخته و پرداخته می شود؛ هر ارزشی که در جامعه ابداع می شود برای حفظ و گسترش آن،هنجار های جدیدی شکل می گیرد تا آن ارزشها در جامعه درونی شوند. و معمولاً ارزش ها و هنجار هایی که مغایر با این ارزش ها و هنجار ها هستند مقابله می شود. بنابر این مد های جدید که با خود ارزش ها و هنجارهای جدید و مغایر با ارزشهای دینی به ارمغان می آورند؛ باور ها و اعتقادات دینی مردم به عنوان سدّی عمل نموده و از ورود و گسترش مد های جدید مبتذل ممانعت به عمل می آورد.
بین باورهای دینی و ابعاد آن با مدگرایی رابطه معکوس وجود دارد و با توجه به نتایج به دست آمده مقدار مجذور آر تنظیم شده نشان می دهد که مدل مورد استفاده 25% تغییر در مدگرایی را به حساب آورده است.
باور های دینی با هدایت کنش انسان خواست ها، رفتار ها و اندیشه انسان را تحت تاثیر قرار می دهد. به این ترتیب نوع و میزان مصرف پیروان خویش را تعیین می کند. البته باورهای دینی خود تحت تاثیر نظام های اقتصادی و فرهنگی می باشد. کشوری که دارای نظام اقتصادی سرمایه داری است و همه چیز را در سود و ثروت می بیند یقیناً در باور های دینی آن جامعه تاثیر منفی خواهد گذاشت.
با توجه به تحقیقات و نظریات علمی، مد و مدگرایی یک پدیده اجتماعی است. تغییرات اجتماعی با مد آغاز می شوند؛ در ابتدا در مقابل مد مقاومت صورت می گیرد امّا چون مد مزایای جدیدی دارد مردم مخصوصاً نوجوانان و جوانان که هنوز ارزش ها و هنجارها کاملاً در آنها درونی نشده است زود تر و سریع تر تحت تاثیر مد قرار می گیرند. مد پدیده ای اجتماعی است که می تواند هم در جهت تقویت و هم در جهت تضعیف باور های دینی عمل نماید. به این ترتیب باید مد هایی ابداع نمود که باورهای دینی را از طریق آنها تقویت و رشد و توسعه داد.
با توجه به یافته های تحقیق باور های دینی و مدگرایی رابطه متقابل معکوسی با یکدیگر دارند و افزایش یکی موجب کاهش دیگری می شود. انسان به دلیل نوگرایی، همنوایی، خودنمایی، خودخواهی، خود کم بینی، منزلت اجتماعی، پیوند با طبقه اجتماعی یا گروهای مرجع، تمایز یابی به مد روی می آورد. سرمایه داران و تولید کنندگان به شکل های مختلف کالاهای تولیدی خود را مد کرده و در این راه از همه امکانات لازم و مفید سود می جویند. در حالیکه دین پیروان خود را ملزم به ارزش هایی می کند که در جهت عکس ارزش های مدگرایی می باشند؛ دین مخالف خودنمایی، خودبرتربینی، تکبر، اسراف و سودجوئی است و انسان ها را به تواضع، فروتنی، همدلی، ایثار و فداکاری دعوت می کند به این ترتیب با رواج ارزش های دینی گرایش به مد کاهش می یابد.
رسانه های جمعی مخصوصاً تلویزیون، ماهواره، اینترنت و مجلات حتی کتاب های آموزشی و کمک آموزشی از ابزارهای اصلی رواج مد های جدید می باشند. و در این میان انسان هم به عنوان ابزاری در جهت ترویج و تبلیغ مد های جدید مانند عروسک خود را به شکل های مختلف به نمایش می گذارد. برای اینکه مردم از مد استفاده نمایند کالا ها را از حالت کالایی در آورده به صورت ارزش قلمداد می کنند و به طوری که هر کس از کالا های مد شده استفاده نماید آن به ارزش کالای استفاده شده منتسب می گردد. به این ترتیب کالا ها از حالت اشیاء که تامین کننده نیازهای انسانی بوده خارج شده و به حالت نمادی در جهت شخصیت، منزلت و طبقه اجتماعی افراد در می آید.
دین از جمله نهادهایی است که انسان را به ارزش های انسانی فرا می خواند و به این ترتیب اهداف دینی با اهداف سرمایه داری مغایر می باشد و در جهت تضعیف یکدیگر گام برمی دارند. کشورهای سرمایه داری به خاطر رسیدن به اهداف شان دین را از صحنه های زندگی اجتماعی بیرون می رانند. بر اساس نتایج تحقیقات افزایش دینداری، موجب کاهش مدگرایی می شود. با توجه به یافته های تحقیق موارد زیر توصیه می گردد در صورت امکان مورد عنایت قرار گیرد.
– با تقویت بنیه های اعتقادی ، گرایش دانش آموزان به مد های مبتذل کاهش پیدا کند.
– با انجام عبادات، میزان گرایش دانش آموزان به مد های مبتذل سیر نزولی پیدا می کند.
– با رواج ارزش های دینی و ملی از طریق رسانه ها از گسترش مد های غیر دینی و غیر ملی جلوگیری می شود.
– طرز استفاده صحیح و آگاهانه از رسانه های جدید به دانش آموزان در مدارس آموزش داده شود.
– بهتر است به محققان و کارشناسان فرصت داده شود تا مد ها و سبک های زندگی جدیدی متناسب با ارزشها و فرهنگ ملی ابداع شده و در بین مردم رایج گردد. با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود در صورت امکان موضوعات زیر مورد تحقیق قرار گیرد .
– بررسی محتوای برنامه های تلویزیون در ارتباط با مدگرایی
– بررسی راه های عملی کاهش مدگرایی در جوانان
منابع
– انبارکی ، میترا ، جوانان و مد در ایران ( 1389 )، مجله اینترنی فصل نو،( 1389 ) ، سال پنجم، شماره 54 ، ص 16
– باقری نژاد ، مرتضی ( 1380 ) بررسی جامعه شناختی مدگرایی دانش آموزان پایه های دوم و سوم دبیرستانهای پسرانه شهر کرمان ، پایان نامه کارشناسی ارشد ،سال 1380 ، دانشگاه شهید با هنر کرمان
– حسینی شاهرودی ، سید مرتضی (1390 ) ،ابعاد دین
– حیدری ، محمدرضا ( 1376 ) پژوهشی در پدیده مدگرایی جوانان ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، سال 1376 ، دانشگاه فردوسی مشهد
– خسروی زاده، ادریس( 1387 )، بررسی جامعه شناختی مدگرایی .
– سراج زاده سید حسین ( 1387 )، بررسی رابطه دینداری با احساس آنومی و کجروی در میان نمونه ای از دانشجویان، مجله مسائل اجتماعی ایران، سال 16 ، شماره 63 ، ص 63
– سیف ، علی اکبر ( 1378 )، روشهای اندازه گیری و ارزشیابی، تهران، چاپ نیل
– شایان مهر، علیرضا ( 1377 )، دایره المعارف تطبیقی علوم اجتماعی، جلد اول، تهران، نشر کیهان،
– شجاعی زند، علیرضا ( 1384 ) ، مدلی برای سنجش دینداری در ایران ، مجله جامعه شناسی ایران ، دوره ی ششم ، شماره ی 1
– شکوهی ، مسعود( 1388 )، حقیقت مد و مدگرایی، مجله اینترنی فصل نو، سال 1388 ، سال پنجم ، شماره 54 ، ص 16-54
– رفیع پور، فرامرز( 1372 )، کند و کاوها و پنداشت ها ، تهران، شرکت سهامی انتشارات
تقدیم به تمامی فرهنگیان پژوهشگر که عمر خود را صرف خدمت به دانش آموزانشان می نمایند.
حضرت علی (ع) در نامه ای خطاب به فرزندش امام حسن (ع) فرمود: همانا قلب جوان همانند سرزمین خالی است، آنچه در آن بکارند می پذیرد و من پیش از آنکه دلت سخت شود به ادب تو مبادرت ورزیدم.
باسمه تعالی
جمهوری اسلامی ایران
اداره کل آموزش و پرورش استان ….
اداره آموزش و پرورش شهرستان ….
عنوان اقدام پژوهی :
چگونه توانستم باور های مذهبی را در دانش آموزان خوابگاهی آموزشگاه …. شکوفا ساخته و از رخنه کردن تهاجم فرهنگی در خوابگاه جلوگیری کنم؟
نام و نام خانوادگی مولف اول/مجری اصلی :
….
پست سازمانی : .
رشته تحصیلی : .
آخرین مدرک تحصیلی : .
دوره تحصیلی : .
سمت فعلی : .
شماره پرسنلی :
چکیده :
مقام معظّم رهبری: " ما باید جنگ نرم را بشناسیم و آنرا بشناسانیم."
دانش آموزان نخبه در ایران نقش به سزایی داند و از قبل نیز داشتند چرا که از این افراد به عنوان نخبه یا تیزهوش یاد می شود. و این نیز امری مسلّم است که یک فرد تیزهوش یا نخبه می تواند در افکار جامعه و اهداف آن تاثیر گذار مثبت یا منفی باشد. تاثیر گذار مثبت این است که وی بدون این که تحت تاثیر عوامل داخلی یا خارجی باشد، با افکار مثبت خود در جهت بهبود اوضاع مملکت از لحاظ های مختلف مثل سیاسی – اجتماعی – اقتصادی- فرهنگی و… گام بردارد و نتایج خوبی نیز بگیرد. ولی تاثیر گذار منفی آن است که وی تحت تاثیر عوامل یا احزاب داخلی و خارجی باشد و از افکار منفی و مخرب خویش در جهت سوء استفاده از فرصت به نفع خویش یا آن حزب و گروه قدم بردارد . افراد نخبه ی یک کشور، به دیگران اثبات کرده اند که هوش و توانایی فکری و استدلالی زیادی نسبت به افراد عادی دارند . پس می توان گفت اکثر اهداف و افکار مثبت آنها می تواند در جهت اهداف و افکار مثبت مملکت مفید باشد. و به آن کشور در جهت رسیدن به اهدافش کمک کند . مردم نیز با قبول این امر به آن ها اعتماد می کنند و از افکار و اهداف آن ها پیروی کامل و لازم را به عمل می آورند. از آن جایی که درجنگ نرم یک فرهنگ می خواهد به زور بر دیگری غالب شود. افکار آن را به سوی خود برای استفاده و منفعت خود سوق دهد. دانش آموزان نخبه خیلی بهتر می توانند با آن مقابله نمایند. اینجانب … سرپرست شب آموزشگاه …. با توجه به اینکه با دانش آموزانی نسبتا درس خوان و نخبه سر و کار داشتم در اقدام پژوهی فوق الذکر تصمیم گرفتم باور های مذهبی را در دانش آموزان خوابگاهی آموزشگاه… شکوفا ساخته و از رخنه کردن تهاجم فرهنگی در خوابگاه جلوگیری کنم . تا دانش آموزان بتوانند خودشان در جلوگیری از نفوذ فرهنگ بیگانه فرد قابلی باشند.
25