تارا فایل

تحقیق چگونه زندگی اجتماعی و سازگاری با بچه های با اخلاق متفاوت را به دانش آموزان خوابگاه بیاموزم


فهرست مطالب

چکیده
مقدمه
بیان مسئله
توصیف وضعیت موجود
شواهد1( گردآوری اطلاعات )
مصاحبه بامعاونت
دبیران
دانش آموزان
مهارت های اجتماعی
ارتباط جتماعی
ناسازگاری
روابط اجتماعی
سازگاری اجتماعی
پیشینه تحقیق
نتیجه
یافته های علمی
ارتباط جتماعی
مهارت های اجتماعی
ویژگی های مهارت های اجتماعی
پذیرش مسئولیت
امیدواری و خوش بینی
هدف های روانی واجتماعی مهارتها
خانواده
محیط مدرسه
الگوهای چهارگانه ارتباط با دیگران
قاطعیت در ارتباط بادیگران
تجزیه وتحلیل داده ها
انتخاب راه حل و پیشنهادات و گردآوری شواهد2
نتیجه گیری
راهکار ها و پیشنهادات
موضوعات کلی و عام
منابع

چکیده

مجموعه ای از افراد انسانی که با نظام، سنن، آداب و قوانین خاص به یکدیگر پیوند خورده و زندگی دسته جمعی دارند، جامعه را تشکیل می دهند. زندگی دسته جمعی این نیست که گروهی از انسان ها در کنار یکدیگر و در یک منطقه زیست کنند و از یک آب و هوا و یک نوع مواد غذایی استفاده کنند.زندگی انسان اجتماعی، به معنای این است که ماهیت اجتماعی دارد؛ از طرفی نیازها، بهره ها و برخورداری ها، کارها و فعالیت ها، ماهیت اجتماعی دارد و جز با تقسیم کارها و تقسیم بهره ها و تقسیم رفع نیازمندی ها، در داخل یک سلسله سنن و نظامات میسّر نیست، از طرف دیگر نوعی اندیشه ها، ایده ها، خلق و خوی ها، بر عموم، حکومت می کند؛ که به آنها وحدت و یگانگی می بخشد. به تعبیر دیگر، جامعه عبارتست از مجموعه ای از انسان ها که در جبر یک سلسله نیازها و تحت نفوذ یک سلسه عقیده ها، ایده ها و آرمان ها در یکدیگر ادغام شده و در یک زندگی مشترک غوطه ورند. نیازهای مشترک اجتماعی و روابط ویژه زندگی انسان ها، آن ها را آن چنان به یکدیگر پیوند، می زند و زندگی را آن چنان وحدت می بخشد، که افراد را در حکم مسافرانی قرار می دهد، که در یک هواپیما و یا اتومبیل سوارند، به سوی مقصدی در حرکتند، همه باهم به منزل می رسند، از رفتن می مانند، دچار خطر می گردند و سرنوشت یگانه ای پیدا می کنند.اینجانب … .. آموزشگاه…. … در اقدام پژوهی فوق تصمیم گرفته ام زندگی اجتماعی و با هم بودن را به دانش آموزان خوابگاهی بیاموزم و سازگاری دانش آموزان را با اخلاق های متفاوت به هم به آنها یاد دهم.

مقدمه:
همه محقّقان و پژوهشگران جهان اعتراف دارند که زندگی باید به گونه‏ای اجتماعی همراه با روح تعاون و همکاری اداره شود. جامعه شناسان با بررسی آثار تمدن انسان‏های گذشته این حقیقت را به اثبات رسانده‏اند که "زندگی اجتماعی" یک ضرورت غیر قابل انکار است و علم روانشناسی نیز معتقد است:
"انسان فطرتاً اجتماعی و دارای روح جمع‏گرایی است"
از دیدگاه قرآن و نهج‏البلاغه نیز اجتماعی بودن انسان و ضرورت زندگی اجتماعی به اثبات رسیده و همگان را به تعاون و همکاری فرا می‏خوانند؛زیرا به تنهایی نمی‏توان راه رشد و تکامل را پیمود و به همه نیازمندیها پاسخ مثبت داد.که حضرت امیرالمومنین‏ علیه السلام نسبت به این واقعیت سیاسی، اجتماعی فرمود:
وَالْزَمُوا السَّوَادَ الْاَعْظَمِ فَاِنَّ یدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَهِ.
وَاِیاکُمْ وَالْفُرْقَهَ! فَاِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّیطَانِ، کَمَا اَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ.
(همواره با جمعیت و اجتماع باشید که دست خدا همراه آن است، از جدایی و پراکندگی بپرهیزید که انسان تنها اسیر شیطان است، همانگونه که گوسفند دور از گله، طعمه گرگ)
پس از طرح ضرورت زندگی اجتماعی، اوّلین سوالی که توجّه و اندیشه هر پژوهنده‏ای را به خود جلب می‏کند این است که:
طبیعی است که جوامع فاسد و آلوده مورد توجّه طرفداران رشد و کمال انسان‏ها نیست،باید به جوامع سالم و متکامل مترقّی روی آورد؟ یا جوامع آلوده را اصلاح کرد؟ همان‏گونه که پیکر بیمار و فرسوده انسان در به دست آوردن سلامت کامل، دچار تزلزل است، پیکر جوامع آلوده نیز نمی‏تواند راه ترقّی را بپیماید و انسان‏ها را به تکامل برساند.از دیدگاه نهج‏البلاغه، هم ضرورت زندگی اجتماعی و هم روی آوردن به جوامع سالم و متکامل ارزشمند است و اصلاح جوامع فاسد نیز از اهداف ارزنده پیامبران الهی بشمار می‏رود، که فرمود:
الصِقْ بِذَوِی الْمُروُءَاتِ وَالْاءَحْسَابِ وَ اَهْلِ الْبُیوُ تاتِ الصَّالِحَهِ وَ السَّوابِقِ الْحَسَنَهِ ثُمَّ اهْلِ النَّجْدَهِ وَالشَّجَاعَهِ وَالسَّخَاءِ وَالسَّماحَُِ فَاِنَّهُمْ جِمَاعٌ مِنَ الْکَرَمِ وَ شُعَبٌ مِنَ الْعُرْفِ
(روابط خود را با افراد خوب و سرشناس و اصیل، برخاسته از خاندان‏های صالح و خوش سابقه و مردم شجاع و سخاوتند و افراد بزرگوار برقرار ساز، چرا که آنها کانون بخشش و کَرَم و مرکز اصیل نیکوکاری می‏باشند.)
آنگاه از جامعه آلوده و افراد فاسد و منحرف شکوه‏ها داشته و نشانه‏های آن را به اصحاب و یارانش می‏شناساند.
وَاعْلَمُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ اَنَّکُمْ فِی زَمَانٍ الْقَائِلُ فِیهِ بِالْحَقِّ قَلِیلٌ، وَاللِّسَانُ عَنِ الصِّدْقِ کَلِیلٌ، وَاللَّازِمُ لِلْحَقِّ ذَلِیلٌ.
اَهْلُهُ مُعْتَکِفُونَ عَلَی الْعِصْیانِ، مُصْطَلِحُونَ عَلَی الْاِدْهَانِ
(خدا شما را رحمت کند بدانید در زمان و جامعه‏ای قرار کرفته‏اید که گوینده حق اندک است و زبان از گفتار راست عاجز و گنگ و حق جویان خوار و ذلیلند.
مردم همدم معصیت و گناه و همگام با سستی و تنبلی‏ها می‏باشند.)
بیان مسئله:
پاسخ به چگونگی و چرایی حیات اجتماعی، یکی از مباحث بنیادی علم الاجتماع است؛ که دست کم از دوران فیلسوفان یونان مطرح بوده، ولی تاکنون، با وجود طرح نظریات گوناگون، پاسخ قطعی، روشن و جامع به آن داده نشده است. در باب زندگی اجتماعی سه نوع نظریه مطرح است:
1.نظریه ی زیستی؛بعضی از جامعه شناسان معاصر، منشا تشکیل اجتماع را در نیازهای زیستی، روانی و عوامل محیطی و جغرافیایی می دانند و معتقدند: "بشر اوّلیه، برای ارضای نیازهای زیستی؛ از قبیل خوراک، پوشاک، مسکن و ارضای جنسی و نیز نیازها و خواست های فردی؛ چون نیازها و خواست های روانی، امنیت فردی و عوامل نامساعد طبیعی، به دور هم جمع آمده و جامعه را تشکیل داده است."
کتاب مبانی جامعه شناسی که به کوشش جمعی از مولفان تدوین شده، موارد زیر را نیز جزء نظریه زیستی معرفی می نماید
· افلاطون، ابوعلی سینا و خواجه نصیرالدین طوسی معتقدند عامل تشکیل اجتماع، تامین منافع ضروری و مصالحی است که با زندگی جمعی به دست می آید.
· از نظر اپیکوروس، زندگی اجتماعی معلول قانون تطوّر و تکامل است.
· مونتسکیو، در زمینه عوامل اجتماعی زیستن انسان، از احساس ترس، غریزه جنسی، لذّت بردن، کنار همنوع خود بودن و آگاهی و شعور یاد می کند.
· ویکو، منشا زندگی زندگی اجتماعی را دین دانسته.
· باروخ اسپینوزا، علّت روی آوردن به زندگی اجتماعی را دفع حوادث طبیعی می داند.
· آگوست کنت منشا زندگی اجتماعی را حسّ غیرخواهی و عقل مکتسب با تجربه دانسته است.
· اخوان الصفا، به نقش زیست جمعی در تداوم زندگی و رسیدن به کمالات دنیوی و اخروی اشاره کرده است.
· هیوم چنان که بارنز و بکر متذکر شده اند، برای زندگی اجتماعی سه مرحله قائل است: در مرحله نخست، زندگی خانوادگی در اثر غریزه جنسی پدید می آید؛ سپس حس همدردی و به دنبال آن، عادت، عامل به هم پیوستن اعضای خانواده می گردد و در مرحله سوّم، که با گسترش خانواده از حس همدردی و عادت کاسته می شود، مزایای تعاون و همکاری، پیوستگی افراد انسان را تضمین می کند.
2.نظریِه ی قرارداد اجتماعی؛ عده ای دیگر از جامعه شناسان، در تبیین علل زندگی اجتماعی، عامل حساب گری عقلانی و درنتیجه، قراردادهای اجتماعی را موثر می دانند و معتقدند، انسان، به طور طبیعی، غیر مدنی بوده و زندگی اجتماعی، مخالف طبیعت انسانی است.از این نظر، انسان موجودی خودخواه، منفعت جو و فردی است که می خواهد همه ی نعمت ها و آدم ها را در خدمت خود بیاورد.محدودیت به مقررات اجتماعی، ضد آزادی طبیعی انسان است و ورود در جامعه ی سیاسی، به واسطه ی عقل، حساب گری و منفعت طلبی انسان است.
از جمله ی این نظریه پردازان، هابز است که معتقد است، رهایی انسان از جنگ و ستیز منجر به میثاق اجتماعی میان انسان ها شده استالبته جان لاک این سخن هابز را قبول ندارد و معتقد است که انسان با رضایت و رغبت، به زندگی اجتماعی دست یازیده است.
توصیف وضعیت موجود
اینجانب …. آموزشگاه …. دارای …. سال سابقه در آموزش و پرورش هستم . و هم اکنون با … نفر دانش آموز خوابگاهی سر و کار دارم. در اقدام پژوهی فوق تصمیم گرفته ام زندگی اجتماعی و با هم بودن را به دانش آموزان خوابگاهی بیاموزم و سازگاری دانش آموزان را با اخلاق های متفاوت به هم به آنها یاد دهم.
ابتدای سال تحصیلی به مرور رفتارهایى را در دانش اموزان می دیدم که برایم بسیار نا خوشایند بودرفتارهایی مثل : جدلهای بیهوده – پرخاشگری به یکدیگر-تهدید کردن یکدیگربه دعوا صداکردن یکدیگر با القاب ناپسندوعدم کمک به یکدیگر و…
اینگونه رفتارها را نیز با سایر همکاران در میان گذاشتم وآنها نیز باتاییدصحبتهای من و اهمیت زیاد تعاملات اجتماعی اینگونه رفتار ها را نگران کننده توصیف می کردند.لذا با توجه به حساسیت موضوع تصمیم گرفتیم تا جایی که برایمان امکان پذیراست در این وضعیت نامطلوب تغییروتحول ایجاد کنیم.

شواهد1( گردآوری اطلاعات )
دراین پژوهش از روشهای مشاهده،مصاحبه واسناد وارقام برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است.
مصاحبه با مدیریت
در مصاحبه با مدیریت در مورد رفتار های دانش آموزان متوجه شدم که آنها از لحاظ مهارتهای اجتماعی دچار ضعف هستند وقادر نیستند که ارتباط کلامی جامعه پسندی داشته باشندحتی از سلام کردن هم خودداری می کنند.هیچ گونه تمایلی برای شرکت در گروه ها ازخود نشان نمی دهند،در احسان به دیگران،تعاون وهمکاری ،احترام به دوستان و….تمایلی از خود نشان نمی دهند.اصل رابطه اجتماعی امری فطری وجز سرشت انسان است.رابطه اجتماعی اولیه که سهم مهمی در ایجادواستمرار جامعه دارد براساس محبت وعلاقه عاطفی بناشده است آرامش ناشی ازاین رابطه بسیار مهمتر از سایر موارد است.مدیریت علل اصلی این رفتار هارا موارد زیر می داند:رفتارهای نامناسب والدین در خانواده، ارتباط متقابل همسالان ،محیط عمومی روستا،رسانه های جمعی شامل سریال های تلویزیونی وموبایل و…،رفتارهای ناشایست برخی دبیران وبی اهمیتی رفتار هادربین دانش آموزان گروه همسالان
مصاحبه بامعاونت
در گفتگو با معاونت مدرسه نکاتی که حائز اهمیت بود عبارتنداز:ناسازگاری های کلامی که حداقل روزی 4-5 بار دانش آموزان از آنها شکایت می کردندودر طول هفته نیز چندین بار ازسوی دبیران به دفتر مدرسه معرفی می گردند.عدم رعایت نظم وآزارواذیت دیگران ، احترام قائل نشدن به دیگران ودروغگویی وفحش دادن وعدم رعایت شئونات در مدرسه و….که ایشان مهمترین دلیل این رفتارها را الگوهای نامناسب که همان والدین باشندمی دانست.
دبیران
در جریان گفتگو با دبیران ،آنها اظهار می داشتند که این دانش آموزان در کلاس با همدیگر درگیری لفظی دارند ونیز در اکثر مواقع بدون اجازه صحبت می کنند،در انجام تکالیف کوتاهی می کنند ودر مجموع مخل کلاس هستند دبیران آنهارا به صندلی های تکی می فرستندوبارها از سوی دبیران به دفتر مدرسه فرستاده شده اند.

دانش آموزان
دوست دارند که با دانش آموزان بززگتراز خودشان رابطه داشته باشند(بلوغ زودرس)،اکثر همسالان از آنها ناراضی هستند وبرای جلب توجه آنها دست به هرکاری می زنندوارتباط کلامی خوبی نمی توانند با آنها برقرار کنند.ومی ترسند اگر بعداز حادثه ای از آنها عذر خواهی کنند دیگران بگویند که او کم آورده است واحمق است.
چگونه
در این پژوهش عبارتست از اینکه با چه روشی می توان تعاملات اجتماعی (احترام متقابل)در بین دانش آموزان را بهبودبخشید.
مهارت های اجتماعی
رفتارهایی هستند که فرد را قادر به تعامل موثر و اجتناب از پاسخ های نامطلوب نموده و بیانگر سلامت رفتاری و اجتماعی افراد هستند . این مهارت ها ریشه در بسترهای فرهنگی واجتماعی داشته و شامل رفتارهایی نظیر پیشقدم شدن در برقراری روابط جدید، تقاضای کمک نمودن و پیشنهاد برای کمک به دیگران است.(فصلنامه پایش ص148)
ارتباط جتماعی :
ارتباط عبارتند از فن انتقال اطلاعات و افکار و رفتار های انسانی از یک شخص به شخص دیگر . به طور کلی هر فرد برای ارتباط با دیگران و انتقال پیام های خود با ایشان برنامه ریزی می کند و در این رهگذر از وسایل مختلف بهره می جوید.
.(شعاری نژاد،1377،ص7)
ناسازگاری :
به بازخورد و واکنش نادرست و زیان آور شخص نسبت به محرکات اجتماعی و محیطی اطلاق می شود . عوامل اختلالات سازگاری عبارتند از عوامل پزشکی ، عوامل تربیتی " اختلالات عاطفی و هیجانی " ، عوامل ارثی ، عوامل محیطی و سازگاری(همان)
ناسازگاری کلامی :
بازخورد و واکنش نادرست و زیان آور شخص به محرکات اجتماعی و محیطی که به صورت گفتگو و محاوره انجام می شود .(همان)
روابط اجتماعی :
به مجموعه عمل ها و عکس العمل هایی که یک فرد در زندگی خود با آن رو به روست مانند روابط دوستانه و محاورات روزانه (مایروهمکاران،1373،ص5)
سازگاری اجتماعی :
رفتار های متناسب با هنجار ها و ارزش های مورد قبول اجتماع تا بتوان از این طریق خود را با محیط هماهنگ ساخت .( شعاری نژاد،1377،ص8)
گروه همسالان :عمل اصلی تشکیل گروه هم سالان تشابه سنی گروه می باشد که به خاطر تمایلات و خواسته ها و گرایش های یگ گروه سنی دور هم جمع می شوند و تشکیل گروه همسالان را می دهند .(همان)
احترام گذاشتن:عبارتست است ازکسی یا چیزی رامورد تکریم قراردادن وبزرگ داشتن آن
دانش آموز:آن که علم بیاموزد . در این پژوهش منظور نوجوانانی هستند که در سنین 9-10سالگی هستندودر مقطع تحصیلی ابتدایی در نظام آموزش وپرورش ایران طبق برنامه خاصی برای تحصیل به مدرسه می رود.
پیشینه تحقیق
خانم مریم ایمانی در پروژه کارشناسی خود با موضوع :آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان جهت اخذ مدرک کارشناسی آموزش ابتدائی از مرکز آموزش عالی فرهنگیان مشهد زیرنظر استاد راهنما آقای دکتر منفردی به نتایج زیر دست پیدا کرده است:
نتیجه:
الف-مهارتهای اجتاعی در دبیر باعث بهبود روابط اجتماعی در کودکان می شود.و می توان نتیجه گرفت با توجه به اهمیتی که دبیران در نزد فراگیران دارند کلیه رفتار واعمال آنها متاثر از رفتار واعمال دبیران است.
ب-ارتباط متقابل همسالان باعث رشد اجتماعی کودکان می شود وهمسالان به عنوان سرمشق می توانند بر رفتار کودکان اثر گذارند.
ج-بازی های گروهی ودسته جمعی باث رشد مهارت های اجتماعی کودکان می شود.بازی باعث رشد جنبه اجتماعی شخصیت کودک می شود وکودک در خلال بازی گروهی مفاهیم اجتماعی مانند نوبت گرفتن ،احترام به حقوق دیگران و….رافرامی گیرند.
د-رسانه های گروهی باعث رشد مهارتهای اجتماعی در کودکان می شود.تاثیر آن در تحقیقات 41/.عنوان شده است.
ن-برخوردار بودن والدین از مهارت های اجتماعی باعث تقویت مهارت های اجتماعی در کودکان می شود.وباتوجه به اینکه 80/.ازدبیران اعتقاددارندتاثیربرخورداری والدین از مهارتهای اجتماعی بررشد مهارتهای اجتماعی کودکان وسلامت روانی وعاطفی آنها نقش اساسی دارد.
2-آقایان محمد رضا پرچمی عراقی ومحمد حسن دولتی درسال 1377 به منظور اخذ درجه کارشناسی رشته آموزش ابتدائی ازدانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد به بررسی میزان اجتماع پذیری بین همسالان پسر چهارده دبستان ورابطه آن با خصوصیات شخصیتی آنها پایان نامه خود رازیر نظر دکتر غلامرضا خوئی نژاد به این موضوع اختصاص داده وبه نتایج زیر دست یافتند:
هدف کلی از این پژوهش تعیین میزان اجتماع پذیری(محبوب ومطرودبودن)پسران بر اساس گروه سنجی وچگونگی ارتباط آن با خصوصیات شخصیتی آنها(درون وبرون گرائی،نوروتیک وپرخاشگری)است.
نتیجه گیری:الف-برطبق پژوهش انجام شده بین میزان وجهه اجتماعی دانش آموزان وخصوصیات شخصیتی آنها از نظر درونگرایی وبرونگرایی رابطه معنی داری وجود دارد.
ب-همچنین بین میزان وجهه اجتماعی دانش آموزوخصوصیات شخصیتی آنها از نظر نوروز وعدم نوروز رابطه معنی داری وجود ندارد.
ج-بین میزان وجهه اجتماعی دانش آموزان وخصوصیات شخصیتی آنها از نظر پرخاشگری وعدم پرخاشگری رابطه معنی داری وجود دارد.
3-در مقاله ای درمجله ی علمی پژوهشی اصول بهداشت روانی در تابستان 1388 ، سال یازدهم، شماره 2پیاپی(42) ص 148-141 که توسط دکتر یوسف شاهی و دهمکارانش به بررسی تاثیر سطح تحصیلات والدین بر مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری دانش آموزان مبتلا به نشانگان داون پرداخته شده است یافته های زیر بدست آمده است:
روش کار: پژوهش حاضر از نوع گذشته نگر بوده وجامعه ی آماری آن را 32 دانش آموز

یافته های علمی
ارتباط جتماعی :
ارتباط عبارتند از فن انتقال اطلاعات و افکار و رفتار های انسانی از یک شخص به شخص دیگر . به طور کلی هر فرد برای ارتباط با دیگران و انتقال پیام های خود با ایشان برنامه ریزی می کند و در این رهگذر از وسایل مختلف بهره
می جوید ( مایر و همکاران ، 1373 ،ص 5 )
ارتباط و سازگاری اجتماعی به عنوان نشانه سلامت روان ، از مباحثی است که جامعه شناسان ، روان شناسان ، روانکاوان و به ویژه مربیان در دهه های اخیر توجه خاص به آن مبذول داشته و بیش از آن که روان شناسی و روانکاوی در دنیای ناشناخته درون انسان به کاوش پردازد و بیش از آن که بهداشت روانی و نقش آن در حفظ سلامت ارتباطات اجتماعی شناخته شود اغلب ناسازگاری ها و رفتارهای غیر اجتماعی و ضد اجتماعی به علت های نا معلوم نسبت داده می شد و به جای هر نوع درمان و کمکی به بیماران صرفا از راه مجازات های غیر عادلانه ظلمی بر او روا می داشتند . این روش نه تنها از بیماری های اجتماعی نمی کاست بلکه افراد مبتلا را به ورطه ی هولناک سوق می داد . (همان)
انسان هر چه قدر در در برقراری ارتباط و سازگاری اجتماعی موفق تر باشد به رشد و تعالی در خور شایسته مقام خویش خواهد رسید که این همان تعلیم تربیت است و بزرگترین مانع این موفقیت عدم درک متقابل و سوء تفاهم بین افراد می باشد . به طور کلی در تمام ارتباطات انسانی از قبیل روابط ملت و دولت ، رئیس و مرئوس ، استاد و شاگرد همواره موضوع فهم وتفاهم مشکل بزرگی بوده است به طوری که بعضی قرن بیستم را قرن سوء تفاهم می نامند .اهل شناخت نیز می دانند که سوء تفاهم ، بد فهمی و کج فهمی چه اثرات خانه بر اندازی در محیط خانوادگی و کاری دارد . ( گینات ، 1369 ، ص5 )
مهارت های اجتماعی :
مهارت هایی اند که نوجوانان را برای تعامل با سایر افراد اجتماع آماده می کنند و از آن جایی که یکی از مهمترین اهداف مورد توجه مسئولان و برنامه ریزان آموزشی کشور رشد و شکوفایی استعدادهای کودکان از طریق برنامه های آموزشی و پرورشی می باشد . و نیز آینده ی کشور در گرو موفقیت های آنان در امر تعلیم و تربیت می باشد و با توجه به این که سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان در رابطه با تعلیم تربیت بسیار مهم می باشد روابط سالم و درست بین کودک و محیط او شامل هم سالان ، دبیر و خانواده و … می باشد . از طرفی زندگی آدمی در نیم قرن اخیر همواره با رشد سریع جمعیت و تغییرات سریع اجتماعی و رفتاری و صنعتی تحولات عظیمی یافته و به نظر می رسد که شمار بزرگی از کودکان و نوجوانان دچار مشکلات سازگاری اجتماعی و رفتاری و عاطفی هستند ضرورت برنامه ریزی مربوط به پرورش مهارت های اجتماعی بیشتر آشکار می شود و بر والدین و دبیران است که آگاهی لازم از اینمهارت ها بدست آورند . اجتماعی کردن صحیح کودکان به عنوان یکی از اهداف مهم تعلیم و تربیت چنین ضرورتی را بیشتر را آشکار می کند
از جمله رفتارهای اجتماعی سازگاری کلامی و همدلی کردن ، سلام کردن ، دوست یابی و … است ونوجوانانی که بیشترین مشکلات ارتباطی را دارند آن هایی هستند که از سوی دوستان و همسالان طرد شده و نمی خواهند با دیگران همراه شوند و یا برای جلب توجه دست به هر کاری می زنند از اذیت و آزار کلامی گرفته تا جسمی و پرخاشگری و … که اگر چنانچه این حالت ادامه پیدا کند در بزرگسالی نیز مورد بی مهری و بی تفاوتی قرار گرفته و ناراحت و دلخور و غمگین خواهند بود ، برای غلبه بر این حالات روحی و روانی دست به هر کاری زده حتی کارهای ناشایست و ناخوشایند و مواد مخدر
مهارت های اجتماعی
مهارت های اجتماعی استعدادی است که باعث بروز رفتارهایی می شود که به صورت مثبت یا منفی تقویت می شود و نه رفتارهایی که مورد تنبیه واقع می شوند یا توسط دیگران خاموش می شوند این مهارت ها می توانند در روابط آدمی با دیگران نتایج مثبت و موفقیت امیزی به وجود اورند . اگر چه کسب مهارت های اجتماعی یکی از عناصر اساسی اجتماعی شدن آدمی در کلیه ی فرهنگ ها بوده است لیکن در دو سه دهه ی اخیر است که موردتوجه دانشمندان قرار گرفته است از میان تئوری های روان شناسی ، نظریه ی یادگیری اجتماعی بیشتر به این مسئله پرداخته است . مهارت های اجتماعی شامل مهارت در تشخیص خصوصیات گروه ، مهارت در ارتباط گیری با گروه ، مهارت گوش دادن ، مهارت همدردی ، مهارت در ارتباط غیر کلامی ، مهارت در تشخیص احساس های خویش ، مهارت کنترل خویش است . این مهارت ها که در برخی از ویژگی های خود با یکدیگر وجوه مشترک دارند از جهات دیگر دارای عناصر مخصوص به خود هستند
عوامل تعیین کننده ی مهارت های اجتماعی را می توان اساسا شامل دو دسته شناختی و رفتاری دانست . منظور از عوامل شناختی مهارت های مربوط به حل مسئله و قدرت استنباط است . آن چه که به حل مسئله مربوط می شود مستلزم برخورد با مسئله ، تشخیص مسئله ، توجه به راه حل های متفاوت ، انتخاب یکی از راه حل ها و ارزیابی از نتیجه کار است . هر چه آدمی بهتر بتواند به این مقتضیات پاسخ مثبت بدهد قدرت سازگاری و بهداشت اجتماعی او بهتر خواهد بود اما آن چه که به قدرت استنباط اجتماعی مربوط است به حوزه های دریافت شخصی و چگونگی رشد فرد در هر حوزه بستگی دارد . این حوزه ها عبارتند از :
دریافت از افراد ، دوستی ، همسالان و روابط والدین با فرزند . وضعیت رشد فرد در رابطه با هر یک از این حوزه ها از مراحل زیر می گذرد : دریافت از افراد به صورت اشیاء ، آگاهی از مقصود دیگران ، وقوف به آگاهی دیگران نسبت به مقصود خود شخص ، آگاهی از خصوصیات ثابت و قابل پیش بینی شخصیت و وقوف بر انگیزه های ناآگاهانه . با چنین دریافتی از وضعیت مهارت های اجتماعی می توان چهارچوب برنامه ریزی برای رشد این مهارت ها در فرد را تعیین نمود . علاوه بر مهارت های فوق توانایی مقابله در برخورد با دیگران نیز ، علی رغم ضرورت انعطاف پذیری و تطبیق خود با وضعیت ،حائز اهمیت است و وجود آن در میان مهارت های اجتماعی لازم است و فرد باید به آن مجهز شود .
ویژگی های مهارت های اجتماعی
استقلال : یکی از نخستین نشانه های اجتماعی شدن است . استقلال یعنی توانایی انجام کار بدون کمک گرفتن از دیگران یعنی ما توانایی آن را داشته باشیم که گه گاهی هم تنها باشیم و از این تنهایی لذت ببریم یا برخی کارها را به تنهایی انجام دهیم این آزادی و استقلال نتیجه دو عامل است :
الف ) احساس توانایی فرد در هدایت اعمالش یعنی عدم احتیاج به دیگران
ب ) درک او از اعتمادی که دیگران در تقسیم کار به پیدا می کنند .
استقلال ویژگی مهمی است اما در عین حال زیاده روی در آن به نوعی عقب ماندگی می انجامد . ما در جامعه ای به سر می بریم که هر لحظه از زندگیمان عملا با دیگران و در ارتباط با آن ها می گذرد یک انسان رشد یافته ضمن استفاده از هم فکری و همکاری دیگران به استقلال خویش هم اهمیت می دهد و آن را حفظ می کند .
پذیرش مسئولیت
پذیرش مسئولیت باعث می شود فرد در موقعیت بالاتر قرار گیرد و وظایف سنگین تری را متعهد شود و این به افزایش تجربه و کارآیی او کمک می کند .
آینده نگری
ویژگی دیگر انسان اجتماعی آینده نگری است او درک می کند که تصمیمات امروزش ممکن است بر زندگی فرداها و سال های آینده اش اثر گذار باشد .بنابر این هرچه را که به دست می آورد خرج نمی کند یکی از نشانه های عدم اجتماعی شدن خرج کردن بی رویه ی پول و برداشتی این گونه اززندگی است .

میانه روی
مشخصه اصلی بلوغ اجتماعی است که لذت ها و حتی کار خود را متعادل نگه می دارد و اگر هم برای او ممکن باشد بیشتر ساعات خود را صرف تفریح و لذت بردن بکند هرگز چنین کاری را نمی کند و ساعات معینی را برای آن کار در نظر می گیرد به طوری که به وظایف اصلی خود لطمه ای نزند و به تجدید قوا و تمدید اعصاب او کمک کند .
امیدواری و خوش بینی :
کسانی که شخصیت های محکم و استواری دارند و به رشد اجتماعی رسیده اند در مواقع شکست و ناکامی روحیه ی خود را نمی بازند و به کوشش خود ادامه می دهند و در صورت تکرار شکست فعالیت خود را از سر می گیرند و از پذیرش اجتماعی فرار نمی کنند .
هدف های روانی واجتماعی مهارتها:
1-تقویت وجدان کاری وگسترش وعمق نظم پذیری در تمام ذمینه های زندگی
2-تقویت روحیه خودسازی،خوداتکایی،خدرهبری وافزایش توانمندی برای مبارزه با هواهای نفسانی وغلبه بر حسادت وخودخواهی
3-تقویت مهارتهای اجتماعی درقدرت سازگاری بادیگران
4-تقویت روحیه همکاری،همدلی،نوع دوستی،گذشت،فداکاری وهمزیستی
5-ایجادحس احترام به دیگران وتحمل عقاید دیگران
6-تقویت حس مسولیت پذیری دروظایف فردی واجتماعی
7-گسترش همیاری درسی وتحصیلی بهمنظور پیشرفت تحصیلی از طریق گروه های دانش آموزی
اهداف اجتماعی شدن
1-شخص باید آن مهارت های ضروری که برای زندگی در جامعه لازم است را فرا گیرد .
2-شخص باید بتواند رفع نیازهای بدنی خود را به شیوه های قابل قبول و مطابق با فرهنگ جامعه فرا گیرد .
3-شخص باید بتواند به صورت موثر ی با دیگران ارتباط برقرار کند و توانایی خواندن ، نوشتن و سخن گفتن پیدا کند .
4-فرد باید ارزش ها و اعتقادات اساسی جامعه خود را در ذهن خود متمرکز کرده و از آن ها بهره گیری کند
5- آموزش قواعد و نظامات اساسی ، از آداب و عادات رفتار روزمره گرفته تا روش های علمی .
6- فراگرد جامعه پذیری به همان میزان که عادات و رفتار فرد را مطابق هنجارهای اجتماعی تحت نظم و انظباط در می آورد و به او امید و آرزو می دهد .
7-فراگرد جامعه پذیری از طریق برآوردن خواست ها ، آرزوها و امید ها برای فرد هویت می آفریند
8-فراگرد جامعه پذیری ، نقش های اجتماعی ، نگرش ها ، انتظارات و گرایش های مربوط به آن نقش ها را بر فرد می آموزد .
9- نقش های اجتماعی ، آمال و آرزو ها ، هویت ها و قواعد و نظامات رفتاری ، روابط متقابل تنگاتنگی با یکدیگر دارند .
10- هدف دیگر فراگرد جامعه پذیری آموختن مهارت هاست . فقط با اکتساب و یادگیری مهارت ها افراد می توانند در جامعه منشا اثر واقع شوند .
مبانی تنظیم روابط اجتماعی
آن چه در جامعه ی انسانی نقش تعیین کننده و مهمی بر عهده دارد عبارتند از :
1- خانواده
2- مدرسه
3- گروه های دوستی و همسالان
4- محیط اجتماع شامل : رسانه های گروهی – مساجد و اجتماعات دینی – انجمن ها و گروه های محلی ، ورزشی و هنری
خانواده
اولین و مهمترین عامل تربیت اجتماعی وجامعه پذیری فرد محسوب می شود در سال های اولیه عمر همه چیز را از دریچه دید خانواده می بیند امر و نهی والدین ، تقلید و همانند سازی کودک از مهمترین راه های انتقال ارزشها ، هنجار ها و سنت های جامعه به فرد است تا آن جا که عده ای نقش خانواده را در تربیت کودک به منزله ی وراثت ثانوی ارتقا داده اند یعنی اثری که خانواده در روان اجتماعی کردن کودک می گذارد اثری با پایداری و جاودانگی اثر وراثت بر جسم و روح کودک است . در روند اجتماعی کردن کودکان عوامل گوناگونی موثرند از آن میان مادر تاثیرات عمیق تری بر ذهن کودک دارد و پس از مادر ، پدر و سایر اعضا ی خانواده بر کودک تاثیر گذارند .
در خانواده طرز سخن گفتن ، جامه پوشیدن ، غذا خوردن و مهربانی کردن با دیگران ، شرکت در اجتماعات دینی ، خشنودی از مراسم دینی و برخی از اساسی ترین اصول سلوک با مردم آموزش داده می شود .
مهارت های اجتماعی مهم در تقویت روابط خانواده
1- توجه به نظرات والدین و کمک به آنان
2- برخورد مناسب و عاطفی با اعضای خانواده و جلب رضایت آنان
3- مشارکت در بحث ها و گفتگوهای خانوادگی و اظهار نظر به جا
4- همکاری و همراهی در تمامی امورات و بیان نظرات خود
5- کمک خواستن از اعضای خانواده در هنگام بروز مشکل
6- راهنمایی کردن افراد کوچکتر و نادیده گرفتن اشتباهات آنان
7- استفاده از کلمات مودبانه مثل لطفا ، متشکرم و … هنگام خواهش از اعضای خانواده
8-پرهیز از تندی و خشونت در صورت بروز مشکل و …
محیط مدرسه
بعد از خانواده دومین محیطی که کودک به آن پا می گذارد مدرسه است ، محیط مدرسه با توجه به این که بزرگتر از خانواده است اولین رابطه های اجتماعی را با افراد غیر فامیل برای کودک فراهم می آورد . دبیران ، مدیر و همکلاسی ها و کلیه کسانی که در محیط آموزشی مدرسه دست اندر کار هستند هر یک به نحوی در رشد اجتماعی کودکان اثر می گذارند .
هدف از انجام پژوهش یافتن پاسخ این سوال است که چه عواملی در ناسازگاریها و عدم همدلی برای برقراری ارتباط اجتماعی در دانش آموزان تاثیر گذار است ؟و چگونه می توان این گونه ناسازگاری ها را درمان کرد .
برای رسیدن به اهداف فوق باید به پرسش های ذیل پاسخ داده شود .
1. علت اصلی ناسازگاری هاو همدلی در برقراری ارتباط اجتماعی در نوجوان چیست ؟
2. چه راه حل هایی را می توان ارائه نمود تا در برقراری تعامل اجتماعی موفق باشند ؟
3. نقش راهنمایی و مشاوره در انتقال مهارت های اجتماعی به نوجوانان چیست ؟
به نظر پیاژه از لحاظ روان شناختی ، نوجوانی سنی است که فرد در جامعه ی بزرگسالان وارد می شود و با آن ها می آمیزد و سنی است که کودک به زودی می فهمد اگر چه در سطح پایینی از بزرگسالان قرار دارد اما با آنان برابر است و حقوق برابر دارد . نوجوانی همچنین تغییرات هوش ، بسیار عمیقی را شامل می شود و این تغییرات هوشی نوعی تفکر نوجوان است او نه تنها بین خود و بزرگسالان روابطی را برقرار می کند بلکه خاصیت عمومی این مرحله از رشد و تکامل است . ( شعاری نژاد ، 1379،ص 101 )
اجتماعی شدن فرایندی است که به انسان راه های زندگی در جامعه و تعامل انسان ها را می آموزد ، به فرد شخصیت و هویت می دهد و ظرفیت های او را در جهت انجام وظایف فردی و به عنوان عضو جامعه توسعه می بخشد برای آن که فرد بتواند به حیات خود ادامه دهد به ناچار باید بیاموزد که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کند و حتی برای رفع بنیادی ترین نیاز های خود با آن ها همکاری کند و در فرایند اجتماعی شدن است که میراث فرهنگی از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد
در اغلب موارد کودکان به چندین دلیل تنها می مانند یا توسط دوستانشان طرد می شوند:
1- بدرفتاری : گاهی این کودکان رفتاری تند و خشونت آمیز از خود نشان می دهند تا حدی که باعث آزردگی دیگران می شوند آن ها دعوا می کنند بهع از کلایس و مدرسه دردسر درست می کنند قلدری می کنند و … کودکان خشن و پرخاشگر درک نمی کنند که بد رفتاری آن ها شدیدا بر روابط گروهی شان تاثیر می گذارد و موجب قطع ارتباط آن ها به جمع می شود .
2-انزواطلبی :برخی از کودکان و نوجوانان به دلیل منفعل بودن یا به علت اضطراب شدیدی که از بودن در جمع حس می کنند از جمع دوستانشان دور می شوند این گروه بیشتر وقت خود را تنها سپری می کنند .
3- متفاوت بودن : برخی از کودکان خود را متفانت از دیگران میدانند ( خوب می پوشند ، زیاد درس می خوانند فخر می فروشند حتی پاق یا لاغر و یا دچار معلولیت جسمی اند ) و به همین دلیل از جمع کودکان دیگر دور می شوند . متاسفانه این کودکان همیشه هدف رفتارهای خشونت امیز قلدرها قرار می گیرند و اغلب بچه های کلاس نیز با رفتاری که با آن ها می شود همراهی می کنند .
اغلب بچه های که توسط دوستانشان مورد بی مهری و بی تفاوتی قرار می گیرند ناراحت ، دلخور و غمگین اند آن ها شدیدا احساس تنهایی می کنند و بر این باورند که هیچ کس برای آن ها ارزش و احترامی قائل نیست از طرف دیگر دوست دارند که توجه سایرین را به سوی خودشان جلب کنند و به همین دلیل سعی می کنندبرای جلب توجه دیگران دست به هر کاری بزنند زیرا معتقدند مورد توجه قرار گرفتن به هر علتی بهتر از نادیده گرفته شدن است . بعضی از افراد این گروه حتی ممکن است دست به کار های خلاف ، مصرف مواد مخدر و رفتارهای بزهکارانه نیز بزنند . در حقیقت این گروه تحمل طرد شدن ، نادیده گرفته شدن و محرومیت توسط جمع را به هیچ عنوان ندارند. (کوهن، 2000،ص135 )
الگوهای چهارگانه ارتباط با دیگران:
طبق نظر روانشناسان مهارتهای ارتباطی مجموعه ای از رفتارهاست که کیفیت ارتباط بین اشخاص را در بر می گیرد . به نظر آنها هر شخصی برای بر قراری ارتباط با دیگران سبک و روش خاصی برای خویش دارد . اما به طور کلی این روشها را می توان درچهار الگوی اصلی( چهار سبک رفتاری )خلاصه نمود. این الگوها عبارتنداز:

₪ سلطه پذیری
₪ سلطه گری
₪ پرخاشگری
₪ قاطعیت
برای اینکه بدانیم از میان این الگوها ، کدامیک بهترین الگو برای برقراری ارتباط سالم با دیگران است به طور مختصر به توضیح هر یک اشاره ای می کنیم :
سلطه پذیری:
ویژگی افراد این الگو بر قراری ارتباط صادقانه ، غیر صریح ( غیر مستقیم و مبهم ) توام با احترام به فرد مقابل است . افراد سلطه پذیر، دل مشغولی پرهیز از برخورد با دیگران را دارند . حتی اگر این کار به قیمت ضایع شدن حق خودشان تمام شود . آنها معمولا حق را به دیگران می دهند و برای خود ارزش و احترامی قائل نیستند چنین افرادی در مقابل انتقاد بسیار مضطرب می شوند و معمولا بر خلاف میل خود عمل می کنند این افراد اغلب سعی می کنند از تعارض فرار کنند و به هنگام مشکل به جای حل مسئله، سعی در پاک کردن صورت مسئله دارند . معمولا هنگام صحبت کردن سعی می کنند در چشم دیگران نگاه نکنند و در جلسات و مهمانی ها باشند. این افراد ، اغلب در ایجاد ارتباط ناموفق هستند و استعداد بیماری افسردگی را دارا می باشند روانشناسان این گونه افراد را با صفت " من مدار" توصیف میکنند.
سلطه گری:
برقراری ارتباط صادقانه ، غیر صریح ( مهم و غیر مستقیم ) و توام با احترام ظاهری ویژگی افراد این الگو می باشد . فرد سلطه گر خود ودیگران را به عنوان شیء و نه انسان، مورد بهره کشی قرار می دهد وسعی می کند افراد را در جهت خود فریب دهد ومهار کند . بر همین اساس افراد سلطه گر سعی در مهار و بهره کشی از دیگران و حتی خود دارند . چون این اعمال منجربه احساس ایمنی در آنها می شود . زندگی فرد سلطه گر دریای متلاطمی است که در آن با نیرنگ به بقای خود ادامه می دهد و خود و دیگران را در جهت اهداف قلبی و به صورت پنهانی مهار و هدایت می کند .این افراد هر چند ممکن است در کوتاه مدت موفقیتهایی در روابط بدست بیاورند ، اما در دراز مدت ، شکست خواهند خورد. این گونه افراد مستعد افسردگی ، اختلال ، اضطراب وخشم در روابط هستند و روانشناسان به آن ها صفت " تو مدار " اطلاقی می کنند .
پرخاشگری:
برقراری ارتباط صادقانه ، نیمه صریح ( مستقیم و مبهم ) و بدون احترام متقابل است . افراد پرخاشگر ، همواره در رقابت با دیگران هستند آنها همیشه فکر می کنند که حق با آنها ست و این دیگران هستند که مشکل درست می کنند و مسئله ساز هستند . خیلی زود خشمگین هستند و همواره دیگران را مسول عصبانیت خود می دانند .از واژه هایی مثل " باید " زیاد استفاده می کنند و معمولا توانایی گوش دادن به طرف دیگر را ندارند هنگامی که با آنها مخالفت می شود ،به شدت بر افروخته می شوند. نباید تصور کرد که فرد پرخاشگر یعنی کسی که همیشه داد و بیداد می کند بلکه خیلی از اوقات این افراد خشم خود را با زدن بر چسبهای تحقیرآمیز و توهین به دیگران نشان می دهند . بی حوصلگی ، بی قراری و عجول بودن جزء خصیصه های این افراد به شمار می رود . این افراد نه برای خودشان احترام قائل اند و نه برای دیگران این گونه افراد در دراز مدت موفق نخواهد بود
قاطعیت:
ویژگی افراد دارای این الگو ، بر قراری ارتباط صادقانه ، صریح ( مستقیم و روشن ) و توام با احترام متقابل و اصیل ( نه ظاهری) است . یک فرد قاطع هم حق وحقوق خود و هم حق وحقوق دیگران را محترم می شمارد. نکته قابل توجه در مورد افراد قاطع این است که آنها برخلاف افراد سلطه پذیر (که خود را متهم می کنند ) و بر خلاف افراد پرخاشگر ( که همواره دیگران را متهم می کنند ) در تبین و پیدا کردن راه حل به جای متهم کردن خود و یا دیگران به مسئله و چگونگی حل آن توجه می کنند . روانشناسان چنین سبکی از بر خورد را "مسئله مداری " می گویند این افراد نکات مثبت و منفی را هم در خود و هم در دیگران می بینند . به طور منصفانه و در عین حال هم برای خود و هم برای دیگران احترام قائل اند . بر همین اساس در حل تعارضات هم قادرند دیدگاههای خود را به وضوح بیان کنند و هم احترام خود ودیگران را حفظ نمایند . برهمین پایه این افراد در حل تعارضات بیشتر بر گفتگو تاکید می کنند . بنابراین در ایجاد ارتباط کاملا موفق عمل می کنند. (مهکام- رضا- مجله حدیث زندگی- ص 6)
قاطعیت در ارتباط بادیگران:
با ملاحظه چهار الگوی ارتباطی که بیان شد معلوم می شود که برای جلب مقبولیت در جمع و محیط های مختلف و محبوبیت دردل دیگران ، قاطعیت بهترین روش ارتباطی است . چرا که هر یک از ارتباط های دیگر دچار نقصی است که همگی آنها منجربه از بین رفتن اعتماد و ایجاد تنفر در فرد مقابل می شود و بالاخره محبوبیت قلبی را از میان می برد . و این عکس افراد قاطع است که به دلیل نحوه وسبک رفتاری خود اعتماد و احترام و محبت افراد مقابل را کسب می کنند و در نتیجه محبوبیت اجتماعی کسب می کنند .البته این نکته لازم به تذکر است که ما نمی توانیم در واقعیت فردی را بیابیم که قاطع صرف یا پرخاشگر مطلق باشد بلکه هر فردی یک از این الگوها را به اندازه متفاوتی در خود دارد اما از یکی از الگوها بیشتر استفاده می شود . بنابراین ما نیزباید تلاش کنیم بیشتر الگوی ارتباطی در رفتارهای روزمره خود را الگوی قاطعیت قراردهیم
تجزیه وتحلیل داده ها
باتوجه به یافته های علمی وهمچنین پیشینه تحقیق ومطالبی که درمصاحبه با دانش آموزان ومدیرومعاون وهمکاران به دست آمد مهمترین عوامل تاثیر گذار بر مهارتهای اجتماعی عبارتنداز:
1-خانواده(شامل والدین ورفتارهای آنها وبرادروخواهروسطح تحصیلات والدین
2-مدرسه(مدیرومعاون ودبیران ودوستان وهمسالان
3-محیط اجتماع
4-رسانه های گروهی(رادیو وتلویزیون وموبایل و….
5-ویژگی های فردی(هوش وبلوغ زودرس وآراستگی ظاهری ومسولیت پذیری)
باتوجه به موضوع پژوهش رفتارهای مشاهده شده در مدرسه خیلی زیاد اتفاق می افتدپس مدرسه مهمترین عاملی است که رفتار آنها راتحت تاثیر قرار می دهدزیرا دانش آموزان تعداد ساعات زیادی را درمدرسه به سرمی برندو در محیط مدرسه دانش آموزان با مدیریت سروکاردارند بامعاونت مدرسه درفعالیت ها همکاری می کننددر کلاس با تعامل با دبیر هم درس را یادمی گیرند،با هم همکاری می کنند،فعالیت های مدرسه را انجام می دهند،بازی می کنند،صحبت می کنندو…واگر نتوانند در این زمینه ها باهمدیگر تعامل داشته باشند به مراتب در اجتماع نیز نمی توانند موفق باشند وبا دیگران رابطه ای عاطفی وتعاملی داشته باشند.

انتخاب راه حل و پیشنهادات و گردآوری شواهد2
باتوجه به تجزیه وتحلیل داده ها ومطالب گردآوری شده واستفاده از نظریات مشاوران اداره آموزش وپرورش کلات به این نتیجه رسیدم برای حل مشکلات دانش آموزان ازروشهای زیر استفاده کنم:
1- روش گروه درمانی (مراجع محوری)راجرز
2-حضور مدیریت وصحبت درمورد مهارتهای اجتماعی وارتباط دانش آموزان باهم در مدرسه ودر اجتماع
3- معاونت مدرسه وآموزگاران محترم در شیوه برخوردشان با دانش آموزان وهمچنین آموزگاران در روش تدریسشان تغییرات لازم را اعمال کنند.
4-خانواده درمانی نیز یکی از راه های تقویت وآموزش مهارت های اجتماعی می باشد.
با توجه به اطلاعات گردآوری شده ومشاهده وضعیت دانش آموزان در مدرسه بهترین راه حلی که می توانست به من کمک کند تا مشکلات را برطرف کنم روش گروه درمانی(مراجع محوری) راجرز بود،بنابراین این راه حل را انتخاب کردم.
نتیجه گیری:
زندگی در خوابگاه خصوصیات خاصی دارد که پاره ای از آنها می تواند بسیار جذاب، سرگرم کننده، تفریحی و لذت بخش باشد. مانند زمان هایی که دانش آموزان مدت های زیادی دور هم نشسته و به بگو و بخند و صحبت در مورد موضوعی مشغولند؛ از سوی دیگر زندگی در خوابگاه می تواند مشکلاتی هم ایجاد کند مانند زندگی با یک هم اتاقی که اهل همکاری نیست، قواعد و قوانین را زیر پا می گذارد و یا احساس خجالت و ناتوانی از بیان عقیده، نظر و درخواست از بقیه ی هم اتاقی ها و موارد مشابه آن.
در هر حال، زندگی خوابگاهی جنبه های متعدد و مختلفی دارد مانند: برقراری ارتباط سالم با سایر دانش آموزان و به خصوص هم اتاقی ها، مشارکت در فعالیت های زندگی خوابگاهی، تقسیم وظایف و مسئولیت ها و مقابله با مشکلاتی که در زندگی خوابگاهی پیش می آید.
اگر خوش شانس باشید و هم اتاقی هایتان افرادی سازگار، همراه، دارای روحیه همکاری باشند، زندگی خوابگاهی شما بخوبی سپری خواهد شد. مشکل از آنجایی شروع می شود که هم اتاقی ها در مورد مسائل مختلف با یکدیگر مشکل پیدا می کنند.
اختلاف و تفاوت در مورد موضوع های مختلف امری ساده و بدیهی است. انسان ها با یکدیگر متفاوتند. علت آن هم روشن است: تفاوت در خانواده ها، فرهنگ ها، والدین، جوامع مختلف و … ممهم این است که انسان ها راه برطرف کردن اختلاف ها را فرا بگیرند.
یکی از مهم ترین مکان هایی که اختلافات و تفاوت های بین انسان ها خود را نشان می دهد محیط دانشگاه و زندگی در خوابگاه است. هر یک از دانش آموزان در خانواده و شهری متفاوت و با فرهنگی متفاوت بزرگ شده اند و بنابراین بسیار طبیعی است که با یکدیگر تفاوت داشته باشند. مهم نیست که تفاوت نداشته باشیمبلکه مهم است که یاد بگیریم چگونه اختلاف هایی که بر اثر این اتفاقات به وجود می آیند را برطرف کنیم. به همین دلیل مهارت حل اختلاف در این زمینه بسیار کمک کننده و مفید است.
راهکار ها و پیشنهادات
بهتر است از همان ابتدا با عده ای که قرار است هم اتاق شوید، نشسته و راجع به آنچه باید رعایت شود، گفتگو کنید. موضوعاتی که باید در این نشست ها در مورد آنها صحبت کنید عبارتند از:

موضوعات کلی و عام:
نظافت اتاق: تعیین نوع کارهایی که برای نظافت محل زندگی لازم است و تنظیم برنامه نظافت و اختصاص آن به هر یک از هم اتاقی ها و موارد مشابه.
شستشوی ظروف: تعیین نوبت های ظرفشویی یا موارد دیگری مرتبط با شستشو و تعیین هر یک از نوبت ها به یکی از هم اتاقی ها.
خرید مایحتاج و وسایل: تعیین خرید های اساسی و کارهای مرتبط با خرید و تقسیم آن به هر یک از هم اتاقی ها، تعیین مادر خرج(کسی که مسئول خریدها است)، تعیین مقدار هزینه ای که ماهانه یا هفتگی باید پرداخت شود . توافق در این مورد که بر اساس مذاکره و بحث با هم اتاقی ها حاصل می شود.
تنظیم ساعت و زمان:
استراحت: تعیین اوقات استراحت و خواب، مشخص کردن میزان روشنایی و فعالیت هایی که در ساعت خواب و استراحت می توان انجام داد.
مهمانی: مشخص کردن ساعاتی که می توان مهمانی را به اتاق راه داد و مدت اقامت وی و دفعات آن و موارد مشابه.
مطالعه: مشخص کردن ساعات و زمان مطالعه ای که هر یک از هم اتاقی ها نیاز دارد و عادات مطالعه وی و عواملی که در مطالعه هم اتاقی ها مشکل یا مزاحمت ایجاد می کند و راه های برطرف کردن آن.
تفریح، گفتگو و بحث: تعیین ساعاتی که برای تفریح، گفتگو و بحث و یا برگزاری جلسات لازم است و فاصله بین آنها.
رعایت اصول ایمنی:
تعیین نکات مهمی که از نظر ایمنی لازم است مانند: قفل کردن در اتاق، کشوها، چمدان ها و یا اینکه شب ها در اتاق قفل باشد یا نه.
تعیین موارد خصوصی و عمومی:
یکی دیگر از موضوعات مهم در میان هم اتاقی ها، مشخص کردن محدوده های شخصی و عمومی است. لازم است این موارد از ابتدا مشخص شود:
استفاده از وسایل یکدیگر: در این رابطه لازم است هر یک از هم اتاقی ها مشخص کنند دیگران تا چه حد مجازند از وسایل آنان در حضور یا غیبت آنان استفاده کنند.
تعیین حریم و فضای خصوصی: برخی از افراد حساسیت های خاصی در مورد حریم و فضاهای خصوصی خود دارند و برخی کمتر حساسند. مثلا ممکن است یکی از هم اتاقی ها از اینکه دیگری روی تخت او بنشیند و یا اینکه از لیوان یا بشقاب او استفاده شود، ناراحت شود در حالیکه ممکن است دیگری چنین حساسیتی نداشته باشد.
اطلاعات و موضوعات شخصی: ممکن است برخی از هم اتاقی ها براحتی در مورد کار، درس یا زندگی خود صحبت کند و از اینکه دیگران اطلاعاتی در مورد آنها داشته باشند ناراحت نشوند در حالیکه فرد دیگری مایل نباشد که کسی "سر از کار او در آورد."
اطلاع دادن به یکدیگر در مورد بیرون رفتن: برخی ممکن است مایل نباشند که دیگران بدانند آنان کجا هستند، به کجا می روند و چه فعالیت هایی انجام می دهند.
نیاز به خلوت و تنهایی: برخی ممکن است مایل باشند که به تنهایی کاری را انجام دهند و نیاز دارند در مواقعی از روز یا هفته یا … به قول معروف "ساعاتی را با خود خلوت کنند". به همین دلیل مناسب است که اطلاعاتی به سایر هم اتاقی ها بدهند تا نه او مزاحم آنها شده و نه سایرین برداشت اشتباهی از آنها داشته باشند

منابع
– اکبری، مشکلات نوجوانی و جوانی، انتشارات معبود، 1374
– افروز، روانشناسی کمرویی و روش های درمان- نشر فرهنگ اسلامی 1379
– اثربخشی سایکودرام بر عزت نفس و کمرویی دانش آموزان که توسط معصوم رجایی
(پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربت جام )
– رمضانی (1373) در پژوهشی (پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی) تحت عنوان ((تکنیک های آموزش ابزار وجود در درمان کمرویی و عدم قاطعیت دانش جویان))
– حیدر پور و همکاران (1378) (فصلنامه اندیشه های تازه در علوم تربیتی 4،41-52

باسمه تعالی
جمهوری اسلامی ایران
اداره کل آموزش و پرورش استان …
اداره آموزش و پرورش شهرستان….

عنوان اقدام پژوهی :
چگونه توانستم زندگی اجتماعی و با هم بودن و سازگاری با بچه ها با اخلاق های متفاوت را به دانش آموزان خوابگاهی بیاموزم؟
نام و نام خانوادگی مولف اول/مجری اصلی :
پست سازمانی :
رشته تحصیلی :
آخرین مدرک تحصیلی :
دوره تحصیلی :
سمت فعلی :
شماره پرسنلی :

22


تعداد صفحات : 32 | فرمت فایل : Word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود