به نام خالق هستی
دانشگاه علمی کاربردی ملایر
نام درس : معماری جهان
موضوع : تمدن دریای اژه
دانشجو :
وحید کزازی دارانی
استاد : سرکارخانم مهندس حمزه لو
آنچه از تاریخ می ماند حاکمیت که خشت زمان دور بود و خاطره ای در زمان حال .
جبر زمان سنگ سخت وبی رحم تاریخ را همچون توده ی سرود و خسته ی
خاطرات ، برای ما به ارمغان می آورد و خاک نیازمند تاریخ با در یای تشنه از حوادث
خشت های زمانه را بر دوش ما می گذارد ، تا ما هم سهمی در این آموختن داشته
باشیم .
برداشت آزاد
منطقه اژه: مساحت این منطقه که نزدیک به یازده درصد از خاک ترکیه را دربرمی گیرد 85 هزارکیلومتر مربع است. از شمال با منطقه اژه، از شرق با منطقه آناطولی میانی، از جنوب شرقی یا منطقه مدیترانه همسایه است. دریای اژه نیز در غرب آن قرار گرفته است. (که منطقه نام خود را از همین دریا می گیرد). مرز این منطقه با منطقه مرمره، از غرب از ناحیه «بابا بورنو» شروع شده تا کوه کاز که تا شمال خلیج ادرمیت قرار گرفته ادامه می یابد. مرز مشترکین با آناطولی میانی نیز، از جنوب غربی ناحیه اینونو شروع شده، تا شمال کوه های سلطان پیش می رود. از آن نقطه به بعد نیز حدود مشترکش با منطقه مدیترانه آغاز می شود، که تا غرب دریاچه کوی جگیز امتداد می یابد. منطقه اژه به دو بخش تقسیم می شود که بخشی را اژه اصلی و بخش دیگر را آناطولی غرب میانی نامند. بخش اژه آن شامل استان های ازمیر، مانیسا، آیدین، دنیزلی و موغلا می شود و بخش آناطولی غرب میانی نیز استان های اوشاک، کوتاهیا و آفیون کاراحصار را در برمی گیرد.
پلان کاخ ملیا
هنر اژه ای کاخ کنوسوس ( 1500 – 1600 پیش از میلاد ) بزرگترین کاخ در دوره ی مینوسی پسین که دارای ساختمانی بی نقشه بود. زمین حیاط بزرگ مستطیل شکلی که تمام واحدهای کاخ گرداگرد آن ساخته شده اند ، در زمان کاخ کهن تسطیح شده بود و شیوه ی حلقه زدن ساختمان ها به دور آن حکایت از این دارد که نقشه اش پیشاپیش تهیه نشده بود بلکه چندین هسته ی مرکزی ساختمانی ، همراه با هم رشد می کرده اند و حیاط مزبور نیز نقش عامل سازمان دهنده ی اصلی را ایفا می کرده است . دومین عامل سازمان دهنده ، دو دالان دراز بوده اند . یک دالان شمالی-جنوبی در ضلع غربی حیاط ، اتاق های اداری و تشریفات را از انبارها که محل ذخیره سازی شراب ، غلات ، روغن و عسل در خمره های بزرگ بودند ، جدا می کرده است . در ضلع شرقی حیاط ، یک دالان شرقی-غربی ، تالارهای مخصوص شاه و ملکه و تالارهای پذیرایی ( جنوب ) را از اتاق های کارگران و پیش خدمت ها ( شمال ) جدا می کند . در کوشه ی شمال غربی کل مجتمع ساختمان ، " میدان " یا " محوطه ی تئاتر " با پله ها ( صندلی پله ای ؟ ) در دو طرف – نخستین نسل تئاتر یونان در دوره های بعد – دیده می شود . در زیر کاخ ، شبکه ی کارآمدی برای فاضل آب از لوله های سفالی ساخته شده است و به همین علت ، احتمال زیاد می رود که کنوسوس یکی از بهداشتی ترین شهرهای جهان تا پیش از سده ی بیستم بوده باشد
این کاخ سه اشکوب با پله کان های داخلی داشت که به گرد روشنایی وهواکش های آن ساخته شده بودند.از ویژگیهای مشخص کننده ی ستونهای مینوسی،که درآغاز از چوب ساخته شده بودند ولی بعدها باسنگ بازسازی شدند(به اعتقاد امروزیان باتناسب های نادرست و بزرگتر)،سرستون های پیازی شکل وبالشتکی و شیوه ی مخروطی شدن تنه ی ستون درسمت قاعده و پهن ترشدنش درراس بود
نگاهی به تالار بارگاه ملکه با تالار ستون ها و روشنایی آن شیوه ی نمونه وار تزیین دیوارهای اتاق های مهم کاخ کنوسوس را نشان می دهد . در این نقاشی های دیواری ، بسیاری از جنبه های زنگی کرتی ها ( مسابقات گاوبازی ، رژه و مراسم مذهبی ) و طبیعت (پرندگان،چارپایان،گل ها و زندگی دریایی با دلفین هایی که در میان دیگر جانداران دریایی به جست و خیز پرداخته اند ) تجسم یافته اند.
سرزندگی و خودجوشی ، سجیه ی متمایز کننده ی نقاشی دیواری از گاوبازی است . با آن که فقط تکه هایی از این نقاشی دیواری کشف شده اند ، همین تکه ها از لحاظ تجسم حرکات قوی دخترها و مرد جوان که در هوا نشان داده شده و شاید هم شاخ های گاو را گرفته و بر پشتش معلق زده بوده باشد ، فوق العاده اند . تفاوتی که در نقاشی های مینوسی می بینیم در رابطه ی گاو – شاید هم در این جا حتی در مقام یک خدا نمایانده شده – با آدمیان است
ارگ تیرونز ( 1400 – 1200 پیش از میلاد ) این ارگ در فاصله ی پانزده کیلومتری میسن قرار دارد . دیوارهای تنومند تیرونز در نقطه ی مقابل کاخ های بی حصار کرتی قرار دارند و آشکارا نشان می دهند که جنبه ای دفاعی داشته اند . ساختمان های درون محدوده ی دیوارهایی به ضخامت 6 متر در یک امتداد واقع شده اند و به نظر می رسد که از روی نقشه ای از پیش تعیین شده ساخته شده اند .
گاه از میان دیوارهای مزبور ، دالان های سنگ چین عبور داده می شد که احتمالا ً به عنوان بخشی از شبکه ی دفاعی یا بخشی از یک راه نمایشی و تشریفاتی که از طریق یک هشتی و یک دهلیز به تالار بارگاه یا اتاق اصلی کاخ منتهی می شد ، مورد استفاده بوده است. بر خلاف بی نقشگی و گاه آشفتگی موجود در کاخ های کرتی ، نقشه ی میسنی نمونه ای از ترتیب صریح و ساده ی قرار گرفتن واحدها در کنار هم به شمار می رود . تالار بارگاه ، با نقشه ای سه اتاقه در قلب ساختمان و مرکز زندگی ارگ ، تجسمی از نخستین نمونه ی معابد کلاسیک یونان است .این شیوه ی بنیادی ساختمان سازی ، در کاخ های کرت ظاهر نمی شود ولی با شگفتی تمام در اوایل سال 2000 پیش از میلاد به ظهور می رسد .این تالار که تالاری رسمی بود به شکل مستطیل با یک آتشدان در وسط و چهار ستون برای نگه داری سقف ساخته شده بود.
نقاشی های دیواری ، حکاکی ها و دست کم پیکره های عظیم ساختمانی در میسن – دروازه ی شیران – از عبوسی این کاخ های دژمانند می کاست . این دروازه ی بیرونی دژ که از سمت چپ به وسیله ی یک دیوار و از سمت راست به وسیله ی یک باروی دوپهلوی برجسته حفاظت می شد ، از دو تک سنگ عظیم عمودی با یک حمال افقی بر روی آن ها ساخته شده است و ردیف های فوقانی سنگ به صورت یک تاق برجسته درمی آیند و روزنه ای مثلثی شکل پدید می آورند که باعث کاسته شدن سنگینی و فشار قطعات بالایی بر حمال افقی می شود . فضای تاق نما با قطعه سنگی پر شده که رویش نقش برجسته ی دو شیر در دو سوی یک ستون احتمالا ً مقدس مینوسی حکاکی شده که رو در روی هم ایستاده اند و پایشان را بر قاعده ی آن نهاده اند . ( این ستون دروازه ی شیران ، نمونه ی سنگی ستون های چوبی منهدم شده ی مینوسی است . ) سوراخ های روی چهره ی جانوران نشان می دهد که سر این شیرها ، که دیگر وجود ندارد ، از تکه سنگ یا فلز جداگانه ای ساخته شده بود
گنج خانه ی آترئوس این نام اشتباهاً توسط شلیمان بر آن نهاده شد . زیرا او گمان می کرد بنای پرشکوه مزبور در میان گروهی از بناهای مشابه ، مخزن گنج های آترئوس پدر آگاممنون و منلائوس است . بنای مزبور از نوع مقابر به اصطلاح لانه زنبوری است و در دل یک تپه ساخته شده و راه ورودیش از یک گذرگاه طولانی یا دوموس می گذرد ; شکل لانه زنبوری اتاقک مدور یا گنبد تدفینی با روی هم چیدن رج های پیش آمده ی سنگ بر قاعده ای مدور به دست آمد ، به طرز باشکوهی در انحنای دیوار جا گرفت و باعث پدید آمدن گنبدی مرتفع شد که ارتفاعش در نمونه ی کنونی به دوازده متر می رسد . این ، بزرگ ترین ساختمان تاق بندی شده بدون استفاده از تیرهای داخلی در کل جهان باستان تا پیش از ساخته شدن معبد پانتئون رم در 1500 سال بعد بود
در این دوره فلز کاری و سفال سازی رونق داشت وکشاورزی نیز تکامل یافت… از گورستانهای جمعی اثری نیست … پادشاهان کرت ،کاهنانی بودندکه بدستیاری اشرافیت به قدرت رسیده بودند … تماشاخانه ای که برای 500 نفرجاداشت نیز کشف گردیده است . درامپراطوری کرت نظام تکامل یافته بروکراسی که بانظام مصرشباهت داشت برقرار بوده است . آغاز هزاره سومدر حوزه سفلای دانوب در تراس ودریونان شمالی مهاجرت قبایل چوپان روی دادکه دراواسط هزاره سوم تسالی را اشغال کردند،اینان احتمالاً نیاکان یونانیان باستان بودند … از سال 2000 قبایل یونانی که احتمالاً آخه ای ها وایونی ها جزء آنها بودند از تسالی به سوی یونان مرکزی وپلوپونز پیش رفتند … هجوم آخه ای ها در حدود سال 1700 باعث از دست رفتن کرت شد،در این مناطق شهر های کوچک آخه ای و کرتی بود ، بوجود آمد . علم تاریخ به ملاحظه نام حاکم نشین می سن در آرگولیدبه این تمدن نام قراردادی " تمدن می سن " ( 1700-1100 ) را داده است و آنرادر عین حال آخرین مرحله فرهنگ اژه ای و نخستین مرحله فرهنگ یونانی تلقی می کند
ادوار تمدن کرت 8-4- از نظر باستان شناسی ، ظهور مس در آثار اولین یا پایین ترین جنبه ی خرابه ها، از پیدایش فرهنگ جدیدی در دوره ی نوسنگی حکایت می کند. کرتیان ، در پایان عصر مینوسی قدیم ، آمیختن مس و قلع را می آموزند، و این به منزله ی آغاز عصر مفرغ است . در مرحله ی اول عصر مینوسی میانه ، قدیمی ترین قصرها برپا می شود: امیران کنوسوس و فایستوس و مالیا برای خود سراهای مجلل با اطاقهای فراوان و انبارهای بزرگ و کارگاههای گوناگون و محرابها و معابد و مجاری عظیم فاضلاب – که چشمان مغرب زمینیان خود بین را خیره می کند – به وجود می آورند. ظرفهای سفالین رنگارنگ ساخته می شود، دیوارها با تصاویر دلربا جان می گیرند، و از تصویر- نگاشته های عصر پیشین ، کتابتی مرکب از شکلهای ساده فراهم می آید. در پایان مرحله ی دوم عصر مینوسی میانه ، فاجعه ای غریب روی می دهد و آثار نامبارک خود را در چینه باقی می گذارد: کاخ کنوسوس فرو کوبیده می شود – تو گویی زمین تکانی خورده یا مورد هجوم شهر فایستوس ، که قصرهایش چند گاهی از بد روزگار مصون می ماند، قرار گرفته است – اما لختی بعد، فایستوس ، موخلوس ، گورنیا، پالایکاسترو، و بسیاری از شهرهای دیگر جزیره ی کرت نیز دستخوش انهدامی از همین گونه می شوند؛
ظرفهای سفالی این عهد از خاکستر پوشیده شده ، و خنبه های کلان انبارها از خاشاک و خرده های مواد مالامالند. مرحله ی سوم عصر مینوسی میانه ، دوره ی رکود نسبی است ، و شاید بتوان گفت که در این زمان ، دنیای مدیترانه ی جنوب خاوری ، بر اثر هجوم هیکسوسها (هوکسوسها) به مصر، دچار پریشانی مداوم است در عصر مینوسی اخیر، زندگی از نو آغاز می شود. انسانیت که در برابر هر حادثه ای بردبار است ، امید خود را باز می یابد، دلیر می شود، و بار دیگر دست به ساختن و پرداختن می زند. در کنوسوس ، فایستوس ، تولیسوس ، هاگیاتریادا و گورنیا قصرهای جدید زیباتری به وجود می آید. این مساکن شاهانه ، با عمارات پنج اشکویی وسیع پرمهابت و تزیینات پرشکوه از ثروتی که یونان پیش از عصر پریکلس هرگز به خود نمی بیند خبر می دهد. در محوطه ی کاخها تماشاخانه برپا می کنند، و منظره ی جدال مرگبار مردان و زنان گلادیاتور، خانمها و آقایان را سرگرم می کند؛ چهره های اشرافی این خانمها و آقایان را، که بارقه ای از هوش دارد، هنوز هم می توان برفرسکوهای درخشان دیوارهای باقی مانده از آن دوران تماشا کرد
در سراسر جامعه ، احتیاجات افزونی می گیرند، ذوقها پیرایش می یابند، و ادبیات تا بناک می شود؛ تنگدستان ، به برکت صدها فن و صنعت ، وسایل تنعم توانگران را تهیه می کنند و از این رهگذر خود نیز به آسایشی نایل می آیند. در بارگاه سلطان و لوله افتاده است : دبیران از کالاهایی که همواره می آیند و پخش می شوند، صورت برمی دارند؛ هنرمندان پیکر می تراشند، صورت می نگارند، سفال می سازند، و نقوش می آفرینند؛ دیوان سالاران والامقام به کنکاش می پردازند، بر مسند داوری می نشینند، و احکام را به مهرهای خوش ساخت خود مزین می کنند؛ در همان حال ، شاهزادگان باریک میان با دوشسهایی که خود را به گوهر آراسته و جامه های سینه باز هوس انگیز در بر کرده اند، در مجلس ضیافت سلطنتی ، که میزهایش از مفرغ و زر می درخشد، گرد می آیند. قرن شانزدهم و پانزدهم ق م اوج تمدن اژه ای و عصر طلایی و کلاسیک کرت است
سقوط کنوسوس و انحطاط کرت 8-6- چون نگریم و جویای منشا این فرهنگ درخشان شویم ، خود را بین آسیا و مصر در نوسان خواهیم یافت . کرتیان ، از لحاظ زبان و نژاد و دین ، با اقوام هند و اروپایی آسیای صغیر خویشاوندند. این اقوام مانند کرتیان ، برای نوشتن ، لوحه های گلین به کار می بردند و واحد وزن و پول آنان شاقل بود. آیینهای آنان هم به آیینهای کرتیان می مانست ؛ مثلاً، در کاریا، آیین زئوس لابراندئوس یعنی «زئوس تبر دودم » رواج داشت ، و ستون و گاو و کبوتر نیز پرستیده می شد. الاهه ی بزرگ مردم فروگیا، که کوبله نام گرفت ، چنان همانند مادر خدای کرت بود که یونانیان هر دو را یکی می دانستند و مادر – خدای کرت را رئاکوبله خواندند. نفوذ فرهنگ مصر نیز در آثار دوره های گوناگون تاریخ کرت سخت به چشم می خورد. این دو فرهنگ در بادی امر یکسان به نظر می رسند، چندان که برخی از محققان بر آنند که ، در روزگار پرادبار، گروهی از مصریان به کرت کوچیدند و تمدن مصری را در آن دیار پخش کردند. ظرفهای سنگی موخلوس و سلاحهای مسی مرحله ی اول عصر مینوسی به آثار مقابر نخستین دودمانهای شاهی مصر شباهت بسیار دارد. در مصر نیز تبر دودم به عنوان نوعی تعویذ به کار می رفت و حتی کاهنی به نام «کاهن تبردودم » وجود داشت . اوزان و مقیاسات کرت ، هر چند که از لحاظی به اوزان و مقیاسات آسیایی می مانند، از حیث شکل ، مصری می نمایند. روشهای حکاکی جواهر، ساختن بدل چینی ، و نقاشی دو کشور نیز چنان همسانند که شپنگلر تمدن کرتی را صرفاً شاخه ای از تمدن مصری شمرده است
ما از شپنگلر پیروی نمی کنیم ، زیرا اگر در جستجوی پیوستگی تمدن ، فردیت و استقلال یکایک آنها را فدا کنیم ، از راه صواب منحرف شده ایم . تمدن کرتی کیفیت مشخصی دارد، و هیچ یک از تمدنهای عتیق ، از لحاظ دقایق آراستگی و جلال هنری ، به گرد آن نمی رسد. می توان اعتقاد کرد که فرهنگ کرت در اصل از اقوام آسیایی نشئت گرفته است . ولی هنرهای کرتی ، با وجود ماهیت و هیئت مستقل خود، از هنرهای مصری تاثیر برداشته اند. فرهنگ کرت محتملاً جز و فرهنگ پیچیده ای است که از عصر نوسنگی به بعد سراسر مدیترانه ی خاوری را پوشانید و اقوام گوناگون را از هنرها و عقاید و رسوم مشابه بهره مند کرد. تمدن کرت از این فرهنگ مشترک برخاست و سپس ، به نوبه ی خود، باعث تقویت آن شد: سلطه ی کرت جزایر اژه را به نظم آورد. بازگانان کرتی به هر بندری راه یافتند. مصنوعات کرت نه تنها جزایر سیکلاد و قبرس را فرا گرفتند و به کاریا و فلسطین رفتند، بلکه ، در جانب شمال ، از میان آسیای صغیر و جزیره های آن به تروا رسیدند، و در جانب باختر، از ایتالیا و سیسیل و اسپانیا وارد شدند؛ به شبه جزیره ی یونان راه یافتند و حتی به تسالی (تسالیا) و مو کنای و تیرونس رخنه کردند. بدین ترتیب ، تمدن کرت ، که چون ارثیه ای به دست یونانیان افتاد، به منزله ی نخستین حلقه ی زنجیر تمدن اروپایی است .
جریان انحطاط کرت برما مجهول است ، و نمی دانیم که این جامعه در کدام یک از طرق متعدد انحظاط سیر کرد. شاید همه را پپموده باشد. تردیدی نیست که روزگاری جنگلهای سرو بلند آوازه اش از میان رفت و به کشاورزی آن سرزمین لطمه زد؛ به طوری که امروز دو ثلث خاک این جزیره سنگلاخ بایراست و نمی تواند بارانهای زمستان را در خود نگاه دارد. شاید این جامعه نیز، مانند بیشتر جامعه هایی که پا به مرحله ی انحطاط می گذارند، بر اثر جلوگیری از افزایش جمعیت ، نژاد خود را رو به زوال برده باشد. شاید تمتعات جسمانی ، که محصول رفاه و تجمل فراوان است ، این مردم را از شور حیاتی تهی کرده و، در کار زندگی و دفاع ، از همت و غیرت انداخته باشد- زیرا هر ملتی رواقی زاده می شود و اپیکوری می میرد. (اشاره است اولاً به فیلسوفان رواقی که نوعی از ریاضت را تبلیغ می کردند، و ثانیاً به اپیکور و شاگردانش که ، از سوی مخالفان ، «لذت طلب » شمرده شده اند.) شاید سقوط مصر، که پس از مرگ اختاتون مصری روی داد، تجارت کرت و مصر را گسیخته و تمول عصر مینوسی را رو به کاستی برده باشد. زیرا کرت ، مانند انگلیس عصر جدید، منابع داخلی قابلی نداشت و ناگزیر بود که ، برای ادامه ی حیات خود، بر دریاها سلطه ورزد، برای صنایع خود بازار یابد و با تجارت به سعادت برسد. شاید جنگلهای داخلی از شمار مردان جزیره کاسته و سپس یک حمله ی خارجی ، کرت منقسم و نامتحد را از پای در آورده باشد. شاید زلزله ای ناگهان شهرها را لرزانیده و ویران کرده ، یا انقلابی خشماگین ، در ظرف سالی پروحشت ، از اجحاف متراکم قرون انتقام گرفته باشد
در حدود 1450 ق م ، کاخ فایستوس بار دیگر فرو افتاد، هاگیاتریادا به آتش سوخت ، و خانه های شهرنشینان توانگر تولیسوس منهدم شد، ولی ، ظاهراً از همین زمان ، دوره ی عظمت کنوسوس آغاز شد و تا پنجاه سال دوام آورد. در این دوره ، کنوسوس به دوره ی سعادت خود رسید و سلطه ی بی چون و چرای خود را بردریای اژه گسترد. عاقبت ، در حدود 1400 ق م ، کاخ کنوسوس نیز به آتش سوخت . اونز در خرابه های کنوسوس آثار آتش انقیاد ناپذیری را یافته است – تیرها و ستونها نیم سوخته اند، دیوارها دوده زده اند، و لوحه های گلین ، احتمالاً بر اثر گرمای آتشی عظیم ، برای دندان زمانه سخت شده و سالم مانده اند. اما تخریب چنان تام و تمام است ، و ویرانخانه ها و حتی اطاقهایی که در زیر خاشاک مصون مانده اند چنان خالی و بی ساز و برگند که بسیاری از دانشوران ، ویرانی کنوسوس را زاده ی زلزله یا آتش سوزی نمی دانند، بلکه محصول هجوم و چپاول می شمارند
. (اگر بتوان ، به اتکای زمان شناسی باستان شناسان ، این آتش عظیم را به حدود سال 1250 نسبت داد، آن گاه به آسانی ممکن است که این فاجعه را ناشی از غلبه ی قوم آخایایی بر دریای اژه و مقارن نخستین مرحله ی محاصره ی دایدالوس هنرمندی بود آتنی ، همپایه ی لئوناردو.(اشاره به لئوناردو داوینچی ، داهیه ی ایتالیایی قرن شانزدهم میلادی ، که تقریباً جامع هنرها و فنون و علوم زمان خود بود.) چون از مهارت برادرزاده اش به رشک افتاد، در یک لحظه ی خشم ، او را کشت و مادام العمر از یونان تبعید شد. در دربار مینوس پناه یافت و او را با اختراعات و ابداعات ماشینی خود به شگفت انداخت . پس ، هنرمند و مهندس بزرگ شاه کرت گشت . پیکر تراشی برجسته بود، و مردم ، که خواسته اند تکامل تدریجی مجسمه سازی را- از پپکرهای سخت بی تشخص تا صورتهای مشخص اشخاص واقعی – بیان کنند، به زبان افسانه گفته اند که مخلوقات او چنان زنده نما بودند که اگر آنها را به پایه های خود نمی بست ، برمی خاستند و راه می رفتند! تروا پنداشت . در هر حال ، روشن است که این فاجعه ناگهان روی داده است . وضع کارگاههای ویران کنوسوس نشان می دهد که مردم شهر، در حینی که سرگرم کارهای خود بوده اند، با مرگی بی امان مواجه شده اند. تقریباً مقارن سقوط کنوسوس ، گورنیا، پیسرا، زاکرو، و پالایکاسترو هم با خاک برابر شدند
1- دوره پیش از کاخها کدام دوره است و مربوط به کدام تمدن می باشد؟ الف) مینوسی کهن – تمدن اژه ب) دوره هلنی – تمدن یونانی ج) دوره جمهوری – تمدن روم د) مینوسی میانه – تمدن اژه 2- عوامل سازماندهنده ی اصلی کاخ کنوسوس چه بود؟ الف) حیاط – میدان ب) میدان – تالار ج) حیاط – دالان د) دالان – میدان 3- ویژگی های مشخص کننده ستون های مینوسی چیست؟ الف) سر ستون های پیازی شکل و بالشتکی ب) شیوه مخروطی شدن تنه ستون در قاعد و پهن تر شدنش در راس ج) ارتفاع هریک از ستون ها 6 برابر قطر پایه آنها است د) الف و ب
4- پیکره ی زیر مربوط به کدام دوره و کدام تمدن است؟ الف) مینوسی کهن – تمدن اژه ب) مینوسی میانه – تمدن اژه ج) مینوسی پسین – تمدن اژه د) دوره میسنی – تمدن اژه 5- سالم ترین و گیراترین بقایای معماری میسنی در کدام شهر است؟ الف) پولوس ب) آیوکلوس ج) آرن د) میسن 6- بزرگترین ساختمان بدون استفاده از تیرهای داخلی در کل جهان باستان پیش از معبد بانتئون چیست؟ الف) گنج خانه ی آترئوس ب) معبد پارتنون ج) معبد آتنا د) معبد ایزه
7-پلان مزبور مربوط به کدام اثر می باشد؟ الف) مقبره کمبوجیه ب) معبد غاری کار لبی ج) قلعه دختر فیروز آباد د) گنج خانه آترئوس 8- دروازه شیران با الهام از هنر کدام تمدن ساخته شده است؟ الف) معماری بین النهرین ب) معماری مصر ج) معماری ایران د) معماری هند 9-المان اساسی شکل گیری کاخ ملیا چه بود؟ الف) میدان ب) دالان ج) پیکره ها د)حیاط 10- نحخستین کاخ تمدن کرت چیست؟ الف)محیا ب)کونوسوس ج)فایستوس د)تیرونز