تارا فایل

بررسی رابطه مدیریت سود و حاکمیت شرکتی با اظهارنظرحسابرس




تعهدنامه اصالت رساله پایان نامه

اینجانب علی کهندل دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد ناپیوسته/دکترای حرفه ای/ دکترای تخصصی در رشته حسابداری با شماره دانشجویی 860014656 که در تاریخ 29/6/90 از پایان نامه/ رساله خود تحت عنوان بررسی رابطه مدیریت سود و حاکمیت شرکتی با اظهارنظرحسابرسبا کسب نمره 19 و درجه عالی دفاع نموده ام بدینوسیله متعهد می شوم:
1-این پایان نامه/ رساله حاصل تحقیق پژوهش انجام شده توسط اینجانب بوده و در مواردی که از دستاوردهای علمی و پژوهشی دیگران (اعم از پایان نامه، کتاب، مقاله و …) استفاده نموده ام، مطابق ضوابط ورودیه موجود، نام منبع مورد استفاده و سایر مشخصات آن را در فهرست مربوطه ذکر و درج کرده ام.
2- این پایان نامه/ رساله قبلاً برای دریافت هیچ مدرک تحصیلی(هم سطح، پایین تر یا بالاتر) در سایر دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ارائه نشده است.
3- چنانچه بعد از فراغت از تحصیل، قصد استفاده و هر گونه بهره برداری اعم از چاپ کتاب، ثبت اختراع و … از این پایان نامه داشته باشم، از حوزه معاونت پژوهشی واحد مجوزهای مربوطه را اخذ نمایم.
4- چنانچه در هر مقطع زمانی خلاف موارد فوق ثابت شود، عواقب ناشی از آن را می پذیرم و واحد دانشگاهی مجاز است با اینجانب مطابق ضوابط و مقررات رفتار نموده و در صورت ابطال مدرک تحصیلی ام هیچگونه ادعایی نخواهم داشت.

نام و نام خانوادگی دانشجو
تاریخ، امضا، اثر انگشت:

گواهی امضاء:
دانشجوی فوق الذکر احراز هویت شد. فقط امضای ایشان گواهی می گردد.
فروزان کیوان فر
رئیس پژوهش دانشکده

دانشگاه آزاد اسلامی
واحد اراک
دانشکده مدیریت، گروه حسابداری
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد
گرایش: حسابداری

عنوان:
بررسی رابطه مدیریت سود و حاکمیت شرکتی
با اظهارنظرحسابرس

استاد راهنما :
دکتر محمدرضا عبدلی

استاد مشاور:
دکتر پیمان غفاری

نگارش:
علی کهندل

تابستان 1390

Islamic Azad University
Arak Branch

Faculty of Management-Department of Accounting
((M.A)) Thesis

Subject:
Investigate the Association Earnings Management and Corporate Governance and the Audit Opinion

Thesis Advisor:
M.R. Abdoli Ph.D.

Consulted by:
P. Ghaffari Ph.D.

By:
Ali Kohandel

Summer 2011

دانشگاه آزاد اسلامی
واحد اراک
دانشکده مدیریت، گروه حسابداری
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد
گرایش: حسابداری

عنوان:
بررسی رابطه مدیریت سود و حاکمیت شرکتی
با اظهارنظرحسابرس

نگارش:
علی کهندل
تابستان 1390

هیات داوران:
1- استاد راهنما: دکتر محمدرضا عبدلی
2- استاد مشاور: دکتر پیمان غفاری
3- استاد داور: دکتر مجید زنجیردار
4- مدیر گروه تخصصی: دکتر مجید زنجیردار

سپاسگزاری:
منت خدای را عزّ و جلّ که طاعتش موجب قربت است و به شکراندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیات است و چون برمی آید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب.
از دست و زبان که برآید کزعهده شکرش به درآید
از استاد ارجمند و گرامی جناب آقای دکتر محمدرضا عبدلی که در به ثمر رسیدن این تحقیق زحمات فراوانی متحمل شدند و همچنین جناب آقای دکتر پیمان غفاری که مسئولیت استاد مشاور این رساله را عهده دار بودند و همچنین از زحمات جناب آقای دکتر مجید زنجیردار صمیمانه تشکر می نمایم و برایشان توفیقات روز افزون در انجام خدمات علمی ، فرهنگی و آموزشی از خدای بزرگ خواهانم.

تقدیم به :

پدر و مادر مهربانم ، بخاطر وجودشان که عشق به یادگیری مستمر را در من به ودیعه نهادند .
همسر عزیزم که با صبر، تحمل و تشویق در تمامی لحظات ، مرا در به انجام رسانیدن این تحقیق یاری رساند "

چکیده: 1
مقدمه: 2
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1 مقدمه 4
2-1 تاریخچه مطالعاتی 4
3-1- بیان مساله 7
4-1- اهمیت موضوع تحقیق 9
5-1- اهداف تحقیق 11
6-1- فرضیه های تحقیق 11
7-1- اهمیت و ضرورت تحقیق 12
8-1 حدود مطالعاتی 13
9-1- تعریف عملیاتی واژه ها 13
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق
1-2 مقدمه 16
2-1-2- چرا مدیریت سود انجام می شود؟ 16
3-1-2- هدف از حسابداری بر مبنای تعهدی چیست؟ 16
4-1-2- تعریف مدیریت سود 18
5-1-2- انواع مدیریت سود 19
6-1-2- مدیریت سود و انگیزه های آن 21
7-1-2- روش ها یا ابزارهای هموارسازی سود 23
8-1-2- قربانیان مدیریت سود، چه کسانی هستند؟ 24
9-1-2- تاثیر هموارسازی سود بر سود هر سهم و بازار سهام 25
10-1-2- نوع موسسه حسابرسی کننده و مدیریت سود 26
11-1-2- عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت سود 27
12-1-2- حاکمیت شرکتی 28
13-1-2- تعریف حاکمیت شرکتی 28
14-1-2- دلایل اهمیت حاکمیت شرکتی 30
15-1-2- اهداف حاکمیت شرکتی 30
16-1-2- طبقه بندی حاکمیت شرکتی 31
17-1-2- بازیگران عرصه حاکمیت شرکتی 32
1-17-1-2- هیئت مدیره ها 33
2-17-1-2- مدیرعامل و تیم اجرایی شرکت 33
3-17-1-2- سهامداران 33
4-17-1-2- مشتریان داخلی و خارجی شرکت 34
5-17-1-2- قانون گذاران و سایر نهادهای مرتبط با کسب و کار شرکت 34
18-1-2- روند تغییرات نقش هیئت مدیره 34
19-1-2- تفکیک وظایف رییس هیئت مدیره و مدیرعامل 36
20-1-2- نقش مدیران غیر موظف (غیر اجرایی) در حاکمیت شرکتی 36
1-21-1- 2- سهامداران نهادی کوتاه مدت و مدیریت سود 38
2-21-1-2- سهامداران نهادی بلندمدت و مدیریت سود 39
22-1-2- حاکمیت شرکتی، گزارشگری مالی و پاداش های مدیران 40
23-1-2- دلایل نیاز به قوانین حاکمیت شرکتی 41
24-1-2- مالکیت پراکنده و حاکمیت شرکتی 41
25-1-2- شناخت نقش حسابرسی در فرایند حاکمیت شرکتی 42
26-1-2- نقش حرفه حسابداری در حاکمیت شرکتی 43
27-1-2- کنترل حسابداری ساختگی توسط حاکمیت شرکتی 44
28-1-2- حاکمیت شرکتی و مدیریت ریسک 45
29-1-2- عدم تقارن اطلاعاتی و حاکمیت شرکتی 46
30-1-2- رابطه بین ویژگی های حاکمیت شرکتی و سطح افشا 47
31-1-2- اقتصاد سیاسی حاکمیت شرکتی بانک ها درکشورهای درحال توسعه 49
32-1-2- حاکمیت شرکتی و مالیات 51
33-1-2- گزارش حسابرسی و مدیریت سود 52
34-1-2- نقش حسابرسی در مدیریت ریسک تمکین 52
35-1-2- انگیزه های انتخاب حسابرسان متخصص صنعت 53
36-1-2- تعویض حسابرس و استقلال حسابرس 54
2-2بخش دوم- پیشینه تحقیق 55
1-2-2- تحقیقات انجام شده در داخل کشور 55
2-2-2- تحقیقات انجام شده در خارج کشور : 60
فصل سوم: روش اجرای تحقیق
1-3 مقدمه 65
2-3- روش تحقیق 65
3-3- جامعه آماری 66
4-3- نمونه آماری 66
5-3- مدل تحلیلی تحقیق 67
6-3- روش های آماری تحقیق 67
7-3- ابزارجمع آوری داده ها 67
8-3- روش جمع آوری داده ها 68
9-3- متغیرهای مورد مطالعه 68
10-3- روش تجزیه و تحلیل داده ها 71
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
1-4 مقدمه‏ 74
2-4- بررسی آماره های توصیفی 74
3-4- آزمون های معنادار بودن مدل 76
4-4- بررسی فرضیه 1 77
1-4-4- بلوک شروع0 مدل بلوک: 78
2-4-4- بلوک 1 : بلوک روش مدل 79
3-4-4- جدول امنیباس : آزمون ضرایب مدل 80
4-4-4- جدول خلاصه مدل 81
5-4-4- فرض مناسب بودن مدل (آزمون هاسمر و لمه شو) : 81
6-4-4- جدول طبقه بندی بلوک1 82
7-4-4- تدوین فرض ضرایب معناداری (آزمون والد) 82
5-4- بررسی فرضیه 2 85
1-5-4- جدول طبقه بندی بلوک: 85
2-5-4- بلوک 1 : بلوک روش مدل 86
3-5-4- جدول امنیباس : آزمون ضرایب مدل 88
4-5-4- جدول خلاصه مدل 88
5-5-4- فرض مناسب بودن مدل (آزمون هاسمر و لمه شو): 89
6-5-4- جدول طبقه بندی بلوک1 90
7-5-4- تدوین فرض ضرایب معناداری ( آزمون والد) 91
6-4- بررسی فرضیه 3 94
1-6-4- متغیرهای کنترل به همراه مدیریت سود و نوع اظهارنظر حسابرس 94
1-1-6-4- جدول طبقه بندی بلوک0 94
2-1-6-4- بلوک 1 : بلوک روش مدل 95
3-1-6-4- جدول امنیباس: آزمون ضرایب مدل 97
4-1-6-4- جدول خلاصه مدل 98
5-1-6-4- فرض مناسب بودن مدل (آزمون هاسمر و لمه شو): 98
6-1-6-4- جدول طبقه بندی بلوک1 99
7-1-6-4- تدوین فرض ضرایب معناداری ( آزمون والد) 100
2-6-4- متغیرهای کنترل به همراه حاکمیت شرکتی و نوع اظهارنظرحسابرس 101
1-2-6-4- بلوک0 شروع مدل بلوک : 102
2-2-6-4- بلوک 1 : بلوک روش مدل 103
3-2-6-4- جدول امنیباس: آزمون ضرایب مدل 105
4-2-6-4- جدول خلاصه مدل : 106
5-2-6-4- فرض مناسب بودن مدل (آزمون هاسمر و لمه شو): 106
6-2-6-4- جدول طبقه بندی بلوک1 107
7-2-6-4- تدوین فرض ضرایب معناداری ( آزمون والد) 108
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
1-5 مقدمه 114
2-5- نتیجه گیری بر اساس فرضیات تحقیق 114
3-5- پیشنهادات تحقیق 115
1-3-5- پیشنهادات در راستای یافته های تحقیق 115
2-3-5- پیشنهادات به محققین 116
4-5- محدودیت های تحقیق 116
منابع و ماخذ
منابع فارسی: 118
منابع لاتین: 122
چکیده انگلیسی: 129

جدول 1-4- آمار توصیفی متغیرهای اصلی: 75
جدول 2-4- آمار توصیفی متغیرهای کنترل : 76
جدول 3-4- داده های ورودی شرکت ها 78
جدول 4-4- رمزگذاری متغیر وابسته 78
جدول5-4- طبقه بندی بلوک 78
جدول 6-4- بلوک 1 : بلوک روش مدل 80
جدول 7-4- امنیباس: آزمون ضرایب مدل 81
جدول 8-4- خلاصه مدل 81
جدول 9-4- آزمون هاسمر و لمه شو 81
جدول 10-4- طبقه بندی بلوک یک 82
جدول 11-4- آزمون والد 83
جدول 12-4- خلاصه اظهارنظرها 84
جدول 13-4- متغیرهای وارد شده به مدل 85
جدول 14-4- طبقه بندی بلوک 85
جدول 15-4- بلوک 1: بلوک روش مدل 87
جدول 16-4- امنیباس: آزمون ضرایب مدل 88
چدول 17-4- خلاصه مدل 88
جدول 18-4- آزمون هاسمر و لمه شو 89
جدول 19-4- طبقه بندی بلوک 1 90
جدول 20-4- آزمون والد 91
جدول 21-4- خلاصه اظهارنظرها 93
جدول 22-4- متغیرهای وارد شده به مدل 94
جدول 23-4- طبقه بندی بلوک 0 94
جدول 24-4- بلوک 1: بلوک روش مدل 96
جدول 25-4- امنیباس: آزمون ضرایب مدل 97
جدول 26-4- خلاصه مدل 98
جدول 27-4- آزمون هاسمر و لمه شو 98
جدول 28-4- طبقه بندی بلوک 1 99
جدول 29-4- آزمون والد 100
جدول30-4- طبقه بندی بلوک 102
جدول 31-4- متیرهای وارد شده به مدل 103
جدول 32-4- بلوک 1: بلوک روش مدل 104
جدول 33-4- امنیباس: آزمون ضرایب مدل 105
جدول 34-4- خلاصه مدل 106
جدول 35-4- آزمون هاسمر و لمه شو 107
جدول 36-4- طبقه بندی بلوک 1 108
جدول 37-4- آزمون والد 109
جدول38-4- متغیرهای ورودی و نتایج آزمون والد فرضیه اول 111
جدول 39-4- متغیرهای ورودی و نتایج آزمون والد فرضیه دوم 111
جدول 40-4- متغیرهای ورودی و نتایج آزمون والد فرضیه سوم 112
جدول 41-4- متغیرهای ورودی و نتایج آزمون والد فرضیه سوم 112

چکیده:
موضوع رساله حاضر"بررسی رابطه بین مدیریت سود و حاکمیت شرکتی بر نوع اظهار نظر حسابرس " می باشد. دراین پژوهش به بررسی رابطه بین مدیریت سود و حاکمیت شرکتی با حضور و بدون حضورمتغیرهای کنترل پرداخته شده است. قلمرو مکانی تحقیق شامل شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران می باشد. قلمرو زمانی نیز فاصله بین سال های 1382 تا 1388 را دربرمی گیرد. هدف تحقیق بررسی تاثیرورابطه ی دستکاری وهموارسازی سود درشرکت ها با نوع اظهارنظرحسابرسان مستقل شرکت ها وبررسی تاثیرورابطه ی مولفه های حاکمیت شرکتی با نوع اظهارنظرحسابرس مستقل شرکت ها وبررسی تاثیرهمزمان دومتغیرفوق و ویژگی های حسابرس و مشخصات مالی شرکت های مورد رسیدگی ومشکلات حسابرس برنوع اظهارنظرحسابرس می باشد. تحقیق شامل دو متغیر مستقل (مدیریت سود و حاکمیت شرکتی)،متغیروابسته (نوع اظهارنظرحسابرس) و متغیرهای کنترل می باشد. در فرضیه اصلی اول بررسی رابطه بین مدیریت سود با نوع اظهارنظر حسابرس، در فرضیه دوم بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی با نوع اظهارنظر حسابرس و در فرضیه سوم با ورود متغیرهای کنترل در مدل تحقیق روابط مطرح شده در دو فرضیه فوق تفاوت معناداری پیدا خواهند نمود. اطلاعات به دو طریق کتابخانه ای و میدانی جمع آوری گردیده است. با توجه به اینکه تحقیق بر مبنای هدف، کاربردی و برحسب روش توصیفی است فرضیات از طریق رگرسیون لجستیک مورد آزمون قرار گرفتند. نتیجه حاصل از آزمون نشان داد که فرضیه های اول و دوم رد شدند و تنها در فرضیه سوم با ورود متغیر کنترل به مدل، تنها متغیر اهرم مالی با نوع اظهارنظر حسابرس رابطه معناداری دارد.

مقدمه:
با گسترش روزافزون بازارهای مالی جهان از قرن بیستم، مسائلی همچون مدیریت و هموارسازی سود و حاکمیت شرکتی در دنیای حسابداری، مدیریت، اقتصاد و دیگر علوم با حساسیت ویژه ای مدنظر قرار گرفته، و هر یک از صاحب نظران و محققین از زاویه علوم خود به بررسی و تفسیر نتایج حاصل از یافته هایشان پرداخته اند. با توجه به اینکه مدیریت سود و حاکمیت شرکتی، هر یک به طور جداگانه می توانند صورت های مالی شرکت ها را تحت تاثیر قرار دهند و از طرف دیگر استفاده کنندگان از صورت های مالی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم متاثر از این صورت های مالی هستند، ترجیح می دهند از اطلاعات صورت های مالی استفاده نمایند که توسط حسابرسان مستقل مورد رسیدگی قرار گرفته ونسبت به مطلوبیت آنها اظهارنظر کرده اند. لذا سوالی که در اینجا ممکن است در اذهان استفاده کنندگان از صورت های مالی شرکت ها به وجود آید این است که آیا نوع اظهارنظر حسابرسان متاثر از مدیریت سود و حاکمیت شرکتی احتمالی شرکت است؟ بنابراین در تحقیق حاضر، تاثیرپذیری نوع اظهارنظر حسابرس از شاخص مدیریت سود و حاکمیت شرکتی (درصد اعضای غیرموظف، شاخص تمرکز مالکیت و وجود حسابرس داخلی) با و بدون حضور متغیرهای کنترل در مدل تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد.

فصل اول
کلیات تحقیق

1-1 مقدمه
دراین فصل به بیان مسئله تحقیق از دیدگاه محققان مختلفی پرداخته شده است. سپس اهداف تحقیق تبیین شده است. در ادامه فرضیه های مربوط به موضوع تحقیق که بایستی اثبات شوند مطرح شده اند. متغیرهای تحقیق در قالب مدل تحلیلی جهت سهولت درک موضوع طراحی گشته و پس از آن روش های آماری مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل داده ها بیان شده است. در انتهای فصل تعریف عملیاتی واژه های اصلی به کار رفته در تحقیق تشریح شده اند.

2-1 تاریخچه مطالعاتی
جدول 1-1- پیشینه داخل کشور
نام محقق
موضوع تحقیق
نتایج تحقیق
قربانی ، و گل محمدی
بررسی تاثیر حاکمیت شرکتی بر هموارسازی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
کیفیت حسابرسی بر هموارسازی سود موثر می باشد و استقلال هیئت مدیره تاثیری بر هموارسازی سود ندارد
برادران حسن زاده، و کامران زاده اضماره
بررسی مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران
بین اقلام تعهدی اختیاری و و جوه نقد حاصل از عملیات رابطه معنادار معکوس وجود دارد
چالاکی
بررسی رابطه بین ویژگی های حاکمیت شرکتی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
رابطه معنی دار منفی بین مالکیت نهادی و مدیریت سود همچنین بین استقلال هیئت مدیره و مدیریت سود وجود دارد
یعقوبی
امنیت شغلی و مدیریت سود
مدیرانی که درصنایع رقابتی فعالیت دارند و یا شرکت تحت سرپرستی آنها کالای بادوام تولید می کند، بیشتر تمایل به هموارسازی سود دارند
پورحیدری و افلاطونی
بررسی انگیزه های هموارسازی سود در شرکتهای پذیرفته دربورس اوراق بهادارتهران
هموارسازی سود با استفاده ازاقلام اختیاری توسط مدیران شرکت های ایرانی صورت می گیرد و مالیات بردرآمد وانحراف درفعالیت های عملیاتی محرک های اصلی برای هموارنمودن سود با استفاده ازاقلام تعهدی اختیاری می باشند
رضایی
بررسی تاثیرترکیب هیئت مدیره برعملکرد شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران
بین اعضای غیرموظف وهیچ یک ازمعیارهای عملکرد، رابطه معناداری وجود ندارد
سیدی
نقش حسابرسان مستقل درکاهش اقلام تعهدی اختیاری
نوع موسسه حسابرسی با اقلام تعهدی اختیاری ارتباط دارد
کرمانی
تاثیرساختارمالکیت برعملکرد شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران
رابطه معنی دار ومنفی بین مالکیت نهادی وعملکرد شرکت و رابطه معنی دار ومثبت بین مالکیت شرکتی وعملکرد شرکت وجود دارد
عربی
تاثیر کیفیت حسابرسی برمدیریت سود
حسابرسان با رسیدگیهای دقیق وبا کیفیت خود میتوانند اقلام تعهدی مورد استفادهی مدیران را کاهش ومدیریت سود را محدود کنند
حسینی
بررسی رابطه بین کیفیت افشاء (قابلیت اتکاء و به موقع بودن) و مدیریت سود
بین کیفیت افشای شرکتی و مدیریت سود رابطه منفی معنی داروجود دارد و حاکی ازوجود رابطه منفی معنی دار بین به موقع بودن افشای شرکتی ومدیریت سود می باشد
سالکی
رابطه میان برخی سازوکارهای حاکمیت شرکتی وعدم تقارن اطلاعاتی درشرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران
میان واحد حسابرسی داخلی و نسبت مدیران غیرموظف هیئت مدیره ومعیارهای عدم تقارن اطلاعاتی رابطه معنی داری وجود ندارد
شجاعی
بررسی تاثیر حاکمیت شرکتی و کیفیت حسابرسی برهزینه تامین مالی ازطریق بدهی ( استقراض )
وجود سهامداران نهادی عمده درترکیب سهامداران ونظارت کارای آنها تاثیرکاهش معناداربرهزینه بدهی شرکت های عضو نمونه دارد درحالی که کیفیت حسابرسی این گونه تاثیررا ندارد
جان جانی
بررسی رابطه مدیریت سود و سودآوری شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران
شرکت هایی که مدیریت سود داشته اند نسبت به شرکت هایی که مدیریت سود انجام نداده اند، درسطح سود عملیاتی و سود خالص عملکرد ضعیف تر، درسطح سود قبل ازمالیات و سطح سود خالص رشد بیشتر، درسطح سود خالص اندازه بزرگتروسرانجام درسطح سودهرسهم نرخ سود تقسیمی بالاتری داشته اند

ولی زاده لاریجانی
رابطه مدیریت سود و بازده آتی دارایی ها و جریان های نقدعملیاتی آتی
بین بازده آتی دارا یی ها و جریان های نقدی عملیاتی آتی و مدیریت سود رابطه معنی داری وجود ندارد
حساس یگانه
رابطه بین اظهارنظرحسابرس، حاکمیت شرکتی و کیفیت اطلاعات حسابداری
رابطه مهمی بین حاکمیت شرکتی درشرکت با نسبت حاکمیت متوسط و ضعیف و اظهارنظرمقبول حسابرس وجود دارد. اما رابطه ای بین مشتریان با نسبت حاکمیت شرکتی قوی و اظهارنظرمقبول حسابرس دیده نمی شود
رایگان

نقش هموارسازی سود برمحتوای اطلاعاتی سودها درخصوص پیش بینی سودهای آتی
قیمت جاری سهام شرکت هایی که بیشتر اقدام به هموارسازی سود کرده اند حاوی اطلاعات کمتری درباره ی سودها و جریان های نقدی آتی بوده است

جدول 2-1- در خارج کشور
نام محقق
موضوع تحقیق
نتایج تحقیق
جال و دیگران 1
مدیریت سود و اظهارنظر حسابرسی
موسسات حسابرسی بزرگ نسبت به سایرموسسات حسابرسی کننده کنترل و صلاحیت بیشتری دارند
کم لای و 2 دیگران
آیا کیفیت حسابرسی از لاونتول و هورواس فقیر بود؟
شرکتهایی که تحت حسابرسی موسسات بزرگ حسابرسی شده اند اقلام تعهدی کمتری نسبت به بقیه شرکتها نشان می دهند و این به خاطر شناخته شده تر بودن ومعتبر بودن نام تجاری آن است
یون و میلر 3
وجوه نقد عملیاتی و مدیریت سود در کره
درشرکتهای مورد بررسی مدیریت سود با استفاده ازاقلام تعهدی اختیاری صورت می گیرد
وانگ ژین هان 4
مدیریت سود، اظهارنظرحسابرسی و موقعیت حسابرس
مشتریان حسابرسان غیرمحلی سودشان را کمتر گزارش می کنند
کانی بیکر 5
اثر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود
مشتریان 6 موسسه بزرگ حسابرسی تعهدات احتمالی شان را موقعی گزارش می کردند که به طورمتوسط 5/1 تا 1/2 درصد دارایی ها بیشترازتعهدات احتمالی گزارش شده توسط مشتریان 6 موسسه بزرگ حسابرسی بودند
کین وای لی و 6 دیگران
ساختار سازمانی و مدیریت سود
اثرمتقابلی بین ساختارحاکمیت شرکتی وارتباط سازمانی دراثر کیفیت سود وجود دارد
احمد ابراهیم 7
کیفیت حسابرسی، تصدی حسابرس، اهمیت مشتری و مدیریت سود
تسلط حسابرس اثرمثبتی براثربخشی فرایند و بهبود عملکرد آگاهی دادن حسابرس توسط حسابرسان به عهده گرفت

آنتونیو لوپومارتینز 8
حاکمیت شرکتی، حسابرسی و مدیریت سود از میان انتخاب های حسابداری و تصمیمات عملیاتی در برزیل
حسابرسی به وسیله چهارموسسه بزرگ حسابرسی، ازکاهش مدیریت سود ازطریق تصمیم های عملیاتی اطمینان نمی دهد
جانتو هامان 9
مدیریت سود از طریق تغیییر در نقش سرقفلی
مدیران اکثرشرکت های دارای سرقفلی، سود را به صورت صعودی مدیریت می کنند
کلاسنس و 10 دیگران
جدایی مالکیت و کنترل در شرکت های آسیای شرقی
افزایش نقدینگی سهام برای سهم هایی که تمرکز مالکیت افراد داخلی درآنها بالاست، باید پایین باشد زیرا این گونه سهم ها دیگربرای سرمایه گذاران بیرونی جذاب نخواهند بود
جرالد جی لوبو 11
کیفیت افشا و مدیریت سود
تایید فرضیه رابطه معکوس کیفیت افشا و مدیریت سود
واسیلیکی 12
طبقه هموارسازی سود، تاثیر تغییر در رژیم گزارشگری عملکرد مالی
پس ازتغییر درنظام گزارشگری عملکرد مالی، ازطبقه بندی اقلام بیشتربرای زیادتر نشان دادن سودهای با دوام (حاصل ازفعالیت های عملیاتی) استفاده شد
لانگ چن 13
هموارسازی و قابلیت پیش بینی سود سهام
بین اطلاعات مربوط به جریان های نقدی وانحرافات قیمت رابطه مهمی وجود دارد و چنانچه سیاست تقسیم سود شرکت به هموارسازی سود تقسیمی منجر شود، سودهای تقسیمی نمی توانند پیش بینی خوبی ازجریان های نقدی ارائه دهند
مارا کمران و 14 همکاران
مدیریت سود، تصدی حسابرسی و تغییرات حسابرس
فرایند تغییرحسابرس موجب افزایش اعتماد سرمایه گذاران به گزارش های تهیه شده ازسوی حسابرسان می شود
لوئیس هنوک 15
برگشت خرید غیرعادی، اندازه شرکت حسابرسی و اثر مشتری بر حسابرس کوچک
موسسات حسابرسی بزرگ همیشه خدمات بهتری نسبت به موسسات کوچک تر ارائه نمی دهند
کاناگارتنام 16
مشوق های مدیریتی برای هموارسازی درآمد از طریق بانک لئون با از دست دادن مقررات
نیازبه کسب تامین مالی خارجی به عنوان یک متغیراضافی مهم درتوضیح تفاوت روند میزان هموارسازی سود مطرح می شود

3-1- بیان مساله
به دلیل اهمیت تاثیرارقام مالی برارزیابی عملکرد موضوع دستکاری و مدیریت ارقام سود درصف اول توجه عمومی قراردارد و مراجع قانون گذاری نیزتوجه زیادی به این موضوع مبذول نموده و چندین تغییر قانونی به وجود آورده اند. طبق بیانیه شماره 1 مفاهیم حسابداری هیئت استانداردهای حسابداری مالی کاربردهای سود عبارتند از:
– معیاری جهت ارزیابی عملکرد مدیریت،
– استفاده ازآن جهت پیش بینی سودهای آتی،
– ارزیابی توان سودآوری شرکت درطی آینده بلندمدت و
– برآوردهای مخاطرات سرمایه گذاری و اعتباردهی.
مفهوم مدیریت سود ازجنبه های گوناگونی مورد بررسی و تحقیق قرارگرفته اند و تعاریف مختلفی نیزدراین رابطه ارائه شده است. برخی ازآنها عبارتند از:
دجورج وهمکاران 17 (1999)، مدیریت سود را به عنوان نوعی دستکاری مصنوعی سود توسط مدیریت جهت حصول به سطح مورد انتظارسود برای بعضی تصمیمات خاص (ازجمله تحلیلگران و یا برآورد روند سودهای قبلی برای پیش بینی سودهای آتی) تعریف می کند. به نظرایشان، درواقع انگیزه اصلی مدیریت سود، مدیریت تصورسرمایه گذاران درمورد واحد تجاری است.
اسکات مدیریت سود را اقدامات آگاهانه به عمل آمده توسط مدیریت درخصوص چگونگی گزارش سود جهت رسیدن به اهداف خاص به گونه ای که منطبق با اصول حسابداری باشد، تعریف کرده است.
به طورکلی مدیریت سود به عنوان اقدامات آگاهانه به عمل آمده توسط مدیریت جهت رسیدن به اهداف خاص درچارچوب رویه های حسابداری تعریف می شود. مدیریت نسبت به سایرین به اطلاعاتی دسترسی دارد که برای افراد دیگر قابل دسترسی نیست. درصورتی که مدیران با استفاده ازمدیریت سود قصد انتقال اطلاعاتی را داشته باشند که معرف واقعیات و ارزش واقعی واحد تجاری باشد، نمی توان ایرادی برآن وارد دانست، اما نگرانی زمانی ایجاد می شود که هدف مدیران ازمدیریت سود به عنوان عاملی برای گمراهی استفاده کنندگان ازاطلاعات مربوط به عملکرد شرکت باشد.
امروزه دراهمیت وجایگاه حاکمیت شرکتی یرای موفقیت شرکت ها تردیدی نیست چرا که این موضوع با توجه به رخدادهای سالهای اخیر وبحرانهای مالی شرکتها اهمیتی بیش از پیش یافته است. بررسی علل و آسیب شناسی فروپاشی برخی از شرکتهای بزرگ که زیان های کلانی بویژه برای سهامداران داشته است ناشی ازضعف سیستم های حاکمیت شرکتی آنها بوده است. تحقیقات نشان می دهد که حاکمیت شرکتی می تواند باعث ارتقای استانداردهای تجاری شرکت ها، تشویق، تامین و تجهیزسرمایه ها و سرمایه گذاران و بهبود اموراجرایی آنها گردیده و یکی ازعناصراصلی دربهبود کارایی اقتصادی شرکت هاست چرا که ناظر بر روابط سهامداران، هیئت مدیره، مدیران وسایرذینفعان آنهاست.
دردنیای امروزتغییرنیازهای روزافزون مشتریان و مردم، خواسته های بعضاً متفاوت ذینفعان، پیچیدگی قوانین ومقررات وتکنولوژی انجام کار و . . . ضرورت توجه به ساختارحاکمیت شرکتی را فراهم نموده تا ازطریق آن اهداف شرکت ها تنظبم یافته و روشهای نیل به آن اهداف و نحوه نظارت برعملکرد آنها تعیین شود. درواقع سیستم حاکمیت شرکتی به مجموعه قوانین، مقررات، نهادها و رویه هایی اطلاق می گردد که تعیین می کنند شرکتها به چه نحو و درجهت منافع چه کسانی اداره می شوند، لذا هدف ازاعمال حاکمیت شرکتی اطمینان یافتن ازوجود چارچوبی است که توازن مناسبی بین آزادی عمل مدیریت، پاسخگویی و منافع ذینفعان مختلف شرکت را فراهم می آورد. (حسین نوازی، 1387،88).
فدراسیون بین المللی حسابداران 18 درسال 2004 حاکمیت شرکتی را چنین تعریف کرده است:
" حاکمیت شرکتی (حاکمیت واحد تجاری) عبارت است ازتعدادی مسئولیت ها و شیوه های به کاربرده شده توسط هیئت مدیره ومدیران موظف با هدف مشخص کردن مسیراستراتژیک که تضمین کننده دستیابی به هدفها، کنترل ریسکها و مصرف مسئولانه منابع است ".
دوانی حاکمیت شرکتی را مجموعه روابطی می داند بین سهامداران، مدیران و حسابرسان شرکت که متضمن برقراری نظام کنترلی به منظوررعایت حقوق سهامداران جزء و اجرای درست مصوبات مجمع و جلوگیری ازسوء استفاده های احتمالی می باشد. این قانون که مبتنی برنظام پاسخگویی و مسئولیت اجتماعی استواراست مجموعه ای ازوظایف و مسئولیتهایی است که باید توسط ارکان شرکت صورت گیرد تا موجب پاسخگویی و شفافیت گردد.
تحقیق حاضردرپی یافتن رابطه بین مدیریت سود وحاکمیت شرکتی براظهار نظرحسابرسان مستقل است واینکه آیا مدیریت سود وحاکمیت شرکتی درشرکتها می توانند برنوع اظهارنظرحسابرسان شرکت ها تاثیرگذارباشند ؟

4-1- اهمیت موضوع تحقیق
با توجه به اینکه مالکان، اشخاص بیرون ازشرکتی هستند که برای تصمیم گیری، به اطلاعات حسابداری که توسط اشخاص درون شرکت، مدیران وهیئت مدیره تهیه می شود (تضاد منافع بین سهامداران و مدیریت) اتکا می کنند ناگزیرند به گزارش حسابرس مستقل درباره صورتهای مالی رسیدگی شده توجه ویژه ای داشته باشند.
امروزه مدیریت سود یکی ازموضوعات بحث برانگیز وجذاب درپژوهش های حسابداری به شمار می رود. به دلیل این که سرمایه گذاران به عنوان یکی ازفاکتورهای مهم تصمیم گیری، به رقم سود توجه خاصی دارند. پژوهش ها نشان داده است که نوسان کم و پایدارسود، حکایت ازکیفیت آن دارد. به این ترتیب، سرمایه گذاران با اطمینان خاطربیشتردرسهام شرکت هایی سرمایه گذاری می کنند که روند سود آنها باثبات تراست.
یکی ازروش هایی که گاهی اوقات برای آرایش اطلاع رسانی وضعیت مطلوب شرکت ها مورد استفاده قرارمی گیرد، مدیریت سود می باشد. مدیریت سود به مداخله عمومی مدیریت درفرایند تعیین سود که غالباً درراستای اهداف دلخواه مدیریت می باشد اطلاق می گردد. مدیریت سود روشی است که توسط مدیریت جهت دستکاری داده ها به کارمی رود. به عنوان مثال، هموارنمودن سود برای کسب اطمینان بیشترسرمایه گذاران ازپایداری سود، نمونه ای ازدستکاری داده ها محسوب می شود. این قبیل اقدامات ممکن است داده های موجود درصورت های مالی را به میزان قابل ملاحظه ای تحت تاثیر قرار دهد.
مدیران شرکت ها ممکن است به منظورنشان دادن ثبات دربهبود و کارایی مدیریت، اقدام به دستکاری درثبت های حسابداری معاملات شرکت نمایند و دراین ارتباط برای خود اعتبارکاذبی ایجاد کنند.
مدیریت سود عبارت است ازاعمال نظرمدیریت شرکت درتقدم و تاخرثبت حسابداری هزینه ها و درآمدها و یا به حساب گرفتن هزینه ها یا انتقال آنها به سال های بعد به طوری که باعث شود شرکت درطول چند سال مالی متوالی از روند سود بدون تغییرات عمده برخوردار شود. هدف مدیریت این است که شرکت را درنظر سرمایه گذاران و بازارسرمایه با ثبات و پویا نشان دهد.
واژه حاکمیت شرکتی، معنای لغوی ساختاردهی و کنترل شرکت ها را با خود به همراه دارد. تعاریف مرتبط با حاکمیت شرکتی عمدتاً معرف علایق و نگرش کسانی است که ارزشهای فکری آنان به معانی حاکمیت شرکتی جهت داده است کرافورد 19 ،( 2007) حاکمیت شرکتی را مجموعه ای از فرایندها، قواعد، سیاست ها و قوانینی می داند که برنحوه رهبری ، اداره و کنترل شرکت تاثیرگذار است. حاکمیت شرکتی را همچنین فرایند استفاده از قدرت شرکت و چگونگی کنترل آن دربرخورد با مسائل شرکتی و یا فراشرکتی تعریف نموده اند (هیوز، 2007،89) 20 .
حاکمیت شرکتی مجموعه قوانین و رویه های حاکم بر روابط مدیران، سهامداران وحسابرسان شرکت است که با اعمال یک سیستم نظارتی ازحقوق سهامداران حمایت می کند. با توجه به اینکه سازمان های امروزی به منظورکاهش تعارض منافع بین سهامداران ومدیریت برمجزاسازی مالکیت ازمدیریت تاکید می ورزند، لذا با افزایش تعداد سهامداران بالاخص سهامداران عمده، تضاد منافع دربین سهامداران ومدیران و نیزمیان سهامداران افزایش می یابد تا جایی که ممکن است برابر نظارت و کنترل برعملکرد مدیریت شرکت خدشه وارد کند.
حاکمیت شرکتی مجموعه مکانیسم های هدایت و کنترل شرکت هاست. نظام حاکمیت شرکتی توزیع حقوق ومسئولیت های ذینفعان مختلف شرکت ها اعم ازمدیران، کارکنان، سهامداران و سایرشخصیت های حقیقی وحقوقی که ازفعالیت های شرکت تاثیرپذیرفته و برآن اثرمی گذارند، مشخص می کند. این نظام که قوانین و رویه هایی جهت تعیین فرایندهای تصمیم گیری درشرکت اعم ازهدف گذاری، تعیین ابزارهای رسیدن به اهداف و طراحی های سیستم های کنترلی را معین می کند، با راه هایی که تامین کنندگان منابع مالی جهت اطمینان ازبازگشت سرمایه شان به کارمی بندند، ارتباط تنگاتنگی دارد.
با نظربه اینکه حاکمیت شرکتی روابط بین عوامل درون سازمانی و برون سازمانی یک واحد تجاری ازجمله سهامدار، مدیر، اعضای هیئت مدیره و حسابرس داخلی است آیا این روابط می تواند درنوع اظهارنظرحسابرس تاثیرگذارباشد ؟

5-1- اهداف تحقیق
بررسی تاثیرورابطه ی دستکاری وهموارسازی سود درشرکت ها با نوع اظهارنظرحسابرسان مستقل شرکت ها وبررسی تاثیرورابطه ی مولفه های حاکمیت شرکتی با نوع اظهارنظرحسابرس مستقل شرکت ها وبررسی تاثیرهمزمان دومتغیرفوق و ویژگی های حسابرس و مشخصات مالی شرکت های مورد رسیدگی ومشکلات حسابرس برنوع اظهارنظرحسابرس می باشد.

6-1- فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی 1- بین شاخص مدیریت سود و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه اصلی 2- بین حاکمیت شرکتی و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 1-2 – بین سازوکارهای داخلی حاکمیت شرکتی و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 2-2 – بین سازوکارهای خارجی حاکمیت شرکتی و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه اصلی 3- با وارد نمودن متغیرهای کنترل (ویژگی های حسابرس مستقل و ویژگی های مالی شرکتهای مورد حسابرسی) درمدل تحقیق روابط مطرح شده دردوفرضیه فوق تفاوت معناداری پیداخواهند نمود.

مدل تحلیلی تحقیق
مدل تحلیلی پژوهش به صورت زیرمی باشد:
نمودار 1-3 مدل تحقیق
متغیر وابسته متغیرهای مستقل

7-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
تمایل مدیران به اعمال مدیریت سود و سوءاستفاده ازآن و درنتیجه ارائه اطلاعات نادرست به سهامداران آسیب جدی به اعتماد سهامداران وارد خواهد ساخت وهزاران نفرازسهامداران را متضرر و از بازاربورس فراری خواهد داد. این امردرنهایت تبعات اقتصادی وخیمی به دنبال خواهد داشت. بنابراین به دلیل اهمیت حفظ اعتماد سهامداران و به دنبال آن حفظ سلامت اقتصادی کشورو فضای حاکم برآن، حاکمیت شرکتی به دنبال دستیابی به شیوه هایی است که براساس آن تامین کنندگان مالی، اطمینان حاصل نمایند که از سرمایه گذاری خود درشرکت بازده مناسبی را دریافت خواهند نمود. روی آوردن گسترده مردم به بورس در سال های اخیر و رشد آن دراین سال ها به همراه توسعه فیزیکی آن ازطریق راه اندازی بورس های منطقه ای باعث شده عده زیادی ازشهروندان درمعرض منافع و مخاطرات موجود دربازارو شرکت ها قرارگیرند. این امرضرورت وجود حاکمیت شرکتی را روزافزون کرده است.
با توجه به اینکه درتحقیق پیش روی، شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارمورد ارزیابی قرارمی گیرند و صورت های مالی این شرکت ها نیزتوسط حسابرسان مستقل مورد رسیدگی قرارمی گیرند وتاثیری که مدیریت سود ازطریق نشان دادن نادرست بهبود کارایی مدیریت وحاکمیت شرکتی می توانند برنوع اظهارنظرحسابرس داشته باشند و به تبع آن، سرمایه گذاران نیزبا اتکا به گزارش حسابرس و نوع اظهارنظروی متاثرخواهند شد.
8-1 حدود مطالعاتی
قلمرو تحقیق حاضر کلیه شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران دربین سال های 1382 تا 1388 بوده اند که اطلاعات مالی مورد نیازبه ویژه صورت های مالی ، گزارش حسابرسان مستقل و یادداشت های همراه صورت های مالی به منظوراستخراج داده های مورد لزوم دردسترس باشند.

9-1- تعریف عملیاتی واژه ها
مدیریت سود: به کمک مدل تعدیل شده جونزاندازه گیری خواهد شد. نحوه اندازه گیری آن برای هر شرکت به تفکیک به شرح زیراست:

دراین رابطه: TA معرف مجموع اقلام تعهدی ،Aمجموع داراییها،REVΔ تغییر درآمد فروش و PPEاموال و ماشین آلات و تجهیزات است. پس ازتخمین پارامترهای مدل فوق به کمک اطلاعات سال های 1382 الی 1387 هرشرکت به واسطه اعمال مدل های سری زمانی اقلام تعهدی غیراختیاری به شرح زیر برای "دوره برآورد" یعنی سال 1388 محاسبه می گردد:

RECΔ تغییرات درمطالبات می باشد.
درمرحله آخراقلام تعهدی اختیاری یا همان شاخص مدیریت سود به شرح زیرمحاسبه شده است :

DA اقلام تعهدی اختیاری می باشد.
حاکمیت شرکتی: حاکمیت شرکتی قوانین، مقررات، ساختارها، فرایندها، فرهنگ ها و سیستم هایی است که موجب دستیابی به هدف های پاسخگویی، شفافیت، عدالت و رعایت حقوق ذینفعان می شود.
مولفه های حاکمیت شرکتی با توجه به ادبیات مربوطه و نیزامکان محاسبه مولفه های آن درشرکت های ایرانی شامل موارد زیراست :
نسبت اعضای غیرموظف هیئت مدیره: برابراست با تعداد اعضای غیرموظف تقسیم برتعداد کل اعضای هیئت مدیره.
وجود کمیته حسابرسی ( یا حسابرسی داخلی در شرکت): اگر حسابرس داخلی درشرکت داشت عدد 1 ودر غیراینصورت عدد 0.
سرمایه گذار نهادی: منظورآن است که سهامداران بیش از۵/٠ شرکت را بانکها، صندوقهای بازنشستگی وشرکتهای بیمه وبنیادها داشته باشند ودرصد سهام سرمایه گذاران نهادی برابراست باتعدادسهام این موسسات ونهادها به کل سهام شرکت.
نوع اظهارنظرحسابرس: ویژگی های حسابرس مستقل براساس مولفه های ذیل بیان می شوند:
نوع اظهارنظرحسابرس درسالهای قبل: اگرنوع اظهار نظرحسابرس دردو سال قبل مقبول باشد عدد 1 و درغیراینصورت عدد0 داده خواهد شد .
حسابرس سال قبل شرکت: اگردردوسال قبل حسابرس شرکت خود حسابرس فعلی باشد عدد 1 و درغیراین صورت عدد 0داده خواهد شد .
آشنایی حسابرس با صنعت مورد فعالیت شرکت (صاحبکار): اگرحسابرس سابقه قبلی حسابرسی درصنعت مورد فعالیت صاحبکاررا داشته باشد عدد 1 و درغیراینصورت عدد 0 داده خواهد شد .
ویژگی های مالی شرکت های مورد حسابرسی:
اهرم مالی: برابراست با نسبت بدهی ها به کل دارایی های شرکت ها درسال 88
سود آوری: برابراست با نسبت سود خالص به کل دارایی های شرکت ها در سال 88
اندازه شرکت: برابراست با لگاریتم فروش ها یا جمع کل دارایی های شرکت ها درسال 88

فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

1-2 مقدمه
این فصل به بررسی ادبیات و پیشینه تحقیقات انجام شده می پردازد که شامل دوبخش می باشد. بخش اول مربوط به ادبیات موضوع است که به تفصیل اطلاعاتی درباره تعریف، انواع، انگیزه ها، روش ها یا ابزارها ومطالبی دیگردرارتباط با مدیریت سود وهمچنین تعریف، دلایل اهمیت، اهداف، طبقه بندی، بازیگران وسایرموارد مرتبط با حاکمیت شرکتی ارائه می شود. بخش دوم مربوط به پیشینه تحقیق می باشد. دراین بخش تعدادی ازتحقیق هایی که درداخل وخارج کشوردرارتباط با مدیریت سود وحاکمیت شرکتی انجام گرفته است ارائه خواهد شد.

2-1-2- چرا مدیریت سود انجام می شود؟
قبل ازتعریف مدیریت سود، به نقش ارقام تعهدی درحسابداری پرداخته می شود. زیرا تشخیص و تفکیک مدیریت سود (نظیرهموارسازی سود) نسبت به بکارگیری صحیح ارقام تعهدی حسابداری به راحتی امکان پذیر نیست.

3-1-2- هدف از حسابداری بر مبنای تعهدی چیست؟
عبارات زیراهداف گزارشگری مالی وارتباط آن با حسابداری برمبنای تعهدی را نشان می دهد، این موضوعات ازبیانیه مفاهیم حسابداری مالی هیئت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا گرفته شده است: حسابداری برمبنای تعهدی تاثیرمالی معاملات وسایررویدادهای واحد تجاری را، که دارای آثارنقدی درطول یک دوره است، ثبت و ضبط می کند (هیئت استانداردهای حسابداری مالی بیانیه مفاهیم شماره 9، بند 139). به این موضوع درمفاهیم نظری استانداردهای حسابداری ایران نیزاشاره شده است. درحسابداری برمبنای تعهدی ازارقام تعهدی و روش های تخصیص با هدف تطابق درآمدها، هزینه ها، سودها و زیان های نقدی دریک دوره استفاده می شود و به انعکاس دریافت ها و پرداخت های نقدی بسنده نمی شود. درنتیجه شناسایی درآمدها، هزینه ها، سودها و زیان ها و افزایش وکاهش های مربوط دردارایی ها و بدهی ها- شامل تطابق درآمدها وهزینه ها، تخصیص و استهلاک- اساس حسابداری تعهدی برای سنجش عملکرد شرکت است (هیئت استانداردهای حسابداری مالی، 1985، بیانیه مفاهیم حسابداری شماره 6، بند145).
بنابراین هدف اولیه حسابداری تعهدی کمک به سرمایه گذاران درارزیابی عملکرد اقتصادی یک شرکت درطول یک دوره ازطریق استفاده ازاصول حسابداری نظیرتطابق و شناسایی سود می باشد. شواهدی وجود دارد که بر آن اساس، درنتیجه بکارگیری ارقام تعهدی، سود حسابداری هموارترازجریان های نقدی مربوط به آن است (ارقام تعهدی ارتباط منفی با جریان های نقدی مربوطه دارند) و سود اطلاعات بهتری نسبت به جریان های نقدی برای سنجش عملکرد اقتصادی شرکت فراهم می آورد (امین ناظمی، 1386،89).
برای فراهم کردن صورت های مالی شفاف و معتبر که درتصمیم گیری قابل استفاده باشد اطلاعات مالی که مبنای استفاده ازاین صورت های مالی است باید ویژگی هایی داشته باشد که موسسه با رعایت آنها این اطمینان را ایجاد کند که صورت های مالی به صورت صحیح و منصفانه تهیه شده است.
FASB ویژگی های کیفی مربوط بودن، قابلیت اتکا وقابلیت مقایسه روش ثابت را برای اطلاعات درنظر گرفته است. اطلاعات باید امکان ارزیابی گذشته و پیش بینی آینده موسسه را به سرمایه گذاران بدهد و همچنین دربرآورد ریسک سرمایه گذاری موسسه به سرمایه گذاران کمک کند. قابلیت اتکا درمورد اطلاعات ازقابلیت رسیدگی وبی طرفانه وصحیح بودن آن اطلاعات سرچشمه می گیرد. اطلاعات منتشرشده درباره ی یک شرکت زمانی برای سرمایه گذاران مفیدتراست که بتوان آن را با شرکت های مشابه درزمان های مختلف مقایسه کرد.
اما نکته ای که باید به آن اشاره کنیم این است که استانداردهای حسابداری به تنهایی نمی تواند تضمین قابل قبولی برای مربوط بودن و قابل اتکا بودن اطلاعات باشد. بورس اوراق بهادارآمریکا معتقد است استانداردهای حسابداری زمانی مطلوب است که قابلیت اجرا داشته باشند درصورتی که استاندارد درباره ی مساله ای واحد روش های مختلف را مجازبداند مسلماً قابلیت مقایسه اطلاعات ازبین می رود وهمچنین باید متذکرشد که برای بررسی کیفیت صورت های مالی ازاین دیدگاه که درتهیه ی آنها استانداردهای حسابداری به صورت صحیح رعایت شده باشد باید صورت های مالی عملکرد سیستم حسابداری شرکت را حسابرسان مستقل رسیدگی کنند.

4-1-2- تعریف مدیریت سود
جونزومارشا 21 (2001) تعریف جامعی درخصوص مدیریت سود ارائه نموده اند. به عقیده آنها مدیریت سود (دستکاری سود) زمانی اتفاق می افتد که مدیران با استفاده ازقضاوت (تشخیص) درگزارشگری مالی وساختارمبادلات جهت گمراه نمودن بعضی ازذینفعان (شامل سهامداران، اعتباردهنگان، کارکنان، دولت، سرمایه گذاران و …) درباره عملکرد اقتصادی شرکت با تحت تاثیرقراردادن نتایج قراردادی که به ارقام حسابداری گزارش شده وابسته است، درگزارشگری مالی تغییرایجاد می کنند.
دی 22 (1988) بیان می کند که مدیریت سود معمولاً ازاستفاده مدیران ازمزایای عدم تقارن اطلاعاتی ناشی می شود. وی حداقل دومساله مهم را مطرح نموده است. اولاً، برای افزایش پاداش مدیران که توسط سرمایه گذاران تامین می شود، سود دستکاری می شود و ثانیاً، سرمایه گذاران بالفعل تمایل دارند که بازار برداشت بهتری از ارزش شرکت داشته باشد. بنابراین، انتقال ثروت بالقوه ازسرمایه گذاران جدید به سرمایه گذاران قدیمی که ایجاد کننده یک تقاضای داخلی برای مدیریت سود هستند، به وجود می آید.
هموارسازی سود نوعی عمل آگاهانه است که توسط مدیریت وبا استفاده ازابزارهای خاصی در حسابداری جهت کاستن ازنوسانات درسود انجام می گیرد. به گفته لئوپولد.ای.بی. "هموارسازی سود بیشتر عملی سفسطه آمیز وموذیانه است. به ندرت براساس دروغ های آشکارانجام می گیرد، زیراهموارسازی سود بیشتردراثرتعبیروتفسیربه دست آمده ازاصول واستانداردهای پذیرفته شده حسابداری حاصل می گردد. به بیان دیگرهموارسازی سود درمحدوده اصول واستانداردهای پذیرفته شده حسابداری 23 صورت می پذیرد".
درهموارسازی سود، به واسطه جا به جایی که در درآمد و هزینه ها انجام می گیرد سود یک یا چند دوره مالی تغییر یافته و تعدیل می شود. درواقع می توان گفت، هموارسازی سود، عمل عالمانه ای است که توسط مدیریت انجام می پذیرد. درفرهنگ حسابداری کهلر تعریف هموارسازی سود بدین گونه ارائه گردیده است: "هموارسازی سود عبارت است ازهرشیوه طراحی شده به منظورحذف بی نظمی داده ها، همانند پستی و بلندی های غیرمعمول درمنحنی که می تواند نتیجه شرایط غیرمستمرعملیاتی باشد" (جوادیان کوتنایی، 1379،78).

ازنظرهپ ورث، هموارسازی سود عملی سفسطه آمیز و رندانه است که درمحدوده اصول و استانداردهای حسابداری صورت می گیرد. سودهای همواربه دو صورت زیرمی باشد:
1- سودهایی که به طورطبیعی هموار است: این نوع ازسودهای همواربه جریان های سودی اطلاق می شود که ازفرایندهای عملیاتی ذاتاً همواربه دست می آید. بعضی ازصنایع هستند که حجم تولید و فروش و قیمت ها دراین صنایع به طورذاتی یک روند هموار دارد مثل صنایع و برق که معمولاً قیمت ثابتی دارد و با نرخی ثابت رشد دارند.
2- سودهایی که به طورطبیعی هموارنیستند وعمداً هموارشده اند: این نوع سودها درنتیجه اقدامات و تصمیم های مدیریت هموارشده اند و به صورت زیرمی باشند:
الف- هموارسازی واقعی: این نوع ازهموارسازی سود توسط مدیریت صورت می پذیرد ومدیریت برخی از رویدادها و وقایع اقتصادی را کنترل می کند و روی آن تاثیرمی گذارد. این رویدادهای تحت کنترل مدیریت مثل فروش های زودرس یا برعکس آن به تاخیرانداختن فروش، برجریان وجه نقد تاثیرمی گذارد. ازآنجایی که کنترل رویدادهای اقتصادی (مبادلات)، مستقیماً برسودهای آتی موثراست این نوع هموارسازی را واقعی می نامند.
ب- هموارسازی مصنوعی: این نوع هموارسازی ناشی ازرویداد اقتصادی نمی باشد، بلکه ازاقدام هایی است که اصطلاحاً "دستکاری های حسابداری" نامیده می شود وتاثیری برجریان های نقدی ندارد. به بیان دیگر، هموارسازی تصنعی سود صرفاً موجب جابه جایی هزینه ها و درآمدهای بین دوره ای مالی می شود (حسین نورانی، 1386،158).

5-1-2- انواع مدیریت سود
مطالعات نشان می دهند که مدیران ازطریق انتخاب سیاست های خاص حسابداری، تغییردر برآوردهای حسابداری ومدیریت اقلام تعهدی، سودهای گزارشی را تعدیل می کنند. یکی ازاهداف اساسی وضع استانداردهای حسابداری این است که استفاده کنندگان بتوانند با اتکای برصورت های مالی تصمیمات نسبتاً مربوط و صحیحی اتخاذ کنند، پس نیازحرفه حسابداری به آن شیوه ازگزارشگری می باشد که منافع تمام استفاده کنندگان به صورتی مطلوب رعایت شود. ازسوی دیگر، همان طورکه ازتعریف مدیریت سود برمی آید، مدیران برای رسیدن به اهداف خاصی که منطقاً منافع عده ای خاص را تامین می کنند، سود را طوری گزارش می کنند که این با هدف تامین منافع عمومی استفاده کنندگان مغایرت دارد.
حسابرسان وظیفه دارند که برمطلوبیت صورت های مالی درچارچوب استانداردهای حسابداری صحه بگذارند، درحالی که استانداردهای حسابداری نیزدربعضی ازموارد دست مدیران را برای انتخاب روش حسابداری بازمی گذارد. درواقع مشکل ازآن جایی ناشی می شود که مدیریت سود دربعضی مواقع باعث گمراه کننده شدن صورت های مالی می شود، درحالی که صورت های مالی ازنظرقرارگرفتن درچارچوب استانداردهای حسابداری مشکلی نداشته وحسابرسان ازاین نظرنمی توانند برصورت های مالی اشکالی بگیرند. پس با توجه به این موضوع که سود یکی ازمهم ترین عوامل درتصمیم گیری هاست، آگاهی استفاده کنندگان ازقابل اتکا بودن سود می تواند آنها را دراتخاذ تصمیمات بهتریاری دهد (صفری، 1385،158).
فلسفه مدیریت سود، بهره گیری ازانعطاف پذیری روش های استاندارد و اصول پذیرفته شده حسابداری می باشد. البته تفسیرهای گوناگونی که می توان ازروش های اجرایی یک استاندارد حسابداری برداشت کرد، ازدیگردلایل وجود مدیریت سود می باشد. این انعطاف پذیری دلیل اصلی تنوع موجود در روش های حسابداری است. درزمانی که تفسیریک استاندارد بسیارانعطاف پذیراست، یکپارچگی داده های ارائه شده درصورت های مالی کمترمی شود. اصول تطابق و محافظه کاری نیزمی تواند باعث مدیریت سود شود. بنابرگفته گتشو 24 (1986)، شرکت کارباید، سود سه ماهه نخست سال مالی خود را بدون اضافه نمودن به موجودی نقد و تنها با استفاده ازروش های تعهدی حسابداری استهلاک، معافیت های مالیاتی سرمایه گذاری ها و به حساب دارایی بردن بهره، افزایش داد. مدیران شرکت تاکید کرده اند که این کاربرای ارائه ی صورت های مالی واقعی تروقابل مقایسه کردن صورت های مالی شرکت، با سایرشرکت های درصنعت مشابه، صورت گرفته است. تحلیل گران مالی و حسابرسان ازاین پدیده به عنوان "ترفند حسابداری" نام می برند. این درحالی است که تمامی این اقدامات درچارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری صورت گرفته است. پژوهش ها نشان می دهد که مدیران شرکت ها ازروی عمد، سودهای گزارش شده را با استفاده ازانتخاب سیاست های حسابداری خاص خود تغییردربرآوردهای حسابداری و اقلام تعهدی، دستکاری می کنند تا به هدف های مورد نظرخود برسند (میلر و یون، 2002، 78) 25 .
محققان مدیریت سود را به دو طبقه ی گسترده طبقه بندی کرده اند: مدیریت سود واقعی (برای مثال تحت تاثیرقراردادن جریان های نقدی) و مدیریت اقلام تعهدی به واسطه ی تغییرات دربرآورد و رویه های حسابداری. همچنین آنها بیان داشتند که مخارج مدیریت سود برای این روش ها متفاوت است به طوری که برای شرکت مدیریت سود واقعی پرهزینه تردرنظرگرفته شده است. اما نتایج تحقیقات گراهام وهمکاران 26 (2005) بیان می دارد که مدیران خواهان مدیریت سود واقعی هستند تا مدیریت اقلام تعهدی. به طوری که 80 درصد مخارج اختیاری را کاهش می دهند، 55 درصد پروژه ها را به تاخیرمی اندازند درحالی که تنها 28 درصد ازمدیران ذخیره درنظرمی گیرند و 8 درصد ازمدیران مفروضات حسابداری را تغییرمی دهند (گراهام و همکاران، 2005،58) 27. بنابراین شواهد حاصل ازتحقیق تناقضی با مخارج بالای مدیریت سود واقعی را اظهارمی کند.
مدیران خواهان مدیریت سود واقعی هستند که برای موسسه پرهزینه است، زیرا این چنین فعالیت هایی به راحتی کشف نمی شوند. درمقابل، مدیریت اقلام تعهدی و دیگردستکاری های حسابداری وجود دارد که درارتباط با رسیدگی حسابرسان و به طوربالقوه بازرسان قانونی و دادگاه است که مبنایشان استانداردهای حسابداری است. شواهد رضایت مدیران به انجام مدیریت سود واقعی بیشتراثرنتایج بال وشیواکومار28 (2008) را کاهش می دهد. دربررسی شرکت های باعرضه ی اولیه، تنها مدیریت اقلام تعهدی می تواند تعیین شود و مدیریت سود واقعی ازتجزیه و تحلیل مستثنی است زیرا مبنای ارائه شده به وسیله ی صورت های مالی سایه نیزشامل مبالغ مدیریت سود واقعی سود (اگر وجود داشته باشد) می شود. (فرزانی و رضاپور، 1389،158).

6-1-2- مدیریت سود و انگیزه های آن
یکی ازاهداف اولیه مدیریت سود حفظ اعتبار شرکت است چرا که اعتبارباعث می شود شرکت کارا وپویا به حساب آید. کسب جایگاهی مناسب درمیان رقبا و بازارسرمایه باعث می شود سرمایه گذاران و اعتباردهندگان نسبت به شرکت نظرمساعدتری داشته باشند و شرکت ازصرف هزینه های بیشتردررقابت با سایرشرکت های مشابه بی نیاز شود و با هزینه ی کمتراعتبارو وام دریافت کند.
مهم ترین انگیزه ی هموارسازی سود این باوراست که شرکت هایی که روند مناسبی دارند و سود آنها دچارتغییرات عمده نمی شود نسبت به شرکت های مشابه ارزش بیشتری دارند. هموارسازی سود باعث بالا رفتن ارزش سهام شرکت دربورس و جذب سرمایه گذاران بالقوه برای آن می شود. نتایج تحقیقی درمورد 358 شرکت پذیرفته شده دربورس آمریکا نشان داد که شرکت هایی که سود آنها دچارتغییرات زیادی درطول سال های قبل نبوده، دارای ارزش سهام بالاتری هستند و درمقایسه با شرکت های مشابه بدهی کمتری دارند. سایرانگیزه هایی که باعث می شود مدیران درپی هموارسازی سود باشند عبارتند از:
1- دریافت پاداش های مدیریتی بیشتربه خاطربالا بودن ارزش سهام :
وقتی سهام شرکت دربورس نسبت به شرکت های مشابه ارزش بیشتری داشته باشد مدیران توقع دریافت پاداش بیشتری دارند.
2- پرداخت بهره کمتردراستقراض ازموسسات اعتباری و بانک ها:
ویبزو تسکه29 (1991) استدلال نمودند که شرکت ها به منظورکاهش ریسک اقدام به هموارسازی سود می نمایند. شرکت هایی که ازنسبت بدهی به کل دارایی های بالایی برخوردارمی باشند به منظور اطمینان بخشی به اعتباردهندگان مبنی برتوانایی پرداخت اصل و بهره وام ها و اعتبارات دریافتی اقدام به هموارسازی سود می نمایند. عدم وجود نوسانات قابل توجه درسود این اطمینان را برای اعتباردهندگان پدید می آورد که واحد تجاری درآینده قادربه پرداخت مطالبات آنان خواهد بود.
3- جذب سرمایه :
روند رشد شرکت درتصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتباردهندگان موثراست زیرا آنها معتقدند این شرکت ها ریسک کمتری دارند و برای سرمایه گذاری بهترند.
4- اندازه شرکت:
شرکت های بزرگ نسبت به شرکت های کوچک ازنظرسیاسی حساس ترهستند. نوسانات مثبت با اهمیت سود درشرکت های بزرگ ممکن است سبب افزایش تردید درمورد سود انحصاری گردد. به عبارت دیگر، افزایش قابل توجه درسود شرکت های بزرگ ممکن است این شبهه را پدید آورد که این شرکت ها با استفاده ازقدرت انحصاری خود سود را افزایش داده اند. ازسوی دیگر، نوسانات منفی با اهمیت سود درشرکت های بزرگ ممکن است سبب نگرانی درمورد ورشکستگی احتمالی گردیده و تصویر شرکت را درمحیط تجاری که واحد تجاری درآن فعالیت می نماید خراب نماید. همچنین نوسانات قابل توجه درسود شرکت های بزرگ، احتمال ایجاد هزینه های سیاسی ناخواسته نظیر تقاضای افزایش دستمزد توسط کارکنان شرکت، محدودیت های مهارکننده توسط دولت را افزایش دهد. بنابراین، شرکت های بزرگ انگیزه بیشتری برای هموارسازی سود دارند.
5- مالیات بر درآمد:
درایران سیستم مالیاتی نقش قابل توجهی در گزارشگری مالی شرکت ها دارد و قوانین مالیاتی عامل مهمی درانتخاب روش ها و رویه های حسابداری می باشد. انگیزه شرکت ها برای هموارکردن سود، حداقل نمودن تاثیرمالیات درطول زمان می باشد. ازآنجا که سود بیشترمنجربه پرداخت مالیات بیشتر می شود و در واقع سبب خروج نقدینگی، خصوصاً درمواقعی که شرکت دارای بدهی های مالیاتی قابل توجهی می باشد، دست به هموارسازی سود بزند.
6- انحراف از فعالیت های عملیاتی:
زمانی که فعالیت های عملیاتی واقعی ازفعالیت های عملیاتی مورد انتظارفاصله می گیرد، انگیزه هموارسازی سود افزایش می یابد. هرچه فعالیت های عملیاتی واقعی ازانتظارات استفاده کنندگان انحراف بیشتری داشته باشد، انگیزه بیشتری برای هموارنمودن سود گزارش شده وجود خواهد داشت (افلاطونی، 1385،89) .

7-1-2- روش ها یا ابزارهای هموارسازی سود
روش ها یا ابزارهای هموارسازی سود را رونن و سادن 30 (1981) به شرح زیرمی دانند:
الف- هموارسازی ازطریق زمان بندی رویدادها:
زمان بندی رویدادها یک انتخاب مدیریت است تا یک انتخاب حسابداری. مدیربرای هموارکردن سود، رویدادهای اتفاق افتاده را مثلاً ثبت فروش به عنوان پیش دریافت یا ثبت پیش فروش به عنوان فروش درزمان خود شناسایی و ثبت نمی کند و به سال های دیگرانتقال می دهد. دراین روش مدیران درسال هایی که قصد دارند سودشان کمترشود فروش های آخرسال مالی را دیرترشناسایی می کنند تا این فروش ها درسال آتی ثبت شود و درنتیجه، درآمدهای سال جاری کمترگزارش گردند یا می تواند ازطریق شناسایی هزینه های مربوط به آغازسال آتی درسال جاری، هزینه های سال جاری را بیشترشناسایی کند تا سود سال جاری کمتر شود یا درسال هایی که قصد دارد سود بیشتری را گزارش کند دقیقاً عکس حالت قبل رخ می دهد و درآمدهای سال آتی را درسال جاری و زودترشناسایی می کنند یا هزینه های سال جاری به سال آتی انتقال می یابد.
ب- هموارسازی سود ازطریق انتخاب روش های تخصیص:
بعضی ازروش های حسابداری، منجربه سودهای هموارمی شوند. برای نمونه درروش های استهلاک، اگرهزینه استهلاک براساس ساعت کارکرد یا تعداد تولید محاسبه شود هرقدرساعات کارکرد یا تولید محاسبه شود هرقدرساعات کارکرد و تعداد تولید محصول بیشترباشد هزینه استهلاک نیز به همان نسبت بیشترخواهد بود.
پس هرچقدردرآمد یا فروش بیشترشود، هزینه هم بیشترخواهد بود وسود نیزبا روندی ثابت تغییرخواهد کرد. ولی اگرهزینه استهلاک براساس یکی ازروش های خط مستقیم یا نزولی محاسبه شود هزینه استهلاک محاسبه شده با میزان درآمد یا فروش مرتبط نیست. ازاین روش های نگهداری موجودی ها، روش های ذخیره گیری حساب های دریافتنی، روش های دارای دیدگاه سود (زیانی)، با میزان فروش مرتبط هستند. پس مدیربا استفاده ازروش های حسابداری می تواند سودهای همواری را گزارش کند.
ج- هموارسازی سود ازطریق طبقه بندی رویدادها:
مدیران ازطریق طبقه بندی رویدادها دست به هموارسازی سود می زنند. به عنوان نمونه، عادی یا غیرعادی تلقی کردن برخی اقلام سود(زیان) منجربه افزایش یا کاهش سودعملیاتی خواهد شد.
آشاری، کو و وانگ 31 (1994) ابزارهای هموارسازی را به شرح زیرطبقه بندی کرده اند:
1- تغییردرخط مشی های حسابداری
2- هزینه های بازنشستگی
3- سود سهام
4- اقلام غیرمترقبه
5- معافیت مالیاتی سرمایه گذاری ها
6- استهلاک و هزینه های ثابت
7- تصمیمات اختیاری حسابداری
8- طبقه بندی های حسابداری
9- ذخیره ها و اندوخته ها

8-1-2- قربانیان مدیریت سود، چه کسانی هستند؟
البته قربانیان بالقوه مدیریت سود، استفاده کنندگان صورت های مالی هستند؛ هرچند، این موضوع که آیا استفاده کنندگان، قربانی این حرکت می شوند، جای سوال و پژوهش دارد. این استفاده کنندگان، شامل سهامداران، سرمایه گذاران دراوراق قرضه، بانکداران، قانون گذاران، اتحادیه ها، عرضه کنندگان، مشتریان و رقبا هستند (کین لو، 2008،78) 32 .
درزمینه ی عرضه ی اولیه ی سهام، روشن است قربانیان بالقوه، سرمایه گذارانی هستند که خالص دارایی های شرکت ها را خریداری می کنند.
سوال این است که آیا سرمایه گذاران، به خاطرمدیریت سود، برای سهام، بیش ازارزش آن می پردازند؟ تئو وهمکاران 33 (1998)، این موضوع را بررسی کردند و دریافتند که سرمایه گذاری ها درشرکت های با مدیریت سود بالا، به عملکرد ضعیف در دوره های آتی گرایش دارند.
پذیرش این نتیجه برای معتقدان به کارایی بازارهای سرمایه، مشکل است. چرا سرمایه گذاران، مدیریت سود را پیش بینی نمی کنند و اطلاعات را کاهش نمی دهند تا درنتیجه آن، قیمت عرضه ی اولیه ی سهام را کاهش دهند؟ یک پاسخ این است که بازارعرضه ی اولیه درمورد سهام، مشابه بازارثانویه عمل نمی کند ودرنتیجه، درجه ی متفاوتی ازکارایی را دارد. کارایی نیازمند تعادل خریداران و فروشندگان و قیمتی برای تنظیم این تعادل است. دربازارهای ثانویه، سهامداران موجود و کارگزاران فروش استقراضی، توازنی را برای تعداد نامحدود بالقوه خریداران فراهم می کنند. دربازارعرضه ی اولیه ی سهام فروشندگان افراد درونی شرکت هستند و قیمت عرضه ی اولیه برای سهام پذیره نویسی شده توسط بانک های سرمایه گذاری تعیین می شود (کین لو، 2008،185) 34 . اگر ابهامی درمورد ارزش سهام وجود داشته باشد (که بدون تردید وجود دارد)، انتقال اطلاعات از قسمت پایین تر توزیع، به دلیل فعالیت فروش محدود قبل از روزاول مبادله، محدود شده است. بنابراین، نیازی نیست که عرضه و تقاضا برای سهام عرضه ی اولیه ی سهام، متعادل باشند ومدیریت سود برای افزایش ارزش مشاهده شده این سهام به طوربالقوه می تواند موفق شود (فرزانی و غلامی حسین آباد، 1388، 48) .

9-1-2- تاثیر هموارسازی سود بر سود هر سهم و بازار سهام
تیتمن بیان می کند: "آرایش اقتصادی بازار، تجزیه و تحلیل و تاثیر هموارسازی سود برقیمت سهام را جایزمی دارد، آرایش اقتصادی بازارمی گوید اگرمدیری قادر باشد ازبین دو یا چند روش پذیرفته شده درحسابداری روشی را برای شناسایی درآمد (خاصی) انتخاب نماید، احتمالاً آن مدیرروشی را انتخاب می کند که سود را به طورواقعی هموار کند. اغلب این روش، هموارسازی موقتی نامیده می شود. به لحاظ هموارسازی سود، مدیرمی تواند نوسانات سود را کاهش داده و برآورد احتمال ورشکستگی را ازدید مدعیان شرکت کمتر کند. این عمل مدیران برای سهامداران شرکت ها به جهت اینکه هزینه فرصت ازدست رفته شرکت را کاهش می دهد با ارزش بوده و برمعامله بین شرکت ومشتریان، کارکنان وعرضه کنندگان تاثیرمی گذارد.
درصورتی که هموارسازی سود یک عمل پرهزینه باشد احتمالاً مدیریت، سود شرکت را هموار نمی کند. برای مثال، اگرهدف ازدستکاری نمودن درآمد وهزینه طی یک یا چند دوره مالی، مالیات باشد چون هموارسازی سود (با هدف شناخت مالیات) برای شرکت پرهزینه تلقی می شود ازاین رو شرکت ها سود را هموار نمی کنند. ولی اگرهموارسازی سود برای کم کردن هزینه باشد، مدیرانگیزه ای برای هموارسازی سود شرکت پیدا می کند. داشتن هزینه ومنافع مختلف درهموارسازی سود، موجب می شود شرکت ها پیش بینی های مختلفی برای هموارکردن سودشان داشته باشند".
هندریکسون چنین بیان می کند: "هرچند سرمایه گذاران و اعتباردهندگان نسبت به سود گزارش شده توسط مدیریت واکنش نشان می دهند واگرچه سود درچارچوب حسابداری قراردارد، اما بازخورد رفتار سرمایه گذاران و اعتباردهندگان درانتخاب روش های حسابداری توسط مدیریت تاثیرمی گذارد. برای مثال، مدیران شرکت های زیادی براین باورند که اگرسود خالص شرکت با نرخ ثابتی درهرسال رشد داشته باشد، قیمت هرسهم بالا می رود. درنتیجه، مدیران سیاست ها و روش هایی را درحسابداری جهت گزارشگری مالی انتخاب می کنند که برای سهام آن شرکت تقاضا بیشتر شود. هموارسازی سود دربیشتراوقات براین پایه استواراست که سرمایه گذاران، پول بیشتربرای سهام شرکت هایی می پردازند که سود گزارش شده آن شرکت ها سال به سال نوسان کمتری داشته باشد و شرکت هایی که نوسان سودشان هرساله زیاد است سهامداران حاضرنمی شوند برای سهام آن شرکت پول بیشتری پرداخت کنند".
گوردون بیان کرد: "رضایت سهامداران با توجه به نرخ رشد ( تقریباً ثابت) سود شرکت و تداوم سودآوری شرکت افزایش می یابد".
بیدلمن اشاره می کند: "تجزیه و تحلیل کنندگان علاقه مند هستند اطلاعات بیشتری درخصوص هموارسازی سود درشرکت هایی که سرمایه گذاری کرده اند داشته باشند. هموارسازی سود می تواند به طورغیرمستقیم بازارسهام شرکت ها را تحت تاثیر قرار داده و این تاثیرباید برارزش سهام وهزینه سرمایه مطلوب باشد" (جوادیان کوتنایی، 1379،48) .

10-1-2- نوع موسسه حسابرسی کننده و مدیریت سود
کیفیت کارموسسات حسابرسی کننده ازیکدیگرمتفاوت می باشد و به طورمستقیم و با مشاهده موسسات نمی توان تشخیص داد که کدام موسسه ازکیفیت کاری بالاتری برخورداراست (دیپوچ، 1980،158)35.
بنابراین محققان ازجانشین هایی برای تمایزمیان موسسات حسابرسی با کیفیت بالا ازموسسات حسابرسی با کیفیت پایین استفاده می نمایند. اندازه موسسات حسابرسی کننده، قدمت ونام تجاری موسسات نمونه ای ازمعیارهای متمایزکننده کیفیت موسسات دیگرهستند دارای کیفیت کاری بالاتری هستند (دی آنجلو، 1981،89) 36 .
دیفوند37 (1992)، بیان می کند ازطرفی موسسه حسابرسی با کیفیت ترباعث کاهش مدیریت سود می شود. همچنین هرقدرمیزان حساب هایی نظیرحساب های دریافتنی، حساب های پرداختنی وموجودی ها (حساب های مربوط به اقلام تعهدی اختیاری) بیشتر باشد، تقاضا برای نظارت بهتروحسابرسی با کیفیت تر افزایش می یابد (سیدی، 1387،158).

11-1-2- عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت سود
مدل های تحلیلی متعددی روشن ساخته اند که میزان مدیریت سود فرصت طلبانه به تناسب سطح عدم تقارن اطلاعاتی افزایش می یابد. برای مثال دی 38 (1988) و ترومن و تیتمن 39 (1988) به صورت تحلیلی نشان دادند که وجود عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و سهامداران یک شرط اساسی برای مدیریت سود است. دی 40 (1988) فرض کرد که بین گروه های سهامداران هم پوشانی وجود دارد. سهامداران فروشنده به مدیریت اجازه می دهند که به منظورالقای یک تصویر مناسب به گروه خریداران، ازیک سیاست مشخص مدیریت سود پیروی نماید. دراین مدل، مدیرازیک مزیت اطلاعاتی نسبت به سهامداران برخورداراست. درنتیجه عدم تقارن اطلاعاتی یک شرط ضروری برای مدیریت سود دراین وضعیت است. ایمهوف و توماس41 (1994) شواهدی را فراهم کردند که نشان می دهد ارزیابی تحلیل گران ازکیفیت افشا، با سطح محافظه کارانه بودن برآوردها وروش های حسابداری ومیزان افشای جزئیات اساسی ارقام گزارش شده ارتباط مثبت دارد. کاربرد یافته های آنها این است که شرکت های دارای برآوردها و روش های محافظه کارانه (که دراینجا به عنوان شرکت هایی که کمتربه مدیریت سود مبادرت می نمایند تعریف شده اند) اطلاعات بیشتری را افشا می نمایند (حسینی، 1388،148) .
12-1-2- حاکمیت شرکتی
حاکمیت شرکتی درابتدای قرن بیست و یکم، دوباره بعنوان یکی ازمهم ترین مباحث کسب وکار مطرح شده است (میدری و حجاریان، 1383،15). بررسی ادبیات موجود نشان می دهد که هیچ تعریف مورد توافقی درمورد حاکمیت شرکتی وجود ندارد، تفاوت های چشمگیری درتعریف براساس کشورمورد نظر وجود دارد. حتی درآمریکا یا انگلستان نیزرسیدن به تعریف واحد کارچندان آسانی نیست. تعریف های موجود ازحاکمیت شرکتی دریک طیف وسیع قرارمی گیرند. دیدگاه های محدود دریک سو ودیدگاه های گسترده در سوی دیگر طیف قراردارند. دردیدگاه های محدود، حاکمیت شرکتی به رابطه شرکت و سهامداران محدود می شود. این، الگویی قدیمی است که درقالب نظریه نمایندگی بیان می شود. درآن سوی طیف، حاکمیت شرکتی را می توان به صورت شبکه ای ازروابط درنظر گرفت که نه تنها میان شرکت ومالکان آنها (سهامداران)، بلکه میان شرکت وتعداد زیادی ازذینفعان ازجمله کارکنان، مشتریان، فروشندگان، دارندگان اوراق قرضه و … وجود دارد. چنین دیدگاهی درقالب نظریه ذینفعان دیده می شود ( حساس یگانه، 1385، 89).

13-1-2- تعریف حاکمیت شرکتی
اصل اصطلاح حاکمیت شرکتی کلمه یونانی 42 به معنی راهنمایی کردن یا اداره کردن می باشد و ازکلمه یونانی به کلمه لاتین 43 و فرانسه قدیم 44 تبدیل شده است. اما این کلمه به راه های مختلف توسط سازمان ها یا کمیته ها مطابق علایق ایدئولوژیکی آنها تعریف شده است (ابو تپانجه،2009،158) 45.
به دلیل تعاریف مختلفی که درمورد حاکمیت شرکتی ارائه شده است به بیان تعدادی ازآنها بسنده می شود. صندوق بین المللی پول 46 و سازمان توسعه و همکاری اقتصادی 47 در سال 2001 حاکمیت شرکتی را چنین بیان کرده اند: ساختار روابط و مسئولیت ها دربیان یک گروه اصلی شامل سهامداران، اعضای هیئت مدیره ومدیرعامل برای ترویج بهترعملکرد رقابتی لازم جهت دستیابی به هدف های اولیه مشارکت.حساس یگانه (1385) درمقاله حاکمیت شرکتی درایران با بررسی تعریف ها و مفاهیم حاکمیت شرکتی و مروردیدگاه های صاحب نظران، چنین بیان می کند که:
حاکمیت شرکتی قوانین، مقررات، ساختارها، فرایندها، فرهنگ ها و سیستم هایی است که موجب دستیابی به هدف های پاسخگویی، شفافیت، عدالت و رعایت حقوق ذینفعان می شود.
هاپب و همکاران 48 وی درسال 1998 پس ازتحقیقی که در آکسفورد انجام دادند درتبیین حاکمیت شرکتی می نویسند: "حاکمیت شرکتی به تشریح سازماندهی داخلی و ساختارقدرت شرکت، نحوه ایفای وظایف هیئت مدیره، ساختارمالکیت شرکت و روابط متقابل میان سهامداران وسایر ذینفعان، به خصوص نیروی کارشرکت و اعتباردهندگان به آن می پردازد.
رابرت مانگزو نل مینو، دوصاحب نظری که پژوهش های متعدد وگسترده ای درمورد حاکمیت شرکتی انجام داده اند درسال 1995 حاکمیت شرکتی را چنین تعریف کرده اند: ابزاری که هراجتماع به وسیله آن جهت حرکت شرکت را تعیین می کند و یا به عبارت دیگر، حاکمیت شرکتی عبارت است ازروابط میان گروه های مختلف درتعیین جهت گیری و عملکرد شرکت. گروه های اصلی عبارتند از: سهامداران، مدیرعامل وهیئت مدیره. سایرگروه ها، شامل کارکنان، مشتریان، فروشندگان، اعتباردهندگان واجتماع (حساس یگانه، 1385،48) .
سوال اساسی آنکه چرا حاکمیت شرکتی طی دو دهه گذشته موضوع مهمی بوده، ولی پیش از آن اهمیت خاصی نداشته است؟ دلایل آن را می توان به این صورت مطرح کرد:
– موج جهانی خصوصی سازی دردو دهه گذشته.
– تجدید سازمان صندوق های بازنشستگی و رشد پس اندازهای شخصی.
– موج اعمال کنترل و فعالیت های تلفیقی شرکت ها از سال 1980.
– خارج شدن شرکت ها از کنترل دولت ها و یک پارچه کردن بازارهای سرمایه.
– بحران های سال 1998 آسیای شرقی که اهمیت حاکمیت شرکتی دربازارهای نو ظهور را مشخص کرد.
– یکسری رسوایی ها و ورشکستگی های اخیر شرکت ها در آمریکا(مارکو باتیچ و همکاران ،2005،89) 49 .
اصولاً ماجرای حاکمیت شرکتی با شرکت انرون بزرگترین شرکت فعال دربخش انرژی جهان آغاز شد. این شرکت درحالی که در سال های 1999 و 2000 یکی ازموفق ترین شرکت های آمریکایی، با صورت های مالی درخشان و پیش بینی سود کاملاً جذاب درراس انتخاب های هرسرمایه گذارعلاقه مند به سهام شرکت ها قرار داشت، ناگهان درسال 2002 اعلام ورشکستگی کرد.
چند ماه بعد فاجعه ورشکستگی ورلدکام، بزرگترین شرکت مخابراتی جهان، بهای سهام آن را ظرف مدت کوتاهی از صد دلاربه یک سنت رساند. مدیران رده بالای شرکت آن چنان درچرخه شیطانی مدیریت سود هرسهم گرفتار شده بودند که برای پنهان کردن میزان بدهی خود متوسل به نیرنگ درحسابداری شدند. انرون با دستکاری درقواعد حسابداری برای حفظ سود، تقلبات عمده ای را ازجمله ثبت پیش ازموقع فروش ها، سرمایه ای کردن هزینه ها، دستکاری درمفروضات حسابداری صندوق بازنشستگی و زمان بندی استهلاکات یا حتی تعیین ذخایربیش از حد برای تجدید ساختار سازمان را صورت داد (دودانگه، 1384،158).

14-1-2- دلایل اهمیت حاکمیت شرکتی
حاکمیت شرکتی به دلایل زیرحائزاهمیت است:
– چارچوبی را برای ایجاد اعتماد بلندمدت میان شرکت ها و تهیه کنندگان خارجی سرمایه فراهم می کند.
– با منصوب کردن مدیرانی که بانی تجربیات و ایده های جدید هستند، تفکراستراتژیک را به صدر شرکت هدیه می کند.
– مدیریت و نظارت برریسک جهانی پیش روی شرکت را منطقی می سازد.
– با تقسیم فرایند تصمیم گیری، اتکای به مدیران ارشد و مسئولیت آنان را محدود می سازد (قدس، 1387،48).

15-1-2- اهداف حاکمیت شرکتی
شرکت ها معتقدند که حاکمیت شرکتی مناسب، مدیریت و کنترل اثربخش واحدهای تجاری را تسهیل می کند. بنابراین شرکت ها قادربه ارائه بازده بهینه ای برای کلیه ذینفعان می باشند. اهداف حاکمیت شرکتی به صورت زیرخلاصه می شود:
– افزایش ارزش سهامداران،
– محافظت ازمنافع سهامداران و سایرذینفعان شامل مشتریان، کارکنان وعموم جامعه به طورکل،
– اطمینان ازشفافیت و یکپارچگی درتبادل اطلاعات و قابلیت دسترسی به اطلاعات کامل، صحیح و شفاف برای کلیه ذینفعان،
– اطمینان ازپاسخگویی راجع به عملکرد و دستیابی به امتیازاتی درکلیه سطوح و
– هدایت شرکت با بالاترین سطح استاندارد به منظوررقابت با دیگران (نارایان کولی).

16-1-2- طبقه بندی حاکمیت شرکتی
بررسی ها نشان می دهند که هرکشورسیستم حاکمیت شرکتی منحصربه خود دارد. به اندازه کشورهای دنیا، سیستم حاکمیت شرکتی وجود دارد. سیستم حاکمیت شرکتی موجود دریک کشوربا تعدادی عوامل داخلی ازجمله ساختارمالکیت شرکت ها، وضعیت اقتصادی، سیستم قانونی، سیاست های دولتی وفرهنگ، معین می شود. ساختار مالکیت وچارچوب های قانونی از اصلی ترین وتعیین کننده ترین عوامل سیستم حاکمیت شرکتی هستند. همچنین عوامل خارجی از قبیل میزان جریان سرمایه ازخارج به داخل، وضعیت اقتصاد جهانی، عرضه سهام دربازارسایر کشورها وسرمایه گذاری نهادی فرامرزی، به سیستم حاکمیت شرکتی موجود دریک کشورتاثیر دارند.
تلاش هایی برای طبقه بندی سیستم های حاکمیت شرکتی صورت گرفته که با مشکلاتی همراه بوده است. با این حال، یکی ازبهترین تلاش ها که از پذیرش بیشتری نزد صاحب نظران برخوردار است، طبقه بندی معروف به سیستم های درون سازمانی وبرون سازمانی است. عبارت درون سازمانی وبرون سازمانی تلاش هایی را برای توصیف دونوع سیستم حاکمیت شرکتی نشان می دهند. درواقع، بیشترسیستم های حاکمیت شرکتی، بین این دوگروه قرارمی گیرند و دربعضی از ویژگی های آنها مشترکند. این دوگانگی حاکمیت شرکتی، ناشی ازتفاوت هایی است که بین فرهنگ ها و سیستم های قانونی وجود دارند. با این همه، کشورها تلاش دارند تا این تفاوت ها را کاهش دهند و امکان دارد که سیستم های حاکمیت شرکتی درسطح جهانی به هم نزدیک شوند.
حاکمیت شرکتی درون سازمانی، سیستمی است که درآن شرکت های فهرست بندی شده یک کشورتحت مالکیت وکنترل تعداد کمی ازسهامداران اصلی هستند. این سهامداران ممکن است اعضای خانواده موسس ( بنیانگذار) یا گروه کوچکی از سهامداران مانند بانک های اعتبار دهنده، شرکت های دیگریا دولت باشند. به سیستم های درون سازمانی به دلیل روابط نزدیک رایج میان شرکت ها وسهامداران عمده آنها، سیستم های رابطه ای نیزگفته می شود.
عبارت برون سازمانی به سیستم های تامین مالی وحاکمیت شرکتی اشاره دارد. دراین سیستم ها، شرکت های بزرگ توسط مدیران کنترل می شوند وتحت مالکیت سهامداران برون سازمانی یا سهامداران خصوصی قراردارند.

این وضعیت منجربه جدایی مالکیت ازکنترل (مدیریت) می شود که توسط برل و مینز (1932) مطرح شد. همان طور که بعدها جنسن و مک لینگ50 (1976) در نظریه نمایندگی مطرح کردند، مشکل نمایندگی مرتبط با هزینه های سنگینی است که به سهامدارومدیر تحمیل می شود. اگر چه درسیستم های برون سازمانی، شرکت ها مستقیماً توسط مدیران کنترل می شوند، اما به طورغیرمستقیم نیز تحت کنترل اعضای برون سازمانی قرار دارند. اعضای مذکور، نهادهای مالی وهمچنین سهامداران خصوصی هستند. درآمریکا وبریتانیا، سرمایه گذاران نهادی بزرگ که مشخصه سیستم برون سازمانی هستند، تاثیر چشم گیری برمدیران شرکت ها دارند (رسائیان،1388،159).

17-1-2- بازیگران عرصه حاکمیت شرکتی
بازیگران شرکتی را می توان در سه دسته بازیگران داخلی، بازیگران خارجی و هیئت مدیره ها تقسیم بندی نمود. البته در برخی تقسیم بندی ها نیز می توان اعضای مستقل هیئت مدیره را از جمع بازیگران خارجی و اعضای اجرایی هیئت مدیره را، از جمله بازیگران داخلی شرکت برشمرد. در تقسیم بندی دیگر، این گونه بازیگران را می توان به سرمایه گذاران، تامین کنندگان منابع انسانی مورد نیاز و اعضای تیم های مدیریت شرکتی تفکیک نمود (آگوایرلا و جکسون،2003، 89) 51 .
براساس تقسیم بندی اول، بازیگران داخلی را می توان شامل کسانی دانست که تصمیمات شرکتی را اتخاذ نموده و به اجرا درمی آورند، درحالی که بازیگران خارجی کسانی هستند (حقیقی یا حقوقی) که سعی دراعمال نفوذ و کنترل برتصمیمات شرکت را دارند (مینتز برگ،1983، 159) 52 . از این رو مدیران و کارکنان درون شرکت را می توان به عنوان بازیگران داخلی و سهامداران، تامین کنندگان، مشتریان، نهادهای دولتی و قانونی و … را تحت عنوان بازیگران خارجی معرفی نمود. هیئت مدیره ها را نیزمی توان به عنوان گروه سومی مدنظرقرارداد که بعضاً به جهت آن که می توانند هم درقالب بازیگران داخلی و تحت عنوان دسته بازیگران خارجی قرار گیرند مستقل ازدسته دیگرتعریف نمود (غفاری، 1389،147).

1-17-1-2- هیئت مدیره ها
هیئت مدیره ها یکی ازارکان حاکمیت درشرکت های امروزی به شمارمی روند که اغلب از آنها به عنوان اهرم اجرایی اصول حاکمیتی شرکت و مسئول نظارت وسیاست گذاری درشرکت ها یاد می شود (هیوز، 2007،148)53. اعضای هیئت مدیره اغلب توسط مالکان سهام انتخاب می شوند، درحالی که دربرخی سیستم های حاکمیتی نوین، مجموعه نظرات کارکنان، نهادهای دولتی، سرمایه گذاران و عرضه کنندگان نیزدر انتخاب آنان تاثیرگذاراست.
هیئت مدیره ها غالباً گروهی از افرادند که حق نظارت، کنترل، سیاست گذاری های کلان وحاکمیت بریک شرکت خاص را دراختیار دارند (هلمز، 2005،196) 54. این مجموعه ازافراد (در قالب یک تیم کاری اثربخش) می بایست سلامت شرکتی را در حوزه های متنوعی همچون عملکرد مالی مناسب شرکت، قانونی بودن فعالیت ها، تناسب فرایندها و اقدامات صورت پذیرفته شرکت با اهداف راهبردی شرکت، تضمین نمایند.

2-17-1-2- مدیرعامل و تیم اجرایی شرکت
مقایسه تعاریف موجود ازاین گونه بازیگران درطی دهه های گذشته و سال های اخیر(همچون تیم هیئت مدیره) حاکی ازبروزتغییرات گوناگونی دروظایف این گونه افراد است. درنتیجه این تحولات، نقش استراتژیک این گونه تیم ها تا حد زیادی کاسته شده و وظایف اجرایی بیشتری برای آنان منظور شده است. این گونه بازیگران درقالب تیمی اجرایی مشتمل برمدیرارشد مالی، مدیرارشد بازاریابی، مدیرارشد حاکمیتی، مدیرارشد یادگیری، مدیرارشد اطلاعاتی، مدیرارشد عملیاتی، مدیرارشد منابع انسانی، مدیرارشد فناوری و … تحت نظارت مدیرارشد اجرایی یا به عبارتی بهترمدیرعامل شرکت به فعالیت مشغولند. نکته مهم آن است که هرچه رابطه بین این تیم با تیم هیئت مدیره بهتر شود، عملکرد کلی شرکت (با فرض ثبات سایر شرایط) ارتقاء خواهد یافت.

3-17-1-2- سهامداران
تمامی کسانی که مالک سهام های توزیعی شرکت در بازارهای سهمی هستند، را می توان در شمار این گونه بازیگران حاکمیت شرکت دانست.
این گونه بازیگران می توانند با اعمال حق رای خود در انتخاب سیستم های حاکمیتی شرکت، کنترل تیم هیئت مدیره را در دست گرفته و به تدوین سیاست های جدیدی در حاکمیت شرکت، بپردازند.

4-17-1-2- مشتریان داخلی و خارجی شرکت
مشتریان، مدیران اصلی شرکت ها و رازمانایی هرواحد کسب وکارمحسوب می شوند. بی تردید انتظارات، نظرات ودرصد رضایت مندی این گونه ذینفعان همچون خریداران محصولات وخدمات شرکت (مشتریان خارجی شرکت) وازطرفی، کلیه کارمندان شرکت (مشتریان درون شرکتی) ازاهمیت قابل ملاحظه ای برخورداراست.

5-17-1-2- قانون گذاران و سایر نهادهای مرتبط با کسب و کار شرکت
نهادهای قانونی معتبردرنظام های حاکمیتی جهان همچون نزدک و بورس اوراق بهادار نیویورک درآمریکا، بورس اوراق بهادارلندن، استرالیا و قوانین الزامی آنان همچون قوانین سربانس آکسلی، استاندارد کدبری، استانداردهای هیگز و … را می توان دراین بخش جای داد. نهادهای اجتماعی، محیط زیست و سایر نهادهای مرتبط نیزدراین بخش قابل بحث و بررسی اند (عباس غفاری، 1389،189).

18-1-2- روند تغییرات نقش هیئت مدیره
حقایق حاکی از آن است که درشرکت ها، مدیران بیشتر دنبال منافع خود بوده اند تا منافع ذینفعان. برای حل این مشکل، دو راه حل وجود دارد: اول آنکه برای تشویق مدیران به انجام رفتارمورد انتظار برایشان پاداش و انگیزاننده در نظر گرفته شود. دومین روش، قدرتمندسازی هیئت مدیره به گونه ای است که بتواند نظارت شایسته ای روی عملکرد مدیران داشته باشد. این روند جانبی نظارت بیشتر ازجانب سهامداران که با این کار خود، درواقع یک رژیم حاکم مطلقه را به وجود آورده بودند. حرکتی که درعمل انجام گرفت این بود که هیئت مدیره به مدیریت عامل نزدیک شد، به گونه ای که درحقیقت به صورت شریک استراتژیک مدیریت درآمد. این شراکت استراتژیک هیئت مدیره با مدیریت، برنامه ریزی استراتژیک، مدیریت ریسک و اجرا، تصمیم گیری بهتر و راندمان بالاتر شرکت را به ارمغان آورد. این تعامل دو طرفه موجب شد که عمل نظارت راحت تر صورت گرفته و حالت افراطی نظارت که ازجانب سهامداران صورت گرفته بود، ازبین رفته و این نظارت تعدیل شود.
همچنین این فرایند موجب ازمیان برداشته شدن یکسری مقررات دست و پاگیرواضافی و نیز کاهش یافتن نظارت موسسات سرمایه گذاری شد.
دربیشتر کشورها گونه تفکر، عقاید و رفتارمدیران نشان داد که به صورت جمعی روی حاکمیت هیئت مدیره و ارتباط آن با مدیریت اتفاق نظر دارند. مدیران و اعضای هیئت مدیره اکثراً براین باورند که اعضای هیئت مدیره باید بیشتر درامورمربوط به شرکت به عنوان شرکای مدیریت فعالیت کنند. درواقع آنان باید قدرتمندتر، با اعتماد به نفس بیشتر، درگیرانه تر، با دانش تر، با نقش چشمگیرتردربرنامه ریزی های استراتژیک، و به عنوان منبع اولیه مشاوره و نکته سنجی خود را مطرح ساخته و فعالیت کنند. اکثرمدیران، هیئت مدیره را زمانی دراوج توانایی و تاثیرگذاری می بینند که از جانب مدیران ارشد اجرایی به عنوان یک دارایی استراتژیک برای مدیریت عامل دیده شوند.
درحوزه مدیریت، مدیران اجرایی ارشد تقریباً کنترل کامل هدف ها، استراتژی ها، برنامه ریزی و اجرای سازمان را دراختیار داشتند. آنان با تصاحب کرسی های هیئت مدیره حاکمیت کامل را دراختیار داشته حتی با عدم دخالت هیئت مدیره نقش رهبری را نیزایفا می کردند.
درحوزه حاکمیت، هیئت های مدیره درکیفیت و طیف نظارت خود عمیقاً تفاوت داشتند. اکثراً اغلب از قدرت خود ناآگاه بوده، حتی کمترمایل به استفاده از آن بودند. طبق سنت و رسوم قدرت خود را نادیده انگاشته و حاکمیت و اقتدارکمتری را به کار برده، راه را برای مدیریت بازمی گذاشتند.
درحوزه مالکیت، سرمایه گذاران به طورعموم نقشی خاموش داشتند، درحالی که برخی ازسرمایه گذاران با استفاده ازامتیازهای مالکیت خود تصمیم های شرکت را تحت تاثیر قرارمی دادند، بسیاری تنها انتخاب برای تصمیم گیری را تصمیم خرید یا فروش می دانستند. درنتیجه بیشتر شرکت ها بدون محدودیت از جانب سرمایه گذاران اداره می شوند.
مدیران دربرابرهیئت مدیره بسیار مسئول تر و پاسخگوتر شده اند. مدیران اجرایی ارشد زمان بیشتری را صرف پیشبرد و کسب وکارکرده، زمان کمتری را درون هیئت مدیره صرف می کنند. مدیران روابط حرفه ای خود را با هیئت مدیره توسعه داده، یک همکاری جدید را پایه نهاده اند. آنها به دنبال داده های جدید استراتژیک بوده واطلاعات بهتر وغنی تری را به دست می آورند. مدیران وهیئت مدیره با هم در دستیابی به نتایج مسئولیت بیشتری را می پذیرند (سینا قدس، 1387،147).

19-1-2- تفکیک وظایف رییس هیئت مدیره و مدیرعامل
درگزارش کدبری توصیه شده که بین اعضای هیئت مدیره، باید توازن قوا وجود داشته باشد تا هیچ کس قادربه کنترل شرط فرایند تصمیم گیری درشرکت نباشد. علاوه براین، تقسیم مسئولیت ها درسطح عالی شرکت، باید به روشنی مشخص شده باشد تا از توازن قوا وحدود اختیارات اعضای هیئت مدیره، اطمینان کافی حاصل شود. درگزارش مزبور قید شده است که اگر سمت های ریاست هیئت مدیره و مدیریت عامل برعهده دو شخص مجزا نباشد؛ آنگاه یکی ازاعضای ارشد هیئت مدیره باید اعلام کند که شخص مستقل کیست. پس ازگزارش کدبری، درگزارش هیگز55 (2003) دوباره براهمیت تفکیک وظایف رییس هیئت مدیره و مدیر عامل در شرکت های انگلیسی تاکید شده است. هیگزاعلام کرده که با توجه به توصیه های گزارش و تا زمان گزارش وی، درحدود 90 درصد ازشرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار، وظایف رییس هیئت مدیره و مدیرعامل را ازیکدیگر تفکیک کرده بودند. این امرتاثیرماندگار گزارش کدبری را برشرکت های انگلیسی، نشان می دهد. البته هیگزتوصیه کرده که ماده قانونی مربوط به تفکیک وظایف رییس هیئت مدیره و مدیر عامل که در قانون جامع به صورت زیر بود: "درزمینه تصمیم گیری درمورد ادغام سمت های ریاست هیئت مدیره ومدیریت عامل، باید استدلال های منطقی و دلایل کافی به افکارعمومی ارائه شود (قانون جامع، 1998، 14).
با اعمال سخت گیری بیشتر، به شکل زیراصلاح شود: وظایف رییس هیئت مدیره و مدیرعامل، نباید برعهده یک شخص واحد گذاشته شود (اصلاحات پیشنهادی برقانون جامع، 1998، پیوست الف گزارش هیگز، 2003، 8) 56 . جالب این جاست که نکات اصلی پیشنهادهای مذکورو سایرتوصیه های انجام شده توسط هیگز، درقانون جامع مصوب جولای 2003 لحاظ شده است (رافیک یاغومیان، 1385،149).

20-1-2- نقش مدیران غیر موظف (غیر اجرایی) در حاکمیت شرکتی
فروپاشی انرون در سال 2001، نظرها را به سوی اثربخشی عملکرد مدیران غیرموظف (غیراجرایی) هیئت مدیره، جلب کرد. ازسوی دیگر، گزارش هیگز57 (2003) درانگلستان نیز پاسخ دندان شکنی به نفوذ قابل ملاحظه مدیران غیرموظف ناکارا، درشرکت های هم ردیف انرون محسوب می شد.
ازدیدگاه تئوری نمایندگی، حضورمدیران غیرموظف مستقل درهیئت مدیره ی شرکت ها وعملکرد نظارتی آنان به عنوان افرادی مستقل؛ به کاهش تضاد منافع موجود میان سهامداران و مدیران شرکت درجلسات هیئت مدیره، کمک شایان توجهی می کند. البته باید توجه داشت که مدیران اجرایی شرکت، نقش مهمی را درایجاد ترکیب مناسبی ازمدیران موظف وغیرموظف، درمیان اعضای هیئت مدیره، ایفا می کنند. وجود چنین ترکیبی، ازعناصراصلی یک هیئت مدیره کارا وموثرمحسوب می شود، زیرا: درحالی که مدیران موظف، اطلاعات ارزشمندی درباره فعالیت های شرکت ارائه می کنند، مدیران غیرموظف با دیدگاهی حرفه ای و بی طرفانه، درمورد تصمیم گیری های مدیران مذکوربه قضاوت می نشینند. بدین ترتیب، هیئت مدیره شرکت با دارا بودن تخصص، استقلال و قدرت قانونی لازم، یک سازوکاربالقوه توانمند حاکمیت شرکتی به حساب می آید (بیرد و هیکمن، 1992،99) 58 .
گزارش کدبری توصیه کرده است که هیئت مدیره، باید حداقل دارای سه عضوغیرموظف باشد؛ تا اعضای مزبور، توان تاثیرگذاری بر تصمیم های هیئت مدیره را داشته باشند. همچنین، درگزارش مذکور بیان شده است که مدیران غیرموظف، باید دارای دیدگاهی مستقل درزمینه راهبرد، عملکرد، منابع، انتخابات و استانداردهای اجرای عملیات شرکت باشند. علاوه بر این، قید شده است که اکثریت مدیران غیرموظف، باید مستقل از مدیریت شرکت باشند و نباید هیچ گونه رابطه ای (به غیرازدریافت حقوق و مزایا وحق سهامدار بودن) داشته باشند که استقلال آنان را با مخاطره روبروسازد. درحقیقت، درگزارش مزبورتصریح شده است که دست کم دو نفرازحداقل سه عضوغیرموظف هیئت مدیره، باید مستقل باشند. ازسوی دیگر، روش های متعددی برای حصول اطمینان ازاستقلال مدیران غیرموظف، پیشنهاد شده است. برای نمونه، درگزارش کدبری ضمن بحث درباره حقوق و مزایای پرداختی به مدیران غیرموظف، بیان شده است که باید میان ارزش آفرینی این مدیران و مورد مصالحه قرارنگرفتن استقلال آنان، تعادلی وجود داشته باشد.
درگزارش همپل 59 (1998) وظیفه و نقش مدیران غیرموظف مورد بازنگری قرار گرفته؛ ولی پیشنهادی درمورد افزایش تعداد مطلوب آنان درهیئت مدیره، ارائه نشده است. ازسوی دیگر، ترکیب مطلوب پیشنهادی اعضای موظف وغیرموظف هیئت مدیره درقانون جامع (1998) نسبت به تعداد توصیه شده درقانون کدبری تغییرنداشته است. درهردو قانون تاکید شده که تعداد مدیران غیرموظف، نباید کمترازیک سوم تعداد اعضای هیئت مدیره باشد. درحقیقت به نظرمی رسد که پیشنهادهای انجام شده درگزارش همپل، مبنی برتاکید بیش ازحد برنقش نظارتی مدیران غیرموظف، گمراه کننده بوده؛ زیرا درخود گزارش، به مطلب زیراشاره شده است:
"یک اثرجانبی وغیرارادی تآکید بیش ازحد بر نقش نظارتی مدیران غیرموظف (غیر اجرایی) بوده است" (گزارش همپل، 1998،59) 60 .
درچنین مواردی مانند انرون، خطر وجود گروهی ازمدیران غیرموظف ناکارا وغیرموثر، به همراه مشکلات حاد ناشی ازمصالحه ی استقلال آنان به دلیل وجود تضاد منافع، بیش ازپیش مورد تاکید قرارگرفته است (رافیک یاغومیان، 1385،269) .درخصوص نقش سهامداران نهادی درحاکمیت شرکتی و تاثیرآن برمدیریت سود شرکت ها دودیدگاه وجود دارد که درادامه توضیح داده می شود.

1-21-1- 2- سهامداران نهادی کوتاه مدت و مدیریت سود
سهامداران نهادی کوتاه مدت، سرمایه گذاران موقتی هستند که عمدتاً درتعیین قیمت سهام به سود جاری توجه دارند نه سودهای بلندمدت (بوشی، 61 1998 و پورتر، 62 1998). ارزیابی عملکرد ورتبه بندی عملکرد سهامداران نهادی، انگیزه هایی را درآنها برای اتخاذ افق کوتاه مدت ایجاد می کند (بلک و کافی63 ، 1994 و استاپلدان64 ، 1996). این افق کوتاه مدت، سهامداران نهادی را ازصرف هزینه های نظارت بازمی دارد؛ زیرا بعید است که منافع این نظارت درکوتاه مدت نصیب آنها شود (پورتر، 1992،125)65. به علاوه به دلیل نیازبه تغییردرپرتفوی برای بهبود عملکرد، زمان و منابع کافی دراختیار سهامداران نهادی قرار ندارد تا خود را درگیرنظارت برشرکت های پرتفوی خود کنند . گریوز (2005) اظهارمی کند که معامله ی مکرروتمرکزبرکوتاه مدت توسط سهامداران نهادی، این انگیزه را برای مدیران ایجاد می کند تا ازناکامی درسود، دوری کنند؛ زیرا ممکن است موجب شود سهامداران نهادی، سهام خود را بفروشند و سبب ایجاد کاهش ارزش موقت درقیمت سهام شوند. درواقع مشاهده می شود که دیدگاه سهامداران نهادی کوتاه مدت بیان می کند، موقتی بودن سهامداران نهادی باعث می شود مدیران شرکت های پرتفوی انگیزه پیدا کنند که سود را بیش ازواقع نشان دهند؛ به بیان دیگر، تمرکزافراطی و بیش ازحد برعایدات جاری توسط این گروه ازسهامداران نهادی می تواند موجب ایجاد محرک های مختلف برای مدیران شرکت ها به منظورمدیریت سود فزاینده ی درآمد به دلیل افزایش عایدات جاری شود.

2-21-1-2- سهامداران نهادی بلندمدت و مدیریت سود
این مکتب فکری بیان می کند هنگامی که مالکیت سهام شرکت بین عده کمی ازسهامداران نهادی متمرکز باشد، مشکلات جدایی مالکیت و کنترل کاهش می یابد. بلک و کافی66 (1994) بیان می کنند هنگامی که سهامی که نهادها مالک آن هستند افزایش یابد، خروج ازشرکت هزینه بیشتری دارد؛ زیرا فروش های عمده سهام معمولاً مستلزم تخفیفات عمده است. همچنین چون این سهام های عمده، ارزش پولی زیادی دارند، درصورت غیرفعال ماندن سهامداران نهادی و یا آگاه نبودن ازعملکرد ضعیف شرکت های پرتفوی، آنها در معرض زیان بیشتری نسبت به سرمایه گذارانی قرارمی گیرند که منافع کمتری درشرکت دارند. دراین خصوص بارتو و دیگران 67 (2000) بیان کردند که مالکیت نهادی، زمینه را برای نظارت فراهم می آورد. آنها معتقدند که مالکان نهادی سرمایه گذاران حرفه ای با تمرکز بلندمدت هستند. با توجه به حجم زیاد سرمایه گذاری وحرفه ای بودن سهامداران نهادی، حضورآنها موجب نظارت برمدیریت می شود. این موضوع می تواند به جای تمرکزبراهداف کوتاه مدت سودآوری موجب توجه به حداکثرسازی ارزش شرکت دربلندمدت شود. بالسام، بارتوو مارکورات (2000) به ارزیابی نقش سهامداران نهادی عمده درانعکاس سودهای فصلی درقیمت سهام قبل ازاعلام رسمی پرداختند. یافته های آنان نشان داد که سهامداران نهادی می توانند مدیریت سود توسط شرکت ها را به آسانی و بسیارسریعترازدیگرسهامداران شناسایی کنند.
مانکس و مینو68 (1995) و دوبرزینسکی69 (1993) اعتقاد دارند که مالکیت عمده ی سهامداران نهادی به آنها اجازه می دهد تا برفعالیت مدیران شرکت ها نظارت کنند. این امرموجب ایجاد اطمینان درمدیران برای انتخاب سطحی ازسرمایه گذاری می شود که نتیجه ی آن حداکثر کردن ارزش بلندمدت شرکت به جای اهداف کوتاه مدت سودآوری باشد . با توجه به این مطالب می توان نتیجه گرفت این گروه ازسهامداران نهادی بیشترنگران چشم اندازهای بلندمدت شرکت، ودارای انگیزه های زیادی برای حضورفعال درفعالیت های حاکمیت شرکتی ونظارت برشرکت ها هستند ومی توانند موجب کاهش مدیریت سود (مدیریت سود افزایشی که موجب بهترنشان دادن وضعیت فعلی شرکت می شود) شوند. این سرمایه گذاران ازطریق فعالیت های نظارتی خود، درک بهتری ازموقعیتی دارند که عملکرد شرکت ها را تحت تاثیرقرارمی دهد واحتمال کمتری دارد که مدیران شرکت های پرتفوی، خود را به دلیل سود کمی جریمه کنند که ناشی ازمدیریت ضعیف آنها نیست؛ لذا دراین مکتب فرض می شود حضورسهامداران نهادی بلندمدت احتمال مدیریت سود فزاینده درآمد را کاهش می دهد وانگیزه های مدیریت را برای این کارمی کاهد (باقرپور، 1389،148).

22-1-2- حاکمیت شرکتی، گزارشگری مالی و پاداش های مدیران
امروزه اعضای هیئت مدیره، مدیران وتدوین کنندگان استانداردهای حسابداری وحسابرسی با هم به منظورخلق فرایند گزارشگری مالی صحیح تلاش می کنند. درطی سالیان متمادی، اصول پذیرفته شده حسابداری ایالات متحده آمریکا به علت الزامات بالای شناخت، افشا وگزارشگری باعث شفافیت بیشترشده است.
درحال حاضرپاداش مدیران برمبنای عایدی کسب شده توسط فعالیت مدیریت است وهمچنین بسیاری ازبرنامه های پاداش نقدی همانند اختیارخرید سهام یا صرف سهام برمبنای نتایج وعملیات حسابداری بیان می شود. براین اساس، صورت های مالی نقطه کانونی، راهبرد بیشینه کردن ثروت مدیریت است. بدین ترتیب گزارش های مالی که براساس اصول پذیرفته شده حسابداری واستانداردهای پذیرفته شده حسابرسی ارائه می شود، عملکرد واحد اقتصادی را منعکس می کند. افزون براین، این گزارش ها بروضعیت ثروت جاری وآتی مدیران نیزتاثیرمی گذارد.
به رغم شفافیت حاصل شده، ملزومات و مقررات گزارشگری مالی و توسعه فن آوری حسابرسی و حاکمیت شرکتی، اخبارمنتشر شده درمطبوعات، ورشکستگی های اخیر شرکت های بزرگ را نشان می دهد، بدین ترتیب این سوال مطرح می شود که چه چیزی درعمل به طرزمناسبی کار نمی کند؟ فرض کنید که اعضای هیئت مدیره شرکت ها به صورت صحیح و درست توسط سهامداران انتخاب نشوند. درچنین حالتی، مدیرعامل برانتخاب اعضای هیئت مدیره شرکت ها تاثیرمی گذارد. اینکه رییس هیئت مدیره شرکت، مدیرعامل فعلی و یا قبلی شرکت باشد جایز نیست زیرا او شخص بسیارپرنفوذی درانتخاب اعضای جدید هیئت مدیره است و فردی است که دستورجلسات را درجلسات هیئت مدیره کنترل می کند، اثرمدیریت بالا برترکیب اعضای هیئت مدیره متناقض سیستم اثربخش حاکمیت شرکتی است (پاکیزه، 1386،136).

23-1-2- دلایل نیاز به قوانین حاکمیت شرکتی
یک پرسش بدیهی این است که چرا مقررات و قوانین حاکمیتی خاصی (نظیرالزامات بورس های سهام، مجلس، دادگاه ها یا دیگرسازمان های نظارتی) را الزامی می کند؟ اگرمصالح شرکت درانجام پشتیبانی کافی ازسهامداران است، پس چرا شرکت ها قوانینی راالزامی می کنند که ممکن است برضد تولید باشد؟ حتی با گزینش بهترین اهداف، ممکن است تمامی اطلاعات موجود برای تنظیم قوانین کارا توسط قانون گذاران، دردسترس نباشد. ممکن است قانون گذاران توسط گروه خاصی ازذینفعان برای تنظیم قوانین به نفع آن گروه خاص اجیر شوند. حداقل دو دلیل برای برقراری قوانین وجود دارد. اولین و مهم ترین مبحث درحمایت ازبرقراری قوانین، این است که اگر موسسان یا سهامداران شرکت بتوانند هرگونه منشورسازمانی که می خواهند طراحی و اجرا کنند، به سمت تنظیم قوانینی ناکارا خواهند رفت، درنتیجه نمی توانند منافع تمامی گروه ها را دریک معامله کامل پوشش دهند. مبحث دوم این است که حتی اگر شرکت ها دروهله اول انگیزه درستی برای تنظیم قوانین کارا داشته باشند، ممکن است بعدها بخواهند آن قوانین را منسوخ کنند یا تغییر دهند. این مسئله زمانی تشدید می شود که شرکت ها الزامی درعدم تغییرقوانین نداشته باشند. زمانی که سهامداران پراکنده باشند ومنافع گروه خاصی درشرکت دنبال نشود، این امکان وجود دارد که مدیران قوانین را به نفع خویش تغییر دهند (رسائیان، 1388،99).

24-1-2- مالکیت پراکنده و حاکمیت شرکتی
مالکیت پراکنده منشا مهمی ازمسائل مطرح درمورد حاکمیت شرکتی است، به همین دلیل ابتدا به پاسخ این پرسش می پردازیم که چه عاملی باعث پراکندگی مالکیت می شوند؟ حداقل سه دلیل برای به وجود آمدن پراکندگی مالکیت مطرح است. اولین و شاید مهم ترین دلیل این است که ثروت سرمایه گذاران انفرادی ممکن است به میزان کمتری به اندازه برخی سرمایه گذاری ها بستگی داشته باشد. دوم اینکه حتی اگر یک سهامداربتواند سهم بزرگی از شرکت را دراختیاربگیرد به دلیل تمایل به تنوع بخشی ریسک، ممکن است سرمایه گذاری کمتری درشرکت انجام دهد. دلیل سوم، نگرانی سرمایه گذاران درمورد نقدینگی است. هرچه تعداد سهام دردست یک سهامدارخاص بیشتر باشد نگرانی اوبرای نقد کردن آنها دربازارثانویه بیشتر خواهد بود. مالکیت پراکنده ممکن است باعث شود که منافع تمامی اشخاص پوشش داده نشود.
مدیران برای ارائه عملکرد خود، گزارش های مالی دوره ای ارائه می کنند. سهامداران می توانند با اطلاعاتی که ازاین طریق دراختیارشان قرارمی گیرد به ارزیابی سرمایه گذاری هایشان بپردازند. معیارهایی که دراین ارزیابی مورد توجه قرارمی گیرد ازدید سرمایه گذاران ومدیران حائزاهمیت است. سرمایه گذاران همواره ارزیابی عملکرد شرکت ها را به منظورشناسایی فرصت های مطلوب سرمایه گذاری مدنظر قرارمی دهند. آنچه سهامداران را به سرمایه گذاری پس اندازهایشان درفعالیت خاصی سوق می دهد، عملکرد مطلوب آن صنعت است که درنتیجه افزایش ارزش شرکت ودرنهایت افزایش ثروت سهامداران را دربرخواهد داشت. مدیران به سازوکارهایی که ازطریق آنها عملکردشان مورد قضاوت قرار می گیرد، توجه دارند. آنها به دنبال اطلاعاتی درباره حساسیت مستقیم پاداش نسبت به عملکرد هستند. وقتی که نظام پاداش نسبت به عملکرد حساس نباشد، این شرکت، مدیران خود را ازدست خواهد داد و آنان شرکت را ترک خواهند کرد.
ازسوی دیگرمالکیت با تمرکزبالا نیز مشکلات خاص خود را به همراه دارد و باعث ایجاد ضعف درسازوکارهای حاکمیت شرکت می شود. چنانچه مالکیت فقط در دست افراد خاصی باشد و آنها مطابق با اهداف خود، شرکت را کنترل کنند آنگاه منافع سهامداران اقلیت و دیگرافراد بیرونی درنظرگرفته نخواهد شد (امیررسائیان، 1388،88).

25-1-2- شناخت نقش حسابرسی در فرایند حاکمیت شرکتی
ناپیر 70 (1997) طی تحقیقی که بین شرکت های بریتانیایی انجام داد، به این نتیجه دست یافت که روابط بین مدیران، حسابرسان وسهامداران محدود به روابط قانونی بوده و تمام این گروه ها بخشی از کل واحد تجاری می باشند. براساس این تحقیق، مشاهده گردید که دربرهه ای اززمان سهامداران تبدیل به مدیرواحد تجاری شده و طی گذشت زمان، مدیران به حسابرسان و ناظران فعالیت های واحد تجاری مبدل می گردند. بر این اساس، صورت های مالی و سایرگزارش های مالی، توسط مدیریت و جهت ارائه به سهامداران تهیه می گردند و برخی ازسهامداران به عنوان حسابرس وظیفه بررسی و گواهی دادن نسبت به صحت و منصفانه بودن آنها را برعهده دارند.
واتزو زیمرمن معتقدند که به طورکلی هدف ازارائه گزارش های مالی، انعکاس چگونگی ایفای وظیفه مباشرت مدیریت درطول مدت تصدی وی به عنوان مدیرواحد تجاری می باشد. مدیران خود را نماینده کل شرکت و یا به عبارتی مدیران، سهامداران و حسابرسان می دانند و گزارش های مالی، به طورمستقیم موجب کسب اطمینان دررابطه با نپرداختن به فعالیت های متقلبانه واختلاس می گردد. این دیدگاه، دقیقاً منطبق با دیدگاه تئوری نمایندگی درباره حاکمیت شرکتی می باشد. طی قرن نوزدهم میلادی، به تدریج شرکت های کوچک با یکدیگرادغام شدند و فاصله بین مدیریت ومالکیت رو به فزونی نهاد. اگرچه براساس قوانین موجود، کماکان مدیران وسهامداران ازاجزای یک واحد تجاری یکپارچه بودند، ولی عدم توانایی و درک مالی سهامداران جهت بررسی گزارش های مالی، تبدیل به مشکل جدید آن دوران گردید.
بدین ترتیب، قانون شرکت ها دراواخر قرن نوزدهم میلادی واوایل قرن بیستم، تهیه صورت های مالی استاندارد را الزامی کرد و شرکت ها ملزم شدند تا صورت های مالی را توسط حسابرسانی مستقل ازواحد تجاری ومدیران گواهی نمایند. درنتیجه، حسابرسی درسیاست های حاکمیت شرکتی کشورهای مختلف دنیا تبدیل به یکی ازاجزای مهم آن گردید (معیری، 1387،269).

26-1-2- نقش حرفه حسابداری در حاکمیت شرکتی
حرفه حسابداری به علت ایجاد اطمینان ازشفافیت درحسابداری وگزارشگری مالی، نقش حساسی در حاکمیت شرکتی بازی می کند. صورت های مالی، یکی ازمهم ترین ابزارهای انعکاس عملکرد اقتصادی واحدهای تجاری می باشد. وظیفه حسابداری اندازه گیری نتایج و تخصیص ارزش به دارایی ها و بدهی ها درنقطه زمانی خاص می باشد. سرمایه گذاران ودیگران به منظور تصمیم گیری، به اطلاعات حسابداری اتکا می کنند. سهامداران اشخاص مستقلی ازبیرون سازمان را به عنوان حسابرس استخدام می کنند که وظیفه آنها ایجاد اطمینان درخصوص ارائه درست ومنصفانه اطلاعات ارائه شده درصورت های مالی می باشد. سهامداران به قضاوت حسابرسان به علت وجود دانش تخصصی و استقلال اتکا می کنند. حرفه حسابرسی در صورتی که قادربه اثبات استقلال و کارایی خود نباشد، به مرورزمان اعتبارواعتماد عمومی آن کاهش خواهد یافت. این امرزمانی رخ خواهد داد که:
– نیازهای اجتماعی درحال تغییر نادیده گرفته شود،
– امکان ایجاد رویه های حسابرسی پیشرفته وجود نداشته باشد و
– شک و تردیدهایی نسبت به استقلال حسابرس وجود داشته باشد.
بنابراین تدوین استانداردهای حسابداری و حسابرسی مناسب به منظور بهبود حاکمیت شرکتی ضرورت دارد. با تدوین آنها انتظارات جامعه راجع به روش های مناسب ثبت، حسابداری و گزارشگری معاملات و پیاده سازی عملیات تجاری انعکاس می یابد.
به منظوراینکه چنین استانداردهایی انتظارات جامعه را به درستی منعکس کند، فرایندهای تدوین استاندارد باید به گونه ای انجام شود که بیان آزادانه و وسیع دیدگاه ها به وسیله ذینفعان وعلاقه مندان را امکان پذیر نماید. بهبود درحسابداری وگزارشگری مالی، شرط لازم برای بهبود درحاکمیت شرکتی است (نارایان کولی). تحقیقات پیرامون حاکمیت شرکتی، به نقش اطلاعات حسابداری به عنوان منبعی ازمتغیرهای اطلاعاتی موثق اشاره دارد که ازوجود قراردادهای پاداش مدیران مطابق با عملکرد، نظارت برمدیران توسط هیئت مدیره، سرمایه گذاران خارجی و قانون گذاران وهمچنین ازاعمال حقوق سرمایه گذاران حمایت می کنند که به وسیله قوانین اوراق بهاداراعطا شده است. شرکت باید نسبت به فعالیت های خود درقبال اشخاص ذینفع پاسخگو باشد. استانداردهای حسابداری، افشای جامع پاسخگویی شرکت را تضمین می کند که به عنوان موضوع بنیادی و شرط لازم برای حاکمیت شرکتی مناسب است. درواقع دربازبینی استانداردهای حسابداری به منظور بهبود حسابداری و گزارشگری مالی، انعکاس انتظارات درحال تغییر جامعه درخصوص رفتارهای شرکت وایجاد ابزاری به منظورنظارت سیاسی و اجتماعی و کنترل شرکت ضرورت دارد (جلالی، 1387،125).

27-1-2- کنترل حسابداری ساختگی توسط حاکمیت شرکتی
حسابداری دارای ماهیتی اجتماعی است که با تفکیک مالکیت ازمدیریت، رشد و توسعه یافته وبرحمایت ازسرمایه گذاران بالفعل و بالقوه تاکید دارد. برای کنترل حسابداری ساختگی اکثر کشورها برمفهوم افشا و شفافیت تاکید کرده اند. مبحث افشای اطلاعات مهم ترین بخش حاکمیت شرکتی به شمار می آید. هرچه عملیات داخلی شرکت وجریان نقدینگی آن روشن ترباشد ودقیق ترگزارش شود زمینه های اختلاس وسوء مدیریت برای مدیران وسهامداران عمده محدودترمی شود. مهم ترین مبحث درزمینه افشای اطلاعات آن است که همه عوامل موثربربهای سهام باید درزمان مناسب وبا دقت کافی گزارش شوند. این اطلاعات درمرحله نخست عبارت است از:
1- ضرورت درآمدها
2- خرید و فروش دارایی ها
3- تغییرات هیئت مدیره
4- درصد مالکیت مدیران اجرایی
5- تغییردرمالکیت شرکت
6- سایراطلاعاتی که درمرحله بعدی قابل افشا هستند عبارتند از:
7- مبلغ پاداش هیئت مدیره
8- راهبرد شرکت
9- تراکنش های زیرخطرترازنامه
یکی ازاجزای مهم درهمه سیستم های حاکمیت شرکتی، نظارت برفعالیت مدیران به وسیله انواع عوامل سیستم می باشد. به عبارت دیگراین نظارت می تواند توسط هیئت مدیره، سهامداران، دارندگان اوراق قرضه، بانک وکارگران انجام شود. امرنظارت به وسیله افشای اطلاعات صحیح وبا استفاده ازقراردادها یا اطلاعات عمومی سهامداران تسهیل گردد. اما یکی ازعوامل ضروری سیستم حاکمیت شرکتی، شفاف سازی می باشد. شفاف سازی مربوط به افشای حقایق به کلیه سهامداران می باشد. افشا، انتقادی به عملکرد فرضیه بازارکارا 71 می باشد. افشای اطلاعات، شکل های متفاوتی ازتولید اطلاعات به وسیله شرکت ازقبیل گزارش سالانه شامل صورت جلسه مدیران، بررسی مالی وعملیاتی شرکت، صورت سود وزیان، ترازنامه، صورت جریان وجوه نقد وسایراقلام می باشد. با اجرای دقیق حاکمیت شرکتی، مخصوصاً با تاکید برافشا و شفافیت می توان تا حد زیادی ازبروزپدیده حسابداری ساختگی جلوگیری به عمل آورد (گودرزی، 1387،236).

28-1-2- حاکمیت شرکتی و مدیریت ریسک
تعریف سازمان همکاری اقتصادی و توسعه 72 از حاکمیت شرکتی عبارت است از: "ساختارروابط و مسئولیت ها درمیان گروه اصلی شامل سهامداران، اعضای هیئت مدیره ومدیرعامل برای ترویج بهترعملکرد رقابتی لازم جهت دستیابی به اهداف شرکت است تا منافع گروه های مختلف ذینفع تامین گردد و به موجب آن شرکت به استفاده کارا و اثربخش ازمنابع تشویق می شود."
مدیریت ریسک، روش منطقی شناسایی، تجزیه و تحلیل، ارزیابی، انعکاس و کنترل کلیه ریسک هایی است که ممکن است دارایی ها، منابع و یا فرصت های افزایش سود را تهدید کند. به عبارت دیگر، مجموعه تدابیرو فرایندهایی است که ازطریق آن شرکت در مقابل انواع ریسک ها ازخود واکنش نشان داده و باعث موفقیت و پایداری شرکت می گردد.
بین حاکمیت شرکتی و مدیریت ریسک ارتباط نزدیکی وجود دارد که می تواند به سادگی قابل فهم باشد. با تدوین استانداردهای مناسب و قوی برای حاکمیت شرکت می توان فرایند مدیریت ریسک را بهبود بخشید و با یکپارچه کردن مدیریت ریسک وسیستم های داخلی می توان به تدوین استانداردهای قوی حاکمیت شرکتی اطمینان بخشید.
هدف ازرویه شماره سه حاکمیت شرکتی کشوراسترالیا تحت عنوان "مدیریت ریسک و سیستم های داخلی" این است که "هیئت مدیره و مدیران شرکت ها ملزم به ایجاد واستفاده ازساختاری نظام مند جهت ابلاغ برنامه های مدیریت ریسک پیرامون کمینه کردن زیان ها وبیشینه کردن بهره برداری ازفرصت ها هستند." بنابراین، رویه مذکوربا تمرکزبرموارد زیرتدوین شده است:
– شناسایی، ارزیابی، نظارت و مدیریت برریسک.
– آگاهی دادن به سرمایه گذاران پیرامون تغییرات با اهمیت درریسک شرکت.
وجودریسک درشرکت امرعادی و طبیعی است. لذا انعکاس وگزارشگری ریسک نیزامری عادی تلقی شده و درمجموع به نفع شرکت است. چون سرمایه گذاران -اعم ازسهامداران واعتباردهندگان- با آگاهی ازریسک شرکت، اعتماد بیشتری به شرکت خواهند کرد و لذا سطح انتظارآنان ازسود یا بهره کاهش خواهد یافت ودرنتیجه هزینه سرمایه شرکت کمترخواهد شد (کاظمی، 1386،89).

29-1-2- عدم تقارن اطلاعاتی و حاکمیت شرکتی
داده های صورت های مالی، اطلاعاتی را فراهم می کند که سبب کاهش عدم تقارن اطلاعات در بازارمی گردد و نشان می دهد سرمایه گذاران باید این نوع اطلاعات را درتصمیمات سرمایه گذاری به طور کامل به کارگیرند (رسائیان، 1385، 65). واکنش بازاربه اعلان سود می تواند اولین معیاروجود اطلاعات محرمانه باشد. وجود اطلاعات محرمانه، بیانگر نامتقارن بودن اطلاعات درمحیط بازاراست. کاناگارتنام و همکاران 73 ( 2007) نشان دادند نقد شوندگی بازاربا کاهش عدم تقارن اطلاعاتی افزایش می یابد. نقد شوندگی، به این معنی است که بتوان دارایی را بدون تحمل ضرروزیان وهزینه، به پول نقد تبدیل کرد. اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش نسبی سهام وعمق بازارازجمله معیارهای نقد شوندگی هستند که درتحقیقات اخیربه عنوان نماینده عدم تقارن اطلاعاتی مورد بررسی قرارگرفته اند (دنیس، 2003،123)74 . تفاوت بالاترین قیمت پیشنهادی خرید و پایین ترین قیمت پیشنهادی فروش را، اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش می نامند. معامله زمانی رخ می دهد که بالاترین قیمت پیشنهادی خرید و پایین ترین قیمت پیشنهادی فروش، برابرباشند.

وجود جریان پیوسته سفارش های خرید و فروش درقیمت های بالاتروپایین ترازقیمت تعادلی راعمق بازارگویند که درآن، منحنی عرضه و تقاضا حول ارزش بازار دارایی، کاملاً کشش پذیرو پیوسته است.
ازمنظربین المللی حاکمیت شرکتی به صورت مجموعه سازوکارهایی است که منفعت شخصی مدیران شرکت درتصمیم گیری برای حداکثرکردن ارزش شرکت برای مالکان را نتیجه می دهد (دنیس، 2003، 123) 75. طبق نظام نامه حسابرسی داخلی مصوب هیئت مدیره شرکت بورس اوراق بهادار تهران، خرداد 1387، ازلحاظ جایگاه سازمانی حسابرسی داخلی زیرنظرهیئت مدیره انجام وظیفه می کند با توجه به سرعت تحولات جهانی، به نظرمی رسد روز به روزنقش حسابرسی داخلی به عنوان یکی ازکلیدی ترین اجزای ساز و کارهای حاکمیت شرکتی، افزوده خواهد شد. ازدیدگاه نظریه نمایندگی، حضورمدیران غیرموظف (غیراجرایی) مستقل درهیئت مدیره شرکت ها وعملکرد نظارتی آنان به عنوان افرادی مستقل، به کاهش تضاد منافع موجود میان سهامداران و مدیران شرکت کمک شایانی می کند. بخشی ازمالکیت شرکت ها دراختیارسهامداران جزء قراردارد. این گروه عمدتاً به اطلاعات دردسترس عموم (صورت های مالی منتشره) اکتفا می کنند. بخش دیگرازمالکیت دراختیارسهامداران عمده می باشد که اطلاعات داخلی با ارزش درباره چشم اندازهای آتی و راهبردهای تجاری، ازطریق ارتباط مستقیم با شرکت دراختیارایشان قرارمی گیرد (مرادزاده، 1388،196) . براساس پیش نویس آیین نامه اصول راهبری شرکت، سهامدارعمده، سهامداری است که به طور مستقل بتواند حداقل یک عضو هیئت مدیره را منصوب کند.

30-1-2- رابطه بین ویژگی های حاکمیت شرکتی و سطح افشا
هسته اصلی تئوری نمایندگی این است که مدیران به عنوان نمایندگان سهامداران، ممکن است به گونه ای عمل نمایند یا تصمیم هایی را بگیرند که الزاماً موجب به حداکثررساندن ثروت سهامداران نگردد. مطابق این تئوری، باید سازوکار کنترلی یا نظارتی کافی برای محافظت سهامداران ازتضاد منافع ایجاد شود. موضوع شفافیت صورت های مالی، به عنوان یک راهکارعملی مورد توجه قرار گرفته است. اما مسئله ای که وجود دارد، این است که شفافیت صورت های مالی یک عبارت کلی و بدون چارچوب می باشد که باید تعریف و تبیین شود تا مشخص گردد که شفافیت چیست و جایگاه آن درصورت های مالی کجاست؟
ضمناً باید به این پرسش اساسی نیزپاسخ گفت که شفافیت برای چه کسی و برای چه منظوری؟ و نقش حسابداران درشفافیت صورت های مالی چیست؟ درتحقیقی که توسط چونگ و لسی مویا 76 (2007) انجام شد، رابطه بین ویژگی های حاکمیت شرکتی و سطح افشا به صورت زیرمورد بررسی قرار گرفت:
1- اندازه هیئت: آلشی میری استدلال نمود که هیئت های بزرگ شامل مدیرانی با مهارت ها و تجربیات گوناگون می توانند کارایی انتقال اطلاعات را بهبود بخشند. این بدان معناست که شرکت هایی که دارای اندازه هیئت های کوچک ترهستند، بخش به نسبت کوچکی ازاطلاعات را در صورت های مالی افشا می کنند. بنابراین فرض می شود که بین اندازه هیئت وافشای حاکمیت شرکتی ارتباط مثبت وجود دارد.
2- استقلال هیئت: تعدادی ازمطالعات انجام شده ارتباط مستقیم با اهمیتی را بین نسبت مدیران غیراجرایی و سطوح افشای اختیاری گزارش کرده اند. معمولاً درهیئتی که دارای نسبت بزرگی ازمدیران غیراجرایی است، می توان تصویر مثبتی ازاستقلال و مسئولیت پاسخگویی را به سهامداران پیش بینی نمود و اطمینان به رعایت مصوبات حاکمیت شرکتی افزایش می یابد (دیدمن، 2000،147)77 ؛ بنابراین فرض می شود که بین استقلال هیئت و افشای حاکمیت شرکتی ارتباط مثبت وجود دارد.
3- دوگانه بودن مسئولیت مدیرعامل: این وضعیت هنگامی رخ می دهد که مدیرعامل 78 یک شرکت به عنوان رییس هیئت مدیره هم انتخاب شود. این امرممکن است منجر به تضاد منافع و از دست رفتن استقلال گردد (جنسن، 1993،123)79. بنابراین فرض می شود که بین دوگانه بودن مسئولیت مدیرعامل وافشای حاکمیت شرکتی ارتباط منفی وجود دارد.
4- ترکیب کمیته حسابرسی: کمیته های حسابرسی سازوکاری برای کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران وغیرمدیران، محافظت ازسرمایه گذاران، تقویت سیستم کنترل داخلی و حفظ کیفیت افشای اطلاعات حسابداری ومالی می باشد. هو و وونگ 80 (2001) پی بردند که شرکت های بزرگ که دارای کمیته حسابرسی هستند اطلاعات بیشتری را به صورت اختیاری افشا می کنند. شرکت های بزرگ با کمیته حسابرسی مستقل متشکل ازمدیران مستقل، ازعملکرد و افشای اطلاعات اثربخش تری برخوردارند.
بنابراین فرض می شود که بین تعداد مدیران غیراجرایی درکمیته حسابرسی و افشای حاکمیت شرکتی رابطه مثبت وجود دارد (خیرالهی، 1387،158).

31-1-2- اقتصاد سیاسی حاکمیت شرکتی بانک ها درکشورهای درحال توسعه
دربسیاری ازکشورهای درحال توسعه، موضوع حاکمیت شرکتی به وسیله مداخلات سیاسی وسیع دراعمال سیستم بانکداری، پیچیده شده است. موضوع های مربوط به طورخلاصه بحث می شود، عبارتند ازمالکیت دولتی بانکها، کارتل های اقتصادی و محدودیت های ورود بانک های خارجی.
مالکیت دولتی بانک ها، یک ویژگی عمومی مالکیتی دربسیاری ازاقتصادهای درحال توسعه است. دلایل چنین مالکیتی می تواند شامل کمک به حل مشکلات اطلاعاتی شدید درسیستم های مالی درحال توسعه، کمک به فرایند توسعه یا پشتیبانی منافع واگذارشده و کارتل های اقتصادی باشد. دریک سیستم بانکی با مالکیت دولتی، شدت تعارض بین سپرده گذاران ومدیران، عدم کارایی های بانک های دولتی به خصوص آنهایی که ازفقدان محرک های مدیریتی کافی ناشی می شوند، منجرمی شود تا دولت های دارای اقتصاد درحال توسعه تحت برخی فشارها شروع به واگذاری سهم مالکیتی خود نمایند. واگذاری بانک های دولتی، چندین مسئله را درارتباط با حاکمیت شرکتی ایحاد می نماید. اگر بانک ها به طور کامل خصوصی شوند، باید بیمه سپرده کافی و ترتیبات نظارتی تدوین شده ای به منظورمحافظت ازسپرده گذاران وجلوگیری ازسقوط مالی داشته باشند. ازسوی دیگر، اگرواگذاری به صورت جزیی صورت گرفت ممکن است دولت فرصت هایی را برای تسلط برسهامداران، برای سلب مالکیت ازسهامداران اقلیت به دست آورد. بنابراین، سوالی که دراین زمینه مطرح می شود این است که آیا دولت به صورت قابل اتکایی تعهد می دهد که ازمالکان خصوصی سرمایه، سلب مالکیت ننماید؟ بنابراین، اگرچه اصلاحات، اختیارات گسترده تری برای تصمیم گیری دراستراتژی های حرفه ای ازقبیل گشایش شعبه ها ومعرفی محصولات جدید می دهد، اما هیئت مدیره بانک ها کلاً اختیارات کمتری دارند.
خصوصی سازی بانک ها، جزء بزرگ ترین چالش هایی است که بیشتر دولت ها درسرتاسرجهان با آن روبروهستند. دولت ها درمقابل خروج ازبانک ها و سیستم های اعتباری و کاهش دخالت خود، مقاومت می کنند. ازطرف دیگر، سیستم بانکداری دولتی تقریباً درهرکشوری که مالکیت دولتی بانک ها درآن کشورفراگیر است، امری خطرناک می باشد. به هرحال، اگرهدف دولت ایجاد اقتصادی کاراتروبازارگراتر باشد، کاهش اثردولت روی تصمیم های تخصیص اعتبار، خیلی مهم است.
بانک ها درجای خود به واسطه نقش کلیدی که دراقتصاد به عهده دارند، مهم هستند. براساس نظریه لوین81 (1997)، ساختارمالکیت بانک ها و نقش بنیادی آنها دراقتصاد ملی، یک متغیر حیاتی درفرایند توسعه مالی و رشد اقتصادی است.
وظیفه اصلی بخش بانکداری تضمین این مسئله است که منابع و اعتبارات مالی به سوی پروژه های دارای بهره وری و کارآمدی بیشترهدایت شود که این امرمنجربه رشد درآینده خواهد شد. نقش دولت نیز درسیستم مالی تضمین این امراست که بانک ها از طریق قوانین و مقررات و نظارت دقیق خود، این وظیفه حیاتی را تا حد امکان به صورت کاراتری انجام دهند. بنابراین، عجیب نیست که درکشورهای درحال توسعه، بانک های دارای مالکیت دولتی زیاد هستند. اما شواهد زیادی وجود دارد مبنی براینکه مالکیت دولتی به صورت ذاتی، کارایی کمتری نسبت به مالکیت خصوصی دارد.
موضوع دیگری که حاکمیت شرکتی بانک ها را دراقتصادهای درحال توسعه پیچیده می کند، فعالیت کارتل های اقتصادی است. این کارتل ها متشکل ازافرادی هستند که ارتباط نزدیکی با افراد خاصی دارند و آن افراد، تا حدود زیادی وابسته به دولت می باشند.
با این وجود، دراقتصادهایی که مالکیت بانک ها دولتی است، مشکل اصلی حاکمیت شرکتی تعارض بین دولت / پرداخت کنندگان مالیات (به عنوان مالکان) و مدیرانی است که بانک را کنترل می کنند . مدیرانی که بانک های دولتی را کنترل می کنند ممکن است منافع متفاوتی داشته باشند که با منافع مربوط به مالیات دهندگان، همسو نباشد. همچنین مدیران ممکن است به وسیله تامین منافع گروه های خاص، راهی را برای پیشبرد اهداف سیاسی شان دنبال کنند. علاوه براین، مدیران ریسک گریزند، ریسکی کمترازآنچه را که ازنظرپرداخت کنندگان مالیات بهینه است قبول می کنند. به منظورتعدیل چنین فرصت هایی، می توان به مدیران اختیارات کمتری اعطا کرد. به هرحال، درفقدان محرک های تامین کننده بازار، مدیران بانک های دولتی ممکن است قادر باشند به هزینه پرداخت کنندگان مالیات، درفرصت های سرما یه گذاری مشارکت کنند. بنابراین، اصول عمومی حاکمیت شرکتی شفاف به نفع بانک های دولتی می باشد، چرا که وجود چنین کارتل هایی، قابلیت اتکای حمایت قانونی ازسرمایه گذاران را ازبین برده وهمچنین ممکن است باعث جلوگیری ازتغییرسیستم بانکی شود. بدین ترتیب، جای تعجب ندارد که حاکمیت سیاسی خوب می تواند به عنوان پیش نیازی برای حاکمیت شرکتی مطلوب تلقی شود( صدیقی،1387،189) .

32-1-2- حاکمیت شرکتی و مالیات
طبق مفاد ماده 105 اصلاحی قانون مالیات های مستقیم مصوب سال 1380، معادل 25٪ ازسود اشخاص حقوقی سهم دولت بوده، باید به عنوان مالیات دروجه دولت واریز شود. ازطرف دیگر، طبق مفاد ماده 240 قانون تجارت، مجمع عمومی پس ازتصویب حسابهای سال مالی واحراز اینکه سود قابل تقسیم وجود دارد، باید مبلغی ازآن را که باید بین صاحبان سهام تقسیم شود، تعیین نماید. این سود قابل تقسیم، سودی است که مالیات متعلقه ازآن کسرگردیده است. به عبارت دیگر، یکی ازاقلامی که ازسود شرکت ها کسرمی گردد تا سود قابل تقسیم بین سهامداران به دست آید، سهم وحق دولت ازسود است که همان مالیات است. بنابراین، به موجب قوانین و مقررات، تادیه سهم دولت ازسود شرکت ها مقدم بر تقسیم سود بین سهامداران است.
با توجه به مطالب فوق، دررویکرد محدود حاکمیت شرکتی، دولت نیزبه عنوان یکی ازذینفعان اصلی به ایفای نقش می پرازد؛ بدین ترتیب که چنانچه نتایج عملیات شرکت ها به سود منتهی شود، باید قبل ازهرتصمیمی دررابطه با این سود، سهم دولت ازاین سود محاسبه و کنارگذاشته شود و مهمترین سهم دولت نیزازاین سود، مالیات است. دراین دیدگاه، حتی اگرشرکت خود را ملزم به گسترش سطح مسئولیت پاسخگویی برای رعایت حقوق دیگر ذینفعان نداند، بالاجباربه دلیل الزامات قانونی، مجبوربه رعایت حقوق دولت دایربرمحاسبه وپرداخت مالیات است. دردیدگاه محدود حاکمیت شرکتی، به دلیل نبود شفافیت وعدم سازوکارهای حاکمیت شرکتی به صورت مطلوب، منافع تهیه کنندگان اطلاعات با منافع استفاده کنندگان اطلاعات درتضاد است (حتی با منافع دولت که یکی ازذینفعان اصلی دردیدگاه محدود محسوب می شود). دراین دیدگاه، شرکت ها خود را به اندازه ای پاسخگومی دانند که ازجرایم و تنبیهات قانونی درامان باشند.
درسوی دیگر، طیف تعاریف موجود ازحاکمیت شرکتی، رویکردی گسترده وجود دارد. دراین رویکرد، حاکمیت شرکتی درقالب شبکه ای ازروابط میان شرکت وتعداد زیادی ازذینفعان بیان می شود. سطح مسئولیت پاسخگویی شرکت دراین دیدگاه گسترش یافته، حوزه وسیع تری ازسهامداران ودیگرذینفعان را دربرمی گیرد. دراین رویکرد است که شفافیت، عدالت (انصاف)، و رعایت حقوق ذینفعان مطرح شده، مسئولیت پاسخگویی به عنوان جوهره وجودی حاکمیت شرکتی معرفی می شود. یکی ازابزارهایی که شرکت ها رادرایفای این مسئولیت یاری می کند، افشای اطلاعات شفاف و مورد نیازذینفعان است (عبدی، 1389،147).

33-1-2- گزارش حسابرسی و مدیریت سود
اظهارنظرهای حرفه ای حسابرسان ممکن است با مدیریت سود ارتباط داشته باشد. به عنوان نمونه اظهارنظرغیرمقبول حسابرس با بند شرط عدم اطمینان درمورد ادامه فعالیت شرکت همراه با مدیریت سود می باشد. درواقع با افزایش مدیریت سود احتمال دریافت این نوع اظهارنظرافزایش می یابد. اخیراً مطالعات فراوانی درمورد ارتباط بین مدیریت سود واظهارنظرحسابرسان انجام شده است که این مطالعات فرضیاتی را آزمون می کنند که افزایش مدیریت سود با احتمال دریافت اظهارنظرغیرمقبول وافزایش تعداد بندها همراه است. درادامه به تعدادی ازتحقیقاتی که درزمینه اظهارنظرها حسابرسی انجام شده است می پردازیم:
بوتلرو دیگران 82 (2004) دریافتند که اظهارنظرحسابرسی تحت تاثیرمدیریت سود قرارنمی گیرد. مطابق با بررسی های بوتلر، به خاطراینکه هزینه عدم حل مشکلات مربوط به مدیریت سود بسیارزیاد می باشد مسایل مربوط به ایجاد کننده مدیریت سود قبل ازانتشاراظهارنظرحسابرس حل می شود و درپی آن باعث کاهش بندهای حسابرسی و گاهاً ارائه اظهارنظرمقبول می شود. اما زمانی که ارتباط بین بندهای شرط را به صورت مجزا با مدیریت سود بررسی کردند به این نتیجه رسیدند که با افزایش مدیریت سود احتمال دریافت اظهارنظر تعدیل شده با بند شرط "عدم اطمینان درمورد ادامه فعالیت شرکت" افزایش می یابد.
کم لای و دیگران 83 (2008) درپژوهشی که علل ورشکستگی شرکت حسابرسی لاونتال هورواث را بررسی می کردند درقسمتی ازپژوهش به این نتیجه رسیدند که شرکت مذکوربیشترمایل به ارائه اظهارنظر تعدیل شده به مشتریان خود داشت درحالی که این مشتریان دارای اقلام تعهدی اختیاری بیشتریا کمتری نسبت به مشتریان سایرموسسات حسابرسی نبوده اند (سیدی، 1387،126) .

34-1-2- نقش حسابرسی در مدیریت ریسک تمکین
ازدیرباز، حسابرسی تنها روش برخورد با ریسک تمکین درتشکیلات مالیاتی بوده واکنون نیزنقش بسیارمهمی درتدوین راهبردهای جامع دارد. همچنین می توان این روش را به عنوان روشی تعریف کرد که مستلزم رسیدگی به اسناد ومدارکی است که اظهارنامه های مالیاتی وهمچنین روش های محاسبه مالیات را از دودیدگاه مورد بررسی قرارمی دهد:
الف- آیا اسناد ومدارک موجود به خوبی منعکس کننده ی فعالیت های کامل مودی است؟
ب- آیا محاسبات مربوط، به خوبی وبراساس قوانین ومقررات مالیاتی صورت می گیرند؟
حسابرسی، راهبردی است که ضمانت اجرایی مناسب را برای تشکیلات مالیاتی جهت رسیدن به قسمت بالای هرم تمکین فراهم می کند. درواقع، مقررات حسابرسی، ضمانت های اجرایی عامی هستند که حوزه شمول قدرت اجرایی تشکیلات مالیاتی را درجامعه شفاف کرده و دیگران را به تمکین تشویق می کنند و اطلاعات جمع آوری شده درزمان حسابرسی را می توان به عنوان مجموعه ای اساسی و مناسب برای بهبود ریسک تمکین و طراحی روش ها به حساب آورد. بنابراین، طراحی و اجرای یک برنامه حسابرسی موفق علاوه برتاثیرمستقیم برفعالیت های مودیان، می تواند تاثیرغیرمستقیمی نیزدرثابت نگه داشتن سطوح تمکین به شرح زیرداشته باشد:
1- تآثیراصلاحی: سوق دادن تمامی مودیان به سوی بهترین نقطه هرم تمکین.
2- اثربازدارنده: تشویق گروه هایی ازمودیان که ازتمکین بیشترمنتفع می شوند.
3- اثرغیرمستقیم بازدارنده: اثرشناخته شده وبازدارنده حسابرسی ها دردیگرمودیان (عبداللهی و خدایاریگانه، 1388،125) .

35-1-2- انگیزه های انتخاب حسابرسان متخصص صنعت
تحقیقات بسیاری درمورد تقاضا برای حسابرسی های با کیفیت متفاوت درادبیات پیرامون انعقاد قراردادها ونمایندگی وجود دارد. استدلالی که دراین خصوص مطرح می شود این است که هنگامی که هزینه های نمایندگی افزایش پیدا می کند، تقاضا برای حسابرسی های با کیفیت بالا افزایش می یابد. این امریا به طورداوطلبانه توسط مدیران به عنوان یک سازوکاررابط صورت می گیرد یا ازبیرون به صورت یک سازوکارکنترلی توسط سهامداران و یا دارندگان بدهی تحمیل می شود (واتز وزیمرمن، 1986،139)84. به طور کلی، فرض می شود تقاضا برای حسابرسی وبه طورخاص برای حسابرسی باکیفیت متفاوت، راهکاری کارا برای مسائل پیرامون انعقاد قراردادهای با هزینه های هنگفت است.
بدون شک، تخصص صنعت برماهیت تجربه وکارحسابرسی و دستیابی به مهارت تاثیرمی گذارد و ممکن است برای متخصصان انفرادی شرایطی را فراهم کند تا بهترمسائل و موضوع های پیرامون خاص صنعت را شناسایی کنند و مورد توجه قراردهند (سالامان وشیلد، 1995،269)85. با افزایش تخصص صنعت درسطح انفرادی، تخصص صنعت درسطح شرکت افزایش می یابد. مزایای تخصص حسابرس درصنعت درسطح شرکت انباشت وافزایش می یابد، زیرا تخصص صنعت انتقال دانش به دست آمده وفناوری ایجاد شده را ازیک صاحبکاربه سایرصاحبکاران مشابه تسهیل می کند. بنابراین، انتظارمی رود حسابرسان متخصص صنعت حسابرسی های با کیفیت بالاتری نسبت به غیرمتخصصان فراهم کنند.
دوعامل ممکن است برای تصمیم صاحبکاران جهت انتخاب (استخدام) حسابرسان با تخصص صنعت، تاثیربگذارد. عامل اول، پیچیدگی عملیات صاحبکاراست. شرکت های باعملیات پیچیده تمایل بیشتری دربه کارگیری حسابرسان متخصص صنعت دارند، زیرا بسیاری ازاین عملیات به مشخصه های خاص صنعت ارتباط پیدا می کند. متخصصان صنعت قادربه ارائه حسابرسی اثربخش برای چنین شرکت هایی هستند (یو، 2008،258) 86 .
دومین عامل، قصد پیدا کردن شیوه هایی برای تامین مالی است که ممکن است یا ازطریق بازارهای اعتباری و یا بازارهای سرمایه صورت گیرد. برای مثال، معمولاً قراردادهای بدهی دربردارنده تعهدات مالی هستند. به عنوان مثال، گیرنده وام باید نسبت های مالی را درسطح خاصی حفظ کند. اعتباردهندگان ممکن است دراعطای وام به شرکت هایی که ازحسابرسان متخصص صنعت برای رسیدگی به اعدادی که برای کنترل وام استفاده می شود، بهره می گیرند، احساس اطمینان بیشتری نمایند. علاوه براین، شرکتی که تصمیم دارد ازبازارهای سرمایه استفاده کند، شاید ازحسابرس متخصص صنعت به عنوان وسیله ای برای قانع کردن تامین کنندگان سرمایه استفاده کند (ناظمی، 1389،26) .

36-1-2- تعویض حسابرس و استقلال حسابرس
افزایش توجه به موضوع استقلال حسابرسان و قدرت حرفه ای حسابرس مستقل باعث شده است تا درسال های اخیر پدیده ی تعویض حسابرس به زمینه ی مهمی درتحقیقات و مباحث حرفه ای تبدیل شود (رجبی، 1385،147) .
حامیان تعویض اجباری حسابرس براین عقیده هستند که حسابرسان بعد ازحضورطولانی مدت در کناریک صاحبکار، به دلیل وابستگی های اقتصادی انگیزه ی بیشتری برای حفظ صاحبکاروپذیرش دیدگاه ها وخواسته های وی خواهند داشت که این امراستقلال آنها را مخدوش می کند. به اعتقاد آنها دوره ی تصدی طولانی باعث ایجاد یک سری روابط عاطفی می شود تا حدی که احساس وظیفه شناسی یا وفاداری در حسابرسان ایجاد می کند وبدین ترتیب استقلال آنها را به خطرمی اندازد.
مخالفان تعویض اجباری، شاید این دیدگاه را تایید کنند اما آنها اعتقاد دارند مخارج اجرا واعمال این قانون بیش ازمنافع آن است. ازطرفی، آنها استدلال می کنند عوامل دیگری نظیرنیازبه حفظ اعتبارو شهرت وترس ازطرح دعاوی حقوقی علیه آنها وجود دارد که حسابرسان را واداربه حفظ استقلال می کند.
ریوزباربادیلو و گومز اگولار 87 دربررسی اثرات دوره ی تصدی حسابرس برپدیده ی "گزارش فروشی" (این پدیده زمانی رخ می دهد که صاحبکارازحسابرسش انتطاردارد اظهارنظرمطلوب تری نسبت به اظهارنظری که مبتنی بروضعیت واقعی است ارائه دهد) به بررسی تاثیرطول مدت قرارداد حسابرسی براحتمال دریافت اظهارنظرمطلوب ترتوسط شرکت پرداختند. آنها مشاهده کردند میانگین طول مدت قرارداد حسابرسی درشرکت هایی که درآنها گزارش فروشی مشاهده شده است کمتراست. آنها دریافتند هرچه فاصله ی زمانی که حسابرسان برای یک صاحبکارواحد کارمی کنند کوتاه ترباشد احتمال اینکه حسابرسان مطابق با خواسته های صاحبکاررفتارکنند، بیشتراست. دراین صورت حسابرسان بیشترسعی می کنند به منظوربازیافت سرمایه گذاری خود که صرف شناخت صاحبکارکرده اند، ازهرگونه عدم توافق با صاحبکارامتناع کنند. بنابراین درسال های اولیه ی شروع به کار، استقلال آنها کمتراست. گیتزمن و سن بیان نمودند زمانی که حسابرسان حق الزحمه های بالایی ازصاحبکاران خود دریافت می کنند تمایل بیشتری دارند قرارداد خود را با همان صاحبکارتمدید کنند که این موضوع می تواند انگیزه ی حسابرس را درحفظ استقلال کاهش دهد. آنها نشان دادند اگردربازار، تعداد کمی صاحبکاربزرگ وجود داشته باشد تعویض اجباری می تواند یک ابزارسیاسی مطلوب باشد، چرا که دراین شرایط احتمال انتصاب مجدد حسابرس توسط یک صاحبکاربزرگ نامشخص است وحسابرسان درمورد اینکه آیا می توانند قرارداد خود را تمدید کنند یا خیرنگران هستند (بذرافشان، 1389،158).
2-2بخش دوم- پیشینه تحقیق
1-2-2- تحقیقات انجام شده در داخل کشور
اصغرقربانی ومریم گل محمدی (1389) درپژوهشی با عنوان "بررسی تاثیرحاکمیت شرکتی برهموارسازی سود شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران"، هدف آن را بررسی رابطه برخی ازجنبه های حاکمیت شرکتی با فعالیت هموارسازی سود شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران درنظرگرفتند. نتایج حاصل نشان می دهد که کیفیت حسابرسی بر هموارسازی سود درهرسه سطح موثرمی باشد.
افزون برآن درصد اعضای غیرموظف هیئت مدیره درهموارسازی سود ناخالص و مالکیت نهادی و مدیریتی درهموارسازی سود عملیاتی وسود خالص عوامل موثری محسوب می شوند. همچنین، نتایج نشان داد که استقلال هیئت مدیره تاثیری برهموارسازی سود ندارد.
مجید زمانی (1389) در پژوهشی با عنوان "بررسی رابطه بین سازوکارهای راهبری شرکت و مدیریت سود در بازار سرمایه ایران" به بررسی وجود ارتباط بین سازوکارهای راهبری شرکت و مدیریت سود پرداخت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که وجود حسابرس داخلی، درصد مالکیت سهامداران عمده و نسبت حضور اعضای غیرموظف در ترکیب هیئت مدیره رابطه معکوس و معناداری با مدیریت سود دارند و در بقیه موارد رابطه معناداری بین سازوکارهای داخلی و خارجی راهبری شرکت و مدیریت سود مشاهده نگردید.
رسول برادران حسن زاده وعبدالکریم کامران زاده اضماره (1388) درمقاله ای با عنوان "بررسی مدیریت سود درشرکت های پذیرفته شده دربورس واوراق بهادار تهران"، بیان کردند که تفکیک مدیریت از مالکیت درشرکت های سهامی باعث دسترسی انحصاری مدیریت به اطلاعات مالی گردیده است. مدیران جهت دستیابی به سود مورد انتظارممکن است این هدف را از راه افزایش اقلام تعهدی اختیاری دنبال نمایند، زیرا دستکاری وجوه نقد عملیاتی واقلام تعهدی غیراختیاری تقریباً غیر ممکن می باشد. نتایج نشان داد بین اقلام تعهدی اختیاری و وجوه نقد حاصل ازعملیات رابطه معنادارمعکوس وجود دارد. این رابطه معکوس قوی بین اقلام تعهدی اختیاری و وجوه نقد عملیاتی، نشان می دهد مدیران شرکت های مذکوربه هنگام کاهش وجوه نقد عملیاتی، اقلام تعهدی اختیاری را با هدف دستیابی به سود مورد انتظار خود افزایش داده اند و درهنگام افزایش وجوه نقد عملیاتی، اقدام به کاهش اقلام تعهدی اختیاری نموده اند و یا به عبارتی دست به مدیریت سود زده اند.
پری چالاکی (1388) در تحقیقی با عنوان "بررسی رابطه بین ویژگی های حاکمیت شرکتی و مدیریت سود درشرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران"، بیان می کند که پس ازبررسی رابطه بین ویژگی های حاکمیت شرکتی و مدیریت سود درشرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران، نتایج ذیل به دست آمد. رابطه معنی دارمنفی بین مالکیت نهادی ومدیریت سود همچنین بین استقلال هیئت مدیره ومدیریت سود وجود دارد. علاوه براین، رابطه معنی داری بین سایرویژگی های حاکمیت شرکتی (تمرکز مالکیت، نفوذ مدیرعامل، دوگانگی وظیفه مدیرعامل، اندازه هیئت مدیره، اتکای بربدهی و مدت زمان تصدی مدیرعامل درهیئت مدیره) ومدیریت سود وجود ندارد.
مهدی یعقوبی (1385) درتحقیقی با عنوان "امنیت شغلی و مدیریت سود"، هدف اصلی این تحقیق را بررسی عوامل انگیزشی هموارسازی سود با استفاده ازاعداد وارقام حسابداری قرارداده است.
نتایج فرضیه ی اول وسوم نشان داد مدیرانی که درصنایع رقابتی فعالیت دارند و یا شرکت تحت سرپرستی آنها کالای بادوام تولید می کند، بیشتر تمایل به هموارسازی سود دارند. اما نتایج فرضیه ی دوم نشان داد هرچه حساسیت سرمایه بیشتر باشد، باعث ذخیره ی بیشتردرآمد برای سال های آتی می شود ولی وقتی که سود شرکت درسال جاری کمترازمتوسط صنعت است، حساسیت سرمایه قرض گرفتن ازسود سال های آتی نخواهد شد.
پورحیدری وافلاطونی (1385) طی تحقیقی با عنوان "بررسی انگیزه های هموارسازی سود در شرکتهای پذیرفته دربورس اوراق بهادارتهران" به این نتیجه رسیدند که هموارسازی سود با استفاده ازاقلام اختیاری توسط مدیران شرکت های ایرانی صورت می گیرد و مالیات بردرآمد وانحراف درفعالیت های عملیاتی محرک های اصلی برای هموارنمودن سود با استفاده ازاقلام تعهدی اختیاری می باشند .
فاطمه رضایی (1386) درمقاله ای با عنوان "بررسی تاثیرترکیب هیئت مدیره برعملکرد شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران"، اظهارمی کند که هیئت مدیره به عنوان یک ابزارحاکمیت شرکتی به وسیله ترکیب، سازماندهی درونی و فرایندهای تصمیم گیری خود به بهبود اثربخشی خود ودرنتیجه بهبودعملکرد شرکت کمک می کند. آزمون ها نشان می دهد که بین اعضای غیرموظف وهیچ یک ازمعیارهای عملکرد، رابطه معناداری وجود ندارد. یافته های جنبی تحقیق نشان می دهد که بین اهرم مالی ونرخ بازده حقوق صاحبان سهام ارتباط معکوس معناداری وجود دارد. بین اندازه شرکت وحاشیه سود ناخالص، ارتباط مثبت معناداری وجود دارد. بین اندازه شرکت وحاشیه سود ناخالص، ارتباط مثبت معناداری وجود دارد.
سیدعزیزسیدی (1387) درپژوهشی با عنوان " نقش حسابرسان مستقل درکاهش اقلام تعهدی اختیاری"، رابطه بین حسابرسان مستقل و نوع اظهارنظرحسابرس با مدیریت سود را مورد بررسی قرارداده است. مدیریت سود با اقلام تعهدی اختیاری سنجیده شده است. رابطه با حسابرسان مستقل و نوع اظهارنظر حسابرس، تاَثیر نوع موسسه حسابرسی، نوع اظهارنظرحسابرس در گزارش حسابرسی و تعداد بندهای شرط درگزارش حسابرسی برروی اقلام تعهدی اختیاری سنجیده می شود. برای برآورد اقلام تعهدی اختیاری ازمدل تعدیل شده جونزاستفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که فقط نوع موسسه حسابرسی با اقلام تعهدی اختیاری ارتباط دارد.
احسان کرمانی (1387) درپژوهشی با عنوان "تاثیرساختارمالکیت برعملکرد شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران"، که هدف آن را بررسی تاثیرساختارمالکیت برعملکرد شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران قرارداده است.
یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه معنی دار ومنفی بین مالکیت نهادی وعملکرد شرکت و رابطه معنی دار ومثبت بین مالکیت شرکتی وعملکرد شرکت وجود دارد. مالکیت مدیریتی به صورت معنی دارومنفی برعملکرد تاثیرمی گذارد ودرمورد مالکیت خارجی اطلاعاتی که بیانگرمالکیت سرمایه گذاران خارجی درشرکت های نمونه آماری می باشد، مشاهده نگردید. به گونه کلی، نیزبین ساختارمالکیت شرکت ها وعملکرد آنها رابطه معنی داری وجود دارد.
مهدی عربی (1389) درمقاله ای با عنوان "تاثیر کیفیت حسابرسی برمدیریت سود"، هدف این مقاله بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی برمدیریت سود ومعرفی تحقیقهای مختلف انجام شده دراین زمینه است. اقلام تعهدی سود ازیک سو به مدیران اجازه میدهند تا سود را طوری محاسبه کنند که گویای ارزش واقعی بنگاه اقتصادی باشد وازسوی دیگراین اقلام به مدیران اختیارمیدهند تا ازانعطاف پذیری روشها و اصول پذیرفته شدهی حسابداری سوء استفاده کرده ومحتوای اطلاعاتی سود را مخدوش کنند. ذینفعان خارج ازشرکت مانند سرمایه گذاران واعتباردهندگان، نمیتوانند به طورمستقیم این رفتارفرصتطلبانهی مدیران را کنترل کنند. بنابراین، حسابرسان با رسیدگیهای دقیق وبا کیفیت خود میتوانند اقلام تعهدی مورد استفادهی مدیران را کاهش ومدیریت سود را محدود کنند. نتایج تحقیقهای انجام شده نیز، نشاندهندهی همین موضوع است.
سید علی حسینی (1387) درپژوهشی با عنوان "بررسی رابطه بین کیفیت افشاء (قابلیت اتکاء و به موقع بودن) و مدیریت سود"، با استفاده ازداده های تاریخی سال های 1381 تا 1386مربوط به 51 شرکت پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران، رابطه بین کیفیت افشای شرکتی (شامل قابلیت اتکاء و به موقع بودن) ومدیریت سود بررسی کرده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که بین کیفیت افشای شرکتی و مدیریت سود رابطه منفی معنی داروجود دارد. همچنین یافته های تحقیق حاکی ازوجود رابطه منفی معنی دار بین به موقع بودن افشای شرکتی ومدیریت سود می باشد.
علی سالکی (1388)، درتحقیقی با عنوان "رابطه میان برخی سازوکارهای حاکمیت شرکتی وعدم تقارن اطلاعاتی درشرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران" اظهار داشت ارتباط میان تغییرات نقدینگی بازار ( تغییرات اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و عمق بازار) دراطراف اعلامیه های سود به عنوان نماینده عدم تقارن اطلاعاتی ونسبت مدیران غیرموظف هیئت مدیره، درصد مالکیت سرمایه گذاران نهادی و واحد حسابرسی داخلی به عنوان سازوکارهای حاکمیت شرکتی درشرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران آزموده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد میان واحد حسابرسی داخلی و نسبت مدیران غیرموظف هیئت مدیره ومعیارهای عدم تقارن اطلاعاتی رابطه معنی داری وجود ندارد.
اما میان درصد مالکیت سرمایه گذاران نهادی وعدم تقارن اطلاعاتی رابطه منفی معنی داری وجود دارد. همچنین ازطریق مقایسه سطح اختلاف قیمت پیشنهادی خرید سهام بعد و قبل ازاعلام سود با استفاده ازآزمون میانگین مقایسه دورتبه مشخص شد که سطح تقارن اطلاعاتی پس ازاعلام سود نسبت به پیش ازاعلام سود بیشتراست واین موضوع با تحقیقات پیشین مطابقت دارد.
محمد رضا شجاعی (1389)، درتحقیقی با عنوان "بررسی تاثیر حاکمیت شرکتی و کیفیت حسابرسی برهزینه تامین مالی ازطریق بدهی ( استقراض )" نوشت این مقاله به طورتجربی وپژوهشی تاثیرحاکمیت شرکتی و کیفیت حسابرسی برهزینه اعتبارگیری شرکت های بورس اوراق بهادارتهران اشاره دارد. یافته های تجربی تحقیق، نشان می دهد که وجود سهامداران نهادی عمده درترکیب سهامداران ونظارت کارای آنها تاثیرکاهش معناداربرهزینه بدهی شرکت های عضو نمونه دارد درحالی که کیفیت حسابرسی این گونه تاثیررا ندارد.
رضا جان جانی (1390)، در پژوهشی با عنوان "بررسی رابطه مدیریت سود و سودآوری شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران" بیان کرد که این مقاله شواهدی درمورد وجود پدیده هموارسازی ومدیریت سود دربورس اوراق بهادارتهران فراهم می کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد، شرکت هایی که مدیریت سود داشته اند نسبت به شرکت هایی که مدیریت سود انجام نداده اند، درسطح سود عملیاتی و سود خالص عملکرد ضعیف تر، درسطح سود قبل ازمالیات و سطح سود خالص رشد بیشتر، درسطح سود خالص اندازه بزرگتروسرانجام درسطح سودهرسهم نرخ سود تقسیمی بالاتری داشته اند.
اعظم ولی زاده لاریجانی (1389)، درمقاله ای با عنوان "رابطه مدیریت سود و بازده آتی دارایی ها و جریان های نقدعملیاتی آتی" اظهار داشت که هدف این تحقیق، بررسی تاثیرمدیریت سود بربازده آتی دارایی ها و جریان های نقد عملیاتی آتی می باشد. مدیریت سود با استفاده ازمعیارهای کاهش هزینه های اداری، عمومی و فروش، افزایش سود غیرعملیاتی حاصل ازفروش دارایی های بلندمدت و تولید بیش ازاندازه گیری شد. نتایج نشان داد، بین بازده آتی دارا یی ها و جریان های نقدی عملیاتی آتی و مدیریت سود رابطه معنی داری وجود ندارد.
حساس یگانه (1389) درتحقیقی با عنوان رابطه بین اظهارنظرحسابرس، حاکمیت شرکتی و کیفیت اطلاعات حسابداری دریافت که رابطه مهمی بین حاکمیت شرکتی درشرکت با نسبت حاکمیت متوسط و ضعیف و اظهارنظرمقبول حسابرس وجود دارد. اما رابطه ای بین مشتریان با نسبت حاکمیت شرکتی قوی و اظهارنظرمقبول حسابرس دیده نمی شود.
احسان رایگان (1387)، درتحقیقی با عنوان "نقش هموارسازی سود برمحتوای اطلاعاتی سودها درخصوص پیش بینی سودهای آتی" بررسی کرد یافته های بسیاری ازتحقیقات موید آن است که سرمایه گذاران درتصمیمات سرمایه گذاری سود همواروکم نوسان را ترجیح می دهند. دراین راستا، مدیران تلاش می کنند سود و نرخ رشد آن را هموار کنند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که قیمت جاری سهام شرکت هایی که بیشتر اقدام به هموارسازی سود کرده اند حاوی اطلاعات کمتری درباره ی سودها و جریان های نقدی آتی بوده است. بنابراین هموارسازی سود بیشتر به قصد تحریف ونه انتقال اطلاعات محرمانه ی مدیریت انجام شده است.

2-2-2- تحقیقات انجام شده در خارج کشور :
جال و دیگران88 (2007) در مالزی با توجه به بررسی اقلام تعهدی اختیاری شرکتهای حسابرسی شونده به این نتیجه رسید که موسسات حسابرسی بزرگ نسبت به سایرموسسات حسابرسی کننده کنترل و صلاحیت بیشتری دارند .
کم لای و دیگران89 (2008) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که شرکتهایی که تحت حسابرسی موسسات بزرگ حسابرسی شده اند اقلام تعهدی کمتری نسبت به بقیه شرکتها نشان می دهند و این به خاطر شناخته شده تر بودن ومعتبر بودن نام تجاری آن است.
یون و میلر90 (2002) مدیریت سود در 249 شرکت کره ای را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که درشرکتهای مورد بررسی مدیریت سود با استفاده ازاقلام تعهدی اختیاری صورت می گیرد. این عمل به ویژه زمانی انجام می گیرد که درشرکتهای مذکوردرتحقیق، وجوه نقد حاصل ازعملیات بیانگرعملکرد ضعیف شرکت باشد. دراین تحقیق بیان شده است که بازاربه تغییرات سود خالص بطورمثبت واکنش نشان می دهد ولی این واکنش درمورد تغییرات اقلام تعهدی بطورمنفی می باشد.
وانگ ژین هان91 (2005)، به بررسی ارتباط افزایش سود (مدیریت سود ازطریق اقلام زیرخط)، اظهارنظرحسابرسی و موقعیت حسابرس پرداخت. فرضیه پژوهش این است که شرکت با مدیریت سود بالاترازطریق اقلام اظهارنظرهای تعدیلی حسابرس احتمالاً دریافت خواهند کرد و رابطه بین مدیریت سود و حسابرس برای شرکت هایی که توسط حسابرس غیرمحلی رسیدگی شده اند قوی ترخواهد بود.

یافته ها نشان داد که مشتریان حسابرسان غیرمحلی سودشان را کمتر گزارش می کنند. یافته ها هرسه فرضیه را اثبات کردند. نتایج نشان داد که هرسه فرضیه برای دو قلم تشکیل دهنده قابل اجراست.
کانی بیکر 92 (1998) درتحقیقی با عنوان " تاثیر کیفیت حسابرسی براظهارنظر حسابرس" ارتباط بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود مورد بررسی قرار داد. این فرضیه ازطریق شواهد بدست آمده ازنمونه های انتخابی اثبات گردید. مخصوصاً، مشتریان 6 موسسه بزرگ حسابرسی تعهدات احتمالی شان را موقعی گزارش می کردند که به طورمتوسط 5/1 تا 1/2 درصد دارایی ها بیشترازتعهدات احتمالی گزارش شده توسط مشتریان 6 موسسه بزرگ حسابرسی بودند.
کین وای لی و دیگران93 (2007) درپژوهشی به شناخت ویژگی اصلی ساختار سازمانی شرکت- سختی طبقه بندی ارتباط معامله و مکمل- که درمدیریت سود کمک می کند پرداختند. درپژوهش براساس فرضیه ها، دریافت گردید که مدیریت سود رابطه مثبتی با ارتباط سازمانی دارد. همچنین دریافتیم که برای شرکت های با ارتباط سازمانی بالا، آنها با درجه بالایی ازمدیران بیرونی و صاحبان سهام موسسه کمترمدیریت سود را اعلام کرده اند. درمجموع، درنتیجه اظهارمی گردد که اثرمتقابلی بین ساختارحاکمیت شرکتی وارتباط سازمانی دراثر کیفیت سود وجود دارد.
احمد ابراهیم 94(2001) درتحقیقی شواهد بیشتری درباره اثرکیفیت حسابرسی بررفتارمدیریت سود فراهم نمود. نتایج نشان داد که تسلط حسابرس اثرمثبتی براثربخشی فرایند و بهبود عملکرد آگاهی دادن حسابرس توسط حسابرسان به عهده گرفت. نتایج همچنین شواهدی را نشان نداد که مشتری مهم ممکن است براستقلال حسابرس تاثیرگذارباشد یا حسابرسان اجازه دهند مشتریان بزرگ شان اختیاربیشتری درگزارش سود داشته باشند.
آنتونیو لوپومارتینز95(2010) درپژوهشی دربرزیل، بررسی می کند که آیا افزایش حاکمیت شرکتی، اظهارنظرهای حسابرسی توسط یکی ازچهارموسسه بزرگ حسابرسی با تمایل به متعهد کردن درمدیریت سود ازطریق انتخاب های حسابداری یا تصمیم های عملیاتی ارتباط دارد. شواهدی از یک نمونه ازشرکت های برزیلی بیان می کند که فهرستی ازنوو مرکادو (بازار جدید) قسمتی ازبازاراوراق بهادارسائو پائولو که نیازبه بالا بردن عملکرد حاکمیت شرکتی دارد، ازمیان الزامات دیگر، وحسابرسی توسط ، یکی ازچهارموسسه بزرگ حسابرسی، مدیریت سود را ازطریق انتخاب های حسابداری واظهارنظرمشروط حسابرسان مقیاسی ازمدیریت سود است کاهش می دهد.
به هرحال، به استثنای موارد خاص، فهرست بخش نوو مرکادو وحسابرسی به وسیله چهارموسسه بزرگ حسابرسی، ازکاهش مدیریت سود ازطریق تصمیم های عملیاتی اطمینان نمی دهد.
جانتو هامان 96(2008) درپژوهشی با عنوان مدیریت سود با استفاده ازتغییردرقانون سرقفلی، بیان می کند که به کارگیری بیانیه شماره 3 هیئت استانداردهای حسابداری استرالیا 97 با عنوان ترکیب تجاری از اول ژانویه 2005 (زمانی که استرالیا درحال گذاربه سمت استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی بود) حسابداری سرقفلی را تغییرداد. یافته های ما نشان می دهد که مدیران اکثرشرکت های دارای سرقفلی، سود را به صورت صعودی مدیریت می کنند و برای این کاربه ویژه ازاقلام تعهدی بلندمدت و یا عدم ثبت زیان کاهش ارزش سرقفلی (مخصوصاً در زمان اجبار به کارگیری این روش) استفاده می کنند.
کلاسنس و دیگران 98 (2000) نشان دادند که تمرکزبالای مالکیت افراد داخلی می تواند به تصمیمات مالی و سرمایه گذاری ضعیف منتهی شود. آنها نشان دادند که با وجود اینکه تجزیه سهام، تعداد سهام موجود برای سرمایه گذاران خرده فروشی یا افراد بیرونی را افزایش می دهد، نسبت بالای سهام نگهداری شده توسط افراد داخلی مانع ازاثرمثبت تجزیه سهام بر نقدینگی سهام می شود. اگردرصد سهامی که توسط افراد داخلی نگهداری می شود بالا باشد، درپی آن تعداد سهام باقیمانده برای داد و ستد دربازار پایین خواهد ماند. بنابراین افزایش نقدینگی سهام برای سهم هایی که تمرکز مالکیت افراد داخلی درآنها بالاست، باید پایین باشد زیرا این گونه سهم ها دیگربرای سرمایه گذاران بیرونی جذاب نخواهند بود.
جرالد جی لوبو 99(2001) درمقاله ای به بررسی رابطه بین کیفیت افشا و مدیریت سود می پردازد. میزان اطلاعات افشا شده توسط شرکت ها و مدیریت سود هردو ازموضوعاتی هستند که درحیطه اختیارات مدیریت می باشند؛ بنابراین درهنگام تصمیم گیری، تمایل به دانستن رابطه بین این دو دارند. با توجه به تایید فرضیه رابطه معکوس کیفیت افشا و مدیریت سود، این تحقیق شواهدی درمورد این موضوع فراهم می آورد که مدیریت چگونه با رعایت حداقل الزامات افشای اطلاعات می تواند اختیارات لازم برای دستکاری سود گزارش شده را پیدا کند.
واسیلیکی 100 (2007) درتحقیقی با عنوان هموارسازی سود با استفاده ازطبقه بندی اقلام ، بررسی کرد از سال 1993 تا سال 2005 که انگلستان استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی را پذیرفت، گزارشگری عملکرد مالی شرکت های انگلیسی طبق استاندارد گزارشگری مالی شماره سه FRS3 انجام می شد. نتایج این تحقیق نشان داد که پس ازتغییر درنظام گزارشگری عملکرد مالی، ازطبقه بندی اقلام بیشتربرای زیادتر نشان دادن سودهای با دوام (حاصل ازفعالیت های عملیاتی) استفاده شد.
لانگ چن 101 (2010) درمقاله ی هموارسازی سود تقسیمی و توان پیش بینی بیان می کند که اگرچه درپیش بینی تغییرات قیمت سهام، سیاست تقسیم سود یک عامل نامربوط محسوب می شود، اما برای پیش بینی رشد سود تقسیمی، ازسیاست تقسیم سود به عنوان یک عامل مهم یاد می شود. ازاین رو نبود توانایی جهت پیش بینی رشد سودهای تقسیمی دردوره بعد، ارتباطی با رابطه جریان های نقدی و انحرافات قیمت ندارد. شواهد نشان داد که بین اطلاعات مربوط به جریان های نقدی وانحرافات قیمت رابطه مهمی وجود دارد و چنانچه سیاست تقسیم سود شرکت به هموارسازی سود تقسیمی منجر شود، سودهای تقسیمی نمی توانند پیش بینی خوبی ازجریان های نقدی ارائه دهند.
مارا کمران و همکاران 102 (2008) بیان می دارند فرایند تغییرحسابرس موجب افزایش اعتماد سرمایه گذاران به گزارش های تهیه شده ازسوی حسابرسان می شود و درنتیجه، انگیزه حسابرسان برای کشف و گزارش تحریفات با اهمیت به دلیل اعتماد سرمایه گذاران افزایش می یابد.
لوئیس هنوک103 (2005)، در پژوهش خود به بررسی رابطه بین کیفیت خدمات موسسات حسابرسی و اندازه حسابرس پرداخت و پی برد موسسات حسابرسی بزرگ همیشه خدمات بهتری نسبت به موسسات کوچا تر ارائه نمی دهند.
کاناگارتنام 104 (2003) به بررسی انگیزه های مدیران بانک دراستفاده ازذخیره های زیان وام (LLP) برای هموارسازی سود گزارش شده پرداخت. براساس تحقیق انجام شده شواهدی به دست آمد که نیازبه کسب تامین مالی خارجی به عنوان یک متغیراضافی مهم درتوضیح تفاوت روند میزان هموارسازی سود مطرح می شود. به علاوه، این که یک بانک به خوبی سرمایه جمع کرده باشد، درتوضیح تفاوت روند هموارسازی سود کم اهمیت است.

فصل سوم
روش اجرای تحقیق

1-3 مقدمه
دراین فصل به بیان روش تحلیل تحقیق پرداخته می شود وبیان می کند که به منظور بررسی فرضیات تحقیق از چه نوع روشی استفاده می گردد.سپس به بیان انتخاب جامعه آماری و چگونگی انتخاب نمونه آماری می پردازد. درادامه شیوه ها و ابزارجمع آوری داده های مورد نیاز برای تحقیق توضیح داده می شود.
در قسمت متغیرهای مورد مطالعه، به تشریح متغیرهای مستقل، وابسته و کنترل با استفاده از مدلی که در تحقیق استفاده می شود پرداخته می شود. دراین قسمت جزییات تمامی متغیرهای موجود که در آزمون وارد می شوند ذکر می شوند.
در بخش پایانی فصل ، به روش یا روش های تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از طرق مختلف توضیح داده می شود و دلایل انتخاب روش های اماری مورد استفاده به منظور دستیابی به هدف دقیق تر، آسان تر، سریع تر و ارزان تر ازطریق پاسخ یابی برای پرسش یا پرسش ها و مسئله تحقیق مورد نظر تشریح می گردد.

2-3- روش تحقیق
تحقیق حاضردرصدد بررسی این سوال است که آیا مدیریت سود و حاکمیت شرکتی با حضورو بدون حضورمتغیرهای کنترل، برنوع اظهارنظرحسابرس تاثیرگذارهستند یا خیر. بنابراین تحقیق ازلحاظ طبقه بندی برمبنای هدف ازنوع کاربردی است. همچنین تحقیق ازلحاظ طبقه بندی برحسب روش، ازنوع همبستگی می باشد. هدف ازانجام این روش تحقیق، توصیف عینی، واقعی و منظم خصوصیات یک موقعیت یا موضوع است.

3-3- جامعه آماری
برای انتخاب جامعه آماری به شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران رجوع شده است زیرا: اولاً، اطلاعات شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران توسط حسابرسان رسمی معتمد سازمان بورس و اوراق بهادارحسابرسی می شود، بنابراین، نسبت به اطلاعات سایرشرکت ها ازقابلیت اتکاء بالاتری برخورداراست. ثانیاً، دسترسی به اطلاعات این شرکت ها نسبت به اطلاعات سایرشرکت ها آسان تراست.
جامعه آماری پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران دربین سال های 1382 تا 1388 بوده اند که اطلاعات مالی مورد نیازبه ویژه صورت های مالی ، گزارش حسابرسان مستقل و یادداشت های همراه صورت های مالی به منظوراستخراج داده های مورد لزوم دردسترس باشند. دراین پژوهش، برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده، استفاده شده است. بدین منظورازکل شرکت های عضوجامعه آماری که دارای ویژگی های زیرباشند به عنوان نمونه انتخاب ، و بقیه حذف شده اند:
1- شرکت های مورد نظرطی دوره تحقیق، فعالیت مستمرداشته وسهام آنها مورد معامله قرارگرفته باشد.
2- شرکت ها جزو شرکت های واسطه گری مالی و بیمه ای نباشند.
3- اطلاعات مالی شرکت دردوره مورد مطالعه دردسترس باشد.
4- نوع مالکیت عمده این شرکت ها طی سال های مورد بررسی ثابت بوده باشند.

4-3- نمونه آماری
پس ازاعمال شرایط جهت انتخاب شرکت ها که براساس روش حذف سیستماتیک انجام گردید، درنهایت تعداد 102 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شدند که داده ها و اطلاعات مالی آنها درتجزیه و تحلیل های صورت گرفته مورد استفاده واقع گردید.

5-3- مدل تحلیلی تحقیق
مدل تحلیلی پژوهش به صورت زیرمی باشد:
متغیر وابسته متغیرهای مستقل

6-3- روش های آماری تحقیق
با توجه به اینکه سوال اصلی تحقیق درمورد وجود یا عدم وجود رابطه بین مدیریت سود و حاکمیت شرکتی با نوع اظهارنظر حسابرس می باشد، داده های آماری جمع آوری شده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی خلاصه و طبقه بندی می شوند. پژوهش مربوط به آمار توصیفی تحقیق از نوع همبستگی می باشد و از روش رگرسیون جند متغیره برای آزمون فرضیه ها استفاده می شود. و از آنجایی که متغیر وابسته تحقیق، ناپارامتریک (صفر و یک) است از رگرسیون لجستیک استفاده می شود. همچنین متغیرهای کنترل نیز با ورود به مدل، اثر آن از طریق روش Backward Stepwise بررسی می شود. به منظور بررسی تفاوت مدل با و بدون وجود متغیرهای کنترل از آزمون t استفاده می شود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع اوری شده ازمدل تحقیق استفاده گردیده است.

7-3- ابزارجمع آوری داده ها
از آنجا که روش انجام تحقیق به صورت میدانی بوده و با داده های واقعی سروکاردارد، برای فراهم کردن اطلاعات شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران که با توجه به متغیرهای تحقیق، مربوط به صورت های مالی شرکت ها می شود، ازمنابع مختلفی ازجمله لوح های فشرده سازمان بورس و اوراق بهادارتهران، سایت اطلاع رسانی شرکت بورس و سازمان بورس، سایت برخی ازموسسات حسابرسی وتماس تلفنی با تعدادی ازموسسات حسابرسی استفاده شده است. برای پردازش اطلاعات ازنرم افزار Excel و spss استفاده شده است.
داده های حاکمیت شرکتی استفاده شده درآزمون ها ازگزارش های سالیانه به صورت دستی استخراج گردیده است. داده های مالی ازصورت های مالی حسابرسی شده مندرج درسایت پژوهش، توسعه ومطالعات اسلامی سازمان بورس اوراق بهادارجهت محاسبه مدیریت سود استخراج شده اند وهمین طورازگزارش های حسابرسان مستقل موجود درسایت فوق به صورت دستی جهت استفاده درتحلیل موضوع استفاده شده است.

8-3- روش جمع آوری داده ها
دراین پژوهش برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع و بررسی پیشینه تحقیق از روش کتابخانه ای استفاده شده است. دربخش کتابخانه ای، مبانی نظری پژوهش از کتب و مجلات تخصصی فارسی ولاتین گردآوری شده است. اطلاعات مربوط به شاخص حاکمیت شرکتی، مدیریت سود و اظهارنظرحسابرس ازروش میدانی به دست آمده است که شامل صورت های مالی ، یادداشت های همراه صورت های مالی ، صورت جلسات مجمع و گزارش مدیریت و گزارش حسابرس مستقل می باشند.

9-3- متغیرهای مورد مطالعه
متغیرهای تحقیق و نحوه اندازه گیری آنها :
"متغیر وابسته عبارت است ازنوع اظهارنظرحسابرس مستقل".
با توجه به استانداردهای حسابرسی ایران اگرحسابرس مستقل و بازرس قانونی اظهار نظرحسابرسی مقبول اعم ازاستاندارد و همراه با عبارت و بند توضیحی تعدیل شده ارائه نماید عدد 1 به آن اختصاص داده خواهد شد و درغیراینصورت عدد 0 به آن اختصاص داده خواهد شد.
"متغیر مستقل عبارت است از مدیریت سود و حاکمیت شرکتی".
مدیریت سود به کمک مدل تعدیل شده جونزاندازه گیری خواهد شد نحوه اندازه گیری آن برای هرشرکت به تفکیک به شرح زیر است:
جونزدرمدلی که سال 1991 برای بررسی مدیریت سود درواحدهای تجاری ارایه کرد فرض کرد که اقلام تعهدی غیراختیاری درطول زمان ثابت هستند. دراین مدل که سعی درتفکیک اقلام تعهدی اختیاری وغیراختیاری دارد سعی شده است که تاثیرشرایط اقتصادی یک واحد تجاری براقلام تعهدی برای یک دوره زمانی مشخص که به دوره رویداد معروف است با متغیرهای فروش و اموال و ماشین آلات و تجهیزات به شرح زیربرآوردشود :

دراین رابطه TA معرف مجموع اقلام تعهدی ،Aمجموع دارایی ها ،REVΔ تغییر درآمد فروش و PPEاموال و ماشین آلات و تجهیزات است. پس ازتخمین پارامترهای مدل فوق به کمک اطلاعات سال های1382 الی 1387 هرشرکت به واسطه اعمال مدل های سری زمانی اقلام تعهدی غیراختیاری به شرح زیر برای"دوره برآورد" یعنی سال 1388 محاسبه می گردد:

RECΔ تغییرات در مطالبات میباشد .
درمرحله آخراقلام تعهدی اختیاری یا همان شاخص مدیریت سود به شرح زیرمحاسبه شده است :

DA اقلام تعهدی اختیاری میباشد .
لازم به یادآوری است که براساس مبانی نظری موجود مجموع اقلام تعهدی به یکی ازدو روش زیربا توجه به اطلاعات موجود محاسبه میشوند. دراین تحقیق ازفرمول ذیل که تفاوت بین سود خالص و وجه نقد حاصل ازعملیات را بعنوان کل اقلام تعهدی محاسبه می کند استفاده می گردد :

TAit= Eit- OCFit

درفرمول های فوق Eمعرف سود خالص قبل ازاقلام غیر مترقبه و OCFوجوه نقد حاصل ازعملیات (طبق استانداردهای حسابداری ایران) وCA دارایی های جاری و ΔCASH تغییرات وجوه نقد، ΔCLتغییرات بدهی جاری و ΔSTD تغییرات حصه جاری بدهی های بلند مدت و DEPاستهلاک است .
مولفه های حاکمیت شرکتی با توجه به ادبیات مربوطه و نیز امکان محاسبه مولفه های آن درشرکت های ایرانی شامل موارد زیر است :
نسبت اعضای موظف هیئت مدیره: برابر است با تعداد اعضای موظف تقسیم بر کل اعضای هیئت مدیره.
نسبت اعضای غیرموظف هیئت مدیره: برابر است با تعداد اعضای غیرموظف تقسیم بر تعداد کل اعضای هیئت مدیره.
وجود کمیته حسابرسی ( یا حسابرسی داخلی درشرکت) اگر حسابرس داخلی در شرکت داشت عدد1 ودرغیراینصورت عدد 0.
سرمایه گذارنهادی (سهامدارعمده): منظورآن است که سهامداران بیش از۵/٠ شرکت را بانکها، صندوقهای بازنشستگی وشرکتهای بیمه وبنیادها داشته باشند ودرصد سهام سرمایه گذاران نهادی برابراست باتعدادسهام این موسسات ونهادها به کل سهام شرکت.
برای محاسبه رتبه تمرکز مالکیت، درصد سهام سهامداران عمده به توان دو رسیده، سپس با یکدیگر جمع می شوند.
"متغیرهای کنترل تحقیق عبارتند از" :
ویژگی های حسابرس مستقل: منظورمولفه های زیرهستند
اندازه ی موسسه حسابرسی شرکت ها: اندازه موسسات با توجه به تعداد پرسنل و کارکنان آنها محاسبه می شود .
آشنایی حسابرس با صنعت مورد فعالیت شرکت (صاحبکار): اگرحسابرس سابقه قبلی حسابرسی درصنعت مورد فعالیت صاحبکار را داشته باشد عدد 1 و درغیراینصورت عدد 0 داده خواهد شد .
ویژگی های مالی شرکتهای مورد حسابرسی:
اهرم مالی: برابر است با نسبت بدهی ها به کل دارائی های شرکت ها در سال 88
اندازه شرکت: برابر است با لگاریتم فروش ها یا جمع کل دارائی های شرکت ها در سال 88
مشکلات خاص حسابرس: منظورماهیت کارحسابرسی می باشد دراین تحقیق با توجه به سایر تحقیقات خارجی دراین زمینه دومولفه مورد توجه قرار گرفته است:
نسبت موجودی های شرکت به کل دارائی ها: موجودی کالا هم دارای تنوع است و هم بخش های مختلف شرکت درگیربا آن می شوند لذا دارای حساسیت بیشتری است .
نسبت مطالبات شرکت به کل دارائی های شرکت: این دارائی نیزبه دلیل درگیرشدن با مشتریان و سیاست های اعتباری شرکت و موضوع سوخت شدن آنها دارای اهمیت است.

10-3- روش تجزیه و تحلیل داده ها
با توجه به اینکه درپژوهش حاضر، ارتباط بین مدیریت سود، حاکمیت شرکتی با نوع اظهارنظرحسابرس مورد مطالعه قرارگرفته است بنابراین ازپژوهش توصیفی ازنوع همبستگی استفاده شده و همچنین از روش رگرسیون چند متغیره برای آزمون فرضیه ها استفاده گردیده است. و ازآنجا که متغیر وابسته، ناپارامتریک (صفر و یک) است از رگرسیون لجستیک استفاده می شود. نیز متغیرهای کنترل از این طریق وارد مدل شده و اثر آن از طریق روش Backward Stepwise ارزیابی می شود. همچنین جهت تفاوت مدل با و بدون حضورمتغیرهای کنترل ازطریق آزمون t مورد بررسی قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده از مدل تحقیق و مبانی نظری استفاده شده است.
درابتدا پس ازآنکه داده ها درجدول ورودی به طورکامل و بدون خطا قرارداده شدند متغیرهای وابسته دردو طبقه رمزگذاری می شوند به طوری که اظهارنظررد شده=0 و اظهارنظرقبول=1 کدگذاری می گردند. درادامه، جدول بلوک 0 نتایج یک پیش بینی ساده را گزارش می دهد سپس جدول بلوک 1 (روش مدل Backward Stepwise) رگرسیون لجستیک دراین جدول، فرایندی را تکرار می کند و درهرتکرارسعی می کند ازطریق یک سلسله از تقریب ها بهترین پاسخ به مسئله را ارائه دهد به گونه ای که هر تکرار به تقریب صحیح تری منتج گردد.
سپس جدول امنیباس 105 که آزمون ضرایب مدل است نشان می دهد که مدل به چه نحوی عملی شده است و کای دو مدل نشان می دهد متغیرمستقل برمتغیر وابسته اثر دارد یا خیر؟
جدول خلاصه مدل: خروجی نمایش داده شده دراین جدول شامل ستونی است که درآن Negelkerke R Square درج شده است و معادل R2 دررگرسیون خطی می باشد. البته R2 دقیق دررگرسیون لجستیک امکان پذیر نیست اما این آماره تقریب مفیدی است.
آزمون هاسمر و لمه شو: شاخصی از توافق بین نتایج مشاهده و نتایج پیش بینی شده را ارائه می کند. این آماره آزمونی برای فرض صفراست و نشان دهنده مناسب بودن مدل می باشد.
نوع اظهارنظرحسابرس: انواع اظهارنظرهای حسابرس مطابق با استانداردهای حسابرسی ایران، شامل موارد ذیل می باشند:
– نظرمقبول: نظرمقبول باید در مواردی اظهار شود که حسابرس به این نتیجه برسد صورتهای مالی، ازتمام جنبه های با اهمیت، طبق استانداردهای حسابداری به نحو مطلوب ارائه شده است.
– نظرمشروط: باید هنگامی اظهار شود که حسابرس نتیجه گیری می کند نظر مقبول نمی تواند اظهارشود، اما اثرهرگونه عدم توافق با مدیریت یا محدودیت در دامنه رسیدگی چنان با اهمیت و فراگیر (اساسی) نیست که مستلزم اظهارنظرمردود یا عدم اظهارنظر شود.
– عدم اظهارنظر: باید هنگامی ارائه شود که اثراحتمالی محدودیت دردامنه رسیدگی یا ابهام چنان با اهمیت و فراگیر(اساسی) باشد که حسابرس نتواند نسبت به صورت های مالی اظهارنظرکند.
– نظرمردود: باید هنگامی ارائه شود که اثرعدم توافق بر صورت های مالی چنان با اهمیت و فراگیر (اساسی) است که حسابرس به این نتیجه برسد که گزارش مشروط برای افشای ماهیت گمراه کننده یا ناقص صورت های مالی، کافی نیست.

فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها

1-4 مقدمه‏
دراین فصل آماره توصیفی متغیرهای اصلی و کنترل درجداول مربوطه قرارمی گیرند سپس ازطریق شاخص هایی که برای برازش مدل رگرسیون لجستیک استفاده می شود آزمون معناداربودن مدل انجام می گیرد. درادامه به بررسی فرضیات مطرح شده درتحقیق پرداخته می شود که پس ازآنکه تمامی داده ها درجدولی بدون کم و کاست قرارگرفتند، به رمزگذاری آنها مبادرت می شود. برای هرفرضیه جدولی به نام بلوک صفرکه نتایج یک پیش بینی ساده را گزارش می کند تنظیم می گردد. رگرسیون لجستیک درجدول بلوک یک فرایندی را تکرارمی کند ودرهرتکرارازطریق تقریب هایی به دنبال بهترین پاسخ برای مسئله می باشد. سپس جدول امنیباس که آزمونی عمومی است و نشان دهنده چگونگی عملکرد مدل است تهیه می شود. آزمون هاسمر و لمه شو شاخصی ازتوافق بین نتایج مشاهده و نتایج پیش بینی شده را ارائه می دهد و بیان کننده مناسب بودن یا نبودن مدل می باشد. درپایان آزمون والد برای مشخص کردن معنادار بودن یا نبودن ضریب متغیراستفاده می گردد تا مشخص شود که آیا فرضیه مورد تایید قرار خواهد گرفت یا رد می شود.

2-4- بررسی آماره های توصیفی
درذیل آماره های توصیفی متغیرها ی اصلی و کنترل می آید .

جدول 1-4- آمار توصیفی متغیرهای اصلی:

اظهارنظر حسابرسی.y
مدیریت سود.x1
درصد غیرموظف.x11
شاخص تمرکز مالکیت.x12
وجود حسابرس داخلی.x13
تعداد
صحیح
102
102
102
102
102

اشتباه
0
0
0
0
0
میانگین
.24
-.1130
.6276
3034.8491
.55
انحراف استاندارد میانگین
.042
.10404
.01843
221.42024
.050
میانه
.00
-.0033
.6000
2805.9650
1.00
انحراف استاندارد
.426
1.05072
.18615
2236.23482
.500
واریانس
.182
1.104
.035
5000746.188
.250
چولگی
1.267
-1.168
-.084
.939
-.200
انحراف استاندارد چولگی
.239
.239
.239
.239
.239
کشیدگی
-.404
8.490
-.069
.565
-2.000
انحراف استاندارد کشیدگی
.474
.474
.474
.474
.474
حداقل
0
-4.86
.20
4.00
0
حداکثر
1
3.72
1.00
9787.18
1
جمع
24
-11.53
64.02
309554.61
56
چارکها
25
.00
-.2975
.5000
1413.2175
.00

50
.00
-.0033
.6000
2805.9650
1.00

75
.00
.2263
.8000
3917.3575
1.00
a. چندین مد وجود دارد. کوچک ترین مقدار نشان داده شده است.

جدول 2-4- آمار توصیفی متغیرهای کنترل :

اندازه موسسه حسابرسی
سابقه فعالیت
اهرم مالی
اندازه شرکت
میانگین موجودی
میانگین مطالبات
تعداد
صحیح
102
102
102
102
102
102

اشتباه
0
0
0
0
0
0
میانگین
628.6471
19.1275
.6935
11.9022
.2980
.2412
انحراف استاندارد میانگین
90.45821
.85581
.02732
.06544
.01260
.01466
میانه
82.0000
22.0000
.6592
11.8508
.2889
.2266
مد
2105.00
22.00
.25a
10.38a
.05a
.01a
انحراف استاندارد
913.58315
8.64328
.27590
.66096
.12726
.14810
واریانس
834634.171
74.706
.076
.437
.016
.022
چولگی
1.019
.422
2.213
.880
.548
.377
انحراف استاندارد چولگی
.239
.239
.239
.239
.239
.239
کشیدگی
-.972
-.441
9.338
2.044
.830
-.777
انحراف استاندارد کشیدگی
.474
.474
.474
.474
.474
.474
حداقل
21.00
6.00
.25
10.38
.05
.01
حداکثر
2105.00
40.00
2.16
14.52
.72
.59
جمع
64122.00
1951.00
70.74
1214.03
30.40
24.61
چارکها
25
39.5000
11.0000
.5689
11.4538
.2172
.1165

50
82.0000
22.0000
.6592
11.8508
.2889
.2266

75
2105.0000
23.0000
.7753
12.2196
.3641
.3415
a. چندین مد وجود دارد. کوچک ترین مقدار نشان داده شده است.

3-4- آزمون های معنادار بودن مدل
شاخص های مورد استفاده جهت خوبی برای برازش مدل رگرسیون لجستیک به شرح ذیل می باشند:
1) نسبت درست نمایی: این شاخص، برازش مدل را می آزماید و هرچه مقدارآن کوچک ترباشد
نشان دهنده برازش بهترمدل است. مقدارصفربرای این شاخص نشاندهنده برازش کامل مدل است.
(2 مدل کای دو: 2این شاخص موثربودن متغیرهای موجود درمعادله را برمتغیر وابسته می آزماید. به بیان دیگر، مقدار χ 2 حاکی ازموثربودن متغیرهاست.
Improvement 3 این شاخص معناداری تغییر در شاخص Likelihood Ratio را پس از ورود هرمتغیرجدید به معادله می آزماید.
4) نیکویی برازش: این شاخص مقدارمتغیر وابسته مشاهده شده را با متغیر وابسته پیش بینی شده براساس مدل مقایسه میکند و چنانچه این تفاوت معنادار نباشد، نیکویی برازش حاصل است .پس ازتخمین مدل و بررسی خوبی برازش آن، درصد پیش بینی های صحیح مدل درقالب جدول طبقه بندی متغیر وابسته ارائه می گردد. دراین جدول، مقادیر پیش بینی شده متغیروابسته براساس معادله رگرسیون با مقادیر مشاهده شده درداده ها مقایسه گردیده و درنهایت درصد پیش بینی صحیح مدل مشخص می گردد (سرمد و همکاران ،1385،58).
تفسیر
نکته 1: دربرونداد رگرسیون لجستیک دو بلوک گزارش ارائه می شود Block0 و Block1 دربلوک 0 نتایج شناسایی اولیه مدل ارائه می شود. ودر بلوک 1 به تفسیرکلی مدل و تاحدودی مقایسه با نتایج بلوک 0 می پردازد. بلوک صفر نتایج آنالیزی را گزارش می کند که تنها مقدار ثابت درآن وجود دارد و دراین آنالیز به تمامی موارد احتمال یکسانی برای متعلق بودن به طبقه هدف ازمتغیروابسته داده می شود.
نکته 2: در Backward Stepwise برای ورود متغیرها به رگرسیون، رگرسیون لجستیک درابتدا کارخود را با مدلی آغازمی کند که فقط دارای مقدارثابت است و هیچ متغیر مستقلی درآن برمتغیر وابسته بررسی نمی شود. متغیرهایی که sig آزمون آماره والد آن ها بالاتر است ازمدل خارج می شوند واین کارتا زمانی ادامه پیدا می کند که سطح خطا به 10 درصد برسد.
نکته 3: برای تحلیل به جهت پیشگیری ازطولانی شدن و تکرارجداول مشابه ، جداول بلوک صفرتنها برای متغیراول بطورکامل آمده است.

4-4- بررسی فرضیه 1
"بین مدیریت سود و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد."
این جدول بیان می کند که صد درصد از 102 داده (شرکت) درپردازش حضوردارند و داده خطا، ناقص و گمشده ای وجود ندارد.

جدول 3-4- داده های ورودی شرکت ها
وضعیت انتخاب
تعداد
درصد
شرکت های منتخب
موجود در تحلیل ها
102
100.0

خارج از نمونه
0
.0

جمع
102
100.0
شرکت های غیر منتخب
0
.0
جمع
102
100.0

جدول ذیل نحوه رمزگذاری دوطبقه متغیروابسته را نشان می دهد به طوری که اظهار نظر رد شده (غیرمقبول) = 0 و اظهارنظرقبول = 1 کد گذاری شده است .
جدول 4-4- رمزگذاری متغیر وابسته
ارزش اصلی
ارزش داخلی
رد
0
قبول
1

1-4-4- بلوک شروع0 مدل بلوک:
جدول طبقه بندی بلوک0
این جدول نتایج یک پیش بینی ساده را گزارش می دهد. ازآنجا که بیشتراظهارنظر حسابرسان رد شده است نتایج پیش بینی شده جدول برای اظهارنظرهای رد شده تنظیم شده است. این روش به تبیین اولیه 76.5 درصد موارد انجامیده است. ودرنظراست بررسی شود روش رگرسیون لجستیک درادامه، پیش بینی دقیق تر و موثرتری ارائه نماید.

جدول5-4- طبقه بندی بلوک

مشاهده شده
پیش بینی شده

اظهار نظر حسابرس
درصد صحیح

رد
قبول

گام0
اظهار نظر حسابرسی
رد
78
0
100

قبول
24
0
0

درصد کل

76.5

معادله با متغیرها

شیب خط
انحراف معیار
والد
Dfدرجه آزادی
ضریب معناداری
ارزش مورد انتظار
گام 0
محدودیت
-1.179
.233
25.496
1
.000
.308

معادله بدون متغیرها

Score
درجه آزادی
ضریب معناداری
گام 0
متغیر
مدیریت سود .x1
1.972
1
.160

آمار مجموع
1.972
1
.160

ازآنجا که از 102 اظهارنظرحسابرس دراین تحقیق تنها 24 اظهارنظرمقبول داشته اند SPSS درابتدا برآورد کرده که هیچ کدام ازموارد (اظهارنظرمقبول) درطبقه هدف قرارنمی گیرند. جدول بیان می کند 100% موارد اظهارنظرهای رد شده به درستی پیش بینی شده اند. همچنین نشان می دهد که اظهارنظرها درحدود 76.5 درصد به درستی طبقه بندی شده اند. وانتظارداریم رگرسیون دربلوک 1 نتایج بهتری را پیش بینی کند .

2-4-4- بلوک 1 : بلوک روش مدل
جدول فرایند تکرار:
رگرسیون لجستیک دراین جدول فرایندی را تکرارمی کند و درهرتکرارسعی می کند از طریق یک سلسله ازتقریب ها، بهترین پاسخ به مسئله را ارائه دهد، به گونه ای که هرتکراربه تقریب صحیح تری منتج می شود. شاخص ضریب راست نمایی برازش مدل را می آزماید. این آماره شبیه مربع کای دو رفتارمی کند وهنگامی که یک مدل تطابق ضعیفی دارد دارای مقدار بزرگی است و هنگامی که مدل با داده ها تطابق خوبی دارد مقدارآن کوچک می شود (ابراهیم بایزیدی وهمکاران SPSS18)

جدول 6-4- بلوک 1 : بلوک روش مدل
پیشینه تکرار,b,c,d
تکرار
ضریب معناداری
ضرایب

ثابت
مدیریت سود.x1
گام 1
1
109.765
-1.033
.226

2
109.153
-1.163
.344

3
109.148
-1.172
.361

4
109.148
-1.172
.361
گام 2
1
111.570
-1.059

2
111.302
-1.175

3
111.301
-1.179

4
111.301
-1.179

a. روش Backward Stepwise

b. در مدل محدودیت ایجاد شده.

c. ضریب معناداری: 111.301

مقداربالا نشانگرضریب مدل است. بنابراین با هرتکرار، مقدارشاخص ضریب راست نمایی باید کاهش یابد. همانطورکه مشاهده می گردد این فرایند درتکراردوم متوقف شده است ومی بینیم که با هرتکرارضرایب متغیرهای مستقل مجدداً تنظیم می شوند. مشاهده می گردد که شاخص برازش درتکراراول 109.765 و درتکراردوم 111.301 بدست آمده است که نتیجه بهتری نیست و نشان دهنده تاثیرگذاری کمی است.

3-4-4- جدول امنیباس: آزمون ضرایب مدل
جدول یا آزمون امنیباس Omnibus ازآزمون های عمومی است که نشان می دهد مدل به چه خوبی عملی شده است. کای دو(2χ) مدل نشان می دهد که آیا متغیرمستقل برمتغیروابسته اثردارد یا خیر؟ یعنی آیا متغیرمدیریت سود برنوع اظهارنظرحسابرس اثرداشته است؟ کای دومدل (2χ) سطرسوم برابر 2.153 بوده و sig آن بیشتراز 5 درصد 0.142= sig می باشد. بنابراین متغیر مدیریت سود برنوع اظهارنظرحسابرس تاثیرنداشته ونشان دهنده برازش خیلی مناسبی نیست .

جدول 7-4- امنیباس: آزمون ضرایب مدل

کای دو
درجه آزادی
ضریب معناداری
گام 1
مرحله
2.153
1
.142

بلوک
2.153
1
.142

مدل
2.153
1
.142

4-4-4- جدول خلاصه مدل
خروجی نمایش داده شده درجدول ذیل شامل ستونی است که درآن نگلکرک درج شده است و معادل R2 دررگرسیون خطی می باشد. البته R2 دقیق دررگرسیون لجستیک امکان پذیرنیست، اما این آماره تقریب مفیدی است که دراین مثال برابر 031/. است یعنی تنها 3.1 درصد ازتغییرات متغیرنوع اظهارنظرحسابرس توسط متغیرهای مدیریت سود در رگرسیون لجستیک تبیین می شود که درصد ضعیفی است.
جدول 8-4- خلاصه مدل
گام
ضریب معناداری
رگرسیون R2
نگلکرک
1
109.148a
.021
.031

5-4-4- فرض مناسب بودن مدل (آزمون هاسمر و لمه شو) :
رگرسیون معنادار نیست H0 :
رگرسیون معنادار است H1 :
آزمون هاسمر و لمه شو شاخصی ازتوافق بین نتایج مشاهده ونتایج پیش بینی شده را ارائه می کند . این آماره آزمونی برای فرض صفراست و نشان دهنده مناسب بودن مدل می باشد. درصورتیکه P<0.05 باشد مدل مناسب داده نمی باشد. ازآنجا که Sig=0.914 مدل برای داده ها مناسب است .

جدول 9-4- آزمون هاسمر و لمه شو
گام
کای دو
درجه آزادی
ضریب معناداری
1
3.303
8
.914
6-4-4- جدول طبقه بندی بلوک1
جدول ذیل یک جدول دو بعدی برای طبقه بندی است که مقادیرمشاهده شده و مقادیرپیش بینی شده را نشان می دهد و براساس این خروجی مشخص می شود که چقدرپیش بینی مدل درست است. این جدول نتایج پیش بینی ما را خلاصه کرده و بهتراست با جدول معادل آن در بلوک صفرمقایسه شود. این نتیجه ازنتیجه موجود در BLOCK 0 بهتر نیست زیرا مدل تنها برای 4.2 درصد (یک اظهارنظرقبول) را به درستی پیش بینی کرده است.
به طورکلی دراین خروجی، برای 102 اظهارنظرحسابرس (شرکت)، 23 مورد خطای طبقه بندی وجود دارد که تعداد خطای بالایی است یعنی 78 مورد ازاظهارنظرهای رد شده را درست رد کرده، درحالی که 23 مورد ازاظهارنظرهای مقبول را رد شده پیش بینی کرده است. به عبارت دیگربراساس خروجی مزبور، حساسیت این مدل درتعیین اظهارنظرهای رد شده 100 درصد و درتعیین اظهارنظرهای مقبول 4.2 درصد بوده و به طورکلی 77.5 درصد اظهار نظرها را به درستی طبقه بندی کرده است. توجه داشته باشید که برای طبقه بندی مقدارمتغیروابسته پیش بینی شده با 5/. (cut value) مقایسه و براساس آن طبقه بندی صورت می گیرد.

جدول 10-4- طبقه بندی بلوک یک

مشاهدات
پیش بینی شده

اظهارنظر حسابرسی
درصد صحیح

رد
قبول

گام 1
اظهارنظر حسابرسی
رد
78
0
100.0

قبول
23
1
4.2

درصد کلی

77.5

7-4-4- تدوین فرض ضرایب معناداری (آزمون والد)
ضریب متغیرمعنادارنیست (شیب خط صفر است ) H : β1 = β2 = 0
ضریب متغیرمعناداراست (شیب خط صفر نیست) H : β1 ≠ β2 ≠ 0

جدول 11-4- آزمون والد

شیب خط
انحراف معیار
والد
درجه آزادی
ضریب معناداری
ارزش مورد انتظار
گام 1a
مدیریت سود.x1
.361
.261
1.919
1
.166
1.435

ثابت
-1.172
.236
24.582
1
.000
.310

جدول فوق اطلاعات ذیل را ارائه می کند. یعنی متغیر های وارد شده درمدل و نتایج آزمون والد را نشان می دهد. با توجه به آماره والد و0.05< (sig=.166) sig مربوط به آن متغیرمدیریت سود درسطح خطای 5 درصد معنی دارنیست. ضریب مثبت شیب متغیرمدیریت سود بیانگررابطه مثبت آن با اظهارنظررد شده است. یعنی هر چقدر که شاخص مدیریت سود افزایش یابد، شانس اظهارنظررد شده افزایش می یابد. ستون Exp(B) نشان دهنده میزان تغییردرشانس پیش بینی شده برای اظهارنظررد شده به ازای هر واحد تغییردرمتغیرمدیریت سود است.
بنابراین نسبت موفقیت (بخت) ستون آخر : 1.435= = = Exp(B) و
– بین متغیر y (پاسخ) و متغیر x (پیشگو) همخوانی وجود ندارد اگر 1 =Exp(B)
– دراین صورت بخت موفقیت بیشترازبخت شکست است اگر 1 <Exp(B)
– دراین صورت بخت موفقیت کمترازبخت شکست است اگر 1 >Exp(B)
که با توجه به عدد 1.435 = Exp(B) درنتیجه بخت اظهارنظررد شده بیشتراست.
تعبیرمدل لوجیت به این صورت است که میزان تغییردرلگاریتم نسبت برتری را به ازای یک واحد تغییردرمتغیر x اندازه گیری می کند. ضریب عرض ازمبدا، مشخص کننده مقدار لگاریتم نسبت برتری درسطح x=0 می باشد. برطبق معادله رگرسیون به ازای یک واحد تغییر درمدیریت سود، با فرض ثابت بودن سایرمتغیرها، لگاریتم نسبت برتری به میزان 361. ( شیب خط) درهمان جهت تغییرمی کند. این درحالی است که نسبت برتری برای هرمتغیرمستقل در ستون (B) EXP درج شده است که معادل است. یعنی اگر را به توان شیب خط برسانیم عدد ستون (B) EXP بدست می آید.
+β3xi3+….. xi2 2β+ xi1β+ 0βLogit(π^)=
اگرعدد متغیرمدیریت سود (میانگین) 0.11- باشد احتمال رخداد اظهارنظررد شده 58 درصد است به شرح ذیل :
1.2117 – =(0.11-)0.361+1.172- = ( مدیریت سود)0.361 + 1.172- Logit(π^)=
Probability(Y=1 | x ) =^π = احتمال رخداد
1= احتمال رخداد

یعنی اگرحسابرس 100 اظهارنظرانجام دهد بطورمتوسط 42 اظهارنظرقبول و 58 اظهارنظررد خواهد شد.
جدول ذیل خلاصه ای ازنتایج اظهارنظرقبول (Gabul) یا رد (Rad) را ارائه کرده است. ملاحظه می گردد که درپیش بینی گروه بندی تمام اظهارنظرها رد شده است.
جدول 12-4- خلاصه اظهارنظرها
منتخب
وضعیت انتخاب شده
مشاهدات
پیش بینی شده
گروه پیش بینی شده
متغیر موقتی

اظهارنظر حسابرسی.y

Resid
ZResid
1
S
R
.235
R
-.235
-.555
2
S
R
.235
R
-.235
-.555
.

.

19
S
G**
.235
R
.765
1.803
20
S
R
.235
R
-.235
-.555
28
S
R
.235
R
-.235
-.555
29
S
R
.235
R
-.235
-.555
30
S
R
.235
R
-.235
-.555
31
S
R
.235
R
-.235
-.555
.
.

.
.

.
.

100
S
R
.235
R
-.235
-.555
101
S
R
.235
R
-.235
-.555
102
S
R
.235
R
-.235
-.555

5-4- بررسی فرضیه 2
فرضیه اصلی:" (حاکمیت شرکتی( درصد اعضای غیرموظف، شاخص تمرکزمالکیت و وجود حسابرس داخلی"
– بین حاکمیت شرکتی و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
– بین درصد اعضاء غیرموظف و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
– بین شاخص تمرکزمالکیت و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
– بین وجود حسابرس داخلی و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
متغیرهایی که وارد مدل می شوند:
جدول 13-4- متغیرهای وارد شده به مدل

Score
درجه آزادی
ضریب معناداری
گام 0
متغیرهای
درصد غیرموظف.x11
1.772
1
.183

شاخص تمذکز مالکیت.x12
.896
1
.344

وجود حسابرس داخلی.x13
.149
1
.699

1-5-4- جدول طبقه بندی بلوک:
این جدول نتایج یک پیش بینی ساده را گزارش می دهد. ازآنجا که بیشتراظهارنظر حسابرسان رد شده است نتایج پیش بینی شده جدول برای اظهارنظرهای رد شده تنظیم شده است. این روش به تبیین اولیه 76.5 درصد موارد انجامیده است. ودرنظراست بررسی شود روش رگرسیون لجستیک درادامه، پیش بینی دقیق تروموثرتری ارائه نماید.
جدول 14-4- طبقه بندی بلوک

مشاهدات
پیش بینی شده

اظهارنظر حسابرسی
درصد صحیح

رد
قبول

گام 0
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
78
0
100.0

قبول
24
0
.0

درصد کلی

76.5

از آنجا که از102 اظهار نظر حسابرس دراین تحقیق تنها 24 اظهارنظرمقبول داشته اند SPSS درابتدا برآورد کرده که هیچ کدام ازموارد (اظهارنظرمقبول) درطبقه هدف قرارنمی گیرند. جدول بیان می کند 100% موارد اظهارنظرهای رد شده به درستی پیش بینی شده اند. همچنین نشان می دهد که اظهارنظرها درحدود 76.5 درصد به درستی طبقه بندی شده اند. وانتظارداریم رگرسیون دربلوک 1 نتایج بهتری را پیش بینی کند.

2-5-4- بلوک 1 : بلوک روش مدل 106
جدول فرایند تکرار:
رگرسیون لجستیک دراین جدول فرایندی را تکرارمی کند و درهرتکرارسعی می کند از طریق یک سلسله ازتقریب ها بهترین پاسخ به مسئله را ارائه دهد. به گونه ای که هرتکراربه تقریب صحیح تری منتج می شود. شاخص ضریب راست نمایی برازش مدل را می آزماید. این آماره شبیه مربع کای دو رفتارمی کند وهنگامی که یک مدل تطابق ضعیفی دارد دارای مقدار بزرگی است وهنگامی که مدل با داده ها تطابق خوبی دارد مقدارآن کوچک می شود (ابراهیم بایزیدی وهمکاران SPSS18) 107

جدول 15-4- بلوک 1: بلوک روش مدل
پیشینه تکرار,b,c,d
تکرار
ضریب راست نمایی
ضرایب

ثابت
درصد غیر موظف.x11
شاخص تمرکز مالکیت.x12
وجود حسابرس داخلی.x13
گام 1
1
108.825
-2.171
1.320
.000
.036

2
108.154
-2.788
1.880
.000
.053

3
108.149
-2.853
1.944
.000
.056

4
108.149
-2.854
1.945
.000
.056
گام 2
1
108.835
-2.166
1.346
.000

2
108.167
-2.780
1.918
.000

3
108.162
-2.844
1.983
.000

4
108.162
-2.844
1.984
.000

گام 3
1
109.990
-1.817
1.207

2
109.507
-2.248
1.676

3
109.505
-2.284
1.719

4
109.505
-2.284
1.719

گام 4
1
111.570
-1.059

2
111.302
-1.175

3
111.301
-1.179

4
111.301
-1.179

a. روش: Backward Stepwise (Wald)

b. مقدار ثابت در مدل وجود دارد

c. ضریب راست نمایی: 111.301

d. تعداد تکرار 4 مرتبه است زیرا تغییرات ایجاد شده کمتر از001. است

مقداربالا نشانگر ضریب مدل است. بنابراین با هرتکرارمقدارشاخص ضریب راست نمایی باید کاهش یابد. همانطورکه مشاهده می گردد این فرایند درتکراردوم متوقف شده است. ومی بینیم که با هرتکرارضرایب متغیرهای مستقل مجدداً تنظیم می شوند. مشاهده می گردد که شاخص برازش درتکراراول 108.825 و درتکرارچهارم 111.301 بدست آمده است که نتیجه بهتری نیست و نشان دهنده تاثیرگذاری کمی است.

3-5-4- جدول امنیباس : آزمون ضرایب مدل
کای دو مدل (2χ) سطرسوم برابر 1.796 بوده و sig آن بیشتراز5 درصد 0.18= sig می باشد. بنابراین متغیرهای مستقل برنوع اظهارنظرحسابرس تاثیرنداشته ونشان دهنده برازش خیلی مناسبی نیست .
جدول 16-4- امنیباس: آزمون ضرایب مدل

کای دو
درجه آزادی
ضریب معناداری.
گام 1
مرحله
3.152
3
.369

بلوک
3.152
3
.369

مدل
3.152
3
.369
گام 2a
مرحله
-.012
1
.911

بلوک
3.139
2
.208

مدل
3.139
2
.208
گام 3a
مرحله
-1.343
1
.246

بلوک
1.796
1
.180

مدل
1.796
1
.180
a.ارزش کای دوی منفی مشخص می کند که ارزش کای دو از گام قبلی کمتر شده است

4-5-4- جدول خلاصه مدل
خروجی نمایش داده شده درجدول ذیل شامل ستونی است که درآن درج شده است و معادل R2 دررگرسیون خطی می باشد البته R2 دقیق دررگرسیون لجستیک امکان پذیرنیست، اما این آماره تقریب مفیدی است که دراین تحقیق نگلکرک R2) ) برابر 0006/. است یعنی هیچ درصدی ازتغییرات متغیرنوع اظهارنظرحسابرس توسط متغیرهای مستقل در رگرسیون لجستیک تبیین نمی شود که درصد ضعیفی است.
جدول 17-4- خلاصه مدل
گام
ضریب راست نمایی
کوکس و اسنل
نگلکرک
1
108.149a
.030
.046
2
108.162a
.030
.046
3
109.505a
.017
.026
4
111.301a
.000
.0006
a. تعداد تکرار 4 مرتبه است زیرا تغییرات برآوردهای پارامتر ایجاد شده کمتر از001. است

5-5-4- فرض مناسب بودن مدل (آزمون هاسمر و لمه شو):
رگرسیون معنادار نیست H0 :
رگرسیون معنادار است H1 :
آزمون هاسمر و لمه شو شاخصی ازتوافق بین نتایج مشاهده و نتایج پیش بینی شده را ارائه می کند. این آماره آزمونی برای فرض صفراست و نشان دهنده مناسب بودن مدل می باشد. درصورتیکه P<0.05 باشد مدل داده ها مناسب نمی باشد. ازآنجا که Sig=0.946 مدل برای داده ها مناسب است.

جدول 18-4- آزمون هاسمر و لمه شو
گام
کای دو
درجه آزادی
ضریب معناداری.
1
9.188
8
.327
2
6.731
8
.566
3
1.189
5
.946
4
.000
0
.

اظهارنظر حسابرسی.y = رد
اظهارنظر حسابرسی.y = قبول
جمع

مشاهده
مورد انتظار
مشاهده
مورد انتظار

گام 1
1
9
8.740
1
1.260
10

2
9
8.026
1
1.974
10

3
7
7.824
3
2.176
10

4
7
7.747
3
2.253
10

5
7
7.681
3
2.319
10

6
7
7.621
3
2.379
10

7
9
7.577
1
2.423
10

8
7
7.505
3
2.495
10

9
8
7.360
2
2.640
10

10
8
7.919
4
4.081
12
گام 2
1
78
78.000
24
24.000
102

6-5-4- جدول طبقه بندی بلوک1
جدول ذیل یک جدول دوبعدی برای طبقه بندی است که مقادیرمشاهده شده ومقادیرپیش بینی شده را نشان می دهد و براساس این خروجی مشخص می شود که چقدرپیش بینی مدل درست است. این جدول نتایج پیش بینی ما را خلاصه کرده و بهتراست با جدول معادل آن در بلوک صفرمقایسه شود . این نتیجه ازنتیجه موجود درBLOCK 0 بهترنیست زیرا مدل درگام اول تنها برای 4.2 درصد (یک اظهارنظرقبول) را به درستی پیش بینی کرده است ودرگام دوم هیچ اظهارنظرقبولی را نتوانسته به درستی پیش بینی کند.
به طوکلی دراین جدول، برای 102 اظهارنظرحسابرس (شرکت) درگام اول، 23 مورد خطای طبقه بندی وجود دارد که تعداد خطای بالایی است یعنی 78 مورد ازاظهارنظرهای رد شده را درست، رد نموده، درحالی که 23 مورد ازاظهارنظرهای مقبول راهم به اشتباه رد شده پیش بینی کرده است. به عبارت دیگربراساس خروجی مزبور، حساسیت این مدل درتعیین اظهار نظرهای رد شده 100 درصد ودرتعیین اظهارنظرهای مقبول 4.2 درصد بوده و به طورکلی 77.5 درصد اظهارنظرها را به درستی طبقه بندی کرده است. توجه داشته باشید که برای طبقه بندی مقدارمتغیروابسته پیش بینی شده با 5/. (cut value) مقایسه وبراساس آن طبقه بندی صورت می گیرد. درصورتی که اگر نقطه cut را از 0.50 کمتر درنظربگیریم ممکن است تعداد پیش بینی ها تغییرکند. می بینید که درگام دوم هیچ متغیرقبولی را نتوانسته به درستی پیش بینی کند.
درمقایسه بین فرضیه اول (مدیریت سود) با یک متغیرواین فرضیه (حاکمیت شرکتی) با سه متغیرتفاوتی وجود ندارد. یعنی هیچ یک ازفرضیه ها نتوانسته پیش بینی خوبی ارائه نماید.
جدول 19-4- طبقه بندی بلوک 1

مشاهدات
پیش بینی شده

اظهارنظر حسابرسی
درصد صحیح

رد
قبول

گام 1
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
78
0
100.0

قبول
23
1
4.2

درصد مجموع

77.5
گام 2
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
78
0
100.0

قبول
24
0
.0

درصد مجموع

76.5
7-5-4- تدوین فرض ضرایب معناداری ( آزمون والد)
ضریب متغیرمعنادار نیست (شیب خط صفر است) H : β1 = β2 = β3 = … βi = 0
حد اقل ضریب یکی ازمتغیرها صفر نیست (معنادار است) H : β1 ≠ β2 ≠ β3 ≠… βi ≠ 0

جدول 20-4- آزمون والد

شیب خط
انحراف معیار
والد
درجه آزادی
ضریب معناداری
ارزش مورد انتظار
95.0% مورد انتظار

کمتر
بیشتر
گام 1a
درصد غیرموظف.x11
1.945
1.388
1.963
1
.161
6.992
.460
106.160

شاخص تمرکز مالکیت.x12
.000
.000
1.371
1
.242
1.000
1.000
1.000

وجود حسابرس داخلی.x13
.056
.500
.012
1
.911
1.057
.397
2.818

مقدار ثابت
-2.854
1.044
7.471
1
.006
.058

گام 2a
درصد غیر موظف.x11
1.984
1.343
2.181
1
.140
7.271
.523
101.169

شاخص تمرکز مالکیت.x12
.000
.000
1.362
1
.243
1.000
1.000
1.000

مقدار ثابت
-2.844
1.040
7.476
1
.006
.058

گام 3a
درصد غیر موظف.x11
1.719
1.302
1.742
1
.187
5.578
.435
71.606

مقدار ثابت
-2.284
.889
6.607
1
.010
.102

گام 4a
مقدار ثابت
-1.179
.233
25.496
1
.000
.308

جدول فوق اطلاعات متغیرهای وارد شده درمدل و نتایج آزمون والد را نشان می دهد. با توجه به آماره والد واینکه ضریب معناداری هرسه متغیر (درصد اعضای غیرموظف، شاخص تمرکزمالکیت و وجود حسابرس داخلی) بیشتراز 5 درصد می باشد ( 0.05< (sig. بنابراین درسطح خطای 5 درصد هیچ کدام ازمتغیرها معنی دارنیست.
همانطورکه ملاحظه می گردد درگام چهارم هیچ متغیرمستقلی درمدل وجود ندارد. ضریب مثبت شیب متغیردرصد اعضای غیرموظف، بیانگررابطه مثبت آن با اظهارنظررد شده است. یعنی هرچقدرکه شاخص درصد اعضای غیرموظف افزایش یابد، شانس اظهارنظررد شده افزایش می یابد. ستونExp(B) یا نسبت برتری نشان دهنده میزان تغییردرشانس پیش بینی شده برای اظهارنظررد شده به ازای هرواحد تغییردرمتغیردرصد اعضای غیرموظف است.
بنابراین نسبت موفقیت (بخت): 6.992= = = Exp(B)
– بین متغیر y (پاسخ) و متغیر x (پیشگو) همخوانی وجود ندارد اگر 1 =Exp(B)
– در این صورت بخت موفقیت بیشترازبخت شکست است اگر 1 <Exp(B)
– در این صورت بخت موفقیت کمترازبخت شکست است اگر 1 >Exp(B)
که با توجه به عدد 6.992 = Exp(B) درنتیجه بخت اظهارنظررد شده بیشتراست.
تعبیرمدل لجیت به این صورت است که میزان تغییردرلگاریتم نسبت برتری را به ازای یک واحد تغییردرمتغیر x اندازه گیری می کند. ضریب عرض ازمبدا، مشخص کننده مقدارلگاریتم نسبت برتری درسطح x=0 می باشد. برطبق معادله رگرسیون به ازای یک واحد تغییردردرصد اعضای غیرموظف، با فرض ثابت بودن سایرمتغیرها، لگاریتم نسبت برتری به میزان945 .1( شیب خط) درهمان جهت تغییرمی کند. این درحالی است که به ازای یک واحد تغییردرشاخص تمرکز، با فرض ثابت بودن سایرمتغیرها، لگاریتم نسبت برتری به میزان صفردرصد (شیب خط) تغییرمی کند (هیچ تغییری نمی کند). همین طوربه ازای یک واحد تغییردردرصد وجود حسابرس داخلی، با فرض ثابت بودن سایرمتغیرها، لگاریتم نسبت برتری به میزان0.056(شیب خط) در همان جهت تغییرمی کند. نسبت برتری برای هرمتغیرمستقل درستون (B) EXP درج شده است که معادل است. یعنی اگررا به توان شیب خط برسانیم عدد ستون (B) EXP بدست می آید.
هرچند مدل نیازبه بررسی بیشتردارد با این حال مدل را پذیرفته واحتمال این را که دریک آزمایش (یک شرکت) با متغیرهای مستقل درصد اعضاء غیرموظف، شاخص تمرکزمالکیت و وجود حسابرس داخلی، احتمال رد یا قبول اظهارنظرحسابرس چقدرخواهد بود به صورت ذیل است:
+β3xi3+….. xi2 2β+ xi1β+ 0βLogit(π^)=
(وجود حسابرس داخلی) 0.056 +(شاخص تمرکزمالکیت) .00 + (درصد اعضای غیر موظف)1.945 + عرض ازمبداLogit(π^)=
اگرداده های هریک ازمتغیرها را درمعادله بدست آمده قراردهیم:
1502.- = ( 1) 0.056 +( 1200) .00 + (5.)1.945 + -1.179 Logit(π^)=
Probability(Y=1 | x ) =^π = احتمال رخداد
اگرعدد متغیرهای مستقل (میانگین) به ترتیب درصد اعضای غیرموظف 0.5 وشاخص تمرکز 1200 و وجود حسابرس داخلی 1 باشد احتمال رخداد اظهارنظررد شده 53 درصد است به شرح ذیل:
1= احتمال رخداد
یعنی اگر100 اظهارنظرانجام شود بطورمتوسط 53 اظهارنظررد خواهد شد.
جدول ذیل خلاصه ای ازنتایج اظهارنظرقبول (Gabul) یا رد (Rad) را ارائه کرده است. ملاحظه می گردد که درپیش بینی گروه بندی تمام اظهارنظرها رد شده است.
جدول 21-4- خلاصه اظهارنظرها
منتخب
وضعیت انتخاب شده
مشاهده
پیش بینی شده
گروه پیش بینی شده
متغیر موقتی

اظهارنظر حسابرسی.y

Resid
ZResid
1
S
R
.235
R
-.235
-.555
2
S
R
.235
R
-.235
-.555
3
S
R
.235
R
-.235
-.555
4
S
R
.235
R
-.235
-.555
64
S
R
.235
R
-.235
-.555
65
S
R
.235
R
-.235
-.555
66
S
R
.235
R
-.235
-.555
67
S
R
.235
R
-.235
-.555
68
S
G**
.235
R
.765
1.803
69
S
R
.235
R
-.235
-.555
70
S
G**
.235
R
.765
1.803
71
S
R
.235
R
-.235
-.555
72
S
G**
.235
R
.765
1.803
73
S
G**
.235
R
.765
1.803
98
S
R
.235
R
-.235
-.555
99
S
G**
.235
R
.765
1.803
100
S
R
.235
R
-.235
-.555
101
S
R
.235
R
-.235
-.555
102
S
R
.235
R
-.235
-.555

6-4- بررسی فرضیه 3
1-6-4- متغیرهای کنترل به همراه مدیریت سود و نوع اظهارنظر حسابرس
– بین مدیرت سود، به همراه متغیرهای کنترل و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
متغیرهایی که وارد مدل می شوند
جدول 22-4- متغیرهای وارد شده به مدل

Score
درجه آزادی
ضریب معناداری.
گام 0
متغیرها
مدیریت سود.x1
1.972
1
.160

اندازه موسسه حسابرسی.c1
.519
1
.471

سابقه فعالیت.c2
.535
1
.465

اهرم مالی.c3
4.047
1
.044

اندازه شرکت.c4
.069
1
.793

میانگین موجودی.c5
.465
1
.495

میانگین مطالبات.c6
1.242
1
.265

آمار مجموع
8.711
7
.274

1-1-6-4- جدول طبقه بندی بلوک0
این جدول نتایج یک پیش بینی ساده را گزارش می دهد. ازآنجا که بیشتراظهارنظر حسابرسان رد شده است نتایج پیش بینی شده جدول برای اظهارنظرهای رد شده تنظیم شده است. این روش به تبیین اولیه 76.5 درصد موارد انجامیده است. و درنظراست بررسی شود روش رگرسیون لجستیک درادامه، پیش بینی دقیق تروموثرتری ارائه نماید.
جدول 23-4- طبقه بندی بلوک 0

مشاهدات
پیش بینی شده

اظهارنظر حسابرسی.y
درصد صحیح

رد
قبول

گام 0
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
78
0
100.0

قبول
24
0
.0

درصد کلی

76.5

ازآنجا که از102 اظهارنظرحسابرس دراین تحقیق تنها 24 اظهارنظرمقبول داشته اند SPSS درابتدا برآورد کرده که هیچ کدام ازموارد (اظهارنظرمقبول) درطبقه هدف قرارنمی گیرند. جدول بیان می کند 100% موارد اظهارنظرهای رد شده به درستی پیش بینی شده اند.
همچنین نشان می دهد که اظهارنظرها درحدود 76.5 درصد به درستی طبقه بندی شده اند. وانتظارداریم رگرسیون دربلوک 1 نتایج بهتری را پیش بینی کند.

2-1-6-4- بلوک 1 : بلوک روش مدل
جدول فرایند تکرار:
رگرسیون لوجستیک دراین جدول فرایندی را تکرارمی کند و درهرتکرارسعی می کند از طریق یک سلسله ازتقریب ها بهترین پاسخ به مسئله را ارائه دهد. به گونه ای که هرتکراربه تقریب صحیح تری منتج می شود. شاخص ضریب راست نمایی برازش مدل را می آزماید. این آماره شبیه مربع کای دو رفتارمی کند وهنگامی که یک مدل تطابق ضعیفی دارد دارای مقدار بزرگی است وهنگامی که مدل با داده ها تطابق خوبی دارد مقدارآن کوچک می شود.

جدول 24-4- بلوک 1: بلوک روش مدل
پیشینه تکرار,b,c,d
تکرار
ضریب راست نمایی
ضرایب

ثابت
مدیریت سود.x1
اندازه موسسه حسابرسی.c1
سابقه فعالیت.c2
اهرم مالی.c3
اندازه شرکت.c4
میانگین موجودی.c5
میانگین مطالبات.c6
گام 1
1
103.553
.285
.258
.000
.013
-1.136
-.122
1.138
1.145

2
101.207
.311
.373
.000
.017
-2.103
-.123
1.664
1.788

3
101.065
.160
.395
.000
.017
-2.486
-.101
1.740
1.993

4
101.064
.140
.396
.000
.017
-2.519
-.098
1.740
2.011

5
101.064
.139
.396
.000
.017
-2.519
-.098
1.740
2.011
گام 2
1
103.679
-1.137
.249
.000
.011
-1.168

1.251
1.175

2
101.263
-1.095
.366
.000
.015
-2.171

1.753
1.830

3
101.115
-.985
.388
.000
.015
-2.558

1.807
2.035

4
101.115
-.973
.389
.000
.015
-2.589

1.805
2.052

5
101.115
-.973
.389
.000
.015
-2.590

1.805
2.052
گام 3
1
103.913
-.833
.248
.000

-1.233

1.103
1.093

2
101.511
-.675
.365
.000

-2.264

1.543
1.738

3
101.358
-.554
.388
.000

-2.662

1.593
1.954

4
101.357
-.544
.389
.000

-2.695

1.592
1.972

5
101.357
-.543
.389
.000

-2.695

1.592
1.973
گام 4
1
104.219
-.785
.248

-1.246

1.174
1.112

2
102.048
-.641
.368

-2.207

1.701
1.714

3
101.945
-.554
.391

-2.517

1.801
1.883

4
101.945
-.548
.392

-2.535

1.805
1.893

5
101.945
-.548
.392

-2.535

1.805
1.893
گام 5
1
104.910
-.463
.232

-1.223

1.155

2
102.848
-.124
.341

-2.211

1.712

3
102.747
.013
.359

-2.538

1.861

4
102.746
.020
.360

-2.557

1.870

5
102.746
.020
.360

-2.557

1.870
گام 6
1
105.870
-.164
.233

-1.252

2
104.161
.284
.334

-2.178

3
104.098
.423
.348

-2.439

4
104.097
.429
.348

-2.450

5
104.097
.429
.348

-2.450

گام 7
1
107.708
-.205

-1.231

2
106.139
.311

-2.242

3
106.070
.470

-2.532

4
106.070
.477

-2.545

5
106.070
.477

-2.545

a. روش: Backward Stepwise (Wald)

b. مقدار ثابت در مدل ایجاد شده است

c. ضریب راست نمایی: 111.301

d. تعداد تکرار برآورد شده 5 مرحله است زیرا پارامترهای برآورد شده تغییر یافته کمتر از 001.

مقدار بالا نشانگر ضریب مدل است. بنابراین با هرتکرارمقدارشاخص ضریب راست نمایی باید کاهش یابد. همان طورکه مشاهده می گردد این فرایند درتکرارهفتم متوقف شده است و می بینیم که با هرتکرارضرایب متغیرهای مستقل مجدداً تنظیم می شوند. مشاهده می گردد که شاخص برازش درتکراراول 103.553 و درتکرارهفتم 106.070 بدست آمده است که نتیجه بهتری نیست و نشان دهنده تاثیرگذاری کمی است.

3-1-6-4- جدول امنیباس: آزمون ضرایب مدل
کای دو مدل (2χ) گام هفتم سطرسوم برابر 5.231 بوده و sig آن کمتراز 5 درصد 0.022= sig می باشد. و نشان می دهد حد اقل متغیرمستقلی برنوع اظهارنظرحسابرس تاثیر داشته ونشان دهنده برازش تقریباً مناسبی است.
جدول 25-4- امنیباس: آزمون ضرایب مدل

کای دو
درجه آزادی
ضریب معناداری.
گام 1
مرحله
10.237
7
.176

بلوک
10.237
7
.176

مدل
10.237
7
.176
گام 2a
مرحله
-.050
1
.823

بلوک
10.187
6
.117

مدل
10.187
6
.117
گام 3a
مرحله
-.243
1
.622

بلوک
9.944
5
.077

مدل
9.944
5
.077
گام 4a
مرحله
-.587
1
.444

بلوک
9.357
4
.053

مدل
9.357
4
.053
گام 5a
مرحله
-.802
1
.371

بلوک
8.555
3
.036

مدل
8.555
3
.036
گام 6a
مرحله
-1.351
1
.245

بلوک
7.204
2
.027

مدل
7.204
2
.027
گام 7a
مرحله
-1.973
1
.160

بلوک
5.231
1
.022

مدل
5.231
1
.022
a.ارزش کای دوی منفی مشخص می کند که ارزش کای دو از گام قبلی کمتر شده است

4-1-6-4- جدول خلاصه مدل
درجدول ذیل R2 برابر 075/. است یعنی تنها 0.075 درصد ازتغییرات متغیرنوع اظهارنظرحسابرس توسط متغیرهای مدیریت سود ومتغیرهای کنترل دررگرسیون لجستیک تبیین می شود که با توجه به تعداد متغیرها درصد ضعیفی است.
جدول 26-4- خلاصه مدل
گام
ضریب راست نمایی
کوکس و اسنل
نگلکرک
1
101.064a
.095
.144
2
101.115a
.095
.143
3
101.357a
.093
.140
4
101.945a
.088
.132
5
102.746a
.080
.121
6
104.097a
.068
.103
7
106.070a
.050
.075

5-1-6-4- فرض مناسب بودن مدل (آزمون هاسمر و لمه شو):
رگرسیون معنادار نیست H0 :
رگرسیون معنادار است H1 :
آزمون هاسمر و لمه شو شاخصی ازتوافق بین نتایج مشاهده و نتایج پیش بینی شده را ارائه می کند. این آماره آزمونی برای فرض صفراست و نشان دهنده مناسب بودن مدل می باشد. درصورتیکه P<0.05 باشد مدل داده ها مناسب نمی باشد. ازآنجا که Sig=0.662 مدل برای داده ها مناسب است.
جدول 27-4- آزمون هاسمر و لمه شو
گام
کای دو
درجه آزادی
ضریب معناداری.
1
8.902
8
.351
2
11.605
8
.170
3
15.593
8
.049
4
9.030
8
.340
5
2.899
8
.941
6
8.712
8
.367
7
5.865
8
.662

6-1-6-4- جدول طبقه بندی بلوک1
این جدول نتایج پیش بینی ما را خلاصه کرده و بهتر است با جدول معادل آن دربلوک صفرمقایسه شود. این نتیجه ازنتیجه موجود در BLOCK 0 بهتر نیست زیرا مدل درگام هفتم هیچ اظهار نظرقبولی را به درستی پیش بینی نکرده است. به طوکلی و با بررسی کلیه هفت گام خطای طبقه بندی زیاد وجود دارد. یعنی 78 مورد ازاظهارنظرهای رد شده را درست رد شده، درحالی که 24 مورد ازاظهارنظرهای مقبول را رد شده پیش بینی کرده است. به عبارت دیگربراساس خروجی مزبور، حساسیت این مدل در تعیین اظهارنظرهای رد شده 100 درصد ودرتعیین اظهار نظر های مقبول صفردرصد بوده و به طورکلی 76.5 درصد اظهارنظرها را به درستی طبقه بندی کرده است. توجه داشته باشید که برای طبقه بندی مقدارمتغیروابسته پیش بینی شده با 5/. (cut value) مقایسه وبراساس آن طبقه بندی صورت می گیرد.
جدول 28-4- طبقه بندی بلوک 1

مشاهده
پیش بینی شده

اظهارنظر حسابرسی.y
درصد صحیح

رد
قبول

گام 1
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
76
2
97.4

قبول
24
0
.0

درصد کلی

74.5
گام 2
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
75
3
96.2

قبول
24
0
.0

درصد کلی

73.5
گام 3
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
77
1
98.7

قبول
24
0
.0

درصد کلی

75.5
گام 4
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
76
2
97.4

قبول
24
0
.0

درصد کلی

74.5
گام 5
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
77
1
98.7

قبول
24
0
.0

درصد کلی

75.5
گام 6
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
77
1
98.7

قبول
23
1
4.2

درصد کلی

76.5
گام 7
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
78
0
100.0

قبول
24
0
.0

درصد کلی

76.5

7-1-6-4- تدوین فرض ضرایب معناداری ( آزمون والد)
ضریب متغیرمعنادارنیست (شیب خط صفراست ) H : β1 = β2 = β3 = … βi = 0
حداقل ضریب یکی ازمتغیرها صفر نیست (معنادار است) H : β1 ≠ β2 ≠ β3 ≠… βi ≠ 0
جدول 29-4- آزمون والد
متغیرهای معادله

شیب خط
انحراف معیار
والد
درجه آزادی
ضریب معناداری.
ارزش مورد انتظار
95.0% مورد انتظار

کمتر
بیشتر
گام 1a
مدیریت سود.x1
.396
.276
2.057
1
.152
1.486
.865
2.552

اندازه موسسه حسابرسی.c1
.000
.000
.449
1
.503
1.000
1.000
1.001

سابقه فعالیت.c2
.017
.032
.280
1
.597
1.017
.956
1.082

اهرم مالی.c3
-2.519
1.352
3.472
1
.062
.081
.006
1.140

اندازه شرکت.c4
-.098
.439
.050
1
.823
.906
.383
2.143

میانگین موجودی.c5
1.740
2.121
.673
1
.412
5.696
.089
363.997

میانگین مطالبات.c6
2.011
1.676
1.440
1
.230
7.468
.280
199.300

مقدار ثابت
.139
5.174
.001
1
.979
1.150

گام 2a
مدیریت سود.x1
.389
.274
2.013
1
.156
1.476
.862
2.528

اندازه موسسه حسابرسی.c1
.000
.000
.399
1
.528
1.000
1.000
1.001

سابقه فعالیت.c2
.015
.031
.244
1
.621
1.015
.956
1.079

اهرم مالی.c3
-2.590
1.326
3.811
1
.051
.075
.006
1.010

میانگین موجودی.c5
1.805
2.101
.738
1
.390
6.080
.099
373.150

میانگین مطالبات.c6
2.052
1.665
1.518
1
.218
7.782
.298
203.442

مقدار ثابت
-.973
1.425
.466
1
.495
.378

گام 3a
مدیریت سود.x1
.389
.276
1.992
1
.158
1.476
.860
2.535

اندازه موسسه حسابرسی.c1
.000
.000
.595
1
.441
1.000
1.000
1.001

اهرم مالی.c3
-2.695
1.316
4.196
1
.041
.068
.005
.890

میانگین موجودی.c5
1.592
2.041
.608
1
.435
4.912
.090
268.284

میانگین مطالبات.c6
1.973
1.658
1.415
1
.234
7.189
.279
185.438

مقدار ثابت
-.543
1.108
.241
1
.624
.581

گام 4a
مدیریت سود.x1
.392
.276
2.020
1
.155
1.480
.862
2.542

اهرم مالی.c3
-2.535
1.253
4.097
1
.043
.079
.007
.923

میانگین موجودی.c5
1.805
2.012
.805
1
.370
6.079
.118
313.653

میانگین مطالبات.c6
1.893
1.647
1.321
1
.250
6.641
.263
167.562

مقدار ثابت
-.548
1.091
.253
1
.615
.578

گام 5a
مدیریت سود.x1
.360
.269
1.793
1
.181
1.433
.846
2.427

اهرم مالی.c3
-2.557
1.267
4.073
1
.044
.078
.006
.929

میانگین مطالبات.c6
1.870
1.612
1.345
1
.246
6.487
.275
152.876

مقدار ثابت
.020
.888
.001
1
.982
1.021

گام 6a
مدیریت سود.x1
.348
.266
1.712
1
.191
1.416
.841
2.385

اهرم مالی.c3
-2.450
1.226
3.994
1
.046
.086
.008
.954

مقدار ثابت
.429
.800
.288
1
.591
1.536

گام 7a
اهرم مالی.c3
-2.545
1.243
4.188
1
.041
.079
.007
.898

مقدار ثابت
.477
.805
.351
1
.554
1.611

متغیرهای وارد شده در گام ا: مدیریت سود، اندازه موسسه حسابرسی، سابقه فعالیت، اهرم مالی، اندازه شرکت، میانگین موجودی و میانگین مطالبات.a..

دراین جدول متغیرهای وارد شده درمدل و نتایج آزمون والد نشان می دهد. آماره والد برای کلیه متغیرهای وارد درمدل به جزمتغیراهرم مالی بزگتراز 5 درصد است ( 0.05< (sig. یعنی ازمتغیرهای کنترل تنها اهرم مالی رابطه معناداری با نوع اظهارنظرحسارس دارد. در سطح خطای 5 درصد معنی دارنیست. بنابراین می توان مدل را تنها با متغیراهرم مالی نشان داده ونتیجه مورد نظررا گرفت وازسایرمتغیرها چشم پوشی کرد. همان طورکه درجدول نشان داده شده است درگام هفتم به جزمتغیراهرم مالی سایرمتغیرها ازمدل کنارگذاشته شده است. می بینیم که ضریب معناداری برای متغیراهرم مالی کمتراز5 درصد است (0.041= (sig که نشان ازتاثیرآن برمتغیروابسته دارد. ستونExp(B) نشان دهنده میزان تغییردرشانس پیش بینی شده برای اظهارنظرمقبول به ازای هرواحد تغییردرمتغیرمدیریت سود است.
بنابراین نسبت موفقیت (بخت ): 0.079= = = Exp(B)
– بین متغیر y (پاسخ) و متغیر x (پیشگو) همخوانی وجود ندارد اگر 1 =Exp(B) – دراین صورت بخت موفقیت بیشتراز بخت شکست است اگر 1 <Exp(B)
– دراین صورت بخت موفقیت کمتراز بخت شکست است اگر 1 >Exp(B)
که با توجه به عدد .079 = Exp(B) درنتیجه بخت اظهارنظررد شده بیشتراست.
هرچند مدل نیازبه بررسی بیشتر دارد با این حال مدل را پذیرفته واحتمال این را که در یک آزمایش (یک شرکت) با متغیرهای مستقل درصد اعضاء غیرموظف ، شاخص تمرکزمالکیت و وجود حسابرس داخلی ، احتمال اظهارنظرحسابرس چقدرخواهد بود.
+β3xi3+….. xi2 2β+ xi1β+ 0βLogit(π^)=
(اهرم مالی ) 2.545 – 0.477 Logit(π^)=
Probability(Y=1 | x ) =^π = احتمال رخداد

2-6-4- متغیرهای کنترل به همراه حاکمیت شرکتی و نوع اظهارنظرحسابرس
بین حاکمیت شرکتی ، به همراه متغیرهای کنترل و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معناداری وجود دارد.

1-2-6-4- بلوک0 شروع مدل بلوک :
جدول طبقه بندی بلوک0
این جدول نتایج یک پیش بینی ساده را گزارش می دهد. ازآنجا که بیشتراظهارنظر حسابرسان رد شده است نتایج پیش بینی شده جدول برای اظهارنظرهای رد شده تنظیم شده است. این روش به تبیین اولیه 76.5 درصد موارد انجامیده است. و درنظراست بررسی شود روش رگرسیون لجستیک درادامه ، پیش بینی دقیق تر وموثرتری ارائه نماید.
جدول30-4- طبقه بندی بلوک

مشاهده شده
پیش بینی شده

اظهار نظر حسابرس
درصد صحیح

رد
قبول

گام0
اظهار نظر حسابرسی
رد
78
0
100

قبول
24
0
0

درصد کل

76.5
a. مقدار ثابت وارد شده در مدل.

b. ارزش قطعی .500

از آنجا که از 102 اظهارنظرحسابرس دراین تحقیق تنها 24 اظهارنظرمقبول داشته اند SPSS درابتدا برآورد کرده که هیچ کدام ازموارد (اظهارنظرمقبول) درطبقه هدف قرارنمی گیرند. جدول بیان می کند 100% موارد اظهارنظرهای رد شده به درستی پیش بینی شده اند. همچنین نشان می دهد که اظهارنظرها درحدود 76.5 درصد به درستی طبقه بندی شده اند وانتظارداریم رگرسیون دربلوک 1 نتایج بهتری را پیش بینی کند.
متغیرهایی که وارد مدل می شوند

جدول 31-4- متغیرهای وارد شده به مدل

Score
درجه آزادی
ضریب معناداری.
گام 0
متغیرها
درصد غیر موظف.x11
1.772
1
.183

شاخص تمرکز مالکیت.x12
.896
1
.344

وجود حسابرس داخلی.x13
.149
1
.699

اندازه موسسه حسابرسی.c1
.519
1
.471

سابقه فعالیت.c2
.535
1
.465

اهرم مالی.c3
4.047
1
.044

اندازه شرکت.c4
.069
1
.793

میانگین موجودی.c5
.465
1
.495

میانگین مطالبات.c6
1.242
1
.265
a. کای دوی باقیمانده به خاطر زیاد بودن محاسبه نشده اند

2-2-6-4- بلوک 1 : بلوک روش مدل
جدول فرایند تکرار:
رگرسیون لجستیک دراین جدول فرایندی را تکرارمی کند ودرهرتکرارسعی می کند از طریق یک سلسله ازتقریب ها بهترین پاسخ به مسئله را ارائه دهد. به گونه ای که هرتکراربه تقریب صحیح تری منتج می شود. شاخص ضریب راست نمایی برازش مدل را می آزماید. این آماره شبیه مربع کای دو رفتارمی کند وهنگامی که یک مدل تطابق ضعیفی دارد دارای مقدار بزرگی است وهنگامی که مدل با داده ها تطابق خوبی دارد مقدارآن کوچک می شود. (ابراهیم بایزیدی وهمکاران SPSS18)

جدول 32-4- بلوک 1: بلوک روش مدل
پیشینه تکرار,b,c,d
تکرار
ضریب راست نمایی
ضرایب

ثابت
درصد غیر موظف.x11
شاخص تمرکز مالکیت.x12
وجود حسابرس داخلی.x13
اندازه موسسه حسابرسی.c1
سابقه فعالیت.c2
Aاهرم مالی.c3
اندازه شرکت.c4
میانگین موجودی.c5
میانگین مطالبات.c6
گام 1
1
103.243
-1.035
1.437
.000
.071
.000
.015
-1.012
-.113
.849
1.220

2
100.492
-1.421
2.123
.000
.064
.000
.022
-2.113
-.113
1.126
1.836

3
100.263
-1.763
2.333
.000
.028
.000
.023
-2.637
-.080
1.137
2.042

4
100.261
-1.821
2.355
.000
.022
.000
.023
-2.695
-.074
1.131
2.066

5
100.261
-1.822
2.355
.000
.022
.000
.023
-2.695
-.074
1.131
2.066
گام 2
1
103.268
-1.205
1.484
.000

.000
.015
-1.019
-.097
.871
1.179

2
100.493
-1.595
2.164
.000

.000
.022
-2.131
-.097
1.141
1.804

3
100.265
-1.842
2.352
.000

.000
.023
-2.651
-.072
1.141
2.030

4
100.263
-1.882
2.370
.000

.000
.023
-2.704
-.068
1.135
2.056

5
100.263
-1.882
2.370
.000

.000
.023
-2.705
-.068
1.135
2.056
گام 3
1
103.349
-2.321
1.462
.000

.000
.014
-1.046

.967
1.199

2
100.521
-2.693
2.137
.000

.000
.021
-2.183

1.243
1.828

3
100.288
-2.653
2.332
.000

.000
.022
-2.701

1.216
2.054

4
100.286
-2.648
2.351
.000

.000
.022
-2.751

1.205
2.078

5
100.286
-2.648
2.352
.000

.000
.022
-2.751

1.205
2.079
گام 4
1
103.754
-2.001
1.461
.000

.000
.011
-1.042

1.189

2
100.866
-2.278
2.182
.000

.000
.017
-2.216

1.818

3
100.614
-2.245
2.391
.000

.000
.018
-2.761

2.053

4
100.612
-2.243
2.411
.000

.000
.018
-2.814

2.079

5
100.612
-2.243
2.412
.000

.000
.018
-2.814

2.079
گام 5
1
104.018
-1.694
1.413
.000

.000

-1.114

1.106

2
101.219
-1.811
2.094
.000

.000

-2.311

1.722

3
100.978
-1.733
2.282
.000

.000

-2.854

1.967

4
100.976
-1.728
2.300
.000

.000

-2.905

1.994

5
100.976
-1.728
2.300
.000

.000

-2.906

1.994
گام 6
1
104.429
-1.512
1.343

.000

-1.147

1.283

2
101.683
-1.533
1.977

.000

-2.370

1.969

3
101.440
-1.437
2.154

.000

-2.922

2.221

4
101.438
-1.430
2.170

.000

-2.973

2.248

5
101.438
-1.430
2.170

.000

-2.973

2.248
گام 7
1
105.098
-1.337
1.233

-1.168

1.303

2
102.823
-1.282
1.768

-2.279

1.939

3
102.680
-1.177
1.885

-2.694

2.119

4
102.679
-1.171
1.892

-2.721

2.131

5
102.679
-1.171
1.892

-2.721

2.131
گام 8
1
106.300
-.942
1.142

-1.203

2
104.450
-.697
1.576

-2.244

3
104.359
-.564
1.652

-2.578

4
104.358
-.557
1.655

-2.595

5
104.358
-.557
1.655

-2.595

گام 9
1
107.708
-.205

-1.231

2
106.139
.311

-2.242

3
106.070
.470

-2.532

4
106.070
.477

-2.545

5
106.070
.477

-2.545

a. روش: Backward Stepwise (Wald)

b. مقدار ثابت در مدل ایجاد شده است

c. ضریب راست نمایی: 111.301

d. برآورد تعیین شده در 5 شماره تکرار شده است زیرا برآوردهای پارامتر کمتر از 001. است

مقدار بالا نشانگر ضریب مدل است. بنابراین با هرتکرارمقدارشاخص ضریب راست نمایی باید کاهش یابد. همان طورکه مشاهده می گردد این فرایند درتکرارنهم متوقف شده است و می بینیم که با هرتکرارضرایب متغیرهای مستقل مجدداً تنظیم می شوند. مشاهده می گردد که شاخص برازش درتکراراول 103.243 ودرتکرارنهم 106.07 بدست آمده است که نتیجه بهتری نیست و نشان دهنده تاثیرگذاری کمی است.

3-2-6-4- جدول امنیباس: آزمون ضرایب مدل
کای دومدل (2χ) سطرسوم برابر5.231 بوده و sig آن کمتراز5 درصد 0.022= sig می باشد. و نشان می دهد حد اقل متغیرمستقلی برنوع اظهارنظرحسابرس تاثیر داشته ونشان دهنده برازش تقریباً مناسبی است.
جدول 33-4- امنیباس: آزمون ضرایب مدل

کای دو
درجه آزادی
ضریب معناداری.
گام 1
مرحله
11.040
9
.273

بلوک
11.040
9
.273

مدل
11.040
9
.273
گام 2a
مرحله
-.001
1
.970

بلوک
11.039
8
.200

مدل
11.039
8
.200
گام 3a
مرحله
-.023
1
.879

بلوک
11.015
7
.138

مدل
11.015
7
.138
گام 4a
مرحله
-.327
1
.568

بلوک
10.689
6
.098

مدل
10.689
6
.098
گام 5a
مرحله
-.364
1
.547

بلوک
10.325
5
.067

مدل
10.325
5
.067
گام 6a
مرحله
-.463
1
.496

بلوک
9.863
4
.043

مدل
9.863
4
.043
گام 7a
مرحله
-1.241
1
.265

بلوک
8.622
3
.035

مدل
8.622
3
.035
گام 8a
مرحله
-1.679
1
.195

بلوک
6.943
2
.031

مدل
6.943
2
.031
گام 9a
مرحله
-1.712
1
.191

بلوک
5.231
1
.022

مدل
5.231
1
.022
a.ارزش کای دوی منفی مشخص می کند که ارزش کای دو از گام قبلی کمتر شده است
4-2-6-4- جدول خلاصه مدل :
خروجی نمایش داده شده درجدول ذیل شامل ستونی است که درآن درج شده است و معادل R2 دررگرسیون خطی می باشد البته R2 دقیق دررگرسون لجستیک امکان پذیرنیست ، اما این آماره تقریب مفیدی است که دراین فرضیه نگلکرکR2) ) برابر 075/. است یعنی هیچ درصدی ازتغییرات متغیرنوع اظهارنظرحسابرس توسط متغیرهای مستقل در رگرسیون لجستیک تبیین نمی شود که درصد ضعیفی است.
جدول 34-4- خلاصه مدل
گام
ضریب راست نمایی
کوکس و اسنل
نگلکرک
1
100.261a
.103
.154
2
100.263a
.103
.154
3
100.286a
.102
.154
4
100.612a
.099
.150
5
100.976a
.096
.145
6
101.438a
.092
.139
7
102.679a
.081
.122
8
104.358a
.066
.099
9
106.070a
.050
.075
a. تعداد تکرار 9 مرتبه است زیرا تغییرات برآوردهای پارامترکمتر از001. است

5-2-6-4- فرض مناسب بودن مدل (آزمون هاسمر و لمه شو):
رگرسیون معنادار نیست H0 :
رگرسیون معنادار است H1 :
آزمون هاسمر و لمه شو شاخصی ازتوافق بین نتایج مشاهده و نتایج پیش بینی شده را ارائه می کند. این آماره آزمونی برای فرض صفراست و نشان دهنده مناسب بودن مدل می باشد. درصورتیکه P<0.05 باشد مدل داده ها مناسب نمی باشد. ازآنجا که Sig=0.662 مدل برای داده ها مناسب است.

جدول 35-4- آزمون هاسمر و لمه شو
گام
کای دو
درجه آزادی
ضریب معناداری.
1
6.253
8
.619
2
6.261
8
.618
3
6.622
8
.578
4
6.742
8
.565
5
9.865
8
.275
6
14.670
8
.066
7
10.469
8
.234
8
7.662
8
.467
9
5.865
8
.662

6-2-6-4- جدول طبقه بندی بلوک1
این جدول نتایج پیش بینی ما را خلاصه کرده و بهتراست با جدول معادل آن دربلوک صفر مقایسه شود. این نتیجه ازنتیجه موجود درBLOCK 0 بهتر نیست زیرا مدل درگام هفتم هیچ اظهارنظرقبولی را به درستی پیش بینی نکرده است.
به طوکلی و با بررسی کلیه هفت گام خطای طبقه بندی زیاد وجود دارد. یعنی 78 مورد ازاظهارنظرهای رد شده را درست رد شده ، درحالی که 24 مورد ازاظهارنظرهای مقبول را رد شده پیش بینی کرده است. به عبارت دیگربراساس خروجی مزبور، حساسیت این مدل در تعیین اظهارنظرهای رد شده 100 درصد و درتعیین اظهارنظرهای مقبول صفردرصد بوده و به طورکلی 76.5 درصد اظهارنظرها را به درستی طبقه بندی کرده است. توجه داشته باشید که برای طبقه بندی مقدارمتغیروابسته پیش بینی شده با 5/. (cut value) مقایسه وبراساس آن طبقه بندی صورت می گیرد.

جدول 36-4- طبقه بندی بلوک 1

مشاهده
پیش بینی شده

اظهارنظر حسابرسی.y
درصد صحیح

رد
قبول

گام 1
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
75
3
96.2

قبول
24
0
.0

درصد کلی

73.5
گام 2
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
75
3
96.2

قبول
24
0
.0

درصد کلی

73.5
گام 3
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
75
3
96.2

قبول
24
0
.0

درصد کلی

73.5
گام 4
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
76
2
97.4

قبول
24
0
.0

درصد کلی

74.5
گام 5
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
75
3
96.2

قبول
24
0
.0

درصد کلی

73.5
گام 6
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
76
2
97.4

قبول
24
0
.0

درصد کلی

74.5
گام 7
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
76
2
97.4

قبول
24
0
.0

درصد کلی

74.5
گام 8
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
77
1
98.7

قبول
24
0
.0

درصد کلی

75.5
گام 9
اظهارنظر حسابرسی.y
رد
78
0
100.0

قبول
24
0
.0

درصد کلی

76.5

7-2-6-4- تدوین فرض ضرایب معناداری ( آزمون والد)
ضریب متغیرمعنادارنیست( شیب خط صفراست) H : β1 = β2 = β3 = … βi = 0
حد اقل ضریب یکی ازمتغیرها صفرنیست(معناداراست) H : β1 ≠ β2 ≠ β3 ≠… βi ≠ 0
جدول 37-4- آزمون والد

شیب خط
انحراف معیار
والد
درجه آزادی
ضریب معناداری.
ارزش مورد انتظار
95.0% مورد انتظار)

کمتر
بیشتر
گام 1a
درصد غیرموظف.x11
2.355
1.469
2.571
1
.109
10.542
.592
187.582

شاخص تمرکز مالکیت.x12
.000
.000
.480
1
.488
1.000
1.000
1.000

وجود حسابرس داخلی.x13
.022
.573
.001
1
.970
1.022
.333
3.139

اندازه موسسه حسابرسی.c1
.000
.000
.740
1
.390
1.000
1.000
1.001

سابقه فعالیت.c2
.023
.032
.515
1
.473
1.024
.961
1.091

اهرم مالی.c3
-2.695
1.446
3.473
1
.062
.068
.004
1.149

اندازه شرکت.c4
-.074
.471
.024
1
.876
.929
.369
2.336

میانگین موجودی.c5
1.131
2.162
.274
1
.601
3.098
.045
214.350

میانگین مطالبات.c6
2.066
1.754
1.388
1
.239
7.894
.254
245.622

مقدار ثابت
-1.822
5.568
.107
1
.743
.162

گام 2a
درصد غیر موظف.x11
2.370
1.418
2.792
1
.095
10.695
.664
172.341

شاخص تمرکز مالکیت.x12
.000
.000
.479
1
.489
1.000
1.000
1.000

اندازه موسسه حسابرسی.c1
.000
.000
.738
1
.390
1.000
1.000
1.001

سابقه فعالیت.c2
.023
.032
.524
1
.469
1.024
.961
1.090

اهرم مالی.c3
-2.705
1.427
3.593
1
.058
.067
.004
1.096

اندازه شرکت.c4
-.068
.445
.023
1
.879
.934
.391
2.234

میانگین موجودی.c5
1.135
2.160
.276
1
.599
3.110
.045
214.552

میانگین مطالبات.c6
2.056
1.736
1.404
1
.236
7.818
.260
234.735

مقدار ثابت
-1.882
5.334
.124
1
.724
.152

گام 3a
درصد غیر موظف.x11
2.352
1.411
2.776
1
.096
10.501
.660
166.983

شاخص تمرکز مالکیت.x12
.000
.000
.486
1
.486
1.000
1.000
1.000

اندازه موسسه حسابرسی.c1
.000
.000
.728
1
.394
1.000
1.000
1.001

سابقه فعالیت.c2
.022
.032
.501
1
.479
1.023
.961
1.088

اهرم مالی.c3
-2.751
1.401
3.858
1
.050
.064
.004
.994

میانگین موجودی.c5
1.205
2.108
.327
1
.568
3.337
.054
207.933

میانگین مطالبات.c6
2.079
1.729
1.445
1
.229
7.993
.270
237.030

مقدار ثابت
-2.648
1.815
2.127
1
.145
.071

گام 4a
درصد غیر موظف.x11
2.412
1.416
2.899
1
.089
11.151
.694
179.050

شاخص تمرکز مالکیت.x12
.000
.000
.552
1
.457
1.000
1.000
1.000

اندازه موسسه حسابرسی.c1
.000
.000
.950
1
.330
1.000
1.000
1.001

سابقه فعالیت.c2
.018
.030
.366
1
.545
1.019
.960
1.081

اهرم مالی.c3
-2.814
1.409
3.993
1
.046
.060
.004
.948

میانگین مطالباتt.c6
2.079
1.713
1.474
1
.225
8.000
.279
229.685

مقدار ثابت
-2.243
1.659
1.829
1
.176
.106

گام 5a
درصد غیرموظف.x11
2.300
1.399
2.704
1
.100
9.971
.643
154.588

شاخص تمرکز مالکیت.x12
.000
.000
.465
1
.495
1.000
1.000
1.000

اندازه موسسه حسابرسی.c1
.000
.000
1.209
1
.272
1.000
1.000
1.001

اهرم مالی.c3
-2.906
1.398
4.323
1
.038
.055
.004
.847

میانگین مطالبات.c6
1.994
1.719
1.347
1
.246
7.347
.253
213.262

مقدار ثابت
-1.728
1.409
1.504
1
.220
.178

گام 6a
درصد غیرموظف.x11
2.170
1.376
2.489
1
.115
8.760
.591
129.846

اندازه موسسه حسابرسی.c1
.000
.000
1.258
1
.262
1.000
1.000
1.001

اهرم مالی.c3
-2.973
1.395
4.546
1
.033
.051
.003
.786

میانگین مطالبات.c6
2.248
1.673
1.805
1
.179
9.472
.357
251.646

مقدار ثابت
-1.430
1.320
1.173
1
.279
.239

گام 7a
درصد غیرموظف.x11
1.892
1.328
2.030
1
.154
6.634
.491
89.563

اهرم مالی.c3
-2.721
1.319
4.260
1
.039
.066
.005
.872

میانگین مطالبات.c6
2.131
1.651
1.667
1
.197
8.426
.331
214.275

مقدار ثابت
-1.171
1.279
.838
1
.360
.310

گام 8a
دردص غیرموظف.x11
1.655
1.283
1.665
1
.197
5.236
.423
64.738

اهرم مالی.c3
-2.595
1.273
4.154
1
.042
.075
.006
.905

مقدار ثابت
-.557
1.157
.232
1
.630
.573

گام 9a
اهرم مالی.c3
-2.545
1.243
4.188
1
.041
.079
.007
.898

مقدار ثابت
.477
.805
.351
1
.554
1.611

. متغیرهای وارد شده به مرحله 1: درصد غیر موظف، شاخص تمرکز مالکیت،وجود حسابرس داخلی، اندازه موسسه حسابرسی، سابقه فعالیت، اهرم مالی، اندازه شرکت، میانگین موجودی و میانگین مطالبات.a

دراین جدول متغیرهای وارد شده درمدل و نتایج آزمون والد نشان می دهد آماره والد برای کلیه متغیرهای وارد درمدل بجزمتغیراهرم مالی بزگتراز5 درصد است ( 0.05< (sig. یعنی ازمتغیرهای کنترل تنها اهرم مالی رابطه معناداری با نوع اظهارنظرحسارس دارد. در سطح خطای 5 درصد معنی دارنیست. بنابراین می توان مدل را تنها با متغیراهرم مالی نشان داده ونتیجه مورد نظررا گرفت وازسایرمتغیرها چشم پوشی کرد. همانطورکه درجدول نشان داده شده است درگام نهم به جزمتغیراهرم مالی سایرمتغیرها ازمدل کنارگذاشته شده است. می بینیم که ضریب معناداری برای متغیراهرم مالی کمتراز5 درصد است (0.041= (sig که نشان ازتاثیر آن برمتغیروابسته دارد. ستون Exp(B) نشان دهنده میزان تغییردرشانس پیش بینی شده برای اظهارنظرمقبول به ازای هرواحد تغییردرمتغیرمدیریت سود است.
بنابراین نسبت موفقیت (بخت) : 0.079= = = Exp(B)
– بین متغیر y (پاسخ) و متغیر x (پیشگو) همخوانی وجود ندارد اگر 1 =Exp(B)
– دراین صورت بخت موفقیت بیشتراز بخت شکست است اگر 1 <Exp(B)
– دراین صورت بخت موفقیت کمتراز بخت شکست است اگر 1 >Exp(B)
که با توجه به عدد 0.079 = Exp(B) درنتیجه بخت اظهارنظررد شده بیشتر است.
هرچند مدل نیازبه بررسی بیشتردارد با این حال مدل را پذیرفته واحتمال این را که دریک آزمایش (یک شرکت) با متغیرهای مستقل درصد اعضاء غیرموظف، شاخص تمرکزمالکیت و وجود حسابرس داخلی به همراه متغیرهای کنترل، احتمال اظهارنظرحسابرس چقدرخواهد بود.
+β3xi3+….. xi2 2β+ xi1β+ 0βLogit(π^)=
(اهرم مالی ) 2.545 – 0.477 Logit(π^)=
Probability(Y=1 | x ) =^π = احتمال رخداد
جدول ذیل اطلاعات مربوط به فرضیه اول متغیرهای وارد شده درمدل و نتایج حاصل ازآزمون والد را نشان می دهد.

جدول38-4- متغیرهای ورودی و نتایج آزمون والد فرضیه اول
ردیف
نام متغیر
شیب خط
انحراف معیار
والد
درجه آزادی
ضریب معناداری
ارزش مورد انتظار
قبول/رد
1
مدیریت سود
0.361
0.261
1.919
1
0.166
1.435
رد

جدول ذیل اطلاعات فرضیه دوم متغیرهای وارد شده درمدل و نتایج آزمون والد را نشان می دهد.
جدول 39-4- متغیرهای ورودی و نتایج آزمون والد فرضیه دوم
ردیف
نام متغیر
شیب خط
انحراف معیار
والد
درجه آزادی
ضریب معناداری
ارزش مورد انتظار
قبول/رد
1
درصد اعضای غیر موظف
716/1
302/1
742/1
1
187/0
578/5
رد
2
شاخص تمرکز مالکیت
000/0
000/0
362/1
1
243/0
000/1
رد
3
وجود حسابرس داخلی
056/0
500/0
012/0
1
911/0
057/1
رد

درفرضیه سوم پژوهش، زمانی که متغیرهای کنترل به همراه مدیریت سود و نوع اظهارنظر حسابرس درنظرگرفته شود ، متغیرهای وارد شده و نتایج آزمون والد به صورت جدول ذیل می باشد.

جدول 40-4- متغیرهای ورودی و نتایج آزمون والد فرضیه سوم
ردیف
نام متغیر
شیب خط
انحراف معیار
والد
درجه آزادی
ضریب معناداری
ارزش مورد انتظار
قبول/رد
1
مدیریت سود
348/0
266/0
712/1
1
191/0
416/1
رد
2
اندازه موسسه حسابرسی
000/0
000/0
595/0
1
441/0
000/1
رد
3
سابقه فعالیت
015/0
031/0
244/0
1
621/0
015/1
رد
4
اهرم مالی
545/2-
243/1
188/4
1
041/0
079/0
قبول
5
اندازه شرکت
098/0-
439/0
050/0
1
823/0
906/0
رد
6
میانگین موجودی
805/1
012/2
805/0
1
370/0
079/6
رد
7
میانگین مطالبات
870/1
612/1
345/1
1
246/0
487/6
رد

درفرضیه سوم پژوهش، هنگامی که متغیرهای کنترل به همراه حاکمیت شرکتی و نوع اظهارنظرحسابرس درنظرگرفته شود، متغیرهای وارد شده و نتایج آزمون والد به صورت جدول ذیل می باشد.
جدول 41-4- متغیرهای ورودی و نتایج آزمون والد فرضیه سوم
ردیف
نام متغیر
شیب خط
انحراف معیار
والد
درجه آزادی
ضریب معناداری
ارزش مورد انتظار
قبول/رد
1
درصد اعضای غیرموظف
655/1
283/1
665/1
1
197/0
236/5
رد
2
شاخص تمرکز مالکیت
000/0
000/0
465/0
1
495/0
000/1
رد
3
وجودحسابرس داخلی
022/0
573/0
001/0
1
970/0
022/1
رد
4
اندازه موسسه حسابرسی
000/0
000/0
258/1
1
262/0
000/1
رد
5
سابقه فعالیت
018/0
030/0
366/0
1
545/0
019/1
رد
6
اهرم مالی
545/2-
243/1
188/4
1
041/0
079/0
قبول
7
اندازه شرکت
068/0-
445/0
023/0
1
879/0
934/0
رد
8
میانگین موجودی
205/1
108/2
327/0
1
568/0
337/3
رد
9
میانگین مطالبات
131/2
651/1
667/1
1
197/0
426/8
رد

فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادات

1-5 مقدمه
هدف اصلی تحقیق بررسی رابطه بین مدیریت سود و حاکمیت شرکتی با نوع اظهارنظرحسابرس بود. به عبارت دیگر، آیا مدیریت سود و حاکمیت شرکتی می توانند بر اظهارنظرحسابرس تاثیرگذار باشند یا خیر؟ و همچنین آیا هریک ازعوامل مدیریت سود و حاکمیت شرکتی به همراه متغیرهای کنترل می توانند براظهارنظرحسابرس موثرواقع شوند یا خیر؟ درادامه به بررسی نتایج به دست آمده از تحقیق پرداخته می شود و پس ازآن پیشنهادات و محدودیت های ایجاد شده درمراحل مختلف تحقیق ارائه می گردد.

2-5- نتیجه گیری بر اساس فرضیات تحقیق
درمورد تایید فرضیه اول تحقیق باید کیفیت نوع موسسه حسابرسی که شامل اندازه موسسات حسابرسی کننده، قدرت و نام تجاری و سابقه فعالیت موسسات حسابرسی کننده است درنظرگرفته شود یعنی موسسات بزرگتر وهمچنین موسساتی که دارای نام تجاری مشهورتری نسبت به موسسات دیگرهستند ازکیفیت بالاتری برخوردارند. با توجه به نکات مذکورمی توان پیش بینی کرد که موسسات حسابرسی با اندازه بزرگتر، نام تجاری و سابقه فعالیت معتبرتر نسبت به سایرموسسات باعث کاهش مدیریت سود شود. به همین منظورسرمایه گذاران به عنوان مهمترین گروه استفاده کنندگان از صورت های مالی باید به حسابرسان شرکت توجه داشته باشند یعنی درخرید سهام از شرکت ها، باید اندازه موسسات حسابرسی که شرکت را مورد حسابرسی قرارمی دهند مدنظر داشته باشند. مطابق با بررسی های بوتلر، به خاطراینکه هزینه عدم حل مشکلات مربوط به مدیریت سود بسیارزیاد می باشد مسایل مربوط به ایجاد کننده مدیریت سود قبل ازانتشاراظهارنظرحسابرس حل می شود و درپی آن باعث کاهش بندهای حسابرسی و گاهاً ارائه اظهارنظرمقبول می شود. نتایج یافته های تحقیق با یافته های کم لای و دیگران 108 (2008) و جال و دیگران109 (2007) و دیفوند 110 (1992) مطابقت دارد یعنی بین مدیریت سود و نوع اظهارنظر حسابرس رابطه ی معناداری وجود ندارد.
درمورد فرضیه دوم که درآن حاکمیت شرکتی به عنوان متغیر مستقل،به دو بخش سازوکارهای داخلی و خارجی از یکدیگر جدا شده اند و هریک ازآنها به سهم خود دراداره امور واحد تجاری نقش دارند به گونه ای که بازیگران داخلی تصمیمات شرکتی را اتخاذ کرده و به اجرا درمی آورند و بازیگران خارجی سعی دراعمال نفوذ و کنترل برتصمیمات شرکت را دارند. اعضای هیئت مدیره ازعوامل داخلی موثر واحد تجاری هستند که درگزارش کدبری توصیه شده بین اعضای هیئت مدیره باید توازن قوا وجود داشته باشد تا هیچ کس قادربه کنترل شرط فرایند تصمیم گیری درشرکت نباشد. در تحقیق انجام گرفته حساس یگانه (1389) نیزعدم وجود رابطه بین حاکمیت شرکتی و اظهارنظرحسابرس اثبات گریدده است. نتایج حاصل ازآزمون فرضیه دوم نشان داد که بین حاکمیت شرکتی (سازوکارهای داخلی و خارجی) و نوع اظهارنظرحسابرس رابطه معنی داری وجود ندارد یعنی نمی توان از طریق عوامل حاکمیت شرکتی، نوع اظهارنظرحسابرس را پیش بینی نمود.
درفرضیه سوم بین رابطه دوفرضیه قبلی متغیرهای کنترل که ویژگی های حسابرس مستقل هستند نیز وارد مدل شد تا تاثیرمدیریت سود وحاکمیت شرکتی را بر نوع اظهارنظر حسابرس مورد ارزیابی قرار دهد. پس از کنترل عوامل مربوط به اندازه شرکت، سابقه فعالیت، اهرم مالی، اندازه موسسه حسابرسی، میانگین موجودی و میانگین مطالبات، تنها اهرم مالی رابطه معناداری با نوع اظهارنظر حسابرس برقرارکرد و سایرعوامل درمراحل اولیه آزمون از فرایند آزمون خارج شدند. نتایج به دست آمده از تحقیق با نتایج تحقیقات مشابه تا حدودی مطابقت دارد زیرا در برخی دیگر از آزمون ها برخی دیگر ازمتغیرهای کنترل برباعث تاثیر گذاری بر نوع اظهارنظرحسابرس شده اند. مانند آنچه درتحقیق اصغرقربانی و مریم گل محمدی (1389) به دست آمده است.

3-5- پیشنهادات تحقیق
1-3-5- پیشنهادات در راستای یافته های تحقیق
با توجه به یافته های تحقیق حاضر و نتایج تحقیقات مشابه انجام شده درارتباط با عدم وجود رابطه معنی دار بین مدیریت سود و حاکمیت شرکتی با اظهارنظرحسابرس و وجود رابطه معنی داربین اهرم مالی به عنوان متغیر کنترل برنوع اظهارنظرحسابرس، به استفاده کنندگان صورت های مالی به خصوص سرمایه گذاران پیشنهاد می گردد قبل ازاقدام به هرگونه تصمیمی از جمله سرمایه گذاری، این مقوله را مدنظرداشته باشند.

2-3-5- پیشنهادات به محققین
1- انجام تحقیق حاضربا استفاده ازاطلاعات مالی میان دوره ای شرکت ها.
2- بررسی تحقیق حاضربا استفاده ازاطلاعات مالی شرکت های فعال دربازارفرا بورس.
3- انجام مقایسه سایرمتغیرهای مربوط به مدیریت سود و حاکمیت شرکتی با نوع اظهارنظرحسابرس.
4- جابه جایی درمتغیرهای مستقل و وابسته، و بررسی رابطه بین آنها.
5- استفاده ازسایرمتغیرهای کنترل (سودآوری شرکت، تعداد سال هایی که سهام شرکت در بورس معامله می شود، رتبه موسسات حسابرسی بر حسب درآمد،سابقه فعالیت موسسه حسابرسی در کار حسابرسی و تداوم فعالیت حسابرس در دو سال اخیر رسیدگی در واحد تجاری) جهت بررسی رابطه بین مدیریت سود و حاکمیت شرکتی با نوع اظهارنظرحسابرس.

4-5- محدودیت های تحقیق
عدم تعدیل اقلام صورت های مالی به واسطه وجود تورم و داشتن زمان های متفاوت پایان دوره مالی واحدهای تجاری.

منابع و ماخذ

منابع فارسی:
1. افلاطونی،ع.، 1385،" بررسی انگیزه های هموارسازی سود درشرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران"، بررسی های حسابداری و حسابرسی، شماره 44، صص 70-55
2. باقرپور، م.، 1389،" بررسی رابطه بین سهامداران نهادی کوتاه مدت و بلندمدت ومدیریت سود فزاینده شرکت ها"، دانش حسابداری، شماره 3، ص ص 29-7.
3. بذرافشان، آ.، 1389،" پیامدهای تعویض حسابرس"، حسابدار، شماره 218، ص ص 63-58.
4. برادران حسن زاده، ر و علی کامران زاده اضماره، 1388،" بررسی مدیریت سود درشرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران"، تحقیقات حسابداری، شماره 2، ص ص 205-188.
5. پاکیزه، ک.، 1386،" کیفیت گزارش های مالی، حسابرسی وحاکمیت شرکتی"، حسابدار، شماره 182، ص ص 45-40.
6. جان جانی ر.، 1390،" بررسی رابطه مدیریت سود وسودآوری شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران"، پژوهش های حسابداری مالی، شماره 1، ص ص 96-77.
7. جلالی، ف.، 1387، "حاکمیت شرکتی و حرفه حسابداری"، حسابدار، شماره 196، ص ص 10-3.
8. جوادیان کوتنایی، ح.ر.، 1379، "هموارسازی سود"، حسابدار شماره 136، ص ص 37-34 و 68-66 .
9. چالاکی، پ.، 1388، "بررسی رابطه بین ویژگی های حاکمیت شرکتی و مدیریت سود درشرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران"، تحقیقات حسابداری، شماره 4، ص ص 77-54.
10. حساس یگانه،ی.، 1385، "حاکمیت شرکتی درایران"، حسابرس، شماره 32، ص ص 39-32 .
11. حسینی، س، ع.، 1388،" بررسی رابطه بین کیفیت افشاء (قابلیت اتکاء و به موقع بودن) و مدیریت سود" بررسی های حسابداری و حسابرسی، شماره 55، ص ص 134-117 .
12. خیرالهی، م.، 1387، "حاکمیت شرکتی و شفافیت"، حسابدار، شماره 203، ص ص 80-74.
13. دودانگه، ا.، 1384،" پایان بازی مدیریت سود"، حسابدار، شماره 166، ص ص 27-25 .
14. رایگان، ا.، 1387، "نقش هموارسازی سود برمحتوای اطلاعاتی سودها درخصوص پیش بینی سودهای آتی"، بررسی های حسابداری وحسابرسی، شماره 54، ص ص 46-33.
15. رسائیان، ا.، 1385، "رابطه بین معیارهای ریسک و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در بورس اوراق بهادارتهران"، بررسی های حسابداری و حسابرسی، شماره 46، ص ص 60-37.
16. رسائیان، ا.، 1388، "حاکمیت شرکتی و کنترل،" بررسی مسائل وسیاست های اقتصادی، شماره های 89 و 90، ص ص 91-75 .
17. رضایی، ف.، 1386،" بررسی تاثیرترکیب هیئت مدیره برعملکرد شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران"، تحقیقات مالی، شماره 23، ص ص 48-33.
18. زمانی، م.، 1389،" بررسی رابطه بین سازوکارهای راهبری شرکت و مدیریت سود در بازار سرمایه ایران"، مهندسی مالی و مدیریت پرتفوی، شماره 3،ص ص 20-1.
19. سالکی، ع.، 1388، "رابطه میان برخی سازوکارهای حاکمیت شرکتی و عدم تقارن اطلاعاتی درشرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران،" بررسی های حسابداری و حسابرسی، شماره 58، ص ص 86-71.
20. سیدی، س، ع.، 1387،" نقش حسابرسان مستقل درکاهش اقلام تعهدی اختیاری"، بررسی های حسابداری و حسابرسی، شماره 54، ص ص 16-3 .
21. شجاعی، م.، 1389، "بررسی تاثیرحاکمیت شرکتی وکیفیت حسابرسی برهزینه تامین مالی ازطریق بدهی (استقراض)"، بررسی های حسابداری و حسابرسی، شماره 62، ص ص 32-17.
22. صدیقی، ر.، 1387، "حاکمیت شرکتی بانک ها دراقتصادهای درحال توسعه"، حسابدار، شماره 202، ص ص 66-60.
23. صفری،م.، 1385،" وجه نقد ناشی ازعملیات و مدیریت سود درشرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران"، بررسی های حسابداری وحسابرسی، شماره 44، ص ص 54-35.
24. عبداللهی، ش و سمیراخدایاریگانه، 1388،" حسابرسی مالیات بر ارزش افزوده، دانش حسابرسی"، شماره 29، ص ص 71-61.
25. عبدی، م.، 1389،" رابطه حاکمیت شرکتی و سود مشمول مالیات شرکت ها"، پژوهش های حسابداری مالی، شماره 3، ص ص 86-65.
26. عربی، م.، 1389،" تاثیرکیفیت حسابرسی برمدیریت سود"، بورس اقتصادی، شماره 92، ص ص 23-16.
27. غفاری، ع.، 1389،" حاکمیت شرکتی و نقش های نوین هیئت مدیره"، دبیرکمیته مدیران هشتمین کنفرانس بین المللی مدیریت.
28. فرزانی، ح و رضا غلامی حسین آباد،، 1388،" رویکرد جنایی به مدیریت سود و کیفیت،" حسابداررسمی، شماره 12، ص ص 117-109 .
29. فرزانی، ح و نگاررضاپور،، 1389، "بررسی مدیریت سود (مروری برتحقیقات انجام شده)"، بورس اقتصادی، شماره 90، ص ص 47-40 .
30. قدس، ع.، 1387، "حاکمیت شرکتی و اصلاح ساختارهیئت مدیره"، تدبیر، شماره 195، ص ص 52-49 .
31. قربانی، ا و محمد گل محمدی، 1389،" بررسی تاثیرحاکمیت شرکتی برهموارسازی سود شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران"، تحقیقات حسابداری، شماره 7، ص ص 58-34.
32. کاظمی، ح.، 1386،" حاکمیت شرکتی و مدیریت ریسک"، حسابدار، شماره 188، ص ص 50-47.
33. کرمانی، ا.، 1387،" تاثیرساختارمالکیت برعملکرد شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران"، بررسی های حسابداری وحسابرسی، شماره 53، ص ص 100-83.
34. گودرزی، ا.، 1387، "حسابداری ساختگی و تاثیرحاکمیت شرکتی"، حسابدار، شماره 198، ص ص 19-16.
35. مرادزاده فرد، م، محمد ناظمی ، رضا غلامی و حسین فرزانی، 1388،" بررسی رابطه بین مالکیت نهادی سهام و مدیریت سود درشرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران"، بررسی های حسابداری و حسابرسی، شماره 55، ص ص 98-85.
36. معیری، م.، 1387،" حاکمیت شرکتی، حسابرسی وکمیته حسابرسی"، حسابدار، شماره 200، ص ص 66-57.
37. میدری، ا، و محمد حجاریان، 1383، "راهکارهای پیاده سازی اصول حاکمیت شرکتی درایران، مقاله ارائه شده درسمیناربازارسرمایه"، موتورمحرک توسعه اقتصادی ایران، 7 و 8 آذرماه، تهران.
38. ناظمی اردکانی، م.، 1389،" تخصص حسابرس در صنعت: معیاری برای اندازه گیری کیفیت حسابرسی،" حسابرس، شماره 49، ص ص 146-142.
39. ناظمی، ا.، 1386، "بررسی نظرات استادان دانشگاه ها، حسابداران حرفه ای و قانون گذاران دررابطه با مدیریت سود": مروری برتحقیقات انجام شده درایران، دانش و پژوهش حسابداری، شماره 11، ص ص 17-12 و 67- 64 .
40. نوازی ، ح.، " تغییر در شیوه مدیریت شرکت ها یا حاکمیت شرکتی " ، خبرگزاری فارس،5 شهریور 1387 ، 1256 .
41. نورانی، ح.، 1386،" تاثیرهموارسازی سود بربازده شرکت ها"، حسابدار، شماره 186، ص ص 10-3 .
42. ولی زاده لاریجانی، ا.، 1389، "رابطه مدیریت سود وبازده آتی دارایی ها وجریان های نقد عملیاتی آتی"، تحقیقات حسابداری، شماره 6، ص ص 35-22.
43. یاغومیان، ر.، 1385،" نقش هیئت مدیره درحاکمیت شرکتی، حسابدار"، شماره 173، ص ص 40-30.
44. یعقوبی،م.،1385،" امنیت شغلی ومدیریت سود"، پژوهشنامه علوم انسانی و اجتماعی، شماره 21، ص ص 104-83.

منابع لاتین:

1. Abu-Tapajeh, A.M, (2009), "Corporate Governance from the Islamic Perspective: A Comparative Analysis with OECD Principles". Critical Perspectives on Accounting 20(5), 556-567.
2. Ashary. N., H.C. Koh, S. L. Tan, and W.H. Wong, (autumn 1994),"Factors Affecting Income Smoothing among Listed Companies in Singapore." Accounting and Business Research.
3. Ball. R. and Shirakumar, L, (2005), "Earning quality in UK private firms: comparative loss recognition timeliness". Journal of Accounting and Economics, 39, 83-128.
4. Batch, Marco, Patrick, Bolton and Alisa R, (2005), "Corporate Governance and Control", Working paper, Available at code 254274.
5. Becker. C. L, (1998), "The Effect of Audit Quality on Earnings Management" contemporary Accounting Research. Vol.15 .No.1.
6. Beidleman, c. R, (1973), "Income Smoothing: the Role of Management", Accounting Review, October, pp.653-667.
7. Bushee, B.J, (2001), "Do Institutional Investors prefer Near-Term Earnings over Long-Run Value?" Graduate School of Business Administration.
8. Butler, M., Leone, A.J., and Willenborg, M, (2004), "An Empirical Analysis of Auditor Reporting and its Association with abnormal Accrual"s. Journal of accounting and Economics 37: 139-165.
9. Byrd J.W., and Hickman K.A, (1992), "Do Outside Directors Monitor Managers?" Journal of Financial Economics, No.32.
10. Cameran, M., Prencipe, A. and Trombetta M., (2005), " Earnings Management, Audit tenure and auditor changes: does mandatory auditor rotation improve audit quality"? Accounting Department Universita Bocconi Milan, Italy and Instituto de Empresa Business School, Madrid, Spain.
11. Chen. L., Da. Z and Priestley. R, (2010), "Dividend Smoothing and Predictability".
12. Chong, G. and Isimoya, E., (2007), "Disclosure of Governance Information by Small and Medium-Sized Companies", Corporate Governance, Vol.7, No.5, pp. 635-684.
13. Claessens, S., S. Djankov and L.H.P. Long, (2000), "The Separation of Ownership and Control in East Asian Corporations", Journal of Financial Economics, Vol. 58, p.81.
14. De Angelo. L. E., (1981), "Auditor size audit quality" Journal of Accounting and Economics, 3(3), 183-189.
15. Dechow, p., and Skinner, D, (2000), "Earnings Management: Reconciling the views of Accounting Academics, Practitioners, and Regulators". Accounting Horizons 14: 235-250.
16. Defond. M .L, (1992), "The association between changes in client firm agency costs and auditor switching" Auditing: A Journal of Practice and theory (Vol. 11. No 1.spring): 16-31.
17. Degeorge, F. Patel J. and Zechhauser R, (1999), "Earnings Management To Exceed Thresholds," Journal of Business, 72: 1-33.
18. Denis, D. K. and McConnell, John J., (2003), "International Corporate Governance" ECGI-Finance working paper; and Tuck-JQFA contemporary Corporate Governance Issues II Conference. No.05/2003.
19. Depouch N and Simunic. D, (1980), "competition in Auditing:" An assessment in fourth symposium on auditing research; 401-405.
20. Dobrzynski, J, (1993), "Relationship Investing: A New Shareholder Is Earning Patient and Involved", Business Week, Vol.15, pp.68-75.
21. Dye R, (1998), "Earnings management in an overlapping generations model" Journal of Accounting Research 26: 195-235.
22. Ebrahim. A., (2001), "Auditing Quality, Auditor Tenure, Client Importance, and Earnings Management: An additional evidence" ICFAI Journal of Audit Practice Vol.1 No.4.
23. Getshow, g, (1986), "Paper profits. In the Accounting sample", 4 ED. New York Mc Grow Hill.
24. Gordon. M.J, (1964), "Postulates, Principles and Research in Accounting," Accounting Review, A. Prill, pp. 251-263.
25. Graham, J. R., Harvey, C. R., Rajgopal, S., (2005), "The Economic implications of corporate financial reporting"" Journal of Accounting and Economics 40, 3-73.
26. Haman. J. Jubb. C., (2008), "Earnings Management Around A change of Goodwill Rule"
27. Hampel R, (1998), "The Final Report, London: The Committee on Corporate Governance and Gee Professional Publishing."
28. Hendrickson. F. S., (1982), "Accounting Theory". 5th ed. Homewood, Illinois: IRWIN.
29. Henock, l, (2005), "Acquirers Abnormal Returns, Audit Firm Size and the small Auditor Clientele Effect", journal of accounting and economics.
30. Higgs R, (January 2003), "Review of the Role and Effectiveness of Non-Executive Directors", London: Department of Trade and Industry.
31. Hughes, A, (2007), "UK Corporate Governance and take over performance". ESRC centre for BusinessResearch working papers, No. 357. Cambridge: University of Cambridge.
32. Imhoff E. Jr, Thomas .J, (1994), "accounting Quality. In Asset Valuation" Stephen A. Butler, Ed. The center for Economic and Management Research. The University of Oklahoma; 25-53.
33. Johl. s., Jubb, C. and Houghton, K., (2007), "earnings Management and the Audit Opinion: evidence from Malaysia" Auditing Journal Vol.22 No.7 pp. 688-716.
34. Jones, S. and Sharma, R, (2201), "The Impact of Free Cash Flow, Financial Leverage and Accounting Regulation on Earnings Management in Australia's" Old and New Economics, Managerial Finance. Vol.27. No.12 .pp. 19-38.
35. Kam-Wah Lai A, Ferdinand A. Gull, (2008), "Was audit quality of Laventhol and Horvath poor?" Journal of Accounting and Public Policy 27, 217-237.
36. Kanagaretnam, K., G. J. Lobo and Mathieu. R, (2003), "Managerial Incentives for Income Smoothing through Bank Leon Loss Provisions" Review of Quantitative Finance and Accounting Vol.20 No.1 pp.63-80.
37. Kanagaretnam, K, and Lopo, G, J. and Whalen, D, J. (2007), "Does Good Corporate Governance reduce Information asymmetry around Quarterly Earnings Announcements?" Journal of Accounting and Public policy, Vol.20, No.4, pp. 497-522.
38. Kin Lo, (2008), "Earnings Management and Earnings quality." Journal of Accounting and Economics 45, 350-367.
39. Lee. K. W., (2007), "Organizational Structure and Earnings Management" Journal of Accounting Auditing Finance. Vol.22 No.2 pp. 333-338.
40. Levin, R., (1997),"Financial Development and Economic Growth": Views and Agenda, Journal of Economic Literature, Vol. 37, and pp. 688-729.
41. Lobo. G. J. and Zhou. J, (2001), "Disclosure Quality and Earnings Management" Asia-Pacific Journal of Accounting and Economics, Vol.8 No.1 pp. 1-20.
42. Martinez. A. L., (2010), "Corporate Governance, Auditing and Earnings Management through Accounting choices and operational Decisions in Brazil".
43. Monks, R. and Minnow, N., (1995), "Corporate Governance," University of Cambridge, MA: Black Well.
44. Narayan Koli, L, "Role of the Shareholder in Corporate Governance" pp. 1-4.
45. Ndubizu, G. A. and Tsetsekos, G. P, (1991), "Financial Currency Smoothing and managerial incentives: An empirical test" the international Journal of Accounting. 27. pp. 27-37.
46. Porter, M.E, (1992), "Capital Disadvantage: America's Falling Capital Investment System", Harvard Business Review< pp.65-82.
47. Ronen, J., and Sadan, S, (1981), "Smoothing Income Numbers, Objectives, Means, and Implications" Reading, MA: Addison Wesley.
48. Scott .W.R, (1997), "Financial Accounting Theory" Scarborough: printing Hall.
49. Solomon, I., and shields, M.D., (1995), "Judgment and Decision Research in Auditing, Judgment and Decision Making Research in accounting and Auditing", Eds., AH. Ashton and R.H. Ashton, 137-75, New York: Cambridge University Press.
50. Tech, S.H., Welch, I., Wong, T. J., (1998), "Earnings Management and the Subsequent market performance of initial public offerings" Journal of Finance 53, 1935-1974.
51. Truman, B. and Titman, S., (19880, "An Explanation for Accounting Income Smoothing" Journal of Accounting Research. Vol.26. supplement, pp. 127-143.
52. Vasiliki. E. A. Norman C.S. and Martin, (2007), "Classificatory Income Smoothing: The Impact of a change in Regime of Reporting Financial Performance" Journal of Accounting and Public Policy, Vol.26.
53. Watts, R.L., and Zimmerman, (1986), "Positive Accounting Theory", Prentice Hall International.
54. Xinhan. W., (2005) "Earnings Management, Audit Opinion and Auditor Location"
55. Yoon, S. S. and Miller, G.A., (2002),"Cash From operations and Earnings Management in Korea" the International Journal of Accounting, 37(40, 395-412.
56. Yu, W., (2008), "Accounting Based Earnings Management and Real Activities Manipulation, Unpublished Dissertation", Georgia Institute of Technology.

منابع اینترنتی:

1. http://ssrn.com/abstract=1280833.
2. http://ssrn.com/abstract=1595089.

Abstract:
The subject of present thesis is "Studying the relation between earnings management and corporate governance on the type of auditor's assessment. "The research studies the relation between earnings management and corporate governance with and without control Variables .The spatial boundary of the research is companies admitted in Tehran Stock Exchange .The time frame is years between 2003 to 2009. The research aims to study the effect and relationship of profit manipulation and smoothening in companies with the type of independent auditors' assessment as well as studying the effect and relation of corporate governance components with the type of companies' independent auditors' assessment and the simultaneous effect of the two said variables, auditors' characteristics, financial specifications of the companies being assessed and auditor's problems on his assessment. It includes two independent variables (earnings management and corporate governance) dependant variable (Auditor's assessment) and control variables. Three main and two subordinate variables are proposed in the research. Data is gathered in two methods of library and field study. Since the study is applied in goal and descriptive in method, the hypotheses were tested by logistic regression. The result showed that all hypotheses except control variable (Financial leverage) and type of auditor's assessment are rejected.

Islamic Azad University
Arak Branch

Faculty of Management-Department of Accounting
((M.A)) Thesis

Subject:
Investigate the Association Earnings Management and Corporate Governance and the Audit Opinion

Thesis Advisor:
M.R. Abdoli Ph.D.

Consulted by:
P. Ghaffari Ph.D.

By:
Ali Kohandel

Summer 2011
1. Johl et al
2. Kin Lo et al
3. Yoon, S. S. & Miller
4. Xinhan
5. Becker
6. Kin Lo et al
7. Ebrahim
8. Martinez
9. Haman
10. Claessens et al
11. Lobo
12. Vasiliki
13. Chen
14. Cameran et al
15. Henock
16. Kanagaretnam
17. Degeorge,1999
18- IFAC
19.Kraford
20. Hughes
21. Jones&M arshal
22. Dye
23. GAAP
24. Getshow
25.Miler & yun
26. Graham et al
27. Graham et al
28. Ball. R. and Shirakumar
29. Vibz and Tesoket
30. Ronen, J., and Sadan
31.Ko & wang
32. Kin Lo
33.Teo et al
34. Kin Lo
35. Depouch
36. De Angelo
37. Defond
38. Dye
39. Truman, B. & Titman
40. Dye
41. Imhoff & Thomas
42. Kyberman
43. Gubernare
44. Governer
45. Abu-Tapajeh
46. IMF
47. OECD
48.Hip et al,1988
49. Marco Betch & et al
50. Jones&makelen
51. Jackson and Aqaierla
52. Martinez
53.Heyoz
54.Helmez
55. Higgs
56. Higgs
57. Higgs
58. Byrd J.W., & Hickman
59. Hampel
60. Hampel
61. Bushee
62. Porter
63. Bolk & Kafee
64.Stapeldan
65. Porter
66. Bolk & Kafee
67.Bareto et al
68. Monks, R. and Minnow
69. Dobrzynski
70.Napyer
71. EMH
72. OECD
73. Kanagaretnam et al
74. Denis
75. Denis
76.Moya
77.Dedman
78. CEO
79. Jones
80.Ho & wongh
81. Levin
82. Kim Lo Et al
83. Butler et al
84. Watts, & Zimmerman
85. Solomon, & shields
86. Yu
87.Barbadilo & Egular
88. Johl et al
89. Kin Lo et al
90. Yoon, S. S. & Miller
91. Xinhan
92. Becker
93. Kin Lo et al
94. Ebrahim
95. Martinez
96. Haman
97. AASB
98. Claessens et al
99. Lobo
100. Vasiliki
101. Chen
102. Cameran et al
103. Henock
104. Kanagaretnam
105. Omnibus
106. Block , Backward Stepwise

108. Lee et al
109. Johl et al
110. Defond
—————

————————————————————

—————

————————————————————

ز

فهرست مطالب
عنوان صفحه

ل

فهرست جداول
عنوان صفحه

ن

111

فصل اول ……………………………………………………………………………………. کلیات تحقیق

فصل دوم ………………………………………………………………………. مروری بر ادبیات تحقیق

فصل سوم ……………………………………………………………………………. روش اجرای تحقیق

فصل چهارم ………………………………………………………………………. تجزیه و تحلیل داده ها

فصل پنجم ……………………………………………………………………… نتیجه گیری و پیشنهادات

128

129


تعداد صفحات : 144 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود