باسمه تعالی
جمهوری اسلامی ایران
اداره کل آموزش و پرورش استان ….
اداره آموزش و پرورش شهرستان …..
عنوان اقدام پژوهی :
چگونه توانستم فرهنگ حجاب و عفاف را در یکی از دانش آموزانم به نام سمیرا نهادینه سازم؟
نام و نام خانوادگی مولف اول/مجری اصلی :
پست سازمانی :
رشته تحصیلی :
آخرین مدرک تحصیلی :
دوره تحصیلی :
سمت فعلی :
شماره پرسنلی :
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
توصیف وضعیت موجود
پیشینه تحقیق
تعاریف عملیاتی
اهمیت و ضرورت پژوهش
گرد شواهدیک
راه حل های پیشنهادی
نقش آموزش و پرورش در تقویت ارزشهای اخلاقی ، وجدان و تعهد اجتماعی دانش آموزان
آموزش مسئولیت پذیری
اجرای راه حل
گرد آوری شواهد2
نتیجه گیری
موانع و مشکلات پژوهش
راهکارهای و پیشنهادها
منابع و ماخذ
چکیده :
شاید یکی ازمسائل دانش آموزان در جامعه چرایی وچگونگی پوشش یا به عبارت کاملتر حجاب کامل اسلامی باشد. اگرما درکانون خانواده به عنوان نخستین وکوچکترین واحد تشکیل دهنده جامعه ومهمترین و تاثیرگذارترین نهاد در فرهنگ سازی و انتقال مفاهیم فرهنگی به این پرسش در واقع چرایی لزوم رعایت حجاب اسلامی پاسخ دهیم، انتخاب چگونگی رعایت حجاب از طرف دانش آموزان – نوجوانان – در مراحل بعدی با توجه به گستردگی قلمرو پوشش که به عوامل محیطی و فرهنگی و سنتی یک جامعه برمی گردد عاقلانه تر، هنجارپذیرتر و قابل پذیرش تر خواهد بود .
اما متاسفانه در چند دهه اخیر بخصوص از زمانی که افراد خانواده بیشترین وقت خود را صرف دیدن برنامه های بنگاه های فرهنگ ساز غربی و شبکه های مجازی در اینترنت و شبکه های ترویج کننده افکار غربی – غیر اسلامی از رسانه ای به اسم ماهواره می کنند و در معنای کلمه دچار تهاجم فرهنگ های غیر بومی و اسلامی شده اند ؛ کارکرد تربیتی خانواده ها به عنوان انتقال دهندگان اولیه مسائل فرهنگی سنتی و اسلامی به اندازه کافی مطلوب نبوده و نیست . این مسئله شاید کلید بسیاری از درهای بسته افکار دانش آموزان و جوانان ما برای پذیرش چرایی و چگونگی حجاب باشد ازطرف دیگر مدارس ما به عنوان نخستین نهاد آموزشی و تربیتی فرا خانواده در تقابلی نابرابر باید جوان و نوجوانی را که ذهن و خواسته هایش تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد به سوی فرهنگ متعالی اسلامی و انسانی سوق دهند. فرهنگی که برای نهادینه شدن نیاز به حمایت از سوی جامعه رسانه ای و نهاد خانواده دارد و اگر این حمایت مطلوب صورت نگیرد قطعا به تلاش مربیان در مدارس پاسخ چشم گیری داده نمی شود.
اینجانب …. آموزشگاه …. دانش آموزی داشتم که حجابش را به طور کامل رعایت نمی کرد و ظاهر او باعث ناراحتی من و همکاران می شد. بنا بر این تصمیم گرفتم در پی بهبود این وضعیت برایم.
مقدمه
پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد.در جامعه ای که زن را نه با معیارهای انسانی، بلکه با معیارهای زنانگی می سنجند، زن در حکم یک کالاست و با او مانند یک کالا رفتار می شود. شگفت است که هر گاه از پوشش و سادگی اسلامی به میان می آید، مخالفان که غالباً یا شیفتگان ناآگاه غربند، یا پادوهای مزدور سرمایه داری مصرفی، زبان به سخنسرایی می گشایند که شما می خواهید زن را از حضور فعال در جامعه محروم کنید و او در خانه محبوس سازید و شما شخصیت زن را جدی نگرفته و نیمی از جمعیت کشور را از صحنه ی کار اجتماعی بیرون رانده اید. در پاسخ باید گفت اتفاقاً چون در تفکر اسلامی زن باید به عنوان یک انسان به صورتی بسیار جدی وارد اجتماع شود، لازم است دست از تجمل و خودنمایی بردارد.لازمه ی اجتماعی بودن این است که فرد کمتر به خود بپردازد و خود را هم چون قطره ای در دریای جامعه غرق کند.
آری؛ حجاب در حقیقت طهارت باطنی و اقتدار معنوی زن است که در قالب لباس و چادری ساده تجلی می کند، تا از چشم هوس بازان و نامحرمان به دور باشد. همانگونه که گنج گران قیمت را در زیر خاک پنهان می کنند تا نصیب رهزنان نشود، زن نیز باید گنجینه ی نهاد خویش را در کمال سادگی ارائه دهد و طهارت و تقوای باطنی را که مایه ی باروری درخت خانواده است برای همسر و فرزندان خود در پوشش خاکی ساده یعنی "حجاب" حفظ نماید. حجاب زن اگر چه تاکید شریعت است اما در روان شناسی عام امروزی مورد توجه همه ی جوامع می باشد؛ یعنی همگان اعتراف دارند که حجاب برای سلامت هم مرد و هم زن ضروری است؛ به ویژه تنها راه برون رفت از ناامنی های اخلاقی و اجتماعی زنان را رویکردی دوباره به حجاب می دانند.
این جاست که وجود زنانی چون حضرت زهرا (س) و زینب س و حضرت مریم ، در فرهنگ جوامع بشری، به عنوان الگوی پاکی طهارت، غیرت و شجاعت، حضوری دوباره می یابند.
جهان محتاج روی پاک زهراست دل هر پاک، سینه چاک زهراست
زنی که قدر گنج خویش داند کلید گنج او در خاک زهراست
بنابراین، حجاب، ایمنی بخش زنان و سلاح تیز میدان علیه دشمنان، خیمه ی طهارت و پاکی ها برای تربیت فرزندان صالح و با ایمان ، استحکام پیوند خانوادگی، استواری اجتماع و مایه ی آرامش روح و روان می باشد.
گل عفاف، در بوستان حجاب می روید و حجاب قلعه ای برای پاسداری از "گوهر عفاف" است.
مربیان و مدیران مدارس – این نهاد فرهنگ ساز و انسان ساز – از دل جامعه برخواسته و تحت تاثیر عوامل موجود در آن هستند و شاید هم به مراتبی این تاثیر پذیری خود را در کلاس درس ؛ بسیار عمیق اما نا محسوس به دانش آموزان انتقال دهند . در این صورت وای بر روزگار فرهنگی جامعه ای که فرهنگیانش هم در قبول و اجرای مسائل مهمی چون حجاب و …. خود صاحب تردید و یا هنجارشکنی باشند . "به قولی هر چه بگندد نمکش می زنند وای بروزی که بگندد نمک " این موارد نیز از قابل تامل ترین مسائل در سیر قهقرای حجاب در نزد جوانان ما بخصوص در سطح جامعه است .
اینجانب … … آموزشگاه …. با توجه به اینکه وضعیت نا مناسبی در یکی از دانش آموزانم به نام سمیرا مشاهده نمودم درصدد برآمدن از پس این مشکل شدم تا او را به رعایت کردن حجاب و عفاف علاقه مند کنم.
بیان مساله :
شهید مطهری در کتاب مساله حجاب، معنای لغوی و اصطلاح حجاب را این چنین تعریف می کند: معنای لغوی "حجاب" که در عصر ما این کلمه به پوشش زن معروف شده، هم به معنای پوشیدن و هم پرده و حجاب است که بیشتر، استعمالش به معنای پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده، وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب لغت، هر پوششی حجاب نیست. آن پوششی "حجاب" نامیده می شود که از طریق نصب پرده صورت گیرد".
معنای اصطلاحی حجاب: استعمال کلمه "حجاب" در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها، کلمه "ستر" که به معنای پوشش است به کار رفته است. . . بهتر این بوده که کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار می بردیم: زیرا چنانچه گفتم معنای شایع لغت "حجاب"، پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شد که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود. (ر. ک: مجموعه آثار، ج19، ص 43ـ42. )
مفهوم عفاف: عفاف نیز واژه عربی است که با فرهنگ اسلامی و دینی وارد زبان فارسی شده است. عفاف را به معنای خود نگهداری و بازداشتن نفس انسانی از محرمات و خواهش های شهوانی، دانسته اند و راغب در مفردات می گوید:
عفت حالت نفسانی است که مانع تسلط شهوت بر انسان می گردد و انسان عفیف کسی است که به تمرین و تلاش مستمر و پیروزی بر شهوت به این حالت دست یافته باشد.
عفت به معنای مناعت است و در شرح آن گفته اند: حالت نفسانی است که انسان را از غلبه شهوت باز می دارد، پس باید عفیف به معنای خود نگهداری و مناعت باشد.
توصیف وضعیت موجود:
اینجانب …. .. آموزشگاه …. هستم . مدت ….سال است که در آموزش و پرورش مشغول خدمت هستم و هم اکنون در این آموزشگاه خدمت می نمایم. در آموزشگاه فوق با دانش آموزی به نام سمیرا برخورد نمودم که به رعایت حجاب و عفاف زیاد پایبند نبود و همین موضوع باعث ناراحتی من و دیگر کادر اجرایی مدرسه شده بود . بنا بر این تصمیم گرفتم مشکل فوق را حل نمایم.
پیشینه تحقیق
الف – مطالعه تحقیقات انجام شده در زمینه حجاب دانش آموزان مدارس:
در زمینه بررسی وضعیت حجاب دانش آموزان مدارس دخترانه تاکنون می توان به تحقیقی که توسط دفتر مشاوره و تحقیق وزارت آموزش و پرورش در سال 1370 تحت عنوان "بررسی علل گرایش یا عدم گرایش به حجاب در میان دختران شهر تهران" در مناطق ششگانه 5، 4، 11، 14 ، 18 انجام شده است اشاره نمود.
نمونه مورد بررسی این تحقیق شامل 537 نفر دانش آموز دختر مقطع راهنمائی و متوسطه می باشد که از این تعداد با توجه به ملاکهای انتخاب شده 145 نفر حذف و در مجموع تعداد پرسشنامه های قابل بررسی به 392 مورد رسید از این تعداد 186 پرسشنامه توسط دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی و 206 مورد توسط دانش آموزان مقطع متوسطه تکمیل شده و جهت تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده از این تحقیق از روش آمار توصیفی استفاده گردیده است.
نتایج حاصله از این تحقیق نشان میدهد که :
اکثریت دانش آموزان گرایش به رعایت حجاب دارند. اما علت عدم رعایت کامل حجاب می تواند ناشی از عواملی چون عدم آگاهی نسبت به حدود شرعی عکس العمل در مقابل فشارهای موجود در سطح جامعه در زمینه حجاب، الگو های نامناسب در جامعه و نیازهایی چون توجه و … میباشد و همچنین گرایش به حجاب در بین دانش آموزان مقطع راهنمایی بیش از دانش آموزان مقطع دبیرستانی است.
در این تحقیق میزان تحصیلات پدران دانش آموزانی که دارای گرایش به حجاب هستند بیشتر در حد زیر دیپلم بوده اما تحصیلات پدران دانش آموزانی که عدم گرایش به حجاب نشان می دهند در حد دیپلم و فوق دیپلم می باشد و میزان تحصیلات مادران دانش آموزانی که دارای گرایش به حجاب هستند در حد خواندن و نوشتن بوده اما تحصیلات مادران دانش آموزانی که عدم گرایش به حجاب نشان میدهند در حد دیپلم و فوق دیپلم می باشد.
بیشترین مخالفت دانش آموزانی که گرایش به حجاب ندارند مربوط است به چادر و معتقدند که چادر دست و پاگیر است در این مورد 7/44% دانش آموزان موافق با حجاب نیز نظر موافق داده اند ولی اکثر دانش آموزان موافق و مخالف حجاب، مخالف آن هستند که چادر سر کردن نوعی توهین به شخصیت زن است.
نوع خانواده و اقوام در نحوه پوشش دانش آموزان بسیار موثر است به خصوص دانش آموزانی که در مقطع راهنمایی تحصیل می کنند و از نظر نوع محل مسکونی خانواده ها ملاحظه می گردد که درصد بیشتری از خانواده هایی که دانش آموزان آنها عدم گرایش به حجاب دارند در منازل آپارتمانی زندگی می کنند یکی از عوامل مهم زدگی دانش آموزان از حجاب رفتار نامناسب افراد باحجاب است و برخورد تحقیرآمیز یا احترام آمیز مردم جامعه با زنان باحجاب و بدحجاب در گرایش یا عدم گرایش دانش آموزان به حجاب موثر است.
دانش آموزان موافق حجاب حدود 40% بیشتر از دانش آموزان مخالف حجاب بر این عقیده اند که حجاب لازم است چون فرمان خدا و پیشوایان دین است و موجب خوشبختی انسان در آخرت است همچنین اکثر دانش آموزان حجاب و رعایت آنرا به دلیل آنکه فرمان خداوند می باشد پذیرفته اند و کمتر نسبت به علل فرهنگی یا سیاسی آن آگاهی دارند و حتی گرایش نشان می دهند پیروی از مد یکی از عوامل موثر در گرایش دانش آموزان به بدحجابی است و احساس زیبائی در انتخاب یا عدم انتخاب از نظر دانش آموزان مهم است.
هر چه سن دانش آموزان موافق حجاب بیشتر شده در عقیده خود راسخ تر شده اند و بر عکس دانش آموزان مخالف حجاب هر چه سنشان بیشتر شده تزلزل بیشتری در عقاید نشان می دهند.
بنابراین با توجه به مقایسه نتایج به دست آمده از این تحقیق و تحقیقی که در تیرماه 73 بر روی 300 نفر از دانش آموزان دختر پایه اول، دوم، سوم و چهارم دبیرستانهای دخترانه شهرستان یزد انجام شد میتوان نتیجه گرفت که در هر دو تحقیق عواملی چون وضعیت مطلوب ظاهری دانش آموزان، میزان تحصیلات در حد عادی مادران، عدم پیروی از مد و مدگرائی ، برخورد مناسب اطرافیان با افراد با حجاب و بدحجاب، برخورد منطقی و برنامه ریزی صحیح مسئولین مدرسه در اجرای امر حجاب افزایش شناخت دانش آموزان نسبت به دلایل رعایت و میزان رعایت حجاب افراد خانواده در رعایت حجاب دانش آموزان موثر می باشد.
در مورد تفاوتهای این دو تحقیق می توان اظهار داشت که در این تحقیق میزان تحصیلات پدر عاملی موثر در رعایت حجاب فرزندان بوده در حالیکه در تحقیق حاضر این عامل تاثیر چندانی در رعایت حجاب نداشته است و همچنین تفاوت دیگری که مشاهده میگردد مربوط به نظرات دانش آموزان در مورد مناسبترین نوع پوشش برای زنان در جامعه می باشد که در این تحقیق اکثراً معتقد به پوشش مانتو و شلوار و مقنعه بوده در حالیکه در تحقیق حاضر اکثراً هر دو پوشش چادر مانتو شلوار و مقنعه را مناسب می دانند.
تعاریف عملیاتی
بررسی عوامل موثر در رعایت حجاب دانش آموزان دختر مدارس راهنمایی تحصیلی در شهرستان یزد
1- حجاب
الف- معنای لغوی حجاب :
پوشش، ستر، حفاظت، پاسداری ، مراقبت ، مصون بودن
ب – تعریف حجاب:
در پژوهش حاضر منظور از حجاب پوششی می باشد که در اکثر کتب فقهی بصورت ذیل آمده است.
"حجاب عبارت است از وسیله پوشش و ایجاد مانعی کامل و صحیح از مشخص بودن جاهایی از بدن مرد و زن که شرع مقدس آنرا بطور مشخص و حرام دانسته و یا بعضاً از نظر عرف عقیدتی و اخلاقی پیدا بودن آن صحیح نمی باشد.
ج – حد و حدود حجاب
در این پژوهش منظور از حد و حدود حجاب حدودی است که در رساله امام خمینی بدین مضمون آمده است.
واجب است تمام بدن زن به جزء قرص صورت و دستها تا مچ از نامحرم پوشیده شود و لباس مذکور اگر مقدار واجب را بپوشاند مانع ندارد ولی پوشیدن چادر بهتر است و از لباسهایی که توجه نامحرم را جلب کند باید اجتناب شود.
د- ملاکهای تشخیصی بدحجابی
در این تحقیق دانش آموز بدحجاب فردی است که در رفتارش پس از سه مرتبه تذکر 50% از ملاکهای زیر مشاهده گردد و همچنین وی بدون دلیل به بحث و مجادله و دلیل تراشی بپردازد.
اهمیت و ضرورت پژوهش
اگر پاکدامنی را گوهری بدانیم، با هزار چشم باید مراقبش باشیم. اگر رشته ی مروارید را در کمد و صندوق نگذارند و درِ آن را محکم نبندند، گم می شود. اگر در مقابل پنجره ی خانه، توری نزنند از نیش پشه ها و مزاحمت مگس ها در امان نخواهند بود.
"حجاب" وسیله ای برای پیشگیری از نیش ها و آسیب هاست.
وقتی شما راه ورود پشه را می بندید، خود را "مصون" ساخته اید نه "محدود" و نه "زندانی"!
حجاب نه زندان بلکه قلعه است. آنان که حجاب را بر می گزینند، می خواهند "گوهر عفاف" خود را از تاراج، مصون نگه دارند. این کار را با اختیار و انگیزه انجام می دهند و برگزینش خود هم می بالند؛ چون راهی می پویند که به ایمنی خودشان و حفظ سرمایه شان منتهی شود.
بانوان با حجاب ، قلعه نشینانی برخوردار از سرمایه و گوهر عفاف اند که برای "صیانت" خود از دستبرد مهاجمان، به "دژ حجاب" پناهنده شده اند.
"عفاف" هم گوهری درونی است هم جلوه ای بیرونی.
پوششی که اسلام برای دختران مقرر کرده است به این منظور نیست که جلوی فعالیت های اجتماعی آنان را بگیرد و از خانه بیرون نروند. پوشش دخترها در اسلام، این است که دختر در معاشرت خود با پسران، بدن خود را به جر صورت و دست ها بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد.
حقیقت این است که در مسئله ی پوشش که در روابط دختران و پسران در جامعه به عنوان یک عامل موثر مطرح است، یک پرسش جدی پیش روی ماست:
آیا برای خود دختر بهتر است که پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا نه؟
آیا با توجه به احساسات و کششی که دختر و پسر به یکدیگر دارند و با آسیب پذیری جدی عاطفی و محدودبودن قدرت طبیعی دخترها در دفاع از خویش و حریم خویش، باید هر پسری حق داشته باشد که از هر دختری در هر محلی حداکثر استفاده را ببرد؟ چرا مردان باید آزاد باشند تا هم چون کالا به زن بنگرند؟ آیا همین نگرش نیست که نظام خانواده را در غرب متزلزل کرده است؟
اسلام با وضع نمودن نوعی مقررات برای پوشش، حفظ سلامت جسم و جان فرد و روح جامعه را تضمین کرده است. به این ترتیب حجاب زن، حقیقتاً مصونیت بخش و پاسدار حریم اوست، مگر نه این که: "هر آن چه دیده بیند، دل کند یاد".
در آیین اسلام، پسران فقط در موقعی که تشکیل خانواده دادند و آگاهانه انتخاب کردند و مسئولیت پذیرفتند، در کانون گرم خانواده است که می توانند با همسر قانونی خود پیوند کامیابی برقرار کنند، قبل از آن، نباید فکر و ذهن هیچ دختر یا پسر جوانی به این موضوع مشغول باشد و مانع فکر و تحصیل و کارهای زندگی او و دیگران شود.
در جامعه ی اسلامی هر نوع کامجویی بدون قبول مسئولیت یا کامیابی هیجانی و بدون تعقل و تفکر و انتخاب، ناپسند شمرده می شود؛ اصلی که اتفاقاً به تازگی در روان شناسی جدید غرب نیز به صورت جدی مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است.
پس می توان گفت که اسلام، نه تنها به دختران و پسران جوان به چشم موجوداتی خطرناک که باید محدود شوند، می نگرد، بلکه حتی غریزه ی جنسی را نیز در راه تشکیل خانواده و استمرار نسل و آرامش و شادابی یعنی بهداشت روانی فرد و جامعه به کار می گیرد. جوان سرشار از استعدادهاست و غرایز مختلف او همگی نیرومندند، کدام انسان خردمندی می پذیرد که تمامی این غرایز، در پای غریزه ی جنسی قربانی شوند؟
اگر بپذیریم که آزادی روابط دختر و پسر، بهداشت روانی آنها و کل جامعه را به خطر می اندازد و انضباط اخلاقی آنها و کل جامعه را مختل می سازد، ناگزیر باید به سطحی از محدودسازی روابط، تن در دهیم؛ محدودیت هایی که برای افراد سالم جامعه یک انتخاب عاقلانه اند و برای بیماران هوس، یک اجبار، تا نتوانند آزادانه از دیگران بهره کشی کنند و روح و جسم دیگران را بیازارند.
اولین فایده های این روش، امنیت فضای خانواده و اجتماع، ارتقای موقعیت زنان و دختران و شکوفایی استعدادهای مختلف نوجوانان و جوانان می باشد که مهم ترین نشانه های "بهداشت روانی" یک جامعه محسوب می شوند که زمینه ی لازم برای تولیدات فکری و صنعتی و توسعه ی ابعاد مادی و معنوی جامعه است.
گرد شواهدیک :
سمیرا جزو دانش آموزان کلاس دوم و با وضعیت نامناسبی به مدرسه می آید مانتو کوتاه مقنعه در نیمه سر کفشهای پاشنه بلند که ظاهر او باعث ناراحتی من و همکاران می شد و خود را به عنوان یک معلم که باید این مشکل را با برخورد عاقلانه و منطقی به طوری که باعث بد بینی و عکس العمل منفی در وی نشود حل کنم
راه حل های پیشنهادی :
بعضی از مربیان معتقدند که توجه به یازده عامل زیر می تواند در گسترش ارزشها به خصوص فرهنگ حجاب و عفاف موثر واقع گردد .این عوامل به طور مختصر به شرح زیر است :
1 ـ آموزش مستقیم :
ارزشهای اخلاقی مانند مسئولیت پذیری ،احترام به حقوق دیگران ، همکاری ، صداقت ، شجاعت و مهارتهای ارتباطی باید در مدرسه برنامه ریزی گردد و مانند سایر دروس به طور مستقیم درکلاس و مدرسه تدریس شود .
این ارزشها و رفتارهای منطبق با آن در انسان ذاتی و خودانگیخته نیست ،بلکه در طی رشد کودک و در اثر ارتباط با بزرگسالان باید آموخته و درونی گردد .
2 ـ آموزش مفاهیم :
بسیاری از کودکان در بدو ورود به مدرسه درک روشنی از ارزشهای اساسی ندارند .اینان حتی اگر بتوانند مفاهیم فوق را تعریف کنند ، غالباً قادر نیستند آنها را به زندگی روزمره ی خود ارتباط دهند .
لازمه ی پرورش اخلاقی کودکان این است که آنان را در درک این نوع مفاهیم حو چگونگی تطبیق دادن آنها با واقعیتهای روزمره زندگی آشنا ساخت .
3 ـ به کارگیری زبان مثبت :
گفتار و دستورهای مسئولین مدرسه و معلمان وقتی اثر بخش خواهد بود که در محیط آموزشی ،زبان مثبت به جای زبان منفی به کار رود . مثلاً به جای عبارتی مانند به سرجلسه ی امتحان دیر نیایید، می توان گفت که به موقع بیایید.
دانش آموزان وقتی بدانند دقیقاً چه انتظاری از آنان می رود ، پذیرش و اطاعت بیشتری از مقررات خواهند داشت .
4 ـ تقویت بصری :
کلمات و پیامهایی که بیانگر ارزشهای اخلاقی مورد نظر است ، باید در نقاط مختلف مدرسه و در معرض توجه دائم دانش آموزان قرار گیرد و در فرصتهای مختلف درباره ی آنها صحبت شود .درمدرسه ابتدایی می توان کلماتی مانند احترام ، همکاری ، درستی ، تفاهم ، بخشش و عفو را به عنوان ارزشهای مهم در مدرسه با حروف درشت در تابلوهای متعدد و در سرسرا یا نقاط دیگر نصب کرد .
5-محتوا و فرآیند :
علاوه بر آموزش ارزشها ، مدرسه باید شرایطی نیز برای کاربرد آنها فراهم آورد .به طور مثال وقتی به دانش آموزان می گوییم که صداقت بهتر از دورویی و یا حضور به موقع بهتر از تاخیراست و مودب بودن بر گستاخی ترجیح دارد ؛ باید این مفاهیم را طی فرآیندی چند مرحله ای به آنان تفهیم
نمود.دانش آموزان باید بتوانند رفتار جدید را آزمایش و تمرین کنند و به آثار آن پی ببرند .
6 ـ جو مدرسه :
تعلیم و تربیت اخلاقی محدود به کلاس درس نیست و این ارزشها باید از مرز کلاس عبور کرده به زمین بازی ، سالن اجتماعات ، ناهار خوری ، دفتر مدرسه و حتی اتوبوس راه یابد و از آنجا به خانه و جامعه ی کلی گسترش پیدا کند . اگر در مدرسه روح انصاف ، عدالت ، اعتماد متقابل و صمیمیت بین مسئولان مدرسه و معلمان برقرار باشد ،بچه ها عدالت ، صمیمیت و احترام متقابل را یاد می گیرند .
7 ـ مواد و امکانات آموزشی ساده برای معلمان :
آموزش ضمن خدمت و آماده سازی معلمان برای تدریس مفاهیم اخلاقی نباید طولانی ، وقتگیر و پرخرج باشد .معلم ها اصولاً در مقابل برنامه هایی که وقت و انرژی زیادی از آنان می گیرد ، مقاوم هستند .این برنامه ها و وسایل که مورد استفاده قرار می گیرد باید ساده و عملی باشد که معلمان آن را به صورت باری اضافه بر برنامه روزمره خود تلقی ننمایند ،بلکه آن را جزء لاینفک از وظایف تدریس خود بدانند .
8 ـ انعطاف پذیری برنامه :
برنامه آموزش اخلاقی دانش آموزان نباید تحمیلی و جزئیات آن از بیش تعیین شده باشد .این نوع برنامه ها باید انعطاف پذیر باشند و در آن جایی برای آزادی عمل و خلاقیت معلم در نظر گرفته شود تا معلمان بتوانند ضمن در نظر داشتن معیارهای مدرسه ،برنامه را با شرایط خاص و سبک تدریس خود انطباق دهند .
9 ـ مشارکت دانش آموزان :
همانگونه که برنامه تعلیم و تربیت اخلاقی باید آزادی عمل معلمان را در نظر داشته باشد ،دانش آموزان هم باید بتوانند در فرآیند تعیین اهداف مشارکت داشته باشند و نسبت به آن احساس تعلق نمایند .
10 ـ مشارکت اولیاء :
برنامه تعلیم و تربیت اخلاقی دانش اموزان در صورتی پایدارو موثر است که اولیاء با مسئولان و معلمان مدرسه جلساتی مستمر داشته باشند و از آنچه در مدرسه تدریس و تشویق می گردد ، آگاه شده در اجرای برنامه ها نقش داشته باشند .
11 ـ ارزشیابی :
برنامه ی آموزش اخلاق باید شامل ارزشیابی مقدماتی هدفها ،تشکیل جلسات و شوراهای متناوب در طول برنامه و ارزشیابی نهایی نتایج باشد .در مرحله ی برنامه ریزی اولیه ،معلمان و کارکنان مدرسه باید بتوانند انتظارات خود را به طور مشخص بیان کنند و جزئیات اهداف مختلفی را که امیدوارند به آنها دست یابند تعیین کنند .
شوراهای هفتگی معلمان فرصت مناسبی استت تا آنان با در نظر گرفتن اهداف ، تدریس خود را با آنها هماهنگ سازند .ارزشیابی نهایی باید نشان دهنده ی نتایج برنامه به صورت گزارشهای کوتاه معلمان در مورد تغییر رفتار دانش آموزان بر اساس متغیرهای مورد نظر باشد (همان منبع ، صص 24 ـ 21).
نقش آموزش و پرورش در تقویت ارزشهای اخلاقی ، وجدان و تعهد اجتماعی دانش آموزان :
اینکه آموزش و پرورش در تربیت نیروی انسانی آینده نقش زیربنایی دارد ، بر کسی پوشیده نیست .اما منظور آموزش و پرورش ، نباید فقط پرورش نیروهای مشخصی باشد که از نظر فنی و در رشته های گوناگون صاحب نظر باشند.بلکه آموزش و پرورش باید در کنار آموزشهای رسمی و برنامه ریزی شده در زمینه های اجتماعی و اخلاقی ، به طور جدی برنامه ریزی کند و این به سبب آن است که دانش آموزان و جوانان وقتی افراد مفیدی می شوند که بتوانند مشکلات جامعه را از طریق ایفای نقش خود برطرف کنند . یکی از پدیده هایی که نقش دانش آموزان را در حل مشکلات جامعه کاربردی می کند ، مساله ی تقویت وجدان و تعهد اجتماعی آنان است که اگر در مسیر درستی قرار گیرد ، راه سازندگی هموار خواهد شد .بنابراین ،آموزش و پرورش باید در زمینه های زیر به تقویت ارزشهای اخلاقی وجدان و تعهد اجتماعی دانش آموزان بپردازد :
شرط اساسی برای پذیرش مسئولیت و تقویت تعهد اجتماعی دانش آموزان ، رشد اجتماعی آنان است .به طوری که افراد بتوانند در جامعه اظهار نظر ، ایفای نقش و انتقاد کنند و مسئولیتی بپذیرند .قبل از ورود دانش آموزان به جامعه ، مدرسه و آموزش رسمی باید روحیه ی گروه گرایی را در آنان تقویت کنند .تقویت روحیه گروه گرایی موجب می شود که دانش آموزان به مزایایی از قبیل مزایای اقتصادی و مالی ، تامین و اهمیت ارضای نیاز گروهی و اجتماعی و کسب هویت و تشخیص فردی دسترسی یابند .(افچه ای ، 1369 ،ص25).
امروزه ،آموزش و پرورش باید مهارت کار کردن با گروهها را به دانش آموزان یاد دهد .زیرا پیوندهای میان اشخاص از عوامل کلیدی کامیابی در کار
است .کارها در میان گروههای کار و براساس مبانی تازه ای که حرمت و پاس فردی زیرساز آنهاست ،پیش برده می شود (طوسی ، 1375 ، ص 32).
با آموزش تقویت خودباوری در دانش آموزان توسط آموزش و پرورش ، آنان خود را باور می کنند و با اطمینان و اتکای به خود در مسئولیت های اجتماعی شرکت می جویند .مقدمه ی خودباوری ، خویشتن شناسی است و خویشتن شناسی نردبان معرفت است (الوانی ، 1373 ، ص9).
آموزش و پرورش باید از طریق معنی دادن به دانش آموزان ، خودآگاهی و خویشتن شناسی را در آنان زنده کند .سارتر می گوید :"ما در حال معنا دادن به انسان هستیم ، اما ساخت این تمدن ، کشتی به گل نشسته است .دنیا غیر شخصی شده و اینها همه باعث معنازدایی از انسان شده است "(قورچیان ، 1374 ، ص 88 ).
شرط اساسی خودباوری ، شناخت خود است .یعنی وقتی انسان توانمندی ها و استعدادها و قابلیت های روانی ، فردی ، عقلی ، فکری خود را شناخت ، باور او در مورد این که می تواند آنها را پرورش دهد ، شکل می گیرد و به خود پنداری خوب می رسد .خودپنداری های خوب با رفتار خودشکوفایی همراه می شود و فرد می تواند با آن با اطمینان به این که ارتباطش با محیط ثمربخش است ، به تعامل با محیط بپردازد .فرد خودشکوفا ، با محیط خود به خوبی رابطه برقرار می کند و فرصت های نشو و نمو و افزایش توان خود را می یابد و بدون تردید به رشد دیگران کمک می کند (بروس جویس ،1372 ، ص 422 ).
با توجه به مطالب بالا ،می توان خودباوری را چنین تعریف کرد :"خودباوری عبارت است از شناخت توانمندی های فکری ، ذهنی ، عقلی ، اخلاقی خود و پرورش آنها ، شکل دادن باور به اینکه با به کارگیری استعدادها و توانمندی های پرورش یافته می توان در جهت تعالی خود و جامعه گام برداشت و موفق شد .
آموزش مسئولیت پذیری :
تقویت مسئولیت پذیری از طریق عادت دادن دانش آموزان به مشارکت در امور گوناگون حاصل می شود .مدرسه و نظام آموزش و پرورش باید مشارکت را به دانش آموزان یاد دهند .مشارکت عبارت است از ایفای نقش از طریق اظهارنظر ، ارائه پیشنهاد ، تصمیم گیری و قبول مسئولیت در زمینه ی فعالیت های جامعه .
مشارکت ،درگیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیت های گروهی است که آنان را بر می انگیزد برای دستیابی به اهداف گروهی ، یاری دهند و در مسئولیت کار شریک شوند .در این تعریف ، سه اندیشه مهم نهفته است : درگیر شدن ، یاری دادن و مسئولیت (رشد معلم ، 1379 ، ص 53 ).
خواجه نصیرالدین طوسی در بحثهای تربیتی خود ، تاثیر هیچ چیز را در فرد ، بیشتر از تاثیر جلیس و معاشر نمی داند و یادآور می شود که "چنان چه قانون حفظ صحت در طب استعمال ملایم مزاج بود ،قانون حفظ صحت نفس ایثار معاشرت و مخالطت کسانی باشد که در خصال مذکور با او مشاکل و مشارکت باشند (خواجه نصیرالدین طوسی، ص 155).
اجرای راه حل :
این موضوع را با همکاران خودر در میان گذاشتم و والدین قدم را خود برداشتم به طوری که در کلاس درس در کنار تدریس موضوعات خارجی را با مثال ها و قصه ها بیان می کردممثلا در مورد حجاب نماز اول وقت و حق الناس و مطالب علمی صحبت می شد ودر آخر از خود بچه ها کمک می گرفتم و سوالاتی در مورد مطالب مطرح می کردم و از بچه ها می خواستم که بگویند چه کسی حجاب را رعایت میکند
در بیرون از مدرسه مفهوم حجاب را از آن ها سوال می کردم و داستان هایی در زمینه حق الناس بیان می شد و در روزهای نماز به سمیرا و دیگر بچه ها مسولیت می دادیم و بعضی اوقات خود داوطلب می شد که در کارهای مانند پهن کردن موکت برای نماز
گرد آوری شواهد2:
سمیرا در این زمینه خیلی خوب همکاری میکرد در مراسم صبحگاهی ورزش و ما نیز از او استقبال می کردیم در کنار آن معاون مدیر و سایر همکاران هم شرکت داشتند و سمیرا یکی از علل بی حجابی او کم توجهی به او بود که باعث شده بود به طوری خود را در محیط مدرسه نشان دهد
نتیجه گیری:
ما باید در مدرسه دانش آموزان موردی را شناسایی کنیم و در روی مورد آن ها فکر و با مشورت همکاران راه حل ها را ارائه دهیم و بهترین راه را برای از بین بردن این مورد انجام دهیم و این مورد نباید موجب شود که دانش آموز به عنوان خاص در مدرسه شناخته شود و مورد توجه دیگر دانش آموزان قرار گیرد و بتوانیم از راه منطقی و عقلانی راه حل مناسبی در پیش گیریم
مورد سمیرا موردی بود که به خاطر بی توجهی به او در خانواده نیاز داشت در محیط مدرسه به نوعی خود را نشان دهد و ابراز وجود نماید و ما به او نشان دادیم که با احساس مسولیت و انجام کارهای درست می تواند به عنوان فردی مناسب و تاثیر گذار و قابل توجه دیگران باشد.
موانع و مشکلات پژوهش
1-عدم همکار اولیاء و مسئولین مدرسه برای ارشاد دانش آموزان
2- عدم اعتقادات راسخ معنوی در خانواده ها
3- عدم تبین احکام اسلام در خانواده ها
4- عدم نقش روحانیت در تاثیر بر خانواده ها
5- عدم امنتیت
6- فراوانی الات لهو و لعب در عروسی ها و مهمانی ها
7- عدم توانایی برای مقابله با افراد در مجالس لهو و لعب
8- استفاده از ماهواره و عدم برخورد با این افراد بطوریکه دانش آموزان در محل مدرسه ازمقوله های ماهواره صبحت می نمودند
راهکارهای و پیشنهادها
به منظور بهینه سازی وضعیت تربیت دینی دانش آموزان و رفع آسیب های آن از سطح جامعه، راهکارهایی که خود، می توانند موضوع یک پژوهش مستقل باشند، به صورت ذیل ارائه می گردند:
– از مهم ترین ضرورت های عصر حاضر، در جامعه کنونی ما رویکرد طرح نوین تربیت دینی است؛
– در تربیت دینی باید از هرگونه افراط و تفریط خودداری شود و اصل تعادل و اعتدال همواره مد نظر باشد؛
– تربیت دینی نباید حالت آمرانه داشته، بلکه باید به گونه ای باشد که دانش آموز به درون خویش مراجعه کرده، پاسخ را از درون خویش بگیرد؛
– با توجه به زمینه های دین گریزی در عصر حاضر، لازم است مربیان تربیتی و معلمان دینی، آموزه های دینی را با سهولت و آسان گیری بیان، و از هر گونه سخت گیری و ایجاد بدبینی اجتناب نمایند؛
– در تربیت دینی باید به چگونگی ارتباط میان دین و دنیا توجه کرد؛ به گونه ای که دانش آموزان تضادی میان آن دو تصور نکرده، تلاش برای دنیا نیز، با رعایت اهداف الهی، امری دینی تلقی شود؛
– والدین باید حس مذهبی فرزندان را پرورش دهند؛ و مهارت های لازم را در توانمندی کافی برای حفظ دین نمایند؛ زیرا در عصر کنونی تمام دشمنان آشکار و پنهان، هم قسم شده اند که برای استحاله فرهنگی و مذهبی نوجوانان و جوانان، اصلاً کوتاهی نکنند؛
– عواطف در دانش آموزان، نقش فعال تری دارد، بنابراین سیر تربیت دینی را باید از عواطف آغاز نمود، تا اعتقادات درونی عمیق شده، در سرزمین قلب آنان ریشه بدواند؛ آنگاه، با براهین عقلی می توان عواطف را آرایش، پیرایش و تعدیل نمود؛
– اخلاق شایسته معلمین دینی و اولیای امور تربیتی، اثر بسیار مطلوبی در ایجاد انگیزه و رغبت دانش آموزان دارد؛
– آموزش و پرورش در جهت اصلاح کار دینی خود، بکوشد از میان افراد علاقه مند و تحصیل کرده ای که از شخصیت قوی اجتماعی برخوردارند، معلمان دینی و قرآن را انتخاب کند؛
– مربیان پرورشی و معلمان معارف، نباید ابزار توجیه سیاست های مدیران مدارس باشند؛ بلکه با بی طرفی و روحیه نقادانه و مستقل و داشتن قدرت تحلیل و قضاوت، متهم به توجیه گری قدرت نشده، کار و تلاششان اثربخش شود؛
– معلمان پژوهنده رشته معارف، با آشنایی و آگاهی از دانش های جدید، روش های علمی و نیازهای زمان، وارد عرصه دین پژوهی شوند؛
– مربیان تربیتی و معلمان دینی، به جای ظاهرسازی به درونی کردن ارزش های دینی توجه کنند؛ زیرا تامین صورت ظاهر در آداب دینی برای نیل به اهداف تربیت مذهبی، کافی نیست؛
– با تقویت مبانی اعتقادی و روح تعبد و حفظ ارزش های دینی در میان مدیران مدارس، آموزگاران و معلمان تمام رشته ها، می توان دانش آموزان را از آفت دین گریزی نجات داد؛
– تربیت دینی نباید با علایق قومی و مذهبی دانش آموزان در تعارض قرار گیرد؛
– محیط اجتماعی مدارس باید به گونه ای سامان دهی شود که منجر به تولید ارزش های اجتماعی گردد؛
– تربیت دینی باید به کمک ارزش ها صورت گیرد؛ و در صورت ارزشمند نبودن آموزه های دینی از نظر دانش آموزان، باید تدابیری اتخاذ شود که آموزه های دینی ارزشمند شده؛ سپس به تربیت دینی اقدام کنیم؛
– از مادران خانه دار که در تربیت فرزندان نقش بسزایی ایفا می کنند، حمایت مالی شود؛
– مربیان تربیتی براساس انگیزه و نگرش تربیتی انتخاب شوند؛
– مربیان تربیتی و معلمان با به کارگیری روش های نوین تربیتی، روحیه نقادی و حقیقت جویی را در اذهان دانش آموزان زنده کنند؛
– تربیت دینی دانش آموزان باید به حالت استمرار داشته باشد؛
– مربیان تربیتی و معلمان دینی از به کارگیری روش های تزریقی و تلقینی محض، جداً اجتناب نمایند؛
– در طراحی و تولید برنامه های درس دینی؛ از برنامه ریزان و کارشناسان با صلاحیت استفاده شود؛
– مربیان تربیتی و معلمان دینی، به جای تربیت مستقیم از روش تربیت "نمادین" استفاده کنند؛ زیرا تربیت صحیح در گرو ارتباط میان مربی و متربی است. در این راهبرد شناخت نیازها، حساسیت ها؛ تجربه ها و نحوه استفاده از نشانه ها و نمادها، می تواند در تسهیل انتقال مفاهیم و درونی ساختن ارزش ها، نقش تعیین کننده ای داشته باشد.
منابع و ماخذ
1. قرآن کریم.
2. الیاده، میرچا و دیگران (1374)، فرهنگ ودین؛ هیئت مترجمان زیر نظر بهاء الدین خرم شاهی، نو، تهران.
3.ابن شهر آشوب مازندرانی، محمدعلی (1379)، مناقب آل ابی طالب، مکتبه علامه، قم.
4. پاینده، ابوالقاسم (1366)، نهج البلاغه، جاویدان، تهران.
5. جوادی آملی، عبدالله (1372)، شریعت در آینه معرفت، فرهنگی رجا، تهران.
6. دشتی، محمد (1379)، ترجمه نهج البلاغه، ائمه(علیه السّلام)، قم.
7. ربانی، رسول (1380)، جامعه شناسی جوانان، آوای نور، تهران.
8. ساروخانی، باقر(1371)، دائره المعارف علوم اجتماعی، کیهان، تهران.
9. سرمد، غلام علی (1373)، درآمدی بر جامعه شناسی تعلیم و تربیت، دانشگاهی، تهران.
10. سنگری، محمدرضا (1382)، "آسیب شناسی روش ها در قلمرو تربیت دینی"، مجموعه مقالات همایش آسیب شناسی تربیت دینی در آموزش و پرورش، ج1، محراب قلم، تهران.
21