تارا فایل

تحقیق اقدام پژوهی چگونه توانستم فرهنگ علاقه مند شدن به علم آموزی را در دانش آموزانم نهادینه سازم


فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
بیان مسئله
توصیف وضع موجود
گرد آوری شواهد (1)
الف : کسب نمرات
ب : پرسش نامه
ج : مصاحبه با والدین
پیشینه تحقیق
تجزیه وتحلیل داده ها
یافتن راه حل ها
انتخاب طرح جدید و اجرای آن
گردآوری شواهد (2)
اعتبار بخشی و ارزیابی
علاقه مند شدن دانش آموزان به علم آموزی
نتیجه گیری، ایرادها، پیشنهادها
فهرست منابع

مقدمه
شاید اگر مسئله ای مهم تر از خواندن وجود داشت اولین کلمه قرآن، با آن شروع می شد لذا نتیجه می گیریم که بالاتر از این کلمه وجود نداشته که خداوند پیامبر را دستور می دهد که آن را انجام دهد. و به همین دلیل است که بزرگان یکی از خصوصیات سوره علق را، وجوب یادگیری علم و درس خواندن می دانند.
مسئله علم؛ دانش و یادگیری سواد، همیشه مدنظر پیامبر (ص)، ائمه اطهار (ع) و قرآن کریم بوده است. آن جا که به قلم قسم یاد می کند و آنچه که می نویسد و آن جا که به تعلیم و تزکیه اشاره می نماید و …
همچنین در روایات و احادیث بسیار زیادی بر روی یادگیری علم و دانش و سواد تاکید شده است در یک حدیث کوتاه اما شیرین رسول خدا (ص) می فرماید: "عملوا و لا تعنفوا" ترجمه: علم بیاموزید و درشتی نکنید." پس یادگیری علم و دانش بر همه کس چه غنی و چه فقیر واجب و لازم است و در این راه جای هیچ گونه تکبر و غرور وجود ندارد.
اسلام برای تعلیم و تربیت اهمیت خاص قائل است. به عنوان مثال در جای جای قرآن هر جا که از رسولان صحبت به میان می آید، تعلیم و تربیت و تزکیه را برنامه اصلی آنان می شمارد.
خداوند بزرگ به تمام انسان ها، آزادی را عنایت فرموده و این اجازه را به آن ها داده که در تحصیل علم و دانش با جدّیت و کوشش و در راه بهبود وضع معنوی و مادی به پیش بروند. و به آن مقامی برسند که از ملائکه هم برتر بلکه به مقام خلیفه ی الهی برسند.
گرچه تربیت یک مسئله بسیار مهم و برجسته است اما مقدمه ی آن را باید در تعلیم ملاحظه کرد به همین دلیل علم از دیدگاه آیات و روایات به طور قابل توجهی مورد بحث قرار گرفته است. بر این مبنا می بایست زمان تدریس مطالب کلاسی سعی نماییم دانش آموزان با علاقه خاصی با این موضوع برخورد نمایند و فقط از روی اجبار معلم یا خانواده نباشد.

بیان مسئله
یکی از شرایط لازم برای کسب علم و دانش، وجود یک معلم و استاد با تجربه و کارآمد است. به عبارت دیگر، اگر همه شرایط و امکانات فراهم باشد و پیشرفته ترین وسایل در اختیار افراد قرار بگیرد اما یک استاد برجسته و خُبره جهت تدریس وجود نداشته باشد، هر چند که فرد در امر سواد و یادگیریِ دانش پیشرفتی هم داشته باشد نمی تواند به مرحله ی یادگیری که همان قرار گرفتن در مسیر الی ا… است، برسد. به همین منظور است که می بینیم در قرآن مجید معلم اول را خداوند بزرگ معرفی می نماید آن جا که می فرماید (و علم آدم الاسماء…) و معلم دوم را پیامبر بزرگ اسلام می داند؛ و به دنبال همین موضوع است که شخص پیامبر (ص) می فرماید: (با کسی که از شما درس می آموزد و کسی که شما از او درس می آموزید به نرمی رفتار کنید.)
و یا در جای دیگر می فرماید: "بعثت لاتمم مکارم الاخلاق"
ترجمه: من مبعوث شده ام تا مکارم اخلاق شما را کامل گردانم.
توضیح این که پیامبر (ص) با علم و دانش خود و تدریس آن به مردمی که فاقد سواد بودند زمینه پیشرفت آن ها در همه ی موارد از جمله اخلاق را فراهم نمودند. به همین منظور است که حضرت امام خمینی (ره) درباره ی ارزش و اهمیت معلمی می فرماید: "معلم امانتداری است که انسان امانت اوست" و در جای دیگر حضرت امام (ره) وظیفه معلم را بسیار سنگین می داند و می فرماید: "وظیفه معلم، هدایت جامعه است بسوی ا…".
و با توجه به موارد ذکر شده است که بزرگان دین و اندیشمندان برجسته می فرمایند: برای اثر بخشی تبشیر و انذار، مربی باید از سه ویژگی برخوردار باشد:
1.باید با افراد، پیوند عاطفی داشته باشد.
2.از لحاظ علمی و فکری در درجه ی والایی باشد.
3.از لحاظ تقوی و ایمان چه تقوی دینی چه سیاسی، چه جسمی و چه روحی و چه اجتماعی الگو باشد. لازم به ذکر است که باید برای یک تدریس خوب علاوه بر وجود یک معلم خوب به محیط تعلیم و تربیت هم توجه داشته باشیم که مورد هجوم بیگانگان قرار نگیرد و در همین زمینه است که رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) در وصیت نامه ی سیاسی الهی خود این مسئله را هشدار می دهند:
"از توطئه های بزرگ آنان (دشمنان) … به دست گرفتن مراکز تعلیم و تربیت است که مقدّرات کشورها به دست محصولات آن هاست…"
کودکان و نوجوانان در دوران تحصیل ، نگرش مثبت یا منفی نسبت به خود و محیط پیرامون بدست می آورند این مساله به مقدار زیاد به تجارب موفق یا ناموفق دانش آموزان در دوران تحصیل بستگی دارد . آنها در مدرسه در مسیر رشد و بالندگی قرار می گیرند . در حقیقت در طول بهترین سالهای عمرخود با عوامل مختلف موثر بر تحول شناختی ، عاطفی و اجتماعی به کنش متقابل می پردازند .
آنها با پیشرفت در تحصیلات و افزایش میزان یادگیری علاوه بر رشد علمی به سلامت روانی نیز دست پیدا می کنند . بر عکس در صورت عدم موفقیت تحصیلی و فشارهای روانی ناشی از آن ، بهداشت روانی شان برهم خورده و بدین گونه خسارتهایی متوجه آنها و جامعه می شود .
به همین دلیل باید به مقوله ضعف یادگیری توجه بیشتری نمود تا بتوان با شناخت آن ، توانایی ها و شایستگی های کودکان و نوجوانان را بارور کرد .
توصیف وضع موجود
اینجانب …. آموزگار پایه …آموزشگاه …. شهرستان … هستم و مدت … سال است که در آموزش و پرورش خدمت می کنم. از ابتدای سال تحصیلی در موارد متعدد متوجه شدم که آزمون های کتبی و شفاهی بسیاری که به عمل می آوردم و روش تدریس های متعدد و فعال که به کار می گرفتم تعدادی از دانش آموزانم شدیداً دچار افت تحصیلی هستند.این دانش آموزان حتی سرکلاس هنگام تدریس یا حل کردن تمرینات علاقه ای از خود نشان نمی دادند و من نیز مجبور به استفاده از راه حل های موقت جهت جلب توجه آنها نسبت به درس بودم . هر بار پس از تصحیح برگه های امتحانی واقعاً نگران می شدم و به این فکر می کردم که چرا اینگونه است ؟ و چگونه می توانم این وضعیت نامطلوب را تغییر دهم .
برای یادگیری بهتر گاهی امتحانات شفاهی برگزار می کردم و ابتدا افراد داوطلب را برای پاسخ دهی می آوردم ، سپس با هر گروه یکی ، دو نفر از شاگردان ضعیفم را نیز صدا می زدم اما باز می دیدم که نتیجه ی آن چنان مطلوب حاصل نمی شود .
بعد از امتحانات کتبی از دانش آموزان می خواستم که به عنوان تکلیف شب جواب سوالاتی را که پای تخته نوشته می شد پیدا کنند و بیاورند ، باز هم این چند نفر تلاش برای پیدا کردن جوابهای صحیح نمی کردند .
یا اینکه کلاس را به گروه هایی 4 نفره تقسیم بندی کرده بودم آنها در گروه کاری انجام نمی دادند و کارهای خارج از کلاس را انجام نمی دادند و همیشه داد سر گروه را در آورده بودند .
در مصاحبه هایی که با خود دانش آموزان داشتم آنها اظهار می کردند که قبل از امتحانات درس می خوانند ولی فراموش می کنند . ولی در صحبت با والدین آنها متوجه شدم که آنها نیز از نحوه ی درس خواندن و انجام تکالیف فرزندشان و نمرات امتحانی آنان ناراضی بودند .
مسئله را که با تعدادی از آموزگاران در میان گذاشتم آنان نیز عقیده داشتند که دانش آموزان به دلیل مشکلات زیادی که دارند قدرت تمرکز در کلاس را ندارند .
معاون آموزشگاه که بیشتر با دانش آموزان این مدرسه سر و کار داشته است نیز اظهار داشتند که باید قبل از امتحانات نوبت اول مشکلات و مسایل آنان شناسایی شود و راه حلی مناسب پیدا کنیم که تا حدودی پیشرفت در وضعیت درسی آنان ایجاد شود در میان دانش آموزانم تعداد… نفر آنها دارای افت تحصیلی و ضعف در یادگیری بودند .دوست داشتم کاری کنم که این … نفر نیز به دانش آموزان فعالی تبدیل شوند و سطح نمراتشان روز به روز بالاتر برود و بدین ترتیب تصمیم گرفتم با تحقیقات مناسب و مطالعه کتابهای مرتبط با این موضوع در این وضعیت تغییری دهم و بدین ترتیب پژوهش من شروع شد .

گرد آوری شواهد (1)
الف : کسب نمرات
با توجه به توضیحاتی که در توصیف وضع موجود گفته شد ارزیابی دقیقی از نمرات سه ماه مهر و آبان و آذر انجام دادم و متوجه شدم که تعداد … نفر از دانش آموزانم در اکثر امتحانات مخصوصاً در دروس ریاضیات ، علوم ، املا ، و امتحان تشخیصی رتبه پایینی کسب می کنند برای دقیق تر بودن اطلاعات از نمره های این دروس طبق دفتر شاخص ها در مهر و آبان و آذر میانگین گرفته وبه تاییدمدرسه رساندم
ب : پرسش نامه
جهت آگاهی از دلایل دانش آموزان برای درس نخواندن به این … نفر پرسش نامه ای دادم که.10.تا از عوامل عمده ی افت تحصیلی(این 10عامل رابر اساس مطالعات خودم واظهارات همکاران وبا توجه به مشکلات کلاس از بین 50 دلیل انتخاب نمودم) در آن گنجانده شده بود و از آنها خواستم که آنچه حقیقت است را علامت بزنند .
پس از بررسی و تجزیه و تحلیل پاسخ ها مشخص شد که دانش آموزان به ترتیب عوامل زیر را سبب کاهش نمرات خود می دانند:
* نداشتن برنامه ریزی درسی مناسب درخانه:100%
* بی توجهی والدین به اموردرسی فرزندشان:100%
* درس نخواندن وکم کاری:87%
* بی توجهی سر کلاس:75%
* بی دقتی در امتحانات:62%
* تصمیم نداشتن جهت ادامه تحصیل:50%
* ضعیف بودن پایه :36%
* اختلافات ودرگیریهای والدین:25%
* اضطراب امتحان:25%
* مناسب نبودن روش تدریس معلم:12%
ج : مصاحبه با والدین
جلسه ای با والدین …نفر ترتیب دادم و با آنها در رابطه با دلایل ضعف درسی فرزندشان و کارهایی که در خانه انجام می دهند صحبت کردم :
امروزه بی انگیزگی فرزندان در درس و مدرسه، علل بسیاری از مراجعات خانواده ها به مشاوران است. عباراتی از قبیل "فرزندمان درس نمی خواند"؛ "اخلاقش روز به روز بدتر می شود"؛ "با خواهر و برادرش دعوا می کند." یا "از دست او همیشه جنگ اعصاب داریم." برای همه ی ما عباراتی آشناست.
در پاسخ به چنین والدینی گفته می شود همگی این مشکلات برخاسته از یک چیز است و آن اینکه، شما از فرزندتان می خواهید که: درس بخواند.
بدیهی است که این فرزند در این نقطه شکست خورده است و شما با تذکرات، توقعات و انتظارانتان بر این نقطه ی شکست، مرتباً فشار می آورید. طبیعتاً این شکست، بر جنبه های دیگر زندگی او نیز سایه خواهد انداخت. این فشارها مانند این است که بخواهید با دست شکسته ی او زورآزمایی کنید. این عملکرد، بقیه ی بدن او را نیز فلج می کند باید برای مدتی توقّعات تحصیلی خود را از او کنار بگذارید و با او در نقطه و جنبه ی دیگری معامله کنید و همه ی روابط تان را به درس او گره نزنید.
در بسیاری از موارد، چنین خانواده هایی در آینده متوجه خواهند شد که ضعف هایی که در فرزندشان وجود داشت و مایه ی تشویش خاطر آن ها شده بود، یک به یک به مرور بر طرف می شود می بینند همین فرزند که با هزار ضرب و زور موفق به گرفتن دیپلم شده است، اکنون از سربازی باز می گردد؛ جایی مشغول به کار می شود؛ موفقیتی در کارش پیدا می کند و بالاخره همه ی توانایی هایش بر هم افزوده می شوند تا جایی که می تواند به خوبی زندگی خود را اداره کند.
حال اگر این پدر و مادر به توانایی های دیگر او و نکات مثبت فرزندشان توجه بیشتری کرده بودند، هم به طریقی نگرانی های خود را کاهش داده بودند و هم با این نگرش مثبت، راه را برای موفقیت های فرزندشان هموارتر می ساختند.
گاهی از کودک خود انتظارات واهی و نادرست دارند که این کارشان تنها به هرز رفتن استعدادهای واقعی فرزندشان می انجامد.
د : در جلسه ای که با همکاران در آموزشگاه برگزار نمودیم به عوامل زیر اشاره شد:
۱) عوامل فردی: شامل هوش، توجه و دقت، انگیزه و هیجانات و آشفتگی های عاطفی و نارسایی های جسمی.
۲) عوامل خانوادگی: شامل روابط خانوادگی، فقر مالی و اقتصادی، فقر فرهنگی والدین، فقدان والدین یا والد…
۳) علل آموزشی مدرسه: شامل شیوه تدریس معلم، برنامه درسی مدرسه، پیشداوری معلم، شرایط فیزیکی کلاس، ارزیابی های نادرست معلمان از عملکرد دانش آموزان، پایین بودن نسبت معلم دانش آموزان، کمبود معلم مجرب، آموزش دیده و علاقه مند به تدریس و تحت پوشش قرار نگرفتن دانش آموزان واجب التعلیم.
پیشینه تحقیق :
تعریف افت تحصیلی "منظور از افت تحصیلی (academic drop out) کاهش عملکرد تحصیلی و درسی دانش آموزان از سطح رضایت بخش به سطح نامطلوب است یا به عبارتی دیگر فاصله قابل توجهی که بین توان و استعداد بالقوه و توان بالفعل خود در فعالیتهای درسی وپیشرفت تحصیلی مشهود باشد.
گرچه این تعریف می تواند همان کسانی که به دنبال شکست های پی درپی،از تحصیل عقب مانده اند رادربر گیرد،اما مفهوم افت تحصیلی صرفاً مردودی یا شکست در امتحانات نیست و می تواند شامل هر دانش آموزی شود که آموخته های آموزشگاهی او کمتر از توان بالقوه ودر حد انتظار اوست.
براساس این تعریف دانش آموزان تیزهوش نیزممکن است دچار افت تحصیلی وکم آموزی شوند."نصیریان(1382)
قائمی (1378) از دلایل عمده ضعف درسی دانش آموزان به موارد زیر اشاره می کند:
تنبلی، کمی هوش و استعداد، اختلافات والدین درگیریهای والدین، روش کار معلم، تبعیض ها، تنبیهات سخت، سنگینی برنامه، فشارهای روانی، معاشران بد، تمسخر و تحقیرها، محدودیت ها، وابستگی ها، و … او می نویسد :" شاید ما نتوانیم در مورد اصلاح دانش آموز صددرصد به پیروزی برسیم ولی اصل مساله باید مورد توجه قرار گیرد که موفقیت ما می تواند از درصد بالایی برخوردار باشد. به هر حال باید علل زمینه ساز ضعف درسی مشخص شوند و برای رفع آنها و جبران کمبودها خانه و مدرسه باید رابطه ی تنگاتنگ داشته باشند. باید برنامه ریزی شود و معلوم باشد که دانش آموز در خانه باید چه ساعتی از روز درس بخواند؟چه ساعتی بازی کند؟ کی بخوابد؟.این برنامه ریزی باید بر اساس توانائی های او انجام شود."
رحیمی (1386) در مقاله ای تحت عنوان "عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان " از عوامل موثر در رشد تحصیلی به شرح زیر نام می برد :
1- سازمان آموزش و پرورش
2- تاکید بر رشد عقلانی
3- جو عاطفی مدرسه و کلاس
4- پیش فرض های معلمان
5- عقب ماندگی آموخته شده
6- مسایل درون خانواده
وی در رابطه با اثرات پیشرفت تحصیلی می نویسد:
"اهمیت پیشرفت تحصیلی در سلامت روانی دانش آموزان به حدی است که برخی از متخصصان آن را حداقل تا نیمه دوم دوره جوانی معیار اساسی برای تشخیص عملکرد سالم دانسته اند".
بلوم به نقل ازرحیمی (1368) می نویسد: "هنگامی که محیط مدرسه محیطی حاکی از شایستگی و لیاقت را برای دانش آموزان فراهم کند نوعی مصونیت در برابر بیماری های روانی در فرد ایجاد می شود ولی افراد شکست خورده معمولاً به افسردگی، ناسازگاری و بی قراری مبتلا می گردند".
او در ادامه مقاله می نویسد:" اولین قدم جهت پیشرفت دانش آموز فرصت دادن به وی است تا موفقیت را هر چند سطحی تجربه کند و عزت نفس پیدا کند".
بلوم به نقل ازرحیمی( 1368 ) می نویسد:"بهره گیری از راه های زیر می تواند در ایجاد انگیزه در دانش آموزان به معلمان کمک کند:
1- بیان دقیق هدف های آموزشی
2- استفاده از تشویق های کلامی
3- بهره گیری ازآزمون هاو نمرات درایجاد انگیزه
4- ارائه محرک های جالب و تازه
5- ارائه ی مطالب از آسان به مشکل
6- پرهیز از ایجاد رقابت های نامناسب
7- استفاده از روش های متنوع در تدریس"
در جائی دیگر به این مورد برخورد کردم که:
"تماس و داد و ستددانش آموزان دارای ضعف درسی با هم سالان صرف نظر از نتایج مطلوب بسیاری که دارد، دست کم این مزیت را دارد که کودک را از حالت خود مداری خارج کند و به واقع گرایی رهنمون می سازد".پارسا(1357)
تجزیه وتحلیل داده ها
چه موانعی باعث پیشرفت این دانش آموزان شده است ؟آیا واقعاً تمایلی به تحصیل ندارند؟ آیا از آینده ای که در انتظارشان است خبر ندارند؟اینها سوالاتی بود که به ذهنم می- آمد. با توجه به شواهد 1 اعم از لیست نمرات، بررسی پاسخ نامه ها، بحث و تبادل نظر با همکاران محترم در رابطه با دلایل افت تحصیلی در مدرسهً خودمان و با استفاده از مطالعه کتاب ها و تحقیقات قبلی، پس از بررسی دلایل و تجزیه و تحلیل آنها به این نکته پی بردم که رفع بعضی عوامل از حیطه اختیار من خارج است و نمی توانم آنها را برطرف کنم و نباید به آنها توجه کنم، امّا تعدادی از عوامل هستند که می توانم آنها را تا حدودی ضعیف کرده یا از بین بیرم. در همین راستا تعدادی از عوامل که حذف آنها مرا به هدفم نزدیک تر می کرد را انتخاب کرده و دور آنها خط کشیدم.
یافتن راه حل ها
برای از بین بردن عوامل موثر بر افت تحصیلی راه هایی وجود دارد که بر اساس بحث و گفت و گو با همکاران ومطالعه و تجربه خودم آنها را گردآوری نمودم. در حقیقت دراجرای راه حل ها عواملی باید به وجود بیایندتا معلول از بین برودکه من آن ها را نوشتم.
با توجه به این نکات برای از بین بردن یا کاهش اثر، انتخاب کرده بودم راه حل ها را نوشتم.
علت1:عدم علاقه به ادامه تحصیل:
راه حل ها
1- مشاوره با دانش آموز
2- مصاحبه با والدین
3- کم کردن انتظارات عالی
4- تشویق دانش آموز
5- مقایسه نکردن دانش آموز با دیگران
علت2:عدم درک ارزش کاروتوان آینده نگری
راه حل ها
1- معرفی افراد موفق
2- مطالعه کتاب غیر درسی
3- صحبت با دانش آموز
علت3:نداشتن انگیزه
راه حل ها
1- ایجاد علاقه به درس
2- دادن مسولیت
3- تشویق به موقع
علت4:ترس و اضطراب امتحان
راه حل ها
1-ایجاد اعتماد به نفس در دانش آموز
2-آمادگی قبل از امتحان
3-صحبت با والدین
4-در نظر گرفتن هدف های کوتاه مدت
علت5 : سردر گمی در خانه
راه حل ها
1- مشاوره با والدین
2- کم کردن سرگرمی ها
3- نظارت والدین
علت6: عدم رابطه بین خانه و مدرسه
راه حل ها
1- دعوت از والدین
2- توجیه والدین
3- فراهم آوردن امکانات
علت7::بی توجهی والدین نسبت به امور درسی فرزندشان
راه حل ها
1- ایجاد ارتباط بین خانه و مدرسه
2- مقایسه نکردن دانش آموز با دیگران توسط والدین
3- جلوگیری از تمسخر و تحقیر شدن
4- فشار درسی نیاوردن به کودک
4- کم کردن اختلافات خانوادگی
افت تحصیلی موضوعی غیرقابل حل نیست، اما حل آن هم یک باره و ناگهانی و با شیوه های آنی میسر نیست. برای مقابله با این پدیده، به برنامه ریزی های درازمدت و زیربنایی احتیاج است که بر اساس واقعیت های اجتماعی باشند و ضمانت اجرایی به عنوان یکی از اصول برنامه ریزی آموزشی را داشته باشند.
الف) برنامه های درازمدت یا بنیادی: این برنامه ها تدابیر زیربنایی است که یک سیاست کلی را در نظام آموزشی می طلبد. برخی از جزئیات این روش ها عبارتند از:
۱) تجدیدنظر در نظام ارزشیابی.
۲) کاهش تعداد دانش آموزان هر کلاس.
۳) ارزیابی هوشی دانش آموزان قبل از دبستان.
۴) فراهم کردن امکانات آموزش و پرورش.
ب) برنامه های کوتاه مدت: جزئیات این برنامه ها به شرح زیر است:
۱) تهیه به موقع کتاب های درسی و فراهم آوردن وسایل کمک آموزشی.
۲) همکاری نزدیک اولیای مدرسه و والدین.
۳) ارزیابی عملکرد معلمان و تشویق معلمان کارآمد.
۴) تقویت انگیزه های درونی دانش آموزان.
همچنین تغییر در نگرش های آموزشی معلمان، تغییر در سبک های مدیریت مدارس، نوآوری در روش تدریس، اصلاح فرآیند یاددهی – یادگیری و توجه به مشارکت مردمی می تواند در کاهش مسائل آموزش و پرورش به ویژه افت تحصیلی مثمرثمر باشد بهره گیری از مطالعات تطبیقی یعنی استفاده از تجربیات سایر کشورها در این زمینه می تواند موثر باشد.
به عنوان مثال در هند راه های زیر را به کار برده اند:
۱) روش های موثر تدریس عرضه گردید.
۲) بازآموزی معلمان آغاز شد.
۳) بین والدین و معلمان رابطه نزدیک تر ایجاد شد.
در کشور پاکستان بیشتر روی بازآموزی ها تاکید شده و بازآموزی معلمان را سرلوحه کار خود قرار داده اند و معتقدند که این کار باید شامل آموزش مهارت های تدریس، بازنگری محتوای دروس و آموزش مهارت هایی باشد که انگیزه دانش آموزان را به درس و تحصیل بیشتر کند.
همچنین برای کاهش افت تحصیلی علاوه بر راه های درون سازمانی به راه های برون سازمانی نیز نیاز است. مثلا کاهش علایق افراد به تحصیلات به ویژه در پسران، به خاطر نبود بازار کار مناسب و شایسته برای دانش آموختگان است که این مهم عامل جدی در کاهش انگیزش تحصیلی در آنها می شود، به طوری که نابرابری های آموزشی در شهر و روستا و نیز نابرابری های جنسیتی (دختران در مقابل پسران) در تحصیلات عالیه که در یک دهه اخیر بر عکس چند دهه قبل در نظام آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی کشور ما رخ داده است، به دلیل عدم تطابق نیازهای بازار کار به تخصص فارغ التحصیلان مدارس و دانش آموختگان دانشگاه هاست
زمانی که به چیزی احساس نیاز نشود فرد برای رسیدن به آن تلاش نمی کند. اگر فردی نتواند در زندگی چیزهای مهم را تشخیص دهد و آنها را نشناسد، نباید امید زیادی به بهبود زندگی و رفاه او داشته باشیم. اگر فرد نداند چه چیزی برایش اهمیت دارد و چه باید انجام دهد، به هدف های خود نخواهد رسید.
باید کوشید تا چیزهایی را که دانش آموز در زندگی به آنها علاقه دارد شناسایی کرد.
عده ای از روانشناسان رفتار انسان را متاثر از احساسات او می انگارند. یعنی احساسات انسان ایجاد کننده رفتار او است. به عبارت دیگر احساسات، طرز فکرها، اعتقادات و ادراکات انسان به وجود آورنده رفتارند. از نظر تربیتی نیز این عقیده بسیار اهمیت دارد. اگر دانش آموزی احساس کند که معلمش او را دوست دارد، رفتارش نسبت به آن معلم دوستانه خواهد بود و به درس آن معلم نیز علاقه مند خواهد شد. در مقابل اگر احساس کند که معلم او را دوست ندارد، احتمالاً نسبت به درس آن معلم نیز علاقه ای نخواهد داشت. بنابراین باید کوشید تا چیزهایی را که دانش آموز در زندگی به آنها علاقه دارد شناسایی نمود و کار کردن با دانش آموز را از چیزهای دوست داشتنی آغاز کرد.
شناسایی خود یا خویشتن پنداری- خویشتن پنداری عامل بسیار مهمی در ایجاد نوع رفتار است. افرادی که خویشتن پنداری مثبتی دارند رفتارشان اجتماع پسندتر از افرادی است که خویشتن پنداری آنها منفی است. خویشتن پنداری عبارت از عقیده و پنداری است که فرد درباره خود دارد. این عقیده و پندار به تمام جوانب خود یعنی جنبه های جسمانی، اجتماعی، عقلانی و روانی فرد مربوط می شود. تصور انسان درباره هریک از عوامل رفتار معین و مشخص است. به عنوان مثال یک نمونه از مواردی که تاثیر خویشتن پنداری دانش آموزان را در وضع تحصیلی آنان نشان می دهد این است که دانشمندی در ضمن مشاوره با دانش آموزان عقب افتاده طی سالیان متمادی به این نتیجه رسیده است که یکی از عوامل اصلی عدم موفقیت تحصیلی این عده عقیده و پنداری است که آنها درباره خود دارند. به عبارت دیگر تعداد زیادی از این دانش آموزان اصولاً معتقدند که قادر به خواندن نیستند. آزمایشات پزشکی نشان می دهد که این عده دارای هیچ گونه نقص بینایی، عقلانی، شنوایی یا گویایی نیستند و از نظر جسمی سالم هستند. این دانشمند پس از مشاوره با این شاگردان نتیجه می گیرد که فقط خویشتن پنداری منفی شاگردان باعث عقب افتادگی تحصیلی آنها شده است. نتیجه آن که خویشتن پنداری تاثیر مهمی در نحوه پیشرفت دانش آموزان و رفتار آنها دارد.
دانشمندی به نام "کویر اسمیت" معتقد است خویشتن پنداری بر اثر روابط بین عوامل زیر تعیین می شود:
الف-پندار والدین درباره فرد- سال های اولیه کودکی عامل بسیار مهمی در شکل گیری شخصیت کودک به شمار می رود. در چنین سال هایی والدین نقش بسیار مهمی در ایجاد نوع شخصیت کودک ایفا می کنند. کودک اولین الگوهای رفتاری خود را در محیط خانواده از والدین خود تقلید می کند. تربیت صحیح کودک در سال های اولیه که به سال های سازندگی معروفند اهمیت خاصی دارد. به گونه ای که رفتار والدین با کودک در سال های اولیه زندگی اثرات خاصی در نحوه رفتار و تکوین شخصیت کودک به جا می گذارد. والدین می توانند کودک را در خلال این سال ها به استقلال یا وابستگی، به عطوفت یا خشونت تشویق کنند.
ب-تصور و پندار دوستان و همبازی ها درباره فرد- به موازات رشد کودکان با مشاهده بازی آنها می توان دریافت که کودکان سعی دارند همواره نقش دوستان صمیمی خود را تقلید کنند. کودک می خواهد مثل دوست صمیمیش لباس بپوشد، حرف بزند و عمل کند. تقلید نقش امری طبیعی است و در تکوین شخصیت کودک موثر است. از سوی دیگر کودکان در انتخاب نوع دوستان تشخیص کافی و دقت لازم را ندارند و احتمالاً دوستانی انتخاب خواهند کرد که یا از لحاظ سنی متفاوتند و یا از نظر رفتاری با هم مغایرت دارند. در این مورد معمولاً والدین به طور مستقیم در این امر اساسی و حیاتی دخالت کنند و کودک را در صورت لزوم در انتخاب دوست راهنمایی کنند.
ج-تصور و پندار معلمان درباره فرد- در سن معینی که کودک پا به کودکستان و یا دبستان می گذارد تجربه جدیدی را در زندگی آغاز می کند. آشنایی شاگرد با معلمان و رابطه ای که بین معلم و دانش آموز ایجاد می گردد عامل مهمی در شکل گیری شخصیت و نحوه خویشتن پنداری دانش آموز به شمار می آید. معلمان علاقه مند با رفتار انسانی خود دانش آموزانی با صفات انسانی و علاقه مند در مدرسه به وجود می آورند. در حالی که معلمان بی علاقه و وقت گذران که به روابط انسانی بی توجهند دانش آموزانی افسرده و گریزان از مدرسه تربیت می کنند. اعتقاد و پندار معلم درباره نوع رفتار دانش آموز و توانایی های او و نحوه استفاده از این عوامل می تواند شخصیت دانش آموز را در مسیر خاصی پرورش دهد. معلمی که دانش آموز را در مدرسه با کلماتی نظیر تنبل، بی عرضه و بیچاره نامگذاری می کند، نباید از دانش آموز توقع داشته باشد که فرد علاقه مند و منطقی ای شود.
د-تصور و پندار فرد درباره خود- تصور و پندار درباره خصوصیات جسمانی، عقلانی، اجتماعی و روانی بخشی از شکل گیری خویشتن پنداری فرد را تشکیل می دهد. افرادی که نسبت به همسن هایشان کوتاه تر یا بلندتر هستند یا کسانی که عقب افتادگی ذهنی دارند، احتمالاً رفتارشان با افراد عادی متفاوت خواهد بود.
ه-توجه به زمان حال- عامل مهم دیگری که در تعلیم و تربیت برای کشف معنی و مفهوم مشخصی باید مورد مورد توجه قرار گیرد، تاکید بر زمان حال است. اگر بپذیریم که احساس باعث ایجاد رفتار است، از آن جایی که احساس در زمان حال به انسان دست می دهد باید رفتار کنونی فرد را مورد بررسی قرار دهیم. این عقیده دریچه های امید تازه ای را در تعلیم و تربیت بر روی والدین و دانش آموزان می گشاید. در اکثر اوقات چشم پوشی از شکست های گذشته، دانش آموزان را تشویق می کند تا در زمان حال برای کسب موفقیت مجدانه کوشش کنند. از سوی دیگر تاکید بیش از حد بر عوامل گذشته عذر و بهانه ای برای دانش آموز فراهم می کند و به او امکان می دهد که به سادگی تمام شکست های آینده خود را به گذشته اش نسبت دهد و برای بهبود وضع تلاش و فعالیتی نکند.
ل-فراهم آوردن امکانات و فرصت برای کشف معنی و خودیابی- عامل مهمی که در نظام کنونی تعلیم و تربیت کمتر مورد توجه قرار گرفته، دادن امکان و فرصت به دانش آموزان برای کشف معنی از آموخته هاست. در مدارس مطالب بسیار سریع و بدون صرف وقت به دانش آموزان ارایه می شود.هنوز موضوعی را دانش آموز درک نکرده و مفهومی از آن برای خود به وجود نیاورده، مطلب جدیدی به او ارایه می شود و دانش آموز مجبور می شود بدون کم و کاست محتوا را عیناً فراگیرد. در غیر این صورت مردود خواهد شد. چنین روشی از همان کلاس اول ابتدایی یعنی همزمان با آغاز آموزش رسمی در مورد دانش آموز اجرا می گردد. به دانش آموز آموخته می شود که آن چه که معلم و کتاب می گوید صحیح است وباید عیناً همان را فرا گیرد. در این حالت به احساسات، عقاید و ارزش های انسانی دانش آموز به عنوان یک فرد متفکر توجهی نمی شود. دانش آموز در مدارس نحوه سازگاری و ابراز احساسات را فرا نمی گیرد و فقط به محتوای کتاب ها بها می دهد. می توان مدل تربیتی موجود را مدل طبی نام گذاری کرد. زیرا در چنین نظام تربیتی ای معلم همه چیز را می داند و دانش آموز هیچ چیز نمی داند. ممکن است این عقیده درباره تعدادی از دانش آموزان و معلومات دانش آموز صحیح باشد ولی درباره برداشت شخصی و کاربرد مطالب صادق نیست. عامل دیگری که موجب می شود دانش آموزان شتابزده و بدون تفکر به حفظ اطلاعات و داده ها بپردازند نحوه ارزشیابی است. متاسفانه نمره هدف نهایی تعلیم و تربیت شده است. در این روش به وسیله نمره دادن به دانش آموزان آموخته می شود که فقط اصول و حقایق را فراگیرند. در عین حال به دانش آموزان می آموزند که هیچ چیز ارزش ندارد مگر این که بتوان برای آن نمره ای در نظر گرفت. از همه مهم تر آن که دانش آموزان به حفظ کردن مطالب تشویق می شوند نتیجه آن که مطالب از نفر معلم به نفر دانش آموز و از نفر دانش آموز به روی ورقه امتحانی منتقل و سپس برای ابد فراموش می شود. بنابراین نحوه مرسوم ارزشیابی کاملاً محدود کننده و بی ثمر است وقوه تخیل و تفکر را در دانش آموزان از بین می برد.
انتخاب طرح جدید و اجرای آن
پس از بررسی کامل متوجه شدم که برای رسیدن به هدفم روش های بسیاری وجود دارد که دیگران هم استفاده کرده و گاهاً نیز موفق شده اند. اما من 3 روش برای دستیابی به هدفم پیدا کردم که خیلی سریع می توانستم با اجرای آن به بسیاری از عوامل اثرگذار بر پیشرفت تحصیلی دست پیدا کنم که هنوز در هیچ جایی و کتاب و تحقیقی نوشته نشده است
روش اول: دادن برنامه ی درسی
قبل از هر کاری چون به این نتیجه رسیده بودم که دانش آموزانم در خانه برنامه درسی منظمی ندارند و دچار سردرگمی هستند با کمک خود دانش آموزان در ساعت انشا شروع کردیم به تهیه یک برنامه درسی که در توان کلیه دانش آموزان باشد. برای این که بعد از تعطیل شدن کلاس و رفتن به خانه بدانند چه ساعتی باید چه کاری انجام دهند این بیشتر یک برنامه پیشنهادی بود که کلیه دانش آموزانم از آن استقبال کردند.
روش دوم:تبادل نظررودرروی دانش آموز قوی با ضعیف . باتوجه به پاسخ های پرسشنامه قبلی و آگاه بودن از برنامه ریزی کردن دانش آموزان قوی خودم برای درس خواندن ….نفر از دانش آموزان ممتازم را قبلاً با آنها نیز در این باره صحبت کرده بودم و….نفر دانش آموز تحت تحقیق را صدا زدم و آنها را به کلاس خالی قرآن بردم هر دانش آموز ممتاز با یک دانش آموز ضعیف در یک نیمکت نشاندم(گروه های دونفره) و از آنها خواستم در رابطه با سوالاتی که روی تخته می نویسم با هم تبادل نظر کنند.. قرار شد سئوال هارا یکی یکی پاسخ دهند و ابتدا دانش آموز ضعیف، سپس دانش آموز قوی توضیح دهد. آنها به سوالات جواب می دادند و وقتی نظارت می کردم متوجه می شدم که دانش آموزان ممتازچه زیباجواب ها را می دادندو دانش آموزان ضعیف به خوبی و با دقت گوش می دادند. در آخر نیز با پایان یافتن تبادل نظرها خودم نیز با پرسش و پاسخ هایی بحث را کامل کردتااگر پاسخ بعضی سوال ها ناقص بود یا هدف رسانده نشده بود کارناتمام نماند و من به هدفم در این روش نزدیک شوم. در این روش دانش آموزان با هم کلاسی های خود صحبت می کنند. دانش آموز ضعیف می بیند و متوجه می شود که دوست ممتاز او چگونه فکر می کند؟ چه تصمیماتی برای آینده دارد؟ چگونه درس می خواند که برای امتحان اضطراب ندارد؟ و به این نتیجه می رسد که دوست من به دلایلی که گفت، موفق شده است.در نتیجه دراوحس رسیدن به موفقیت ایجاد می شود و جان می گیرد. و علل زیر که از عوامل عمده ای در نداشتن انگیزه و افت تحصیل هستند از بین می رود:
1- عدم توان آینده نگری
2- ناتوانی در درس ارزش کار
3- نداشتن برنامه مناسب درس خواندن
4- احساس تنبلی و بی حوصلگی
5- عدم ایجاد انگیزه برای ادامه تحصیل
6- ترس و اضطراب در امتحان و …
می بینید که به همین آسانی بسیاری از عوامل اثرگذار بر پیشرفت نیز ایجاد می شوند و من توانستم با این کار تعداد زیادی از عواملی که در نمودار استخوان ماهی علامت زده بودم را حذف کنم.
روش سوم: تهیه فرم بررسی و نظارت بر تکالیف واموردرسی توسط اولیا
چون در صحبت هایم با والدین و با مطالعه تحقیقات متوجه شدم که اکثر والدین دانش آموزان از زمان برگزاری امتحانات اظهار بی اطلاعی می نمودند و بعضی از آنها حتی نمی دانستند که فرزندشان چه تکلیفی را باید انجام دهد. و هیچ نظارت مفیدی بر درس خواندن فرزندشان نداشتند طرحی به نظرم رسید که آن را به مرحله ی اجرا درآوردم.
شاید باور نکنید، امامن از فردای آن روز شاهد تغییرات در شاگردانم بودم و این روش آن چنان اثر گذار بود که از همان روزهای نخست همه متوجه تاثیرات ارتباط مستمر بین من و والدین شده بودند وخودم نیز از خوشحالی سر از پا نمی شناختم چون نتیجه را به خوبی لمس می کردم وشور و شوق را در چشمان بچه ها می دیدم.. با این روش نیز اثر عوامل زیر کاهش یافت یا حذف شد:
1- بی توجهی والدین نسبت به امور درسی و تکالیف
2- بی اطلاعی والدین از زمان برگزاری امتحانات
3- تنبلی و کم کاری
4- عدم علاقه به تحصیل
5- اضطراب ناشی از درس نخواندن در امتحانات
6- عدم رابطه بین خانه و مدرسه
من اینهاراازجایی متوجه شدم که می دیدم مادران دردیدارهایشان اظهاررضایت می کردندومی گفتند اززمان امتحان خبردارمیشوندوفرزندانشان در خانه خوب درس می خوانند.
گردآوری شواهد (2)
پس از اجرای این روش ها تا امتحانات نوبت اول تقریباً …. روز وقت بود که من بر روی دانش آموزانم کار کردم با توجه به حجم کم مطالب درسی سریع با انواع روش های تدریس سعی کردم کار را راحت تر کنم تا دانش آموزان ضعیف نیز خودر ا بالا بکشند.
با دقت به انجام روش هاتوجه می کردم و چندین فرم توسط هردانش آموز تکمیل شده بود و در ارتباط با والدین متوجه بودم که هنوز بر اساس برنامه تدوین شده عمل می کنند و با این که حجم مطالب درسی زیاد شده بود و وقت زیادی برای بررسی تکالیف و فرم های بررسی تکالیف نداشتم ولی از آن نگذشتم و کارم را ادامه دادم تا پایان سال نیز نتیجه ی خوبی بگیرم و به یاری خداوند و تلاش دانش آموزان ضعیفم آنها در امتحانات در نوبت دوم نیز به خوبی و با نمرات خوب به موفقیت مورد انتظار رسیدم
اعتبار بخشی و ارزیابی
با دادن برنامه درسی در خانه نظمی به فعالیت های دانش آموزان داده می شد و هر کاری را در وقت مناسب انجام می دادند و این باعث می شد زمان بیشتری را به درس خواندن اختصاص د هند.
اجرای روش دوم بعد ار روش اول باعث شد که عوامل پیشرفت تحصیلی زیر ایجاد شود یا قوت پیدا کنند:
1-از بین رفتن کم رویی
2-ایجاد اعتماد به نفس
3-جلوگیری از تمسخر وتحقیر
4-ایجاد انگیزه در دانش آموز
5-درک ارزش کار
6-توانایی در آینده نگری و ادامه تحصیل و …
با اجرای روش تکمیل فرم و اظهار نظرهای والدین و حتی فقط نظارت بر انجام تکالیف و درس خواندن آنها عوامل زیر قوت پیدا می کرد:
1-توجه والدین به درس و تکالیف فرزندان
2-آمادگی کامل جهت امتحان
3-علاقه به درس و تحصیل
4-ارتباطات مستمر والدین و مدرسه
و در نهایت نتیجه ای که بدین وسیله در کلاس بدست آمد پس از گذشت چهل روز از اولین اقدام و اقدامات بعدی به طور آشکارا در کلاس تغییرات قابل توجهی بدست آمد. شور و شوقی که در دانش آموزان ضعیفم ایجاد شده بود کاملاً مشهود بود. علاقه آنان به امتحان دادن و رقابت های مفید آنان را کاملاً فرد دیگری نشان می داد و دیگر موقع درس دادن آنها بی توجه نبودند.
پس از هر امتحان به خوبی جواب سئوالات اشتباه خود را پیدا می کردند و می نوشتند.در درس دیکته دیگر مشکل کار با کلمات را نداشتم و برگزاری امتحانات نوبت اول و مشاهده ی وضعیت خوب برای دانش آموزان ضعیف، حتی معلمانی که در جریان این برنامه پژوهشی نبودند را نیز متعجب نمود بعد از برگزاری امتحانات نوبت اول با افزایش حجم دروس باز هم روش تکمیل فرم را ادامه دادم وهر دوشاهد موفقیت آنها بودم.
هر کاری قرار بود انجام دهم درسی را بپرسم یا امتحان بگیرم یا در کار گروهی ،آنها را فعال می دیدم مادرها نیز در ملاقا ت هایشان هر بار بیش از پیش اظهار رضایت می کردند هر بار که موفقیت آنها را می دیدم هر چند ضعیف و سطحی آنها را تشویق می نمودم گاهی با هدیه، گاهی با کلمات تشویقی و زمانی نیز با دادن کارت تشویق نقدی و یا نصب اسم آنها در تابلو اعلانات.
روزی بعد از امتحانات نوبت اول سرگروه ها را صدا زدم و به آنها پرسش نامه ای دادم تا ببینم که اقدامات انجام شده چه تاثیری بر دانش آموزان ضعیف گروه آنها داشته است؟
با بررسی پاسخ ها بر چند مورد بیش از همه تاکید شده بود.
1-دانش آموزان ضعیف قادر به پاسخگویی بیشتر سئوالات هستند.
2-تکالیف خود را به خوبی انجام می دهند.
3-کارهای گروهی و خارج از کلاس را به موقع تحویل می دهند.
با دادن پرسشنامه به دانش آموزان ضعیف برای بار دوم از علاقه ی آنان به درس و مدرسه آگاه شدم و مشخص شد که نظر آنها بسیار تغییر کرده و علاقه مند به ادامه تحصیل می باشند و دیگر در امتحانات اضطرابی ندارند. با برنامه ریزی در خانه درس می خوانند و می خواهند در آینده دارای شغل مناسبی شوند.
چون روش سوم یعنی تنظیم فرم تکالیف به صورت پیشنهاد به دفتر آموزشگاه مورد موافقت قرار گرفت
مدیر محترم که خود در جریان کار اقدام پژوهی من بودند با بازدیدهایی که از کلاس داشتند،این روش ها را کاملاً موثر و پیشرفت دانش آموزان را کاملاً مشهود دانستند.
علاقه مند شدن دانش آموزان به علم آموزی
"بلند شو برو پای درست بشین" یا "باز شب شد و هیچی درس نخوندی" از آن جملاتی است که والدین یک دانش آموز بارها در یک روز از آن استفاده می کنند. روزانه تعدادی پیامک از والدینی به دست ما می رسد که از درس نخواندن فرزندان شان کلافه شده اند و به دنبال راه حل می گردند. گاهی هم پیامک هایی از دانش آموزان به دست ما می رسد که از خودشان به خاطر این که حوصله درس خواندن ندارند خسته شده اند و به دنبال راه حل هایی می گردند تا بتوانند خودشان را به درس خواندن علاقه مند کنند.
راضیه حافظ شعرباف، مشاور تحصیلی معتقد است که دلایل درس نخواندن دانش آموزان معمولا به 3 عامل اصلی تقسیم می شود؛ ضعف پایه، قرار گرفتن در جمع دوستان نا موفق و آشنا نبودن با روش های صحیح مطالعه که گاهی باعث می شوند یک دانش آموز تصمیم به ترک تحصیل بگیرد.
وی در گفت وگو با خراسان به عوامل و راهکارهای رفع این مشکل نیز اشاره می کند که در ادامه خواهید خواند. از روش همیار معلم کمک بگیرید
1)ضعف پایه: ممکن است علت درس نخواندن یک دانش آموز ضعف در دروس پایه باشد. مثلا یک پسر 10 ساله، شاید چون جمع و تفریق را خوب یاد نگرفته است، نمی تواند ضرب و تقسیم را یاد بگیرد. برای رفع این مشکل اولین کاری که دانش آموزان باید انجام بدهند این است که نقاط ضعف و قوت خودشان را در مباحث درسی بشناسند.
در قدم بعدی دانش آموزان باید بدانند که برای یادگیری بهتر بعضی درس ها باید در ابتدا به پیش نیازهای آن درس مسلط شوند. مثلا اگر دانش آموزی در سال سوم دبیرستان در درس عربی مشکل دارد، باید از دوره راهنمایی کتاب های عربی اش را دوباره مرور کند تا مشکلش رفع شود. یک راه حل دیگر هم استفاده از کتاب های کمک آموزشی است. برخی از این کتاب ها درس ها را از پایه توضیح می دهند تا نکات مبهم برای شما رفع شود. یک راه حل دیگر استفاده از روش همیار معلم است. در این روش دانش آموزان چند نفری با هم درس می خوانند و یک دانش آموز که به درس مسلط تر است مانند معلم درس را به بقیه دوستانش آموزش می دهد. در این روش هم دانش آموزی که نقش معلم را دارد، درس را بهتر فرا می گیرد و هم بقیه دانش آموزان. دوستان درس خوان برای خودتان پیدا کنید
2) قرار گرفتن در جمع های نا موفق: گاهی دانش آموز در گروهی از دوستانش قرار می گیرد که درس نخواندن برای آنان به ارزش تبدیل شده است! این عامل یکی از دلایل بسیار مهمی است که دانش آموزان از درس خواندن خوش شان نمی آید. معمولاً سرگروه های این دسته از گروه های دانش آموزی چون خودشان از درس عقب افتاده اند، به خاطر این که اضطراب شان را کمتر کنند در جمع هم سالان، آن ها را هم از درس خواندن دور می کنند. این دانش آموزان در بین دوستان نا موفق از آن جمع ها پاداش می گیرند. پاداش شان هم محبوبیت و توجه بیشتر است و همین پاداش باعث می شود که بیشتر به درس نخواندن علاقه مند شوند. اولین و آخرین توصیه ای که به این دانش آموزان می شود این است که از این جمع های دوستی دور شوند. البته این دانش آموزان باید توجه کنند که قبل از اینکه از این جمع دوستانشان جدا شوند برای خودشان دوستانی بین دانش آموزان درس خوان پیدا کنند. فقط داشتن هوش خوب کافی نیست
3) آشنا نبودن با روش های صحیح مطالعه: وقتی یک دانش آموز روش صحیح مطالعه را بلد نباشد نخواهد توانست به درستی درس بخواند.
والدین باید بدانند که اگر یک دانش آموز از هوش بالایی برخوردار باشد اما از همان سال های ابتدایی تحصیلش مهارت های مطالعه را فرا نگرفته باشد یا در درس خواندن اصلا موفق نخواهد شد یا به سختی موفق خواهد شد. مثلا زمانی که یک دانش آموز در موقع درس خواندن حواسش پرت می شود بارها و بارها از درس عقب می افتد اگر او به یک راه حل درست نرسد هیچ موقع نخواهد توانست این مشکل را حل کند.
بهترین روش درس خواندن کدام است؟
شاید این جملات را از زبان خود یا همکلاسی هایتان شنیده اید که "هرچقدر درس می خوانم اصلاً یاد نمی گیرم" و یا "۱۰بار خواندم و تکرار کردم ولی باز هم یاد نگرفتم" و … اما به راستی مشکل چیست؟ آیا برای یادگیری درس واقعا باید ۱۰بار کتاب را خواند؟
واقعیت این است که تنهاوقت گذاشتن زیاد،علاقه و تلاش بی وقفه نمی تواند تضمین کننده موفقیت شما باشد. فرانسیس بیکن می گوید: برای موفقیت باید به سه عامل توجه کرد: "داشتن هدف"، "برنامه" و "اجرا". در بعد هدف توانمندانه رفتار می کنید ولی آیا روش صحیح مطالعه کردن را نیز به کار می بندید؟
برای یادگیری بهتر، روش و گام های مطالعه خیلی مهم است. مراحل یکی از روش های ساده مطالعه عبارتند از:
۱ – نگاه اجمالی و کلی به مطالب کتاب
۲ – سوال پرسیدن از خود
۳ – خواندن مطالب درسی
۴ – یادداشت برداری از مطالب مهم
۵ – تجزیه و تحلیل اطلاعات در ذهن
۶ – اشکال یابی و رفع اشکال مطالب مطالعه شده
۷ – از برخوانی و بیان مطالب به زبان خود و حل تمرین
۸ – مرور مطالب درسی گذشته.
نتیجه گیری، ایرادها، پیشنهادها
تحقیق حاضر با موضوع چگونه توانستم علاقه به علم آموزی را در دانش آموزانم نهادینه سازم در دست شما می باشد و این کاری است که به نظر من به موقع انجام شده است. یعنی بلافاصله پس از کشف دانش آموزان ضعیف و نیازمند به کمک، برای نجات آنها راه حل هایی در نظر گرفته شده و در امتحانات نوبت اول نیز نتیجه داده است. و اعتراف می کنم که بیشتر موفقیت من مربوط به همکاری مدرسه با من بوده است با این که هیچ طرح و تحقیقی بدون اشکال نیست در این طرح نیز ایراداتی وجود داشت از جمله:
1-والدین در چند جلسه که دعوت می شدند به سختی حاضر می شدند. و بعضی از انها نیز همکاری نمی نمودند.
2-ایرادی که بر خود من وارد است اینکه در ضبط شواهد توسط CD و نوار ضبط کوتاهی نمودم و فقط به یاد داشت مصاحبه هایی که با دانش آموزان، والدین، همکاران … داشتم اکتفا نمودم.
3-در نوبت دوم باید کار بیشتر صورت می گرفت اما به دلیل ضیق وقت و حجم بسیار مطالب این کار ممکن نبود.
4-بعد ازتمام شدن و پر شدن یک فرم باید فرم دیگری به دانش آموز داده می شد و احتمال از بین رفتن فرم ها وجود داشت.
پیشنهادهایی جهت بهتر شدن روند اجرای روش ها:
1-از همان ابتدای سال دانش آموزان ضعیف شناسایی شوند.
2-فرم تکالیف در صورت امکان به صورت دفترچه ای تهیه و تدوین شود و در اختیار دانش آموزان قرار گیرد.
3-برای بررسی فرم ها حتماً وقت مناسب گذاشته شود و ارتباط معلم با والدین حفظ شود.

فهرست منابع
صفوی،امان الله.(1375). کلیات روشها و فنون تدریس،تهران، انتشارات معاصر،چاپ ششم.
1- پارسا،محمد.(1357).نظریه های یادگیری و آموزشی،دانشگاه تربیت معلم ،چاپ اول.
2- قانمی،علی.(1378).خانواده و مسانل مدرسه ای کودکان،نشر آرین، چاپ سوم.
4-سیف ،علی اکبر.(1380).روشهای اندازه گیری وارزشیابی آموزشی،نشر دوران،چاپ چهارم.
5-قاسمی پویا،اقبال.(1382). راهنمای پژوهش در عمل،پژوهشکده تعلیم و تربیت،چاپ چهارم.
6-نصیریان،،شهناز.(1382). ارانه ی راهکارهای مناسب جهت کاهش افت تحصیلی دانش آموزان، انتشارات آموزش وپرورش.
7-مبینی پویا،محمد رضا.(1386. راهنمای نوشتن چکیده ی مقاله، سه شنبه،دوم بهمن 1386 8-رحیمی،عبدالکریم.(1386). عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان،چهارشنبه،نوزدهم دیماه1386

چکیده:
یکی از امور مسلم در تربیت اسلامی این است که افراد همان طور که از لحاظ محیط هایی که در آن پرورش می یابند با یکدیگر فرق دارند، در موهبت ها و استعدادها و لیاقت ها نیز با یکدیگر متفاوتند. شکی نیست که این تفاوت ها ناشی از حکمت الهی است. زیرا همین تفاوت ها انسان را به سوی تکامل سوق می دهد.
معلمی که بدون توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان برایشان تکلیف تعیین می کند و از همه انتظارات یکسان دارد، معلم موفقی نیست. چنین معلمی دیر یا زود در امر تعلیم با مشکل روبه رو می شود. زیرا تعدادی از دانش آموزان نمی توانند انتظارات او را برآورده سازند.
متاسفانه تعدادی از معلمین زمانی که در شروع سال تحصیلی به کلاس وارد می شوند، دانش آموزان گستاخ و شلوغ را شناسایی کرده و برای جلوگیری از مشکلات بعدی با طعنه و دشنام و تحقیر سعی در سرکوب کردن او می نمایند. این عمل ممکن در مورد تعداد انگشت شماری از دانش آموزان، به ظاهر با موفقیت همراه باشد اما آتش لجاجت را در وجود او شعله ور می کند و حداقل کاری که می کند توجه نکردن و دل سردشدن از درس می باشد و در مورد تعدادی از دانش آموزان نیز باعث درگیری های لفظی و زمینه تنبیه های بدنی و غیر بدنی می گردد.
درست است که معلم در شروع سال تحصیلی باید به شناسایی دانش آموزان بپردازد و بلکه این بهترین کار می باشد اما این شناسایی باید برای ریشه یابی مشکلات جسمی و رفتاری او باشد. دانش آموزان یک کلاس فقط از نظر پایه تحصیلی با هم یکی هستند و در بقیه موارد مثل بهره هوشی، استعدادها، توانمندی ها، سطح درآمد خانواده، سطح سواد، فرهنگ و ارزش های مورد قبول خانواده با هم متفاوتند. اینجانب .. ..آموزگار پایه …آموزشگاه ….. شهرستان… هستم و مدت … سال است که در آموزش و پرورش خدمت می کنم. در سال تحصیلی اخیر تصمیم گرفتم دانش آموزانم را هر چه بیشتر به علم آموزی علاقه مند نمایم.

باسمه تعالی
جمهوری اسلامی ایران
اداره کل آموزش و پرورش استان ….
اداره آموزش و پرورش شهرستان ….

عنوان اقدام پژوهی :
چگونه توانستم فرهنگ علاقه مند شدن به علم آموزی را در دانش آموزانم نهادینه سازم؟
نام و نام خانوادگی مولف اول/مجری اصلی :
بست سازمانی :
رشته تحصیلی :
آخرین مدرک تحصیلی :
دوره تحصیلی :
سمت فعلی :
شماره پرسنلی :

21


تعداد صفحات : 29 | فرمت فایل : Word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود