مقدمه
درس تعلیمات اجتماعی همان طور که از عنوان آن پیدا است به زندگی روزمره جمعی و فردی ما می پردازد. ما از طریق درس تعلیمات اجتماعی تلاش می کنیم تا راه های زیستن در جامعه ی امروز را به فرزندان خود آموزش دهیم، اینکه زندگی اجتماعی چیست؟نهادها و سازمانهای اجتماعی کدامند؟ جایگاه فرد در جامعه چگونه است؟ او چه نقش هایی در زندگی اجتماعی دارد؟ چه انتظارات از او می رود و متقابلا نظام آموزشی چه حقوق، امتیازات و امکاناتی در اختیار فرد می گذارد؟ درس تعلیمات اجتماعی به منظور کمک به شکل دادن به "تخیل اجتماعی" دانش آموزان ارائه می شود. تخیل اجتماعی دانش آموزان عبارت است از ذهنیت و قابلیت های ذهنی که دانش آموزان از نظر شناختی، عاطفی و رفتاری به دست می آورند تا به کمک آن بتوانند تصویری از خود و جامعه ای که در آن زندگی می کنند، بیافرینند. درس تعلیمات اجتماعی، درس یادگیری های اجتماعی دانش آموزان است، یعنی مجموعه ای از مهارت ها و قابلیت های گوناگونی که دانش آموزان باید برای زندگی جامعه امروز بدست آورند تا بتوانند بعنوان یک فرد زندگی موفق، سالم و سعادتمندی داشته باشند، در عین حال بتوانند به سلامتی و سعادت دیگران و جامعه نیز کمک کنند. ما از طریق درس تعلیمات اجتماعی تلاش می کنیم تا تخیل اجتماعی دانش آموزان را در زمینه جامعه خود و در عین حال جامعه جهانی شکل دهیم؛ به ویژه که در دنیای امروز به کمک رسانه ها و فرایند های جهانی شدن دیگر هر شهروند نه تنها در جامعه خود بلکه در کلیت جهان زندگی می کند. از این رو ما از طریق درس تعلیمات اجتماعی باید بتوانیم تخیل دانش آموزان را به گونه ای پرورش دهیم که بتوانند رابطه جامعه خود با را با جهان درک کنند، موقعیت خود را در جامعه جهانی بشناسند، و در عین حال دانش آموزان باید تخیل اجتماعی را بدست آورندکه بتوانند به کمک آن کم و بیش الگوها و قواعد پیش بینی پذیر رفتار اجتماعی و زندگی را در جامعه بیاموزند.
دانش آموزان به هر حال از راه های گوناگون مانند رسانه ها، معاشرت مناسبات های اجتماعی، تجربه های گوناگون اجتماعی و از جمله کتاب های درسی و درس تعلیمات اجتماعی می آموزند که چگونه جامعه را تحلیل کنند.
.اما امروزه وقتی با دقت به رفتار و عملکرد دانش آموزان توجه می کنیم متوجه می شویم دانش آموزان با شور و شوق درس تعلیمات اجتماعی را نمی خوانند. تلاش دارند بهانه های مختلف از کلاس فرار کنند و سعی ندارند از حوادث گذشته مطالبی فراگیرند در کلاس به درس توجهی نمی کنند. تکالیف درسی را به خوبی انجام نمی دهند. سطح علمی بیشتر دانش آموزان در سطح قابل قبولی نیست.
این بی علاقگی به درس تعلیمات اجتماعی مرا واداشت تا دست به تحقیق در این زمینه بزنم تا علل آن را بیابم در ضمن از مدیر مدرسه و اولیای محترم که در این کار مرا یاری کردند، تشکر می کنم.
بیان مساله
اینجانب … آموزگار پایه …. آموزشگاه …. شهرستان … هستم. و مدت … سال و .. ماه است که در آموزش و پرورش در حال خدمت می باشم دانش آموزان این مدرسه دارای علاقه زیاد به تحصیل هستند و با اشتیاق وارد کلاس می شوند و من هم با چنین دانش آموزانی می توانم از روش های مختلف تدریس استفاده کنم و در کار خود موفق هم هستم.در ابتدای سال تحصیلی مدیر محترم جلسه ی شورای آموزگاران را تشکیل داد که اکثر آموزگاران از جمله خود من هم در این جلسه شرکت نمودم. مدیر مدرسه گزارشی از عملکرد سال تحصیلی سال قبل را ارائه دادند و از وضعیت درسی دانش آموزان و علاقه آنها به تحصیل صحبت کردند و خاطرنشان ساختند که این دانش آموزان این مدرسه از وضعیت درسی نسبتا بالایی برخوردارند . طبق بررسی هایی که خود من انجام دادم فهمیدم که دانش آموزان این مدرسه بیشتر وقت خود را صرف درس های پایه مثل ریاضی و علوم می کنند و علاقه چندانی به درس تعلیمات اجتماعی از خود نشان نمی دهند.
با شروع کلاس ها من وارد کلاس شدم، بعد از وارد شدن به کلاس سوم شدم بعد از سلام و احوالپرسی خودم را معرفی کردم و از آنها خواستم که خودشان را برای من معرفی کنند و این کار را کردند. بعد از این در مورد اهمیت درس تعلیمات اجتماعی برای آنها سخنرانی کردم. و در مورد فایده های تعلیمات اجتماعی برای زندگی شان در جهان امروز توضیحاتی دادم. در ضمن صحبت متوجه شدم که بیشتر دانش آموزان به همدیگر نگاه می کنند و زیر لب چیز هایی می گویند و حتی حرکاتی هم دارند و گاهی مواقع با هم حرف می زدند. وقتی کلاس تمام شد دانش آموزان با سرعت از کلاس خارج شدند، این امر باعث تعجب من شد.
جلسه بعدی قبل تدریس تدریس یک ارزشیابی تشخیصی از دانش آموزان کلاس سوم به عمل آوردم نتیجه این آزمون به این صورت بود که از کل دانش آموزان این کلاس فقط … نفر نمره بالاتر از حد متوسط (بین 10 تا 15 ) گرفتند و نمره بقیه زیر حد متوسط بود.
تدریس خود را شروع کردم در ادامه تدریس تلاش کردم آنها را به اظهارنظر و بحث و بحث و گفتگو ترغیب کنم و خود هم از آنها سوالاتی می پرسیدم و از این طریق آنها را به یادگیری درس علاقمند سازم. اما آنها تمایلی به شرکت در بحث از خود نشان نمی دادند و سوالاتی که می پرسیدیم جدایی غلط یا ناقصی می دادند و بعضی ها می گفتند ما نمی دانیم، متوجه نشدیم. البته در حین تدریس و جلسه بعد رفتارهای از این
دانش آموازنی سرزده از جمله:
1. در زمان تدریس توجهی به کلاس نداشتند، همیشه به دنبال بهانه ای بودند تا بخندند تا پرنده ای از پشت پنجره عبور کند یا شخصی از آن جا عبور کند تا به آن نگاه کنند و دیگران را متوجه آن نمایند. یا اینکه صدایی از بیرون از کلاس بشنوند و آن را بهانه فرار از درس قرار دهند.
2. وقتی که درس اول تدریس شد برای آنها تکالیفی را مشخص کردم که باید انجام می دادند اما وقتی که در جلسه بعد وارد کلاس شدند جز همان سه نفر که تقریباً انجام داده بودند، بقیه بدون تغییر در رفتار آنها وارد کلاس شدند. وقتی علت را از آنها پرسیدم بهانه واهی آوردند و به دنبال توجیه کار خود بودند.
3. در حین تدریس مدام با یکدیگر حرف می زدند یا اگر یکی حرفی می زد به جای معلم سعی می کردند که او را ساکت کنند تا از این طریق فرصتی برای فرار از درس پیدا کنند.
4. مشاهده می شد در کلاس درس مدام حرکت می کردند و احساس بی قرار ی می کردند یا نفس عمیق می کشیدند و با صدای بلند نفس را از دهان خارج می کردند یا خمیازه می کشیدند یا اجازه بیرون رفتن می خواستند، اگر یکی را اجازه می دادی بیرون از کلاس برود، بقیه هم چنین تقاضایی را داشتند.
مشاهده چنین رفتارهای غیرطبیعی دانش آموزان در کلاس باعث نگرانی من شد. و برای من ایجاد سوال شد که چرا دانش آموزان رفتار هایی دارند چنین برای بهبودی کار پرسشنامه ای را تهیه کردم در آن سوالاتی را در مورد علاقه آنها به درس و کلاس تعلیمات اجتماعی و معلم پرسیدم. در این نظرسنجی 68 درصد دانش آموزان علاقه ای به درس و کلاس و 65 درصد هم علاقه ای به معلم نداشتند. وقتی از فواید درس تعلیمات اجتماعی برای سرنوشت آنها در زندگی آینده سوال مطرح کردم، 72 درصد دانش آموزان درس تعلیمات اجتماعی را بی فایده دانستند و عنوان کردند که دانستن مطالبش تاثیری در پیشرفت شغلی آینده و زندگی آنها نداردودر ادامه وقتی که خواستم درس های ریاضی، علوم، تاریخ و جغرافیا از لحاظ تاثیر آنها بر زندگی شان رتبه بندی کنند 78 دانش آموزان رتبه شش را به تعلیمات اجتماعی دادند. حال سوالی که برای من مطرح است این است
که چرا دانش آموزان به کلاس و درس علاقه ای نشان نمی دهند و از آن گریزان هستند؟ من به عنوان معلم چگونه می توانم علاقه دانش آموزان را به درس تعلیمات اجتماعی بهبود بخشم؟
شیوه های گرد آوری اطلاعات
منابع گرد آوری اطلاعات من دانش آموزان، اولیا دانش آموزان ، همکاران و کارنامه های دو سال قبل دانش آموزان که در دفتر مدرسه موجود بود ، می باشد . در این راستا روش هایی که برای جمع آوری اطلاعات استفاده کردم عبارتند از:
الف) مشاهده ب) پرسشنامه ج) مصاحبه د) اسنادی
الف) مشاهده: در مشاهده سعی کردم رفتارهایی را که بیانگر بی علاقگی دانش آموزان به درس تعلیمات اجتماعی است را مورد توجه قرار دهم و آنها را ثبت کنم و بعد در پی حل آن بر آیم.
در ابتدای سال تحصیلی وقتی وارد کلاس شدم مشاهده کردم بسیاری مشغول حرف زدن هستند. از آنها خواستم که سکوت کلاس را رعایت کند و به حرف های من توجه کنند با این حال تعدادی هم تذکر مرا نادیده گرفتند وقتی تدریس درس را شروع کردم دانش آموزان توجهی به درس نداشتند و با حرکاتی که داشتند متوجه شدم احساس بی قرار می کنند. دائماً به بهانه های واهی با دوستانشان حرف می زند و اجازه خروج از کلاس را می خواهند. در حین تدریس از آنها سوالاتی در زمینه مطالب تدریس شده از آنها می پرسیدم و جوابی نمی دادند و می گفتند متوجه نشدم و من هم مجدداً توضیح می دادم و یا از بعضی دیگر که متوجه شدند می خواستم که توضیح دهند. با این شیوه سعی داشتم آنها را در تدریس فعال سازم و تمایل آنها را بر شرکت در بحث گروهی برانگیزم اما زیاد موفق نبودم. بعد از اتمام تدریس از یکایک دانش آموزان خواستم متن درس را برای کلاس با صدای بلند بخواند از کل دانش آموزان سه نفر می توانستند درس را خوب بخوانند و بقیه دانش آموزان در حد متوسط بودند. اتفاقاً بعداً همین سه نفری که متن درس را بخوبی می خوانند علاقه بیشتری به مشارکت در بحث کلاس از خود نشان می دهند و تلاش دارند پاسخ سوالات مطرح شده را بدهند درست است که ناتوانی در خواندن برای تمام درس ها مشکلاتی به همراه می آورد اما برای درس تعلیمات اجتماعی که بیشتر مفاهیم آن انتزاعی است و دانش آموزان آن را لمس نمی کنند و همچنین فایده ای هم در آن احساس نمی کنند، این مشکلات بیشتراست. ناتوانی در خواندن باعث عدم یادگیری درس و به مرور زمان باعث بی علاقگی به درس تعلیمات اجتماعی شده است.
در جلسه دوم هم وارد کلاس شدم وقتی تکالیف دانش آموزان را بررسی کردم دیدم که بسیاری از دانش آموزان باز به جزهمان 3 نفر بقیه تکالیفشان را انجام ندادند. یا اگر هم انجام دادند ناقص انجام دادند و پرسش هم که از درس قبلی به عمل آورد ام، درس یاد نگرفتند و جوابی به سوالات من ندادند وقتی دلیل را از آنها پرسیدم.
آنها جواب دادند که ما علاقه ای به درس تعلیمات اجتماعی و کلاسش نداریم چون فایده ای برای ما ندارد و فقط برای قبول شدن شب امتحان مقداری می خوانیم ونمره ی قبولی را می گیرم تا از این درس خلاص شویم.
ب) پرسشنامه: در پرسشنامه من سوالات مختلفی را مطرح کردم تا علل این بی علاقگی را در دانش آموزان پیدا کنم و بهتر بتوانم با اقدامات درست به درمان آن بپردازم. پایین بودن سطح آرزوها یکی از عواملی است که باعث بی علاقگی دانش آموزان به تحصیل خصوصاً به درس تعلیمات اجتماعی شده است.
بی علاقگی به تحصیل می شود. درس تعلیمات اجتماعی چون دارای مفاهیم انتزاعی است و به نظر آنها ارتباطی با آینده شغلی آنها ندارد بی علاقگی دراین درس بیشتر احساس می شود.
عامل دیگری که باعث بی علاقگی دانش آموزان مورد تحقیق من به درس تعلیمات اجتماعی شده شیوه تدریس معلم و چگونگی برقراری ارتباط او با دانش آموزان است.
در سال های گذشته از روش سخنرانی استفاده شده بود و کمتر از وسایل کمک آموزشی برای ایجاد انگیزه در میان دانش آموزان استفاده می شد و فقط درس برای آنها توضیح داده می شد و مقداری نمونه سوال برای آنها مشخص می شد.
موضوع دیگری که در پرسشنامه مطرح کردیم که بیانگر عدم تمایل دانش آموزان به کتاب تعلیمات اجتماعی است مربوط به کیفیت محتوا و حجم کتاب و کم بودن ساعت آموزش تعلیمات اجتماعی در طول یک هفته است. کتاب تعلیمات اجتماعی علم امروز دانش آموزان نیست و دانش آموزان احساس بیگانگی با آن می کنند.مطالب این کتاب هم بیشتر جنبه تحلیلی دارند و کمتر جنبه توصیفی دارند و مطالب بصورت داستانی مطرح نشدند و هر چند تصاویر و نقشه هایی در کتاب موجود است.
بخش دیگر از عدم تمایل دانش آموزان به کتاب تعلیمات اجتماعی مربوط به نگاه و برخوردضعیف متولیان آموزشی به این کتاب و عدم اختصاص امکانات و بودجه کافی برای جذاب نمودن این درس است.
ج) مصاحبه: مصاحبه را با والدین و همکاران انجام دادم طی دعوتی که از اولیای دانش آموزان به مدرسه داشتم کسانی که در این جلسه شرکت کردند و بیشتر این والدین مادر بودند. آنها عنوان داشتند.نمی توانیم کمک های لازم را به آنها بکنیم و بیشتر نظارت بر کارهای دانش آموزان رامحول به مادر می کنند و چون پدر بیشتر وقت خود را صرف کار در بیرون از خانه می کند در نتیجه با خستگی تمام وارد خانه می شود دیگر توان توجه به کار دانش آموز با نظارت بر کار او را ندارد. بیشتر وظایف خود را تامین نیازهای مادی می دانند. و مادر هم چون بچه ها حرف شنوی کمتری هم از او دارند در نتیجه بی توجه به
تحصیل بچه ها و نیز عدم ابراز علاقه به دانش آموازن باعث بی علاقگی به درس خصوصاٌ تعلیمات اجتماعی شده است.
بسیاری از خانواده ها از برقراری ارتباط درست با فرز ندانشان ناتوان هستند این ناتوانی نه تنها در مورد جنبه های مادی بلکه در مورد جنبه های عاطفی و روانی نیز وجود دارد. مجموعه این رفتارها سبب بسیاری از رفتارهای ناخوشایند و بی تفاوت نسبت به درس تعلیمات اجتماعی شده است. در کنار آن برخی از خانواده ها دارای تعدادفرزندان بیشتر 3 نفر با فاصله سنی کم هستند در نتیجه چنین خانواده هایی فرصت
کمتری پیدا می کنند تا به تک تک فرزندان خود توجه کنند. از این رو در چنین محیط ی فرزندان کمتر مورد توجه قرار می گیرند و مورد حمایت قرار می گیرند و تشویق های لازم از طرف خانواده از فرزندان نمی شود. در نتیجه هم این عوامل باعث بی علاقگی دانش آموزان به درس تعلیمات اجتماعی شده است.
مصاحبه با همکاران برای من بسیار مهم بود زیرا با توجه به موضوعاتی که در بالا مطرح شده ارتباط تنگاتنگی با کار همه همکاران داشته است. پس روش هایی که آنها برای علاقه مند ساختن دانش آموزان به درس در پیش گرفتند، می توانند مفید باشد.
آموزگار پایه چهارم: در ابتدا من سعی دارم با آنها ارتباط دوستانه برقرار کنم و با آنا ن درد دل کنم، به پای صحبت های آنها می نشینم و بعد وقتی که علاقه آنها را به درس و خودجلب کردم از آنها می خواهم در کلاس درس توجه داشته باشند و در کلاس فعال باشند
تا مطالب درس را در همان کلاس یاد بگیرند. به آنها یاد آوری می کنم که شما می توانید موفق شوید، مشروط به اینکه با علاقه به کلاس بیایید و گوش کنید.
آموزگار ورزش : من دانش آموزان را به گروه های کوچک تقسیم کنم و از آنها می خواهم با یکدیگر درموردموضوعات درس بحث کنند و به کلاس ارائه دهند و همچنین رسانه ی آموزشی را درست کنند وبا استفاده از وسایل کمک آموزشی کلاس را جذاب می کنم ودانش آموزان با علاقه و دقت به درس توجه می کنند.
آموزگار پایه دوم: من سعی می کنم با استفاده از روش حل مساله و با گروه بندی دانش آموزان به یادگیری بیشتر علاقمند سازم.
آموزگار پایه ششم: سعی می کنم همیشه ارتباط درست و مهربانانه با آنها داشته باشم همیشه با والدین این دانش آموزان در ارتباط هستم و به مناسبت های مختلف مسابقاتی برگزار می کنم تا دانش آموزان را به درس علاقه مند سازم.
د) روش اسنادی: از این روش برای بررسی اسناد و مدارک دانش آموزان که از گذشته به جای مانده استفاده کردم. از مدیر محترم خواستم تا مدارک و پرونده های دانش آموزان را در اختیار من قرار دهد. با بررسی که داشتم برای من روشن شده که نمرات درس تعلیمات اجتماعی دانش آموزان این کلاس نسبت به درس های دیگر پایین تر بود .
تعریف و تبیین واژه های کلیدی
علاقه: دوست داشتن ها و دوست نداشتن های افراد اشاره دارد. علاقه احساس های شخصی نسبت به امور است. رجحان های فرد درباره فعالیت ها ، نهاده ای اجتماعی یا ( گروه ها یا شامل احساس های شخصی نسبت به امور است. (سیف ، علی اکبر. 1382 ، ص 61)
روش تدریس: به مجموعه تدابیر منطقی که معلم برای رسیدن به هدف با توجه به ( شرایط و امکانات اتخاذ می کند را روش تدریس می گویند. (شعبانی، حسن. 1382 ، ص 241)
ارتباط: عبارت است از فرایند انتقال و تبادل افکار، اندیشه، احساساتی و عقاید دو نفر یا بیشتر با استفاده از علائم و نمادهای مناسب به منظور تحت تاثیر قراردادن، کنترل و ( هدایت یکدیگر. (شعبانی، حسن. 1382 ، ص 84)
ناتوانی در خواندن: عبارت از یک بی نظمی و اختلال در اعضای شنوایی و صوتی دانش آموز که شرایط لازم برای قرائت عادی و صحیح را مختل یا دچار وقفه می سازد.
( (لوگال، اندره، 1379 ، ص 68
ارائه روش های پیشنهادی جهت حل مساله
با توجه به اطلاعات بدست آمده و شناخت علل بی علاقگی دانش آموزان به درس تعلیمات اجتماعی تصمیم گرفتم روش های زیر را اجرا نموده تا از میزان علاقه دانش آموزان را افزایش دهم:
1. بالابردن سطح آرزوهای دانش آموزان
2. تشکیل گروه های کوچک
3. برقراری ارتباط مناسب با دانش آموزان
4. تهیه رسانه آموزشی
5. تهیه داستان های تاریخی
6. ارائه فهرستی از مشاغل
7. استفاده از شیوه های نوین تدریس
8 . استفاده از وسایل کمک آموزشی در تدریس
9 . تغییر دادن محرک ها در جریان تدریس
10 . مشاوره با مدیر و معاون مدرسه
11 . ارائه گزارش در جلسه شورای آموزگاران
2 . راهنمایی و مشاوره با والدین
اقدام و اجرای راه حل های پیشنهادی
1. بالابردن سطح آرزوها- برای بالابردن سطح آروزها به دانش آموزان در جلسات متعدد متذکر شدم که هر انسانی با تلاش و کوشش می تواند موفق شود. انسان های موفق به دستاوردهای کم قانع نمی شوند و تلاش دارند با برنامه ریزی و پشتکار در انجام کارها موفقیت های خوبی داشته باشند. شما هم دارای توانایی های زیادی هستید و نباید خود را دست کم بگیرید. می توانید با تبدیل محدودیت ها به فرصت ها و استفاده از این فرصت ها در یادگیری درس ها موفق باشید. تفاوتی میان شما و آنهایی که موفق هستند، وجود ندارد. تنها تفاوت در این است که آنها از فرصت ها استفاده می کنند و در کلاس با دقت به درس گوش می کنند و مطالب را در همان کلاس یاد می گیرند. در ادامه از شخصیت های علمی که با کمترین امکانات موفق بودند صحبت کردم. با این شیوه سعی
کردم سطح آرزوهای دانش آموزان را افزایش دهم.
2. تشکیل گروه های کوچک- دانش آموزان را به گروه های کوچک همیار تقسیم کردم و به آنها فرصت دادم متن درس را به صورت انفرادی بخوانند و بصورت گروهی
با هم بحث و گفتگو کنند و بعد به سوالات مطرح شده، پاسخ دهند. البته برای گروه هایی که فعالیت خودشان را با جدیت دنبال می کردند و مشارکت خوبی داشتند،جایزه در نظر می گرفتم.
3. برقراری ارتباط مناسب با دانش آموزان- سعی کردم ارتباط دوستانه ای با دانش آموزان داشته باشم در ابتدای ورودم به کلاس با آنها سلام و احوالپرسی می کردم و سعی کردم با نام کوچک آنها را صدا بزنم از تنبیه یا مجازات هایی که شخصیت آنها را زیر سوال می برد، پرهیز کردم. دانش آموزان را در تصمیم گیری ها مشارکت می دادم و از آنها خواستم که عملکردم را در کلاس نقد و بررسی کنند و انتقادها و پیشنهادهای خود را بیان کنند و نظرات آنها را در تدریس لحاظ می کردم. در این زمینه از راهکارهای بهبود ارتباط (هورنبای 1994 ) استفاده نمودم.
5. تهیه رسانه آموزش- در این زمینه از دانش آموزان خواستم که برحسب موضوعات درس از محیط پیرامون خود آثار و بناهایی تاریخی مربوط به دوره های مختلف را بررسی و از آنها گزارش تهیه و به کلاس ارائه دهند. کار دیگر تهیه روزنامه دیواری بوده و برای این کار آنها نمره در نظر گرفتم تا دانش آموزان تشویق شوند کارشان را با جدیت انجام دهند.
6. تهیه داستان های تاریخی- ابتدا خود داستان های تاریخی را در کلاس می گفتم.برای نمونه ماجرای قتل آقامحمدخان قاجار را توضیح دادم و از شخصیت هایی چون میرزاکوچک خان که در تاریخ نقش داشتند صحبت می کردم و در ادامه دانش آموزان را تشویق کردم که آنها می توانند این کارها را انجام دهند.
7. بازدید از موزه- یکی دیگر از اقداماتی که با همکاری مدیر مدرسه انجام دادم
بازدید از موزه شهرستان نهاوند به همراه دانش آموزان بود. البته از آنها خواستم از این بازدید بصورت گروهی گزارش تهیه کنند و به کلاس ارائه دهند و گروهی که بهترین گزارش تهیه کردند مورد تشویق قرار گرفتند.
8. ارائه فهرست مشاغل- فهرستی از مشاغلی که مربوط به علم تعلیمات اجتماعی بود تهیه نموده و در اختیار دانش آموزان قرار دادم. از جمله این مشاغل عبارتند از: باستانشناسی،کارشناس مسائل سیاسی، حقوق سیاسی، مورخ و آموزگاری تاریخ.
9. استفاده از شیوه های نوین تدریس- سعی کردم با توجه به موضوعات هر درس روش های خاصی را پیش بگیرم. یکی از این روش ها که برای تدریس انتخاب کردم، تدریس گروهی بود. از دانش آموزان خواستم متن درس را بخوانند و بصورت گروهی در مورد سئوالات مطرح شده من بحث کنند و جواب را برای کلاس بیان کنند. روش دیگرایفای نقش (ترموتوونین رشد آموزش تاریخ نشر 21 ) بود. در این روش از چند نفر از دانش آموزان خواستم که برحسب مطالب کتاب یک نقش را انتخاب و در کلاس برای دیگران بازی کند. و دیگران که به عنوان تماشاچی هستند موظفند در پایان به نقد وبررسی بپردازند. و اگر سوالاتی که مطرح شده پاسخ دهند.
10 . استفاده از وسایل کمک آموزشی در تدریس- در این زمنیه تصاویر و نقشه های سیاسی از کتاب ها و مجلات رشد تهیه کردم و در موقع تدریس از آنها استفاده نموده تا ایجاد انگیزه نمایم و میزان تمرکز حواس آنها را بالا ببرم. همچنین از آنها خواستم تصاویر یا مطالبی را تهیه کرده و به کلاس ارائه دهند تا از آنها استفاده کنم.
11 . تغییر دادن محرک در جریان تدریس- در زمان تدریس سعی کردم حرکات و سخنان خود را تغییر دهم همراه با تغییر آهنگ، صدا و چهره با شور و شوق تدریس می کردم و علاقه خود را به تدریس نشان می دادم و با دانش آموزان ارتباط چشمی برقرار می کردم تا از این طریق دانش آموزان با علاقه به درس گوش دهند.
12 . راهنمایی و مشاوره با مدیر مدرسه- از مدیر خواستم زمانی که اولیای دانش آموزان به مدرسه مراجعه می کنند ابتدا از نقاط قوت دانش آموزانشان صحبت کنند و بعد به نقاط ضعف آنها بپردازند، زیرا برخی از والدین احساس می کند چون فرزندانشان وظایف خود را به خوبی انجام نداده اند، موجب شرمساری آنها خواهند بود و وقتی به مدرسه می آیند مورد سرزنش قرار خواهند گرفت.
13 . ارائه گزارش در جلسه شورای آموزگاران- گاهی اوقات شما به عنوان یک آموزگار از همکاران و مسئولان تقاضای کمک داریم در هر حال تقاضاکردن از دیگران گاه برای ما دشوار است. اما در جلسه ی شورای آموزگاران سعی کردم تا اقداماتی که برای علاقمند کردن دانش آموزان به درس تعلیمات اجتماعی انجام دادم گزارش داده و از همکاران درخواست کردم که بدون هیچ گونه ملاحظه ای به نقد و بررسی کارم بپردازم. و انتقادها و پیشنهادهای خود را بیان نمایند. در این راستا برای افزایش موفقیت در تقاضا کردن در موقعیت های مختلف مانتئی ( 1988 ) راهنمای مفیدی برای من بود. این راهکار به طور خلاصه عنوان می دارد
که درخواست خود را مستقیماً و سریع و دقیق بیان دارید و با آمادگی کامل پذیرای انتقادهای سازنده عزیزان باشیم.
14 . راهنمایی و مشاوره با والدین- در جلسات متعددی که با والدین داشتم اهمیت نقش خانواده را در علاقه مند کردن دانش اموزان به تحصیل بخصوص درس تعلیمات اجتماعی یادآوری کردم و از آنها خواستم که وقتی بیشتری را برای برقراری ارتباط درست با فرزندانشان صرف کنند. از دانش آموزان خود بخواهند که موضوعات مختلف درس تعلیمات اجتماعی را برای آنها شرح دهند. سعی کنند در منزل به آنها فرصت اظهار نظر بدهند و در تصیم گیری ها شرکت دهند. بر کار آنها نظارت داشته باشند. همیشه با من در ارتباط
باشند و این ارتباط را به خاطر کار قطع نکنند. سعی کنند علاقه خود را به فرزندان نشان دهند و آن را پنهان نکنند، چون دانش آموزان بسیار به آن نیاز دارند. کارهای خوبی که انجام می دهند آنها را تشویق کنند و جوایزی برای آنها بخرند و سعی داشته باشند در خرید جوایز به کتاب بیشتر توجه داشته باشند. اگر دچار اشتباه شدند سریع آنها را سرزنش یاتنبیه نکنند. بلکه راهنمایی و ارشاد کنند. در این قسمت روش آموزش موثر والدین (گوردن 1970 ) استفاده کردم.
ارزیابی نتایج
پس از اعمال راه حل های بیان شده پس از 4 ماه تغییرات ذیل در نگرش و رفتار دانش آموزان بوجود آمد که باعث واکنش و اظهارنظرهای مثبت والدین و همکاران شد.
بعضی از تغییرات به شرح ذیل می باشد:
1. دانش آموزان نسبت به آینده تحصیل خود امیدوار شده و با علاقه وارد کلاس می شدند و به درس با دقت گوش می کردند. در پرسشنامه ای که قبلاً تهیه کردم میزان علاقه ی دانش آموزان را مجدد اً بررسی کردم که 44 % درصد دانش آموزان به درس تعلیمات اجتماعی و 88 % نسبت به معلم علاقمند شدند. و 55 % درصد دانش آموزان احساس می کردند درس تعلیمات اجتماعی برای آنها مفید است.
2. در گروه مشارکت فعال داشتند و کارهای گروهی را با جدیت تمام انجام می دادند و داوطلب ارائه آن برای دیگران می خواندند.
3. توان خواندن متن افزایش پیداکرد و همان دو نفری اکراه داشتند که متن درس را بخوانند در ادامه کار با علاقه متن درس را برای دیگران می خواندند.
4. رسانه آموزشی را تهیه بصورت روزنامه دیواری به کلاس ارائه می دادند و خواستار این بودند روی دیوار کلاس نصب شود.
5. در طی جلسه ای که با والدین دانش آموزان داشتم، عنوان کردند که فرزندانشان از آنها می خواستند که برای آنها روزنامه، کتاب هایی پیرامون تعلیمات اجتماعی بخرند تا آنها مطالب مربوط به موضوعات درسی را در آنها پیدا کنند.
6. والدین عنوان کردند که دانش آموزانشان علاقه مند به درس تعلیمات اجتماعی شده و برای آنها توضیح می دادند و مطالبی پیرامون تعلیمات اجتماعی را برای آنها می گفتند.
7. در موقع تدریس، فعالانه در بحث ها شرکت می کردند و سئوالاتی که مطرح می کردم سعی داشتند پاسخ دهند، حتی درصورت غلط بودن پاسخ ها، اظهار پشیمانی نمی کردند.
8. همکاران هم ابزار رضایت از دانش آموزان می کردند و عنوان کردند که دانش آموزان با علاقه بیشتر به درس توجه دارند و نمرات آنها نسبت به گذشته افزایش پیدا کرد.
9. نمرات درس تعلیمات اجتماعی نسبت به گذشته افزایش یافت
موانع و محدودیت ها
1. تهیه وسایل کمک آموزشی به اندازه استفاده کل دانش آموزان مشکل بود.
2. زمان تدریس درس تعلیمات اجتماعی بسیار کم و فرصت کافی نداشتم تا از امکانات بیشتر و بهتر استفاده کنم و دانش آموزان را بیشتر درگیر آن کنم.
پیشنهادها
1. سعی شود از همان ابتدای سال تحصیلی در مدرسه با دانش آموزان ارتباط درست ومناسب داشته و از برخورد های تند پرهیز شود تا دانش آموزان نسبت به درس یا معلم احساس بی علاقگی نکند.
2 . در مدارس برای خانواده ها جلسات آموزش خانواده برگزار شود و از آنها دعوت شود به جلسات بیایند تا در امرآموزش و علاقه مند کردن دانش آموزان کمک کار خوبی برای مدرسه باشند.
3. به متولیان مدرسه توصیه می شود زمانی که والدین دانش آموزان به مدرسه می آیند سعی کند ابتدا نقاط قوت دانش آموزان را بگویند، بعد اگر مشکلی داشتند آنها را مطرح نمایند چون بسیاری از خانواده ها وقتی به مدرسه دعوت شوند فکر می کنند و به خاطر کار فرزندانشان دچار لغزش شده و در مدرسه سرافکنده خواهند شد.
4. در مدارسی که دانش آموازن آن نسبت به برخی درس ها علاقه ای نشان نمی دهند. مدیران سعی کنند بودجه جداگانه ای در نظر بگیرند و با هزینه کردن درست آن دانش آموزان را به آن درس علاقه مند سازند.
5. در برنامه آموزشی مدرسه حتما اردوهای علمی و تفریحی گنجانیده شود تا دانش آموزان به درس هایی که علاقه نشان نمی دهند به همراه همان آموزگار مربوط به اردو بروند تا ارتباط نزدیک تر و دوستانه تری برقرار شود و دانش آموزان به ان درس و معلم آن علاقه مند شوند.
6. در تدریس درس ها معلمان سعی کنند به توان و نیاز های دانش اموزان توجه کنند وبا توجه یه آن تدریس کنند تا دانش آموزان احساس کند که می توانند مطالب را بفهمد وبا فهم آن به به آن درس علاقه مند شوند.
7. به متولیان مدرسه پیشنهاد می شود که با همکاری و نظارت دیگران ماهنامه یا فصل نامه هایی در مدرسه توسط دانش آموزان انتشار دهند.
9. در تدریس حتما از وسایل کمک آموزشی استفاده شود و از همه ی دانش آموزان دربحث های کلاس استفاده شود.
10 . مسابقات علمی در مدرسه در طول سال تحصیلی برگزار شود و به افراد برگزیده جوایزی هم داده شود.
11 .سعی شود تحقیقاتی در زمینه ی تاثیر تغییرات دوره ی نوجوانی در بی علاقگی دانش آموزان به درس تعلیمات اجتماعی انجام گیرد.
تدریس تعلیمات اجتماعی در مقاطع مختلف ابتدائی، راهنمائی و دبیرستان بخش مهمی از فعالیت اساسی و هدفداری است که تحت عنوان "جامعه پذیری کودکان و نوجوانان" می توان آن را جمع بندی و خلاصه نمود.
کتب درسی در ایران بصورت متمرکز و از بالا به پایین تهیه می شود و علیرغم تلاش فراوانی که مولفین ودست اندرکاران امور انجام می دهند. فاصله بین مفاهیم و دنیای ایجاد شده توسط کتب درسی با واقعیت های موجود در جامعه به ویژه با توجّه به تنوع فرهنگی در خرده فرهنگ های مختلف بسیار است و گاهی معلمان در ارئه مطالب و محتوای گردآوری شده دچار مشکلات متعدد هستند.
در سطوح ابتدائی سعی شده است مطالب اجتماعی به صورت کمی ارائه شود زیرا در این مقطع هنوز دانش آموز قادر به تفکیک ودرک بسیاری از مطالب به صورت مجزا نیست. بنابر این آنچه که لازم است تا یک کودک بتواند ارتباط درستی با پیرامون خود برقرار کند با هم به او ارائه می شود.
دروس تعلیمات اجتماعی مجموعه ای بسیار ساده از موضوعات متفاوت مانند تاریخ ، جغرافیا ، اقتصاد ، مردم شناسی ، جامعه شناسی و روان شناسی می باشد که در ارتباط با انسان است. این علوم بدون این که هویتشان زیر سوال برود همگی با هم به کودک آموزش داده می شود.
فردی از نظر اجتماعی رشد یافته است که به راحتی بتواند با استفاده از مهارتهای اجتماعی با دیگران ارتباط برقرار کند یعنی با دیگران زندگی کند و سازگاری داشته باشد. رشد اجتماعی مهمترین جنبه شخصیتی افراد است که هر قدر فرد سازگارتر و دارای روابط اجتماعی قوی تر باشد می تواند در بستر اجتماع از نظر شخصیتی، شغلی موفق تر باشد.
ویژگیهای تعلیمات اجتماعی :
1- متغیر بودن مفاهیم
2- توجّه به ارزشها
3- مشکلات بررسی زمان و مکان در گذشته
4- تـاثیر دیدگاه معلم اجتماعی
5- انتقال مفاهیم
6- تحوّل مطالعات اجتماعی
ضرورت درس تعلیمات اجتماعی:
آموزش و پرورش یک جامعه در دوره آموزشهای عمومی باید افراد را به سمت کسب مهارتهای کلامی، جسمی، علمی و مهارتهای اتماعی هدایت کند و شخص را آماده ورود به اجتماع نماید.اجتماعی شدن جریانی است که در آن مهارتها، انگیزه ها، ارزشها و هنجارها و رفتارهای فرد شکل می گیرد تا فرد در جامعه فعلی یا آتی نقش مناسب و کارآمد داشته باشد. این اجتماعی شدن از لحظه ی بدو تولد یک کودک شروع می شود و ارتباط دو جانبه میان فرد و اطرافیان تا پایان حیاط فرد ادامه دارد.نهاد آموزش و پرورش به عنوان موثرترین نهاد در اجتماعی کردن افراد جامعه نقش مهمی را ایفا می کند. که عملکرد اشتباه این نهاد تاثیر مستقیم بر روی سایر نهادهای جامعه خواهد داشت. اگر مدارس کار کرد اجتماعی کردن افراد را به درستی انجام ندهند ، افرادی به جامعه تحویل می دهند که نه تنها یک شهروند وظیفه شناس برای جامعه نخواهد بود بلکه به وظائف خود در آینده به عنوان پدر و مادر آگاه نیست و موجبات نابسامانی اجتماعی را فراهم می سازد. نکته قابل توجّه این است که به این نیاز مهم و ضرورت اجتماعی شدن اهمیّت خاص و اقدامات ویژه ای صورت گیرد.
همکاران گرانسنگ و آگاه دوره ی ابتدایی :
امروزه هدف از آموزش ایجاد زمینه و بستر مناسب برای تلاش و کوشش و تحقیق دانش آموزان است. تا یادگیری مادام العمر تحقق یابد.
آموزش مطالعات اجتماعی بر کسب اطلاعات علمی ، مهارتهای اجتماعی و ذهنی (که شامل مشاهده ، اندازه گیری ، مقایسه ، طبقه بندی و برقراری ارتباط وغیره است) و جامعه پذیری، خودشناسی و کسب نگرشها و ارزش ها تاکید خاص دارد.
فی المثل همانطور که می دانید اهمیّت و لزوم مطالعه ی تاریخ بر کسی پوشیده نیست و فراگیری این گذشته ی هزار توی پر رمز و راز چه روشنگریها و رهنمودهایی که در مسیر پر پیچ و خم آینده می تواند داشته باشد که البته این مهم با مطالعه ی چند سطر تاریخ کتابهای درسی امکان پذیر نیست. و شاید می تواند نه فقط آغاز بلکه پیش درآمدی بر راهی پر فراز و نشیب باشد.
اگر کیفیت آموزش مطالعات اجتماعی در جامعه از وضعیت مطلوبی برخوردار گردد دانش آموزان که پیکره ی اصلی جامعه فردا را تشکیل می دهند دچار عقب ماندگی از نظر توسعه ی علمی ، صنعتی ، فعّالیّت اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی نخواهند شد.و در نهایت شهروندانی معتقد به ارزش ها و پای بند به اصول اخلاقی ، مسئولیت پذیر و سازگار خواهیم داشت.
ضمائم
باسمه تعالی
دانش آموزان گرامی – سلام
پرسشنامه ی حاضر بخشی از کار تحقیقی اینجانب در زمینه ی افزایش علاقه ی دانش آموزان به درس تعلیمات اجتماعی است. خواهشمند است صادقانه به سئوالات زیر پاسخ دهید. لازم به یاد آوری است که جواب دادن به این سوالات تاثیری در نمره ی شما ندارد و همچنین نیاز به نوشتن نام نیست.
با تشکر
-1 شغل والدین شما: پدر( ) مادر ( )
-2 تحصیلات والدین: پدر( ) مادر ( )
3 آیا به درس تعلیمات اجتماعی علاقه دارید؟ خیر بله
4 آیا به معلم تعلیمات اجتماعی علاقه دارید؟ خیر بله
5 به نظر شما درس تعلیمات اجتماعی برای آینده زندگی شما فایده ای دارد؟ خیر بله
-6 درس های زیر را از لحاظ فایده آنها رتبه بندی کنید.
شیمی-فیزیک -ریاضی-اندیشه اسلامی -ریاضی-تعلیمات اجتماعی
-7 با توجه به زمان کلاس حجم کتاب تعلیمات اجتماعی شما چگونه است؟
مناسب زیاد کم
-8 دوست دارید محتوای کتاب تعلیمات اجتماعی شما چگونه باشد؟
داستانی همراه با تصاویر داستانی به همین صورت
-9 آیا والدین شما در منزل در انجام کارها با شما مشورت می کنند؟
خیر بله
-10 والدین شما در منزل در انجام کارها چه میزان با شما مشورت می کنند؟
بسیار زیاد زیاد متوسط کم بسیار کم
-11 والدین در منزل چه میزان با شما روابط دوستانه و عاطفی دارند؟
بسیار کم کم متوسط زیاد بسیار زیاد
-12 در صورت انجام کار خوب در منزل مورد تشویق والدین قرار می گیرد؟ خیر بلی
-13 اگر در منزل وظایف را به خوبی انجام ندهید برخورد والدین با شما چگونه است؟
منابع و مآخذ
1. اصغرپور، حمید( 1383 )، مشاوره با دانش آموزان در مدارس (مهارت هاکاربردها) برای معلمان مشهد، موسسه فرهنگی و هنری و انتشاراتی ضریح آفتاب.
2. خیراندیش، عبدالرسول ( 1384 ) آموزش رسمی تاریخ (ضرورت ها و تنگناها)،. رشد آموزش ، شماره 18
3. سیف، علی اکبر ( 1382 )، روش های اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی، تهران،آگاه.
4. شعبانی، حسن ( 1382 )، مهارت های آموزش و پرورش (روش ها و فنون تدریس) تهران، سمت.
5. لوگال، آندره ( 1379 )، شکست های تحصیلی (شناخت و جبران)، ترجمه محمدرضا شجاع رضوی، مشهد، آستان قدس رضوی.
6. ملک محمدی، حمید ( 1384 )، ایفای نقش، شیوه ای در تدریس اجتماعی ، رشد . آموزش تاریخ
7. نوروزی، جمشید ( 1383 )، کتاب های درسی از نگاه تعدادی از. دانش آموزان، رشد آموزش ، شماره 14
8. نوروزی ، جمشید ( 1383 )، کتاب های درسی در کشور آلمان، رشد آموزش . شماره 16
چکیده
انسانها امروزه در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر زندگی می کنند . و این ارتباطات طوری فواصل مکانی و زمانی را در نوردیده که از دنیا به عنوان دهکده جهانی ذکر می شود. انسانها باید قادر باشند که روابط دوستی با یکدیگر برقرار نمایند ، حداقل این ارتباط رابطه ی انسانی است که پیرامون افراد صورت می گیرد. و روابط انسانی عبارت است از: برقراری ارتباط انسانی با افراد از طریق پذیرفتن وجود ، شخصیت وویژگی افراد با تمام تفاوتهای آنان.
شناخت کودک از محیط، ایجاد ارتباط با محیط از بدو تولد آغاز می شود و خانواده به عنوان اوّلین مکان برای اجتماعی کردن کودک محسوب می شود. مدرسه بعد از خانه سعی دارد که به صورت منطقی و منظم فرد را اجتماعی کند. برای این امر از دو طریق عمل می نماید. اوّل این که کودک با ورود به مدرسه باید بداند که وارد جامعه ی بزرگی شده است که دارای قوانین خاص خودش می باشد و او ملزم است که با رعایت این اصول و قوانین با افراد مخاطب خود ارتباط برقرار کند. در مرحله ی دوم دروسی در ارتباط با اجتماعی نمودن دانش آموزان در نظر گرفته شده که سعی دارد کودک درک درستی از جامعه و مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشته باشد. وبتواند با کسب مهارتهای لازم اجتماعی جایگاه مناسبی برای خود به عنوان یک فرد مسئول پیدا نماید
اینجانب …. در اقدام پژوهی فوق الذکر تصمیم گرفتم دانش آموزان پایه … آموزشگاه …. را به درس تعلیمات اجتماعی علاقه مند نمایم.
وزارت آموزش و پرورش
اداره کل آموزش و پرورش استان ….
اداره آموزش و پرورش شهرستان….
عنوان اقدام پژوهی :
چگونه توانستم دانش آموزان پایه …آموزشگاه … را به درس تعلیمات اجتماعی علاقه مند سازم؟
نام و نام خانوادگی مولف اول/مجری اصلی :
پست سازمانی :
رشته تحصیلی :
آخرین مدرک تحصیلی :
دوره تحصیلی :
سمت فعلی :
شماره پرسنلی :
وزارت آموزش و پرورش
اداره کل آموزش و پرورش استان …
اداره آموزش و پرورش شهرستان…
عنوان اقدام پژوهی :
چگونه توانستم دانش آموزان پایه … آموزشگاه . . .را به درس تعلیمات اجتماعی علاقه مند سازم؟
نام و نام خانوادگی مولف اول/مجری اصلی :
پست سازمانی :
رشته تحصیلی :
آخرین مدرک تحصیلی :
دوره تحصیلی :
سمت فعلی :
شماره پرسنلی :
شماره همراه :
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
بیان مساله
دانش آموازنی سرزده از جمله
شیوه های گرد آوری اطلاعات
الف) مشاهده
ب) پرسشنامه
ج) مصاحبه
تعریف و تبیین واژه های کلیدی
ارائه روش های پیشنهادی جهت حل مساله
اقدام و اجرای راه حل های پیشنهادی
ارزیابی نتایج
موانع و محدودیت ها
پیشنهادها
ویژگیهای تعلیمات اجتماعی
ضرورت درس تعلیمات اجتماعی
ضمائم
پرسشنامه
منابع و مآخذ
4