تارا فایل

NGO مورد بررسی هستیا اندیشه


NGO مورد بررسی: هستیا اندیشه
هستیا ایزد بانویی است که در اسطوره ها به معنی زن دانا و آگاه آمده است، زنی که گرما و روشنی خانه های مردم از اوست.
1- معرفی:
هستیا اندیش، کانونی است غیر دولتی، غیرانتفاعی که به همت گروهی از افراد فعال و آگاه در عرصه مسائل اجتماعی با هدف حساس سازی و تغییر نگرش مردم نسبت به مسائل جنسیتی در یک جامعه مدنی پویا از طریق توانمند سازی و ارتقاء آگاهی با آموزش، پژوهش، اطلاع رسانی، ترویج و لابی گری در سال 1381 تاسیس شده است.
2-چشم انداز:
آرمان کانون، جامعه ای است انسانی، آزاد، عادلانه و عاری از خشنونت، جایی که زنان و مردان با برخوداری از حقوق انسانی وفرصت های برابر، صرف نظر از تبعیض های جنسیتی، نژادی، طبقاتی، قومی، مذهبی، سنی ودیگر وضیعت های محرومیت زا همگام با هم در توسعه انسانی پایدار صاحب نقش باشند و از ثمرات آن بهره مند گردند.
3- اهداف:
* رفع کلیشه های تبعیض جنسیتی
* رسیدن به برابری زن و مرد در چارچوب معیار های حقوق بشر
* بهبود زندگی زنان
* مشارکت زنان در حوزه های تصمیم گیری، مشاغل مدیریتی و پست های کلیدی
* دستیابی زنان به سرمایه، تولید و اطلاعات در زمینه های مختلف
* تلاش برای گسترش تفاهم و گفتمان اجتماعی میان زنان و مردان
* بهبود بخشیدن دید جامعه نسبت به توانایی زنان در تمامی عرصه ها
* آسیب شناسی زنان با تکیه بر محیط اجتماعی و فرهنگی
* رایزنی و تبادل تجربیات میان اعضا، سازمانهای ملی و بین المللی
* انجام پژوهش در امور زنان و انعکاس نتایج به دست آمده به مردم و مراجع مسئول
* مخالفت با همه اشکال خشونت دیدگان در جهت بهبود وضعیتشان
* تغییر ارزشها و طرز تلقی ها و اعمال تقویت کننده خشونت
4- اعضای هئیت موسس چه کسانی هستند؟ جلوه جواهری، بیتا طاهباز ، مونا محمدزاده، سارا لقمانی، کاوه مظفری
5- چه کسی یا کسانی NGO را حمایت مالی می کنند؟ از طرف محل یا نهاد خاصی حمایت نمی شوند اعضای NGO خودشان هزینه ها را پرداخت می کنند و افراد عضو هم ماهانه هزار تومان پرداخت می کنند.
6- مشکلات سازمان چیست؟ مالی، امنیتی (اجرای مراسم)، گرفتن مجوز، جانیفتادن نقش NGO در جامعه و…
7- روابط اعضای NGO با همدیگر چگونه می باشد؟ چون اعضای NGO در کل جوان می باشند همگی اعضاء زیر 30 سال سن دارند روابطشان خیلی با همدیگر صمیمانه می باشد.
8- آیا با NGO ها یا نهاد های دیگر در ارتباطید؟ بله مثلاً NGO های محیط زیست وهم اندیش زنان و…
9- فعالیت های انجام شده توسط هستیا را ذکر بفرمایید؟
– برگزاری مراسم 8 مارس 1381: حقوق انسانی و کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان
– توانا سازی اعضا با شرکت در کارگاهها، کلاسهای آموزشی و برگزاری دوره های مطالعاتی
– چاپ نشریه هستیا
– مشارکت در کمپین زنان و مردان علیه خشونت تا ؟ مارس
– جمع آوری طومار از دانشگاهها در اعتراض به طرح سهمیه بندی جنسیتی در پذیرش رشته های پزشکی و فرستادن آن به مجلس
– برگزاری مراسم 8 مارس سال 1382: زنان، صلح و خشونت
– راه اندازی سایت هستیا
– مشارکت در کمپین اعتراضی علیه صدا و سیما
– پیوستن به گروه همکاری پکن
– برگزاری و شرکت در جلسات هم اندیشی زنان.
فاطمه کریمی
– مسائل زن و خانواده از محضر آیت الله امینی:
1- جایگاه زن از دیدگاه اسلام
2- ناقص بودن عقل زنان
3- مسائل حقوق بشر درباره جایگاه زن و مرد
– حق حیات و زندگی
– حق آزادی
– حق استفاده از منابع طبیعی
– حق بهداشت و درمان
– حق اشتغال
– حق تملک و تصرف در اموال خود
– حق امنیت
– حق جعل قانون و در سایه قانون زیستن
– حق دخالت و مشارکت در حکومت
– حق اختیار همسر
– حق داشتن و تربیت فرزند
– حق اندیشیدن و عقیده داشتن
– حق تحصیل علم
– حق تکامل روحی و معنوی
4- روابط زن و مرد در جامعه
5- الگوی زن مسلمان
– خانه داری
– شوهر داری
– شرکت در کارهای بیرون از خانه
6- نتیجه گیری
آیت ا… امینی جزو کسانی است که سابقه طولانی در عرصه تحقیق . تالیف و خصوصاٌ اولویت دادن به موضوعات تربیتی، خانوادگی و به ویژه مسائل زنان دارد. این کتابها و تالیفات عبارتند از: آئین همسرداری، آئین تربیت، انتخاب همسر، بانوی نمونه اسلام. این کتابها مشخصاٌ پیرامون موضوع زن و مسائل زنان می باشد. البته در کتابهای دیگری مثل کتاب "آشنایی با مسائل کلی اسلام" هم حدود 90 صفحه که تقریباٌ یک سوم کتاب است در مورد مسائل زنان می باشد.
1- جایگاه زن از دیدگاه اسلام:
مقام زن در قرآن و در اسلام، در واقع همان مقام انسان است. اصولاٌ خیلی جالب است که در هزار و چند صد سال قبل که زن را معمولاٌ یک جنس پست تر و ضعیف تر می دانستند و حتی بعضی ها در انسان بودن او تردید داشتند ، اسلام هیچ این مساله را به طور مستقیم مطرح نمی کند، بلکه مسائلی را که درباره انسان بیان می کند به طور طبیعی شامل زن و مرد و هر دو می کند. بنابراین برای تبیین مقام زن باید بررسی کنیم و ببینیم که مقام انسان از دیدگاه اسلام چیست؟
اسلام انسان را موجودی ممتاز و برتر از موجودات مادی می داند که مرکب از جسم و روح است. انسان موجودی است باقی که در آفرینش او هدفی وجود دارد و
آن هدف، تکامل نفسانی و سعادت در مجموعه حیات و بویژه سعادت اخروی است. با این بیان مقام زن هم روشن می شود. در قرآن و احادیث نسبت به این موضوع تاکید شده است. از جمله در قرآن خداوند می فرماید: ما بنی آدم آدمیزادگان را گرامی داشتیم، یعنی مقامشان را بالا بردیم از سایر موجودات مادی- هم زنان آدمیزاده اند و هم مزدان- و برای اینها در خشکی و دریا وسیله حمل فراهم کردیم و برای رزق و روزی شان غذاهای پاکیزه ای تهیه دیدیم و آنان را بر بسیاری موجودات برتری دادیم. پس در این آیه در صدق عنوان بنی آدم، زن و مرد مساوی هستند. اگر زن برتر نبود گفته می شد:"ما مردها را برتری دادیم".
در موضوع آفرینش آدم به طور کلی داستانش در قرآن مفصل است که خداوند متعال به فرشتگان فرمود که من می خواهم خلیفه ای را در زمین بیافرینم. اما آن خلیفه مرد تنها نبود. بلکه انسان بود یعنی بنی آدم و همه انسانها در طول تاریخ خلیفه خدا هستند و در این جهت زن و مرد تفاوت نمی کنند. اینکه اسلام اصلاٌ زن و مرد را جدا نکرده است خیلی مسئاله جالبی است، یعنی این امر مسلمی است که اصلاٌ قابل بحث نیست، خصوصاٌ در آن زمانها که حتی بعضی ها در انسان بودن زن تردید می کردند، اسلام احتیاجی به دفاع نمی بیند هیچ جایی نداریم که اسلام گفته باشد زن هم انسان است، چون این امر مسلمی است.
ما در تمام قرآن حتی یک آیه پیدا نمی کنیم که زن را پایین تر از ورد بداند و احتمال نقصان و ضعفی را در عقل و یا در کارهای اجتماعی اش داده باشد. مرد محوری، خود محوری و مرد را عالی تر دانستن، همه اینها از رسوماتی است که از سابق باقی مانده است. الان هم در همه جوامع افرادی هستند که زن را عقب تر از مرد می دانند. اسلام با این افکار موافق نیست.
2- ناقص بودن عقل زنان:
در کتب حدیث، مواردی داریم که بانوان را به عنوان نواقص العقول ذکر کرده اند. تعداد این احادیث خیلی زیاد نیست. آنچه که من در کتابهای شیعه دیده ام، شاید حدود ده حدیث، یا کمی زیاد تر باشد، که اینها، هم از لحاظ دلالت و هم از لحاظ سند قابل بحث هستند. چون
حدیثی که در کتابها نوشته شده که حجت نیست. این احادیثی که ما در مورد بانوان داریم چون متواتر و قطعی الصدور نمی باشند ما بر اساس اینها نمی توانیم بگوییم که عقیده اسلام اینست که زنان ناقص الایمان و ناقص العقلند. کسی نمی تواند در مورد این موضوع مهم ته یک گمان وطن ترتیب اثر بدهد.
در جایی که آدم یقین ندارد و مظنه دارد باید تحقیق و بررسی کند زنان را آزمایش کند ببیند که واقعاٌ همین طورست و اینها ناقص العقلند یا نه؟
و در توضیح این مورد باید گفت: که اصولاٌ ما دو نوع عقل داریم: ذاتی و اکتسابی. در عقل ذاتی همه انسانها با هم مساویند و اصلاٌ زن و مرد در این جهت فرق نمی کنند، هر دو انسانند و هر دو عاقل.
عقل اکتسابی را هم هر دو می توانند داشته باشند. یک مرد را اگر در محیط محدود و کوچکی نگه دارند تکامل پیدا نمی کند اما وقتی در اجتماع به او مسئولیت بدهند عقلش کاملترمی شود. اگر مردی تحصیل نکند عقلش ناقص است اما وقتی تحصیل کرد عقلش کامل می شود. انان هم همینطور هستند. زنان هم اگر وارد اجتماع نشوند و در یک محیط محدودی زندگی کنند معلوم است که عقلشان خیلی کامل نخواهد بود، اگر در اجتماع باشند کاملتر می شود و این را عرض کنم که منظورم این نیست که با هر نوع حضوری، عقلشان کامل می شود. ما خیلی زنان را در اجتماع داریم خصوصاٌ در غرب که خیلی هم آزادی و رفت و آمد دارند. اما عقلشان کامل نمی شود. عقل به وسیله مسئوولیت پذیری و تحصیل علم و دانش و امثال اینها کامل می شود و زن و مرد در این جهت تفاوتی نمی کنند.
3- مسائل حقوق بشر درباره جایگاه زن و مرد:
موضوع حقوق بشر همانطور که می دانید در حدود یک قرن می باشد که در سطح جهانی مطرح است. البته اسلام از ابتدا در این قسمت بحث کرده و حقوق زن عرض می کنم همان حقوقی است که بعضاٌ به عنوان حقوق بشر مطرح می شود، و بین زن و مرد مشترک است و در اینجا به مهمترین آنها اشاره می کنیم:
حق حیات و زندگی:
انسان به عنوان یک موجود زنده این حق را دارد که حیاتش را ادامه دهد و کسی حق ندارد که بدون مجوز قانونی و شرعی این حق را از او سلب کند.
حق آزادی:
هر انسانی، چه زن و چه مرد، آزاد آفریده شده است و این آزادی در نهادش گذاشته شده است. کسی هم حق ندارد این آزادی را از او سلب کند مگر اینکه مزاحم آزادی دیگران یا مزاحم مصلحت خودش و جامعه شود.
* حق استفاده از منابع طبیعی:
انسان در یک جهانی زندگی می کند که نیازهای خاصی دارد. نیاز به آب، هوا، غذا . لباس دارد باید از اینها استفاده کند کسی هم حق ندارد مانع او بشود مگر اینکه استفاده از این حق ، مزاحم حقوق دیگران شود.
حق بهداشت و درمان:
زن و مرد به عنوان انسان حق دارند که برای صیانت از حیات و سلامتی خود، از محیط سالم و بهداشتی بهره مند باشد م آنچه را که برای درمان و رفع بیماری نیازمند ند در اختیار داشته باشند و این حق طبیعی هر انسانی است که هیچ کس نباید مانع آن بشود.
حق اشتغال:
لازمه تامین نیازهای زندگی، کار کردن است. و لذا زن و مرد حق دارند که برای رفع احتیاجات خود به کار بپردازند و نتیجه کار هر کسی متعلق به خودش باشد. بنابراین هر کسی که رای دیگری کار می کند باید مزد عادلانه ای دریافت کند. مزد عادلانه یعنی مزدی که به اندازه کار است. با قطع نظر از اینکه نیروی کار، زن است یا مرد، سیاه است یا سفید. چرا که هر کسی در قبال کاری که انجام می دهد حق دریافت مزد دارد. نمی شود به کسی گفت که چون تو زن هستی باید به ازای کار مساوی، حقوق کمتری دریافت کنی. اسلام کاملا با این امر مخالف است. از نظر اسلام اگر زن در خانه یا در هر جای دیگری کار کند همان حقوقی به او تعلق می گیرد که به مرد تعلق می گیرد. یعنی زن بودن نیاید یک معیار باشد خودکار و شرایط و بازده آن است. مشاغل زنان در داخل یا خارج خانه برای زنان خوب است ولی نباید وارد مشاغل سخت و سنگین شوند یعنی باید شغل اشان طوری باشد که به زیبایی و ظرافتشان و به تربیت فرزندانشان لطمه نزند. به مردان توصیه می کنم که در صورتی که ضرورت اقتضا نکند از خانمها کارهایی را که به شادابی خود و تربیت فرزندانشان لطمه می زند انتظار نداشته باشند از نظر اسلام زن مثل گل و ریحان است و او را فوق طاقتش نباید به کارهای سنگین واداشت ولی اگر خانمها بخواهند کار بکنند اگر ظوابط شرعی و حجاب را رعایت کنند اشکالی ندارد.
اشتغال باید با وضعیت روحی و روانی زنان سازگاری داشته باشد و اگر خانمی شاغل است این شغل در تربیت فرزندان و نگهداری خانه و خانواده نباید خدشه ای وارد کند چون خانمها آمادگی بیشتر و بهتری برای تربیت فرزند دارند. البته مردها هم آمادگی تربیت را دارند ولی وجود عاطفی خانمها مهمترست. شاید هیچ کاری از حیث تاثیر بنیادی و ثمره ای که برای سعادت کل جامعه بشری دارد با اهمیت تر از کار تربیت انسان نیست. پس خانمها بایر بیشتر فکرشان روی اصل بقای خانواده متمرکز باشد. نکته دیگر اینست که اشتغال خانمها به کارهایی که موجب تماس و ارتباط زیاد بین زن و مرد می شود به مصلحت نیست، زیرا اختلاط و ارتباط بیش از حد علاوه بر ایجاد فشارهای روحی و روانی و اختلال کندی در کار ممکن است مفاسدی در پی داشته باشد و به قوام خانواده آسیب برساند. از نظر من باید زنان در کارشان محدودیت هایی ایجاد کنند و این به معنی ممنوع یا حرام بودن معضی از کارها برای خانمها نیست بلکه توجه به این مسایل باعث می شود که در عین فعالیت و حضور موثر در اجتماع برای خود و خانواده و جامعه شان مشکلی پیش نیاید.
فعالیت هایی که برای زنان خیلی مفید است مثل تمامی مراحل تعلیم و تربیت از ابتدایی ترین و مقدماتی ترین سطوح تا عالی ترین سطح و حتی الامکان در محیطهایی کاملا مستقل و تحت اختیار خودشان، امور مربوط به بهداشت و درمان، فعالیتهای علمی، ادبی، فرهنگی و هنری، کارهایی مانند تحقیقات علمی در رشته های گوناگون نویسندگی، نقاشی، خیاطی، قالیبافی، همه اینها برای خانمها خوب است با خانه داری و بچه داری هم می سازد. پس در کل بعضی از مشاغل به خانمها توصیه می شود و برخی دیگر هر چند منع شرعی هم ندارد ولی توصیه نمی شود و یکی از دلایل آن هم، توجه به اصالت و بقای خانواده است.
در مورد توجه به خانه داری که آیا شغل است یا نه؟ به نظرمن خانه داری لازمه بقای خانواده است. خانه داری، صرف انجام کارهای خدماتی منزل نیست بلکه یک مساله بالاتری است. نگهداری و اداره این تشکیلات که ابعاد انسانی درون آن مانند شوهر داری و بچه داری هم جزء آنست یکی از نیازهای اولیه و مهم جوامع است. امور داخل خانه اگر خوب اداره نشود خانواده ضربه می بیند و این مدیریت داخلی را معمولاٌ خانمهای خانه دار عهده دار هستند این کار از نظر اقتصادی هم کار با ارزش و قابل ملاحظه ای است. اگر خانم خانه این کارها را قبول نکند صاحبخانه یا شوهر باید هزینه گزافی را بپردازد که این کارها انجام شود (به کسی که خانه را تمیز می کند، غذا می پزد، بچه را تربیت می کند باید پول گزافی پرداخت شود) پس کار زن در خانواده صرفه اقتصادی دارد و من به خانمها توصیه می کنم که در هر حال نگهداری خانه و خانه داری را در داس امور قرار بدهند تا مادامی که ضرورتی پیش نیامده کارهایی را که به خانه داری لطمه می زند انتخاب نکنند. علاوه بر بعد اقتصادی، شاید بد نباشد به جنبه انسانی و ارزش معنوی کار نیز اشاره ای بشود چرا که خانواده اگر خوب اداره شود در کیفیت کار و حضور مثبت افراد در جامعه موثرست و با تربیت صحیح و به سامان بچه ها، آینده جامعه نیز بر پایه و اساس محکمی استوار است از این رو می توان گفت: که شغل خانه داری یک کار بنیادی و دارای تاثیر عمیق و گسترده محسوب می شود. پس زن خانه دار اگر از خانه بیرون هم نیاید ولی بتواند نقش خوبی در خانه داشته باشد واقعادر سیاست اجتماع موثرست در اقتصاد اجتماع موثرست و نباید وجود خودش را کوچک بداند و فکر کند که موفقیت وخدمت فقط در کارهای بیرون از خانه است. شغل خانه داری لازمست که به عنوان یک کار سنجیده و تخصصی تلقی شود و تشکیلاتی باشد که روی این موضوع کار کند به صورت محققانه و کاشناسی. اصول و شیوه های مدیریت و ارتقاء کیفیت آه را مدفون کرده و به طور سازمان یافته آموزش بدهد.
حق تملک و تصرف در اموال خود:
هر انسانی وقتی که کار کرد، خودش مالک نتیجه کارش می شود این نتیجه به کس دیگری تعلق ندارد مثلاٌ اگر یک زن کار کند و نتیجه کارش را شوهرش یا پدرش بردارد، این ستم است. البته اگر خودش بخواهد در زندگی مشترک خرج کند مساله نیست، اما چون مال، متعلق به خودش است، از هر مجرای مشروعی که به دست آورده باشد، چه از طریق کار یا ارث یا بخشش و امثال آن، به هر حال حق تصرف در آن هم در اختیار خودش است و زن بودن هیچ گونه محدودیتی در حق کمک و در حق تصرف در اموال ایجاد نمی کند. اگر زن اموالی را پیدا کرد و خواست آن را به کسی ببخشد، خواست در تجارت بیندازد، ذخیره کند یا در راه خدا بدهد در همه اینها، آزاد است. اما بعضی تصرفات را چه زن چه مرد حق ندارند حتی در اموال خودشان انجام دهند مثل اینکه کسی بخواهد اموالش را آتش بزند یا در راه حرامی به کار بیندازد این گونه تصرفات ممنوع است و فرقی بین زن و مرد نیست.
حق امنیت:
انسانی که می خواهد در اجتماع زندگی کند چه زن و چه مرد، نیاز به امنیت دارد. یعنی باید محیطی باشد که در آن جان و مال و عرض و آبرویش در امان باشد و کسی معترض حقوق و شوون و آزادی های مشروع وی نشود. امنیت، مهمترین و بزرگترین خواسته ای است که هر انسانی دارد. این نیاز برای زن، باید هم در خانه شوهر و هم در کل جامعه تامین باشد و اگر امنیتش مورد تجاوز قرار بگیرد. حق دارد برای گرفتن حقش به دادگاههای صالحه مراجعه کند و اگر تزاحم و هرج و مرجی در جامعه پیش نمی آید مستقیماٌ از خودش دفاع کند و حقش را بگیرد. زن و مرد در این جهت تفاوتی ندارند. زن هم می تواند شکایت کند، وکیل بگیرد، خودش در دادگاه صحبت کند، خودش دفاع کند و اگر مسافرت یا هر اقدام دیگری لازم دارد انجام دهد.
حق جعل قانون و در سایه قانون زیستن:
وجود قانون از ضروریات زندگی اجتماعی انسان است. زن و مرد حق دارند که در قانونگذاری سهیم باشند و طبعاٌ حق دارند که در سایه قانون زندگی کنند. کسی مجاز نیست که در این زمینه تبعیضی قایل شود و مثلاٌ زن را از دخالت در قانونگذاری منع کند یا کسی را به خاطر زن بودن از حمایت قانون محروم نماید.
حق دخالت و مشارکت در حکومت:
اصل نیازمندی جامعه به حکومت یک امر قطعی و محرز است و لازمه اجرای قانونی این است که حکومتی عهده دار ساماندهی نظام جامعه باشد. زن و مرد هر دو به عنوان شهروندانی که حق دخالت در تعیین سرنوشت خود را دارند می توانند در حکومت و تعیین آن سهیم باشند. طبعاٌ حضور در مقدمات این کار نیز حق همه است. ایجاد تشکلهای صنفی و سیاسی، شرکت در احزاب و گروهها، حضور در انتخابات و هر نوع فعالیت سیاسی، جزء حقوق مردم و از جمله زنان است. آنها می توانند تشکلهای بوجود آورند. از حقوق خود دفاع کنند، زنها نباید فقط به فکر امور خودشان باشند، باید به فکر حقوق مظلومین باشند اگر به این فکر باشند خیلی موفق تر خواهند بود. نباید به تقابل و رمزبندی های بیهوده میان زن و مرد دامن زد. خانمها باید با حفظ موازین شرعی و ضوابط قانونی، برای کل جامعه و برای همه انسانها فعالیت کنند.
فقط در دو مورد هست که زنان ما در امور سیاسی با مشکل روبرو هستند یکی در شغل
دفتری حکومت و دیگر در امر قضاوت است فقها دو دسته اند بعضی موافقند در اشتغال زنان به این دو مورد و بعضی هم آن را جایز ندانسته اند. و این بستگی به نظر فقها دارد که با گذشت زمان و عالمتر و آگاه شدن زنان این امر را جایز بدانند یا نه؟
حق اختیار همسر:
همینطوری که مرد وقتی به سن ازدواج رسید حق دارد ازدواج کند و زن بگیرد، زن هم وقتی به سن ازدواج رسید حق دارد که شوهری را برای خودش انتخاب کند. زن در انتخاب شوهر آزاد است و کسی نمی تواند او را به ازدواج یا ترک آن مجبور کند. انسان در انتخاب همسر کاملاٌ آزاد است و کسی حق جبر و تحمیل ندارد.
حق داشتن و تربیت فرزند:
داشتن فرزند و یک نیاز و یک حق طبیعی است و انسان وجود فرزند را ادامه بقای خودش می داند همان طور که مرد حق دارد فرزند داشته باشد زن هم حق دارد بچه دار شود یعنی اگر مردی به همسرش بکوید که من اصلاٌ نمی خواهم بچه داشته باشم، از جهت خودش می تواند بگوید اما حق زن در اینجا نباید نادیده گرفته شود. بنابراین قوانین مدنی باید به نحوی حقوق هر دو را حفظ کنند، که البته این بحث مربوط به جای دیگری است. در مورد تربیت نیز هر زن یا مردی حق دارد که فرزندنش را بر طبق دلخواهش تربیت کند، این یک خواسته طبیعی است و یک خواسته احساسی است که در درون هر زن و مردی هست، که این هم باز در محدوده حقوق خانواده بحث واضحتری را می طلبد.
حق اندیشیدن و عقیده داشتن:
زن عاقل است، مرد هم عاقل است. یعنی عقل داشتن و فکر کردن از خواص هر دوست. وقتی که خدا این نعمت را به کسی داده است او هم حق دارد که آه را به کار بیندازد وفکر کند، و طبیعی است که انسان در پی اندیشه هایش به یک عقیده ای می رسد، حالا این عقیده یا نسبت به مسایل معنوی و اخروی و امثال اینهاست، یا در مورد مسائل اجتماعی و دنیوی. به هر حال عقیده انسان محترم است از هر راهی که کسب کرده باشد.
حق تحصیل علم:
یکی از حقوق انسانی حق تحصیل علم است، بنابراین تحصیل کردن برای بانوان یک حق طبیعی و یک حق انسانی است. در این زمینه روایات فراوانی داریم و شاید فقط شش یاهفت مورد روایت داشته باشیم که آنها هم البته تحصیل خانمها را نهی نکرده است بلکه نوشتن خانمها را نهی کرده است، به این معنی که گفته خط و نوشتن را تعلیمشان نکنید. در اصل تحصیل ما هیچ نهی نداریم به طور مطلق خانمها می توانند تحصیل کنند اما در مورد خط چند روایت داریم که این روایات اولاٌ اکثر آنها ضعیف یا مرفوع و یا مرسلند و دلالتشان هم قوی نیست. مثلاٌ در حدیثی از پیامبر آمده است که زنان را در غرفه ها و در طبقات فوقانی جای ندهید. کتابت و نوشتن را به اینها نیاموزید و فقط زیستن و سوره نور را یادشان بدهید. به نظر من بی دلیل است که بعضی ها با استناد به این حدیث می خواهند جلوی تحصیلات زنان را یگیرند حتی در زمان پیامبر زنانی بوده اند که خیلی عالمه بودند، تحصیل می کردند مثلاٌ حضرت زهرا- عایشه- حفصه که علاوه بر خواندن، نوشتن هم می دانستند.
اگر قرار بود که زنها دنبال تحصیل علم نروند، قطعاٌ خداوند استعدادش را هم به آنها نمی داد پس باید بروند و با مردها در این جهت کاملاٌ مشترکند.
تقریباٌ نصف جامعه ما زن است طبعاٌ باید نصف دانشگاههای ما هم زنانه محض باشد نصف دبیرستانها مدارس ابتدایی و راهنمایی باید زنانه باشد و چه بهتر که همه ارکان آن را خودشان اداره کنند، یعنی از راننده گرفته تا مستخدم و دبیر و آموزگار و استاد، همه از خود خانمها باشند.
و به نظر من بهترین رشته برای تحصیل زنان مربوط به رشته پزشکی و توابعش است چون این رشته ها همیشه مورد نیازند برای همه و از جمله بانوان. چون لازمه رشته پزشکی لمس کردن طرف مقابل و معاینه کردن اوست و برای زنان مشکل است که یک پزشک مرد او را لمس کند پس باید زنان خود پزشک باشند. تا این زمینه لمس کردن که باعث ایجاد انحراف است از بین برود و احکام الهی و مصالح مورد نظر دین به آسانی بتواند پیاده شود.
در معاینه شدن زن توسط پزشک ورد اولاٌ زمینه انحراف وجود دارد ثانیاٌ اگر زن متدین باشد و نخواهد مرتکب خلاف شود ناراحتی روحی برایش می آید و علاوه بر این عوارض منفی دیگری هم می تواند پیش بیاورد مثلاٌ ممکن است شخص نسبت به همسر خودش علاقه و احساسی را که سابقاٌ داشت از دست بدهد و زندگی اش مختل شود.
چرا زن باید منشی باشد و مرد پزشک؟ باید پزشک متخصص، زن باسد منشی اش هم زن باشد. این شانی نیست که یک خانمی بیاید منشی شود برای یک پزشک مرد، یا مثلاٌ در حال عمل جراحی دستیار او باشد.
همانطور که یک زن در رشته پزشکی می تواند مرجع درمان بیماری و معالجه شوند در زمینه مرجعیت دینی هم می تواند مرجع فتوا شود.
من نظرم اینست که ما بر اساس آمارهایمان باید پذیرفتن دانشجویان پسر را در رشته های پزشکی به حداقل برسانیم در عوض دانشجویان دختر را بیشتر برای این رشته ها بپذیریم تا این دو در همه سطوح عمومی، تخصص و فوق تخصص متعادل شوند.
حق تکامل روحی و معنوی:
از آنجا که انسان دارای استعداد و ظرفیت تکامل روحانی و پیشرفت عقلی است برای زن و مرد این حق وجود دارد که برای نیل به مقامات عالی معنوی تلاش کنند و به تعالی روحی و کمالات نفسانی نایل شوند و کسی حق ممانعت از این امر را ندارد.

4- روابط زن و مرد در جامعه:
اسلام برای جلوگیری از تحریکات ناصحیح و ارتباط مشروع اختلاط زن و مرد را محدود می داند و آنان را ملزم می کند به حفظ حجاب، پرهیز از نگاه کردن به همدیگر و یا پرهیز از ایجاد محیطهای کاری مختلط. همه اینها برای سلامت خانواده و روح و برای به فساد نیافتادن انسانهاست. این چیزی است که اسلام خواسته است که زن و مرد ارتباط به آن شکل نداشته باشند تا مشکل اجتماعی و روانی ایجاد نشود و این به نفع زن و مردست. و من پیشنهاد می کنم که محیط مدارس، دانشگاهها، بیمارستانها نیز جداسازی شود و این به نظر من بیشتر به نقع زنان است بهتر می توانند استقلال و لیاقت خود را نشان دهند اثبات کنند و آزادانه پیشرفت بکنند. ما جدایی را اینطور نمی گوییم که آنان اصلاٌ روی همدیگر را نبینند بلکه منظور از آن معایناتی است که محذور شرعی ندارد.
5- الگوی زن مسلمان از دیدگاه امینی:
آیت ا… امینی در کتاب بانوی نمونه اسلام، فاطمه(س) را به عنوان نمونه و الگوی زنان مسلمان بیان می کند و در این کتاب به بیان ویژگی هایی از او که باید چراغ راه دیگر زنان مسلمان باشد اشاره می کند و ما نیز به ذکر پاره ای از این موارد که رمز خوشبختی و سعادت یک زن مسلمان است اشاره می کنیم:
– در امور مربوط به خانه داری به امر پیامبر وظایف به طور مساوی بین فاطمه و علی تقسیم شد. علی مسئول امور خارج از خانه و فاطمه نیز مسئول امور مربوط به داخل خانه می شود هر چند کارهای خانه سنگینی زیادی بر دوش فاطمه می گذارد ولی این زن نمونه اسلام بدون هیچگونه شکایتی به انجام کارها می پردازد. فاطمه(س) از این تقسیم بندی ( تقسیم بندی طبیعی) خیلی خوشحال بود چون می توانست بهتر به امور خانه داری و تربیت فرزندان بپردازد.
– در امور مربوط به شوهر داری فاطمه به تمام وظایف خود عمل می کرد به روحیه علی(ع) توجه می کرد تا ایشان بهتر به امور جنگوری بپردازد محیط خانه را سرشار از عشق و محبت می کرد تا حضرت علی در موقع برگشتن از جنگ احساس رضایت داشته باشد. به همین خاطر است که اسلام خوب شوهر داری را در ردیف جهاد قرار داده است.
– شرکت در کارهای بیرون از خانه: فاطمه(س) زنی نبود که در گوشه خانواده بنشیند و در امور بیرون از خانه دخالتی نداشته باشد بلکه در تاریخ آمده است که وقتی پیامبر یا حضرت علی از جنگ بر می گشتند به حضرت فاطمه می گفتند شمشیر را بگیرد و خونهایش را بشوی.
– فاطمه (س) هرگز بدون اجازه علی(ع) از خانه خارج نمی شد. هیچگاه او را غضبناک نکرد چون می دانست که اسلام امر می کند که هر زنیکه شوهرش را غضبناک کند خدا نماز و روزه اش را قبول نمی کند تا اینکه شوهرش راضی شود.
– فاطمه در خانه علی هیچوقت دروغ نگفت و هیچگاه از دستوراتش سرپیچی ننمود. و چون فکر(ع) از جهت اوضاع داخلی خانه کاملاٌ آزاد بود و از تشویقهای همسرش بهره مند می شد آن همه موفقیت و پیروزی برایش امکان پذیر شد. علی(ع) به عوض تشکر از کارهای سخت و طاقت فرسای فاطمه وقتی به خانه می آمد او را مورد نوازش و دلجویی قرار می داد.
در امور مربوط به بچه داری هم فاطمه(س) نمونه و الگوست او این را به خوبی درک کرده بود و تمام تلاش خود را در جهت تربیت منظم بچه هایش به کار می گرفت و بهمین خاطر زهرا از زن بودن، احساسی بس عالی و شامخ داشت که خداوند چنین مسئوولیت خطیری را به عهده او گذاشته است.
درس هایی که فاطمه(س) در تربیت فرزندان به کار می برد اولین چیز محبت بود چون کودکی که کسری محبت داشته باشد گوشه گیر و بی علاقه بار می آید. درس دوم پرورش شخصیت است و آنها به همین خاطر هیچوقت بچه ها را تحقیر نمی کردند.
فاطمه(س) به بچه هایش توصیه می کرد که مانند پدرشان شجاع و خداپرست باشید، از حق دفاع کنید، از کینه توزی بپرهیزید و…
امینی در مورد حجاب زن می گوید که اسلام چون زن را یکی از اعضای مهم اجتماعی می داند پس سلوک و رفتار او در جامعه موثر می افتد لذا این وظیفه بزرگ را از او خواستار سده که بوسیله پوشش خود از عوامل انحراف و فساد جلوگیری کنند از این رهگذرست که فاطمه می فرماید: بانوان صلاحشان در اینست که طوری زندگی کنند که نه مردان بیگانه را ببینند و نه چشم بیگانگان به آنها بیفتد.

نتیجه گیری:
دلیلی که من علامه امینی را برای موضوع تحقیقم انتخاب کردم این بود که مجله پیام زن در 6 شماره پیاپی با ایشان مصاحبه به عمل آورده بودند من هم گفتم که وقتی یک مجله مربوط به زنان اینگونه در 6 شماره متوالی با کسی مصاحبه می کند لابد حرفی برای گفتن دارد ولی با مطالعه مقالات و یکی از کتابهای ایشان بازدیدم که نظرات ایشان تکرار مکررات است و ایشان هم مثل بقیه برای توجیه احادیث و روایت به دلایلی پرداخته اند که اصلاٌ قابل قبول نیست حتی ایشان مبحث جداگزینی و جلوگیری از اختلاط زن و مرد را به طوری جدی پیش کشیده است به تقسیم کار طبیعی(مردنان آور زن خانه دار) اشاره می کند، حق اشتغال و تحصیل زن را به طور مشروط می پذیرد، حضرت فاطمه را که شاید برای دوره خودش الگو باشد را باز برای زن مسلمان قرن 21 به عنوان الگو مطرح می کند و در مبحث تربیت فرزند حتی یک زن الگو و نمونه خود نمی تواند الگویی برای آینده فرزندانش باشد پس زن نمونه به فرزندانش توصیه می کند که در زندگیتان همانند پدرتان باشید.
– مجله پیام زن شماره های 57، 58، 59،60،61،62
– ابراهیم، امینی، بانوی نمونه اسلام

فهرست مطالب
NGO مورد بررسی: هستیا اندیشه 1
1- معرفی: 1
2-چشم انداز: 1
3- اهداف: 2
فاطمه کریمی 5
1- جایگاه زن از دیدگاه اسلام: 7
2- ناقص بودن عقل زنان: 9
3- مسائل حقوق بشر درباره جایگاه زن و مرد: 11
حق حیات و زندگی: 11
حق آزادی: 12
حق بهداشت و درمان: 12
حق اشتغال: 13
حق تملک و تصرف در اموال خود: 18
حق امنیت: 19
حق جعل قانون و در سایه قانون زیستن: 20
حق دخالت و مشارکت در حکومت: 20
حق اختیار همسر: 21
حق داشتن و تربیت فرزند: 22
حق اندیشیدن و عقیده داشتن: 22
حق تحصیل علم: 23
حق تکامل روحی و معنوی: 26
4- روابط زن و مرد در جامعه: 27
5- الگوی زن مسلمان از دیدگاه امینی: 27
نتیجه گیری: 32

1

7


تعداد صفحات : 35 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود