سرمایه اجتماعی
2-2-1- مقدمه
2-2-2- مفهوم و تعریف سرمایه اجتماعی
2-2-3- آیا سرمایه اجتماعی واقعاً سرمایه است؟
2-2-4- اهمیت سرمایه اجتماعی در توسعه
2-2-5- نقش سرمایه اجتماعی در سازمان
2-2-6- عناصر سرمایه اجتماعی
2-2-7- نگاهی به وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران
2-2-8- جنبه های منفی سرمایه اجتماعی
پیشینه تحقیق
2-4-1- تحقیقات داخلی
2-4-2- تحقیقات خارجی
منابع و ماخذ
الف)منابع فارسی
ب)منابع انگلیسی
سرمایه اجتماعی
2-2-1- مقدمه
سرمایه اجتماعی1 موضوعی جدید در مطالعات توسعه، اقتصاد و جامعه شناسی در سطح جهان است. از زمانی که اصطلاح و مفهوم سرمایه اجتماعی انتشار یافت زمان زیادی نمی گذرد. سرمایه اجتماعی نه تنها در زمینه توسعه اقتصادی کشورهای در حال توسعه بلکه در کشورهای توسعه یافته نیز به عنوان یک موضوع مهم مورد توجه قرار گرفته است.
نظریهپردازان علوم اجتماعی، سرمایه اجتماعی را با کارکردها، سطوح تحلیل و بازدهی متفاوتی مورد بحث قرار دادهاند. تبیین نظری سرمایه اجتماعی نشان از توجه به مولفههای مختلف در مقیاس و ابعاد متفاوت دارد. این نوع نگاه هر چند که زوایایی از این مفهوم را روشن ساخته است، لیکن هنوز نسبت به برخوردار بودن از نگاهی جامع فاصله دارد (خمرنیا و همکاران، 1389،ص210).
2-2-2- مفهوم و تعریف سرمایه اجتماعی
مفهوم سرمایه اجتماعی از جمله مفاهیم مدرن است که در گفتمان علوم اجتماعی و محافل سیاسی معاصر در سطوح مختلف استفاده شده است. هر چند این مفهوم پیشینه طولانی ندارد اما کاربرد آن به تدریج از دهه 1990 به این سو در تحقیقات و مقالات دانشگاهی بویژه در رشته های جامعه شناسی، اقتصاد، سیاست و آموزش با کارهای افرادی چون جیمز کلمن، پیر بوردیو، رابرت پاتنام و فرانسیس فوکویاما افزایش یافته است.
بزعم کلمن مفهوم سرمایه اجتماعی به مثابه ابزار تحلیلی برای پژوهش های اجتماعی است. کلمن بر این باور است که سرمایه اجتماعی در روشن ساختن یکی از مشکلات مهم تحلیل اجتماعی یا آنچه پیوند خرد و کلان نام گرفته است، نقش موثری را می تواند ایفا کند. همچنین استفاده از مفهوم سرمایه اجتماعی با توجه به روند جهانی شدن و تضعیف نقش دولت های ملی، به عنوان راه حلی اجرایی در سطح اجتماعات محلی برای مشکلات توسعه، مورد توجه سیاستگذاران، برنامه ریزان و مسئولان سیاست اجتماعی قرار گرفته است.
تعریف رایج سرمایه اجتماعی در جریان اصلی جامعه شناسی آمریکایی بویژه در روایت کارکردگرایانه آن عبارت است از روابط دو جانبه تعاملات و شبکه هایی که در میان گروههای انسانی پدیدار می گردند و سطح اعتمادی که در میان گروه و جماعت خاصی به عنوان پیامد تعهدات و هنجارهایی پیوسته با ساختار اجتماعی یافت می شود. در مقابل جامعه شناسی اروپایی این مفهوم را در بررسی این موضوع به کار می گیرند که چگونه تحرک پیوندهای مربوط به شبکه های اجتماعی، سلسله مراتب اجتماعی و قدرت تمایز یافته را تقویت می کند. با وجود این نکات مشترک این دو دیدگاه در مورد سودمندی سرمایه اجتماعی در افزایش برخی ویژگی ها مانند آموزش، تحرک اجتماعی، رشد اقتصادی، برتری سیاسی و در نهایت توسعه است. علاوه بر تعاریف فوق، از سرمایه اجتماعی تعاریف دیگری نیز ارائه گردیده است. یکی از تعاریف مطرح این است که "سرمایه اجتماعی مجموعه هنجارهای موجود در سیستم اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن سطح هزینه های تبادلات و ارتباطات می گردد. بر اساس این تعریف، مفاهیمی نظیر جامعه مدنی و نهادهای اجتماعی نیز دارای ارتباط مفهومی نزدیکی با سرمایه اجتماعی می گردند. بانک جهانی نیز سرمایه اجتماعی را پدیده ای می داند که حاصل تاثیر نهادهای اجتماعی، روابط انسانی و هنجارها بر روی کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی است و تجارب این سازمان نشان داده است که این پدیده تاثیر قابل توجهی بر اقتصاد و توسعه کشور های مختلف دارد(فوکویاما2،1999،ص5).
سرمایه اجتماعی بر خلاف سایر سرمایه ها به صورت فیزیکی وجود ندارد بلکه حاصل تعاملات هنجارهای گروهی و اجتماعی بوده و از طرف دیگر افزایش آن می تواند موجب پایین آمدن جدی سطح هزینه های اداره جامعه و نیز هزینه های عملیاتی سازمانی گردد. عناصری که می تواند در تعریف عملیاتی سرمایه اجتماعی مورد استفاده قرار گیرند، عبارتند از:
1- سرمایه اجتماعی به تعامل اجتماعی بین افراد بستگی دارد و کنش های جمعی افراد جزء جدایی ناپذیر آن است.
2- جستجو برای راه حلهای همکارانه و تلاش برای دستیابی به منابع دو طرفه در این مفهوم محوریت اساسی دارد.
3- مشارکت در شبکه های اجتماعی، تمایل به همکاری و اعتماد بین افراد در اکثر تعاریف وجود دارد.
سرمایه اجتماعی را می توان حاصل پدیده های ذیل در یک سیستم اجتماعی دانست: اعتماد متقابل، تعامل اجتماعی متقابل، گروه های اجتماعی با احساس هویت جمعی و گروه، احساس وجود تصویری مشترک از آینده، کارگروهی (علوی، 1384،ص 34).
2-2-3- آیا سرمایه اجتماعی واقعاً سرمایه است؟
چهار استدلال در مورد اینکه سرمایه اجتماعی نوعی از سرمایه است، وجود دارد:
اول اینکه سرمایه اجتماعی، مانند دیگر انواع سرمایه، منبعی است با امکان سرمایه گذاری برای انتظارات آینده و همراهی بازدهی و نا اطمینانی. سرمایه گذاری در ساختن شبکه های روابط خارجی، کنشگران را در جهت دستیابی به اطلاعات و قدرت توانمند می سازد و توسعه شبکه های درونی به کنشگران جمعی امکانات تقویت هویت جمعی و کارهای مشارکت جمعی را فراهم می نماید. به عبارت دیگر همیشه نمی توان از سرمایه اجتماعی به عنوان یک دارائی برونزا و غیر قابل کنترل یاد کرد.
دوم اینکه سرمایه اجتماعی مانند گونه های دیگر سرمایه، چند منظوره و تبدیل پذیر است .شبکه های دوستانه کنشگران اجتماعی مانند سرمایه های فیزیکی می توانند برای اهداف متفاوت به کار گرفته و به تولید کمک نماید. همچنین منافعی که افراد از جایگاه شان در شبکه می برند قابل تبدیل به دیگر انواع سرمایه و به ویژه سرمایه اقتصادی است. به همین دلیل اعتماد و اعتبار را بعضی مواقع به عنوان جایگزین سرمایه مالی مطرح می کنند. بوردیو معتقد است استراتژی تبدیل سرمایه به همدیگر متاثر از تغییر در ساختار فرصتهای سودی است که هر یک ارائه می کنند.
دلیل سوم به جایگزینی یا مکمل بودن سرمایه اجتماعی برای دیگر اشکال سرمایه اشاره شده است. عوامل اقتصادی می توانند گاه کمبود سرمایه اقتصادی یا انسانی خویش را با روابط اجتماعی قوی جبران کنند.
دلیل چهارم اینکه سرمایه اجتماعی نیز مانند سرمایه فیزیکی و انسانی، نیازمند حفاظت و هزینه نگهداری است و باید به طور متناوب بازسازی و تقویت شود. هر چند این سرمایه همچون سرمایه انسانی نرخ استهلاک قابل پیش بینی ندارد. به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی مانند دانش و مهارت یا برخی کالاهای عمومی با عدم استفاده هم ممکن است دچار استهلاک شود (عزیزیانی و قاسمی، 1387،ص 8).
2-2-4- اهمیت سرمایه اجتماعی در توسعه
از جنبه های مهم در توسعه پایدار اجتماعی استفاده از مفهوم سرمایه در وجه اجتماعی آن است. هر چند واژه سرمایه اساساً در قلمرو اقتصادی به کار گرفته می شود، اما از حدود دو دهه گذشته در قلمرو اجتماعی مورد پذیرش رو به فزاینده ای قرار گرفته است و در حال حاضر به عنوان یکی از موارد مهم در توسعه یافتگی مطرح می باشد. به سه نوع سرمایه ای که به طور متداول در تحلیل های اقتصادی تحت عناوین سرمایه فیزیکی یا تولیدی، سرمایه طبیعی و سرمایه انسانی از آنها نام برده می شود، اکنون نوع چهارمی با عنوان سرمایه اجتماعی اضافه شده است.
به طور معمول، آنچه توسعه و رشد اقتصادی بر پایه آن بنا شده، شامل سرمایه طبیعی، سرمایه فیزیکی یا تولیدی و سرمایه انسانی است که به عنوان ثروت یک ملت شناخته می شود. این مسئله به تازگی معلوم شده است که این سه نوع سرمایه، فقط بخشی از فرایند رشد اقتصادی را تعیین می کنند؛ چرا که اینها از راهی که بازیگران اقتصادی با یکدیگر تعامل می کنند و به یکدیگر نظم می بخشند تا رشد و توسعه را فراهم آورند، چشم می پوشند. پس برای بررسی اختلاف رشد میان کشورهایی که از نظر آن سه دسته سرمایه، دارای وضعیت یکسانی هستند، باید در پی حلقه ای دیگر بود؛ آن حلقه مفقوده، سرمایه اجتماعی است (عبداللهی و موسوی، 1385،ص 23).
از جمله مسائل و دغدغه های سیاستگذاران و برنامه ریزان کشور، این موضوع است که چرا به رغم تمام برنامه ریزی ها و سرمایه گذاری های متعددی که دولت در بخش های اقتصادی انجام می دهد، نمی توان بر شرایط دشوار اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم فائق آمد. معمولاً زمانی که از مشکلات اقتصادی کشور سخن به میان می آید، اغلب کمبود سرمایه فیزیکی (مادی) به عنوان یکی از بزرگترین معضلات نام برده می شود و از سرمایه اجتماعی هیچ سخنی به میان نمی آید. این در حالی است که نیاز به سرمایه اجتماعی در شرایط رکودی یا تورمی که نیاز به اعتماد سازی است، بیش از هر سرمایه دیگری احساس می شود و سرمایه اجتماعی در کنار سایر سرمایه ها می تواند بسیاری از معماهای لاینحل اجتماعی را از سر راه حرکات توسعه ای جامعه بردارد و رشد شتابان اقتصادی، اجتماعی را امکان پذیر نمایند. از یک سو تکیه بر درآمدهای نفتی سبب عدم توجه به مشارکت های مردمی، منابع درآمدهای منطقه ای، عدم توسعه محلی و منطقه ای کشور و فاصله زیاد مناطق نسبت به هم گردیده و باعث شده تا همه جوامع و مناطق نتوانند متناسب با قابلیت های توسعه و مزیت های نسبی خود از مواهب توسعه ملی برخوردار گردند. از دیگر سو چنین تفاوت هایی در توسعه یافتگی کشور و استان ها و نیز شکاف توسعه ناشی از توزیع نامناسب منابع با ایفای نقش متمرکز دولت در چارچوب وظایف مستمر میسر نگردیده و نیازمند به سطوح مختلف متناسب تصمیم گیری بوده تا بتواند بخش های غیردولتی، نهادها، اصناف و … در امور اقتصادی به حرکت وادار سازد که این مهم در سایه توجه به سرمایه اجتماعی اجتماعی امکان پذیر می گردد.
در صورت فقدان سرمایه اجتماعی، سایر سرمایه ها اثربخشی خود را از دست می دهند و بدون سرمایه اجتماعی، پیمودن راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی ناهموار و دشوار می نماید. از این رو موضوع سرمایه اجتماعی به عنوان یک اصل محوری برای دستیابی به توسعه محسوب می گردد (صیدایی و همکاران3، 1388،ص 190).
2-2-5- نقش سرمایه اجتماعی در سازمان
سرمایه اجتماعی با زمینه مساعدی که از وجود مباحث اجتماعی در حوزه سازمان و مدیریت داشته، در مطالعات سازمانی وارد شده است. در سال های اخیر اهمیت سرمایه اجتماعی به مثابه یک دارایی نامشهود سازمانی، مورد توجه علاقه مندان مباحث سازمان و مدیریت قرار گرفته است. پرداختن اغلب محققان به این مقوله و نیز شواهد کمی، بیانگر نقش انکار ناپذیر سرمایه اجتماعی در موفقیت سازمان هایی است که می خواهند در محیط های متلاطم امروزی به موجودیت خود ادامه دهند. به علاوه یکی از قابلیت های مهم سازمانی که می تواند به سازمان ها در مقایسه با سازمان های دیگر، مزیت سازمانی پایدار ایجاد کند، سرمایه اجتماعی است(تیمون واستامف4،2003،ص15).
سرمایه اجتماعی از منظری پدیده ای مدیریتی است و برای آن ویژگی های گوناگونی تعریف شده که شامل اعتماد، ارزش ها و رفتارهای مشترک، ارتباطات، همکاری، تعهد متقابل، شناخت متقابل و شبکه ها می باشد. سازمان هایی که دارای سطح بالاتری از سرمایه اجتماعی هستند، احتمال دارد تا نسبت به رقبایشان که دارای سطح سرمایه اجتماعی کمتری هستند، موفق تر باشند. از سوی دیگر بین سرمایه اجتماعی و تعهد سازمانی، انعطاف پذیری سازمان، مدیریت مناسب کنش جمعی و ایجاد سطوح بالایی از سرمایه مفهومی، رابطه مثبت و معنی داری برقرار است. بنابراین سرمایه اجتماعی می تواند عملکرد سازمانی را ارتقا دهد. سرمایه اجتماعی سازمانی یک دارایی استکه هم برای سازمان و هم برای اعضای آن مفید و سودمند است. در نهایت بر طبق تحقیقات به عمل آمده، سرمایه اجتماعی می تواند:
* بر موفقیت حرفه ای تاثیر بگذارد.
* به فرایند جست و جوی شغلی کارکنان کمک نموده و پورتفلیوی بهتریاز کارکنان برای سازمان ایجاد کند.
* مبادله منابع بین واحدها را تسهیل نماید.
* گردش شغلی کارکنان را کاهش دهد (قلی پور و همکاران5، 1387،ص 115).
2-2-6- عناصر سرمایه اجتماعی
ناهاپیت و گوشال با رویکرد سازمانی جنبه های مختلف سرمایه اجتماعی را درسه طبقه جای می دهند: ساختاری، رابطه ای و شناختی.
1- عنصر ساختاری
عنصر ساختاری سرمایه اجتماعی اشاره به الگوی کلی تماس های بین افراد دارد یعنی، شما به چه کسانی و چگونه دسترسی دارید. مهم ترین جنبه های این عنصر عبارتند از: روابط شبکه ای بین افراد، پیکربندی شبکه ای و سازمان مناسب.
1-1- روابط شبکه ای: پیشنهاد اصلی تئوری سرمایه اجتماعی این است که روابط شبکه ای امکان دسترسی به منابع (مثل دانش) را فراهم می سازند. روابط اجتماعی، ایجاد کننده کانال های اطلاعاتی هستند که میزان زمان و سرمایه گذاری مورد نیاز برای گردآوری اطلاعات را کاهش می دهند.
2-1- پیکربندی روابط شبکه ای: پیکربندی کلی روابط شبکه ای یک جنبه مهم سرمایه اجتماعی را شکل می دهد که می تواند بر توسعه سرمایه فکری تاثیر بگذارد .برای مثال، سه ویژگی ساختار شبکه: تراکم، پیوند، و سلسله مراتب همگی از طریق تاثیر بر میزان تماس یا قابلیت دسترسی اعضاء شبکه باعث انعطاف پذیری وسهولت تبادل اطلاعات می شوند .برت بحث می کند شبکه پراکنده، با تعداد تماس های بسیار کم، فراهم کننده مزایای اطلاعاتی بیشتری است .شبکه متراکم، از این جهت که فراهم کننده اطلاعات متنوع کمتر با همان هزینه شبکه پراکنده است، شبکه ای ناکارآ است. هم چنین، هانسن پی برده است که پیوندهای ضعیف مانع انتقال دانش می شوند.
3-1- سازمان مناسب: سرمایه اجتماعی ایجاد شده، از جمله روابط و پیوندها، هنجارها و اعتماد در یک محیط خاص، اغلب می تواند از یک محیط اجتماعی به محیط اجتماعی دیگری انتقال داده شود و بدین ترتیب بر الگوهای تبادل اجتماعی تاثیرگذارد. سازمان های اجتماعی مناسب می توانند یک شبکه بالقوه دسترسی به افراد و منابع شان از جمله اطلاعات و دانش را فراهم کنند و از طریق ابعاد شناختی و رابطه ای سرمایه اجتماعی ممکن است انگیزش و قابلیت را برای تبادل تضمین کنند .لیکن، این سازمان ها هم چنین ممکن است مانع این تبادل شوند .تحقیق نشان می دهد چگونه فعالیت های جاری سازمانی ممکن است گروه های سازمانی را به عوض هماهنگ ساختن، از همدیگر جدا سازند، یا به عوض قادر ساختن به یادگیری و ایجاد سرمایه فکری، آنها را محدود سازند (بوعذار، 1390،صص 46-44).
2- عنصر شناختی
عنصر شناختی سرمایه اجتماعی اشاره به منابعی دارد که فراهم کننده مظاهر، تعبیرها و تفسیرها و سیستم های معانی مشترک در میان گروه ها است. مهم ترین جنبه های این بعد عبارتند از زبان و کدهای مشترک، و حکایات مشترک.
1-2- زبان و کدهای مشترک: به دلایل مختلفی زبان مشترک بر شرایط ترکیب و تبادل دانش تاثیر می گذارد. اول اینکه، زبان کارکرد مستقیم و مهمی در روابط اجتماعی دارد، چرا که ابزاری است که از طریق آن افراد با یکدیگر بحث می کنند، اطلاعات را مبادله می کنند، از یکدیگر سوال می پرسند، و در جامعه امور تجاری انجام می دهند .دوم اینکه، زبان بر ادراکات مان تاثیر می گذارد .کدها هم چنین یک چارچوب مرجع برای مشاهده و تفسیر مان از محیط فراهم می کنند. سوم اینکه، زبان مشترک قابلیت ترکیب اطلاعات را افزایش می دهد.
2-2- حکایات مشترک: علاوه بر زبان وکدهای مشترک، محققان نیز معتقدند اسطوره ها، داستان ها و استعاره ها ابزارهای قدرتمندی در اجتماعات برای ایجاد، تبادل، و نگهداری مجموعه های غنی معانی فراهم می کنند. آرل6 نشان می دهد چگونه حکایات تبادل تجربه پنهان را در بین متخصصان تسهیل می کند. بنابراین، ظهور حکایت های مشترک در یک اجتماع باعث خلق و انتقال تفسیر های جدیدی از رویدادها شده و ترکیب اشکال مختلف دانش،که عموماً به صورت پنهان هستند، را تسهیل می کند.
3-عنصر رابطهای
عنصر رابطه ای سرمایه اجتماعی توصیف کننده نوعی روابط شخصی است که افراد با یکدیگر به خاطر سابقه تعاملات شان برقرار می کنند. مهم ترین جنبه های این بعد از سرمایه اجتماعی عبارتند از: اعتماد، هنجارها، الزامات و انتظارات و هویت .
1-3- اعتماد: تحقیقات نشان می دهد در جایی که روابط مبتنی بر اعتماد در سطح بالایی وجود دارند، افراد تمایل زیادی برای تبادل اجتماعی و تعامل همکارانه دارند .میسزتال اظهار می دارد "اعتماد، تامین کننده ارتباطات وگفتمان است". بنتیس هم چنین مطرح می کند اعتماد می تواند ایجاد سرمایه فکری را تسهیل کند .بویسوت نیز بر اهمیت اعتماد بین افراد برای ایجاد دانش در شرایط ابهام و عدم اطمینان زیاد تاکید دارد (قلیچ لی و مشبکی، 1385،ص 128).
2-3- هنجارها: هنجارهای همکاری می توانند پایه ای قوی برای ایجاد سرمایه فکری بوجود آورند . برای مثال، استارباک اهمیت هنجارهای اجتماعی صداقت و کار تیمی را به عنوان ویژگی های کلیدی شرکت های دانش محور یادآور می شود. هنجارهای تعاملی که اهمیت آنها در ایجاد سرمایه فکری نشان داده شده اند عبارتند از: تمایل به ارزش گذاری و پاسخ به تنوع، روحیه انتقادی و تحمل شکست.
3-3- الزامات و انتظارات: الزامات نشان دهنده یک تعهد یا وظیفه برای انجام فعالیتی درآینده است . کلمن الزامات را از هنجارهای عمومی شده متمایز می سازد و آن را به عنوان انتظارات ایجاد شده در درون روابط شخصی خاص در نظر می گیرد .ناهاپیت و گوشال در زمینه ایجاد سرمایه فکری اظهار می دارند که الزامات و انتظارات احتمالاً بر دسترسی و انگیزش افراد و گروهها برای تبادل و ترکیب دانش می گذارند.
4-3- هویت: هویت فرایندی است که در آن افراد احساس می کنند با فرد یا گروهی از افراد دیگر، عضو یک گروه واحد هستند .کرامر و همکارانش دریافته اند که احساس همانندی کردن با یک گروه یا جمع، نگرانی درباره فرایندها و نتایج جمعی را افزایش می دهد، و بدین ترتیب احتمال فرصت تبادل اطلاعات افزایش می یابد .لویسکی و بیونک در تحقیق شان نشان می دهند که هویت گروهی چشمگیر نه تنها ممکن است فرصت های تبادل اطلاعات را افزایش دهد، بلکه همچنین ممکن است فراوانی واقعی همکاری را بین اعضاء افزایش دهد. در مقابل، جایی که گروهها دارای هویت های متمایز و مغایر هم هستند، ممکن است موانع عمده ای را در برابر تسهیم اطلاعات، یادگیری و ایجاد دانش بوجود آورند(کرامر7،1996،ص359).
2-2-7- نگاهی به وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران
با پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز تغییر و تحولات گسترده در ساختارهای سیاسی و اقتصادی میزان مشارکت مردم و اعتماد متقابل دولت و مردم به شدت افزایش یافت. به عبارت دیگر می توان یکی از نتایج بزرگ پیروزی انقلاب را که خود بر اساس سرمایه اجتماعی شکل گرفت، تقویت سرمایه اجتماعی در عرصه سیاسی و اقتصادی کشور دانست. اما برخی سیاست ها و برنامه های دولت های بعد از انقلاب علیرغم دنبال کردن اهداف مثبت، آثار منفی بر سرمایه اجتماعی گذاشته اند، بگونه ای که امروزه اعتمادی که مبتنی بر ارزش های اسلامی مورد انتظار است، مشاهده نمی گردد (بیدختی و نظری8، 1388،ص56).
نمودها و مصادیق سرمایه اجتماعی در هر جامعه ای قابل تبیین و مشاهده است. ایران، به علت مذهب مشترک، زبان مشترک، آیین و رسوم خاص، اعیاد و عزاداری ها، احترام عامه مردم به یک سری اصول و ارزش ها، و … دارای عناصری از اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعی است. مردم خصوصاً بعد از انقلاب، در تظاهرات ها و راهپیمایی ها و نمازجمعه ها شرکت داشته اند، در مسائلی نظیر سیل و زلزله و سقوط هواپیما و … همگی یک حس داشته اند. در مسائلی نظیر حضور ایران در جام جهانی یا قهرمانی ورزشکاران و … نیز این حس مشترک که نماد و نمودی از سرمایه اجتماعی است، به روشنی قابل مشاهده است. اما در عین حال سرمایه اجتماعی، عنصری ثابت و خنثی نیست. نظام و سیستم اجتماعی با هر تحرکی، ممکن است دچار نقص و انحراف در اعتماد اجتماعی، انسجام و مشارکت اجتماعی شود و سرمایه اجتماعی با کاهش مواجه شود و این مسئله مهم به تدریج مهاجرت، افسردگی، اعتیاد ، نارضایتی عمومی و … را در پی خواهد داشت.
به دلیل هویت دینی مردم ایران، تحلیل، ارزیابی و سنجش سرمایه اجتماعی در این دیار باید با رویکردی دینی صورت پذیرد. شاید چنین تحلیلی ما را به نتیجه ای یکسان درباره وضعیت سرمایه اجتماعی در کشور برساند، اما مهم این است که به مبنایی استوار و فرایندی بومی و واقعی و روشی معتبر و کارآمد برای همه ادوار دست یافته باشیم. تردیدی نیست که با وجود همه خدمات و افتخارات برآمده از انقلاب اسلامی، به دلیل سرخوردگی های ناشی از دوررس جلوه کردن عدالت اجتماعی فراگیر در سال های اخیر، بخش هایی از سرمایه اجتماعی به هر مفهوم که باشد در کشور ما دچار آفت و آسیب شده است، اما چه بسا بخش هایی دیگر از سرمایه های دست ناخورده و غنی اجتماعی نیز در این کشور وجود داشته باشد که با معیارهای متعارف نه قابل شناخت است و نه قابل سنجش و تنها در رویکردی بومی و دین محور می توان آنها را شناخت و از آن بهره برد. به یقین آنگاه که در پی ساماندهی سرمایه اجتماعی برای رسیدن به افق چشم انداز بیست ساله کشور برآییم، بازنگری در مفهوم و ابعاد سرمایه اجتماعی و روش سنجش آن متناسب با آموزه های دینی و واقعیات جامعه ایرانی اهمیت مضاعف خواهد یافت.
میزان اعتماد اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین مولفه های سرمایه اجتماعی (در ایران و چند کشور منتخب) در جدول 2-1 ارائه گردیده که مربوط به سال های 1990 تا 2001 میلادی و به استناد منابع بین المللی است. به طوریکه در ایران میزان اعتماد اجتماعی از نظر حذف و عدم حذف افرادی که از پاسخ دادن امتناع ورزیده اند، نسبت به کشورهای دیگر اختلاف زیادی مشهود است (حسینی و همکاران9، 1386).
جدول2-1- میزان اعتماد اجتماعی در کشورهای منتخب (1990 تا 2001)
کشور
درصد افرادی که مردم کشورشان را قابل اعتماد اعلام کرده اند
با حذف افرادی که از پاسخ دادن امتناع ورزیده اند
بدون حذف افرادی که از پاسخ دادن امتناع ورزیده اند
دانمارک
5/66
1/64
سوید
3/66
7/63
ایران
3/65
6/49
چین
5/54
5/52
هند
0/41
9/38
امریکا
8/35
5/35
وجود سطح بالایی از سرمایه اجتماعی پیوند دهنده (درون گروهی) و تنزل سرمایه اجتماعی متصل کننده (برون گروهی) شاید بتواند تبیین کننده میزان پایین اعتماد اجتماعی در بین افراد جامعه باشد به طوریکه که در پیمایشها، پژوهش های مرتبط با سرمایه اجتماعی هر چه از خانواده و گروه هایی مانند: اقوام، دوستان و همسایگان دورتر شویم حلقه اعتماد تنگ تر می شود. همچنین هر جا گروه های شغلی در پی منافع شخصی خود بوده و وظایف شغلی در چارچوب قوانین و اصول اخلاقی انجام نگیرد، از اعتماد کمتری برخوردار بوده اند. همچنین از دیگر دلایل عمده عدم رشد اعتماد اجتماعی در ایران معاصر این بوده است که محور برنامه های کلان کشور را بر ابعاد سخت افزاری توسعه متمرکز کرده اند. تحلیل برنامه های عمرانی قبل از انقلاب و برنامه ریزی های بعد از انقلاب، نشان دهنده عدم توجه به ابعاد اجتماعی توسعه است (صیدایی و همکاران، 1389، ص 204).
2-2-8- جنبه های منفی سرمایه اجتماعی
وجوه منفی سرمایه اجتماعی از دو جنبه بررسی می گردد؛ یکی تاثیر سرمایه اجتماعی در تقویت نابرابری (زیرا فواید سرمایه اجتماعی به شکل نابرابر توزیع شده است، و افراد دارای اتصالات بیشتر از مزایای آن بیشتر بهره میگیرند) و دیگری نقش سرمایه اجتماعی در حمایت از رفتارهای ضد اجتماعی است (مانند همبستگی اجتماعی میان گروه های مخرب، حال چه این مخرب بودن ویژگی و هدف آگاهانه آنها باشد و چه محصول جانبی و ناخواسته آنها).
در میان متفکرین، برای مثال پاتنام می گوید که سرمایه اجتماعی بی ضرر است و تنها مقداری هزینه دارد، فوکویاما سرمایه اجتماعی را خیر عمومی هم برای اقتصاد و هم برای کل جامعه می داند و تنها بعداً از اثرات منفی آن یاد می کند. پاتنام نه تنها از اثرات منفی سرمایه اجتماعی بلکه از اثرات منفی سرمایه فیزیکی و همچنین سرمایه انسانی یاد می کند و به ترتیب اسلحه و شکنجه را مثال می زند که البته احتمال اثرات منفی تولید شده توسط سرمایه اجتماعی را بیش از سرمایه فیزیکی و انسانی برآورد می کند. اعتماد نقش مهمی را در مفهوم فوکویاما از سرمایه اجتماعی بازی می کند و او نتایج منفی سرمایه اجتماعی را با استفاده از ایده "شعاع محور اعتماد" تشریح می نماید. هر چه شعاع اعتماد محدود به اعضای خود گروه باشد، احتمال بروز اثرات منفی بیشتر می شود. بوردیو و کلمن نیز درباره وجوه منفی سرمایه اجتماعی مطلع بوده اند اما در کل همه آنها به اندازه کافی به این وجوه منفی نپرداخته اند (پیران و همکاران، 1386،ص39).
علیرغم اقبال روزافزون به مفهوم سرمایه اجتماعی در ایران و به رغم اثبات کاربرد سرمایه اجتماعی و مفید بودن چنین کاربردهایی در حیطه هایی چون توسعه اجتماعی، توسعه اقتصادی، توسعه منطقه ای، مطالعات اجتماع محلی، حکمرانی و جرم و خشونت و … روز به روز محدودیت های سرمایه اجتماعی روشن تر شده و از هیاهوی بسیار که ناگهان در باب آن به عنوان کلید حل تمامی مسایل و مشکلات یا مفهومی جادویی به راه افتاده بود، به شدت کاسته شده است. معلوم گردیده است که به علت بی توجهی در استفاده از آن که منجر به پیدایش بی دلیل ده ها نظرگاه و کارپایه مفهومی و نظری گردیده است، از یک سو و پیچیدگی ذاتی مفهوم از سوی دیگر، در مواردی کارآیی سرمایه اجتماعی محل تردید بوده و کنترل آن در فرایند پژوهش غیرممکن می گردد
به طور کلی و مختصر جنبه های منفی سرمایه اجتماعی شامل موارد ذیل است :
1- تثبیت نابرابری های اجتماعی؛
2- از دست دادن خلاقیت و آزادی افراد در پی حمایت گروهی و تقویت همبستگی؛
3- تشویق و ترغیب نژادپرستی در پی تاکید بیش از حد برگروه و شبکه اجتماعی خاص؛
4- اثر سوء قدرت شبکه های اجتماعی به جهت ارضاء نیازهای احساسی و کم شدن وابستگی زوج ها در خانواده؛
5- سرمایه اجتماعی به عنوان ابزاری در اختیار نخبگان جامعه است تا به وسیله آن بر دامنه امتیازات خود بیافزایند (صیدایی و همکاران،1388،ص 199).
پیشینه تحقیق
2-4-1- تحقیقات داخلی
"بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سلامت روان" عنوان تحقیقی است که سیلاوی و سبزیان (1389) انجام داده است. محققان در این پژوهش پس از بررسی تئوریک سرمایه اجتماعی و سلامت روان، به بررسی تاثیرات روابط اجتماعی که از آن به عنوان سرمایه اجتماعی بر سلامت روان پرداخته اند. نتایج نشان می دهند که هر چه سرمایه اجتماعی افراد در بعد کارکردی بیشتر شود، سلامت روانی نیز افزایش می یابد.
افراد شاغل و متاهل از سرمایه اجتماعی بالاتر و سلامت روانی بیشتری برخوردارند. زنان انواع زنانه تر (حمایت عاطفی) و مردان انواع مردانه تر حمایت (مالی، عملی، اطلاع رسانی) را فراهم می کنند (سیلاوی و سبزیان، 1389).
عسکری باجگرانی و همکاران (1390) در تحقیقی با عنوان "سنجش سطح حاکمیت مدیریت استعداد در شهرداری اصفهان" به بررسی این موضوع پرداخته اند. جهت سنجش مدیریت استعداد از مدل سوئیم استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سطح مدیریت استعداد در شهرداری اصفهان بالاتر از متوسط می باشد و طبق نظر کارکنان مولفه ارتباطات بالاترین امتیاز را داشته و پائین ترین امتیاز به مولفه پاداش و قدردانی اختصاص داشته است (عسکری باجگرانی و همکاران، 1390).
کریمی و حسینی (1389) عوامل راهبردی موثر بر مدیریت استعداد را مورد بررسی قرار داده اند. این تحقیق با استفاده از نظرات مدیران ده وزارتخانه انجام شده است. پژوهش مذکور دارای یک فرضیه اصلی و پنج فرضیه فرعی می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که پنج عامل از جمله راهبرد سازمان، فرهنگ سازمانی و … بر استقرار فرایند مدیریت استعداد موثرند (کریمی و حسینی، 1390).
میرزایی (1384) تحقیقی تحت عنوان "بررسی رابطه حساسیت افراد به عدالت سازمانی و مرتبه سرمایه اجتماعی آنان در سازمان " انجام داده است. این پژوهش به بررسی رابطه میان حساسیت افراد به رعایت عدالت سازمانی و مرتبه سرمایه اجتماعی آنان در سازمان می پردازد. در این تحقیق عدالت سازمانی در سه بعد عدالت توزیعی ، عدالت رویه ای و عدالت مراوده ای مورد بررسی قرار می گیرد؛ سرمایه اجتماعی نیز در سطح فردی و با ابعاد قابلیت اعتماد، مشارکت و رهبری مدنی، بخشش و روحیه داوطلبی، توانایی برقراری روابط اجتماعی غیر رسمی، تنوع در معاشرت ها و دوستی ها، و مشارکت سیاسی سنجیده می شود. فرضیه اصلی که در این پژوهش مورد آزمون قرار می گیرد عبارت است از: "بین حساسیت افراد به رعایت عدالت سازمانی و مرتبه سرمایه اجتماعی آنان در سازمان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد". در سایر فرضیه های این پژوهش رابطه میان حساسیت افراد به رعایت عدالت توزیعی، مراوده ای و رویه ای با مرتبه سرمایه اجتماعی آنان مورد بررسی قرار می گیرد. برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته های پژوهش از وجود رابطه مثبت و قوی بین متغیرها حکایت می کند (میرزایی، 1384).
در تحقیقی دیگر، تحت عنوان "تبیین نقش و جایگاه فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه روستایی با تاکید بر سرمایه" که توسط خوانساری (1383) انجام شده است، نتایج تحقیق نشان داد که فناوری های اطلاعات و ارتباطات همچون اینترنت از عوامل توسعه روستایی هستند. در واقع این توسعه نتِیجه ایجاد روابط و ارائه اطلاعات از طریق اینترنت در روستاها و استفاده از آگاهی های حاصله می باشد. با بکارگیری نیروی کار جوانان روستایی و کار کارشناسانه و برنامه ریزی مدون می توان با حداقل سرمایه از پتانسیل های بالقوه و بالفعل فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه روستاها استفاده نمود (خوانسازی، 1383).
حسین پور (1385) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود به بررسی "رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی در بین کارکنان وزارت رفاه و تامین اجتماعی" پرداخته است. سوال اساسی پژوهش این است: سرمایه اجتماعی چه رابطه ای با رفاه ذهنی کارکنان دارد؟ و اساساً سرمایه اجتماعی منجر به افزایش رفاه ذهنی کارکنان می شود یا خیر؟ برای بررسی رابطه بین دو متغیر از ادبیات مرتبط با سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی استفاده شده است. همچنین برای عملیاتی کردن متغیرها از شاخص های اعتماد اجتماعی، شبکه اجتماعی و مشارکت اجتماعی برای سرمایه اجتماعی به عنوان متغیر مستقل و از شاخص های کیفیت زندگی، نشاط و شادمانی و سلامت روانی برای رفاه ذهنی به عنوان متغیر وابسته استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که رفاه ذهنی هیچ تفاوتی را در ارتباط با متغیرهای زمینه ای مطرح شده در تحقیق ( سن، جنس، و…) نشان نمی دهد. همچنین بین شبکه اجتماعی، مشارکت مدنی و اعتماد نهادی با رفاه ذهنی رابطه معنی داری وجود ندارد. اما بین سرمایه اجتماعی و شاخص های اعتماد بین شخصی، اعتماد تعمیم یافته و مشارکت اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد (حسین پور، 1385).
"تاثیر سرمایه اجتماعی بر چرخه مدیریت دانش" عنوان تحقیقی است که امینی (1387) انجام داده است. در این پژوهش چرخه مدیریت دانش شامل تسهیم، خلق، بکارگیری و ذخیره دانش می باشد. همسو با فرضیات تحقیق، ضرایب همبستگی نشان می دهند که برای ارتقاء مدیریت دانش در سازمان می بایست سرمایه اجتماعی را افزایش داد. همچنین در سازمان بازرگانی و شرکت های تابعه مورد پژوهش، سرمایه اجتماعی و چرخه مدیریت دانش در سطح مطلوبی قرار ندارد. در پایان محقق راه کارهایی به منظور ارتقای این دو متغیر ارائه داده است (امینی، 1387).
"بررسی و تحلیل عوامل سنجش مدیریت استعداد" عنوان تحقیقی است که کریمی و سلطانی انجام داده اند. نمونه تحقیق یکصد و دوازده نفر از مدیران صنعت ماشین آلات و تجهیزات صنعتی کشور می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که با هفده عامل می توان مدیریت استعداد را سنجید. از جله عوامل اصلی مدیریت استعداد عبارتند از: به رسمیت شناختن مدیریت استعداد، انگیزش نیروهای مستعد، حمایت شغلی نیروهای مستعد، خلاقیت و نوآموری نیروهای مستعد (کریمی و سلطانی، 1390).
در تحقیق انجام شده توسط رضوانی و طغرایی (1390) در شرکت های مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران، محققان به بررسی نقش آفرینی سرمایه اجتماعی سازمانی در گرایش به نوآوری سازمانی پرداخته اند. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج مطالعه، گویای نقش آفرینی موثر و معنی دار سرمایه اجتماعی سازمانی در گرایش به نوآوری سازمانی است. بدین ترتیب بعد رابطه ای سرمایه اجتماعی پیش بینی کننده گرایش به نوآوری هست، لیکن ابعاد شناختی و ساختاری سرمایه اجتماعی نمی توانند پیش بینی کننده مناسبی برای گرایش به نوآوری در سازمان باشند (رضوانی و طغرایی، 1390).
زمردیان و رستمی (1389) در تحقیقی تحت عنوان "استقرار نظام مدیریت دانش مبتنی بر سرمایه اجتماعی در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه هشت"، به بررسی ابعاد استقرار مدیریت دانش که شامل عامل فرهنگ سازمانی، عامل ساختار سازمانی، عامل زیرساخت، عامل محتوای تغییر و عامل پشتیبانی از تغییر می باشند با سرمایه اجتماعی پرداخته اند. نتایج حاصل از ادبیات موضوع و یافته های حاصل از تحقیق میدانی، نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و عامل فرهنگ سازمانی، عامل ساختار سازمانی، عامل زیر ساخت و عامل محتوایی تغییر، رابطه معناداری وجود دارد. در بررسی میزان همبستگی از یک طرف نتایج مطالعه نشان می دهد که بین وضعیت موجود پنج عامل آمادگی استقرار مدیریت دانش تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین می توان گفت، عوامل مرتبط با آمادگی استقرار مدیریت دانش رتبه های یکسانی ندارند، بطوریکه بیشترین آن مربوط به محتوای تغییر و کمترین آن مربوط به ساختار سازمانی است (زمردیان و رستمی، 1389).
ضماهنی و همکاران (1391) تحقیقی با عنوان "بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی کارکنان و رضایت شغلی آنان در سازمان جهاد کشاورزی خوزستان" انجام داده اند. محققان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون به بررسی آزمون فرضیه ها پرداخته اند. نتایج آزمون همبستگی و آزمون تی نشان داد که میان سرمایه اجتماعی و رضایت شغلی تفاوت معناداری در سازمان مورد پژوهش وجود دارد (ضماهنی و همکاران، 1391).
حسینی و همکاران (1386) با انجام پژوهشی بر مبنای داده های ثانویه پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان به رتبه بندی سرمایه اجتماعی در مراکز ایران مبادرت نموده و نتیجه گرفته اند که با توجه به تفاوت های موجود، برای تعیین اهداف و سیاست هایی که در جهت افزایش سرمایه اجتماعی عمل می کند، باید مولفه ها و شاخص های مهم و تعیین کننده سرمایه اجتماعی آن بخش یا شهر را به صورت خاص مورد مطالعه قرار دهیم (حسینی و همکاران، 1386)
2-4-2- تحقیقات خارجی
"یررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی کاری" عنوان تحقیقی است که روسلان و همکاران (2010) در مالزی انجام داده اند. محققان در این پژوهش با استفاده از رگرسیون گام به گام به بررسی فرضیه ها پرداخته و یه این نتیجه رسیده اند که تمام مولفه های سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی کاری کارکنان ارتباط مثبت و معناداری دارد. آنها در پایان پیشنهادهایی به منظور ارتقای این دو متغیر پرداخته اند(روسلن10،2010).
لی و همکارانش در تحقیقی با عنوان "حمایت اجتماعی به عنوان سپر استرس های فرهنگ پذیری" به مطالعه ر ابطه حمایت های اجتماعی و سلامت رو ان د انشجویان کره در سال 2004 پرداختند. آنها به این نتیجه رسیدند که حمایت اجتماعی رابطه مثبتی با سلامت روان دانشجویان دارد و دانشجویانی که دارای سطح بالا هستند، فشارهای روانی و استرس فرهنگ پذیری کمتری دارند(لی و همکاران،2004)
"سرمایه اجتماعی برای مدیریت دانش" عنوان تحقیقی است که بانجو (2008) انجام داده است. این تحقیق یک چارچوب مفهومی ایجاد نموده که عملکرد نوآورانه شرکت ها را از طریق مدیریت دانش با تاثیرگداری سرمایه اجتماعی افزایش می دهد. در این تحقیق سرمایه اجتماعی با تاثیر گذاری بر کسب و همگون سازی دانش از یک سو و با انتقال و استفاده از دانش از سوی دیگر بر عملکرد نوآورانه شرکت های کوچک و متوسط تاثیر می گذارد(بینجو11،2008) .
در یک تحقیق دیگر با عنوان "سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش در سازمان"، وینچ (2012) به بررسی این دو متغیر پرداخته است. یافته ها نشان داد که سرمایه اجتماعی با مدیریت دانش و به ویژه انتقال دانش ارتباط دارد. اما در سازمانهای تحت مطالعه انتقال دانش هنوز با روش های سنتی صورت می گیرند. سرمایه اجتماعی به عنوان شاهراهی برای انتقال تشخیص داده شد(وینچ،2012)
هائو سوئی (2009) در تحقیقی با عنوان "بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی و علمکرد" به بررسی این متغیرها در شرکت های چینی پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد که بین ابعاد رفتار شهروندی سازمانی با رضایت و عملکرد شغلی رابطه تنگاتنگی وجود دارد. اما بین ابعاد سرمایه اجتماعی با عملکرد شغلی رابطه مشخصی یافت نشد(هاو سینو،2009).
رونلاند (2009) به بررسی فرایند های مدیریت استعداد در شرکت X در فنلاند پرداخته است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی فرایند مدیریت استعداد در شرکتی است که در این زمینه شهرت یافته است. یافته های پژوهش حاکی از مناسب بودن پیاده سازی فرایند مدیریت استعداد در شرکت می باشد، حتی در برخی زمینه ها از استانداردهای مورد نظر نیز بالاتر می باشد. در برخی حوزه ها مانند توسعه رهبری و یادگیری نیاز به تلاش بیشتر می باشد(رونلاند،2009).
در تحقیقی دیگر تحت عنوان "رفتار شهروندی سازمانی و سرمایه اجتماعی در سازمان ها"که توسط نهاپیت و گوشال (1998) انجام شده است، محققان بحث می کنند رفتار شهروندی و سرمایه اجتماعی و مقوله مهم و بین رشته ای هستند که امروزه در حوزه مدیریت از جایگاه ویژه ای برخوردارندو به نظر می رسد بر هم تاثیر گذار باشند. یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه معناداری بین متغیرها می باشد(ناپید و گوشال،1998).
در سال 2010 تحقیقی با این پرسش اساسی در سوئد انجام شده است که هر سازمان چگونه می تواند استراتژی مدیریت استعداد را بکار گیرد تا بهترین نتیجه عائد گردد؟. این تحقیق در دو شرکت زروگری12 و گوگل مستقر سوئد انجام شده است. محققان در این پژوهش از تئوری بنیادی که یک نوع تحلیل کیفی می باشد، بهره برده اند. آنان پس از تحلیل یافته ها در دو شرکت به این نتیجه رسیده اند که علیرغم متفاوت بودن شرکت ها، اما فریند مدیریت استعداد برای هر دو شرکت لازم و ضروری است که این امر مزیت رقابتی ایجاد خواهد کرد که همانا هدف استراتژی مدیریت استعداد است. در شرکت زروگری بخشی به نام مدیریت منابع انسانی برای فرایند مدیریت استعداد وجود ندارد و مدیر عامل شرکت مسئول این امر می باشد، یعنی بخش رسمی وجود ندارد. یکی دیگر از یافته های پژوهش این بود که استراتژی مدیریت استعداد با استراتژی های شرکت و فرهنگ سازمانی آنها هماهنگ می باشد(رودریگویز و ایسکوبر،2010) .
در یک تحقیق دیگر با عنوان "مدیریت استعداد شرکت های غربی در چین" محققان از یک رویکرد کیفی و یافته های بدست آمده از مطالعات موردی در هفت شرکت مستقر در چین نتایج را تجزیه و تحلیل نمودند. این تحقیق در پی آن بود تا دریابد که شرکت های مذکور چگونه افردا مستعد را تشخیص، آموزش و توسعه می دهند. نتایج تحقیق نشان داد که این شرکت ها با تغییرات اندک و با توجه به فرهنگ چینی فرایند مدیریت استعداد را به کار می گیرند. با این وجود هنوز استراتژی مدیریت استعداد به شکل کامل پیاده سازی نشده است(هوتمن و همکاران،2010)
منابع و ماخذ
الف)منابع فارسی
امینی آ.1387.تاثیر سرمایه اجتماعی بر چرخه مدیریت دانش. پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشکده مدیریت دانشگاه تهران.
آذر ع، مومنی م. 1387.آمار و کاربرد آن در مدبربت.جلد دوم. چاپ یازدهم. تهران:انتشارات سمت.
بست ج. 1384 . روشهای تحقیق در علوم تربیتی و رفتاری . ترجمه ح پاشا شریفی ،ن طالقانی. تهران:نشر رشد.
بیدختی ع،نظری م. 1388 . ارایه یک مدل نظری برای نهادینه سازی مولفه های سرمایه اجتماعی جهت بهبود عملکرد اقتصادی . فصلنامه راهبرد یاس. شماره 19.
پیران پ،اشدی ع،رضایی م.1386 . کارپایه مفهومی و مفهوم سازی سرمایه اجتماعی با تاکید بر شرایط ایران . فصلنامه رفاه اجتماعی. سال ششم. شماره 23.تهران:انتشارات نی.
بوعذار ن.1390 . بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی . پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر.
تاج الدین م.1388 . چرا مدیریت استعداد . ماهنامه تدبیر. شماره 191.
حسین پور زهرا.1385 . بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی در بین کارکنان وزارت رفاه و تامین اجتماعی . پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشکده مدیریت دانشگاه تهران.
حسینی و همکاران .1386 . رتبه بندی سرمایه اجتماعی در مرکز استانهای کشور . فصلنامه رفاه اجتماعی. شماره 26.
خاکی غ.1379. روش تحقق در مدیریت.دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران. چاپ اول. تهران:انتشارات علمی.
رضائی ر.1383 . تبیین نقش و جایگاه فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه روستایی با تاکید بر سرمایه . پایان نامه کارشناسی ارشد، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز.
زمردیان غ، رستمی ع.1389.استقرار نظام مدیریت دانش مبتنی بر سرمایه اجتماعی . مجله حسابداری مدیریت. سال سوم. شماره پنجم.
ساروخانی ب.1375.روشهای تحقیق در علوم اجتماعی . پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. تهران. جلد اول. چاپ سوم.
سالکی م.1386.بررسی میزان شایسته سالاری در فرایند مدیریت منابع انسانی در ظرکت ملی حفاری ایران. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر.
سرمدی ز،بازرگان ع ،حجازی ا. 1385.روش های تحقیق در علوم رفتاری . تهران: انتشارات آگاه.
سیلاوی ع،سبزیان ح.1389 . بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سلامت روان . اولین کنفرانس ملی سلامت. دانشگاه علوم پزشکی تهران.
صیدایی ا،احمدی م،معین آبادی م.1388 . دیباچه ای بر سرمایه اجتماعی و رابطه آن با مولفه های توسعه اجتماعی در ایران . فصلنامه راهبرد یاس. شماره 19.
ضماهنی م،احمدی ع،مرادی ن.1391.بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی کارکنان و رضایت شغلی آنان در سازمان جهاد کشاورزی خوزستان . اولین کنفرانس بین المللی مدیریت. نوآوری و تولید ملی. قم.
عبداللهی،موسوی.1385.سرمایه اجتماعی در ایران وضعیت موجود. دورنمای آینده و امکان شناسی تبار گذار . فصلنامه رفاه اجتماعی. شماره 25.
عزیزیانی فر ج،قاسمی ز.1387.بررسی تئوریک سرمایه اجتماعی و تبیین مولفه های کارکردی آن . فصلنامه زریبار. شماره 65.
عسکری باجگرانی م،شائمی ع،علامه م.1390 . سنجش سطح حاکمیت مدیریت استعداد در شهرداری اصفهان . فصلنامه مدیریت شهری. شماره 29.
علوی ب.1384 . نقش سرمایه اجتماعی در توسعه . ماهنامه تدبیر. شماره 116.
قلی پور ر،مدهوشی م،جعفریان و.1387 . تحلیل رابطه و تاثیر سرمایه اجتماعی بر کارافرینی سازمانی . فصلنامه فرهنگ مدیریت. سال ششم. شماره 17.
قلیچ لی. بهروز. اصغر مشبکی 1385 . نقش سرمایه اجتماعی در ایجاد سرمایه فکری سازمان . فصلنامه دانش مدیریت. سال 19. شماره 75.
کریمی ع،حسینی ا.1389.تاثیر عوامل راهبردی زمینه ساز بر مدیریت استعداد . مطالعات مدیریت راهبردی. شماره دوم.
میرزایی ع.1384.بررسی رابطه حساسیت افراد به عدالت سازمانی و مرتبه سرمایه اجتماعی آنان در سازمان . فصلنامه علمی و پژوهشی دانشور. شماره 36..
نادری ع،سف ذاتی مریم .1376. روشهای تحقیق و چگونگی ارزشیابی آن در علوم تنسانی با تاکید بر علوم رفتاری . چاپ اول. تهران:انتشارات بدر.
ب)منابع انگلیسی
Banjo G, Roxas.2008. Social capital for knowledge management . Asian Academy of Management Journal . 13 (2) . pp 57-77.
Bersin ,Josh . 2006 . Talent Management: What is it? Why now? Hay Acquisition Company I . online available at: http://www.haygroup.com/Chief_Executive/
Brandt E, Kull P. 2007. Talent management: how firms in Sweden find and nurture value adding human resources . Available at: http//hj.diva-portal.org.
Cicourel A. 1973 . cognitive sociology . Harmondsworth . England . Penguin Books
Ernst B , Andreas . 2005. Human resource management with ontology . Berlin . springer-Verlag . pp 499- 507.
Farley C. 2005. HR role in Talent Management and driving business results . Employment Relations today . 32(1) . 55-62
Frank F,Finnegan C, Taylor R. 2004. The race for talent: retaining engaging workers in the 21st century . human resource journal . 27 . pp. 12-25.
Fukuyama F. 1999 . Social Capital and Civil Society . The Institute of Public Policy .George Mason University.
Hau-Siu C . 2009 . The relationship between social capital . organizational citizenship behavior . and performance outcomes: an empirical study from China . SAM Advanced Management Journal . vol. 9 . no. 6.
Heinen . J, O'Neill C. 2004. Managing talent to maximize performance . Employment Relations Today . 31 . 67−82.
Kramer R, Brewer M, Hanna A. 1996. Collective trust and collective Action: The decision to trust as a social decision . Frontiers of theory and research Thousand Oaks . CA: Sage. Pp. 357-389.
Lee G, Carolin B, Harahan T. 2004. Social support . social science and medicine journal . 39 . pp. 39-51.
Michaels E, Handfield J, Axelrod B. 2004. The war for talent . Boston: Harvard Business School Publishing.
Nahapiet J ,Goshal S . 1998 . social capital . intellectual capital and the organizational advantage . academy of management review . vol. 23 . no. 2 . pp. 242-260.
Putnam R. 1995 . bowling alone: America's declining social capital . Journal of democracy . vol. 6 . pp. 45-58.
Rodríguez S,Ballesteros E. 2010 .Talents: the Key for Successful Organizations . Master's Thesis . Linnaeus University . Linnaeus school of business and economics . Sweden.
Ronnlund J. 2009 . Talent management and identification of leadership potential within Company X in Finland . Master thesis . Umeå School of Business.
Roslan A , Russayani I. 2010. The Impact of Social Capital on Quality of Life . European Journal of Economics . Finance and Administrative Sciences . 22 . pp. 112-122.
Tymon W. 2003. Social Capital in the Success of Knowledge Workers . Career Development Turner International . p. 12-20.
Whelan E, Collings D ,Donnellan B. 2009 . an examination of talent management concepts in knowledge intensive settings . Springer-Verlag Berlin Heidelberg . pp. 450-457.
Wrinch S.2012. Social capital and knowledge management in organization . Systems Research Institute . Polish Academy of Sciences . pp. 1-16.
1-Social Capital
2 – Fukuyama
3 -siydane & hamkaran
4 – Tymon & Stumpf
5 -golipour & hamkaran
6-Arel
7 – Kramer
8 -bidokhte & nazar
9 -hossiene & hamkaran
10 -Roslan et al
11 – Banjo
12-Zerogrey
—————
————————————————————
—————
————————————————————
89