پروپوزال مدیریت صنعتی ( گرایش تولید)
ارائه یک مدل نوآورانه جهت ارزیابی نوآوری دانشگاه ها
با رویکرد تلفیقی تحلیل عاملی اکتشافی، AHP و TOPSIS
(مطالعه موردی دانشگاههای استان های سمنان و گلستان)
مقدمه
تغییر و تحول در سازمانهای امروزی به قدری سریع، چند جانبه، پیچیده و فراگیر است که سازمانها بدون پیش بینی، همگامی و تطابق با آن قادر به ادامه حیات، رشد، بالندگی و توسعه نمی باشند. تا دو دهه قبل، سازمانهای زیادی در صحنه رقابت داخلی می توانستند با پیگیری اهداف کمی و اقتصادی به حیات خود ادامه دهند، اما با بین المللی شدن رقابت( یعنی امتداد اهداف از ملیتی به فرا ملیتی) و اهمیت یافتن اهداف کیفی و فرا اقتصادی، سازمانها دیگر بدون توسعه و نوآوری قادر به ادامه حیات نمی باشند و توسعه و پیشرفت آنها بدون واکنش متناسب و پاسخ آگاهانه به شرایط محیطی متحول و پویا، ممکن نیست (سلطانی تیرانی،1387). در نتیجه توان و سازگاری و اداره کردن تغییرات، عنصر اصلی موفقیت و بقای هر سازمان است و کسب این توانایی ها (خود مستلزم توجه سازمان به ایجاد شرایطی برای حمایت از نوآوری در سازمان می باشد. بعبارتی سازمانهای امروزی برای ادامه حیات، بایستی پویا بوده و مدیران و کارکنان آنها افرادی خلاق و نوآور باشند تا بتوانند سازمان را با این تحولات منطبق ساخته و جواب گوی نیازهای جامعه باشند.
بهر حال در سراسر جهان فرصتها و چالشهایی برای سازمانها به وجود می آید که باعث می شود تا از نوآوری به عنوان یک اهرم استراتژیک برای کسب دانش و باقی ماندن در شرایط رقابتی استفاده کنند، لذا سازمانهای موفق سازمانهایی هستند که خلاقیت و نوآوری نوک پیکان حرکت آنها را تشکیل می دهد. بنابر این سازمانها برای اینکه بتوانند در شرایط رقابتی باقی بمانند و از فرصتهای پیش روی خود استفاده کنند، نیاز به ایجاد نوآوری در سازمان خود دارند.
در سیستم اقتصادی جهان و رقابت روز افزون، خلاقیت و نوآوری در حکم بقا و کلید موفقیت سازمانها است. و در واقع نوآوری پاسخی است که سازمانها در برابر تحولات و دگرگونی بازار ارائه می کنند تا در عرصه رقابت با دیگر سازمانها ضامن بقا و رشد آنها گردد.
در جهانی که دستخوش دگرگونی بوده و امنیت آن هر روز در معرض تهدید است، تنها راه بقا خلاقیت و نوآوری است (حسینی و صادقی، 1389). ضرورت وجود خلاقیت و نوآوری در سازمانها به حدی رسیده است که برخی منابع، نبود خلاقیت و نوآوری را با نابودی سازمان در درازمدت یکی دانسته اند. سازمانی که خلاقیت و نوآوری نداشته باشد، نمی تواند بقا یابد و در طول زمان از صحنه رقابت محو می شوند. لذا سازمانها پیوسته در جستجوی راههایی هستند تا خلاقیت و نوآوری را تقویت نموده و موانع آن را در سازمان برطرف کنند.(استونر جیمز1، 1379 )
یکی از ارزشهای محیطی در صحنه بین المللی شدن رقابت، توانایی خلق مزیت نسبی2 و مزیت رقابتی3 می باشد. یکی از مهمترین و اساسی ترین مکانیزم های خلق مزیت نسبی و رقابتی در محیط پویا و پر تحول صنعت امروزی، استفاده از سیستمهای بهبود و نوآوری در سازمان ها است.(سلطانی تیرانی،1387).
اهمیت خلاقیت و نوآوری در موفقیت سازمانها تنها منحصر به بخشهای تولیدی کشور نیست، بلکه این مساله در بخشهای خدماتی از جمله دانشگاهها و سایر موسسات آموزش عالی که " تولید و بسته بندی دانش فنی جدید، آینده نگری و تولید نرم افزار های تغییر اجتماعی و درونی کردن هنجار های مدرن " از جمله کارکرد های اساسی آن هاست و پرورش دهنده منابع انسانی آینده هستند صادق بوده و اهمیت بیشتری نیز می یابد (ترک زاده و همکاران، 1387). پرورش و گسترش افراد خلاق و نوآور حاصل نمی شود مگر بر اثر وجود بستری مناسب که پرورش رشد اندیشه ها را ممکن سازد و آنها را به مرز آفرینندگی برساند( حسینی و صادقی، 1389).
بیان مساله
عملکرد نوآوری دانشگاهها و موسسات آموزش عالی را بیشتر بر اساس میزان تحقیقات و پژوهشهایی که انجام می شود مورد ارزیابی قرار می دهند، ولی ممکن است عوامل متعددی وجود داشته باشند که بر عملکرد نوآوری دانشگاهها تاثیر بگذارد. متاسفانه نبود یک مدل مناسب که مهمترین عوامل تاثیر گذار بر ایجاد خلاقیت و نوآوری که مرتبط با دانشگاهها و موسسات آموزش عالی باشد، مهمترین علت در به هدر رفتن تواناییهای خلاق و نوآور است و تا زمانی که نتوانیم این عوامل موثر بر ایجاد نوآوری در دانشگاهها را شناسایی کنیم نمی توانیم در محیط پرشتاب امروزه به رقابت بپردازیم. در نتیجه شناخت عوامل موثر بر ایجاد خلاقیت و نوآوری در دانشگاهها می تواند کمک کند تا با تقویت آنها بستری مناسب برای پرورش افراد و تعالی دانشگاهها فراهم شود.
علاوه بر آنچه که در بالا ذکر گردید نبود اطلاعات کافی و دقیق یکی دیگر از مشکلات دانشگاهها و موسسات آموزش عالی می باشد، که مانع از تدوین سیاستهای مناسب و انجام تحلیلهای دقیق و هدفمند می شود. بنابراین با انجام ارزیابی نوآوری در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و جمع آوری این اطلاعات علاوه بر اینکه انجام تحلیلهای مناسب و تدوین سیاستهای بهتر برای دانشگاههایی که در حال حاضر وجود دارد را ممکن می سازد، باعث می شود تا از طریق این اطلاعات، دانشی به دست آید و از آن برای تاسیس دانشگاهی جدید در آینده استفاده شود تا دانشگاهها و موسسات آموزش عالی کشورمان مطابق با شاخصها و معیارهایی باشد که در ایجاد و حمایت از نوآوری در دانشگاهها مناسب هستند.
ضرورت و اهمیت تحقیق
جهان امروز از هر زمان دیگری رقابتی تر است. رقابت در همه لایه های زندگی انسان ها به چشم می خورد. از افراد گرفته تا سازمان های بزرگ همه و همه باید بر سر منابع محدود در راه دستیابی به موفقیت و کسب اهداف خود به رقابت بپردازند. آنچه به دشواری این امر می افزاید، وجود محیطی نامطمئن و بی ثبات است که تغییرات آن می تواند هرگونه توان و اختیار را از سازمان بگیرد.
سازمان های امروزی دیگر نمی توانند آنچه را در گذشته با موفقیت انجام شده است، تنها با تقلید ساده بکار گیرند و موفق نیز باشند بلکه هر یک باید دائماً در جستجوی فرصت هایی تازه باشند. فرصتهایی که از دید دیگر رقبا پوشیده مانده است. این فرصت ها را می توان در هر زمینه ای جستجو کرد، از ایجاد خدمتی جدید گرفته تا تقویت رویه های بدیع و نو برای انجام فعالیت های روزمره یک سازمان.
طبعاً آنچه می تواند یک سازمان را به این فرصت ها رهنمون کند پدیده ای جز وجود نوآوری در تمامی سطوح آن نمی باشد. سازمانی که توان ارائه افکار نو و بدیع و بکارگیری مناسب آن را در خود داشته باشد، به هیچ روی از تغییر و تحول رویگردان نبوده بلکه حتی خود می تواند به عنوان عاملی در جهت ایجاد تغییر در محیط خویش عمل کند و سازمان از این رهگذر می تواند ضمن آنکه بقای خود را تضمین می کند به رشد و توسعه ای پایدار و مداوم دست یابد.
اهمیت خلاقیت و نوآوری در دانشگاهها برای کشورهایی مانند ایران بسیار زیاد است. زیرا شتاب رشد تکنولوژی و دانش در جهان پیشرفته صنعتی هر لحظه فاصله عمیقی با واقعیت های کنونی این کشورها ایجاد می کند، در نتیجه ابداع و نوآوری شرط اساسی کاهش این فاصله می باشد. تحقیق حاضر از این بابت اهمیت می یابد که دانشگاهها به عنوان یک مرکز علمی و پژوهشی تولید کننده دانش می باشند و تاثیر زیادی در تغییر هنجارهای جامعه دارند و همچنین پرورش دهنده نیروی انسانی آینده می باشند، در نتیجه نوآوری باید مبنای اساسی در دانشگاهها مدّ نظر قرار گیرد تا در پیشرفت و توسعه علم در منطقه و جهان موفق باشند و بتوانند بستری مناسب برای پرورش و تعالی سازمان ها را فراهم کنند.
اهداف تحقیق
به لحاظ اینکه عوامل مختلفی ممکن است وجود داشته باشند که بر عملکرد دانشگاهها در ایجاد نوآوری تاثیر بگذارد، لذا این پژوهش درصدد است که مدلی را شناسایی کند که در آن عوامل موثر بر ایجاد نوآوری در دانشگاهها و همچنین مولفه های این عوامل را شناسایی کند و سپس با اولویت بندی کردن این عوامل و شناسایی مدل، نوآوری دانشگاهها را مورد ارزیابی قرار دهد. لذا اهداف اصلی تحقیق عبارتند از:
1- ارائه یک مدلی برای تعیین عوامل موثر بر نوآوری در دانشگاهها.
2- شناسایی مولفه های مربوط به هرکدام از این عوامل.
3- اولویت بندی هرکدام از این عوامل و مولفه ها.
4- ارزیابی دانشگاهها با توجه به این عوامل و مولفه ها .
سوالات تحقیق
سوالات این تحقیق عبارتند از:
1- یک سیستم نوآوری از چه عواملی تشکیل شده است؟
2- هر یک از این عوامل از چه مولفه هایی تشکیل شده است؟
3- اولویت بندی عوامل و مولفه ها بر چه اساس است؟
4- اولویت بندی دانشگاههای با توجه به این عوامل و مولفه ها بر چه اساس است؟
مفاهیم واژگان
1- نوآوری:
نوآوری فرآیندی است که در آن دانش با هدف خلق دانش جدید کسب، تسهیم و تلفیق می گردد تا در محصولات و خدمات جدید به کار گرفته شود. نوآوری اتخاذ یک منظر و فکر یا رفتاری است که برای سازمان جدید می باشد. نوآوری با تغییرات در ارتباط بوده و می تواند به صورت اصلاحی یا توسعه ای باشد. نوآوری همچنین می تواند به عنوان کاربرد کشفیات و ابداعات و فرآیندی تعریف شود که به وسیله آن نتایج به دست می آید (گلوت و ترزییوسکی4، 2004).
2-تحقیق و توسعه
تحقیق و توسعه، مجموعه اقداماتی نظام مند و خلاقانه است که هدف از آن افزودن گنجینه دانش و استفاده از این گنجینه در کاربرد های جدید است (نیوسی5، 2002).
3- نظام ملی نوآوری
مجموعه ای از نهادهای مجزا که در ارتباط با هم و به صورت منفرد در توسعه و انتشار فناوری جدید نقش دارند و در چارچوب یک ساختار حکومتی شکل می گیرند تا سیاست هایی را برای تاثیر گذاری بر فرآیند نوآوری پیاده سازی کنند. بنابراین نظام ملی نوآوری نظامی از نهادهای به هم پیوسته است که دانش، مهارت ها و خلاقیت هایی که منجر به فناوری های جدید می شوند را خلق ، انباشت و انتقال می دهند (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی6، 2002).
4-خلاقیت
خلاقیت به کارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است. خلاقیت به معنای توانایی ترکیب ایده ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده هاست (عبدالکریمی، 1385). خلاقیت بر خلق چیز نو دلالت دارد. خلاقیت یک فرآیند انسانی است که به نتیجه نو و مفید ( حل مشکل فعلی یا برآورده ساختن یک نیاز) می انجامد (دهقان نجم، 1388).
– طرح تحقیق
تحقیق حاضر از نگاه هدف تحقیق، کاربردی – توسعه ای است؛ تحقیق از این نظر کاربردی است که به سمت کاربردی عملی دانش و نتایج حاصله در جهت حل مشکل هدایت می شود و از آن جهت که به دنبال کشف حقایق و شناخت پدیده ها بوده و مرزهای دانش عمومی بشر را توسعه می دهد از نوع تحقیق توسعه ای می باشد (سرمد و همکاران، 1390).تحقیق از نظر روش جمع آوری اطلاعات از نوع توصیفی و از شاخه توصیفی- پیمایشی است.
جامعه آماری
جامعه آماری این پژوهش شامل دانشگاه های شمال شرق کشور می باشد که روش نمونه گیری در 3 قسمت مجزّا صورت گرفته است. ابتدا برای تحلیل پرسشنامه اول که با روش تحلیل عاملی اکتشافی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده که در این نمونه از نظر300 خبره دانشگاهی شامل اساتید و دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی کارشناسی ارشد و دکتری استفاده شده است.
در قسمت دوم این پژوهش که جهت وزن دهی عاملها از پرسشنامه AHP استفاده شده از نظر 12 خبره دانشگاهی استفاده گردیده است و در نهایت برای رتبه بندی دانشگاهها، 6 دانشگاه دولتی را به عنوان نمونه انتخاب شده است که عبارتند از: دانشگاه جامع سمنان، دانشگاه صنعتی شاهرود، دانشگاه منابع طبیعی گرگان؛ دانشگاه علوم پزشکی گرگان، دانشگاه گنبد کاووس و دانشگاه جامع گرگان.
ابزار گردآوری داده ها
ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه می باشد. پرسشنامه هایی که در این پژوهش استفاده شده است شامل:
پرسشنامه شماره (1) : این پرسشنامه که در ضمیمه شماره (1) آورده شده است و به منظور شناسایی عوامل موثر بر نوآوری در دانشگاه است که شامل 53 سوال می باشد. مقیاس مورد استفاده جهت پاسخگویی طیف پنج گزینه ای لیکرت می باشد که گزینه ها شامل: خیلی ضعیف، ضعیف، متوسط، زیاد، خیلی زیاد می باشند تا پاسخگویان میزان تاثیر هر عامل در ایجاد نوآوری را با درج علامت در خانه های مربوط نشان دهند. این پرسشنامه در میان 300 نفر از اساتید دانشگاهی و دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی کارشناسی ارشد و دکتری توزیع گردید، که از این تعداد 270 پرسشنامه تکمیل گردید تا با استفاده از آن عوامل موثر بر نوآوری در دانشگاهها شناسایی شود.
پرسشنامه شماره (2): این پرسشنامه در ضمیمه شماره (2) آورده شده که یک پرسشنامه AHP است که شامل یک جدول است ودر آن 8 عامل به صورت دودویی با هم مقایسه می شوند. این پرسشنامه در میان 12 خبره دانشگاهی توزیع گردید و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
پرسشنامه شماره (3): این پرسشنامه که در ضمیمه شماره(3) آورده شده یک پرسشنامه TOPSIS می باشد و به منظور رتبه بندی دانشگاهها استفاده شده است. مقیاس استفاده شده در این پرسشنامه طیف 10 گزینه ای لیکرت می باشد که اعداد 1 تا 10 را شامل می شود. اعداد 3-1 بیانگر این است که به عامل مورد نظر در دانشگاه توجه خیلی کم شده است، اعداد 5-4 بیانگر توجه کم، اعداد 7-6 بیانگر توجه کردن و اعداد 10-8 بیانگر توجه زیاد به عامل مورد نظر است. از آنجاییکه هر عامل شامل تعدادی زیر معیار است، لذا نحوه محاسبه این پرسشنامه به این صورت می باشد که اعداد هر کدام از زیر معیار ها نشان دهنده میزان توجه به عامل مورد نظر در دانشگاه است. این پرسشنامه توسط20 نفر از اعضای هیئت علمی در هر دانشگاه تکمیل گردیده است.
روش گردآوری اطلاعات
در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات از دو روش مطالعات اسنادی و عملیات میدانی از طریق پرسشنامه استفاده شده است :
1- مطالعات اسنادی
برای تدوین اطلاعات مورد نیازِ مبانی نظری و چارچوب تئوریک تحقیق از روش مطالعه کتابخانه ای شامل بررسی مجلات مدیریتی خارجی، سایت های اینترنتی علمی مدیریتی، پایگاه های پایان نامه های خارجی، کتابهای علمی – پژوهشی و … استفاده شده است.
2- عملیات میدانی از طریق پرسشنامه
پرسشنامه یکی از ابزارهای رایج تحقیق و روشی مستقیم برای کسب داده های تحقیق است. پرسشنامه مجموعه ای از سوال ها است که پاسخ دهنده با ملاحضه آنها پاسخ لازم را ارائه می دهد(سرمد و همکاران، 1390). در این پژوهش برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است.
اعتبار 7 اندازه گیری
مفهوم اعتبار به این سوال پاسخ می دهد که ابزار اندازه گیری تا چه حد خصیصه مورد نظر را می سنجد. بدون آگاهی از اعتبار ابزار اندازه گیری نمی توان به دقت داده های حاصل از آن اطمینان داشت. ابزار اندازه گیری ممکن است برای اندازه گیری یک خصیصه ویژه دارای اعتبار باشد، در حالی که برای سنجش همان خصیصه بر روی جامعه دیگر از هیچ گونه اعتباری برخوردار نباشد (سرمد و همکاران، 1390).
برای تعیین اعتبار محتوایی، نمونه پرسشنامه ها در اختیار اساتید دانشگاهی قرار گرفت که در رابطه با میزان درستی و شفافیت سوالات پرسشنامه، ابراز نظر کنند که در نهایت آنها اعتبار پرسشنامه های 1، 2 و3 را تایید کردند.
قابلیت اعتماد 8 ابزار اندازه گیری
قابلیت اعتماد یکی از ویژگی های فنی ابزار اندازه گیری است. مفهوم یاد شده با این امر سرو کار دارد که ابزار اندازه گیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی به دست می دهد(سرمد و همکاران، 1390).
پرسشنامه شماره (1) : از آنجاییکه پرسشنامه اول که بر اساس طیف لیکرت می باشد، لذا آلفای کرونباخ نشان دهنده قابلیت اعتماد آن می باشد. این روش برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری از جمله پرسشنامه ها یا آزمونهایی که خصیصه های مختلف را اندازه گیری می کنند بکار می رود(سرمد و همکاران، 1390). برای محاسبه ضریب آلفای کرونباخ از رابطه 1 استفاده می شود:
رابطه 1 ) (1 – ra =
که در آن:
J= تعداد زیر مجموعه سوال های پرسشنامه یا آزمون؛
Js2 = واریانس زیر آزمون jام؛
S2 = واریانس کل آزمون.
مقدار ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه اول 932/0(جدول 3-1) است که نشان دهنده قابلیت اعتماد بالای آن است.
جدول 3-1 . ضریب آلفای کرونباخ
Reliability Statistics
Cronbach's Alpha
N of Items
.932
53
پرسشنامه شماره(2): پرسشنامه شماره (2) براساس مقایسه زوجی می باشد، لذا قابلیت اعتماد این پرسشنامه بر مبنای نرخ نا سازگاری می باشد که در بخش بعدی توضیح داده خواهد شد. نرخ ناسازگاری کلی در پرسشنامه دوم 04/0 است، از آنجاییکه این عدد کمتر از 1/0 است لذا درجه بالایی از قابلیت اعتماد آن را نشان می دهد.
پرسشنامه شماره(3): پرسشنامه شماره (3 ) یک پرسشنامه TOPSIS که قابلیت اعتماد آن بر اساس نظر خبرگان مورد تایید واقع شده است.
3-8- ابزار تجزیه و تحلیل داده ها
برای تجزیه و تحلیل داده ها از سه نرم افزار استفاده شده است :
پرسشنامه شماره (1): این پرسشنامه برای انجام تحلیل عاملی اکتشافی داده ها طراحی شده است. که برای تجزیه و تحلیل این پرسشنامه از نرم افزار 16SPSS استفاده گردیده است.
پرسشنامه شماره (2): این پرسشنامه برای وزن دهی عامل ها با استفاده از روش AHP طراحی گردیده است که برای تجزیه و تحلیل این پرسشنامه از نرم افزار EXCPERT CHOICE استفاده شده است.
پرسشنامه شماره (3): این پرسشنامه برای رتبه بندی دانشگاه ها با استفاده از روش TOPSIS طراحی گردیده است که برای تجزیه و تحلیل این پرسشنامه از نرم افزار TOPSIS استفاده شده است.
تحلیل داده ها
برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی و روش AHP و روش TOPSIS استفاده شده که در اینجا به شرح مختصر هرکدام پرداخته می شود.
تحلیل عاملی
معمولاً در تحقیقات به دلایل مختلف با حجم زیادی از متغیرها روبرو هستیم. برای تحلیل دقیقتر داده ها و رسیدن به نتایج علمی تر و در عین حال عملیاتی تر، پژوشگران به دنبال کاهش حجم متغیرها و تشکیل ساختار جدیدی برای آن ها می باشند و بدین منظور از روش تحلیل عاملی استفاده می کنند. تحلیل عاملی سعی در شناسایی متغیرهای اساسی یا عامل ها9 به منظور تبیین الگوی همبستگی بین متغیرهای مشاهده شده دارد. تحلیل عاملی نقش بسیار مهمی در شناسایی متغیرهای مکنون10 یا همان عامل ها از طریق متغیرهای مشاهده شده دارد.
عامل، متغیر جدیدی است که از طریق ترکیب خطی مقادیر اصلی متغیرهای مشاهده شده به صورت رابطه2 برآورد می شود. در این رابطه xj بیانگر متغیر i ام، wji ضریب نمره عاملی متغیر i ام و از نظر عامل j ام، p تعداد متغیرها و Fj عامل j ام است.
رابطه 2 xp xi = wj1 x1 + wj2 x2 + … + wjp = Fj
تحلیل عاملی دارای کاربردهای متعددی است که عبارتند از:
* کاهش داده ها11؛
* شناسایی ساختار12؛
* سنجش اعتبار یک معیار یا شاخص؛
تحلیل عاملی بر دو نوع است: تحلیل عاملی اکتشافی13 و تحلیل عاملی تاییدی14. در تحلیل عاملی اکتشافی پژوهشگر درصدد کشف ساختار زیر بنایی مجموعه نسبتاً بزرگی از متغیرها است و پیش فرض اولیه پژوهشگر، آن است که هر متغیری ممکن است با هر عاملی ارتباط داشته باشد. به عبارت دیگر پژوهشگر در این روش، هیچ تئوری اولیه ای ندارد. در تحلیل عاملی تاییدی پیش فرض اساسی پژوهشگر آن است که هر عاملی با زیر مجموعه خاصی از متغیرها ارتباط دارد. حداقل شرط لازم برای تحلیل عاملی تاییدی این است که پژوهشگر در مورد تعداد عامل های مدل، قبل از انجام تحلیل، پیش فرض معینی داشته باشد. ولی در عین حال پژوهشگر می تواند انتظارات خود مبنی بر روابط بین متغیرها و عامل ها را نیز در تحلیل وارد نماید(مومنی و قیومی، 1389).
اگر محقق درباره تعداد عامل های مدل فرضیه ای نداشته باشد، تحلیل اکتشافی و در صورتی که فرضیه موجود باشد از تحلیل تاییدی استفاده می شود(سرمد و همکاران، 1390).
تحلیل عاملی دارای سه مرحله زیر می باشد:
1. تشکیل ماتریسی از ضرایب همبستگی؛
2. استخراج عامل ها از ماتریس همبستگی؛
3. چرخش عامل ها به منظور به حداکثر رساندن رابطه بین متغیرها و عامل ها ( عامل های مورد نظر)، محاسبه نمره15 عامل ها (بار عامل ها) که مقدار آن باید بیشتر از 3/0 ( به اعتقاد برخی صاحبنظران بیشتر از 4/0) باشد.
توجه به این نکته لازم به نظر می رسد که در تحلیل عاملی، تعداد موارد16 حداقل باید ده برابر تعداد متغیرها باشد، گرچه بعضی از صاحب نظران معتقدند که تعداد موارد باید حداقل بیست برابر تعداد متغیرها باشد.
* شاخص KMO 17 و آزمون بارتلت18
در انجام تحلیل عاملی، ابتدا باید از این مسئله اطمینان حاصل شود که می توان داده های موجود را برای تحلیل مورد استفاده قرار داد. به عبارت دیگر، آیا تعداد داده های مورد نظر ( اندازه نمونه و رابطه بین متغیر ها) برای تحلیل عاملی مناسب هستند یا خیر؟ بدین منظور از شاخص KMO و آزمون بارتلت استفاده می شود(مومنی و قیومی، 1389):
شاخص KMO : شاخصی از کفایت نمونه گیری است که کوچک بودن همبستگی جریی بین متغیرها را بررسی می کند و از این طریق مشخص می سازد آیا واریانس متغیرهای تحقیق، تحت تاثیر واریانس مشترک برخی عامل های پنهانی و اساسی است یا خیر. این شاخص در دامنه صفر تا یک قرار دارد. اگر مقدار شاخص نزدیک به یک باشد، داده های مورد نظر (اندازه نمونه) برای تحلیل عاملی مناسب هستند و در غیر این صورت (معمولاً کمتر از 6/0) نتایج تحلیل عاملی برای داده های موردنظر چندان مناسب نمی باشند. این شاخص از رابطه 3 به دست می آید که در این رابطه rij ضریب همبستگی بین متغیرهای i وj، و aij ضریب همبستگی جزیی بین آنها است.
رابطه3 KMO =
آزمون بارتلت: این آزمون بررسی می کند چه هنگام ماتریس همبستگی، شناخته شده (از نظر ریاضی ماتریس واحد و همانی) است و بنابراین برای شناسایی ساختار (مدل عاملی) نامناسب می باشد. ماتریس همبستگی دارای دو حالت است:
حالت اول) زمانی که ماتریس همبستگی بین متغیرها، یک ماتریس یکه می باشد، در این صورت ارتباط معنی داری بین متغیرها وجود داشته و بنابراین امکان شناسایی و تعریف عامل های جدیدی بر اساس همبستگی متغیرها وجود دارد. اگر سطح معنی داری(sig) آزمون بارتلت کوچکتر از 5 درصد باشد تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار (مدل عاملی) مناسب است، زیرا فرض یکه (واحد) بودن ماتریس همبستگی رد می شود.
3-9-2- روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP 19)
روش AHP توسط فردی عراقی به نام ساعتی20، در دهه 1970 پیشنهاد شد. این روش، مانند آنچه در مغز انسان انجام می شود، به تجزیه و تحلیل مسائل می پردازد. AHP تصمیم گیرندگان را قادر می سازد اثرات متقابل و همزمان بسیاری از وضعیت های پیچیده و نامعین را تعیین کنند. این فرآیند، تصمیم گیرندگان را یاری می کند تا اولویت ها را بر اساس اهداف، دانش و تجربه خود تنظیم نمایند؛ به نحوی که احساسات و قضاوت های خود را به طور کامل در نظر گیرند. برای حل مسائل تصمیم گیری از طریق AHP، باید مساله را به دقت و با همه جزییات، تعریف و تبیین کرد و جزییات آن را به صورت ساختارِ سلسله مراتبی ترسیم نمود. AHP بر اساس سه اصل زیر استوار است (مومنی، 1389):
الف) اصل ترسیم درخت سلسله مراتبس؛
ب) اصل تدوین و تعیین اولویت ها؛
ج) اصل سازگاری منطقی قضاوت ها.
اکنون هریک از سه اصل زیر را شرح می دهیم.
الف) اصل ترسیم درخت سلسله مراتبی
بر اساس این اصل، درک یک مساله در حالت کلی و پیچیده، برای انسان کاری دشوار است و ممکن است ابعاد مختلف و مهم مساله مورد نظر، مورد توجه قرار نگیرد. از این رو، تجزیه یک مساله کلی، به چندین مساله جزیی تر، در درک مسآله بسیار کارساز می باشد. در واقع، تجزیه یک مساله بزرگتر به مسائل کوچکتر، بیانگر روابط موجود بین عناصر کوچکتر است؛ به گونه ای که با انجام این عمل، روابط و مفاهیم مساله مورد تصمیم گیری و همچنین ارتباط هر عنصر با عناصر دیگر، به دقت درک می شود. با این کار، "درخت سلسله مراتبس تصمیم" بوجود می آید و در درک مساله، کمک قابل توجهی می کند.
ب) تعیین اولویت ها
انسان نمی تواندیک مساله را به طور کلی درک نماید. بنابراین، آن ها را به مسائل کوچکتر تجزیه می کند و با توجه به معیارهای مشخص، بین آن ها "مقایسات زوجی" انجام داده و برتری یک گزینه بر گزینه دیگر را مشخص می نماید. سپس این نتایج، وارد مدل های مختلف تصمیم گیری شده تا درک بهتری از کل سیستم ارائه شود .
ج) سازگاری منطقی قضاوت ها
ذهن انسان می تواند به نحوی بین اجزاء، رابطه برقرار کند که بین آنها سازگاری و ثبات منطقی وجود داشته باشد. سازگاری در دومفهوم به کار می رود (همان):
1. ایده ها و اشیاء مشابه، با توجه به ارتباطشان، در یک گروه قرار می گیرند. برای نمونه یک انگور و یک مهره، از نظر معیار گردی، در یک گروه قرار می گیرند؛ ولی اگر معیار مورد نظر، طعم باشد، بین این دو ارتباطی وجود ندارد.
2. معیار دوم، میزان ارتباط بین ایده های مختلف، با توجه به معیار خاص آن هاست. برای مثال، اگر معیار مورد نظر ما شیرینی باشد و بخواهیم شیرینی عسل، شکر و شیره ملاس را با هم مقایسه کنیم و شیرینی عسل، 5 برابر شیرینی شکر، باشد و شیرینی شکر 2 برابر شیرینی شیره ملاس باشد؛ در این صورت عسل 10 بار از ملاس شیرینتر است. در این مثال، اگر شیرینی عسل، 4 برابر شیرینی شیره ملاس باشد قضاوت ها یا هم سازگاری ندارند. این ارتباطات، تاثیر نسبی اجزای هر سطح را به اجزای سطوح بالاتر نشان می دهد.
* الگوریتم AHP
در این مرحله با مدل AHP ، مساله را تجزیه و تحلیل کرده و آن را به چند قسمت ساده تر تجزیه می کنیم. پس از آن که گزینه ها و شاخص ها مشخص شد، بین شاخص ها مقایسات زوجی انجام می دهیم. در مرحله بعد، برای هر شاخص بین گزینه ها، مقایسات زوجی انجام می دهیم. سپس از الگوریتم زیر پیروی می کنیم (همان):
الف) به هنجار کردن21 ماتریس مقایسات زوجی؛
ب) به دست آوردن میانگین حسابی هر سطر ماتریس به هنجار شده مقایسات زوجی ( که به آن وزن نسبی می گویند)؛
ج) ضریب وزن های نسبی شاخص ها در میانگین نسبی گزینه ها؛
د) رتبه بندی کردن گزینه ها.
بعد از این مرحله، به سراغ " سنجش نرخ ناسازگاری" می رویم. به این منظور، مراحل زیر را طی می کنیم:
گام1. محاسبه بردار مجموع وزنی22 (WSV): ماتریس مقایسات زوجی (D) را در بردار وزن های نسبی ضرب کنید. به بردار حاصل، "بردار مجموع وزنی" (رابطه4)گفته می شود
رابطه 4 WSV = D × W
گام 2. محاسبه بردار سازگاری23 (CV) : عناصر بردار مجموع وزنی را بر بردار وزن های نسبی تقسیم کنید. به بردار حاصل، "بردار سازگاری" گفته میشود.
گام 3. محاسبه بزرگترین مقدار ویژه24 ماتریس مقایسات زوجی (maxλ): برای محاسبه بزرگترین مقدار ویژه ماتریس مقایسات زوجی، میانگین عناصر بردار سازگاری محاسبه می شود.
گام 4. محاسبه شاخص ناسازگاری25 (II) : شاخص ناسازگاری به صورت رابطه 3-5 محاسبه می شود. رابطه 5 II =
گام 5. محاسبه نرخ ناسازگاری26 (IR): به این منظور، به ترتیب زیر(رابطه 6) عمل می شود:
ر ابطه6 IR =
در اینجا، IRI ( شاخص ناسازگاری تصادفی27) مقداری است که از جدول مربوطه استخراج می شود. جدول شاخص ناسازگاری تصادفی، بر اساس شبیه سازی به دست آمده است و به صورت جدول3-2 است:
جدول3-2. شاخص ناسازگاری تصادفی
10
9
8
7
6
5
4
3
2
1
n
51/1
45/1
41/1
32/1
24/1
12/1
90/0
58/0
0
0
IRI
در صورتی که نرخ ناسازگاری، کوچکتر یا مساوی 1/0 باشد (1/0 IR≤)، در مقایسات زوجی، سازگاری وجود دارد و می توان کار را ادامه داد. در غیر این صورت، تصمیم گیرنده باید در مقایسات زوجی تجدید نظر کند.
لازم به ذکر است که برای پر کردن ماتریس مقایسات زوجی، از مقیاس 1 تا 9 استفاده می شود تا اهمیّت نسبی هر عنصر نسبت به عناصر دیگر، در رابطه با آن خصوصیت، مشخص شود. جدول 3-4 ، مقیاس را برای انجام مقایسات زوجی نشان می دهد.
جدول 3-3- مقیاس AHP
شرح تعریف درجه اهمیت
دو عنصر اهمیت یکسانی داشته باشند اهمیت یکسان 1
یک عنصر نسبت به دیگری، نسبتا ترجیح داده می شود . نسبتا مرجح 3
یک عنصر نسبت به عنصر دیگر زیاد ترجیح داده می شود. ترجیح زیاد 5
یک عنصر نسبت به عنصر دیگر بسار ترجیح داده می شود ترجیح بسیار زیاد 7
یک عنصر نسبت به عنصر دیگر ترجیح فوقالعاده زیادی دارد. ترجیح فوق العاده زیاد 9
ارزشهای بینابین در قضاوتها 2و4و6و8
نکته مهم: هنگامی که عنصر i با عنصر j مقایسه میشود یکی از اعدادبالا به آن اختصاص می یابد. در مقایسه عنصر j با i مقدار معکوس آن عدد اختصاص می یابد. ) )=Xji
توجه داشته باشید که در ماتریس مقایسات زوجی، سطر i با ستون j مقایسه می شود. بنابراین تمامی عناصر قطر اصلی این ماتریس عدد یک می باشد همچنین هر مقدار زیرِ قطر اصلی، معکوس مقدار بالای قطر است.
3-9-3-مدل تاپسیس TOPSIS28
مدل TOPSIS توسط هوانگ و یون29 در سال 1981، پیشنهاد شد. این مدل، یکی از بهترین مدل های تصمیم گیری چند شاخصه است و از آن، استفاده زیادی می شود، در این روش نیز m گزینه به وسیله n شاخص، مورد ارزیابی قرار می گیرد. اساس این تکنیک، بر این مفهوم استوار است که گزینه انتخابی، باید کمترین فاصله را با راه حل ایده آل مثبت (بهترین حالت ممکن) و بیشترین فاصله را با راه حل ایده آل منفی (بدترین حالت ممکن) داشته باشد. فرض بر این است که مطلوبیت هر شاخص، به طور یکنواخت افزایشی یا کاهشی است. حل مساله با این روش، مستلزم طی شش گام زیر است (مومنی، 1389):
1. کمّی کردن و بی مقیاس سازی ماتریس تصمیم(N): برای بی مقیاس سازی، از بی مقیاس سازی نورم استفاده می شود.
2. به دست آوردن ماتریس بی مقیاس موزون(V): ماتریس بی مقیاس شده (N) را در ماتریس قطری وزن ها(Wn×n) ضرب می کنیم، یعنی:
رابطه 7 V = N × Wn×n
3. تعیین راه حل ایده آل مثبت و راه حل ایده آل منفی: راه حل ایده آل مثبت و ایده آل منفی، به صورت زیر تعریف می شوند:
[ بردار بهترین مقادیر هر شاخص ماتریس V ] = راه حل ایده آل مثبت(Vj+)
[ بردار بدترین مقادیر هر شاخص ماتریس V ] = راه حل ایده آل منفی(Vj-)
"بهترین مقادیر" برای شاخص های مثبت، بزرگترین مقادیر و برای شاخص های منفی، کوچکترین مقادیر است و "بدترین" برای شاخص های مثبت، کوچکترین مقادیر و برای شاخص های منفی بزرگترین مقادیر است.
4. به دست آوردن میزان فاصله هر گزینه تا ایده آل مثبت و منفی: فاصله اقلیدسی از ایده آل مثبت (dj+) و فاصله هر گزینه تا ایده آل منفی (dj-)، بر اساس رابطه های زیر حساب می شود.
رابطه 8 m,…..,1,2=i di+ =
رابطه 9 m,…..,1,2=i di- =
5. تعیین نزدیکی نسبی (CL*) یک گزینه به راه حل ایده آل:
رابطه 10 CL* =
6. رتبه بندی گزینه ها: هر گزینه ای که CL آن بزرگتر باشد، بهتر است.
منابع
آقا جانی، حسنعلی؛ حسن زاده، مهدی و غلامی، رمضان. (1388). "نوآوری و رابطه آن با دانش ضمنی سازمان". دومین کنفرانس ملی خلاقیت، TRIZ و مهندسی و مدیریت نوآوری ایران و دومین کنفرانس ملّی تفکر و آثار علمی تخیلی و کاربردهای آن در آموزش، پژوهش، اختراع و نوآوری.
آراسته، حمید رضا. (1387). "ضرورت بکارگیری شیوه های نوین رهبری در میان رئیسان دانشگاه های کشور". فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، شماره 5.
استونر، جیمز. (1379). "مدیریت". ترجمه علی پارساییان. جلد دوم (چاپ اول) تهران، دفتر پژوهش های فرهنگی.
ال میلر، ویلیام و موریس، لانگدون. (1385)." نسل چهارم R&D، مدیریت دانش، فناوری و نوآوری". ترجمه: علیرضا مهاجری و مریم فتاح زاده، جلد دوم، انتشارات جهاد دانشگاهی.
الهی، محمود. (1378). "بررسی عواما موثر بر خلاقیت و نوآوری سازمانی از دیدگاه مدیران سازمانهای دولتی مرکز استان کرمان". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی کرمان.
بیات، حمیدرضا. (1375). "بررسی و تجزیه و تحلیل اثرات فرهنگ سازمان بر خلاقیت و نوآوری سازمانی". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
ترک زاده و همکاران. (1387). "ارزیابی وضعیت توسعه سازمانی دانشگاههای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در تهران". فصلنامه آموزش عالی ایران،2،1.
حسینی، معصومه و صادقی، طاهره. (1389). "عوامل موثر بر خلاقیت و نوآوری اعضای هیئت علمی و ارایه راهکار به منظور ارتقاء آن". مجله راهبردی آموزش، 3و 1.
داوود آبادی، روح ا….(1373). "بررسی و تعیین عوامل موثر در تشویق، بروز و نهادینه ساختن خلاقیت و نوآوری در واحدهای تولیدی کشور". پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی، دانشگاه تهران.
درّی، بهروز و طالب نژاد، احمد. (1387)." بررسی وضعیت عوامل راهبردی دانش آفرینی در دانشگاه های وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری". فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، شماره 49.
دفت، ریچارد ال. (1388). "تئوری و طراحی سازمان". ترجمه: علی پارساییان و محمد اعرابی. جلد دوم (چاپ ششم)، انتشارات دفتر پژوهش های فرهنگی.
دهقان نجم، منصور. (1388). "مدیریت دانش و نقش آن در نوآوری سازمانی". ماهنامه مهندسی خودرو و صنایع وابسته، سال اول، شماره 10.
رضوانی، حمیدرضا و گرایلی نژاد، رزا. (1390). "ارائه الگویی برای گونه شناسی انواع نوآوری". فصلنامه تخصصی پارک ها و مراکز رشد، سال هفتم، شماره 28.
سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس و حجازی، الهه. (1390)." روش های تحقیق در علوم رفتاری". نشر آگه.
سلطانی تیرانی، فلورا. (1387). "نهادی کردن نوآوری در سازمان".(چاپ دوم) تهران، رسا.
ضیایی، مظاهر. (1387). "دانش، نوآوری و توسعه دانایی محور؛ نگاهی به سازمان های پژوهش و فناوری". انتشارات پژوهشکده مهندسی جهاد دانشگاهی.
عبدالکریمی، مهوش. (1385). "مدیریت دانش، فناوری و خلاقیت و نقش آن در بهبود و کارایی و اثربخشی فرآیندها". کنفرانس توسعه منابع انسانی.
قنبری، علی ا… (1377). "بررسی تاثیر فرهنگ سازمان بر نوآوری مدیران شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران (واحدهای مرکز)". پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت دولتی، دانشگاه تهران.
فخریان، سارا. (1381). "بررسی رابطه خلاقیت و نوآوری کارشناسان ستادی با عوامل سازمانی". پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، دانشگاه تهران.
محبی، پروین. (1390). "بررسی رابطه بین تسهیم دانش و نوآوری در سازمانهای خدمات مالی (مورد مطالعه بانک رفاه کارگران)". پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات، دانشگاه شهید بهشتی تهران.
مومنی، منصور. (1389)." مباحث نوین تحقیق در عملیات". انتشارات منصور مومنی.
مومنی، منصور و فعّال قیومی، علی. (1389)." تحلیل آماری با استفاده از SPSS". انتشارات منصور مومنی.
نصیرزاده، غلامرضا و ناجی، نسیم. (1387). "نوآوری در خدمات". انتشارات: سازمان مدیریت صنعتی منطقه جنوب.
هادیزاده، اکرم و رحیمی، فرج ا… . (1384). "کارآفرینی سازمان". نشر جانان.
Amabile, T. (1988). "A model of creativity and innovation in organization." Research in Organizational Behavior 10.
Amara, N. and R. Landry (2005). "Sources of information as determinants of novelty of Innovation in manufacturing firms: evidence from the 1999 statistice Canada innovation survey." Technovation 25: 245-259.
BadenFuller, C. (1995). "Strategic Innovation, Corporte Entrepreneurship and Matching in to Inside Out Approches To Strategy Research." Brtitish Journal of management 6.
Carlsson, B., S. Jacobsson, et al. (2002). "Innovation Systems: Analytical and Methodological Issues." Research Policy 31: 233-245.
carnegie, R. and M. butlin (1993). "managing the innovation enterprise : Autralian Companies Competing " Business council of Australia, Melbourne.
Chen, J.-K. and I.-S. Chen (2010). "Using a novel conjunctive MCDM approach based on DEMATEL, fuzzy ANP, and TOPSIS as an innovation support system for Taiwanese higher education." Expert Systems with Applications 37: 1981-1990.
Chen, J., Z. zhaohui, et al. (2004). "Measuring intellectual capital." Journal of Intellectual Capital 5(1): 195-212.
Chi Hsiao, H., S.-C. Chen, et al. (2010). "Validation of school organisational innovation assessment indicators for universities and institutes of technolog." World Transactions on Engineering and Technology Education 8(2).
Drucker, p. (1991). "The Discipline of Innovation." Selected Articles: HBR Innovation: 3-8.
Economic Social Commission for Western Asia (2003). "New Indicators for Science, Technology and Innovation in the Knowledge-Based Society, United Nation."
EuropeanInnovationScoreboard (2006). "omparative Analysis of Innovation erformance, Maastricht Economic Research Institute on Innovation and Technology (MERIT) and the Joint Research Centre (Institute for the Protection and Security of the Citizen) of the European Commission."
Flett, F. (1994). "Innovation in Mature Companies." Management Desicons.
Gary, L., M. Joseph, et al. (1996). "Marketing and Discontinuous Innovation." California Management Review 38(3): 26.
Glen, P. (2003). "Leading Geeks: How to Manage and Lead People who Deliver Technology." San Fransisco: Jossey Bass.
glote, M. and M. terziovski (2004). "exploring the relationship beetwen knowledge management practices and innovation performance." journal of manufacturing technology management 15(5): 402-9.
Gobelli, P. and D. Brown (1987). "Management Issues and Innovation." Research Management 30(4).
Herkema (2003). "Acomplex adaptive on learning within innovation projects." the learning organization 101(6).
Godinho, M., S. Mendonca, et al. (2003). "Mapping Innovation System: A Framework Based on Innovation Data and Indicators, International Workshop on Empirical Studies on Innovation in Europe."
Gupta, A. and J. Mcdaniel (2002). "Creating Competitive Advantage, By Effectively Managing Knowledge A Framework for Knowledge Management." Journal of Knowledge Management Practice 3(3).
Hackman, R. and S. lioyd (1977). "Improving, Good Year Pulishing Company." 372-373.
Herkema (2003). "Acomplex adaptive on learning within innovation projects." the learning organization 101(6).
Huener, L. (2001). "Knowledge and Concept of Trust." Sage, London.
Kenter, R. (1988). "When a thousand flowers bloom: structual, collective and soil condition for innocation in organization." Research in organizational behavior.
Kouzes, J. M. and B. Z. Posner (2002). "The Leadership Challenge; Third Edition." San Francisco, CA: Jossey-Bass.
LayTin, K. (2005). "Measuring Innovation Performance." industry digest: 1-13.
Livingstone, L., I. palich , et al. (1998). "Viewing strategic innovation through the logic of contradiction." Competitiveness Review 8(1): 46-54.
Liue, X. and S. White (2001). "Comparing Innovation Systems: a Framework and Application to China`s Transitional Context." Research Policy 30: 1091-1114.
Nasierowski, W. and F. J. Arcelus (1999). "Interrelationship among the Elements of National Innovation System: a Statistical Evaluation." European Journal of Operational Research: 235-253.
Niosi, J. (2002). "National Systems of Innovation are "X-Efficient" (and XEffective )- Why Some are Slow Learners." Research Policy Journal 31: 291-302.
OECD (2002). "Frascati Manual: Proposed Standard Practice for Surveys on Research and Development, Paris."
OECD (2005). "Oslo Manual Guidelines for Collecting and Interpreting Innovation Data, Third Edition." A Joint Publication of OECD and Eurostat.
OECD (2007). "Science, Technology and Industry Scoreboard, Paris."
Porter, M. E., S. Stern, et al. (2002). "The Determinants of National Innovation Capacity." Research Policy 31: 899-933.
Read, A. (2000)."DETERMINANTS OF SUCCESSFUL ORGANISATIONAL INNOVATION: A REVIEW OF CURRENT RESEARCH." Journal of Management Practice 3(1): 95-119.
Sherif, K. and B. Xing (2006). "Adaptive Processes for Knowledge Creation In Complex System: The Case of a Global IT Consulting Firm." Information and Management 43, ISS. 4.
Sirilli, G. and R. Evanglista (1998). "Technological innovation in services and manufacturing: Results from Italian Surveys." Research Policy 27(9): 881-899.
Smith, M., M. Busi, et al. (2008). "Factors Influencing an Organisations ability to Manage Innovation: a Structured Literature Review and Conceptual Model." International Journal of Innovation Management 12(4): 655-676.
Sundbo, J. (1997). "Management of innovation in services." the Service Industries Journal 17(3): 432-455.
Wu, S.-I. and M. C.-L. Lin (2011). "THE INFLUENCE OF INNOVATION STRATEGY AND ORGANIZATIONAL INNOVATION ON INNOVATION QUALITY AND PERFORMANCE." The International Journal of Organizational Innovation 3(4): 45-94.
1 Stoner Games
2 Comparative Advantage
مزیت نسبی برای یک کشور در تولید کالایی است که هزینه فرصت از دست رفته، نسبت به تولید کالا (ها)ی دیگر کمتر باشد. هزینه فرصت از دست رفته، آن مقدار کالای دیگری است که باید از تولید آن صرفه نظر شود تا عوامل تولید و منابع کافی برای تولید یک واحد اضافی از کالای اول در اختیار باشد.
3 Competitive Advantage
مزیت رقابتی مزیتی است که رقبا در یک مقطع زمانی فاقد آن باشد و حاصل نظام فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است.
4 Gloat and terziovski
5 Niosi
6 OECD
7 Validity
این واژه تحت عنوان "روایی" نیز به وسیله برخی نویسندگان بکار رفته است.
8 Reliability
در فارسی معادل های چندی برای این واژه به کار برده شده است از جمله می توان به پایایی، ثبات و اعتبار اشاره کرد.
9 Factors
10 Latent
11 Data Reducation
12 Structure Detection
13 Exploratory Factor Analysis
14 Confirmatory Factor Analysis
15 Scores
16 Cases
17 Kaiser- Meyer- Olkin Measure Of Sampling Adequacy
18 Bartlett's Test Of Sphericity
19 Analytic Hierarchy Process
20 Thomas L. Saaty
21 Normalize
22 Weighted Sum Vectore
23 Consistency Vector
24 Eigen Value
25 Inconsistency Index
26 Inconsistency Ratio
27 Inconsistency Random Index
28 Technique For Order Preference By Similarity To Ideal Solution
29 Hwang And Yoon
—————
————————————————————
—————
————————————————————