نمونه پروپوزال فیزیولوژی ورزشی
عنوان:
اثر 6 هفته تمرین پرحجم تناوبی شدید بر غلظت هورمون رشد و گرلین مردان دارای اضافه وزن
مقدمه
در دههی اخیر پژوهشگران علوم ورزشی با استفاده ترکیب تمرینات سرعتی (ST)1 و تمرینات تناوبی (IT)2 یک شیوه جدیدی از تمرینات را با نام تمرین تناوبی شدید (HIT)3 ابداع کردند که هر دو سیستم هوازی و بیهوازی را بهبود میبخشد. تمرین تناوبی شدید به وهلههای تکراری با فعالیتهای تناوبی به نسبت کوتاه با شدتی نزدیک به شدتی که VO2peak بهدست میآید (VO2peak90% ≤) نسبت داده میشود. با توجه به شدت تمرینات، یک تلاشHIT ممکن است از چند ثانیه تا چندین دقیقه طول بکشد که وهلههای گوناگون به وسیله چند دقیقه استراحت یا فعالیت باشدت کم ازهم جدا میشوند (جیبالا4 و همکاران 2008، 63-58؛ لارسن5 و همکاران 2002، 73-53).
سازوکار اینگونه تمرینات به این شرح میباشد که یک وهله HIT غلظت سوبستراهای انرژیکی و فعالیت آنزیمهای مرتبط با متابولیسم بیهوازی را افزایش میدهد، حال با افزایش تواتر تکرارهای شدید و اجرای آن به صورت متناوب با ریکاوری بین وهلههای فعالیت، نیاز سلول عضلانی و مسیرهای متابولیکی را تغییرداده، بهگونهی که همزمان دستگاههای تولید انرژی هوازی و بیهوازی را درگیر بازسازی ATP میکند. بنابراین با به کارگیری این تمرینات میتوان دامنهی وسیعی ازسازگاریهای متابولیکی و عملکردی را انتظار داشت (داوسون6 و همکاران 1998، 169-163).
با توجه به این که هورمونهای رشد و گرلین نقش مهمی در وضعیت چاقی و رشد وترکیب بدنی افراد ایفا میکند و همچنین تمرینات HIT با حجم بالا نقش مهم سوخت و سازی دارند. بنابراین ارتباط مهمی میان این هورمون رشد و گرلین و افراد دارای اضافه وزن وجود دارد.
بیان مسئله پژوهش
با توجه به دامنه وسیع مطالعات در موردHIT که در آنها پژوهشگران از وهلههای 5 ثانیهای تا 4 دقیقه فعالیت به عنوانHIT استفاده کردهاند. انواعی مختلفی از تمرینات HIT وجود دارد که در افراد چاق تمرینات با حجم بالا بیشتر کاربرد بیشتری دارد.
سازوکار اینگونه تمرینات به این شرح میباشد که یک وهله HIT غلظت سوبستراهای انرژیکی و فعالیت آنزیمهای مرتبط با متابولیسم بیهوازی را افزایش دهد، حال با افزایش تواتر تکرارهای شدید واجرای آن به صورت متناوب با ریکاوری بین وهلههای فعالیت، نیاز سلول عضلانی و مسیرهای متابولیکی را تغییر داده، بهگونهی که همزمان دستگاههای تولید انرژی هوازی و بیهوازی را درگیر بازسازی ATP میکند. بنابراین با بکارگیری این تمرینات میتوان دامنه وسیعی ازسازگاریهای متابولیکی وعملکردی را انتظار داشت (داوسون و همکاران 1998، 169-163).
شواهد نشان میدهند که اگر زمان ریکاوری بین وهلههای شدید کاهش یابد، سهم گلیکولیز نیز برای تامین انرژی کاهش پیدامیکند و در نتیجه سوخت و ساز هوازی برای جبران این کسر انرژی افزایش پیدا میکند. لینوسیر7 و همکاران (1993) پیشنهاد کردند که سوخت و ساز هوازی در طول دورههای ریکاوری تمرینات شدید برای بازسازی فسفوکراتین و اکسیداسیون اسید لاکتیک (حذف لاکتات) نقش مهمی دارند. این آشکار خواهد کرد که HIT، به سمت سوخت و ساز هوازی سوق پیدا میکند که این امرظرفیت سوخت وساز هوازی را افزایش میدهد (لینوسیر و همکاران 1993، 414-408).
با توجه به دامنهی وسیع مطالعات درموردHIT که در آنها پژوهشگران از وهلههای 5 ثانیهای تا 4 دقیقه فعالیت به عنوانHIT استفاده کردهاند، که بر پایهی زمان وهلههای فعالیتها به دو دسته تقسیم میشوند:
HIT با حجم کم: وهلههای فعالیت کمتر و یا برابر 60 ثانیه که با شدتی برابر با حداکثر و یا نزدیک به حداکثر توان و یا سرعت انجام میشود را به عنوان تمرینات تناوبی شدید با حجم کم در نظرمیگیریم (جیبالا و همکاران 2012، 1084-1077). به عنوان مثال میتوان به برنامه تمرینی پژوهش لیتل و همکاران (2010) در این زمینه اشاره کرد: 10 تکرار 60 ثانیهای با 75 ثانیه ریکاوری فعال بین هر تکرار (لیتل8 و همکاران 2010، 1011-22).
HIT با حجم بالا: فعالیتهایی با وهلههای طولانیتر، از 1 تا 4 دقیقه که بهعنوان HIT شناخته شدهاند ولی با شدتی کمتری نسبت به HIT با وهلههای فعالیت کوتاه مدت، انجام میشوند (جیبالا و همکاران 2012، 1084-1077). بهعنوان مثال میتوان به برنامه تمرینی پژوهش گورد9 و همکاران (2010) در این زمینه اشاره کرد: 10 تکرار 4 دقیقهای با 2 دقیقه ریکاوری فعال بین هر تکرار (گورد و همکاران 2010، 357-350).
گرلین موثر بر رفتار دریافت غذا اثرگذار است. از اینرو بر متابولیسم و عملکرد بسیاری از اندامها و بافتها از جمله عضله، کبد، عروق و مغز اثر میگذارد (قنبری نیاکی و همکاران 2006، 966-70).
گرلین اولین بار توسط کوجیما و همکاران (1999) بهعنوان یک لیگاند درون زای GHS-R معرفی شد. هیچ شباهت ساختاری بین گرلین و لیگاندهای اکسینتیک10 آن (GHSs) وجود ندارد. گرلین یک پپتاید حاوی 27 یا 28 اسیدآمینه بوده که توالی آن بین گونه های مختلف به خوبی حفظ شده است (کوجیما و کان گاوا 2005، 522-495).
گرلین عمدتاً در معده و از سلول های غده اکسینتیک موکوس فوندوس11 ترشح می شود. البته گرلین به مقادیر زیاد در روده کوچک، بیضه ها، هیپوفیز و بافت های متعدد دیگری ترشح می شود. گرلین به داخل گردش خون ترشح شده و در کنترل رهایی هورمون رشد (GH)12 شرکت می کند. از طرف دیگر GH می تواند در تنظیم ترشح گرلین از طریق مهار فیدبک معده ای- هیپوفیزی دخالت کند. نشان داده شده که GH تظاهر گرلین را در معده مهار می کند. بهعلاوه سطح گرلین گردش خون در موش های صحرایی با تزریقGH کاهش می یابد. مشخص شده است که هورمون های دیگری هم بر عمل گرلین اثر می گذارند. گزارش شده که سوماتواستاتین نه تنها ترشحGH ناشی از گرلین را سرکوب می کند، بلکه سطح پلاسمایی گرلین را، مستقل از غلظت پلاسمایی GH، کاهش می دهد (کوجیما و کان گاوا13 2005، 522-495). بهعلاوه وضعیت تیروئید ممکن است بر سطح سرمی گرلین اثر داشته باشد. در موش های صحرایی بر عکس پرکاری تیروئید، کم کاری تیروئید به طور معنی داری بیان گرلین معده را افزایش می دهد (کوجیما و کان گاوا 2005، 522-495).
گرلین عمدتاً در معده و از سلول های غده اکسینتیک موکوس فوندوس14 ترشح می شود. البته گرلین به مقادیر زیاد در روده کوچک، بیضه ها، هیپوفیز و بافت های متعدد دیگری ترشح می شود. گرلین به داخل گردش خون ترشح شده و در کنترل رهایی هورمون رشد (GH)15 شرکت می کند. از طرف دیگر GH می تواند در تنظیم ترشح گرلین از طریق مهار فیدبک معده ای- هیپوفیزی دخالت کند. نشان داده شده که GH تظاهر گرلین را در معده مهار می کند. بهعلاوه سطح گرلین گردش خون در موش های صحرایی با تزریقGH کاهش می یابد. مشخص شده است که هورمون های دیگری هم بر عمل گرلین اثر می گذارند. گزارش شده که سوماتواستاتین نه تنها ترشحGH ناشی از گرلین را سرکوب می کند، بلکه سطح پلاسمایی گرلین را، مستقل از غلظت پلاسمایی GH، کاهش می دهد (سیولی16 و همکاران 2008، 5-4). بهعلاوه وضعیت تیروئید ممکن است بر سطح سرمی گرلین اثر داشته باشد. در موش های صحرایی بر عکس پرکاری تیروئید، کم کاری تیروئید به طور معنی داری بیان گرلین معده را افزایش می دهد (کوجیاما17 و همکاران 2005، 522-495).
یافته های مطالعات نشان داده اند که گرلین به عنوان یک شاخص تعادل انرژی کوتاه مدت تلقی می شود و ممکن است به عنوان یک آغازگر سیگنالهای غذایی در نظر گرفته شود. به طوریکه گرلین پس از ترشح از معده و روده از طریق گردش خون بر مرکز سیری و گرسنگی در هیپوتالاموس اثرگذاشته، دریافت غذا و اکتساب توده بدن را تحریک می کند. در واقع این موارد با تنظیم تعادل انرژی مرکزی بدن در ارتباط است (کوجیاما و همکاران 2005، 522-495). از جمله اثرات گرلین میتوان به افزایش اشتها، رفتار دریافت غذا و هایپرفاژیا اشاره کرد (کوجیاما و همکاران، 2005، 522-495). بررسیها نشان میدهد که گرلین پلاسمایی میتواند به وسیله برخی از هورمونها از جمله انسولین، پپتید شبیه گلوکاگن (GLP) وگلوکاگن و متابولیتها مثل گلوکز و برخی از اسیدهای آمینه و دستگاه عصبی خودکار تنظیم شود. ازطرفی دیگر بررسیها نشان میدهد که تمرینات ورزشی و فعالیت بدنی با شدت متوسط و بالا و همراه با ناشتایی به تحلیل انرژی سلولی و بافتی و غلبه تعادل انرژی به سمت منفی منجر میشود (قنبری نیاکی و همکاران 2006، 966-70؛ کوجیاما و همکاران 2005، 522-495). با این وجود به نظر میرسد که پاسخ گرلین به تمرینات مختلف بدنی (حاد و مزمن) با روشهای مختلف تمرینی متفاوت باشد. از طرفی نتایج برخی مطالعات علمی نشان دادکه سطوح پلاسمایی گرلین در برخی شرایط تغذیهای و تعادل انرژی تغییر میکند. تغییراتی که در انرژی سلولی مثل کبد و عضلات اسکلتی در حین تمرینات مختلف ورزشی و فعالیت بدنی روی می دهد، به طور مثال سطوح پلاسمایی گرلین در چاقی مزمن، پس از تزریق انسولین، بعد از دریافت غذا، پس ازمصرف مواد قندی (گلوکز و فروکتوز) تقلیل یافته یا به تاخیر می افتد. بنابراین سطوح پلاسمایی گرلین در شرایط تعادل مثبت انرژی، کاهش و در شرایط تعادل منفی انرژی، افزایش می یابد. مواردی از قبیل سوءتغذیه، روزه داری، محرومیت غذایی، کاهش قندخون،کم وزنی مزمن،کاهش توده بدن (تغذیه ای یا ترکیب غذایی و تمرین بدنی) و بولیمیا موجب افزایش میزان سطوح گرلین میشوند، همچنین سطح گرلین با افزایش یا کاهش در شاخص توده بدن (BMI)18 نیزتغییر مییابد (کوجیاما و همکاران 2005، 522-495).
دال و همکاران19 (2002) اثر یک آزمون فزاینده رکاب زنی روی چرخ کارسنج را تا واماندگی بر سطوح گرلین پلاسمائی در افراد سالم و بیماران با نقص در ترشح هورمون رشد مورد مطالعه قرار دادند. در این پژوهش افراد به مدت 45 دقیقه با شدت آستانه لاکتات (5/2 میلی مول بر لیتر) معادل 65 درصد اکسیژن مصرفی اوج خود تمرین کردند، غلظت هورمون رشد در پایان 45 دقیقه به اوج خود رسید، اما سطوح گرلین پلاسمائی در بیماران با نقص هورمون رشد در مقایسه با گروه سالم به طور معنا داری پائین تر بود. علیرغم این که کاهش سطح گرلین پلاسمایی در بیماران با نقص هورمون رشد به تزریق ممتد این هورمون نسبت داده شده است. بر این اساس, اظهار داشته اند که تغییرات مربوط به هورمون رشد مستقل از تغییرات در سطوح گرلین پلاسمائی رخ می دهد (وسترگارد20 و همکاران 2007، 303-297).
حال آن که با وجود عدم شناخت کامل از سازوکارهای سلولی – مولکولی HIT نیاز است که به مطالعه نقاط مبهم و ناشناخته آن پرداخته شود. همچنین با جمعبندی یافتههای پژوهشی ازمطالعات متعدد مشخص است که تغییرات گرلین و هورمون رشد در تمرینات تناوبی شدید کم و متناقض بوده و مطالعهای که سازگاری به 6 هفته تمرین پر حجم تناوبی شدید (تغییرات سطوح استراحتی) روی غلظت سرمی گرلین و هورمون رشد یافت نشد. براین اساس پژوهشگر در تلاش است به این سوال پاسخ دهد که آیا اثر 6 هفته تمرین پر حجم تناوبی شدید بر غلظت سرمی گرلین و هورمون رشد مردان دارای اضافه وزن اثر دارد؟
ضرورت و اهمیت پژوهش
حال آن که با وجود عدم شناخت کامل از سازوکارهای سلولی – مولکولی HITنیاز است که به مطالعه نقاط مبهم و ناشناخته آن پرداخته شود. همچنین با جمعبندی اندک یافتههای پژوهشی مشخص است که تغییرات هورمون رشد و به خصوص گرلین در تمرینات تناوبی شدید متناقض بوده و مطالعهای که سازگاری به 6 هفته تمرین پر حجم تناوبی شدید (تغییرات سطوح استراحتی) روی غلظت سرمی هورمون رشد و گرلین صورت نگرفته است. براین اساس پژوهشگر در تلاش است به بررسی اثر 6 هفته تمرین پر حجم تناوبی شدید بر غلظت سرمی هورمون شد و گرلین مردان دارای اضافه وزن بپردازد.
اهداف پژوهش
هدف کلی
بررسی اثر 6 هفته تمرین پرحجم تناوبی شدید بر غلظت سرمی هورمون رشد وگرلین مردان دارای اضافه وزن.
اهداف اختصاصی
تعیین اثر 6 هفته تمرین پر حجم تناوبی شدید بر سطوح سرمی هورمون رشد مردان دارای اضافه وزن
تعیین اثر 6 هفته تمرین پر حجم تناوبی شدید بر سطوح سرمی گرلین مردان دارای اضافه وزن
فرضیههای پژوهش
6 هفته تمرین پر حجم تناوبی شدید بر سطوح سرمی هورمون رشد مردان دارای اضافه وزن اثر دارد.
6 هفته تمرین پر حجم تناوبی شدید بر سطوح سرمی گرلین مردان دارای اضافه وزن اثر دارد.
پیشفرضهای پژوهش
همه شرکت کنندگان تحت شرایط محیطی یکسان مورد مطالعه قرار گرفتند.
آزمودنیها به بیماریهای عفونی یا اختلالات ایمنی مبتلا نبودند.
شرکت کنندگان در پژوهش از سلامت نسبی برخوردار بودند.
محدودیتهای پژوهش
کنترل استرس و اضطراب ناشی از خونگیری در آزمودنیها برای پژوهشگر امکان پذیر نبود.
کنترل سطح انگیزش شرکت کنندگان در پژوهش برای انجام فعالیت میسر نبود.
کنترل دقیق رژیم غذایی آزمودنیها امکانپذیر نبود.
تعاریف اصطلاحات و واژهها
HIT با حجم بالا: فعالیتهایی با وهلههای طولانیتر، از 1 تا 4 دقیقه که بهعنوان HIT شناخته شدهاند ولی با شدتی کمتری نسبت به HIT با وهلههای فعالیت کوتاه مدت، انجام میشوند (جیبالا و همکاران 2008، 63-58). بهعنوان مثال میتوان به برنامه تمرینی پژوهش گورد و همکاران21 (2010) در این زمینه اشاره کرد: 10 تکرار 4 دقیقهای با 2 دقیقه ریکاوری فعال بین هر تکرار (گورد و همکاران 2010، 357-350).
گرلین: گرلین یک پپتید 28 اسید آمینه ای، مترشّحه از سلولهای درون ریز فوندوس معده است و نقش مهمّی در تعادل انرژی، چاقی و رفتار دریافت غذا دارد (کوجیما و کان گاوا 2005، 522-495).
هورمون رشد: هورمونی است که از قسمت قدامی هیپوفیز سنتز و ترشح میشود و بوسیله جریان خون به بافتهای مختلف میرسد.
مردان دارای اضافه وزن: مردانی که شاخص توده بدنی آنها 25 تا 9/29 بود.
روش پژوهش
در پژوهش حاضر با توجه به اینکه از نمونههای انسانی استفاده شد و کنترل تمامی عوامل مخل هنگام مطالعه روی انسانها غیرممکن بود، پژوهش از نوع نیمه تجربی بود. که با طرح پیش آزمون و پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد.
جامعه و نمونه آماری پژوهش
شامل دانشجویان رشته تربیت بدنی واحد علوم تحقیقات شهر کرمان بود که ویژگیهای ذیل را داشتند: نداشتن سابقهی بیماریهای قلبی-عروقی و ریوی، عدم ابتلا به بیماریهای عفونی حداقل یک ماه پیش از آغاز پژوهش.
در پژوهش حاضر از روش تصادفی استفاده شد. از میان مردان دارای اضافه وزن (دارای شاخص توده بدنی 25 تا 9/29) واجد شرایط انتخاب و بهگونهی تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: گروه تجربی(10 n =)، گروه کنترل (10 n =).
متغیرهای پژوهش
با توجه به هدف کلی پژوهش که بررسی 6 هفته تمرین پر حجم تناوبی شدید بر غلظت سرمی هورمون رشد و گرلین بود، متغیرهای مستقل و وابسته پژوهش حاضر عبارت بودند از:
متغیر مستقل
– تمرین پرحجم تناوبی شدید
متغیرهای وابسته
– سطوح سرمی گرلین
– سطوح سرمی هورمون رشد
ابزارها و روشهای جمع آوری اطلاعات
– برای اندازهگیری متغیرهای پژوهش از ابزارهای زیر استفاده شد:
– دستگاه تحلیل گر ترکیب بدن
– پرسشنامه سلامتی: برای آگاهی از وضعیت سلامتی آزمودنیها.
– قدسنج: قدسنج ساترآپ ساخت کشور ایران برای اندازهگیری قد آزمودنیها.
– ترازو: ترازوی دیجیتال SECA ساخت کشور آلمان برای اندازهگیری توده بدن آزمودنیها.
– کیت اندازه گیری هورمون رشد.
– کیت اندازه گیری گرلین.
– دستگاه سانتریفوژ: برای جداکردن سرم خون از سلولهای خونی.
– یخچال فریزر.
– ساعت پلار
– دستگاه تحلیلگر ترکیب بدن
روش اجرای پژوهش
در ابتدا تمام آزمودنیها پرسشنامه ارزیابی پزشکی را تکمیل نموده و به منظور ملاحظات اخلاقی تمام مراحل پژوهش به اطلاع آزمودنیها رسانده شد و سپس رضایتنامه کتبی برای حضور در برنامه دریافت گردید.
آزمودنیها یک هفته پیش از آغاز تمرینات با نحوه اجرای و چگونگی انجام برنامهی تمرینی آشنا و ضمن تشریح اهداف و برنامه و زمانبندی پژوهش، ویژگیهای پیکری شامل قد، توده بدن، شاخص توده بدنی (BMI)، درصد چربی بدن آزمودنیها اندازه گیری شد (جدول3-1).
جدول 3-1: ویژگیهای فردی آزمودنیها (میانگین)
متغیرها
گروهها
تعداد
سن
(سال)
قد ایستاده
(سانتیمتر)
توده بدن
(کیلوگرم)
قبل از آزمون
توده بدن
(کیلوگرم)
بعد از آزمون
BMI
(کیلوگرم بر مجذور متر)
قبل از آزمون
BMI
(کیلوگرم بر مجذور متر)
بعد از آزمون
درصد چربی قبل از آزمون
درصد چربی بعد از آزمون
تجربی
10
25
176
86.5
84.9
27.6
26.6
27.5
26.4
کنترل
10
26
179
81.87
82.5
26.5
26.4
19
21
نمونه خونی پیش آزمون قبل از دوره تمرین و نمونه خونه پس آزمون 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین از سیاهرگ بازویی روی آرنج گرفته میشود. سپس نمونههای خونی جمع آوری شده به مدت 15 دقیقه با سرعت 3000 دور در دقیقه سانتریفیوژ شد و سرمها جدا و در دمای 80- سانتیگراد نگهداری میشود. از روش ELISA22 برای اندازهگیری هورمون رشد و گرلین سرمی استفاده شد.
روش ELISA
اندازهگیری پروتئین تام به روش برادفورد:
مواد لازم:
− کوماسی بریلیلانت بلو G-250
− اتانول
− اسید فسفریک 85%
− 23BSA
وسایل لازم:
− اسپکتروفتومتر24مرئی
− کووت25 پلاستیکی
روش کار:
مقدار 100 میلی گرم از کوماسی بلو26G-250 را در ml کاملاً حل کرده و به آرامی، به آن ml اسیدفسفریک 85% اضافه شد. به آرامی حجم محلول با آب مقطر به ml رسانده شد. این محلول بعد از صاف شدن در شیشه تیره و 4 درجه سانتیگراد نگهداری گردید که در این صورت تا چند هفته در یخچال پایدار است. برای آزمایش ابتدا استاندارد 1mg/ml از BSA تهیه شد. سپس بر اساس جدول زیر عمل کردیم (برای هر غلظت از دو لوله استفاده شد).
− غلظتهای استاندارد پروتئینی 1، 5 ، 7.5 و 10 پیکوگرم در میلیلیتر (µg/ml)آماده گردید و بلانک27Nacl آماده شد. مجموعهای از رقتهای28 نمونه آماده گردید.
− 100 پیکوگرم از هر یک از رقتهای بالا به تیوبهای29 جداگانه اضافه شد (استفاده از تیوبهای میکروستروفیوژر30) و یک میلی لیتر کوماسی بلو به هریک از تیوبها اضافه شد.
− اسپکتروفتومتر روشن و روی طول موج nm تنظیم شد و اسپکتروفتومتر بوسیله 1.5 میلی لیتر کووت بلانک شد.
− بعد از دو دقیقه صبر کردن مقدار جذب31 هر یک از نمونهها و استانداردها در طول موج nm قرائت شد.
− منحنی جذب استانداردها در مقایسه با غلظتهای آنها ترسیم شد، ضریب نابودی برآورد شد و غلظت نمونههای ناشناخته محاسبه شد.
انجام تست الایزا به منظور اندازه گیری هورمون رشد و گرلین
تست الایزا برای سنجش میزان هورمون رشد و گرلین مذکور با استفاده از کیت تجاری اختصاصی اندازهگیری مورد بررسی (boster, USA) انجام شد. با توجه به پروتکل کار خانه سازنده، مراحل انجام تست اجرا گردید.
مواد لازم:
− محلول32
− بافر شستشو33
− بافر بلاک کننده34
− محلول رقیق کننده35
− کیت هورمون رشد و گرلین
− محلول سوبسترا36 (رازی طب)
− محلول متوقف کننده37
روش کار:
– در چاهکهای پلیتهای96 خانهای مخصوص الایزا 100 میکرو لیتر از آنتیبادی اختصاصی38 به اضافه شد.
– محتویات داخل چاهک ها تخلیه و با بافر شستشوPBS، یک مرتبه شستشو داده شدند.
– 300 میکرولیتر از بافر بلاک کننده به چاهکها اضافه و پلیتها به مدت 1 ساعت در دمای اتاق و بر روی روتاتور با دور ملایم انکوبه شدند.
– محتویات داخل چاهکها تخلیه و با بافر شستشو، 3 مرتبه شستشو داده شدند. پس از سومین شستشو با ضربههای پی در پی (Tapping) پلیت روی کاغذ خشک کن، باقیمانده مایعات داخل چاهکها نیز تخلیه شدند.
– مایع رویی حاصل از هموژنایز بافت تومور از فریزر 70 – خارج و پس از آن که محتویات آن کاملاً ذوب شد، از آن در مرحله بعد استفاده گردید.
– استانداردهای موجود در کیت آماده شد.
– مقدار 100 میکرو لیتر از نمونه ها و استانداردها با غلظتهای50، 25، 5/12 ،25/6 ،12/3، 56/1، 78/0 pg/ml و 100 میکرولیتر PBS-BSA 1% به عنوان بلانک در چاهکهایی که از قبل در نظر گرفته شده بود، به صورت سه تایی ریخته و پلیتها به مدت 2 ساعت در دمای اتاق و روی روتاتور با دور ملایم انکوبه شدند.
– شستشوی پلیتها همانند قبل انجام شد.
– 100 میکرولیتر از Detection Anti bodyبه هر چاهک اضافه و پلیتها به مدت 2 ساعت در دمای اتاق و روی روتاتور با دور ملایم انکوبه شدند.
– شستشوی پلیتها همانند قبل انجام گرفت.
– 100 میکرولیتر از Streptoavidin-HRP به هر چاهک اضافه و پلیتها در شرایط تاریکی به مدت یک ساعت در دمای اتاق انکوبه شدند.
– شستشوی پلیتها همانند قبل انجام شد (در این مرحله شستشو تا 6 مرتبه ادامه یافت).
– میکرولیتر از محلول سوبسترا به هر چاهک اضافه و پلیتها در تاریکی حدود 30 دقیقه، انکوبه شدند.
– 100 میکرو لیتر از محلول متوقف کننده به هر چاهک اضافه و بلافاصله مقدار OD چاهکها با الایزا ریدر در طول موج 450 نانومتر خوانده شدند.
– با توجه به منحنی استاندارد حاصل از OD چاهکهای استاندارد، میزان کمی لپتین محاسبه گردید.
الگوی برنامهی تمرینی
هر دو گروه برنامهی تمرینی عادی مشابهی را برای مدت 6 هفته، دو جلسه در هر هفته دنبال میکنند که شامل: تمرینات مربوط دروس عملی رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی میباشد). به علاوه گروه تجربی 3 جلسه تمرین تناوبی شدید را نیز انجام خواهند داد، که شامل 3 ست برنامه پر حجم تناوبی شدید (4 دقیقه با شدت 90 درصد ضربان قلب ذخیره با 2 دقیقه ریکاوری فعال) در هفتهای اول و به گونهی فزاینده تا هفته چهارم هر هفته یک ست اضافه میشود (جدول3-2). کلیهی جلسات تمرینی در ساعت بین 8 تا 11 انجام میگردد.
جدول 3-2: الگوی برنامه تمرینی
هفته
تعداد وهله
اول
3 وهله اجرای 4 دقیقه با شدت 90 درصد ضربان قلب ذخیره با 2 دقیقه ریکاوری فعال
دوم
4 وهله اجرای 4 دقیقه با شدت 90 درصد ضربان قلب ذخیره با 2 دقیقه ریکاوری فعال
سوم
5 وهله اجرای 4 دقیقه با شدت 90 درصد ضربان قلب ذخیره با 2 دقیقه ریکاوری فعال
چهارم
6 وهله اجرای 4 دقیقه با شدت 90 درصد ضربان قلب ذخیره با 2 دقیقه ریکاوری فعال
پنجم
5 وهله اجرای 4 دقیقه با شدت 90 درصد ضربان قلب ذخیره با 2 دقیقه ریکاوری فعال
ششم
3 وهله اجرای 4 دقیقه با شدت 90 درصد ضربان قلب ذخیره با 2 دقیقه ریکاوری فعال
روشهای آماری
تمام یافتهها با میانگین و انحراف استاندارد گزارش شد. ابتدا با استفاده از آمار توصیفی به تشریح و توصیف دادهها و سپس با استفاده از روشهای آمار استنباطی به بررسی یافتههای پژوهش پرداخته شد. برای تعیین نحوهی توزیع دادهها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد و با توجه به این که نتایج این آزمون نرمال بودن توزیع دادهها را نشان داد؛ بنابراین از آزمونهای پارامتریک استفاده شد. برای مقایسه متغیرهای پژوهش در دو گروه تجربی و کنترل از آزمون تحلیل کواریانس استفاده گردید. همچنین برای بررسی آزمون فرضیهها و تصمیمگیری درمورد پذیرش و یا رد فرضیهها، سطح معنی داری (05/0=) در نظر گرفته شد. کلیه روشهای آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام گرفت.
منابع و مآخذ
فهرست منابع فارسی
1. کاتارینات، تی بورر. (1389). هورمون ها و فعالیت ورزشی. ترجمه: عباسعلی گایینی، مریم کوشکی جهرمی، محمدرضا حامدی نیا، تهران: انتشارات سمت.
فهرست منابع انگلیسی
1. Gibala MJ, McGee SL. (2008). Metabolic adaptations to short-term high-intensity interval training: a little pain for a lot of gain? Exerc Sport Sci Rev; 36(2).
2. Laursen PB, Jenkins DG. (2002). The scientific basis for high-intensity interval training: optimising training programmes and maximising performance in highly trained endurance athletes. Sports Med; 32(1).
3. Gibala MJ, Little JP, Macdonald MJ, Hawley JA. (2012). Physiological adaptations to low-volume, high-intensity interval training in health and disease. J Physiol; 590(Pt 5).
4. Burgomaster KA, Hughes SC, Heigenhauser GJ, Bradwell SN, Gibala MJ. (2005). Six sessions of sprint interval training increases muscle oxidative potential and cycle endurance capacity in humans. J Appl Physiol; 98(6).
5. Dawson B, Fitzsimons M, Green S, Goodman C, Carey M, Cole K. (1998). Changes in performance, muscle metabolites, enzymes and fibre types after short sprint training. Eur J Appl Physiol Occup Physiol; 78(2).
6. Linossier MT, Denis C, Dormois D, Geyssant A, Lacour J. (1993). Ergometric and metabolic adaptation to a 5-s sprint training programme. Eur J Appl Physiol Occup Physiol; 67(5).
7. Little JP, Safdar A, Wilkin GP, Tarnopolsky MA, Gibala MJ. (2010). A practical model of low‐volume high‐intensity interval training induces mitochondrial biogenesis in human skeletal muscle: potential mechanisms. J Physiol; 588(6).
8. Gurd BJ, Perry CGR, Heigenhauser GJF, Spriet LL, Bonen A. (2010). High-intensity interval training increases SIRT1 activity in human skeletal muscle. Appl Physiol Nutr Metab; 35(3).
9. Kojima M, Kangawa K. (2005). Ghrelin: structure and function. Physiol Rev; 85(2).
10. Civelli O, Zhou QY. (2008). Orphan G protein-coupled receptors and novel neuropeptides. Introduction. Results Probl Cell Differ; 46.
11. Ghanbari-Niaki A. (2006). Ghrelin and glucoregulatory hormone responses to a single circuit resistance exercise in male college students. Clin Biochem; 39(10).
12. Vestergaard ET, Dall R, Lange KH, Kjaer M, Christiansen JS, Jorgensen JO. (2007). The ghrelin response to exercise before and after growth hormone administration. J Clin Endocrinol Metab; 92(1).
13. Forbes SC, Slade JM, Meyer RA. (2008). Short-term high-intensity interval training improves phosphocreatine recovery kinetics following moderate-intensity exercise in humans. Appl Physiol Nutr Metab; 33(6).
14. Farzad B, Gharakhanlou R, Agha-Alinejad H, Curby DG, Bayati M, Bahraminejad M, Mäestu J. (2011). Physiological and performance changes from the addition of a sprint interval program to wrestling training. J Strength Cond Res; 25(9).
15. Broom, D.J. Stensel, N.C. Bishop, S.f. Burns.M. Miyashita. (2007). "Exercise-induced suppression of acylated ghrelin in humans". J.Appl.Physiol. 102.
16. Florini J.R., D.Z.Ewton.S.A. Coolican, (1996). "Growht hormone and the insulin-like growth factor system in myogenesis". Endocr Rev 17(5).
17. Rasmussen M.H.Obesity. (2010). "Growth hormone and weight loss". Molecular and cellular endocrinology 316.
18. Craig BW1, Brown R, Everhart J. Effects of progressive resistance training on growth hormone and testosterone levels in young and elderly subjects. Mech Ageing Dev. 1989 Aug;49(2).
19. Gholipour M1, Kordi MR2, Taghikhani M3, Ravasi AA2, Gaeini AA2, Tabrizi A1. Possible role for growth hormone in suppressing acylated ghrelin and hunger ratings during and after intermittent exercise of different intensities in obese individuals. Acta Med Iran. 2014 Jan; 52(1).
20. Widdowson WM, Healy ML, Sönksen PH, Gibney J. (2009). The physiology of growth hormone and sport. Growth Horm IGF Res;19(4).
21. Ehrnborg C, Lange KH, Dall R, Christiansen JS, Lundberg PA, Baxter RC, Boroujerdi MA, Bengtsson BA, Healey ML, Pentecost C, Longobardi S, Napoli R, Rosén T; GH-2000 Study Group. (2003). The growth hormone/insulin-like growth factor-I axis hormones and bone markers in elite athletes in response to a maximum exercise test. J Clin Endocrinol Metab; 88(1).
22. Birzniece V, Nelson AE, Ho KK. (2011). Growth hormone and physical performance. Trends Endocrinol Metab; 22(5).
23. Sjögren K, Leung KC, Kaplan W, Gardiner-Garden M, Gibney J, Ho KK. (2007). Growth hormone regulation of metabolic gene expression in muscle: a microarray study in hypopituitary men. Am J Physiol Endocrinol Metab;293(1).
24. Lange KH, Larsson B, Flyvbjerg A, Dall R, Bennekou M, Rasmussen MH, Ørskov H, Kjaer M. (2002). Acute growth hormone administration causes exaggerated increases in plasma lactate and glycerol during moderate to high intensity bicycling in trained young men. J Clin Endocrinol Metab;87(11).
25. Kojima M, Kangawa K. (2005). Ghrelin: structure and function. Physiol Rev; 85(2).
26. Kraemer WJ, Dudley GA, Tesch PA, Gordon SE, Hather BM, Volek JS, Ratamess NA. (2001). The influence of muscle action on the acute growth hormone response to resistance exercise and short-term detraining. Growth Horm IGF Res;11(2).
27. Lazarczyk MA, Lazarczyk M, Grzela T. (2003). Ghrelin: a recently discovered gut-brain peptide (review). Int J Mol Med; 12.
28. Ghanbari-Niaki A. (2006). Ghrelin and glucoregulatory hormone responses to a single circuit resistance exercise in male college students. Clin Biochem; 39(10).
29. Ghanbari-Niaki A. (2006). Ghrelin and glucoregulatory hormone responses to a single circuit resistance exercise in male college students. Clin Biochem; 39.
30. Date Y, Nakazato M, Hashiguchi S, Dezaki K, Mondal MS, Hosoda H, et al. (2002). Ghrelin is present in pancreatic alpha-cells of human and rat stimulates insulin secretion. Diabetes; 51.
31. Hosoda H, Kojima M, Kangawa K. (2002). Ghrelin and the regulation of food intake and energy balance. Mol Interv; 2.
32. Hosoda H, Kojima M, Mizushima T, Shimizu S, Kangawa K. (2003). Structural divergence of human ghrelin. Identification of multiple ghrelin-derived molecules produced by post-translational processing. J Biol Chem; 278.
1. Sprint Training
2. Interval Training
3. High-intensity Interval Training
4. Gibala
5 . Laursen
6 . Dawson
7. Linossier
8 . Little
9. Gurd
10. Oxyntic
11. Fundus mucosa
12. Growth Hormone
13 . Kojima & Kangawa
14. Fundus mucosa
15. Growth Hormone
16 . Civelli
17 . Kojima
18.Body Mass Index
19. Dall
20. Vestergaard
21. Gurd
22. Enzyme-Linked Immunosorbent Assay
23. Bovine Serum Albumin
2 Spectrophotometer
25. Cuvettes
26.Coomassie blue
27. Blank
28. Dilutions
29.Tube
30. Microcentrifuge
31.Absorbance
32 . PBS
33 . Wash buffer – PBS-T 20
34 . Block buffer -PBS-BSA1%
35 . Reagent Diluents – PBS-BSA1%
36 . Substrate solution TMB
37 . H2SO4
38 . Capture Anti body
—————
————————————————————
—————
————————————————————