تارا فایل

پروپوزال اثر بخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی مردان مبتلا به بیماری ضایعات نخ



عنوان تحقیق به فارسی: "اثر بخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی مردان مبتلا به بیماری ضایعات نخاعی"

الف- عنوان تحقیق
عنوان به زبان فارسی: "اثر بخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی مردان مبتلا به بیماری ضایعات نخاعی"
1- عنوان به زبان انگلیسی/(آلمانی، فرانسه، عربی):
"Effectiveness of cognitive-behavioral group therapy on depression and quality of Life in men with spinal cord injury"

ب – تعداد واحد پایان‏نامه : 6 واحد
ج- بیان مساله(تشریح ابعاد٬ حدود مساله٬ معرفی دقیق مساله٬ بیان جنبه های مجهول و مبهم و متغیرهای مربوط به پرسش های تحقیق٬ منظور تحقیق):
در کنار کامیابی های فراوان انسان امروزی در زمینه های مختلف بروز حوادث و ضایعات مرتبط با شرایط حاکم بر زندگی در جوامع صنعتی، امری اجتناب ناپذیر است. یکی از پیامدهای زندگی در این جوامع، شیوع به نسبت بالای ضایعات نخاعی1 است که به طور عمده به سبب حوادث رانندگی، حوادث شغلی و یا ورزشی رخ می دهد (حسن زاده پشنگ، زارع و علی پور، 1391).
صدمات وارده به نخاع یکی از مخاطره آمیز ترین آسیب های جسمانی می باشد که می تواند باعث ایجاد اختلال در دستگاه های مختلف بدن و حتی تهدید کننده حیات وی باشد(چن و بوری2، 2007). معلول ضایعه نخاعی به فردی اطلاق می شود که به هر علتی اعم از ضربه، تومور مغزی یا سرطان، بیماریهای مغزی و عروقی و یا حتی مراحل پیشرفته ضایعات دیسکوپانثی، نخاع وی از زیر منطقه بصل النخاع تا ناحیه انتهای شبکه ُدم اسبی که توسط ستون فقرات محافظت می شوند دچار آسیب شده و مقدار ضایعه آن را قسمتی تا قطع کامل و له شدگی و تغییرات استحاله ای است که نتیجه آن ایجاد عوارض حرکتی و حسی و یا اتونومیک یک یا چند اندام و تنه می باشد. چنان چه در سطح مهره های سینه ای و پایین تر از آن اتفاق بیفتد شخص دچار فلج در اندام های تحتانی پاراپلژی می شود و اگر در ناحیه نخاع گردنی اتفاق بیفتد منجر به فلج در دو دست و دو پا یا تتراپلژی یا کوادرپلژی می شود. در واقع هر چه محل ضایعه به مغز نزدیکتر باشد، سطح و شدت ضایعه نخاعی بیش تر خواهد بود(جلیلی فر، 1382، به نقل از حسن زاده پشنگ و همکاران، 1391).
همانطور که گفته شد ضایعه نخاعی به دلایل مختلفی می تواند ایجاد شود، ولی به هر علتی که به وجود آمده باشد، تاثیرات عمیق و گسترده ای روی سلامت جسمی، روانی و کیفیت زندگی فرد خواهد گذاشت (مقدم، حبیبی، دواتگران، و نظم ده، 1388). بیماری و ناتوانی که بر اثر بی تحرکی برای این افراد به وجود می آید، باعث افزایش رنجش آنها می شود و به کیفیت زندگی آنها آسیب می رساند. کیفیت زندگی مفهومی فراگیر است که سلامت جسمانی، رشد شخصی، حالات روان شناختی، میزان استقلال، روابط اجتماعی و روابط با محیط را در بر می گیرد که بر ادراک فرد از این ابعاد نیز مبتنی است(حاتمی و همکاران، 1391).
استرس هایی که بعد از ایجاد ضایعه نخاعی ایجاد می شوند شخص را منزوی و کناره گیر از اجتماع و فعالیت ها می کند و باعث بروز بسیاری از اختلال های روانی و خلقی از جمله افسردگی می شود. افسردگی حالتی از خلق است که با کاهش حرمت خود، احساس بی کفایتی، عدم شایستگی و برداشت نامطلوب از خویشتن همراه است. افراد دارای ناتوانی جسمانی در مقایسه با افرد عادی دارای تماس های اجتماعی کمتری هستند و تمایل بیش تری به انزوای اجتماعی دارند(فتحی آشتیانی، 1389).
در سبب شناسی اختلال افسردگی از عوامل چندی یاد نموده اند که عوامل زیست شناختی، ارثی، روانی و اجتماعی از آن جمله است(کاپلان و سادوک، 1995). متناسب با سبب شناسی این اختلال، شیوه های درمانی گوناگون پیشنهاد شده است. یکی از این رویکرد ها درمان شناختی – رفتاری است. که از دهه 1970 برای درمان انواع بیماران افسرده مطرح شده است(پاکدامن و شخمگر، 1391).
رویکرد شناختی رفتاری از جمله رویکرد ها در روان شناسی است که توجه پژوهشگران و روان شناسان را در چند دهه اخیر به خود جلب کرده است. این رویکرد می تواند به بیماران کمک کند تا تاثیرات روانی منفی بیماری شان را به کم ترین مقدار برسانند. حمایت تجربی قوی درباره ی کاربرد درمان شناختی-رفتاری برای مشکلات روانی شایع در بیماری جسمی، با ارایه ی مراقبت بهداشتی نوین و تاکید بر درمان های دارای حمایت تجربی کاملا هماهنگ است. تاکنون مدل شناختی-رفتاری و پروتکل های درمانی ان برای شمار زیادی از اختلالات روانی و بیماریهای مزمن تدوین شده است و بسیاری از آن ها در پژوهش های بالینی موثر شناخته شده اند (گریر و همکاران، 1992).
در این روش بیمار تشویق می شود تا رابطه ای میان افکار خودآیند منفی و احساس افسردگی خود را به عنوان فرضیه هایی که باید به بوته آزمایش گذاشته شود تلقی نموده و از رفتارهایی که برآیند منفی است به عنوان محکی برای ارزیابی اعتبار یا درستی آن افکار بهره گیرد. در این رویکرد برای درمان افسردگی بین 6 تا 20 جلسه روان درمانی نیاز است تا بهبودی حاصل شود(هاوتون3، 2003؛ به نقل از عیسی زادگان، شیخی، حافظ نیا، و خادمی، 1392).
با توجه به شیوع بالای اختلال افسردگی، روان درمانی فردی نمی تواند پاسخگوی این مشکل باشد. از این رو می توانیم گروه درمانی به جای روان درمانی فردی که از نظر هزینه و مدت درمان با صرفه تر است با عنوان گروه درمانی شناختی-رفتاری سود جوییم. اعتقاد بر این است که گروه درمانی در بیشتر اختلالات روانی موثر است، زیرا فرد در گروه نحوه برخورد خور را با اجتماع می بیند و این امر باعث رشد بینش و بصیرت او می شود، ضمن اینکه تجارب جدید برای برقراری ارتباط با دیگران را یاد می گیرد با فرد جدید آشنا شده ، احساس قدرت می کند و اعتماد به نفس وی بالا می رود(کوپلیز4،2000).
با وجود اینکه پژوهش های متعددی(مکرودیمی تریس5 و همکاران،2011؛ عیسی زادگان و همکاران،1392؛ پاکدامن و شخمگر،1389) در مورد اثر بخشی گروه درمانی شناختی -رفتاری بر درمان افسردگی انجام شده، اما تا آنجا که پژوهشگر بررسی نموده است پژوهشی که به بررسی اثر بخشی گروه درمانی شناختی -رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی مردان مبتلا به ضایعات نخاعی پرداخته شده باشد یافت نشد لذا پژوهشگر به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که آیا گروه درمانی شناختی -رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی مردان مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است ؟

د – اهمیت و ضرورت انجام تحقیق (شامل اختلاف نظرها و خلاءهای تحقیقاتی موجود، میزان نیاز به موضوع، فواید احتمالی نظری و عملی آن و همچنین مواد، روش و یا فرآیند تحقیقی احتمالاً جدیدی که در این تحقیق مورد استفاده قرار می‏گیرد):
صدمات طناب نخاعی یکی از ناگوار ترین صدماتی است که یک شخص می تواند تجربه کند(چن و بوری، 2007). مرکز آماری ضایعات نخاعی ملی (2010) میزان بروز سالیانه ضایعات نخاعی در ایلات متحده آمریکا، غیر از افرادی که در صحنه حادثه می میرند، به طور تقریبی 40 مورد به ازای هر 1 میلیون نفر نزدیک به 12000 مورد جدید سالیانه می باشد. سازمان بهداشت جهانی، شیوع ضایعه نخاعی در جهان را 40-15 میلیون نفر گزارش کرده است و سالانه 12 تا 40 میلیون نفر در جهان دچار صدمات نخاعی می شوند(بابا محمدی، نگارنده، دهقان نیری، 1392).
در حال حاضر در کشور ایران حدود سه میلیون نفر معلول شناسایی شده اند و با توجه به آمار بالای تصادفات و حوادث مختلف، برآورد می شود 700 هزار معلول ضایعه نخاعی وجود داشته باشند که هر سال نیز 2000 نفر به آن اضافه می شوند (حسن زاده پشنگ و همکاران، 1391).
کندی ، ایوانز، بری و میلان6 (2003) دریافتند که 56 درصد صدمات بین سنین 16 تا 30 سالگی، با بیشترین شیوع در سن 19 سالگی رخ می دهد. ضایع نخاعی در میان مردان جوان و فعال شایع تر است. به طور کلی نسبت مبتلایان به ضایعات نخاعی بین مردان و زنان 4 به 1 است در حالی که در گروه سنی جوان تر این نسبت به میزان 5 به 1 تقلیل می یابد.
بسیاری از بیماریهای به خصوص انواع مزمن و ناتوان کننده، پیامدهای روانپزشکی متعددی دارند. به همین دلیل بروز اختلال روانپزشکی در پی ایجاد بیماری های جسمی شایع است(کاپلان و سادوک، 1998).
پیامدهای روانی بیمارن مبتلا به ضایعات نخاعی و درمان آن موضوع بسیاری از فعالیت های پژوهشی بوده است. کندی و راجرز7(2000) شیوع افسردگی را درافراد مبتلا ضایعات نخاعی تقریبا 40-30 درصد گزارش کرده اند. کریج8 و همکاران (1990) برآورد کرداند که 30 درصد این افراد تجربیات افسردگی و اضطراب تا دو سال پس از آسیب ادامه می یابد.
کرور9 (1996)بیان کرده است اثرات روانی ناشی از ضایعه نخاعی در پنج سال اول مبتلا شدن به آن حداکثر مقدار خود می رسد و بیش ترین توانایی برای شناخت ضرری که این افراد از ناتوانیشان می بینند مربوط به سال های اول ناتوانی است. بنابراین بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی را خطر بیشتری برای خودکشی تهدید می کند و این خطر در پنج سال اول پس از آسیب بالاتر است.
چارلی فیو و گرهات میزان خودکشی در بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی را 3 تا 5 برابر بیش تر از افراد عادی جامعه برآورد کرده اند. تلاش برای بازگرداندن سریع تر این افراد به زندگی نسبتا فعال و پیش گیری از عوارض جسمی و روانی ناشی از ضایعات نخاعی، نقش بسیار مهمی در زندگی این افراد دارد(چاتولانو10،2006).
ضایعه نخاعی از جمله ناتوانی هایی است که تاثیرات گسترده ای بر روی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آسیب نخاعی گذاشته و زندگی بیمار دچارمشکلات عدیده ای می سازد(بن ونتی11 و همکاران، 2003). در دنیای امروز بهبود کیفیت زندگی در افراد ناتوان جسمی به عنوان یک هدف بازتوانی مطرح شده است(پارک و پارک12، 1995). با توجه به اهمیت بهزیستی روانی و اجتماعی، امروزه بررسی کیفیت زندگی درپژوهشهای مختلف بشری و بالاخص درگروههای معلولین ازجمله سرفصلهای مهم وکاربردی تلقی می گردد (شاهنده، وامقی، حاتمی زاده، کاظم نژاد،1383).
با توجه به مطالب فوق، به نظر می رسد مسئله بازتوانی این بیماران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف از بازتوانی بیمار، توسعه و اصلاح کیفیت زندگی طبیعی و نزدیک به طبیعی است. گروه درمانی از جمله خدمات باز توانی روانی-اجتماعی است، که در آن افراد مبتلا به ناراحتی های عاطفی که به دقت انتخاب شده اند با هدایت درمانگر آموزش دیده، در گروهی شرکت می کنند که تعاملات این گروه در جهت اصلاح، هدایت می شود(شیخ الاسلامی، 1382).
بنابراین با توجه به شیوع بسیار بالای افسردگی و سطح پایین کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی اقدامات درمانی برای این بیماران اهمیت و ضرورت می یابد. و با انجام اقدامات درمانی مناسب بتوان افسردگی را در بیماران بهبود بخشد و کیفیت زندگی را در آنها بالا برد.

ه- مرورادبیات پژوهشی و پیشینه مربوط(بیان مختصر سابقه تحقیقات انجام شده درباره موضوع ونتایج به دست آمده در داخل و خارج از کشور نظرهای علمی موجود درباره موضوع تحقیق):
نتایج پژوهش فانن13 و همکاران (2013) نشان داد که مشاوره فردی و گروهی در درمان افسردگی افراد مبتلا به ضایعه نخاعی موثر است.
نتایج پژوهش هیوتینک14 و همکاران (2012) نشان داد که مداخله شناختی-رفتاری اثرات سودمندی در درد مزمن افراد مبتلا به ضایعه نخاعی دارد.
مکرودیمی تریس و همکاران (2011) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که گروه درمانی شناختی رفتاری بر اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به صرع موثر است.
نتایج پژوهش احمدوند، ساعی، سپهر منش و قنبری (1391) نشان داد که گروه درمانی شناختی- رفتاری به میزان قابل توجهی فسردگی و اضطراب را در بیماران دیالیزی کاهش داد.
عیسی زادگان و همکاران (1392) در پژوهش خود نشان دادند که گروه درمانی شناختی-رفتاری موجب کاهش نشانه های افسردگی در بیماران سرطانی شده است.
خدایی، خزاعی، کاظمی، و علی آبادی (1391) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که مداخلات شناختی-رفتاری به صورت گروهی بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به سکته قلبی موثر است.
نتایج پژوهش پدرام، محمدی، نظیری و آیین پرست (1389) نشان داد که گروه درمانی شناختی- رفتاری افسردگی و اضطراب را در زنان مبتلا به سرطان سینه کاهش داد.
حسن زاده پشنگ و همکاران (1391) در پژوهش خود نشان دادندکه آموزش شیوه های مقابله با استرس موجب کاهش افسردگی در بیماران مبتلا به ضایعات نخاعی می شود.
نتایج پژوهش پاکدامن و شخمگر (1389) نشان داد که گروه درمانی شناختی -رفتاری میزان افسردگی در زنان زندانی را کاهش داد.
مرادی، ملک پور، امیری، مولوی، نوری (1389) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که روش های آموزش های گروهی عزت نفس، خود کار آمدی و انگیزش پیشرفت برکیفیت زندگی زنان مبتلا به ناتوانی جسمی – حرکتی موثر است.
و – جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق: (این قسمت باید حتماً توسط استاد راهنما امضا گردد.)
با توجه به شیوع بالای افسردگی و خودکشی و کیفیت پایین زندگی در بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی پژوهش در این زمینه ضرورت می یابد. و همچنین مرور پیشینه پژوهش مشخص کرده است که تاکنون تحقیقی در زمینه اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی مردان مبتلا به ضایعه نخاعی صورت نگرفته است بنابراین پژوهش حاضر در این چارچوب و با هدف تعیین اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی مردان مبتلا ضایعه نخاعی صورت می گیرد.
امضاء استاد راهنما

ز- اهداف مشخص تحقیق : (شامل اهداف علمی، کاربردی وضرورت های خاص انجام تحقیق):

اهداف کلی:
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی مردان مبتلا به ضایعات نخاعی .
اهداف فرعی:
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر افسردگی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی .
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رفاه مادی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی .
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رفاه جسمانی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی .
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رشد شخصی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی .
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر روابط زناشویی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی .
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر روابط والد- کودک مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی .
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر روابط گسترده خانوادگی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی .
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر فرا زناشویی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی .
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بررفتار نوع دوستی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی .
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رفتار سیاسی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی .
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر ویژگی های شغلی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی .
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر روابط شغلی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی .
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر عوامل رضایت شغلی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی.
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رفتار خلاق مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی .
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر فعالیت ورزشی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی .
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رفتار تعطیلات مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی .
تعیین میزان اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر مقبولیت اجتماعی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی.

ح ـ درصورت داشتن هدف کاربردی بیان نام بهرهوران (اعم از موسسات آموزشی، اجرایی وغیره):
(قلم B Lotus اندازه 12)

ط- سوالات تحقیق:

آیا گروه درمانی شناختی- رفتاری بر افسردگی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است؟
آیا گروه درمانی شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است؟

ی- فرضیه ها: (درصورت عدم وجود، کلمه "ندارد" قید گردد.)
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر افسردگی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
فرضیه های متغیرهای کیفیت زندگی عبارتند از:
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رفاه مادی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رفاه جسمانی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رشد شخصی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر روابط زناشویی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر روابط والد- کودک مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر روابط گسترده خانوادگی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر فرا زناشویی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بررفتار نوع دوستی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رفتار سیاسی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر ویژگی های شغلی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر روابط شغلی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر عوامل رضایت شغلی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رفتار خلاق مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر فعالیت ورزشی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رفتار تعطیلات مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر مقبولیت اجتماعی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.

ک- تعریف واژه ها و اصطلاحات فنی و تخصصی: (حداقل 4 واژه)
تعریف مفهومی متغیرها:
ضایعه نخاعی: "معلول ضایعه نخاعی به فردی اطلاق می شود که به هر علتی اعم از ضربه، تومور مغزی یا سرطان، بیماریهای مغزی و عروقی و یا حتی مراحل پیشرفته ضایعات دیسکوپانثی، نخاع وی از زیر منطقه بصل النخاع تا ناحیه انتهای شبکه دم اسبی که توسط ستون فقرات محافظت می شوند دچار آسیب شده و مقدار ضایعه آن را قسمتی تا قطع کامل و له شدگی و تغییرات استحاله ای است که نتیجه آن ایجاد عوارض حرکتی و حسی و یا اتونومیک یک یا چند اندام و تنه می باشد" (جلیلی فر، 1382، به نقل از حسن زاده پشنگ و همکاران، 1391، ص 15 و 16).
افسردگی: "حالت روانی ناخوشی که با دلزدگی، یاس و خستگی پذیری مشخص می شود و در بیشتر مواقع با اضطراب کم و بیش شدید همراه است" (دادستان، 1392،ص 87).
کیفیت زندگی: سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی را اینگونه تعریف می کند: ادراک افراد از موقعیتشان در زندگی، در متن فرهنگ و نظام های ارزشی که در آن زندگی می کنند و در ارتباط با اهداف، انتظارات و ارتباطات و نیازهایشان است(اکبریان فیرورز آبادی، 1393).
گروه درمانی شناختی-رفتاری: "کاربرد رویکرد شناختی-رفتاری در موقعیت های گروهی با تاکید بر شناسایی باورهای نادرست، منفی و غیر منطقی تاثیر گذار بر عواطف و رفتارهای بیماران و اصلاح این باورهای زیربنایی با استفاده از فنون شناختی و رفتاری است"(خدا یاری فرد و عابدینی،1389، ص4).
تعریف عملیاتی متغیرها:
ضایعه نخاعی: در این پژوهش بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی توسط پزشک متخصص، تشخیص ضایعه نخاعی دریافت کرده اند و به محقق معرفی می شوند.
افسردگی: در این پژوهش نمراتی است که آ زمودنی ها از پرسشنامه افسردگی بک-ویرایش دوم (BDI-II) کسب می کند. این پرسشنامه21 سوالی است و تمام عناصر افسردگی براساس نظریه شناختی را پوشش می دهد.
کیفیت زندگی: نمره ای است که آزمودنی از پرسشنامه کیفیت زندگیQLQ کسب می کند این پرسشنامه 192 سوالی است و 15 خرده مقیاس را اندازه گیری می کند.
گروه درمانی شناختی-رفتاری:در این پژوهش جهت درمان افسردگی بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی از گروه درمانی شناختی-رفتاری استفاده شده است.

ـ روش شناسی تحقیق:
الف- شرح کامل روش تحقیق بر حسب هدف، نوع داده ها و نحوه اجراء (شامل مواد، تجهیزات و استانداردهای مورد استفاده در قالب مراحل اجرایی تحقیق به تفکیک):
تذکر: درخصوص تفکیک مراحل اجرایی تحقیق و توضیح آن، از به کار بردن عناوین کلی نظیر، "گردآوری اطلاعات اولیه"، "تهیه نمونه‏های آزمون"، "انجام آزمایش‏ها" و غیره خودداری شده و لازم است در هر مورد توضیحات کامل در رابطه با منابع و مراکز تهیه داده‏ها و ملزومات، نوع فعالیت، مواد، روش‏ها، استانداردها، تجهیزات و مشخصات هر یک ارائه گردد.

پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون یک گروهی است. در این روش گروه آزمایش تحت گروه درمانی شناختی-رفتاری قرار می گیرند و پس از پایان برنامه درمانی به پس آزمون پاسخ می دهند.

ب- متغیرهای مورد بررسی در قالب یک مدل مفهومی و شرح چگونگی بررسی و اندازه گیری متغیرها:

جدول 1. مدل مفهومی پژوهش
پس آزمون
متغیر مستقل
پیش آزمون
گمارش تصادفی
گروه ها
T2
x
T1
R
گروه آزمایشی
T2

T1
R
گروه گواه

متغیر مستقل : گروه درمانی شناختی-رفتاری
متغیر وابسته: افسردگی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ضایعات نخاعی
متغیر کنترل: جنس

ج – شرح کامل روش (میدانی، کتابخانه‏ای) و ابزار (مشاهده و آزمون، پرسشنامه، مصاحبه، فیش‏برداری و غیره) گردآوری داده‏ها :
پرسشنامه افسردگی بک-ویرایش دوم : (BDI-II) این پرسشنامه شکل بازنگری شده پرسشنامه افسردگی بک است که جهت سنجش شدت افسردگی تدوین شده است. این ویرایش در مقایسه با ویرایش اول بیشتر با DSM-IV همخوان است و همانند BDI و BDI-II نیز 21 سوالی است و تمام عناصر افسردگی براساس نظریه شناختی را پوشش می دهد. در این پرسشنامه شدت افسردگی را بر روی یک مقیاس از 3-0 درجه بندی می شود. نمره کل پرسشنامه دامنه ای بین 63-0 داشته و امتیاز 13-0 افسردگی جزیی، 19-14 افسردگی خفیف، 28-20 افسردگی متوسط و 63-29 افسردگی شدید را نشان می دهد. این پرسشنامه، نقطه ای را به عنوان نبود افسردگی معرفی نمی کند(بک، استری و براون15، 1996). مطالعات انجام شده توسط بک و راش16(2000) بر ویرایش دوم این پرسشنامه حاکی از ثبات درونی بین 92% -73% و ضریب آلفای کرونباخ برای گروه بیمار 86% و غیر بیمار 81% می باشد. همچنین دابسون و محمد خانی (1386)ضریب آلفای 92% را برای بیماران سرپایی و 93% را برای دانشجویان و ضریب پایایی به شیوه باز آزمایی به فاصله یک هفته را 93% گزارش کردند.
پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی: به منظور اخذ اطلاعات جمعیت شناختی نظیر سن، میزان تحصیلات و وضعیت اقتصادی- اجتماعی و مدت زمان ضایعه پرسشنامه ای تدوین شده و مورد استفاده قرار می گیرد.
پرسشنامه کیفیت زندگی (QLQ): این پرسشنامه که در سال 1989 توسط دیوید آر. ایوانز و وندی ئی. کوپ در کشور کانادا برای بررسی سطح کیفیت زندگی بزرگسالان تهیه شده است. پرسشنامه یاد شده از نوع مقیاس های خودسنجی و شامل 15 خرده مقیاس محتوایی و یک مقیاس مقبولیت اجتماعی بوده که در مجموع 192 ماده دارد. آزمودنی می تواند شخصا پرسشنامه را تکمیل کند خرده مقیاس های پرسشنامه کیفیت زندگی (QLQ)و ضریب آلفای کرونباخ آنها به ترتیب عبارتند از: رفاه مادی (65/0)؛ رفاه جسمانی (61/0)؛ رشد شخصی(67/0)؛ روابط زناشویی (96/0)؛روابط والد-کودک(98/0)؛ روابط گسترده خانوادگی (81/0)؛ روابط فرا زناشویی(70/0)، رفتار نوع دوستی (64/0)؛ رفتار سیاسی (84/0)؛ ویژگی های شغلی(90/0)؛ روابط شغلی(96/0)؛ عوامل رضایت شغلی (92/0)؛ رفتار خلاق(66/0)؛ فعالیت ورزشی (80/0)؛ رفتار تعطیلات (69/0)؛ مقبولیت اجتماعی(77/0) می باشند(ایوانز و کوپ17، 1989؛ به نقل از نائینیان، شعیری، روشن، سید محمدی، و خلمی، 1384).
مداخله گروه درمانی شناختی-رفتاری:
در پژوهش حاضر آزمودنی های گروه آزمایش تحت 10 جلسه 2 ساعته هفته ای 2 جلسه تحت گروه درمانی شناختی -رفتاری قرار می گیرند.
جلسات گروه درمانی به این صورت خواهد بود که طی جلسه اول، اعضای گروه با هم آشنا شده و قوانین و اهداف کار تنظیم می شود. در طی جلسه دوم و سوم، با بیان نیازها و مشکلات افراد، به سوالات آنان در مورد بیماری پاسخ داده می شود. و جلسات بعدی بیشتر به این عقیده که احساسات ما توسط افکار ما ایجاد می شود، آموزش نحوه تحلیل افکار بیماران، آموزش نحوه یافتن تفکر مسئله ساز به آنها، نحوه تغییر دادن روش های فکری نادرست، آموزش تمرین آرمیدگی در پایان هر جلسه، آموزش روش تنبیه و خود پاداش دهی و آموزش تحلیل منطقی و روش خیال پردازی پرداخته می شود.
د – جامعه آماری، روش نمونه‏گیری و حجم نمونه (در صورت وجود و امکان): (درصورت عدم وجود، کلمه "ندارد" قید گردد.)

جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی شهر…… است که به مراکز توان بخشی مراجعه نمودند.
روش نمونه گیری به صورت در دسترس می باشد. بدین صورت که از بین بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی که مراکز توان بخشی شهر…. مراجعه کردند پس از تکمیل پرسشنامه ها و کسب کردن نمره بالا در پرسشنامه افسردگی بک و همچنین کسب نمره پایین در پرسشنامه کیفیت زندگی، تعداد 30 نفر به طور تصادفی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه توزیع می شوند. گروه آزمایش تحت گروه درمانی شناختی رفتاری قرار می گیرند و گروه گواه به خاطر حفظ و رعایت مسائل اخلاقی تا پایان پژوهش در لیست انتظار باقی می مانند.
شرایط ورود آزمودنی ها:
وجود ضایعه نخاعی؛ توانایی شرکت در جلسه های گروه درمانی؛ مرد بودن؛ دارای سن19-35 سال داشتن ؛تحصیلات حداقل دیپلم.
شرایط خروج آزمودنی ها:
حضور قبلی در کلاس های گروه درمانی؛ غیبت حداقل دو جلسه؛ مدت زمان ابتلا بیشتر از 5 سال.

هـ – روش ها و ابزار تجزیه و تحلیل داده‏ها:

جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده ، از شاخص های و روش های آمارتوصیفی برای بدست آوردن فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، و خطای استاندارد داده ها و سپس از آمار استنباطی برای بدست آوردن تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار-22 spss استفاده خواهد شد.
و- استفاده از امکانات آزمایشگاهی واحد: (این قسمت فقط توسط دانشجویانی که کار تحقیقاتی آنها عملی و نیازمند به استفاده از تجهیزات کارگاهی وآزمایشگاهی میباشد تکمیل شود.)
آیا برای انجام تحقیقات نیاز به استفاده از امکانات کارگاهی و آزمایشگاهی واحد خمین می باشد؟
بلی خیر
آیا امکان انجام این پایان نامه با استفاده از تجهیزات و امکانات کارگاه ها و آزمایشگاه های واحد خمین وجود دارد؟
بلی خیر

نوع آزمایشگاه
تجهیزات مورد نیاز
مواد و وسایل

موجود در واحد
غیر موجود در واحد

آیا امکان تهیه تجهیزات و امکانات لازم جهت انجام پایان نامه در کارگاه ها و آزمایشگاه های واحد خمین وجود دارد؟
بلی خیر

امضاء مدیر گروه امضاء سرپرست کارگاه ها و آزمایشگاه ها

آیا برای انجام تحقیقات نیاز به حمایت از سایر مراکز خارج از واحد خمین می باشید؟
بلی خیر
در صورت نیاز نام مراکز و نحوه حمایت(مالی، امکانات و تجهیزات و .. )مشخص گردد.
– زمان بندی انجام تحقیق: (قلم B Lotus اندازه 10)

(این قسمت حتماً باید با کمک استاد محترم راهنما و مدیر محترم گروه تکمیل گردد)

الف- تاریخ شروع: …./……/… 139 ب- تاریخ اتمام: ……/……./….139 ج- مدت زمان انجام تحقیق : ………… ماه
تذکر: لازم است کلیه فعالیت‏ها و مراحل اجرایی تحقیق (شامل زمان ارائه گزارشات دوره‏ای) و مدت زمان مورد نیاز برای هر یک، به تفکیک پیش‏بینی و در جدول مربوطه درج گردیده و در هنگام انجام عملی تحقیق، حتی‏الامکان رعایت گردد.
پیش‏بینی زمان‏بندی فعالیت‏ها و مراحل اجرایی تحقیق و ارائه گزارش پیشرفت کار
ردیف
شرح فعالیت
زمان کل
(ماه)
زمان اجرا به ماه

1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

توجه:
1- زمان و نوع فعالیت های اجرایی پایان‏نامه، حتی‏الامکان باید با مندرجات جدول منطبق باشد.
حداقل زمان قابل قبول برای پیش‏بینی مراحل مطالعاتی و اجرایی پایان‏نامه کارشناسی ارشد 6 ماه و حداکثر 12 ماه می‏باشد.
فهرست منابع ومآخذ (فارسی و غیرفارسی):

منابع فارسی:
احمد وند، افشین؛ ساعی، رضوان, سپهر منش، زهرا؛ و قنبری، علیرضا. (1391). تاثیر گروه درمانی شناختی رفتاری بر اضطراب و افسردگی بیماران همودیالیزی در شهرستان کاشان. مجله دانشگاه علوم پزشکی قم، دوره ششم، شماره اول: ص 39-35.
اکبریان فیروز آبادی، مهسا. (1393). بررسی میزان اضطراب و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و افراد عادی. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی، دانشگاه خوارزمی تهران.
بابامحمدی، حسن؛ نگارنده، رضا؛ دهقان نیری، ناهید. (1392). استراتژی تطابقی مهم مورد استفاده توسط مبتلایان به ضایعات نخاعی: یک مطالعه کیفی. مجله تحقیقات کیفی در علوم سلامت، سال 2، شماره 1: ص 100-90.
بایلینگ، پیتر، ج.؛ مک کب، رندی ای؛ و آنتونی، مارتین ام. (1968). گروه درمانگری شناختی- رفتاری. ترجمه: محمدخدایاری فرد و یاسمین عابدینی (1389). تهران: دانشگاه تهران.
پاکدامن، مجید؛ و شخمگر، زهرا. (1391). اثر بخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر افسردگی زنان زندانی شهرستان قاین. مجله تحقیقات علوم پزشکی زاهدان. دوره 14، شماره 1: ص 93-90.
پدرام، محمد؛ محمدی، مسعود؛ نظیری؛ قاسم، و آیین پرست، ندا. (1389). اثر بخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر درمان اختلال اضطراب، افسردگی و ایجاد امیدواری در زنان مبتلا به سرطان سینه. فصلنامه علمی-پژوهشی زن و جامعه، سال اول، شماره 4: ص76-61.
حاتمی، سعید؛ صابونچی، رضا؛ سخاوت، آرش؛ آهار، مصطفی؛ و موسوی، سید حسین. (1391). مقایسه کیفیت زندگی جانبازان و معلولین شرکت کننده و غیر شرکت کننده در ورزش همگانی. فصلنامه تحقیقات و علوم ورزشی، سال دوم، شماره 7: 38-29.
حسن زاده پشنگ، سمیرا؛ زارع، حسین؛ علی پور، احمد. (1391). اثر بخشی آموزش شیوه های مقابله با استرس بر تاب آوری، اضطراب، افسردگی و استرس بیماران مبتلا به ضایعات نخاعی. فصلنامه دانشگاه علوم پزشکی جهرم، دوره دهم، شماره 3: ص25-15.
خدایی،سجاد؛ خزاعی، کلثوم، کاظمی، طوبی؛ و علی آبادی، زهرا. (1391). تاثیر گروه درمانی شناختی-رفتاری بر کاهش اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به سکته قلبی. مراقبت های نوین، فصلنامه دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند. دوره9، شماره 4: ص370-364.
دابسون، کیت استفان و محمدخانی، پروانه. (1386). مختصات روانسنجی پرسشنامه افسردگی بک -2 در یک نمونه بزرگ مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی. ویژه نامه توانبخشی در بیماریها و اختلالات روانی، دوره 8، شماره 2.
دادستان، پریرخ.(1392). روان شناسی مرضی تحولی: از کودکی تا بزرگسالی.چاپ چهاردهم، تهران: انتشارات سمت.
شاهنده، هانیه؛ وامقی، روشنک؛ حاتمی زاده، نیکتا؛ کاظم نژاد، انوشیروان. (1383). کیفیت زندگی افراد مبتلا به ضایعه نخاعی. مجله دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی.سال سوم، شماره 3: 9-1.
شیخ الاسلامی، فرزانه. (1382). بررسی تاثیر گروه درمانی بر میزان اضطراب مبتلایان به سکته قلبی بیمارستان های منتخب دانشگاه. اصول بهداشت روانی، شماره20-19، دوره5: ص106-100.
عیسی زادگان، علی؛ شیخی، سیامک؛ حافظ نیا، محمد؛ و خادمی، علی. (1392). اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری در کاهش نشانه های افسردگی در بین بیماران مبتلا به سرطان. مجله پزشکی اورمیه، دوره24، شماره5: ص346-339.
فتحی آشتیانی، علی. (1389). آزمون های روان شناختی: ارزشیابی شخصیت و سلامت روان. چاپ دوم، تهران: انتشارات بعثت.
مرادی، اعظم؛ ملک پور، مختار؛ امیری، شعله؛ مولوی، حسین؛ نوری، ابوالقاسم. (1389). مقایسه اثرات آموزش های عزت نفس، خود کار آمدی و انگیزش پیشرفت برکیفیت زندگی زنان مبتلا به ناتوانی جسمی – حرکتی. پژوهش در حیطه کودکان استثنایی، سال دهم، شماره 1: 64-49.
مقدم، مژگان؛ حبیبی، رویا؛ دواتگران، کیوان؛ نظم ده، کاظم. (1388). توان بخشی جامع ضایعه نخاعی. تهران: سازمان بهزیستی کشور.
نائینیان، محمد رضا؛ شعیری، محمد رضا؛ روشن، رسول؛ سید محمدی، کبری؛ و خلمی، زهره. (1384). مطالعه برخی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه کیفیت زندگی (QLQ). دانشور رفتار، دو ماهنامه علمی-پژوهشی، سال دوازدهم، شماره 13: 59-47.
منابع انگلیسی:

Beak, A. T., steer, R. A., & Brown, G. k. (1996). Beck Depression Inventory for measuring depression .Arch Gen psychol; (4): 561-571.
Beck A, Rush J.(2000). Cognitive therapy of depression. New York: Gilford Press; 13-15.
Benavente A, Palazon R, Tamayo R, Moran E,Alaejos J, Alcaraz A. (2003). Assessment of disability in spinal cord injury. Disabil Rehabil. 16;25(18):1065-70.
Bullinger M. (1991) Testing and evaluation quality of life measures for German clinical trials. Controlled clinical trial. 12:915.
Catalano, D.(2006). Resiliency as a framework for predicting life adaptation in a community sample of Canadians with spinal cord injury. [PhD dissertation]. Madison: Univ Wisconsin Madison.
Chen, H. Y., & Boore J. R. (2007). Establishing a super-link system: spinal cord injury rehabilitation nursing. J Adv Nurs; 57(6): 639-48.
Coppeliz, P.(2000). Presenationof depression and response to group cognitive therapy with order adults. J Clinical Gerontology;6(4). 156-74.
Craig, A. R., Hancock, K. M., Dickson, H., et al.(1990). Psychological consequence of spinal cord injury: a review of the literature. Aust N Z J Psychiatry ; 24(3): 418-25.
Crewe, N. M. (1996).Gains and losses during spinal cord injury. Spinal Cord Rehabil; 26(1): 42-54. 24.
Fann, J., Crane, D., Graves, D., Kalpakjian, C., Tate, D., Bombardier, C.(2013). Depression Treatment Preferences After Acute Traumatic Spinal Cord Injury, journal homepage ,Archives of Physical Medicine and Rehabilitation; 94:2389-95.
Greer, S., Moorey, S., Baruch, J. D. R, Watson, M., Robertson, B. M., Manson, A, Rowden, L., Law, M. G., and Bliss, J. M. 1992. Adjuvant psychological therapy for patients with cancer: A prospective randomised trial, British Medical Journal, 304, 675-680.
Heutink, M., Post, M. W., Bongers-Janssen, H. M., Dijkstra, C., Snoek, G., Spijkerman, D., & Lindeman, E. (2012). The CONECSI trial: Results of a randomized controlled trial of a multidisciplinary cognitive behavioral program for coping with chronic neuropathic pain after spinal cord injury. PAIN, 153, 1, 120-128.
Kaplan, H. I., & Sadock, B. J. (1998). Anxiety Disorder Overview: Kaplan and Sadocks Synopsis of Psychiatry. 8th ed. New York: Williams and Wilkins; 1998.
Kennedy, P., & Rogers, B. A. (2000). Anxiety and depression after spinal cord injury: a longitudinal analysis. Arch Phys Med Rehabil; 81(7): 932-37.
Kennedy, P., Evans, M.J., Berry, C., & Mullin, J.(2003). Comparative analysis of goal achievement during rehabilitation for older and younger adults with spinal cord injury. Spinal Cord; 41(1): 44-52.
Macrodimitris, S., Wershler, J., Hatfield, M., Hamilton, K., Backs-Dermott, B., Mothersill, K., Baxter, C., & Wiebe, S. (2011).Group cognitive-behavioral therapy for patients with epilepsy and comorbid depression and anxiety. Epilepsy & Behavior, 20, 1: 83-88.
Park J. and Parks P.K.(1995) textbook of prevention and social medicine. 15th edition, India: Banarsids.

1) بیان مساله:
صدمات وارده به نخاع یکی از مخاطره آمیز ترین آسیب های جسمانی می باشد که می تواند باعث ایجاد اختلال در دستگاه های مختلف بدن و حتی تهدید کننده حیات وی باشد(چن و بوری، 2007). ضایعه نخاعی به دلایل مختلفی می تواند ایجاد شود، ولی به هر علتی که به وجود آمده باشد، تاثیرات عمیق و گسترده ای روی سلامت جسمی، روانی و کیفیت زندگی فرد خواهد گذاشت(مقدم، و همکاران، 1388). بیماری و ناتوانی که بر اثر بی تحرکی برای این افراد به وجود می آید، باعث افزایش رنجش آنها می شود و به کیفیت زندگی آنها آسیب می رساند. کیفیت زندگی مفهومی فراگیر است که سلامت جسمانی، رشد شخصی، حالات روان شناختی، میزان استقلال، روابط اجتماعی و روابط با محیط را در بر می گیرد که بر ادراک فرد از این ابعاد نیز مبتنی است(حاتمی و همکاران، 1391).
استرس هایی که بعد از ایجاد ضایعه نخاعی ایجاد می شوند شخص را منزوی و کناره گیر از اجتماع و فعالیت ها می کند و باعث بروز بسیاری از اختلال های روانی و خلقی از جمله افسردگی می شود (فتحی آشتیانی، 1389).
در سبب شناسی اختلال افسردگی از عوامل چندی یاد نموده اند که عوامل زیست شناختی، ارثی، روانی و اجتماعی از آن جمله است(کاپلان و سادوک، 1995). متناسب با سبب شناسی این اختلال، شیوه های درمانی گوناگون پیشنهاد شده است. یکی از این رویکرد ها درمان شناختی – رفتاری است. که از دهه 1970 برای درمان انواع بیماران افسرده مطرح شده است(پاکدامن و شخمگر، 1391).
در این روش بیمار تشویق می شود تا رابطه ای میان افکار خودآیند منفی و احساس افسردگی خود را به عنوان فرضیه هایی که باید به بوته آزمایش گذاشته شود تلقی نموده و از رفتارهایی که برآیند منفی است به عنوان محکی برای ارزیابی اعتبار یا درستی آن افکار بهره گیرد. در این رویکرد برای درمان افسردگی بین 6 تا 20 جلسه روان درمانی نیاز است تا بهبودی حاصل شود(هاوتون، 2003؛ به نقل از عیسی زادگان و همکاران، 1392).
بنابراین با توجه به این که افسردگی در بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی شیوع بالایی دارد و این بیماران از سطح پایین کیفیت زندگی برخوردارند پژوهشگر در این چارچوب بدنبال پاسخگویی به این سوال است که آیا گروه درمانی شناختی رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی مردان مبتلا به ضایعه نخاعی موثر است؟
اهمیت مساله، ضرورت پرداختن به مساله و کاربرد های آن:
صدمات طناب نخاعی یکی از ناگوار ترین صدماتی است که یک شخص می تواند تجربه کند(چن و بوری، 2007). در حال حاضر در کشور ایران حدود سه میلیون نفر معلول شناسایی شده اند و با توجه به آمار بالای تصادفات و حوادث مختلف، برآورد می شود 700 هزار معلول ضایعه نخاعی وجود داشته باشند که هر سال نیز 2000 نفر به آن اضافه می شوند (حسن زاده پشنگ و همکاران، 1391).
کندی ، ایوانز، بری و میلان (2003) دریافتند که 56 درصد صدمات بین سنین 16 تا 30 سالگی، با بیشترین شیوع در سن 19 سالگی رخ می دهد. ضایع نخاعی در میان مردان جوان و فعال شایع تر است. به طور کلی نسبت مبتلایان به ضایعات نخاعی بین مردان و زنان 4 به 1 است در حالی که در گروه سنی جوان تر این نسبت به میزان 5 به 1 تقلیل می یابد.
پیامدهای روانی بیمارن مبتلا به ضایعات نخاعی و درمان آن موضوع بسیاری از فعالیت های پژوهشی بوده است. کندی و راجرز (2000) شیوع افسردگی را درافراد مبتلا ضایعات نخاعی تقریبا 40-30 درصد گزارش کرده اند. کریج18 و همکاران (1990) برآورد کرداند که 30 درصد این افراد تجربیات افسردگی و اضطراب تا دو سال پس از آسیب ادامه می یابد. کرور (1996)بیان کرده است اثرات روانی ناشی از ضایعه نخاعی در پنج سال اول مبتلا شدن به آن حداکثر مقدار خود می رسد و بیش ترین توانایی برای شناخت ضرری که این افراد از ناتوانیشان می بینند مربوط به سال های اول ناتوانی است. بنابراین بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی را خطر بیشتری برای خودکشی تهدید می کند و این خطر در پنج سال اول پس از آسیب بالاتر است.
در دنیای امروز بهبود کیفیت زندگی در افراد ناتوان جسمی به عنوان یک هدف بازتوانی مطرح شده است(پارک و پارک19، 1995). با توجه به اهمیت بهزیستی روانی و اجتماعی، امروزه بررسی کیفیت زندگی درپژوهشهای مختلف بشری و بالاخص درگروههای معلولین ازجمله سرفصلهای مهم وکاربردی تلقی می گردد (شاهنده و همکاران،1383).
بنابراین با توجه به شیوع بسیار بالای افسردگی و کیفیت پایین زندگی در بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی اقدامات درمانی برای این بیماران اهمیت و ضرورت می یابد. و با انجام اقدامات درمانی مناسب بتوان افسردگی را در بیماران بهبود بخشد و کیفیت زندگی را در آنها بالا برد.
2) جنبه های نو آوری روش پیشنهادی:
با توجه به شیوع بالای افسردگی و خودکشی در بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی پژوهش در این زمینه ضرورت می یابد. و همچنین مرور پیشینه پژوهش مشخص کرده است که تاکنون تحقیقی در زمینه اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی مردان مبتلا به ضایعه نخاعی صورت نگرفته است بنابراین پژوهش حاضر در این چهارچوب و با هدف تعیین اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر افسردگیو کیفیت زندگی مردان مبتلا ضایعه نخاعی صورت می گیرد.
3) روش ارزیابی کارائی طرح پیشنهادی:
در خصوص گردآوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع و پیشینه پژوهش از روش های کتابخانه ای و جهت جمع آوری اطلاعات برای تایید یا رد فرضیه های پژوهش از روش میدانی (پرسشنامه ها) استفاده می شود. و همچنین مداخله گروه درمانی شناختی رفتاری در طی ده جلسه دوساعته برای گروه آزمایش برگزار می شود و در پایان گروه آزمایش و گروه کنترل با هم مقایسه می شوند و میزان اثربخشی روش درمانی مشخص می گردد.

4) فرضیه ها:
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر افسردگی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
فرضیه های متغیرهای کیفیت زندگی عبارتند از:
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رفاه مادی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رفاه جسمانی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رشد شخصی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر روابط زناشویی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر روابط والد- کودک مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر روابط گسترده خانوادگی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر فرا زناشویی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بررفتار نوع دوستی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رفتار سیاسی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر ویژگی های شغلی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر روابط شغلی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر عوامل رضایت شغلی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رفتار خلاق مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر فعالیت ورزشی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر رفتار تعطیلات مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.
گروه درمانی شناختی- رفتاری بر مقبولیت اجتماعی مرادن مبتلا به ضایعات نخاعی موثر است.

5) بهبود های احتمالی مورد انتظار:
6) زمان بندی پیشنهادی:
ردیف
مراحل انجام
زمان بندی اجراء (بر حسب ماه)

1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
1

2

3

4

تذکر: لطفا پس از تکمیل فرم توضیحاتی که با قلم قرمز نوشته شده است را از فرم حذف نمائید

1 Spinal cord injury
2 Chen, H. Y., & Boore J. R
3 Hawton, C
4 Coppeliz, P
5 Macrodimitris, S
6 Kennedy, P., Evans, M.J., Berry, C., & Mullin, J
7 Kennedy, P., & Rogers, B. A
8 Craig, A. R
9 Crewe, N. M
10 Catalano, D
11 Benavente A
12 Park J. and Parks P.K
13 Fann, J
14 Heutink, M
15 Beak, A. T., steer, R. A., & Brown, G. k
16 Beck A, Rush J

18 Craig, A. R
19 Park J. and Parks P.K
—————

————————————————————

—————

————————————————————

2


تعداد صفحات : 29 | فرمت فایل : ورد وقابل ویرایش می باشد

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود