تارا فایل

پاورپوینت 17 اصل کار تیمی


17 اصل کار تیمی

The 17 Indisputable Laws of Teamwork

سازگاری و انطباق پذیری:
کـار تیمی با خشکی و انعطاف ناپذیری سازگار نیست. جلو خشونت خویش را می توان گرفت، بر ترس می توان چیره شد وتنبلی را با حربه انضباط
از خود دور کرد، اما خشکی دماغ علاجی ندارد، اگر بخواهید با دیگران کار کنید و در تیم عضوی موثر باشید باید از انطباق بر تیم ابایی نداشته باشید.

سازگاری و انطباق پذیری:
بازیگران سازگار و انعطاف پذیر تیم :
الف – آموختن را دوست دارند. ب – احساس امنیت می کنند. پ – خلاق هستند. ت – خدمت به مردم را دوست دارند.

همکاری:
اول باید با یکدیگر کار کرد، بعد با یکدیگر برنده شد. چالشهای بزرگ، کار تیمی بزرگ می طلبد، و ضروری ترین صفتی که تیم را در کارهای دشوار موفق می سازد همکاری توام با همدلی اعضای آن است. همکاری توام با همدلی یعنی اینکه با دل و
جان با یکدیگر کار کنیم.

همکاری:
چهار تحول باید رخ دهد تا همکاری اعضای تیم همدلانه شود :
– تحول در برداشت و بینش : به اعضای تیم به چشم همکارانی همدل
بنگرید نه به چشم رقیب.
-نگرش:ذهنیتی پیدا کنید که خود واعضای تیم را به جای رقیب مکمل یکدیگر
بدانید به حمایت از اعضای تیم روی آوردید.
– کانون توجه: به جای خود، تیم را در کانون توجه قرار دهید.
– به نتیجه بیندیشید: همکاری و همدلی، چند را، چندان می کند.

تعهد پذیری:
لحظه ای که خود را به انجام کاری متعهد می سازید، خداوند هم به یاری می آید دستهایی به یاری می آیند که اگر تعهدی نداشتید نمی آمدند.بسیاری ازمردم تعهد را ازدریچه احساس خود می نگرند. احساس آنها راهنمای انجام تعهد است. اما تعهد راستین چیزی دیگر است. تعهد امری احساسی نیست بلکه ریشه آن در منش ماست. تعهد معمولاً درگیر و دار سختی خود را نشان می دهد. تعهد به استعداد و توانایی بستگی ندارد. تعهد بر اثر انتخاب ایجاد می شود، نه بر اثر شرایط ،و تعهدی می ماند که مبتنی بر ارزشها باشد. زیرا پذیرش تعهد یک چیز است و پایبندی به آن چیز دیگر .

برقراری ارتباط:
تیم یعنی یک جـان در چندین بدن. مثل خردمندان فکر کنید، اما با مردم به زبان خودشان حرف بزنید.جان کلام این است که کار تیمی نمی توان کرد، مگر اینکه بازیکنان با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. اگر ارتباط نباشد تیمی در کار نیست، بلکه جمعی از افراد هستند که پیوندی با یکدیگر ندارند. ارتباط باز پایه های اعتماد را محکم می سازد. داشتن مقاصد پنهان، و ایجاد ارتباط از طریق شخص ثالث مناسبات تیم را تضعیف می کند.مردم به کاری که در آن به بازی گرفته شوند دل می دهند.

لیاقت و کفایت:
اعضای باکفایت هر تیمی توانایی و صلاحیت انجام کار را در بهترین وجه ممکن آن دارند. آدمهای لایق و با کفایت تعالی طلب هستند. تعالی،ارزش مارا بر پایه توانایی وظرفیت خود ما می سنجد. آدمهای با کفایت به متوسط قانع نمی شوند. نیروی خـود را بر کار خویش متمرکز می سـازند و در طبق اخلاص می گذارند. آدمهای با کفایت، کیفیت کار خود را پایین نمی آورند.

قابلیت اعتماد:
انگیزه اصلی:سعی شود انگیزه های افراد در چارچوبی درست قرار گیرد. حال اگر کسی باشد که مصلحت خویش را بر مصلحت تیم مقدم بدارد قابل اعتماد نخواهد بود. – مسئولیت :در تحلیل نهایی، صفت مشترک همه آدمهای مـوفق مسئولیت پذیری آنها است. انگیزه به ما می فهماند که چرا اشخاص
قابل اعتماد هستند، اما احساس مسئولیت اشخاص نشان می دهد که می خواهند قابل اعتماد باشند. – فکر کردن:قابلیت اعتماد فراتر از مسئولیت پذیری است .مسئولیت پذیری باید با فکر همراه باشد تا به درد بخورد. – پایداری: اگر نتوان بر یاران تیمی همیشه اعتماد کرد، هیچگاه به آنها اعتماد نکنید. پایداری فراتر از استعداد است، منشی را می طلبد که به رغم دشواریها جانزند.

انضباط:
در کوره انضباط است که استعداد به توانـایی
تبدیل می شود. انضباط انجام کارهایی است که نمی خواهید انجام دهید، تا دست به انجام کاری
بشوید که می خواهید انجام دهید. اشخاص باید
درسه زمینه انضباط ایجادکنندتا برای تیم مفید
باشند :

انضباط:
– انضباط اندیشیدن:
اگــر ذهن خود را فعال نگاه دارید پیوسته به چـالشهایی ذهنی روی می آورید و همواره به چیزهای خیر می اندیشید.

– انضباط احساسات:
نگذارید احساسات شما را از کاری که باید بکنید باز دارد یا به کاری که نباید بکنید وا دارد.
– انضباط لازم برای اقدام و عمل:
تفاوت برنده یا بازنده در عمل و بی عملی است.

توان افزائی:
بر قدر و ارزش یاران افزودن کاری بزرگ است. بیشتر مردم وقتی که به وضع موجود راضی می شوند از صعود به قله های بالاتر باز می مانند. اعضای تیم، کسی را که بتواند آنان را بالا ببرد، وبر توان و ظرفیت آنها بیفزاید دوسـت دارند و می ستایند. کسانی که یاران تیمی خـود را پر و بال می دهند و راه رشـدشان را می گشایند چند ویژگی مشترک دارند : – قدر یاران تیمی خود را می دانند. – ارزشهای یاران تیمی را بالا می برند. – قدر و منزلت یاران تیمی را بالا می برند. – به دیگران بال و پر می دهند قبل از آنکه خود بال و پر گشایند.
حقیقت این است که مردم همیشه به کسی که بزرگشان کند نزدیک می شوند و از کسی که از قدرشان بکاهد دوری می جویند.

اشتیاق:
کاری بزرگ بدون اشتیاق انجام نشده است. هیچ چیز
جای اشتیاق را نمی گیرد. تیمی که محفل مشتاقان باشد نیرویی شگرف می یابد، و چنین نیرویی منشاء قدرت می شود.
آدمهای موفق می دانند که نگرش انسان دست خوداوست
و اشـتیاق بخشی از آن است. آنـان که دست روی دست
می گذارند تا نیرویی از خـارج اشتیاق شان را بـرانگیزد ریزه خوار دیگرانند.

اشتیاق:
اگر بازی را آغاز نکنید برنده نمی شوید. بر ترس غلبه کنید. برای غلبه بر ترس، باید ترس را احساس کنید و بعد دست به عمل بزنید. راه شکستن دور ترس فقط این است که با ترس روبرو شویم و سپس گامی عملی برداریم. همین طور اگر بخواهیم از مشتاقان باشیم، باید در این راه گام برداریم.

هدف:
زندگی کردن با عقاید جهانیان آسان است، فرو
رفتن در لاک عقاید و افکار خویش نیز آسان است
. اما انسان بزرگ کسی است که هم در میان جمع
باشد و هم استقلال رای و فکر خود را حفظ کند. تیمی موفق می شود که اعضای آن برای رسیدن
به مقصد مصمم باشند و هوش و حواسشان به کارشان باشد.

هدف:
‹‹ویتنی›› نخستین رئیس آزمایشگاه پژوهشی جنرال الکتریک گفته است : " بعضی از مردم هزاران دلیل می آورند که چرا کاری را که می خواهند انجام دهند نمی توانند، در صورتی که فقط یک دلیل نیاز دارند که چرا می توانند." طول عمر ما دست خود ما نیست، اما صرف عمر دست خود ماست. اگر هدفی و مقصودی را دنبال کنیم، از عمر و استعدادی که خداوند به ما داده نهایت استفاده را خواهیم کرد.

رسالت:
راز کامیابی، پایداری در راه است. کسی که "چرا"یی دارد که برای آن زندگی می کند تقریباً هر"چگونه " ای را تحمل می کند. یاران تیمی که رسالتی را بر دوش خود احساس می کنند و خود را نسبت به تیم متعهد ساخته باشند می گذارند که رهبر تیم وظیفه رهبری خود را انجام دهد.

رسالت:
چهار ویژگی افرادی که خود را متعهد می دانند:
– مقصد تیم را می دانند. – می گذارند که رهبر تیم، رهبری کند. – اول توفیق تیم را می خواهند بعد توفیق خود را – به هر کاری که لازم باشد دست می زنند تا رسالت خود را
انجام دهند.

آمادگی:
آمادگی، تفاوت بین برد و باخت است. دستاوردهای چشمگیر، حاصل آمادگی عادی و معمولی است . آمادگی از آنجا آغاز می شودکه بدانید برای چه چیزی آماده می شوید.برای توفیق در هر کار و کوششی باید خود را از نظر جسمی آماده کنید. اما باید به خود، به تیم خود و به شرایط موقعیتی که در آن هستید نیز نگرشی مثبت داشته باشید. هنری فورد عقیده داشته است که راز کامیابی بیش از هر چیز دیگر در آمادگی است. آمادگی ایجاب می کند که به سیر حرکت آینده بیندیشیم به طوری که اکنون در یابیم که بعدها چه نیازی داریم.

ارج نهادن:
آن کس که عقاید خویش را بیشتر از یاران تیم دوست دارد و عقیده های خود را پیش می برد، تیم را از حرکت باز می دارد. وقتی که پای مناسبات به میان می آید همه چیز با احترام و ارج نهادن دیگران آغاز می شود.
جورج مک دوفالد شاعر اسکاتلندی عقیده دارد : کسی که به من اعتماد می کند از کسی که مرا دوست دارد گامی فراتر نهاده است.

یادگیری:
ارتقای شما، ارتقای تیم است. چنان بیاموزید که گویی عمری جاودانه دارید. چنان زندگی کنید که گویی همین فردا پایان عمر شماست. نویسنده از قول مدیرعامل جوان نوکیا در ارتباط با ارتقاء می نویسد که استراتژی او دو خط را دنبال می کرد. نخست تصمیم گرفت که تلاشهای سازمان را در فناوری اطلاعات متمرکز سازد. کار مهم دیگر این بود که به آدمها توجه کند. زیرا او تشخیص داد که ارزش شرکت به منابع انسانی است و نه به منابع طبیعی. او می گوید : آموزش مدام حق هر کسی است که در آن شرکت کار می کند.

از خود گذشتگی:
جایی که تیم باشد، منی در کار نیست. یک شاعر به شوخی گفته است : ما را خدا برای این خلق کرده است که به دیگران نیکی کنیم. دیگران اینجا چه می کنند، نمی دانم. هیچ تیمی توفیق نمی یابد، مگر اینکه هر کس دیگری را بر خود مقدم بدارد. از خود گذشتگی آسان نیست. اما لازم است.

بذر از خودگذشتگی را چگونه در بستر ذهن خود می پاشید :

– بخشنده و گشاده دست باشید – سیاست بازی را کنار بگذارید – وفادار باشید – به وابستگی متقابل بیش از استقلال ارج نهید.
از خود گذشتگی:

مشکل گشائی:
دنبال درد نگردید، درمان را پیدا کنید. نویسنده از قول آلفرد مونتاپرت می نویسد: اکثر مردم دشواریها را می بینند، اما شمار کسانی که هدفها را می بینید اندک است، تاریخ کامیابی را اینها رقم می زنند. تیپ شخصیتی ما ، پرورش و تربیت ، و تاریخچه زندگی شخص ما تعیین می کند که تا چه حد مشکل گشا هستیم. اما البته هر کسی می تواند اهل یافتن راه حل باشد. به حقایقی توجه کنید که همواره راه حل جویان و مشکل گشایان تشخیص داده اند:

مشکل گشائی:
مشکلات، تصویرهای ذهنی ما هستند. – همه مشکلات قابل حل هستند . – مشکلات، آن چنان را آن چنان تر می کنند.
در رویارویی با مشکلات چهار راه در پیش دارید :
فرار از مشکل، مبارزه با مشکل، فراموش کردن مشکل یا رویارویی با آن ، انتخاب شما کدام است؟

کوشش و جدیت:
هرگز میدان را ترک نکنید. دور را دیدن یک چیز است و رفتن به آنجا چیز دیگری. آدمهای نستوه به بخت، سرنوشت یا قضا و قدر متکی نیستند و وقتی که شرایط دشوار می شود، از کار دست نمی کشند. می دانند که روز جهد و کوشش، روز وادادن نیست. توماس ادیسون می گفت : من از جایی آغاز می کنم که آخرین نفر رها کرده است. نویسنده از قول ‹‹ ویلیامز›› می نویسد : اگر سختکوش باشید از پنجاه درصد مردم آمریکا جلو افتاده اید، اگر صادق باشید از چهل درصد دیگر پیش می افتید و ده درصد دیگر در نظام اقتصاد آزاد، جنگی است با چنگ و دندان !

خوشا به حال جامعه ای که در آن صداقت مایه کامیابی باشد و
بدا به حال مردمی که در بین آنها صداقت مایه ناکامی باشد

https://Mohsen-naghdi.ir/
https://Mohsen-naghdi.ir/


تعداد صفحات : 28 | فرمت فایل : PPT

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود