نقش معماری مشارکتی در بهبود کیفیــت مســکن حاشیـه نشین ها و سکونتگــــاه های غیــــــــر رسمی
چکیــــــــده
با رشد سرعت توسعه ی شهرها و فراهم بودن فرصتهای شغلی بیشتر در شهرهای بزرگ، شاهد افزایش مهاجرت افراد از روستاها و شهرهای کوچکتر به سوی کلانشهرها هستیم. افزایش روزافزون جمعیت کلانشهرها، سبب به وجود آمدن حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیر رسمی در شهرها میشود. این سکونتگاه ها غالباً فاقد کیفیت فضایی مناسب برای ساکنین آنها است و گسترش بدون ساماندهی و برنامهریزی در این مناطق باعث ایجاد مسایٔل فراوانی از جمله مشکلات بهداشتی، اجتماعی، امنیت و … میشود. تأمین مسکن این افراد یکی از اصلیترین مسایٔل معماری و شهرسازی به شمار می رود. تأمین مسکن، نه فقط به معنای ساخت یک سرپناه اولیه، بلکه به منظور ساخت مسکنی با کیفیت فضایی مناسب که نیازهای انسانی ساکنین را برآورده کند. استفاده از روش های معماری مشارکتی میتواند علاوه بر کاهش هزینه ی ساخت، موجب ارتقای سطح کیفی زندگی ساکنین شود.
در این پژوهش به بررسی نقش معماری مشارکتی در ارتقای
کیفیت سکونتگاه های غیررسمی پرداخته می شود.
در طول حیات بشر همواره مسکن یکی از ضروری ترین نیازهای انسان ها بوده است. در ادوار مختلف انسان ها به گونه های متفاوتی به این نیاز پاسخ داده اند. در ابتدای تاریخ این نیاز با زندگی در غارها و سرپناه های طبیعی برآورده شده و با پیشرفت ابزار ساخت و تکنولوژی، انواع مختلفی از مسکن به وجود آمده است. امروزه مسکن دیگر تنها یک سرپناه برای حفاظت در برابر عوامل طبیعی نیست؛ بلکه به عنوان یکی از اصلی ترین فضاهایی که انسان زمان زیادی را در آن سپری می کند، دارای تاثیرات فردی و اجتماعی زیادی بر روی ساکنین آنها است. لیکن به دلایل اقتصادی بخش قابل توجهی از خانواده ها قادر به پاسخگویی مناسب به این نیاز نیستند.
مقدمه
برخی از افرادی که با شرایط مالی نامناسب، برای یافتن کار و کسب درآمد از روستاها و شهرهای کوچک به کلانشهرها مهاجرت می کنند، به ناچار در سکونتگاه های غیر رسمی و سرپناه های خودساخته ساکن می شوند که این مسیٔله آسیب های فردی و اجتماعی فراوانی را در پی خواهد داشت. حاشیه نشینی شیوه ی شهرنشینی ناپایدار و ناسالم است و حامل آسیب های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی می باشد که رویارویی و ساماندهی آن نیازمند صرف هزینه های اجتماعی سنگین، حداقل در مقایسه با هزینه های پیشگیری و هدایت صحیح و زودهنگام خواهد بود. ارایٔه ی برنامه و راهکاری مناسب برای ارتقای کیفیت مسکن حاشیه نشین ها و جلوگیری از رشد حاشیه نشینی از یک سو می تواند از بروز آسیب های اجتماعی در کلانشهرها و از سوی دیگر از بروز آسیب های فردی در ساکنین این مناطق جلوگیری کند.
مقدمه
مشارکت مفهوم جدیدی نیست. ریشه های مفهوم مشارکت را میتوان در دولت-شهرهای یونان باستان پیجویی کرد. درعصر حاضر، پس از تحولات دوران نوزایی و گذر از سده های میانی، همزمان با مهم شدن نقش مردم در جامعه، مشارکت در عرصه ی سیاست و اجتماع در قالب اعطای حق رأی مساوی به همه ی شهروندان و حق تشکیل گروه ها و انجمن های مدنی مجال ظهور یافت. توضیح این که "مشارکت" دقیقاً به چه معناست نیاز به بررسی های جامع و دقیق تری دارد. در ابتدا لازم است تا بستری که این واژه در آن استفاده می شود شناسایی شود. حل کردن بسیاری از مسائل و مشکلات اجتماعی بدون مشارکت مردم در عمل غیرممکن است. در واقع انسان ها در تعامل با یکدیگر و با مشارکت هم می توانند نیازهای خود را برطرف کنند.
مشارکت
با نگاهی به هرم نیازهای انسانی مازلو (شکل ۱) به سادگی درمی یابیم که نیازهای انسانی در تمامی قسمت های آن مستلزمِ مشارکت و روابط انسانی است؛ هر چند در برخی قسمت ها سهم مشارکت کمتر از بقیه باشد،
ولی نمی توان نقش آن را انکار کرد.
مشارکت امری دو یا چند جانبه است که در آن طرفین نقشی معین را بر عهده دارند و هر یک از عوامل مشارکت کننده موظف به انجام سهم خود هستند. یک فعالیت مشارکتی زمانی موفق است که هدف نهایی و نقش افراد مشارکت کننده در آن به طور دقیق مشخص شده باشد و طرفین آن به مسئولیت های خود عمل کنند.
شکل ۱: هرم نیازهای انسانی مازلو
در سال های پس از جنگ جهانی دوم، گرایش به سمت ساخت مجموعه های مسکونی که بتواند افرادی را که در جنگ خانه هایشان را از دست داده بودند اسکان دهد بسیار پدیدار شد. توجه به کاربرد مشارکتی در ساخت مسکن که از سال های ۱۹۶۰ به بعد رو به فزونی گذاشت، توأم با سنجش نتایج حاصل از طراحی مشارکتی گردید. امروزه نقش معماران به عنوان افرادی که صرفاً طراحی یک پروژه را بر عهده دارند، دیگر مورد پذیرش نیست و گستره ی مسئولیت کاری معماران در حال تغییر است. اکنون معماران موظف به برنامه ریزی برای برقراری ارتباط و تعامل میان طرفین حاضر در پروژه های معماری (کارفرما، کاربر و …) هستند. در یک برنامه ریزی مشارکتی، برای هر یک از طرفین نقشی معین تعریف می شود تا در نهایت بتوان به هدف مورد نظر رسید.
معماری مشارکتی
برنامه ریزی مشارکتی تجرب های سیاسی، اخلاقی و اجتماعی است که در آن افراد و گروه های مختلف با روش های مختلف در مراحل گوناگون برنامه ریزی و تصمیم سازی با توجه به نیازها و خواست های خود شرکت می کنند. هر چند کاربر یا ساکنان گروه اصلی، در برنامه های مشارکتی سهیم هستند، در این تعریف تمایزی میان کاربران و متخصصان وجود ندارد. در رویکرد طراحی مشارکتی در معماری، معمار به عنوان متخصص وظیفه دارد تا ضمن ایجاد تعامل و هماهنگی میان ارکان مشارکت کننده، خواسته ها و نیازهای طرفین را بشنود و ارتباطی پیوسته با آن ها داشته باشد تا بتواند طرحی مناسب و جامع را در نهایت ارائه دهد.
معماری مشارکتی
سانوف در زمینه ی رویکرد مشارکتی در فرآیند طراحی معماری به چند عامل اشاره دارد:
۱- برای یک مسئـــله ی طراحی همواره بهترین پاسخ وجود ندارد؛
۲- تصمیـــــــم های متخصصــــان الزاماً بهتر از دیگران نیست؛
۳- فرآیند طراحی همواره ادامه دارد و در حال تغییر است؛
۴-عمل طراحی باید شفاف باشد.
مهم ترین فضایی که انسان ها تقریباً همه روزه بخش مهمی از زمان خود را در آن سپری می کنند، مسکن است. مسکن نهادی است که در راستای مجموعه مقاصد پیچیده ای به وجود آمده و صرفاً یک ساختار نیست. از آنجا که احداث خانه، پدیده ای فرهنگی محسوب می شود، فرم و سازماندهی آن، به شدت متأثر از محیط فرهنگی است که به آن تعلق دارد. اگر عملکرد منفعل خانه فراهم کردن سرپناه باشد، هدف مثبت آن خلق محیطی است که به بهترین شکل با شیوه ی زندگی یک قوم هماهنگ باشد؛ به عبارت دیگر یک واحد فضایی اجتماعی.
مشارکت در طراحی مسکن حاشیه نشین ها
بنابراین می توان نتیجه گرفت که موضوع مشارکت کاربران در طراحی مسکن نسبت به سایر کاربری ها دارای اهمیت بیشتری است. معماران با مشارکت کاربران در فرآیند طراحی و با استفاده از تخصص خود به خوبی می توانند ضمن خلق فضایی مناسب برای رفع نیازهای کاربران، بناهایی شاخص را به وجود بیاوردند. در زمینه ی طراحی مسکن معماران علاوه بر اقدامات کلی مثل تحلیل سایت و شناخت ضوابط ساختمانی مرتبط، باید نسبت به کاربری که قرار است در آن محل سکونت کند نیز آگاهی و شناخت کامل داشته باشند تا محصول نهایی بتواند به بهترین نحو منطبق پاسخگوی خواسته های کاربران باشد.
مشارکت در طراحی مسکن حاشیه نشین ها
در ابتدا لازم است تا تعریفی مناسب از حاشیه نشینی و مناطق حاشیه نشین بیان شود:
مفهوم حاشیه نشینی به معنای اعم، شامل تمام کسانی است که در محدوده ی اقتصادی شهر ساکن هستند ولی جذب اقتصاد شهری نشده اند.
جاذبه شهرنشینی و رفاه شهری این افراد را از زادگاه خویش کنده و به سوی قطب های صنعتی و بازارهای کار می کشد و اکثراً مهاجرین روستایی هستند که به منظور گذران بهتر زندگی راهی شهرها می شوند. مناطق زاغه نشین، آلونک نشین، کپرنشین و در مفهوم کلیتر "حاشیه نشین" بخش های مورد غفلت واقع شده ای از شهر هستند که شرایط زندگی و مسکن در آنجا به شدت پایین و نامناسب است.
افزایش حاشیه نشینی و ضرورت تأمین مسکن شهری
در کشور های در حال توسعه سرعت رشد جمعیت شهرها نسبت به کشورهای توسعه یافته بسیار بیشتر است. برای مثال در ایران شهرنشینی از حدود ۲۰ درصد در سال ۱۳۰۰، اکنون به بیش از دو سوم (۷۰ درصد) و رقم مطلق جمعیت شهرنشین با بیش از ۶۰۰ درصد رشد نسبت به سال پایه ۱۳۳۵ از حدود ۶ میلیون نفر به بیش از ۴۰ میلیون نفر رسیده است. وتعداد شهرها نیز از ۱۹۹ به ۱۱۱۵ شهر افزایش یافته است. یکی از پیامدهای افزایش شهرنشینی و مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به کلانشهرها، به وجود آمدن سکونتگاه های غیررسمی است.
افزایش حاشیه نشینی و ضرورت تأمین مسکن شهری
دلایل شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی در ایران را می توان به صورت زیر بیان کرد:
افزایش حاشیه نشینی و ضرورت تأمین مسکن شهری
الف) علل ساختاری:
۱- کمبود عرضه نسبت به تقاضا
۲- فقدان توان تملک مسکن در بخش وسیعی از مصرف کنندگان
۳- وزن سنگین هزینه های مسکن در کل هزینه های خانوار به خصوص دهک های پایین درآمدی
۴- عدم تعادل اقتصادی و گسترش فقر شهری و پدیده ی مهاجرت
۵- جنگ تحمیلی
۶- تحولات ناخوشایند طبیعی و اقلیمی چون سیل و زلزله
دلایل شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی در ایران را می توان به صورت زیر بیان کرد:
افزایش حاشیه نشینی و ضرورت تأمین مسکن شهری
ب) علل غیرساختاری:
۱- عدم توجه به سرمایه گذاری مسکن ارزان قیمت در محله های فقیرنشین متناسب با
وضعیت مالی ساکنین آن محلات
۲- عدم فرهنگسازی در جامعه در جهت ادغام این اقشار به بافت های متعارف شهری
۳- عدم برنامه ریزی اجتماعی به همراه برنامه ریزی کالبدی (فیزیکی) و اقتصادی
یکی از اصلی ترین کاربردهای رویکرد مشارکتی در معماری، طراحی مسکن است. مشارکت در طراحی مسکن باعث می شود تا معماران ضمن آشنایی بیشتر و بهتر با نیازهای کاربران و همچنین شرایط و خواسته های پروژه، بتوانند مسکنی استاندارد و دارای کیفیت
فضایی مناسب طراحی کنند.
جان ترنر معتقد است زمانی که مردم کنترل تصمیم گیری در رابطه با طراحی، ساخت و نگهداری ساختمان خودشان را برعهده داشته باشند، احساس رفاه اجتماعی (جمعی) در افراد (به ویژه ساکنان و استفاده کنندگان) بالا می رود. برخی دیگر از دستاوردها عبارتند از:
آزادی در یک زمینه ی سیاسی، فرصت های برابر، تقویت کار متخصصان، همگون کردن اجتماعات، کم کردن فاصله ی غنی و فقیر، بسیج مردم برای رشد دادن به طرح ها و غیره.
مسکن مشارکتی
در بررسی رویکردهای مشارکتی در معماری مسکن و مجموعه های مسکونی در قرن بیستم میلادی سه دوره ی اصلی قابل شناسایی است. دورهی اول تا اوایل نیمه ی دوم قرن بیستم و سال های آغازین پس از اتمام جنگ های جهانی است که بیشتر موجی از ساخت و ساز انبوه صورت میگیرد و در بخش مشارکت نیز عمدتاً از مردم به عنوان تامین کننده ی منابع (مالی و انسانی) طرح های معماری استفاده می شود. دوره ی دوم به فاصله ی سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ و به ویژه تاثیر جریانات مربوط به نسل گروه ۱۰ در معماری و توجه به مشارکت کاربران در طرح های مسکن برمی گردد که به نوعی دخالت مستقیم کاربران در طرح و نگهداری مساکن مورد علاقه شان است. و دوره ی سوم مربوط به دو دهه آخر قرن بیستم می شود که در این سال ها توجه به الگوهای رفتاری، موتیف های فرهنگی و مسائلی از این حیث در ارتباط میان معمار و کاربر مورد توجه است و معماری ماحصل تعامل میان این دو صورت می گیرد.
مسکن مشارکتی
پاسخ های متفاوتی برای یافتن راه حل مناسب در ساخت خانه های ارزان قیمت ارائه می شود. با مشاهده ی حلبی آبادهایی که اقشار ضعیف در آن ها سکونت دارند، می توان دید که آن ها با کمترین امکانات اقدام به خلق فضاهایی برای زندگی خود نموده اند. همین مشاهده می تواند این ایده را در ذهن طراح به وجود بیاورد که با شرکت دادن همان افراد در ساخت سکونت گاه هایشان، ضمن کاهش هزینه ی اولیه ی ساخت، می توان اقدام به خلق فضاهای متفاوت، متناسب با نیازهای هر یک از خانواده ها نمود.
نقش طراحی مشارکتی در تأمین مسکن ارزان قیمت
از سوی دیگر، حاشیه نشین ها ساکن شهرها به شمار می روند و در حقیقت "شهروند" هستند."شهروند" کسی است که در برابر حکمروایان شهری، هم "حق" دارد و هم "تکلیف"، یعنی هم باید "وظایفی" را در مقابل آن ها انجام دهد و هم باید از آن ها "انتظاراتی" داشته باشد. مدیران شهری می توانند با جلب مشارکت مردم بر توانایی های مدیریت شهری بیفزایند. بنابراین در بحث مدیریت شهری می توان به نقش مسئولین شهری، در کشاندن شهروندان به سوی کنش های مشارکتی اشاره نمود.
نقش طراحی مشارکتی در تأمین مسکن ارزان قیمت
لذا همانطور که اشاره شد ضمن تأمین بستر مناسب برای همکاری میان ساکنان مناطق حاشیه نشین، معماران و مسئولین شهری، می توان با ترغیب حاشیه نشین ها به مشارکت در ساخت سکونتگاه های خود به عنوان یک وظیفه ی شهروندی، مسکن ارزان قیمت و با کیفیت مناسب را برای آنها فراهم کرد.
نقش طراحی مشارکتی در تأمین مسکن ارزان قیمت
یکی از معماران مطرح معاصر که در این زمینه فعالیت های قابل توجه ی انجام داده است، الخاندرو آراونا، معمار اهل شیلی است که به خاطر تلاش هایش در همین موضوع، در سال ۲۰۱۶ موفق به کسب جایزه ی پریتزکر شد. بررسی پروژه های مرتبطِ الخاندرو آراونا می تواند الگوی مناسبی برای معماران در رسیدن به پاسخی مناسب برای طراحی مسکن مشارکتی برای حاشیه نشین ها باشد.
این معمار اهل شیلی اشاره می کند که در پروژه ای از خواسته شده بود تا در شهر ایکیکه در شیلی، صد خانوار
را که به صورت غیرقانونی در آنجا زندگی می کردند را با بودجه ای محدود که شامل خرید زمین و ارائه ی زیرساخت و ساخت مسکن می شد، اسکان بدهد. او حالت های مختلف ساخت مسکن در زمین را امتحان کرد و مشاهده کرد که در صورت ساخت خانه های مجزا تنها قادر به اسکان ۳۰ خانوار خواهند بود و اگر خانه ها را ردیفی بسازند، ۶۰ خانوار ساکن خواهند شد. تنها راهی که به نظر می رسید وجود دارد، ساخت و ساز در ارتفاع بود. اما خانواده ها عدم رضایت خود را در این مورد اعلام کرده بودند. در این شرایط آراونا اقدام به یک نوآوری در ساخت مسکن با مشارکت ساکنین کرد.
نمونه های
موفق
آراونا با در نظر گرفتن این فرض که یک خانواده ی معمولی از طبقه ی متوسط در فضایی به مساحت ۸۰ مترمربع به خوبی زندگی خواهد کرد، با توجه به محدودیت بودجه این مساحت را به ۴۰ مترمربع کاهش داد و پیشنهاد داد که به جای در نظر گرفتن این ۴۰ مترمربع به عنوان یک خانه ی کوچک، به آن به عنوان نیمی از یک خانه ی خوب نگاه کرد. آراونا به ساخت نیمه ای از یک خانه ی خوب پرداخت که خانواده ها به تنهایی از پس آن برنمی آمدند. به این ترتیب نیمه ای که ساخت آن دشوارتر و مستلزم ابزار خاص بودند توسط معمار طراحی و ساخته شد و ساخت نیمه ی دیگر خانه ها به عنوان بخش قابل گسترش در آینده به خود خانواده ها سپرده شد. تا هر خانواده با توجه به نیازها، امکانات و سلیقه ی خود، فضای زندگی خود را آن گونه که تمایل دارد، بسازد. (شکل ۲)
نمونه های
موفق
شکل ۲: نمای کلی پروژه ایکیکه در ابتدای بهره برداری
با دیدن تصاویر می توانیم به خوبی متوجه راه حل مناسبی که توسط آراونا پیشنهاد و اجرا شد بشویم. تصویر بالایی (شکل ۳) ساختمان اولیه ای که به وسیله ی آراونا طراحی و ساخته شد را نشان می دهد و در تصویر پایینی (شکل ۴) مشاهده می کنیم که چگونه هر خانواده با امکاناتی که در دسترس داشته، خانه را مطابق نیازهایشان گسترش داده اند.
شکل ۳: پروژه ایکیکه در ابتدای بهره برداری
شکل۴: پروژه ایکیکه پس از گسترش توسط ساکنین
همان گونه که مشاهده شد، پروژه ی مسکن اقشار کم درآمد در ایکیکه نه تنها پاسخی مناسب و سریع با توجه به بودجه ی اولیه برای فراهم کردن مسکن مناسب و باکیفیت برای ساماندهی زاغهنشین ها بود، بلکه در ادامه و باگسترش و تکمیل آن ها توسط ساکنین فضایی جذاب را از لحاظ منظر شهری به وجود آورد.
آراونا همین رویکرد مشارکت ساکنین در ساخت مسکن را بعدها در پروژه های دیگر خود نیز به کار گرفت. پروژه ی ویلا وِرده در یکی دیگر از شهر های شیلی که ۱۰ سال پس از پروژه ی ایکیکه ساخته شده، یکی دیگر از نمونه های موفق مسکن مشارکتی ساخته شده برای اقشار کم درآمد توسط آراونا است.
نمونه های
موفق
در این پروژه نیز آراونا به طراحی و ساخت نیمه ای از ساختمان که ساخت آن دشوارتر بود پرداخت (شکل ۵)
و تکمیل نیمه ی دیگر ساختمان را به عهده ی ساکنان آن گذاشت. (شکل ۶)
معماران متعدد دیگری از دهه ی پنجاه میلادی تا به امروز در این زمینه فعالیت های تحقیقاتی و اجرایی انجام داده اند که از میان آنها می توان به حسن فتحی (دهکدهی گورنا)، چارلز مور، ریچارد هچ، رالف ارسکین، هنری سانوف و هرمان هرتزبرگر اشاره کرد.
شکل ۵: ویلا ورده در ابتدای بهره برداری
شکل ۶: ویلا ورده پس از گسترش و تکمیل توسط ساکنین
با توجه به مباحث مطرح شده در رابطه با جایگاه معماری مشارکتی در بالا بردن سطح رضایت کاربران و نقش آن در ساخت مسکن با کیفیت مناسب برای اقشار کم درآمد و هم چنین ضرورت تأمین مسکن با سرعت بالا برای این بخش از جامعه، به نظر می رسد طراحی مسکن با رویکرد معماری مشارکتی می تواند پاسخی مناسب به این مسئله باشد.
از سوی دیگر معماران می توانند با مشاهده ی تجربیاتی که تا کنون صورت گرفته است و با نگاه خلاقانه ی خود، با استفاده از رویکرد معماری مشارکتی در پی خلق فضاهایی مطلوب برای کاربران متفاوت متناسب با نیازهای آن ها، و به طور ویژه یافتن پاسخ های مناسب برای مسکن بخش کم درآمد و بی سرپناه جامعه باشند.
تاثیرات مثبت به کارگیری معماری مشارکتی برای تامین مسکن حاشیه نشین ها به طور خلاصه عبارتند از:
۱- سرعت ساخت بالا ۲- کیفیت فضایی مناسب ۳- بهبود منظر شهری ۴-ساماندهی مناطق حاشیه نشین
۵- ارتقای سطح امنیت ۶- ارتقای سطح بهداشت ۷-ارتقای سطح رفاه اجتماعی در میان ساکنان مناطق حاشیه نشین ۸- تاثیرات روحی مناسب روی ساکنان ۹-جلوگیری از تکرار پروژه های شکست خورده ی پیشین
نتیجه گیری
[1] کلامی، م.، شاهرخی م. استفاده از بینش منطقهای و طراحی روستایی، راهکاری جهت پیشگیری از حاشیه نشینی شهری. (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)، کنفرانس عمران، معماری و شهرسازی کشورهای جهان اسلام، تبریز، 1397.
[2] حبیبی، م.، سعیدی رضوانی، ه. شهرسازی مشارکتی؛ کاوشی نظری در شرایط ایران، نشریهی هنرهای زیبا، شماره 24، صص 15-24، تهران، 1384.
[3] McLeod S. Maslow's hierarchy of needs. Simply Psychology, 1, 2007. [4] کاملنیا، ح. چارچوبی نوین برای تعامل معماری جمعی در طراحی مجوعههای مسکونی معاصر، نشریهی نقش جهان، دوره سوم،
شماره 2، صص 63-73، 1392. [5] اسلامی غ،. کاملنیا، ح. معماری جمعی از نظریه تا عمل، انتشارات دانشگاه تهران، 1393. [6] راپاپورت، آ. انسانشناسی مسکن، ترجمه: خسرو افضلیان، انتشارات کتابکده کسری، 1395. [7] ربانی، ر.، کلانتری، ص.، یاوری، ن. پدیده حاشیهنشینی و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی آن (ارزنان و دارک اصفهان)، مجله پژوهشی
دانشگاه اصفهان (علوم انسانی)، جلد هفدهم، شماره 2، صص 119-154، اصفهان، 1383. [8] نقدی، ا. مهاجرت و حاشیهنشینی در ایران، فصلنامهی جمعیت، شماره 73 و 74، صص 85-104، 1389. [9] مهری، ا.، امیدی، م. نقش سکونتگاه های غیررسمی در کلانشهرها بر اقتصاد شهری، چهارمین کنفرانس ملی پژوهشهای کاربردی در
مهندسی عمران، معماری و مدیریت شهری، تهران، 1395.
[10] صرافی، م. به سوی نظریهای برای ساماندهی اسکان غیررسمی – از حاشیه نشینی تا متن شهرنشینی، نشریه شهرسازی و معماری هفت شهر، دوره 1، شماره 8، صص 5-11، 1381.
[11] Sclar ED, Northridge ME. Slums, slum dwellers, and health. American Journal of Public Health, 93(9): p. .2011 ,1381
[12] مالکی مقدم، م.، میری، غ.، حافظ رضازاده، م. رضایت از کیفیت زندگی و نقش آن در مشارکت شهری (مطالعه موردی منطقه 2 زاهدان)، همایش بینالمللی جغرافیا و توسعه پایدار، 1394.
[13] Alejandro Aravena of Chile receives the 2016 Pritzker Architecture Prize,
https://www.pritzkerprize.com/announcement-ale-jan-dro-ara-ve-na
[14] My architectural philosophy? Bring the community into the process, TED talk by Alejandro Aravena,
https://www.ted.com/talks/alejandro_aravena_my_architectural_philosophy_bring_the_community_into_the _process/up-next?language=en
[15] https://www.archdaily.com/10775/quinta-monroy-elemental
منابع