تارا فایل

پاورپوینت مداخله و مدیریت بحران


مداخله و مدیریت بحران

مقدمه :
ایران جزء 10 کشور اصلی بلاخیز دنیا است .
160 هزار نفر طی یک قرن از بلایای طبیعی فوت کرده اند .
این رقم بدون محاسبه سوانح و حوادث غیرمترقبه است .
براساس 5 پژوهش موازی در سال 76-77 که از طریق کمیته تخصصی بهداشتی کاهش اثرات بلایای طبیعی وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی در دو زلزله بیرجند و اردبیل ، مشخص گردید که یک سال پس از زلزله بالغین به 3 برابر و کودکان 2 برابر بیشتراز جمعیت آسیب ندیده از اختلالات روانی رنج می برند .

با توجه به این مسائل به نظر می رسد که نیاز به مداخلات اجتماعی در بلایای طبیعی یک امر ضروری است . تا از طریق آن بتوان به اهداف ذیل دست یافت :
کاهش شیوع و پیشگیری از پیشرفت و تشدید عوارض روانی در حوادث غیرمترقبه
افزایش توان انطباق و آماه سازی بازماندگان
تقویت مهارتهای اجتماعی بازماندگان و کمک به جامعه برای سازماندهی مجدد ، خوادیاری ، بازسازی

مراحل مداخلات روانی اجتماعی :
مرحله اول ( قبل از حادثه ) : تشکیل کمیته های اجرایی در سطح کشور ، آموزش عمومی ، تخصصی با رویکرد tot
مرحله دوم ( بلافاصله بعد از حادثه ) : مداخله در بحران ، بازگویی روانشناختی ، جلسات گروهی با داغ دیدگان
مرحله سوم ( از هفته دوم تا شش ماه بعد ) : تشکیل تیم مداخلات روانی اجتماعی ، غربالگری گروههای آسیب دیده روانی به منظور بازسازی روابط اجتماعی
مرحله چهارم ( از ماه ششم به بعد ) : ادامه برنامه بهداشت روانی ، مددکاری و بیمار یابی
به نظر می رسد بیشتر اقدامات در مرحله دوم و برخی اقدامات مرحله سوم در سطح اقدامات پیشگیرانه ثانویه می باشد که در سازگاری و کنارآمدن افراد آسیب دیده کمک می کند .

ویژگی های روانشناختی افراد آسیب دیده :
علائمی که در پی مواجه با بلایای طبیعی تصادف و آتش سوزی در سه حوزه دیده می شوند :
1- افکار مزاحم
2- اجتناب
3- برانگیختگی

واکنش در برابر این ویژگی ها :
واکنش ها را عادی جلوه دهید تا احساس تنهایی و درماندگی نکنند .
بخواهید تا داستاهای مربوط به مصیبت را به دیگران بگویند .
شناسایی حوادث آسیب زا و آزار دهنده .
یادآوری کننده های آسیب زا
پیشگیری و درمان

بازگویی روانشاختی :
پرسشگری روانکاوانه پس از یک رویداد تکان دهنده است که در آن فرد به بازنگری و مرور جزئیات افکار احساسات و واکنش های پیش آمده می پردازد .

و هدف از آن عبارتست از :
پیشگیری از پیامدهای غیر ضروری بعدی ، تسریع در توانبخشی عادی ، حمایت از فرد و حفظ روحیه و انگیزه آن برای زندگی ، تخلیه احساسات ، افزایش ادراک فرد از وضعیتش به بیان دیگر بازگویی روانشناختی به سازماندهی اولیه رویداد یا واقعه دردناک کمک می کند .

مراحل بازگویی روانشناختی :
مرحله واقعیت ها :
به فرد کمک می شود که آنچه را که تجربه کرده است بازگو کند باید دقت داشته باشیم که در این مرحله آنچه از فرد می خواهیم دقیق باشد .
به عنوان مثال : ”به من بگوئید چه اتفاقی افتاده ” ممکن است فرد در مورد احساسات و واکنش های خود صحبت کند و ما دچارگیجی و سرگردانی شویم .

باید سعی نمائیم از چیزی مشخص صحبت کنیم
مثلاً برای من بگو وقتی که حادثه ( زلزله و … ) بوجود آمد چطور فرار کردی …
سعی نمائیم با دقیق شدن در آنچه فرد می گوید و با تصدیق غیر زبانی ( تکان دادن سر یا نزدیک شدن به او متوجه شود که کاملاً به او گوش می دهیم ) .
هدف از این کار ایجاد فضای مناسبی برای مطرح کردن اطلاعات شخصی و ایجاد اعتماد می باشد .

مرحله اندیشه ها :
پس از اینکه ماجرا تعریف شد باید مرحله بعدی را با گفتن چیزی مانند این شروع کنیم :
وقتی حادثه ( … ) روی داد برخی از اولین اندیشه های که از ذهنت گذشت چه بودند ؟
دلیل اینکه مردم پس از رویداد ها و وقایع دردناک درگیر مشکلات می شوند اغلب این است که خود را به خاطر واکنش هایی که نشان داده اند یا نداده اند سرزنش می کنند ، یا اندیشه ها و رفتار خود را نا مناسب تشخیص می دهند .

اغلب وقتی از اندیشه هایی می پرسیم که فرد در زمان تصمیم گیری یا تجربه آسیب های جسمی و روحی در سر داشته روشن شود با وجود احساس دردناک بعدی ، فرد در واقع توانسته است درست فکر کند و تصمیماتی گرفته که برای نجات از آن وضعیت مهم بوده است .

مرحله برداشت های حسی :
تحریک حسی ناشی از حوادث وخیم اغلب منجربه شکل گیری تصاویر حسی قوی شده است این احساسات یا تصاویر اغلب به شکلی در ذهن هستند و به زبان آوردن جزئیات آن می تواند منجربه کاسته شدن از قدرت آنها شود و همچنین کل واقعه را به داستانی منسجم تبدیل کند . بگذارید تا همه برداشتهای دیداری ، شنوایی ، بویایی خود را به زبان آورند . با گفتن کدام تاثیر حسی را واضح تر به یاد می آورید .

مرحله واکنش ها :
پرسش درباره اندیشه ها اغلب پاسخهای پر احساس را بر می انگیزد
”جمله فکر می کردم دارم می میرم هم ترس و هم درماندگی را نشان میدهد . ”
به همین دلیل مرحله اندیشه ها واکنشها اغلب در هم می آمیزند .
در این مرحله ممکن است از واکنش های احساسی مانند عصبانیت ، ترس ، گناه ، غم یا درماندگی بگوید برخی از موضوعات شاید در مرحله های قبلی مطرح شود برای سامان دهی به برداشت های فرد می توان از واکنش هایی پرسید که در یک توالی زمانی رخ داده اند .
می توان پرسید: ” قبل از فرار چه واکنشی نشان دادید هنگام فرار چه واکنش نشان دادید . ”
علاوه بر پرداختن به واکنش های احساسی می توان از واکنش های جسمی و رفتارهایی پرسید که پس از تجربه شاهد افزایش یا کاهش آنها بوده اند .

مرحله عادی سازی :
به نظر می رسد که وقتی فرد از مهمترین اندیشه ها و واکنش های خود سخن گفت تا حدودی احساسش تغییر می کند و این زمانی است که مرحله عادی سازی با این جمله آغاز گردد ” به نظرم می رسد که بسیاری از جوانب مهم تجربه خود را با افکار و واکنش هایی که مربوط به این تجربه ها بود بیان گردید .
به نظر می رسد اندیشه ها و واکنشهای که مطرح کردی امری عادی برای مقابله با رویدادهای غیر عادی هستند ( اشاره ای به واکنش های سایر قربانیان یا چنانچه آنها هم هستند توسط خودشان بیان شود )
بنابراین با اشاره به این نکته که پس از ناملایماتی از قبیل زلزله … ) چنین واکنشهای طبیعی هستند کار عادی سازی را می توان ارتقاء داد .

بسته به این که چه زمانی از تجربه درد آور … گذشته است بایستی به او بگوئید که برای کمک به چه کسانی و به کجا مراجعه کنند چنانچه واکنش با گذشت زمان به جای کم شدن زیادتر شد و یا اگر واکنش ها ، زندگی عادی و روزمره را دشوار سازند باید درخواست کمک بیشتری نمائید .

تجربه ها را با کلمات بیان کنید
حقایق را جستجو کنید تا شناختی بهتر از وضعیت بدست آورید
سعی کنید تا حد امکان به انجام کارهای روزانه ادامه دهید
مراقب مصرف سیگار ، مشروبات الکلی و … باشید
به دعا و نماز مراسم مذهبی و سایر راهکارهای فرهنگی بپردازید
قبول کنید که متاسفانه این حادثه ناگوار برای شما اتفاق افتاده و به علت این مصیبت شما شکننده و ضعیف شده اید لذا باید مراقبت بیشتری بکنید .
احساسات و نگرانی های خود را ابراز کنید هر وقت خواستید گریه کنید و …
سعی کنید در مورد حادثه با دیگران صحبت کنید .

توصیه هایی برای حل و فصل بهتر وقایع آسیب زا :

انتظارات نا معقولی از خود و دیگران نداشته باشید .
احساسات و عواطف خود را به هر طریق که می خواهید بیان کنید . ( بنوسید ، نقاشی کنید ، دعا کنید و … )
لوازم شخصی یا یادگاری های فرد یا افراد ازدست داده را نگه داشته و همراه خو د داشته باشید این کار باعث تسکین شما خواهد شد
به محض این که ممکن شد فعالیت های قبلی خود را دنبال کنید
ازدادن قول و وعده های بیجا به شدت پرهیز کنید .امید بدهید قول ندهید مثلاً می توانید بگوئید درست است که اوضاع مثل سابق نخواهد شد ولی مثل الان هم نمی ماند .
در مورد صحبت ها و رفتارهای حتی نادرست و غیر اخلاقی به هیچ وجه قضاوت و سرزنش نکنید .

عبارات مناسب و نامناسب در مواجه با بازماندگان فاجعه :
نامناسب :
می فهمم چه احساسی دارید
همه چیز روبه راه خواهد شد
چطور این اتفاق افتاد
چه کاری برای نجات آنها انجام دادی
گریه نکن
قسمت این بوده که این اتفاق بیفتد و آنها بمیرند .
نباید این احساس را داشته باشی

مناسب :

من تا حد زیادی درک می کنم که چه احساس بدی دارید
می فهمم که تحمل این اتفاق برای شما خیلی مشکل است
چه کمکی از دستم بر می آید

در برخورد با سانحه دیدگان :
رابطه درمانی مناسب برقرار کنیم . ( درک فرد آسیب دیده و حمایت از او )
توجه به کلیه مواردی که در ارتباط صیحیح نقش دارند ضروری است ازجمله :
گوش دادن فعال
همدلی
توجه کردن
استفاده از سوالات مناسب
خوداری از قضاوت ارزشی
احترام به اظهارات فرد مقابل
ضمن حمایت از وابستگی افراد آسیب دیده به خود جلوگیری کنید
در صورت عدم تمایل فرد به صحبت مستقیماً به او اصرار نکنید

پریشانی و ناراحتیهای قربانیان بلایای طبیعی و راه های روبه روشدن با آنها :

افسردگی
سوگ
خشم
تقصیر ( گنـاه )
بی تفاوتی
ترس
رفتارهای عجیب و غریب
خودکشی

مداخلات :
هدف اساسی کاهش بار هیجانی و افزایش کارکرد آسیب دیدگان است . از طرق ذیل می توان با آسیب دیدگان ارتباط برقرار کرد تا از لحاظ هیجانی و عاطفی محکم و استوار گردند .
1) استفاده از ساختارهای حمایتی موجود ( خانواده ، دوست و … )
2) ایجاد یک آگاهی و اطلاعات واقعی از مصیبت وارده
3) ایجاد فرصت به آسیب دیده برای ابراز ترس و خشم و ناکامی
4) پیش بینی مسائل آینده
5) تشویق آسیب دیده در استفاده از راه های مختلف سازگاری با محیط

خطوط راهنمای اساسی در مداخله :
افراد در بحران بسیار آسیب پذیر می شوند آنها همان قدر که پذیرای آسیب هستند یاری می طلبند .
6 تی : توجه به 6T به منظور حمایت از آنهایی است که واکنش هیجانی را تجربه می کنند
1- گریستن یا اشک ریختن (Tears)
2- تماس گرفتن (Touch)
3- صحبت کردن (Talk)
4- اعتماد (Trust)
5- آرام و صبور بودن (Toil)
6- زمان (Time)

به خاطر داشته باشید :
به آسیب دیدگان نباید در شرایط پریشانی و اضطراب بگوئید که کاملاً بهبود می یابید . او را حمایت و تشویق کنید که اگر بخواهد می تواند زندگی اش را تغییر دهد .
از انکار موعضه ، پند و اندرز ، صحبت زیاد و یک طرفه از طرف خودتان بپرهیزید
قربانی را متمرکز در موضوع رخداده کنید ( وقتی این اتفاق افتاد چه احساسی داشتید ) .
امید بدهید اما هرگز قول ندهید .
احساس مسولیت را در آنها بیدار کنید و آسیب دیده را تشویق به فعالیت کنید . ( نه این که همه کارها را ما برای او انجام دهیم )
مثلاً : بیا یک لیست از نیازها را تهیه نمائیم
چرا کاری که سریع تر می توان انجام داد را شروع نمی کنید .
بعداً چه کاری را می خواهید انجام بدهید .

پایان


تعداد صفحات : 31 | فرمت فایل : .ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود