تارا فایل

پاورپوینت فرآیند خط مشی گذاری عمومی



عنوان:
فرآیند خط مشی گذاری عمومی

الگوی کارنگی
این الگوحاصل تحقیقات ریچارت سیرت و جیمز مارچ و هربرت سایمون است و تصریح می دارد که مدلهای تصمیم گیری خط مشی گذاری ممکن است به علت باز یگران متفاوت و وجود گروههای ذی نفع و قدرت و نفوذ آنها بر فرایند خط مشی گذاری از فرایند کاملا عقلائی به فرایند غیر عقلائی سوق داده شود
هربرت سایمون
کارنگی

این مدل وجود افراد و عوامل مختلفی را در تصمیم گیری دخیل می داند بسیاری از مسائل روشن و مشخص نیست لذا بعضی از مسائل عمومی و مصلحت عامه ایجاب می کند که بحثهای پر دامنه ای صورت گیرد و در نتیجه ائتلافهائی بین گروهها و افراد صورت می گیرد
جیمزمارچ

مسائل عمومی و نیازهای اجتماعی آن قدر مبهم و غیر شفافند که حتی ممکن است پس از اینکه در مرحله دستور کار مسئله قرار گرفت در مرحله تصمیم گیری مجددا مناظره و مباحثه بر وجود یا عدم وجود مسئله شکل گیرد گاهی اوقات سازمان عمومی اطلاعات کافی برای بررسی مسئله ندارد یا از تحلیل گران با تجربه برخوردار نیست

به همین جهت ضروری می بینند که با گروههای دیگر اعم از داخلی یا خارج از دولت وارد مذاکره شوند . در این ائتلافات و مذاکرات راه حلی که به دست می اید راه حل رضایت بخش است که اعضا روی آن توافق دارند نه مهمترین راه حل که ممکن است حداکثر منافع را ایجاد نماید
نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که معمولا ائتلاف بر روی موضوعات ساده و روزمره صورت می گیرد و سبب اندشیدن و توافق بر سر راه حل های کوتاه مدت می شود مسائل مهم آن را تا سطح یک فعالیت عادی و روزمره تقلیل می دهد

در شرایطی که بازیگران خط مشی خصوصا دولت و پارلمان در وجود مسئله یا اهداف توافق نداشته باشند الگوی کارنگی مناسب هنگامی که عوامل داخلی خط مشی گذاری اختلاف نظر دارند باید مذاکره صورت گرفته و با نوعی داد و ستد موافقت حاصل شود.

الگوی گام به گام
هنری مینتزبرگ و همکارانش در دانشگاه مک گیل ، در مونترال این مدل را ارائه دادند . به کار گیری الگوی عقلائی در تصمیمات فرد ی و الگوی علم مدیریت در تصمیمات سازمانی به منظورحل مسائل بامحدودیتهای اساسی مواجه است وانتقاداتی مطرح شدباپیشنهادالگوی گام به گام درتصمیم گیری واکنش نشان دادند

این الگوی رعایت منظم مراحل ازشناسایی تاحل مسئله راموردتاکیدقرارمی دهد
این الگوبه عدم وجوداطلاعات کافی ودردسترس برای تجزیه وتحلیل تمام راه حل هااشاره داشته وازبین گزینه های موجوداولین راه حل رضایت بخش راانتخاب خواهندنمود وازبررسی سایرراه حل هاخودداری می کنند

این الگوتصمیم گیرندگان ومدیران متعددرادرتمام سطوح سازمانی درامرتصمیم گیری دخیل می داندودخالت آنهارامانع تحقق الگوی عقلانی می داند
اتخاذ تصمیمات کوچک وحل گام به گام وتدریجی مسئله است یعنی این الگومقابل الگوی عقلانی که بربرنامه ریزی ایده آل تاکیدداردمطرح وبه عنوان راهی برای به دررفتن ازمهلکه نامیده انداین الگوتغییرات رابه صورت تدریجی مطرح نموده وبارویکردی سیاسی موضوعات دستورکارراموردبررسی قرارداده وبرای آنهاراه حل پیشنهادمی کندراه حل اصلی رادرقالب خط مشی های کوچک ارائه می دهد

مینتزبرگ فرایندتصمیم گیری طبق این مدل رابه سه مرحله شناسایی،ارائه پیشنهادات ،انتخاب راه حل تصمیم گیری است

درمرحله شناسایی بامطالعه محیط وتطبیق شرایط مشکلی یافرصتی احساس می شودکه نیازمندتصمیم گیری است ودولت بایدنسبت به آن واکنش نشان دهد
مرحله بعدی اراده پیشنهادات دورویکردداریم :رویکردتقلیدی برای مسائل تکراری ومشابه مفیداست امااگرمسئله جدیدی باشدبرای ارائه پیشنهادات ازطریق آزمون وخطاوتدریجابه نتیجه می رسد
مرحله سوم ازبین خط مشی هابه لحاظ اجرایی بودن هرکدام راکه امکان بیشتری برای تحقق داشته باشندتصویب ممکن است انتخاب نهایی بهترین انتخاب نباشداماازپشتوانه اجرائی قود برخورداراست.

مقایسه الگوی کارنگی والگوی گام به گام
هردوا لگو در واکنش به الگوی جامع عقلانی مطرح گردیدرویکردی سیاسی وفرایندی درمقابل رویکرد عقلانی این دو الگو واقعی تر بوده و بر مصالحه و چانه زنی تاکید دارد الگوی تصمیم گیری گام به گام رویکردی فرایندی داردبرمراحل وترتیب کارتاکیدداردتصمیمات بزرگ رابه تصمیمات کوچک تبدیل وازطریق تصمیمات کوچک مسائل بزرگ راحل می کند

الگوی کارنگی بارویکرد سیاسی تعداد زیاد بازیگران خط مشی رامانع تعریف یکسان ومشابه ازمسئله عمومی می داندازمساله درابهام می ماندتوافقی برروی آن صورت نمی گیردولی درالگوی گام به گام درشناسایی مسئله تردیدی نیست بلکه به توافق رسیدن برسرراه حل هارامشکل می داندپس الگوی کارنگی برمرحله شناسایی مسئله تمرکز وشکل ائتلاف راپیشنهاد ی برای برون رفت ازآن می داندوالگوی گام به گام برراه حل هاوانتخاب راه حل وخط مشی متمرکزاست وبرای برون رفت پیشنهاد فنی ارائه می دهند.

مدیریت دولتی والگوی تصمیمات تدریجی
مدیریت دولتی به اصالت تغییرتدریجی برای رفع هرگونه بی نظمی اعتقادداردتمایل مدیریت دولتی درعمل به سوی تغییرتدریجی است تغییرات درمدیریت دولتی محدوداست علاقه دولتهابه تغییرات تدریجی وحاشیه ای گویای وضعیت خط مشی گذاری عمومی است جراکه دولتهاتغییرات رابراساس اصلاح خط مشی گذشته صورت می دهندهمان ارزشهاوروش های گذشته پذیرفته می شودوتنهادربعضی ازرویه هاتغییراتی ایجادمی شود.

الگوی سیستم پیچیده یامدل سطل زباله یامدل نظام ناشناخته:
این الگووضعیتی ازتصمیم گیری راتشریح می کندکه درشرایطی بسیلرمبهم وباعدم اطمینان مواجه شده باشدسازمان ازشرایط عادی خودخارج شد. واولویتهامبهم ،نقصان اطلاعاتی ،جابه جایی شدیدکارکنان و…دیده می شوداین شرایط بروضعیت خط مشی گذاری حاکم شودهیچکدام ازالگوهای عقلانی (وجودکامل اطلاعات)کارنگی وحرکت تدریجی راقبول نداردالگوی سیستم پیچیده سازمان رادرحالتی توصیف می کندکه مسائل واولویت های خودرانمی داندتصمیم گیرندگان مرتب جابه جا می شوند نظرات متفاوت ارائه اطلاعات ضدونقیض انددراین الگوچنانچه چهارجریان زیربه صورت تصادفی باهم درتلاقی قرارگیرندممکن است هرج ومرج سازمانی پایان بپذیرد.

جریان راه حل ها:راه حل های مختلفی ازسوی خط مشی گذاران ارائه می شود،بعضی ازسازمانهابا عجله راه حل هایی راارائه می دهندکه هیچ ارتباطی بامساله ندارند
جریان فرصتها:امکان ویژه ای ایجادکه برای کسب هدف ازآن استفاده شودفرصتهاشانس دستیابی به اهداف سازمان هاهستندچنانچه سه جریان قبلی باهم تلاقی ،تلاقی آنهایک فرصت برای سازمان محسوب می شوندتلاقی آنهاوتناسب آنهاراه رسیدن به هدف که همان حل مسئله است یک فرصت محسوب می شود.درجریان این تلاقی ممکن است راه حل ارائه شده هیچ ارتباطی به مساله نداشته باشدوبدون آن مسئله حل شودتصمیمات گرفته شود
جریان مسئله:مسئله همان فاصله عملکردواهداف است که نارضایتی عموم رابرمی انگیزد.
جریان خط مشی گذاران:خط مشی گذاران به طورمرتب در حال جابه جایی هستند شناخت کافی ازسازمان ندارند،نظارت آنهاباهم وبامصلحت عامه درتضاداست وازدریچه ای محدودمسئله رادیده وبنابه مصلحت خاصی پیشنهادمی کنند.

با تشکر از توجه شما


تعداد صفحات : 18 | فرمت فایل : pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود