بسم الله الرحمن الرحیم
سوادوفرهنگ آماری
تهران – 15اسفندماه 1390
سومین همایش آمار و گزارشات واحدهای برنامه ریزی شرکت های گاز استانی
سواد آماری یک توانایی یاقابلیت است:
1)توانایی فکر کردن منتقدانه درمورد استدلالها با به کار بردن آمار به عنوان سند یا مدرک، باقابلیت خواندن و تفسیر داده ها، قابلیت فهم آنچه که خوانده می شود.
2)توانایی فهم و تفسیر آمارهایی که هر فرد در زندگی روزمره با آنها سروکار دارد.
3)توانایی استفاده صحیح از آمار توسط همه افراد جامعه
سواد آماری بر تصمیم گیریها با استفاده از آمار به عنوان سند و مدرک متمرکز شده است،
سوادآماری یک هنراست، هنرتصمیم گرفتن وقضاوت کردن تحت شرایط نامطمئن.
سواد آماری چیست؟
1)با سواد آماری کسی است که قادر باشد تفاوت بین رابطه معمولی و رابطه علت و معلولی را از یکدیگر تشخیص دهد.
2)با سواد آماری کسی است که قادر باشد تفاوت بین عبارت "نسبت دادنی" را از عبارت "نسبت داده شده" تشخیص دهد.
3)باسواد آماری کسی است که بتواند برداشت درستی از درصدها،میزان ها ونرخ ها داشته باشد.
با سواد آماری کیست؟
واژه آمار ریشه در تاریخ زبان و فرهنگ کهن ایرانی دارد و قدمت آن به زمان هخامنشیان می رسد و تا اواسط دوره اشکانیان واژه هامار یا آمار به معنی شمار و واژه شاهامار به معنی سرشماری به کار می رفته است.
به گواه سنگ نوشته ها و آثار مورخان شرق شناس، در زمان داریوش، به منظور جمع آوری آمار، تشکیلات منظمی وجود داشته است و با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده، دفاتر مالیاتی و نظامی تدوین می یافته و بودجه مملکتی بر اساس آن تنظیم می شده است.
ساسانیان توجه بیشتری به آمار داشتند و امور مالی، کشاورزی و صنعتی و بازرگانی خود را بر اساس آمارها و اطلاعاتی که ماموران سرشماری جمع آوری می کردند، به انجام می رساندند.
تاریخچه استفاده از آمار در ایران
ضرورت
انکار ناپذیر بودن اهمیت فرهنگ در فرآیند توسعه اجتماعی و اقتصادی، شامل خرده فرهنگ ها و زیرفرهنگ ها نیز خواهد بود، فرهنگ کار، فرهنگ بهره وری … ،و فرهنگ آماری نیز از آن جمله است.
فرهنگ آماری در تحکیم زیربنای توسعه علمی و فرهنگی و گسترش و تعمیق ارتباطات، تحقیقات و آموزش ، تجزیه و تحلیل و استفاده مطلوب از اطلاعات جایگاه ویژه ای دارد .
با توجه به اینکه فرهنگ آماری اثر بخشی فعالیت های آماری را متاثر می نماید، سازگاری هرچه بیشتر فرهنگ آماری با اهداف نظام آماری ( که دقت، صحت ، و سرعت نمی تواند از اجزای آن نباشد ) اثربخشی فعالیت های آماری و اعتماد به آمارهای تولیدی را فزونتر خواهد کرد .
ضرورت2
استفاده از آمار در باور مردم و تصمیم گیران و مسئولین چه جایگاهی دارد و فرهنگ آماری در باور عمومی جامعه از چه جایگاهی برخوردار است؟ چگونه می توان نتایج فعالیت های آماری را برای درک عمومی جامعه بهتر ارایه داد؟ و دغدغه ونگرانی پاسخگویان را برای همکاری بهتر فعالیت های آماری کاهش داد؟
یکی از عوامل مهم در پاسخگویی به پرسش های مذکور آمارهای رسمی است. هنگامی می توان آمار دقیقی از پاسخگویان اخذ کرد، که بتوان نتایج طرح های آماری را به صورت ساده و قابل درک به نحو مناسب به آن ها ارایه داد. فرهنگ آماری در این خصوص نقش اساسی را به عهده دارد و فرهنگ ها نتیجه فراگیری اجتماعی است. در این موضوع برنامه هایی چون "آمار برای مردم" وحتی طراحی دروس در دوره های آموزشی سطوح ابتدایی و دبیرستانی که بتواند همکاری خانواده ها وبنگاه ها را از این طریق جلب نمود، بسیار مفید خواهد بود.
ضرورت3
برداشت و تلقی عموم از آمار و فعالیت های آماری جامعه، برای ارتقای کیفیت نتایج آماری بسیار مهم است و آموزش پرورش و آموزگاران نقش اصلی را در مشخص کردن اهمیت و ضرورت آمار برای جامعه و ایجاد باور صحیح نسبت به آن خواهند داشت. تدریس موثر آموزگاران برای انتقال مفاهیم آماری و ایجاد تعلق در فراگیران در زمینه سازی فرهنگ آماری، نقش اساسی را خواهد داشت.
ضرورت دارد آموزگاران با موضوعات آماری مورد علاقه و مبتلا به جامعه، دانش آموزان را آشنا نمایند و دروس آماری را از مجرای چنین موضوعاتی به دانش آموزان انتقال دهند. مانند: تعداد فقرای جامعه به چه میزان است؟ جمعیت جوان جامعه چقدر است؟ و به هرحال مفاهیم آمار باید به گونه ای انتقال داده شود که سودمندی آن به افکار عمومی جامعه القا شود. برای فرهنگ سازی، موضوع های آماری باید با زبانی ساده و دلنشین همراه با موضوعاتی که متناسب سنین مختلف است ارایه شود .
تعریف فرهنگ
تعاریف مختلفی برای فرهنگ ( culture) ارایه شده است . عنوان می شود متجاوز از 162 تعریف تا سال 1952 برای فرهنگ ارایه شده است .
در فرهنگ بریتانیکا آمده است : مشترکات رفتاری ، عقاید، دانش که با بسط آن عبارت است از: زبان ، اعتقادات ، باورها ، سنت ها ، تابوها ، رمزها ، عرف ، ابزار ، روش ها ، هنر ، تشریفات ، آداب و رسوم و دیگر اجزا مرتبط با آن . (Britannica vol3 ) در فرهنگ بریتانیکا از قول "ادواردبارنت تیلور "
( Edward Burnet Tylor)در سال 1871، آمده است : فرهنگ مجموعه ای از دانش ها، اعتقادات، هنرها، اخلاق و آداب و رسوم و همه امکانات و یافته های اجتماعی انسان است.
فرهنگ 2
لذا فرهنگ را چگونگی ابزارها، آداب، و رسوم، معتقدات، دانش و آگاهی ها و هنر تعریف می توان کرد (که ابزارها دلالت بر فرهنگ مادی و معتقدات ، نگرش ، رفتار و آداب و رسوم دلالت بر فرهنگ معنوی دارد.)
فرهنگ آماری همچون فرهنگ به معنی عام از جنس مفهوم است و تمیز آن به واسطه واژه آمار خواهد بود، لذا فرهنگ آماری همان ماهیت فرهنگ است با مشخصه آماری که ” فصل“ آن با تعریف فرهنگ به معنای عام خواهد بود و فرهنگ آماری، فرهنگی است که در حوزه فعالیت ها و رفتار آماری جامعه مطرح است .
بنابراین :
فرهنگ آماری را مجموعه نگرش و باور عمومی از آمار، چگونگی تولید، نشر ، دستیابی و به کارگیری آمار در جامعه تعریف می کنیم .
وضع موجود فرهنگ آماری
تولید آمار با سرعت وکیفیت مناسب، به فرهنگ آماری مناسب نیاز دارد و شناخت چگونگی وضع موجود فرهنگ آماری جامعه، از ضرورت های ایجاد شرایط مناسب فرهنگ آماری است.
باتوجه به اینکه همه عناصر فرهنگی جامعه مساعد ارتقا وتوسعه فرهنگ آماری نبوده وبسیاری از عوامل درجامعه مانع و بسیاری نیز می تواند تسهیل کننده وتقویت کننده آن باشد، لذا شناخت عناصر، نگرش ها ،ارزش ها ،انگیزه ها ورفتارهای همسو، شتاب دهنده ومساعد وهمچنین عوامل کند کننده وبازدارنده توسعه فرهنگ آماری، مسئله ای ضروری وبدیهی است.
برای شناخت وضع موجود فرهنگ آماری اقشار مرتبط با فرهنگ آماری را می توان به چهار گروه پاسخگویان ، سیاستگذاران ، کاربران وتولید کنندگان تفکیک کرد. درزیر فهرستی از ضعف ها ومشکلات فرهنگ آماری در گروه های مذکور ذکر شده است :
پاسخگویان
1-اطلاع نداشتن اکثرپاسخگویان از نتایج آمارگیری ها
2- ناآشنایی و شناخت کم از مراکز تولید کننده آمار
3- ناآشنایی و شناخت کم از مرکز آمار و وظایف آن
4- اشتباه پنداشتن پاسخگویان نسبت به ماموران آمارگیر با سایر ماموران(همچون ماموران مالیاتی )
5-اعتماد نداشتن مردم به فعالیت ها ونتایج آمارگیری ها
6-اعتقاد نداشتن مردم به آمار و کاربرد های آن
7-نبود جاذبه و انگیزه لازم برای همکاری و ارائه اطلاعات صحیح و دقیق
8-مردم نسبت به کارهای آماری بی اعتنا و بی توجه هستند.
9- نداشتن آگاهی و درک صحیح ازاهمیت آمار و کاربردهای آن در جامعه
10-مشخص نبودن هدف آمارگیری ها برای پاسخگویان(اهداف به صورت خیلی کلی بیان میشود)
کاربران
آگاه نبودن کاربران به طور مشخص از نیازهای آماری خود
آشنا نبودن با مراکز و امکانات آماری کشور
درک غیر صحیح بعضی ازکاربران از آمار
بی اطلاعی از وجود آمارهایی که در کشور تولید می شود (از نظر کیفیت و کمیت)
شناخت کم نسبت به تعاریف مفاهیم و استانداردهای آماری
آگاه نبودن به روش های جمع آوری آمارها و خطاها و روش های نمونه گیری
بی توجهی وبی اطلاعی از ابزارهای مورد استفاده مانندچارچوب ، نقشه ها ،پرسشنامه ها ودستور العمل ها در طرح های آماری
بکارگیری سلیقه ای آمارها و ایده آل سازی نتایج
بکارگیری غیر صحیح آمار برای تایید مقاصد وعملکرد
تمایل به بزرگ جلوه دادن فعالیت ها وتوجیه عملکرد سازمانی به وسیله آمار
سیاستگذاران
به آمارهای تهیه شده اعتماد ندارند
بی علاقگی وبی اعتقادی به استفاده از اطلاعات آماری در زمینه های مورد نیاز خود
بد بینی نسبت به آمارهای موجود
آگاهی ناکافی از آمارهای تولید شده و موجود در پایگاه های آماری کشور
نبودآگاهی کامل ازنیازهای آماری واعلام نکردن نیازهابه سازمان های تولید کننده آمار
استفاده از گزارش ها و برنامه هایی که فاقد آمار و اطلاعات صحیح هستند.
سیاست به آمار و اطلاعات جهت می دهد.
ارجحیت جنبه های سیاسی نتایج آماری، به نتایج علمی و کاربردی
تولید کنندگان
بی اطلاعی تولید کنندگان نسبت به چگونگی استفاده ازآمارهای تولید شده
شناخت ناکافی طراحان طرح های آماری با ویژگی ها ومتغیرهای بومی ووضعیت حاکم برجامعه آماری استان های کشور
کم رنگ بودن نقش مرکز آماروشناخت ناکافی دستگاه هانسبت به وظایف مرکز آمار
نداشتن تخصص لازم در اصول پرسشگری وعلم آمار
نبود زمینه های نظارتی وبررسی مناسب طرح های اجرا شده
نا اطمینانی تولید کنندگان از وقایعی که پس از انتشارنتایج واقعی، پیش خواهد آمد.
بی علاقه بودن واستفاده نکردن از آماری که خود تولید می کنند.
علاوه برموارد ذکر شده
معلمان مدارس ومدرسان دانشگاه ها از عوامل موثربرفرهنگ عمومی همچنین فرهنگ آماری تلقی می شوند . آموزش ونحوه مناسب ارایه دروس آماری وآشنایی با آمارهای رسمی همچنین کیفیت کتب درسی نیزاز عوامل مهم وموثربرفرهنگ آماری است وفرهنگ آماری نیزتحت تاثیر ضعف های این فعالیت هااست.
شناخت وضعیت وسنجش فرهنگ آماری جامعه منوط به شاخص های مرتبط ومناسب برای ارزیابی برنامه ها وعملکرد فعالیت ها در این خصوص است. نبود شاخص های مناسب یکی از نقایص درارزیابی فرهنگ آماری به شمار می رود.
درنتیجه: کم آگاهی، بی اعتقادی ، بی اعتمادی، بی انگیزگی نسبت به فعالیت های آماری ،استفاده ناصحیح ازنتایج آماری ونبود شاخص های ارزیابی فرهنگ آماری، از ضعف های وضعیت موجود فرهنگ آماری است.
اصول بنیادی آمارهای رسمی
اصل 1- ارتباط، بیطرفی و دسترسی برابر:
آمارهای رسمی با ارائهی اطلاعات در مورد وضعیت اقتصادی، جمعیتی، اجتماعی و زیست محیطی؛ جزئی ضروری از سیستم اطلاعاتی یک جامعهی دموکراتیک را فراهم میسازند که هم دولت، هم اقتصاد و هم عموم افراد جامعه از آن بهره میبرند. لذا قرار بر این است که آن دسته از آمارهای رسمی که سودمندی آنها در عمل به اثبات رسیده است توسط موسسات آمارهای رسمی تهیه شده و بدون هیچ تبعیضی دراختیار علاقهمندان قرار گیرد تا به این وسیله حق شهروندان در برخورداری از اطلاعات عمومی ادا شود.
اصل 2- موازین و اخلاق حرفهای:
برای حفظ اعتماد عمومی به آمارهای رسمی، لازم است که موسسات آماری بر مبنای ملاحظات دقیق تخصصی شامل اصول علمی و اخلاق حرفهای، در مورد روشهای جمعآوری، پردازش، ذخیرهسازی و توزیع دادههای آماری تصمیم بگیرند.
اصل 3- پاسخگویی و شفافیت:
برای تسهیل درک صحیح از دادهها لازم است موسسات آماری، اطلاعات را منطبق با استانداردهای علمی تدوین شده در مورد منابع، روشها و روندهای آماری ارائه نمایند.
اصل 4- پیشگیری از استفادهی نادرست:
موسسات آماری مجازند برای پیشگیری از تفسیرها و تعبیرهای اشتباه و استفادهی نادرست از آمار، توضیحات لازم را ارائه نمایند.
اصل 5- صرفهجویی:
موسسات آماری میتوانند دادههای لازم را از انواع منابع، اعم از آمارگیریهای مختلف و یا اطلاعات ثبتی اداری تهیه کنند. لازم است موسسات آماری منابع خود را با توجه به کیفیت، دقت زمانی، هزینهها و زحماتی که متوجه پاسخگویان میشود، انتخاب نمایند.
اصل 6- حفظ محرمانگی:
اطلاعات مربوط به اشخاص اعم از حقیقی یا حقوقی که توسط موسسات آماری به منظور تهیهی جداول آماری جمعآوری میشوند، باید کاملاً محرمانه محسوب شده و تنها برای مقاصد آماری مورد استفاده قرار گیرند.
اصل 7- قانون آمار:
لازم است قوانین، مقررات و موازین حاکم بر نظامهای آماری به اطلاع همگان رسانده شود.
اصل 8- هماهنگی در سطح ملی:
برقراری هماهنگی بین موسسات آماری یک کشور برای تحقق نظام آماری هماهنگ، منسجم و کارآمد امری ضروری است.
اصل 9- استانداردهای بینالمللی:
بهرهگیری موسسات آماری کشورهای جهان از مفاهیم، طبقهبندیها و روشهای بینالمللی، هماهنگی، انسجام و کارایی نظامهای آماری را در تمام سطوح رسمی افزایش میدهد.
اصل 10- همکاری بینالمللی:
همکاری دو جانبه و چند جانبهای آماری موجب پیشرفت نظامهای آمارهای رسمی کشورها میشود.
باتشکر از توجه شما