تارا فایل

پاورپوینت روان شناسی اجتماعی



دکتر رضا برومند
روان شناسی اجتماعی برای دانشجویان روان شناسی
1

موسسه آنامیس مهرجنوب Anamisfile.ir
معرفی

فهرست مطالب
فصل اول: تاریخچه و تعریف روان شناسی
فصل دوم:هدف و موضوع روان شناسی اجتماعی
فصل سوم:مناسبات اجتماعی
فصل چهارم:ارتباط روان شناسی اجتماعی با سایر علوم
فصل پنجم:نظریه های محرک و پاسخ و گشتالت

3

فهرست مطالب
فصل ششم:نظریه هماهنگی شناختی
فصل هفتم:روش های پژوهش در روان شناسی اجتماعی
فصل هشتم:روانکاوری، نقش اجتماعی و نفوذ اجتماعی
فصل نهم:جامعه پذیری و اجتماعی شدن
فصل دهم:نظریه های روان شناسی جامعه پذیری

4

فصل اول
تاریخچه و تعریف روان شناسی اجتماعی
5

آشنایی با موضوع
روانشناسی اجتماعی مطالعه موضوعات، مشکلات و مسائل مرتبط با روانشناسی وجامعه است
روانشناسی اجتماعی، اثرات حضور دیگران را بر رفتار فرد یا رفتار خود را تحت تاثیر گروه مورد بررسی و مطالعه قرار می دهد.
روشن است که تاثیر دیگران بر فرد مستلزم وجود روابط متقابل بین خود با دیگران است،
6

آشنایی با موضوع
بنابراین به یک تعریف دیگر روان شناسی اجتماعی به عنوان علم مطالعه رفتار متقابل بین انسان ها یا علم مطالعه تعامل انسان ها شناخته می شود
آنچه مشخص است میان روان شناسی اجتماعی با سایر رشته های علوم اجتماعی مرز روشنی وجود ندارد.
7

آشنایی با موضوع
روان شناسی اجتماعی با علوم سیاسی و اقتصادی و انسان شناسی فرهنگی همپوشی دارد و در بسیاری از جنبه ها از روان شناسی عمومی قابل تفکیک نیست، به همین ترتیب با جامعه شناسی نیز نزدیک است..
ای. آ. راس نویسنده اولین کتابی که با نام روان شناسی اجتماعی منتشر شد، یک جامعه شناس بود.

8

آشنایی با موضوع
اجتماعی شدن فرایندی است که به انسان شیوه های زندگی کردن در جامعه را می آموزد، به او شخصیت می دهد و توانایی هایش را در جهت ایفای وظایف فردی به عنوان عضوی از جامعه توسعه می بخشد
9

آشنایی با موضوع
فرد در خلال اجتماعی شدن شناخت لازم برای ایفای نقش های اجتماعی را به دست می آورد
این روند بسیار گسترده و پیچیده که در طول زندگی فرد تداوم می یابد شامل آموزش زبان ، باورها و نگرش ها و ارزش های جامعه است و به فراگیری رفتار های مناسب با هنجار های پذیرفته شده جامعه منجر می شود.

10

آشنایی با موضوع
بنیادی ترین بخش اجتماعی شدن، در دوران کودکی رخ می دهد اما این روند در سراسر عمر آدمی ادامه می یابد.
می توان به روشنی اندیشید که در هنگام تولد و در طول ماه های نخستین، وضعیت کودک از هر جهت روشن و واضح است؛کودک از سویی به طور کامل بیرون از جامعه است و از  نیازهای فیزیولوژیک خود که از طریق آمادگی جسمانی اش مشخص می شود، پیروی می کند
11

آشنایی با موضوع
از سوی دیگر جامعه نمی تواند به طور مستقیم به او بپردازد، مگر به طور کلی از طریق والدین او و آن هم برای ارضای نیازمندی های جسمانی اش
12

برای اینکه روند اجتماعی شدن صورت گیرد، لازم است در جامعه تمایل به اجتماعی کردن وجود داشته باشد و همچنین افرادی وجود داشته باشند که این مسئولیت را به عهده بگیرند.
اما برای اینکه تمامی این فرایند بتواند انجام گیرد، ضروری است که کودک قابلیت اجتماعی شدن را دارا باشد و بتواند از امکاناتی که در اختیارش گذارده می شود، استفاده کند.

13

مراحل اولیه اجتماعی شدن
14

مراحل اولیه اجتماعی شدن
کودک به سرعت از طریق آموزش شرطی می شود.
او به زودی می آموزد که در چه شرایطی تشویق یا تنبیه می شود.
او به سرعت درمی یابد که چه رفتارهایی پاداش در پی دارند و از سوی دیگر به تدریج با وضعیت و شرایط پیرامونی پیوند می خورد و به تدریج از وجود دیگرانی که حضورشان به مدت طولانی در کنارش است آگاهی می یابد.

15

مراحل اولیه اجتماعی شدن
کودک تمامی آنچه که خانواده به او انتقال می دهد را جذب می کند.
در واقع خانواده نخستین گروه مرجع فرد محسوب می شود؛ یعنی فرد به خاطر وابستگی به آن گروه، از سوی گروه های دیگر حتی خودش مورد داوری و ارزیابی قرار می گیرد.

16

مراحل اولیه اجتماعی شدن
گروه های دیگر از قبیل مدرسه ، گروه های همسالان، دسته ها، جنبش های سازمان یافته و …  در اجتماعی شدن کودک دخالت دارند.
البته در حال حاضر با پیشرفت دانش فنی و گسترش وسایل ارتباط جمعی شاهد پیدایی و تولد نسل های تازه هستیم.

17

مراحل اولیه اجتماعی شدن
کودکان از نخستین برهه از زندگی شان در مسیر سیلی از امواج گوناگون و پیام های متعدد قرار می گیرند و این اطلاعات از دور ترین نقاط جهان وارد خانه های آنان می شوند.
بنابراین به نظر می رسد که دنیای ارتباطات به مرور فرزندان تازه ای در خود پرورش می دهد و نسل های جدیدی را پدید می آورد که دنیای متفاوتی با بزرگ تر ها دارد و باید برای پرورش بهتر این نسل برنامه های مناسب و در خور تدارک دیده شود.

18

مراحل اولیه اجتماعی شدن
برای آنکه اعضای جامعه ارزش های فرهنگی جامعه خود را بپذیرند و با دیگر افراد جامعه همانند شوند باید از راه های اصلی جامعه پذیری یعنی یاد گیری و درونی کردن هنجارهای اجتماعی استفاده کرد:
1-یادگیری: فرایندی است که به وسیله آن هر موجود زنده اطلاعات لازم را برای تغییر رفتار از طریق تجربه کسب می کند. کودکی که والدینش او را وادار به رعایت نظافت، داشتن اخلاق خوب و پیروی از آداب معاشرت می کنند، تابع نوعی یادگیری می شود که به وسیله تکرار حرکات و رفتارهای ویژه در ذهن او تثبیت می شود.

19

مراحل اولیه اجتماعی شدن
عوامل بسیاری در پایداری یادگیری موثرند مانند:
توانایی، جدیت، شایستگی، تندرستی، رغبت یادگیرنده، عادت های شغلی، گروه همگان، معلمان، شکل و محتوای آنچه از رسانه های گروهی بر فرد عرضه می شود و تکرار، تقلید، پاداش و تنبیه و آزمایش و خطا.

20

مراحل اولیه اجتماعی شدن
2-درونی کردن هنجارهای اجتماعی:
فرد در فرایند اجتماعی شدن ، ارزش ها و هنجارهای فرهنگی جامعه خود را کسب می کند و به آن حالتی درونی می بخشد.
این امر نیاز به طی مراحلی چون: کنش متقابل با دیگران ، تجربه پذیری عاطفی و یادگیری زبان دارد.
.

21

مراحل اولیه اجتماعی شدن
چنانچه ارزش ها و هنجار های اجتماعی در فرد درونی نشود فرد آن را با رغبت و رضایت انجام نمی دهد و فقط هنگامی به آنها می پردازد که ناظری بر کارش وجود داشته باشد
22

فصل دوم
هدف و موضوع روان شناسی اجتماعی
23

هدف و موضوع روان شناسی اجتماعی
هدف های بنیانی فرایند اجتماعی شدن را می توان به قرار زیر خلاصه کرد:
1- شخص باید مهارت های ضروری را که برای زندگی در جامعه ضروری است فراگیرد.
2-شخص باید بتواند به صورت موثری با دیگران ارتباط برقرار کند و توانایی خواندن ، نوشتن و سخن گفتن پیدا کند.

24

هدف های بنیانی فرایند اجتماعی شدن
3-فرد باید بتواند نیاز های بدنی خود، همچنین قضای حاجت را به شیوه های قابل قبول جامعه فرا گیرد.
4-فرد باید ارزش ها و اعتقادات اساسی جامعه خود را در ذهن متمرکز کند.

25

هدف های بنیانی فرایند اجتماعی شدن
5-رشد خود: فرد حین اجتماعی شدن می آموزد که خود را یک ذات جدا، مشخص و مستقل در نظر بگیرد و از همه اشخاص و اشیا متمایز کند. «خود» دارای هویت مشخصی است که دیگران در برابر او واکنش نشان می دهند.

26

هدف های بنیانی فرایند اجتماعی شدن
نوزاد انسان هنگام تولد مفهومی از خود ندارد و در واقع در فرایند اجتماعی شدن از هویت خود آگاه می شود.
تصویر فرد از خود، سهم مهمی در مشخص ساختن چگونگی نقشی که او کم و بیش باید ایفا کند دارد.
اعتماد به نفس در انجام هر کار، اثری فراوان بر انجام موفقیت آمیز آن عمل می گذارد و به آن وابسته است.
27

هدف های بنیانی فرایند اجتماعی شدن
عدم اعتماد، از سوی دیگر ، غالبا به شکست یا ناکامی می انجامد.
به عنوان مثال چنانچه نوجوانی در مدرسه بخواهد تحصیلات خود را با موفقیت به پایان برساند باید نخست معلمین و والدینش در او اعتماد به نفس ایجاد کنند.
درصورتی که دانش آموز تکالیف خود را با اعتماد به نفس کمی انجام دهد شانس موفقیت او در تحصیلات به صورت چشمگیری تنزل پیدا خواهد کرد.

28

انواع اجتماعی شدن
اجتماعی شدن ممکن است به گونه ای رسمی و غیررسمی انجام شود.
نهاد های آموزشی و نظامی، نمونه نهاد های رسمی ای است که به صورت دستگاه ساخت یافته تری، مسئول انتقال شیوه های پذیرفتن عمل و اندیشه جامعه به فرد است.

29

انواع اجتماعی شدن
کودک خانواده و جامعه نقش مهمی را ایفا می کنند و چنانچه کودک در سال های اولیه زندگی خود از جامعه یا خانواده دور افتد آسیب های جبران ناپذیری بروی وارد خواهد آمد.
30

انواع اجتماعی شدن
به عنوان نمونه باید به مطالعات «کینگزلی دیویس» در مورد رفتار کودکان وحشی که دور از اجتماع رشد یافته اند توجه کرد. او اخلاق و رفتار دو کودک را بررسی کرده است.
در عین حال اجتماعی شدن ممکن است از طریق روابط متقابل با گروه های همبازی یا عضویت در گروه های غیررسمی و باشگاه ها نیز صورت گیرد

31

انواع اجتماعی شدن
چارلز هورتون کولی (جامعه شناس)بر این باور است که طبیعت اجتماعی انسان بر اثر ارتباط و تماس مستمر با دیگران به وجود می آید. وی با بررسی خاص در مورد فرایند اجتماعی شدن کودکان، افرادی که به تدریج وارد دنیای کودک می شوند را به دو دسته خانواده و همبازی ها و سایرین تقسیم می کند.

32

انواع اجتماعی شدن
کودک ضمن ارتباط با افراد دسته اول(خانواده و همبازی ها)به احساس موجودیت خویش می رسد و این از راه توجهی حاصل می شود که آنها به رفتار کودک دارند، سپس کودک در ارتباط با دسته دوم (دیگران)نظر آنها را نسبت به خویش درمی یابد و پی می برد که دیگران نسبت به او چه نظری دارند.
از این طریق کودک درباره خویش عقیده خاصی پیدا می کند.

33

انواع اجتماعی شدن
کودک نمی تواند تصویر واقعی خویش را چنان که هست مشاهده کند، بلکه ملاک عمل او از خوب یا بد بودن رفتارش آن است که عقیده سایرین را درباره خود مورد توجه قرار دهد.
34

انواع اجتماعی شدن
دوری از جامعه و افراد انسانی آسیبی جدی در خلق و خو و رفتار این کودکان وارد کرده بود که در اینجا اهمیت خاص اجتماعی شدن در جامعه هویدا می شود.
نتیجه آنکه اجتماعی شدن در زندگی فرد نقشی اساسی دارد، بنابر این نقش خانواده، جامعه و به خصوص رسانه های ارتباط جمعی در آگاه سازی و درونی کردن ارزش ها و هنجار های اجتماعی در فرد از سال های نخست زندگی از ضرورت های غیرقابل انکار به شمار می رود.

35

انواع اجتماعی شدن
روانشناس های اجتماعی“، رشته ی خود را کوششی می دانند برای فهم و تبیین این مطلب که افکار، احساس ها یا رفتار فرد و افراد چگونه تحت تاثیر حضور واقعی یا تصوری دیگران قرار می گیرد.
به بیان دیگر، ”روان شناسی اجتماعی“ آثار حضور دیگران را بر رفتار فرد، یا رفتار فرد را تحت تاثیر گروه، مورد بررسی و مطالعه قرار می دهد.

36

انواع اجتماعی شدن
روشن است که تاثیر دیگران بر فرد مستلزم وجود روابط متقابل بین فرد با دیگران است. بنابراین به یک تعریف دیگر، ”روانشناسی اجتماعی“ به عنوان علم مطالعه رفتار متقابل بین انسان ها یا علم مطالعه تعامل انسان ها شناخته می شود، با اندک دقتی در تعریف های ذکر شده، به سادگی می توان دید که بخش زیادی از رفتارهای انسان تحت تاثیر حضور دیگران قرار می گیرد و حاصل عوامل اجتماعی است.

37

انواع اجتماعی شدن
از آنجا که انسان، موجودی اجتماعی است، بسیار طبیعی است که رفتار او از دیگران اثر بپذیرد و تحت تاثیر حضور دیگران واقع شود. این مسئله آنچنان بدیهی است که می توان به جرات ادعا کرد که رفتارهای ما حتی در تنهائی هم که باشیم، به احتمال قوی از بشقاب و قاشق استفاده می کنیم و به شیوه ای که به طور معمول در جمع غذا می خوریم، عمل می کنیم.

38

انواع اجتماعی شدن
بسیاری دیگر از الگوهای ما نیز تحت تاثیر جامعه و عوامل اجتماعی شکل گرفته اند.
اما چون ما در بین گروهی زندگی می کنیم که همه ی افراد آن دارای همان الگوهای رفتاری هستند، چندان متوجه این مطالب نیستیم .
39

انواع اجتماعی شدن
اما اگر به یک کشور دیگر مسافرت کنیم، به زودی تفاوت الگوهای رفتاری خاص آن جامعه را با الگوهای رفتاری خودمان درک خواهیم کرد و خواهیم دید که بعضی از الگوهای رفتاری، خاص فرهنگ ماست و در فرهنگ کشوری دیگر شکل و صورتی دیگر دارد

40

انواع اجتماعی شدن
به عنوان مثال، گفته می شود که چینی ها هنگام روبه رو شدن با یک رویداد تعجب آور، زبان خود را بیرون می آورند، اما چنان که می دانیم الگوی رفتاری ما در حالت تعجب آن است که دهان مان باز می ماند.
41

انواع اجتماعی شدن
”کلاین برگ“ معتقد است: ”روانشناسی، خود علمی جوان است و روانشناسی اجتماعی از آن هم جوان تر.“
مدت ها پس از آغاز روانشناسی علمی، روانشناسی اجتماعی به عنوان بخشی از جامعه شناسی شناخته می شود.
هنوز هم در بعضی از دانشگاه ها، ”روانشناسی اجتماعی“ به صورت درسی در ردیف درس های جامعه شناسی عرضه می شود

42

فصل سوم
مناسبات روان شناسی
43

جایگاه شناخت در روان شناسی اجتماعی
بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که شناخت، همواره در روان‏شناسی اجتماعی از جایگاهی والا برخوردار بوده است.
چنان که به گفته«فیسک»و «تیلر» :روان‏شناسی اجتماعی، حتی هنگامی که روند مسلط بر روان‏شناسی، رفتارگرایی بود نیز به مفاهیم شناختی پشت‏گرمی داشته و همیشه دست کم از سه راه شناختی بوده است:

44

جایگاه شناخت در روان شناسی اجتماعی
نخست، از روزگار«کورت لوین ، روان‏شناسان اجتماعی بر این باور بوده‏اند که شیوه بهتر برای شناخت رفتار اجتماعی، آن است که رفتار اجتماعی را کارکرد و پیامد«دریافت های‏ ذهنی»مردم از پدیده‏های جهان پیرامونشان بدانیم، نه پیامد«بررسی های عینی»آنها از آن پدیده‏ها.

45

جایگاه شناخت در روان شناسی اجتماعی
برای نمونه، چنانچه دریافت یک پاداش عینی مانند پول یا ستایش را باج یا خودشیرینی بدانیم، واکنش دیگری در برابر آن خواهیم داشت تا چنانچه آن را باج یا خودشیرینی ندانیم.
از این‏رو، واکنش ما گذشته از خود محرک، بستگی به برداشت و دریافت ما از آن محرک هم دارد.

46

جایگاه شناخت در روان شناسی اجتماعی
فراتر از این، یک محرک حتی هنگامی هم که در برابر ما نیست، می‏تواند ما را به واکنش و پاسخ‏گویی وادارد.بدین‏گونه که حتی اندیشیدن به یک محرک هم، می‏تواند پاسخ آفرین باشد.
چنان که ما می‏توانیم با اندیشیدن به پاداش یا ستایشی که در آینده دریافت خواهیم کرد، پیشاپیش واکنش نشان دهیم:

47

جایگاه شناخت در روان شناسی اجتماعی
چه کنیم که در برابر این پاداش یا ستایش واکنش خوبی داشته باشیم؟ و یا:چه کنیم که این پاداش یا ستایش بیشتر باشد؟
البته این اندیشه‏ها، پندارهای خود ماست و شاید پیوند چندانی با واقعیت نداشته باشند.
به هر روی، رفتار اجتماعی از دو سو شناختی است:هم«دریافت»ما از حضور دیگران می‏تواند رفتار را پدید آورد و هم«پنداشت»ما از حضور آنان.

48

جایگاه شناخت در روان شناسی اجتماعی
دوم، روان‏شناسان اجتماعی نه تنها علتها، که پیامدهای دریافت و بده‏بستان اجتماعی را نیز از دیدگاهی بسیار شناختی بر می‏رسند.
در پژوهشهای روان‏شناسی اجتماعی، واکنشهای شناختی اغلب پیش و بیش از واکنشهای عاطفی و رفتاری وارسی می‏شوند.
شما شاید از خود شیرینی کسی اندیشناک شوید(شناخت)، از آن بدتان بیاید(عاطفه و احساس)و آن را نپذیرید (رفتار)؛اما پرسش روان‏شناسان اجتماعی از شما بیشتر این است:
49

جایگاه شناخت در روان شناسی اجتماعی
در این باره چگونه می‏اندیشید؟
آنان حتی هنگامی هم که احساسات و رفتار را بررسی می‏کنند، بیشتر چنین چیزهایی می‏پرسند:
می‏خواهید چه کنید؟ وحساس خود را چه می‏نامید؟
این پرسشها سر و کار چندانی با خود رفتار و احساسات ندارند و بیشتر شناختهایی درباره آنها هستند.
می‏بینیم که در روان‏شناسی اجتماعی، فزون بر علتها، پیامدها نیز تا اندازه زیادی شناختی هستند.

50

جایگاه شناخت در روان شناسی اجتماعی
سوم، روان‏شناسی اجتماعی، انسان را که میانجی علت و پیامد است، یک«جاندار اندیشمند»می‏داند نه جانداری صرفا احساساتی یا بی‏اندیشه.
بسیاری از نظریه‏های روان‏شناسی اجتماعی، از انسان نمونه‏ای سخن می‏گویند که پیش از آن که کاری کند، درباره آن می‏اندیشد و چون و چرا می‏کند(هر چند به بدی).

51

جایگاه شناخت در روان شناسی اجتماعی
بدین‏سان، برای پرداختن به پدیده‏های پیچیده انسانی، نمی‏توان فرایندهای شناختی پیچیده را نادیده انگاشت؛چنان که روان‏شناسی اجتماعی نیز هیچ‏گاه چنین نکرده است.از این‏رو، در برابر نظریه«محرک-پاسخ»رفتارگرایی، روان‏شناسی اجتماعی، نظریه«محرک-جاندار- پاسخ»را پیشنهاد می‏کند.
بدین‏گونه، جایگاه «جاندار اندیشمند»که در میانه محرک و پاسخ است، همواره در روان‏شناسی اجتماعی جایگاه برتر بوده است.

52

جایگاه شناخت در روان شناسی اجتماعی
و جونز : هم درباره شناختی بودن روان‏شناسی اجتماعی آورده است که به گفته «زیونز» (زی انز)، روان‏شناسی اجتماعی از دیرباز شناختی بوده و پیشینه شناخت در آن به مدتها پیش از انقلاب شناختی در روان‏شناسی تجربی باز می‏گردد.

53

جایگاه شناخت در روان شناسی اجتماعی
آن‏گاه جونز می‏افزاید که امروزه روان‏شناسی شناختی گسترده‏تری دارد پدید می‏آید، تا مرز میان روان‏شناسی اجتماعی و غیراجتماعی را در نوردد.
روان‏شناسان اجتماعی، کوشیده‏اند تا با برخورد و گفتگو با روان‏شناسان شناختی، برخی از مفاهیم آنان را به کار گیرند.
همچنین روان‏شناسان اجتماعی اکنون به گونه یکپارچه‏تری به این نکته دست یافته‏اند که شناخت غیراجتماعی، در واقع شناختی است که با پدیده‏های اجتماعی در آمیخته است.

54

دیدگاه های نوین شناختی در روان‏شناسی اجتماعی
55

دیدگاه های نوین شناختی در روان‏شناسی اجتماعی
کورت لوین : از نخستین کسانی بود که بینش های گشتالتی را به روان‏شناسی اجتماعی و آن گاه به دانش شناخت اجتماعی آورد.وی هم چون دیگر روان‏شناسان گشتالت، به دریافت های کلی و ذهنی خود شخص پرداخت و بر تاثیرات محیط اجتماعی چنان که شخص آن را در می‏یابد(یا به گفته اول، «میدان روان شناختی»)تاکید ورزید.

56

دیدگاه های نوین شناختی در روان‏شناسی اجتماعی
همان‏گونه که پیشتر گفته شد، از دیدگاه لوین، شناخت درست و کامل میدان روان‏شناختی ما، با گزارش عینی دیگران درباره پیرامون ما به دست نمی‏آید و مهم برداشت و دریافت کلی خود ماست؛ هر چند نتوانیم این دریافت را به خوبی بر زبان آوریم.
روی هم رفته، لوین به واقعیت روانی از دیدگاه خود شخص، دریافت کلی همه موقعیت.

57

دیدگاه های نوین شناختی در روان‏شناسی اجتماعی
بخشهای جداگانه آن، شخص و موقعیت، و شناخت و انگیزش پرداخته است.
گذشته از لوین، «سالومن آش» و«فریتس هایدر» نیز با کار بر روی پایه‏های روان‏شناسی گشتالت، آن را به گونه‏ای برای روان‏شناسی اجتماعی سودمند ساختند.

58

دیدگاه های نوین شناختی در روان‏شناسی اجتماعی
به گفته«شاو»و «کوستانزو»، (رویکرد نظری شناختی در روان‏شناسی اجتماعی، بیش از همه با روان‏شناسی گشتالت و نظریه میدانی لوین پیوند تنگاتنگ دارد.
با این همه، در ماهیت نظریه پردازیهایی که نمایندگان رویکرد شناختی، گشتالت و میدانی پیشنهاد می‏کنند، تفاوتهای برجسته‏ای در کار است.

59

دیدگاه های نوین شناختی در روان‏شناسی اجتماعی
«دیوید کرچ» و«ریچارد کراچفلید» نیز در سال 1948 میلادی، کتابی درباره روان‏شناسی اجتماعی منتشر ساختند که گر چه مفاهیم لوین را به کار نمی‏برد، ولی رویکرد آن سراپا شناختی بود و بر اهمیت اندیشه‏ها و دریافتهای فرد بیش از هر چیز تاکید می‏ورزید.

60

دیدگاه های نوین شناختی در روان‏شناسی اجتماعی
از دیدگاه کرچ و کراچفیلد، «اهمیت بنیادی دریافت برای روان‏شناسی اجتماعی، آن‏گاه به روشنی آشکار می‏شود که دریابیم همه کنشهای کلی فرد را برداشتهای خصوصی او از جهان شکل می‏دهد .

61

دیدگاه های نوین شناختی در روان‏شناسی اجتماعی
به نوشته شاو و کوستانزو، بلند پروازانه‏ترین‏ تلاش برای سازماندهی یک نظریه شناختی درباره روان‏شناسی اجتماعی، کتاب کوچ و کراچفیلد به سال 1948 است.
در این تلاش، آنها کار خود را با پیشنهادهایی درباره پایه‏های بنیادی نظریه شناختی آغاز کرده و سپس آنها را در مورد رفتار اجتماعی به کار برده‏اند.این پیشنهادها شاید روشن‏ترین گفته‏ها درباره نظریه شناختی در روان‏شناسی اجتماعی است که اینک در دسترس می‏باشد
62

3- چهره‏های نوین اندیشمند اجتماعی
به گفته فیسک وتیلر، در پژوهشهای چند دهه گذشته، اندیشمند اجتماعی، چهره‏های شناختی و انگیزشی گوناگونی به خود گرفته است که در میان آنها، چهار چهره برجسته می‏توان یافت:
هماهنگی جو، دانشمند ساده، صرفه‏جوی شناختی، و کاردان انگیزه‏مند.

63

فصل چهارم
ارتباط روان شناسی اجتماعی با سایر علوم
64

ارتباط روان شناسی اجتماعی با سایر علوم
روانشناسی اجتماعی آمیختگی هائی با علوم دیگری چون ”مردم شناسی“ وبا ”جامعه شناسی“،داشته است.
در سال های اخیر صاحب نظرها کوشیده اند تا تمایزهای آشکار و تفکیک های روشنی بین ”روانشناسی اجتماعی“ با ”جامعه شناسی“، ”مردم شناسی“ و ”روانشناسی عمومی“ قائل شده و تا حد ممکن از این آمیختگی ها رها سازند.
گفته شده است که اساس ”جامعه شناسی“، به گروه ها نظر دارد و ”روانشناسی اجتماعی“ به افراد بین گروه ها.

65

ارتباط روان شناسی اجتماعی با سایر علوم
از آنجا که گروه ها مرکب از افراد هستند، آمیختگی این دو حوزه تا حدود زیادی اجتناب ناپذیر خواهد بود.
با وجود این، همان گونه که اشاره شد، نظر ”جامعه شناسی“ به عوامل اجتماعی رفتار گروهی معطوف است، حال آنکه روانشناسی اجتماعی به آثار گروه بر روی خود فرد توجه خاص دارد.
66

ارتباط روان شناسی اجتماعی با سایر علوم
جدا کردن روانشناسی اجتماعی از ”مردم شناسی“ از این هم دشوارتر است، چرا که بخش عمده ای از شواهد و مدارک مربوط به اثر گروه ها بر رفتار فردی از ”مردم شناسی“ اقتباس می شود.
روانشناس های اجتماعی برای تبیین و تحلیل یک رفتار خاص، که بارها از مدارک جمع آوری شده، از قبایل ابتدائی و جوامع دور افتاده و سادهٔ نقاط مختلف جهان استفاده می کنند .

67

ارتباط روان شناسی اجتماعی با سایر علوم
شاید بتوان وجه تفاوت این دو رشته ی دانش بشری را در آن دانست که ”روانشناسی اجتماعی“، علمی تر از مردم شناسی است.
چرا که در آن از روش های علمی و تحقیق های کنترل شده ی آزمایشگاهی، بیشتر استفاده می شود، حال آنکه ”مردم شناسی“ بیشتر جنبه ی توصیفی دارد .

68

سیر تاریخی ”روانشناسی اجتماعی“در تاریخ :
روانشناسی اجتماعی“ نیز مانند بیشتر رشته های علمی، نخست از ”افلاطون“ و ”ارسطو“ به عنوان اولین روانشناس های اجتماعی یاد می شود.
”افلاطون“ با کتاب ”جمهوریت“ یا ”آرمان شهر“ خود نوعی طبقه بندی اجتماعی برای مردم جامعه قائل می شود و آن ها را به طلا، نقره و آهن یا برنز تشبیه می کند.
69

سیر تاریخی ”روانشناسی اجتماعی“در تاریخ :
.”ارسطو“ که انسان را ”حیوان اجتماعی“ می خواند، شاید اشاره ی صریح تری به ”روانشناسی اجتماعی“ داشته باشد.
”روانشناس های اجتماعی“ از جمله ”ارونسون“ (۱۹۷۸)، وی را نخستین ”روانشناس اجتماعی“ می دانند که اصول اساسی نفوذ اجتماعی و متقاعد سازی را که بحثی مهم در ”روانشناسی اجتماعی“ است، تنظیم کرد هاست.

70

سیر تاریخی ”روانشناسی اجتماعی“در تاریخ :
پس از ”افلاطون“ و ”ارسطو“، فیلسوف های متعدد دیگری نیز دربارهٔ ماهیت انسان و طبیعت نخستین بشر سخن گفته اند.
برای مثال ”توماس هابز“ فیلسوف انگلیسی در کتاب ”یوتامان“ و همین طور در کتاب ”ماهیت انسان“، توجه مردم را به این مسئله جلب کرد.
71

سیر تاریخی ”روانشناسی اجتماعی“در تاریخ :
”هابز“، بشر را به صورت موجودی موذی، خشن و حقیر ترسیم نموده است.
جمله ی معروف او درباره ی ماهیت انسان این است: ”انسان، مرگ انسان است.“

72

سیر تاریخی ”روانشناسی اجتماعی“در تاریخ :
صاپس از ”افلاطون“ و ”ارسطو“، فیلسوف های متعدد دیگری نیز درباره ی ماهیت انسان و طبیعت نخستین بشر سخن گفته اند.
برای مثال ”توماس هابز“ فیلسوف انگلیسی در کتاب ”یوتامان“ و همین طور در کتاب ”ماهیت انسان“، توجه مردم را به این مسئله جلب کرد
73

سیر تاریخی ”روانشناسی اجتماعی“در تاریخ :
هابز“، بشر را به صورت موجودی موذی، خشن و حقیر ترسیم نموده است.
جمله ی معروف او دربارهٔ ماهیت انسان این است: ”انسان، مرگ انسان است.“
74

سیر تاریخی ”روانشناسی اجتماعی“در تاریخ :
صاحبنظرانی نظیر اتوکلاین برگ، وضعیت روانشناسی اجتماعی را در زمان حاضر با سه ویژگی مشخص می کنند:
*نخست اینکه روان شناسی اجتماعی علمی است تجربی یعنی در آن از آزمایش و روش علمی استفاده می شود ودرحال حاضر بسیاری از نظریه ها و اصول در روان شناسی اجتماعی مبتنی بر تجربه آزمایشگاهی بوده و هر روزه آزمایشهای گوناگونی درباره موضوعات مربوط به روان شناسی اجتماعی انجام می گیرد.

75

سیر تاریخی ”روانشناسی اجتماعی“در تاریخ :
*دوم آنکه روان شناسی اجتماعی علمی است تطبیقی یعنی از یک طرف از اطلاعات و نتایج به دست آمده و از سوی دیگر جامعه شناسان، مردم شناسان و سایر رشته های علمی استفاده می کند و از سوی دیگر اطلاعات نتایج از اصول به دست آمده از روان شناسی اجتماعی در شاخه های دیگر علوم مورد استفاده قرار می گیرند.
76

سیر تاریخی ”روانشناسی اجتماعی“در تاریخ :
*سوم آنکه روان شناسی اجتماعی علمی است کاربردی که منظورش آن است که اصول و نتایج به دست آمده از آن به طور روزمره در زمینه های مختلف اجتماعی مانند سیاست، تبلغیات، آموزش و پرورش و به طور کلی شکل دهی رفتار و افکار مردم مورد استفاده قرار می گیرد.

77

فصل پنجم
نظریه محرک و پاسخ و نظریه گشتالت
78

الف) نظریه های محرک – پاسخ
بر طبق مفروضات نظریه های محرک – پاسخ، بهترین روش درک رفتار اجتماعی آن است که ارتباطهای بین محرکها و پاسخ ها را مطالعه کنیم.
محرک بنا به تعریف یک عامل بیرونی و یا درونی است که تغییری در رفتار شخص ایجاد می کند.
این تغییر که در رفتار شخص ایجاد می شود، پاسخ نام دارد.
79

الف) نظریه های محرک – پاسخ
میزان تقویتی که به دنبال پاسخ می آید عامل مهمی است در تعیین اینکه آیا رفتار یا پاسخ مزبور تکرار خواهد شد یا نه.
در چهارچوب نظریه های محرک – پاسخی، نظریه پردازان در تبیین رفتارهای اجتماعی تاکیدهای خاص بر روی عوامل ویژه ای داشته اند.

80

عوامل تبیین کننده رفتار اجتماعی
این عوامل عبارتند از تقلید، تقویت، تقویت جانشینی و تبادل اجتماعی.
1ـ تقلید. گروهی از صاحبنظران محرک – پاسخی معتقدند که تقلید، به عنوان یک  عامل مهم در روابط اجتماعی، را می توان بر حسب روابط محرک – پاسخ و تقویت، مطالعه کرد.
81

عوامل تبیین کننده رفتار اجتماعی
فرض اساسی آنان این است که تقلید مانند بیشتر رفتارهای انسانی آموختنی است و رفتار اجتماعی و یادگیری اجتماعی از طریق استفاده از اصول کلی یادگیری قابل درک است.

82

عوامل تبیین کننده رفتار اجتماعی
2ـ یادگیری اجتماعی. عده ای از محققان نشان داده اند که اگرکودکی شاهد دریافت پاداش از سوی یک فرد بزرگسال به خاطر انجام رفتار خاص باشد، احتمال زیادی دارد که در صورت قرار گرفتن در همان موقعیت همان رفتار را از خود نشان دهد.
83

عوامل تبیین کننده رفتار اجتماعی
تقویت یا پاداش در چنین موقعیتهایی تقویت جانشینی نامیده می شود. در اینجا کودک به عنوان مشاهده کننده پاسخی از خود نشان نمی دهد، با وجود این او پاسخ مشاهده شده را حتی بدون اینکه تمرینی روی آن داشته باشد می آموزد.

84

عوامل تبیین کننده رفتار اجتماعی
3ـ تبادل اجتماعی. آن دسته از صاحبنظران روان شناسان اجتماعی که بر تبادل اجتماعی تاکید می روزند (ربر،1995) اصولی را به کار می برند که شبیه به اصول به کار رفته از سوی نظریه های محرک – پاسخ و تقویتی است.
85

عوامل تبیین کننده رفتار اجتماعی
به عقیده اینان در هر موقعیت تعامل اجتماعی، هر یک از شرکت کنندگان در تعامل بر ای کسب نتایج یا پاداش مثبت به دیگران متکی است و بنابراین هر موقعیت تعاملی برای هر یک از شرکت کنندگان حاوی هزینه وپاداش است.
اگر برای هر یک از افراد گروه پاداش بیشتر از هزینه باشد، تعامل ادامه می یابد. اگر هزینه بیشتر باشد، تعامل پایان پیدا می کند.

86

روان شناسی تجربی
روان شناسی تجربی، کار خود را از یک سو با «درون‏نگری»که آن را روشی درست برای دست‏یابی به بینش درباره اندیشه می‏دانست، آغاز کرد و از دیگر سو با«شناخت»برای پرداختن به نظریه.

87

روان شناسی تجربی
آن‏گاه رفتارگرایان برای چندین دهه، این شیوه‏ها را به کناری نهادند و شناخت را در روان‏شناسی سرافکنده ساختند.
تا این که در دهه 1960 میلادی، چندین رویداد، روان‏شناسان را بر آن داشت که دلبستگی تازه‏ای به پدیده شناخت پیدا کنند

88

روان شناسی تجربی
از یک سو، زبان‏شناسانی چون«نوآم چامسکی» بر ناتوانی رفتارگرایانی همچون «استکینر»، در بررسی زبان در چارچوب تنگ محرک-پاسخ انگشت نهادند و آشکار ساختند که پدیده پیچیده و نمادین زبان که تنها از آن آدمی است، بدین آسانی در برابر رویکرد رفتارگرایی سر خم نمی‏کند و در چارچوب تنگ و ساده محرک- پاسخ نمی‏گنجد.

89

دیدگاه پردازش اطلاعات
از دیگر سو، با پیدایش دستگاه کامپیوتر و نیز از دل بررسی و پژوهش درباره چگونگی دستیابی مردم به دانش و مهارت، رویکرد نوینی به نام «پردازش اطلاعات»سر برآورد.
دیدگاه پردازش اطلاعات، از این پدیده سخن می‏گوید که کارکرد های ذهنی را می‏توان همچون کارکرد دستگاه کامپیوتر، به چند مرحله پیاپی سرشکن کرد.

90

دیدگاه پردازش اطلاعات
چنان که اگر کسی از شما بپرسد که آخرین بار کی به پارک رفته‏اید، شما در اندیشه خود به گذشته باز می‏گردید و به اطلاعات وابسته به این رویداد می‏اندیشید و به یاد می‏آورید که مثلا روز جمعه یک ماه پیش بوده است.

91

دیدگاه پردازش اطلاعات
در این جا، رویکرد پردازش اطلاعات، کارکردهای شناختی ذهن شما را می‏تواند این گونه نشان دهد:
دریافت معنی پرسش جستجو برای یافتن اطلاعات وابسته به آن اطمینان به درستی پاسخ گفتن پاسخ .

92

دیدگاه پردازش اطلاعات
بدین گونه، دیدگاه پردازش اطلاعات می‏کوشد فرایندهایی را که میان محرک(پرسش)و پاسخ پادرمیانی می‏کنند، به درستی بازشناسد و به پردازش گام به گام اطلاعات بپردازد.
خلاصه، رویکرد پردازش اطلاعات در پی آن است که فرایندهای شناختی را که رفتارگرایان نادیده می‏گیرند، بررسی کند و بشناسد. «

93

دیدگاه گشتالتی
کورت لوین»از نخستین کسانی بود که بینشهای گشتالتی را به روان‏شناسی اجتماعی و آن گاه به دانش شناخت اجتماعی آورد.وی هم چون دیگر روان‏شناسان گشتالت، به دریافتهای کلی و ذهنی خود شخص پرداخت و بر تاثیرات محیط اجتماعی چنان که شخص آن را در می‏یابد(یا به گفته اول، «میدان روان شناختی»)تاکید ورزید.

94

روان شناسی گشتالت
روان شناسی گشتالت که بر گرفته از بینشهای فلسفی کل گرایانه بود، در دهه 1910 میلادی در آلمان بنیاد نهاده شد.روان‏شناسی گشتالت،مکتبی بود که ماکس ورتایمر همراه با کافکا و کهلر معتقد بودند که ساخت گرایی مسیری نادرست در مطالعات روان شناختی است به نظر آنها یک مجموعه در قالب (( کل )) چیزی بیشتر از مجموع اجزاء تشکیل دهنده آن است .

95

روان شناسی گشتالت
بنابراین با مطالعه اجزاء نمیتوان اطلاعات درستی درباره کلیت آن مجموعه به دست آورد .
کلمه گشتالت به معنای شکل کلی است در این مکتب جزی نگری نوعی ساده انگاری تلقی می شود .

96

روان شناسی گشتالت
وقتی به سینما می روید ، عکسهایی بصورت پیاپی به شما نشان داده می شود اما شما ((حرکت )) اشیاء را روی پرده سینما می بینید در حالیکه حرکت در هیچ یک از عکس های فیلم به تنهایی دیده نمیشود براین اساس ذهن وقتی بهتر فهمیده میشود که اجزایش به خوبی کنار هم سازمان یافته باشند .
به جای بخش کردن یک پدیده روان شناختی به اجزاء آن، نخست همه آن و دریافت تجربی بی‏درنگ از آن را بر می‏رسد
97

روان شناسی گشتالت
این شیوه که «پدیده‏شناسی» نام دارد، به شناخت یکپارچه و سازمان یافته تجربه‏های ادراکی و ذهنی می‏پردازد.
روان‏شناسان گشتالت استعاره شیمی ذهنی جزءگرایان را گمراه کننده می‏دانستند؛زیرا به گمان آنان، یک آمیزه یا ترکیب شیمیایی ویژگیهایی دارد که با ویژگیهای عناصر و اجزاء سازنده آن یکی نیست.
98

روان شناسی گشتالت
برای مثال، آب که مایع است، از دو عنصر گازی ئیدروژن و اکسیژن ساخته شده و ویژگیهای دارد که با ویژگیهای هر یک از این دو عنصر که گاز هستند، ناهمانند است.

99

روان شناسی گشتالت
به همین گونه، از دیدگاه روان‏شناسی گشتالت، یک پدیده ذهنی ویژگیهایی دارد که با ویژگیهای بخشهای سازنده آن چندان همانند نیست و گاهی هم بسیار ناهمانند است.برای نمونه، روان‏شناسان گشتالت، پدیده یادگیری را همچون رفتارگرایان، همبستگی میان محرکها و پاسخها نمی‏دانستند؛ بلکه آن را بازسازی یا سازماندهی دوباره همه موقعیت می‏خواندند که ویژگی برجسته آن غالبا «بینش» یا همان«شناخت ناگهانی»است.

100

روان شناسی گشتالت
کوتاه سخن، روان‏شناس گشتالت سرسازگاری چندانی با رفتارگرایی و ساختارگرایی ندارد و شیوه‏هایشان را نارسا می‏داند.با این همه، امروز به سختی می‏توان نظریه جداگانه‏ای با نام نظریه گشتالت یافت؛هر چند که بسیاری از یافته‏ها و بینشهای ژرف آن به ویژه در زمینه شناخت و ادراک همچنان یکه تازند.

101

فصل ششم
نظریه هماهنگی شناختی
102

روان‏شناسی شناختی
روان شناسی تجربی، کار خود را از یک سو با «درون‏نگری»که آن را روشی درست برای دست‏یابی به بینش درباره اندیشه می‏دانست، آغاز کرد و از دیگر سو با«شناخت»برای پرداختن به نظریه.
103

روان‏شناسی شناختی
آن‏گاه رفتارگرایان برای چندین دهه، این شیوه‏ها را به کناری نهادند و شناخت را در روان‏شناسی سرافکنده ساختند.
تا این که در دهه 1960 میلادی، چندین رویداد، روان‏شناسان را بر آن داشت که دلبستگی تازه‏ای به پدیده شناخت پیدا کنند.

104

روان‏شناسی شناختی
از یک سو، زبان‏شناسانی چون«نوآم چامسکی» بر ناتوانی رفتارگرایانی همچون «استکینر»، در بررسی زبان در چارچوب تنگ محرک-پاسخ انگشت نهادند و آشکار ساختند که پدیده پیچیده و نمادین زبان که تنها از آن آدمی است، بدین آسانی در برابر رویکرد رفتارگرایی سر خم نمی‏کند و در چارچوب تنگ و ساده محرک- پاسخ نمی‏گنجد.
105

روان‏شناسی شناختی
از دیگر سو، با پیدایش دستگاه کامپیوتر و نیز از دل بررسی و پژوهش درباره چگونگی دستیابی مردم به دانش و مهارت، رویکرد نوینی به نام «پردازش اطلاعات»سر برآورد.
دیدگاه پردازش اطلاعات، از این پدیده سخن می‏گوید که کارکرد (39) های ذهنی را می‏توان همچون کارکرد دستگاه کامپیوتر، به چند مرحله پیاپی سرشکن کرد.

106

روان‏شناسی شناختی
چنان که اگر کسی از شما بپرسد که آخرین بار کی به پارک رفته‏اید، شما در اندیشه خود به گذشته باز می‏گردید و به اطلاعات وابسته به این رویداد می‏اندیشید و به یاد می‏آورید که مثلا روز جمعه یک ماه پیش بوده است
در این جا، رویکرد پردازش اطلاعات، کارکردهای شناختی ذهن شما را می‏تواند این گونه نشان دهد:
دریافت معنی پرسش جستجو برای یافتن اطلاعات وابسته به آن اطمینان به درستی پاسخ گفتن پاسخ.

107

روان‏شناسی شناختی
بدین گونه، دیدگاه پردازش اطلاعات می‏کوشد فرایندهایی را که میان محرک(پرسش)و پاسخ پادرمیانی می‏کنند، به درستی بازشناسد و به پردازش گام به گام اطلاعات بپردازد.
خلاصه، رویکرد پردازش اطلاعات در پی آن است که فرایندهای شناختی را که رفتارگرایان نادیده می‏گیرند، بررسی کند و بشناسد.

108

روان‏شناسی اجتماعی کاربردی
بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که شناخت، همواره در روان‏شناسی اجتماعی کاربردی از جایگاهی والا برخوردار بوده است.
چنان که به گفته«فیسک»و «تیلر» روان‏شناسی اجتماعی، حتی هنگامی که روند مسلط بر روان‏شناسی، رفتارگرایی بود نیز به مفاهیم شناختی پشت‏گرمی داشته و همیشه دست کم از سه راه شناختی بوده است:
109

روان‏شناسی اجتماعی کاربردی
نخست، از روزگار«کورت لوین»، روان‏شناسان اجتماعی بر این باور بوده‏اند که شیوه بهتر برای شناخت رفتار اجتماعی، آن است که رفتار اجتماعی را کارکرد و پیامد«دریافتهای‏ ذهنی»مردم از پدیده‏های جهان پیرامونشان بدانیم، نه پیامد«بررسیهای عینی»آنها از آن پدیده‏.

110

روان‏شناسی اجتماعی کاربردی
ها.برای نمونه، چنانچه دریافت یک پاداش عینی مانند پول یا ستایش را باج یا خودشیرینی بدانیم، واکنش دیگری در برابر آن خواهیم داشت تا چنانچه آن را باج یا خودشیرینی ندانیم.از این‏رو، واکنش ما گذشته از خود محرک، بستگی به برداشت و دریافت ما از آن محرک هم دارد
111

روان‏شناسی اجتماعی کاربردی
فراتر از این، یک محرک حتی هنگامی هم که در برابر ما نیست، می‏تواند ما را به واکنش و پاسخ‏گویی وادارد.بدین‏گونه که حتی اندیشیدن به یک محرک هم، می‏تواند پاسخ آفرین باشد.

112

روان‏شناسی اجتماعی کاربردی
چنان که ما می‏توانیم با اندیشیدن به پاداش یا ستایشی که در آینده دریافت خواهیم کرد، پیشاپیش واکنش نشان دهیم:
چه کنیم که در برابر این پاداش یا ستایش واکنش خوبی داشته باشیم؟ و یا:چه کنیم که این پاداش یا ستایش بیشتر باشد؟
البته این اندیشه‏ها، پندارهای خود ماست و شاید پیوند چندانی با واقعیت نداشته باشند.

113

روان‏شناسی اجتماعی کاربردی
به هر روی، رفتار اجتماعی از دو سو شناختی است:
هم«دریافت»ما از حضور دیگران می‏تواند رفتار را پدید آورد و هم«پنداشت»ما از حضور آنان .

114

روان‏شناسی اجتماعی کاربردی
دوم، روان‏شناسان اجتماعی نه تنها علتها، که پیامدهای دریافت و بده‏بستان اجتماعی را نیز از دیدگاهی بسیار شناختی بر می‏رسند.
در پژوهشهای روان‏شناسی اجتماعی، واکنشهای شناختی اغلب پیش و بیش از واکنشهای عاطفی و رفتاری وارسی می‏شوند.

115

روان‏شناسی اجتماعی کاربردی
شما شاید از خود شیرینی کسی اندیشناک شوید(شناخت)، از آن بدتان بیاید(عاطفه و احساس)و آن را نپذیرید (رفتار)؛اما پرسش روان‏شناسان اجتماعی از شما بیشتر این است:
«در این باره چگونه می‏اندیشید؟

116

روان‏شناسی اجتماعی کاربردی
آنان حتی هنگامی هم که احساسات و رفتار را بررسی می‏کنند، بیشتر چنین چیزهایی می‏پرسند: «می‏خواهید چه کنید؟»و«احساس خود را چه می‏نامید؟
این پرسشها سر و کار چندانی با خود رفتار و احساسات ندارند و بیشتر شناختهایی درباره آنها هستند.می‏بینیم که در روان‏شناسی اجتماعی، فزون بر علتها، پیامدها نیز تا اندازه زیادی شناختی هستند.

117

روان‏شناسی اجتماعی کاربردی
سوم، روان‏شناسی اجتماعی، انسان را که میانجی علت و پیامد است، یک«جاندار اندیشمند»می‏داند نه جانداری صرفا احساساتی یا بی‏اندیشه.
بسیاری از نظریه‏های روان‏شناسی اجتماعی، از انسان نمونه‏ای سخن می‏گویند که پیش از آن که کاری کند، درباره آن می‏اندیشد و چون و چرا می‏کند هر چند به بدی.

118

روان‏شناسی اجتماعی کاربردی
بدین‏سان، برای پرداختن به پدیده‏های پیچیده انسانی، نمی‏توان فرایندهای شناختی پیچیده را نادیده انگاشت؛چنان که روان‏شناسی اجتماعی نیز هیچ‏گاه چنین نکرده است.

119

از این‏رو، در برابر نظریه«محرک-پاسخ»رفتارگرایی، روان‏شناسی اجتماعی، نظریه«محرک-جاندار- پاسخ»را پیشنهاد می‏کند.
بدین‏گونه، جایگاه «جاندار اندیشمند»که در میانه محرک و پاسخ است، همواره در روان‏شناسی اجتماعی جایگاه برتر بوده است.

120

فصل هفتم
روش های پژوهش در روان شناسی اجتماعی
121

انواع روشهای تحقیق
مهمترین این روشها عبارتند از:
تحقیق آرشیوی
تحقیق زمینه یابی
تحقیق میدانی و آزمایش طبیعی و آزمایش میدانی و تحقیق آزمایشگاهی.

122

الف)تحقیق آرشیوی
آرشیو به معنی سوابق و بایگانی است و تحقیق آرشیوی چنانکه از نام آن بر می آید روشی است که با استفاده از آرشیوها و بایگانیها به جمع آوری اطلاعات می پردازد.
به عبارت ساده تر تحقیق آرشیوی روشی است برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده های موجود در زمینه های معمولاً مربوط به گذشته.

123

الف)تحقیق آرشیوی
یکی از مهمترین مزایای تحقیق آرشیوی غیرعکس العملی بودن آن است چون در برخی روشهای تحقیق دیگر مانند مصاحبه و پرسشنامه، پاسخ دهندگان می توانند عکس العملی پاسخ داده و مثلا به دلخواه خود یا پرسشگر عمل کنند که در نتیجه اعتبار این روشها لطمه فراوانی می بینند.
124

الف)تحقیق آرشیوی
اما در مورد تحقیق آرشیوی چنین امکانی وجود ندارد و بنابراین اطلاعات به دست آمده بدون مزاحمت و دخالت افراد مورد تحقیق جمع آوری شده و صحت آنها بر حسب توزیع منبع مورد استفاده تا حد زیادی قابل اطمینان و دارای اعتبار است.

125

الف)تحقیق آرشیوی
مزیت دوم تحقیق آرشیوی این است که در آن عطف به ما سبق (رجوع به گذشته ها) امکانپذیر است. مزیت سوم آن این است که می تواند روند رویدادها را در طی دوره های مختلف مورد تحقیق قرار داد.
126

الف)تحقیق آرشیوی
از مزایای دیگری که برای تحقیق آرشیوی بر شمرده اند تبیین و توصیف پدیده های گذشته واحتمالا آزمودن و فرضیه های خاص به وسیله آن و حتی گاهی به دست آوردن رابطه علت و معمولی بین پدیده ها است.

127

ب)تحقیق زمینه یابی
این روش عمدتا مبتنی بر نظر خواهی از افراد و گروهها و زمینه های گوناگون است به این ترتیب روش زمینه یابی اساساً شامل پرسیدن است. این پرسیدن البته می توان شفاهی (مصاحبه) یا کتبی (پرسشنامه) باشد و یا به صورت آزمونهای گوناگون شفاهی یا کتبی زمینه یابیها معمولاً در مورد نگرشها یا عقاید از افراد سوال می کنند
128

ب)تحقیق زمینه یابی
اما می توانند شامل سوالاتی در زمینه رفتار دانش و اطلاعات، تجربیات شخصی، موقعیتهای محیطی، و اطلاعات جمعیت شناختی نظیر سن و شغل پاسخ دهندگان باشند.
129

ج)تحقیق میدانی
در تحقیق میدانی، معمولا محقق مدتی در موقعیت مورد تحقیق زندگی می کند و مشاهدات طبیعی و بدون دخل و تصرفی را از موضوع یا هدفهای مورد نظر خود انجام دهد.
تحقیق میدانی اساساً یک تحقیق مشاهده ای است.
اگر چه محقق می تواند از روشهای دیگری چون جمع آوری اطلاعات موجود، سوال کردن و پرسشنامه دادن نیز استفاده کند.

130

ج)تحقیق میدانی
این تحقیق از تحقیق زمینه یابی عمق بیشتری دارد و بیشتر به کنه مسائل و ریشه مطالب می پردازد در حالی که محقق زمینه یاب دقت و وسواس فراوانی برای صحت و درستی نمونه انتخابی خود به خرج می دهد محقق میدانی کمتر نگران نمونه انتخابی خود است،
131

ج)تحقیق میدانی
در عوض هدف او بیشتر آن است که ویژگیهای ساختمان یک جامعه را به طور کامل بشناسد و فرآیندهای پویایی داخل آن جامعه را به روشنی درک کند.

132

ج)تحقیق میدانی
این عمل مستلزم این است که محقق مدت زمان قابل توجهی با گروه و جامعه موردتحقیق خود ارتباط نزدیکی داشته باشد.
به همین دلیل غالب محققان میدانی برای مدتی ( گاهی چندین سال ) در جامعه مورد مطالعه خود زندگی می کنند،

133

ج)تحقیق میدانی
اما چون محقق به اعتبار یافته های خود اهمیت می دهد معمولا کوشش زیادی به خرج میدهد تا روند طبیعی زندگی جامعه مورد تحقیق خود را مخدوش ننماید و یا شیوه های رفتاری آنان را تغییر ندهد.
با این امیدواری که حضور او در آن جامعه به تدریج عادی شده  و مردم او را فراموش خواهند کرد.

134

ج)تحقیق میدانی
از مزایای تحقیق میدانی یکی این است که داده های به دست آمده چون از محیط طبیعی حاصل شده اند قابلیت تعمیم زیادی دارند و این مزیتی مهم است.
چرا که در بیشتر تحقیقات ( مثلاًً تحقیق آزمایشگاهی ) عمده ترین ایرادی که بر نتایج  به دست آمده گرفته می شود آن است که این نتایج در محیط طبیعی به دست نیامده اند
135

ج)تحقیق میدانی
و بنابراین بر محیط طبیعی قابل اطلاق نیستند، حال آنکه در تحقیق میدانی چنین نیست. مزیت دیگر تحقیق میدانی آن است که می توان فرضیه هایی از آن استخراج کرد و مورد آزمایش قرار داد.

136

د)آزمایش طبیعی
آزمایش طبیعی تنها تفاوتی که با روش آزمایشی مرسوم در آزمایشگاههای روان شناسی دارد این است که در اینجا رویداد آزمایشی یک رویدادطبیعی است نظیر سیل، زلزله، توفان و یا یک حادثه سیاسی ناگهانی همچون ترور یک شخصیت.
137

د)آزمایش طبیعی
در اینجا کنترل رویداد آزمایشی از دست آزمایشگر خارج است در حالی که در تحقیق آزمایشگاهی دستکاری و تغییر و تبدیل متغیر مستقل در اختیار آزمایشگر بوده و او را می تواند به هر نحو که طرح تحقیق او ایجاب کند آنرا کنترل نماید.

138

د)آزمایش طبیعی
چندین مزیت برای آزمایش طبیعی بر شمرده اند. از آن جمله اینکه مانند تحقیق ازمایشگاهی، در این روش نیز رابطه علت و معلولی به دست می آید و مانند تحقیق میدانی نتایج آن قابلیت تعمیم فراوانی و به محیطهای طبیعی دارد.
139

د)آزمایش طبیعی
اما مهمترین مزیت آن همان وجود متغیرهای قوی است که اثرات واضحی برآزمودنی ها دارد و امکان ایجاد چنین تاثیری نه عملا و نه اخلاقاً در آزمایشگاه و با آزمودنیها وجود ندارند.

140

ﻫ) آزمایش میدانی
در آزمایش میدانی، طرح تحقیق و متغیرها از سوی آزمایشگر تعیین و پیاده می شود. اما زمینه انجام تحقیق، یک زمینه واقعی است.
مزایای آزمایشی میدانی آن است که اولاً چون آزمایشی واقعی است رابطه علت و معمولی از آن به دست می آید
141

ﻫ) آزمایش میدانی
ثانیاً چون محیط آزمایش محیط واقعی است، قدرت تعمیم یافته ها  به موقعیتهای مشابه زیاد است.
ثالثاً چون آزمایشی انجام میگیرد، مانند همه آزمایشها سنجش فرضیه در آن امکان پذیر است.

142

و) تحقیق آزمایشگاهی
آنچه که درتحقیق نقش اساسی دارد و سبب دقت و صحت نتایج می شود میزان کنترلی است که در هر تحقیق می توان روی متغیرهای اصلی و جانبی اعمال کرد.
تحقیق آزمایشگاهی اساساً با این فکر پا گرفته است که حداکثر کنترل را بتوان روی متغیرها اعمال کرد.
143

و) تحقیق آزمایشگاهی
علاوه بر آن آزمایشگر در این شیوه تحقیقی، توانایی دست کاری و کم و زیاد کردن و تغییر دادن متغیرها را دارد. کاری که در هیچ یک از روشهای ذکر شده قبلی تا این درجه امکانپذیر نیست.

144

و) تحقیق آزمایشگاهی
معمولا در یک تحقیق آزمایشگاهی محقق تمام متغیرهای مزاحم و تداخل کننده را کنترل می کند و به مطالعه اثر یک یا چند متغیر مورد نظر خود برآزمودنیها می پردازد.

145

فصل هشتم
روانکاوی، نفوذ اجتماعی، نقش اجتماعی
146

نظریه روانکاوی
نظریه روانکاوی که به وسیله زیگموند فروید عرضه شده اگر چه اساساً یک نظریه شخصیت است و بیشتر به عنوان روشی در روان درمانی مورد استفاده بوده است اما برای تبیین رفتار اجتماعی نیز قابلیت کاربرد فراوانی دارد.
147

نظریه روانکاوی
پرخاشگری قضاوت اخلاقی، شخصیت اقتدار طلب، رهبری، شکل گیری نگرشها، و… برخی از مطالبی هستند که روانکاوی درباره آنها تحلیل هایی ارائه داده و از سوی روان شناسان اجتماعی طرفدار روانکاوی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته اند.

148

نظریه روانکاوی
به طور خلاصه نظریه روانکاوی به ساختار و چگونگی رشد شخصیت توجه دارد.
در این نظریه شخصیت فرد بزرگسال برآیندی است از آنچه که درجریان سیر از کودکی به بلوغ و سایر مراحل مختلف رشد بر وی می گذرد.

149

نظریه روانکاوی
در سالهای شکل گیری شخصیت (سنین 1 تا 6 سالگی)، هر مرحله بر حسب تمرکز و مشغولیت کودک به یک بخش خاص از بدن توجیه می شود.

150

نظریه روانکاوی
بر طبق نظریه روانکاوی همه کودکان از یک سری مراحل یکسان می گذرند یعنی از مرحله دهانی به مرحله مقعدی بعد به مرحله آلتی  بالاخره به مرحله جنسی.
در هر یک از این مراحل اگر نیازهای مربوط به آن مرحله ارضاء نشوند حاصل آن می تواند تثبیت در آن مرحله باشد، که سبب می شود
151

نظریه روانکاوی
مقداری از انرژی روانی به جای آنکه به مرحله بعدی اختصاص یابد صرف مرحله قبلی شود و به این ترتیب ممکن است شخص هیچگاه نتواند به مرحله بلوغ کامل روانی یعنی مرحله جنسی برسد چرا که همه انرژی روانی او صرف مراحل پیشین رشد می شود.

152

نظریه روانکاوی
وقتی که خود در شخصیت ما کنترل بیشتری روی دو نیروی دیگر داشته باشد، شخص سازگاری منطقی و معقولی با محیط خود خواهد داشت و حتی اگر نیروهای ناخوداگاه از قبیل تمایلات پرخاشگرانه با تمایلات جنسی بر ارضاء خود مصر باشند، خود ترتیبی می دهد که این تمایلات با روش سالم ارضاء شوند و خود را به شیوه ای که مورد قبول اجتماع باشد نشان دهند.

153

نظریه روانکاوی
همچنین فروید برای ساختار شخصیت سه مجموعه نیرو می شناسد که همواره برای کنترل رفتار شخص در کشاکش اند. این نیروها، یعنی نهاد، خود، فراخود، به ترتیب معرف غرایز و تمایلات، واقعیتها، و ممانعتهای اجتماعی اند
154

نظریه روانکاوی
(مثلا مسابقات ورزشی برای ارضای پرخاشگری، و ازدواج و تشکیل خانواده برای ارضای میل جنسی). علاوه بر این، خود، برای کنترل عاقلانه نیازها و تمایلات وسایلی در اختیار دارد به نام مکانیسمهای دفاعی که اگر درست به کار روند، به شخص امکان می دهند تا نیروهای خود را در برابر اختلالات روانی به شکل تازه ای سازماندهی کند.
155

نظریه روانکاوی
(مثلاً در مورد پرخاشگری و تمایل جنسی استفاده از رویا یا لغزشهای زبانی می تواند تا حدودی نقش ارضاء کننده داشته باشد).

156

نظریه نقش
نقش عبارت است از مجموعه ای از رفتارها یا کارکردها که برای فردی با یک موقعیت خاص و در یک زمینه اجتماعی خاص مناسب باشد.
به عنوان مثال یک دانشجو وقتی به عنوان یک دانشجو عمل می کند رفتارهای خاص دارد.
157

انتظارات نقش
مثلاً حضور درکلاس، انجام تکالیف و نظایر آن- مردمان دیگر هنگام تعامل با چنین فردی به عنوان دانشجو انتظارات ویژه ای از او دارند.
این انتظارات به انتظارات نقش شهرت یافته است
158

هنجارها
هنجارها انتظارات کلی تری هستند و به رفتارهایی اطلاق می شوند که در یک زمینه اجتماعی برای همه افراد مناسب شناخته می شوند و این علیرغم موقعیتی است که آنان دارا باشند.
مثلا از هر کسی انتظار می رود که در یک مجلس عزاداری از قهقهه زدن خودداری کند.

159

تعارض نقش
1- تعارض بین نقشی:
زمانی که فرد دارای چندین مقام یا موقعیت مختلف است که انتظارهای ناهمخوان دارند(مثلاً یک فرد به عنوان پدر، همسر، برادر و …).

160

تعارض نقش
2- تعارض درون نقشی:
وقتی که یک نقش خاص دارای انتظارات ناهمخوان در درون آن نقش است(مثل امتحان روانشناسی اجتماعی و ارائه ی کنفرانس در یک روز).

161

کمک های نظریه ی نقش به روانشناسی اجتماعی
نظریه ی نقش با کاربرد اصطلاحاتی نظیر الگوی نقش، نقش بازی کردن و قبول نقش به توضیح این که چرا رفتار مردم ممکن است با تغییر یافتن نقش آن ها در جامعه تغییر کند پرداخته است .

162

کمک های نظریه ی نقش به روانشناسی اجتماعی
روی هم رفته نظریه نقش برای تبیین رفتاراجتماعی را می توان دارای دو ویژگی مشخص دانست.
نخست اینکه در مقایسه با نظریه های ذکر شده دیگر از انسجام و استحکام کمتری برخوردار است.
ثانیاً اینکه نظریه نقش هیچگونه عامل فردی و نهفته در درون شخص را در تعیین رفتار اجتماعی دخیل نمی داند.

163

کمک های نظریه ی نقش به روانشناسی اجتماعی
کوشش بیشتر بر آن است که رفتار را صرفاً براساس نقشها، انتظار نقشها، مهارتهای مربوط به نقش، و گروههای مرجعی که بر شرکت کنندگان در تعامل اجتماعی اثر می گذارند تشریح کند.
164

کمک های نظریه ی نقش به روانشناسی اجتماعی
از این رو، می توان نظریه نقش را در مقایسه با نظریه های ذکر شده دیگر یک نظریه جامعه شناختی دانست.
نکته ای که توضیح آن در مورد نظریه ها لازم می آید آن است که همه نظریه ها، در مورد همه مسائل به طور کامل و روشن پاسخگو نیستند.

165

کمک های نظریه ی نقش به روانشناسی اجتماعی
به عبارت دیگر کارآیی نظریه های ذکر شده در تمام زمینه ها و توجیه همه رویدادها مورد تردید است.
هر نظریه معمولاً در چهار چوب و زمینه  خاصی که واضع آن قرار داشته ساخته شده و بنابراین نمی توان از آن انتظار داشت که جوابگوی هر رویدادهای که به آن عرضه می شود باشد،  بلکه هر یک از نظریه ها و در زمینه هایی توانایی تبیین و توجیه دارند و در زمینه هایی دیگری ضعیف اند.

166

کمک های نظریه ی نقش به روانشناسی اجتماعی
گرایش به وضع نظریه های جامع که مدعی پاسخگویی همه مسائل اند در حال حاضر در روان شناسی اجتماعی رو به ضعف نهاده و امروزه صاحبنظران، به علت تنوع و گوناگونی مسائل اجتماعی بیشتر به وضع نظریه های کوچک که غالباً فقط یک جنبه از رفتار اجتماعی انسان را می تواند توجیه کند، پرداخته اند.
167

کمک های نظریه ی نقش به روانشناسی اجتماعی
بنابراین اگر مثلا متوجه شدید که نظریه روانکاوی از تبیین رویدادی اجتماعی که شما با آن مواجه  شده اید ناتوان است نباید تعجب کنید، زیر روانکاوی نیز مانند نظریه های جامع دیگر تنها مدعی توجیه و تبیین همه رویدادها است نه اینکه واقعاً در این زمینه توانا باشد.

168

رفتار در گروهها
نفوذ اجتماعی
بررسی خود را با طرح یک سوال ساده آغاز می کنیم حضور دیگر چگونه رفتار فرد را تحت تاثیر قرار می دهد؟ اگر به تاریخ روان شناسی اجتماعی بر گردیم ،می بینیم که در آنجا آزمایش نورمن تریپلت نقل شد که نشان دهنده نفوذ و تاثیر افراد دیگر بر روی عملکرد فرد بود.
169

رفتار در گروهها
در آزمایش او، از کودکان خواسته شد که در تنهایی و نیز در جمع نخ قلاب ماهیگیری را با هر سرعتی که می توانند جمع کنند. این آزمایش که نخستین کوشش عملی برای نشان دادن صرف تاثیر حضور دیگران بر عملکرد فرد بود آشکار ساخت که حضور دیگران حتی اگر عملاً به صورت یک گروه عمل نکنند نیز می تواند در رفتار فرد موثر باشد. از آن پس آزمایش تریپلت با تعداد قابل توجهی از تحقیقات دنبال شده است.

170

اثرات گروه تماشاچیان
در موارد بسیاری ممکن است ما به طور انفرادی عمل کنیم، اما در عین حال متوجه باشیم که دیگران در حال تماشای ما هستند.
به عنوان مثال وقتی وارد اتاقی می شویم که پر از افراد غریبه است، ممکن است با ناراحتی متوجه باشیم که چشمهای بسیاری روی ما متمرکز شده اند.
171

اثرات گروه تماشاچیان
یک سخنران مدعو ممکن است سخنرانی خود را ارائه کند و تعاملی با مدعوین نداشته باشد اما می داند که دیگران متوجه او هستند. آگاهی از وجود تماشاچیان چگونه رفتار را تحت تاثیر قرار می دهد؟

172

تاثیر اجتماعی
تاثیر و نفوذ تماشاچیان به چند عامل بستگی دارد.
لاتانه (1981) در این مورد سه عامل اصلی را معرفی کرده است
1-تعداد افراد تماشاچی
2- بلاواسطه بودن تماشاچیان
3- نیرومندی (یا پایگاه ) افراد تماشاچی،
لاتانه، در توصیف الگوی تاثیر اجتماعی خود قیاس لامپ روشنایی را به کار می برد.
173

تاثیر اجتماعی
همانگونه که مقدار نور تابیده شده روی یک سطح بستگی به تعداد لامپها، فاصله آنها از سطح مزبور، و مقدار وات لامپها دارد، همانگونه نیز تاثیر اجتماعی برآیندی است از تعداد، نزدیکی، و نیرومندی.
اکنون ببینیم که هر یک از این عوامل تماشاچیان چگونه عملکرد یک فرد را تحت تاثیر خود قرار می دهد.

174

تاثیر اجتماعی
نخست، همچنانکه تعداد افراد در جمع تماشاچیان افزایش می یابد، همانگونه نیز تاثیر آنها رو به فزونی می رود. اما مقدار افزایش تاثیر با افزایش هر تماشاگر کاهش پیدا می کند.
175

تاثیر اجتماعی
به عنوان مثال بین 3 و4 تماشاگر بسیار بیش از تفاوت بین 30و31 تماشاگر است.
در بررسی اثر فاصله لاتانه و دیگران دریافته اند که تماشاچیانی که حضور فیزیکی قابل رویت دارند تاثیر بیشتری می گذارند تا تماشاچیانی که از فرد دورتر باشند.
176

تاثیر اجتماعی
به عنوان مثال تماشاچیانی که با یک آینه یکطرفه به نحوی از عمل کننده جدا شده باشند که فقط تماشاچیان بتوانند فرد را ببینند اما فرد آنها را نبینند بر رفتار عمل کننده تاثیر کمتری خواهد داشت تا همان تماشاچیان بدون واسطه آیینه، و بالاخره نیرومندی پایگاه تماشاچیان بسیار اهمیت دارد.

177

تاثیر اجتماعی
لاتانه و هارکینز (1976) نشان دادند که  دانشجویانی که قرار بود در برابر تماشاچیان دارای پایگاه اجتماعی بالا آواز بخوانند تنش بیشتری حس می کردند تا دانشجویانی که در برابر تماشاچیان دارای پایگاه پایین آواز می خواندند.
این سه عامل چه به تنهایی و چه به صورت ترکیبی می توانند چگونگی نفوذ پذیری ما را از یک گروه تماشاچی تحت تاثیر قرار دهند.

178

الگوی انگیزشی تاثیر حضور دیگران
دیدیم که تماشاچیان می توانند بر عملکرد فرد تاثیر بگذارند اما این چگونه تاثیری است؟
در بعضی موارد، حاصل عمل تماشاچیان بالا بردن سطح عملکرد فرد است و در بعضی موارد دیگر کاهش دادن آن. توجیه این تناقص به یک نظریه نیاز پیدا می کند
179

الگوی انگیزشی تاثیر حضور دیگران
آسان سازی اجتماعی، اصطلاحی است که به وسیله فلوید آلپورت در 1920 وضع شد و  به بهتر شدن عملکرد فرد به علت حضور افراد دیگر اطلاق می شود.
(به خاطر داشته باشید که منظور ما اثر حضور صرف افراد دیگر است نه تعامل بین یک شخص با تماشاچیان ) بر عکس اصطلاح بازداری اجتماعی به کاهش در عملکرد فرد به علت حضور افراد دیگر اشاره دارد.

180

الگوی انگیزشی تاثیر حضور دیگران
هر چند توافق قابل ملاحظه ای مبنی بر اثرات حضور تماشاچیان بر عملکرد فرد (آگاهی در جهت بهتر کردن، گاهی در جهت بدتر شدن ) وجود دارد، اما ما کاملا آگاه نیستیم که چرا چنین اثراتی وجود دارد.

181

الگوی انگیزشی تاثیر حضور دیگران
محققان دیگر گفته اند که انگیختگی نتیجه تعارض بین پاسخهای احتمالی است و اینکه حواس پرتی یک واسط مهم در بازداری اجتماعی است.
به عنوان مثال وقتی که شما یک سخنرانی را در برابر جمع بزرگی از مدعوین ارائه می دهید ممکن است توجه خود را معطوف مردی کنید که در ردیف عقب به خواب رفته است
182

الگوی انگیزشی تاثیر حضور دیگران
و این کار حواس شما را از سخنرانی منحرف کند و منجر به انگیختگی شود و در نتیجه شما کمتر تحت تاثیر حاضران بیدار قرار گیرید و همین امر به بهبود عملکرد شما بینجامد و بالاخره عده ای از صاحبنظران به نقش ناراحتی ایجاد شده احتمالی در کاهش عملکرد اشاره می کنند (باند 1982).

183

الگوی انگیزشی تاثیر حضور دیگران
به هر صورت حالت برانگیختگی که منجر به اثرات آسان سازی اجتماعی می شود ممکن است حاصل  عوامل متنوعی باشد و هر چند هر یک از آن عوامل ممکن است مهم باشند هیچ عاملی به تنهایی بازگو کننده همه جوانب نیست. اما برای هر عاملی که بررسی کنیم نتیجه نهایی یکی است.
184

الگوی انگیزشی تاثیر حضور دیگران
انگیختگی منجر به افزایش در سطح عملکرد پاسخهای خوب آموخته شده و کاهش در سطح عملکرد پاسخهای خوب آموخته نشده خواهد شد و همانگونه که قبلا اشاره کردیم این اثرات هم در آزمایشگاه و هم در جهان واقعی مشاهده شده اند.

185

تماشا چیان فعال
یک گروه ((همکوش)) مبنایی برای مقایسه ایجاد می کند و ممکن است به ایجاد رقابت کمک کند. با مشاهده رفتار دیگران ما می توانیم مبنایی برای ارزشیابی عملکرد خود بیابیم.
اگر شخص دیگر بهتر از ما عمل کند، عملکرد آن شخص ممکن است برای ما به عنوان یک قرینه رقابت آمیز عمل کرده و در نتیجه عملکرد ما را بهبود ببخشد.
186

تماشا چیان فعال
اما اگر آن شخص مانند خود ما یا حتی بدتر از ما عمل کند چه اتفاقی می افتد، در این صورت گروه همکوش احتمالاً تاثیر چندانی بر ما نخواهد داشت.
همینطور، وقتی که گروه  همکوش عملکردی بسیاری بدتر از عملکرد ما داشته باشد باز هم تاثیر رقابتی آن بر ما کم خواهد بود.
187

تماشا چیان فعال
فاصله بسیار زیاد او از ما ممکن است او را به منبع غیر معتبری برای مقایسه ما تبدیل کند و بنابراین سبب شود که ما همچنان به عمل بر طبق معیار فردی خود ادامه دهیم. (ستا ،1982)

188

تماشا چیان فعال
ویژگیهای تکلیف و موقعیت نیز ممکن است بر تاثیرات گروه همکوش روی عملکرد شخص موثر باشد وقتی تکلیف ساده یا خوب آموخته شده باشد، رقابت ممکن است عملکرد را بهتر کند یعنی نتیجه با پیش بینهای الگوی آسان سازی اجتماعی مطابق باشد.
189

تماشا چیان فعال
اما در مورد تکلیف دشوار تکالیفی که شخص آشنایی کمتری با آنها دارد رقابت ممکن است عملکرد را دچار اختلال کند. برای غلبه بر چنین اختلالی آموزشها و دستور العملهای ویژه ای که همکاری در مورد یک تکلیف دشوار را تشویق می کند در بهبود عملکرد درگروه همکوش تاثیر مثبت دارد.( لافلین و جاکارد، 1975)

190

تماشا چیان فعال
افراد در یک گروه همکوش می توانند از یکدیگر به عنوان منبع اطلاعات نیز استفاده کنند. این حالات سرمشق گیری و الگو قرار دادن بدین معناست که فرد می تواند پاسخهای تازه را صرفاً با مشاهده عمل افراد دیگر بیاموزد.
191

تماشا چیان فعال
اگر شرکت کنندگان دیگر در گروه به شکلی موفقیت آمیز عمل کنند، احتمال زیادی دارد که شخص مشاهده کننده نیز این پاسخها را آموخته و بدانها عمل کند در گروههایی که شخص برای اولین بار در آنها شرکت می کند،  احتمالاً مدتی  به تماشای شیوه های تعامل دیگران با یکدیگر پرداخته و بعد مطابق با آن الگوها رفتار خواهد کرد.

192

رفتار در گروهها
تعریف گروه:  گروه عبارت است از دو فرد یا بیشتر که با هم تعامل دارند به نحوی که هر یک می تواند در دیگری یا دیگران تاثیر گذاشته و از آنان متاثر شود 

193

مشخصه های گروه
مشخصه های گروه :  ترکیب گروه ، عملکرد گروه ، ساختار گروه ، پویایی گروه
می توان گفت گروهها به همان تنوع و گوناگونی افراد هستند وقتی ما بخواهیم ویژگیهای یک گروه خاص را توصیف کنیم، می توانیم چندین مشخصه را در نظر بگیریم.

194

مشخصه های گروه
نخست می توانیم درباره ترکیب گروه بحث کنیم. در اینجا به ویژگیهای نظیر اندازه توجه داریم که می توانند توضیح دهند گروه به چه شبیه است.
جنبه های دیگر گروه که ممکن است مورد توجه باشد ویژگیهایی هستند از قبیل جنس افراد، قومیت و نژاد اعضاء با تواناییها و شخصیتهای افراد در داخل گروه.

195

مشخصه های گروه
افراد در یک گروه همکوش می توانند از یکدیگر به عنوان منبع اطلاعات نیز استفاده کنند. این حالات سرمشق گیری و الگو قرار دادن بدین معناست که فرد می تواند پاسخهای تازه را صرفاً با مشاهده عمل افراد دیگر بیاموزد.
196

مشخصه های گروه
اگر شرکت کنندگان دیگر در گروه به شکلی موفقیت آمیز عمل کنند، احتمال زیادی دارد که شخص مشاهده کننده نیز این پاسخها را آموخته و بدانها عمل کند
در گروههایی که شخص برای اولین بار در آنها شرکت می کند،  احتمالاً مدتی  به تماشای شیوه های تعامل دیگران با یکدیگر پرداخته و بعد مطابق با آن الگوها رفتار خواهد کرد.

197

رفتار در گروهها
تعریف گروه:
 گروه عبارت است از دو فرد یا بیشتر که با هم تعامل دارند به نحوی که هر یک می تواند در دیگری یا دیگران تاثیر گذاشته و از آنان متاثر شود
198

مشخصه های گروه
مشخصه های گروه :
  ترکیب گروه
عملکرد گروه
ساختار گروه
پویایی گروه

199

مشخصه های گروه
می توان گفت گروهها به همان تنوع و گوناگونی افراد هستند وقتی ما بخواهیم ویژگیهای یک گروه خاص را توصیف کنیم، می توانیم چندین مشخصه را در نظر بگیریم.
نخست می توانیم درباره ترکیب گروه بحث کنیم.
در اینجا به ویژگیهای نظیر اندازه توجه داریم که می توانند توضیح دهند گروه به چه شبیه است.
200

مشخصه های گروه
جنبه های دیگر گروه که ممکن است مورد توجه باشد ویژگیهایی هستند از قبیل جنس افراد، قومیت و نژاد اعضاء با تواناییها و شخصیتهای افراد در داخل گروه.

201

مشخصه های گروه
راه دوم نگریستن به گروهها بر حسب ساختار آنها است
مثلا در داخل گروه چه کانالهای ارتباطی برقرار است یعنی کی با کی می تواند ارتباط برقرار کند؟ چه نوع نظامهای طبقاتی در داخل گروه تشکیل می شود؟ رهبری گروه به دست کیست؟
202

مشخصه های گروه
سومین موضوع در بررسی گروهها فرایند عملی گروه است که گاهی پویایی گروه نامیده می شود.
این بدان معنی است که اعضای یک گروه چگونه به یکدیگر پاسخ داده و چگونه بر یکدیگر نفوذ و تاثیر دارند؟

203

مشخصه های گروه
پیوندهای عاطفی که سبب انسجام و نگهداری گروه اند کدامند؟
و بالاخره چهارمین موضوع در مورد گروهها عملکرد گروه است یعنی گروه در رسیدن به هدف خود تا چه اندازه خوب یا بد عمل می کند؟

204

مشخصه های گروه
در این قسمت ما سه وجه تفاوت گروهها یعنی اندازه گروه ( متغیر مربوط به ترکیب ) فرصتهایی که گروهها برای برقراری ارتباط ایجاد می کنند ( متغیر مربوط به ساختار) و تجانس و هماهنگی گروه ( متغیر مربوط به پویایی گروه ) را بررسی می کنیم و در قسمت بعدی، نظری به چهارمین موضوع یعنی عملکرد گروهها می اندازیم
205

اندازه گروه
حتی در محدود تعریفی که در آغاز این گفتار از گروه ارائه دادیم.
این امکان وجود دارد که گروه از یک زوج تازه ازدواج کرده تا کل نفرات مجلس قانونگذاری با مجموعه افراد هیات دولت یا همه اعضای یک دانشکده یا دانشگاه در نظر بگیریم.
”اسلیتر“ در تحقیقات خود بر روی اندازه ایده آل گروه به این نتیجه رسیده است گروه های 5 نفری مناسب ترین تعداد برای انجام کارهای فکری است.

206

اندازه گروه
آزبورن ”مبتکر اصطلاح بارش مغزی معیقد است که اندازه مطلوب برای گروه های حل مسئله 5 تا 10نفر است.
اما بیشتر تحقیقات آزمایشی روی گروههای کوچک از 3 تا 10 نفر را شامل می شدند متمرکز بوده است.
در این بیان، موضوعی که بیش از همه مطالعه شده رابطه بین اندازه گروه و عملکرد آن بوده است.

207

امکانات ارتباط (ساختار)
وقتی اعضای گروه از نظر برقراری ارتباط دچار دشواریهایی باشند، اندازه گروه بی معنی جلوه می کند. بعضی مواقع، گروههای جهان واقعی کانالهای مشخص و محدودی تعیین می کنند که پیام فقط از آن کانالها می تواند عبور کند. به عنوان مثال، ممکن است
208

امکانات ارتباط (ساختار)
اعضای هیات علمی یک دانشگاه حق نداشته باشند مستقیما با رییس دانشگاه تماس بگیرند و برای این کار مجبور باشند که فقط از طریق رییس دانشکده اقدام کنند.
روابط بین افراد ممکن است کانالهای ارتباطی را تحت تاثیر قرار دهند.
مثلا ممکن است دو عضو یک گروه بزرگ (به عنوان نمونه یک دانشگاه ) هرگز با هم صحبت نکرده باشند. قرار گرفتن بعضی از اعضای گروه در ساختمان دیگر ممکن است مانع ارتباط بین آنها شده باشد.
209

شبکه های ارتباطی
 به الگو های تجویز شده ارتباط، شبکه های ارتباطی گفته می شود.
هرچند این شبکه ها جنبه انتزاعی دارند،  اما به راحتی می توان نمونه هایی از هر کدام از را به شکل عینی مجسم کرد.
در یک تیم فوتبال، بازیکن خط حمله عموماً مرکز ارتباط است. بازیکنان دیگر بیشتر توضیحات خود را به او متوجه می کنند و او با همه در تیم صحبت می کند.

210

شبکه های ارتباطی
شبکه های ارتباطی بسیار اهمیت دارند، زیرا این شبکه ها  فرایندهای مختلفی را در گروهها ایجاد می کنند.
به عنوان مثال، شبکه ارتباطی چرخی، قدرت کنترل زیادی به فردی که در وسط قرار گرفته است، می دهد. او  می تواند با هر یک از چهار عضو دیگر ارتباط برقرار کند، اما آنها ( که در موقعیتهای کناری قرار دارند ) می توانند با شخص مرکزی تماس بگیرند نه با یکدیگر.
211

شبکه های ارتباطی
اگر چنین شبکه ارتباطی به عنوان زمینه اصلی در ایجاد یک گروه تازه تعیین شود، شخص قرار گرفته در موقعیت مرکزی، احتمالاً به عنوان یک رهبر تجلی خواهد کرد.
در چنین حالتی داشتن اطلاعات به داشتن قدرت منجر خواهد شد.
212

انسجام
 روح نزدیک بودن – یا عدم وجود  آن – در یک گروه می تواند اثر مهمی روی رفتار اعضای آن داشته باشد. به عنوان مثال، برخی از مفسران ورزشی از تیمهایی نام می برند که ((بهترین مواد)) (یعنی بهترین نفرات ) را در اختیار دارند، اما (( نمی توانند این مواد را با هم بچسبانند)).
213

شبکه های ارتباطی
در چنین مواردی، این احتمال وجود دارد که فقدان نزدیکی ـ یا حتی وجود دشمنیها در میان اعضای تیم – در عملکرد رضایت بخش تیم اختلال ایجادکند.
برای توصیف این ویژگی، یعنی نزدیک بودن افراد گروه به یکدیگر، اصطلاحهای متعددی به کار رفته است از جمله «احساس ما» و «جو عاطفی» اما اصطلاحی که بیشتر از همه مورد استفاده قرار گرفته انسجام گروه است، که به صورت یک ویژگی گروه که در آن نیروهای اعمال شده بر اعضا برای ماندن در گروه بیش از کل نیروهایی است که می کوشد آنها در به ترک گروه وادار کند تعریف شده است ( دیویس، 1969).

214

شبکه های ارتباطی
به عبارت دیگر گروههایی که در آنها اعضاء یکدیگر را دوست دارند و می خواهند در حضور یکدیگر باقی بمانند گروههای منسجم اند.
گروههایی که اعضای آنها به یکدیگر جذب نشده و گروههایی که از هم پاشیده اند ازنظر انسجام در سطح پایینی هستند.

215

شبکه های ارتباطی
از آنجا که اعضایی که جذب گروه شوند سخت تر کار می کنند تا به هدفهای آن برسند، انسجام معمولاً به باروری بیشتر گروه منجر می شود.
اگر هنجار گروهی اجتناب از کار کردن باشد می توان انتظار داشت که گروه قویاً منسجم باروری کمتری داشته باشد.
216

شبکه های ارتباطی
اعضای گروههای کاملاً منسجم در مقایسه با اعضای گروه های دارای انسجام کمتر امکان بیشتری دارد که با هدف مشترک گروه توافق داشته باشند.
یک دلیل برای این موافقت این است که گروه را دوست بدارید ممکن است تمایل بیشتری در سازش با عقاید آنها داشته باشید و این باور را خواهید داشت که هماهنگی، احساسهای خوبی را که در گروه وجود دارد افزایش خواهد داد
217

عملکرد گروه
یکی از سوالات مورد توجه در تاریخ تحقیقات مربوط به گروه این است که آیا افراد وقتی که به صورت گروهی با هم کار می کنند عملکردی موفقیت آمیزتر دارند یا وقتی که در تنهایی کار می کنند؟ فهمیدن علت چنین علاقه ای چندان دشوار نیست.
218

عملکرد گروه
هر سازمانی که می کوشد بازدهی خود را به حداکثر برساند باید بداند که چگونه تکالیف خود را سازمان دهد هر چند این سوال روشن وساده است، پاسخ آن بسیار پیچیده است برای فراهم کردن زمینه پاسخ به این سوال ابتدا دو نوع عملکرد گروهی را بررسی می کنیم: قضاوت و حل مسئله.

219

قضاوت:
اگر کسی از پشت به اتومبیل شما زده باشد، در صورتی که بخواهید بر علیه طرف مقابل اعلام جرم کنید،  بهتر است چند نفر شاهد و ببیننده برای تصادف خود داشته باشید یا یکنفر؟
اگر قرار باشد تابلوی نقاشی شما در یک نمایشگاه شرکت داده شود بهتر است یک نفر داور در مورد آن قضاوت کند یا تیمی از داوران؟
برای پاسخ به این سوالها باید افراد خاص و تکالیف خاص را بررسی کنیم.
220

قضاوت:
در مورد یک کار بدنی خالص از قبیل بیرون کشیدن اتومبیل از درون جویی که در آن افتاده، کار گروهی بهتر از کارفردی است.
در این موارد اگر چه هر یک از افراد گروه احتمالاً نسبت به زمانی که به تنهایی اقدام به کار می کرد کوشش کمتری به عمل می آورد.
معهذا نیروی ترکیبی هنوز هم بیشتر از نیروی هر فرد به تنهایی است. 

221

قضاوت:
اما برای قضاوتها و تکالیف ذهنی نمی توانیم فرض کنیم که عملکرد گروه بهتر یا درست تر از عملکرد اعضای گروهها به تنهایی خواهد بود.
یک نابغه تنها می توانند به آسانی بر یک گروه در حد متوسط غلبه کند.

222

قضاوت:
مقایسه قضاوت یک فرد با یک گروه می تواند شکلهای مختلفی بگیرد.
مثلاً می توان یک فرد متوسط را با یک گروه متوسط مقایسه کرد، یا می توان یک گروه را با بهترین فرد به تنهایی مقایسه کرد.
یا اگر کسی بخواهد نقش تعامل را در گروه بررسی کند می تواند یک گروه واقعی را با پاسخهای مجموعی یک انبوهه مقایسه کند.
هر یک از این روشها، پاسخهایی بالنسبه متفاوت به دست می دهد.

223

قضاوت
به عنوان مثال، قضاوت یک فرد خوب تربیت یافته یا بسیار ماهر، غالباً درست تر از قضاوت یک گروه غیر ماهر است
روشهای دیگری که به کار رفته اند بر برتری گروه اشاره دارند چنانکه شاو اشاره کرده است، (( قضاوت گروهی به ندرت ممکن است از قضاوت یک فرد متوسط نادرست تر باشد، غالباً بر آن برتری دارد.)) گروه غالباً از مزیت گستره  وسیعتری از دانش و احتمال شامل بودن فردی که دارای اطلاعات درست باشد برخوردار است
224

قضاوت
اما با وجود اینکه گروه غالباً از یک فرد متوسط بهتر است، ممکن است یک فرد وجود داشته باشد که قضاوت او از گروه بهتر باشد.
در عین حال هم، یک عضو سلطه جوی گروه ممکن است بتواند نظرات افراد گروه را تحت تاثیر قرار داده، منجر به نقص در قضاوت در کل گروه شود.

225

حل مسئله: 
اصطلاح  حل مسئله برای اطلاق به گروههای وسیعی از تکالیف به کار رفته است، از شمارش نقطه ها گرفته تا حل مسائل مربوط به اداره یک سازمان تجارتی بزرگ. الزامات این تکالیف غالباً متغیر است.
بعضی از تکالیف به آسانی بخش پذیرند به طوری که کل مسئله را می توان به تکالیف فرعی مشخص تقسیم کرد.

226

حل مساله
حتی وقتی که تکالیف فرعی را می توان تعریف کرد، این تعاریف ممکن است برای شرکت کنندگان قابل درک باشند یا نباشند.
اگر قابل درک نباشند، ممکن است قضاوتها و مذاکرات زیادی پیش از حل شدن مسئله لازم باشد.

227

نفوذ اجتماعی و کنترل
یکی از جنبه های بسیار مهم رفتار اجتماعی متقابل، نفوذ اجتماعی است. مفهوم نفوذ اجتماعی آن است که کسی توان تحت تاثیر قراردادن دیگران را چه با گفتار و چه با رفتار خود دارد.
وقتی در عرف گفته می شود که فلانی شخص با نفوذی است بدین معنی است که او یا با پول خود و یا از طریق دوستی وآشنایی قادر به انجام کارهایی است که از همه کسی برنمی آید. اما در روان شناسی اجتماعی منظور از نفوذ اجتماعی توان همرهنگ کردن فرد با گروه و کنترل فرد از سوی گروه است.

228

نفوذ اجتماعی و کنترل
نفوذ اجتماعی وقتی روی می دهد که اعمال یک فرد یا یک گروه رفتار دیگران را تحت تاثیر قرار دهد. به یک معنی اصطلاح نفوذ اجتماعی کوششی است عمدی از سوی یک فرد یا یک گروه برای ایجاد تغییر در عقاید یارفتار ما. 
تغییر نگرش یک نمونه از نفوذ اجتماعی است، نفوذی که عمدتاً بر ادارک کلامی مبتنی است و عموماً فرض آن بر این است که رفتار انسان دارای مبنای شناختی است.
229

نفوذ اجتماعی و کنترل
با وجود این راههای دیگری هم برای نفوذ انسانها و حتی کنترل کردن آنها وجود دارد،  که از آن جمله می توان کاربرد استراتژیهای قدرت، دستورات مستقیم، تقاضا کردن و نظایر آنها را نام برد.
در بسیاری موارد البته تسلیم شدن به نفوذ و به عبارت دیگر همنوایی اجتماعی جنبه سازگارانه دارد. چگونگی واکنش ما به دستورات یا خواسته های دیگران در موقعیتهای گوناگون متفاوت است.

230

نفوذ اجتماعی و کنترل
مسلم است که ما به تقاضای یک دوست که از ما کمکی خواسته است، به همان شکل پاسخ نمی دهیم که به تقاضای یک ویزیتور تجارتی که برای فروش کالایی به درخانه ما آمده و سعی دارد ما را متقاعد کند که کالای او را خریداری کنیم.
هر بار که ما با کوششی از سوی دیگران برای نفوذ در رفتار یا نگرش خود  مواجه می شویم باید تصمیم بگیریم که تسلیم شویم یا مقاومت کنیم.

231

نفوذ اجتماعی و کنترل
در مقابل چنین فرایندی موضوع کنترل نهفته است
یعنی میزان کنترلی که ما احساس می کنیم بر زندگی خود داریم در مقابل میزان توان دیگران در تحت تاثیر قراردادن رفتار ما.

232

نفوذ اجتماعی و کنترل
موضوع اصلی این گفتار همین قضیه نفوذ اجتماعی وکنترل است ابتدا نظری به ((همنوایی)) می افکنیم و سپس می پردازیم و به بررسی اهمیت کنترل و اینکه افراد چگونه در برابر از دست دادن کنترل در زندگی خود واکنش نشان می دهند.

233

جامعه پذیری و اجتماعی شدن
234

آشنایی با موضوع اجتماعی سازی یا جامعه پذیری :
در جامعه شناسی این مفهوم به فرایندی اطلاق می شود که به موجب آن افراد ویژگی هایی را که شایسته عضویت آن ها در جامعه است را کسب می کنند . به عبارت دیگر جامعه پذیری نوعی فرایند کنش متقابل اجتماعی است که در خلال آن فرد هنجارها، ارزش ها و دیگر عناصر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی موجود در گروه یا محیط پیرامون خود را فرا گرفته، درونی کرده و آن را با شخصیت خود یگانه می سازد.
235

آشنایی با موضوع اجتماعی سازی یا جامعه پذیری :
از نظر لغوی به معنای انطباق با جامعه و آشناسازی با جامعه است.
یک فرایند مادام العمر جامعه شناسی و روان شناسی، که طی آن هر فرد، هنجارها، ارزش ها و الگوهای رفتاری را که جامعه وی بر آنها تاکید دارد، بصورت جزئی از وجود خویش در می آورد.
236

عناصر اساسی جامعه پذیری
جامعه پذیری افراد مستلزم سه عنصر اساسی است:
الف) کنش متقابل انسانی؛ فرد تنها در جریان کنش متقابل با دیگر انسان ها الگو های رفتاری را یاد گرفته و درونی می کند.
ب) زبان؛ زبان به انسان ها اجازه می دهد که فرهنگ را بیافرینند، تجربه ها را انباشته کنند و شیوه های رفتاری شان را از نسلی به نسل دیگر انتقال دهند.

237

عناصر اساسی جامعه پذیری
تجربه پذیری عاطفی؛ یادگیری شیوه ابراز احساسات و روابط عواطفی عنصری لازم برای یادگیری و انتقال ارزش های فرهنگی است.

238

انواع اجتماعی شدن
با توجّه به اینکه نظام جامعه پذیری افراد را برای زندگی اجتماعی آماده می سازد و این ساز و کار از طریق نهادهای گوناگون و به اشکال رسمی و غیررسمی انجام می شود:
1- رسمی : نهادهای آموزشی و ارتشی، نمونه هایی از عوامل رسمی و ساختارمند انتقال شیوه های عملکرد و اندیشیدن مقبول جامعه به فرد به شمار می آیند

239

انواع اجتماعی شدن
2-غیر رسمی : اجتماعی شدن می تواند از طریق روابط متقابل با خانواده، همسالان و عضویت در گروه ها و باشگاه های غیررسمی نیزتحقق می پذیرد.
بنابراین بی سازمانی و ناهماهنگی در آموزه های جامعه پذیری نهادها و بخش های گوناگون جامعه، زمینه های نگرشی و رفتاری جامعه را دچار اعوجاجات مسئله ساز می نماید.
240

انواع اجتماعی شدن
جامعه پذیری افراد ابتدا از کانون خانواده آغاز شده و پس از آن با گروه های دوستان، مدرسه، دانشگاه، نهادهای قانونی و انتظامی، تشکّل های دولتی و غیر دولتی و رسانه های جمعی تداوم می یابد.
241

انواع اجتماعی شدن
طبیعی است در هر مرحله ای نهاد و شیوه ی خاصّی در جامعه پذیری موثر باشد؛ مثلاً تا پیش از راهیابی فرد به موسّسات آموزشی، خانواده بیشترین اثرگذاری را دارد و در مراحل بعدی، میزان تاثیر خانواده به خاطر ارتباط فرد با گروه همسالان و مدرسه کمتر می شود.
با این وجود، اهمیّت نهاد خانواده در جامعه پذیری همچنان به قوّت خود باقی است

242

انواع اجتماعی شدن
آنچه مسلم است اینکه، با وجود تنوّع نهادهای موثّر در جامعه پذیری، هماهنگی ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه موجب همگرایی نسبی آموزه های آن ها در شکل گیری شخصیّت فردی و اجتماعـی می شود.
243

انواع اجتماعی شدن
هر گـونه واگرایی و تفرّق در آموزه هـای اجتماعـی شدن، می تواند تناقضات و بحران های فردی و اجتماعی را در جامعه پدید آورد.
به همین دلیل، مدیریت فرهنگی و آموزش جامعه باید به گونه ای باشد که تنش ها و تعارض ها و به دنبال آن مسائل فردی و اجتماعی را به کمترین حدّ ممکن کاهش دهد.

244

هدف از جامعه پذیرى
جامعه پذیری به معنای همسازی و همنوایی فرد با ارزش ها ،هنجارها و نگرش های گروهی و اجتماعی است.
یا به مفهوم دیگر،جامعه پذیری فرآیندی است که به واسطه آن، هر فرد دانش و مهارت های اجتماعی لازم برای مشارکت موثر و فعال در زندگی گروهی و اجتماعی را کسب می کند
245

هدف از جامعه پذیرى
مجموعه این ارزش ها، هنجارها، نگرش ها، دانش ها و مهارت ها فرد را قادر می سازد که با گروه ها و افراد جامعه، روابط و کنش های متقابل داشته باشد. فرآیند جامعه پذیری امری مستمر و به اعتباری مادام العمر است.
246

هدف از جامعه پذیرى
از دیدگاه فرد،جامعه پذیری فرآیندی است که طی آن فرد به کسب هویت نایل و با پذیرفتن ارزش ها، هنجارها، آرمان ها و شیوه های زندگی تحت شرایط مطلوب قادر به تحقق استعدادهای بالقوه خود می شود.
247

هدف از جامعه پذیرى
اگر جریان جامعه پذیری با موانعی مواجه شود به محدودیت رشد فردی می انجامد.
به هر حال برای فرد جامعه پذیری، شرطی اجتناب ناپذیر در امر خودآگاهی و تشکیل هویت محسوب می شود.

248

هدف از جامعه پذیرى
از اینرو جامعه پذیری شامل دو فرآیند مکمل است
1- انتقال میراث اجتماعی و فرهنگی
2- و رشد شخصیت.

249

هدف از جامعه پذیرى
محتوای فرآیند جامعه پذیری به گوناگونی جامعه های انسانی است.
بدین معنا که هر جامعه ای با توجه به شرایط و مقتضیات خود، افراد را پرورش می دهد
مثلاً اسکیمو به کودک خود می آموزد که چگونه در مقابل سرمای قطبی از خویش مواظبت کند
یا کودک کویر نشین می آموزد که چگونه با آفتاب سوزان صحرا کنار بیاید.
250

هدف از جامعه پذیرى
علی رغم تفاوت های محیطی و فرهنگی، جامعه پذیری دارای هدف ها و مقاصد مشترکی است که به مهمترین آن ها می پردازیم.

251

مقاصد جامعه پذیری
1-یکی از مقاصد جامعه پذیری آموزش قواعد و نظامات اساسی، از آداب و عادات و رفتار روزمره گرفته تا روش های علمی، به افراد است.
پس یکی از مقاصد جامعه پذیری فرد در جامعه این است که او آداب و رسوم، سنت ها، عقاید و رفتارهای جامعه را بپذیرد و به آن ها عمل کند تا امکان زندگی اجتماعی میسر شود
252

مقاصد جامعه پذیری
2-فرآیند جامعه پذیری به همان میزان که عادات و رفتار فرد را مطابق هنجارهای اجتماعی،تحت نظم و انضباط در می آورد، به او امید و آرزو می دهد. انضباط به خودی خود، وقتی برای فرد شاق و بی پاداش باشد،تحمل سوز است.
تحمل و رعایت هنجارها موقعی به خوبی میسر است که فرد آن ها را وسیله تحقق هدف های خویش بداند.

253

مقاصد جامعه پذیری
جامعه به تدریج به هریک از اعضای خود، خواست ها و آرزوهایی در خور پایگاه هایی که با توجه به جنس، سن، وابستگی گروهی یا منشا خانوادگی اشغال خواهند کرد، القا می کند.

254

مقاصد جامعه پذیری
3-فرآیند جامعه پذیری از طریق برآوردن خواست ها،آرزوها، امیدها و سوداهای فردی یا ممانعت از دستیابی بدان ها، برای فرد هویت می آفریند.
در گذشته هر فردی هویت خود را بنا به سابقه خانوادگی و طبقه اجتماعی به دست می آورد. ولی در جامعه معاصر احساس هویت فردی، نه تحت تاثیر گذشته فرد، بلکه بعد ها طی زندگی حاصل می شود.

255

مقاصد جامعه پذیری
4- فرآیند جامعه پذیری، نقش های اجتماعی و نگرش ها، انتظارات و گرایش های مربوط به آن نقش ها را به فرد می آموزد.
نقش های اجتماعی،آمال و آرزوها، هویت ها و قواعد و نظامات رفتاری، روابط متقابل تنگاتنگی با یکدیگر دارند؛
256

مقاصد جامعه پذیری
مثلاً معلمی یک آرزوی معنوی و شغلی است، قواعد و هنجارهای ویژه ای دارد، نوعی هویت شخصی است و بالاخره یک نقش اجتماعی است.
گرایش ها و ارزش های وابسته به نقش اجتماعی،صرفاً بصورت آداب و قواعد ظاهری آموخته نمی شوند، بلکه باید کاملاً در شخصیت فرد، موثر و جایگزین شوند
257

مقاصد جامعه پذیری
5-هدف دیگر فرآیند جامعه پذیری،آموختن مهارت ها ست. فقط با اکتساب و یادگیری مهارت هاست که افراد می توانند،در جامعه منشا اثرواقع شوند. در جامعه های سنتی، امر زندگی از طریق تقلید و تکرار آموخته می شود..
258

مقاصد جامعه پذیری
در جوامع امروز یادگیری مهارت های انتزاعی خواندن و نوشتن مهمترین وظیفه اجتماعی کردن است.
فردی که فاقد مهارت های لازم و مورد نیاز جامعه است از لحاظ اقتصادی غیر مولد و از لحاظ اجتماعی، بیگانه و حاشیه نشین محسوب می شود
259

مقاصد جامعه پذیری
6-هدف دیگر فرآیند جامعه پذیری اینست که شخص باید بتواند بصورت موثری با دیگران ارتباط برقرار کند و توانایی خواندن، نوشتن و سخن گفتن را پیدا کند.
260

مقاصد جامعه پذیری
7-فرد بایستی ارزش ها و اعتقادات اساسی جامعه را طی این فرآیند در ذهن خود متمرکز کند
261

مقاصد جامعه پذیری
8-هدف دیگر اجتماعی شدن، قانون پذیری است.
در واقع روند قانون پذیری از دوره کودکی و طی فرآیند اجتماعی شدن فرد به دست می آید که با ویژگی های شخصیتی، فرهنگ عمومی جامعه، ساختارهای عمومی و سازمان افکار و شخصیت افراد مرتبط است و دو شکل اصلی دارد که عبارت است از:

262

شکل های قانون پذیری
الف- قانون پذیری اجباری:
اغلب در حکومت های استبدادی مشاهده می شود؛ چون بدون کنترل اجتماعی، به قوانین عمل نمی شود
263

شکل های قانون پذیری
ب- قانون پذیری ارادی:
در جوامع آزاد و قانونمند و به دلیل درونی شدن در فرآیند جامعه پذیری صورت می گیرد. جامعه شناسان، مهم ترین عوامل جامعه پذیری را خانواده، گروه همسالان، مدرسه و وسایل ارتباط جمعی می دانند
264

شکل های قانون پذیری
در خصوص کودکان، آگاهی آن ها از وضعیت روحی و احساسی دیگران در رشد اجتماعیشان بسیار اهمیت دارد.
معمولاً بین 4 تا 5 ماهگی با وجود آن که کودکان در این دوره سنی از ور رفتن اشیاء توسط خودشان و دیدن اتفاقات اطراف لذت می برند، اما در برقراری ارتباط با دیگران مشتاق تر می شوند. آن ها دوست دارند در صحبت هایی که در پیرامونشان می شود شرکت کنند.
265

شکل های قانون پذیری
این برقراری ارتباط این احساس را به آن ها می دهد که جزیی از خانواده هستند و این احساس برای آن ها امنیت عاطفی را به ارمغان می آورد که به رشد اجتماعیشان کمک می کند.
در 18 ماهگی نیز رابطه عاطفی کودکان با اطرافیانشان به خصوص مادر نقش تعیین کننده ای در رشد اجتماعی آن ها دارد.
266

شکل های قانون پذیری
یعنی نحوه ارضای نیازهای اولیه کودک از جمله: گرسنگی و تشنگی، سازنده نگرش او نسبت به دیگران است. کودک برای آن که مورد پذیرش دیگران واقع شود، به تدریج باید توقعات آنان را برآورده کند؛ قوانین و مقررات را رعایت کند؛ آهسته و بی صدا غذا بخورد و … . اما چنان چه توقعات اطرافیان از کودک نامناسب و خارج از توان او باشد، کودک نگران و ناراحت شده و رشد اجتماعی وی دچار اختلال می شود.
267

شکل های قانون پذیری
بنابراین در این دوره، والدین باید با توجه به سن کودک از او انتظار معقول داشته باشند.
هم چنین در آغاز سال دوم، کودک مهارت های خود را بیش از پیش افزایش می دهد.
او در این زمان از کودک کوچکی که برای رفع همه نیازهایش به مادر متکی بود به یک شخصیت منحصر به فرد با مهارت های عاطفی، ذهنی و جسمی جدید و در حال پیشرفت تبدیل می شود
268

شکل های قانون پذیری
وی در طول سال دوم حیاتش از کلیه حواس خود برای تجربه و شناخت محیط استفاده می کند. مهارت های جسمی کودک با تحرک او افزایش می یابد و تحرکش هم از طریق رشد و تمرین مهارت های جسمی بیش تر می شود.

269

شکل های قانون پذیری
در نتیجه شناخت یا مهارت های یادگیری کودک تحت تاثیر دیدگاه جدید او از پیرامونش قرار می گیرد و چون از این مهارت های جدید برای تعامل با دیگران استفاده می کند،
رشد عاطفی او نیز بیش تر می شود و یاد می گیرد اجتماعی تر باشد .

270

شکل های قانون پذیری
پس در کل می توان گفت؛ هدف از جامعه پذیرى، انتقال فرهنگ، شکوفاسازى استعدادها، پرورش تمایلات،هدایت انگیزه ها، ایجاد نگرش ها، درون ریزى ارزش ها و هنجارها، آموزش نقش ها و مهارت ها، نظم دهى و رفتارها، ایجاد همبستگى و کنترل اجتماعى، مهار تمایلات بالقوه سرکش و ضد اجتماعى و تضمین بقا و استمرار نظام اجتماعى است.
271

شکل های قانون پذیری
بدون جامعه پذیرى عمیق و همه جانبه، هیچ نظام اجتماعى و فرهنگى ا ى – هر قدر قدرتمند، متنفذ، با سابقه و پرگستره – نمى تواند به صرف توسل به روش هاى کنترل و نظارت و اعمال سیاست هاى تشویقى و تنبیهى، افراد را به انجام وظایف محول، تامین انتظارات و بازداشتن از تمرد و انحراف وادارد.
272

شکل های قانون پذیری
به همین علت یکی از هدف هاى عمده فرآیند اجتماعى شدن، باید عبارت باشد از ادغام موازین و ارزش هاى گروهى در وجدان هاى انفرادى به نحوى که اعضاى جامعه، ارزش هاى گروهى را نه به عنوان معیارهاى تحمیلى از خارج، بلکه به عنوان ارزش ها و معیارهاى شخصى خویش نیز بپذیرند.
273

شکل های قانون پذیری
هیچ اجتماعى تاکنون قادر نبوده است این هدف را به طور کامل تحقق بخشد، ولى هر جامعه، انسانى دست کم براى نزدیک شدن به آن باید حداکثر تلاش را به عمل آورد.
در برابر این هدف هیچ چیز دیگرى وجود نخواهد داشت مگر هرج و مرج و از هم گسیختگى شیرازه جامعه.

274

کارکردها و پیامدهاى جامعه پذیرى
فرایند جامعه پذیرى، در صورت موفقیت و هدایت یابى برنامه ریزى شده، آثار و نتایج و پیامدهاى قابل توجه و بسیار مهمى را به دنبال خواهد داشت.
به تعبیر برخى جامعه شناسان، اجتماعى شدن بر انتخاب ها، توانایى ها، علایق، ارزش ها، عقاید، اندیشه ها و دیدگاه هاى فرد، و بر مسیرى که در زندگى در پیش خواهد گرفت، تاثیر مى گذارد.

275

کارکردها و پیامدهاى جامعه پذیرى
از جامعه پذیرى به معناى عام، دستیابى به نتایج ذیل انتظار مى رود: انتقال فرهنگ جارى و میراث فرهنگى و سنت هاى نیاکانى؛ ایجاد پیوستگى میان نسل هاى مختلف؛ تطابق شخص با محیط اجتماعى (از طریق القاى مشترکات فرهنگى)؛ ایجاد طبیعت ثانوى مشترک و غریزه اجتماعى؛ کسب عادتواره ها و شرطى شدن ارگانیسم عصبى، فیزیولوژیکى و سیستم حسى حرکتى؛ شکوفایى استعدادها و سرمایه هاى زیستى (استعدادهاى جسمى، عاطفى و فکرى)؛… .
276

کارکردها و پیامدهاى جامعه پذیرى
افزایش توان مندى ها؛ کسب آمادگى براى ایفاى نقش ها و وظایف محوله و تامین انتظارات اجتماعى؛ کسب آمادگى هاى لازم براى زندگى اجتماعى؛ هدایت، ابراز یا سرکوب احساسات؛ هدایت و کنترل افکار، تصورات، ذهنیات، داورى ها، قالب هاى فکرى و شیوه هاى تفکر؛ آماده سازى براى مشارکت اجتماعى؛ پذیرش جامعه از سوى فرد؛ کنترل کشش ها و خواسته هاى ناهمسو و ناهمخوان با جامعه
277

کارکردهای اصلی جامعه پذیری
بنابراین کارکردهای اصلی جامعه پذیری عبارت اند از:
1-زمینه انتقال فرهنگ جامعه، از یک نسل به نسل بعد فراهم می شود و بدین شکل بقای جامعه و استمرار آن تضمین می گردد.

278

کارکردهای اصلی جامعه پذیری
2-با توسعه توانایی های شناختی (درک کردن، به خاطر سپردن، استدلال کردن، محاسبه کردن، باور داشتن و …) و استعدادهای عاطفی (عشق، تنفر، همدردی، اعتماد و حسد) شخصیت فرد شکل می گیرد و کمال می یابد.
3-رسوم، عادات و آرزوهای افراد شکل می یابد

279

کارکردهای اصلی جامعه پذیری
4-فرد با شیوه های پذیرفته شده زندگی اجتماعی آشنایی پیدا می کند و می آموزد که نیازهای خویش را به شیوه های قابل قبول جامعه برآورد.
5-ارزش ها و باورهای اساسی جامعه را در ذهن متمرکز و آن ها را درونی می کند
280

کارکردهای اصلی جامعه پذیری
6-مهارت هایی را که برای زندگی در جامعه ضروری است، کسب می کند.
7-با دیگران به گونه موثری ارتباط برقرار می کند و نقش های اجتماعی، نگرش ها، انتظارات و گرایش های وابسته به آن و همچنین هنجارها، ارزش ها، زبان ها، عقاید و الگو های فکری و عملی را فرا می گیرد.

281

راهکارهای جامعه پذیری
به طور کلی می توان گفت که جامعه پذیری از سه طریق عمده :
1-تقلید
2-آموزش
3-و انگیزش» صورت می گیرد
282

1-تقلید
تقلید، نسخه برداری از رفتار، ارزش ها و نگرش های دیگر افراد یا گروه های دیگر است.
این وسیله یکی از عمده ترین وسایل جامعه پذیری است که در کلیه سنین مصداق می یابد، اما در دوران کودکی و پس از آن در دوران نوجوانی و جوانی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
283

1-تقلید
افراد در سنین پایین و در مرحله ای که شخصیت آنان در حال شکل گیری است، معمولاً به تقلید از رفتار، ارزش ها و نگرش های افرادی مبادرت می ورزند که آن ها را مهم و دوست داشتنی می دانند.

284

1-تقلید
تقلید ممکن است آگاهانه و یا غیر آگاهانه باشد. در دوران کودکی تقلید تقریباً در رابطه با والدین صورت می گیرد و کودک والدین خود را الگو قرار می دهد.

285

1-تقلید
در دوران نوجوانی و جوانی، معلمان و گروه همسالان و دوستان تبدیل به منبع مهمی برای تقلید می شوند و در مراحل بعدی نیز همکاران، همسران و یا شخصیت های معروف اجتماعی و سیاسی و یا فکری می توانند الگوی فرد برای اقتباس ارزش ها، نگرش ها و رفتار سیاسی باشند

286

2-آموزش
آموزش، یادگیری کم و بیش عمدی رفتار مناسب از طریق« تحصیلات رسمی » و بطور کمتر رسمی از طریق گروه های بحث و مطالعه و فعالیت های دیگر مانند کارآموزی حرفه ای است .

287

3-انگیزش
انگیزش» یادگیری رفتار مناسب بوسیله« تجربه » و از طریق فرآیند «آزمایش و خطاست ».
آموزش به روشنی بیش از همه در دوره کودکی و نوجوانی مهم است ،اما ممکن است هر از چند گاه در زندگی بزرگسالی نیز مهم باشد،در حالیکه انگیزش در تمام دوره زندگی معمول است.

288

جامعه پذیری نارسا
ممکن است در روند جامعه پذیری نارسایی هایی پدید آید.
از جمله آنکه ممکن است جامعه پذیری به شکلی تام و تمام در خصوص یک فرد صورت نپذیرد، فرد نتواند همه آنچه را که به او منتقل می شود فرا بگیرد یا آن را درونی کند و یا به عمد از معیارهای جامعه پیروی نکند.
289

جامعه پذیری نارسا
بنابراین تصور تحقق کامل جامعه پذیری، حتی اگر همه عوامل جامعه پذیری کامل عمل کنند آشکارا نادرست است، زیرا اندیشمندان رشته های متفاوت علوم اجتماعی به وجود نارسایی های گسترده و عمیق در بسترهای گوناگون اعمال فرایند جامعه پذیری در جوامع مختلف اذعان دارند و اعتراف می کنند که وجود این نارسایی ها، زمینه ساز جدی پیدایش کجروی در جامعه است.

290

جامعه پذیری و کنترل اجتماعی
جامعه پذیری و کنترل اجتماعی هر دو از وسایل تحقق نظم اجتماعی و مکمل یکدیگر هستند. در جامعه پذیری معیارهای جامعه به افراد آموزش داده می شود و سپس جامعه از طریق کنترل اجتماعی نظارت دایمی بر رفتار افراد برقرار می کند که مطابق با معیار های جامعه رفتار نمایند.
291

جامعه پذیری و کنترل اجتماعی
کنترل اجتماعی مربوط است به تنظیم رفتار افراد بالغی که مرحله جامعه پذیری را گذرانده اند ولی هنوز هم گرایش به عدول از تطابق با ملاک های هنجاری جامعه دارند.

292

کنترل اجتماعی
به «مجموع مجازات های مثبت و منفی که به منظور حفظ هم نوایی و سازش رفتارها به کار می رود» کنترل اجتماعی، نظارت اجتماعی یا تسلط اجتماعی گفته می شود. مجازات های مثبت از تکان دادن سر به نشانه تایید تا مراسم تشویق در انظار عمومی را شامل می شود
293

کنترل اجتماعی
مجازات های منفی نیز ممکن است به صورت عدم تایید ملایم تا مجازات های جسمانی بروز کند.
بنابراین، ساخت کارهایی که جامعه برای واداشتن اعضایش به سازگاری و جلوگیری از ناسازگاری به کار می برد، کنترل اجتماعی نامیده می شود.

294

کنترل اجتماعی social control
کنترل اجتماعی با جریان جامعه پذیری که تامین کننده هم نوایی در جامعه است آغاز می شود.
به این معنا که ابتدا در جامعه پذیری، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی به فرد آموخته می شود و سپس به وسیله کنترل اجتماعی، رفتار او تحت نظارت قرار می گیرد
295

فرآیند کنترل اجتماعی social control
فرآیند کنترل اجتماعی که یکی از مهم ترین کارکردهای نهادهای اجتماعی است به سه صورت می باشد:
الف- کنترل رسمی (Formal Control)
این نوع کنترل مبتنی بر عناصر حقوقی و قانونی جامعه است. در این جا قوانینی برای هدایت رفتار وجود دارد که ضمانت اجرای آن ها توسط برخی گروه ها و سازمان های جامعه تامین می شود.
296

الف- کنترل رسمی Formal Control
در نتیجه افراد نا هم نوا با هنجارهای اجتماعی به وسیله پلیس دستگیر و به دادگاه فرستاده می شوند.
علاوه بر این قوانین، مدرسه و اداره نیز دارای معیارها و مقرراتی برای کنترل اجتماعی می باشند.

297

ب- کنترل غیر رسمی Informal Control
کنترل غیر رسمی شکلی از کنترل اجتماعی است که در عرصه رویارویی اجتماعی اعضای جامعه در خانواده، مدرسه، محل کار و غیره تحقق می یابد.
ترس از بی آبرویی یا بی احترامی و بی اعتباری، بسیاری از افراد جامعه را وامی دارد تا از انجام کارهای ضد اجتماعی سرباز زنند.
298

ب- کنترل غیر رسمی Informal Control
همچنین پیش بینی اینکه عملی ممکن است مورد قبول خانواده، دوستان، معلمان و دیگر اعضای جامعه قرار نگیرد، از بسیاری از کجروی های اجتماعی جلوگیری می کند.

299

ت- کنترل اجتماعی مثبت و منفی (Socical Control Positive & Negative)
ت- کنترل اجتماعی مثبت و منفی (Socical Control Positive & Negative) تشویق ها، آفرین ها، قدردانی ها و اَعمال شوق انگیز دیگر، از جمله ساخت کارهای مثبت بوده و برای هم نوا ساختن با هنجارها و ارزش های اجتماعی لازم هستند
300

ت- کنترل اجتماعی مثبت و منفی (Socical Control Positive & Negative)
برعکس آن یعنی تنبیه، توبیخ، تهدید، بی اعتنایی، ریشخند، جریمه و زندان در زمره ساخت کارهای منفی هستند.
این تدابیر به منظور انصراف افراد از رفتارها و گرایش های ضد اجتماعی به کار گرفته می شود.

301

جامعه پذیرى و تربیت
جامعه پذیرى هر چند در محاورات علمى، غالباً معادل «تعلیم و تربیت» مصطلح به کار مى رود اما تامل در تعریف و موارد کاربرد و عناصر مقوم آن نشان مى دهد که این واژه با تربیت به معناى «تربیت اخلاقى» مالوف در عرف علماى اخلاق، انطباق چندانى ندارد.

302

جامعه پذیرى و تربیت
به بیان دیگر، اگرچه جامعه پذیرى، تعلیم و تربیت عام است اما برخى گونه هاى تربیت، جامعه پذیرى به معناى جامعه شناختى آن نیستند؛ به بیان شهید مطهرى: «تربیت مفهوم پرورش و ساختن را مى رساند و بس.
303

جامعه پذیرى و تربیت
از نظر تربیت فرق نمى کند که تربیت چگونه و براى چه هدفى باشد؛ یعنى در مفهوم تربیت قداست نخوابیده که بگوییم «تربیت » یعنى کسى را آن طور پرورش بدهند که یک خصایص مافوق حیوان پیدا کند، بلکه تربیت جانى هم تربیت است…. فن تربیت وقتى گفته مى شود که منظور مطلق پرورش باشد به هر شکل؛ این دیگر تابع غرض ماست که طرف را چگونه و براى چه هدفى پرورش دهیم.

304

جامعه پذیرى و تربیت
اما علم اخلاق یا فن اخلاق امرى تابع غرض ما نیست… در مفهوم اخلاق نوعى قداست خوابیده است (که باید معیار و ملاک قداست را به دست آوریم)… هر کارى که انسان آن را به حکم ساختمان طبیعى ا ش انجام دهد فعل طبیعى است، و فعل اخلاقى فعل غیرطبیعى است. » به بیان دیگر، شاخص جامعه پذیرى کامل، همسویى و انطباق با اقتضائات اجتماعى و فرهنگى جامعه مورد نظر است.
305

جامعه پذیرى و تربیت
سرمشق یا الگویى که فرد باید شخصیت خود را براساس آن شکل داده، متناسب با آن عمل کند، فرهنگ واقعى و آرمانى جامعه اوست.
از این رو، تفاوت در درون مایه هاى مختلف فرهنگى و چارچوب هاى نهادى و ساختارى جوامع است که در قالب تنوع شخصیتى افراد و الگوهاى زیستى متفاوت آن ها، انعکاس یافته است.

306

جامعه پذیری سازمان و اثر بخشی آن
این موضوع که کارکنان رفتاری را که از نظر سازمان صحیح و مطلوب است یاد بگیرند و به آن عمل کنند بسیار مهم است ولی این فراگیری خود به خود انجام نمی گیرد و مسئولان سازمان باید با تدابیری که اتخاذ می کنند موجبات آشنایی افراد تازه وارد را با محیط، آداب و اصول حاکم بر سازمان و خو گرفتن به آن فراهم آورند چرا که اگر افراد با فرهنگ سازمان آشنا نباشند پس از استخدام موجب مخدوش شدن باورها و عاداتی می شوند که در سازمان رایج است.
307

جامعه پذیری سازمان و اثر بخشی آن
پس از ورود موفقیت آمیز و یا جا افتادن فرد در سازمان، یعنی فرد تازه وارد خود را با اوضاع و فرهنگ سازمانی مطابقت می دهد و به تبع آن یافتن جایگاه صحیح تخصصی و اجتماعی فرد در سازمان، هم نقش موثر در شناسایی و ارضای نیازهای کارکنان دارد و هم موجب تحقق اهداف سازمان می گردد.

308

جامعه پذیری سازمان و اثر بخشی آن
مفاهیمی که نقش مهمی در فرایندآشنا سازی فرد تازه وارد با سازمان دارند
ارزش : یعنی شناخت خوب و بد یا درست و نادرست
رفتار صحیح : یعنی رفتار مورد انتظار سازمان از فرد
هنجارهای گروهی : یعنی معیارها و موازین درون گروهی که انتظار می رود رفتار و کردار معاشرت و مراوده اعضای گروه براساس آن باشد.
مفاهیم بالا مرتبط با یکدیگر بوده و نقش مهمی در فرایند آشنا سازی فرد تازه وارد با سازمان دارند.

309

دلایل اهمیت اجتماعی کردن
• آشنا سازی فرد با سازمان در نحوه انجام شغل و عملکرد او در پی آن در ایجاد ثبات در سازمان نقش مهمی دارد. • اگر آشنا سازی افراد با سازمان تجربه موفقی باشد این امر در ایجاد ثبات در سازمان نیز موثر است. • اجتماعی کردن موجب کاهش اضطراب و نگرانی روز اول کاری فرد می گردد.
310

دلایل اهمیت اجتماعی کردن
• هر فردی برای اینکه بتواند جایگاه مناسب خود را در سازمان بیابد به زمان نیاز دارد بنابراین باید برنامه ای وجود داشته باشد تا به جایگزینی و استقرار درست فرد در سازمان کمک نماید.
اجتماعی کردن همرا با برنامه ای دقیق و از پیش تعین شده فرد را آموزش داده و او را در جهت مطلوب هدایت می کند.

311

رشد کیفی کارکنان
رشد کیفی کارکنان: شرکت ها و سازمان ها باید برای بالا بردن توانایی های کارکنان خود برنامه های آموزش مختلفی طراحی کنند تا کارکنان در طی آموزش های مختلف به صورت فشرده و کوتاه مدت و ضمن خدمت با اطلاعات جدید در زمینه فرهنگ و هنجارهای آن سازمان آشنا شوند
312

ایجاد جو عاطفی مطلوب:
ایجاد جو عاطفی مطلوب: موسسات و سازمان ها باید تلاش نمایند بین اعضا و کارکنان خود جو عاطفی خوب و سازنده ای را ایجاد کنند بطوری که اعضاء و کارکنان سازمان و انسجام بیشتری یابند که این انسجام باعث شود جو مطلوب در درون سازمان ایجاد گردد.
313

رشد اجتماعی کارکنان
• رشد اجتماعی کارکنان: سازمان ها می توانند با تشکیل دوره های آموزشی به کارکنان خود بیاموزند که چه معیار و هنجارهایی مورد قبول سازمان می باشد و چه معیار و هنجارهایی غیر قابل قبول می باشد.

314

انواع روش های جامعه پذیری و اجتماعی کردن
1- آشناسازی 2- کتابچه راهنما 3- جامعه پذیری غیر رسمی 4-جامعه پذیری به صورت فردی یا گروهی 5- جامعه پذیری در یک دوره زمانی ثابت و متغییر
315

انواع روش های جامعه پذیری و اجتماعی کردن
6- قرارداد روانی 7– پیش بینی واقع گرایانه شغل 8- مدل سازی رفتار 9- رابطه مرید و مرادی 10- نقش ها و هنجارهای سازمانی

316

انواع روش های جامعه پذیری و اجتماعی کردن
بنابراین سازمان ها برای بالا بردن توانایی های کارکنان خود جهت نیل به اهداف عالی خود باید جامعه پذیری را رواج دهند تا زمینه های لازم را جهت استفاده موثر و مفید از منابع مادی و انسانی فراهم سازند که در واقع آثار مطلوبی در بعد بهره وری و کسب مزیت رقابتی دارد شد.

317

انواع روش های جامعه پذیری و اجتماعی کردن
به همین سبب برای ارزشی کردن تولید و سود آوری خدمات و فعالیت های سازمان ها باید جامعه پذیری را نهادینه کرد و در جهت تقویت آن گام برداشت جامعه پذیری افراد یعنی پذیرش اصول، الگوها، رفتارها و قواعد صنعت و تولید سازمان هاست که با اعمال سازوکارهایی بایستی آن را ایجاد و کاربردی نمود و تا زمانی که در سازمان ها فرایند جامعه پذیری ایجاد نشود سازمان ها در رسیدن به اهداف سازمانی موفق نخواهند
318

نظریه های روان شناختی جامعه پذیری
319

همنوایی
همنوایی کردن با یک گروه یکی از جنبه های جالب رفتار اجتماعی است به نظر می رسد که جامعه ها و گروهها همواره سعی در همنوا و همرنگ کردن افراد با خود دارند.
320

همنوایی
ظاهراً این جوامع و گروهها به افراد ناهمنوا چندان روی خوش نشان نمی دهند و به صورتهای گوناگون از قبیل طرد و منزوی کردن، ندادن امتیازات یا حقوق اجتماعی و حتی تنبیه مستقیم با افراد ناهمنوا رو به رو می شوند و برعکس افراد همنوا غالباً از مزایای گوناگون همنوایی، از پاداش مادی گرفته تا تایید اجتماعی وپذیرفته شدن در گروه بهره مند می شوند
321

همنوایی
همنوایی را تسلیم شدن به فشارهای گروهی وقتی که تقاضای مستقیمی از سوی گروه در مورد همرنگ شدن فرد یا گروه انجام نگرفته باشد تعریف کرده اند (رایتس من، 1984) یا گفته اند که همنوایی عبارت است از احساس فشار واقعی یا خیالی از سوی گروه به وسیله فرد که در نتیجه سبب تغییری در رفتار او گردد (آرونسون، 1999)

322

همنوایی
از سوی دیگر اگر در یک حرکت خودجوش منفی مانند حرکت دسته های اوباش جهت تخریب و اغتشاش، شخص با گروه همنوا شود همنوایی او عملی منفی خواهد بود و ناهمنوایی وی باید مثبت تلقی گردد. به این ترتیب مسائل ارزشی همنوایی عمدتا به موقعیت و زمینه کار بر می گردد.

323

همنوایی
علاوه بر موارد موجود در جهان بیرون در محیط واقعی در آزمایشگاه نیز در مورد همنوایی با گروه از سوی فرد و کوشش گروه برای همنوا کردن فرد اطلاعات فراوانی به دست آمده است.
به عنوان مثال در یک آزمایش قدیمی در مورد ((حرکت خودزاد)) این امر روشن شده است که افراد تحت تاثیر گفته های دیگران قرار می گیرند.

324

همنوایی
اگر گروهی آزمودنی در اتاقی کاملاً تاریک نشسته باشند و یک نقطه نورانی ثابت روی پرده ای تابانده شود، چند لحظه پس از نگاه کردن به آن آزمودنیها نقطه مزبور را متحرک خواهند دید، زیرا مرجعی برای مقایسه و سنجش ثابت بودن آن وجود ندارد.
اما احساس میزان جابه جا شدن نقطه نورانی در همه یکسان نخواهد بود.
325

همنوایی
از سوی دیگر اگر چند نفری از آزمودنیها مقدار جابه جایی را که به نظر آنها صورت می گیرد به صدای بلند اعلام کنند، دیده می شود که نظر دیگران نیز به نظر آنها بسیار نزدیک می شوند یعنی افراد دیگر، با افرادی که نظر خود را اعلام کرده اند همنوا می شوند.

326

علل همرنگی و نفوذپذیری
1 : نفوذ اطلاعاتی  = فکر می کنند نظر جمع درست است و بر نظر خود آن ها ترجیح دارد.
2 : نفوذ هنجاری = وحشت داشتن از پیامدهای منفی مخالف به نظر آمدن با جمع(نشان دادن همرنگی)

327

علل همرنگی و نفوذپذیری
علل همرنگی و نفوذ پذیری بسیارند.
مصاحبه با کسانی که در آزمایش اش تحت تاثیر گروه قرار گرفته بودند نشان داد برخی از آنان به اشتباه دیگران توجه داشتند ولی به منظور همنوایی با رفتار گروهی خود نیز گزارش مخدوش دادند.
بعضی دیگر در واقع تصور می کردند احساس بینایی آنها دچار اشکال شده است.

328

علل همرنگی و نفوذپذیری
مطلب جالب آن است که اگر فرد دیگری در گروه توجه به نظرات و رفتار دیگران نمی نمود از میزان همرنگی و نفوذ پذیری به شدت کاسته می شد.
این کیفیت درخور دقت می باشد و از نظر موارد استفاده آن در مسایل اجتماعی اهمیت دارد.
سکوت افراد سبب ازدیاد نفوذپذیری افراد دیگر می شود.

329

علل همرنگی و نفوذپذیری
چنانچه در جمعی مطلبی مورد بحث قرار گیرد اگر کسی نظریه مخالفی ابراز نکند دیگران نیز سکوت نموده برخلاف تمایلات درونی خود اقدام خواهند نمود ولی تنها اگر یک فرد مخالفت نماید بلافاصله اشخاص دیگر نیز نظریات اختلافی خود را بیان می کنند.

330

علل همرنگی و نفوذپذیری
نتیجه جالب دیگر تجربه محقق مزبور آن است که گرچه ظاهرا فرد با نظریه گروهی مطابقت خواهد نمود ولی در باطن نظریات خود را حفظ نموده وبه هنگام مناسب ابراز می دارد.

331

علل همرنگی و نفوذپذیری
بنابر این همرنگی و نفوذپذیری دو کیفیت متفاوتند. به عبارت دیگر همرنگی با نظریات و عقاید دیگران دلیل بر نفوذپدیری و تسلیم شدن نمی باشد، همرنگی کیفیتی ظاهری و خارجی و نفوذپذیری کیفیتی باطنی و درونی دارد.

332

اثرات همرنگی برجسم
از نظر فیزیولوژیک نیز همرنگی با دیگران کیفیت مناسب تری برای ارگانیزم دربردارد.
آزمایش در این زمینه نشان می دهد میزان اسیدهای چربی خون کسانی که با دیگران موافقت می کنند کمتر از مخالفین نظریات گروهی است.
333

اثرات همرنگی برجسم
آزمایشات نشان می دهد ضریب همبستگی میان نمرات همرنگی و کاهش اسیدهای چربی خون در حدود ۶۳% در جهت مثبت می باشد. چنین ضریب همبستگی قابل ملاحظه بوده و اهمیت مطلب را از نظر فیزیولوژیک نیز بیان می کند.

334

نکات چندی در مطالعه همنوایی
نشان دادن رفتار همنوایی همیشه بازتاب پذیرش واقعی یک موضوع نیست. یک فرد ممکن است با عقاید گروه همنوایی کند بدون اینکه معتقد باشد آن عقاید درست اند.
اگر این فرد در موقعیت دیگری قرار بگیرد چه بسا به صورتی کاملاً متفاوت عمل کند.

335

نکات چندی در مطالعه همنوایی
اگر همنوایی رفتار عمومی است که به صورت تسلیم شدن به فشار گروهی به ظهور می رسد نقطه مقابل همنوایی چگونه رفتاری خواهد بود؟
می توان  چند نوع رفتار مغایر با همنوایی را مجسم کرد. مانند استقلال رای که به صورت رفتاری که بدون توجه به هنجارهای گروهی به ظهور می رسد تعریف شده است.

336

نکات چندی در مطالعه همنوایی
کاربرد اصطلاحی چون همنوا، ناهمنوا، و مستقل؛ گویای این نکته است که ما می توانیم افراد را در یکی از این مقوله ها طبقه بندی کنیم و این بطور تلویحی بدان معنی است که کسی که در یک موقعیت همنوایی می کند در موقعیتهای دیگر هم همنوایی خواهد کرد.

337

نکات چندی در مطالعه همنوایی
به نظر می رسد که چنین برداشت قاطعی از همنوایی ساده انگاری بیش از حد موضوع است مهمترین نتیجه ای که از تحقیقات آزمایشگاهی در مورد همنوایی بر می آید آن است که عوامل موقعیتی در فراخوانی رفتار همنوایی دارای اهمیت فراوان اند
338

نکات چندی در مطالعه همنوایی
. و بدون شک در نظر گرفتن همنوایی به صورت صرفاً واکنشی بازتابی در برابر فشار گروهی یک اشتباه است.
درعوض بهتر است دلایل انتخاب فرد را بررسی کنیم.
بعضی از صاحبنظران معتقدند که شخص در یک موقعیت همنوایی صرفاً در جستجوی راه حلی برای تردید و عدم یقین خود است.

339

نکات چندی در مطالعه همنوایی
ساده انگاری و سوال در این باره که آیا همنوایی خوب یا بد است یک اشتباه است. شخصی که از پذیرش نظر و توصیه هر کسی در مورد هر موضوعی خودداری می کند.
احتمالاً دارای مشکلات ویژه زندگی خود است همان گونه که شخص که همیشه همنوایی می کند و هیچگاه قضاوتی بر مبنای منابع اطلاعات فردی خود انجام نمی دهد نیز دارای مشکل است.))

340

گودورن معتقد است عوامل زیر در تحت تاثیر قرار دادن همنوایی مهم اند
1. میزان همانند سازی با گروه
2. تصور فرد از نگرش گروه نسبت به ناهمنوایی
3. تصوری که شخص از ارتباط خود با گروه دارد
4. ویژگیهای شخصیتی فرد .

341

ویژگیهای فردی که با همنواعی همبستگی دارند عبارت اند از :
1.تاریخچه موفقیت : بعنوان مثال افرادی که دارای تاریخچه موفقیت باشند بیشتر احتمال دارد که با گروه همنوایی نکنند
2. نیاز به تایید اجتماعی
3. مقام فردی بطور کلی افراد دارای پایگاه متوسط  بیشترین میزان همنوایی را نشان میدهد.

342

عوامل موقعیتی موثر بر میزان همنوایی:
حجم گروهی :هرچه حجم گروهی که عقیده ی یکسانی را عرضه میکنند بزرگتر باشد ازمودنیها بیشتر همنوایی خواهند کرد البته این تصور الزاما صحیح نمی باشد.
کرچ و همکاران میگویند افزایش حجم گروه در دنیای واقعی خطر بالقوه ی شبیه و برخورد نامطلوب را افزایش میدهد واین امر باعث میشود که این گونه گروهای بزرگ بتوانند دارای اثر بخشی بیشتری در همنوا کردن فرد با گروه باشند
2. میزان تلقی گروهی از افراد به عنوان واحد های مجزا

343

انواع همنوایی
1. نفوذ اطلاعات یا informational : وقتی مردم بدین دلیل همنوایی کنند فکر میکنند نظر جمع درست است و بر نظر خود انها ترجیح دارد همنوایی اطلاعاتی انجام گرفته است 
2. نفوذ هنجاری normative: اگر شخص بدین دلیل با جمع همنوایی کند از پیامد های منفی مخالف بنظر امدن وحشت داردهمنوایی هنجاری روی داده است

344

انواع همنوایی
3. همنوایی خصوصی: private میتوان همنوایی خصوصی را پذیرش حقیقی دانست ودر توصیف مواردی که در ان نتنها رفتار اشکار شخص همنوا تغییر میکند بلکه ذهن او نیز عوض میشود و شخص معتقد شده نظر دیگران درست است
.4. همنوایی عمومی یا تسلیم : publicبه تغییرات ظاهری و سطحی در رفتار اطلاق میشود.

345

تفاوت میان همنوایی خصوصی و عمومی
تفاوت میان همنوایی خصوصی و عمومی :
در مقایسه با فردی که صرفا در ملا عام تظاهر به همنوایی می کند شخصی که همنوایی او واقعی است همان تغییرات رفتاری را حتی وقتی جمع حضور ندارد نیز حفظ میکند.

346

 تفاوتهای دو جنس از نظر همنوایی
 تفاوتهای دو جنس از نظر همنوایی : در این مورد دو عامل را باید در نظر گرفت
1. این تفاوت ها بستگی به این دارد که ازمودنی ها با موضوع مورد نظر برای همنوایی تا چه اندازه اشنایی دارد.
2. نوع فشار اجتماعی است که شخص باید با ان همنوایی کند به عنوان یک قاعده کلی تفاوت دو جنس در این مورد ضعیف و غیر قابل اعتنا می باشد .

347

دو نوع رفتار مغایر با همنوایی:
1. استقلال رای که بصورت رفتاری که بدون توجه به هنجارهای گروهی به ظهور میرسد فردی که لباس پوشیدن او تابع مد یا هنجارهای گروه نیست فردی است مستقل

348

دو نوع رفتار مغایر با همنوایی:
2. اصطلاح نا همنوایی یا ضد همنوایی برای پاسخهای که مخالف پاسخهای اکثریت در بیشتر موارد باشد.
یک فرد نا همنوا یا ضد همنوا ممکن است عملا لباسهایی را بپوشد که با هنجار گروهی مغایر باشد .

349

نظریه های در باره همنوایی :
منتقدان معروف اجتماعی نظیر دیویدرایسمن و ویلیاموایت با در نظر گرفتن جامعه بصورت یک کل معتقدند که همنوایی در جامعه ها افزایش یافته است.
2. وایت در کتاب انسان سازماندهی مینویسد که پیچیدگی های جامعه مدرن نیاز اتکا به دیگران را افزایش داده است .
اخلاق اجتماعی راه امدن با دیگران به عنوان هنجار یا استاندارد و در حال گرفتن جای اخلاق دیگری است که به کوشش های فردی و کار سخت ارزش فراوانی میدهد.

350

نظریه های در باره همنوایی :
3. اعتقاد رایسمن در مورد شخصیت دیگر رهبر و خود رهبر نیز دید گاه مشابهی را منعکس میکند
الف. خود رهبر : یعنی خود انها هدفها و ارزشهایشان را تعیین میکردنند
ب. دیگررهبر برای تعیین رفتار خود به دیکران چشم دارند

351

نظریه های در باره همنوایی :
4. ارونسون تحقیقات مربوط به همنوایی تحت عنوان ابهام موقعیت و اطلاعات رسیده مورد بررسی قرار داده است مفهوم این حالت ان است که وقتی ما با موقعیت مبهمی رو به رو می شویم امادگی زیادی پیدا میکنیم تا با اطلاعات رسیده در ان زمینه همنوایی کنیم
.

352

نظریه های در باره همنوایی :
اگر در یک مهمانی در یک کشور خارجی نشسته باشیم وغذایی جلوی ما گذاشته باشند که ندانیم ان را چگونه باید خورد طبیعی است که به افراد دیگر نگاه می کنیم و از انها پیروی میکنیم
353

پرخاشـــگری
پرخاشگری رفتاری است که هدف آن آسیب وارد آوردن به خود یا دیگران باشد.آنچه حایزاهمیت است،قصد و نیت رفتارکننده است.
الیوت ارونسون یکی از علمای اجتماعی معاصر گفته است: عصرماعصرپرخاشگری است.فروید ولورنز پرخاشگری راغریزی می دانند،اما در حالی که فروید آن را جلوه ای از غریزه مرگ دانسته ومخرب می داند،از نظر لورنز پرخاشگری جنبه سازندگی به صورت دفاع از قلمرو وایجاد نژادهای قویتر وسالمتر دارد.

354

پرخاشـــگری
درعین حال هم لورنز وفروید معتقدند انرژی پرخاشگرانه را هیدرولیکی وتراکمی می دانند،یعنی به تدریج درشخص انباشته می شود ونیاز به تخلیه دارد.
به نظر لورنز پرخاشگری درحیوانات نتیجه اش مغلوب شدن حیوانات ضعیف ،باقی ماندن حیوانات قویتر وسالمتر ودرنتیجه ایجاد نسلهای سالمتر وبهتر است.
هرچند کارهای لورنز بیشتر روی حیوانات متمرکز بوده ،اما نظریات او درمورد پرخاشگری انسان بیشتر مورد بحث ومجادله انگیز بوده است.

355

پرخاشـــگری
دونکته اساسی در کارهای او قابل توجه است:یکی توضیحات وی درباره اینکه چرا انسانها برعکس تقریبا تمام حیوانات دیگر همنوع خود را می کشند.
ونکته دیگر اینکه انرژی غریزی پرخاشگری چگونه در انسان متراکم شده وچگونه گاه گاهی تخلیه می شود.

356

پرخاشـــگری
توضیح لورنز درباره کشته شدن انسانها به دست انسانهای دیگر مبتنی بر این اصل درنظریه اوست که در حیوانات اساسا دونوع واکنش دربرابرخطر وجود دارد: نزاع وفرار..
همچنین لورنز معتقد است هرچه قابلیت های جنگیدن یک حیوان بیشتر باشد،نیروی بازدارنده ذاتی اوبرای پرخاشگرانه نسبت به همنوع خود قویتر است.
357

پرخاشـــگری
ازآنجا که انسان دراصل،به علت نداشتن وسایل دفاعی موثر برای دفاع از خود،درمقابل پرخاشگری با فرارپاسخ می داده است،بازدارنده های ذاتی برای نشان دادن پاسخ پرخاشگرانه نسبت به همنوع  خود در اوضعیف است.

358

پرخاشـــگری
درمیان همه موجودات تنها انسان به کشنده قهار و بدون پروای همنوع خود تبدیل شده است.
نظریه پردازی لورنز درمورد ماهیت غریزی انرژی پرخاشگرانه است. لورنز وفروید معتقدند که انرژی پرخاشگری به طور مداوم تولید وتدریجا متراکم می شود تا زمانی که به شکلی تخلیه شود واین تخلیه معمولا به علت حضور محرکها درمحیط که پرخاشگری می طللبند،صورت می پذیرد.
359

پرخاشـــگری
به طور کلی،دلایل مدافعان نظر ذاتی بودن پرخاشگری رامی توان به ترتیب زیر خلاصه کرد:
ا-گروهی از صاحبنظران خشم را به عنوان شاخص پرخاشگری معرفی کرده ونشان داده اند که درحالت خشم تغییرات فیزیولوژیکی وزیست شناختی گوناگونی درانسان صورت می گیردکه نشان دهنده ذاتی بودن این حالت هیجانی است:

360

دلایل پرخاشگری
الف)مقداری ازگلیکوژن ذخیره شده درکبد به صورت قندساده وقابل سوختن،یعنی،گلوکز درجریان خون آزاد می شود وانرژی لازم برای فعالیت بیشتررا تامین می کند .
ب)ترشح ماده انعقاد خون دربدن افزایش می یابد،منطقا بدین دلیل که اگرشخص درجریان سیتزه زخمی شد،خونریزی او زودتر بند بیاید.و…

361

دلایل پرخاشگری
تحقیقات درمورد افراد دارای پرخاشگری غیرعادی،نشان داده است که برخی از این افراد دارای یک کروموزوم yاضافی بوده وساختارکروموزومی آنها به صورت xyy است.
آزمایشهای مربوط به ناکامی نشان می دهد که هرگاه فردی در راه رسیدن به هدف ناکام شود،این ناکامی بلافاصله واکنشی پرخاشگرانه به دنبال دارد تا جایی که گروهی از محققان معروف به گروه ییل(yale grupe) فرضیه ناکامی-پرخاشگری راعنوان کردند.

362

دلایل پرخاشگری
معتقدان به اکتسابی بودن پرخاشگری:
گروه دیگری هستند برخلاف نظر غریزیون،دلایل فراوانی می توان ارائه داد که پرخاشگری منشاء غریزی وذاتی ندارد و برای تایید عقیده خود دلایل زیر عرضه کرده اند:

363

دلایل پرخاشگری
1.وجود کروموزوم yاضافی را نمی توان دلیلی بر ذاتی بودن پرخاشگری دانست.
وجود کروموزوم yاضافی سبب افزایش ودرشتی اندام می شود،اما چه بسا وجود اندام قوی وقدبلند از نظر اجتماعی سبب ممتاز شدن این افراد از نظر نیروی بدنی ودرنتیجه،مثلا استخدام آن به عنوان مامور ومحافظ وآدمکش مزدور که وجه حالت های پرخاشگرانه را ایجاب می کند،باشد.

364

دلایل پرخاشگری
2.تحقیقات بندورا نشان داده است که پرخاشگری کاملا جنبه تقلیدی دارد واز راه مشاهده کسب می شود ونمی تواند پایه ذاتی داشته باشد.
3.درمورد فرضیه ناکامی-پرخاشگری،محققان،بعداز گزارش نتایج گروه ییل کوشیدند این آزمایشها را دنبال کنند.
اما بیشتر آزمایشها نشان داد که پرخاشگری نتیجه حتمی واصلی ناکامی نیست.

365

جمع بندی دونظر:
1.درآدمی پرخاشگری نتیجه تعامل پیچیده ای بین تمایلات  وپاسخهای آموخته شده است.
2.پرخاشگری درانسان حتی اگر ذاتی هم باشد قویا تحت تاثیر عوامل اجتماعی قرار دارد.

366

جمع بندی دونظر:
رسانه های گروهی،به عنوان وسایل ارتباط جمعی،درشکل دهی وآموزش دادن رفتارهای گوناگون نقش مهمی به عهده دارند.
عده ای از صاحبنظران نیز به نقش بسیار مهم رسانه های همگانی،مانند تلویزیون وسینما درآموزش پرخاشگری به تماشاچیان اشاره می کنند.
367

جمع بندی دونظر:
به اعتقاد آنان خشونت تلویزیونی سه دسته عوارض به دنبال دارد:
اول کم شدن حساسیت تماشاچیان نسبت به پرخاشگری
دوم زیاده طلبی  درپرخاشگری برای ایجاد هیجان بیشتر
وسوم ایجاد اضطراب وعصبی بودن تماشاچیان
بانشان دادن وجود پرخاشگری،درهمه جای جهان وایجاد تصور که درهیچ جا امنیت وجود ندارد.

368

روش های کنترل پرخاشگری
تنبیه رفتارپرخاشگرانه
تنبیه الگوی پرخاشگر
استدلال کردن،
منحرف کردن ذهن فرد از موضوع پرخاشگری
وتخلیه پرخاشگری.

369

مقایسه ی جوامع ساده وپیچیده
در این رابطه شهرهای بزرگ با شهرهای کوچک و هر دوی اینها با روستاها مقایسه شدند.
حاصل این بررسی های مقایسه ای نشانگر این واقعیت است که با افزایش جمعیت و پیچیده تر شدن روابط اجتماعی،تمایل کمک به دیگران و اهمیت دادن به گرفتاریهای دیگران سیر نزولی پیدا میکند و به نظر میرسد که مردم شهرهای بزرگ بیشتر به فکر خودشان هستند تا به فکر دیگران.

370

مقایسه ی جوامع ساده وپیچیده
توجیهی که در رابطه با افزایش جمعیت صورت گرفته،مفهومی است که عده ای از محققان آن را اضافه بار نامیده اند. تعریفی که از مفهوم اضافه بار شده اینست که:
وقتی مقدار زیادی اطلاعات ورودی در زمان کم به شخص عرضه شوند،سیستم ادراکی او قادر به پردازش این همه اطلاعات ورودی نخواهد بود و در نتیجه به حالت اضافه بار دچار میشود.
371

مقایسه ی جوامع ساده وپیچیده
زندگی شهری با سه خصوصیت زیادی تعداد،تراکم و فشردگی،و ناهمگونی ساکنان خود باعث میشود که تقریبا همه با نوعی اضافه بار مواجه باشند.حال سوال اینست که اضافه بار چگونه برنوعدوستی و همدردی اثر میگذارد؟

372

محققان واکنش های مردم دربرابر اضافه بار را چنین معرفی میکنند؟
1-چون رویدادهای اضطراری در شهرهای بزرگ فراوان است،مردم کمتر میرسند که در همه ی آنها دخالت کنند چون وقت ونیروی انسان مشخص و محدود است و باید بین مطالب و وقایع مختلف تقسیم شود
373

محققان واکنش های مردم دربرابر اضافه بار را چنین معرفی میکنند؟
2-با مطالب و رویدادها به صورت انتخابی برخورد میشود.به عنوان مثال فردی که برای رفتن به محل کار در یک شهر پر جمعیت باید خود را در ساعت معینی به سرویس برساند وجود یک انسان بیمار یا فردی که در یک موقعیت اضطراری گرفتار شده است،نادیده بگیرد.
374

محققان واکنش های مردم دربرابر اضافه بار را چنین معرفی میکنند؟
3-شخصی که دچار اضافه بار شده،گرفتاری اضافه بار را به دیگران انتقال میدهد،مثل بلیط فروشی که گرفتاری ناشی از خرد کردن پول را به دیگران انتقال کرده و از خود رفع میکند.

375

با سپاس از همراهی دلگرم کننده تان
تلفن مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی مهر جنوب
07633671199
تلفن موسسه آموزشی و پژوهشی آنامیس مهر جنوب
07633680163
خط همراه ویژه مشاوره 09129680169

وبسایت مشارکت در تولید و فروش فایل های آموزشی
Anamisfile.ir

مهر ایرانی
مرجع معرفی متخصصان حوزه روان شناسی، مشاوره و علوم تربیتی
Mehreirani.ir


تعداد صفحات : 378 | فرمت فایل : ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود