خانواده و نظام خانواده
(وَ مِنْ آیَاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُم مِنْ اَنفُسِکُمْ اَزْوَاجاً لِتَسْکُنُوا اِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَرَحْمَهً اِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَات لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ)
(روم: 21)
خداوند همسری در کنارتان قرار داد تا بدان وسیله، آرامش یابید.
طرح مسئله
انقلاب صنعتی را به واقع می توان یکی از رخدادهای مهم تاریخ حیات بشر به حساب آورد از آن بابت که کمتر رویدادی را در جهان می توان ذکر کرد که تا بدین حدّ در جوانب ابعاد حیات انسان اثر گذارده باشد.
شیوه ی زندگی و اصولاً طرز فکرها در رابطه با آن دگرگون گردید، اندیشه هایی جدید در رابطه با حیات نوین پدید آمدند که دامنه آن به زودی در اقصی نقاط جهان گسترده شد و حتی کشورهای غیر صنعتی را هم زیر پوشش قرار دادند.
اخلاق که تا آن روزگار بیشتر جنبه ی تعیینی داشت به مرحله استنباطی رسید و هر گروه و طرفدار مکتبی کوشیدند که آن را براساس دید و برداشت خود تبیین کنند. ارزش های گذشته به ویژه در زمینه روابط زیر سوال قرار گرفتند و چه بسیار از آنها که فانی شدند و به جایش ارزش های دیگری پدید آمدند.
از جمله موسسات و نهادهایی که در سایه این تحول بزرگ دگرگون گردید مسئله خانواده و ارزش و قداست آن بود. ما حتی از اوائل قرن بیستم شاهد عملکردها و طرز فکرهایی هستیم که در آن سعی بر فسخ بنیاد خانواده و طرد آن بود و خدا می داند که این اندیشه زهرآگین چه فاجعه ای برای بشر آفریده است.
نهضت صنعتی عاملی بود که در آن سرمایه داران کوشیدند برای دستیابی به کار بیشتر و مزدی کمتر زنان را از خانواده ها به بیرون کشند و به سوی کارخانه گسیل دارند و این امر با فریب و حقه تحت عنوانِ دادن حق آزادی به زنان و تساوی حقوق آنها با مردان ، آنچنان فلاکت و بیچارگی برای این طبقه به وجود آورد که وصف ناشدنی است متاسفانه جدایی کودکان از مادران شاغل گاه منشا پیدایش نابسامانی هایی در سنین بعدی حیات کودکان است که اثرات آن همواره باقی می ماند.
پس مقوله خانواده موضوعی بسیار مهم و حیاتی در زنده ماندن جامعه است.
اهمیت خانواده
خانواده به عنوان اولین کانونی که فرد در آن قرار می گیرد دارای اهمیت شایان توجهی است. اولین تاثیرات محیطی که فرد دریافت می کند از محیط خانواده است و حتی تاثیرپذیری فرد از سایر محیطها می تواند نشات گرفته از همین محیط خانواده باشد. خانواده پایه گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی آینده ، اخلاق ، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی بر عهده دارد.
عواملی چون شخصیت والدین ، سلامت روانی و جسمانی آنها ، شیوه های تربیتی اعمال شده در داخل خانواده ، شغل و تحصیلات والدین به وضعیت اقتصادی و فرهنگی خانواده ، محل سکونت خانواده ، حجم و جمعیت خانواده ، روابط اجتماعی خانواده و بی نهایت متغیر دیگر در خانواده وجود دارند، شخصیت فرزند ، سلامت روانی و جسمانی او ، آینده شغلی ، تحصیلی ، اقتصادی ، سازگاری اجتماعی و فرهنگی ، تشکیل خانواده او و غیره را تحت تاثیر قرار می دهند.
خانواده و اهمیت آن در دوره کودکی
نوزاد در خانواده به دنیا می آید و اولین تعاملات خود را با محیط آغاز می کند. در این کانون اولیه اولین تاثیر و تاثرات متقابل آغاز می شود و کودک کم کم در فرآیند رشد و اجتماعی قرار می گیرد. همانطور که روان شناسان معتقدند سالهای اولیه کودکی نقش بسزایی در رشد شخصیت و آینده او دارد. بیشتر طرحواره ها و شناختهای کودک از خود ، اطرافیان و محیط در این دوران شکل می گیرد. میزان سلامت جسمانی و روانی کودک بسته به ارتباطی است که خانواده با وی دارد و تا چه حد تلاش می کند نیازهای او را برآورده سازد.
کودکانی که در این سنین از لحاظ عاطفی و امنیتی در خانواده تامین نمی شوند به انواع مشکلات مبتلا می شوند. مشکلات این کودکان اغلب با شیطنتها ، دروغگوییها و حرف نشنیدنهای ساده شروع می شود و با توجه به وضع نابسامان خانواده به بزهکاریها و جنایات بزرگسالی منتهی می شود. سخت گیری زیاد والدین یا بی توجهی آنها ، یا ننر و لوس بار آوردن کودک و برآورده ساختن کلیه نیازهای منطقی و غیر منطقی او ، شخصیت سالمی را به بار نخواهد آورد. سلامت خود خانواده ، تعادل شخصیتی والدین و آشنایی آنها به اصولی که می تواند محیط خانواده را سالمتر سازد، بسیار حائز اهمیت است.
خانواده و اهمیت آن در دوره نوجوانی
نیازهای مرحله نوجوانی دوران حساس است. بطوری که در کنار سایر تحولات و تغییراتی که از جنبه های جسمانی و روانی در فرد اتفاق می افتد، ویژگی مشترک و مهم دیگر آن دوران ، استقلال طلبی نوجوان در خانواده است. نوجوان می خواهد به طریقی رشد استقلال خود را به خانواده ثابت کند و بر این اساس شروع به ایجاد فاصله بین خود و خانواده می کند و به گروه همسالان نزدیک می شود.
در صورتی که خانواده در این دوران به کارکردهای اساسی خود آشنایی نداشته باشد و همچنین با ویژگیهای دوران نوجوانی آشنا نباشد، نخواهد توانست عملکرد تربیتی خود را به نحو احسن ایفا نماید. و چه بسا که اقدامات نادرست از سوی خانواده ، فضای نامناسب موجود در خانواده و غیره ، بیشتر و بیشتر نوجوان را از محیط خانواده دور ساخته و در صورتی که خانواده در گذشته نیز کارکرد تربیتی خود را به شیوه درست اعمال نکرده باشد و فرد از پختگی فکری کاملی برخوردار نباشد با گرایش به زمینه های ناسازگارانه مثل عضویت در گروههای افراطی و سایر زمینه ها مشکلات فردی و اجتماعی زیادی را به بار خواهد آورد.
سخت گیری زیاد والدین و خانواده در این دوران و همچنین سهل گیری و آزاد گذاری آنها فرزند را موجودی سرکش ، طغیانگر و متزلزل بار خواهند آورد. از این گذشته این دوران ، دوران الگو گیری و همانند سازی و لازم است خانواده الگوهای مناسبی را برای نوجوان خود فراهم سازند. میزان حضور خانواده در اجتماع نیز در این اهمیت بسزایی دارد. هابز معتقد است که بسیاری از نوجوانان پریشان حال و آشفته به خانواده هایی تعلق دارند که از زندگی اجتماعی مجزا و بیگانه اند. خانواده در عین حال که کوچکترین واحد اجتماعی است، مبنا و پایه هر اجتماع بزرگ است. افراد سالم جامعه ، افراد موفق و افراد فعال اجتماعی از داخل خانواده های سالم بیرون آمده اند و افراد ناسالم پرورش یافته خانواده های ناسالم هستند.
آیا همه انیمیشن «بابا لنگ دراز» را یادتان هست؟ اوج شیطنت های دوران نوجوانی با تخیلات و عشق ها و علاقه ها به موضوعات خنده دار، فرصتی برای تجربه و رشد فردا…
اهمیت خانواده در سلامت خانواده
انحرافات خانواده ، عدم سلامت روانی خانواده ، مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده از لحاظ تاثیری که روی اعضاء خود دارد جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. افراد پیوند میان خانواده و اجتماع هستند. افراد پرورش یافته در خانواده وارد اجتماع می شوند و ویژگیهای سالم یا ناسالم خود را که در خانواده دریافت کرده وارد اجتماع می کنند. از این لحاظ سلامت یک جامعه به سلامت خانواده های آن وابسته است.
لامارک و لوپله و دیگران ، خانواده را مهمترین کانونی می دانند که جامعه از آن تغذیه می کنند. به این ترتیب فرد در کنار تاثیری که از اجتماع خود می پذیرد با توشه ای که از خانواده خود دریافت کرده است محیط پیرامون خود را تحت تاثیر قرار می دهد. چنین تاثیراتی علاوه بر مسائل پیرامونی جزئی بلکه بر مسائل کلان اقتصادی – اجتماعی و سیاسی یک جامعه نیز نقش دارند. به این ترتیب به نظر می رسد که اصلاح یک جامعه ، پیشرفت و ترقی آن از جنبه های مختلف تاثیر اصلاح خانواده ، توجه افراد به اهمیت خانواده و آموزش آنهاست.
در جلسات مرتبط با موضوعات انحرافات اجتماعی مفصلا بحث می گردد.
اهمیت خانواده در سلامت و امنیت جامعه
خانواده تنها نظام اجتماعی است که در همه جوامع، از مذهبی و غیر مذهبی پذیرفته شده و توسعه یافته است؛ و در جوامع مختلف دارای نقش، پایگاه و منزلت های گوناگون است. با این که هسته ای کوچک از اجتماع است در حیات اجتماعی مردم نقش و تاثیری فوق العاده دارد.
خانواده هسته اول همه سازمان ها و نهادهای اجتماعی است. همه نقش های مربوط به 1- ایجاد تمدن 2- انتقال مواریث 3- رشد و شکوفایی انسانیت به آن مربوط می شود. همه سنت ها، عقاید و آداب، ویژگی های فردی و اجتماعی از طریق خانواده به نسل جدید منتقل می گردد.
جامعه متشکل از خانواده هاست، مختصات آن از طریق روابط خانوادگی قابل توصیف است. اثر وجودی مفید و یا زیان بخش آن به جامعه هم می رسد . ساخت و مشی آن در سکون یا اضطراب جامعه موثر است، انگیزه اعضایش در انگیزه های اجتماع تاثیر می گذارد. چگونگی مشی و سبک زندگی آن در اخلاق جامعه و در صحت یا بیماری آن نقشی موثر دارد.
از نظر ما تشکیل خانواده خدمتی است به زن و مردی که برای حیات مشترک پیوندی برقرار کرده اند، و خدمتی است به اجتماع از نظر دور داشتن آن از عوامل فساد و لغزش و ایجاد احساس مسئولیت ، و به کودک که نیاز به مربی و معلمی صالح دارد، و به مکتب و مذهب که تعالیم آن از این طریق حیات و تداوم پیدا می کنند.
خانواده
گروه خویشاوندی کوچکی که در اجتماعی کردن فرزندان و پاسخگویی به برخی نیازهای بنیادی دیگر جامعه مسئولیت اصلی را به عهده دارد. (بورس کوئن)
خانواده
خانواده عبارت است از گروهی افراد که میان آنها روابط خویشاوندی وجود دارد و در مکان واحدی زیست می کنند و
تغذیه مشترک دارند . (منصور وثوقی و علی اکبر نیک خلق)
تعریف خانواده
«گروهی است متشکل از افرادی که از طریق پیوند زناشویی، هم خونی یا پذیرش، با یکدیگر به عنوان شوهر، زن، مادر، پدر، برادر، خواهر و فرزند در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی میکنند». باقر ساروخانی، دائرهالمعارف علوم اجتماعی، تهران، انتشارات کیهان، 1375
خانواده گروهی اجتماعی است که بزرگسالان آن(مذکر و مونث) از نظر جنسی، با هم زندگی میکنند و از نظر اقتصادی، همکاری دارند و دارای یک بچه یا بیش تر هستند. (برای آگاهی بیش تر، ر.ک: بروس کوئن، درآمدی به جامعه شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، توتیا، 1377. باقر ساروخانی، دائرهالمعارف علوم اجتماعی، استفان مور، دیباچهای بر جامعه شناسی، ترجمه مرتضی ثاقب فر، تهران، ققنوس، 1376) که قدر مشترک این گونه تعاریف را میتوان در سه محور خلاصه کرد:
1. خانواده بر مبنای ازدواج بین دو جنس مخالف شکل میگیرد. 2. روابط نسبی(قرار دادی یا واقعی) یا سببی بین اعضای آن وجود دارد. 3. افزون بر کارکردهای زیستی(تولید مثل)، کارکردهای آموزشی، تربیتی و اقتصادی نیز برای آن متصور است.
تعریف خانواده
خانواده در غرب
به سوی جدایی؛ تغییرات شدید از سال 1960
در فاصله کوتاه سه دهه، خانواده سنّتی تقریباً ناپدید شد. امروزه خانواده هایی با پدر نان آور و مادر خانه دار با یک یا چند فرزند، فقط یک ششم خانواده ها را تشکیل می دهند. مینتز و کلوگ این تغییر شگرف را به تحوّل عظیم در ارزش های فرهنگی نسبت می دهند. آنها معتقدند: نظام اخلاقی جدید، انقلابی در ارزش ها و رفتارهای خانواده به پا کرده است. ( رشد طلاق ، اثرگذاری رسانه ها در کانون خانواده ، افزایش خانواده های تک سرپرست و زن سرپرست ، افزایش نقش زنان در محیط کار و واگذاری تربیت فرزندان به حاکمیت ، افزایش کار کودکان در بیرون از منزل ، افزایش روابط جنسی غیر متعارف ،افزایش حس خودبینی و خودخواهی فزآینده ، افزایش بزه کاری ، الکلیسم ، خودکشی ، استفاده از مواد مخدر و … )
آنچه غربی ها در سالهای پس از 1960 شاهد بودند چالش های بنیادی بود در شکل ها، آرمان ها و انتظارات نقشی که خانواده را طی یک و نیم قرن تعریف کرده است
در سال 1978، ک. ب. لوسی ، روانشناس آمریکایی معتقد بود:
امروزه پنجاه درصد کل ازدواج ها به طلاق، جدایی، یا ترک خانه ختم می شود. میزان ازدواج و میزان تولّد در حال کاهش است. تعداد خانواده های تکوالد و تک فرزند افزایش می یابد. جوانان بیش از پیش، به زندگی با هم بدون ازدواج روی می آورند…
روابط جنسی پیش از ازدواج و نامشروع دیگر موجب خشم والدین یا همسران نمی شود. میزان گزارش شده زنای با محارم، هتک عرض کودکان، تجاوز و سوء استفاده از همسر و فرزند بیوفقه صعود می کند. کودکان فراری، روسپی گری نوجوانان، اعتیاد به مواد مخدّر و الکلی در بین جوانان پدیده هایی بزرگ و ناخوشایند شده اند
خانواده در غرب
پژوهشگران معتقدند که بسیاری از آسیبها و مشکلات اجتماعی ، به نوعی با عدم سلامت نهاد خانواده مرتبط است . تعارض شخصیت افراد، اختلال در رفتارهای فردی و اجتماعی ، جرم، خشونت و اعتیاد و غیره ، ریشه در فضای آشفته فرهنگی و تربیتی برخی از خانواده ها دارد . خانواده به عنوان هسته اولیه تشکیل دهنده اجتماع ، نقش محوری در اشاعه هنجارهای اجتماعی و اخلاقی دارد . اما متاسفانه امروزه شاهد کمرنگ شدن ارزشهای اخلاقی بویژه در غرب و فروپاشی بنیان خانواده در این جوامع هستیم . به نظر کارشناسان ، تغییرات بوجود آمده در جوامع غربی و بویژه در خانواده ها ، مرتبط با ظهور مادیگرایی در این جوامع است . با ورود به دوره پست مدرنیسم ، بر فردیت و منافع فردی ، تاکید بسیار شده است . به عبارتی افراد ترجیح می دهند بیشتر به نیازهای شخصی خود بپردازند . در این تفکر ، اگر خواسته های فردی به صورت تمام و کمال در قالب ازدواج برآورده شود ، به آن اقدام می کنند . در غیر این صورت اگر راه را برای رسیدن به خواسته ها و منافع شخصی ناهموار ببینند ، تن به چنین پیوندی نمی دهند .
خانواده در غرب
به این ترتیب ، با ظهور ارزشهای جدید در غرب ، مسیر حرکت خانواده تغییر کرد. به عبارتی هریک از اعضای خانواده، خواسته های شخصی را بر خواسته های خانواده ترجیح دادند. در خانواده پست مدرن ، مرزهای میان خانه و کار بیرون از خانه ، زندگی خصوصی و عمومی و همچنین مرز کودکی و بزرگسالی ، مخدوش شده است . امروزه متاسفانه نقش مادری به جای اینکه از ارزش اجتماعی بالایی برخوردار باشد ، کمرنگ شده است . با رواج اندیشه های فمینیستی در غرب ، نیازی اساسی در زن یعنی مادر شدن، نادیده گرفته شده است. در حالیکه زنان به لحاظ فطری و طبیعی ، از قابلیت مادرانه برخوردارند . اغلب پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که امروزه در غرب فضای مناسب برای تربیت کودکان وجود ندارد و فروپاشی خانواده ، عامل عمده انحطاط اخلاقی در جوامع غربی است. چرا که بچه ها غالبا" ارزشهای اخلاقی را در خانواده می آموزند . وقتی پدر و یا مادر به دلیل اشتغالات اجتماعی، در خانه حضوری مفید ندارند و یا از احساس و عاطفه، تهی هستند ، همچنین هنگامی که پدر و مادر ، خود مشکلات اخلاقی دارند ، طبعا" بچه ها از یادگیری ارزشهای والای اخلاقی محروم می شوند .
خانواده در غرب
متاسفانه در عصر مدرن ، پدرها و مادرها در سالهای رشد و بلوغ فرزندان ، درکنار آنها نیستند . هربرت هندین ( HERBERT HENDIN ) روانکاو آمریکایی در تحقیقی که چند سال پیش در سوئد انجام داد ، نرخ بالای خودکشی در این کشور را با بی تفاوتی مادران سوئدی در قبال فرزندانشان مرتبط می داند . او می گوید : « مادران سوئدی مایلند به جای مراقبت از فرزندانشان به محل کار بروند . آنها در ابراز عاطفه به کودکان کوتاهی می کنند . کودکان سوئدی خیلی زود از مادرانشان جدا می شوند و باید مستقل شوند . این امر به تضادهای روانی و گاه خودکشی می انجامد . »
به این ترتیب شاهدیم که خانواده در غرب ، با چالش های متعددی روبرو شده است . اما ریشه این مشکلات چیست ؟ برخی از صاحب نظران و ازجمله بعضی از اندیشمندان غربی ، سکولاریسم را منشاء مشکلات اجتماعی ، فروپاشی خانواده و کمرنگ شدن ارزشهای اخلاقی در جوامع غربی می دانند .
خانواده در غرب
پل ویتز محقق و نویسنده کتاب " دین ، دولت و بحران خانواده " می نویسد :
" من والدین جدا از هم ، مطلقه ها و خانواده های از هم پاشیده را بهترین نمونه های خانواده سکولار می دانم . این خانواده ها ، نتیجه منطقی و اجتناب ناپذیر تفکر سکولاریستی هستند . " او در جایی دیگر می گوید : " ریشه مشکلات و گرفتاریهای غرب به این سخن نیچه باز می گردد که اگر خدا نیست ، پس همه کار می توان انجام داد .”
این مسئله نشان می دهد که با حذف مذهب ، خانواده در غرب ، پشتوانه اجتماعی و ارزشی خود را از دست داده است . به همین دلیل تا زمانی که سکولاریسم بر تمدن غرب غلبه دارد ، فرایند فروپاشی خانواده ادامه خواهد یافت . سکولاریسم با حدف مفاهیم متعالی و مذهبی از عرصه حیات اجتماعی ، افراد را به لذت گرایی بی حد و مرز تشویق می کند . با فراگیر شدن این تفکر ، دیگر دلیلی برای تحمل محدودیتها و سختی های ازدواج و تشکیل خانواده وجود ندارد .
آقای دکتر رحیم پور ازغدی ، محقق و ایرانی می گوید :
" با حاکم شدن تفکر سکولاریستی ، بزرگترین خطری که زنان را تهدید می کند ، مقایسه آنان با مردان است . این مقایسه ، منشاء رقابت شده و حمایت مرد از زن ، به رقابت او با زن تبدیل شده است . از سوی دیگر با حاکم شدن تفکر سکولاریستی ، روابط نامشروع ، تحقیر کردن ارزشهای مادری و جایگزین شدن عشق های ناپاک در محیط خانواده رواج یافته است . از آنجا که در نظام سرمایه داری کنونی ، اخلاقی جایگاهی ندارد ، ما شاهد عادی شدن خیانت زن و شوهر به یکدیگر و بالا رفتن آمار طلاق هستیم . اینها ویژگیهای خانواده در نظام سکولار است . "
خانواده در غرب
هم اکنون خانواده در غرب تحت تاثیر تفکرات و جنبش های فمینیستی قرار دارد . از نظر آنها تعریف زن به عنوان مادر و همسر ، او را محدود می کند . به همین دلیل آنان خواهان آزادی زنان از قید و بند زندگی خانوادگی هستند و اعتقادی به تربیت و پرورش انسانها در کانون خانواده ندارند . در انسان شناسی آنان ، زن و مرد به صورت موجوداتی مستقل آفریده شده اند و می توانند به صورت جدا از هم زندگی کنند . این نگرش ، با آموزه های دین اسلام درمورد زن و مرد ، مغایرت دارد .
خانواده در غرب
برخی از نابسامانی های ناشی از نظام حاکم خانواده
– روابطشان سست و متزلزل است و از صفا و صمیمت و در نتیجه آرامش و سکون واقعی خبری نیست.
– زن و شوهر ظاهراً در کنار یکدیگرند ولی وضع حیات شان آنان را چون دو بیگانه در کنار هم قرار داده است.
– آمار طلاق سرسام آور است و زن و مرد به اندک بهانه ای رشته پیوند خانوادگی را از هم می گسلند.
– فرزندان مهر و عطوفت لازم را از خانواده ها به دست نمی آورند و در نتیجه اغلب شان زود رنج و زودشکن و بی عاطفه اند.
– به علت عدم برخورداری نسل از تربیت صحیح ، بزهکاری کودکان رو به افزایش و تزاید است.
– و به علت آزادی بی بند و بار در ارضای هوس های جنسی ، مردان نیازی به ازدواج دائم نمی بینند و با ارضاهای آزاد از پذیرش مسئولیت اداره خانواده سرباز می زنند.
– روح غیرت ناموسی بسیار تنزل کرده و زوجین از دیدن همسر خود با بیگانگان دچار عذاب وجدان نمی شوند.
– فرزندان نامشروع رو به افزایشند و وحدت ها و صمیمیت ها در حال تزلزل و سقوط.
ضرورت امروزی توجه به خانواده
ما معتقدیم امروزه بیش از هر عصری ضروری است درباره خانواده بحث ها و ارشادهایی صورت گیرد. نخست از آن بابت که در هیچ عصر و دوره ای بشریت تا این اندازه در رابطه با خانواده دچار سقوط و انحطاط نشده بود. ثانیاً هیچگاه انسان ها تا این حد ، از دستپخت فکری و فلسفی خود دچار سرخوردگی نشده بودند، و ثالثاً در هیچ عصری آوای تعالیم جانبخش اسلامی و معرفی اسلام به عنوان یک تز حیات بخش و انقلاب آفرین جا نیفتاده بود.
بشریت امروز چشم به سوی اسلام دارد و می خواهد ببیند اسلام در این رابطه چه می گوید و برای نجات انسان از بدبختی ها و بیچارگی های موجود چه تزی را ارائه می دهد. دنیای امروز براساس تحقیقات و بررسی های صاحب نظران به جایی رسیده است که نیکو در می یابد اگر خانواده ها سالم و استوار باشند بسیاری از مسائل مربوط به حیات اجتماعی سروسامان می یابند و اگر خانواده را که خشت بنای اولیه اجتماعی است از عوامل لغزش دور سازیم جامعه تا حدود زیادی سر و سامان پیدا خواهد کرد.
از همه اینها گذشته مسئله خانواده از مسائلی است که هر چند گاه یکبار لازم است درباره آن صحبت شود و دیدگاه های تازه ای در آن عرضه و ارائه گردد تا نسل های جوان و نوخاسته به اهمیت آن بیشتر پی برند و راه و روش خود را در این رابطه انسانی سازند.
اسلام و خانواده
اسلام خانواده را از مهمترین و اساسی ترین واحدهای اجتماعی می داند که بنای آن بر الفت و همدلی و همدمی استوار گشته و این بنا محبوب ترین بناها در پیشگاه خداوند است. روابط آن بر مودت و رحمت پایه گذاری شده و گرمی کانون خانواده مورد توجه عمیق اسلام است.
تعالیم اسلامی شخصیت واقعی انسان را مد نظر دارد و نیک بختی و سعادت زوجین را در سایه عقد و پیمان ازدواج با در نظر داشتن معیارهای انتخاب همسر تضمین می کند. در عین خواستاری لذت و خوشی برای زن و مرد ، روابط آنها را بر مبنای ضابطه اندیشیده ای قرار می دهد.
اسلام زندگی خانوادگی را بر مبنای حقوق و مسئولیت قرار می دهد و در آن وظیفه هر یک از اعضا معلوم و مشخص است در عین آن که گذشت و فداکاری زوجین برای گرمی کانون و استواری آن اصلی است. اسلام قائل است اصلاحات باید از خانواده ها شروع شود (ابدء بما تعول) و زن و شوهر مسلمان باید بنای حیات اجتماعی را در خانواده پی ریزی نمایند.
خانواده نظامی دارد که از سوی خالق بشر، همان کس که به همه ریزه کاری ها و ظرافت و لطافت حیات او آگاه است و برای بشریت سعادت و نیکبختی می خواهد و در کارش اشتباهی و لغزشی نیست ، تهیه و تدوین شده است در نتیجه برای انسان بدبختی و تاسف و تاثری نخواهد بود و موجبات سکون و آرامش واقعی زوجین از هر سو فراهم است.
پیامبر مکرم اسلام (ص) می فرمایند:
« هیچ بنیاد اسلامی نزد خداوند پسندیده تر از بنای ازدواج وخانواده نیست ».
در جایی دیگر ایشان می فرمایند:
«کاملترین مومنان از حیث ایمان خوش خلق ترین آنهاست وشایسته ترین شما آنها هستند که با زنهایشان خوش رفتارند».
اسلام و خانواده
خانواده ایرانی ضمن داشتن وجوه شباهت هایی باسایر خانواده های جهان، ویژگی های خاصی نیز دارد که آن را از دیگر خانواده ها در جهان متمایز می کند. از جمله این ویژگی ها می توان به اقتدار در خانواده ایرانی اشاره کرد که بیشتر در دست مردان قرار گرفته و زنان کمتر امکان مشارکت در امور زندگی خانوادگی و اجتماعی را پیدا می کرده اند. از این رو، بیان خانواده پدرسالار به خانواده ایرانی بسیار شایع است.
دومین ویژگی بعد خانوار می باشد. هر موقع که از خانواده ایرانی سخن می رفته است، وجود جمعیتی بیشتر از چندین نفر که در کنار یکدیگر زندگی می کنند، به ذهن می آمده است.
سومین ویژگی، اهمیت فرزند است. یکی دیگر از صفات و مشخصات خانواده ایرانی، توجه و اهمیت بسیار به فرزندان است. این معنی هم در خانواده در گذشته و هم در خانواده معاصر دیده می شود. اهمیت فرزند به اندازه ای بوده است، که بسیاری علت تشکیل خانواده را فرزندآوری زیاد می دانسته اند. داشتن یک فرزند یا خانواده بدون فرزند در فرهنگ ایرانی عموما مورد سوال بوده است.
خانواده در ایران
چهارم، وضیعت زنان که به لحاظ آموزش، اشتغال ومشارکت زنان، منزلت زنان و ارزش های جنسیتی در جامعه.
پنجم اهمیت خانواده؛ با توجه به تغییراتی که درخانواده حاصل شده باز هم دارای اهمیت خود می باشد.
ششمین ویژگی،خانواده پدرتبار تا مادرتبار نامیده می شود. چون خانواده در ایران زیر سلطه پدر بوده باید تحت عنوان خانواده پدری از آن یاد کرد. در گذشته بیشتر خویشاوندی یک سویی بوده است تا چندسویی در نتیجه به اعتبار یک سویی بودن " خانواده پدر تبار" است. علاوه بر پدرتباری ، باید از ویژگی های دیگر آن "پدرنامی " و "پدر مکانی" به معنای آوردن همسر و فرزندان به خانه پدر نام برد.
خانواده در ایران
هفتمین ویژگی، خانواده، کانونی فرهنگی و اجتماعی می باشد.
هشتمین ویژگی خانواده، دایره همسر گزینی خانواده است. در گذشته، میزان مهاجرت و جابه جایی جمعیت بسیار کمتر از دوره جدید بوده است، والدین غالبا تنها در محدوده جغرافیایی شهر یا روستای محل تولد وزندگی خود برای فرزندان شان همسر انتخاب می کرده اند وبه این ترتیب میزان ازدواج افراد جوان نسل اول با هم ولایت یهای خود قابل ملاحظه بوده است. اما از آنجا که افراد نسل دوم به دلیل رواج بیشتر مهاجرت و جابه جایی از محل اولیه زندگی دور شده اند، امکان انتخاب همسر در خارج از شهر و دیار خود را نیز داشته اند.
تغییرات خانواده حاصل تحولاتی مانند محوری بودن خانواده در حیات اجتماعی ایرانی و اثرگذاری آن در زندگی اجتماعی و سیاسی، تغییر در بعد خانوار، نگاه به زندگی و فرزند، مدیریت خانواده و مشارکت زنان درحیات اجتماعی و همچنین محوریت نظام خویشاوندی و فامیلی می داند
خانواده در ایران
مقدمه ی قانون اساسی تصریح شده است که «خانواده واحد بنیادین جامعه وکانون اصلی ورشد وتعالی انسان است و توافق عقیدتی وآرمانی در تشکیل خانواده که زمینه ساز اصل حرکت تکاملی ورشد یابنده انسان است، اصل اساسی بوده وفراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظایف حکومت اسلامی است »
در تعالیم اسلامی علاوه بر تکالیف عمومی که افراد نسبت به یکدیگر در زمینه ی حسن معاشرت دارند زوجین حقوق وتکالیف ویژه ای به هم نیز دارند. در قانون مدنی ماده ی ۱۱۰۳ آمده است :« زن وشوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند ودر زمینه های تربیت فرزندان » در ماده ی ۱۱۰۴می گوید « زوجین باید در تشیید مبانی خانواده وتربیت اولاد خود به یکدیگر معاضدت نمایند».
خانواده در قوانین ج.ا.ا
قوانین اسلامی
در اهمیت تربیت ونگهداری فرزندان وتوجه تربیتی آنان در قانون مدنی ماده ی ۱۱۷۲
« هیچ یک از ابوین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل برعهده ی آنهاست از نگهداری او امتناع کند. در صورت امتناع یکی از ابوین حاکم باید به تقاضای دیگری یا تقاضای قیم یا یکی از اقربا ویا به تقاضای مدعی العموم نگهداری طفل را به هر یک از ابوین که حضانت بر عهده ی اوست الزام کند و در صورتی که الزام ممکن یا موثر نباشد حضانت را به خرج پدر وهر گاه پدر فوت شده باشد به خرج مادر تامین کند».
در ماده ی ۱۱۷۳ تصرح دارد که:
« هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست، صحت جسمانی ویا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد، محکمه می تواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او و یا به تقاضای رییس حوزه ی قضایی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند ، اتخاذ کند. »
قوانین اسلامی
خانواده در قوانین ج.ا.ا
شکل های خانواده برمبنای ازدواج:
1- تک همسری
2- چندهمسری چند زنی
چند شوهری
3- گروهی (قبیله ای)
شکل های خانواده بر مبنای ساخت :
1- هسته ای (زن و شوهر و فرزندان)
2- گسترده شوهر (پدر) مکانی(در کنار خانواده شوهر)
همسر مکانی (در کنار خانواده همسر)
منصور وثوقی : (تعداد زیادی خانواده همخون که در کنار هم زندگی می کنند.)
به عنوان نمونه در بررسی تفاوت های خانواده های سنتی و جدید در نحوه نگرش به موضوع تنظیم خانواده به جدول زیر توجه نمائید:
کارکردهای خانواده :
1- تنظیم روابط جنسی و زادوولد (بورس کوئن)
2- مراقبت و محافظت از کودکان ،سالمندان و اعضای ناتوان (بورس کوئن)
3- اجتماعی کردن فرزندان (بورس کوئن)
4- تثبیت جایگاه و منزلت اجتماعی افراد (بورس کوئن)
5- فراهم آوردن امنیت اقتصادی (بورس کوئن)
خانواده
خویشاوندی
خانواده موجب پیدایش شبکه روابط اجتماعی وسیع تری است که خویشاوندی نام دارد.به بیان دیگر ، به شبکه وسیعی از افراد اطلاق می شود که از طریق نیاکان مشترک ،زناشویی و فرزندپذیری به یکدیگر وابسته اند .
خانواده
عوامل تغییر شکل خانواده :
1- صنعتی شدن 2- گسترش شهرنشینی
3- جداشدن واحد تولید از واحد مصرف
جلوه های تغییر ساخت خانواده :
1- کوچک شدن حجم خانواده
2- دگرگون شدن برداشت های افراد از طلاق
3- تغییر نقش های مردان و زنان در خانواده
خانواده
علل افزایش طلاق ها :
1- چشمداشت ها
2-تغییر نگرش ها وارزش ها
3- کاهش وابستگی زن و مرد به یکدیگر
4- آثار مربوط به جنبش طرفداری از زنان (فمینیسم)
خانواده