بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : تاثیرات خانواده بر نظام اجتماعی کل
فهرست مطالب
مقدمه 3
چکیده 3
خانواده و اهمیت آن در دوره کودکی 3
اهمیت خانواده در دوران نوجوانی 4
اهمیت خانواده = سلامت خانواده 4
تقسیم خانواده ها بر اساس عملکرد 5
خانوادهای سهل انگار 5
خانواده هایی با تعصب خاص 7
ج- خانواده های مطلوب 8
مقدمه
خانواده به عنوان اولین کانونی که فرد در آن قرار می گیرد دارای اهمیت شایان توجهی است. اولین تاثیرات محیطی که فرد دریافت می کند از محیط خانواده است و حتی تاثیرپذیری فرد از سایر محیطها می تواند نشات گرفته از همین محیط خانواده باشد. خانواده پایه گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی آینده ، اخلاق ، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی بر عهده دارد.
چکیده
عواملی چون شخصیت والدین ، سلامت روانی و جسمانی آنها ، شیوه های تربیتی اعمال شده در داخل خانواده ، شغل و تحصیلات والدین به وضعیت اقتصادی و فرهنگی خانواده ، محل سکونت خانواده ، حجم و جمعیت خانواده ، روابط اجتماعی خانواده و بی نهایت متغیر دیگر در خانواده وجود دارند، شخصیت فرزند ، سلامت روانی و جسمانی او ، آینده شغلی ، تحصیلی ، اقتصادی ، سازگاری اجتماعی و فرهنگی ، تشکیل خانواده او و غیره را تحت تاثیر قرار می دهند.
خانواده و اهمیت آن در دوره کودکی
نوزاد در خانواده به دنیا می آید و اولین تعاملات خود را با محیط آغاز می کند. در این کانون اولیه اولین تاثیر و تاثرات متقابل آغاز می شود و کودک کم کم در فرآیند رشد و اجتماعی قرار می گیرد. همانطور که روان شناسان معتقدند سالهای اولیه کودکی نقش بسزایی در رشد شخصیت و آینده او دارد. بیشتر طرحواره ها و شناختهای کودک از خود ، اطرافیان و محیط در این دوران شکل می گیرد. میزان سلامت جسمانی و روانی کودک بسته به ارتباطی است که خانواده با وی دارد و تا چه حد تلاش می کند نیازهای او را برآورده سازد.
کودکانی که در این سنین از لحاظ عاطفی و امنیتی در خانواده تامین نمی شوند به انواع مشکلات مبتلا می شوند. مشکلات این کودکان اغلب با شیطنتها ، دروغگوییها و حرف نشنیدنهای ساده شروع می شود و با توجه به وضع نابسامان خانواده به بزهکاریها و جنایات بزرگسالی منتهی می شود. سخت گیری زیاد والدین یا بی توجهی آنها ، یا ننر و لوس بار آوردن کودک و برآورده ساختن کلیه نیازهای منطقی و غیر منطقی او ، شخصیت سالمی را به بار نخواهد آورد. سلامت خود خانواده ، تعادل شخصیتی والدین و آشنایی آنها به اصولی که می تواند محیط خانواده را سالمتر سازد، بسیار حائز اهمیت است.
اهمیت خانواده در دوران نوجوانی
نیازهای مرحله نوجوانی دوران حساس است. بطوری که در کنار سایر تحولات و تغییراتی که از جنبه های جسمانی و روانی در فرد اتفاق می افتد، ویژگی مشترک و مهم دیگر آن دوران ، استقلال طلبی نوجوان در خانواده است. نوجوان می خواهد به طریقی رشد استقلال خود را به خانواده ثابت کند و بر این اساس شروع به ایجاد فاصله بین خود و خانواده می کند و به گروه همسالان نزدیک می شود.
در صورتی که خانواده در این دوران به کارکردهای اساسی خود آشنایی نداشته باشد و همچنین با ویژگیهای دوران نوجوانی آشنا نباشد، نخواهد توانست عملکرد تربیتی خود را به نحو احسن ایفا نماید. و چه بسا که اقدامات نادرست از سوی خانواده ، فضای نامناسب موجود در خانواده و غیره ، بیشتر و بیشتر نوجوان را از محیط خانواده دور ساخته و در صورتی که خانواده در گذشته نیز کارکرد تربیتی خود را به شیوه درست اعمال نکرده باشد و فرد از پختگی فکری کاملی برخوردار نباشد با گرایش به زمینه های ناسازگارانه مثل عضویت در گروههای افراطی و سایر زمینه ها مشکلات فردی و اجتماعی زیادی را به بار خواهد آورد.
سخت گیری زیاد والدین و خانواده در این دوران و همچنین سهل گیری و آزاد گذاری آنها فرزند را موجودی سرکش ، طغیانگر و متزلزل بار خواهند آورد. از این گذشته این دوران ، دوران الگو گیری و همانند سازی و لازم است خانواده الگوهای مناسبی را برای نوجوان خود فراهم سازند. میزان حضور خانواده در اجتماع نیز در این اهمیت بسزایی دارد. هابز معتقد است که بسیاری از نوجوانان پریشان حال و آشفته به خانواده هایی تعلق دارند که از زندگی اجتماعی مجزا و بیگانه اند. خانواده در عین حال که کوچکترین واحد اجتماعی است، مبنا و پایه هر اجتماع بزرگ است. افراد سالم جامعه ، افراد موفق و افراد فعال اجتماعی از داخل خانواده های سالم بیرون آمده اند و افراد ناسالم پرورش یافته خانواده های ناسالم هستند.
اهمیت خانواده = سلامت خانواده
انحرافات خانواده ، عدم سلامت روانی خانواده ، مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده از لحاظ تاثیری که روی اعضاء خود دارد جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. افراد پیوند میان خانواده و اجتماع هستند. افراد پرورش یافته در خانواده وارد اجتماع می شوند و ویژگیهای سالم یا ناسالم خود را که در خانواده دریافت کرده وارد اجتماع می کنند. از این لحاظ سلامت یک جامعه به سلامت خانواده های آن وابسته است.
لامارک و لوپله و دیگران ، خانواده را مهمترین کانونی می دانند که جامعه از آن تغذیه می کنند. به این ترتیب فرد در کنار تاثیری که از اجتماع خود می پذیرد با توشه ای که از خانواده خود دریافت کرده است محیط پیرامون خود را تحت تاثیر قرار می دهد. چنین تاثیراتی علاوه بر مسائل پیرامونی جزئی بلکه بر مسائل کلان اقتصادی – اجتماعی و سیاسی یک جامعه نیز نقش دارند. به این ترتیب به نظر می رسد که اصلاح یک جامعه ، پیشرفت و ترقی آن از جنبه های مختلف تاثیر اصلاح خانواده ، توجه افراد به اهمیت خانواده و آموزش آنهاست.
تقسیم خانواده ها بر اساس عملکرد
الف-خانوادهای سهل انگار
ب- خانواده هایی با تعصب خاص
ج- خانواده های مطلوب
خانوادهای سهل انگار
1-عدم توجه به احساسات وروحیات فرزند که خود رادراین زمینه ها جلوه می دهد:
الف-عدم دخالت دادن آنان در امورات وتصمیمات خانوادگی
ب- عدم احترام به شخصیت فردی آنان
ج- عدم پذیرش پیشنهادات آنان
فرزندان خانواده برای شکل گیری روحیات خود نیاز به رعایت ودرک احساسات خود دارند ولیکن هنگامیکه آنان را درامورات خانواده اجازه ای برای دخالت نباشد وبه تبع آن به شخصیت آنان بی اعتنایی شود وپیشنهادات ونظراتشان را بهایی ندهند با عقده های روانی وروحی مواجه شده واین تزلزل روحی را به پیکر اجتماع نیز منتقل خواهند نمود.
2-عدم سعی وتلاش برای ورود به دنیای فرزند
معمولا برای تاثیر گذاری و تربیت افراد باید دنیایشان را شناخت و موفق به ورود در آن دنیا شد تا بتوان در آن سهم و نقشی داشت اگر چه این خانواده ها با فرزندانشان در زیر یک سقف زندگی می کنند و لیکن از هم دیگر بیگانه می باشند و این بیگانگی نقش تربیتی والدین را بر فرزندان به صفر می رساند زیرا اولین شرط برای پذیرش سخن مربی ، باور و پذیرفتن او از سوی متربی در دنیای ذهنیش می باشد.
3- عدم دقت برای شنیدن سخنان و نپرداختن به امورات روحی فرزند
روند زندکی اجتماعی ، ما را گاه بدان سو می کشاند که تنها فرصت رفع نیازهای ظاهری فرزندان را داشته باشیم غافل از اینکه نیازهای فرزندان تنها در نیازهای مادی و ظاهری خلاصه نمی شود بسیار اتفاق می افتد که فرزندان از والدینشان می خواهند شنونده ای هنر مند و منصف برای آنان باشند . هنر شنیدن و گوش دادن به درد و دلهای فرزندان از وظایف والدین است و گرنه رویکرد فرزندان به جستجوی سنگ صبورشان در محیطی خارج از خانواده آغاز می گردد و چه بسا در یافتن این سنگ صبور ها دچار لغزشهای جبران ناشدنی بگردند.
4- انتقال جوانب منفی به فرزندان
یقینا " فاقد الشی لا یعطی" آنکه از خوبیها نصیبی نبرده نمی تواند انتقال دهنده ی خوبیها به دیگران باشد گاه والدینی را می توان یافت که نه تنها منتقل کننده ارزش ها به خانواده نیستندبلکه به علت ضعف در اعتقاد و باورهای خود ، ضد ارزش ها را به خانواده ی خود القاء می نمایند و هنگامیکه فضایی مسموم از تقید به تعلقات ضد اخلاقی و ضد دینی در خانواده سیطره پیدا کند فرزندانی به جامعه تحویل داده خواهد شد که بنای اندیشه و تفکرشان سست و لرزان بوده و گاه در نقطه ی مقابل ارزش ها به رویارویی با آن می پردازند.
به عنوان مثال اگر پرداختن به قمار و خوردن مشروبات الکلی در خانواده ای عادی گردد و اگر عدم رعایت عفاف و حجاب سایه ی خود را بر خانواده بگسترد از فرزندان تربیت یافته در این خانواده چه انتظار می رود .
هنگامیکه جاری نمودن سخنان رکیک بر زبان و هجوم بر شخصیت همدیگر از سوی والدین امری عادی و روزمره گردد چگونه می توان عفت کلام و آداب سخن را از تربیت یافتگان این خانه انتظار داشت .
5- پرداختن به امورات ظاهری و عدم دقت به باورهای معنوی و اخلاقی
در میان بعضی از خانواده های سهل انگار گاه تنها به امورات رفاهی و معیشتی فرزند توجه می شود وبهایی به بنیانهای اخلاقی و معنوی آنان نمی نمایند بسیار اتفاق می افتد که فرزند دانشجویی را روانه دانشگاه می نمایند اما در جهت ساختار فکری و اخلاقی او برای اینکه در محیط خوابگاه و دانشگاه دچار لغزشهای اخلاقی و فکری نشود و سرمایه گذاری ننموده اند ساک فرزندشان را هنگام بازگشت به دانشگاه پر از ترشی و گردو و… می نمایند اما انبانه ی فکری او را هرگز فربه ننموده وبه آن توجهی ندارند و یا توان پرداختن به سازندگی فکری او را ندارند و یا هیچگاه خود را ملزم بدان نمی دانند که نقصها و کاستیهای فکری فرزند را ترمیم نمایند .
خانواده هایی با تعصب خاص
گاهی والدین به علت توجهات عقیدتی و یا اخلاقی افراطی خود عرصه را آنچنان بر فرزندان تنگ می نمایند که حاصل آن بهتر از خانواده های دسته ی اول نیست .
1- ابراز تعصب و توجهات افراطی به درس فرزند
چه بسا بعضی از والدین بدون توجه به استعداهای ذهنی و تحصیلی فرزند تنها هر آنچه را که خود دوست دارند ویا هر آنچه را برای آنان از لحاظ اجتماعی آبروی بیشتری ! را جمع می کند بر آنان تحمیل می نمایند و آنان را ملزم به اطاعت از خود هم می نمایند و حق هیچگونه ابراز نظری را هم به آنها نمی دهند .
2- ابراز تعصب و توجهات افراطی مذهبی
در بعضی از خانواده ها که جوی مذهبی بر آنان حاکم است گاه مشاهده می شود که تنها انجام تکالیف مطلوب والدین قرار می گیرد و می خواهند فرزندانشان به هر قیمتی که شده است تنها ظاهر شرع را رعایت نمایند و یا بعضی از والدین نه تنها ظاهر شرع بلکه درونی شدن را هم می خواهند و لیکن در انتقال آن مفاهیم به صورت صحیح به فرزندشان راه را اشتباه می روند آنان خواهان اطاعت و فر مانبرداری بدون توجیه و منطق هستند و بسیاری اوقات بعلت نداشتن سرمایه معرفتی و علمی کافی از یک سو و خواست اجرای آن مفاهیم از سوی دیگر از راه شدت عمل وارد می شوند و فرزند ان را به بی باوری و سست اعتقادی متهم می نمایند . یقینا درک آگاهانه از ایمان ، مقصود شارع مقدس می باشد و در این حالت است که جوانه های ایمان به درخت های پر ثمر تنومند تبدیل خواهد شد که هیچگاه بادهای مسموم وزنده ی اعتقادات مادیگرایانه بر پیکر شان موثر نخواهد افتاد .
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: بشروا و لا تنفروا یسروا و لا تعسروا ( بشارت دهنده باشید متنفر کننده نباشید بر مردم آسان بگیرید سخت گیر نباشید) اتفاقا بسیاری اوقات شدت عمل در زمینه ی اخلاق و دین نتیجه ی عکس می دهد کم نیستند جوانان دختر و پسری که تا در چارچوب خانواده بوده اند تابع قوانین آن بوده و لیکن به محض اینکه فرصتی یافتند و از آن فشار رهیدند (مثل قبولی در دانشگاه و رفتن به شهری دیگر) بر همه ی ارزشهای تحمیلی شک می کنند و به قالبی دیگر در خواهند آمد اشتباه نشود این وضعیت نتیجه ی بد بودن ارزش ها نیست بلکه بیان این قانون است که حتی ارزش ها باید از راه صواب و صحیح انتقال یابند و گر نه به ضد ارزش تبدیل می شوند .
ج- خانواده های مطلوب
این خانواده کانونی خواهد بود برای پرورش صحیح نسل آینده و محلی برای انتقال صحیح ارزش هاو فرهنگ های صحیح گذشته تا هیچگاه فرزندان خود را بدون هویت ندانسته واز گذشته خود منقطع نگردند و انقطاع فرهنگی در جامعه ریشه ندواند .
بر اساس نصایح مندرج در سوره ی لقمان از وظایف و خصوصیات این خانواده ها می توان به نکات زیر توجه نمود :
توجه دادن فرزندان به حضور خداوند در زندگی تا که آنان در آشفته بازار دنیا خود را نه تنها تنها ندانند بلکه ایمان و باور به حضور خدا آنان را از پر تگاه های پر خطر عافیت مندانه عبور دهد .
توجه دادن فرزندان به لزوم ارتباطی تنگاتنگ با خدا .( در قالب نماز) . نماز می تواندهم ذکر خدا را در دلشان نگاه دارد و هم آنانرا از فحشا و منکر بر حذر دارد .
توجه دادن فرزندان به خوشرفتاری و خوش خلقی و دور نمودن شان از پستیها و خیره سریها و اجتناب از غرور و تکبر در برخورد با مردم .
آموزش بردباری و مقابله صحیح با مشکلات زندگی .
آموزش فرزندان به اعتدال و میانه روی.
خانواده مطلوب خانواده ای است که پدر و مادر هر از چند گاهی برای فرزندانشان تنها گوش باشند و هنر شنیدن را در خود تقویت نمایند تا بتوانند هر چه بیشتر به فرزندان خود نزدیک شوند و دردنیایشان وارد آیند آنگاه خواهند توانست براین دنیا تاثیرگذار باشند و سهمی مهم از دنیای فرزندشان را داشته باشند و اگر این اتفاق میمون در یک خانواده بیفتد والدین خواهند توانست از راههای شناخته شده و منطقی و مطابق با روحیات فرزند بر آنان کنترل داشته و آنان را جهت دهند.
در این گونه خانواده ها به شخصیت فرزندان بها داده می شود و آنان را در تصمیم گیریها و امورات خانواده سهیم می کنند و صرفا آنان را ابزاری مطیع و فرمانبردار نمی دانند .
در پایان اشاره می شود به اینکه هر چه توجه جامعه و دولتمردان به خانواده و تصحیح نظام خانوادگی بیشتر باشد جامعه سلامت و سعادت بیشتری را نصیب خواهد داشت آرزومندم خانواده هایی داشته باشیم که برای زن و شوهر کعبه ی دلها بوده و برای فرزندانشان مامن و پناهگاهی آسوده باشد .
9