1
من برای حفظ اعتدال جناح ها همیشه تذکرات تلخ و شیرینی داده ام … هیچ گاه نگران مباحث تند طلبگی در فروع و اصول فقه نبوده ام ولی نگران تقابل و تعارض جناح های مومن به انقلابم که مبادا منتهی به تقویت جناح رفاه طلب بی درد و نق بزن گردد.
2
هر کسی به اسلام و ارزشها ، به امام (ره) به مصالح ملی و به سرنوشت این کشور علاقه نشان بدهد او برای من عزیز است . متعلق به هر جریان سیاسی باشد .
3
فهرست کلیات 1- تعریف جریان شناسی 3- ضرورت ها و اهداف شناخت جریانات سیاسی 4- مدل جریان شناسی بر مبنای دین و مذهب 5- ادوار مهم تاریخ معاصر ایران و نقاط عطف صورت بندی و آرایش جریانات سیاسی ایران دوره اول: عصر مشروطه طلبان دوره دوم: عصر ملی شدن صنعت نفت دوره سوم: عصر نهضت امام خمینی(ره) و پیروزی انقلاب اسلامی دوره چهارم: عصر جمهوری اسلامی تا دوم خرداد 76 دوره پنجم: عصر حاکمیت دوم خردادیها و اصلاح طلبان دوره ششم: عصر حاکمیت اصولگرایان
کلیات: 1- تعریف جریان شناسی: شناخت فرآیند شکل گیری یک اندیشه به همراه بررسی مبانی فکری، اعتقادی و دیدگاه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دسته ای از احزاب، گروه ها و جناح های سیاسی که دارای همسویی در مواضع، رویکردها و گفتمان ها باشند.
بر اساس این تعریف، جریان شناسی شامل: 1ـ فرآیند شکل گیری یک اندیشه و تفکر. 2ـ بررسی مبانی فکری اعتقادی و دیدگاه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، دسته ای از احزاب و گروه های سیاسی 3ـ تبیین همسویی در مواضع، رویکردها و گفتمان ها.
2- ضرورت شناخت جریانات سیاسی:
1ـ تشخیص درست دوستان از دشمنان، خودی ها از غیر خودی ها بر اساس آموزه های تولی و تبری دینی.
2ـ تعیین نوع مواجهه و موضع گیری مناسب در برخورد با جریانات سیاسی بر اساس رسالت پاسداری از انقلاب و نظام اسلامی.
3ـ ظرفیت سازی و کارآمد سازی سپاه و بسیج در مقابله با تهدیدات سخت، نیمه سخت و نرم فراروی جمهوری اسلامی ایران.
4ـ توسعه و تعمیق انقلاب اسلامی و عمق بخشی داخلی با مهندسی فرهنگی و تاثیرگذاری بر افکار عمومی.
3 -صورت بندی جریانات سیاسی (بر مبنای نقش دین و مذهب):
بر این اساس جریانات سیاسی به چند دسته تقسیم می شوند:
1- جریان غیرمذهبی:
به نقش مذهب در اداره جامعه قائل نیستند، همانند برخی احزاب و گروه های ملی گرا و قوم گرا.
2 -جریان ضدمذهبی:
علاوه بر نفی و انکار دین و شریعت، به مقابله جدی با دین مداران و نظام دینی جمهوری
اسلامی ایران برخاستند همانند احزاب مارکسیستی توده، چریک های فدایی و پیکار.
3- جریان مذهبی:
آنان با اعتقاد به دین، قرائت یکسان از نقش اجتماعی مذهب ندارند.
7
دسته بندی جریان مذهبی:
طرفداران جریان مذهبی به دو طیف تقسیم می شوند:
الف) جریان مذهبی اقلی (دینداران):
این جریان معتقد است باید حداقل توقع و انتظار از دین را داشت، لذا دین را یا امر شخصی و یا صرفاً در حوزه امور فردی و یا آن را صرفاً در جامعه امری اخلاقی دانسته و بر این اساس در حوزه مسایل دنیوی و عرف معتقد به بهره گیری از دستورات عقلی نه دستورات دینی می باشند.
به طور مثال از چهره هایی چون دکتر سروش و مهندس بازرگان تا روحانیونی مثل فاضل میبدی و یوسفی اشکوری و نیز احزابی چون کارگزاران و مجاهدین انقلاب تا مشارکت و دفتر تحکیم وحدت و … در این طیف اند.
8
ب) جریان مذهبی اکثری (دینمداران):
این جریان معتقد است اسلام نه تنها برای زندگی فردی انسان ها، بلکه برای جامعه دارای قوانین کاملی است و توانایی تشکیل و اداره حکومت اسلامی را نیز در عصر غیبت داراست. این جریان فقه آل محمد(ص) را برنامه عملی و تئوری زندگی بشر دانسته و از دیگر شاخصه های آن ولایت مداری، استقرار عدالت، مردم سالاری دینی، استقلال و پیشرفت مادی و معنوی در سایه دین است.
برجسته ترین نماد آن شخصیت هایی چون رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری تا جریان هایی چون اصولگرایان می باشد.
9
جریان شناسی سیاسی ایران -کلیات
4- ادوار مهم تاریخ معاصرایران و نقاط عطف تاریخی:
1: انقلاب مشروطه: تلاش برای استقرار عدالت، پارلمان و قانونگذاری(1285)
2: نهضت ملی شدن نفت: ملی کردن صنعت نفت و رهانیدن از استعمار انگلیس(1332)
3: نهضت امام خمینی و پیروزی انقلاب اسلامی: تلاش برای استقرار نظام جمهوری اسلامی(1342 تا1357)
4: عصر جمهوری اسلامی تا دوم خرداد 76: دوران تثبیت انقلاب و شکل گیری جریانات(57 تا76)
5: عصر حاکمیت اصلاح طلبان (اوایل 76 تا 84)
6: عصر حاکمیت اصولگرایان (از 84 تا بحال)
صورت بندی و آرایش جریانات سیاسی ایران
دوره اول: عصر مشروطه طلبان
دوره دوم: عصر ملی شدن صنعت نفت
دوره سوم: عصر نهضت امام خمینی(ره) و پیروزی انقلاب اسلامی
دوره چهارم: عصر جمهوری اسلامی تا دوم خرداد 76
دوره پنجم: عصر حاکمیت دوم خردادیها و اصلاح طلبان
دوره ششم: عصر حاکمیت اصولگرایان
جریان شناسی سیاسی ایران -کلیات
جریانات سیاسی ایران
دوره اول)عصر مشروطه طلبان:
1)جریان اسلام گرا
2)جریان ملی گرا
3)جریان چپ گرا
1)جریان اسلام گرا:
1-1 جریان مشروطه مشروعه، رهبر آن شیخ فضل اله نوری است.
دیدگاه فکری: پیرو مکتب سامرا به رهبری میرزای شیرازی و به دنبال تعمیم ولایت در حوزه سیاست و طرح ولایت و اطاعت از فقیه جامع الشرایط بوده اند.
2-1 جریان مشروطه مذهبی ضدغرب، نظریه پرداز آن آیت ا… نائینی است.
دیدگاه فکری: ریشه آن در مکتب نجف به رهبری آخوند خراسانی و به دنبال تعمیم سیاست در حوزه ولایت، و در پی اثبات مشروعیت گذار از رژیم استبدادی به مشروطه است.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر مشروطه طلبان
2)جریان ملی گرا: (ناسیونالیسم) از رهبران آن تقی زاده، میرزا ملکم خان، میرزا فتحعلی آخوندزاده
– مهمترین مبانی: باستان گرایی، شاه محوری، سکولاریسم و غربزدگی.
حزب دمکرات(عامیون) مهمترین مصداق آن است که تقی زاده شعار از فرق سر تا ناخن پا باید فرنگی شد
ر هبر آن بود.
3) جریان چپ گرا: از رهبران آن حیدر عمواوغلی، جعفر پیشه وری در حزب کمونیست، در دوران
جنگ جهانی اول بودند.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر مشروطه طلبان
3-1 جریان مشروطه خواه آزادی طلب:
الف)مشروطه ترقی خواه: روشنفکران غربگرای ضداستبداد و عضو فراماسونری
ب) مشروطه میان رو به گرایشات دینی: آیت اله بهبهانی و طباطبایی، در تحصن
در سفارت انگلیس مخالف نبوده و با روشنفکران رابطه خوبی داشتند.
4-1 جریان عالمانی که سیاست سکوت را برگزیدند:
(به دلیل اختلاف بین علماء) همچون آیت ا… میرزای شیرازی دوم رهبر
انقلاب 20(ثوره العشرین) عراق.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر مشروطه طلبان
دوره دوم)عصر ملی شدن صنعت نفت:
1) جریان اسلام گرا
2) جریان ملی گرا
3) جریان چپ گرا
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر ملی شدن صنعت نفت
1) جریان اسلام گرا
1-1 جریان اسلام گرای سیاست پرهیز:
در راس آن آیت ا… بروجردی زعامت حوزه های علمیه قم بود که به دلیل احساس خطر از کمونیسم، نقش مقدس نماها از حرکتهای انقلابی و مصلحانه، نقش افراد نفوذی و… از ورود به سیاست پرهیز داشت. اگر چه منشا تربیت نسلی از فضلا چون امام خمینی، بهبود وضعیت حوزه قم، حمایت از تشیع و… بودند.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر ملی شدن صنعت نفت
2-1 جریان اسلام گرای مبارز:
درصدر آن آیت ا… کاشانی است. تلاش این جریان مبارزه پارلمانی برای رفع سلطه استعمارگران انگلیسی و محدود کردن سلطنت به چارچوب های قانون اساسی و رعایت دستورات اسلامی در حد امکان بود. از مهمترین دستاوردهای آن، تصویب طرح ملی شدن نفت در مجلس شانزدهم و حمایت از دولت ملی مصدق و برپایی قیام 30 تیر 1331 بود.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر ملی شدن صنعت نفت
3-1 جریان اسلام گرای دین مدار:
در راس آن شهید نواب صفوی رهبر فدائیان اسلام بود. مهمترین اهداف آنان، مبارزه با تمام اشکال بی دینی، تلاش برای ایجاد حکومت اسلامی و اجرای قوانین اسلامی و… بود. از دیگر رهبران آن، خلیل طهماسبی سیدحسن امامی، مظفر ذوالقدر عبدالحسین واحدی و… بودند.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر ملی شدن صنعت نفت
4-1جریان اسلام چپ گرا:
درصدر آن محمد نَخشب رهبر خداپرستان سوسیالیست بود. آنها درصدد مصادره عدالت گرایی و سوسیالیسم به نفع اسلام بودند که از مهمترین چهره های آن حسین راضی، جلال آشتیانی، دکتر شریعتمداری، ابراهیم یزدی و… بودند. علایق شریعتی در دهه سی باعث ترجمه کتاب (جوده السحار) بود که نام آن را ابوذر، خداپرست سوسیالیست گذاشت.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر ملی شدن صنعت نفت
5-1جریان اسلام راست گرا:
شاخص آن بازرگان است. این جریان درصدد ارائه چهره جدید از دین و انطباق با علوم تجربی بودند. کتاب ”مطهرات در اسلام“ و ”راه طی شده“ در این راستاست. پیروی بی چون و چرای بازرگان از مصدق در صحنه سیاسی ملاک راهنمای او بود.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر ملی شدن صنعت نفت
2) جریان ملی گرا:
در راس آن جبهه ملی و مصدق اند.
دو شاخه ملی گرایی در ایران:
الف- ملی گرایی دولتی، که شاه مبلغ آن بود. و آمیزه ای از غرب گرایی، باستان گرایی و زرتشتی گری بود.
ب- ملی گرایی مبارز، که جبهه ملی از احزاب مختلف در 1328 تشکیل شد.
از مهمترین رهبران آن مصدق، بختیار و سنجابی بودند .
مبانی این تفکر:
اصالت ملیت به جای دیانت، باستان گرایی، قانون اساسی مشروطه، سکولاریسم و… است.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر ملی شدن صنعت نفت
3) جریان چپ گرا:
از مهمترین این جریان، حزب توده و رهبر آن شامل نورالدین کیانوری و احسان طبری بودند. شیوه های این جریان بهره گیری از شیوه های تروریستی، جاسوسی به نفع شوروی و ادای مسلمانی به منظور فریب مردم بود.
فعالیت سازمان مخفی این حزب، دارا بودن تشکیلات صنفی، آنرا متشکل ترین حزب در طول تاریخ معاصر کرده است.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر ملی شدن صنعت نفت
دوره سوم) عصر نهضت امام خمینی(ره) و پیروزی انقلاب اسلامی:
1)جریان اسلام گرا
2)جریان ملی گرا
3)جریان چپ گرا
جریان شناسی سیاسی ایران -عصر نهضت امام خمینی
1) جریان اسلام گرا
1-1 جریان اسلام فقاهتی:
در راس آن حضرت امام خمینی است. این جریان اعتقاد دارد اسلام نه تنها برای زندگی فردی انسانها، بلکه برای جامعه دارای قوانین حقوقی و کاملی است و توانایی تشکیل و اداره حکومت اسلامی را داراست. این جریان فقه آل محمد(ص) را برنامه عملی و تئوری زندگی بشر دانسته و معتقد به اصل ولایت مطلقه فقیه، استقرار عدالت، مردم سالاری دینی، استقلال و پیشرفت مادی و معنوی در سایه دین است.
جریان شناسی سیاسی ایران -عصر نهضت امام خمینی
2-1 جریان اسلام راست گرا:
جریان های التقاطی که اسلام را با لیبرالیسم مخلوط کردند. مصداق برجسته آن نهضت آزادی و مهندس بازرگان است که مهمترین شاخصه فکری آن، سکولاریسم، اعتقاد به جمهوری دمکراتیک اسلامی، دین شناسی با رویکرد روشنفکری است.
جریان شناسی سیاسی ایران -عصر نهضت امام خمینی
3-1 جریان اسلام چپ گرا:
تبلور آن در جریان سازمان مجاهدین خلق(منافقین) و گروهک فرقان است. آنها علمی بودن مارکسیسم را پذیرفتند. مخالفت با اسلام شناسی حوزوی و انحرافات فکری آنان، مهمترین دلیل عدم تایید در نجف از سوی امام خمینی بود. گروهک فرقان نیز با قرائت مارکیسستی از اسلام، روحانیت را سدی در راه پیشرفت و تمدن ایران می دانست و در سال 58 درصدد ترور 22 چهره روحانی و 15 نفر غیرروحانی بودند.
جریان شناسی سیاسی ایران -عصر نهضت امام خمینی
4-1 جریان اسلام متحجر:
نماد آن انجمن خیریه حجتیه مهدویه بود، که در سال 1335 به رهبری شیخ محمود حلبی تشکیل شد. از مهمترین شاخصه های آن: توجه به مسایل فرعی مثل انجمن مبارزه با بهائیت، مخالفت با مبارزه علیه طاغوت، جدایی دین از سیاست، انتظار منفی، عدم اعتقاد به ولایت فقیه و مخالفت با فلسفه بوده است.
جریان شناسی سیاسی ایران -عصر نهضت امام خمینی
2) جریان ملی گرا:
در راس آن شاپور بختیار، دکتر سنجابی در جبهه ملی قرار داشتند. از مبانی فکری این جریان اعتقاد افراطی به ملیت، باستان گرایی، ترجیح ایرانیت به اسلامیت، سکولاریسم همچنین وابستگی به غرب و آمریکا، اعتقاد به قانون اساسی مشروطه، دفاع از نظام شاهنشاهی، ضعف و بی ایمانی به مذهب بوده است. از مهمترین اقدامات آنان، قبول نخست وزیری رژیم پهلوی، مخالفت با لایحه قصاص بوده است.
جریان شناسی سیاسی ایران -عصر نهضت امام خمینی
3) جریان چپ گرا:
مشهورترین این جریان حزب توده و چریکهای فدایی خلق اند. از مهمترین شیوه های آنان جاسوسی به نفع شوروی، بهره گیری از شیوه های تروریستی، بوده که بعلت ریشه دار بودن مذهب در ایران و لو رفتن ماهیت آنان موفق نشدند.
جریان شناسی سیاسی ایران -عصر نهضت امام خمینی
دوره چهارم ) عصر جمهوری اسلامی تا دوم خرداد 76:
1)جریان چپ مارکسیستی
2)جریان لیبرال
3)جریان خودی
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر جمهوری اسلامی تا دوم خرداد 76
1) جریان چپ مارکسیستی
مبانی فکری آنان: نفی مالکیت خصوصی، الحاد و نفی دین و خدا بود.
1-1 حزب توده:
در سال 58 به جذب جدید اقدام و در سال 60 و 59 به توسعه و انسجام بخشی تشکیلاتی روی آوردند و خود را حامی استراتژیک خط امام مطرح و با حمایت از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در جامعه تحکیم یافتند. با طراحی کودتا و دستگیری رهبران آن در سال 62 متلاشی گردیدند.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر جمهوری اسلامی تا دوم خرداد 76
2-1 چریکهای فدائی خلق:
اختلاف در شیوه مبارزه با نظام به دو طیف اکثریت و اقلیت تقسیم شدند.
اکثریت به حزب توده نزدیک و اقلیت مبارزه مسلحانه را در پیش گرفت.
3-1 حزب دموکرات کردستان ایران:
رهبری آن تا سال 68 با قاسملو بود که در وین اتریش ترور شد، کارنامه آن وابستگی به شوروی، اقدامات جدایی طلبانه، خودمختاری کردستان و همکاری با دولت بعثی عراق، مبارزه مسلحانه علیه نظام بود که هنوز هم مبارزه علیه نظام را استمرار می دهد. این جریان بیش از سی و شش هزار شهید بر نظام تحمیل کرد.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر جمهوری اسلامی تا دوم خرداد 76
4 -1 حزب کومله:
این جریان مائوئیستی، به دنبال ناسیونالیسم کردی و مبارزه مسلحانه با نظام بود.
5-1 سازمان مجاهدین خلق:
با انحراف ایدئولوژیک و جذب و تربیت میلیشیا، از خرداد 60 وارد جنگ مسلحانه با نظام شدند. علاوه بر حرکتهای تروریستی و بمب گذاری، همکاری با ارتش بعث صدام و عملیات چلچراغ و فروع جاویدان را علیه ایران طراحی کردند.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر جمهوری اسلامی تا دوم خرداد 76
2)جریان لیبرال:
تعریف:
جریانهایی که تفکر، اعمال و رفتار آنان و نیز نوع مبارزه شان مبتنی بر لیبرالیسم است. (آزادی گرایی) -ابعاد لیبرالیسم:
1- لیبرالیسم اقتصادی(تکیه بر اصالت فردیت، نفع و لذت در اقتصاد یعنی اقتصاد بازار آزاد)
2- لیبرالیسم دینی(تکیه بر معرفت نسبی و عدم اصالت هیچ دین)
3- لیبرالیسم اجتماعی(نفی هرگونه کنترل غیربشری بر جامعه انسانی و اصالت تسامح و تساهل و تلورانس)
4- لیبرالیسم سیاسی(قطع ارتباط و هدایت الهی از اجتماع بشری)
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر جمهوری اسلامی تا دوم خرداد 76
اقدامات لیبرالها بعد از انقلاب:
1-طیف آشکار لیبرالها: مثل نهضت آزادی و جبهه ملی در دولت موقت حضور داشته و با تسخیر لانه جاسوسی و استفاده از دولت، به حمایت از لیبرالها و منافقین و مقابله با لایحه قصاص برخاستند. غائله 14 اسفند 59 در دانشگاه تهران و صدور اعلامیه در 8 سال جنگ و زیر سوال بردن امام و جنگ و ارتباط با منتظری از اقدامات آنها تا سال 68 بود.
2- طیف پنهان لیبرالها: شامل افرادی چون حجاریان، خسرو تهرانی، شمس الواعظین، مصطفی رخت صفت، دکتر سروش، کدیور، آرمین، تاجزاده، آغاجری، مجتهد شبستری، مجید محمدی، حاتم قادری، سازگارا، مهرانگیز کار و … در حلقه های مطالعاتی، کارشناسی و عرصه های فکری حضور داشتند.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر جمهوری اسلامی تا دوم خرداد 76
مهمترین تحرکات لیبرالها:
1-فعال شدن در حلقه کیان به رهبری سروش اوایل دهه 70 با شکل گیری جریان روشنفکری دینی به منظور تئوریزه کردن مبانی ایدئولوژی لیبرالیسم و مقابله با حاکمیت دینی.
2- طیف مطالعات استراتژ یک ریاست جمهوری که درصدد تئوری پردازی در زمینه مسایل سیاسی مثل جامعه مدنی، مردم سالاری، توسعه سیاسی و… بودند.
3- حوزه تشکیلات ملی – مذهبی که شامل طیف هایی از جنبش مسلمانان مبارز، جاما، پیام هاجر، مجله ایران فردا، بنیاد شریعتی و… که در سال 79 رسوا گردیدند.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر جمهوری اسلامی تا دوم خرداد 76
دیگر اقدامات لیبرالها:
1-ارتباط با بیگانگان
2- موج سواری پس از دوم خرداد
3- نفوذ در انجمن های اسلامی دانشجویی
4- همراهی با فتنه تیرماه 78
5- همراهی با کنفرانس ضدانقلابی برلین
6- حمایت از مجرمان
7- نفوذ و پیوند با عناصر درون حاکمیت
8- تشکیل جبهه فراگیر اصلاح طلبان
9- نفوذ و حمایت از فتنه جوئیهای منتظری(نقطه امیدجریان برانداز)
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر جمهوری اسلامی تا دوم خرداد 76
3)جریان های خودی:
-ویزگیهای جریانات خودی:
1-معتقد به اسلام 2- معتقد به نظام اسلامی 3- معتقد به ولایت فقیه
4- اعتقاد و التزام به آرمانهای حضرت امام و مقام معظم رهبری
5- اعتقاد به قانون اساسی.
-دو جناح اصلی در جریانات خودی:
1-جناح موسوم به راست(به رهبری جامعه روحانیت)
2- جناح موسوم به چپ(به رهبری مجمع روحانیون مبارز)
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر جمهوری اسلامی تا دوم خرداد 76
– ملاک تقسیم بندی چپ و راست:
1-افرادی که خط امام، ضدغرب و آمریکا، طرفدار مستضعفین و محرومین و طرفدار اقتصاد دولتی در زمان جنگ بودند به طیف چپ مشهور شدند
2- افرادی که اقتصاد دولتی را بر نمی تافتند و در کارنامه خود سابقه عدم رای به مهندس موسوی را داشتند مشهور به طیف راست شدند.
این عامل که از سال 60 عامل تقسیم عناصر و جریانات خودی بود، منشا بسیاری از انحرافات امروز جامعه اسلامی شد.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر جمهوری اسلامی تا دوم خرداد 76
احزاب چپ و راست:
-طیف چپ:
به رهبری مجمع روحانیون مبارز، شامل: سازمان مجاهدین انقلاب، خانه کارگر، همبستگی، حزب اسلامی کار، مجمع اسلامی بانوان، انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها، دفتر تحکیم وحدت، جمعیت زنان جمهوری اسلامی، انجمن اسلامی معلمان، مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، مجمع نیروهای خط امام و… بود.(کارگزاران سازندگی از 74 به بعد).
-طیف راست:
به رهبری جامعه روحانیت مبارز تهران شامل: جمعیت موتلفه اسلامی، جامعه زینب، جامعه اسلامی فرهنگیان، جامعه اسلامی کارگران، جامعه اسلامی انجمنهای اسلامی اصناف و بازار، جامعه اسلامی نمایندگان مجلس، جامعه وعاظ و…
دو انشعاب از طیف راست: 1-مجمع روحانیون مبارز(1366) 2- کارگزاران سازندگی(1374).
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر جمهوری اسلامی تا دوم خرداد 76
زمینه های انشعاب مجمع و طیف چپ از جامعه روحانیت مبارز:
1-دودستگی در حزب جمهوری اسلامی(الف: طیف راست سنتی شامل جریان موتلفه و… ب: جناح روشنفکر مذهبی، شاخص آنها مهندس موسوی(چپ سنتی)).
2-شهادت شهید بهشتی(رقابت جریان راست سنتی در کرسی های مجلس و دولت با جریان چپ سنتی به ریاست مهندس موسوی.)
3-سال 64 انتخاب نخست وزیر و کابینه(حمایت جریان راست سنتی از مهدوی کنی و جریان چپ از مهندس موسوی)
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر جمهوری اسلامی تا دوم خرداد 76
دوره پنجم)عصر حاکمیت دوم خردادیها و اصلاح طلبان:
1 ) اپوزیسیون
2) اصولگرایان (ارزشی ها)
3) دوم خردادیها (اصلاح طلبان)
4 ) جریان سوم
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت دوم خردادیها و اصلاح طلبان
1) اپوزیسیون:
1- خارج از حکومت، مخالف حکومت: اپوزیسیون برانداز(منافقین با راهبرد مبارزه مسلحانه)
2- داخل حکومت، خارج قدرت : نهضت آزادی (مبارزه مدنی علیه نظام)
3- داخل حکومت، درون قدرت: طیف هایی از اصلاح طلبان و دوم خردادیهای رادیکال همانند جبهه مشارکت
2) اصولگرایان و ارزشی ها:
آنها با طرح گفتمان دینی بر 4 محور جریان خودی، توانستند در انتخابات دومین دوره شوراهای اسلامی در اسفند 81 و نیز هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی در اسفند 82، فضای سیاسی اجتماعی کشور را تغییر دهند. این جریان تا قبل از انتخابات نهم در پوشش شورای هماهنگی نیروهای انقلاب فعالیت می کردند.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت دوم خردادیها و اصلاح طلبان
3) دوم خردادیها (اصلاح طلبان)
این جریان با حضور 18 گروه با عنوان«شورای هماهنگی جبهه دوم خرداد» پس از دوم خرداد 76، علاوه بر شوراهای اسلامی مرحله اول، قوه مجریه(سال 76 و سال 80) و مجلس ششم(78) را در اختیار خود گرفتند. (موفقیت در 4 انتخابات)
-ترکیب و ماهیت جبهه دوم خرداد:
1-لایه سنتی: طیف هایی از مجمع روحانیون، مجمع زنان و… با باور به نظام دینی و ولایت فقیه و آرمانهای امام (ره)
2-لایه فرصت طلب: طیف هایی که در دولت هاشمی و خاتمی خود را با قدرت حاکم تطبیق کردند شامل کارگزاران سازندگی، همبستگی و مردم سالاری.
3- لایه عمل گرا: جریانهایی چون حزب اسلامی کار، خانه کارگر، نقش نیروهای عمل کننده این جبهه اند.
4- لایه افراطی: جریانهایی چون مشارکت، مجاهدین، تحکیم وحدت و ملی مذهبی ها با گفتمان سکولار در اندیشه، التقاط در ایدئولوژی و مواضع اپوزیسیونی در رفتار، به تغییر ساختار در حکومت دینی گام برمی داشتند.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت دوم خردادیها و اصلاح طلبان
-دلائل افول جبهه دوم خرداد:
1-تقابل با ارزشهای دینی و انقلابی
2- تضاد ایدئولوژیک
3- اختلافات درونی
4- غفلت از مطالبات حقیقی مردم
5- فقدان استراتژی
6- بحران در راهبردها
7- رفتار اپوزیسیونی
8- رابطه سالاری
9- قانون شکنی
10- رواج روح اشرافیت و کاهش ساده زیستی.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت دوم خردادیها و اصلاح طلبان
4) جریان سوم:
از ابتدای پیروزی انقلاب جریانهایی چون سلطنت طلبان، منافقین، باند منحرف مهدی هاشمی، جریان دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی، خود را به عنوان نماد جریان سوم می دانستند.
– مدعیان جریان سوم درون نظام بعد از دوم خرداد شامل:
1-جریان منتسب به محسن رضایی: شعار این جریان نفی دو جریان و تکیه به نیروهای ارزشی با شعار«مدیریت نسل دوم». (سایت تابناک (بازتاب)، ماهنامه بینش سبز، خدمتگزاران مستقل ایران اسلامی و فراکسیون وفاق و کارآمدی از این طیف است)
2- 23 گروه ناراضی دوم خرداد که از واگذاری قدرت در حاکمیت اصلاح طلبان ناراضی بودند.
3- کارگزاران سازندگی
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت دوم خردادیها و اصلاح طلبان
دوره ششم)عصر حاکمیت اصولگرایان:
سه جریان فعال شامل:
الف) جریان اصولگرا
ب) جریان دوم خرداد
ج) جریان میانه
48
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت اصولگرایان
الف) تیپ شناسی جریان اصولگرا:
1- در اوج حاکمیت جبهه دوم خرداد و پس از واقعه 18 تیر 78، جمعی از منتقدین و دلسوزان ارزشی، به منظور دفاع از انقلاب و نظام اسلامی، در چارچوب گفتمان رهبری (عدالتخواهی، مبارزه با فقر، فساد و تبعیض و طرح مطالبات واقعی مردم) حرکت جدید خود را با تابلوی «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی» و «آبادگران ایران اسلامی» ایجاد و با پیروزی در دو انتخابات شوراهای دوم (سال 81) و انتخابات هفتم مجلس (سال 82) تقویت، و در انتخابات نهم ریاست جمهوری (سال 84) و انتخابات شوراهای سوم (سال 85) با عنوان اصولگرایان، (علیرغم تکثّر نامزدها و طیف ها) تحکیم یافتند.
49
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت اصولگرایان
2ـ از مهم ترین شاخصه های اصولگرایی:
منشور اصولگرایی:
1-توسعه و عمق بخشی به اسلام فقاهتی و کارآمدی دین در عرصه حکومت.
2- حاکمیت ولایت مطلقه فقیه به عنوان وجه مشروعیت نظام
3- تقویت مشارکت مردم و تضمین مقبولیت مردمی نظام
4- عدالتخواهی 5- استقلال خواهی 6- تثبیت آزادی و آزاد اندیشی
7- تقویت خودباوری و اعتماد به نفس در عرصه علوم و فنون
8- اتخاذ رویکرد اصولگرایی مصلحانه
9- تلاش در جهت تحقق دولت نمونه اسلامی
10- بهره گیری از فرصتها و تبدیل تهدید و آسیب ها به فرصتها و قوتها.
50
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت اصولگرایان
3ـ مهم ترین طیف ها و چهره های اصولگرا شامل سه دسته اند:
ـ طیف رایحه خوش خدمت (حامیان دولت نهم)، آقایان مصلحی، زیاری، محصولی، کردان
ـ طیف اصولگرایان تحول خواه شامل: زاکانی، فدایی، چمران، توکلی
ـ طیف سنتی اصولگرایان (پیروان خط امام و رهبری) شامل: عسکر اولادی، باهنر، بادامچیان، صدر، کوهکن
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت اصولگرایان
ب) تیپ شناسی جریان دوم خرداد:
1ـ جریان دوم خرداد پس از واقعه دوم خرداد 76 و پیروزی اصلاح طلبان در عرصه قدرت، و سه انتخابات شوراهای اول در سال 77، انتخابات مجلس ششم در سال 78 و انتخابات هشتم ریاست جمهوری در سال 80، شورای هماهنگی جبهه دوم خرداد را تشکیل و تحکیم بخشیدند.
52
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت اصولگرایان
2- از مهم ترین بسترهای اجتماعی جریان دوم خرداد:
الف) شکل گیری دولت سازندگی (76ـ 68) و اجرای گفتمان توسعه اقتصادی در دولت هاشمی رفسنجانی و عدم توجه به هنجارهای اجتماعی جامعه، منجر به ریزش رای ایشان و شکست کارگزاران در انتخابات مجلس پنجم، شکاف دولت ـ مردم و نیز افزایش نارضایتی توده ها گردید.
ب) نقد سیاست های انقلاب و نظام دینی در عرصه فرهنگی کشور در دولت سازندگی از سوی جریان روشنفکری در حلقه کیان، مرکز مطالعات استراتژیک، حلقه سلام، و در اولویت قرار گرفتن جنگ نرم از سوی دشمنان خارجی و عدم توجه به هشدارهای جدی شبیخون فرهنگی رهبری انقلاب، آسیب هایی را به فرهنگ و روحیه ملی وارد ساخت.
ج) تغییر در بافت جمعیتی کشور و نقش رای اولی ها در رقابت های سیاسی و نیز شعارها و منش های انتخاباتی سیدمحمد خاتمی و رای 20 میلیونی ایشان در دوم خرداد 76 به عنوان نماد تحول و تغییر در چارچوب نظام در رقابت سه جریان سیاسی کشور.
53
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت اصولگرایان
3ـ از شاخصه های جریان دوم خرداد، دگردیسی و چرخش از فضای انقلابی دهه 60 به فضای غرب دوستی، اقتصاد لیبرالی، رویکردهای فرهنگی لیبرال، اعتقاد به نقش حداقلی دین در اداره کشور در دهه 70 بوده است.
54
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت اصولگرایان
4ـ مهم ترین طیف ها و چهره های جریان دوم خرداد :
– طیف سنتی
– طیف میانه
– طیف افراطی
55
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت اصولگرایان
طیف سنتی جریان دوم خرداد :
گروه هایی همچون مجمع روحانیون مبارز، جمعیت زنان جمهوری اسلامی و … که مدعی پیروی از خط امام و اعتقاد به ولایت فقیه در چارچوب قانون اساسی بوده چهره هایی همانند خاتمی، کروبی، موسوی لاری، مجید انصاری.
56
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت اصولگرایان
طیف میانه جریان دوم خرداد :
احزابی که در سال های دولت سازندگی و اصلاحات با فرصت طلبی خود را با جریان حاکم همراه کردند. این طیف در سال های خطرساز حاکمیت اصلاح طلبان، جاده صاف کن و حامی مهم سیاسی و اقتصادی و فرهنگی افراطیون برانداز بوده اند. همانند احزابی چون کارگزاران، اعتدال و توسعه و … و چهره هایی چون مرعشی، نوبخت، محمدعلی نجفی، مرتضی الویری.
57
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت اصولگرایان
طیف افراطی جریان دوم خرداد :
گروه هایی چون مشارکت، مجاهدین انقلاب، دفتر تحکیم و … که در اندیشه سکولار، در ایدئولوژی التقاطی و در رفتار مواضع اپوزیسیونی داشته و با تاکتیک هایی چون حاکمیت دوگانه، تحصن و استعفا، عبور از قانون اساسی و … در صدد ساختارشکنی نظام جمهوری اسلامی بودند. همانند چهره هایی چون سعید حجاریان، بهزاد نبوی، محمدرضا خاتمی، اکبر گنجی، رضوی فقیه، آغاجری .
58
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت اصولگرایان
5ـ مهم ترین دلایل افول جبهه دوم خرداد:
تقابل با ارزش های دینی و انقلابی، تضاد ایدئولوژیک، اختلافات درونی، غفلت از مطالبات حقیقی مردم، فقدان استراتژی، رفتار اپوزیسیونی، رابطه سالاری، قانون شکنی، رواج روح اشرافیت و کاهش ساده زیستی و … بوده است.
59
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت اصولگرایان
60
ج) تیپ شناسی جریان میانه:
1ـ این جریان از دهه 60 با محوریت هاشمی رفسنجانی با رویکرد مصلحت گرایی و واقع گرایی مطرح و با تشکیل دولت سازندگی و مطرح شدن طیفی از تکنوکرات ها تقویت، و در آستانه مجلس پنجم با ظهور حزب کارگزاران سازندگی تحکیم، و در هشت سال حاکمیت اصلاح طلبان توسعه و گسترش یافت.
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت اصولگرایان
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت اصولگرایان
3ـ مهم ترین احزاب و شخصیت های جریان میانه :
ـ حزب کارگزاران سازندگی، حزب تمدن اسلامی، حزب اعتدال و توسعه، حزب مردم سالاری، حزب رفاه ملت ایران و … از مهم ترین احزاب جریان میانه اند.
ـ از مهم ترین چهره های میانه، آقایان هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، سیدمحمود دعایی، عبدالله نوری، محمد هاشمی، حسین مرعشی، محمدعلی نجفی، کرباسچی و … می باشند.
62
جریان شناسی سیاسی ایران – عصر حاکمیت اصولگرایان
پایان
63