بررسی معماری مسجد دانشگاه تهران
گروه طراحی- مساحت- موقعیت
نام اثر: مسجد دانشگاه تهران نام طراح: عبدالعزیز فرمانفرمائیان- اداره ساختمان دانشگاه تهران تاریخ شکل گیری اثر: 45- 1336 ه. ش. کارفرما: هئیت مدیره دانشگاه تهران
مجری: معمار فضل الله رحمت اللهی موقعیت: تهران مساحت بستر طرح: 3,300 متر مربع مساحت زیر بنا: 1,200 متر مربع
معرفی پروژه
مسجد دانشگاه تهران به عنوان اصلی ترین مکان عبادی در یک فضای علمی، در فضایی با وسعت 1800 مترمربع ساخته شده است که 900 مترمربع از آن را به شبستان و 900 مترمربع دیگر را به صحن مسجد اختصاص داده اند.
فرمانفرمائیان این مسجد را به صورت ترکیبی از معماری سنتی ایرانی و هم چنین معماری مدرن طراحی نموده است.
نحوه استقرار بنا در سایت
ساختمان مسجد در نیمه شمالی بخش مرکزی محوطه دانشگاه تهران متناسب با جهت قبله جای گرفته است. بنای مسجد از سمت شمال به فضای سبزی که به پردیس پزشکی منتهی می شود از شرق به پردیس علوم از جنوب به کتابخانه مرکزی دانشگاه و از غرب به پردیس فنی محدود شده است.
موقعیت بنا در مجاورت محور اصلی شرقی غربی محدوده دانشگاه به گونه ای انتخاب شده است که دسترسی به آن از تمامی دانشکده ها به سهولت صورت گیرد.
هندسه،شیب و عوارض طبیعی زمین
زمین مورد نظر مستطیلی به ابعاد ۱۸۵*۸۶ متر است که محور طولی آن در راستای محور طولی دانشگاه قرار گرفته ودارای شیبی معادل سه درصد از جهت شمال به جنوب می باشد.
اصول کلی حاکم بر طراحی فضای سبز و محوطه سازی
محوطه اختصاص یافته به فضای سبز و آب نمای مسجد در طرح اولیه شامل رواق هایی مشابه آنچه که در اطراف حیاط مرکزی قرار دارد بوده است و دارای ابعادی به طول و عرض ۵۶*۳۶ متر و مساحت دو هزار متر مربع می باشد.
بنابراین محیط اطراف مسجد را باغچه ها درختان چنار و گذرگاههایی که بخشی از فضای سبز دانشگاه محسوب می شوند فرا گرفته است.
حیاط مرکزی
شبکه ارتباطی سواره و پیاده داخلی مجموعه
زمین دانشگاه از شرق به غرب به سه قسمت تقسیم شده: که در حاشیه شرقی غربی و شمالی زمین دانشکده ها احداث شده اند. دو خیابان در امتداد شمال جنوب این سه قسمت را از محوطه مرکزی جدا کرده است. محور شرقی غربی که ورودی دانشگاه از خیابان قدس را به ورودی از خیابان شانزده آذر متصل می کند.
محوطه دانشگاه را به دو بخش شمالی جنوبی تقسیم می کند. مسجد در شمال این دسترسی جای گرفته است. دسترسی سواره و پیاده به بنا از محورهای ذکر شده فراهم شده است.
ترکیبی از احجام مکعب مستطیل (در شبستان مسجد )بخشی از کره (در گنبد) و استوانه (در مناره ها) با صفحات عمودی و افقی ساختار کلی بنا را تشکیل می دهد. کالبد بنا از سنگ سفید تشکیل شده و در پس زمینه ای از درختان و ساختمان های موجود در دانشگاه تهران تمایز قابل توجهی ایجاد کرده است.
ساختمان در یک طبقه بنا شده و ارتفاع مناره از سطح زمین ۲۸ متر ارتفاع بلندترین نقطه گنبد در خارج از بنا از سطح زمین ۱۳.۵ متر و ارتفاع بدنه های شبستان از سطح زمین ۹ متر می باشد.
زیرسازی مسجد از سنگ داغون اصفهان و نیز بتن مسلح می باشد. این مسجد دارای گنبدی است که به شکل عدسی بوده و پایه های آن را ستون های موربی از بدنه اصلی ساختمان جدا کرده است..
هم چنین مسجد دارای دو مناره رفیع با ارتفاع 28.40 متر می باشد که تمام آن پوشیده از سنگ تراورتن و منقوش به عبارت “الملک لله” است.
دو مناره رفیع
گنبدی به شکل عدسی
کتیبه های شبستان نیز با شیوه ای مشابه از زمینه یک رنگ ساخته شده اند. هم چنین در کاشی کاری مسجد می توان آیاتی از قرآن مجید را نیز مشاهده نمود
در طراحی این بنا تاکید بسیاری بر اصالت هنر کاشی کاری عهد سلجوقیان شده است. ستون ها، فلکه دور گنبد و هم چنین شبکه های طبقه اول مسجد از کاشی معرقی می باشد که توسط استادان اصفهانی تراشیده و نصب گردیده است.
بررسی ساختمان اصلی مسجد
ساختمان مسجد عبارت است از گنبد خانه مکعبی سنگی و بسته به ابعاد 30×30 متر که بر صدر حیاطی به ابعاد 28×20 متر مستقر شده است. گرداگرد حیاط را رواق هایی فرا گرفته اند؛ رواق هایی که در طرح اولیه علاوه بر حیاط، بر گرد فضای سبز شمال مسجد نیز می چرخیدند.
فضاهای خدماتی در اطراف حیاط کوچک و مستقلی با قاعده نامنظم در جوار حیاط اصلی مسجد جمع شده اند. برای ورود به مسجد می توان از هر سه ضلع شمال، شرق، و جنوب حیاط عبور کرد. دو منار سنگی بلند و شاخص مسجد، در طرفین ورودی شرقی حیاط قرار گرفته اند.
رواق هایی
ورودی مسجد
قطعه زمین وسیعی که در میانه محوطه دانشگاه تهران به عنوان بستر این مسجد انتخاب شده در ابتدا به زمین های باز ورزشی اختصاص داشت، و بنا بود در شمال آن زمین های تنیس و در جنوب آن زمین فوتبالی احداث شود. در سال 1336 ه.ش. تغییر این تصمیم موجب شد که بخش شمالی زمین به فضای سبز، و بخش جنوبی آن به مسجدی برای دانشگاهیان اختصاص یابد.
اداره ساختمان دانشگاه متولی طرح و نظارت بر اجرای این مسجد شد. به این ترتیب مسجد دانشگاه تهران در شمال خیابان شرقی- غربی و کتابخانه مرکزی دانشگاه برپاشد.
ریزفضاها
مسجد، ازفضاهای زیر تشکیل شده است که عبارتند از:
گنبدخانه
حیاط
فضاهای خدماتی جنبی (دفتر مسجد، آبدارخانه و سرویس های بهداشتی)
فضاهای خدماتی سطح محدودی از این مجموعه را به خود اختصاص می دهند و در طرح بنا نیز حاشیه قرار گرفته اند؛ واقعیت آن است که عناصر فضایی اصلی مسجد، گنبد خانه و حیاط هستند و این دو، بازیگران اصلی طرح تلقی می شوند. مسجد جفت مناری هم دارد که در دو کنج جبهه شمال شرقی حیاط (در طرفین ورودی شمال شرقی) واقع شده است.
حیاط مسجد دانشگاه تهران
مسجد دارای دو حیاط است. حیاط اصلی با ابعاد ۲۰*۲۸ متر به مساحت ۵۶۰ مترمربع که محور طولی آن عمود بر محور قبله است. دو دسترسی اصلی در اضلاع شرقی و شمالی این حیاط و یک دسترسی به حیاط فرعی در ضلع غربی وجود دارند. دور تا دور این حیاط در سه طرف رواقی وجود دارد که بدنه خارجی آن را دیوارهای سنگی و بدنه درونی آن را ستونهایی با پلان دایره که به فاصله چهار متر از یکدیگر جی گرفته اند تشکیل می دهد.
این دیوارهای سنگی به صورت پانل هایی اجرا شده اند که فقط با زمین اتصال داشته و از طرفین و سقف آزاد می باشند. این عدم پیوستگی نوعی شفافیت ،سیال بودن و سبکی را به وجود می آورد. در طرح اصلی این حیاط رو باز بوده که هم اکنون به وسیله سازه ای متشکل از خرپاهای فضایی پوشیده شده است.
حیاط مسجد، از سه جانب بوسیله رواق محصور شده است. در میانه هر رواق مدخلی برای ورود به مسجد وجود دارد و در نتیجه مسجد سه ورودی پیدا می کند. از میان این سه، ورودی شمال شرقی بخاطر استقرار جفت منار مذکور اهمیت بیشتری می یابد و ورودی اصلی و تشریفاتی مسجد تلقی می شود.
حیاط و گنبد خانه در امتداد محور قبله و متصل به یکدیگر قرار گرفته اند، به طوری که در سلسله مراتب حرکت در مسجد، نخست می باید از ورودی ها یا رواق های سه جانب حیاط عبور کرد، به حیاط قدم می گذاشت و آنگاه در جهت قبله به گنبدخانه وارد شد.
ورود به گنبدخانه رو به سوی قبله در سنت مسجد سازی سابقه زیادی دارد. در جهت گیری ساختمان به سوی قبله نقش جفت منارها هم البته نقش مهمی است.
حیاط و گنبد خانه در امتداد محور قبله
انتظام فضایی مسجد بسیار ساده است: انتظامی مرکب از «حیاط»، «گنبدخانه» و «جفت منار»، که هر سه پی در پی یکدیگر در امتداد محور قبله قرار گرفته اند.
به این ترتیب شناخته شده ترین عناصر کالبدی مسجد ایرانی، در بنای مسجد دانشگاه تهران گرد «گنبدخانه» آمده است تا تنها فضای بسته این مسجد را برای برپایی نماز بوجود آورد؛ «حیاط» به مسجد هدیه شده، زیرا که جزء لاینفک مسجد ایرانی به حساب می آید و بالاخره «جفت منار» در اندام آن جای گرفته تا شمایلی «مسجدوار» به بنا ببخشد و آن را از دیگر بناهای محوطه دانشگاه متمایز سازد.
ظاهراً طراح از ایجاد انتظام فضایی مفصل و پیچیده ای بافته شده از دروازه ورودی، هشتی، ایوان های چهارگانه و مانند آن پرهیز می کند و مسجدی خلاصه شده را عرضه می کند امری که در «مدرن» کردن مسجد بی تاثیر نیست.
معمار در این مسیر، عناصر فضایی خود را از میان مجموعه کلمات زبان معماری مساجد ایرانی انتخاب می کند و با قرار دادن این عناصر در امتداد محور قبله از همان نظام موجود در سنت طراحی مساجد ایرانی تبعیت می کند. به این ترتیب معمار مسجد، در عین تعلق به پسند و مشرب «مدرن»، خود را از سنت طراحی مساجد ایرانی نیز جدا نمی سازد.
معماری حیاط حیاط مسجد فضای بازی است که تنها توسط رواق های سه طرف محصور شده است. به این ترتیب، حیاط مسجد دانشگاه تهران برخلاف حیاط های سنتی با فضاهای متعدد احاطه نشده است و به همین خاطر اصول «درونگرایی» و «توجه به مرکز» آنچنان که در مساجد سنتی جاری است، در آن ملاحظه نمی شود.
رواق های گرداگرد حیاط نیز در ایجاد «حیاطی میانی» تاثیر زیادی ندارند؛ زیرا اساساً مکانی برای اتراق و نگریستن به حیاط نمی سازند.
حیاط واحد معماری شفاف و گسترده ای است؛ زیرا اگر چه دیوارهای سنگی ساده ای در نمای بیرونی رواق ها قرار گرفته اند اما از آنجا که این دیوارها در کنار واقع اند، دید به درون مسجد را مسدود نمی کنند. دیوارها فاصله کف تا سقف را به تمامی پر نمی کنند و از سقف رواق فاصله می گیرند؛ پس جداره ها را شفاف می کنند و سقف رواق را سبک می نمایانند.
به این ترتیب، با آن که دیوارهای مورد بحث کمک می کنند که حیاط از درون قدری محصور بنظر رسد، اما ارتباط بصری و پیوند فضاهای باز و نیم باز بیرون و درون را نیز قطع نمی کنند.
به بیان دیگر، دیوارها به مخاطب می گویند که به معماری اصلی بنا تعلق ندارند، بلکه به عنوان اجزای ثانوی طرح، مثلاً عنصری از مجموعه عناصر فضای باز، تنها به نیت ایجاد کیفیت «حیاطی محصور» در طرح بنا ظاهر شده اند.
بر کف حیاط جز دو باغچه در طرفین محور اصلی آن، چیزی وجود ندارد. رواق هم به جز سقفی مسطح و ساده- سقفی که فقط با تراش تیرهای بار بر پرداخت شده- و ستون های ساده بتنی وارونه (بدون پایه یا سرستون) چیزی ندارد. کف رواق و کف حیاط همسطح اند و اثری از عوامل تفکیک کننده میان آنها نیست؛ در جبهه بیرونی رواق، صفحات سنگی توپری قرار گرفته است، خالی از هرگونه تراش و حجم سازی؛ تنها تزیینات فضا، کتیبه ای به خط ثلث بر پیشانی رواق و معدودی سطوح منقوش در نمای بیرونی رواق است. انتخاب طراح، استفاده از عناصر ساده ساختمانی و ترکیب ساده آنها است؛ و به این لحاظ حیاط، لحن و بیانی مدرن می یابد.
معماری گنبدخانه گنبد خانه به تنهایی بیش از نیمی از سطح مجموعه را به خود اختصاص داده، و بی هیچ واسطه ای بر کنار حیاط نشسته است. مدخل گنبد خانه فقط نقش ورود را دارد ،و پیوند بصری موثری میان حیاط و گنبد خانه را پدید نمی آورد. در فاصله میان این دو، درگاهی به وجود آمده، و ارتباط میان گنبدخانه و حیاط را به یک دسترسی ساده محدود کرده است.
حضور گسترده سنگ بر همه سطوح نماهای مسجد، به ویژه بر نمای گنبدخانه، مسجد را از دیگر بناهای دانشگاه متمایز می کند و آن را سنگین، جدی و محکم نشان می دهد و «صورتی تاریخی» به آن می بخشد.
استفاده صرف از سنگ، نمای مسجد را تک مصالحی و ساده می کند. این همه، بنا را پر هیبت می سازد؛ در عین حال، سادگی آن خصوصیات معماری مدرن را نیز تداعی می کند.
گنبد خانه
گنبدخانه در منظر بیرونی متشکل از مکعبی بسته و گنبدی به صورت عرقچین است و به دلیل آن که گنبد مسجد حجمی خفته دارد و مکعب زیر آن نیز بلند و رفیع است، لذا در اغلب نقاط مواجهه با بنا، گنبد از نظرها پنهان است؛ به طوری که مشاهده گنبد تنها از فاصله دور میسر است.
به این ترتیب مسجد در چشم انداز بیرونی به صورت مکعبی سنگی و بسته می نماید؛ شبیه معابد سنگی شهر اورشلیم و همچنین خانه کعبه. از این بابت مسجد دانشگاه تهران در یادآوری خاطره های تاریخی موفق است. شاید بتوان گفت که طراح مسجد به نیت آنکه طرحی نو ارائه نمایند به جای استفاده از الگوهای سنتی به سرچشمه ها توجه کرده است.
گنبدخانه در منظر بیرونی متشکل از مکعبی بسته
گنبد خانه پایه مربع شکلی دارد که توسط چهار دیوار ساده سنگی ساخته می شود و محراب آن هم بر میانه دیوار سوی قبله جای گرفته است؛ اما باید متوجه بود که گنبد خفته گنبد خانه نه بر دیوارهای سنگین پیرامونی، که بر هشت جفت ستون ظریف مایل تکیه کرده است.
با این اوصاف نیمی از معماری داخلی گنبدخانه را دیوارهای سنگی جانبی و سقف مسطح حاشیه ای و چهار ستون ساده بتنی؛ و نیم دیگر را پوسته بتنی (یا گنبد) و هشت جفت ستون پیش گفته تشکیل می دهد.
ستون های این نیمه دوم از میان حفره های سقف نیمه اول می گذرند و به سطح گنبد می پیوندند. به این ترتیب طرح گنبدخانه از نمونه های سنتی فاصله می گیرد، و الگویی نو مطرح می شود.
ستون مایل
فضای داخلی گنبدخانه همچنانکه گفته شد دارای دو ساختار مجزا است: معماری بخش مکعب شکل گنبد خانه راست گوشه، منظم و کم تزئین است و در مقابل معماری لایه گنبد نرم، مورب، پر نقش و رنگین دیده می شود. معماری لایه اول کم صدا و ساکت است، چرا که واجد دیوارهای ساده، سقفی مسطح و چهار ستون ساده است؛ در حالیکه معماری لایه دوم پر صدا و تاثیرگذار است و بسیار جلوه گری می کند.
شکل خیمه مانند این لایه دوم به همراه جفت ستون هایش که از پایه تا راس تناسبات و اندازه های متغیری دارند و به تمامی با خطوط رنگین منقش شده اند، فضای داخلی را مفصل جلوه می دهد. این وضع، خصایل دو گانه ای در فضا ایجاد کرده است و در این میان به درستی مشخص نیست که فضا به کدامیک از لایه ها تعلق دارد. توجه کنیم که ابهام و معنای دوپهلوی فضای داخلی با صراحتی که گنبدخانه در منظر بیرونی دارد کاملاً متفاوت است.
همنشینی حیاط و گنبدخانه با مقدماتی که درباره معماری «حیاط» و «گنبدخانه» آمد می توان گفت انتظام کلی این بنا با انتظام درونگرا و مرکزی معماری ایرانی متفاوت است. حیاط آن با حیاط مرکزی ایرانی فرق دارد.
اگر در معماری مساجد ایرانی و اصولاً اغلب بناهای معماری ایران، حیاط در مرکز قرار گرفته و فضاهای مهم چون گنبدخانه، ایوان و تالار در اطراف آن می نشینند، در معماری مسجد دانشگاه تهران اینچنین نیست.
با محدود شدن نماز خانه های مسجد به یک گنبد خانه، و با تقلیل نقش حیاط به حد جلو خانی برای گنبدخانه، مفهوم تازه ای از طرح مسجد حاصل می شود.
وسعت گنبدخانه در مقایسه با وسعت بقیه ساختمان مسجد نیز آن را به عنصر اصلی، و بقیه اجزای طرح را به حواشی آن تبدیل می کند. فقدان رابطه فضایی میان گنبدخانه و حیاط هم مزید بر این معنا است. به این ترتیب، در طرح مسجد دانشگاه، نقش حیاط به فضایی مقدماتی یا جلوخان بزرگی برای گنبدخانه محدود می شود.
تقسیم مسجد به دو بخش گنبدخانه و حیاط، یکی خالی و دیگری پر، به حجم آن تنوع داده است. همچنین با بلند شدن گنبدخانه و کوتاه شدن جداره حیاط، یا بسته بودن یکی و شفاف شدن دیگری این معنا مضاعف شده است. معماری حیاط ترکیب خط و صفحه است، در حالی که معماری گنبدخانه معماری ای حجمی است. با این انتخاب، دو دستگاه طراحی در طرح این دو بخش اساس کار قرار گرفته است.
از طرف دیگر، حیاط دارای معماری تقسیم شده به اجزا و عناصر کوچکتری است، در حالی که معماری گنبدخانه، ابعاد بزرگ و درشتی دارد. دستگاه اندازه های این دو نیز با هم فرق می کند و این امر آنها را به دو خانواده متفاوت وابسته می سازد.
خالی- حیاط
پر- مسجد
از اینها مهم تر، حیاط بخاطر کیفیت رواق ها و ابعاد و اندازه هایش، فضایی شفاف و ظریف، صمیمی و سخنگو دارد؛ در حالیکه گنبدخانه واجد هیبتی سرد و خاموش است و به مخاطب لبخند نمی زند. وقتی به همه اینها، جفت منار کشیده و بلند نیز اضافه می شود، مسجد باز پر تنوع تر جلوه می کند و به این ترتیب، به شکل مجموعه ای از فضاهای متباین ادراک می گردد و ترکیب احجام آن چشمگیر می شود.
مسجد و دانشگاه از آنجا که حیاط با رواق هایی محصور شده که هریک در میانه خود مدخلی دارند و حیاط نیز معماری شفافی دارد، پیوند زیادی میان مسجد و محوطه اطراف آن بوجود آمده است. به این ترتیب که از سه جهت جنوب شرق، شمال شرق و شمال یا شمال غرب، به آسانی می توان به مسجد وارد شد.
دهانه بار میانی رواق ها نیز امکان مشاهده حیاط را از همین جهات ممکن کرده است. حیاط، هم بر سر راه است و هم در پیش چشم، و با پلکان مفصلش در مدخل شمال شرقی مردم را به خود دعوت می کند.
دهانه بار میانی رواق ها
به دلیل وجود سه ورودی فوق الذکر، نه فقط امکان ورود مستقیم و آسان به حیاط از جوانب مختلف مهیا شده، که بیش از آن، حیاط به معبر خوبی برای حرکت از یک جانب مسجد به جانب دیگر تبدیل شده است.
به عبارت دیگر، فردی که در این محدوده از محوطه دانشگاه قصد حرکت از نقطه ای به نقطه دیگر را دارد، به وضوح در می یابد که حیاط مسجد مسیر مناسبی برای کوتاه کردن راه است.
معبر قرار گرفتن مسجد، نکته مهمی است. زیرا با این عمل پیوند و رابطه زیادی میان مسجد- به عنوان فضایی عبادی- و دانشگاه- به عنوان مرکزی علمی و اجتماعی- بوجود می آید؛
مسجد نشسته در میانه دانشگاه، افراد را در حین گذر از معابر دانشگاه تهران (که مهم ترین و شناخته شده ترین مرکز علمی کشور است) و انجام فعالیت های دانشگاهی به ناگاه با فضایی عبادی روبرو می سازد و به درون حیاط خود می کشاند.
نحوه پیوند مسجد و فضاهای اطراف با نحوه ترکیب مساجد سنتی با بافت شهری پیرامون شان بی شباهت نیست؛ مساجد سنتی دست های خود را به درون معابر عمومی یا راسته بازارها دراز می کنند و مخاطب را به درون می خوانند؛ زیرا مسجد به عنوان محل فعالیت های مذهبی و فرهنگی، می خواهد همنشین دیگر فعالیت ها در سطح شهر شود. البته فقدان سلسله مراتب در ورود به مسجد دانشگاه تهران، تفاوت قابل توجهی میان آن با مساجد سنتی بوجود می آورد. زیرا بناهای سنتی در عین اشتیاق به همنشینی با فعالیت های اجتماعی، از ایجاد حریم ها و سلسله مراتب ورود نیز غفلت نمی کنند و مدعوین را تنها به شرط عبور از این مراحل به فضای عبادی خود راه می دهند.
مسجد در کنار محورهای اصلی دانشگاه، و در عمومی ترین بخش آن- جایی که کتابخانه نیز به عنوان مرکز علمی دانشگاه قرار دارد- جای گرفته است. این استقرار بار دیگر باعث افزایش پیوند فضای مسجد با فعالیت های عمومی دانشگاه می شود.
به این معنی که اگر پیش از این درباره تاثیر انتظام فضایی مسجد در پیوند محکم فضای عبادی- مذهبی با فضاهای اجتماعی- آموزشی دانشگاه سخن رفت، می توان گفت انتخاب محل استقرار مسجد در بستر دانشگاه نیز از همین نیت نشات می گیرد.
با آنکه در انتخاب محل استقرار مسجد به قرارگیری آن در قلب دانشگاه دقت شده است، اما باید توجه کرد که ورودی های مسجد هیچ کدام رو به محوطه مرکزی دانشگاه باز نشده اند. اساساً بهتر است بگوییم مسجد با ورودی هایش به این مکان پشت کرده است- به مکانی که خود در شکل گرفتنش سهم زیادی دارد.
مخصوصاً می توان به ورودی اصلی اشاره کرد که با جفت منار رفیع، رو به جهت شمال شرق دارد و در تصویر کلی، مسجد را متوجه شمال شرق نشان می دهد.
پشت کردن مسجد به مرکز دانشگاه تنها محصول جای ورودی های بنا نیست؛ بلکه می توان این امر را بیشتر به استقرار گنبدخانه بسته و حجیم در کنار محور عمومی و استقرار حیاط در پس گنبدخانه و دور از این محور مربوط دانست.
با این اوصاف به رغم آنکه مسجد در مرکز دانشگاه و در کنار کتابخانه جای گرفته و با این استقرار به اتفاق کتابخانه، محور عمومی پررونقی برای دانشگاه بوجود می آورد، اما با نوع انتظام خود و جهت ورودی هایش، در تعارض با نیت اولیه طرح قرار گرفته است.
این تعارض خصوصاً از آن جهت آشکار و برجسته است که با استقرار گنبدخانه در جنوبی ترین نقطه بستر طرح، در روبروی کتابخانه، و قرار گیری حیاط در جهت مقابل، و جفت منار سمت شمال شرقی، مسجد دانشگاه به نقطه ای در شمال شرقی رو می کند؛ و از آن مهم تر، با این عمل مسجد از مرکز دانشگاه و کتابخانه رو بر می گیرد و به آن پشت می کند. واقعیت آن است که ارتباط مسجد با فعالیت های عمومی پیرامونش قدری مبهم است.
در طرح هادی اولیه دانشگاه تهران، نیت آن بوده که دو لایه چپ و راست کل بستر، به محل استقرار دانشکده های مختلف اختصاص یابد و بخش میانی به فضای باز عمومی و ورزشی. بعداً با اندیشه استقرار کتابخانه و مسجد در مرکز این فضای باز، هویت بخش میانی تغییر پیدا می کند و در نتیجه، فضای باز به دو بخش شمالی (مسجد) و جنوبی (کتابخانه) تقسیم می شود. در این وضعیت، زمین ورزشی و محوطه باز شمالی کاملاٌ از هم جدا شده و هرکدام به یک سو می افتد. حجم مسجد، محوطه شمالی را از نظر پنهان، و آن را تا حد منزوی می کند.
فضای باز یاد شده به طور اتفاقی کشف می شود و در واقع به محوطه باز دانشکده های مستقر در بخش شمالی دانشگاه تبدیل می گردد. به این ترتیب، فضای باز دیگر نمی تواند مطابق نیت اولیه به عنوان یکی از عرصه های عمومی در مرکز دانشگاه ایفای نقش کند. توجه به رابطه میان مسجد و محوطه باز شمالی می تواند به فهم بهتر حجم مسجد کمک کند.
مسجد با استقرار در مقابل محوطه باز شمالی، زاویه دید به سوی آن را می بندد و خود به بازیگر اول صحنه تبدیل می شود.
با چرخش 45درجه حجم مسجد نسبت به محورهای دانشگاه، جلوه حجم آن افزوده می شود. با این یکه تازی و نمایش اندام از جهات مختلف، مسجد تبدیل به مجسمه ای می شود که از همه زوایا دیده می شود
https://hamino.ir/post/443/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86
https://archawpress.org/%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B2%DB%8C%D8%B2-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%B1/
https://pooyano.com/20363-2/