بررسی معماری مرکز بورس و معاملات تجاری برلین
گروه طراحی-ویژگی سایت
معمار این پروژه نیکولاس گریمشاو و همکاران و مهندسان سازه آن ویتبی و برد به همراه اسپخ کالیا و سرکا بودند. ساختمان لودوینگ ارهارد هاوس مرکز جدید بورس و معاملات تجاری برلین را در خود جای داده است. این طرح به عنوان طرح اول مسابقه معماری توسط معمار انگلیسی نیکلاس گریمشاو و همکاران با همکاری مهندسان سازه ویتبی و برد برگزیده شد. سایت مورد نظر برای اجرای این پروژه از سه جهت دارای خطوط محیطی صاف و از طرف دیگر دارای خطوط محیطی شکسته و غیر هندسی بود. شکل خاص مربوط به زمین این پروژه در برخی مراحل بر روی طرح آن تآثیر گذار بوده است. فرم منحنی موجود در این پروژه که در حالت سه بعدی فرمی مانند یک گورکن را تداعی می کند تا حدودی نیز شبیه به آپارتمان های بتونی دهه 1970 جین بالادور است که در لاگراند موته واقع در ساحل جنوبی فرانسه ساخته شده بودند.
کانسپت طرح
معماران و مهندسان این پروژه به فرم ها و سازه های مختلفی برای اجرای این پروژه فکر کردند. در تمام این فرم ها و سازه ها طرح مربوط به طبقه اول و سازماندهی پلان آن کمابیش ثابت بود. یکی از ایده های اولیه آن ها به گونه ای بود که چند فرم حلقه ای سازه ای متصل به یکدیگر در سمت نامنظم سایت قرار داده شوند و یک خرپای پروانه ای نیز به موازات خیابان مستقیم سمت دیگر سایت در نظر گرفته شود.
این گونه طراحی بیشتر مورد نظر برگزارکنندگان این مسابقه بود. اما این ایده بسیار پیچیده ارزیابی شد و پس از بررسی بسیاری از ایده های دیگر طرح کنونی انتخاب گردید. طرح حاضر متشکل از 15 خرپای قوسی است که میزان دهانه و ارتفاع آن ها متغیر است و بلندترین آنها 9 طبقه ارتفاع دارد و تمامی طبقات پایین به این قوس ها متصل شده اند. در طراحی این پروژه امکان استفاده از پل برای برقراری ارتباط میان بخش های مختلف هر طبقه و بهره گیری از ستون در سازه آن وجود داشت، اما گروه طراحی معلق نمودن طبقات به شکل کامل را به عنوان ایده اصلی خود ترجیح دادند.
از میان مشکلات موجود در طراحی سازه این پروژه می توان به بارگذاری متفاوت هر کدام از قوس ها اشاره کرد. اما بزرگ ترین و مهم ترین مسئله در این پروژه کنترل عکس العمل های آن بود. یکی از نتایج معلق نمودن تمام ساختمان بروز، حرکت های پیش بینی نشده در آن است.
بررسی سازه
میزان جابجایی در این پروژه و در طول روز زمانی که مراجعان پیوسته به آن وارد و از آن خارج می شوند، در طبقه همکف حدود 50 میلی متر است. در طول رفت و آمد های روزانه قوس ها کمی تغییر مکان می دهند، آویزها منبسط و منقبض می کردند و تغییرات ایجاد شده در این سازه در طول یک روز کاملا متفاوت از حرکات موجود در یک سازه معمولی است. این بدان معنی بود که اتصالات میان دیوارها و سقف ها باید به گونه ای طراحی می شد که توانایی مطابقت با این تغییرات را داشته باشند و مشکل ویژه ای نیز هنگام قرار دادن آسانسورها به وجود می آمد. در نهایت تیم طراحی به این نتیجه رسید که برای ساخت آسانسورها باید از شیوه ای مشابه آنچه در کشتی های اقیانوس پیما استفاده می شود، بهره بگیرد.
گروه مهندسی در ابتدا نوعی آلیاژ را برای ساخت آویز ها در نظر گرفته بود اما به دلیل مدت زیادی که برای تایید محاسبات سازه از سوی مقامات دولتی آلمان صرف شد، گروه مجبور شد تا از فولاد معمولی استفاده نماید. نکته نامطلوبی که در اثر این تغییر به وجود آمد، آویزهای باریک و دارای جذابیت بصری و استفاده از اعضای ضخیم فولادی بود که با چندین لایه محافظ در برابر تاثیرات آب و هوایی و آتش محافظت می شدند.
چالش های طراحی
از نظر مقاوم سازی سازه در طبقه همکف نیز ایراداتی وجود داشت و آن هم عدم وجود عناصر عمودی و بادبندی برای اتصال سازه با زمین بود. مسئله دیگر نیز انتخاب روش صحیح برای پوشش نمای این ساختمان بود. با توجه به فرم های غیر معمول موجود در پوسته بیرونی بنا، پوشش مورد نیاز برای هر کدام از قسمت ها می بایست به صورت جداگانه ساخته می شد که هزینه زیادی داشت. گروه طراحی روش های ساخت مختلفی از جمله تکنولوژی مورد استفاده در قایق سازی را مورد بررسی قرار دادند اما در نهایت به استفاده از ترکیب شیشه و قطعات ظریف فلز اکتفا نمودند.
بررسی سازه
این ترکیب قابلیت قرار گرفتن بر روی فرم های نامتعارف این ساختمان را دارا بود و بر روی یک زیر سازی بتونی قرار می گرفت. سازه بتونی زیر نما جدا از ایجاد بستر مناسب برای اجرای نما به عنوان یک پوسته بیرونی عمل می کند و مانند پوسته یک تخم مرغ به دلیل یکپارچگی بسیار پایدار است. به این ترتیب همزمان با اجرای نمایی زیبا و اقتصادی، مشکل استحکام سازه نیز مرتفع گردید.
درون وجه مستقیم بنا یک فرورفتگی و محلی برای تجمع ایجاد شده بود. این محل مکانی عمومی بود که مردم از آن وارد و خارج شده و به طبقات بالا یا زیرزمین و یا فضای مربوط به برگزاری همایش ها دسترسی پیدا می کردند. در پلان طبقه اول دو فرورفتگی ایجاد شده و فرم E مانند به وجود آمده امکان ورود نور به داخل طبقات و حداکثر استفاده از انرژی نورانی خورشید را فراهم نموده است. البته در تکمیل این پلان از مدل حرکت خورشید نسبت به ساختمان استفاده شد. در حالی که گفته می شد این ساختمان کمترین میزان ممکن مصرف انرژی را دارا خواهد بود اما بررسی های انجام شده نشان داد که مصرف سوخت در آن تنها کمی از ساختمان های مشابه پایین تر است. در جبهه شرقی جایی که دیوار ها منطبق با قوس منحنی شده است، نسبت شیشه به مصالح غیر شفاف در نما 50 به 50 است. خاصیت دیگر استفاده از این فرم منحنی در ساختمان، امکان ایجاد تهویه فضاهای اداری به صورت خودکار است.
https://xlearning.ir/memar/%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DA%A9%D8%B2-%D8%A8%D9%88%D8%B1%D8%B3-%D9%88-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D9%84%DB%8C%D9%86/
https://pickcad.com/%d9%86%d9%85%d9%88%d9%86%d9%87-%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af%db%8c-%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%ad%db%8c-%d9%85%d8%b1%da%a9%d8%b2-%d8%a8%d9%88%d8%b1%d8%b3-%d9%be%d8%b1%d9%88%da%98%d9%87-%d9%85%d8%b1%da%a9%d8%b2/
https://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=16&cad=rja&uact=8&ved=2ahUKEwih4MKL7sTmAhURy6QKHTEACIYQFjAPegQICBAB&url=https%3A%2F%2Fmalekpourmie.com%2F%25D8%25A8%25D8%25B1%25D9%2584%25DB%258C%25D9%2586%2F&usg=AOvVaw2iRPFhTd5HMzXdEjWLLn1w