باورها و انتظارات غلط زوجین از ازدواج از دیدگاه گاتمن
باور شماره یک : زن و شوهر باید بهترین دوستان یکدیگر باشند.
این باور غلط است زیرا زن و شوهر قرار است با یکدیگر فقط زن و شوهر باشند نه دوست.
اگر شما با همسرتان مشکل پیدا کردید نمی توانید مانند دوستتان با او رفتارکنید.
مثلا با او قطع رابطه کنید.
باور شماره دو: عشق رمانتیک ، ازدواج را بهبود می بخشد یا یک ازدواج خوب را برای ما به ارمغان می آورد.
• برعکس همیشه یک ازدواج می تواند یک عشق رمانتیک را به ارمغان بیاورد.
از نظر گاتمن عشق رمانتیک را فقط هالیود می سازد و یا فقط در کتاب های قصه داریم. در رابطه انسانی عشق رمانتیک فقط مدت کوتاهی وجود دارد .
باور شماره دو: عشق رمانتیک ، ازدواج را بهبود می بخشد یا یک ازدواج خوب را برای ما به ارمغان می آورد.
اگر یک عشق رمانتیک ادامه پیدا کند ما می میریم.
زیرا عشق رمانتیک محصول هورمونی است.
که این هورمون باید مدت کوتاهی ترشح شود تا ما به حالت تعادل خود برگردیم. اگر قرار باشد که ما همیشه عاشق باشیم، هورمونهای ما اجازه هیچ نوع خلاقیتی را به ما نمی دهد.
باور شماره سه: اگر احساس گناه در رابطه تان می کنید ،مثلا دور از چشم همسرتان کاری کردید.
یا قبل از ازدواج کاری را کردید که احساس گناه می کنید ، به آن اقرار کن.
• اگر کاری در گذشته کردی یا در حین ازدواج کاری را انجام دادی که کار زشتی بوده و حالا احساس گناه می کنی باید چه کار کنی .
می دانی که اگر اقرار کنی زندگیت به هم می ریزد.
باور شماره سه: اگر احساس گناه در رابطه تان می کنید ،مثلا دور از چشم همسرتان کاری کردید.
یا قبل از ازدواج کاری را کردید که احساس گناه می کنید ، به آن اقرار کن.
البته نکته این است که این اقرار فقط مربوط به سکس نیست ، به مسایل دیگر
هم مربوط است .
مثلا مادرشورهرتان تماس گرفته و پیغامی را به همسرتان گفته است اما شما آن را مخفی کرده اید، یا قمار کرده اید.
باور شماره سه: اگر احساس گناه در رابطه تان می کنید ،مثلا دور از چشم همسرتان کاری کردید.
یا قبل از ازدواج کاری را کردید که احساس گناه می کنید ، به آن اقرار کن.
• بهترین کار این است که stop کنی و دیگر این کار را انجام ندهی.
یعنی از این به بعد تصمیم بگیری که دیگر انجامش ندهی.
اینکه چرا اقرار کردن کار درستی نیست به این دلیل که با اقرار کردن چیزی درست نمی شود و فقط ذهن طرف مقابل تان را دربارهخودتان خراب کرده اید و به شما بی اعتماد می شود.
باور شماره سه: اگر احساس گناه در رابطه تان می کنید ،مثلا دور از چشم همسرتان کاری کردید.
یا قبل از ازدواج کاری را کردید که احساس گناه می کنید ، به آن اقرار کن.
• نکته بعدی این است که فردی می گوید من ازدواج کرده ام و حالا همسرم از من می پرسد که آیا شما قبلا با کسی دوست یا رابطه داشتی؟
بحث اصلی در اینجا این است که اصلا چه اتفاقی افتاده که فرد از من این سوال را می پرسد.
باور شماره سه: اگر احساس گناه در رابطه تان می کنید ،مثلا دور از چشم همسرتان کاری کردید.
یا قبل از ازدواج کاری را کردید که احساس گناه می کنید ، به آن اقرار کن.
چرا همسرت در این مقطع از زندگی این سوال را پرسیده.
آیا اتفاقی افتاده که همسرت به شما بی اعتماد شده است ؟
یا شاید این کار برای سلطه جویی مرد بر همسرش و پیدا کردن نقطه ضعف در همسرش است.
• خیلی کارها هست که من علاقه دارم اما همسرم علاقه ای ندارد و بالعکس.
بنابراین لازم است که همه ی کارها را با هم انجام دهید.
مثلا همسر شما علاقه دارد به مغازه لوازم آرایشی برود و شما علاقه دارید که به کتاب فروشی بروید.
باور شماره چهار: زن و شوهر باید همه ی کارهایشان را با هم انجام دهند .
• شما باید کارهای مشترک با هم داشته باشید ولی همه چیز را نمی توانید با هم انجام دهید .
اجازه دهید که بعضی وقتها همسرتان تنها با دوستانش مثلا به کافی شاپ برود.
در واقع یک فضای عمومی باهم داشته باشید.
و یک فضای اختصاصی برای خودتان داشته باشید.
باور شماره چهار: زن و شوهر باید همه ی کارهایشان را با هم انجام دهند .
باور شماره پنج: باید به صورت پایدار روی ازدواج تان کار کنید.
• مراجع می گوید اگر این باور غلط است پس ما چرا برای مشاوره آمده ایم؟
ازدواجباید مانند ماشین سرویس شود اما اگر قرار است که دائما رویش کار کنید به درد نمی خورد .
باور شماره شش: یک زندگی یا ازدواج شاد نیازمند اعتماد کامل است.
• ما به خودمان نمی توانیم اعتماد کامل کنیم چه برسد به اینکه به طرف مقابل اعتماد کامل کنیم.
ما قرار است در سطحی از اعتماد به همدیگر اعتماد داشته باشیم .
در واقع اعتماد کامل به دست آوردنی نیست.
(اعتماد فقط به مسایل جنسیمربوط نیست بلکه شامل سایر مسایل هم می شود).
باور شماره هفت: زوجین خوب باید همسرشان را شاد کنند یا خوشبختش کنند.
• هر کسی که ازدواج می کند برای سعادتمندی خودش ازدواج می کند و منافع
خودش را در نظر می گیرد.
وظیفه شما این است که خودتان را شاد کنید و همسرتان خودش را شاد کند اما شما باید کمک کنید تا نیازهای همسرتان ارضا شود.
• در ازدواج خوب ، زن و شوهر به تمام مسائل و جزییات می پردازند.
که این باوری نادرست است.
زنی که می گوید خانواده شوهرم در گذشته مرا اذیت کرده اند و مدام تکرار می کند.
در اینجا باید به او گفته شود که باید این مسائل کوچک و جزئی را کنار بگذارد.
زن و شوهر ها نباید به تک تک مسایل گیر بدهند بلکه باید از بعضی از مسائل بگذرند.
باور شماره هشت: در یک ازدواج خوب زن و شوهر، نباید هیچ مساله ای را نادیده بگیرند.
باور شماره نه: شوهر خوب باید کارهای تعمیرات در خانه و یک زن خوب کارها
آشپزی را انجام دهدیعنی تقسیم کار بر مبنای جسنیت
• این تقسیم بندی بر اساس جنسیت از جوامع عقب افتاده می آید.
یک سری کارها هست که هیچ کدام دوست ندارند انجام دهند مثل بردن آشغال.
اینجا باید شراکتی انجام داد .
یکبار شما انجام بده یکبار من.
مثلا قرار نیست که زن همیشه بچه را به دستشویی ببرد.
مرد هم می تواند انجام دهد.
باور شماره ده: حضور یک بچه در زندگی، رابطه زناشویی را اصلاح می کند.
• اگر رابطه ای درست نیست بچه کمکی نمی کند بلکه حواس ها فقط برای مدتی کوتاه پرت می شود ولی مانند خاکستر زیر آتش می ماند.
باور شماره یازده: ازدواج یعنی رابطه 50 به 5
خیلی کارها را شما برای همسرتان می کنید که خوشحالش کنید .
رابطه ی زناشویی رابطه ای 50 به 50 نیست .
رابطه ی زناشویی بیشتر مکانی است برای دادن نه گرفتن .
باور شماره دوازده: ازدواج می تواند به تمامی رویاهای شما جامعه ی عمل بپوشاند
این اصلا شدنی نیست .
باور شماره سیزده: زن و شوهرهایی که عاشقانه همدیگر را دوست دارند فکر و احساس طرف مقابل شونو به خوبی درک می کنند.
ممکن است همسر شما بعد از سالها هنوز احساس شما را درست نفهمد.
باور شماره چهارده: یک ازدواج نارضایت مند بهتر از این است که
یک خانه ای را ویران کنیم.
. اگر نمی خواهید اصلاح شوید بهتر است جداشوید. از نظر لازاروس مردم به
سه دلیل طلاق نمی گیرند.
اول به خاطر بچه ها. دوم بخاطر شرم اجتماعی و سوم بخاطر مسایل مادی.
باور شماره پانزده: جاه طلبی های شوهر نسبت به شغل زن در اولویت است .
• هیچ کسی نیازش برتر از دیگری نیست .
مرد نباید بگوید من چون می خواهم پیشرفت کنم پس همسرم باید از خواسته هایش بگذرد.
باور شماره شانزده: اگر همسرت می خواهد تو را ترک کند به این زودی ها تسلیم نشو
• اصلا مبارزه نکن.
اگر همسرت می خواهد ترکت کند برو فکر کن.
اگر همسرت چمدانت را بست ، اصرار نکن بلکه بنشین و فکر کن که چرا این کار را کرده است .
باور شماره هفده: عشق مرده به راحتی می تواند دوباره زنده شود.
نباید عشق از بین برود ولی اگر از بین رفت دیگر به وجود نمی آید.
باور شماره هجده: رقابت بین زن و شوهر درخشش خاصی به زندگی می دهد و زندگی را رونق می دهد.
این طور نیست بلکه تخریب می کند. رقابت یعنی اینکه من اونو هل بدم تا
خودم جلو برم.
باور شماره نوزده: شما ( به عنوان زوج) وظیفه دارید که از همسرت انسانی بهتر بسازی ( باعث رشد همسرت بشوی).
تو اصلا وظیفه نداری که از او انسانی بهتر بسازی.
مثلا زن به همسرش می گوید مو بکار اما مرد به این کار علاقه ای ندارد.
درواقع اینکه شما دائما از همسرت انتقاد کنی تا از او انسانی بهتر بسازی کار درستی نیست.
باور شماره بیست: افراد متفاوت (افرادی که خیلی با هم فرق دارند) بیشتر همدیگر را جذب می کنند. (مثلا فرد درونگرا با فرد برونگرا).
• بسیاری از ازدواج هایی که اساسش خراب است اصلا نباید از اول ازدواج می کردند.
فرد برونگرا دوست دارد به دریا برود و فرد درونگرا از طبیعت بیزار است و دوستارد به تئاتر برود.
شما وقتی با یکدیگر متفاوت هستید نباید با هم ازدواج می کردید.
اما حالا که ازدواج کردید این تضادها را متعادل کنید.
باور شماره بیست و یک: زوجین نباید مسائل شخصی خودشونو به افراد دیگر نشان دهند(مشکلات فردی و خصوصی ماست ، نباید به کسی گفته شود).
خانم وقتی مسئله ای دارد با دوستش حرف می زند تا خودشو تخلیه کند.
دنبال راه حل نیست فقط دنبال کسی است که حرف شو گوش کند نه اینکه همسرش را تخریب کند.
باور شماره بیست و دو: وقتی شما عصبانی یا ناراحت هستی نباید سکس داشته باشی
سکس همیشه خوب است و همیشه داشته باشید .
همدیگر را با سکس تنبیه نکنید.
سکس در همه شرایط مفید است.
باور شماره بیست و سه: به آن چیزی که داری قانع باش.
• این یک بور اشتباه است چرا که ما شایسته ی یک زندگی بهتر و برتر هستیم.