تارا فایل

پاورپوینت اقتصاد کاربردی برای مدیران دوره MBA


اقتصاد کاربردی
برای مدیران
دوره MBA
استاد : دکتر سید مصطفی صفاری
بسمه تعالی
(بخش چهارم)

بازار کالا و منحنی IS
سرمایه گذاری و میزان بهره
میزان بهره
مخارج برنامه ریزی سرمایه گذاری شده
i
I
منحنی سرمایه گذاری، سطح مخارج سرمایه گذاری برنامه ریزی شده را در سطوح مختلف بهره نشان می دهد. چون میزان بهره بالاتر، سودآوری در افزودن به ذخیره سرمایه را کاهش می دهد، از این رو میزان بهره بالاتر به معنای مخارج سرمایه گذاری برنامه ریزی شده کمتر خواهد بود: تغییر در مخارج سرمایه گذاری مستقل موجب جابه جایی منحنی سرمایه گذاری می شود.

ضریب فزاینده

Y1
E1
E2
Y
AD
i
Y
45
i1
i2
IS
تقاضای کل
میزان بهره
E1
E2
در میزان بهره i1، تعادل در بازار کالا در نقطهE1 ، در نمودار اول در سطح تعادل درآمد Y1 حاصل می شود. در نمودار دوم این نقطه به عنوان نقطه E1 ترسیم شده است. کاهش میزان بهره به i2 ، تقاضای کل را افزایش می دهد و سطح مخارج را در هر سطحی از درآمد به بالا جابه جا می کند. در نمودار دوم نقطه E2 نقطه تعادل جدید در بازار کالا، موافق با میزان بهره i2 است.
Y1
Y1
Y1

شیب منحنی IS
منحنی IS دارای شیب منفی است زیرا میزان بهره بالاتر مخارج سرمایه گذاری را کاهش میدهد و بنابراین موجب کاهش تقاضای کل و در نتیجه سطح تعادل درآمد می شود . تندی شیب منحنی به حساسیت مخارج سرمایه گذاری نسبت به تغییرات میزان بهره و نیز به ضریب فزاینده بستگی دارد.
نکات مهم درمورد منحنی IS عبارت اند از:
1-منحنی IS منحنی ترکیبهای میزان بهره و سطح درآمدی است که بازار کالا را در تعادل قرار میدهد.
2- منحنی IS دارای شیب منفی است زیرا افزایش میزان بهره موجب کاهش مخارج سرمایه گذاری می شود و بنابراین سبب کاهش تقاضای کل و بدین سان کاهش سطح تعادل درآمد می گردد.
3- هرچه ضریب فزاینده کوچکتر و حساسیت مخارج سرمایه گذاری نسبت به تغییرات میزان بهره کمتر باشد، منحنی IS دارای شیب تندتری است.
4- منحنی IS دراثر تغییر در مخارج مستقل می شود. افزایش مخارج مستقل ازجمله افزایش در خریدهای دولت سبب جابه جایی منحنی IS به طرف راست می شود.
5- نقاط طرف راست منحنی نشان دهنده فزونی عرضه در بازار کالاست، و در نقاط سمت چپ فزونی تقاضا برای کالا وجود دارد.

بازار دارایی و منحنی LM
بازار دارایی بازاری است که در آن پول، اوراق قرضه، سهام، خانه و شکلهای دیگر ثروت مورد دادوستد قرار می گیرد.
تقاضا برای پول
خلاصه نکات :
1- تقاضا برای پول یک تقاضا برای مانده واقعی است. قدرت خرید دلار، و نه شمار آن برای نگهدارنده پول اهمیت دارد.
2- عرضه پول M1 شامل سکه و اسکناس و سپرده های جاری است. یک سنجه گسترده تر پول M2 سپرده های پس انداز و مدت دار در سازمانهای سپرده گذاری را به همراه سایر داراییهای حامل بهره، در بر می گیرد.
3- ویژگی اصلی پول این است که به عنوان یک وسیله پرداخت مورد استفاده قرار می گیرد.

4- دو دلیل عمده برای نگهداری پول از سوی مردم، و بنابراین چشمپوشی از بهره ای که می توانستند با نگه داری سایر داراییها به دست می آورند، وجود دارد. این دلایل عبارتند از هزینه های معاملات و بی اطمینانی.
5- هزینه انتقالها یک جنبه اصلی تقاضا برای پول است. اگر خرید و فروش (فوری) یک دارایی با بهره بدون هزینه میسر بود در این صورت هیچ کس پول نگهداری نمی کرد. مدیریت بهینه پول نقد در این صورت شامل انتقال از سایر داراییها ( اوراق عرضه یا سپرده پس انداز) به وجه نقد درست قبل از مخارج و همچنین تبدیل فوری هر دریافت نقدی به داراییهای بابهره می بود.وجود هزینه انتقالها – اجرت واسطه و هزینه وقت – نگهداری مقداری پول را در مدیریت بهینه پول الزامی می کند.
6- روش برخورد نظری ذخایر نشان می دهد که یک فرد ذخیره ای از مانده واقعی نگه می دارد که به طور معکوس با میزان بهره تغییر پیدا می کند اما با افزایش صف درآمد واقعی و هزینه انتقالها افزایش می یابد.کشش درآمدی تقاضا برای پول کمتر از واحد است که بر وجود صرفه جویی مقیاس دلالت دارد.

7- هزینه انتقالها در تلفیق با بی اطمینانی درباره پرداختها و دریافتها سبب ایجاد تقاضا برای پول برای مقاصد احتیاطی می شود. نگهداری پول به منزله بیمه درمقابل بی نقدینگی عمل می کند. هرچه تغییر در خالص پرداختها و همچنین هزینه مواجه با بی نقدینگی بیشتر باشد میزان بهینه نگهداری پول بیشتر خواهد بود.چون نگهداری پول به مفهوم ضمنی ازدست دادن بهره است. میزان نگهداری پول با میزان بهره به طور معکوس تغییر می یابد.
8- تورم بدین مفهوم ضمنی است که پول قدرت خرید خود را از دست می دهد و بنابراین تورم هزینه ای برای نگهداری پول ایجاد می کند. هرچه میزان تورم بالاتر باشد، میزان مانده واقعی که نگه داری میشود کمتر خواهد بود. ابرهای تورم این پیشنهاد را بشدت مورد تائید قرار می دهند. در شرایط تورم مورد انتظار بالا، تقاضا برای پول ، درمقایسه با درآمد بشدت کاهش می یابد. سرعت بتدریج که مردم پول کمتر را در مقایسه با در آمد مورد استفاده قرار میدهند افزایش پیدا می کند.

تقاضا برای مانده واقعی را می توان بصورت زیر نوشت:

عرضه پول
1- ذخیره پول توسط بانک مرکزی ازطریق نظارت پایه پولی( پول پرقدرت) به توسط مردم ازطریق نسبت مورد رجحان سکه و اسکناس – سپرده و به وسیله بانکها ازطریق رفتار نگه داری ذخایر مورد رجحان آنها تعیین می شود.
2- ذخیره پول از ذخیره پول پرقدرت بزرگتر است زیرا بخشی از ذخیره پول شامل سپرده های بانکی است که درمقابل آن بانکها کمتر از 1 دلارذخیره برای هر دلار سپرده نگه داری می کنند.
3- ضریب فزاینده پول عبارت از نسبت ذخیره پول به پول پرقدرت است. هرچه نسبت ذخیره –سپرده و هنچنین نسبت سکه و اسکناس – سپرده کوچکتر باشند، ضریب فزاینده پول بزرگتر است.
4- بانک مرکزی هنگامی که دارایی (برای مثال، ارواق خزانه، طلا، ارز خارجی) خریداری می کند با ایجاد بدهی در ترازنامه خود، پول پرقدرت می آفریند. خریداری این داراییها به توسط بانک مرکزی ، ذخایر بانکها را نزد بانک مرکزی افزایش میدهد و از طریق فراگرد ضریب فزاینده به افزایش بزرگتری در ذخیره پول می انجامد.

5- بانک مرکزی دارای 4 ابزار اصلی سیاستگذاری است عملیات بازار باز، تعیین نرخ سپرده های قانونی، تعیین نرخ تنزیل، تعیین نرخ بهره
6- بدان سبب که نسبت دلخواه ذخیره – سپرده بانکها، با افزایش میزان بهره کاهش می یابد، تابع عرضه پول نسبت به میزان بهره کشش پذیر است. دلیل دوم برای کشش پذیری تابع عرضه پول ( برپایه ذخیره ثابت پول پرقدرت) نسبت به میزان بهره این است : هنگامی که نظارت برمیزان بهره درمورد سپرده حذف می شود ، تقاضا برای سکه و اسکناس ممکن است نسبت به میزان بهره کشش پذیر گردد.
7- بانک مرکزی نمی تواندهم میزان بهره و هم ذخیره پول را مورد نظارت قرار دهد. بانک مرکزی فقط می تواند ترکیبهایی از میزان بهره و ذخیره پول راکه هماهنگ با تابع تقاضا برای پول است، انتخاب کند.
8- بانک مرکزی سیاست پولی را با مشخص کردن دامنه هدف هم برای ذخیره پول و هم برای میزان بهره انجام می دهد. اگر منحنی IS بی ثبات باشد یا به مقدار چشمگیری جابه جا شود، بانک مرکزی برای دستیابی به سطح مورد هدف تولید، باید متمرکز خود را بر هدف پول قرار دهد. اگر تابع تقاضا برای پول منبع عمده بی ثباتی در اقتصاد باشد، بانک مرکزی باید تمرکز خود را بر هدف میزان بهره قرار دهد.

منحنی LM
میزان بهره
میزان بهره
i
i
E2
E2
E1
E1
i1
i1
i2
i2
Y
Y
LM
M / P
L1
L2
Y1
Y2
مانده واقعی
درآمد، بازده
عرضه مانده واقعی، خط عمودیM/P است. عرضه اسمی پول M را بانک مرکزی تعیین می کند و سطح قیمت P معلوم و ثابت فرض شده است. منحنیهای تقاضا برای پول L1 و L2 موافق با سطوح درآمدی مختلف اند.وقتی سطح درآمد Y1 و منحنی تقاضا برای پولL1 است، میزان بهره تعادلی Y1 است، میزان بهره تعادلی i1 خواهد بود. سطح درآمد Y1 و میزان بهره i1 ، نقطه E1 را روی منحنی LM میدهد.در سطح درآمد Y2 که بزرگتر از است، میزان بهره تعادلی i2 خواهد بود که نقطه تعادلی E2 را بر منحنی LM به دست می دهد.

منحنی LM را می توان به طور مستقیم با تلفیق منحنی تقاضا برای مانده واقعی و عرضه ثابت مانده واقعی به دست آورد. برای آنکه بازار پول در تعادل قرار گیرد، تقاضا باید برابر عرضه شود، یعنی
با حل معادله بالا برای میزان بهره داریم :
که معادله منحنی LM را بیان می کند.

نکته های عمده درمورد منحنی LM را در زیر خلاصه می کنیم :
1- منحنی LM ترکیبهای میزان بهره و سطوح درآمدی که بازار پول را به تعادل می رساند نشان میدهد.
2- هنگامی که بازار پول در تعادل قرار دارد بازار اوراق قرضه نیز در تعادل است . بنابراین منحنی LM منحنی ترکیبهای میزان بهره و سطوح درآمدی نیز هست که بازار اوراق قرضه را به تعادل می رساند.
3- منحنی LM دارای شیب مثبت است. اگر عرضه پول ثابت باشد، افزایش سطح درآمد که موجب افزایش تقاضا برای پول می شود ناگزیر باید با افزایش میزان بهره همراه باشد. این امر سبب کاهش تقاضا برای مقدار پول می شود، و بدین ترتیب تعادل در بازار پول را حفظ می کند
4-منحنی LM دراثر تغییر در عرضه پول جابه جا می شود. افزایش در عرضه پول سبب جابجایی منحنی LM به طرف راست می شود.
5- کلیه نقطه ها در سمت راست منحنی LM نشاندهنده فزونی تقاضا برای پول اند و در کلیه نقاط در سمت چپ منحنی LM فزونی عرضه پول وجود دارد.

LM
IS
Y
میزان بهره
YO
iO
E
تعادل در بازارهای کالا و پول
بازار کالا و پول در نقطه E درتعادل قرار می گیرند. میزان بهره و سطح درآمد در این نقطه به گونه ای است که مردم ذخیره موجود پول را نگه می دارند و مخارج برنامه ریزی شده برابر با تولید است.

LM
IS
Y
میزان بهره
YO
iO
E
IS`
E`
i`
Y`
آثار افزایش مخارج مستقل بر درآمد و میزان بهره (سیاست انبساطی مالی)
افزایش در مخارج مستقل موجب جابه جایی منحنی IS به طرف راست می شود. درآمد افزایش پیدا می کند و سطح تعادل بهره افزایش می یابد. افزایش در درآمد کمتر از آن است که یک ضریب ساده فزاینده به دست دهد. این بدان معناست که افزایش میزان بهره سبب کاهش بخشی از مخارج سرمایه گذاری می شود.

LM
IS
Y
میزان بهره
YO
iO
E
تطبیق در جهت تعادل هنگامی که بازار پول با سرعت تطبیق می یابد
اگر بازار پول با سرعتی زیاد تطبیق یابد در اینصورت اقتصاد هماره درتعادل پولی قرار دارد. به موجب نمودار این امر به منزله آن است که هماره روی منحنی LM قرار داشته باشیم. هنگامی که فزونی تقاضا برای کالا وجود دارد تولید و میزان بهره فزاینده است و هنگامی که فزونی عرضه کالا موجود است، میزان بهره و درآمد کاهش یابنده است.

LM
IS
Y
میزان بهره
YO
iO
E
E`
i`
Y`
LM’
E1
مسیر تطبیق اقتصاد پس از افزایش ذخیره پول (سیاست پولی)
افزایش ذخیره پول واقعی سبب جابه جایی منحنی LM به پایین و به راست می شود. میزان بهره در دم از E به E` کاهش می یابد و سپس از طریق تاثیر بر سرمایه گذاری، موجب افزایش مخارج و درآمد می شود، تا آنکه نقطه تعادل جدید درE` حاصل شود. افزایش ذخیره پول واقعی هنگامی که کلیه تطبیقها انجام پذیرفت – درآمد تعادلی را افزایش و میزان بهره تعادلی را کاهش می دهد.

دام نقدینگی و نظریه کلاسیکها
در مباحث مربوط به آثار سیاست پولی بر اقتصاد، دو نظریه افراطی توجه زیادی را به خود جلب کرده است . نخست دام نقدینگی، حالتی است که در مردم آماده اند درمیزان بهره معلومی، هر مقدار پولی را که عرضه می شود نگه دارند. مفهوم ضمنی این امر آن است که منحنی LM افقی است و تغییر در مقدار پول موجب جابه جایی آن نمی شود. در این حالت سیاست پولی که از طریق عملیات بازار باز اعمال می شود دارای هیچ اثری برمیزان بهره یا سطح درآمد نیست. در دام نقدینگی، سیاست پولی هیچ گونه قدرتی برای تاثیرگذاری بر میزان بهره ندارد.
قطب مخالف نظریه منحنی LM افقی (با این مضمون که سیاست پولی نمی تواند بر سطح درآمد تاثیر گذارد) نظریه منحنی LM عمودی است. منحنی LM هنگامی عمودی است که تقاضا برای پول نسبت به میزان بهره کاملاً غیرحساس باشد. در چنین شرایطی هر جابه جایی منحنی LM دارای بیشترین اثر بر سطح است. این امر را با حرکت منحنی LMعمودی به سمت راست و مقایسه تغییر حاصله در درآمد ، با تغییری که از جابه جایی افقی منحنی LM غیر عمودی به وجود می آید، می توان آزمود.

LM
IS
Y
میزان بهره
YO
iO
E
IS`
E`
i`
YO`
E“
YO“
آثار افزایش مخارج دولت
افزایش در مخارج دولت، مخارج کل را در هر سطح بهره افزایش می دهد و بنابراین سبب جابه جایی منحنی IS به سمت راست به IS` می شود. اکنون درنقطه E فزونی تقاضا برای کالا وجود دارد. بازده و به همراه آن میزان بهره افزایش پیدا می کند. زیرا افزایش در درآمد معادل( YO`-YO) کمتر از مقداری است ( YO“-YO) که به وسیله ضریب فزاینده ساده بیان می شود. این بدان معناست که میزان بهره بالاتر سبب جانشینی جبری بخشی از مخارج سرمایه گذاری می گردد.

ابعاد افزایش درآمد و میزان بهره ناشی از انبساط مالی، به شیب منحنی های IS و LM و نیز به اندازه ضریب فزاینده بستگی دارد. با ترسیم منحنیهای ISو LM مختلف می توان نکته های زیر را ملاحظه کرد:
1- هرچه منحنی LM مسطحتر باشد، درامد بیشتر و میزان بهره کمتر افزایش می یابد.
2- هرچه منحنی IS مسطحتر باشد، درآمد و میزان بهره کمتر افزایش می یابند.
3- هرچه ضریب فزاینده بزرگتر و بنابراین جابه جایی افقی منحنی IS بزرگتر باشد، درآمد و میزان بهره بیشتر افزایش می یابند.

میزان بهره
i
E`
E
i
i`
Y
IS`
IS
درآمد، تولید
YO
جانشینی جبری کامل
با منحنی LMعمودی، سیاست مالی انبساطی سبب جابه جایی منحنی IS می شود و میزان بهره و نه درآمد را افزایش می دهد. مخارج دولت سبب جابه جایی، یا جانشینی جبری مخارج خصوصی به همان اندازه می شود.
LM

LM
IS
Y
میزان بهره
YO
iO
E
IS`
E“
i“
Y“
E`
Y`
LM `
همسازی پولی انبساط مالی (سیاست مختلط)
انبساط مالی ، منحنی IS را به IS` جابه جا می کند و موجب حرکت تعادل اقتصاد از E به E“ می شود. چون سطح بالاتر درآمد سبب افزایش تقاضا برای پول شده است میزان بهره از io به i“ افزایش می یابد و بدین ترتیب مخارج سرمایه گذاری را جانشین جبری می کند . اما بانک مرکزی می تواند با خلق بیشتر پول و جابه جایی منحنی LM به LM` و تعادل اقتصاد به نقطه E` ، انبساط مالی را همساز کند. میزان بهره در سطح io می ماند و سطح بازده تا Y` افزایش می یابد.

منحنی تقاضای کل
منحنی تقاضای کل برای هر سطح قیمتی، سطح تولیدی را که در آن بازار کالا و پول همزمان درتعادل قرار می گیرند نشان میدهد. در هر سطح معلوم قیمت، الگوی IS-LM را برای تعیین سطح تولیدی که در آن بازار کالا و پول در تعادل قرار می گیرند، مورد استفاده قرار می دهیم.

LM
IS
Y
میزان بهره
YO
iO
E
E`
i`
Y`
LM’
E1
P
Y
PO
P`
AD
سطح قیمت
E
E`
YO
Y`
چگونگی استنتاج منحنی تقاضای کل
نمودار بالایی منحنی IS و منحنی LM اولیه را که برای ذخیره واقعی پول M/PO ترسیم شده است نشان میدهد. نقطه تعادل در E قرار دارد. درنمودار پایینی مشاهده می کنیم که در سطح قیمت PO مخارج و درآمد تعادلی در سطح YO قرار دارد که با نقطه E نشان داده شده است. در سطح قیمت پایین تر مثلاً P` ذخیره واقعی پولM/P` می شود و بنابراین منحنی LM به LM` جابه جا می شود. اکنون سطح تعادل درآمد Y` است. باز در نمودار پایینی درنقطه E` ترکیب سطح قیمت P` و مخارج و درآمد تعادلی درانطباق با آن Y` را نشان میدهیم. با ملاحظه سطوح مختلف قیمت و اتصال نقطه هایی مانند E و E` منحنی تقاضای کل AD به دست می آید. این منحنی سطح تعادلی مخارج را در سطوح مختلف قیمت با توجه به ذخیره اسمی پول و سیاست مالی نشان می دهد.

شیب منحنی AD
1-هر اندازه واکنش میزان بهره تقاضا برای پول کوچکتر و واکنش میزان بهره تقاضا برای سرمایه گذاری بزرگتر باشد منحتی ADمسطح تر است.

2- هر اندازه ضریب فزاینده کوچکتر و واکنش درآمدی تقاضا برای پول کوچکتر باشد منحنی ADمسطح تر است

LM
IS
Y
میزان بهره
YO
iO
E
IS`
E`
i`
Y`
P
Y
PO
AD
سطح قیمت
E
E`
YO
Y`
AD`
اثر انبساط مالی بر منحنی AD
انبساط مالی مانند افزایش در مخارج دولت ، منحنی IS در منحنی بالایی را به IS` جابه جا می کند. در هر سطح قیمت معلوم، مانند PO ، نقطه تعادلی در نمودار بالایی به E` با سطح بالاتر تولید Y` و میزان بهره بالاتر i`جابه جا می شود. نقطه E` در نمودار پایینی نقطه ای روی منحنی تقاضای کل جدید در انطباق با سطح قیمت PO است. بدین قرار می توانیم اثر افزایش مخارج دولت را بر سطح تولید و مخارج تعادلی درنمودار پایینی برای هر سطحی از قیمت به دست می آوریم . و بدین سان نشان می دهیم که منحنی AD هنگامی که سیاست مالی انبساطی است به AD` جابه جا می شود.

نظریه جدید مقداری پول
نظریه مقداری پول را می توانیم با به کارگیری تعریف سرعت درآمدی پول، V، مورد بحث قرار دهیم. حاصلضرب سرعت درآمد در ذخیره پول M برابر است با درآمد اسمی که به نوبه خود معدل حاصلضرب سطح قیمت P در درآمد واقعی است:
یا با تقسیم رابطه بالا بر تولید واقعی Y

خلاصه مطالب این درس
1- الگوی IS-LM که در این فصل ارائه شد الگوی اصلی تقاضای کل است که بازارهای پول و کالا را تلفیق می کند. این الگو بویژه بر مجراهایی که از آن طریق سیاست مالی و پولی بر اقتصاد تاثیر می گذارد، تاکید می کند.
2- منحنی IS ترکیبهای میزان بهره و سطح درآمدی که بازار کالا را به تعادل می رساند، نشان میدهد . افزایش در میزان بهره موجب کاهش تقاضای کل ازطریق کاهش تقاضا برای کالاهای سرمایه ای می شود. بنابراین در میزان بهره بالاتر ، سطح درآمدی که بازار کالا را به تعادل می رساند، پایین تر است، شیب منحنی IS به سمت پایین است.
3- تقاضا برای پول همان تقاضا برای مانده واقعی است. تقاضا برای مانده واقعی با درآمد افزایش می یابد و با افزایش میزان بهره یعنی هزینه نگهداری پول به جای داراییهای دیگر کاهش می یابد. با عرضه ثابت مانده واقعی که به طور برونزا تعیین می شود، منحنی LM یا منحنی تعادل بازار پول دارای شیب به سمت بالاست. به سبب وجود محدودیت ثروت، تعادل در بازار پول به مفهوم ضمنی تعادل دربقیه بازارهای دارایی است که در اینجا تحت عنوان کلی «بازار اوراق قرضه» خلاصه شده است.

4- میزان بهره و سطح تولید تواماً به وسیله تعادل همزمان دربازارهای پول و کالا تعیین می شوند. این تعادل درمحل تقاطع منحنیهای IS و LM حاصل می شود.
5- اگر فرض کنیم هنگامی که فزونی تقاضا برای کالا وجود دارد تولید افزایش می یابد و زمانی که فزونی تقاضا برای پول وجود دارد، میزان بهره فزونی می گیرد. دراینصورت وقتی که یکی از منحنیها جابه جا می شود اقتصاد به سمت تعادل جدید به حرکت درمی آید. عموماً تصور ما از بازار دارایی این است که این بازار به طور سریع تطبیق می یابد به گونه ای که در واکنش به آشفتگی، اقتصاد در طول منحنی LM گرایش به حرکت به سمت تعادل جدید دارد.
6- سیاست پولی نخست با تاثیر برمیزان بهره و سپس بر تقاضای کل ، بر اقتصاد تاثیر می نهد. افزایش عرضه پول، میزان بهره راکاهش می دهد. تقاضا برای سرمایه گذاری و تقاضای کل را فزونی می بخشد و بنابراین سبب افزایش تولید تعادلی می شود.
7-دو قضیه افراطی درمورد عملکرد سیاست پولی وجود دارد. در قضیه کلاسیکها، تقاضا برای مانده واقعی، مستقل از میزان نرخ بهره است. در این حالت سیاست پولی بسیار موثر واقع می شود. حالت افراطی دیگر، دام نقدینگی است که برطبق آن مردم به نگه داری هر مقدار مانده واقعی درمیزان بهره جاری تمایل دارند. در این حالت تغییر در عرضه مانده واقعی دارای هیچ گونه تاثیری بر میزان بهره و بنابراین بر تقاضای کل و تولید نیست.

8- انبساط مالی بدان سبب که به افزایش میزان بهره می انجامد ، مخارج سرمایه گذاری خصوصی را جابه جا یا جانشین جبری می کند. ابعاد جانشینی جبری موضوعی حساس برای ارزیابی میزان تاثیر سیاست مالی، به منزله ابزار سیاست تثبیت است.
9- پرسش سیاست پولی-مالی مختلط بدان سبب مطرح می شود که سیاست پولی انبساطی موجب کاهش میزان بهره می شود درحالی که سیاست مالی انبساطی میزان بهره را افزایش می دهد. از این رو، سیاست مالی انبساطی ، تولید را افزایش می دهد درحالیکه سبب کاهش سرمایه گذاری می شود. سیاست پولی انبساطی تولید و سطح سرمایه گذاری را افزایش میدهد.
10- دولت ناگزیر به انتخاب سیاست مختلط، درتطابق با هدفهای رشد اقتصادی، یا افزایش مصرف ، یا ازنظر عقاید خود درباره ابعاد مناسب دولت است.
11-منحنی تقاضای کل AD درهر سطحی از قیمت، سطح تولید را نشان می دهدکه در آن بازارهای کالا و پول در تعادل قرار می گیرند . در طول منحنی AD سیاست مالی و نیز مقدار اسمی پول معلومند. منحنی AD با به کارگیری الگوی IS-LM به دست می آید.
12- در حرکت به پایین و طول منحنی AD قیمتهای پایین تر، ارزش واقعی ذخیره پول را افزایش میدهد.

13- انبساط مالی یا افزایش مقدار اسمی پول سبب جابه جایی منحنی AD به سمت راست می شود.
14-در شرایط عرضه کینزیها با فرض ثبات قیمتها، سیاست انبساط پولی و انبساط مالی، هر دو ، سبب افزایش تولید تعادلی می شوند. انبساط پولی میزان بهره را کاهش می دهد، درحالیکه انبساط مالی موجب افزایش آن می شود.
15- در شرایط عرضه کلاسیکها ، انبساط مالی دارای هیچ اثری بر تولید نیست. اما انبساط مالی قیمتها را افزایش ، مانده واقعی را کاهش و میزان بهره تعادلی را افزایش میدهد.
16-در شرایط عرضه کلاسیکها ، جانشینی جبری کامل وجود دارد. مخارج خصوصی درست به اندازه افزایش تقاضای دولت کاهش می یابد.
17-انبساط پولی، در شرایط عرضه کلاسیکها، قیمتها با به همان نسبت افزایش پول اسمی، افزایش می دهد. کلیه متغیرهای واقعی، بویژه بازده و میزان بهره، تغییر نمی یابند.هنگامی که تغییر در ذخیره پول دارای آثار واقعی نیست ، می گویند پول بی طرف است.
18- نظریه مقداری محض پول بیان می دارد که قیمتها متناسب با ذخیره اسمی پول تغییر می یابند. نظریه مقداری محض درصورتیکه سرعت ثابت باشد و تولید در سطح اشتغال کامل قرار می گیرند، مصداق پیدا می کند. البته هیچ یک از این شرایط درعمل به دست نمی آید.

پایان


تعداد صفحات : 32 | فرمت فایل : .ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود