داستان برند کولگیت؛ بیش از دو قرن تولید محصولات بهداشتی
برندی که امروز به نام کولگیت و عموما با خمیردندان کولگیت می شناسیم، بخشی از شرکت آمریکایی کولگیت پالمولیو (Colgate Palmolive) است که در حوزه ی محصولات مخصوص مصرف کننده در بازارهای محصولات خانگی، آرایشی، بهداشتی و دامپزشکی فعالیت می کند.
مرکز مدیریت شرکت در خیابان پارک منهتن در نیویورک سیتی قرار دارد.
داستان برند کولگیت به بیش از دو قرن پیش و شرکتی کوچک با محصولات محدود به شمع و صابون شروع می شود.
برند آمریکایی در سال هایی که رقابت کمتری در بازار وجود داشت با خرید و ادغام شرکت های دیگر، امپراطوری امروزی را ساخت.
آن ها در توسعه ی کسب وکار بین المللی نیز با موانع زیادی روبه رو نبودند و به سرعت به برندی جهانی تبدیل شدند.
کولگیت پالمولیو با محصولات متعددی در حوزه های اصلی فعالیت شناخته می شود.
از میان آن ها می توان به زیربندهایی همچون کولگیت، آیریش اسپرینگ، ایجکس، مورفی، فب، سوپ لاین و ساویتل اشاره کرد.
این شرکت در بیش از ۲۰۰ کشور جهان فعالیت می کند و ۷۰ درصد درآمد خود را از خارج از آمریکا به دست می آورد.
تاریخچه تاسیس
شرکت کولگیت در سال ۱۸۰۶ توسط کارآفرین ۲۳ ساله ی آمریکایی به نام ویلیام کولگیت تاسیس شد.
صابون، مواد مخصوص آهار و شمع از محصولات ابتدایی شرکت بودند که در کارخانه ی نیویورک سیتی تولید می شدند و در فروشگاهی در همان شهر به فروش می رفتند.
یک سال پس از فعالیت، اولین شریک به شرکت کولگیت وارد شد. فرانسیس اسمیث شریک اول ویلیام بود و پس از اضافه شدن او، نام شرکت به Smith and Colgate تغییر یافت.
کولگیت در سال ۱۸۱۲ سهام اسمیث را خرید و پیشنهاد شراکت را به برادرش بولز کولگیت داد.
ادغام های شرکت کلگیت
ادغام ها برای گسترش فعالیت کسب وکارها حیاتی محسوب می شوند.
کولگیت پالمولیو پیت هم قصد داشت تا با همکاری شرکت های دیگر به صنایع جدید وارد شود و به همین دلیل مذاکرات با Kraft Phenix و Hershey، تولیدکننده های پنیر و شکلات را شروع کرد.
پس از به نتیجه رسیدن مذاکرات قرار بر آن شد که هر سه شرکت به صورت مستقل، اما به عنوان زیرمجموعه هایی از هولدینگ International Quality Products Corporation به فعالیت ادامه دهند.
ادغام بزرگ شرکت های بهداشتی و غذایی تنها چهار روز عمر داشت و سقوط بازارهای سهام، مدیران را مجبور به تجزیه ی هولدینگ کرد.
پس از تجزیه، خانواده ی کولگیت بار دیگر مدیریت کولگیت پالمولیو پیت را بر عهده گرفتند و بایارد کولگیت در سال ۱۹۳۳ به عنوان مدیر کل انتخاب شد.
تغییر نام شرکت
دهه های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ زمان توسعه ازطریق خرید و ادغام و همچنین رشد طبیعی کسب وکار کولگیت بود. آن ها تعدادی از شرکت های فعال در حوزه ی محصولات مخصوص مصرف کننده را خریداری کردند.
در سال ۱۹۴۷ دو عدد از مهم ترین و تاریخی ترین محصولات کولگیت معرفی شدند.
شوینده های برند Fab و Ajax محصولاتی بودند که در این سال به بازار معرفی شدند.
کولگیت با معرفی شوینده های مصنوعی قصد داشت با رقیب دیرینه ی خود یعنی Procter & Gamble رقابت کند که از دهه ی ۱۸۳۰ در بازار شوینده ها فعال بود و در آن زمان فرمانروای بازار آمریکا محسوب می شد.
در سال ۱۹۵۶ شرکت کولگیت به نام امروزی یعنی کولگیت پالمولیو تغییر نام داد.
جورج اچ لِش در سال ۱۹۶۰ به عنوان مدیر کولگیت انتخاب شد.
او سابقه ای طولانی در توسعه ی بین المللی شرکت ها داشت و قرار بود موفقیت های بازار داخل آمریکا را به نقاط گوناگون جهان توسعه دهد.
معرفی محصولات جدید
در زمان مدیریت لِش، مجموعه ای از محصولات جدید به خطوط تولید کولگیت اضافه شدند. برندهایی همچون پودر لباسشویی Cold Power، مایع ظرفشویی Palmolive و خمیردندان Ultra Brite از محصولاتی بودند که در آن سال ها به مجموعه ی کولگیت پالمولیو اضافه شدند.
مدیران کولگیت تصمیم گرفته بودند تا علاوه بر معرفی محصولات جدید در بازار سنتی آرایشی و بهداشتی، بازارهای جدید همچون صنایع غذایی را نیز امتحان کنند.
آن ها در سال ۱۹۶۳ غذاهای بسته بندی شده با برند Baggies عرضه کردند که موفقیت هایی را به همراه داشت.
دستاوردهای این چنینی باعث شد تا رشد فروش شرکت در دهه ی ۱۹۶۰ هر سال ۸ تا ۹ درصد گزارش شود.
سرانجام در سال ۱۹۶۷ فروش کولگیت از مرز یک میلیارد دلار عبور کرد.
استراتژی تبلیغات کلگیت
کولگیت سیاست های متنوعی برای بهبود تبلیغ محصولات خود در فروشگاه های مربوطه داشت.
در سال ۱۹۷۱ کمیسیون تجارت آمریکا قانونی تصویب کرد که تبلیغات داخل فروشگاهی و مواردی همچون کوپن های جایزه را به خاطر جلوگیری از انحصار برخی محصولات، ممنوع می کرد.
فاستر برای واکنش به این برنامه های قانونی نیز راهکارهایی در ذهن داشت.
فاستر برای تشویق هرچه بیشتر مشتریان به خرید محصولات کولگیت، برنامه های تبلیغاتی و اسپانسری برگزار کرد.
به عنوان مثال آن ها به گروه های مدنی و مدارسی که اعضای جوان آن ها برچسب های بیشتری از محصولات شرکت جمع آوری کرده بودند، پول پرداخت می کردند.
به علاوه کولگیت به عنوان اسپانسر چند مسابقه ی ورزشی مخصوص بانوان نیز توانست نام خود را بیش ازپیش بر سر زبان ها بیاندازد.
انتخاب مسابقات ورزشی زنان به این دلیل بود که بانوان به عنوان مشتریان اصلی محصولات کولگیت شناخته می شدند.
شروع چالش ها
استراتژی فاستر برای ایجاد تنوع در محصولات شرکت بازدهی کوتاه مدت خوبی داشت.
البته فروش، سهم بازار و سودهای عملیاتی در بازار داخلی روند کاهشی را در پیش گرفته بودند.
کاهش ها به خاطر شرایط اقتصادی کلی و همچنین کاهش حجم تبلیغات با هدف افزایش درآمد رخ داده بودند.
در آن سال ها کولگیت همیشه رقابت بازاریابی را در محصولات مراقبت شخصی به پروکتر اند گمبل می باخت.
هیچ محصول پیشگامی توسط شرکت تولید نمی شد و به علاوه موفقیت های کمی هم در معرفی آن ها به دست می آمد. چرا که هزینه های تحقیق و توسعه در آن سال ها کاهش یافته بود.
کولگیت برای عبور از چالش های ایجاد شد و تغییر مسیر به سمت موفقیت، در سال ۱۹۷۶ وارد حوزه ی بازاریابی محصولات غذایی شد.
برای ورود به این حوزه، شرکت محصولات غذایی ریویانا خریداری شد.
شرکت مذکور یکی از بزرگ ترین عرضه کننده های برنج دانه بلند در تگزاس بود که زیرمجموعه هایی هم در صنعت غذای حیوانات خانگی، هات داگ و شکلات داشت.
چالش ها
سال های پایانی ۱۹۷۰ تا میانه ی ۱۹۸۰ برای کولگیت با چالش های حقوقی نیز همراه بودند.
یونایتد روسترز یکی از طرفین قرارداد آن ها بود که بازاریابی محصولات خود یعنی اسنک دانه های سویا با برند بامبینز را به کولگیت سپرده بود.
شرکت مذکور از فرایندهای بازاریابی راضی نبود و با شکایتی حقوقی ۹۵۰ هزار دلار غرامت دریافت کرد. به علاوه سازمان های دولتی هم سیاست های مدیریت کارمندان میانسال کولگیت را تحت بازرسی قرار دادند که به پرونده ای دیگر با شکست کولگیت انجامید.
از چالش های دیگری که کرین در زمان مدیریت با آن ها روبه رو بود، می توان به عدم پیشرفت در تولید محصولات جدید اشاره کرد. فرایندهای تحقیق و توسعه در آن سال ها خروجی های مفیدی نداشتند و بازاریابی نیز تنها روی چند محصول محدود انجام می شد.
همین روند باعث می شد تا تنها همان محصولات افزایش فروش را تجربه کنند و بسیاری دیگر به خاطر عدم پوشش رسانه ای مناسب بازارهای خود را از دست بدهند.
تغییر استراتژی و بازگشت به اوج
کرین در سال ۱۹۸۳ سمت مدیریت کل را به روبن مارک، یکی از معاونان ارشد شرکت و از اعضای تیم مشاوره ی مدیریت داد.
مارک به عنوان مدیر عملیات نیز فعال بود و یک سال بعد هم به عنوان مدیرعامل جایگزین کرین شد.
مارک مسیر مدیر قبلی را با هدف تغییرات اساسی در شرکت ادامه داد و در جریان سال های ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۶ چندین مرکز تولیدی کم بازده شرکت را فروخت.
به علاوه صدها نفر از نیروهای کولگیت نیز تعدیل شدند.
به عنوان مثال تقریبا تمامی بخش های مرتبط با صنایع غذایی به جز شرکت غذای حیوانات خانگی Hill's به فروش رفت.
برنامه ریزی برای بهره وری وبازطراحی استراتژی ها
مارک برنامه هایی جدی برای افزایش بهره وری فرایندهای داخل شرکت داشت. او تلاش می کرد تا تحقیق و توسعه را به بخشی مرکزی در فرایندها شرکت تبدیل کرده و همچنین همه ی کارمندان را به فرایندهای تصمیم گیری ترغیب کند.
یکی از نتایج اولیه ی افزایش هزینه ی تحقیق و توسعه، عرضه ی خمیردندان ژله ای برای اولین بار در آمریکا بود که بار دیگر برند خمیردندان کولگیت را زنده کرد.
کسب سهم بازار در محصولات دیگر همچون شوینده های پالمولیو، دینامو و ایجکس هم ادامه داشت.
تمرکز مدیران کولگیت برای بازسازی موفقیت های از دست رفته روی بازطراحی استراتژی ها برای تمرکز حداکثری در بازاریابی محصولاتی بود.
آن ها تلاش می کردند تا بهترین روش ها برای معرفی محصولات در داخل و خارج از کشور را پیدا کنند.
خمیردندان انقلابی توتال
کولگیت از دهه ی ۱۹۸۰ تحقیق روی خمیردندان جدیدی برای مبارزه با میکروب های لثه را شروع کرده بود.
آن ها ماده ی تریکلوزان را به عنوان سلاح مبارزه با میکروب های لثه در نظر گرفته بودند و سرانجام در سال ۱۹۹۲ محصول خود را به نام Total به بازارها عرضه کردند.
خمیردندان توتال در ۱۰۰ کشور جهان عرضه و موفقیت های سریع آن منجر به افزایش سهم کولگیت در بازار سلامت دهان و دندان شد.
عرضه ی خمیردندان توتال در آمریکا به آسانی کشورهای دیگر نبود.
سازمان غذا و دارو (FDA) آزمایش های متعدد بیشتری را درخواست کرده بود تا مجوز استفاده از عبارت مبارزه با التهاب لثه روی بسته بندی محصول را صادر کند.
آزمایش ها پنج سال به طول انجامید و درنهایت در سال ۱۹۹۷ توتال به بازارهای آمریکا نیز راه یافت.
کمپینی ۱۰۰ میلیون دلاری برای تبلیغات محصول برنامه ریزی شد که تا به امروز یکی از بزرگ ترین کمپین های معرفی محصول شرکت کولگیت محسوب می شود.
سال های اخیر و وضعیت کنونی برند کولگیت
ورود به قرن ۲۱ با حفظ پیشرفت های قبلی همراه بود و کولگیت توانست حاشیه ی سود عملیاتی خود را تا سال ۲۰۰۲ به ۵۴.۶ درصد برساند.
در آن زمان فروش شرکت ۹/۲۹ میلیارد دلار بود که با حفظ صرفه جویی در هزینه ها، سود ۱/۲۹ میلیارد دلاری را برای برند آمریکایی به همراه داشت.
در بحث محصولات، مسواک نیز به خط تولید کولگیت اضافه شد که با برند آکتی براش در بازارها عرضه می شد.
در بخش های دیگر همچون غذای حیوانات خانگی هم چند محصول به بازار عرضه شدند که نشان از پیشرفت تحقیق و توسعه در کولگیت داشت.
توسعه برند محصول همراه
این نوع توسعه بیشتر مربوط به کالاهایی می شود که نیاز به کالای کمکی برای استفاده دارند. در واقع محصولات همراه، کامل کننده محصولات اصلی هستند؛ اما جایگاه آن ها مربوط به دسته کلی است.
توجه داشته باشید که محصولات مکمل هم زیر مجموعه محصولات اصلی قرار می گیرند. مثلا اگر شما در زمینه شوینده های بهداشتی فعالیت می کنید، می توانید علاوه بر تولید محصولات پاک کننده، وسایل مورد نیاز برای انجام آن ها را هم تولید کنید. نمونه ای از این مورد را می توانید در برند Colgate مشاهده کنید.
معیار کارکردی در نام تجاری
ﮔﺎﻫﻲ ﻧﻴﺰ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﻧﺎﻡ ﺗﺠﺎﺭﻱ ﺑﺎ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﻳﮏ ﻣﻌﻴﺎﺭ ﮐﺎﺭﮐﺮﺩﻱ ﻳﺎ ﺭﻭﺍﻥ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﺷﻮﺩ.
ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺜﺎﻝ :
ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺧﻤﻴﺮ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻫﺎﻱ ﮐﺎﺭﮐﺮﺩﻱ ﻳﺎ ﺭﻭﺍﻥ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺍﺳﺖ.
ﻧﺎﻡ ﺗﺠﺎﺭﻱ «ﮐﻠﮕﻴﺖ» ﺑﺪﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻋﻤﻞ ﻛﺮﺩ ﮐﻪ ﻫﻢ ﺑﺮ ﺭﻓﻊ ﺑﻮﻱ ﺑﺪ ﺩﻫﺎﻥ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺗﺄﮐﻴﺪ ﻛﺮﺩ (ﮐﻪ ﻳﮏ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﺭﻭﺍﻥ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺮ ﭼﻴﺰﻱ ﺗﺄﮐﻴﺪ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﺩ ﺍﺛﺮﺍﺕ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻧﺎﻣﻄﻠﻮﺑﻲ ﺩﺍﺭﺩ) ﻭ ﻫﻢ ﺑﺮ ﻋﺪﻡ ﻟﺰﻭﻡ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﭘﺰﺷﮏ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﻛﺮﺩ.
ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻭﺍﮊﻩ ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﺿﻤﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﮐﺎﺭﮐﺮﺩﻱ ﻭ ﺗﺄﮐﻴﺪ ﺑﺮ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﺭﻭﺍﻥ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ (ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺑﻮﻱ ﺑﺪ ﺩﻫﺎﻥ) ﺑﺮ ﭘﻴﻮﻧﺪﺯﺩﻥ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺩﺭ ﻳﮏ ﭼﺎﺭﭼﻮﺏ ﻣﻨﺴﺠﻢ ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻛﻨﺪ.
بازاریابی انبوه
محصولات دهان و دندان کلگیت و کرست
یکی دیگر از نمونه های معروف در مس مارکتینگ، شیوه تبلیغ محصولات دهان و دندان کلگیت و کرست است. این دو شرکت با انتشار میان برنامه های تجاری در تلویزیون، اسپانسرینگ مجلات و یا تزریق اطلاعات محصول به کانال های مشابه دیگر همچون شبکه های اجتماعی و آگهی نماهای درون شهری و برون شهری، از بازاریابی انبوه به روش سنتی بهره می برند.
کرست و کلگیت گاهی اوقات نیز به منظور متقاعدکردن ذهن مصرف کننده برای مصرف محصولاتشان، با افراد معروف و سلبریتی ها همکاری می کنند. در نتیجه افراد با دیدن این تبلیغات نیاز خود (خمیردندان) را با فرد مشهور (به عنوان مثال دیوید بکهام) پیوند می زنند.
چرا مصرف کننده ها به کولگیت اعتماد می کنند؟
شرکت کولگیت (Colgate) یک رویکرد کاملا متفاوت را در سال های
اخیر اتخاذ کرده و تصمیم گرفته است به مصرف کنندگان خود آموزش
و اطلاعات ارائه دهد. این راهبرد به برند کولگیت کمک کرده که
تنها خمیردندان های خود را به فروش برساند بلکه به یکی از پیشروان
و معتمدترین تولیدکنندگان خمیردندان در سراسر دنیا تبدیل شود.
در بازاریابی، چند روش برای تقویت اعتماد وجود دارد، اما هیچ چیز کارآمدتر از آموزش به مصرف کنندگان و اثبات اینکه چگونه محصول شما می تواند به نفع مصرف کننده باشد، نیست.
به عنوان بخشی از راهبرد بازاریابی کولگیت، آنها یک مرکز مراقبت دهان و دندان راه اندازی کردند که در آن اطلاعات و ویدئوهایی درباره مراقبت از دهان و دندان و بهداشت دهان و دندان ارائه می شود.
به این فکر کنید که چگونه محصولات شما می تواند به حل مشکلات مصرف کنندگان شما کمک کند و چگونه شما می توانید آن را با اطلاعاتی که ارائه می دهید، پیوند بزنید
چگونه محصولات شما می تواند به حل مشکلات مصرف کنندگان شما کمک کند
به علاوه آنها اطلاعات مفیدی را درباره نحوه مسواک زدن و نحوه جلوگیری از پوسیدگی و بیماری های دهان و دندان ارائه می دهند.
این راهبرد را هر کسب و کار دیگری می تواند اقتباس کند و از آن به نفع خود کار کند.
اکثر مصرف کنندگان دوست دارند اطلاعات رایگان دریافت کنند و درباره چیزهایی که روی زندگی آنها یا زندگی افراد دور و بر خود تاثیر می گذارند، اطلاعاتی کسب کنند.
برای استفاده از این راهبرد در کسب و کار خود، باید دید که مصرف کنندگان یک کسب و کار دوست دارند چه بدانند و چه اطلاعاتی می تواند زندگی آنها را آسان تر کند.
به علاوه ممکن است خوب باشد که به این فکر کنید که چگونه محصولات شما می تواند به حل مشکلات مصرف کنندگان شما کمک کند و چگونه شما می توانید آن را با اطلاعاتی که ارائه می دهید، پیوند بزنید.
وارد ذهن مصرف کنندگان خود شوید
مطالعات نشان داده است که وقتی شما چیز ارزشمندی را به طور رایگان در اختیار مصرف کنندگان محصولات خود قرار می دهید، آنها تمایل بیشتری پیدا می کنند که در آینده به شما سفارش دهند و احتمال اینکه برند شما را توصیه کنند، بیشتر می شود.
ممکن است کولگیت یک بودجه بازاریابی چندمیلیون دلاری داشته باشد تا ویدئو بسازد و محتوا تولید کند، با این حال، تنها کاری که لازم است شما انجام دهید آن است که وارد ذهن مصرف کنندگان خود شوید و آنچه را که می خواهند به آنها ارائه دهید.
حتی با کمترین بودجه می توانید وبلاگ، کتاب الکترونیکی، ویدئو، ایمیل و حتی دوره های آموزشی الکترونیکی ایجاد کنید که همگی به آموزش و ارائه اطلاعات به مشتریان شما کمک می کنند، رابطه بین شما را بلند مدت کرده و اعتمادسازی می کنند.
چه زمانی بازاریابی برند موفق ترین است؟
وقتی هدف شما ایجاد خریدارهای مکرر است
(به عنوان مثال در مورد محصولات روزمره) یا ارتباط با خریدارانی
که خریدهای طولانی و گران قیمت مانند وسایل نقلیه را انجام می
دهند، بهترین عملکرد را خواهد داشت.
دلیل این امر این است که یک برند تجاری مشخص باعث ایجاد شناخت می شود و
احساس متمایزی از آن را ایجاد می کند که برای همیشه در ذهن مخاطب شما
خواهد ماند.
به عنوان مثال، یک جهانگرد خارجی می داند که می تواند به خمیر دندان کلگیت اعتماد کند تا دندان های خود را در هر کجای دنیا که باشد تمیز نگه دارد. کلگیت در طی سالهای گذشته رویکردی منحصر به فرد در زمینه بازاریابی برند تجاری خود اتخاذ کرده است و تصمیم گرفته است به مخاطبان خود آموزش دهد، نه اینکه محصولات را فقط به سمت آنها عرضه کند.
آنها یک مرکز مراقبت از دهان و دندان راه اندازی کرده اند، که مجموعه ای از فیلم ها را در مورد بهداشت دهان و دندان در اختیار شما قرار می دهد، و همچنین حقایق مهم در مورد نحوه مراقبت از دندان های خود را در تمام تبلیغات خود، به ویژه سیستم عامل های رسانه های اجتماعی خود به اشتراک می گذارند. این استراتژی بازاریابی برند به کلگیت کمک کرده است تا علاوه بر فروش خمیر دندان، به یکی از معتبرترین برندهای مراقبت از دهان و دندان در سراسر جهان تبدیل شود.
توسعه برند
یک برند امکان شناسایی یک محصول را فراهم می کند. به آن یک اسم می دهد و با اختصاص دادن ویژگی های قابل تمییز، آن را از دیگران متفاوت می کند.
اما به محض اینکه برند محبوبیت و مقبولیت معقولی را بدست آورد و جایگاه خود را در بازار پیدا کرد، درهای جدیدی برای شرکت باز می شود.
غالباً از این فرصت برای راه اندازی محصولات جدید تحت همان برند استفاده می شود، که جایگاه (Positioning) مشابهی از کالای موجود را قرض می گیرد، حتی اگر متعلق به دسته های مختلف باشد.
این استراتژی بازاریابی به عنوان توسعه برند شناخته می شود.
توسعه برند چیست؟
توسعه برند (Brand Extention) یک استراتژی بازاریابی است که در آن شرکت از برند موجود خود برای یک محصول جدید یا یک دسته بندی جدید استفاده می کند.
این کالاها یا دسته کالاهای جدید (که به آن اسپین آف گفته می شود) با محصول اصلی شناخته شده متفاوت و در عین حال مرتبط می باشند.
این امر کمک می کند تا از ارزش برند و موقعیت برند مشهور موجود برای بدست آوردن کشش و محبوبیت اولیه استفاده شود.
توسعه برند چیست؟
چند نکته اصلی که باید به آنها توجه داشت عبارتند از:
یک محصول یا دسته بندی دیگر، راه اندازی طعم جدید از یک برند بستنی موجود، توسعه برند محسوب نمی شود.
با این حال، استفاده از همان نام برند برای تولید شکلات یکی از این موارد محسوب می شود.
محصول جدید باید متفاوت از کالای موجود باشد.
استفاده از همان نام، استراتژی توسعه برند فقط زمانی عملی می شود که شرکت محصولات جدیدی را با نام برند موجود عرضه کند.
انواع توسعه برند
توسعه برند شامل استفاده از یک برند موجود برای راه اندازی و تبلیغ محصولات جدید است. این فاکتور را می توان به چند نوع طبقه بندی کرد، از جمله:
توسعه محصول همراه
محصولات همراه (Companion) معمولاً محصولات اصلی را تکمیل می کنند. آنها متعلق به یک موقعیت و جایگاه (Niche) هستند و به طور کلی با محصولات اصلی ارتباط مستقیمی دارند. به عنوان مثال برند Colgate، یک برند خمیردندان است، که مسواک هایی را با همین نام برند تولید می کند.
توسعه فرم محصول
توسعه فرم محصول شامل تولید همان محصول اما به شکل دیگری است که نتیجه آن رقابت در یک دسته بندی محصولات متفاوت است.
برند شکلات اسنیکرز (Snickers) از این نوع توسعه برند برای تولید بستنی چوبی اسنیکرز استفاده کرد.
حتی اگر این محصول تنها شکل خود را تغییر داده باشد، اما به یک دسته بندی کالای متفاوت تعلق دارد.
توسعه تخصص شرکت
استراتژی توسعه تخصص شرکت وقتی به کار می رود که یک شرکت تخصص و نام برند خود را در یک محصول جدید گسترش دهد.
به عنوان مثال شرکتی که در ساخت بلندگوهای صوتی خوب تخصص دارد ممکن است این تخصص را در توسعه تلویزیون های با صدای خوب گسترش دهد.
سونی یکی از این شرکت ها است که از استراتژی توسعه برند برای گسترش تخصص شرکت خود در سایر محصولات استفاده کرده است.
توسعه حق امتیاز (فرانشیز) مشتری
هنگامی که یک شرکت، برند خود را در دسته بندی کالاهای مختلف متمرکز بر یک بخش واحد از بازار گسترش می دهد، به آن توسعه حق امتیاز مشتری گفته می شود.
به عنوان مثال، برند جانسون و جانسون محصولات مختلفی را با همین نام تولید می کند که همان مصرف کنندگان خود (یعنی بچه ها) را هدف قرار می دهد.
توسعه تمایز برند
بسیاری از برند ها با توجه به مزایایی که ارائه می دهند یا نحوه ارائه این مزایا منحصر به فرد هستند.
شرکت ها غالباً از این مزایا به همراه نام برند موجود برای ورود به جایگاه و صنایع جدید استفاده می کنند.
این امر ارزش ویژه برند موجود را به محصول جدیدی که راه اندازی شده است، منتقل می کند.
نمونه ای از توسعه تمایز برند، باشگاه Gold’s Gym می باشد که تخصص خود را گسترش داده و سیستم بدن سازی Gold’s Gym 7 in 1را راه اندازی کرده است.
توسعه پرستیژ برند
توسعه پرستیژ برند به معنای گسترش تصویر برند در کالای جدید هنگامی که در یک دسته بندی محصولات کاملاً نامرتبط به بازار عرضه می شود، می باشد.
به عنوان مثال، شرکت BMW، برند مشهور اتومبیل، اعتبار و پرستیژ برند خود را به محصولاتی که در صنعت پوشاک و اکسسوری (ساعت) عرضه کرده است، گسترش داد.
توسعه با انتقال مولفه
برخی از برند ها به دلیل اجزا و مولفه های مورد استفاده در محصولات خود شناخته شده هستند، مانند برند دکتر شول، به دلیل تولید کفی های ارتوپدی مخصوص پا.
این برند ها معمولاً از این فرصت برای استفاده از این مولفه ها بهره می برند تا کالای جدیدی را در همان دسته عرضه کنند.
اجزایی که معمولاً به محصولات جدید منتقل می شوند عبارتند از: طعم، ماده تشکیل دهنده، بو، رنگ و غیره.
توسعه با استفاده از شیوه زندگی
برخی از برند ها با موفقیت خود را به عنوان بخشی از یک سبک زندگی خاص قرار داده اند.
آنها یک روش زندگی،
فرهنگ،
یا مجموعه ای از ارزش ها
یا علایق را تقویت می کنند.
این برند ها به عنوان برند های سبک زندگی شناخته می شوند.
ایجاددامنه سبک بصری برای گسترش دامنه محصولات
این برند های سبک زندگی نه به دلیل مزایا و یا مولفه های مشخص بلکه به ایجاد سبک بصری متمایز معروف هستند که مشتریان می توانند از لحاظ عاطفی با آن ارتباط برقرار کنند،
مانند لوکس بودن،
اخلاق خوب کاری
یا سبک زندگی در فضای باز.
آنها از این استراتژی موقعیت یابی برای گسترش دامنه محصولات خود استفاده می کنند.
برند جیب مثالی از ایجاد سبک بصری
به عنوان مثال، جیپ که یک برند معروف خودرو است با سبک زندگی خارج از خانه (outdoor) مرتبط است.
این شرکت از این تصویر به عنوان یک پایه و اساس برای گسترش محصولات خود به طیف وسیعی از محصولات که شامل
لباس،
چاقو،
چادر،
دوچرخه،
کالسکه کودک
و غیره است، استفاده کرده است.
اشتباهی که به شکست برندینگ منجر شد-مطالعه موردی کلگیت
حتما تا به حال نام برند Colgate را شنیده و یا از محصولات آن استفاده کرده اید.
در سال ۱۹۸۲ این شرکت تصمیم گرفت محصولات جدیدی را در حوزه ی غذاهای یخ زده و نیمه آماده با برند Colgate روانه بازار کند.
Colgate در میان مردم به عنوان برند مشهور خمیردندان شناخته شده بود.
اما ارائه محصولی جدید در صنعت مواد غذایی با همان برند و همان لوگو برای مخاطبان پذیرفته و خوشایند نبود.
در حقیقت، محصول جدید با هویت برند Colgate که سال ها توسط افراد پذیرفته شده بود، هم راستا نبود و این موضوع سبب شکست این شرکت در زمینه ی ارائه ی محصولات غذایی شد.
مثال فوق و مثال های فراوان بسیاری وجود دارند که اهمیت استراتژی برندینگ را برای کسب و کارها یادآور می شوند.
حتی برندهای بسیار موفق و شناخته شده نیز به راحتی می توانند در دام این اشتباهات گرفتار شده و در فرآیند برندینگ با شکست موجه شوند.
مهم ترین اشتباهات برندینگ که می توانند به شدت برای سازمان ها زیان آور باشند
۱. عدم ثبات در هویت برند
یکی از مهمترین قوانین در استراتژی برندینگ، ثبات رویه است. یک برند زمانی به قدرت می رسد که در اولین گام، هویت یکسانی را از خود در تمام کانال ها به نمایش بگذارد.
در این حالت می تواند اعتماد مخاطبان را جلب کرده و تصویری حرفه ای از برند در ذهن مخاطبان ایجاد کند.
لحن برند، پرسونای برند و ویژگی های بصری برند که هویت برند را می سازند، باید در تمامی کانال های ارتباطی هم راستا بوده و پیام واحدی را متناسب با اهداف و چشم انداز اصلی سازمان به مخاطب انتقال دهند. عدم ثبات در هویت برند سبب سلب اعتماد و از دست دادن مخاطبان شده و پیام یکسانی را به گوش مخاطب نمی رساند.
۲. هویت بصری ضعیف
طراحی لوگو، انتخاب رنگ ها، انتخاب تایپوگرافی، وب سایت، بروشورها و اوراق اداری، بسته بندی، پوشاک کارمندان و فضای داخلی شرکت همگی عناصر بصری یک برند به حساب می آیند.
در میان تمام این ویژگی های بصری، لوگو یکی از مهم ترین و ماندگارترین جنبه های بصری برند است. یک لوگوی خلاق می تواند تا سال ها در ذهن مخاطب باقی بماند.
اگر جنبه های بصری برند ضعیف طراحی شده باشند یا صرفاً متناسب با دوره ی زمانی خاصی باشد و سال ها بعد چندان معتبر و بامعنی به نظر نرسد، به سادگی از یاد خواهد رفت و محبوب نخواهد ماند. با این وجود نباید به طور اغراق آمیز به جنبه های بصری پرداخت و از اصل موضوع دور شد.
مهم ترین اشتباهات برندینگ که می توانند به شدت برای سازمان ها زیان آور باشند
۳. انتخاب استراتژی نامناسب برای گسترش برند
گسترش برند شمشیری دولبه است و انتخاب نوع معماری برند، نقش بسیار تعیین کننده ای در موفقیت استراتژی های برندینگ و توسعه ی برند دارد. برای مثال، همان گونه که اشاره شد برند Colgate استراتژی نامناسبی جهت گسترش برند خود به کار گرفت و ورود به بازار جدید برای آنان موفقیت آمیز نبود. انتخاب استراتژی نامناسب برای گسترش برند ممکن است به تصویر برند و هویت آن آسیب برساند.
۴. عدم استفاده از شعار تبلیغاتی قابل باور
یک شعار زمانی ماندگار است که مختصر، متمایز و خلاقانه باشد، پیام برند را به صورت واضح منتقل کند و با هویت و تصویر برند هم راستا باشد. نیاز برند به یک شعار، درست همانند نیاز به یک لوگوی مناسب است.
انتخاب شعار تبلیغاتی باید به نحوی باشد که توجه مخاطب را جلب کرده، ما را از دیگر رقبا متمایز کند و در حافظه ها بماند. شعارهای تبلیغاتی بسیار اغراق آمیز برای مخاطبان باورپذیر نیستند و تصویری واضح از برند را منعکس نخواهند کرد.
۵. فاصله گرفتن از عامل ابتدایی موفقیت برند
هر برند همواره یک عامل متمایز کننده داشته که آن را میان مخاطبان محبوب کرده است.
اگر می خواهید تغییری در هر بخش از استراتژی برندینگ خود انجام دهید، باید در نظر داشته باشید که این تغییرات به نقطه تمایز، تصویر اصلی و ارزش مرکزی برندتان آسیب نرساند و با آن هم راستا باشد. برای مثال، تغییرات بزرگ و ناگهانی در طراحی یک لوگو بدون تغییر در محصولات یا پیام برند، ریسک بسیاری داشته و ممکن است به هویت اصلی برند آسیب برساند و مشتریان وفادار را با برندتان بیگانه کند.
مهم ترین اشتباهات برندینگ که می توانند به شدت برای سازمان ها زیان آور باشند
۶. استفاده از برند خود برای محصولات یا موقعیت های نامناسب
اگر قصد برندینگ مشارکتی یا Co-Branding دارید یا می خواهید اسپانسر و حامی مالی یک رویداد شوید، باید این نکته را مد نظر داشته باشید که به هویت برندتان آسیبی وارد نشود. برای مثال، برندینگ مشارکتی برای دو برند با هویت متناقض و نامرتبط، پیامی نامربوط و غیرقابل اعتماد را به گوش مخاطب می رساند.
۷. توجه نداشتن به تصویر جهانی برند
زمانی که نام برند، پیام برند، شعار تبلیغاتی یا دیگر عناصر هویت برند خود را طراحی می کنید، باید به تصویر جهانی آن ها و معانی کلمات یا اصطلاحات آن در نقاط مختلف دنیا توجه کنید، چرا که یک تصویر یا ترجمه ی یک شعار تبلیغاتی در دیگر نقاط جهان ممکن است معنای نامناسبی به مخاطب انتقال دهد. حتی اگر اکنون قصد ندارید به یک برند جهانی تبدیل شوید، بهتر است این نکته را در گوشه ای از ذهن خود داشته باشید.
۸. سرویس دهی ضعیف به مشتریان
پشتیبانی از مشتریان، پیش یا پس از فروش محصولات یا ارائه خدمات و به طور کلی مدیریت ارتباط با مشتریان، تصویر خوبی از برند در ذهن مشتری ایجاد می کند. برای مثال، هنگامی که مشتریان را پیش از خرید در انتخاب محصولات به صورت آنلاین راهنمایی می کنید و به تمامی سوالات آنان در رابطه با ویژگی های محصول یا نحوه استفاده از آن پاسخ می دهید، توانسته اید علاوه بر جلب رضایت، ایجاد ادراک مثبت از برند و خلق تجربه کاربری خوب برای مخاطب، زمینه ی بازاریابی دهان به دهان و تبدیل شدن آنان به حامیان برند خود را فراهم کنید.
۹. عدم برانگیختن حس تعلق به برند در کارمندان
کارمندان باید به حدی به سازمان و برند احساس تعلق داشته باشند که هر کدام، خود یک سفیر برند باشند. همواره باید به کمک استراتژی های برندینگ داخلی تلاش کنید کارمندان خود را راضی نگه دارید تا در اثر حس خوبی که نسبت به برند و هویت سازمانی خود دارند، احساس تعلق به برند در آنان ایجاد شده و مانند یکی از دارایی های خود از آن محافظت کنند.
استراتژی بازاریابی محتوا
هرچند تاکتیک ایجاد محتوا برای جذب مشتری های بالقوه چیز جدیدی نیست، اما مفهوم بازاریابی محتوا در سال های اخیر به طور فزاینده ای محبوب شده است تا آنجا که امروزه به عنوان رشته ای دارای جایگاه مطرح می شود.
بر اساس آنچه توسط موسسه بازاریابی محتوا تعریف شده است؛ بازاریابی محتوا «تکنیک بازاریابی ایجاد و توزیع محتوای مرتبط و ارزشمند برای جذب و درگیر کردن مخاطب هدف به گونه ای که اقدامات سودآور مشتری را تحریک کند»، است.
این فعالیت به دلیل تغییر در الگوریتم های موتور جست وجو و رشد رسانه های اجتماعی که تاکید زیادی روی کیفیت محتوای آنلاین دارند، بسیار مهم است.
این تمرکز روی اهمیت محتوای باکیفیت به خودی خود به این دلیل است که مصرف کنندگان پیام های بازاریابی سنتی را فراموش کرده و روی اطلاعاتی متمرکز هستند که آن را مفید می دانند. اهداف بازاریابی عبارت اند از: فروش، افزایش ترافیک وب، فروش های مستقیم، نگهداری مشتری، آگاهی از برند، وفاداری برند، جذب مشتری، نسل رهبرها و یا رهبری فکر و این به صورت یکسان در هر دو بازار B2B و B2C روی می دهد.
مطالعه موردی برند کلگیت
لبخند بزنید لطفاً
فروشندگان محصولات بهداشتی دندانپزشکی، کولگیت نمونه ای از بازاریابی محتوای آموزشی هستند.
وب سایت آن ها به عنوان یک مرکز مراقبت از دهان و دندان طراحی شده است که اطلاعاتی را در رابطه با هر چیز مرتبط با دندان ارائه می دهد، از تمیز کردن های اولیه تا دندانپزشکی زیبایی و بهداشت دهان و دندان در دوران بارداری.
همچنین، پیوندهای زیادی به مقالات چاپ شده در مجلات معتبر در زمینه موضوعات مختلف وجود دارد.
یکی از آنها مثال خوبی از چگونگی ترکیب محتوا و SEO هست.
این مقاله در رابطه با حس طعم متالیک در دهان است و سربرگی با این مضمون دارد: «چه چیزی سبب ایجاد طعم متالیک در دهان میشود»؟ آیا این همان چیزی نیست که اگر فردی چنین مشکلی داشته باشد، در نوار جست وجو آن را تایپ کند؟
آنسوف ماتریس کلگیت
معرفی
ماتریس Ansoff یک ابزار استراتژیک است که برای تسهیل و راهنمایی کسب و کارها در تصمیم گیری مربوط به رشد کسب و کار توسعه یافته است.
ماتریس Ansoff چهار انتخاب استراتژیک را به مشاغل ارائه می دهد – نفوذ در بازار، توسعه بازار، توسعه محصول و تنوع. یک سازمان یا یک کسب و کار این است که یکی از این چهار استراتژی یا ترکیبی را انتخاب کند – با تعمیق عوامل مختلف داخلی و خارجی.عوامل خارجی ممکن است شامل جنبه های ثبات سیاسی و اقتصاد یک منطقه باشد و عوامل داخلی ممکن است شامل جنبه های مدیریت استعداد و ظرفیت های منابع باشد. بر اساس تجزیه و تحلیل عوامل داخلی و خارجی، سازمان ها استراتژی های مختلفی را برای رشد تصمیم می گیرند – که ممکن است به طور گسترده تحت ماتریس آنسوف تعریف شوند. 1.1. Colgate از ماتریس Ansoff برای رشد موفق بین المللی استفاده می کندColgate در عملیات و تجارت جهانی خود بر اساس انتخاب ها و تصمیمات رشد استراتژیک خود موفق بوده است. این تصمیمات رشد و مسیرهای رشد برای مناطق مختلف، در مقاطع زمانی مختلف – بر اساس عوامل داخلی و خارجی سازمانی متفاوت بوده است. با این حال، Colgate بارها و بارها از ماتریس Ansoff استفاده کرده است تا به یکی از غول های پیشرو نوشیدنی در سطح بین المللی تبدیل شود. برخی از استراتژی هایی که Colgate با موفقیت در ماتریس و دسته های Ansoff استفاده کرده است در زیر به تفصیل آمده است.
Colgate از ماتریس Ansoff برای رشد موفق بین المللی استفاده می کند
Colgate در عملیات و تجارت جهانی خود بر اساس انتخاب ها و تصمیمات رشد استراتژیک خود موفق بوده است.
این تصمیمات رشد و مسیرهای رشد برای مناطق مختلف، در مقاطع زمانی مختلف – بر اساس عوامل داخلی و خارجی سازمانی متفاوت بوده است.
با این حال، Colgate بارها و بارها از ماتریس Ansoff استفاده کرده است تا به یکی از غول های پیشرو نوشیدنی در سطح بین المللی تبدیل شود.
برخی از استراتژی هایی که Colgate با موفقیت در ماتریس و دسته های Ansoff استفاده کرده است در زیر به تفصیل آمده است.
2-نفوذ دربازار
استراتژی نفوذ در بازار توسط مشاغلی استفاده می شود که به دنبال رشد برای محصولات موجود در بازارهایی هستند که برندهای آنها موجود است و در حال حاضر عملیاتی شده است.
.2.1. افزایش ظرفیت تولید
افزایش ظرفیت تولید به Colgate این امکان را می دهد تا به مشتریان بیشتری در همان بازار دست یابد
افزایش ظرفیت تولید همچنین منجر به کارایی و اثربخشی بیشتر می شود – به ویژه برای کنترل هزینه های سربارهزینه های سربار کنترل شده منجر به قیمت گذاری رقابتی می شود و برای مصرف کنندگان در همان بازار جذاب خواهد بودافزایش جذابیت و قیمت رقابتی در همان بازار منجر به افزایش فروش و مصرف و در نتیجه نفوذ بیشتر در بازار خواهد شد.
.2.2. افزایش سرمایه گذاری در بازاریابی
کلگیت همچنین می تواند سرمایه گذاری خود را در فعالیت های بازاریابی و تبلیغاتی افزایش دهد تا نفوذ بازار را افزایش دهدکولگیت باید سعی کند محتوای ارتباطی جذابی را توسعه دهد و طراحی کند که با گروه های مختلف بازار آن مرتبط باشد
تعامل و سرمایه گذاری در فعالیت های بازاریابی و تبلیغات به Colgate اجازه می دهد تا به مشتریان بیشتری در همان بازار دسترسی پیدا کندبا سرمایه گذاری بازاریابی بیشتر، کلگیت قادر خواهد بود نفوذ خود را در بازارهای موجود برای محصولات موجود در بازار افزایش دهد.
نفوذ در بازار
2.3. توزیع پیشرفتهColgate می تواند ابزارهای جدید و بدیع توزیع را کشف کند
Colgate همچنین می تواند کانال های جدید توزیع محصولات خود را کشف کندکانال ها و استراتژی های توزیع جدید و پیشرفته به Colgate این امکان را می دهد تا به بخش های مصرف کننده و گروه های مصرف کننده جدید در همان بازار دسترسی پیدا کند – که ممکن است قبلاً غیرقابل دسترسی بوده باشند.
بهبود زنجیره تامین و سیستم های توزیع ممکن است با بهبود دسترسی منجر به افزایش نفوذ در همان بازار شود
نفوذ در بازار
2.4. قیمت های رقابتی
Colgate ممکن است قیمت رقابتی و کاهش قیمت را برای افزایش جذابیت محصولات خود معرفی کند
قیمت گذاری رقابتی منبع مزیت رقابتی برای شرکت خواهد بود و منجر به افزایش تعامل مصرف کننده با محصول می شود.
در عین حال، قیمت گذاری رقابتی فروش کلگیت را افزایش می دهد و منجر به افزایش نفوذ می شود
2.5. کاهش هزینه های عملیاتی
Colgate می تواند هزینه های عملیاتی را برای افزایش قیمت رقابتی کاهش دهد
قیمت گذاری رقابتی به کلگیت کمک می کند تا حجم فروش و مصرف خود را افزایش دهد
هزینه های عملیاتی کمتر منجر به انتقال هزینه های کمتر به مصرف کنندگان می شود و محصولات ارائه شده توسط Colgate را مطلوب تر و مقرون به صرفه تر می کند.
مقرون به صرفه بودن و دسترسی بیشتر به Colgate کمک می کند تا نفوذ خود را در بازار افزایش دهد
نفوذ دربازار
2.6. به دست آوردن رقبا
Colgate می تواند بازیکنان رقیب را در بازار به دست آورد
این خریدها به کلگیت اهرمی برای دستیابی به گروه ها و بخش های مختلف مصرف کننده می دهد
این خریدها همچنین به Colgate اجازه می دهد تا از طریق زنجیره تامین و کانال های توزیع متنوع، اهرم خود را توسعه دهد.
اکتساب ها از طریق بهبود دسترسی Colgate به گروه ها و بخش های مختلف مصرف کننده در بازارهای موجود منجر به نفوذ بیشتر خواهد شد.
2.7. مشارکت و سرمایه گذاری مشترک
کلگیت همچنین می تواند وارد شراکت های استراتژیک و سرمایه گذاری مشترک با دیگر بازیگران بازار شود
اینها می توانند بازیکنان متعلق به صنعت مشابه یا حتی صنایع مختلف باشند
مشارکت های استراتژیک و سرمایه گذاری های مشترک به Colgate اجازه می دهد تا به گروه های مختلف مصرف کننده و رفتار بازار و الگوهای مصرف آنها دسترسی پیدا کند.
علاوه بر این، Colgate عوامل خطر را از طریق سرمایه گذاری محدود کاهش می دهد – که به نوبه خود از آن در برابر ضررهای احتمالی محافظت می کند.
سرمایه گذاری های مشترک و مشارکت ها می توانند ابزار هدایت شده ای را برای افزایش نفوذ در بازارهای موجود در اختیار کلگیت قرار دهند.
نفوذ دربازار
2.8. مزایا و ویژگی های محصول جدید
Colgate می تواند ویژگی ها و ویژگی های جدید محصولات موجود را برای بازارهای موجود شناسایی کند
این شناسایی منجر به اهداف و رفتار مصرف محصولات مبتدی و مبتدی خواهد شد
همچنین مصرف کنندگان باید از این الگوهای استفاده جدید و نوآورانه و روش های مصرف محصولات Colgate توسط شرکت آگاه شوند.
افزایش بازاریابی و ارتباطات استفاده و مزایای محصول جدید به همراه ویژگی ها و ویژگی ها منجر به افزایش مصرف در گروه ها و بخش های مصرف کننده موجود و همچنین در بخش ها و گروه های مصرف کننده جدید می شود.
این امر کلگیت را در بهبود نفوذ کلی خود در بازار در شرکت های موجود تسهیل می کند
2.9. افزایش دفعات مصرف
Colgate همچنین می تواند ارتباطات و بازاریابی را با هدف افزایش دفعات مصرف محصولات در بازارهای موجود آغاز کند
افزایش دفعات مصرف منجر به افزایش کلی مصرف خواهد شد
بنابراین Colgate قادر خواهد بود حجم فروش فروخته شده به مصرف کنندگان موجود در بازارهای موجود را افزایش دهد
این شرکت قادر خواهد بود از این طریق نفوذ خود را در بازار افزایش دهد
3-توسعه بازار
با استراتژی های توسعه بازار، کلگیت می تواند رشد کسب و کار خود را از طریق معرفی محصولات موجود در بازارهای جدید افزایش دهد.
این امر برای کلگیت با استراتژی های مختلف امکان پذیر خواهد بود.
3.1. تحقیق و توسعه
Colgate باید در تحقیق و توسعه سرمایه گذاری کند تا بازارهای احتمالی جدید و بخش های مصرف کننده محصولات خود را شناسایی کند
تحقیق و توسعه باید بر شناسایی و درک فرهنگ های مختلف بازار، روندها و رفتارهای مصرف کننده تمرکز کند – و اینکه چگونه آنها الگوهای رفتاری مبهم مصرف کننده را در بازارهای موجود متفاوت می کنند.
3.2. گسترش منطقه ای
Colgate می تواند در منطقه گسترش یابد
این شامل گسترش محلی به شهرهای مختلف یا در یک منطقه جغرافیایی می شود
گسترش منطقه ای همچنین باید هر گونه تفاوت فرهنگی را که باید در فرآیند توسعه از نظر بازاریابی یا اصلاح محصول و روش های مصرف در نظر گرفته شود، در نظر بگیرد.
توسعه بازار
3.3. گسترش بین المللی
Colgate همچنین از رشد تجارت از طریق گسترش بین المللی لذت می برد
گسترش بین المللی به Colgate اجازه می دهد تا به گروه های مختلف مصرف کننده دسترسی داشته باشد و سهم کلی خود را از پای افزایش دهد
توسعه بین المللی به Colgate نیاز دارد که PESTLE، نیروهای پورترز 5 و تجزیه و تحلیل های SWOT عمیق را برای توسعه یک استراتژی مقایسه ای و مرور کلی برای توسعه برنامه ریزی شده انجام دهد.
این شرکت همچنین باید تفاوت های فرهنگی احتمالی را درک کند و بر اساس آن استراتژی توسعه خود را تطبیق دهد. تفاوت های فرهنگی باید در روند گسترش جهانی در نظر گرفته شود.
3.4. بخش های جدید مشتریان
Colgate همچنین می تواند بخش های مصرف کننده جدید را در همان بازار برای محصولات خود کشف کند
این شرکت می تواند کاربردها و ویژگی های محصول جدید را شناسایی کند و بخش های مصرف کننده جدید را برای محصولات موجود هدف قرار دهد
این به شرکت اجازه می دهد تا از بازارهای جدید و روندهای جدید بازار در همان بازار استفاده کند تا به رشد و توسعه کمک کند.
توسعه بازار
3.5. آگاهی از برند
Colgate همچنین در فعالیت های ایجاد آگاهی از برند سرمایه گذاری می کند
ایجاد آگاهی از نام تجاری برای کمک به شرکت برای دستیابی به بخش های مصرف کننده جدید و افزایش دید مهم است
افزایش آگاهی از برند برای Colgate همچنین منجر به افزایش فراخوان نام تجاری می شود – که برای تصمیم گیری خرید مهم است.
در نتیجه، ایجاد آگاهی از برند برای افزایش فروش و رشد در بازارهای جدید مهم است
3.6. آموزش مشتری
Colgate همچنین باید به مصرف کنندگان در بازارهای جدید محصولات خود آموزش دهد
این آموزش بازار برای اجازه دادن به مصرف کنندگان در درک محصولات و پیشنهادات آن مهم است
همچنین مصرف کنندگان با آموزش بهتر می توانند الگوهای مصرف محصولات را درک کنند
کلگیت فروش را از طریق آموزش بخش های مصرف کننده جدید در بازارهای موجود و جدید افزایش می دهد تا منجر به توسعه و رشد کلی کسب و کار شود/
توسعه محصول
هنگامی که یک شرکت به دنبال گسترش رشد کسب و کار در بازارهای موجود از طریق محصولات جدید است، توسعه محصول نامیده می شود. Colgate توسعه محصول را به طرق مختلف هدایت می کند.
4.1. تغییرات در محصولات موجود
Colgate می تواند تغییرات و بهبودهایی را در محصولات موجود ارائه کند تا به مصرف کنندگان پیشنهادات جدید و پیشرفته ارائه دهداین امر منجر به افزایش فروش و مصرف محصول می شود
4.2. محصولات جدید را راه اندازی کنید
Colgate همچنین اغلب در فعالیت های تحقیق و توسعه برای درک و شناسایی نقاط جدید تقاضای مصرف کننده شرکت می کندسپس این شرکت تحت یک فرآیند NPD قرار می گیرد و محصولات جدیدی را برای مصرف کنندگان در بازار توسعه و عرضه می کنداین وسعت دسترسی شرکت را افزایش می دهد و همچنین به کلگیت اجازه می دهد تا به بخش های جدید بازار نفوذ کند.
توسعه محصول
4.3. تحقیق و توسعه
Colgate به طور منظم در تحقیق و توسعه سرمایه گذاری می کند – به ویژه در رابطه با درک روند بازار و رفتار مصرف کنندهسرمایه گذاری در تحقیق و توسعه به Colgate این امکان را داده است که از طریق نوآوری و خلاقیت – در راه اندازی محصول و همچنین سایر زمینه های کاربردی مانند بازاریابی، عملیات و امور مالی، رقابتی باقی بماند.تحقیق و توسعه همچنین Colgate را ساخته است تا در عملیات و فعالیت های معمول خود کارآمدتر شود.
4.4. مشارکت های استراتژیک
Colgate در مشارکت های استراتژیک برای بررسی گزینه های توسعه محصول نیز مشارکت می کندمشارکت های استراتژیک به Colgate اجازه می دهد تا به پیشرفت های محصول جدید و فرآیندهایی با سرمایه گذاری مالی محدود و در نتیجه ریسک محدود دسترسی داشته باشد.این برای Colgate مهم است – قادر به درک محصول جدید و فرآیند توسعه همراه با واکنش بازار و مقبولیت آن قبل از درگیر شدن در تولید کامل خود است.
4.5. کیفیت محصول
این شرکت همچنین می تواند از طریق معرفی محصولات با کیفیت متفاوت در همان بازار، در توسعه محصول جدید مشارکت کنداین به Colgate اجازه می دهد تا به بازارهای جدید و بخش های مصرف کننده نفوذ کند و همچنین گروه های مصرف کننده جدید را هدف قرار دهد
5-تنوع بخشی
تنوع به رشد و توسعه کسب و کار اشاره دارد که زمانی رخ می دهد که یک شرکت درگیر توسعه محصول جدید در بازارهای جدید باشد.
تنوع یک امر مهم است و به کسب و کارهایی مانند Colgate اجازه می دهد تا شایسته، نوآور و رقابتی باقی بمانند – در نتیجه برای بازارهای مصرف مرتبط باقی بمانند.
5.1. تنوع عمودی
تنوع عمودی برای Colgate به معنای جستجو برای رشد و توسعه کسب و کار با معرفی محصولات جدید در خطوط تولید موجود است.این بدان معناست که پیشرفت ها و راه اندازی های محصول جدید توسط Colgate مشابه گروه ها و دسته های محصول موجود بوده و طبقه بندی می شوند.
5.2. تنوع افقی
تنوع افقی زمانی اتفاق می افتد که Colgate تصمیم می گیرد تا پیشرفت ها و راه اندازی های محصول جدیدی را معرفی کند و با آن ها تعامل داشته باشد که با محصولات موجود مرتبط نیستند.با این حال، معرفی محصولات جدید راه اندازی و توسعه برای محصولاتی که محیط اقتصادی مشابهی با محصولات بازدیدکننده دارند، مفید است.
تنوع بخشی
5.3. تنوع به سمت کسب و کار جدید
کلگیت همچنین می تواند با درگیر شدن در یک کسب وکار متفاوت، به یک شرکت بزرگ تبدیل شود.تنوع از طریق یک کسب و کار جدید، کلگیت را برای کشف ایده های تجاری جدید و گزینه ای برای راه اندازی یا خرید برای اهداف رشد و توسعه شامل می کند.
5.3.1. ادغام و تملک
یکی از راه هایی که کولگیت می تواند رشد کنگلومرای ورود به کسب وکارهای جدید را کشف کند، ادغام و تملک است.
کولگیت می تواند با شرکت ها و کسب وکارهایی که به آن علاقه مند هستند شریک شود یا آن ها را در تلاش برای تنوع بخشیدن به بازارهای جدید و گروه های مصرف کننده جدید با محصولات و خدماتی که کاملاً جدید هستند و به پیشنهادات موجود مرتبط نیستند، خریداری کند
آمیخته بازاریابی Colgate-Palmolive
تجزیه و تحلیل استراتژی آمیخته بازاریابی 7Ps
نیاز به توسعه استراتژی های آمیخته بازاریابی برای دستیابی به نتایج مطلوب خود در بازاری است که در آن خدمت می کند.
با توسعه استراتژی هایی که به جنبه های مختلف هر عنصر می پردازد، قادر خواهد بود به استراتژی بازاریابی گسترده خود دست یابد.
تجزیه و تحلیل 7 عنصر آمیخته بازاریابی و استراتژی های توصیه شده در میان هر یک به شرح زیر است:
آمیخته بازاریابی؛تولید – محصول
محصولات خود را در 5 دسته بندی گسترده به فروش می رساند و هر یک از آنها به عنوان خطوط تولید جداگانه عمل می کنند. تمامی محصولات آن با نام تجاری به فروش می رسد.
محصولاتی را با تنوع زیادی در دسترس به فروش می رساند، که به مشتریان امکان می دهد تنوع محصول را انتخاب کنند که به بهترین وجه مناسب آنهاست.
محصولاتی را به فروش می رساند که بسیار متمایز هستند و ویژگی های مختلفی به مشتریان ارائه می شود که رقبا ارائه نمی دهند. بنابراین محصولات آن منحصر به فرد در نظر گرفته می شود.
محصولات آن نسبت به رقبا کیفیت بالاتری دارند. بنابراین، مشتریان مایل به پرداخت هزینه بالاتر برای این هستند.
محصولاتی را به فروش می رساند که به دلیل طراحی سنتی خود که استفاده از آن برای مشتریان نیز کاربردی است، مشهور است.
استراتژی محصول توصیه شده
باید مزایای اضافی را برای خرید محصولات خود گسترش دهد که شامل ضمانت نامه، تحویل و اعتبار، خدمات پس از فروش، خدمات خط کمک و غیره می شود.
باید محصولات جدیدی را معرفی کند که مطابق با آخرین روندهای بازار باشد. باید فرصت های موجود در بازار را شناسایی کرده و محصولات جدیدی را معرفی کند که از این فرصت ها استفاده کنند.
قبل از اینکه به سمت تجاری سازی کامل آنها برود، باید محصولات تازه معرفی شده را در بازارهای آزمایشی آزمایش کند.
باید سبد محصولات خود را گسترده تر معرفی کند و خطوط محصول جدیدی را برای برآوردن نیازهای مشتری ارائه دهد.
باید بسته بندی محصول خود را به گونه ای بهبود بخشد که حمل و نقل و استفاده از آن راحت تر باشد. بسته بندی آن نیز باید از نظر بصری جذاب باشد تا مشتریان جذب آن شوند.
قیمت
استراتژی قیمت گذاری فعلی برای تعیین سطح قیمتی که در پی می آید، یک استراتژی قیمت گذاری مبتنی بر رقابت است.
این به این دلیل است که داده های مربوط به رقبا به دلیل وجود تعداد زیادی از رقبا در صنعت به راحتی در دسترس است.
همچنین برای تعیین قیمت برای چند محصول که اطلاعات مربوط به رقبا در دسترس نیست یا ساخت آنها پرهزینه تر است، هزینه ها را در نظر می گیرد.
محصولات خود را با قیمتی بالاتر از رقبا به فروش می رساند.
این به این دلیل است که ویژگی های بیشتری را ارائه می دهد و قیمت بالا این ویژگی ها را جبران می کند.
در حال حاضر از قیمت گذاری بسته بندی محصول نیز استفاده می کند، جایی که محصولات با هم ترکیب می شوند و با قیمت هایی کمتر از کل اقلام به فروش می رسند.
همچنین از یک استراتژی قیمت گذاری محصول اختیاری برای محصولات خاص استفاده می کند، جایی که قیمتی برای محصول پایه و قیمت های جداگانه برای لوازم جانبی ارائه می دهد.
برای محصولاتی که به صورت آنلاین به فروش می رساند، قیمت بیشتری دریافت می کند.
زیرا هزینه ارسال در قیمت محصول لحاظ شده است.قیمت های محصول نهایی را تعیین کرده است. اعضای کانال؛ خرده فروشان و عمده فروشان، محصول را با قیمت پایین تری خریداری کرده و از حاشیه سود خود کسب درآمد کنند.
استراتژی قیمت پیشنهادی
باید تخفیف ها و کمک هزینه ها را ارائه کند، جایی که قیمت ها را برای مدت کوتاهی کاهش می دهد تا مشتریان را جذب کند و سهم بازار را به دست آورد.
می تواند این کار را با کاهش درصدی از قیمت محصولات خود انجام دهد.
باید از قیمت گذاری روان شناختی در جایی که محصولات را قیمت گذاری می کند به طوری که به نظر می رسد پایین تر باشد، استفاده کند.
به عنوان مثال، می تواند یک محصول به ارزش 100 دلار را تا 99 دلار قیمت گذاری کند زیرا مردم این قیمت را پایین تر می دانند.
باید محصولات جدیدی را با استراتژی نفوذ قیمت معرفی کند که در آن قیمت اولیه کمتری نسبت به رقبا برای به دست آوردن سهم بازار ارائه کند. این تضمین می کند که محصولات جدیدی که معرفی می شوند مورد استفاده قرار می گیرند و محبوب تر از محصولات رقابتی می شوند.
محل
محصولات خود را از طریق دو کانال بازاریابی به فروش می رساند. اولین مورد جایی است که مستقیماً از طریق وب سایت آنلاین خود به مشتری خود می فروشد. دوم جایی است که به عمده فروشان می فروشد و سپس به خرده فروشان مختلف در سراسر کشور می فروشند. سپس آنها را به مشتریان خود می فروشند.
محصولات خود را در بیش از 500 خرده فروش در سراسر کشور عرضه می کند. این یک استراتژی بازاریابی فشرده را دنبال می کند که در آن سعی می کند محصولات خود را تا حد امکان در خرده فروشان قرار دهد. این امر تضمین می کند که محصولات آن به راحتی در نقاط مختلف کشور در دسترس مشتریان قرار می گیرد.
حجم قابل توجهی از فروش آنلاین با ترافیک مکرر در وب سایت های خود دارد. به منظور اجرای عملیات آنلاین خود، با بسیاری از ارائه دهندگان خدمات تحویل به منظور تحویل به موقع شریک شده است.
این سیستم از یک سیستم توزیع همه کانالی پیروی می کند که در آن فروشگاه های آنلاین و آفلاین خود را ادغام کرده است تا به مشتریان امکان دسترسی آسان به محصولات خود را بدهد.
شبکه ای متشکل از 500 تامین کننده دارد که مواد اولیه مورد نیاز برای تولید را تامین می کند. این یک رابطه کاری نزدیک با تامین کنندگان خود ایجاد کرده است که به شرکت اجازه می دهد با آنها برای نوآوری و معرفی ویژگی های جدید و جذاب در محصولات خود همکاری کند.
استراتژی مکان توصیه شده
باید فروشگاه خود را در رسانه های اجتماعی نیز باز کند، جایی که محصولات خود را در این پلتفرم ها به همراه پست های رسانه های اجتماعی به فروش برساند.
این به شرکت اجازه می دهد تا فروش بیشتری داشته باشد. فروشگاه آنلاین و صفحات رسانه های اجتماعی آن باید یکپارچه شوند تا بتوانند ناوبری آسان را برای کاربران خود فراهم کنند.
باید روی بهبود وب سایت آنلاین خود تمرکز کند تا کاربر پسندتر و استفاده آسان تر شود.
باید اطمینان حاصل کند که محصولات خود را از طریق فروش شخصی به خرده فروشان بزرگ می فروشد. این خرده فروشان بزرگ در سال های اخیر رشد کرده اند و مشتریان زیادی را به خود جذب کرده اند. این تضمین می کند که فروش آن را افزایش می دهد.
باید فروشگاه های خرده فروشی تحت مدیریت شرکت را باز کند، جایی که تمام محصولات خود را در آن عرضه می کند. این به صرفه جویی در هزینه ها برای شرکت کمک می کند زیرا حاشیه های خرده فروش و عمده فروش وجود نخواهد داشت.
تبلیغات
از چندین کانال رسانه ای برای تبلیغ محصولات خود استفاده می کند. از رسانه های سنتی استفاده می کند که شامل تبلیغات در تلویزیون و رادیو می شود. این به دلیل دسترسی زیاد و توانایی جذب تعداد زیادی از مردم سودمند است. از تبلیغات آنلاین و رسانه های اجتماعی استفاده می کند که به دلیل استفاده روزافزون از اینترنت ارزان تر و سودمندتر است.
به دلیل استفاده ماهانه زیاد از آنها، در پلتفرم های مختلف رسانه های اجتماعی با تمرکز بر یوتیوب، فیس بوک و توییتر تبلیغ می کند. بیش از صد هزار لایک یا دنبال کننده مشتری در این صفحات دارد که در معرض محتوای بارگذاری شده مکرر قرار دارند.
در طول سال با شرکت در نمایشگاه ها و رویدادهای تجاری مختلف، تبلیغات فروش مختلفی را تجربه می کند.
تحت فروش شخصی قرار می گیرد و نیروی فروش زیادی دارد تا حضور خود را در فروشگاه های خرده فروشی افزایش دهد.
از روش درصدی فروش برای تعیین بودجه تبلیغات برای سال استفاده می کند.
استراتژی تبلیغات پیشنهادی
باید اینفلوئنسرها را در رسانه های اجتماعی مانند وبلاگ نویسان یا ستاره های مشهور تلویزیونی/فیلم استخدام کند و آنها را در تبلیغات خود بگنجاند. وبلاگ نویسان می توانند به منظور تبلیغ، مطالبی را در صفحات رسانه های اجتماعی خود ارسال کنند. ستاره های تلویزیونی/فیلم را می توان در تبلیغات تبلیغاتی گنجاند تا استقبال مشتریان از محصول افزایش یابد.
باید یک کمپین تبلیغاتی را آغاز کند که در آن پیامی ثابت به مشتریان در تمام پلتفرم های رسانه ای ارائه شود. این به افزایش آگاهی از برند در ذهن مشتریان کمک می کند.
برای بهبود ترافیک آنلاین در وب سایت خود، باید تکنیک های مختلف بازاریابی دیجیتال را انجام دهد. از جمله این موارد می توان به تبلیغات بنری، بهینه سازی موتورهای جستجو و ایجاد وبلاگ آن اشاره کرد.
باید پست هایی در رسانه های اجتماعی ایجاد کند که بیشتر به مخاطبان هدف خود مرتبط باشد. همچنین پست ها باید به گونه ای باشند که مشتریان را تشویق به اقدامات بیشتر از جمله اشتراک گذاری پست ها با دوستان یا گذاشتن بازخورد در قالب نظرات کنند. اینها باید جدیدترین روندهای رسانه های اجتماعی مانند هشتگ ها، میم ها و غیره را در خود جای دهند.
باید شروع به جمع آوری داده های مشتریان و ارسال پیام از طریق ایمیل یا پیامک برای آنها کند که در نهایت منجر به خرید مجدد توسط مشتریان می شود.
مردم
افرادی دارد که تحت تیم فروش خود کار می کنند که نقشی حیاتی در تلاش های بازاریابی آن ایفا می کنند. این افراد در تکنیک های متقاعدکننده آموزش دیده اند، اما همچنین برای نشان دادن احترام به مشتریان تجاری با در نظر گرفتن ترجیحات آنها.
افرادی دارد که در بخش خدمات مشتریان خود کار می کنند. در صورت بروز هرگونه مشکلی در محصول، مشتریان با آنها تماس می گیرند و این افراد مشتریان را در روند حل مشکلات راهنمایی می کنند. این افراد به گونه ای آموزش دیده اند که به مشتریان احترام بگذارند و تمام تلاش خود را برای حل مشکلاتشان انجام دهند.
افرادی دارد که با تامین کنندگان برای به دست آوردن مواد خام کار می کنند. این افراد نقش حیاتی در حفظ یا ارتقای کیفیت محصول نهایی تولید شده دارند.
دارای افرادی است که در خرده فروشی ها کار می کنند که در محل به مشتری کمک می کنند تا به هر سوالی پاسخ دهند یا به آنها کمک کنند تا محصولی را انتخاب کنند که به بهترین وجه با نیازهای آنها مطابقت دارد.
استراتژی افراد توصیه شده
باید برای نیروی فروش، خدمات مشتری و خرید افراد تحت آموزش قرار گیرد زیرا اینها نقش حیاتی در ارائه ارزش به مشتریان دارند.
باید از طریق پاداش برای دستیابی به اهداف یا از طریق کمیسیون برای فروش انجام شده، انگیزه هایی را برای نیروی فروش خود فراهم کند.
باید افرادی را استخدام کند که به مشتریان احترام بگذارند و به شرکت متعهد باشند.
روند(فرآیند)
برای اطمینان از اینکه محصولاتش همیشه در فروشگاه های خرده فروشی در دسترس هستند، سیستم هایی نصب کرده است که خرده فروشان می توانند وقتی سطح موجودی شان کم است، اطلاع دهند. محصولات بیشتری را در اختیار آنها قرار می دهد در حالی که به تولیدات خود سفارش می دهد تا موجودی خود را دوباره پر کنند.
این تضمین می کند که محصولات همیشه در صورت نیاز در دسترس مشتریان هستند.
دارای یک فرآیند تحویل آنلاین است که در آن سفارشات در سیستم کامپیوتری دریافت می شود و بر اساس این سفارشات، محصول مربوطه از موجودی برای ارائه دهنده خدمات تحویل ارسال می شود.
فعالانه در تحقیق فرصت های بازار به منظور درک نیازهای مشتری شرکت دارد. همچنین از طریق بازخورد جمع آوری شده در فروشگاه، خط کمک یا صفحات رسانه های اجتماعی، درک در مورد نیازهای مشتری را توسعه می دهد.
استراتژی فرآیند پیشنهادی
باید از رایانه های سراسری برای مدیریت فرآیندهای مختلف خود برای افزایش کارایی و تحویل به موقع به مشتریان استفاده کند.
باید به طور مداوم به دنبال راه هایی برای نوآوری و بهبود فرآیندهای خود از نظر کارایی و هزینه باشد.
صرفه جویی در هزینه ها در نهایت منجر به کاهش قیمت محصولات آن می شود.
شرایط فیزیکی
محصولات خود را در یک بسته بندی رنگی متمایز به فروش می رساند که به راحتی در قفسه های خرده فروشی قابل شناسایی است.
این قفسه ها در قفسه های مخصوص ارائه شده توسط شرکت قرار می گیرند که رنگ و طرح مشخصی نیز دارند.
این امر باعث می شود تا مشتریان بتوانند چنین قفسه هایی را در فروشگاه های خرده فروشی شلوغ پیدا کنند.
یک وب سایت آنلاین دارد که کاربر پسند است و به مشتریان این امکان را می دهد که محصولات خود را با تصاویر با کیفیت بالا از زوایای مختلف مشاهده کنند.
استراتژی شواهد فیزیکی توصیه شده
باید بازخورد مشتریان خود را در مورد بسته بندی جمع آوری کند تا بتواند در این زمینه بهبود یابد.
باید فروشگاه های خود را راه اندازی کند که در آن محیط و محیطی مناسب برای خریداران فراهم کند و مشتریان خود را تشویق به خرید محصولاتش کند.
تحلیل بازاریابی Colgate-Palmolive 5C
1 چارچوب بازاریابی 5C چیست؟
چارچوب بازاریابی 5C ابزاری برای تجزیه و تحلیل نیروهای موقعیتی است که محیط کسب و کار را تشکیل می دهند.
این تجزیه و تحلیل بر عوامل محیطی خرد و کلان که تاثیر زیادی بر عملیات تجاری سازمان دارند تاکید می کند.
مدیران بازاریابی می توانند تجزیه و تحلیل 5C را برای شناسایی به موقع نقاط قوت و ضعف در محیط داخلی و خطرات و فرصت های احتمالی موجود در محیط خارجی انجام دهند.
2 -کاربرد مدل 5C در Colgate-Palmolive
2.1 شرکت
چند نمونه از عوامل مرتبط با شرکت در زیر آورده شده است:
2.1.1 تحقیق و توسعه
Colgate-Palmolive برای حفظ موقعیت رهبری خود در بخش های مختلف محصولات، هزینه های زیادی را صرف فعالیت های تحقیق و توسعه می کند. سرمایه گذاری سنگین در ساخت شبکه فناوری اطلاعات، بازاریابی، طراحی محصول و بهینه سازی فرآیند از استراتژی های توزیع و ارتقا پشتیبانی می کند.
2.1.2 فرهنگ
Colgate-Palmolive فرهنگ قوی در زمینه نوآوری در فرآیند و محصول دارد.
مدیریت ارشد از ایده های نوآورانه و خلاقانه حمایت می کند و کارکنان تشویق می شوند تا در فرآیند حل مشکل شرکت کنند. فرهنگ سازمانی از چشم انداز، ماموریت و ارزش ها حمایت می کند.
2 -کاربرد مدل 5C در Colgate-Palmolive
2.1.3 مقیاس تولید
Colgate-Palmolive دارای مقیاس بزرگی از تولید است که این شرکت را قادر می سازد تا به مزایای صرفه جویی در مقیاس دست یابد. تولید در مقیاس بزرگ قدرت رقابتی شرکت را افزایش می دهد و شرکت را قادر می سازد تا محصولات با کیفیت بهتر با هزینه های کمتر تولید کند.
2.1.4 SWOT-Colgate-Palmolive
تحلیل SWOT ابزاری موثر برای تحلیل عوامل مرتبط با شرکت است. کاربرد این ابزار در زمینه Colgate-Palmolive شامل شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای کلیدی است.
جدول زیر SWOT را به صورت خلاصه شده ارائه می کند
نقاط قوت:
نام تجاری قوی
از ارزش ویژه برند برای ورود به بازارهای جدید استفاده کنید.
موقعیت رهبری بازارشهرت مطلوب در سطح جهانی.
پایگاه مشتری بزرگ.
سرمایه گذاری در فعالیت های تحقیق و توسعه
طرفدار فرهنگ نوآورانه
سلامت مالی خوب
فرصت ها:
رشد مشتری در بازار ارزان قیمت
.فرصت هایی برای همکاری با بازیگران محلی برای گسترش عملیات تجاری.
روند رو به افزایش مصرف محصولات با کیفیت بالا.
مقررات سختگیرانه دولتی، ورود تازه واردان به بازار را دشوار می کند.
تهدیدات:
انتقاد فزاینده توسط گروه های حفاظت از محیط زیست
کمبود استعداد در بازار
رکود بازار روستایی و اشباع بازار شهری.
افزایش آگاهی سلامت مشتریان
نقاط ضعف:
خدمات مشتری مداری ضعیف
کاهش درآمد هر واحد
مشکلات ماندگاری به دلیل استرس شغلی زیاد.
عدم انعطاف در زنجیره تامین
2.2 مشتریان
تحلیل مشتری عمدتاً نکات زیر را پوشش می دهد:
2.2.1 بخش های بازار
Colgate-Palmolive هر دو بخش رده بالا و پایین بازار را هدف قرار می دهد.
تصمیم سازمان برای انتخاب بخش های وسیع تر و چندگانه، دامنه فرصت ها را گسترش داده است.
انتظار می رود بخش های هدف در آینده نرخ رشد بازار ثابتی داشته باشند.
بخش اصلی مشتری Colgate-Palmolive خانواده با فرزندان است که برای شاد و راضی نگه داشتن این بخش از بازار، Colgate-Palmolive را ملزم به انجام کارهای اجتماعی، عاطفی و عملکردی می کند.
شغل عملکردی شامل انجام عملیات اصلی، شغل اجتماعی شامل ارائه خدمات افزوده برای ترویج اجتماعات خانوادگی و اجتماعی، و شغل عاطفی شامل نشان دادن نگرانی و تعهد به مراقبت از مشتریان است.
2.2.2 تعداد و دفعات خرید
مقدار و دفعات خرید در بازار هدف بالا بوده و هر دو شاخص رشد مطلوبی برای سازمان هستند.Colgate-Palmolive
می تواند با ارائه تخفیف های بیشتر و معاملات خانوادگی، استراتژی های بازاریابی خود را با توجه به تغییرات فراوانی و کمیت تطبیق دهد.
2.2 مشتریان
2.2.3 وفاداری به برند
Colgate-Palmolive در رده محصولات کم مشارکت فعالیت می کند.
معمولاً توسعه وفاداری به برند در بازارهای با مشارکت کم در مقایسه با بازارهای با مشارکت بالا چالش برانگیز است زیرا گزینه های جایگزین زیادی در دسترس است و هزینه های تغییر روانی نیز پایین است.
مشتریان Colgate-Palmolive نسبت به قیمت حساس هستند. حساسیت به قیمت، تغییر ذائقه و ترجیحات آنها و آگاهی بالای سلامتی، Colgate-Palmolive را ملزم به سرمایه گذاری در فعالیت های تحقیقاتی مشتری و نظارت دقیق بر نگرش و رفتار مصرفی آنها می کند.
2.2.4 نیازهای مشتری
شناسایی ویژگی های حیاتی مورد نظر مشتری و گنجاندن آنها در استراتژی های بازاریابی و تبلیغات بسیار مهم است.
تغییر نگرش مشتریان نسبت به جایگزین های سالم و اولویت دادن به کیفیت بر قیمت نیز پیامدهای مهمی برای سازمان دارد.
2.3-رقبا
نیروهای پورتر پنج ابزار مفیدی برای انجام تحلیل رقبا است:
2.3.1 قدرت چانه زنی خریداران
قدرت چانه زنی قوی خریداران، فشار نزولی را بر قیمت ها وارد می کند و Colgate-Palmolive را وادار می کند تا محصول با کیفیت بالا را با قیمتی با تخفیف ارائه کند.
قدرت چانه زنی قوی باعث می شود تا مشتریان Colgate-Palmolive به گزینه های دیگر روی بیاورند.
سه دلیل عمده برای قدرت چانه زنی خریدار قوی وجود دارد:
در دسترس بودن جایگزین بالا
تعداد زیادی جایگزین.
هزینه های تعویض اقتصادی و روانی پایین.
2.3-رقبا
2.3.2 قدرت چانه زنی تامین کنندگان
قدرت چانه زنی ضعیف تامین کننده باعث می شود که موضوع استراتژیک نسبتاً کمتری برای Colgate-Palmolive مهم باشد زیرا تامین کنندگان نمی توانند قیمت ها را دیکته کنند و مجبورند شرایط و ضوابط Colgate-Palmolive را بپذیرند.
سه عامل منجر به قدرت تامین کننده متوسط تا ضعیف می شود:
تعداد زیادی تامین کننده
عرضه کلی بالا
کنترل ضعیف تامین کنندگان بر شبکه توزیع خود
2.3-رقبا
2.3.3 مزیت رقابتی
در حال حاضر، رقابت بین رقبا زیاد است، که دستیابی به اهداف رشد بازار را برای Colgate-Palmolive دشوار می کند.تمایز محصول کم است و تعیین مبنای تمایز به طور فزاینده ای چالش برانگیز شده است.رقابت شدید رقابتی دلیل اصلی کاهش سودآوری Colgate-Palmolive است.
2.3.4 تهدید جایگزین ها
پیشرفت تکنولوژی تهدید جایگزینی برای Colgate-Palmolive را افزایش داده است.تغییر گرایش به سمت محصولات سالم نیز پیامدهای این تهدید را برای Colgate-Palmolive افزایش می دهد.
به طور کلی، تهدید جایگزین ها به دلایل زیر قوی است:
نسبت عملکرد/هزینه بالای محصولات جایگزین.
در دسترس بودن بالای محصولات جایگزین.
هزینه تعویض کم
2.3-رقبا
2.3.5 تهدید تازه واردان
Colgate-Palmolive با تهدید متوسطی برای ورود جدید مواجه است، به این معنی که شرکت های جدید تاثیر قابل توجهی بر سهم بازار Colgate-Palmolive ندارند.
برای ورود به این صنعت، دانش بازاریابی سطح بالا با هزینه های هنگفت در فعالیت های بازاریابی مورد نیاز است.
Colgate-Palmolive به دلایل زیر با تهدید متوسطی از شرکت های جدید مواجه است:
هزینه بالای توسعه نام تجاری تهدید را تضعیف می کند.
هزینه کم سوئیچینگ تهدید را افزایش می دهد.
هزینه سرمایه بالا تهدید را تضعیف می کند.
2.4-همکاران
یک زنجیره تامین چابک و انعطاف پذیر می تواند همکاری را برای Colgate-Palmolive آسان تر کند.
Colgate-Palmolive با همکاران مختلفی همکاری کرده است که به این شرکت اجازه می دهد تا خطوط تولید جدید را توسعه دهد و روند توسعه و توزیع محصول را بهبود بخشد.
برای Colgate-Palmolive درک رفتارها، روابط، انتخاب ها، هدف و زمینه همکاران برای تصمیم گیری صحیح بسیار مهم است.
برخی از نکات مهمی که باید در تحلیل همکار ادغام شوند عبارتند از:
محیط تجاری که همکاران بالقوه در آن فعالیت می کنند چگونه است و از چه استراتژی هایی برای بازی در بازار استفاده می کنند؟
اولویت ها و انتخاب های استراتژیک کلیدی آنها چیست؟
مکانیسم های ارتباطی داخلی و خارجی آنها چیست؟نقاط قوت و ضعف کلیدی آنها چیست و محیط خارجی چه فرصت ها و تهدیدهایی بر آنها تحمیل می کند؟
2.5-زمینه
Colgate-Palmolive برای اتخاذ تصمیمات تجاری صحیح و پیش بینی آینده باید زمینه محیطی خارجی را که در آن فعالیت می کند، درک کند. یکی از ابزارهای مهم برای درک زمینه کسب و کار، تجزیه و تحلیل PEST است.
2.5.1 زمینه سیاسی
درک زمینه سیاسی به Colgate-Palmolive نیاز دارد تا مسائل سیاسی احتمالی مانند قوانین کار یا مالیات، تغییر مقررات تجاری یا مشکلات قانونی را شناسایی کند.
سیستم حاکمیتی کنونی، Colgate-Palmolive را ملزم می کند تا سیاست های در حال تغییر دولت را از نزدیک مطالعه کندحضور در بازارهای متعدد خطر بی ثباتی سیاسی را افزایش می دهد.
به دلیل تحولات اخیر در سناریوی سیاسی جهانی، خطرات جغرافیایی سیاسی برای Colgate-Palmolive افزایش یافته است.
2.5-زمینه
2.5.2 زمینه اجتماعی
درک بافت اجتماعی مستلزم آن است که Colgate-Palmolive روندهای اصلی فرهنگ، آموزش و الگوهای جمعیتی را تحلیل کند.افزایش کلی در آگاهی سلامت مشتریان، خطری را برای Colgate-Palmolive ایجاد می کند.
رشد جمعیت و افزایش بخش های بازار ارزان قیمت فرصت هایی را برای Colgate-Palmolive فراهم می کندنگرش نسبت به مهاجرت در بازارهایی که Colgate-Palmolive در آن حضور دارد، شرکت را ملزم می کند که تاثیر آن را بر تغییر جمعیت به دقت در نظر بگیرد.
2.5-زمینه
2.5.3 زمینه اقتصادی
درک زمینه اقتصادی مستلزم آن است که Colgate-Palmolive مسائل عمده اقتصادی مانند رشد در شاخص های مهم اقتصادی، تغییرات در هزینه های نیروی کار و مراحل چرخه تجاری را شناسایی کند.
تورم تاثیر زیادی بر ساختار قیمت گذاری Colgate-Palmolive دارد.حضور در بازارهای متعدد، مدیران بازاریابی Colgate-Palmolive را ایجاب می کند که استراتژی های خود را با توجه به رفتار مصرف کننده که در دوران رکود و رونق متفاوت است، تطبیق دهند.
فشار نزولی بازار و تغییرات در قدرت خرید مشتریان نیز باید در نظر گرفته شود تا استراتژی های بازاریابی موثر ایجاد شود.
2.5-زمینه
2.5.4 زمینه فناوری
درک زمینه تکنولوژیک نیازمند درک Colgate-Palmolive از پیشرفت های تکنولوژیکی اخیر و تاثیر آن بر ساختار هزینه سازمان و سایر عملیات های تجاری است.ورود بازیگران جدید بازار و سرمایه گذاری آنها در تحقیق و توسعه، نیازمند حفاظت از حقوق مالکیت معنوی Colgate-Palmolive است.
پیشرفت تکنولوژی چرخه عمر محصول را کوتاه کرده است و به Colgate-Palmolive نیاز دارد تا کارایی زنجیره ارزش خود را افزایش دهد.
توسعه فناوری هزینه تولید را کاهش داده و نیاز به بازسازی زنجیره تامین را افزایش داده است.
به طور کلی، هدف از درک زمینه، تعیین اینکه آیا هر گونه فرصت یا خطری توسط نیروهای اصلی محیطی خارجی تحمیل شده است یا خیر.
تجزیه و تحلیل PESTEL و تجزیه و تحلیل محیط درشرکت کلگیت
تجزیه و تحلیل PESTEL و تجزیه و تحلیل محیط
تجزیه و تحلیل PESTEL ابزاری است که توسط پروفسور هاروارد فرانسیس آگیلار برای انجام یک تحلیل خارجی کامل از محیط کسب و کار هر صنعتی که داده های مربوط به آن در دسترس است، ابداع شده است.
این یک گام مهم برای در نهایت ابداع استراتژی است که می تواند به طور موثر رقابت را برای به حداکثر رساندن شانس پایداری و سودآوری شرکت مانور دهد.
PESTEL ملغمه ای از حروف اول عوامل مختلف است که نه تنها بر کل صنعت تاثیر می گذارد، این عوامل عبارتند از: سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، زیست محیطی و حقوقی.
Colgate-Palmolive PESTEL & Environment Analysis
تجزیه و تحلیل PESTEL بینش ارزشمندی را در مورد چالش های عملیاتی ارائه می دهد که به نظر می رسد هر شرکت در صنعت با آن مواجه است و بنابراین ممکن است شرکت مورد نظر نیز با آن مواجه شود.
اگر خطر، مثلاً از یک رژیم سیاسی ناپایدار یا یک رکود اقتصادی ناگهانی ناشی شود، درک فضای رقابتی کلی از مشارکت سرمایه گذاران و کارآفرینان در هر گونه سرمایه گذاری مخاطره آمیز جلوگیری می کند.
این را می توان با خروج اخیر بریتانیا از اتحادیه اروپا نشان داد.
پیامدهای ناگهانی سیاسی بود و باعث شد بسیاری از سرمایه گذاران از سرمایه گذاری های جدید خارج شوند و توسعه خود را متوقف کنند، زیرا آینده در پی این تصمیم نامشخص بود.
عوامل سیاسی تاثیرگذار
عوامل سیاسی که ممکن است بر سودآوری یا شانس بقای شرکت تاثیر بگذارد بسیار متنوع هستند.
خطرات سیاسی از تغییرات ناگهانی در رژیم های سیاسی موجود گرفته تا ناآرامی های مدنی تا تصمیم های اصلی اتخاذ شده توسط دولت متفاوت است. در مورد شرکت های چندملیتی احتمالی، می توان عوامل سیاسی را نیز در بر گرفت که نه تنها بر کشور میزبان بلکه بر همه کشورهایی که دارای عملیات تجاری هستند یا ممکن است در تجارت باکشورمیزبان هستند ،تاثیرگذار باشد .
برای ارزیابی درست میزان ریسک کلی سیستماتیک سیاسی که ممکن است در معرض آن قرار گیرد، عوامل زیر باید قبل از مشارکت در هر سرمایه گذاری در نظر گرفته شوند:
سطح ثبات سیاسی کشور در سال های اخیر.
صداقت سیاستمداران و احتمال مشارکت آنها در اعمال فساد، زیرا عواقب ناشی از آن ممکن است به استیضاح یا استعفای احتمالی کارمندان عالی رتبه دولت منجر شود.
قوانینی که کشور اعمال می کند، به ویژه در مورد تجارت، مانند قانون قراردادها، زیرا آنها تعیین می کنند که چه کاری انجام شود و چه کاری مجاز نیست. به عنوان مثال، برخی از کشورها مشروبات الکلی را ممنوع می کنند یا شرایط خاصی دارند که باید رعایت شوند، در حالی که برخی از سیستم های دولتی مقادیر ناکارآمدی تشریفات اداری دارند که تجارت را دلسرد می کند.
اینکه آیا مالکیت معنوی یک شرکت (IP) محافظت می شود یا خیر. برای مثال، کشوری که هیچ سیاستی برای حفاظت از IP ندارد به این معنی است که سرمایه گذاری در آن برای کارآفرینان بسیار خطرناک است.
موانع تجاری که کشور میزبان دارد محافظت خواهد کرد. با این حال، موانع تجاری که کشورهای دارای شرکای تجاری بالقوه با جلوگیری از صادرات بالقوه به شرکت ها آسیب می رسانند.
سطح بالای مالیات باعث بی انگیزگی شرکت هایی می شود که از حداکثر کردن سود خود استفاده می کنند.
خطر تهاجم نظامی توسط کشورهای متخاصم ممکن است باعث انصراف از سرمایه گذاری شود.
حداقل دستمزد پایین به معنای سود بیشتر و در نتیجه شانس بیشتری برای بقا است
عوامل اقتصادی موثر
عوامل اقتصادی همه عواملی هستند که به اقتصاد کشور مربوط می شوند، مانند تغییرات نرخ تورم، نرخ ارز، نرخ بهره، تولید ناخالص داخلی و مرحله فعلی چرخه اقتصادی.
این عوامل و تاثیر آن ها بر تقاضای کل، سرمایه گذاری کل و فضای کسب وکار، به طور کلی، پتانسیل این را دارند که یک شرکت را به سوددهی بالایی تبدیل کنند، یا احتمال زیان دهی را به شدت متحمل شوند.
عوامل اقتصادی در تحلیل PESTEL، کلان اقتصادی هستند.
عوامل اقتصادی موثر
عوامل اقتصادی که ممکن است به آنها حساس باشد و به نوبه خود باید قبل از سرمایه گذاری در نظر گرفته شود ممکن است شامل موارد زیر باشد:
سیستم اقتصادی که در حال حاضر در بخش مورد نظر عملیاتی است – خواه یک انحصار باشد، یک انحصار یا چیزی شبیه به یک سیستم اقتصادی رقابت کامل.
نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در کشور بر سرعت پیش بینی رشد در آینده نزدیک تاثیر می گذارد.
نرخ بهره در کشور بر میزان تمایل افراد برای وام گرفتن و سرمایه گذاری تاثیر می گذارد. نرخ های بالاتر منجر به سرمایه گذاری های بیشتر می شود که به معنای رشد بیشتر است
به هر حال بازارهای مالی کارآمد عمل می کنند، همچنین بر میزان افزایش سرمایه با قیمت منصفانه، با در نظر گرفتن تقاضا و عرضه تاثیر می گذارد.
نرخ ارز کشوری که در آن فعالیت می کند، بر سودآوری کشور تاثیر می گذارد، به ویژه اگر در تجارت بین المللی شرکت کند. ثبات ارز نیز مهم است – یک ارز بی ثبات سرمایه گذاران بین المللی را دلسرد می کند.
سطح بالای بیکاری در کشور به این معنی است که عرضه شغل بیشتر از تقاضا است، به این معنی که مردم مایلند با دستمزد کمتر کار کنند، که هزینه های آن را کاهش می دهد.
عوامل اجتماعی تاثیرگذار
عوامل اجتماعی تاثیرگذار بازتاب مستقیم جامعه ای است که در آن فعالیت می کند و فرهنگ، باور، نگرش ها و ارزش هایی را که اکثریت جمعیت ممکن است به عنوان یک جامعه داشته باشند، در بر می گیرد. تاثیر عوامل اجتماعی نه تنها برای جنبه عملیاتی، بلکه بر جنبه بازاریابی سازمان نیز مهم است. درک کامل مشتریان، سبک زندگی، سطح تحصیلات و باورهای آنها در یک جامعه یا بخشی از جامعه، به طراحی محصولات و پیام های بازاریابی که منجر به موفقیت یک سرمایه گذاری می شود، کمک می کند.
عوامل اجتماعی که بر جنبه اجتماعی تحلیل PESTEL تاثیر می گذارند و باید در آن گنجانده شوند عبارتند از:
جمعیت شناسی جمعیت، به معنای سن و جنسیت مربوط به آنها، تاثیر زیادی بر عرضه یا عدم عرضه یک محصول خاص برای آنها دارد. آرایش بیشتر به زنان ارائه می شود، بنابراین هدف قرار دادن اکثریت مردان جمعیت کمتری نسبت به جمعیتی که عمدتاً زن هستند، خواهد بود.
توزیع طبقاتی در میان جمعیت از اهمیت بالایی برخوردار است: اگر اکثریت جمعیت از طبقه پایین تر بودند، قادر به تبلیغ یک محصول ممتاز برای عموم مردم نبودند. بلکه باید به بازاریابی بسیار تخصصی تکیه کنند.
تا حدودی، تفاوت در زمینه تحصیلی بین بازاریابان و بازار هدف ممکن است ارتباط موثر با بازار هدف و جذب آن را دشوار کند. باید بسیار مراقب بود تا ارتباط با علایق و اولویت های بازار هدف از بین نرود.
باید به طور کامل از سطح استانداردهای بهداشتی، واکنش ها به ادعاهای آزار و اذیت و اهمیت حفاظت از محیط زیست در صنعت به عنوان یک کل، آگاه باشد، و بنابراین از هر شرکتی انتظار می رود همانطور که به عنوان هنجار دیده می شود.
عوامل تکنولوژیکی تاثیرگذار
عوامل تکنولوژیکی که تاثیر می گذارند
فناوری می تواند به سرعت ساختار قیمت و چشم انداز رقابتی یک صنعت را در مدت زمان بسیار کوتاهی از بین ببرد. بنابراین، نوآوری مداوم و مداوم، نه تنها به خاطر به حداکثر رساندن سود ممکن و تبدیل شدن به یک رهبر بازار، بلکه همچنین برای جلوگیری از منسوخ شدن در آینده نزدیک، بسیار مهم است.
نمونه های متعددی از محصولات نوآورانه وجود دارد که به طور کامل هنجار یک صنعت را بازطراحی می کنند:
اوبر و لیفت بر صنعت تاکسی تاکسی تسلط دارند.
گوشی های هوشمند، گوشی های دیگر را گزینه ای غیرقابل اجرا برای اکثر موارد و غیره گذاشته اند.
عوامل تکنولوژیکی تاثیرگذار
عوامل تکنولوژیکی که ممکن است بر آنها تاثیر بگذارد ممکن است شامل موارد زیر باشد:
همانطور که در بالا ذکر شد، پیشرفت های تکنولوژیکی و پیشرفت های اخیر توسط رقبا.
اگر با فناوری جدیدی مواجه می شوید که در صنعت مورد نظر محبوبیت پیدا می کند، نظارت بر میزان محبوبیت و سرعت رشد آن و اختلال در درآمد رقبا بسیار مهم است.
این به معنای سطح فوریت مورد نیاز برای پاسخگویی مناسب به نوآوری است، چه از طریق تطبیق فناوری یا یافتن یک جایگزین نوآورانه.
این فناوری چقدر آسان و در نتیجه سریع به سایر شرکت ها در صنعت پخش می شود و منجر به کپی کردن سایر شرکت ها از فرآیندها/ویژگی های فناوری می شود.
بهبود فناوری تا چه حد آنچه را که محصول در ابتدا ارائه می دهد، بهبود/تغییر می دهد. اگر این بهبود شدید باشد، دیگر شرکت های صنعت آسیب بیشتری خواهند دید.
تاثیر فناوری بر هزینه هایی که اکثر شرکت ها در این صنعت متحمل می شوند، پتانسیل افزایش یا کاهش بسیار سود حاصله را دارند. اگر تعداد این سودها زیاد باشد، ممکن است مجدداً در بخش تحقیق و توسعه سرمایه گذاری شود، جایی که نوآوری های فناوری آینده سطح سود را بیشتر می کند و به همین ترتیب سودهای پایدار را در یک دوره زمانی طولانی تضمین می کند.
عوامل محیطی تاثیرگذار
صنایع مختلف استانداردهای متفاوتی را برای حفاظت از محیط زیست به عنوان یک هنجار در سر دارند.
سپس این هنجار دیکته می کند که هر شرکتی باید حداقل چه هدفی را برای جلوگیری از تبدیل شدن به هدف گروه های فشار و تحریم به دلیل عدم رعایت وجدان زیست محیطی داشته باشد.
به عنوان مثال، از یک شرکت در صنعت نساجی انتظار نمی رود که به اندازه یک شرکت نفتی دچار آلودگی و تخریب محیط زیست شود.
مصرف کننده جدید، مسلح به علاقه و دانشی که حمل می کند، ترجیح می دهد کسب و کار خود را در اختیار شرکت هایی قرار دهد که از نظر آنها اخلاقی تر هستند، به ویژه در مورد محیط زیست در پی گرمایش جهانی.
عوامل محیطی تاثیرگذار
عوامل محیطی که ممکن است تاثیر قابل توجهی داشته باشد عبارتند از:
شرایط آب و هوایی فعلی ممکن است به طور قابل توجهی بر توانایی مدیریت حمل و نقل منابع و محصول نهایی تاثیر بگذارد.
این به نوبه خود بر تاریخ های تحویل محصول نهایی در مواردی که مثلاً بادهای موسمی غیرمنتظره باشد تاثیر می گذارد.
تغییرات آب و هوایی همچنین برخی از محصولات را بی فایده می کند.
به عنوان مثال در مورد منسوجات، در کشورهایی که زمستان به دلیل گرمایش جهانی بسیار معتدل شده است، لباس های گرم زمستانی بازار بسیار کمتری دارند.
شرکت هایی که مقادیر بسیار زیادی زباله تولید می کنند ممکن است طبق قانون ملزم به مدیریت عادت های زیست محیطی خود باشند.
این ممکن است شامل جریمه ها و سهمیه های آلودگی باشد که ممکن است فشار مالی بر آن وارد کنداگر باید (آگاهانه یا ناآگاهانه) در خطر انقراض بیشتر گونه های در حال انقراض نقش داشته باشد، نه تنها با عواقب قانون مواجه می شود، بلکه با واکنش عمومی مردم مواجه می شود که ممکن است در تلافی آن را تحریم کنند.
در حالی که اتکا به انرژی های تجدیدپذیر، در هر درصد ممکن است گران باشد، اغلب نه تنها از سوی دولت، بلکه از مشتریانش نیز حمایت می شود، که ممکن است مایل به پرداخت قیمت بالاتر برای محصولاتی باشد که ممکن است تولید کنند.
عوامل قانونی تاثیرگذار
نهادها و چارچوب های دولتی در یک کشور، در عین حال که از نظر فنی نیز سیاسی هستند و در نتیجه تابع هر حزب سیاسی هستند که اکثریت را در یک نهاد دولتی دارند، قانونی نیز هستند و بنابراین باید در تحلیل PESTEL مورد توجه قرار گیرند.
غالباً سیاست ها به تنهایی برای محافظت موثر از کارگران و کارگران آن کافی نیستند، و باعث می شوند که محل کار نامطلوبی به نظر برسد که ممکن است کارگران ماهر و با استعداد را دفع کند.
عوامل قانونی تاثیرگذار
عوامل قانونی که در خور توجه است عبارتند از:
قوانین مالکیت معنوی و سایر قوانین حفاظت از داده ها، همانطور که قبلا ذکر شد، برای محافظت از ایده ها و پتنت های شرکت هایی که فقط به دلیل این اطلاعات سود می برند، وضع شده است.
اگر احتمال دزدیده شدن داده ها وجود داشته باشد، مزیت رقابتی خود را از دست داده و احتمال شکست بالایی خواهد داشت.
قوانین تبعیض توسط دولت وضع شده است تا از کارمندان محافظت کند و اطمینان حاصل کند که با همه افراد بدون توجه به جنسیت، سن، ناتوانی، قومیت، مذهب یا گرایش جنسی منصفانه رفتار می شود و فرصت های یکسانی در اختیار آنها قرار می گیرد.قوانین ایمنی و بهداشت پس از مشاهده شرایط وحشتناکی که کارکنان در طول انقلاب صنعتی و مستقیماً پس از آن مجبور به کار در آن شدند، ایجاد شد.
اجرای مقررات مناسب ممکن است پرهزینه باشد، اما نه تنها به دلیل قانون بلکه به دلیل احساس شخصی مسئولیت اخلاقی و اجتماعی در قبال سایر انسانها، باید درگیر آن شود.
همچنین قوانینی برای اطمینان از سطح مشخصی از کیفیت یا قیمت مناسب برای محصولات خاص وضع شده است تا مشتری را ایمن نگه دارد و از ارائه آنها جلوگیری کند. صنایعی که این امر برای یافتن هزینه هایشان اغلب افزایش یافته است
استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive
1 ترکیب بازاریابی Colgate-Palmolive
مدل آمیخته بازاریابی برای بحث در مورد استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive استفاده می شود.
1.1 محصول
این عنصر استراتژی بازاریابی منعکس کننده راه حل برای نیازهای مشتریان است. Colgate-Palmolive باید طراحی منحصر به فرد محصول، نام و ویژگی های خود را توسعه دهد تا در بازار رقابتی برجسته شود. عوامل زیر باید برای توسعه استراتژی محصول در نظر گرفته شوند: کیفیت، تنوع، ویژگی ها، بسته بندی، نام تجاری و خدمات افزوده شده.
1.2 قیمت گذاری
این عنصر استراتژی بازاریابی نیاز به ارزیابی ارزش محصولات برای مشتریان هدف دارد. استراتژی قیمت گذاری Colgate-Palmolive بر تنظیم لیست قیمت، شرایط اعتبار، دوره پرداخت و تخفیف ها متمرکز است.
اگر Colgate-Palmolive تصمیم به انتخاب استراتژی نفوذ قیمت داشته باشد، باید قیمت کمتری را نسبت به رقبا تعیین کند. این شرکت می تواند سهم بازار را بر اساس قیمت گذاری با تخفیف به دست آورد. با این حال، مدیریت باید از تلافی احتمالی رقبا در قالب یک جنگ قیمتی نامطلوب آگاه باشد.
انتخاب استراتژی skimming مستلزم ارتباط واضحی از مبنای تمایز و اینکه چگونه چنین تمایزی قیمت اضافی را توجیه می کند، دارد.
مشتریان امروزی علاقه ای به دانستن «قیمت» ندارند، بلکه به هزینه کل مربوط به خرید، مصرف و دور انداختن محصول می پردازند.
استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive
1.3 مکان/توزیع
این عنصر استراتژی بازاریابی، Colgate-Palmolive را ملزم می کند که در هنگام توسعه طرح توزیع خود تصمیمات مهمی اتخاذ کند. باید تصمیم بگیرد:
این که آیا شرکت می خواهد محصول را از طریق کانال های خود در اختیار بخش های هدف مشتری قرار دهد، یا به یک شریک توزیع نیاز دارد تا نیازهای مشتریان را برآورده کند.
آیا توزیع مستقیم خواهد بود (شامل هیچ واسطه ای نیست)، یا غیر مستقیم. اگر استراتژی توزیع غیرمستقیم اتخاذ شود، باید تعداد واسطه ها (عمده فروشان، خرده فروشان و غیره) انتخاب شود.
خواه به: شبکه توزیع سنتی آجر و ملات، توزیع آنلاین یا ترکیبی از هر دو علاقه دارد. اگر استراتژی توزیع آنلاین انتخاب شود، خرده فروشان آنلاین خاصی مانند آمازون در دسترس هستند. این شرکت همچنین می تواند وب سایت آنلاین خود را برای فروش محصول توسعه دهد.
استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive
1.3 مکان/توزیع
این عنصر استراتژی بازاریابی، Colgate-Palmolive را ملزم می کند که در هنگام توسعه طرح توزیع خود تصمیمات مهمی اتخاذ کند. باید تصمیم بگیرد:
این که آیا شرکت می خواهد محصول را از طریق کانال های خود در اختیار بخش های هدف مشتری قرار دهد، یا به یک شریک توزیع نیاز دارد تا نیازهای مشتریان را برآورده کند.
آیا توزیع مستقیم خواهد بود (شامل هیچ واسطه ای نیست)، یا غیر مستقیم. اگر استراتژی توزیع غیرمستقیم اتخاذ شود، باید تعداد واسطه ها (عمده فروشان، خرده فروشان و غیره) انتخاب شود.
خواه به: شبکه توزیع سنتی آجر و ملات، توزیع آنلاین یا ترکیبی از هر دو علاقه دارد.
اگر استراتژی توزیع آنلاین انتخاب شود، خرده فروشان آنلاین خاصی مانند آمازون در دسترس هستند.
این شرکت همچنین می تواند وب سایت آنلاین خود را برای فروش محصول توسعه دهد.
استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive
مشتریان مدرن به "راحتی" و "در دسترس بودن آسان" اهمیت زیادی می دهند. انتخاب کانال های توزیع «درست» مستلزم این است که Colgate-Palmolive:
ابتدا ویژگی های محصول را در نظر بگیرید.
مشارکت دادن واسطه های مختلف برای توزیع محصولات فاسد شدنی تصمیم عاقلانه ای نخواهد بود اگر محصول فاسد شدنی باشد.
پویایی بازار، ترجیحات مشتریان و منابع و قابلیت های خود را تجزیه و تحلیل کنید.
اگر مشتریان به خدمات شخصی سازی شده اهمیت زیادی می دهند و خرید از فروشگاه های سنتی را به جای کانال های آنلاین ترجیح می دهند و شرکت نیز منابع کافی برای باز کردن فروشگاه های خود را دارد، باید استراتژی توزیع را بر این اساس تنظیم کرد.
استراتژی های توزیع رقبا نیز باید مورد مطالعه قرار گیرد.
تجزیه و تحلیل جامع هزینه و فایده هر کانال و مقایسه با منابع و قابلیت های خود به Colgate-Palmolive کمک می کند تا یک طرح توزیع موثر ایجاد کند.
استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive
1.4 ارتقاء
این یکی از مهمترین عناصر استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive است. Colgate-Palmolive می تواند استراتژی های تبلیغاتی بالا و پایین را برای دستیابی به اهداف بازاریابی خود ترکیب کند.
گزینه های تبلیغاتی بالا برای Colgate-Palmolive عبارتند از: تبلیغات تلویزیونی، رادیویی و چاپی. در زیر گزینه های تبلیغاتی خط، کاتالوگ ها، نمایشگاه های تجاری و کمپین های پست مستقیم وجود دارد.طرح تبلیغاتی استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive شرکت را ملزم می کند تا عوامل زیر را در نظر بگیرد:
با تعریف واضح پیشنهادهای فروش منحصر به فرد خود شروع کنید و درک کنید که چرا مشتریان به محصول نیاز دارند و تفاوت آن با جایگزین های موجود چگونه است.
محتوای پیام را بسازید و ارزیابی کنید که چگونه پیام ساخته شده به مشتریان در ایجاد تصویری واضح از محصول ارائه شده کمک می کند. هنگام توسعه پیام، AIDA(آگاهی، علاقه، تمایل، عمل) را در نظر بگیرید.
اگر شرکتی بخواهد محصول را پیش ببرد، استراتژی های تبلیغاتی مانند فروش مستقیم یا تبلیغات با مشخصات بالا مناسب است. با این حال، استراتژی کشش مستلزم ایجاد یک تصویر برند معتبر است که بتواند مشتریان را به سمت محصول ارائه شده جذب کند.
استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive
اطلاعات بازار هدف زیر را جمع آوری کنید – چه کسی محصول را خریداری خواهد کرد؟ (سن، جنسیت، درآمد و موقعیت اجتماعی)، سطح حساسیت قیمت چیست؟ و حالت های ارتباطی مورد نظر مشتریان چیست؟ این اطلاعات را در طرح تبلیغاتی بگنجانید.
گزینه های تبلیغاتی را بر اساس اطلاعات فوق فیلتر کنید و یک تجزیه و تحلیل هزینه-فایده از گزینه های تبلیغاتی انتخاب شده انجام دهید.
به عنوان مثال، انتخاب تبلیغات تلویزیونی به عنوان یک استراتژی تبلیغاتی به شرکت اجازه می دهد تا بازار انبوه را هدف قرار دهد، آگاهی از برند را افزایش دهد و یادآوری برند را افزایش دهد.
با این حال، این یک استراتژی تبلیغاتی گران است و در صورتی مناسب است که شرکت منابع کافی برای تلاش های تبلیغاتی در دسترس داشته باشد.
محبوبیت بازاریابی رسانه های اجتماعی در چند سال اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
استفاده از این استراتژی تبلیغاتی Colgate-Palmolive را قادر می سازد تا از نظر اقتصادی به بازار انبوه دست یابد.
همچنین فرصتی برای تعامل فعال با مشتریان، توسعه یک رابطه شخصی و مدیریت e-WOM برای به دست آوردن نتایج بهتر ارائه می دهد.
با این حال، خطر e-WOM منفی غیرقابل کنترل همچنان وجود دارد.در نهایت، محدودیت های بودجه را در نظر بگیرید و بودجه را با توجه به ماهیت، اهمیت و فراوانی استراتژی های تبلیغاتی انتخاب شده تخصیص دهید.
استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive
2 تجزیه و تحلیل مشتریان Colgate-Palmolive
توسعه استراتژی های آمیخته بازاریابی موثر به دانش Colgate-Palmolive از پایگاه مشتریان بالقوه خود بستگی دارد. اگر شرکت نیازها، انتظارات و نگرش مشتریان خود را درک کند، استراتژی ها موثرتر خواهند بود.
تجزیه و تحلیل دقیق منجر به شناسایی پروفایل ها یا بخش های مختلف مشتریان می شود (همانطور که در بخش بعدی به تفصیل توضیح داده شد).
Colgate-Palmolive می تواند سه مرحله را برای انجام تجزیه و تحلیل مشتری دنبال کند:
اولاً، Colgate-Palmolive باید به وضوح مشخص کند که مشتریان فعلی و بالقوه چه کسانی هستند؟
در این مرحله، یک گروه کامل از مشتریان شناسایی می شوند تا بر اساس انگیزه ها، صفات و ویژگی هایشان به بخش های مختلفی تقسیم شوند. شناسایی مشتریان بالقوه می تواند چالش برانگیزتر از مشتریان فعلی باشد.
تجزیه و تحلیل مشتری باید اطلاعاتی در مورد اینکه چگونه نیازها و انتظارات گروه های مختلف با یکدیگر متفاوت است و چه دلایلی می تواند باشد ارائه دهد.
در نهایت، Colgate-Palmolive باید تجزیه و تحلیل کند که چگونه محصول/خدمت ارائه شده به نیازهای گروه های مختلف پاسخ می دهد و کدام گروه های مشتریان سود و پتانسیل رشد بیشتری دارند.
این اطلاعات به Colgate-Palmolive کمک می کند تا پروفایل ها و شخصیت های مشتری را توسعه دهد.
استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive
تجزیه وتحلیل مشتریان
کلگیت می تواند عوامل زیر را هنگام توسعه پروفایل مشتری در نظر بگیرد:
تجزیه و تحلیل مشتری باید اندازه کل بازار شامل مشتریان فعلی و بالقوه را که می تواند به بخش های کوچک قابل اندازه گیری تقسیم شود، شناسایی کند.
نمایه های مشتری باید تفاوت های قابل مشاهده ای داشته باشند.
شرکت همچنین باید تجزیه و تحلیل رفتاری را برای شناسایی پروفایل های روانشناختی انجام دهد.
این شامل شناسایی و سنجیدن اهمیت نسبی عواملی است که در هنگام تصمیم گیری خرید در نظر گرفته می شوند یا معمولاً معیارهای خرید نامیده می شوند.
معیارهای رایج خرید عبارتند از: اعتبار، راحتی، کیفیت و قیمت.سپس Colgate-Palmolive می تواند شخصیت های مشتری را توسعه دهد.
عناصر مهمی که باید در توسعه شخصیت های مشتری گنجانده شوند عبارتند از:اطلاعات دموگرافیک (مانند جنسیت، خانواده، سن، مکان و غیره)کانال های ارتباطی ترجیحیاینفلوئنسرهای احتمالی (نشریات یا افراد مشهوری که آنها را دنبال می کنند)چالش هایی که به دلیل نیازهای برآورده نشده و راه حل های مورد نظر با آن مواجه هستند.
تجزیه و تحلیل مشتری و توسعه استراتژی های تقسیم بندی به صورت موازی انجام می شود. Colgate-Palmolive می تواند از اطلاعات به دست آمده از تجزیه و تحلیل مشتری برای توسعه استراتژی های تقسیم بندی، هدف گذاری و موقعیت یابی استفاده کند که در زیر مورد بحث قرار گرفته است:
3 -تقسیم بندی Colgate-Palmolive
توسعه استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive مستلزم شناسایی مبنای تقسیم بندی برای درک رفتار خرید خاص مشتریان است.
نیازها، انتظارات و رفتار خرید مشتریان ناهمگون است و به عوامل چند وجهی بستگی دارد:
سن- جنسیت-درآمد-سبک زندگی-ارزش ها و غیره
با استفاده از تکنیک تقسیم بندی، Colgate-Palmolive می تواند مخاطبان هدف بزرگ و متنوع را به گروه های خاص و با تعریف محدود محدود کند.
نظرسنجی های تقسیم بندی بازار، روش های متداول برای به دست آوردن اطلاعات خاص مشتری هستند که می توانند برای ایجاد گروه هایی با ویژگی های مشترک استفاده شوند.
3 -تقسیم بندی Colgate-Palmolive
Colgate-Palmolive پس از درک رفتار خرید منحصر به فرد مشتریان و کسب اطلاعات مورد نیاز از طریق نظرسنجی، می تواند بازار را به گروه های کوچک همگن تقسیم کند.
این کار را می توان با بررسی ویژگی های جغرافیایی، جمعیتی، رفتاری و روانشناختی مشتریان انجام داد.
شرکت می تواند از یک یا چند مورد از این استراتژی های تقسیم بندی برای انتخاب بخش های بازار مناسب و توسعه یک استراتژی بازاریابی موثر استفاده کند.
تقسیم بندی جغرافیایی بازار را بر اساس مناطق جغرافیایی، مانند شهر، کشور و منطقه تقسیم می کند.تقسیم بندی جمعیتی به Colgate-Palmolive نیاز دارد تا بازار را بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی، جنسیت مشابه، سن، درآمد و قومیت تقسیم کند.
اگر Colgate-Palmolive تقسیم بندی رفتاری را انتخاب کند، مشتریان بر اساس الگوی خریدشان مانند دفعات استفاده، مزایای مورد نظر، موقعیت های استفاده و وفاداری به برند تقسیم می شوند.
استفاده از تقسیم بندی روانشناختی منجر به گروه بندی مشتریان بر اساس سبک زندگی، علایق، نگرش ها، ارزش ها و ویژگی های آنها می شود.Colgate-Palmolive می تواند استراتژی های تقسیم بندی مختلف را برای هدف یابی خاص تر، همانطور که در بخش بعدی توضیح داده شد، ترکیب کند.
4- هدف گیری و موقعیت یابی Colgate-Palmolive
پس از تقسیم بازار متنوع مشتریان بزرگ به گروه های کوچکتر با ویژگی های همگن، Colgate-Palmolive باید عاقلانه بخش/بخش هایی را انتخاب کند که نیازها و انتظارات آنها با منابع و قابلیت های شرکت مطابقت داشته باشد.
هدف گذاری را می توان با ارزیابی جذابیت تجاری و پتانسیل رشد بخش های شناسایی شده انجام داد.
Colgate-Palmolive می تواند یک یا چند بخش را بسته به ویژگی های بخش و منابع، قابلیت ها و اهداف رشد شرکت انتخاب کند.
جذابیت تجاری و پتانسیل رشد هر بخش را می توان با استفاده از شاخص های زیر ارزیابی کرد:بخش های شناسایی شده دارای اندازه مناسب هستندتفاوت های مشخصی دارند.سود تخمینی باید بیشتر از هزینه های بازاریابی اضافی باشد.بخش ها به راحتی قابل دسترسی هستند.
پس از تقسیم بندی بازار مشتری و انتخاب بازار هدف مناسب، Colgate-Palmolive اکنون نیازمند تنظیم یک بیانیه موقعیت یابی واضح است که می تواند تصویر مثبتی از محصول ارائه شده در ذهن مشتریان ایجاد کند.
Colgate-Palmolive می تواند مراحل زیر را برای توسعه یک استراتژی موقعیت یابی موثر دنبال کند:
4- هدف گیری و موقعیت یابی Colgate-Palmolive
با پاسخ دادن به سوالات زیر بیانیه موقعیت یابی استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive را توسعه دهید:
نام تجاری شما مخفف چیست؟
نیازها و خواسته های بازار هدف شما چیست؟
چگونه برند شما این نیازها را برآورده می کند؟
پیشنهاد شما چقدر با رقبا متفاوت است؟پاسخ به این سوالات اطلاعات کافی برای ایجاد یک بیانیه موقعیت یابی را به دست می دهد.
مقایسه استراتژی ارتباطی و پیام رسانی آن ها با رقبا، زمینه های بالقوه ای را که می توان با پیام موقعیت یابی هدفمند مورد بررسی قرار داد، آشکار خواهد کرد.
نقاط قوت/ ضعف کسب و کار را با مقایسه با رقبا شناسایی کنید تا شکاف هایی را که محصول ارائه شده می تواند پر کند، شناسایی کنید.
تجزیه و تحلیل موقعیت رقبا و ارزیابی موقعیت خود در بازار.
با استفاده از داده های تحلیلی جمع آوری شده از بازارهای مختلف، نظرسنجی های مشتریان و رقبا، یک بیانیه موقعیت یابی ایجاد کنید و به طور دوره ای اثربخشی آن را با جمع آوری داده های کمی و کیفی (مانند گروه های متمرکز، نظرسنجی، مصاحبه و غیره) آزمایش کنید.
از نتایج آزمایش برای انجام تنظیمات لازم در موقعیت برند استفاده کنید.
5 مزیت رقابتی شرکت در استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive
بقا در بازار رقابتی فزاینده مستلزم آن است که Colgate-Palmolive مبنای تمایز واضحی را تعیین کند که می تواند در برابر رقبا احساس برتری کند.
استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive باید بر شناسایی پیشنهادهای فروش منحصر به فرد (USP) تمرکز کند.
برخی از نمونه های USP دارای بالاترین کیفیت، کمترین هزینه یا منحصر به فرد بودن ایده هستند.
شناسایی USPها کافی نیست زیرا اثربخشی استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive مستقیماً به توانایی مدیریت در برقراری ارتباط با پیشنهادهای فروش منحصر به فرد شناسایی شده بستگی دارد.Colgate-Palmolive
می تواند از مدل استراتژی های عمومی پورتر برای کشف چگونگی ایجاد مزیت رقابتی استفاده کند.
ارائه تصویری مدل پورتر در زیر آورده شده است:
شرکت می تواند یک مزیت رقابتی بر اساس هزینه یا تمایز ایجاد کند.
5 مزیت رقابتی شرکت در استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive
5.1 مزیت رقابتی مبتنی بر هزینه
اگر Colgate-Palmolive قابلیت هایی را برای کاهش هزینه کمتر از میانگین صنعت و دستیابی به صرفه جویی در مقیاس ایجاد کرده باشد، استراتژی رهبری هزینه مناسب خواهد بود.
علاوه بر این، نیاز به Colgate-Palmolive برای توسعه همکاری نزدیک بین مناطق مختلف عملکردی دارد.
توسعه موثرترین کانال های توزیع، دسترسی به آخرین ابزارهای فن آوری برای کمک به فرآیندهای تولید، استفاده از روش های تولید ناب و موقعیت چانه زنی قوی هنگام مذاکره با تامین کنندگان، برخی از شاخص های تعیین مزیت رقابتی بر اساس رهبری هزینه هستند.
5 مزیت رقابتی شرکت در استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive
.5.2 مزیت رقابتی مبتنی بر تمایز
استراتژی تمایز بر توسعه وفاداری به برند با ارائه محصولات ممتاز تمرکز دارد.
این شرکت می تواند راه های مختلفی را برای توسعه رهبری تمایز پیدا کند، مانند تمرکز بر قابلیت اطمینان، دوام، مزایا و ویژگی های متمایز محصولات، با توسعه شناخت قوی برند و افزایش هزینه های بازاریابی مانند تایید افراد مشهور و حمایت های مالی و غیره.
Colgate- Palmolive می تواند با اتخاذ محصول، خدمات، کیفیت، تصویر، افراد یا تمایز نوآوری به مزیت رقابتی دست یابد.
5.3 مدل مزیت رقابتی
پیروی از این مدل نشان می دهد که چگونه Colgate-Palmolive می تواند با ارزیابی منابع و قابلیت های خود، شناسایی شایستگی های متمایز و استفاده از آن شایستگی ها با اتخاذ جهت گیری هزینه یا تمایز، یک استراتژی بازاریابی موثر ایجاد کند:
6. ماتریس BCG در استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive
Colgate-Palmolive باید به طور مستمر خط تولید خود را با ارزیابی پتانسیل رشد و سهم آنها در بازار ارزیابی کند. محصولات را می توان به دسته های زیر طبقه بندی کرد:
محصولات با رشد بالا و سهم بازار بالا به عنوان ستاره طبقه بندی می شوند. Colgate-Palmolive باید پس از شناسایی ستاره های خطوط تولید خود، سرمایه گذاری را افزایش دهد.
محصولات با رشد بازار بالا اما سهم کم به عنوان علامت سوال طبقه بندی می شوند. Colgate-Palmolive باید تحلیل کند که چرا با وجود نرخ رشد بالا، سهم بازار پایین است.
محصولات با رشد کم اما سهم بازار بالا، گاوهای نقدی هستند که برای عملکرد خوب مداوم در بازار با رشد کم و فرصت های محدود، باید دوشیده شوند.
در نهایت، محصولاتی با رشد کم و سهم بازار پایین، سگ ها هستند که Colgate-Palmolive باید واگذار شود، زیرا کسب سود و بازدهی مناسب با سرمایه گذاری در سگ ها دشوار است.
تعداد بالای ستاره ها و گاوهای نقدی نشان دهنده عملکرد خوب است، در حالی که تعداد زیاد علامت سوال و سگ باعث نگرانی Colgate-Palmolive خواهد شد. طبقه بندی محصول برای ارزیابی موفقیت استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive ضروری است.
ارزش ویژه برند Colgate-Palmolive
ارزش ویژه برند منعکس کننده ارزش کلی برند است. تجارب و ادراک مشتریان ارزش برند را تعیین می کند.
ادراکات مثبت منعکس کننده ارزش بالای برند و ارزش ویژه برند مثبت هستند، در حالی که ادراکات منفی منعکس کننده ارزش نام تجاری پایین و ارزش ویژه نام تجاری منفی هستند. Colgate-Palmolive باید به طور مداوم ارزش ویژه برند خود را ارزیابی کند تا از بقای بلندمدت در یک بازار مشتری که به طور فزاینده پیچیده و رقابتی است اطمینان حاصل کند. می توان این کار را با ارزیابی مولفه های ارزش ویژه برند زیر انجام داد:
7.1 اجزای ارزش ویژه برند
7.1.1 آگاهی از برند
آگاهی از برند مبنایی را برای فرآیند توسعه ارزش ویژه برند فراهم می کند.
آگاهی بالای برند نشان می دهد که مشتریان می دانند که برند Colgate-Palmolive وجود دارد و می توانند اطلاعات مهم مرتبط با برند را به خاطر بیاورند.
این شرکت می تواند با انجام نظرسنجی های فراخوان برند، آگاهی از برند را اندازه گیری کند.
آگاهی بالای برند به عنوان یک لنگر برای سایر انجمن ها عمل می کند. این امر باعث افزایش دید نام تجاری می شود که می تواند به Colgate-Palmolive کمک کند تا در بازار رقابتی مورد توجه قرار گیرد.
ارزش ویژه برند Colgate-Palmolive
7.1.2 تداعی برند
تداعی برند، ارتباط مشتریان با Colgate-Palmolive را بر اساس خاطرات، تجربیات قبلی، تعامل با کارکنان Colgate-Palmolive، امتیاز قیمت، تبلیغات، WOM، انجمن های افراد مشهور و تبلیغات در کانال های رسانه ای مختلف منعکس می کند. برای Colgate-Palmolive مهم است که هر تعامل با عوامل محیطی داخلی و خارجی (مانند دولت، کارمندان، سهامداران و رسانه ها) را به دقت برنامه ریزی کند، زیرا مشتریان نه تنها به دلیل تعامل مستقیم با نام تجاری، بلکه به دلیل تعامل غیرمستقیم، تداعی برند را ایجاد می کنند. با عوامل محیطی مختلف
7.1.3 کیفیت درک شده
Colgate-Palmolive باید درک مشتریان از کیفیت محصول را به دقت ارزیابی کند زیرا این تصورات بر تصمیمات قیمت گذاری آنها تاثیر می گذارد.
7.1.4 وفاداری به برند
وفاداری به برند یکی از مهمترین عناصر ارزش ویژه برند Colgate-Palmolive است. این می تواند نگرشی (احساسات مشتریان نسبت به برند) و/یا رفتاری وفاداری به برند (تکرار خرید) باشد. وفاداری بیشتر به برند می تواند هزینه های بازاریابی را کاهش دهد، توانایی Colgate-Palmolive را برای معرفی موفق محصولات جدید افزایش دهد، موانعی را برای بازیکنان جدید ایجاد کند و قدرت چانه زنی شرکت را در برابر سایر اعضای کانال تقویت کند.
ارزش ویژه برند Colgate-Palmolive
Colgate-Palmolive می تواند وفاداری به برند را با پاداش دادن به رفتار تکرار خرید مشتریان افزایش دهد. اگرچه برنامه های وفاداری گران هستند، اما Colgate-Palmolive برای کاهش هزینه های جذب مشتریان جدید مفید خواهد بود.
7.1.5 دارایی های نام تجاری اختصاصی
در نهایت، Colgate-Palmolive باید دارایی های اختصاصی خود (مانند روابط کانال، علائم تجاری و پتنت ها) را ارزیابی کند.
این دارایی های نامشهود از فرسایش مزیت رقابتی جلوگیری می کند و وفاداری به برند را توسعه می دهد.
7.2 -توسعه ارزش ویژه برند
با توجه به مدل ارزش ویژه برند Keller ÷ Colgate-Palmolive می تواند مراحل زیر را برای توسعه ارزش ویژه برند انجام دهد:با ایجاد برجستگی/آگاهی برند، هویت برند را توسعه دهید.
معنی برند Colgate-Palmolive را شناسایی کرده و با آنها ارتباط برقرار کنید. چگونه به نیازهای ملموس مشتریان (عملکرد) و نیازهای عاطفی/روانی (تصویر) پاسخ می دهد.
احساسات و قضاوت مشتریان در مورد برند Colgate-Palmolive را برای ارزیابی پاسخ آنها ارزیابی کنید.
در نهایت، تمرکز بر وفاداری رفتاری، احساس اجتماع، دلبستگی نگرشی و تعامل فعال برای ایجاد طنین نام تجاری که در بالای هرم قرار دارد.
7.3 -اندازه گیری ارزش ویژه برند
Colgate-Palmolive می تواند ارزش ویژه برند خود را با ارزیابی موارد زیر اندازه گیری کند:
تفاوت بین قیمتی که Colgate-Palmolive به دلیل نام تجاری آن و قیمتی که توسط محصولات مشابه بدون مارک دریافت می شود.
مقدار حجم فروش اضافی تولید شده در مقایسه با سایر رقبای مارک دار و غیر برند.
قیمت سهام شرکت
پتانسیل برند برای کسب درآمدهای آتی
بازگشت به سهامداران
این شرکت همچنین می تواند روش های فوق را ترکیب کرده و یک ضریب برای ارزیابی دقیق اعتبار و قدرت برند که ارزش ویژه برند را منعکس می کند، فرموله کند.
8. تجزیه و تحلیل رقبا در استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive
تجزیه و تحلیل دقیق رقبا برای توسعه استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive بسیار مهم است.
تجزیه و تحلیل رقابتی برای درک موقعیت نسبی و سهم بازار رقبای مستقیم و غیرمستقیم شرکت انجام می شود.
Colgate-Palmolive باید ابتدا رقبا را شناسایی کند، استراتژی های آنها را ارزیابی کند و نقاط قوت و ضعف محصولات خود را با محصولات ارائه شده خود مقایسه کند.
8. تجزیه و تحلیل رقبا در استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive
پنج مرحله وجود دارد که Colgate-Palmolive می تواند برای درک موقعیت استراتژیک رقبای اصلی خود دنبال کند:
ابتدا بازار هدف را به وضوح تعریف کنید.رقبای کارگردان را شناسایی کنید و لیستی از آن ایجاد کنید.پیشنهادات محصول رقبا، سهم بازار، نقاط قوت و ضعف کلیدی را تجزیه و تحلیل کنید.
خلاصه ای مختصر از استراتژی های بازار و محصول رقبا ایجاد کنید.
تجزیه و تحلیل مقایسه ای در برابر محصولات و/یا خدمات خود انجام دهید.
تجزیه و تحلیل رقابتی را به طور مداوم به روز کنید تا تصمیمات آگاهانه و عاقلانه بگیرید.
این شرکت می تواند از استراتژی های مختلفی برای به دست آوردن اطلاعات در مورد رقبا استفاده کند، مانند انجام تحقیقات گوگل، حضور در نمایشگاه های تجاری، مرور اسناد عمومی، پرسش از مشتریان، بازی کردن تکنیک خریدار مخفی و ضربه زدن به فروشندگان.
8. تجزیه و تحلیل رقبا در استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive
تجزیه و تحلیل دقیق رقبا را می توان به بخش های زیر دسته بندی کرد:
رشد بازار، سهم و اهداف مالی را شناسایی کنید.
برخی از نمونه ها به حداکثر رساندن سودآوری کوتاه مدت یا سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه برای رشد بلندمدت است.
استراتژی های رقبا را با جمع آوری اطلاعات از گزارش های سهامداران، اوراق سفید، بیانیه های مطبوعاتی، کمپین های تبلیغاتی، شیوه های استخدام، تملک و ادغام ارزیابی کنید.
این اطلاعات مسیر حرکت رقبا را نشان می دهد.از اطلاعات فوق برای تجزیه و تحلیل نقاط قوت، ضعف و قابلیت های اصلی رقبا استفاده کنید.
9. تحلیل بازار Colgate-Palmolive
توسعه استراتژی بازاریابی Colgate-Palmolive نیازمند تحلیل جامع بازار است.
با ارزیابی کمی و کیفی بازار مشتری می توان این کار را انجام داد. اطلاعات به دست آمده از بررسی های بازار به مدیریت Colgate-Palmolive در شناسایی فرصت های نوظهور، افشای تهدیدات بالقوه و درک چگونگی ارتباط آنها با نقاط قوت و ضعف اصلی شرکت کمک می کند.
Colgate-Palmolive می تواند مراحل زیر را برای انجام تحلیل بازار دنبال کند:
9.1 تجزیه و تحلیل اندازه بازار
برای توسعه استراتژی بازاریابی Colgate-PalmoliveColgate-Palmolive باید پتانسیل و حجم بازار را برای تعیین اندازه ارزیابی کند.
پتانسیل بازار شامل مشتریان بالقوه می شود و سقف تقاضا را در نظر می گیرد.
حجم بازار شامل شاخص های خاصی مانند فروش تحقق یافته و کل گردش مالی است.
Colgate-Palmolive می تواند برای تعیین دقیق اندازه بازار، اطلاعاتی را از منابع مختلف بگیرد، مانند داده های مالی بازیگران اصلی صنعت، داده های دولتی، نظرسنجی های مشتریان، گزارش های صنعتی منتشر شده و داده های انجمن تجاری.
9. تحلیل بازار Colgate-Palmolive
9.2 تحلیل روند بازار
برای توسعه استراتژی بازاریابی Colgate-Palmoliveتجزیه و تحلیل روندهای بازارهای نوظهور، به ویژه زمانی که آشفتگی محیطی زیاد است، مهم است.
Colgate-Palmolive می تواند برای این منظور از تکنیک های مختلف تحلیل روند مانند مدل سازی آمیخته بازاریابی، تحلیل ریسک، مدل سازی انتخاب و تحلیل مشتری استفاده کند.
Colgate-Palmolive همچنین باید تغییرات سیاسی، قانونی، نظارتی، اجتماعی و اقتصادی را تحت نظر داشته باشد زیرا این نیروهای محیطی نقش مهمی در شکل دادن به روند بازار دارند.
9.3 تجزیه و تحلیل رشد بازار
برای توسعه استراتژی بازاریابی Colgate-PalmoliveColgate-Palmolive می تواند داده های تاریخی را برای تعیین نرخ رشد بازار برون یابی کند.
این اطلاعات می تواند به یک شرکت در تعیین مرحله چرخه حیات فعلی صنعت کمک کند.
9. تحلیل بازار Colgate-Palmolive
9.4 تجزیه و تحلیل سودآوری بازار
برای توسعه استراتژی بازاریابی Colgate-PalmoliveColgate-Palmolive می تواند از چارچوب پنج نیروی پورتر برای تعیین سودآوری بازار استفاده کند. قدرت خرید بالا بر سودآوری بازار تاثیر منفی می گذارد و نشان می دهد که مشتریان Colgate-Palmolive گزینه های مختلفی دارند. قدرت پایین تامین کننده به طور مثبت بر سودآوری تاثیر می گذارد و نشان می دهد که Colgate-Palmolive در طول فرآیند مذاکره با تامین کنندگان، موقعیت قدرتمندی دارد. موانع ورود بالا نشان می دهد که تعداد کمتری از افراد جدید در بازار وجود خواهد داشت. تهدید محصول جایگزین بالا و رقابت رقابتی بالا نیز باعث کاهش سودآوری و جذابیت بازار برای Colgate-Palmolive خواهد شد.
9.5 تجزیه و تحلیل ساختار هزینه
برای توسعه استراتژی بازاریابی Colgate-PalmoliveColgate-Palmolive می تواند از مدل زنجیره ارزش پورتر (همانطور که در زیر آورده شده است) برای تعیین ساختار هزینه صنعت استفاده کند.این به Colgate-Palmolive در جداسازی هزینه ها و شناسایی عوامل حیاتی موفقیت کمک خواهد کرد. Colgate-Palmolive همچنین می تواند از اطلاعات به دست آمده از تجزیه و تحلیل ساختار هزینه برای توسعه مزیت هزینه استفاده کند.
مدل 7 اس مکنزی در شرکت کلگیت
معرفی
مدل McKinsey 7s یک ابزار و چارچوب استراتژیک است که به مدیران و کسب وکارها کمک می کند تا عملکرد خود را ارزیابی کنند.
مدل McKinsey 7s 7 عنصر کلیدی را برای یک سازمان شناسایی می کند که باید برای فرآیندهای مدیریت تغییر موفق و همچنین برای بهبود عملکرد منظم متمرکز و همسو شوند.
عناصر سخت و نرم مدل 7اس مکنزی
کاربرد مدل 7اس مکنزی
Colgate-Palmolive از مدل McKinsey 7s برای بهبود منظم عملکرد خود و اجرای فرآیندهای مدیریت تغییر موفق استفاده می کند.
Colgate-Palmolive بر روی 7 عنصر شناسایی شده در مدل تمرکز می کند تا اطمینان حاصل کند که سطوح عملکرد آن به طور مداوم حفظ می شود و برای ارائه ها بهبود می یابد.
ارزش های مشترک
Colgate-Palmolive از مدل McKinsey 7s برای بهبود منظم عملکرد خود و اجرای فرآیندهای مدیریت تغییر موفق استفاده می کند.
Colgate-Palmolive بر روی 7 عنصر شناسایی شده در مدل تمرکز می کند تا اطمینان حاصل کند که سطوح عملکرد آن به طور مداوم حفظ می شود و برای ارائه ها بهبود می یابد.
1-عناصر سخت
عناصر سخت مدل McKinsey 7s از استراتژی، ساختار و سیستم ها تشکیل شده است.
عناصر سخت مدل آسان تر شناسایی می شوند، ماهیت ملموس تر دارند و مستقیماً تحت کنترل و تاثیر رهبری و مدیریت سازمان هستند.
.1.1. استراتژی
1.1.1. به وضوح تعریف شده است
جهت استراتژیک و استراتژی کلی کسب و کار Colgate-Palmolive به وضوح تعریف شده و به همه کارکنان و ذینفعان ابلاغ شده است. این به سازمان کمک می کند تا عملکرد را مدیریت کند، اقدامات را هدایت کند، و تاکتیک های مختلفی را که با استراتژی کسب و کار همسو هستند، طراحی کند. علاوه بر این، تعریف و ارتباطات استراتژی تجاری، عملیات Colgate-Palmolive را شفاف تر کرده و مسئولیت ها و اقدامات شرکت را همسو می کند.
1.1.2. رفتار هدایت کننده برای دستیابی به هدف
جهت گیری استراتژیک Colgate-Palmolive همچنین برای کمک به کسب و کار در هدایت رفتار کارکنان، کارکنان و ذینفعان به سمت دستیابی و دستیابی به اهداف مهم است. اهداف SMART با ضرب الاجل های کوتاه مدت و بلند مدت مطابق با استراتژی کسب و کار تعیین می شوند. استراتژی کسب و کار به کارکنان کمک می کند تا تاکتیک ها و رفتارهایی را برای دستیابی به اهداف و اهداف تعیین شده برای کمک به رشد کسب و کار تصمیم بگیرند.
1-عناصر سخت
1.1.5. انعطاف پذیری و سازگاری
استراتژی در Colgate-Palmolive منعطف و سازگار است. این یک جنبه مهم از جهت گیری استراتژیک و تنظیم استراتژی در Colgate-Palmolive است.
استحکام در استراتژی، یک شرکت و یک کسب و کار را اغلب به سمت رکود سوق می دهد و مانع پیشرفت و پیشرفت با تغییرات در حال تحول در بازارهای مصرف می شود.
با انعطاف پذیری و سازگاری، Colgate-Palmolive نه تنها قادر است از واکنش سریع و پاسخگویی سریع به الگوهای مصرف کننده در حال تغییر در سطح جهانی بهره مند شود، بلکه قادر است محصولات خود را به صورت محلی و فرهنگی از طریق بومی سازی برای کشورها و مناطق مختلف تطبیق دهد.
علاوه بر این، شرکت اغلب قادر است به طور فعال تغییرات بازار مصرف کننده را پیش بینی کند و تغییرات استراتژیک را بر اساس آن برای برآورده کردن روندهای بازار طراحی کند.
2-1ساختار
1.2.5. ارتباط
Colgate-Palmolive یک سیستم توسعه یافته و پیچیده برای اطمینان از ارتباط بین کارکنان و سطوح مختلف مدیریتی دارد.
سیستم های ارتباطی در Colgate-Palmolive ساختار کلی سازمانی را بهبود می بخشد.
ارتباطات سیستماتیک، تعریف شده و سازماندهی شده جریان اطلاعات را آسان می کند و تضمین می کند که هیچ وظیفه و هدف سازمانی به دلیل کمبود ارتباطات یا سوء تفاهم به خطر نیفتد.
1.3سیستم ها
1.3.1. سیستم های سازمانی موجود است
Colgate برای اطمینان از اینکه عملیات تجاری به طور موثر مدیریت می شود و هیچ گونه تضاد یا اختلافی وجود ندارد، سیستم های تعریف شده و مشخصی را در اختیار دارد.
سیستم های Colgate عمدتاً ماهیت دپارتمانی دارند و برای مثال عبارتند از:
مدیریت منابع انسانی
– دارایی، مالیه، سرمایه گذاری
– بازار یابی
– عملیات
– حراجی
– مدیریت زنجیره تامین
– مدیریت روابط عمومی
– رهبری استراتژیک
1.3سیستم ها
1.3.2. کنترل های تعریف شده برای سیستم ها
هر یک از سیستم های تعریف شده و مشخص شده در Colgate ابزارها و روش هایی را به عنوان کنترل هایی برای ارزیابی عملکرد و دستیابی به هدف طراحی کرده اند. این کنترل ها و اقدامات به طور خاص در بخش های مختلف بر اساس ماهیت وظایف و مسئولیت های آنها طراحی می شود. علاوه بر این، هر بخش همچنین کنترل های خاصی را برای اعضا برای ارزیابی عملکرد، و همچنین برای وظایف و مسئولیت های بین بخشی طراحی می کند.
1.3.3. نظارت و ارزیابی کنترل هاColgate
به طور مستمر سیستم های خود را از طریق کنترل های طراحی شده ارزیابی می کند. این نظارت بر عملکرد مستمر و مستمر است. این تا حد زیادی از طریق مشاهده و بحث های غیررسمی انجام می شود. بازخورد به کارمندان و روسای کلی بخش به طور غیررسمی و در صورت لزوم ارائه می شود. ارزیابی رسمی عملکرد نیز بسته به نیاز و فوریت پروژه ها و وظایف محول شده، به صورت شش ماهه یا فصلی انجام می شود. این یک فرآیند رسمی است که توسط سرپرستان و مدیران برای اطمینان از شناسایی تاخیرهای عملکرد و ابزارهای پیشنهادی بهبود انجام می شود.
1.3سیستم ها
1.3.4. فرآیندهای داخلی برای همسویی سازمانی
کلگیت همچنین فرآیندها و روش های خاصی برای اطمینان از همسویی و هماهنگی همه بخش ها و سیستم های درون سازمانی در راستای اهداف و اهداف تجاری بزرگتر دارد.
این امر از طریق حصول اطمینان از اینکه همه سیستم ها در حال طراحی و کار در جهت اهداف و اهداف خاص تخصص خود تحت چشم انداز تجاری و استراتژی گسترده تر هستند، امکان پذیر می شود. علاوه بر این، رهبری استراتژیک در Colgate همچنین تضمین می کند که همه سیستم ها با منابع تخصیص داده می شوند و اهداف خاصی را برای دستیابی به اهداف تجاری مشابه در هر دوره خاص تعیین می کنند.
2- عناصر نرم
عناصر نرم مدل McKinsey 7s به نوبه خود شامل ارزش های مشترک، کارکنان، مهارت ها و استراتژی است.
این عناصر ماهیت کمتری ملموس دارند و بیشتر تحت تاثیر فرهنگ سازمانی هستند.
به این ترتیب، مدیریت نفوذ یا کنترل مستقیمی بر آنها ندارد.
توصیف و شناسایی مستقیم این عناصر نیز دشوارتر است – اما به همان اندازه برای موفقیت سازمان و بهبود عملکرد مهم هستند.
2- عناصر نرم
2.1. ارزش های مشترک
2.1.1. ارزشهای اصلی
ارزش های اصلی در Colgate برای تقویت یک ساختار سازمانی خلاق و حامی که به کارکنان اجازه می دهد عملکرد بهینه داشته باشند و انگیزه و تعهد سازمانی آنها را افزایش دهد، تعریف و ابلاغ می شوند. ارزش های اصلی در Colgate شامل، اما محدود به موارد زیر نیست:
– خلاقیت- صداقت- شفافیت- مسئولیت- اعتماد- کیفیت- میراث
کسب وکار کلگیت همچنین تضمین می کند که تمام فعالیت ها و عملیات آن با استانداردهای اخلاقی و اخلاقی بالایی انجام می شود که بازتعریف شده و بر اساس معیارهای بین المللی محک زده شده اند.
2- عناصر نرم
2.1.2. فرهنگ شرکتی
Colgate یک فرهنگ فراگیر را تشویق می کند که تنوع را گرامی می دارد. این شرکت حضوری بین المللی دارد و واحدهای تولیدی که در کشورهای مختلف پراکنده شده اند، به این ترتیب، Colgate تضمین می کند که فرهنگ سازمانی آن از تنوع حمایت می کند و سیاست های داخلی برای کاهش موارد تبعیض دارد.
فرهنگ شرکتی در Colgate همچنین با ایجاد استقلال برای رشد به افراد و تیم ها، نوآوری و خلاقیت را تشویق می کند – بنابراین به آنها کمک می کند تا شغل و همچنین شخصیت خود را اصلاح کنند. در نهایت، فرهنگ شرکتی در Colgate همچنین دارای رهبری حمایتی است که در جهت افزایش انگیزه کارکنان و رضایت شغلی با دادن جای خود به دید و دسترسی کار می کند.
2.1.3. همسویی وظایف با مقادیر
Colgate تضمین می کند که تمام وظایف و نقش های شغلی آن با ارزش های اصلی که شرکت تبلیغ می کند، همسو باشد. این بدان معنی است که تمام فعالیت ها، تاکتیک ها و تاکتیک های استراتژیک به کار گرفته شده توسط Colgate منعکس کننده ارزش های اصلی آن است و از آنها منحرف نخواهد شد.
این امر برای اطمینان از تصویر برند ثابت و قابل اعتماد و همچنین فرهنگ سازمانی صادقانه است. در صورت تغییر سازمانی، شرکت به اطمینان حاصل می کند که تمام فرآیندها و روش های مدیریت تغییر، ارزش های اصلی را در بر می گیرد تا فرهنگ سازمانی به طور مداوم حفظ شود و در صورت نیاز به طور سیستماتیک تغییر کند.
2.2-سبک
2.2.1. سبک مدیریت/رهبری
کولگیت دارای سبک رهبری مشارکتی است.
از طریق سبک رهبری مشارکتی، کلگیت قادر است کارکنان خود را در فرآیندهای تصمیم گیری و تصمیمات مدیریتی مشارکت داده و درگیر کند.
این همچنین به رهبری اجازه می دهد که به طور منظم با آنها تعامل داشته باشد
2.2-سبک
2.2.1. سبک مدیریت/رهبری
کولگیت دارای سبک رهبری مشارکتی است.
از طریق سبک رهبری مشارکتی، کلگیت قادر است کارکنان خود را در فرآیندهای تصمیم گیری و تصمیمات مدیریتی مشارکت داده و درگیر کند.
این همچنین به رهبری اجازه می دهد که به طور منظم با آنها تعامل داشته باشد
کارکنان و گروه های مختلف مدیریتی برای شناسایی هرگونه تعارض احتمالی برای حل و فصل، و همچنین برای بازخورد در مورد تاکتیک ها و عملیات استراتژیک.
Colgate از طریق رهبری مشارکتی خود می تواند انگیزه کارکنان را افزایش دهد و تعهد و مالکیت سازمانی را در بین کارکنان و سایر ذینفعان افزایش دهد.
2.2-سبک
2.2.2. اثربخشی سبک رهبری
سبک رهبری مشارکتی در دستیابی به اهداف تجاری و چشم انداز سازمان بسیار موثر است. کارکنان احساس می کنند اعضای فعال سازمان هستند که برای پیشنهادات، بازخوردها و نظراتشان ارزشمند هستند. علاوه بر این، از طریق رهبری مشارکتی، رهبران و مدیران قادر به شناسایی تعارضات فعلی و بالقوه در سازمان کلگیت هستند و فعالانه برای حل و فصل آنها در اسرع وقت تلاش می کنند.
2.2.3. همکاری در مقابل رقابت – در داخل
Colgate با فرهنگ سازمانی حمایت کننده و تشویق کننده خود، جای خود را به همکاری و همکاری داخلی بین کارکنان، سیستم ها، تیم ها و بخش ها می دهد.
این همکاری و همکاری در Colgate از آنجایی مهم است که عملیات آن در سطح جهانی گسترش یافته است و همچنین به این دلیل که وظایف و مسئولیت های درون شرکت اغلب به بازخورد و ورودی بین بخشی نیاز دارد.
علاوه بر این، با افزایش گسترش و هم افزایی، کسب و کار همچنین به طور منظم تیم های پروژه را تشکیل می دهد – که به دلیل فرهنگ همکاری و مشارکت در سازمان کلگیت به طور موثر عمل می کنند.
2.2-سبک
2.2.4. تیم در مقابل گروه
کلگیت دارای تیم های موثر و کاربردی است و به صورت داخلی با آنها برای دستیابی به اهداف و مقاصد مختلف تجاری خود و تکمیل وظایف خود همکاری می کند.
مدیریت شرکت تشویق کننده و حمایت کننده است و رهبری یک چشم انداز برانگیزاننده و عمل گرایانه برای وزغ فراهم می کند.
سیستم مدیریت منابع انسانی و همچنین آموزش های سازمانی از همه کارکنان در رشد عادلانه و شفاف حمایت می کند.
این منجر به تشکیل تیم موثر به جای گروه های اسمی در سازمان برای پروژه های مختلف و همچنین وظایف و نقش های خاص بخش می شود.
2.3-کارکنان
2.3.1. سطح مهارت کارکنان در مقابل اهداف تجاری
کلگیت تعداد کافی کارمند در سراسر عملیات جهانی خود دارد. کارمندان برای نقش ها و موقعیت های شغلی مختلف به صورت داخلی و خارجی استخدام می شوند – بسته به فوریت و سطح مهارت مورد نیاز. بر این اساس، مشاهده می شود که کلگیت دارای کارکنانی است که بر اساس الزامات نقش و موقعیت شغلی خود مهارت دارند. به همه کارکنان آموزش های خانگی داده می شود تا با شرکت و ارزش های آن آشنا شوند. آموزش خارجی همراه با آموزش داخلی برای ارتقای سطح مهارت ارائه می شود.تمام نقش ها و موقعیت های شغلی برای تسهیل دستیابی به اهداف تجاری طراحی شده اند و به این ترتیب، سطح مهارت کارکنان در Colgate برای دستیابی به اهداف تجاری شرکت کافی است.
2.3.2. تعداد کارکنان
Colgate تعداد زیادی کارمند را استخدام کرده است. تعداد کارکنان از کشوری به کشور دیگر بر اساس الزامات و نیازهای کسب و کار و عملیات متفاوت است. تیم جهانی Colgate یک تیم فراگیر است که تنوع را می پذیرد و تشویق می کند و برای اطمینان از دستیابی به اهداف تجاری با اعضا هماهنگ می شود. اعضای تیم، کارمندان شن و ماسه، مهمترین بخش موفقیت تجاری کلگیت هستند.
2.3-کارکنان
2.3.3. شکاف در قابلیت ها و ظرفیت های مورد نیاز
کلگیت دارای یک سیستم کاملاً تعریف شده برای شناسایی نیازهای بالقوه قابلیت ها و ظرفیت های سازمان است.
عملکرد منابع انسانی کسب و کار دارای یک فرآیند سیستماتیک است که تمام بخش های دیگر را برای شناسایی موقعیت های خالی بالقوه یا شکاف های مهارتی هماهنگ می کند.
بر اساس ماهیت نیاز، بخش منابع انسانی استخدام هایی را ترتیب می دهد که ممکن است ماهیت دائمی یا قراردادی داشته باشند و همچنین جلسات آموزشی را در صورت نیاز برای نیروی کار فعلی ترتیب می دهند.
2.4-مهارت ها
.4.1. مهارت های کارمند
کلگیت دارای نیروی کار قابل ستایش، با مهارت ها و ظرفیت های بالا است. همه کارمندان بر اساس شایستگی و شایستگی هایشان استخدام می شوند. Colgate به استخدام بهترین متخصصان و مراقبت بیشتر از آنها برای تسهیل رشد و توسعه می بالد.
2.4.2. مهارت های کارمند در مقابل الزامات وظیفه
Colgate وظایف و نقش های شغلی را تعریف کرده است و کارکنان را برای سطوح مهارت با توجه به آن ها استخدام و آموزش می دهد.
این شرکت تضمین می کند که تمام الزامات شغلی آن برآورده شده و کارکنان مهارت های کافی برای انجام مشاغل مربوطه را مطابق با ارزش ها و فرهنگ و همچنین اهداف تجاری و استراتژی کلگیت دارند.
2.4-مهارت ها
2.4.3. مدیریت مهارت
Colgate توجه ویژه ای به ارتقای مهارت ها و ظرفیت های کارکنان خود دارد. این سازمان آموزش و کارگاه های آموزشی منظمی را – به صورت داخلی و همچنین مدیریت خارجی – ترتیب می دهد تا فرصت های رشد و توسعه را برای کارکنان خود فراهم کند.
Colgate بر رشد شخصی و همچنین حرفه ای کارمندان خود تمرکز می کند و بر این اساس با آنها کار می کند.
2.4.4.مزیت رقابتی شرکت
نیروی انسانی یکی از مزیت های رقابتی اصلی شرکت است. مهارت های کارمندان به طور خاص برای نقش های شغلی و الزامات در Colgate توسعه می یابد و مزیت رقابتی را برای شرکت فراهم می کند – جایی که بازیکنان نمی توانند مهارت ها یا آموزش های کارکنان را تقلید کنند.
این یک صلاحیت منحصر به فرد و غیر قابل تعویض برای Colgate ایجاد می کند.
تحلیل زنجیره ارزش کلگیت
مزایای انجام تحلیل زنجیره ارزش کلگیتتجزیه و تحلیل زنجیره ارزش Colgate می تواند مزایای مختلفی را ارائه دهد:
1.1.1 منابع مزیت رقابتی را شناسایی کنید
با انجام تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش کلگیت در طول فرآیند برنامه ریزی، می توان منابع احتمالی مزیت رقابتی را شناسایی کرد. شرکت/شرکت مجموعه ای از فعالیت های مختلف است که تا حدودی با هم مرتبط هستند.
کلگیت نمی تواند همه فعالیت ها را در بازار خارجی معامله کند. رویکرد زنجیره ارزش نشان می دهد که یک شرکت می تواند این فعالیت ها را به عنوان منابع رانت اقتصادی در نظر بگیرد. این فعالیت ها همچنین می توانند به عنوان موانعی برای شرکت های تازه وارد عمل کنند یا باعث ضررهای هزینه ای برای رقبا شوند.
1.1.2 روابط و وابستگی های متقابل پیچیده را شناسایی کنید
Colgate می تواند پیوندهای داخلی و خارجی مختلف را در بین فعالیت ها از طریق لنز زنجیره ارزش شناسایی کند.
پیوندهای داخلی عبارتند از روابط متقابل بین فعالیت های درون واحدهای سازمانی و پیوندهای خارجی بین واحدهای تجاری شرکت های مشابه یا متفاوت. مطالعه این روابط متقابل می تواند به شرکت کمک کند تا از هماهنگی و بهینه سازی مشترک بهره مند شود.
تحلیل زنجیره ارزش کلگیت
1.1.3 جریان مواد، اطلاعات و امور مالی بهبود یافته است
استفاده از تحلیل زنجیره ارزش می تواند جریان مالی، محصولات و اطلاعات را بهینه کند.جریان اطلاعات بهبود یافته می تواند به شرکت در شناسایی و بهره برداری از فرصت های جدید و کاهش تهدیدهای خارجی کمک کند.
ارزیابی مداوم زنجیره ارزش می تواند منجر به پر کردن به موقع شکاف های مهمی شود که ممکن است بر بهره وری شرکت تاثیر بگذارد.
اجرای موثر تحلیل زنجیره ارزش Colgate می تواند جریان مواد و محصول را به دلیل بهبود تقاضا و پیش بینی فروش بهبود بخشد. مدیریت موجودی نیز بهبود می یابد زیرا Colgate می تواند تاخیرها را با ردیابی فعالیت ها در سراسر زنجیره تامین به حداقل برساند.
مشتریان مدرن به پاسخ سریع و دسترسی راحت به اطلاعات مهم مربوط به محصول اهمیت زیادی می دهند. وقفه غیرمنتظره در جریان اطلاعات می تواند بر رابطه مشتری و تامین کننده تاثیر بگذارد. تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش Colgate و اجرای آن می تواند گلوگاه های جریان اطلاعات را برجسته و برطرف کند.
تحلیل زنجیره ارزش کلگیت
1.1.4 تدوین استراتژی های موثر ویژه شرکت
تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش Colgate می تواند در فرآیند تصمیم گیری استراتژیک رقابتی استفاده شود.
با این حال، انتخاب استراتژی رقابتی مناسب (رهبری هزینه، تمایز یا تمرکز) مستلزم شناخت ساختار هزینه خود و رقبا است.
تحلیل زنجیره ارزش کلگیت
1.2 چالش های مرتبط با تحلیل زنجیره ارزش کلگیت
شرکت ممکن است چشم انداز و استراتژی کلی خود را با تقسیم عملیات به فعالیت های مختلف از دست بدهد.
تقسیم عملیات به فعالیت های اولیه و پشتیبانی ممکن است به دلیل افزایش پیچیدگی قابل تفکیک نباشد.
فرآیند تقسیم می تواند زمان بر باشد و یافتن اطلاعات مورد نیاز نیز می تواند دشوار باشد.اجرای موثر زنجیره ارزش نه تنها به آشنایی، بلکه به تخصص دقیق نیاز دارد.
اگر سیستم اطلاعات کسب و کار آن بر این اساس ساختاری نداشته باشد، ممکن است Colgate به سختی به اطلاعات مورد نیاز دست یابد.
2. تحلیل زنجیره ارزش
پورتر از Colgateمدل زنجیره ارزش پورتر در دنیای تجارت بسیار محبوب است.
با این حال، Colgate نباید آن را به عنوان یک چارچوب سفت و سخت و مستقل با اعطای اهمیت یکسان به همه فعالیت ها در نظر بگیرد.
تحلیل زنجیره ارزش موثر مستلزم این است که کلگیت متوجه شود که همه فعالیت ها یا عملکردها به سطح بررسی دقیق نیاز ندارند.
از این رو، اولین گام برای تطبیق چارچوب زنجیره ارزش پورتر، شناسایی اهمیت فعالیت ها با توجه به نقش آنها در فرآیند ارائه محصول/خدمت است.در اینجا لیستی از فعالیت های زنجیره ارزش اولیه است که توسط پورتر پیشنهاد شده است:
2. تحلیل زنجیره ارزش
2.1 فعالیت های اولیه
فعالیت های زنجیره ارزش اولیه کلگیت به طور مستقیم در تولید و فروش محصول به مشتریان هدف دخیل است. همانطور که در زیر توضیح داده شده است، تجزیه و تحلیل فعالیت های زنجیره ارزش اولیه می تواند عملکرد Colgate را بهبود بخشد.
2.1.1 لجستیک ورودی
ایجاد روابط قوی با تامین کنندگان مهم است زیرا حمایت آنها برای دریافت، ذخیره و توزیع محصول ضروری است.
بدون تجزیه و تحلیل لجستیک داخلی، Colgate می تواند با چالش های مختلفی در مراحل توسعه محصول مواجه شود. تجزیه و تحلیل لجستیک درون مرزی یک شرکت را ملزم می کند که بر هر جنبه ای از تبدیل از مواد خام به محصول نهایی تمرکز کند.
برخی از نمونه های لجستیک ورودی عبارتند از بازیابی مواد خام، ذخیره سازی ورودی ها و توزیع داخلی مواد خام و اجزاء برای شروع تولید.
2. تحلیل زنجیره ارزش
2.1.2 عملیات
اهمیت تجزیه و تحلیل فعالیت های عملیاتی زمانی افزایش می یابد که مواد اولیه وارد می شود و کلگیت آماده است تا مواد خام را به محصول نهایی پردازش کرده و آن را در بازار عرضه کند.
برخی از نمونه های فعالیت های عملیاتی ماشین کاری، بسته بندی، مونتاژ و آزمایش هستند. تعمیر و نگهداری تجهیزات نیز در این دسته قرار می گیرد.
این شامل هر دو عملیات تولیدی و خدماتی است. تجزیه و تحلیل فعالیت های عملیاتی برای بهبود بهره وری، به حداکثر رساندن کارایی و تضمین موفقیت رقابتی Colgate مهم است. افزایش بهره وری می تواند به Colgate برای دستیابی به رشد اقتصادی پایدار، افزایش سودآوری و ایجاد یک مبنای قدرتمند برای مزیت رقابتی کمک کند.
2.1.3 لجستیک خروجی
لجستیک خروجی شامل فعالیت هایی است که با عبور از واسطه های مختلف، محصول را به مشتری تحویل می دهد. برخی از فعالیت های لجستیک خروجی عبارتند از جابجایی مواد، انبارداری، زمان بندی، پردازش سفارش، حمل و نقل و تحویل به مقصد.
Colgate می تواند لجستیک خروجی را برای کشف منابع مزیت رقابتی و دستیابی به اهداف رشد کسب و کار خود تجزیه و تحلیل و بهینه کند.زیرا زمانی که فعالیت های برون مرزی با هزینه های بهینه مدیریت شوند و فرآیندهای تحویل محصول حداقل تاثیر منفی بر کیفیت بگذارد، رضایت مشتری را به حداکثر می رساند و فرصت های رشد را برای شرکت افزایش می دهد.
زمانی که محصولات ارائه شده فاسد شدنی هستند و نیاز به تحویل سریع به مشتری نهایی دارند، کولگیت باید به فعالیت های زنجیره ارزش خروجی خود اهمیت ویژه ای بدهد.
2. تحلیل زنجیره ارزش
2.1.4 بازاریابی و فروش
در این مرحله، Colgate مزایا و نقاط تمایز محصولات ارائه شده را برجسته می کند تا مشتریان را متقاعد کند که ارائه آن بهتر از رقبا است.
تنها تولید یک محصول با کیفیت بالا با هزینه های مقرون به صرفه و ویژگی های متمایز نمی تواند ارزش ایجاد کند مگر اینکه کلگیت روی فعالیت های بازاریابی و فروش سرمایه گذاری کند.
نمایندگان فروش و بازاریابان در اینجا نقش مهمی دارند.برخی از نمونه های فعالیت های بازاریابی و فروش کلگیت عبارتند از: نیروی فروش، تبلیغات، فعالیت های تبلیغاتی، قیمت گذاری، انتخاب کانال، نقل قول و ایجاد روابط با اعضای کانال.
شرکت می تواند از رویکرد قیف بازاریابی برای ساختاردهی فعالیت های بازاریابی و فروش خود استفاده کند.
استراتژی های بازاریابی بسته به اهداف تجاری کلگیت، تصویر برند، پویایی رقابتی و جایگاه فعلی در بازار، می توانند ماهیت فشاری یا کششی داشته باشند.
فعالیت های بازاریابی موثر و ادغام شده عاقلانه می تواند ارزش ویژه برند Colgate را توسعه دهد و به آن کمک کند تا از رقبا متمایز شود.
با این حال، Colgate باید از دادن تعهدات نادرست در مورد ویژگی های محصول که توسط بخش تولید قابل انجام نیست اجتناب کند. این نشان دهنده نیاز به اطمینان از هماهنگی بین فعالیت های مختلف زنجیره ارزش است.
2. تحلیل زنجیره ارزش
2.1.5 خدمات
خدمات پیش فروش و پس از فروش ارائه شده توسط کلگیت نقش مهمی در توسعه وفاداری مشتریان خواهد داشت.
مشتریان مدرن خدمات پس از فروش را به اندازه فعالیت های بازاریابی و تبلیغاتی مهم می دانند.
قدرت e-WOM منفی به دلیل خدمات پشتیبانی ضعیف را نمی توان در عصر پیشرفته تکنولوژیکی تضعیف کرد.
شرکت باید فعالیت های پشتیبانی خود را تجزیه و تحلیل کند تا از آسیب رساندن به اعتبار برند جلوگیری کند و در عوض از آن به عنوان ابزاری برای انتشار دهان به دهان مثبت به دلیل خدمات پشتیبانی سریع، به موقع و کارآمد استفاده کند.
2. تحلیل زنجیره ارزش
2.2 فعالیت های ثانویه
فعالیت های پشتیبانی نقش مهمی در هماهنگی و تسهیل فعالیت های زنجیره ارزش اولیه دارند.
Colgate همچنین می تواند از تجزیه و تحلیل فعالیت های پشتیبانی خود به شرح زیر بهره مند شود.
2.2.1 زیرساخت های شرکت
زیرساخت شرکت به مجموعه ای از فعالیت ها مانند مدیریت کیفیت، رسیدگی به امور حقوقی، حسابداری، تامین مالی، برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک اشاره دارد.
مدیریت زیرساخت موثر می تواند به Colgate اجازه دهد تا ارزش کل زنجیره ارزش را بهینه کند. Colgate می تواند فعالیت های زیرساختی (یا معمولاً هزینه های سربار نامیده می شود) را برای تقویت موقعیت رقابتی در بازار کنترل کند.
2.2.2 مدیریت منابع انسانی
Colgate می تواند مدیریت منابع انسانی را با ارزیابی جنبه های مختلف منابع انسانی، از جمله استخدام، انتخاب، آموزش، پاداش، مدیریت عملکرد و سایر فعالیت های مدیریت پرسنل تجزیه و تحلیل کند. مدیریت موثر منابع انسانی می تواند به Colgate اجازه دهد تا فشار رقابتی را بر اساس انگیزه، تعهد و مهارت های نیروی کار خود کاهش دهد. این شرکت همچنین می تواند با تجزیه و تحلیل هزینه های استخدام و آموزش با بازده نسبی به اهداف به حداقل رساندن هزینه های خود دست یابد. وابستگی شدید کلگیت به استعداد کارکنان، اهمیت این فعالیت پشتیبانی زنجیره ارزش را افزایش خواهد داد.
2. تحلیل زنجیره ارزش
2.2.3 توسعه فناوری
در عصر مدرن و پیشرفته فناوری، تقریباً تمام فعالیت های زنجیره ارزش به پشتیبانی فناوری بستگی دارد.
ادغام فناورانه در تولید، توزیع، بازاریابی و فعالیت های منابع انسانی نیاز به درک اهمیت توسعه فناوری کلگیت دارد.
می توان آن را به فعالیت های توسعه فناوری محصول و فرآیند تقسیم کرد. برخی از نمونه ها عبارتند از: نرم افزار اتوماسیون، خدمات مشتری با پشتیبانی فناوری، تحقیقات طراحی محصول و تجزیه و تحلیل داده ها. بخش تحقیق و توسعه کلگیت در این دسته طبقه بندی می شود.
2.2.4 تدارکات
تدارکات در زنجیره ارزش به فرآیندهای درگیر در خرید نهاده ها اشاره می کند که ممکن است از تجهیزات، ماشین آلات، مواد خام، لوازم، مواد خام و سایر موارد لازم برای تولید محصول نهایی باشد.
به دلیل ارتباط با چندین فعالیت زنجیره ارزش، کلگیت باید فعالیت های تدارکاتی خود را برای بهینه سازی زنجیره ارزش ورودی، عملیاتی و خروجی به دقت مورد بررسی قرار دهد.
همانطور که در بالا ذکر شد، استفاده از مدل زنجیره ارزش پورتر به درک اهمیت همه فعالیت ها بستگی دارد. پس از درک اهمیت نسبی فعالیت های زنجیره ارزش شناسایی شده، کلگیت باید حوزه هایی را که می توان در آن ها ارزش افزوده، دستیابی به کارایی هزینه، تعیین مبنای تمایز، یا بهینه سازی فرآیندها را برجسته کرد.
2. تحلیل زنجیره ارزش
3. مزایای رقابتی از طریق تحلیل زنجیره ارزش کلگیت
برای Colgate مهم است که مزیت رقابتی خود را بر اساس فعالیت هایی که در آن به منابع کمیاب یا ترسناک دسترسی دارد، استوار کند.
ممکن است شامل سرمایه فکری، دارایی، مهارت یا شبکه توزیع باشد.
تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش می تواند به Colgate کمک کند تا آن فعالیت ها را شناسایی کند و آن زمینه ها را توسعه دهد تا یک مزیت رقابتی قوی نسبت به رقبا داشته باشد.
نمونه های زیادی وجود دارد (مانند توشیبا و شارپ) که تحلیل زنجیره ارزش را ابزاری برای کسب مزیت رقابتی و سرمایه گذاری هنگفت در فعالیت های تحقیق و توسعه در شبکه زنجیره ارزش خود می دانند.
استراتژی های عمومی پورتر برای دستیابی به مزیت رقابتی و مدل زنجیره ارزش را می توان با هم برای ایجاد مزیت رقابتی قوی مورد استفاده قرار داد.نمودار زیر مدل مزیت رقابتی پورتر را نشان می دهد:تجزیه و تحلیل فعالیت های زنجیره ارزش را می توان برای درک منابع مزیت رقابتی انجام داد. Colgate می تواند از عملیات، بازاریابی و سایر فعالیت های زنجیره ارزش مرتبط برای بهره مندی از مزیت های هزینه استفاده کند یا می تواند از منابع انسانی، فناوری، زیرساخت ها، خدمات یا سایر فعالیت های مرتبط برای ایجاد مبنای تمایز قوی استفاده کند. به طور کلی، منابع مزیت رقابتی را می توان به دو نوع هزینه و تمایز گروه بندی کرد. کلگیت بسته به عمق و وسعت تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش خود، می تواند از یک یا هر دو منبع مزیت رقابتی کسب کند. بخش های بعدی مقاله با جزئیات نشان می دهد که چگونه Colgate می تواند فعالیت های زنجیره ارزش اولیه و/یا ثانویه را برای دستیابی به هزینه و اهداف تمایز مورد نظر پیکربندی کند.
4. مزیت هزینه کلگیت
4.1 مزیت هزینه از طریق تحلیل زنجیره ارزش
کلگیتColgate می تواند با کاهش هزینه های مرتبط با فعالیت های زنجیره ارزش از مزایای هزینه بهره مند شود. با این حال، شرکت را ملزم می کند که ابتدا فعالیت ها را نقشه برداری کند و سپس هزینه ها را برای انجام تنظیمات لازم مرتبط کند. ارتباط بین زنجیره ارزش و استراتژی رهبری هزینه نشان دهنده تمرکز موازی بر فعالیت های عملیاتی کم هزینه است. اگر هدف کلگیت به دست آوردن مزیت هزینه است، باید هر عنصر را در زنجیره ارزش شناسایی کند که می توان آن را بهینه کرد تا اثر کل را به دست آورد.یک مثال تحلیل زنجیره ارزش برای Colgate این است که می تواند از تجزیه و تحلیل به عنوان ابزاری برای مذاکره در مورد بهترین قیمت ها و به حداکثر رساندن فرآیندهای حمل و نقل داخل و خارج استفاده کند.یکی دیگر از مثال های تحلیل زنجیره ارزش استفاده از اطلاعات زنجیره ارزش برای ایجاد بودجه تبلیغاتی متوسط است که می تواند هزینه های بازاریابی را کاهش دهد و محصول را با هزینه مقرون به صرفه ارائه دهد.اگر هدف Colgate کم هزینه باشد، تحلیل زنجیره ارزش می تواند سودآوری را بهینه کند. اگر تمایز محصول هدف کلگیت باشد، تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش به شرکت در به حداکثر رساندن کارایی و افزایش کیفیت محصول با بهبود فرآیندها کمک خواهد کرد.
4. مزیت هزینه کلگیت
4.2 محرک های هزینه تحلیل زنجیره ارزش
ColgateColgate می تواند درایورهای زیر را برای افزودن ارزش، تعیین مبنای تمایز و افزایش کارایی کنترل کند.سیاست های سازمانی
ادغام
زمان سنجی
اقتصاد مقیاس –پیوندها-روابط متقابل -استفاده از ظرفیت یادگیری و سرریزبا این حال، توجه به این نکته ضروری است که هزینه ها فقط تا حدی قابل کاهش است.
تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش کلگیت باید ارزش درک شده مشتریان را نیز در نظر بگیرد که ممکن است قیمت بالاتری را که توسط شرکت در مقایسه با رقبا اعمال می شود توجیه کند.
5. مزیت تمایز شرکت
Colgate می تواند مزیت تمایز را با تجزیه و تحلیل فعالیت های مختلف زنجیره ارزش به دست آورد.
به عنوان مثال، یک شرکت می تواند ورودی های منحصر به فرد و ارزشمندی را که به راحتی در دسترس رقبا نیست، تهیه کند.
Colgate می تواند کل زنجیره ارزش را مجدداً پیکربندی کند یا موجودیت های جداگانه را برای تنظیم مبنای تمایز تغییر دهد.
محرک های هزینه (مانند زمان بندی، روابط متقابل، پیوندها، مقیاس بندی و ادغام) نیز می توانند برای توسعه منحصربه فرد تغییر کنند.
چند نمونه از تمایز از طریق تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش عبارتند از:ادغام رو به جلو یا ادغام به عقب برای اعمال کنترل بهتر بر ورودی هااستفاده از کانال های جدید توزیعپیاده سازی فناوری های فرآیندی نوآورانه
5. مزیت تمایز شرکت
5.1 تمایز از طریق فعالیت های زنجیره ارزش اولیه
Colgate می تواند به طور جداگانه فعالیت های اولیه را از همه جنبه ها تجزیه و تحلیل کند و با شناسایی منابع زیر مبنای تمایز ایجاد کند:لجستیک ورودی: مبنای تمایز ممکن برای Colgate عبارتند از:
-ورودی های با کیفیت بالا را برای ارائه محصول نهایی با کیفیت بالا تهیه کنید
-مدیریت موثر ورودی ورودی برای کاهش آسیب
عملیات: مبنای تمایز ممکن برای Colgate عبارتند از:
سیستم تولید انعطاف پذیر
طیف گسترده ای از محصولات
ظاهر محصول بهبود یافته است
جلوگیری از خرابی زودرس محصول
پاسخ سریع به مشخصات منحصر به فرد
بهبود رضایت مشتری از طریق کاهش نرخ نقصبهبود عملکرد محصول به دلیل انطباق با مشخصات فنی لجستیک خروجی: مبنای تمایز ممکن برای Colgate عبارتند از:حمل و نقل موثر و حمل و نقل بهتر برای کاهش آسیب محصولبه موقع
5. مزیت تمایز شرکت
تحویل محصول
-قابلیت تحویل انعطاف پذیر
-روش موثر پردازش سفارش
بازاریابی و فروش: مبنای تمایز ممکن برای Colgate عبارتند از:
-بهبود روابط با تامین کنندگان و مشتریان
-افزایش ارتباط با مشتریان با ارائه اطلاعات با کیفیت بالا.
-آگاهی از برند، شهرت و توسعه تصویر به دلیل تبلیغات گسترده و موثر.
-هماهنگی موثر بین بخش های محصول، تحقیقات و بازاریابی.
-پوشش گسترده تر نیروی فروش
خدمات: اساس تمایز ممکن برای Colgate عبارتند از:
-کیفیت خدمات برترکمک فنی با کیفیت بالا
خدمات تعمیر/نگهداری قابل اعتماد و سریع
6. مثال تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش
تحلیل زنجیره ارزش کلگیت را می توان با کمک چند مثال بهتر درک کرد.با استفاده از تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش، کلگیت می تواند مواد اولیه با کیفیت برتر را انتخاب و تهیه کند و بر اساس آن وفاداری مشتری را توسعه دهد.
همچنین می تواند از تحلیل زنجیره ارزش برای توسعه هویت برند استفاده کند.
استارباکس یک مثال خوب برای تحلیل زنجیره ارزش ارائه می دهد. این سازمان از طریق بازاریابی تهاجمی و تقویت هماهنگی بین بخش بازاریابی و توسعه محصول، یک هویت برند قوی ایجاد کرد و یک مبنای مزیت رقابتی قوی ایجاد کرد.
Colgate همچنین می تواند با سرعت بخشیدن به تحویل محصولات ارائه شده به مشتریان نهایی به تمایز رقابتی دست یابد.پیتزا هات نمونه موفقیت آمیز دیگری از تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش را ارائه می دهد که در آن سازمان با پیکربندی مجدد فعالیت های زنجیره ارزش برای اطمینان از تحویل سریع، از رقبا پیشی گرفت.تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش همچنین می تواند توسط Colgate برای بهبود شیوه های منابع انسانی خود استفاده شود.
6. مثال تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش-ادامه
فدرال اکسپرس یک نمونه تحلیل زنجیره ارزش خوب برای درک اینکه چگونه کلگیت می تواند از طریق تجزیه و تحلیل فعالیت های منابع انسانی خود به مزیت رقابتی دست یابد، است.فدرال اکسپرس بر فعالیت های پشتیبانی زنجیره ارزش خود تاکید کرد، سرمایه گذاری هنگفتی روی توسعه کارکنان انجام داد، ابتکارات منابع انسانی عالی را انجام داد و زیرساخت های قابل مشاهده را بهبود بخشید که منجر به افزایش قابل مشاهده در وفاداری به برند و سهم بازار شد.
Colgate می تواند فعالیت های زنجیره ارزش را برای کاهش هزینه ها، یافتن معاملات بهتر با تامین کنندگان و ارائه محصولات با کیفیت بالا با قیمت های مقرون به صرفه تجزیه و تحلیل کند.
یک مثال تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش مربوطه توسط Walmart ارائه شده است که به طور مداوم فعالیت های زنجیره ارزش خود را تجزیه و تحلیل می کند تا نوآورانه باقی بماند، هزینه های عملیاتی را به حداقل برساند و خدمات کم هزینه و در عین حال قابل اعتماد ارائه دهد.
Colgate می تواند فعالیت های زنجیره ارزش پشتیبانی را برای ارائه پشتیبانی برتر از مشتری تجزیه و تحلیل کند. همچنین می تواند فعالیت های عملیاتی را برای گسترش حضور در مناطق پراکنده جغرافیایی تجزیه و تحلیل کند.می توان آن را با کمک یک مثال تحلیل زنجیره ارزش دیگر درک کرد.
استارباکس اهمیت زیادی برای تجزیه و تحلیل فعالیت های زنجیره ارزش قائل است و با موفقیت فروشگاه های مستقیم را در بیش از 50 کشور باز کرده است.
6. مثال تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش-ادامه
Colgate همچنین می تواند از تحلیل زنجیره ارزش به عنوان ابزاری برای انجام یکپارچگی به عقب استفاده کند.
این می تواند با ادغام یا خرید تامین کنندگان برای اطمینان از در دسترس بودن به موقع مواد خام انجام شود.
اپل یک مثال تحلیل زنجیره ارزش مرتبط در این زمینه ارائه می دهد. این شرکت به دلیل زنجیره ارزش کارآمد خود شناخته شده است و محصول و قطعات را با موفقیت کنترل می کند.
تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش همچنین می تواند توسط Colgate برای به حداکثر رساندن کارایی عملیاتی، کاهش ضایعات و ادغام پایداری در عملیات تجاری انجام شود.
اینتل یک مثال خوب برای تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش است که با تجزیه و تحلیل فعالیت های عملیاتی زنجیره ارزش، ضایعات و تاثیر منفی بر محیط زیست را کاهش داده است.
این شرکت به دلیل تلاش های خود برای کاهش ضایعات قدردانی کرده است.Colgate می تواند از شیوه های زنجیره ارزش Dow AgroSciences بیاموزد. داو از تحلیل زنجیره ارزش برای کشف فرصت های بازاریابی منحصر به فرد و استخراج ارزش از بازار کالاهای عمومی استفاده کرده است.
این شرکت همچنین از زنجیره ارزش برای مدیریت ریسک در مراحل مختلف چرخه عمر محصول استفاده کرده است.مثال های ذکر شده در بالا نشان می دهد که چگونه Colgate می تواند از انجام تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش دقیق سود ببرد.
با این حال، توجه به این نکته نیز مهم است که کاربرد مدل زنجیره ارزش پورتر به متغیرهای زمینه ای منحصربه فردی بستگی دارد که باید در هنگام تخصیص وزن به فعالیت های زنجیره ارزش اولیه و ثانویه در نظر گرفته شوند.
استراتژی اقیانوس آبی کلگیت
استراتژی اقیانوس آبی:
مقدمه
استراتژی اقیانوس آبی به دنبال ایجاد تمایز برای سازمان ها و برندهایی مانند Colgate برای ایجاد آگاهی و حضور در یک بازار جدید و ایجاد تقاضا در بین مصرف کنندگان است.
استراتژی اقیانوس آبی بر ایجاد تقاضا در فضای بازار بی رقیب تمرکز می کند و با انجام این کار، رقابت را نامربوط و بی ربط می کند.
از طریق استراتژی اقیانوس آبی، بازیگران صنعت مانند Colgate قادر به بازسازی مرزهای بازار و همچنین ساختار صنعت از طریق استراتژی ها و اقدامات خود هستند.
بر اساس مدل و چارچوب اقیانوس آبی، ساختارهای صنعت انعطاف پذیر و نه سفت فرض می شوند.با Colgate، مدل و چارچوب اقیانوس آبی به این شرکت اجازه داده است تا فضاهای بازار جدیدی را که رقابتی نبوده و یا فعالانه توسط بازیگران موجود در محیط تجاری فعلی مورد استفاده قرار نگرفته اند، کشف کند.
با انجام این کار، Colgate به جای مبارزه و تجاوز به فضای رقابتی موجود، توانسته است تقاضای جدیدی ایجاد کند.
با انجام این کار، کولگیت توانسته است رشد سریعی را تجربه کند و همچنین از سود بیشتری برخوردار شود. وقتی کولگیت استراتژی اقیانوس آبی را اتخاذ می کند، قوانین بازی را تغییر می دهد و رقابت را ریشه کن می کند – آنها را بی اهمیت و عوامل بی ربط محیطی می کند.
استراتژی اقیانوس آبی کلگیت
برای مشاغل، اقیانوس آبی نشان دهنده بخش عمیق تری از اقیانوس است که کشف نشده است و پتانسیل و فرصت های نامحدودی برای رشد و گسترش دارد.
Colgate استراتژی گسترده تر اقیانوس آبی را از طریق ابزارها و چارچوب های مختلف اتخاذ می کند.
2-اقیانوس آبی در مقابل اقیانوس قرمز
Colgate در اتخاذ استراتژی اقیانوس آبی برای دستیابی به رشد سریع در فضاهای بازار ناشناخته متفاوت است.
در حالی که کلگیت به طور فعال استراتژی اقیانوس قرمز را دنبال می کند، همچنین از پیروان مشتاق استراتژی اقیانوس آبی است.
انتخاب استراتژی بر اساس ماهیت محصول و پیشنهادات و همچنین اهداف تجاری و توسعه بازار متفاوت است.
استراتژی اقیانوس قرمز و آبی برای Colgate به روش های زیر متفاوت است
استراتژی اقیانوس آبی
-Colgate فضاهای بازار جدیدی ایجاد می کند که رقابت را بی ربط می کند و مرزهای صنعت را دوباره تعریف می کند.
Colgate- تقاضای جدید و نوآورانه ایجاد می کند و به طور کلی یک پای جدید می پزد
Colgate مبادله هزینه ارزش را می شکند
Colgate به دنبال تمایز از طریق استراتژی ها و فعالیت های کم هزینه است.
استراتژی اقیانوس قرمز
Colgate با بازیگران موجود در فضاهای بازار موجود و مرزهای تعریف شده صنعت رقابت می کند
کولگیت تلاش می کند تا سهمی از تقاضا را از پای موجود بگیرد
Colgate مبادله ارزش و هزینه را انجام می دهد
Colgate یک جهت خاص را برای تمایز انتخاب می کند – بر اساس هزینه کم و فعالیت های استراتژیک مرتبط
3. چهار چارچوب عمل(عملکرد)
چهارچوب عملکرد کولگیت به این شرکت کمک کرده است تا ارزش خریدار را به شکل پیچیده تری بررسی و اصلاح کند.
شرکت کلگیت از چهارچوب اقدام در بازسازی یا توسعه منحنی های ارزش جدید یا پروفایل های استراتژیک برای شرکت و عرضه های مختلف آن در فضاهای بازار بی رقیب استفاده کرده است.
با این حال، زمانی که یک منحنی ارزش جدید ایجاد می شود، شرکت ها معمولاً با یک مبادله بین تمایز و هزینه کم مواجه می شوند.
کولگیت همچنین توانسته است با به چالش کشیدن شکل گیری استراتژیک، پایه و منطق صنعت، این معاوضه را بشکند و در نتیجه مرزهای صنعت را به چالش بکشد و در کل کار کند.
3. چهار چارچوب عمل(عملکرد)
3.1. چهار اقدام استراتژیک برای توسعه منحنی های ارزش خریدار جدیدکولگیت از طریق چهار فرآیند ساده و راهبردی – که به عنوان چهار اقدام در چهارچوب عمل برجسته شده است – مبادله را می شکند.
3.1.1. از بین بردن با حذف،
کولگیت عواملی را که از طریق آنها یک صنعت خاص در یک دوره زمانی طولانی رقابت کرده است و ممکن است اکنون حذف شوند، شناسایی و فهرست کوتاه می کند. این عوامل شامل، برای مثال، فناوری منسوخ، فرآیندهای عملیاتی دنیوی، و سیاست های سختگیرانه منابع انسانی است.
3.1.2. بالا بردن
تحت این گزینه، Colgate می تواند عواملی را که می خواهد از میانگین صنعت در تنظیمات و عملیات خود به خوبی بالا برود، شناسایی کند. این عوامل به شرکت برتری نسبت به سایر بازیگران می دهد و مزیت رقابتی را برای آن به ارمغان می آورد.
بنابراین، Colgate بر توسعه این عوامل برای یک مزیت پایدار تمرکز می کند. این عوامل عبارتند از، برای مثال، فرهنگ سازمانی، آموزش منابع انسانی و سیاست ها، نوآوری های فن آوری و قابلیت های تحقیقات بازار – برای مثال.
3. چهار چارچوب عمل(عملکرد)
3.1.3. ایجاد کردن
تحت عمل ایجاد، کلگیت قادر به توسعه و شناسایی عوامل استراتژیک و ظرفیت هایی است که برای صنعت به طور کلی جدید هستند و قبلا هرگز معرفی نشده اند. شرکت با این ظرفیت ها قادر به حفظ و کنترل هزینه ها بوده و در عین حال می تواند ارزش بالاتری را به خریداران ارائه دهد. این شرکت همچنین می تواند از طریق توسعه این ظرفیت ها، مزیت پایدار و مزیت پیش رونده اصلاح شده ایجاد کند که به آن مزیت پایدار می دهد.
3.1.4. کاهش دادن
تحت این گزینه و انتخاب استراتژیک، کلگیت یک صنعت معین را ارزیابی و بررسی می کند و عوامل و جنبه هایی را شناسایی می کند که باید در برنامه های توسعه خود کاهش دهد تا بتواند از فضاهای بکر بازار و فرصت های مرتبط حداکثر بهره را ببرد.
این عوامل در مقایسه با استانداردهای صنعتی به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.
4. چارچوب شش مسیر
Colgate از چارچوب شش مسیر تحت مدل و چارچوب اقیانوس آبی برای کاهش، محدود کردن و شناسایی خطر جستجو استفاده می کند که بسیاری از مشاغل در برنامه های توسعه خود با چالش مواجه می شوند.
با استفاده از این چارچوب، Colgate می تواند احتمالات متعدد مرتبط با گسترش به فضای بازار دست نخورده را شناسایی کند، که به آن اجازه می دهد مرزها و ساختارهای صنعت را به سمت نوآوری و خلق ارزش جدید بازسازی کند.
4.1. شش راه
شش مسیری که Colgate از آنها استفاده می کند عبارتند از
:4.1.1. صنعتدر مقایسه با بازیکنان اقیانوس قرمز که بر روی رقابت با رقبای در حال خروج در یک صنعت تمرکز می کنند، بازیکنان اقیانوس آبی مانند Colgate قادر به گسترش فراتر از بازیکنان موجود هستند. Colgate به صنایع جایگزین و احتمالات جایگزین در برنامه های توسعه و رشد خود نگاه می کند و به این ترتیب، رقابت موجود را بی ربط می کند.
4.1.2. گروه راهبردیبازیگران اقیانوس سرخ روی یکی از گروه های استراتژیک موجود برای موقعیت یابی متمرکز می شوند، از سوی دیگر، Colgate، فراتر از گروه های استراتژیک موجود در یک صنعت نگاه می کند و به نوبه خود، موقعیت یابی استراتژیک جدید و گروه هایی با مزیت حرکت اول را ایجاد می کند و از طریق کاوش در بازار جدید. فضاهای تبلیغاتی امکانات
4.1.3. گروه خریداربازیگران اقیانوس سرخ به طور مداوم به دنبال خدمات رسانی به گروه های مصرف کننده بهتر هستند. Colgate نیز به نوبه خود بر ایجاد تقاضای جدید و ایجاد گروه های مصرف کننده جدید تمرکز می کند تا بتواند پایگاه کلی مشتریان خود را گسترش دهد. با انجام این کار، Colgate قادر است گروه خریدار و مصرف کنندگان را برای صنعت بازتعریف کند – با شناسایی گروه های مصرف کننده جدید و بالقوه نیز.
4.1. شش راه
4.1.4. محدوده ارائه محصول یا خدماتبازیکنان اقیانوس سرخ بر روی بهبود محصول اصلی ارائه شده به e babel تمرکز می کنند تا خدمات بهتری به مصرف کنندگان ارائه دهند. کولگیت به نوبه خود نه تنها به دنبال برآورده کردن انتظارات مصرف کنندگان است، بلکه به دنبال آن است که بتواند آنها را خوشحال کند. این کار توسط شرکت با تمرکز بر خدمات مصرف کننده، افزودن پیشنهادات تکمیلی و همچنین افزایش ارائه خدمات برای مصرف کنندگان انجام می شود
.4.1.5. جهت گیری عملکردی-عاطفیColgate قادر است جهت گیری عملکردی-عاطفی صنعت را از طریق انتخاب های استراتژیک و جهت گیری خود و همچنین خلاقیت و آینده نگری نوآوری کند. Colgate قادر به توسعه و ایجاد فضاهای بازار جدید و تقاضای جدید برای محصولات و پیشنهادات خود است – برجسته کردن نوآوری که برای بازتعریف تمرکز صنعتی مورد نیاز است و تغییر تعادل جهت گیری عاطفی و عملکردی در یک صنعت معین برای جذابیت بهتر برای مصرف کننده هدف. گروه ها.
4.1.6. زمانبازیگران اقیانوس سرخ با روندها و الگوهای بیرونی در محیط خارجی سازگار می شوند و آنها را در تصمیمات و جهت گیری های استراتژیک خود می گنجانند. کولگیت به نوبه خود به دنبال تاثیرگذاری بر روندها و الگوهای خارجی در محیط یک صنعت است. به جای اینکه واکنشی باشد، ماهیت فعال تری دارد و فعالانه به دنبال بهبود محیط کسب وکار از طریق تاثیرگذاری بر آن در طول زمان با اقدامات، استراتژی ها و فلسفه های خود است.
5. سه طبقه غیر مشتری
برای استفاده از فضاهای بازار ناشناخته و ایجاد تقاضای جدید، Colgate سرمایه گذاری قابل توجهی در تحقیقات بازار و درک روندهای مصرف کننده و الگوهای رفتاری کرده است.
این تحقیق به ویژه بر روی غیرمشتریان و نحوه باز کردن قفل آنها برای ایجاد تقاضای جدید برای پیشنهادات شرکت متمرکز است.
در حالی که کلگیت تلاش می کند تا پایگاه مصرف کننده فعلی خود را حفظ و گسترش دهد، باید این کار را با استفاده از گروه های مصرف کننده جدید انجام دهد.
5. سه طبقه غیر مشتری
شکل 1 گروه های غیر مصرف کننده یک صنعت
اولین گروه از غیرمصرف کنندگان کلگیت کسانی هستند که حداقل از روی ناچاری محصولات صنعتی را خریداری می کنند و غیرمشتری تلقی می شوند.
گروه دوم شامل آن دسته از مصرف کنندگانی است که پیشنهادات یک صنعت را رد می کنند. این گروه نسبت به پیشنهادات و مزایای صنعت آگاهی دارند، اما از مشارکت به عنوان گروه های مصرف کننده فعال خودداری می کنند و در عوض، به طور کامل از خرید خودداری می کنند.
گروه سوم بیشترین فاصله را از شرکت دارند و پیشنهادات صنعت را به عنوان یک احتمال در نظر نگرفته اند. این مصرف کنندگان علاقه مند نیستند یا از پیشنهادات بی اطلاع هستند.Colgate از شبکه ها و مدل های اقیانوس آبی برای جذب غیرمصرف کنندگان و تبدیل آنها به مشتریان از طریق تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های استراتژیک استفاده می کند.
6. دنباله ایجاد یک نوآوری ارزش اقیانوس آبیColgate
کلگیت با استفاده از چارچوبی برای توالی استراتژی خود از استراتژی اقیانوس آبی استفاده بهینه کرده است تا بتواند بیشترین سود و سود را از آن به دست آورد.
Colgate از توالی بهینه برای نوآوری ارزش تحت استراتژی اقیانوس آبی استفاده می کند، یعنی سودمندی خریدار، قیمت، هزینه و پذیرش.
با استفاده از این سکانس، Colgate می تواند به اقیانوس های آبی مکان های دست نخورده بازار نفوذ کند و مطمئن شود که رشد آن از فضاهای بازار بلااستفاده است و از نظر ایجاد تقاضا، ارگانیک است.
با این توالی، کولگیت همچنین توانسته است خطرات گسترش و بین المللی شدن را کاهش دهد و در عین حال اطمینان حاصل کند که حداکثر ارزش نه تنها برای مشتریان بلکه توسط خود شرکت در بازار بکر و جدید ایجاد شده و از آن لذت می برد. فضاها
شکل 2 دنباله ایجاد ارزش خریدار تحت مدل اقیانوس آبی
6.1. دنباله خلق ارزش اقیانوس آبی
توالی اتخاذ شده توسط Colgate برای گسترش و توسعه تجارت کاملاً منطقی است.
Colgate تضمین می کند که محصولات ارائه شده آن توسعه یافته و به بازار عرضه می شود تا کاربرد استثنایی را برای خریداران و مصرف کنندگان در i ارائه دهد.
بازارهای ts اگرچه کولگیت محصولاتی تولید می کرد که نیاز به وابستگی عاطفی پایینی دارند، اما این محصولات و محصولات اغلب به خاطر رضایتی که ارائه می دهند، بارها خریداری می شوند.
برای کلگیت، این امر از طریق فعالیت های بازاریابی به دست می آید، جایی که شرکت بازاریابی می کند و محصولات خود را برای ارائه مطلوبیت استثنایی به خریداران تبلیغ می کند.
بر اساس ارائه محصول، ماهیت و ویژگی های آن، Colgate تضمین می کند که پیشنهادات قیمت مناسبی دارند.
این استراتژی قیمت گذاری نه تنها برای جذب مصرف کنندگان جدید، و نفوذ در گروه های مصرف کننده موجود، بلکه برای جذب و جذب توده ها نیز حفظ می شود.
قیمت این محصولات به گونه ای است که حداکثر خریدار را از گروه مخاطبان محصولات شرکت کلگیت جذب کند تا مقرون به صرفه بودن مخاطبان آن مشخص شود. این مقرون به صرفه بودن و خرید باعث ایجاد یک اثر موج دار از نظر تولید وزوز برای محصول می شود.
6.1. دنباله خلق ارزش اقیانوس آبی
پس از ایمن سازی جنبه های درآمدی مدل در توالی، کولگیت همچنین تضمین می کند که شامل هزینه های عملیات و ساخت می شود تا از عملیات خود سود به دست آورد.
سود در اینجا به عنوان قیمت محصولات منهای هزینه تولید برای شرکت – و شامل هزینه های ثابت و متغیر تعریف می شود.
Colgate تضمین می کند که هزینه های آن از طریق صرفه جویی در مقیاس حفظ می شود و قیمت محصولات آن به دلیل افزایش هزینه ها افزایش نمی یابد.
این حفظ قیمت برای جذب مصرف کنندگان هدف و بهره مندی حداکثری از اقیانوس آبی مهم است.
در نهایت، Colgate محیط کسب و کار و بازار مصرف را ارزیابی می کند و آن را برای هر گونه مانع یا مانع در روند پذیرش محصولات در منطقه اقیانوس آبی بررسی می کند.
این شرکت این موانع و موانع را زودتر در طول مسیر از بین می برد تا از تحقق اهداف و اهدافش توسط Colgate جلوگیری کند.
7. نقشه سودمند خریدار
Colgate همچنین از نقشه سودمندی خریدار در اکتشاف فضاهای بکر بازار برای اهداف رشد و توسعه استفاده می کند.
نقشه سودمندی خریدار به کولگیت کمک می کند تا بهترین های مصرف کننده را درک کند و همچنین به کلگیت اجازه می دهد تا از دیدگاه خریدار فکر و درک کند.
به این ترتیب، این شرکت می تواند سمت تقاضا را بهتر بررسی کند، و همچنین به Colgate اجازه می دهد تا راه های نوآورانه ای را برای افزایش سودمندی خریدار ابداع کند که با معیارهای ابزار معمولی متفاوت است.
بررسی سمت تقاضا همچنین به Colgate کمک می کند تا تجربیات جدیدی را برای خریداران با پیشنهادات خود ایجاد کند – برای کمک به تقویت ارتباط و تعامل آنها با محصولات و افزایش جذابیت پیشنهادات.
بنابراین Colgate می تواند فضاهای کاربردی مختلف و متنوعی را شناسایی کند که پیشنهادات آن به طور بالقوه می تواند پر شود.
شکل 3 نقشه های کاربردی تحت مدل اقیانوس آبی
نقشه های ابزار مبتنی بر دو بعد هستند – چرخه تجربه خریدار (BEC) و اهرم های ابزار.
7. نقشه سودمند خریدار
7.1. چرخه تجربه خریدار و اهرم های ابزار
BEC چرخه یا فرآیندی است که از طریق آن یک مصرف کننده با مصرف کنندگان تعامل می کند و محصول را دفع می کند. به طور کلی در شش مرحله رخ می دهد – و از مرحله خرید تا مرحله دفع اجرا می شود.اهرم های ابزار به نوبه خود، راه هایی هستند که از طریق آنها Colgate می تواند سودمندی پیشنهادات خود را در شش مرحله BEC برای مصرف کنندگان افزایش داده و افزایش دهد – در نتیجه سودمندی کلی محصول را افزایش می دهد.
7.2. نقشه های کاربردی و خلق ارزش در اقیانوس آبی
با شناسایی فضاهای کاربردی جدید و متفاوت برای مصرف کنندگان، Colgate قادر است ایده ها و مفاهیم جدیدی را شناسایی کند که به آن کمک می کند تا به گروه های مصرف کننده جدید دسترسی پیدا کند و افراد غیر مصرف کننده را به مصرف کنندگان مشتاق پیشنهادات خود تبدیل کند.
در عین حال، تقویت کننده سودمند خریدار نیز به Colgate در شناسایی فضاهایی برای تمایز محصولات خود و ایجاد ارزش های پیشنهادی جدید برای مصرف کنندگان کمک می کند.
8. ارزش نوآوری
یکی از ابزارهایی که کلگیت در کاربرد استراتژی اقیانوس آبی به کار می گیرد، مدل یا چارچوب نوآوری ارزش است.
با چارچوب نوآوری ارزش، Colgate قادر است به طور مداوم و همزمان استراتژی تمایز و هزینه کم را دنبال کند.
با انجام این کار، کلگیت قادر است نه تنها برای خود بلکه برای مشتریان خود نیز ارزش افزوده و افزایشی ایجاد کند.
این ارزش افزایش یافته و افزایش یافته به دلیل نوآوری ارزش توسعه یافته است.
8.1. ایجاد نوآوری ارزش: خریدار در مقابل تولید کنندهنوآوری ارزش عامل محوری است که به Colgate در توسعه و ایجاد تقاضای جدید با شناسایی و بهره برداری از فضاهای بازار ناشناخته کمک کرده است. با نوآوری ارزش، این شرکت توانسته است به طور مستمر استراتژی ایجاد بازار خود را اصلاح کند و بازارهای جدیدی را برای محصولات خود و فراخوان محصولات خود توسعه دهد.
برای نوآوری در ارزش، درک این نکته مهم است که مشتریان از مطلوبیت محصول کمتر از قیمت پرداخت شده ارزش کسب می کنند. در مقابل، ارزش برای تولیدکنندگان یا شرکت ها – مانند کلگیت، بر اساس قیمت محصول منهای هزینه به دست می آید.
نوآوری ارزش برای Colgate با همسوسازی جنبه های قیمت، هزینه و مطلوبیت به دست می آید. با این ارزش نوآوری
8. ارزش نوآوری
یکی از ابزارهایی که کلگیت در کاربرد استراتژی اقیانوس آبی به کار می گیرد، مدل یا چارچوب نوآوری ارزش است.
با چارچوب نوآوری ارزش، Colgate قادر است به طور مداوم و همزمان استراتژی تمایز و هزینه کم را دنبال کند.
با انجام این کار، کلگیت قادر است نه تنها برای خود بلکه برای مشتریان خود نیز ارزش افزوده و افزایشی ایجاد کند.
این ارزش افزایش یافته و افزایش یافته به دلیل نوآوری ارزش توسعه یافته است.
8.1. ایجاد نوآوری ارزش: خریدار در مقابل تولید کنندهنوآوری ارزش عامل محوری است که به Colgate در توسعه و ایجاد تقاضای جدید با شناسایی و بهره برداری از فضاهای بازار ناشناخته کمک کرده است. با نوآوری ارزش، این شرکت توانسته است به طور مستمر استراتژی ایجاد بازار خود را اصلاح کند و بازارهای جدیدی را برای محصولات خود و فراخوان محصولات خود توسعه دهد.
برای نوآوری در ارزش، درک این نکته مهم است که مشتریان از مطلوبیت محصول کمتر از قیمت پرداخت شده ارزش کسب می کنند. در مقابل، ارزش برای تولیدکنندگان یا شرکت ها – مانند کلگیت، بر اساس قیمت محصول منهای هزینه به دست می آید.
نوآوری ارزش برای Colgate با همسوسازی جنبه های قیمت، هزینه و مطلوبیت به دست می آید.
با این ارزش نوآوری،یک جهش ارزش ایجاد شده است که ارزش محصول را برای مشتری و همچنین برای کلگیت افزایش می دهد.
8. ارزش نوآوری