عنوان درس:
آشنایی با معماری اسلامی
عنوان پروژه:
دوره تاریخی قاجاریه
نام استاد:
مهندس علی آبادی
تهیه کنندگان:
آقایان سجاد حسن پور و مجتبی داورزنی
دانشکده فنی امام خمینی سبزوار
مقدمه:…………………………………………………
تاریخچه قاجاریه: ………………………………………………..
گرایشهای مذهبی-آیینی-(اجتماعی):………………………………………
فصل اول: معرفی بنا ها و شاخصه ها
1-شمس العماره………………………………………….
2-خانه بروجردی ها…………………………………………
3-خانه اتحادیه و خانه ایرج و خانه باغ اسکویی…………………..
4-پل ابریشم ……………………………………………………..
5-کاخ سلیمانیه………………………………………………………..
6-دروازه پیر شبیب جهرم……………………………………………..
7-گرند هتل………………………………………
8-آب انبار آقا………………………………………..
9-تکیه دولت…………………………………………….
10-میدان مشق وباغ ملی………………………………………
11-برج ناقوس……………………………………………………..
14-آثار دیگر از قاجاریه………………………………………………………..
فصل دوم (مواد ومصالح)……………………………………………………………….
فصل سوم:ویژگی های معماری دوره قاجاریه…………………………………………….
بنا های مسکونی دوره قاجار………………………………………………………
ویژگی باغ های دوره قاجار……………………………………………………..
معماری مکان های مذهبی………………………………………………….
نتیجه گیری:……………………………………………………………………….
12-حمام حاج آقا تراب……………………………………………………
13-فرهنگسرای بهشت…………………………………………………………
تاریخچه قاجاریه
1-. نظری کوتاه به آغاز کار این سلسله :
ایل قاجار ، از زمان تشکیل سلسله صفویه نام و نشانی داشتند و در کنار سپاه قزلباش ، در رکاب شاه اسماعیل شمشیر می زدند . در عهد شاه عباس کبیر ، اینان عده ای به گرجستان و تعدادی نیز به دو سوی رودخانه گرگان کوچانده شدند . از این طایفه ، آن گروه که در سمت راست گرگان فعلی یا استر آباد آن روز سکونت داشتند به نام یوخاری باش و آن عده که در ساحل چپ اقامت کردند به نام اشاقه باش معروف شدند .
ما با نام فتحعلی خان قاجار در بیان جریان بخشیدن کنیزی از جانب شاه سلطان حسین صفوی به او آشنا شدیم ، که چگونه کنیز اهدایی حامله از آب در آمد و پس از چندی محمد حسن حسن خان قاجار از این زن پا به عرصه وجود گذاشت . و در همان قسمت توضیح دادیم که در حقیقت محمد حسن خان فرزند فتحعلی خان قاجار نبوده بلکه پسر شاه سلطان حسین می شود .
فتحعلی خان قاجار از قبیله اشاقه باش یک بار به یاری شاه سلطان حسین شتافت و بار دیگر در زمان شاه تهماسب دوم از سلسله صفویه حمایت کرد که بر اثر قدر ناشناسی این دو دیگر در زمان شاه تهماسب دوم از سلسله صفویه حمایت کرد که بر اثر قدر ناشناسی این دو شاه ، او به استر آباد بازگشت و در صفر 1139 هجری به دست یکی از افراد ایل قاجار ، به تحریک نادر کشته شد . پس از کشته شدن فتحعلی خان قاجار ، بخت از اشاقه باش برگشت و قبیله یوخاری باش مورد لطف نادر قرار گرفتند و چون محمد حسن خان ، جان خود را در خطر دید از بیم ، مدت ها متواری شد و پس از قتل نادر به استر آباد آمد و مناطقی را به تصرف خویش در آورد ، و در سال 1171 هجری در راه مخالفت با کریم خان زند کشته شد و کریم خان دختر وی را به زنی گرفت و از نه پسر محمد حسن خان ، دو تن یعنی آقا محمد خان و حسین قلی خان جهانسوز را به شیراز برد ، و چون مردی با صفا و نیک نفس بود .
حسین قلی خان را به حکومت دامغان فرستاد ولی او راه عصیان پیش گرفت و به دست ترکمانان کشته شد و آقا محمد خان تا مرگ کریم خان ، یعنی تا سال 1193 هجری در شیراز ماند .
زمانی که مرگ کریم خان زند نزدیک شد و حال وی رو به وخامت گذاشت ، آقا محمد خان پیوسته در پی یافتن فرصت بود تا از شیراز بگریزد . به همین سبب آن هنگام که خواهرش یا به روایتی عمه اش زوجه کریم خان ، مرگ پادشاه زند را به اطلاع وی رسانید ، آقا محمد خان بی درنگ به مازندران رفت و با گرد آوردن افراد قبیله خود تلاشی همه جانبه را جهت به دست گرفتن قدرت آغاز کرد .
با پایان گرفتن کار مخالفان به ویژه لطفعلی خان زند ، آقا محمد خان در صحنه ایران به عنوان نخستین پادشاه سلسله قاجار شناخته شد و فعالیت را برای تحکیم موقعیت خود چه از نظر مسایل داخلی و چه از جهت مسایل خارجی دنبال کرد تاریخ نشان می دهد که آقا محمد خان مقتدرترین و با کفایت ترین پادشاه سلسله قاجاریه بوده است ، زیرا بعد از و جانشینانش چنانکه به موقع خواهیم آورد از تدبیر و سیاست قدرتی برخوردار نبودند که از جهات سیاسی روی نام آنان تکیه شود ، و جز در جهت سستی عقیده ، شهوترانی و عیاشی و آلت دست این و آن بودن شهرتی به هم نرساندند . به قول حاج سیاح : « . . . از نصف زمان فتحعلی شاه ، و تمام زمان محمد شاه و ناصرالدین شاه ، تاریخ ایران چیزی ندارد جز اینکه شاه به شکار رفت ، با کدام حاکم چه کرد ؟ یا کدام عالم بر سر مردم چه بلا آورد؟ یا درباریان کدام دسته به دیگری غلبه کرد ؟ یا چه قدر نسوان در دستگاه سلطنت جمع شده اند ؟ . . . »
در مورد نابسامانی و هرج و مرج و آشفتگی وضع به گفته دکتر فووریه طبیب مخصوص ناصرالدین شاه باید توجه کرد که می گوید : « در این مملکت دائما اوضاع و احوال به سهولت و به سرعت تغییر و تبدیل می یابد و بین تخت مقام ، با تخته تابوت فاصله زیادی وجود نداد . و این نشانه خود رایی و عدم ثبات فکری پادشاهان و دولتمردان زمان قاجار است ، و چه خوب نظریه هولباک فیلسوف و متفکر مادی فرانسه در قرن هیجدهم در مورد بسیاری از سلاطین قاجار صدق می کند . هولباک می گوید : « ما در روی زمین فقط پادشاهان و فرمانروایان نالایق و ظالمی را می بینیم که خوشگذرانی و عیاشی و تجمل در آنها ایجاد یک نوع رخوت و سستی نموده ، تملق و چاپلوسی اطرافیان آنها را گرفتار فساد و تباهی ساخته و به قدرت از آزادی سوء استفاده نموده اند و کسی آنها را مورد عتاب و مجازات قرار نداده که جز تشدید تباهی و فساد ، نتیجه دیگری عاید آنان نشده است . به طور کلی ، این فرمانروایان و سلاطین دارای استعداد ، اخلاق و خصایص حسنه نمی باشند . »
گرایشهای مدهبی-آیینی(اجتماعی)
ایران در آستانه قرن نوزدهم
آنچه که در خصوص ایران آن قرن می دانیم اطلاعاتی است که به توسط غربیان در اختیار داریم ویژگی های ایران آن عصر را به سه بخش اقتصادی اجتماعی و سیاسی تقسیم نمود . در آستانه قرن نوزدهم ایران دارای 5 الی 6 میلیون نفر جمعیت بود. جمعیت ایران 20 درصد شهر نشین و 80 درصد در روستاها بسر می بردند و ستون اصلی کشور متکی به کشاورزی و دامداری یا اقتصاد شبانی بود که میتوان آنرا یک اقتصاد معیشتی با بخور و نمیر تعریف نمود. ویژگی بعدی اقتصاد ایران فقدان ارتباطات و فقدان راه بود.
در حالیکه در همان زمان امپراطوری عثمانی و مصر کیلومترها خط آهن داشتند در ایران در ابتدای قرن بیستم فقط 15 کیلومتر خط آهن کشیده شده بود در ابتدای قرن نوزدهم اقتصاد ایران مشابه یک روستای عقب مانده، کم آب و دور افتاده توصیف می شود . بی خبری ایرانیان از دنیائی که در آن می زیستند چنان عمیق بود که فتحعلیشاه رهبر سیاسی تصور می کرد راه رسیدن به « ینگه دنیا» «قاره آمریکا» از طریق کندن زمین و حفر چاه است.
فقدان ارتباط موجب عقب افتادگی شدید مردم در تجارت، سیاست ، روابط بین الملل علم و فرهنگ منقطع ، منفک و جای مانده از مابقی جهان بوده. دلایل مختلفی را در ریشه یابی عقب افتادگی ایران می توان بر شمرد ولی نویسنده بر طبق دیدگاه خود استعمار را عامل عقب ماندگی دانسته، این نظر یه که توسط تفکر چپ وارد معرفت سیاسی جامعه ما گردیده اکنون مبدل به یکی از جدی ترین دیدگاهها در ریشه یابی علل عقب افتادگی ایران شده . در این نظریه ، سرمایه داری شرکتهای چند ملیتی، امپریالیزم، استکبار، استعمار و در یک کلام غرب عامل اصلی عقب ماندگی ایران قلمداد می شود. این نظریه تحت عنوان تئوری وابستگی بعد از جنگ جهانی دوم از جانب برخی جامعه شناسان و اقتصاد دانان رادیکال مارکسیست در غرب شکل گرفت، امروزه در میان جامعه شناسان و نظریه پردازان مباحث توسعه در غرب «نظریه تئوری وابستگی» کمتر دنبال شده ولی در کشور ما کماکان اصلی ترین نظریه در تبین و تحلیل پدیده عقب ماندگی ایست.
مقبولیت تئوری وابستگی به واسطه پیام غرب ستیزانه ای است که در آن نهفته است.
حال چرا تفکر غرب ستیزی در جامعه ایران رواج یافته؟
قرن نوزدهم را می توان عصر به وجود آمدن تماس و گسترش ارتباطات دانست که تبعات بسیار مهم تاریخی به بار آورد و به منزله الگوئی برای پیشرفت و از میان برداشتن بی خبری اجتماعی ، اقتصادی و استبداد سیاسی بوده که موجب امید و قوت قلب ایرانیان طالب پیشرفت و اصلاحات گردیده
بییسسیس
، این تحول در پیدایش انقلاب مشروطه نقش داشته و این انقلاب خود نیز نتوانست موفق باشد و موج غرب گرایی فکری با مشروطه به اوج خود رسید.
سئوال قابل طرح آنست که چه شد که تفکر «غرب گرای» قبلی این چنین جای خود را به معرفت «غرب ستیز» فعلی داد؟
نخستین دلیل رواج این فرهنگ عقب ماندگی مزمن علوم انسانی در ایران و فقدان روش نقد نظری باز می گردد. دلیل بعدی که اسباب موفقیت نگرش جدید به غرب را فراهم آورد آن بود که این اندیشه توسط چپ وارد جامعه ما گردید. دلیل سوم نظریه استعمار ، عامل عقب ماندگی آن بود که بسیاری از آرای چپ توسط گروهی و جریانات اسلامی مورد استفاده قرارگرفت و آرای چپ از مقبولیت زیادتر بین اقشار تحصیل کرده و دانشمند و روشنفکران جامعه برخوردار بود. همچون مجاهدین که عملاً حد و مرزی میان اسلام و مارکسیزم قائل نبودند و به این اعتبار که مارکسیزم تنها ایدئولوژی و حامی منافع ستمدیدگان و زحمتکشان است . وارد تفکر مجاهدین شد.
بنابر این جریان «غرب ستیزی» یا پیدایش جریانات اسلام گرای مدرن در ایران تقویت گردید و به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به مراتب جدیتر گذشت.
علل بقاء قاجارها
چگونه قاجارها موفق شدندنزدیک به یک قرن و نیم حکومت نمایند؟ و چگونه توانستند دارای طولانترین مدت حکومت در ایران پس از اسلام باشند. ایا مردم ایران متوجه فساد در دستگاه حکومتی نشده بودند؟
اما واقعیت آنست که مخالفتها فقط در دو دهه آخر عمر این سلسله صورت گرفت و اساساً فکر مخالفت و اعتراض مطرح نبوده. و توجه به اینکه قاجارها نه کشور داری می کردند. نه به فکر عمران و آبادانی بودند ، نه صفات شخصی خوب داشتند، نه ارتش مرتبی و نه از یک ماشین اجرائی کارا و اقتصاد توانمند برخوردار بودند ، نه محبوبیت سیاسی و یا حتی وجهه دینی داشتند ، چگونه توانستند نزدیک به یک قرن نیم حکومت نمایند؟
اولین درخشش سر سلسله قاجاریه یکپارچه کردن ایران بودن که عملاً از دست رفته بود آغا محمد خان که رئیس یک قبیله بود مردی جنگجو ، نترس ، خستگی ناپذیر و جاه طلب بود و سبک زندگیش قبل و بعد از پادشاهی تفاوت چندانی نکرد، وی مردی کاردان ، با لیاقت و مدبر بود و سرزمینی را که پریشان و گرفتار ملوک و الطوایف بود امن کرده و جهانیان را از پیشرفت های خود خیره ساخت مهم ترین ویژگی آغامحمدخان نظامی گری اوبود.
دومین حاکم سلسله قاجار نزدیک چهل سال حکومت کرد و این سئوال مطرح است که وی یا آنکه نه بنیه نظامی داشت نه از اقتصاد محکمی برخوردار بود ، نه از یک بورکراسی منسجم و نه از محبوبتی در میان مردم، چگونه توانست 40 سال بی درد سر حکومت کند؟
در یک کلام حکومت بر ایران آنروز ، چندان پیچیده و طاقت فرسا نبود. و مادام که جامعه چنین حالتی داشت قاجارها بدون درد سر بودند. ولی بتدریج که تحولاتی حاصل شد در اولیه کار دچار اشکالاتی شدند.
عامل بعدی در بقای قاجارها تغییر در ساختار نظام قبیلگی در داخل و خارج از ایران بود در خلال این قرن جمعیت صحرانشین کاهش یافت و گسترش شهر ها به موجب کاهش جمعیت صحرا نشین شد و به این ترتیب توان نظامی قبایل نیز کاهش یافت، پیدایش ارتباطات جدید ، تسلط حکومت بر اطراف و اکناف و دگر گونی تجاری و اقتصادی دست به دست هم داده و دیگر قبایل از آن قدرت و نفوذ قبلی برخوردار نبودند. کاهش خطر قبایل اگر چه برای بقای قاجارها مهم بود ، اما به هر حال آنان برای اعمال حاکمیت خود مجبور به اتخاذ روش ها و سیاستهایی بودند که مهم ترین و اصلی ترین سیاست یا استراتژی آنها برای حکومت سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن بوده سئوال بعدی اینست که این سیاست را در عمل چگونه اجرا می کردند؟ بنظر می رسد ازدواج یکی از موثر ترین شیوه ها بوده، که به مصلحت سیاسی با وابستگان درجه اول سران عشایر و ایلات و در مواردی علما صورت می گرفته. در هر ازدواج مخالفی مبدل به یک متحد و یا حداقل خنثی می گردید. و به این ترتیب دربار فتحعلیشاه بدل به مرکز قدرت سیاسی کشور شد.
عنصر دیگری که غیر مستقیم به بقاء قاجار کمک نمود فقدان تلاش جدی در جهت تغییر و اصلاحات بوده زیرا اصلاحات به منافع گروهی خدشه وارد کرده ، نیاز به بودجه و هزینه کلان داشته و طبعاً تبعاتی مثل بالا رفتن هزینه زندگی و مالیات دارد که خود ایجاد نارضایتی می نماید قاجارها در یکصد سال اول حکومتشان از به اجراء گذاردن هر گونه تغییر و اصلاح جدی خودداری نموده و به این ترتیب تعادل سنتی جامعه را حفظ کردند و آخرین عامل در بقای این سلسله مذهب بود که از حساسیت خاصی برخوردار بوده است.
مذهب و قاجارها
رابطه قاجارها با مذهب از چندین عنصر تشکیل میشده که تحلیل آنرا پیچیده می سازد. رابطه چند بعدی این سلسله با مذهب به سه بخش اصلی تقسیم می شود.
نخست جایگاه کلی حکومت قاجارها در چارچوب باورهای نظری شیعه در قرن نوزدهم ثانیاً چگونگی نگرش فردی حکام قاجار نسبت به دین و علما و متقابلاً نظر علما به حکام و بالاخره بررسی عوامل بین علما و دربار قاجار.
اگر چه قاجارها صفویه نبودند و ویژگیهای دینی معنوی آنان را نداشتند، اما مبانی فلسفی دینی و فلسفه سیاسی نگرش به حکومت در جامعه ای که آنان در آن به قدرت رسیدند تفاوتی ماهوی با جامعه صفویه نداشت، و براساس گزارشهای تاریخی آغامحمد خان قاجار در هنگام تاجگذاری در یک حرکت سمبولیک همچون شاه اسماعیل شمشیر وی را بر کمر بست و اعلام کرد که سلطنتش و شمشیرش هر دو در خدمت به تشیع می باشد شرح دینداری دومین پادشاه قاجار نیز بسیار مفصل تر است وی مساجد بسیاری در تهران و دیگر شهرهای ایران احداث نمود و پیوند های عمیق با علما برقرار کرد که اقتدار هر یک از این مراجع به ثبات و پایداری حکومت وی کمک موثری بود.
اما در دو دهه آخر حکومت قاجارها ناصرالدین شاه ضمن حفظ حرمت علما تلاش کرد از نفوذ سیاسی و دخالت آنان در امر حکومت بکاهد ولی در مجموع بغیر از دو دهه آخر رابطه بین حکام قاجار و علما بسیار گرم و نزدیک بوده اما رابطه علما با قاجارها آنان راجع به مذهب و حاکمیت نگرش چندان متفاوتی با عصر صفویه نداشتند و این تشابه به اندیشه سیاسی علما پیرامون سقوط حکومت در عصر غیب باز می گردد. به عبارت دیگر چه علما می خواستندو چه نمی خواستند تایید حکومت قاجار ها در عمل و تکذیب آن در تئوری منجر به تفکیک در حوزه دین و سیاست از یکدیگر شد.
حال طرح این سئوال که چرا نهاد قدرت سیاسی با حکومت از چنین جایگاه نیرومند و مقدسی در ایران برخوردار می شود. این سئوال مورد ریشه یابی قرار گرفته و از ابتدای پیدایش تمدن در فلات ایران . حکومت از دو ویژگی بنیادی برخوردار بوده. اولاً دارای قدرت مطلق بوده، به نحوی که بیرون از حکومت و مستقل از
ن هیچ نماد دیگری اعم از صنفی ، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نمی توانسته وجود داشته باشد. ثانیاً همواره به دور نهاد حکومت در ایران یک هاله ای از تقدس و الوهیت کشیده شده. و این ویژگی را هم در حکومتهای قبل از اسلام و هم بعد از آن شاهد هستیم . و آخرین دلیل برای نزدیکی میان علما و حکومت قاجارها به تدریج با خود ثبات، امنیت و رونق اقتصادی را به دنبال آورد، و علما از این مساله بسیار استقبال کردند و از جمله عوامل مهم در تثبیت و بقاء آنان بشمار می رفته.
وضعیت زن در دوره قاجار:
الف ـ ازدواج :
درجامعه عهد قاجار ، فاصله چندانی بین کودک و ازدواج دختران وجود نداشت . دختران اغلب از هفت تا سیزده سالگی ازدواج می کردند و عملاً به عنوان رکن مستقلی وارد معرکه زندگی خانوادگی می شدند . درواقع عواملی چون دست یابی به استقلال اقتصادی ، رشد نسبتاً سریع دختران درآن روزگار و پایین بودن میانگین عمر ـ به دلیل شیوع بیماریهای گوناگون و عدم رعایت اصول بهداشتی ـ در افزایش این ازدواجهای زودرس موثربود . از طرفی باورهای اجتماعی رایج نیز در تحقق ازدواجهای بی تاثیر نبود . براین اساس ، سعادتمندترین دختران آنهایی بودن که در خانه شوهر به بلوغ می رسیدند . زیرا تصور می شدکه بدین گونه ، آنان از وسوسه های نفسانی بیشتر در امان خواهند ماند. به خاطر همین باورها بود که بسیاری از ازدواجها در سنین قبل از بلوغ دختران انجام می شد. دختران و پسران تقریباً هیچ گونه اختیاری در برگزیدن همسر آینده خود نداشتند و حتی اغلب هنگامی که هنوز درگهواره بودند ، آنان را برای هم نامزد می کردند و بار رسیدن به سن بلوغ و یا اندکی پیش از آن ، به عقد یکدیگر در می آمدند.
وظایف زن در خانه
مراقبت از کودکان ، از جمله وظایف مهم زنان بود. هر زن ایرانی ، غالباً فرزندان بسیاری به دنیا می آورد. در واقع ، عدم آشنایی با اصول جلوگیری از بارداری ، رواج مرگ و میر اطفال ، به خاطر فقدان بهداشت عمومی و شیوع بیماریهای مسری، و همچنین شوق داشتن پسران بیشتر به دلیل نیاز فراوان به نیروی کار ، دراین امر موثر بوده است . پولاک درباره زایمانهای مکرر زنان ایرانی چنین می نویسد :
« زنان ایرانی شش تا هفت بار می زایند. با این حساب باید گفت که جمعیت مملکت به سرعت رو به فزونی است ، زیرا بچه ها همه خوش رشد و پرقدرت هستند. اما نباید از نظر دور داشت که در بیشتر شهرها ، از هر شش بچه ، به زحمت دو نفر درقید حیات می مانند و گاهی همه آنها تلف می شوند. در اغلب شهرها ، درآمار تولد و مرگ ، میزان تولد کمتر از مرگ دیده می شود. در بهار سال 1859 میلادی ، تنها دراصفهان متجاوز از هشتصد بچه به بیماری آبله جان سپردند. »
دختران به واسطه ازدواج درسن کم ، و وارد شدن د رخانواده و محیط تازه مسئولیتهای جدیدی ، از جمله وظایف مادری را به عهده می گرفتند . پسران نیز از سن یازده سالگی به محیطهای خارج از اندرون راه می یافتند و یا درکنار پدر مشغول به کار می شدند . آنها حداکثر در سن شانزده – هفده سالگی ازدواج کرده مسئولیت خانواده ای را برعهده می گرفتند.
طلاق
در نظام خانوادگی دوران قاجار ، حق طلاق با مردان بود. «درخواست طلاق از سوی مرد ، با بهانه و یا بدون هیچ بهانه ای برای اجرای آن کافی بود. » نازایی و خروج از جاده عفاف ، از عمده ترین دلایل طلاق زنان بوده است . در پاره ای مواقع ، عیوب جسمی ، مانند نابینایی نیز می توانست مرد رابه طلاق زن سوق دهد . گاه نیز بدقدم بودن زن به هنگام ورود به خانه همسرش می توانست دلیل طلاق باشد. بدین معنی که همزمان با ورود او به خانه همسرش ، حوادث شومی در آن خانه روی داده باشد. زن درموارد خاصی چون عدم دریافت نفقه از مرد، انحرافات اخلاقی و یا ناتوانی جنسی مرد می توانست در خواست طلاق نماید.
درهر صورت ، حق طلاق دراختیار و به رضایت مرد بود و زنانی که قادربه تحمل مشقات زندگی با همسر خودنبودند ، تنها از طریق راضی شدن مرد به طلاق، می توانستند از زندگی با وی آسوده گردند . زنانی که شوهرانشان با طلاق آنها مخالف بودند ، با بخشیدن مهر و یا حتی پرداخت وجهی اضافه بر آن به شوهر ، و یا انجام عملی که مورد تنفر مردان باشد ، به خواست خود می رسیدند . پس از طلاق نیز ، فرزندان چه از زن عقدی یا صیغه ای به پدر تعلق می گرفتند و مادرهیچ حقی نسبت به آنها نداشت.
ب ـ نقش زنان در تولیدات اقتصادی
زنان در عهد قاجار ، خواه از طریق تولید برای خانواده و خواه تولید برای امرار معاش نقش مهمی درمعیشت خانواده ایفا می کردند و این نقش در اقتصاد کشور نیز بی تاثیر نبود. چنانکه اشاره شد یکی از دلایلی که به نظام چند زنی دامن می زد ، استفاده از نیروی جسمی زنان در تولیدات کشاورزی بود. درمیان قبایل ترکمان ، ازدواج با زنان بیوه ، به دلایل تجربیاتی که آنان در قالی بافی و دامپروری داشتند، از اولویت بیشتری برخوردار بود. منابع تاریخ موجود ، به دفعات از نقش مهم زنان نواحی مختلف کشور در مسائل اقتصادی یاد می کنند. پاتینجر که در زمان سلطنت فتحعلی شاه (1212-1250 هـ . ق ) به ایران آمده بود، گزارشی مبنی بر نقش سودمند زنان کرمان درتولید و تبادلات جاری آن زمان دارد و اعلام می دارد که صنایع شال بافی ، نمد بافی و تفنگ سازی این منطقه در سراسر آسیا شهرت دارد و یک سوم جمعیت سی هزار نفری کرمان ، اعم از زن و مرد ، به این صنایع اشتغال دارند.
یکی از مهمترین کالاهایی که زنان نقش مهمی درتولید آن داشتند قالی بوده است. در واقع در دوره قاجار ، بیشتر زنان با تولید این کالا آشنایی داشتند و قالیهایی که از سوی زنان در شهر های اصفهان ، کرمان ، همدان ، شیراز ، مشهد ، اردبیل ، کرمانشاه و تبریز تهیه می گردید ، از شهرت بیشتری برخوردار بودند .
قالیهای ایرانی درعهد قاجاریه ، دارای چنان کیفیت و شهرتی بودند که راهی بازارهای جهانی می شدند.
تفریحات و مشغولیهای بیرون از خانه
وظایف و اشتغال گوناگون زنان دراندرون ، هرگز به معنای حبس کامل و محروم بودن مطلق آنان از تماس با اجتماع نبوده است و همواره ضرورتها و دلایلی چند، زنان را به محیط خارج از اندرونی می کشاند. از جمله اصلی ترین این ضرورتها ، تهیه مایحتاج عمومی از بازار بوده است . پولاک ، با صراحت ازاین واقعیت یاد می کند که :
« زن ایرانی ، در خروج از منزل آزادی بسیاری دارد. »
علاقه زنان به تردد در بازارها ، تنها به منظور تهیه مایحتاج خانه نبوده است و عواملی چون ارضای حس کنجکاوی ، مصاحبت با انبوه زنان ، آشنا و بیگانه ، آسودن از رنجهای خانه درمدت حضور دربازار ، و ذوق شنیدن اخبار عجیب و غریبی که درمحدوده اندرونی همواره از آن محروم بودند، به این علاقه بیشتر دامن می زد. ازاین رو زنان در بازار، قبل از اینکه به فکر خریدباشند ، به اقناع تمایلات یاد شده می پرداختند و به قول دروویل : « آنها به دکانی سر می کشند تا درمیان کنجکاوان ، مقام برجسته ای برای خود احتراز کنند. » او می افزاید : « من بارها ناظر زنانی بوده ام که قریب سه ساعت ، در شلوغ ترین نقطه بازار مشغول وراجی بودند .»
ج : حیثیت اجتماعی زن
باتوجه به مباحثی که تاکنون ارائه شده است ، در وهله اول چنین به نظر می رسد که زنان بایستی به دلیل حضور فعالانه ای که در صحنه های مختلف زندگی اجتماعی داشته اند، دارای وجهه و حیثیتی منطبق با عملکرد مثبت خود باشند، اما با این وجود تعجب آور است که با فقدان یک قضاوت منطقی درباره آنان مواجه می شویم .
فرودست پنداشتن و حقیر شمردن زنان ، به طرق مختلف در جامعه رایج بود و این ذهنیت، از بدو تولد نوزاد دختر ، به گونه ای مداوم درپیکر اجتماع تزریق می شد . گزارش کارلاسرنا، این واقعیت تلخ را به خوبی منعکس می سازد.
«برای زائو ، سه روز اول بعد از زامیان روزهای بسیار خسته کننده ای است . چرا که او موظف است با بستگان و دوستانی که برای تبریک گفتن به قدم نورسیده نزد وی می آیند، مرتباً دیدار کند . درواقع دراین مدت ، همیشه درخانه جشن و مهمانی است . اگرنوزاد پسر باشد، جشن و سرور مفصلتر است … به [نوزاد ] دختر چندان محلی نمی گذارند و گاهی بی اعتنایی در مورد دختران به افراط می کشد. درمیان مردم نیز، برای کوچکترین نقطه ضعف ـ که نوزاد دختر در بدو تولد با خود دارد- با تعصب کینه آمیز… برخورد می گردد. »
درمجموع جامعه عهد قاجار ، جامعه ای خرافاتی بود و زن و مرد آن ، سخت به خرافات معتقد بودند . با این وجود ، زنان دراین مورد ، در راس قرار داشتند. زن در جامعه قاجاری ، همواره درمعرض تهدید خطرات گوناگون بود. به عنوان مثال ، به دلیل نازایی زنان و یا مجاز بودن تعدد زوجات برای مردان ، مردان به راحتی می توانستند زنان دیگری را به نکاح در آورده و زنان قبلی خود را مطرود و بی سرپناه باقی گذارندو زن دراین دوران ، مجبور به تحمل فشارهای اجتماعی بسیاری بود. او در اندرون ، همزمان با ظهور رقیبان ، با عدم توجه همسر خود مواجه می شد و ناچار بایدمحیط پراز رقابت و حسادت اندرون را تحمل می کرد.از سویی دیگر، همان گونه که اشاره شد ، عرف جامعه و ناامنیها نیز، ویرا به ماندن دراندرون تشویق می کرد. به همین دلیل ، زن دراین دوره آموزشی نمی دید و نسبت به درک بسیاری از مسائل عاجز بود. دراین بحبوبه تنها
راه حلی که او برای مشکلات خود می جست و تنها مامنی که می توانست آزادانه مسائلش را مطرح کرده و به حل آنها نیز امیدوار باشد، پناه بردن به سحر و جادو و رمالان بود. درواقع زنان از این طریق ، خود را از اضطرابهایی که جنبه روانی داشت ، می رهانیدند . ازطرفی ، آنچه این بازار را پررونق می ساخت ، وجود جمع کثیری رمال و فالگیر و غیره بود که ازاین طریق امرار معاش می نمودند.
فصل اول: معرفی بناها و شاخصه هایشان:
1-شمس العماره: معیرالممالک به وسیله معماران و استادکاران آن زمان به مدت دوسال یعنی از سال 1282 ه.ق ساخت این عمارت را شروع کرده و تا سال 1284 ه.ق به طول می انجامد. این بنا حدود 140 سال پیش ساخته شده است.
مصالحی که در ساختن شمس العماره از آن استفاده شده است عبارتند از آجر ، خشت، کاه گل، ساروج و… که ساروج نوعی ملات ترکیبی از گرد آهک خالص _ خاکستر _ ماله بادی و مقدار کمی لویی (گل نی) بوده است و خیلی محکم عمل می کرده و شاید استحکام آن به اندازه سیمان باشد. از آهک در معماری شان خیلی استفاده می کردند، مخصوصا در پی ساختمان ها، چون این شفته آهک باعث استحکام بیشتر ساختمان می شود و هر چه رطوبت به آن بخورد محکم تر می شود. بر خلاف گچ که هر چه رطوبت به آن بخورد زودتر از بین می رود. مثلا ما در حمام هایمان آهک بری داریم و این به خاطر همان رطوبت است که باعث استحکام هر چه بیشتر آهک می شود. از دیگر مصالح استفاده شده چوب است که حتی برای اتصال دیوارها نیز از چوب استفاده می کردند. روی پوشش هایشان از ورق استفاده می کردند که به صورت مس بوده و آن را به وسیله کوبیدن به دست می آوردند. البته جلوتر و در زمان پهلوی از ورق گالوانیزه استفاده می کردند.در نمای بیرونی کاملا از آجر استفاده شده است.
ارتفاع این بنا بدون حساب کلاه فرنگی 25 متر و با کلاه فرنگی 30 متر است. و ما تا آن زمان در تهران چنین بنای بزرگی نداشتیم. در ضمن شمس العماره بلندترین بنای این مجموعه، یعنی کاخ گلستان نیز هست. خصوصا آن زمان که دود و آلودگی نبوده و وقتی داخل کلاه فرنگی می نشستند می توانستند کل تهران را ببینند. در حال حاضر هم وقتی به کلاه فرنگی می روید می توانید همه جار را ببینید.
عمارت شمس العماره به چه منظور ساخته شد و اساسا کارکرد آن چه بود؟ شمس العماره به منظور اینکه از فضای اندرونی آن برای خانواده و فضای بیرونی آن برای مهمان استفاده می شده است. و جالب است بدانید در پشت عمارت دری وجود دارد که به خیابان ناصرخسرو منتهی می شد.
از شمس العماره برای تشریفات مهمان ها استفاده می شده و بیشتر از طبقات پایین آن استفاده می کردند. و طبقات بالایی بیشتر به خاطر این ساخته شده بود که می گویند عصرها ناصرالدین شاه از طریق آن به کلاه فرنگی می رفته و در حالی کهبستنی ای می خورده اطراف را هم نگاه می کرده و بیشتر جنبه تفرج گاه داشته تا رفت وآمد. چون رفت و آمد آن هم خیلی سخت است و پله های خیلی مرتفعی دارد که حدود چهل یاچهل و پنج سانت است. البته این هم دلیل داشته با توجه به عرضی که این پله ها دارد باید به پاگردها و پله ها یکسان می اندیشیدند به خاطر همین اگر می خواستند ارتفاع پله ها را کمتر کنند مجبور می شدند که عرض پله ها را زیاد کنند که به آنها جواب نداده است.
طبق مدارک و تصاویر و عکس هایی که دیده شده و گزارش های مکتوب مرمت این جا تقریبا مربوط به سال 1360 است. البته قبل از این هم یک دوره ای مرمت شده است، ولی نه به آن صورت، در دهه 60 یک سری کار اساسی روی آن انجام می دهند. بخش هایی که داشته تخریب می شده را دوباره بازسازی کردند و در بخش هایی با تیر آن از فرو ریختن دیوارها جلوگیری می کنند. برج ساعت در حال ویرانی بوده که محتویات داخلی اش را فلز می کنند و دوباره دورش را آجر می چینند. آن بخشی که پوشش چوبی داشته را تعویض می کنند و طاق ضربی می کنند. این کارها در سال های 60 تا 65 انجام می گیرد. بخش مرمت این کاخ هم در همان زمان انجام گرفت و بعد از آن کار خاصی روی آن انجام نشد. تا سال 1377 یا 78 که یک سری پله هایی که در زمان پهلوی به بنا اضافه شده بود (مقابل ایوان) حذف کردند. چون اصلا به معماری این بنا هم نمی خورد. بعد از حذف این پله ها طبق همان کاشی هایی که در زمان قاجار بعد از حذف آن پله های ابتدایی روی دیوار کار شده بود آن مقدار کاشی را که در انبار داشتیم نصب کردیم، و بقیه را نیز سفارش دادیم تا به همان شکل برایمان بسازند.
شرح پلان خانه بروجردی ها: (معماری داخلی وعملکردفضاها) * مساحت 1700مترمربع-زیربنا1000مترمربع- * دوطبقه ودربعضی قسمتها مثل قسمت جنوبی که باسرداب دارای 3طبقه است. * دارای یک حیاط با ابعاد20در30- * دارای 3ورودی درشمال(ورودی اصلی)،غرب(مخصوص مراسم مذهبی وغیره) وجنوب(برای خواص)-ایوان های سرپوشیده دراطراف حیاط. * جلوخان درفضای هشتی که دارای 6عددسکو برای انتظارمراجعین می باشد.این سکوها پاخوری نام دارد
شرح پلان خانه بروجردی ها:
(معماری داخلی وعملکردفضاها)
* مساحت 1700مترمربع-زیربنا1000مترمربع-
* دوطبقه ودربعضی قسمتها مثل قسمت جنوبی که باسرداب دارای 3طبقه است.
* دارای یک حیاط با ابعاد20در30-
* دارای 3ورودی درشمال(ورودی اصلی)،غرب(مخصوص مراسم مذهبی وغیره) وجنوب(برای خواص)-ایوان های سرپوشیده دراطراف حیاط.
جلوخان درفضای هشتی که دارای 6عددسکو برای انتظارمراجعین می باشد.این سکوها پاخوری نام دارد
تالار اصلی
بادگیر
خدماتی
شاه نشین
اتاق پنج دری
ایوان
سه دری
سردر
هشتی
دالان
سردر
هشتی
دالان
اتاق پنج دری
ایوان
سه دری
تالار اصلی
بادگیر
خدماتی
شاه نشین
سرداب مرکزی
سرداب
زیرزمین
معمولاً ارتفاع قسمت تابستان نشین در این خانه ها زیاد است تا هوای گرم به بالا صعود کرده و هوای خنک تر در سطح پایین اطاق، جایگزین شود. بادگیر ها و هواکش ها نیز غالباً در سمت جنوبی ساختمان قرار دارند تا تهویه هوا بهتر صورت گیرد. بادگیر های هشت طرفه خانه بروجردی ها به اطاق اصلی خانه که همان تالار در طبقه همکف است و سرداب زیر آن در قسمت تابستان نشین، راه دارد و حفره های روی گنبد تالار، از سمت جریان باد، عملکرد بادگیر و از سمت مخالف آن، عملکرد هواکش را دارند که خود به آسایش ساکنین خانه در فصول گرم کاشان، کمک موثرتری می کرده است.
تالار و یکی از فضاهای سرپوشیده جبهه جنوبی
تزئینات سقف جبهه جنوبی
خانه اتحادیه عمارتی بیادگار مانده از قاجار است که در مرکز شهر تهران واقع شده است. این اثر در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۰۵۷ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید تخریب این بنا درقلب پایتخت قلب های دوستداران میراث فرهنگی را به درد آورده است
خانه تاریخی ایرج که امروزه سیمایی هراسان و ترسناک به خود گرفته است یادمان دوره قاجار و یادآوردوران های باشکوه هنر معماری ایران است. اثری که پرونده ثبتی خانه سرهنگ ایرج، حدود سال 83 آماده شد و 5 آبان سال بعد به شماره 13857 در فهرست آثار ملی ایران جای گرفت. حدود سال 88 ، اقداماتی نیز در راستای مرمت و بازسازی آن انجام شد با این وجود سال بعد این خانه دوباره به حال خود رها شده و دیگر اقدامی برای حفاظت از آن از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری صورت نگرفت.
تاریخچه خانه باغ اسکوئی:
موقعیت طبیعی بنا :
این خانه در حاشیه کلوتهای جنوبی سبزوار و در منطقه گر م و خشک و حاشیه کویر قرار گرفته است.
موقعیت فعلی :
باغ اسکوئی در سه کیلو متری غرب سبزوار و در مجاورت روستای ابارش قرار دارد.
تاریخچه بنا :
با توجه به نوع معماری مصا لح به کار رفته در بنا می تان ان را به دوره اخر قاچاریه منسوب کرد .
معمار بنا:
استاد عباس یزدی
مالک بنا:
حاج محمد تقی اسکویی ، تاجر پنبه و زیره
مشخصات بنا :
این بنا شامل دو ایوان شرقی-غربی است.که ایوان شرقی(عکس 1) مشرف به در ورودی باغ است. که شامل 5 ستون و
2 نیم ستون چسبیده به دیوار های شمالی جنو بی( ایوان شرقی ) است. خود بنا از آجر و خشت پخته ساخته شدهو ستون های بکار رفته در ایوان (شمالی – شرقی ) دارای سر ستون هایی به شکل گل و گیاه و انواع گچ می باشد .
طول نمای شرقی بنا 22متر است.نمای قسمت جنوبی(ایوان شرقی)بیشتر از جاهای دیگر تزیینات آجرکاری است که دو پنجره در قسمت بالا و یک ورودی در قست پایین نمای جنوبی را شامل شده که بالای دو پنجره(قسمت بالا)بصورت گتیبه های آجرکاری شده که وسط این کتیبه به آجر(شکا شمسه) تزیین شده که بدین صورت است.
طبقه همکف بنا :
بنای مذکور از طریق دری که در وسط ضلع شرقی بنا قرار دارد به فضای درون خانه راه پیدا میکند ، به طوری که با یک پله اختلاف سطح از کف حیاط وارد راهرویی می شویم که از دو سمت به دو اتاق راه دارد .در سمت راست راهرو اتاق حوضخانه می باشد که تابستان نشین بوده و در کنار آن آب انبار قرار دارد .در داخل اتاق حوض خانه در قسمت غربی دریچه ای نزدیک کف مشاهده می شود که جریان آب را از کانال زیرزمینی نشان می دهد و با بازگذاشتن در دریچه هم باعث خنکی بیشتر فضا می شده و هم رطوبت ناشی از جریان آب را خارج می کرده .
در انتهای راهروی ورودی پلکانی می باشد که به طبقه بالا راه دارد وقابل ذکر است که سقف طبقه همکف به صورت گهواره و چهارطاقی بوده است.
قابل ذکر می باشد در این طبقه انای به عنوان انبار وجود داشته که تنها از طریق حیاط به داخل آن می توان رفت و در حال حاضر کاربری انبار را دارد.اتاق سمت چب راهروی ورودی با پلانی مستطیل شکل و داارای سقف گهواره ای و طاقچه هایی در دیواره آن قابل مشاهده است و این اتاق در ارتباط با اتاقکی در انتهای خود می باشد که به عنوان پستو ( گنجه) میتوان از آن نام برد.
در مورد سقف این طبقه قابل ذکر است که طاق چهار بخش اسم عمومی اش "تاژ" است تاژ در فرهنگهای لغت فارسی به معنی چادری و خیمه پوش هم می گویند. این طاق نیز مثل کلمبو در زمینه های چهارگوش بکار می رود. ولی برخلاف کلمبو در هر طبقه می توان به سادگی آن را مسطح کرد و روی آن اشکوب دیگری بنا نهاد. این طاق درایران نه تنها به صورت چهاربخش بلکه به صورت شش بخش و هشت بخش نیز دیده می شود.
طاق چهاربخش در واقع تقاطع دو طاق آهنگ در دو جهت عمود بر هم است و بهترین اجراء آن در زمینه مربع است
شکل کلی تاق چهاربخشی
شکل کلی چهار تاق ضلعی
طبقه اول بنا
بپلکانی طبقه همکف را به این طبقه مرتبط کرده به طوری که فضا به سه را رو تقسیم می شود که دو راهرو به ایوان راه دارد و راهروی دیگر به اتاقی مرتبط می شود که به عنوان اتاق مهمان کاربری داشته که بادگیری بر بالای آن قرار دارد و سقف آن مسطح بوده .البته قابل ذکر است که علاوه دسترسی این اتاق از طریق این راهرو ، دسترسی دیگری از ضلع جنوبی برای آن تعریف شده که امکان آن می رود که الحاقی باشد .
سقف بالای راهروی مرکزی به صورت کلاه فرنگی با هورنویی می باشد که در حال حاضر پوشانده شده است.
پل ابریشم در مسیر جاده شاهرود – سبزوار و حدود 150 کیلومتر شرق شاهرود ، بر روی شاخته ای از رودخانه کال شور، بین دو کاروانسرای عباس آباد و صدرآباد واقع گردیده و از ساخته های دوره قاجاریه است . به نوشته اعتمادالسلطنه در « مطلع الشمس » پل سه چشمه دارد و دهه دو چشمه طرفین ، چهار ذرع می باشد و چشمه وسط ، 5 ذرع عرض دارد. طرفین طاقها چهار میل است و ارتفاع هر میل یک متر ، از ابتدای پل تا چشمه اول 28 ذرع می باشد. این پل از ابنیه محمدناصر خان ظهیرالدوله است و تماماً آجری ، روی آن سنگفرش و در جنوب پل مزبور و به فاصله چند ذرع ، آثار پل خرابه ای است که مردم آن را از بناهای شاه عباسی می دانند. پل دوره قاجاریه که به پل ابریشم بالا (در مقابل بقایای پل قدیمی تر به نام پل ابریشم پایین) معروف است ، چندین بار تعمیر و بازسازی شده است. طول پل کنونی حدود 30 ، عرض آن 70/8 متر و پهنای دهانه های آن 80/4 ، 35/5 و 80/4 متر است پایه های پل در جهت مخالف جریان رودخانه دارای موج شکن های مثلثی شکل است. طاق دهانه های پل دارای قوس جناغی خوابیده است و آجرچینی بالای طاق های کناری به شیوه تزئینی صورت گرفته است. رودخانه کالشور در این محل در اکثرمواقع سال خشک است.
کاخ سلیمانیه
کاخ سلیمانیه کرج از یادگارهای دوران قاجار و یکی از معدود آثار ثبت شده فرهنگی و تاریخی شهرستان کرج است که در محدوده مرکزی شهر و در داخل دانشکده کشاورزی کرج واقع شده است.
این کاخ در کنار دیه کرج و به دستور سلیمان میرزا فرزند فتحعلی شاه قاجار ساخته شد. ساخت این کاخ در این منطقه از سه جهت قابل بررسی و توجه است؛ ابتدا آنکه جلگه خوش آب و هوای کرج ییلاق و اتراق گاهی امن و زیبا را برای خانواده سلطنتی فراهم می ساخته که علاوه بر دوری از هیاهوی پایتخت، به فاصله بسیار کمی در حدود یک روز راه از آن واقع می شد.
دوم آنکه استقرار آن بر سه راهی کهن مازندران، ری و طالقان و همچنین بر سر راه آذربایجان که خاستگاه ایل قاجار بوده، موقعیتی کاملا استراتژیک برای سفر های مکرر خاندان سلطنتی به غرب داشته است و در نهایت آنکه ساخت این کاخ بر سر راه آذربایجان، در دوران سلطنت فتحعلی شاه قاجار صورت گرفته که از جمله پرتنش ترین ایام حکومت قاجاریه بوده و با درگیری ها و مشکلات حاد و عدیده ای، خصوصا در غرب کشور و منطقه آذربایجان توام بوده است. کاخ سلیمانیه به همراه باغ مقابل خود و همچنین ردیف ساختمان های ملازمین موکب شاهی تشکیل مجموعه حکومتی واقامتی کوچک و بسیار زیبایی را می داده است که متاسفانه در حال حاضر ردیف ساختمان های ملازمین در طرح های توسعه دانشکده کشاورزی از بین رفته و کاخ سلیمانیه و باغ کوچک آن تنها مانده اند! ساختمان کاخ سلیمانیه بنایی است آجری، متقارن و کشیده به نسبت ۵ به یک باسقف شیروانی و دارای تمامی مشخصه ها و مولفه های سبک معماری دوران قاجار که می توان آن را از جمله ساده ترین، زیباترین و با احساس ترین ساختمان های دوران خود دانست. تالارها، ارسی ها، نقاشی ها، آیینه کاری ها، قوس های نیم دایره نما، سقف شیروانی، تناسبات نما و نقشه، دواشکوبه بودن آن، همگی از جمله خصوصیات بارز کاخ سلیمانیه بوده که در ترکیب نهایی و بسیار ساده خود و در کنار مجموعه ساختمان ها و باغ پیرامونی، منجر به شکل گیری ساختمانی دوست داشتنی، با هویت و صمیمی شده است.
این ساختمان از آجر و خشت با تیر ها و مهاربندهای چوبی ساخته شده است. تالارها و فضاهای داخلی از انواع تزئینات، شامل نقاشی های دیواری بزرگ و آینه کاری ها با سقف چوبی و همچنین تزئینات گچی اندود شده و نمای بیرونی ساختمان از قاب های آجری جرزها با اندود گچ و خاک و اندکی نقش و نگار. در حال حاضر این ساختمان در محدوده دانشکده کشاورزی کرج واقع شده و سالهاست به حالت متروک، فراموش و رها شده است. قابل ذکر است این بنا به علت قرارگرفتن در کنار مدرسه منسوب به دانشکده کشاورزی، سالها مورد تردد و عبور و مرور دانش آموزان
آموزان قرار داشته و تزئینات و شیشه های الوان آن بازیچه سنگ پرانی های آنان شده و به همین دلیل آسیب های فراوانی دیده است و تنها پس از این دوره، چند سالی با انجام عملیات حفاظتی شامل دیوار کشی و نصب پرده های سراسری روی نما وهمچنین انجام عملیات مرمتی، سعی در حفظ و احیای آن شد و پس از آن نیز هر از چندی با انجام مختصری از فعالیت های مرمتی این داستان ادامه دارد که این همه برای حفظ و نگهداری آن چندان کافی و موثر به نظر نمی رسد.
ساختمان کاخ دارای دو اشکوب است؛ طبقه همکف حدودا به صورت پیلوتی های امروزی و به منظور قرارگیری برخی از فضاهای خدماتی کاخ در نظر گرفته شده و طبقه دوم که از طریق دو راه پله در دو سوی ساختمان قابل دسترسی است، شامل تالار مرکزی بزرگ و اتاق های دو سوی آن که به منظور اطاق های استراحت در نظر گرفته شده، است. از جمله نکات بسیار جالب در این بنا برون گرایی محض این بنا است، به طوری که پنجره های بسیار بزرگ و کم عرض ساختمان باعث شده است فضاها از دو سوی به محوطه بیرونی چشم اندازی وسیع داشته باشند و همچنین در تمام ساعات روز نور گیری کنند که این امر خود باعث شده فضاهای داخلی مملواز نور و روشنایی شوند. تمامی اجزا و عناصر ساختمان شامل فضاها و نما، جرزها و پله ها، نسبت به محور میانی بنا متقارن بوده و ساختار بسیار ساده ای دارد. این امر با توجه به کشیدگی و عمق کم فضاها، فضایی بسیار روشن، شفاف و سبک را در ادامه باغ های زیبای مقابل آفریده است. بنای کاخ سلیمانیه از آثار با ارزش دوران قاجار بوده و با توجه به پایتختی تهران از جمله اولین نقاط توجه و عامل رشد و شکوفایی شهر کرج به شمار می آید به طوری که در اواخر دوران قاجار تاسیس مدرسه فلاحت در کرج و کمی بعد از آن
احداث ساختمان اولیه دانشکده کشاورزی در جوار کاخ سلیمانیه که در حال حاضر ساختمان موزه تاکسی درمی منحصر به فرد دانشکده کشاورزی است، گواه این مدعاست.
در حال حاضر آنچه از معماری دوران قاجار معروف و قابل استناد است، همگی در تهران و در مجموعه کاخ های حکومتی و محدوده ارگ قدیم و عمارت های شمیرانات محدود می شود و کمتر از ابنیه دیگری که در این دوره ساخته شده و واجد تمامی خصوصیات و ویژگی های سبک التقاطی و ترکیبی معماری ایران و غرب است، به چشم می خورد. جای آن دارد که با توجه و حفظ بنای ارزشمند کاخ سلیمانیه و معرفی آن به جامعه متخصص و همچنین شهر و شهروندان، از یکی از آثار ممتاز و زیبای این سرزمین پاسداری شود.
دروازه پیرشبیب
دروازه پیر شبیب که از آثار دوره قاجاریه است، در داخل شهر جهرم در استان فارس قرار دارد.این اثر دارای دالانی با سقف گنبدی است که عرقچین و مقرنس کاری پوشش درونی آن را تشکیل می دهد. ارتفاع گنبد تا کف ۵ متر است و بالای این دروازه کتیبه ای تعبیه شده که تاریخ ۱۲۶۸ قمری روی آن حک شده است.
در بدنه دیوار این دروارزه 6 کتیبه وجود دارد. همچنین سکویی دو طرف این دروازه به عرض 5/4 متر و با ارتفاع یک متر تعبیه شده است. از جمله تزئینات این دروازه می توان به کاربندی های داخل سقف آن اشاره کرد. در سمت چپ این دروازه دو دریچه مشبک کاری شده وجود دارد که آن را با قبرستان و مسجد پیر شبیب جدا کرده است. عمده مصالح به کار رفته در این بنا لاشه سنگ با ملاط گچ است.
قدمت هتل و مسافرخانه در ایران به اواخر دوره قاجاریه باز می گردد. قبل از این هتل اتباع خارجی که به ایران سفر می کردند، جهت اقامت به سفارت خانه های کشور متبوع خود می رفتند یا به بعضی از خانه های شمال تهران که به پانسیون تبدیل شده بودند مراجعه می کردند.
گراند هتل را می توان از آثار معماری اواخر دوره قاجاریه و قدیمی ترین هتل ایران به حساب آورد. گراند هتل بدست یک مهاجر قفقازی به نام باقر خان به مساحت ۱۳۰۰ متر مربع در خیابان لاله زار جنوبی ساخته شد. الگوی پذیرایی در این هتل، از روش پذیرایی در هتل های اروپایی الهام گرفته شده بود.[۱].
نوع بنا : تاریخی
قدمت : قاجاریه (1299-1195 ه ق )
( اریخ میلادی : 1796-1921 م
آب انبار آقا
واقع در استان قزوین و شهر قزوین
تکیه دولت:
بزرگترین امفی تاتر ساخته شده در ایران بود معیرالممالک به دستور ناصرالین شاه ان را بنا کرد
تکیه دولت در ضلع جنوبی محوطه باغ گلستان است قطر تقریبی ان 60 متر است .
میدان مشق:
محدوده تمرین نظامی سربازان بوده است.
ایده ساخت باغ ملی به سال 1306 خورشیدی بر میگردد متصدیان امور در اداره بلدیه تصمیم میگیرند تا محوطه میدان مشق را سامان داده
و پارکی با شیوه اروپایی درست کنند.
باغ ملی:
برج ناقوس(قزوین):
حمام حاج آقا تراب
حمام حاج آقا تراب نهاوند از آثار دوره قاجار است که در بافت قدیمی شهر نهاوند واقع شده و از قسمت های تون، حمام سرد و گرم، حجره شاه نشین، خزینه تشکیل شده، و شامل تزئیناتی نظیر نبرد رستم با دیو سفید، آهک بری و کاشی کاری است و در سال 56 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.این حمام که در بافت قدیمی شهر نهاوند قرار دارد از دو بخش مردانه و زنانه تشکیل شده است. از کتیبه موجود در سر در ورودی این حمام ، بر می آید که ساخت و اتمام بنای حمام مذکور در زمان قاجاریه بوده است و یکی از معدود جاذبه های تاریخی و قابل بازدید در نهاوند است این حمام علاوه بر دو قسمت ماکتها حمام سرد و گرم، حجره شاه نشین و خزینه نیز دارد. که در بخش قدیمی شهر نهاوند و در جانب راست کوچه ای ، به نام سیدها و روبه روی مسجد حاج آقا تراب ، ساخته شده است. مرحوم حاج آقا تراب که یکی از شخصیت ها و روحانیون برجسته و ذی نفوذ زمان قاجار در نهاوند بوده است ، به ساخت چنین اثر عام المنفعه ی ارزشمندی اقدام می کند و از آن پس به نام خود ایشان مشهور گردید
فرهنگسرای بهشت
در کتب تاریخی و عکس های قدیمی شهر مشهد می توان قدمت بنا را به 85 سال قبل یعنی اواخر قاجار و اوایل پهلوی نسبت داد و به دلیل کاربری جدید این بنا به فرهنگسرای بهشت معروف شده است.
عکس هوایی مشهد و موقعیت فرهنگسرای بهشت 1335
از سمت جنوب به خیابان جنت و از سمت
شمال به خیابان مدرس دسترسی دارد.
مساحت تقریبی 2000 متر مربع و زیر بنای
700 متر مربع می باشد.
ویژگی اثر :
بنای فوق به لحاظ صلابت و استحکام مبین ویژگیها و الگوهای معماری و تزئینی عهد قاجار می باشد که می توان آنرا از دو دیدگاه مورد بررسی قرار داد .
مسجد و مدرسه سردار . قزوین . دوره قاجاریه
مسجد النبی (سلطانی) . شهر قزوین . دوره قاجاریه
کلیسای کانتور (برج ناقوس) . شهر قزوین . اواخر دوره قاجاریه .
گرمابه دودر . قزوین . دوره قاجاریه .
گرمابه سردار . قزوین . دوره قاجاریه .
آب انبار حاج کاظم . شهر قزوین . دوره قاجاریه .
ب انبار زنانه بازار . شهر قزوین . دوره قاجاریه .
آب انبار آقا . قزوین . دوره قاجاریه .
آب انبار سردار کوچک . شهر قزوین . دوره قاجاریه .
آب انبار سردار بزرگ . قزوین . دوره قاجاریه .
امامزاده اسماعیل (ع) . شهر قزوین . دوره قاجاریه .
امامزاده حسین (ع) . شهر قزوین . دوران عباسی تا قاجاریه .
مقبره شهید ثالث . شهر قزوین . دوره قاجاریه .
مقبره رییس المجاهدین . شهر آبیک . دوره قاجاریه .
خانه فرهنگ امیر کبیر . قزوین . دوره قاجاریه .
گراند هتل . قزوین . دوره قاجاریه .
خانه مرتضوی . قزوین . دوره قاجاریه .
خانه سید حسین بهشتی . قزوین . دوره قاجاریه .
خانه سید محمود بهشتی . قزوین . دوره قاجاریه .
خانه بهروزی . قزوین . دوره قاجاریه .
خانه خطیبی . قزوین . دوره قاجاریه و پهلوی اول .
دروازه تهران . قزوین . دوره قاجاریه
فصل دوم: مواد ومصالح و تزیینات
تزئینات دوره قاجار : – کاشی کاری هفت رنگ و لعابهای رنگارنگ – نمای داخلی گچبری و کاشیکاری – اره بندی از کاشی – استفاده از آرایه های چوبی در تزئینات – شیشه های رنگی – نقاشی های لندن کاری – استفاده ازآجر تزئینی قالبی و تراش مخصوص دوره قاجار – استفاده از تزئینات آئینه کاری – استفاده از کاشی منقوش و نقش دار ( منقوش اساطیری کهن و درباری) – استفاده از قواره آجر تراش در تزئینات مکانهای مذهبی – رسمی بندی وکاربندی
-مصالح خشتی، آجری، گاه با تزیینات کاشی و گچ
– سنگ وسیمان وآهن رنگ مسلط به بنا در دوره قاجار: – رنگ زرد و نارنجی که گوشه ای از معماری قاجار را شکل میدهد.
ویژگی های معماری دوره قاجار: – استفاده از پنجره های عمودی مشبک رنگی به نام ارسی – استفاده از رنگ قرمز یا ارغوانی در کاشی های خشتی هفت رنگ – استفاده از نقش گل لندنی در کاشیکاری – استفاده از کنگره های کنار بام کاخها – استفاده از نقش ومتیف های تخت جمشید – عناصر تزئینی و نما کاری تحت تاثیر عناصر غربی – ایجاد ایوانهای عظیم ومرتفع در ورودیها – مرکزیت بنا با ستون و سرستونها – بنا ها به شکل مرتفع که حاکی از عظمت وقدرت – مصالح سنگ وسیمان وآهن – تشابه به بناهای دوران هیتلری – درونگرا – تزئینات داخل – معماری کارت پستالی – ایجاد پلکان در محور اصلی – رعایت سلسله مراتب – تبدیل سه دریها به دو دری – سقف شیروانی – ایجاد میادین – ارگ ،توپخانه،میدان مشق – سبزه میدان
فصل سوم
بناهای مسکونی دوره قاجار: – شامل اتاق مرکزی ؛ایوان با دو ستون در برابر آن؛اتاقهای کوچک واقع دراطراف اتاق مرکزی بصورت ساده ومفصل – پلانها کشیده در امتداد بنا – ایجاد چشم انداز وسیع توسط پنجره ها – ایجاد زیرزمین با طرحهای زیبا و پوششهای ضربی آجری – تعبیه حوضخانه – رواج بادگیر برا ی خنک کردن فضا – ایجاد سرستونها وستونها در ورودیها – ایوانهای بلند – ایجاد پلکان دو طرفه در محور اصلی بنا – تبدیل سه دری به دو دری و وارد شدن نور مستقیما" به داخل بنا – تنوع وسبکی وگشا یش فضاها بیشتر – سقف شیب دار و شیروانی – آمیزه ای از معماری ایرانی و اروپائی * از آثار بنا ؛ خانه بروجردی در کاشان – خانه آقای شیبانی در طبس * درونگرائی جای خود را به برونگرائی در شکلگیری خانه ها میدهد. تزئینات بکاررفته در خانه ها: – آیینه های قدیمی با گچبریهای پر کار وظریف – ستونها وسر ستونها ی مرمرین به سبک اروپائی – نقاشی دیواری با موضوعات مختلف – محوطه سازی انگلیسی و فرانسوی با سطوح وسیع چمن کاری – حوضچه ها وحوض های مربع مستطیل – آذین بندی فضاها ی داخل وخارج
ویژگی باغ های قاجاریه:
-ساختار فضایی
– احداث در زمینهای شیب دار – تراس بندی با پله – محصور شدن با دیوارها – ایجاد ورودی طاقدار – ایجاد محور طولی( رابطه سر در با فضای اصلی( – جریان آب در محور اصلی – تقسیم ساختار باغ به اندرونی وبیرونی – استفاده از نهر آب بعنوان محور – استخر – کاشت درختان تزئینی در حاشیه ها – ایجاد حس امنیت ومحرمیت – بر افراشتن چادر آفتابگردان بر فراز چمن
معماری مکانهای مذهبی : – همان سبک گذشته ادامه پیدا کرد . پیروی از صفویه – مساجد کمتری نسبت به دوره های قبل ساخته شد. – متاسفانه نقاشی وارد مساجد شد . – استفاده از رنگ زرد – طرح گلپونه در مساجد
عناصر معماری
دیوار – دارای عناصر هزاره، کتیبه، طاق نما های گچی یا گلی، سکوهای نشستن – شکل گیری عنصر کوچه باغ درخارج از دیوار( ایجاد منظر، دسترسی به باغات مجاور( – دادن تعریف درون و بیرون – مهمترین عامل بازشناسی فرم کلی باغ از بیرون – استفاده از مصالح خشت یا آجر – جداکننده طبیعت مهار شده از فضای بیرون – ایجاد حس امنیت و محرمیت
سردر ورودی
– تعریف فضای مشخص و معمولا مسقف در طول دیوار جهت ورود – نمایشی از جلال درون باغ به سمت بیرون – مصالح خشتی، آجری، گاه با تزیینات کاشی و گچ – گاه جابجایی نسبت به محور دید اصلی
عمارت اصلی
– پلان به شکل خطی یا متمرکز – بنای اصلی در انتهای محور شاخص یا در تقاطع دو محور اصلی در مرکز باغ – در دوره قاجار تحت تاثیر نما سازی، تزیینات و عناصر معماری اروپایی – معمولا عماراتی به شکل کوشک یا آلاچیق بزرگ با دید به چهار جهت
میدان ارگ:
اداره کل تبلیغات .استانداری. بازرگانی و..را مجموعا ارگ مینامیم
درسال 1316معماری ایران متاثر ازجنب معماری و شهرسازی مدرن وتلاش برای افریدن منطقه ای اداری. نظامی و اقتصادی در دل شهر بود.ارگ از وجود ساختمان های قدیمی پاکسازی نمود.
بنای کاخ گلستان شمس العماره وتکیه دولت عناصری در این بخش بودند.
نتیجه گیری:
معماری قاجار به حق، اصول، مبانی و الگوهای قدیم معماری ایران را ارتقا بخشید و نوآوری هایی از نظر فضا به وجود آورد. لیکن، به نظر می رسد، قوت لازم خلق یک معماری نوین را نداشت. شاید این واقعیت که معماری مدرن در حد شایستگی تاریخی معماری خود را نداریم، از این امر ناشی شده باشد.
-نقش موثر زنان در اقتصاد
ا-ستفاده زیاد از رنگ های زرد و نارنجی در بناهای قاجار
-استفاده از سقفهای شیب دار و شیروانی -آمیزه ای از معماری ایرانی و اروپائی
-مساجد کمتری نسبت به دوره های قبل ساخته شد.
-استفاده از مصالح خشت، آجر،سنگ ،سیمان وآهن
-ایجاد حس امنیت ومحرمیت در بناهای این دوره
-ایجاد ورودی طاقدار در باغ ها