بسم الله الرحمن الرحیم
زندگی شهری در دوره های تاریخی
مکتب جبر جغرافیایی
نظریه پخش گرایی
پایگاه انقلاب و تکامل
بررسی نظریه های مربوط به پیدایش شهرها
اولین پایگاه تفکر در منشا پیدایش شهرها «مکتب جبر جغرافیایی» است که فردریک راتزل از پایه گذاران آن به شمار می رود.دراین دوره توجه به جبر جغرافیایی و قبول نقش قاطع و تعیین کننده عوامل طبیعی در رویدادها و پدیده های جغرافیایی و تاریخی ، شهر و تمدن شهری نیز حاصل عوامل ویژه طبیعی قلمداد شد
مکتب جبر جغرافیایی
به موازات جبر جغرافیایی ، نظریه پخش گرایی است که در علوم اجتماعی ، بویژه در مردم شناسی و جغرافیا مورد تاکید قرار گرفته است و در این نظریه ، سیر مدنیت و گسترش تمدنهای شهری به وضعیت مساعد طبیعی بستگی دارد.
این سیر مدنیت ابتدا از کانون اصلی خود به قلمروهای ویژه ای در نواحی مجاور گسترش میابد ، سپس با بوجود آمدن شرایط خاصی ، فاصله های طولانی را می پیماید و به نواحی مختلف جغرافیایی می رسد.
نظریه پخش گرایی
بر اساس این نظریه ، سیر تمدن از ساده ترین شکل آن شروع می شود و در نهایت به تمدن شهری می انجام ارتباط نزدیکی با محیط گرایی دارد
پایگاه انقلاب و تکامل
مجمع عمومی شهر که قدرت سیاسی را در اختیار داشت و در آن فقط مردان بالغ حضور داشتند و درباره مسایل عمومی تصمیم می گرفتند. هیچ امر مهم اجتماعی ، قبل از تصویب مجمع عمومی شهر صورت نمی گرفت. مجمع شهر استقلال رای داشت.
شورای معمرین که امور روزمره جامعه شهری را اداره می کرد.
حاکم شهر که هیچگاه قدرت مطلق و فطرت استبدادی نداشت. او نمی توانست به دلخواه خویش رفتار کن.
نظام سیاسی دولتشهر های سومری را دموکراسی بدوی گفته اند؛ نظامی که بنیاد آن :سه دستگاه استواربود
میزان جمعیت
ساخت شغلی جمعیت
سرمایه های عمومی
نگارش و علوم
تجارت
ویژگی های شهری در سیر مدنیت
سکونتگاه های شهری در مقایسه با روستاهای قدیم، عموماً جمعیت بیشتری دارند. چنانچه جمعیت شهرهای سومری، به طور متوسط 12000- 7000 نفر بوده است؛ حتی در شهر اور بیش از 300000 نفر زندگی می کردند. شهرهای اولیه بین النهرین شاید تا 100000 نفر را نیز در خود جای می دادند
سکونتگاه های شهری در مقایسه با روستاهای قدیم، عموماً جمعیت بیشتری دارند. چنانچه جمعیت شهرهای سومری، به طور متوسط 12000- 7000 نفر بوده است؛ حتی در شهر اور بیش از 300000 نفر زندگی می کردند. شهرهای اولیه بین النهرین شاید تا 100000 نفر را نیز در خود جای می دادند
میزان جمعیت
شاید یکی از عوامل مهم در شناخت شهر از روستا به هنگام انقلاب شهری، وجود مشاغل تخصصی در شهرها بود. بدینسان که گذر از نظام کشاورزی اشتغال تمام وقت در کارگاه ها، صنایع دستی، امور اداری و اجرایی به وجود آورد. این دگرگونی در اشتغال، ساکنین سکونتگاه ها را نه از طریق خویشاوندی (مثل روستاها) بلکه از طریق شرایط و صلاحیت شهروندی با هم پیوند داد. علاوه بر این، ظهور کاهنان و پادشاهان که صلح و نظام را در میان طبقات پایین جامعه برقرار می کردند، به ناچار یک قشربندی اجتماعی تازه ای را سبب گردید که در روستاهای قدیم سابقه نداشته است
ساخت شغلی جمعیت
در سیر مدنیت پی آمد سکونتگاه های شهری، تشکیل سرمایه عمومی ودر نتیجه به وجود آمدن بناهای یادبود و مقبره ها بود که قشر جدیدی از جامعه یعنی کاهنان بر آنها حاکمیت داشتند. این جریانات خود به قشرهای دیگری از جامعه مثل هنرمندان و صنعتگران و معماران موجودیت می بخشید و با فعالیت تمام وقت این هنرمندان زندگی آنها از طرف معابد و یا پادشاهان تامین می شد
سرمایه های عمومی
کلیسای جامع سانتا ماریا دل فیوره
در سکونتگاه های شهری نیاز به ثبت امور مختلف در سازمان های اجتماعی شاید مقدمه به وجود آمدن خط و ریاضیات بود که هر دو با تمدن انسان شهری پیوند نزدیکی داشت
نگارش و علوم
آخرین عامل مهمی که شهر را از روستاهای قدیمی جدا می ساخت موضوع تجارت بود. این تجارت به نوبه خود به شبکه ای از مسیرها و راه های تجاری احتیاج داشت و این شبکه راه ها به عنوان استخوان بندی نواحی شهرنشین محسوب می شد
تجارت
دراین نظریه اعتقاد براین بود که شهردرآب وهوای مساعد وخاک حاصلخیز شکل میگیرد. به عبارتی دراین نظریه، آبیاری زمین های قابل کشت منجر به افزایش وتراکم جمعیت در نواحی مساعد را شده ودر نتیجه پیدایش شهر را شاهد هستیم.
نظریه هیدرولیک(مفهوم مازاد تولید):
دراین نظریه شهر کانون برخورد مسیرهای تجاری است که درمحلی به نام بازار گرد هم می آمدند. اعتقاد براین بود که گروهی شکارچی با تجارت محلی در9000سال قبل از میلاد باعث ایجاد شهرها شدند.
نظریه اقتصادی(شهر به عنوان بازار):
نظریه مذهبی
دراین نظریه گسترش معابد وعبادتگاه ها مورد تاکید قرار می گیرد.
شهر به عنوان یک پایگاه نظامی دفاعی
اولین شهرها
معبد شهر اوروک در بین النهرین
اولین شهر ها در ناحیه بین النهرین ایجاد شد.
در این ناحیه برای اولین بار در تاریخ ، مجموعه ای از روستاها با جمعیتی از 200 تا 500 نفر بوجود آمد.
این شهر ها بصورت دولتشهر اداره می شد و هر یک دارای زبان ، مذهب و سازمانهای اجتماعی و فرهنگی یکسانی بود.
مرفولوژی شهرهای یونانی
شهر را در یونان پلیس می گفتند که در واقع همان دولت شهر بود یعنی بصورت خودفرمان و خودکفا اداره میشد شهر و منطقه نفوذ آن (روستاهای اطراف و شهرکها) یکواحد مشخص شناخته میشد روستاهای اطراف شهرها برای یونانیان اهمیت بسیاری داشت عده ای از مردم شهر نیز در فعالیتهای کشاورزی شرکت میکردند و مالک مزارع بودند .
در دوره تمدن یونانی آتن معروف ترین شهر یونان بود . بیشتر زمینهای داخل شهر آتن به تولید میوه اختصاص داشت بدین سان که با ترکیب شکل شهری و روستایی مرفولوژی خاصی ایجاد کرده بود .
در یونان باستان فلاسفه بزرگ به شهرهای کوچک و محدود بودن مرزهای شهری برای تامین رضایت شهروندان اهمیت میدادند .
شهر آتن دارای یک ((آگورا)) بود که بازار و میدان مسابقه و بازی در آن قرار داشت آگورا در واقع مرکز سیاست ، مذهب ، عدالت ، دادگاه و نیز فعالیتهای تجاری شهر بود در اطراف آگورا ، انجمن شهر ، معابد و دیگر ساختمانهای عمومی شهر بنا شده بود و در بعضی موارد با عرس درختان ، ایجاد کردن فضای سبز ، کار گذاشتن فواره ها ، نصب مجسمه ها و بنای قربانگاهها بر زیبایی شهر می افزودند.
شهر روم با یک طرح منظم آب مشروب ، آب مورد نیاز شهر را تامین میکرد این شبکه آبرسانی در سال 144 (ق . م) تکمیل شد بخشی از آبروهای این شبکه را هنوز هم میتوان مشاهده کرد در ساختمان شبکه آبرسانی علمی ترین موارد فنی و مهندسی بکار گرفته شده است .
در آن زمان شهر روم دارای یک شبکه فاضلاب کاملا ً پیشرفته بود طرح فاضلاب دست کم در بخشهای مسکونی گروههای ممتاز شهری بخوبی اجرا می شد همه تا حدودی با یک برنامه ریزی شهری منسجم و علمی اداره می شد
پیرامون شهرهای رومی دروازه ها و برج و باروها در مرکز شهرها ، میدانهای عمومی و ساختمانهای شهر دارای استادیوم ورزشی ، سالن های اجتماعات و گرمابه های عمومی و در میدانهای عمومی شهر نیز بازارها قرار داشتند و امروز نیز شهرهای اروپایی که در زمان امپراطوری روم ایجاد شده بود دارای طرحهای مشابهی است .
مرفولوژی شهرهای رومی
مرفولوژی شهرهای قرون وسطی
مرفولوژی شهرهای قرون وسطی بیشتر تحت تاثیر عوامل تجاری بودگروه های سوداگر و بازرگانان در مجاورت قلعه ها و حصارهای نظامی ، طول سواحل ، کنار رودخانه ها و محل تقاطع شبکه راههای طبیعی و ارتباطی ، تشکیلات تجاری خود را گسترش میدادند
در ساخت مرفولوژیک شهرهای قرون وسطی در اروپا پنج عامل بیش از دیگر عوامل موثر بوده است که عبارتند از :
– دیوار شهرها
– بازار
– قلعه های نظامی
– کلیسا
– فلسفه خاص زندگی مردم شهر
برای معماران دوره رنسانس ، مجموعه چند جلدی مارکوس ویتوریوس ( اهل رم و مهندس نظامی و برنامه ریزی ) اهمیت بسیاری داشت نوشته های این دانشمند بین سالهای 1482-1492 در رم منتشر شد و تفکرات تازه ای در شهرسازی و برنامه ریزی شهری مطرح ساخت.
بنظر متفکران دوره رنسانس شهر باید به ابعاد گوناگون زندگی انسان پاسخ دهد و تنها چشم انداز کلیسایی و تقدس مآبانه را در برابر دیدگان مردم شهر قرار ندهد در برنامه ریزی شهری شهر نباید تنها بر کارکرد شهر تاکید کند بلکه باید به زیبائیهای شهری و شوق زندگی نیز بیندیشند .
در دوره رنسانس ، افزایش بهره برداری از سلاحهای آتشین ، توپخانه و استحکامات جدیدی که به دست مهندسان نظامی ایجاد میشد ، مرفولوژی شهرها را دگرگون ساخت و چون ایجاد خط دفاعی و توپخانه در همه نقاط شهر ممکن نبود این نقش به بخشی از مرکز شهر واگذار میشد تا از آنجا به توپ بستن نقاط
مرفولوژی شهرهای دوره رنسانس
مورفولوژی شهرهای رونسانس
مورفولوژی شهرهای ماقبل صنعتی
از نظر جمعیت، شهرهای فئودالی، تجاری و شهرهایی که با نظام استبدادی اداره میشد در قرن سیزدهم میلادی از 15 هزار تا 200 هزار نفر جمعیت داشت؛ اما بیشتر شهرهای این دوره بین 40 هزار تا 70 هزار نفر جمعیت داشتند.
در شهرهای ماقبل صنعتی سه طبقه کاملا ً مشخص وجود داشت :
گروه ممتاز و طبقه ثروتمند که در مرکز شهر زندگی میکردند .
طبقه پائین بازرگانان و صنعتگران که در مجاورت مرکز شهر اقامت داشتند .
توده مردم و گروهی از اقلیتهای مذهبی و قومی که در حد نهایی شهر ساکن بودند .
شهرهای فئودالی
شهرهای تجاری
شهرهای استبدادگران
انواع شهر های ماقبل صنعتی
در شهرهای فئودالی شهر به حوزه های روستایی وابستگی بسیاری داشت ثروتمندان شهری ، زمینداران بزرگ بودند و عده بسیاری از نیروی کار کشاورزی در شهرها زندگی میکردند
بخشی از شهر یا هر محله ای بنام یک فئودال یا خانواده فئودال خوانده میشد که اغلب خانواده های فئودال باهم به خصومت و دشمنی می پرداختند
در شهرهای فئودالی سه طبقه ممتاز ، طبقه پائین و طبقه ای بیرون از روند اصلی جامعه وجود داشت
شهرهای فئودالی
در شهرهای فئودالی، شهر به حوزههای روستایی وابستگی بسیاری داشت. ثروتمندان شهری، زمینداران بزرگ بودند و عده بسیاری از نیروی کار کشاورزی در شهرها زندگی میکردند بدین سان که بیشتر جمعیت شهری از رعایایی تشکیل میشد که با بندگی و اسارت زندگی میکردند. بخشی از شهر یا هر محلهای به نام یک فئودال یا خانواده فئودال خوانده میشد که اغلب خانوادههای فئودال با فئودالهای محلههای دیگر به خصومت و دشمنی میپرداختند به همین دلیل عدهای از محققان از شهرهای فئودالی به نام "شهر خصومت و دشمنی" نام میبرند.
در شهرهای فئودالی سه طبقه کاملا مشخص دیده میشد: طبقه ممتاز، طبقه پایین و طبقهای بیرون از روند اصلی جامعه شهری که از توده مردم و گروههای قومی- مذهبی تشکیل میشد. طبقه اول بر شهر حکومت میکرد. این گروه قدرت و توان خود را از منابع خارج از شهر به دست میآورد. طبقه پایینتر یا توده مردم و اقلیتهای قومی- مذهبی هرچند در اقتصاد شهری دارای نقشهایی بودند ولی در اداره جامعه شهری هیچ امتیازی نداشتند.
در ساخت داخلی شهرهای فئودالی، طبقه اول در مرکز شهر و در مجاورت مرکز تجاری، مذهبی، سیاسی و محل برگزاری مراسم و آیینها همراه با خدمتکاران و محافظان خود زندگی میکردند. طبقه پایینتر، بسیار دورتر از مرکز شهر و در مجاورت مرزهای شهری، یا در حاشیه آن اقامت داشتند و اقلیتهای قومی- مذهبی نیز در محلههای ویژه به نام "گتوها" (Ghetto
طبقه اول بر شهر حکومت میکرد این گروه قدرت و توان خود را از منابع خارج از شهر بدست میآوردند طبقه پایین تر یا توده مردم و اقلیتهای قومی – مذهبی هر چند در اقتصاد شهری دارای نقشهایی بودند در اداره جامه شهری هیچ امتیازی نداشتند .
در ساخت داخلی شهرهای فئودالی طبقه اول در مرکز شهر و در مجاورت مرکز تجاری ، مذهبی ، سیاسی و محل برگزاری مراسم و آیینها با خدمتکاران و محافظان خود زندگی میکردند . طبقه پائین تر بسیار دورتر از مرکز شهر و در مجاورت مرزهای شهری یا در حاشیه آن اقامت داشتند اقلیتهای قومی – مذهبی نیز در محله های ویژه (گتوها) در یک شرایط جدایی گزینی اکولوژیک به اجبار در بیرون دیوارهای شهر ساکن میشدند .
از قرون وسطی تا قرن هیجدهم و نوزدهم در بعضی از نواحی ، اداره شهرها به وسیله خانواده های فئودال ، امری عادی بود
در شهرها فئودالها قصرهای خود را در مرز شهرها و روبروی املاک خویش بنا میکردند و هر گوشه ای از شهر و بیرون از آن در مالکیت خانواده های معینی بود
شهرهای تجاری
در دوره قرون وسطی بعضی از شهرها ویژگیهای شهرهای فئودالی را نداشتند بدین سان که کارکرد یا نقش این شهرها بیشتر بوسیله تجارت معین میشد نه تولیدات کشاورزی.
شهرهای تجاری بر خلاف شهرهای فئودالی ، چندان به حوزه های روستایی وابسته نبود از این رو قدرت و نیروی سیاسی شهر از صنف یا اصناف منشا میگرفت در این میان سهم استادان صنایع دستی و بازگانان بیشتر بود و این عده اغلب اداره شهرهای تجاری را در اختیار میگرفتند .
در مورفولوژی شهرهای تجاری، وجود مناطق ویژه برای فعالیت ویژه در داخل شهرها اهمیت داشت و مورفولوژی هر بخش از شهر با توجه به میزان خرید و فروش در آن شکل میگرفت. خانه شهرنشینان به منزله کارگاه، انبار و محل زندگی بازرگانان، اربابان حرفهها، کارگران و کارآموزان محسوب میشد؛ ازین رو جداییگزینی طبقات اجتماعی در شهرهای تجاری قرون وسطی دیده نمیشد. در این قبیل شهرها همواره یک ترکیب خاص اجتماعی به وجود میآمد؛ در نتیجه ساخت شهر به صورت منطقهبندی متحدالمرکز -که مناطق مختلف، پیرامون مرکز شهر را بپوشاند- درنمیآمد.
ظهور، توسعه و افول شهرهای تجاری با دگرگونی الگوهای تجاری ارتباط مستقیم داشت. دنیا به وسیله بازرگانان شناخته میشد و افقهای تازهای مییافت. زمانی که الگوهای تازه تجاری به وجود میآمد، شهرهای جدیدی ایجاد میشد و شهرهای قدیمی اهمیت خود را از دست میداد.
در شهرهای تجاری، هنگام شکوفایی اقتصاد شهری، منطقه بازار، توسعه بیشتری مییافت و منطقه مسکونی شهر به نهایت گسترش و زیبایی خود میرسید. در این حالت شهر به مرکز سرمایهگذاری تبدیل میشد و زمینهای شهری نیز به صورت یک کالا ارزش بیشتری مییافت. میتوان گفت شهرهای تجاری، یک مرحله انتقالی از فئودالیسم روستایی به سرمایهداری شهری- صنعتی بوده است.
در چنین شهرهایی قدرت اداری و سیاسی نه از آن گروه فئودال بود و نه از آن گروه بازرگان ، بلکه تنها در اختیار یک فرد یا یک خانواده بود گاهی اوقات نیز شهرهای فئودالی به سبب تسلط یک خانواده بر امور شهر با نظام استبدادی اداره میشد
در مرفولوژی شهرهایی که با نظام استبدادی اداره میشد قصرهای پادشاه و شاهزادگان محل زندگی حاکم بر و عمارات گروههای ممتاز شهری که بیشتر در مجاورت قصرها بنا میشد مهمترین چشم انداز مرفولوژیک شهر بود
شهرهای استبدادگران
شهرهای صنعتی
بلونفلد معتقد است که پیدایش پدیده ما در شهر یک تحول جدید واساسی در تاریخ بشر است. در حالی که در آغاز صنعتی شدن مهاجرتهای شهری مرکزگرا هستند، پس از این مرحله چون هسته مرکزی شهر به حالت انفجاری در میآید مهاجرتهای مرکزگریز آغاز میشوند. بنابراین پیدایش ((مادر شهر)) با گسترش شهر به بیرون و پیدایش حومه نشینی همزمان واقع میشود. ((مادر شهر)) اولیه بر مبنای نظر بلونفلد حوزهای از تمرکز500000 نفر است که شعاع حرکت از درون به مرکز در حدود40 دقیقه با وسایل حمل و نقل سریع است.
اجزای شهر های صنعتی
مجتمع اقتصادی مرکزی:
متشکل از ادارات دولتی و موسسات خصوصی و بخشهای خدمات شهری
مناطق مسکونی با وسایل و خدمات وابسته به آن.
کارخانهها و تاسیسات صنعتی وابسته به آن.
زمینها و فضاهای باز.
شهر و شهرنشینی در دوره های اسلامی
اجزاء شهر اسلامی در ابتدا شامل مسجد جامع، بازار محله، گذرها، دروازه ها و برج و بارو بوده است. با گسترش فتوحات مسلمانان ساخت این شهرها نیز دچار تغییراتی می شد به نوعی که مسلمانان بعد از فتح شهرها غالباً به قسمت های قدیمی شهرها دست نمی زدند. در خارج شهر از جمله بخش ربض (حومه شهرها) در شهرهای ساسانی اردو زده و به تدریج ربض را می ساختند. وجه مشخصه اصلی شهر در دوره اسلامی مسجد جامع است. نخستین مکانی که به هنگام فتح یک شهر ساخته می شود و با برپا شدن مسجد جامع، کانون زیستی پیرامون آن، شهر تلقی می گردید.
شکل گیری و ایجاد شهرهای اسلامی به سه صورت بوده است: یا مانند شهرهای حیدرآباد، بغداد و شاه جهان آباد دهلی با طرح و برنامه ریزی قبلی ایجاد شده اند یا مانند دمشق و قسطنطنیه متاثر از معتقدات مذهبی، ساخت قبلی آنها تکمیل شده است و یا مانند بصره به عنوان اردوگاه در هسته اولیه شهری به وجود آمده یا شکل گرفته اند.
عناصری که مورفولوژی شهرهای اسلامی را تشکیل داده و بر آن تاثیرگذار هستند که عبارتند از: ارک دولتی با امکانات دفاعی کامل، بخش حاکم نشین با حصارهای دولتی، بخش مرکزی شهر شامل مساجد بزرگ، مدارس مذهبی و بازار مرکزی شهر با بازارچه های ویژه برای اصناف و صاحبان حرفه ها. بخش مرکز شهرهای اسلامی هم مرکز تجارت، خرید و فروش و عبادت و هم مرکز فعالیت های علمی و اجتماعی به شمار می آمد. نتیجه این که، دو عامل بازار و مسجد همواره در فرهنگ شهرهای اسلامی نقش مهمی داشته اند.
شهر و شهرنشینی در دوره های استعمار
از قرن شانزدهم تا اواخر نیمه اول قرن بیستم میلادی و در ضمن دوره انقلاب صنعتی و تولید بیشتر، کشورهای اروپاییاز توسعه نقش استعماری خود نیز غافل نبوده اند و با نفوذ در قاره های آسیا، افریقا و امریکا، ضمن استعمار و استثمار، بر ساخت و بافت شهرها و توسعه شهرنشینی آنها تاثیر گذاشتند.
در قرن شانزدهم، پرتغالی ها اولین سکونتگاه های اروپا را در قاره افریقا بنا نهادند. در ربع آخر قرن نوزدهم، تصرف قاره سیاه به وسیله اروپایی ها شدت یافت.
در دوره استعمار، هر مستعمره به یک پایتخت اداری احتیاج داشت. بدین ترتیب شهرهایی با این هدف ایجاد شدند. امروزه بیشتر شهرهای مهمی مانند آبیجان، برازاویل، کامپالا، نایروبی و ژوهانسبورگ یادگار این دوره استعمار قاره افریقا هستند.
مورفولوژی:
پیش از تسلط اقتصاد و فرهنگ غربی، فضای باز شهری تنها در اطراف موسسات عمومی مانند میدان های شهر، مساجد، معابر و گاهی هم در مراکز محله دیده می شد. شهرها دارای دیوار بوده و کوچه ها و خیابان های تنگ و باریک، مانع حرکت سریع مردم و وسائل نقلیه می شد. در بخش قدیمی شهر واحدهای مسکونی با حیاط وسیع و با خلوت گزینی ساکنان آن، آرامش و آسایش خاصی برای خانواده ها ایجاد می کرد. به طور کلی بخش قدیمی شهر سنتی و بخش جدید با مورفولوژی غربی آمیخته است.
ویژگی های شهرهای جهان سوم
اکولوژی اجتماعی:
امروزه عامل اقتصاد تعیین کننده اکولوژی اجتماعی شهرها است. همان طور که حاشیه شهرها را مهاجرین و طبقات کم درآمد اشغال نموده اند، نقاط خوش آب وهوا و زیبای شهر را نیز طبقات پردرآمد شهری اشغال می کنند. عده ای از محققان معتقدند که در صورت وابسته بودن شهرهای جهان سوم به اقتصاد جهانی این قبیل شهرها در حین زیبایی به شهرهای فقیر تبدیل می شوند. تحرک اجتماعی به ندرت در شهرهای جهان سوم دیده می شود، زیرا در بیشتر موارد با میزان آموزش رابطه مستقیم دارد، درحالی که همه آموزش ها و تحصیلات دانشگاهی را طبقه پردرآمد و طبقه متوسط شهری به خود اختصاص داده اند.
اقتصاد شهری:
شهرهای جهان سوم اقتصاد دوگانه ای دارند که شامل بخش جدید که سرمایه بر است و بخش غیررسمی و سنتی که کارگربر است.
جمعیت شهری:
شهرهای بزرگ، شهرهای مسلط، پایتخت ها و مراکز بزرگ ناحیه ای در جهان سوم با کارکردهای مختلف با مسائل زیر درگیرند:
– بالا بودن سهم بخش غیررسمی در اقتصاد شهری
– آلونک نشینی
– آلودگی های محیطی
– میزان زیاد بیکاری
– بالا بودن قیمت زمین و مسکن
– نارسایی حمل ونقل عمومی