موضوع :
وضعیت آموزش هنر موسیقی در حیطه آموزش رسمی کشور
سر آغاز
موسیقی، از جمله هنرهایی به شمار می رود شمار می رود که نقش یاری رسان آن به ذهن و روان انسان و تاثیرات آن بر افزایش اداراک و توانایی ذهنی افراد، بر کسی پوشیده نیست.
موسیقی ، بی واسطه و مستقیما با روح انسانی پیوند بر قرار نموده و گوش جان او را لبریز می سازد.
صدا به عنوان پدیده ای روانی، تاثیرات مختلفی را برانسان به جای نهاده و صداهای موزون و موسیقیایی به او آرامش اعطا کرده و اصوات ناهنجار نیز او را ناآرام می سازد. بشر از ازل به نوعی با این هنر، آشنا بوده، در طبیعت.
ضربان قلب با ضرباهنگی خاص او را همراهی می کند، نغمه پرندگان و الحان مرغان خوش آواز مایه آرامش جان او می شده و او را به شنیدن اصوات موسیقایی نیازمند می ساخته است.
امروزه انسان ها بی نیاز ازارضای حس زیبایی دوستی خود نیستند در این میان هنر موسیقی، از جمله هنرهایی بوده که همیشه انسان را به خود جلب می کرده است.در دنیای کنونی جایگاه آموزش موسیقی در نظام تعلیم و تربیتی ملل موفق در امر آموزش و پرورش ، جایگاهی تثبیت شده ، جدی و در خور تعمق و تفکر است. جایگاهی که مسئولان این نظام ، با جدیت آن را تثبیت کرده اند و بی کم و کاست آن را به اجرا در می آورند. با این شیوه حداقل نتیجه ایی که حاصل شده ، این است که شنوندگان خوبی برای شنیدن موسیقی جدی،هنری، علمی و … تربیت شده اند و فرهنگ شنیداری با علم به آنچه مورد مصرف قرار می گیرد، رشد نموده است. شاید در جامعه کنونی ما اجرای آموزش موسیقی به شیوه معین و هدفمند ، بتواند به وضعیت آشفته فرهنگ شنیداری، یا سلیقه های نازل مخاطبان کنونی موسیقی در ایران، در دراز مدت سامانی دهد .هدف از آموزش موسیقی به شیوه اصولی، تربیت موسیقیدان نیست بلکه اعتلای فرهنگ جامعه است و در این راه بهترین زمینه، اجرای آموزش موسیقی در بستر آموزش رسمی است.
در این مقاله ، تلاش شده است ، وضعیت آموزش این هنردر حیطه آموزش رسمی کشور، مورد کنکاشی هر چند اجمالی قرارگیرد و راهکارهایی در حد توان، درک و بینش نگارنده و با توجه به امکانات و شرایط آموزش موسیقی در آموزش و پرورش برای دستیابی به وضعیت متعادل و کار آمد پیشنهاد شود.
مسلما این پژوهش ، در قالب این مقاله اجمالی ، دارای کمبود ها و کاستی هایی است که از نظر اساتید به دور نخواهدماند اما ، نگارنده تلاش نموده با استفاده از منابع مکتوب و تحقیقات میدانی، نمایی از وضعیت معاصر در فضای آموزش کشور ارائه نماید.
ضمنا بخشی از این تحقیق، برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد نگارنده با موضوع ((بررسی نظام آموزش موسیقی از دوره پیش از دبستان تا پایان دوره متوسطه)) به راهنمایی دکتر ناصر تکمیل همایون و مشاوره خانم توران میرهادی است که در سال 1380 از آن دفاع شده.
شیوه های آموزش موسیقی پس از انقلاب
بررسی شیوه آموزش موسیقی ، در دوره پس از انقلاب ، به دلیل کثرت انواع آموزش ها، اعم ازرسمی و غیر رسمی و کثرت انواع مراکز آموزشی، اداره های دولتی ، نیاز به انواع
نامه نگاری ها و اجازه نامه ها، دسته بندی و چهار چوبی را لازم داشت که فضا و حیطه کار را مشخص نماید و مرزهای آن را به درستی نمایان سازد. نمودارهایی که در ذیل مشاهده می کنید، نشانگر چگونگی دسته بندی این سیر تحقیقاتی و چگونگی پرداختن به آن است:
به دلیل اینکه روند تحقیقات دارای مرز مشخصی باشد، سیر آموزش موسیقی به دو دسته آموزش رسمی ( در مراکز تحت نظر آموزش و پرورش و ارشاد) و غیر رسمی (خارج از چهار چوب برنامه ریزی آموزش و پرورش و تحت نظر سازمان هایی چون شهرداری ، بهزیستی و … ) پی گیری شد. ضمن اینکه گفتنی است در این مقاله تنها نتایج حاصل از پژوهش در حیطه آموزش رسمی و یک مدرسه بین المللی تطبیقی موجود در ایران ( تهران ) ذکر خواهد شد.
در خصوص روند آموزش در مرحله رسمی، لازم به توضیح است که طبق اجازه نامه آموزش و پرورش ، حق دیدار ، مختص به مدارس دخترانه بوده است که ضمن صلاحدید اساتید مشاور این طرح و کارشناس و مشاور وقت تحقیقات آموزش و پرورش کل استان تهران " آقای کسایی" 9 مدرسه از سه مقطع دبستان ( سه مدرسه ) راهنمایی ( سه مدرسه ) و دبیرستان ( سه مدرسه) از منطقه مرکزی تهران ( حافظ شمالی تا حوالی میدان راه آهن ) برگزیده شد. ( علت انتخاب این محدوده جغرافیایی به دلایل قدمت اصالت بافت مدارس در این محدوده و گوناگونی طبقاتی دانش آموزان در این محدوده بوده است.)
مدارس از سه مقطع ، از ناحیه حافظ شمالی( منطقه شش) ناحیه مرکزی محدوده انقلاب ( منطقه6 ) و ناحیه راه آهن ( منطقه 12 )برگزیده شدند.
آموزش موسیقی در محدوده آموزش رسمی
با توجه به وضعیت آموزش در مدارس دولتی، کمبودها و کاستی هایی که بدون اغراق و پیش داوری ، جامعه از آن آگاه است و مشکلاتی که در روند آموزش دولتی در تمامی مقاطع ، وجود دارد شاید به دنبال موسیقی رفتن و انتظار برخوردی درخور، اسلوب آموزش های دولتی داشتن کمی و یا حتی تا حد زیادی، تجملاتی و غیر واقعی به نظر رسد، اما روش آموزش رسمی هنوز در بسیاری از کشورها ، تنها روشی است که مورد بهره برداری جدی قرار می گیرد و شیوه ای است که برای حصول به برخی اهداف بسیار مناسب است. از آنجا که آموزش موسیقی به شیوه ای طبقه بندی شده و مشخص در برنامه آموزش هنر مدارس موجود نیست، کل تحقیقات این بخش به سوال و جوابهایی محدود شده که علاقه مندی دانش آموزان به این هنر و لزوم وجود آموزش آن را در مدارس، نمایان می ساخت.
– 1/1 دبستان نمونه علامه طباطبایی ( منطقه شش، آبان شمالی )
– در گفتگویی که با مربی سرود دانش آموزان دبستان به عمل آمد ، ایشان، آموزش موسیقی به کودکان دبستانی را جزو دروس فوق برنامه ذکر نمودند و اذعان داشتند که از طرف منطقه، نوار سرود در اختیار مدارس قرار می گیرد و شعرهای کتاب همراه با ملودی آن، خوانده می شود. این مربی1، عقیده داشت که موسیقی در یادگیری بهتر اشعار موثر است و کودکان شعری را که به همراه موسیقی می آموزند ، به ندرت فراموش می کنند . او همچنین ذکر کرد که تخصصی در این زمینه ندارد و تجربه اش در حد شنیدن موسیقی است ضمن اینکه درس موسیقی را نشاط آور توصیف کرده و معتقد بود، دانش آموزان بسیاری مشتاق شرکت در کلاس هستند.
نواری که در کلاس ها استفاده می شد. گلبانگ مدرسه نام داشت که شاعرو خواننده اش تایید شده بودند .
– طی صحبت با کودکان اول ابتدایی، دوم و چهارم، تقریبا همگی ایشان ، علاقه خود را به داشتن این درس ابراز داشتند و با زبانی کودکانه عشق خود را به موسیقی و سرود ابراز نمودند.
2/1 – مدرسه راهنمایی نور ( منطقه شش آبان )
مواد درس هنر در این مدرسه، بیشتر بر اساس انجام کارهای دستی با موضوعاتی چون کارتهای نوروزی، قالی بافی، ساخت ماکتهای مختلف چون هفت سین، و … بنا نهاده شده بود. همچون مدرسه پیشین ، دانش آموزان به درس هنر علاقه جدی نشان می دادند اما آن را مکررات دانسته و زنگ هنر را برابر با زنگ تفریح بر می شمردند. سرود، آموزش جدی موسیقی و یا حتی مفاهیم ابتدایی و اولیه آن در زنگ هنر جایی نداشت . گفتنی است که این دو مدرسه، از مدارس نمونه دولتی و با امکاناتی در سطح مطلوب تر از مدارس دیگر، به شمار می آمدند.
در منطقه مرکزی خیابان حافظ ، محدوده انقلاب ، سه مدرسه از سه مقطع مورد بازدید قرار گرفت. این مدارس با نامهای شهید عباسپور ( ابتدایی) گشتاسب ( راهنمایی) و پندارنیک( دبیرستان)، عمل کردی مشابه با دیگر مدارس در زمینه آموزش هنرداشته و هیچ امکانی از نظر آموزش موسیقی ، در نظر نگرفته بودند.
در دبیرستان دخترانه پندار نیک ، اجازه مصاحبه با دانش آموزان داده نشد، اما مدیریت دبیرستان نحوه آموزش هنر را جدی عنوان نموده و یاد آوری کرد که هنر، درسی نیست که بتوان بدون ضابطه به دانش آموزان در این خصوص نمره داد .
– در مدرسه راهنمایی گشتاسب ، در کلاسی متشکل از چهل دانش آموز، دو مربی به آموزش درس هنر ، مشغول بودند. یکی از آنها مربی خط و دیگری مربی نقاشی و هر دو از دانشجویان مرکز تربیت معلم و دانشجویان رشته هنر بودند. در گفتگویی که با این دو مربی انجام شد، اذعان داشتند که مجبورند بر طبق دستور العمل آموزش و پرورش عمل نموده و دانش آموزان نیز مجبورند از آن برنامه آموزشی پیروی نمایند و طبق دستورالعمل آموزش و پرورش هیچ برنامه ایی برای آموزش موسیقی در کلاس ، در نظر گرفته نشده است و ایجاد گروه های سرود ، شعر خوانی و دیگر فعالیتهای هنری مختص ساعات فوق برنامه است.
– در منطقه 11 آموزش و پرورش (راه آهن ) ، براساس روند پیشینِ پی گیری آموزش هنر در مدارس، با معلمان هنر مدارس و دانش آموزان صحبت شد و در کلاس حضور به عمل آمد. در دبیرستان محمود زاده، در مصاحبه ایی با دانش آموزان کلاس، عنوان شد که به این درس بها داده نمی شود و از پایه به دانش آموزان ، آموزش داده نمی شود .دانش آموزان انتظار فعالیت بیشتری داشتند و در عین حال مشتاق بودند که با رشته های مختلف هنری از قبیل موسیقی، نمایش، ادبیات و عکاسی آشنا شوند، ضمن اینکه به علت کمبود امکانات و برنامه ریزی ناردست آموزش و پرورش ، تحقق این علاقه را ناممکن بر می شمردند.
در این جا به دلیل مشابهت نتایج حاصل از گفتگوهای انجام شده در دو مدرسه دیگر، از ذکر گفتگوها خودداری به عمل آمده و به بررسی و نقد وضعیت پرداخته می شود. در واقع به دلیل نبودن برنامه ریزی مشخص در راستای آموزش موسیقی در مدارس ، توسط آموزش و پرورش ، قابل پیش بینی بود که در مدارس دولتی ، نتایج قابل توجهی به دست نخواهد آمد اما آنچه در این بین جالب توجه بود، علاقه و اشتیاق دانش آموزان سه مقطع در پرداختن به موضوعات هنری به عنوان ((درس)) هنر به شمار می رفت.
مسئله دیگری که در برنامه ریزی این سازمان، دوگانه به نظر می رسید ، ایجادگروه های سرود و آهنگ های انقلابی در مدارس و تحت نظر ارگان پرورشی و همچنین طرح درس سرود در کتاب های آموزش هنر مقطع دبستان و راهنمایی بود.
این دوگانگی باعث شد، با کمک مسئول وقت برنامه ریزی کتب درس هنر ( آقای نصیری) در مرکز پژوهشهای کتب درسی آموزش و پرورش ، تحقیقاتی بر کتابهای آموزشی مدارس در زمینه هنر انجام گیرد که نتایج آن به این شرح در اینجا بیان می شود و سپس، به نتایج حاصل از بررسی وضعیت سرود و آهنگهای انقلابی و برنامه ریزی برای آن، در سازمان برنامه ریزی آموزش و پرورش پرداخته خواهد شد.
3- کتب آموزش هنر مدارس
سه کتاب از کتب راهنمای آموزش هنر و هنر مدارس ، از دهه پنجاه ، سال 1354 / دهه شصت 1364 / دهه هفتاد 1373/ همچنین آخرین چاپ کتاب هنر ( تا زمان نگارش این مقاله ) که در سال 1375 نوشته شده بود، مورد بررسی قرارگرفت. دلیل چنین گزینشی این بود که معمولا کتب چاپ شده در یک سال ، طی سالهای آتی نیز مورد استفاده قرار
می گیرند و سه نمونه کتاب درسی منتخب ، هر یک در دوره زمانی خود در واقع چندین سال کاربرد داشته اند. در کتاب راهنمای تدریس آموزش هنر، سال پنجم دبستان2 ، یاد آوری شده که وظیفه اصلی مربی ، راهنمایی معنوی و فکری و بر انگیختن ذوق و رغبت کودکان به نقاشی وتقویت حس ابتکار و قدرت آفرینش آنان است.احتمالا ، این کتاب تکرار مطالب کتاب راهنمای سال اول ، دوم، سوم و چهارم دبستان نیز است که در مقطع پنجم تکرار شده است.
در این کتاب که در واقع راهنمای تدریس کتاب هنر است ، تنها به هنر نقاشی و تمرین در جهت چند مبحث زیر بنایی مانند ، خط ، نقطه و سطح پرداخته شده است و هدف و برنامه ای برای آموزش سرود و موسیقی به چشم نمی خورد.
در کتاب راهنمای تدریس هنر،3 چهارم و پنجم دبستان ، تهیه شده توسط گروه تالیف فهرست موضوعی کتاب به شرح زیر است:
بخش نقاشی / بخش خوشنویسی / بخش کاردستی / بخش سرود / بخش نمایشنامه / بخش داستان. با مقایسه ای گذار بین فهرست در کتاب راهنمای تدریس می توانیم تغییراتی را در نحوه سیاست گذاری و معین روش برای مربی ، مشاهد باشیم.
در انی کتاب مبحث پرداخته شده فقط نقاشی نیست . بخشهای متنوع دیگری به کتاب اضافه شده است. در بخش سرود کتاب ، به مشکل خلاصه به چند نمونه اجرای سرود در آموزشگاه ورودش تدریس آن اشاره شده . آورده شده است که : " برای اجرای یک سرود ، همه دانش آموزان ناچارند از ریتم خاص پیروی کنند. این پیروی از ریتم ، باعث ایجاد هماهنگی در کارهای تقویت روحیه همکاری میان دانش آموزان می شود. از طرفی دیگر استدلال را در جوانان و نوجوانان تقویت می کند. و ضعف کمرویی را از بین می رود.
به معلم توصیه شده، در صورت آگاه نبودن از نتهای موسیقی سرود، ریتم و شعر آن را ، پیشاپیش فراگیرد.
درکتاب مذکور ، در خصوص روش تدریس سرود آورده شده که آن را روی نوار ضبط کرده ، سرود را چند بار در کلاس پخش کنند تا همه دانش آموزان خوب به آن گوش دهند، پس از آنها بخواهند تا سرود را بخوانند ( تک تک یا جمعی ) و در صورت عدم هماهنگی صداها و ریتم ، بچه ها را کنترل نمایند.
این راهنمای روش تدریس ، مربی را در برگزیدن راه های مختلف برای آموزش سرود باز گذاشته است ولی تاکید به حفظ کرددن سورد توسط دانش آموزان داده با بررسی هنر همان سال4 در فهرست کتاب عناوین سرود همشاگردی سلام(1) ، همشاگردی سلام(2)، سرود خمینی ای امام (1)، خمینی ای امام (2) ، سرود ما مسلح به الله و اکبریم و سرود گلبانگ آزادی به چشم می خورد.
با توجه به نوآوری در شیوه تدریس در کتاب هنر دانش آموزان در زمینه سرود، مطالب ( سرودها ) یکنواخت هستند و هدف در واقع پر کردن ساعات هنر و از برکردن طوطی وار آنها است و منجر به ایجاد حس زیبایی شناسی در زمینه موسیقی و علاقه به آن در دانش آموزان نمی شود. به دلیل نبود زیر بنایی اصولی برای پی گیری این مسئله ( آموزش سرود / موسیقی) و آگاهی نداشتن . مربیان از چگونگی آموزش صحیح و ناکافی بودن توضیحات کتاب راهنما و… در طی سالهای که کتاب مورد استفاده بوده ، اندک اندک به حذف بخش های از جمله بخش سرود ، دست زده شد که به این ترتیب در سال 1373 در کتاب آموزش هنر پایه پنجم دبستان ،5 دیگر اثری از بخش سروده ، به چشم نمی خورد. در آخرین چاپ کتاب هنر (تا زمان نگارش این مقاله) مختص اول و دوم راهنمایی ،6 هیچ نشانه ایی از آموزش سرود در کتب هنر مدارس دیده نمی شود و روند آموزش آن که در سال های 64 به بعد جزو عناوین کتاب مربوطه بوده، به کل حذف می شود.
به هر تقدیر روندی که در دهه شصت در امر آموزش سرود به وجود آمد و می توانست تنوع آموزش آن را با استفاده از سرودهای اوایل انقلاب ، رقم بزند- آن چنان که از کتب آن دوره مشهود است- دیگری پی گیری نشد و در دهه اخیر و سالهای گذشته کاملا از کتب درس حذف شد.
دومین مبحث مورد بحث ، سپردن وضعیت سرود و آهنگ های انقلابی به بخش پرورشی در مدارس است. از آنجا که در جریان تحقیقات از مدارس ، دانش آموزان اشاره ایی به فعالیت جدی در بخش سرود موسیقی نکردند و معلمان نیز ، اطلاع دقیقی از عمل کرد این بخش در خصوص دورس هنری ، کارهای دستی ، اجرای سرود و… نداشتند ، دریافت شد که این بخش در واقع یکی از فعالیت های فرعی اش توجه به سرود و اجرای موسیقی با استفاده از علاقه شخصی خود دانش آموزان و در واقع مهارتهایی است که آنان در خارج از مدرسه کسب می کنند و این امر هیچ ارتباطی به جریان آموزشی موجود در مدارس و یا حتی در کنار آن پیدا نمی کند . برای درک بهتر این مطلب با کارشناس و مسئول بخش سرود و آهنگهای انقلابی آموزش و پرورش (آقای فلاحی ) گفتگویی انجام شد که ماحصل آن تحت عنوان ذیل ذکر می شود. جایگاه آموزش موسیقی از نقطه نظر سیاست گذاران
با توجه به توصیف موسیقی در کشورهای پیشرفته ، در مجموعه آموزش و پرورش ایران، هیچ زمینه و برنامه ریزی خاصی در این خصوص وجود ندارد و فعالیتها تنها به سرود خلاصه می شود واین فرآیند به عنوان " فوق برنامه" مورد توجه قرار می گیرد . مربی پرورش نیز در این بین به عنوان سازمان دهنده فعالیتهای فوق برنامه ، حضور دارد ضمن اینکه این افراد متخصص نیستند و یکی از علل بروز مشکلات نیز فقر نیروی متخصص است. با وجود این کارشناس مسئول ( آقای فلاحی) معتقد بود که یک نفر قادر نخواهد بود، مسئولیت همه امور هنری را در مدرسه به عهده گیرد و درعین حال به زعم نداشتن متخصص ، نمی توان از نفس کار نیز چشم پوشی کرد . در این گفتگو ایجاد فرصت خواندن برای دانش آموزان (آواز) ، لزوم تربیت گوش آنها و رواج فرهنگ شنیداری و… از جمله عواملی بر شمرده شد که می تواند زمینه ساز برنامه ها بیشتری در حیطه موسیقی باشد درضمن اینکه مسئله شتابزدگی در برنامه ریزی مدارس در برنامه آموزشی نظام جدید و ارائه واحدهای هنری به شیوه " اختیاری / انتخابی" از جمله مواردی بر شمرده شد که جدیت دروس هنری را متزلزل ساخته و از اعتبار آن کاسته است.
همچنین جدایی جدای دو ارگان آموزش و پرورش در رکن اصلی سازمان آموزش و پرورش نیز خود مزید بر علت شده است به این صورت که ؛ بخش آموزش برای ساعات درسی دانش آموزان برنامه ریزی می کند و بخش پرورش برای ساعات فوق برنامه ، بخشی از دروس هنری نیز به بخش پرورش واگذار شده اند که سرود نیز یکی از آنها است. با توجه به این تقسیم وظایفِ ، بخش آموزش بر روند استفاده از نیروهای جدید و استخدامی تاثیر گذار است به گونه ایی که نیروهای استخدام شده ، باید در چهار چوب نظام "آموزش و پرورش " مورد استخدام قرار گیرند و نمی توانند تحت عنوان نیروهای خاص برای بخش پرورش، به استخدام آموزش و پرورش درآیند و به این ترتیب است که در مدارس امکان استفاده از مربی های سرود متخصص ( به عبارتی موسیقیدان ) در بخش پرورش مسیر نمی شود زیرا چنین درسی در نظام برنامه ریزی آموزشی ، به کل وجود خارجی ندارد.
با این اوصاف ، وضعیت بخش رسمی آموزش و پرورش در قسمت مدارس دولتی ، تا حدی آشکار می شود . موسیقی و سرود در حد برنامه ایی سوای نظام درسی دانش آموزان و کاملا جانبی تلقی می شود. بخش سرود و آهنگ های انقلابی آموزش و پرورش هم سعی می کند ، حتی المقدور با وجود امکانات و اختیارات بسیار محدود این مسئله را در آموزش و پرورش رسمی زنده نگهدارد به امید روزی که با ایجاد شرایط و موقعیت های مساعدتر ، قادر به اجرا نمودن برنامه های خود باشد. ( چنانچه ظاهرا از سال 78، توانسته است دو واحد درسی سرود را ولو به شکل انتخابی، واردنظام برنامه ریزی آموزش و پرورش در مقطع دبیرستان نماید.)
هنرستان های وزارت ارشاد:
هنرستان های موسیقی وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، از دیگر مراکز آموزش رسمی موسیقی به شمار می رود که در این میان یک هنرستان دخترانه ( در تهران ) مختص آموزش موسیقی به دختران مقطع راهنمایی و دبیرستان است.
از سال 61-1360 ، هنرستان موسیقی پس از تلفیق در هنرستان تجسمی ، مجددا باز گشایی شد. این هنرستان ، برای پذیرش هنرجو از سال اول راهنمایی ، آزمونی را برگزار می کند که شرط قبولی در آن ، غالبا شرط معدل به اضافه قبولی پنجم ابتدایی و تست هوش و شنوایی است که ، دو مورد آخر همیشه در روند برگزاری آزمون، قرار دارند. تست هوش بر اساس استعداد موسیقیایی سنجیده می شود و این عمل به طرق مختلف انجام می گیرد که یکی از آنها، پاسخگویی داوطلب به ریتم های مختلف است. در برگزاری آزمون، شرط آشنایی با موسیقی، شرط اصلی نیست و بیشتر وجود حس شنوایی حساس و قوی مورد توجه است. هنرستان موسیقی تقریبا چندین سال است که به شیوه نظام جدید اداره می شود . در دوره راهنمایی تمامی دروس مدارس عادی به اضافه دورس هنرستان تدریس می شود. در سه سال دبیرستان نیز ، در سال اول ، تمامی دروس دبیرستان عادی ، منهای درس زیست شناسی به انضمام درس سرایش (سلفژ )و ساز ، تدریس می شود . در سال دوم فیزیک و شیمی از برنامه درسی حذف شده، هارمونی ، تدریس موسیقی و تاریخ موسیقی اضافه شده و در سال سوم، تاریخ موسیقی کلاسیک، فرم موسیقی ایرانی، سلفژ و هارمونی ، همنوازی و آواز جمعی نیز وارد برنامه درسی می شوند. طی سالهای اخیر، مسئولان هنرستان موسیقی ، طی برنامه وجلساتی با وزرای آموزش عالی و وزارت ارشاد اسلامی ، برنامه کاردانی پیوسته در هنرستان را تدارک دیده اند. گفتنی است ، فارغ التحصیلان هنرستان موسیقی ، با وجود هفت سال کار مداوم در این زمینه ، با بسیاری از اطلاعات ارائه شده در دانشگاه از پیش آشنایی دارند و در سطح بالایی از اطلاعات و سواد موسیقیایی ، به نسبت هنر جویان کلاس های آزاد و دیگر مرکز به سر می برند. البته باید توجه داشت که ، با وجود پیاده کردن نظام واحدی در دروس هنرستان، هنرجویان مجبور به گذراندن واحدهای اضافه هستند که هیچ ارتباطی به رشته و گرایش مورد علاقه ایشان ندارد. هنرستان پذیرای هنرجویان با هر دو گرایش موسیقی سنتی و موسیقی کلاسیک است و تلاش شده که از بهترین و نام آورترین اساتید ، برای تدریس به دانش آموزان ، استفاده شود که در این خصوص باید تلاش مسئولان هنرستان را ارج نهاد.
گفتنی است که کمبود سالن های کنسرت، نظام واحدی و اجبار در گذارندن دروس غیر ضروری در این رشته ، سستی و بی انگیزه بودن هنرجویان را در پی داشته است. برخی از این دانش آموزان و هنرجویان که تنها به دلیل عشق و علاقه قلبی، این راه را برمی گزینند ، در پایان با سرخوردگی از وضعیت ناپایدار ، نامشخص و بی برنامه این هنر در جامعه ، به انجام کارهایی با انگیزه های غیر هنری و حتی صرفا مادی می پردازند و یا سرنوشت علاقه خود را در جایی دور از وطن می جویند. به هر تقدیر ، وجود تنها یک هنرستان موسیقی دخترانه و دولتی در پایتخت ، جوابگوی نیازها و استعدادهایی که ممکن است هرگز کشف نشوند، نخواهد بود. استعدادهایی که در سر تا سر ایران ، پراکنده اند و با این وضع هرگز به مرحله شکوفایی ، نخواهند رسید.
در دنیای امروزی ، شیوه های آموزشی ، دچار تغییرات بنادین شده اند. در روشهای پیشین، مربی ، معلم یا آموزگار، رکن اصلی مراحل آموزشی را تشکیل می داد. مربی انتقال دهنده اطلاعات به آموزنده به شمار می رفت و اموزنده موظف بود، آموخته ها را دریافت نموده و آنها را ضبط نماید خلاقیت در این شیوه ، به همراه ، تجربه ، کشف و… جایگاه چندانی نداشت و آموزنده ، متکی به آموزگار خود بود. با تحولات اساسی که با نفوذ روانشناسی معاصر در امور آموزشی ، حاصل شد، رابطه آموزنده و آموزگار تغییر نمود. اکنون دانش آموز یا به عبارتی هنر آموز، محور اصلی آموزش است و فعالیت ها و تجربیات او اصل و اساس دریافت های او را شکل می دهد. در این بین موسیقی ، یکی از مهمترین جنبه هایی است که در شیوه های موفق آموزشی ، به آن پرداخته می شود. " از نظر آموزشی ، مهمترین نقش موسیقی، پرورش حواس ، به مثابه ابزار شناخت، در افراد است ( خصوصا کودکان و نوجوانان )و همچون دریچه ای است که او را با جهان خارج پیوند می دهد و امکان شناخت را برای او فراهم می آورد. ترکیب اطلاعاتی که کودک از راه حواس مختلف در می یابد، شناخت او را عمیق تر و پر بارتر می سازد. بدیهی است وقتی کودک می بینید، می شنود و لمس می کند ، بهتر می شناسد. نقش پرورش حواس در سنین کودکی از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا اولا کودکان در مرحله ای هستند که مشاهده و تجربه مستقیم تاثیر فراوانی در شناخت آنان دارد ثانیا این دوران ، بهترین سالها برای پرورش حواس آنها به شمار می رود. 7 نقش آموزشی موسیقی علاوه بر این که نوعی ایجاد انگیزه است، به عنوان نوعی نظام نشانه ایی نیز عمل می کند. وجود این نظام در یاد گیری تاثیر فراوان دارد. موسیقی به هنر آموزان در یادگیری و به یاد سپردن و به خاطر آوردن مطالب یاری می رساند و از سوی دیگر ، آموزش موسیقی به برای کودکان به علت همراهی اش با شعر و ترانه ، در رشد جسمی و هماهنگی اش با حرکات ، جایگاهی ویژه دارد. "
با توجه به شرایطی که بر جریان آموزش رسمی کشورمان ، حاکم بود به منظور جستجو و تفحصی در روش آموزش موسیقی ، در چهارچوب آموزش رسمی بین المللی و شناخت شاخص ها و چگونگی رویکرد های آن ، مدرسه تطبیقی و بین المللی پسران مورد بازدید و بررسی قرار گرفت.
مدرسه تطبیقی بین المللی پسران
در این مدرسه ، دانش آموزان دانش آموخته در کشورهای مختلف که به دلایل شغلی والدین خود در ایران بسر می برند، حضور می یابند و دروس آنها همگام و منطبق باسایر مدارس تطبیقی دنیا برنامه ریزی می شود و برنامه موسیقی نیز با استفاده از کتاب برنامه ریزی آموزشی که کمیته برنامه ریزی آموزشی بین المللی ، واقع در ژنو ( سوئیس) آن را تدارک دیده، سامان می یابد.
برنامه ریزی موسیقی در این مدارس ، بر اساس این کتاب ، دو بخش ابتدایی و متوسطه را در برمی گیرد که به این قرار است:
– در سال های اولیه تحصیل ( در دروه ابتدایی) ، مباحث جدی موسیقی، چندان مطرح نیست. آنچه مد نظر برنامه ریزی آموزشی است، تئوری و اصول اصلی و زیر بنایی موسیقی ، همچون آشنایی با نتها ( الفبای موسیقی ) ، خواندن ترانه ها و آهنگ های فولکلور غربی، ضرب خوانی ، ریتم خوانی و سرایش به صورت گسترده است. بر اساس گفته مربی موسیقی این مدرسه ( در زمان نگارش این مقاله) غالب کودکان با موسیقی آشنا بوده و آمادگی ذهنی لازم را دارا هستند و نیازی نیست که با روش قدم به قدم و انتزاعی با آنان کار شود . بنابراین ، برنامه ریزی درسی ، برای موسیقی در نه تنها جهت کسب مهارتهای نوازندگی بلکه به برای تحریک حس خلاقیت کودکان در راستای آهنگ سازی بنا شده و از ابتدا کودکان ، برای نوشتن و خلق قطعات بسیار کوچک موسیقی وپیشرفت تدریجی در این زمینه آماده می شوند. این روند با دروسی اصولی و برای جهت گیری صحیح ذهن و براساس آموزش تئوریک موسیقی تا کلاس ششم پی گیری می شود.
در کلاس ششم آشنایی با نتهای کلید سل ، خواندن و اجرای ملودیهای ساده ، درک و شناخت موسیقی های نوشته شده براساس تجربه شنیداری، آشنایی با گام ها ، آشنایی با پرده و نیمه پرده ، نواختن گام بر روی ساز و آشنایی با ارزش نتها ، ساخت و اجرای قطعات ساده در گروه و آشنایی با تاریخ موسیقی ، جزو برنامه درسی است که در حقیقت گسترده تر و پیشرفته تر از مراحل آموزش ابتدایی، به شمار می رود و کامل تر و مفصل تر به آن پرداخته می شود. در کلاس هفتم، سرایش با کلید فا و مقایسه آن با کلید سل و تئوری موسیقی دنباله کار آموزش محسوب می شود. در واقع سه کلاس اول دوره متوسطه (ششم ، هفتم ، هشتم) برهمان اصول تدریس و آموزش دوره ابتدایی مبتنی است ولی به شکل گسترده تر و تخصصی تر.در سال چهارم و پنجم دانش آموزان با آکورد شناسی ، کدانس ها و شناخت شفاهی آنها ، مدلاسیون و مقدمات فرم شناسی ، آشنا می شوند . طبق اظهار نظر مربی وقت این مدرسه، آشنایی با موسیقی ملل نیز جزو برنامه ریزی در زمینه آموزش موسیقی بوده که در عین حال در روند آموزشی ، دست مربی ، باز گذاشته شده است و در این بخش از کار، روند آموزش با استفاده از منابع شنیداری ( کاست ، CD و… ) پی گیری می شود .
در سال آخر تحصیل ، آشنایی با فرمهای چون تریو، وارسیون، سونات و آنالیز آثار کلاسیک برجسته در برنامه کار قرار دارد و دو دوره از دوران تاریخ موسیقی، برگزیده شده از دید آهنگ سازی ، تاریخچه، سبک و شیوه ، مورد بررسی قرار می گیرد. کلاس برای دوره ابتدایی هفته ایی یک ساعت و برای دوره متوسطه هفته ایی 2 ساعت ( در غالب یک جلسه ) است.
گفتنی است که کودکان از آغاز، قادرند با توجه به علاقه شخصی، رشته موسیقی و یا رشته نقاشی را برای گذارندن درس هنر، برگزینند. این روند و سیر آموزش باعث می شود تا کودکان و نوجوانان بر اساس علاقه ، رشته هنری مورد نظر خود را در مدرسه انتخاب کرده، تئوری موسیقی و زیر بنای اصولی آن را در مدرسه بیاموزند و ضمن آشنایی عمق و دستیابی به توانایی درک اصولی از موسیقی قادر به شناخت و تجزیه و تحلیل موسیقی به طور مفید باشند. در این بین دانش آموزان مستعد و علاقه مند به موسیقی ، قادر خواهند بود، استعداد خود را خصوصا در زمینه آهنگسازی ، بشناسد و آن را شکوفا سازند.
گفتنی است که از جمله دروس موسیقی، ساز شناسی نیز باید نام برده شود که در این مدرسه به دلیل کمبود امکانات ( در زمان تحقیق و نگارش این مقاله) از نرم افزارهای کامپیوتری جهت ارائه درس استفاده می شد.
کامپیوتر و تکنولوژی کامپیوتری امروزه دیگر در مدارس ایران نیز اندک اندک جایگاه خود را یافته است. بنابراین مفید خواهد بود اگر به استفاده از کامپیوتر در زمینه آموزش موسیقی ( به دلیل کمبود امکانات ، ساز ،… ) در برخی مدارس ایران توجه شده در این زمینه جستجوها و پژوهش هایی نیز صورت گیرد.
پیشنهاد و طرح برای مدارس ایران
آموزش موسیقی ، فوائد و ضرورت های آن و جایگاه آن در بخش آموزش رسمی، مستلزم اقدامات ، تدوین برنامه های کارشناسانه و اعمال آنها به صورت تجربه و آزمون خطا به همراه ثبت و ضبط نتایج است. چنانچه شاید به این ترتیب بتوان روش کار آمدی را استخراج نمود و جهت تعلیم موسیقی به کاربست و اهداف حاصل از این کار را احیاء نمود. ولی آنچه که طرح و بحث در خصوص آن الزامی است، لزوم وجود موسیقی است . آموزش موسیقی باید وجود داشته باشد. نظام آموزش و پرورش در خصوص آموزش موسیقی در مدارس به عنوان یک رشته خاص هنری، نیازمند تغییر و تحول جدی، اساسی و بنیادین است. هر چه این تغییر و تحول به تعویق انداخته شود و نتایج ان نادیده انگاشته شود، ضرر فرهنگی بیشتری در آینده، گریبانگیر جامعه ایران خواهد شد. طرح پیشنهادی نیز بر همین اساس با تکیه بر آموزش در مدارس دبستانی و پیش دبستانی در نظر گرفته شده و این امر به چند دلیل صورت گرفته که عبارتند از :
1- جایگاه موسیقی در مدارس ابتدایی و مراکز آموزش پیش دبستانی ، خالی به نظر می رسد.
2- کودکان در این سنین ( پیش دبستانی) توانایی یادگیری فراوانی را داراهستند و یادگیری مفاهیم موسیقیایی در این سنین عمیق و دائمی خواهد بود.
3- توانایی ذهنی کودکان در این سنین ، با آموزش موسیقی، افزایش خواهد یافت.
4- به دلیل وجود کلاس های آزاد برای نوجوانان و کودکانی با سنین بالاتر از مقطع دبستان ، به نظر می رسد که نظام آموزش و پرورش دولتی ، بهترین نظام برای آموزش کودکان پیش از دبستان و دبستانی به شمار می رود.
در واقع با پژوهش و تحقیق در تجربیات کشورهای موفق و نظرات اندیشمندان و محققان هنر موسیقی ترسیم شمایی از یک طرح ابتدایی برای اجرای برنامه آموزش موسیقی درمدارس کشور، قابل اجرا خواهد بود.
با توجه به پیشینه غنی فرهنگی و پربار در زمینه شعر ، ترانه و موسیقی اعتلای سطح هنری دانش آموزان ، امری محال به نظر نمی رسد ، بی شک با برنامه ریزی دلسوزانه و خواستاررشد روز افزون در زمینه سواد موسیقیایی ، این امر امکان است، چنانچه :
1- آموزش و پرورش در برنامه ریزی برای ساعات هنر دانش آموزان باید زمانی را برای آموزش و پرورش موسیقی در نظر گیرد و این آموزش ، به عنوان برنامه ای خارج از چهار چوب برنامه های اصلی دانش آموزان تلقی نگردد و در نظام آموزشی جایگاهی واضح و مشخص برای آن در نظر گرفته شود، تنها در این صورت است که مربیان و دانش آموزان خواهند توانست با این هنر، به صورت جدی برخورد داشته باشند.
2- با تاسیس انجمن و خانه موسیقی ، آموزش و پرورش و سیاست گذاران آن، خواهند توانست از یاری اندیشمندان وموسیقیدانان ایران بهره مند شده ، برنامه ایی هدفمند را برای نونهالان این مرزو بوم تدارک ببینند.
3- این برنامه ها و اهداف می تواند، از موسیقی محلی و سنتی ایران الهام گیرد چنانچه می توان در سالهای اولیه تحصیل، کودکان را با ترانه های محلی و نواهای دیرینه این مرزو بوم که به کمک موسیقیدانان ایرانی ، متناسب با سن و توان کودکان ساده شده اند، آشنا نمود و از ابزار خدادادی چون " حنجره،برای خواندن " و "بدن برای درک ریتم " نیز در اجرای آنان ، بهره گرفت.
4- در سنین بالاتر ، در صورت محقق شدن برنامه زمانی مختص آموزش موسیقی ، می توان با اجرای جمعی سرودهای و آوازها ، تجربه و آمادگی را برای درک و فهم موسیقی افزایش داد. ادامه این برنامه به طور مستمر و در طول آموزش رسمی کودکان، و در کلاس های بالاتر، به تدریج دانش آموزان را با ریتم، ملودی، فرم، … موسیقی آشنا ساخته و زمینه را برای درک آنها فراهم می آورد.
5- می توان به عنوان طرحی آزمایشی و در حدود مشخص ، سازهای ابتدایی و ساده را که برای آموزش موسیقی به کودکان در نظر گرفته شده است ، در اختیار آموزش و پرورش قرارداد و زمینه اجرای جمعی نواهای آموخته شده را در دوره های مختلف و بالاتر ( سنین راهنمایی) با ممارست در آموزش اصولی موسیقی به وجود آورد.
6- یقینا مشکلاتی از قبیل کمبود بودجه، نبود امکانات ، کمبود نیروی متخصص کار آمد و… مطرح خواهد بود، اما می توان از یک مدرسه آغاز نمود و با افزایش تجربه حاصل از آن ، اندک اندک برنامه را در صورت موفقیت ،به مدارس دیگر تعمیم داد.
7- حنجره انسان نعمت خدادادی است و در اختیار همه . حتی با آموزش صرفا شنیداری ( و با خواندن) می توان تربیت موسیقایی را در کودکان آغاز نمود. مهمترین مسئله این است که با این امر، برخوردی جدی توسط آموزش و پرورش صورت پذیرد و برنامه ریزی خاصی برای آن در نظر گرفته شود.
شاید بخشی از این پیشنهاد ها قابلیت اینکه در برنامه کاری آموزش و پرورش قرار گیرد را دارا باشدچنانکه بتوان اندک اندک و با مشخص کردن اصول و چهار چوب ها ، امکانات و توانایی ها و بر طرف کردن موانع ، درنهایت با پرورش و تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان به شیوه های صحیح و علمی ، شاهد اعتلای هنر موسیقی در کشور و فرهنگ شنیداری این مرزو بوم بود.
حاصل سخن
آن چنان که تجربیات و حاصل کار مداوم برخی ملل نمایان ساخته، کارایی و اعجاز هنر، از دایره محدود خویش ، برون رفته و مرزهای سایر علوم ، مهارتها و پیشه ها را درنوردیده است. کاربرد انواع هنرها ، امروزه به نوعی فراگیر و مهم تلقی شده که در علوم و حرف ، ردپا و نقش آن را می توان نظاره کرد. ریاضیات ، فیزیک و روانشناسی ، علومی هستند که به نوعی با موسیقی مرتبط بوده، مباحث ویژه ایی پیوند میان آنها را نمایان می سازد و این اتصال تا جایی پیش می رود که به درمان ( مدارا)و تعلیم و تربیت نیز می رسد. هنر موسیقی امروزه از حد سرگرمی بسیار فراتر رفته و تاثیرات شناخت آن در افزایش توان ذهنی، تمرکز، مهارت های حرکتی و هماهنگی حواس از سایر فعالیتهای هنری آشکارتر شده است ضمن اینکه توجه به این نکته ضروری نیز حیاتی است که " آموزش موسیقی به دلیل مفاهیم انتزاعی نیاز به روش هایی دارد که کودکان و نوجوانان را در مسیر تجربه و فعالیتهای عینی و ملموس قرار دهد و فرایند یادگیری را سریعتر و آسانتر سازد. به این ترتیب ضرورت آموزش موسیقی به شیوه ای مناسب و هدفمند در مراکز پیش دبستانی و در مقطع ابتدایی و راهنمایی به عنوان برنامه ایی عمومی، به شدت احساس می شود، آموزشی که پرورش همه جانبه کودکان و نوجوانان را سوای آموزش صرفا موسیقایی آنان ، در برگیرد.
فهرست مطالب
سر آغاز
شیوه های آموزش موسیقی پس از انقلاب
3- کتب آموزش هنر مدارس
2/1 – مدرسه راهنمایی نور ( منطقه شش آبان )
– 1/1 دبستان نمونه علامه طباطبایی ( منطقه شش، آبان شمالی )
آموزش موسیقی در محدوده آموزش رسمی
هنرستان های وزارت ارشاد:
مدرسه تطبیقی بین المللی پسران
پیشنهاد و طرح برای مدارس ایران
حاصل سخن
1 – ایشان مایل به ذکر نام نبودند.
2 – راهنمای تدریس هنر ، پنجم دبستان ، سازمان کتابهای درس ایران ، تهران 1353.
3 – هنر چهارم دبستان 1364 ، پدید آورندگان محمد حسن هاشمیان ، امین جواهری ، قاسم درودگر ، عبد الحی شمالی ، تهران ، وزارت آموزش و پرورش 1364.
4 – هنر چهارمدبستان 1364 ، پدید آورندگان محمد حسن هاشمیان ، امین جواهری، قاسمدرودگر، عبد الحی شمالی تهران وزارت آموزشو پرورش 1364 .
5 -آموزش هنر در پایه پنجم دبستان ، تالیف دکتر هاری هزاره ایی در بخش (( آموزش هنری )) و هادی حاجی آقا جانی در ((بخش خوشنویسی)) تهران 1373.
6 -آموزش هنر اول و دوم راهنمایی، محمد مهدی هراتی ، محمد علی کشاورز ، جعفر پور راهنما ، ید اله درخشانی و هادی حاجی آقاجانی ، وزارت آموزش و پرورش سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی . تهران 1375.
7 -قاسم زاده، فاطمه ، " نقش موسیقی از دیدگاه روانشناسی و تعلیم و تربیت " جامعه سالم، تهران ، خرداد 1373 سال سوم شماره 15 ص45.
—————
————————————————————
—————
————————————————————
1
27