دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر
پایان نامه جهت اخذ مدرک کارشناسی مشاوره
موضوع پایان نامه :
موسیقی درمانی و کاهش هورمون های استرس زا و تاثیر موسیقی بر کاهش افسردگی دانشجویان رشته باغبانی ورودی 1387 دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر
استادراهنما :
جناب آقای دکتر اعظمی
تهیه کننده:
اسماعیل حسنی
پاییز 88
به نام یگانه هدایتگر عالم
با تشکر از استاد ارجمند جناب آقای دکتر محمود اعظمی
دیر زمانی است که آن یگانه جاودانی با سخنان گهربارش جان های عارفان قرون و اعصاررا به گوش دادن کلامش دعوت کرد و آنان را از تیرگی جهل به سوی معراج نور رهنمون میباشد و طنین صدایش در گوش زمان با صلابت میگوید .
( من علمنی حرفا فقد صیر نی عبدا )
چه زیبا میفرماید آن پادشاه علوم اولین و آخرین و چه نیکو مقامی استاد را پاس مینهد او که خود استاد یگانه ای بود پس به پیروی از آن بی همتا باید مقام بلندت را پاس گویم واز حرمتت پاسداری نمایم اما چگونه میتوان بلندای مقامت را به اسارت قلم در آورد و بر صحیفه کاغذ نگاشت.
تنها می توانم بگویم که شما استادان تنها ادامه دهندگان راه انبیا هستید .
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
فصل اول 2
مقدمه 3
بیان مساله 5
اهمیت پژوهش 5
سوال پژوهش 7
فرضیه تحقیق 7
متغیرها 8
فصل دوم 10
پزشکی و موسیقی درمانی 17
کاربردهای موسیقی درمانی 18
مزایای موسیقی درمانی 20
اصول صدا و موسیقی درمانی 31
چهار ابزار اصلی موسیقی 34
افسردگی چیست 38
تاریخچه افسردگی 39
علائم و نشانه ها 41
سرما خوردگی روانی 44
سن شیوع افسردگی 48
فصل سوم 50
تعریف جامعه 51
نمونه آماری 51
ابزار پژوهش 52
روش تحقیق 55
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل چهارم 57
افراد علاقمند به ورزش 58
افراد بی علاقه به ورزش 59
فصل پنجم 63
پیشنهادات 65
محدودیتها 65
منابع 67
چکیده :
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر موسیقی بر کاهش افسردگی دانشجویان رشته ی باغبانی ورودی 87 همچنین تاثیر موسیقی درمانی بر کاهش هورمون های استرس زا که در این پژوهش از دو گروه مستقل استفاده شد که جامعه مورد نظر دانشجویان رشته باغبانی ورودی 87 بدون تفکیک جنسیت بودند که طبق نمونه گیری 25 نفر از نمونه افرادی بودند که به موسیقی علاقه داشتند و به آن گوش می دادند و 25 نفر از نمونه به موسیقی علاقه چندانی نداشتند و به آن کمتر گوش می دادند نمونه گیری به صورت تصادفی ساده صورت گرفت. ابزار پژوهش را پرسشنامه افسردگی به تشکیل میداد داده های آماری به دست آمده تجزیه و تحلیل شد از روش آماری T استیودنت محاسبه شد و به این نتیجه رسید که موسیقی تاثیر بسزایی در کاهش افسردگی داشته است. همچنین با توجه به منابع و تحقیقات انجام شده پزشکان و محققان نشان داده شد که موسیقی درمانی تاثیر بسزایی در کاهش هورمونهای استرس زا دارد.
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه :
رشته موسیقی درمانی یکی از شاخه های علوم درمانی است که در آن موسیقی درمانگراز موسیقی و فعالیت های گوناگون همراه با موسیقی به عنوان ابزار درمانی استفاده می نماید. در واین رشته موسیقی به عنوان ابزار و موسیقی درمانگر به عنوان فرد متخصص شرایطی را ایجاد می کند که می تواند بیمار را در یک روند مثبت صعودی در جهت کاهش استرس ها و ارتقاء سلامت قرار دهد و این شرایط ممکن است متناسب با جنس و سن بیمار و شدت بیماری در امراض مختلف متفاوت باشد.
پژوهش حاضر درصدد توصیف ماهیت کاربرد و شرایط حرفه ای معیار های تخصصی و مزایای این درمان است.
موسیقی نیاز عاطفی زندگی معاصر انسان است و موسیقی درمانی روش استفاده به هنگام از موسیقی برای پاسخ به تمایلات احساسی ذهنی و اجتماعی همگان به خصوص آنان که از درد و تالم در ستوه اند.
موسیقی درمانی عبارت است از : کاربرد مداخله های ریمیتک یا موسیقیایی ویژه که توسط یک موسیقی درمان گر شده و به منظور نائل شدن به اصلاح ابقاء یا بهبود عملکرد هیجانی اجتماعی پردازش ذهنی و سلامت جسمی یک فرد به کاربرده می شود.
در موسیقی درمانی از فعالیت موسیقیایی هم کلامی و هم اهنگین (توسط ساز) به منظور تسهیل تغییراتی استفاده می کنند که ماهیتا غیر موسیقیایی می باشند.
برنامه های موسیقی درمانی بر اساس ارزیابی فردی طرح درمانی و ارزشابی برنامه اتخاذ شده قرار دارند غالباً موسیقی درمانگران به عنوان عضوی از یک تیم بین رشته ای برنامه های خود را با گروه یا افراد، با تمرکز بر طیف وسیعی از پیامد ها، مشتمل بر کاهش درد و اضطراب، مدیریت استرس، ارتباطات و ابزار هیجانات آغاز می نماید.
موسیقی درمانی نوعی از خدمات بهداشتی نظیر درمان جسمی است. این نوع درمان مشتمل بر استفاده درمانی از موسیقی به منظور تحت تاثیر قرار دادن عملکرد جسمی، روانشناختی، شناختی و اجتماعی بیماران از هر سنی می باشد به دلیل اینکه موسیقی درمانی یک واسطه قوی است، می تواند پیامد های منحصر به فردی به دنبال داشته باشد و علاوه بر کاربرد در ارتباط با بیماران، به گونه ای موفق برای همه افراد در همه سنین و همه توانای ها فوائدی در بر داشته باشد.
اگر موسیقی را محموعه ای از اصوات موزون و دارای تیم تعریف کنیم، می توان ادعا کرد که اصولاً زندگی هر انسانی با موسیقی آغاز می شود چرا که صدای موزون ضربان قلب هر مادی برای فرزندش که به دنیا خواهد آورد، می تواند به عنوان موسیقی آرام بخش تلقی شود.
بیان مساله :
هدف کلی این پژوهش اینست که آیا بین دانشجویانی که موسیقی گوش می دهند و دانشجویانی که موسیقی گوش نمی دهند ازنظر افسردگی اختلاف معنا داری وجود دارد یا نه؟
و دیگر اینکه موسیقی در چه سطحی میتواند بر روی افسردگی افراد تاثیر داشته باشد.
و در کل معرفی موسیقی درمانی و تاثیرات شگرفی که بر تن و روان آدمی دارد.
موسیقی درمانی، درمانی موثر و معتبر برای افرادی است که نیاز های روانی، اجتماعی، شناختی، ارتباطی، تاثیر پذیری و کلامی دارند، تجربیات پزشکان نتایجی نشان داد ه اند که چشمگیر و بی نظیر بوده است.
موسیقی شکلی از تحرک حسی است که پاس ها را به موقعیت های آشنا تبدیل کرده سپس پیش بینی پذیری را بالا برده و احساس امنیت مرتبط با آن را مهیا می سازد.
در پژوهش حاضر سعی بر این بوده که رشته موسیقی درمانی به عنوان یک راه حل مفید و موثر برای بهبود بیماریهای روانی یا بیماریهای حیطه پزشکی بسیار مفید بوده و باعث کاهش هورومونهای استرس زا در بدن تمام افراد می شود، معرفی و شناسانده شود.
اهمیت پژوهش :
بی شک تاریخ هنر ایران سراسر عشق و علاقه و عرفان و دلداگی است اما واقعیت این است که در این چند قرن این شور و عشق با شناخت و فهم علمی ارتقاء پیدا نکرده است، فرهنگ و عادات شنوایی مردم همپای رشد و توسعه دانش موسیقی پیشرفتی نداشته و دواری پیرامون مصرف موسیقی عاطفی، حزین و شیدایی ومجهور مانده است. از این رو ذهن موسیقیائی مردم ایران نیازمند ارتقاء است و لازمه ارتقاء شنوایی و درک موسیقی آشنایی و شناخت و استفاده از موسیقی بخصوص موسیقی ملی به مفهوم واقعی آن است.
(پترز ، 1380، ص 10)
از موسیقی درمانی به خاطر خاصیت موثر آن در تسکین درد های جسمانی درمنزل و بیمارستانها و در کمک به زایمان، در تعادل خلق و خو تعادل روانی به توانبخشی جسمی و کمک به آرامش و خوابیدن و آسان کردن یاد گیری و در کل برای کمک به افراد تقریباً در تمامی زمینه های زندگی استفاده می شود.
در تحقیقات اخیر کاربرد موسیقی درمانی در توانبخشی جسمی و ایمنی شناسی و روان رنجوری موارد دیگر تایید شده است. (اندروز 1380، ص 1170)
موسیقی درمانی یک روش معتبر و شناخته شده در جهان است که از جهاتی شبیه به کار درمانی و ورزش درمانی می باشد، از این شیوه به عنوان راه حل جسمی، روانی، شناختی، رفتاری و یا کار کرد اجتماعی نیز استفاده می گردد، زیرا موسیقی درمانی ابزاری قدرتمند می باشد و می تواند نتایج بی نظیری را بر جا می گذارد.
علاوه بر کار آمدی در سلامت ذهنی، موسیقی درمانی می تواند بر بیماری هایی چون ایدز ، ناتوانی های جسمانی ، ناتوانی های رشدی، آلزایمر ، صدمات مغزی، درد های مزمن و سرطان هم کارایی بسیار مفیدی داشته باشد. (پژوهش نامه استاد ناهید بابایی امیری، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد)
سئوال پژوهش :
– آیا بین درمانی (گوش دادن به موسیقی) و افسردگی دانشجویان رابطه معنا داری وجود دارد یا خیر؟
فرضیه تحقیق :
فرض ما بر این است که :
1 ) رابطه معنا داری بین گوش دادن به موسیقی (موسیقی درمانی) و افسردگی دانشجویان وجود ندارد.
2 ) بین گوش دادن به موسیقی (موسیقی درمانی) و افسردگی دانشجویان رابطه معنا داری وجود دارد.
متغیر ها :
موسیقی = متغیر مستقل
افسردگی = متغیر وابسته
متغیر مستقل : متغیر پیش فرض است و از طریق آن تغییرات متغیر وابسته اندازه گیری و تعیین می شود. در تحقیق آزمایش ، متغیر مستقل به متغیری اطلاق می شود که توسط محقق دستکاری می شود تاثیرات آن بر تغییرات متغیر وابسته مشخص شود.
متغیر وابسته : متغیری است که ارزش یا مقدار آن به متغیر مستقل بستگی دارد.
متغیر وابسته در اختیار محقق نیست و محقق می تواند در آن دخل و تصرف و دستکاری به عمل آورد.
تعاریف عملیاتی اصطلاحات :
پرسشنامه افسردگی بک BDI
پرسشنامه افسردگی بک برای نخستین بار در (1916) توسط بک و همکارانش معرفی شد.
بعد ها در (1971) مورد تجدید نظر قرار گرفت و در سال (1978) انتشار یافت.
این پرسشنامه از مشاهده و خلاصه کردن نگرشها و نشانه های بیماری نوعی، نزد بیماران افسرده ، به دست آمده است. (پاشا شریفی 1376 ، ص 368)
افسردگی :
حالتی است که بر کیفیت خلق شخص تاثیر گذاشته و نحوه ادراک او را از خویشتن و از محیطش دگرگون می سازد. (فک 1371 ، ص 8)
افسردگی از نظر پزشکی :
یک نوع آزردگی است که فعالیت و قابلیتهای حیاتی و جسمانی و عضلاتی را پایین می آورد. (اکسفورد)
موسیقی درمانی :
موسیقی درمانی یک روش معتبر و شناخته شده در جهان است که از جهاتی شبیه به کار درمانی و ورزش درمانی می باشد. از این شیوه به عنوان راه حل جسمی، روانی، شناختی، رفتاری یا کار کرد اجتماعی نیز استفاده می گردد. ودر اصل کاربرد صدا، ساز های موسیقی ، آهنگها، قطعات موسیقی، و هر چیز موسیقیایی است که به بهتر زیستن افراد کمک می کند.
(اندروز، 1380 ، ص 169)
فصل دوم
ادبیات و پیشینه ی پژوهش
استفاده از موسیقی در شفای بیماران ریشه ی بسیار قدیمی و تاریخی کهن دارد، در قبال و تمدن های نخستین در اکثر ائین ها و مراسم، اواگری و حرکات موزون وجود داشته است.
آنان این روش را برای ایجاد جذبه و خلسه، از خود بیخودی، تسلط بر ذهن و نفوذ در نا خود گاه مورد استفاده قرار داده اند. در این مراسم با اوراد و القاء از قوای مافوق الطبیعه برای تسکین و شفای بیمار طلب نیرو می کرده و ارواح بیماری زا را از بدن او دور می کرده اند. در واقع ریتم طبل ها، زنگ ها و حرکات وسیله ای برای تمرکز و توجه بیمار به القائات بود. دراثر تلقین، انرژی و باوری که در این مراسم به وجود می آمد تغییراتی در نا خوداگاه و احساس فرد ایجاد شده و شفا صورت می گرفت.
به همین صورت استفاده از موسیقی در معبد به خصوص در عهد پیامبران بنی اسرائیل از جمله حضرت داوود و موسی و پیروان انها بسیار رواج داشت.
در سراسر مصر و بین النهرین موسیقی و شفا با معابد پیوند خورده بود، در واقع موسیقی وسیله ای برای تلقین و تاثیر اوراد و نیایش و آداب و مقررات دینی بود.
درتمام فرهنگ ها تمدن های باستانی نیز، موسیقی به گونه ای برای شفا و تعلیم و تربیت افراد به کار می رفته است.
اما در تمدن یونان و روم باستان با نگرش علمی و پزشکی بیشتری با موسیقی بر خورد می شد. آنان صدا های هارمونیک را برای بیماری های ناشی از نبود هارمونی در بدن به کار می برند. یونانیان معتقد به خدای آپولو بودند. خدایی که هم قدرت موسیقی وهم قدرت طب داشت یعنی خدای طب و موسیقی. نیروی موسیقیایی آپولو بی نظمی ها و نا هماهنگی های امواج بدن را تنظیم می کرد و سلامتی را به بیمار باز می گرداند.
این تفکر که وجود امراض به دلیل نبود هارمونی و موسیقی موجب هارمونی و سلامتی است، نخستین نگرش واقعی به موسیقی بود. از آن پس موسیقی قابل اندازه گیری، پیشرسی و پیشگیری شد، به همین اساس بزرگانی چون فیثاغورث1، پلاتو2 و ارسیتوتیل3 از موسیقی تجویز شده برای درمان سخن گفتند.
پلاتو و ارسیتو تیل نگرش استفاده از موسیقی کنترل شده را در بهبود اخلاق و روحیه ی اجتماعی پایه گذاری کردند و احساس تفکر علمی را در کاربرد موسیقی بنیان نهادند.
فیلسوفان ایرانی به تبعیت از یونا نیان نگرش سیستماتیک و علمی را نپذیرفتند و از سوی دیگر مایه موسیقی را در ارتباط با رمز و کیهانی مورد توجه قرار دادند. به همین ترتیب همپای رشد دانش طب، موسیقی درمانی هم توسعه می یافت. در دوران رنسانس تئوری یونیان در مورد طبایع چهار گانه بار دیگر مورد توجه موسیقی دانان قرار گرفت.
پزشکان و موسیقی دانان کوشیدند تا رابطه ی میان مایه ها و مقام های موسیقی را با چهار طبع صفراوی، بلغمی، سودایی و دموی دریابند، تا اینکه در قرن شانزدهم موسیقیدانی به نام زارلینو تاثیر موسیقی را در ریتم نبض و برخی از جنبه های پزشکی دنبال نمود.
در دو قرن هفده و هجده تلاش ها و توصیه های زیادی از سوی نویسندگان و فیلسوفان برای استفاده از موسیقی در درمان ناراحتی های عصبی صورت گرفت.
در قرن هجدهم دانشجویان پزشکی دانشگاه پنسیلوانیا موضوع موسیقی درمانی را در مقاله و رساله های خود مطرح کردند و پس از آن این موضوع محور تحقیقات گوناگونی در آمریکا و اروپا شد.
در قرن نوزدهم برخی آموزشگاهها در توانبخشی ناشنوایان و نا بینایان از موسیقی بهره گرفتند و پس از آن مراکز دیگر نیز این روش را به کار بستند. در قرن بیستم همگام با توسعه فناوری پزشکی و ابزار های صوتی و شنوایی ، روش های کنترل تاثیر موسیقی افزایش یافت و پژوهش های آزمایشگاهی و تجربی نیز برای استفاده از موسیقی در درمان، قوت بیشتری گرفت.
بعد از جنگ جهانی اول و دوم تحقیقات جامعی در پزشکی و روانپزشکی موسیقی انجام گرفت استفاده از موسیقی در بیمارستانهای روانی از جمله بیمارستانهای کشور آمریکا رایج شد. در این زمان چهار شخصیت علاقمند به موسیقی درمانی به نامهای و اسیلیوس (1918) که موسیقی را برای بیماریها و عواطف مختلف طبقه بندی کرد، هاریک ایرسیمور، و ویلهم وان دووال (1936) و ایرام التشولو (1948) ظهور کردند. موسیقی درمانی به بیمارستانها و مراکز علمی راه یافت و در زمینه لازم برای تاسیس مراکز و موسسه های موسیقی درمانی فراهم شد. پس از تشکیل انجمن ها و مراکز علمی موسیقی درمانی، راه عنوان شدن موسیقی درمانی در قالب رشته ای دانشگاهی نیز هموار گردید. این رشته در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس تاسیس و واحد های درسی آن مشخص گردید. در واقع در دهه (1950) موسیقی درمانی به صورت رشته ای مستقل، فارغ التحصیلاتی به نام موسیقی درمانگر (موزیک تراپیست) وارد جامعه بیمارستان ها و مراکز پزشکی وتوانبخشی مشغول به کار شدند.
در حال حاضر آنچه در روانشناسی به عنوان موسیقی درمانی نام برده می شود عبارت است از بهره گیری از روشهایی است که با گوش دادن و توجه به موسیقی به عنوان یک درمان جانبی و اغلب در کنار درمانهای دارویی مورد استفاده قرار می گیرد.
پژوهشهای انجام شده نشان می دهد که غده تالاموس به عنوان مهمترین غده در مغز انسان محرکهایی صوتی را به وسیله سیستم های عصبی دریافت و در کنار حافظه و تخیل به آنها پاسخ می دهد. غده هیپوفیز نیز که از غده تالاموس فرمان می گیرد به محرکهای صوتی موزون پاسخ می دهد و موجب بروز ترشحاتی می شود که نتیجه آن آزاد سازی ماده آرام بخش به نام آندروفین خواهد بود.
با توجه به اینکه مهمترین اثر ماده مزبور تسکین درد در انسان است به سادگی می توان به ارزش موسیقی درمانی که عملاً موجب آزاد سازی ماده اندروفین ، که علاوه بر تسکین درد موجبات انبساط و شادی را در انسان فراهم می سازد، پی برد.
نکته جالبتر اینکه در هنگام احساس اضطراب و ترس – که غدد فوق کلیوی اقدام به ترشح ماده ای به نام کاتولومین (آدور نالین و نورادر نالین) می کند – و به عبارتی ترشح مواد مزبور موجب ایجاد ترس می شود.
موسیقی باعث می شود که ترشح و آزاد سازی این ماده ی اضطراب زا کاهش یافته و در نتیجه میزان ضربان قلب و فشار خون پائین آمده به حالت عادی بر گردد.
(دکتر علی زاده محمدی، 1381)
تحقیقاتی که توسط کولن در سال 1992 در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان سنت جرج لندن صورت گرفته نشان می دهد که موسیقی به میزان قابل توجهی در تسکین و تقلیل وضعیت بحرانی بیماران که در بخش ای سی یو بستری بوده اند تاثیر داشته است.
زیرا ثابت شده که سیستم اعصاب انسان به محرک های موزیکال پاسخ مثبت می دهد و عملا موسیقی در تغییر حالات بیماران موثر می باشد. پژوهش هایی که روی دو گروه بیمار موردعمل جراحی ، قرار گرفته بودند، انجام شده تاثیر موسیقی را نشان می دهد؛ روی دسته اول بیماران از موسیقی استفاده نشد ولی برای گروه دیگر اقدام به پخش موسیقی گردید. کاهش فشار خون و ضربان قلب برای گروهی که از موسیقی استفاده کرده بودند کاملاً مشهود بود و آزمایش ها نشان داده که موسیقی بیشترین اثر را در ایجاد رابطه مثبت وموثر بین بیمار و پزشک و پرستار و اطرافیان بیمار دارد. (تد اند روزف 1380)
در حال حاضر ممکن است تصورات قدیمی از صدا و موسیقی نزد افراد عادی جای خود را به افکار آگاهانه داده باشد ولی واقعیت این است که قدرت شفا بخشی موسیقی کما کان توسط افراد تجربه می شود. بار ها اتفاق افتاده که با شنیدن آهنگی قدیمی برای چند لحظه به همان زمان که این موسیقی را شنیده بودیم. بر گشته یم، و بار ها ناگهان غمگین یا خوشحال شد ه ایم این ها فقط بازتاب های کوچکی از افسون و قدرت صدا است.
دکتر علی زاده محمدی روانشناس بالینی و متخصص موسیقی درمانی است که بیش از دو دهه به فراگیری ردیف موسیقی ایرانی ونوازندگی ساز اصیل مشغول بوده است و با این آغاز ، به توسعه دانش موسیقی درمانی در ایران پرداخته است. دکترعلی زاده محمدی با نگرشی وحدتی به انسان و جهان، موسیقی را ابزار ی عاطفی برای وحدت و همبستگی احساس بشر به عشق ور زیبا وجود یگانه می داند و فضا های هارمونی موسیقی را مناسب ترین بستر ذهنی و روحی برای تمرین همدلی و دوستی و تفاهم اجتماعی وجهانی می انگارد. (کاربرد های موسیقی درمانی، 1381)
پزشکی و موسیقی درمانی :
نخستین حیطه تخصصی کاربرد موسیقی درمانی پزشکی است و بسیاری از مطالعات این رشته ازکاربرد های متنوع موسیقی درمانی در پزشکی منتج می گردد در مجموعه های پزشکی، موسیقی درمانگران با تنوعی از نیاز های بیماران سر وکار دارند و می توانند در بخشهای مختلف بیمارستانی نظیر N I C N , CCU , ICU و بخش های پیش و پس از عمل جراحی ، در مدیریت درد های مزمن ، مراقبت های قلبی، زنان و زایمان، اورژانس، کودکان، توانبخشی جسمی و درمان های سر پایی خدماتی ارائه می دهند.
برخی موسیقی درمانگران نیز به طور خصوصی ومستقل و برخی طبق تعرفه های بیمارستانی کار می کنند. امروزه به علت نگرش علمی و روشمند به موسیقی در درمان امراض مختلف، موسیقی درمانی به عنوان رشته مستقل مورد توجه قرار گرفته و در حکم روشی مکمل برای درمان های رایج پزشکی تعریف شده است که منظور از آن استفاده تجویز شده از تحریکات موسیقیایی یا فعالیت های آن برای کاهش ناتوانی و بیماری و تغییر حالات ناسازگار از طریق توانبخشی، و توقف ودرمان علائم بیماری است که زیر نظر پرسنل آموزش دیده صورت می گیرد.
در مورد کار کرد موسیقی در پزشکی پژوهش های گوناگون و معتبری صورت گرفته است که تعدادی از آنها بر روی علائمی چون ضربان قلب، فشار خون، درد های گوناگون، تنفس، واکنش های پوستی، هورمون های آدرنالین ، پروملاکتین، کور تیزول، امواج مغزی، کتکول امین ها، استروئید ها و عوارض جانبی داروها، مدت استفاده از داروها، مدت بستری بودن و بسیاری موارد دیگر متمرکز بوده است. موسیقی درمانی با فرو نشاندن درد وکاهش استرس اضطراب بیمار به تغییرات فیزیولوژیکی از قبیل موارد زیر منتج می گردد:
نفس بهتر، فشار خون پایین تر ، برون ده قلبی بهتر، کاهش ضربان قلب، آرامش عضلانی.
موسیقی درمانی تاثیر قابل توجهی بر اثر بخشی درمان بیمار، گزارش های شخصی نسبت به کاهش درد، تن آرامی، ریتم تنفسی، سطوح اضطراب مشاهده شده در رفتار و انتخاب بیمار نسبت به بیهوشی و مقدار بی حسی دارد، همچنین جنبه ی مهم دیگر کاربرد این روش در وضع حمل و اتاق زایمان و آموزش افراد برای رسیدن به آرامش و کاهش درد زایمان است.
(پژوهشنامه سال دوم – شماره ی 5 و 6 و 1381)
کاربرد های موسیقی درمانی موسیقی درمانی :
به عنوان یک انتخاب درمانی معتبر وموثر برای بیماران با تشخیص های مختلف خود را نمایانده است و برای نیاز های بیماران با درد های مزمن ، بیماریهای تنفسی، انواع سر درد، بیماری های قلبی، جراحی بیماری های زنان و زایمان و توانبخشی جسمی کاربرد دارد.
نتایج تحقیقات وتجارب بالینی از تاثیرات مثبت موسیقی درمانی حتی زمانی که این بیماران نسبت به سایر انواع درمان ها مقاوم بوده اند، حکایت می کنند. موسیقی شکلی از تحریک حسی است که بسته به میزان آشنایی، قابلیت پیش بینی و احساس امنیتی که به همراه دارد، پاسخ هایی را در افراد بر می انگیزد تحریک حسی است که بسته به میزان آشنایی، قابلیت پیش بینی و احساس امنیتی که به همراه دارد پاسخ هایی را در افراد بر می انگیزد.
اهداف موسیقی درمانی کاملاً اختصاصی بوده و با تشخیص پزشکی در مورد بیمار دوره ی درمان و سایر ویژگی های درمانی متناسب می باشد. مزایای این نوع درمان در اصطلاحات پزشکی و نه موسیقیایی توصیف می شود به طور خلاصه از طریق کاربرد برنامه ریزی شده و نظام دار موسیقی وفعالیت های موسیقیایی، درمانگران فرصت هایی برای اهداف زیر فراهم می نمایند:
– کاهش اضطراب و استرس
– مدیریت درد و ناراحتی به طریق غیر دارویی
– تغییرات مثبت در خلق و وضعیت هیجانی
– شرکت مثبت وفعال بیمار در درمان
کاهش طول دوره ی بیماری :
علاوه بر کاربر های درمانی ، موسیقی درمانی امکان صمیمیت هیجانی با افراد خانواده و مراقبان، آرامش برای کل خانواده وگذراندن مفید وقت به روشی مثبت وخلایق رافراهم می نماید. (پژوهشنامه سال دوم – 1381)
مزایای موسیقی درمانی :
موسیقی واجد قدرت و نیروی قابل توجهی است که بر همه ی جنبه های جسمی، عاطفی ، ذهنی، اجتماعی، اخلاقی تاثیر شگرف و عمیقی بر جای می گذارد. اصوات موسیقی به علت بر خورداری از بار هیجانی و عاطفی تاثیرات عمیقی بر روحیات ، شخصیت و پرورش عواطف انسانی بر جای می نهند.
موسیقی نوعی محرک احساسی قوی وتجربهای چند حسی است. تحریک شنوایی از طریق اصواتی که شنیده می شوند، تحریک لمسی از طریق ارتعاشاتی که قابل احساس هستند و نیز تحریک بینایی توسط اجرای زنده ی آن بعلاوه موسیقی به عنوان انتقال دهنده اطلاعات، انتقال دهنده ی تقویت کننده ها وزمینه ای برای یاد گیری و انعکاس مهارت ها نیز می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
موسیقی می تواند از طریق ایجاد تحریکاتی در قسمت های مختلف سیستم عصبی به طور وسیعی بر بسیاری از اعضاء و اندام های انسان از نظر ادراکات حسی و کار کرد های عملی موثر واقع شود و باعث پویایی جسم و روان انسان در حالت سلامتی وبیماری گردد.
متخصصین این حوزه معتقدند که موسیقی درمانی قابلیت ارتقاء به لحاظ کمی و کیفی را دارا است. موزیک درمانگران ارزیابی کاملی برای هر بیمار به عمل می آورند واطلاعات ارزشمندی را به منظور نوشتن یک تاریخچه کامل و ایجاد یک طرح درمانی مراجع محور، فراهم می نماید، تمام این موارد مربوط به قابلیت ارتقای کیفی موسیقی درمانی می شود.
بطور کلی متخصصین این حوزه مزایای موسیقی درمانی را در محور های عمده زیر خلاصه می کنند:
– امکان همکاری چندین متخصص از حوضه های مختلف در جهت اثر بخشی کیفیت درمان
– کمک به تن آرامی بیمار و افزایش توانائی ذاتی سیستم ایمنی.
– کمک به تجربه کمتر احساس درد.
– استرس کمتر و خلق بهتر وکمک به هر نوع فرایند درمانی به ویژه در معالجات سرطان
– بکارگیری همکاری ذهن و بدن به منظور تقویت سیستم ایمنی.
– تسهیل حرکت، تکلم وخواندن در افراد به ویژه بیماران.
– اثر بخش درمان حتی در واقعی که رویکرد های دیگر درمانی به نتیجه نرسیده اند.
– موسیقی درمانی در افرادی که نواقص عصب شناختی (نورلوژیکی) دارند بیشتر از هر روش دیگری سودمند و توانبخشی ایجاد می کند.(پژوهشنامه ، 1381)
حوزه های تخصصی موسیقی درمانی :
موسیقی درمانی یک فعالیت تخصصی بین رشته ای است که کاربرد های متنوعی در زمینه بهبود و باز توانی فرد دارد. موسیقی درمانگران خدمات تخصصی خود را بصورت تیمی در بیمارستانها، تسهیلات فوری، مراکز پیشگیری، مراکز مراقبت روزانه از بزرگسالان مراکز روانپزشکی، آسایشگاهها، مراکز سالمندان، برنامه های مبارزه با اعتیاد و الکل مدارس و دیگر مراکز خدمات عام المنفعه ارائه می نماید.
حوزه های تخصصی موسیقی درمانی بسته به اهداف کاربردی عبارتند از : پزشکی، بهداشت روانی،تعلیم و تربیت، مسائل کودکان، بزرگسالان و حیطه درمان مشکلات خاص همانند اتیسم، ناتوانی های یادگیری و یا دیگر مشکلات مربوط به کودکان استثنایی.
بیشترین کاربرد موسیقی درمانی :
عمومی ترین استفاده از موسیقی درمانی احتمالاً برای کاهش تنشهای روانی می باشد. این نکته بسیار مهمی است چون تنشهای روحی و روانی عمده ترین عامل به وجود آمدن مشکلات و اختلالات بهداشتی می باشند.
بیمارستان ها، موسسات آموزشی، آسایشگاههای و … از موسیقی درمانی استفاده می کنند. از موسیقی درمانی به خاطر خاصیت موثران در .تسکین دردهای جسمانی در منزل و بیمارستانها، در کمک به زایمان، در تعادل خلق و خو و تعادل روانی به توانبخشی جسمی و کمک به افراد تقریباً در تمامی زمینه های زندگی استفاده می شود.
در تحقیقات اخیر کاربرد موسیقی درمانی در توانبخشی جسمی، ایمنی شناسی، روان رنجوری و موارد دیگر تائید شده است.
موسیقی درمانی می تواند برای هر کسی، صرفنظر از استعداد او از موسیقی مفید باشد. دانش موسیقی فرد چندان نقشی در تاثیرآن در درمان ندارد. روشها، ابزار و انواعی از موسیقی وجود دارد که هر فردی می تواند از آن استفاده کند.
پژوهش هایی که در این زمینه وجود دارد :
در چند دهه، اخیر موسیقی درمانی جزء رشته های دانشگاهی شده است. عامل اصلی این امر رشد مستمر حجم پژوهش در زمینه موسیقی و کاربردش در پزشکی و روان پزشکی است. صرف کمی وقت در کتابخانه عمومی منتج به یافتن حجم عظیمی از اطلاعات ارزشمند خواهد شد.
طی دهه گذشته تعداد فزاینده ای از مقالات پژوهشی درباره موسیقی در مجلات به چاپ رسیده است.
از دهه 1950 چندین موسسه شروع به گردآوری، سازماندهی و معرفی انبوهی از پژوهش ها مربوط به موسیقی درمانی کرده اند. دو موسسه ی انجمن ملی موسیقی درمانی و انجمن آمریکایی موسیقی درمانی از معروف ترین آنها می باشند.
درمانبخش ترین موسیقی :
هیچ نوع موسیقی مفید تر از نوع دیگر آن نیست. تمام انواع موسیقی، ریتم ها و سازها تاثیر خودشان را دارند.
اغلب درمانبخش ترین موسیقی آن است که بیشتر از همه ما را تحت تاثیر قرار دهد، ولی باید به خاطر داشته باشیم همانگونه که به یک رژیم غذایی صحیح نیاز داریم، همانگونه نیز چنانچه از روش متعادل و متنوع موسیقی هم استفاده کنیم، بیشتر استفاده خواهیم برد. مساله اینجاست که هر کدام از ما دارای گام مشخصی از صدا هستیم مثلا ممکن است گام بعضی از ما دو و بعضی دیگر فا باشد.اگر بتوانیم گام خود را مشخص نمائیم.، آنوقت قادر خواهیم بود روی خودمان اثر بیشتر بگذاریم. روش های مختلفی برای تعیین گام شخصی، موجود است.
یکی از این راهها نشان ماه تولد است روش دیگر زبان واره و راه دیگر برد صدایمان می باشد. راههای دیگر هم برای تعیین موسیقی ای که روی ما اثر بگذارد وجود دارد،برای مثال نام و نشان تولد ما می تواند به موسیقی تبدیل شود و از آنجا که نام و نشان تولد به عقیده ی طالبین ها، دو عامل پر قدرت انرژی در انسان هستند، کلید درمان ما از طریق شیوه های ارتعاشی، همچون صدا نیز می باشد. خیلی از جوامع گام ها وتن های خاصی را به سیاره های گوناگون و نشان های مختلف تولد نسبت داده اند.
بعضی اوقات این کار صرفاً از طریق رتبه بندی سیاره ها و نشانه ها بعضی اوقات از طریق ریاضیات انجام گرفته است.
اشخاصی مانند، فیثاغورس، بطلمیوس، یوهان کلپر و دیگران به روش خودشان این انطباق را انجام داده اند. در موسیقی درمانی، این انطباق گام ها می تواند به ساختن گام شخصی ویژه ای که بتوان با آن کار کرد کمک کند.
انطباق های زیر یکی از ساده ترین سازه هاست ولی فقط نقطه شروع برای کار با موسیقی و صدا درمانی است.
نشان
دوره تولد
گام
پایه
طحال
شبکه خورشیدی
قلب
گلو
پیشانی
فرق سر
حمل
فروردین
دو
دو
ر
می
فا
سل
لا
سی
ثور
اردبهشت
دودیز
دودیز
ردیز
ردیز
فادیز
سل دیز
لاویز
سی دیز
جوزا
خرداد
ر
ر
می
فادیز
سل
لا
سی
دودیز
سرطان
تیر
سی بمل
سی بمل
فا
سل
لابمل
سی بمل
دو
ر
اسد
مرداد
می
می
فادیز
سل دیز
لا
سی
دودیز
ردیز
سنبله
شهریور
فا
فا
سل
لا
سی بمل
دو
ر
می
میزان
مهر
فادیز
فادیز
سل دیز
لادیز
سی
دودیز
ردیز
می دیز
عقرب
آبان
سل
سل
لا
سی
دو
ر
دیز
فادیز
قوس
آذر
لابمل
لابمل
سی بمل
دو
ربمل
می بمل
فادیز
سل دیز
جدی
دی
لا
لا
سی
دودیز
ر
می
فادیز
سل دیز
دلو
بهمن
سی بمل
سی بمل
دو
ر
می بمل
فا
سل
لا
حوت
اسفند
سی
سی
دودیز
ردیز
می
فادیز
سل دیز
لادیز
معیار های تخصصی برای موسیقی درمانگران :
Music therapists Inter disciplinary
موسیقی درمانی یک فعالیت تخصصی بین رشته ای می باشد و متخصصین این حوزه در یک تیم موسیقی درمانی علاوه بر دانش تخصصی در حوزه مربوط (پزشکی، بهداشت روانی، موسیقی رشد، تعلیم و ترتیب و …) می باید دارای گواهینامه دال بر گذرانیدن دوره های تخصصی و بالینی موسیقی درمانی باشد.
طبق معیارهای انجمن آمریکایی موسیقی درمانی (AMTA) فارغ التحصیلان بیش از 70 رشته مشروعیت شرکت در آزمون اعتبار ملی موسیقی در مانی را دارا می باشند.
افرادی که موفق به گذاراندن این امتحان بشوند با مدرک (MT- BC)4 واجد ارائه اولین سطح مهارت های تخصصی این رشته می باشند. طبق فهرست انجمن ملی موسیقی درمانی آمریکا دیگر مدرک حرفه ای معتبر تحت عناوین زیر شناخته می شوند.
موسیقی درمانگران به ثبت رسیده 5
موسیقی درمانگران معتبر 6
موسیقی درمانگران معتبر عالی (ACMT)7
بدیهی است تنها متخصصین دوره دیده و واجد گواهینامه می توانند خدمات موسیقی درمانی ارائه نمایند.
در بحث موسیقی درمانی دو جنبه، پزشکی و موسیقیای مطرح است داشتن اطلاعاتی جامع برای درک و دریافت موسیقی، روان شناسی موسیقی، تئوری موسیقی، تاریخ، تاریخ موسیقی و همچنین شناخت دقیق جوانب مختلف جسمی و روانی انسان انسان از دیدگاه علوم فیزیولوژیکی (کارکرد صحیح اجزای بدن ) و پالوژی (آسیب شناسی) برای موسیقی درمانگر الزامی است. علاقه و اشتیاق به کار و پذیرش مسئولیت حرفه ای از تعهد نسبت به این رشته و داشتن روحیه تحقیق از ویزگیهای مهم یک موسیقی درمانگر است، چنین منخصصبنی می باید مهارتهای تکنیکی و تفسیر پیشرفته را حداقل در یک وسیله ی اجرای موسیقی بدانند و در توسعه و گسترش روابط بین افراد از طریق فعالیت های موسیقیایی مهارت کامل داشته باشند.
از طرفی چون ریشه و پایه تمام بحث های رواننشناسی به نوعی به مغز و اعصاب مربوط می شود و با توجه به اینک فرایند درک موسیقی در مغز انسان صورت می گیرد ضرورت بحث عصب شناسی موسیقی آشکارتر می شود. (پژوهشنامه،1381)
از موسیقی می توان به عنوان ابزاری برای ایجاد ادراک واقعیت و ارتباط غیر کلامی در بیماران استفاده کرد، فعالیتهای نظیر آواز خواندن و نواختن ساز، انتخاب نوارهای برای شنیدن و حرکت با موسیقی، درک وضعیت زمان و مکان را بوجود می آورد و دقت بیماران و و توجه لحظه به لحظه آن ها را ایجاب می کند. ضمناً می توان از آهنگ هایی خاص برای ایجاد و تقویت خودآگاهی، درک واقعیت و الگوهای رفتاری مناسب اجتماعی در بیمارانی که از روان پرشی رنج می برند استفاده کرد. اشخاصی که بیماریهای روانی یا اختلالات رفتاری خفیفی دارند برای کاهش نگرانی ها و فشارها و افزایش احساس ارزش شخصی احتیاج به یادگیری راه هایی دارند که از طریق آن احساسات خود را بطور مناسب و درست ابراز کنند و پرخاشگری و تحریکات آنی مخرب خود را کنترل کنند و فعالیت هایی چون Relaxartion (آرامیدگی عضلات) همراه با موسیقی می تواند احساس فشار بسیاری از این بیماران را تخفیف دهد.
یکی از راههای تشویق بیماران برای قبول مسئولیت کارهای شان نوشتن با انتخاب اهدافشان به وسیله ی خود آنهاست. موسیقی در استعداد های آلبرت انیشتین نیز تاثیر داشته، او که در کودکی کم هوش و کودن می نمود.، با خریدن ویلون و یادگیری نواختن موسیقی راه پیشرفت را برای خود باز و هموار نمود.
PNI (علم عصب- روان- ایمن شناسی) شاخه جدیدی است از علم درمان بیماری های که از سه جنبه به بیماری های جسمی و روانی نگاه می کند. اطلاعات اخیر نشان داده اند که موسیقی در تقویت سیستم ایمنی بدن مهم است و نقش اساسی در بهبود بیمارهای جسمی از قبیل ایذر و سرطان دارد.
چگونه موسیقی درمانی برای افرادی با نیازهای سلامت ذهنی متمایز می شود؟
موسیقی درمانی، درمانی موثر و معتبر برای افرادی است که نیازهای روانی اجتماعی،شناختی، ارتباط تاثیر پذیری و کلامی دارند.، تجربیات پزشکان نشان داده اند چشمگیر و بی نظیر بوده است. موسیقی شکلی از تحریک حسی است که پالسها را به موقعیت های آشنا تبدیل می کند سپس پیش بینی پذیری را بالا و احساس امنیت مرتبط با آن را مهیا می سازد.
کار موسیقی درمانگران چیست؟
موسیقی درمانگران، فعالیت های موسیقی را هم به صورت وسیله ای "ابزاری" و هم به صورت "کلامی" استفاده می کنند که تسهیلاتی فراهم نمایند تا تغییراتی را که ماهیت غیر موسیقی دارد.، طراحی نمایند. برنامه های موسیقی درمانی براساس ارزیابی فردی "برنامه درمانی "برنامه" ارزشیابی به صورت مداوم انجام می گیرد. اغلب موسیقی درمانگران مانند اعضای تیم روانپزشکی، برنامه هایی را به صورت گروهی یا انفرادی برای کمک به کاهش اضطراب و افزایش درک بهتر به درمان جوها ارائه می دهند.
چه انتظاراتی می توان از یک موسیقی درمانگر داشت؟
موسیقی درمانگران با تیم روانشناسان برای ارزیابی بهترین احساس، سلامت جسمی، عملکرد اجتماعی، توانایی های برقراری ارتباط به صورت گفتاری و مهارت های شناختی براساس پاسخ هایی که درمان جو به موسیقی می دهد، کار می کنند.
وقتی که تجربیات موسیقی فردی توسط موسیقی درمانگر برای تثبیت توانمندی های کار کردی و نیازها طراحی می شود، ممکن است پاسخ ها بلافاصله و به سرعت ظاهر شوند درمانجوها برای بهره بردن از موسیقی درمانی نیازی به سابقه در موسیقی ندارند.
چه کسی شایسته ی کار به عنوان موسیقی درمانگر می باشد؟
کسانی که دریکی از 70 رشته ی موسیقی درمانی فارغ التحصیل شده اند و مدرک کسب کرده اند، دارای یک اعتبار نامه (m tm_bc) هستند که مجوز ورود آنها به این حوزه می باشد. این اعتبار نامه یا مجوز توسط موسسه نظارت بر موسیقی درمانگران (سازمان مستقل و غیر انتفاعی کاملا معتمد کمیسیون ملی کارگزارن اعتبار نامه ها) صادر می شود.
این اعتبار نامه 5 سال یک بار تائید می شود.
شخصی که در این زمینه تعالیم صحیح ندیده و اعتبار نامه ندارد به هیچ وجه شایسته سرویس دهی موسیقی درمانی نیست.
محل ارائه موسیقی درمانی :
موسیقی درمانگران خدمات لازم را در مراکز روان درمانی، کلینیک های بیماران سر پایی، مراکز سلامت ذهنی، مراکز ترک اعتیاد و الکل، خانه های آمادگی، اماکن عمومی، بیمارستان ها مدارس و مراکزی که امکانات دیگر را ارائه می کنند انجام می دهند، (سلامت و شادکامی، سال اول آبان 83).
اصول صدا و موسیقی درمانی :
اصول زیادی در مورد صدا وموسیقی درمانی وجود دارد در اینجا این اصول را در چهار اصل خلاصه یا ادغام کرده تا به کاربرد آسان تر آنها پی برده شود. این چهار اصل ضروری ترین اصول برای شروع کار موسیقی درمانی می باشند.
اصل اول :
ارتعاش : در موسیقی درمانی، ارتعاش عبارت است از قابلیت نوسان یا سبامد صدا که باعث عکس العمل در بدن انسان می شود. هر سلولی که در بدن یک تشدیدگر صداست، سلول هایی که تشکیل اعضای بدن را میدهند،و دستگاهایی که از این اعضاء تشکیل شده است، سبامدهای مخصوص خود را دارند، سبامدهایی که به راحتی در برابر آنها واکنش نشان می دهند . وقتی بیماری پیش می آید عضو یا دستگاه مربوط از حد نوسان طبیعی خود خارج می شود.
این حالت از نوسانات صدا می توان برای اثر گذاشتن روی عضو یا دستگاه نا متوازن استفاده کرد و آن را به حد طبیعی خود بازگرداند. این ارتعاشات عمومی می تواند هماهنگی لازم را به ناحیه یا نواحی بیمار باز گرداند.
اصل دوم :
ریتم : ریتم الگوی ضرب در موسیقی است، ریتم لازمه ی موسیقی است، بدون آن اصلاً موسیقی وجود ندارد.
بدون ریتم که باعث حرکت ملودی است، هرگز نمی توانیم از نت اول به دوم بگذریم تا حرکتی نباشد، ریتمی وجود ندارد و تا ریتمی نباشد موسیقی وجود ندارد. ریتم بازتاب ضربان زندگی است، ریتم های متفاوت روی سیستم هی فیزیولوژیکی و اندام های بدن به طریق مختلف اثر می گذارند.
ریتم های آلات مختلف موسیقی و انواع موسیقی می توان برای اصلاح ریتم های اندام دستگاههای بدن استفاده نمود.
اصل سوم :
تن وطنین یا رنگ صدا :
تن به زیر و بم صا اطلاق می شود. هر چند نوسانات صدا تندتر باشد، تن صدا زیر تر است. و هر چند نوسانات آرام تر باشد تن صدا بهتر است. تن های مختلف بر روی اندام های مختلف بدن اثر می گذارند. برای مثال سیستم اعصاب در برابر تن چهان واکنش نشان می دهد این تن در دو گام دو، نت فا (در کلاویه های پیانو) می باشند.
طنین یا رنگ صدا، مشخصه ی خاصی از صداست که باعث تشخیص یک صدا از صدای دیگر و یا سازی ازساز دیگر می شود. اندام ها و دستگاهها ی بدن در برابر صداها و سازهای متفاوت واکنش می دهند.
اصل چهارم :
صدا به عنوان انرژی :
صدا حالتی از انرژی و بدن انسان یک سیستم انرژی است، به همین دلیل، صدا این توانایی را دارد که روی الگوهای طبیعی انرژی بدن تاثیر گذارد. این سبامدها می توانند به صورت رنگ، عطر، الکترو مغناطیس وصور دیگر انرژی باشند.
نوسانات می توانند به یکدیگر کمک کرده، مزاحم یکدیگر شوند، همدیگر را متوقف کرده یا تقویت کنند.
چهار ابزار اصلی موسیقی :
درمانی بیشتر متون صدا و موسیقی درمانی نیاز به آموزش رسمی ندارند. لازمه ی بعضی از متونی که شرح داده خواهد شد نیاز به اندکی مشارکت فعال داردو. هر چه در این فرایند مشارکت فعالتر داشته باشیم، بهره بیشتری خواهیم برد.
ابزار شماره 1 :
بکهای موسیقی و ریتم : سبک ها و ریتم های مختلف موسیقی روی اندامها و دستگاههای مختلف بدن اثرات مفید می گذارند، گوش کردن به انواع سبکهای موسیقی و ریتم های وسیله ی توان عملیات بدن است. برای مثال، موسیقی "باروک" برای آرامش و تقویت ریتم قلب و دستگاه گردش خون مفید است.
موسیقی "راپسوری" برای تقویت عضلات و تحریک دستگاه عصبی مفید است.
ریتم های والس برای سلامتی روحی و رفع تنش های روانی وگوارشی موثر است.
موسیقی کلاسیک می تواند ابزاری عالی برای توازن وشفا باشد، دستگاهها و اندام های مختلف بدن نسبت به گام های مخصوصی از موسیقی عکس العمل بیشتری نشان می دهد. گوش فرا دادن به آن دسته از آهنگهای کلاسیک که باگام ، ریتم و سبک خاص نوشته شده اند، تاثیر ظریف و مثبتی روی دستگاهها و اندام های مربوطه می گذارند.
حتی اگر موسیقی را ضمن فعالیت روزانه گوش دهیم، به از بین بردن اختلالات دستگاههایی از بدن کمک خواهیم کرد.
2 ) درمان از طریق تن و آلات موسیقی
آلات موسیقی متفاوت نیز روی سیستم انرژی می گذارد. نود درصد فعالیت بدن از طریق ذهن نا خود آگاه کنترل وتعدیل می شود. ولی ذهن نا خود آگاه سطوح فراوانی دارد.
این سطوح مختلف عملیات مختلف دستگاهها ، اندامها و فعالیت های بدن را هدایت و تعدیل می کنند و نسبت به تن ها، آوا ها، ساز ها و حرکت های مختلف موسیقی عکس العمل بیشتری نشان می دهند.
به این ترتیب می توانیم از موسیقی وصدا برای اثر گذاشتن روی سطوح خاصی از ذهن خود آگاه استفاده کنیم و به این وسیله دستگاهها و اندام های مربوطه را متعادل و تقویت کنیم. برای مثال، نی و ساز های بادی، چوبی سطحی از ذهن نا خود آگاه را متاثر می کنند که فعالیت نیمکره چپ مغز و دستگاه را هدایت می کند. "چنگ" به دستگاه گردش خون آرامش می دهد در حالی که "ویولون" با اثر گذاشتن روی سطح ذهن نا خود آگاه مربوط به دستگاه عصبی، حالتها ی عصبی را آرام می کند.
برای هر یک از دستگاههای و اندام های مربوط به آنها، آلات موسیقی ای که برای آنها مفید هستند ونیز آهنگ های مناسب آن ساز در "کتاب موسیقی درمانی برای همه تد – اندروز" ذکر شده است. صرفاً استفاده از این قطعات موسیقی و ساز ها به صورت منظم یا به صورت موسیقی متن به توازن و تقویت دستگاهها و اندام های مربوط کمک خواهد کرد.
3 ) درمانهای صوتی :
سه شکل مختلف درمان صوتی عبارتند از زمزمه کردن، دم گرفتن تاکید اینها فرایند هایی از ارتعاشات صدا، تن و کلمات نیروزا هستند که به فرایند درمان کمک می کنند. آنها پاک کننده، هماهنگ کننده و شفادهنده هستند و می توانند در باز گرداندن به دستگاههای مختلف بدن کمک نمایند.
صدا همسوی با افکار ما نیرو آزاد می سازد و به این وسیله انرژی را به قسمتهای مناسب بدن ارسال می دارد. ما میتوانیم از اصوات برای ایجاد توازن درکل سیستم فیزیولوژیکی یا ناحیه ای از بدن استفاده کنیم. وقتی شیوه صوتی دلخواه خود را انتخاب کردید در حال نشسته، دراز کشیده و یا ایستاده اجرا کنید. ده دقیقه از این درمان ها در روز برای یک یا دوبار، دارویی عالی برای شفا است. اغلب مردم از سادگی و در عین حال تاثیر قوی این درمان ها تعجب می کند.
شماره 4 ) موسیقی وحرکت :
یکی از موثرترین راههای استفاده از موسیقی و صدا برای درمان، ترکیب آن با حرکات بدنی است. اهمیت حرکت ورقص، همانند صدا وموسیقی مورد تایید پژوهشگران است.
فرایند ترکیب حرکات با موسیقی ساده است. شروع این کار بایستی با چند دقیقه آرامش و تمدد اعصاب کشش بدن توام باشد. اگر چه این حرکات دشوار نیست ولی اگر عادت به حرکات نداریم. ممکن است برایمان آسان نباشد لذا حرکت را تا جائیکه انجام آن برایمان راحت است انجام می دهیم. (تد – اندروز – 1380)
تاثیر موسیقی بر هورمون های استرس :
پژوهش های متعددی تاثیر موسیقی را بر علایم حیاتی و هورمون های بیماران جسمی از جمله جراحی، ارتوپدی، بی هوشی و دندانپزشکی نشان می دهد.
در تحقیقی جامع، "اسپیتنج" و "دورو" (1985) ، اثر موسیقی ضد اضطرابی (آرامبخش) بر ضربان نبض ، فشار سر خردگی خون، سطح ترشح هورمونی رشد ( G H) ، سطح ترشح A C T H سطح ترشح پرولاکتین در پلاسمای خون بررسی شد. 50 بیمار جراحی دندان با عنوان گروه آزمایشی در هنگام درمان، موسیقی آرامبخش شنیدند و در مقابل گروه کنترل موسیقی دریافت کردند.
نمودار های 1 و 2 و 3 و 4 و 5 تفاوت علایم پزشکی را برای این دو گروه (آزمایش و کنترل) در دو مرحله 10 و 15 دقیقه ای بعد از آزمایش نشان می دهد.
روش اجرای طرح برای بررسی تاثیر موسیقی بر کاهش هورمون های استرس زا در بیماران جراحی دندان :
2 گروه یکی گروه کنترل که موسیقی در حین عمل جراحی 15 دقیقه ای برای آنها پخش نشده و گروه آزمایش نیز تحت همان عمل جراحی 15 دقیقه ای قرار گرفته اند با این تفاوت که گروه آزمایش با شروع جراحی، شروع به گوش دادن موسیقی کرده اند. هر دو گروه 17 نفری
انتخاب شده اند. که تاثیر موسیقی آرام بخش بر ضربان نبض، فشار خون سر خردگی و ترشح هورمون رشد G H در پلاسما و ترشح هورمون A C T H و ترشح پرولاکتین در پلاسمای بیماران جراحی دندان مورد بررسی قرار گرفته که نتایج حاصله به صورت نمودارهایی در جداول درج شده که در ضمیمه این پژوهش آورده ایم می بینیم.
(کاربرهای موسیقی درمانی – دکتر علی زاده محمدی – 1381)
افسردگی چیست؟
ما در زبان روزمره، از کلمه " افسردگی " جهت توصیف ترکیبی از احساسات غمگینی، ناکامی، نا امیدی، و شاید رخوت و بیحالی استفاده می کنیم اما زمانی که در می یابیم پزشکان ، روانپزشکان و روانشناسان بالینی این کلمه را به شیوه ای متفاوت به کار می برند. سر در گم می شویم. از دید آنان افسردگی، حالتی است که به درمان ویژه ای نیاز دارد به علت این درهم شدن واژه ها، افراد عادی و درمانگرئی که بیماری افسردگی مبتلا نشده اند، احتمالاً همدردی مساعدتی کمتر از آنچه جدی بودن موضوع افسردگی مطلبند؛ از خود ظاهر می سازند.
آنان ممکن است چنین تصور کنند که افراد افسرده تن پرور، خود خواه و یا اهل تمارضند. و آنان را با چنین عباراتی نصیحت می کنند: " سعی کن خودت را جمع و جور کنی" یا " خودت را از این حالت خارج کن، به آن بدی که فکر می کنی نیست." ( بلاک برن، 1380)
تاریخچه افسردگی :
از عهد باستان مواردی از افسردگی را مردم ثبت کرده اند. توصیفاتی در مورد آنچه امروزه اختلالات خلقی نامیده می شود، در بسیاری از متون کهن یافت می شود. بقراط در حدود چهل صد سال پیش از میلاد مسیح (ع) اصطلاحات ما نیا (شیدایی) و مالیخولیا(Melancholia) را برای توصیف اختلالات روانی به کار برده بود، حدود سی ام میلادی "آنولوس کوتیلوس سلسوس" کتابش به نام "درباره ی طب" مالیخولیا را به عنوان نوعی افسردگی، ناشی از غلبه صفرا ذکر کرده است. بعد از او نیز دیگر مولفات کتب طبی از جمله "در آراتئورس" (180-120) ، (جالینوس 199-129) و ( داکساندر، اهل ترالس ) در قرن ششم، این اصطلاح را بکار برده اند.
پزشک یهودی قرن دوازدهم" موسس میونیدس"مالیخولیا را بیماری جداگانه ای می دانست.
"بونه" در (1868) نیز یک بیماری روانی را ذکر کرده که به عنوان مالیخولیا شیدا گونه (مانیا کوملا نکولیکوس) به آن داده بود.
در 1854 "ژول فالره" بیماری بنام جنون دوره ای (فولیسیر کولار) را توصیف کرده بود که در آن حالات خلقی افسردگی و مانیا متناوب پیدا می شد. تقریبا همزمان با او روان پزشک فرانسوی دیگری بنام "ژول جی . اف. بالارژه" بیماری جنون دو شکلی (فولی آدوبل فورم) را توصیف کرده بود که در آن، فرد عمیقاً افسرده و دچار نوعی حالت بهت می شد و سرانجام از آن حال در می آمد.
در 1882 روانپزشک آلمانی "کارل کال بام" اصطلاح (سیکلو تایمی) را به کار برده و مانیا و افسردگی را مراحلی از یک بیماری واحد قلمداد کرد. (کاپلان، سادوک، 1378).
افسردگی اختلالی است که به عقاید، افکار، اخلاق، احساسات، رفتار و حتی سلامت جسمی شما تاثیر می گذاردند. پزشکان اکنون به خوبی می دانند که افسردگی صرفاً یک حالت ناخوشی نیست و بطور خود به خود درمان نمی شود، بلکه یک اختلال پزشکی است که ریشه ی بیولوژیکی و یا شیمیایی دارد. گاهی اوقات دیگر، افسردگی می تواند بدون یک علت مشخص و بطور خود به خود ایجاد شود. افسردگی ممکن است تنها یکبار در طول زندگی یک فرد اتفاق بیفتد. اما اغلب به طور دوره ای در طول زندگی یکفرد اتفاق بیفتد، اما اغلب بطور دوره ای در طول زندگی ادامه می یابد و نیاز به درمان دائمی دارد با اجرای یک برنامه درمانی مناسب شایسته، بیشتر افراد دچار افسردگی، بهبود می یابند و اغلب پس از یک هفته درمان می توانند به زندگی طبیعی خود بازگرداند.
علائم و نشانه ها :
دو علامت مهم و کلیدی برای تشخص بیماری افسردگی عبارتند از :
1 ) کاهش علاقه و بی میلی نسبت به فعالیت؛
2 ) خلق افسرده (احساس دلتنگی، بیچارگی، ضعف ناامیدی)؛
برای تشخیص قطعی افسردگی علاوه بر موارد فوق علائم و نشانه های زیر باید در دو هفته گذشته در یک فرد مشاهده شود.
1 ) اختلال و آشفتگی در خواب؛
2 ) اختلال فکر و عدم تمرکز؛
3 ) کاهش یا افزایش قابل توجه وزن؛
4 ) بی قراری یا آهسته شدن حرکات بدن؛
5 ) خستگی غیر طبیعی؛
6 ) کاهش اعتماد به نفس؛
7 ) علاقه به مرگ و خودکشی؛
افسردگی ممکن است مشکلات فیزیکی وسیعی را نیز به دنبال داشته باشد. مانند : خارش، مشکلات بینایی، تعریق بیش از حد، خشکی دهان، مشکلات گوارشی (سوء هاضمه) یبوست، اسهال، سردرد و کمر درد؛
علتها :
متخصصان معتقدند که یک فاکتور ژنتیکی به همراه عوامل محیطی مانند استرس یا بیماری های مزمن جسمی ممکن است تعادل مواد شیمیایی مغز را دچار اختلال کند
"نوروترانسیسترها" و باعث افسردگی شود. عوامل زیر می توانند در ایجاد افسردگی موثر باشد.
1 ) وراثت : دانشمندان معتقدند که ژنهایی هستند که می توانند در ایجاد افسردگی موثر باشند، البته هر کس که دارای سابقه فامیلی افسردگی باشد. لاجرم دچار افسردگی نخواهد شد؛
2 ) استرس (فشار روانی) : یک واقعه تنش زا در طول زندگی، بخصوص یک شکست در عشق یا در کار می تواند شروع کننده یک حالت افسردگی باشد؛
3 ) درمان های دارویی : مصرف طولانی مدت داروها مانند برخی داروهایی که در درمان فشار خون استفاده می شود، داروهای خواب آور یا گاهی اوقات قرص های ضدبارداری می توانند باعث افسردگی در برخی افراد گردد؛
4 ) بیماری ها داشتن یک بیماری طولانی مانند بیماری قلبی، ضربه مغزی، دیابت.
سرطان، بیماری آلزایمر می تواند احتمال افسردگی را در شما افزایش دهد. مطالعات نشان داده است میان افسردگی بیش از نیمی از بیمارانی که به سکته قلبی دچار شده اند دیده می شود، داشتن یک تیروئید غیر فعال یا کم کار نیز می تواند در بروز حالت افسردگی موثر باشد.
5 ) شخصیت : افراد ضعیف النفس، وابسته، بدبینی، مخالف و ناراضی و ضعیف در مقابل ناملایمات می توانند در مقابل افسردگی آسیب پذیر باشند.
6 ) افسردگی بعد از زایمان : این حالت در مادرانی که برای اولین کار زایمان کرده اند و در هفته اول پس از زایمان ظاهر می شوند این افراد در طول دوره بیماری احساس دلتنگی و غم و غضب و خشم و اضطراب و تحریک پذیری دارد.
7 ) سیگار و سوء مصرف دارد.
8 ) کاهش اسید ئوکلئیک و ویتامین B12 بدن.
عوامل خطرزا :
افسردگی در تمام سنی و در تمام نژادها می تواند اتفاق بیافتد. به طور معمول اولین دوره افسردگی در بین افراد 25 تا 44 سال اتفاق می افتد.
افسردگی بیماری شایعه ای در افراد سالخورده ای نیست، اما این خطر وجود دارد (ولی به شکل مخفی) که ممکن است تشخیص داده نشود. افسردگی در میان افراد متاهل بخصوص مردان متاهل کمتر دیده می شود. شیوع افسردگی در بین مردان و زنان مطلقه بیش از حد عادی است.
سرما خوردگی روانی :
روان شناس معروف (مارتین سلیگمن) افسردگی را به عنوان (سرما خوردگی روانی) می شناسد. این تشبیه به خاطر شیوع فراوان این اخلال روانی است. در حدود 12 درصد مردم در دورانی از زندگی خود به افسردگی شدیدی که نیاز به درمان پیدا می کند مبتلا می شوند و تقریباً تمام انسانها در دورانی خاص به ویژه در جوانی به درجاتی خفیف از حالات افسردگی مبتلا می شوند. اکثر غریب به اتفاق موارد افسردگی : بدون درمان ظرف مدت 3 تا 6 ماه خود به خود برطرف می گردد. البته اینان بدان معنا نیست که در صورت احساس افسردگی نباید در صدد درمان و چاره جویی برآئیم.
افسردگی در بین دانشجویان دانشگاه :
افسردگی در بین دانشجویان دانشگاه بسیار شایع است در حدود 78 درصد از دانشجویان دانشگاه از بعضی نشانه های بیماری افسردگی رنج می برند. 46 درصد از دانشجویان تا آن اندازه دچار افسردگی شدید هستند که به بعضی کمکهای مناسب تخصصی نیازمندند. (بک و یانک، 1978) دست کم میزان وقوع خودکشی در بین دانشجویان دانشگاه در 7 سال دوبرابر غیردانشجویی هم سال آنهاست. (1382).
به چه دلیل این دانشجویان یک گروه قابلتر متمایزتر از جمعیت معمولی – اینچنین سهل دستخوش افسردگی واقع می شوند؟
دلایل احتمالی وجود دارد. بسیاری از دانشجویان برای نخستین بار دور از خانواده خود زندگی می کنند آنان باید خود را با اوضاع و احوالی که مستلزم انواع رفتار های جدید است، تطبیق دهند. علاوه بر آن، گرچه دانشگاهها دانشجویان خود را از بین مستعدترین و پیشرفته ترین دانشجویان دانشگاهها انتخاب می کنند، ولی تحصیل در سطح دانشگاه بسیار مشکلتر، و رقابت انگیز تر است و بسیاری از دانشجویان همواره جزء بهترینهای کلاس خود بودند، نمی توانند تصور مقامی نازلتر را در دانشگاه تحمل کنند. دانشجویان غالباً مطمئن نیستند که کدام خط مشی را نمی توانند دنبال کنند آنان ممکن است درباره پولی که والدین برای تحصیلشان می پردازند، احساس گناه نموده حتی هنگامی که هیچ آرمان روشنی درباره کیفیت زندگی آینده خود ندارند، برای موفقیت بیشتر احساس اجبار می کنند، افزون بر آن ممکن است افراد کمی باشند که آنان بتوانند برای کمک یا پشتیبانی نزد آنها بروند.
شاید یکی از موثرترین راهها برای کاستن از وخامت این مسئله، آگاه ساختن دانشجویان به این موضوع باشد که آنچه آنان تجربه می کنند، منحصر به آنان نیست و اکثر دانشجویان چنین ناخوشنودی هایی دارند. این امر ممکن است به آنان کمک کند تا هوشیارانه تر تصمیم بگیرند که چگونه می توان با افسردگی کنار آمد و کجا و از چه کسی باید یاری خواست.
ورود به دانشگاه و شروع تحصیلات عالی با چالشهای تازه و تجربه های جدیدی همراه است این تجربه ها می توانند هیجان انگیز یا استرس زا باشد، اگر (غصه و اندوه) هفته ها ادامه یابد تداخل عملکرد اجتماعی و وظایف تحصیلی زندگی شما را به طور کامل تحت الشعاع قرار داد.
گاهی اوقات احساس امنیت ممکن است افسردگی بالینی باشد، بیماری رایجی که غالباً شناخته نشده است و می تواند به خوبی درمان شود.
انواع بیماریهای افسرده کننده :
بیماری های افسرده کننده به شکلهای مختلفی به سراغ ما می آیند امّا سه نوع آنها با اهمیت ترند. اگرچه برای فرد، تعداد، شدت و طول مدت نشانه ها (دوام آنها) متفاوت است. نوع اول افسردگی ماژور است. نشانه های با توانائی های فرد برای کارکردن تداخل ایجاد می کند. حتی با خوردن، خوابیدن، لذت بردن از فعالیت های شادی آور تداخل دارند، حالتهای ضعیف کننده گی افسردگی 1، 2 یا چند بار در طول زندگی فرد ممکن است بروز کند.
نشانه های افسردگی ماژور :
* غمگینی، اضطراب یا احساس پوچی
* کاهش انرژی، خستگی مفرط، کندی حرکت و فعالیت
* کاهش تمایل یا رضایت مندی از فعالیت های روزانه
* اختلال در خواب (بی خوابی، پرخوابی، بیدار شدن زودتراز موقع همیشه، تغییر وزن و اشتها(کاهش یا افزایش) )
* احساس درماندگی گناه و بی ارزشی
* افکاری درباره مرگ و خودکشی
* وجود اشکال در مرکز فکر تصمیم گیری یا به یادآوری
* تحریک پذیری و گریستن بسیار
افسردگی را چگونه بشناسیم :
نخستین قدم، شناخت افسردگی است. وجود برخی از علائم افسردگی در برخی از موارد طبیعی است ولی گاهی اوقات بیش از 5 نشانه یا بیشتر به مدت 2 هفته یا طولانی تر بروز کرده و ادامه می باید که تغییرات قابل توجهی در عملکرد روزانه پدید می آورند.
عوامل اترس زا در دانشگاه کدامند :
تقاضای تحصیل در مقطع بالاتر، اصرار ورزیدن به عدم تغییر در یک محیط تازه، تغییر در روابط خانوادگی، مسئولیت های مالی، تغییر در زندگی اجتماعی، برخورد با عقاید و افراد تازه وسوسه های جدید، آگاهی از هویت جنسی خود و تشخیص موقعیت، آماده شدن برای زندگی پس از فارغ التحصیلی.
اشاره به این که :
افسردگی، شایع ترین بیماری روانی در دنیاست. این بیماری پس از سرماخوردگی در ردیف دوم و گاه سوم بیماریهای شایع در اجتماع قرار دارد : اما چه افسردگی یک اختلال روانی شایع است و چه زمانی به درمان نیاز دارد؟
مانند بقیه نقاط دنیا، شایع ترین بیماری روانی در جامعه ما افسردگی است، بیشترین تعداد مبتلایان به بیماری روانی، افسرده ها هستند. می توان گفت افسردگی پس از سرماخوردگی در ردیف دوم و گاه سوم بیماریهای شایع اجتماعی قرار دارد. آمارهای متفاوتی موجود است؛ آمار متوسط 20 الی 25 درصد کل افراد جامعه برای بررسی تعداد مبتلایان به افسردگی به کار می رود. بعضی آمارهای تا 48 درصد جمعیت عمومی را مبتلا به افسردگی اعلام کرده اند.
سن شیوع افسردگی :
افسردگی سن خاصی ندارد، از کودک خردسال ممکن است افسرده شود تا جوان و سالمند : اما افسردگی میان زنان شایع تر از مردان است و در سنین بالا شیوع بیشتری دارد.
آیا شیوع افسردگی در ایران بیشتر از دیگر کشورهاست؟
آمار دقیقی برای مقایسه این مورد وجود ندارد. آمار بعضی از کشورها و سایر کشورها تفاوت فاحشی در آمار مبتلایان به افسردگی در جمعیت عمومی وجود ندارد.
چه عواملی باعث افسردگی فرد می شوند ؟
در سبب شناسی بیماریهای روانی باید عوامل مختلفی را درنظر گرفت. هم عوامل بیولوژیک و هم عوامل اجتماعی. تمام مسائل پیرامون فرد را دربرمی گیرد. عواملی وجود دارد که در چند سال چندین هزار نفر جان خود را در تصادف جاده ها از دست می دهند، درنظر بگیرید این افراد فوت شده چه تعدادی را داغذار می کنند و چه تعدادی افسرده می شوند. یکی از عوامل ایجاد افسردگی، استرس های محیطی است.
از نظر کلی، نابسامانی های اجتماعی و نداشتن تامین اجتماعی یکی از مسائلی است که در بهداشت روان جامعه تاثیر گذار است.
فصل سوم
جامعه آماری
تعریف جامعه :
مفهوم جامعه به کلیه افرادی اطلاق می شود که عمل تعمیم پذیری در مورد آنها صورت می گیرد. ماهیت پژوهش تعیین کننده دامنه جامعه است. از نظر اندازه یا حجم، جامعه ممکن است یک کلاس درس یا میلیونها انسان (به عنوان مثال، رای دهندگان در انتخابات) باشند. (دلاور، 1380).
در پژوهش مورد نظر جامعه آماری، کل دانشجویان رشته باغبانی ورودی 87 دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر می باشند و تعداد افراد این جامعه 165 نفر می باشند.
نمونه آماری :
تعریف نمونه :
بطور کلی نمونه گیری یعنی انتخاب تعدادی از افراد، حوادث و اشیاء از یک جامعه تعریف شده بعنوان نماینده آن جامعه. (دلاور، 1380) .
نمونه آماری در این پژوهش 50 نفر از دانشجویان رشته باغبانی ورودی 87 می باشد که از نظر جنسیت تفکیک نشدند. و گروه نمونه به صورت تصادفی انتخاب شده اند که 25 نفر از این تعداد نمونه، کسانی هستند که به موسیقی علاقمند هستند و بیشتر به آن گوش می دهند و 25 نفر دیگر این نمونه کسانی هستند که به موسیقی علاقه چندانی ندارند و کمتر به موسیقی گوش می دهند.
ابزار پژوهش :
ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه می باشد که این تست استاندارد شده و دارای اعتبار و روائی است این آزمون که توسط آئرون بک 1961 ساخته شده است دارای 21 سوال است و هر سوال بیان کننده حالتی در افراد است و آزمودنی باید سوالهای هر گروه را به ترتیب و به دقت بخواند و سوالی را انتخاب کند که بهترین وضعیت احساس کنونی آزمودن را بیان کند. یعنی آنچه درست در زمان اجرای آزمودن حس می کند، سپس آن را در پاسخنامه علامت بزند. این پرسشنامه یکی از ابزارهایی است که بطور وسیع به کار گرفته می شود، نه تنها برای بیمارانی که تشخیص اختلالات روانپزشکی در آنها دیده شده، بلکه برای تشخیص بیماران در جمعیتهای طبیعی نیز از آن استفاده می شود. پرسشنامه بک در بیش از 1500 مطالعه تحقیقی مورد استفاده قرار گرفته است. (بک و همکاران، 1976)، (نریمانی، 1378).
پرسشنامه افسردگی بک از مشاهدات بالینی به صورت نظامدار به 21 علامت و نگرش تقسیم شده اند. وقتی که پرسشنامه توسط خود فرد تکمیل می شود معمولاً 5 تا 10 دقیقه برای کامل کردن وقت می گیرد. و به وسیله جمع کردن رتبه بندیهایی که برای هر کدام از 21 مورد داده شده نمره گذاری می شود. لازم به ذکر است که هر یک از این 21 سوال دارای پاسخی 4 درجه ای است که براساس شدت افسردگی از هیچ (0) تا بالای (3) درجه بندی شده اند.
با توجه به پاسخهای بیمار نمره هر سوال را به دست می آورند و در پین نیز جمع کل آن را محاسبه می کنند.
سوالهای مقیاس پرسشنامه، نشانگر محدوده نشانه های بیماری افسردگی اند که البته تاکید آنها بیشتر بر علائم شناختی است تا علائم رفتاری یا جسمانی.
حدود 50 درصد از آن موارد منعکس کننده افکار منفی است. مانند "من در زندگیم کاملاً شکست خورده ام" یا "نسبت به آینده ام دل سردم".تقریباً 15 درصد موارد نیز نشانگر نمودهای رفتاری افسردگی است نظیر "بیشتر علاقه ام را به سایر مردم از دست داده ام" یا "این که مدام گریه می کنم" بقیه موارد در مورد علائم جسمانی افسردگی است، مثل "اشتهایم حالا خیلی بدتر شده است" و "بیشتر از 2 کیلو لاغر شده ام". تاثیر نمره ها نیز به ترتیب زیر است 10 – 0 حالت روانی سالم 18 – 11 افسردگی ملایم یا متوسط، 29 – 19 افسردگی متوسط، 39 – 29 افسردگی متوسط تا شدید، 40 به بالا افسردگی عمیق.
این پرسشنامه به بیش از 30 زبان ترجمه شده است. از لحاظ اعتبار هم زمان، پرسشنامه بک ضریب همبستگی مثبت بالایی را با سایر مقیاسهای رتبه بندی، بالینی و خودگزارشی که در شرایط روانپزشکی استفاده می شود، دارد اعتبار ساختاری پرسشنامه افسردگی بک به وسیله رابطه مثبت این پرسشنامه با ساختارهای همانند ناامیدی، افکار و نگرشهای مختل کننده رفتار خودکشی که باید از لحاظ نظری ارتباطی با افسردگی داشته باشد، نشان داده شده است؛
بک و همکارانش (1961) یادآور شدند که ضریب پایانی دو نیمه این پرسشنامه 93/0 می باشد. محققان چندی بر درستی تشخیص بالینی افسردگی با استفاده از نمره های پرسشنامه بک، صحه گذاشتند. (بک و همکارانش، 1961، متکالف و دلگرم، 1965، میلیامیز، بارلوواگرس 1972). این پرسشنامه برای اشخاصی که بیش از 13 سال دارند و شش کلاس تحصیلی را گذرانده اند مناسب است. در شرایط بالینی این مقیاس برای مشخص کردن کمیت شدت افسردگی هم در بیماران روانی و هم بیماران سرپایی مفید است. این مقیاس می تواند علائم افسردگی را در جمعیتهای طبیعی بزرگسالان تشخیص دهد.
حداکثر نمره در آزمون که نماینده عمیق تری حالات افسردگی است، 62 می باشد یعنی شخصی که 62 نمره در آزمون آورده میزان افسردگی او بر میزان سنجش آزمون 100 درصد می باشد. اگر 62 را تقسیم بر 4 کنیم، 15 می آید و هر کس 15 نمره کسب کند 25 درصد افسردگی دارد و به همین ترتیب 21 نمره یعنی 51 درصد و 45 نمره یعنی 75 درصد افسردگی دارد گرچه پرسشنامه افسردگی بک برای تشخیص افتراقی بین انواع اختلالات افسردگی مانند اختلالات عاطفی، اختلالات دیستیمیک و غیره قرار گرفته است. (نریمانی، 1378).
روش تحقیق :
برای فرضیه مورد نظر بهترین روشی که پیشنهاد می شود روش علمی مقایسه ای است. انتخاب این شیوه این است که چون پاسخ فرضیه از طریق مقایسه دو گروه کنترل مستقل و وابسته مشخص می شود و علت را نیز مطرح می شود. روش علمی – مقایسه ای به روشی می گویند که :
مرکب است از دو روش تجزیه و تحلیل:
1 ) تجزیه و تحلیل مقایسه ای
2 ) تجزیه و تحلیل علیت
در تجزیه و تحلیل مقایسه ای علاوه بر اینکه اطلاعات جمع آوری شده به صورت توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند با یکدیگر مقایسه می شوند، سوالی که در این تجزیه و تحلیل مطرح است این است که آیا شاخص آماری محاسبه شده بزرگتر یا کوچکتر ازشاخص آماری توصیفی (میانگین میانه، انحراف استاندارد و واریانس) مورد مقایسه واقع می شوند. (دلاور، 1380)
اما باید توجه داشت حتی در مواقعی که آزمون آماری محاسبه شده، معنا دار بودن تفاوت بین دو شاخص آماری را تایید می کند نمی توان گفت که یافته های پژوهش واقعیتی را ثابت کرده است، آنچه می توان گفت این است که:
تفاوت بین شاخص های آماری آزمون شده با احتمال معینی معتبر ومعنی داراست ، به عنوان مثال: وقتی گفته می شود که تفاوت میان دو میانگین با احتمال 5 %( 5% p<) معنی دار است ، یعنی با 95 درصد اطمینان (اختلاف بین آنها واقعی است و فقط 5 درصد احتمال دارد که تفاوت بین آنها ناشی از شانس یا تصادف باشد).
آزمون های آماری در تجزیه و تحلیل های مقایسه ای به منظور تصمیم گیری درباره ی رد یا تایید فرضیه ی پژوهشی به کار می شوند. به این معنی که آزمون آماری تعیین این است که آیا اختلاف بین شاخص های مورد مقایسه به اندازه ای هست که بتوان فرضیه صفر را رد کرد ؟ در تجزیه و تحلیل علیت، ابزار یا شاخص های آماری به کار برده شده، همانند روش هایی است که در تجزیه و تحلیل مقایسه ای مورد استفاده قرار می گیرند.
تفاوت عمده بین این دو روش در این است که در تجزیه و تحلیل علیت، روابط علت و معلولی بین متغیر های مستقل و وابسته مورد بحث و بررسی قرار می گیرد و پژوهشگر با رد یا تایید فرضیه های آماری به تایید یا رد روابط علت و معلولی می پردازد. (دلاور، 1380)
فصل چهارم
یافته های پژوهش و تجزیه و تحلیل داده ها
در این پژوهش مواردی که به دست آمده در دو گروه می باشد یکی در رابطه با گروه آزمونی هایی که علاقه کمتری به گوش دادن موسیقی دارند و کمتر گوش می کنند و گروه دیگر آزمونی ها کسانی هستند که به موسیقی گوش کردند و علاقمند به گوش کردن بیشتر موسیقی دارند ودر این زمینه فعالیت هایی را انجام داده اند.
نمرات به دست آمده در جداول صفحات بعد، نمراتی هستند که آزمونی ها در تست افسردگی بک کسب کرده اند.
کسانی که علاقمند به موسیقی هستند و به موسیقی گوش می دهند.
ردیف
304/30
48/5-
25
5
1
704/20
48/4-
36
6
2
1104/12
48/3-
49
7
3
1104/12
48/3-
49
7
4
1504/6
48/3-
64
8
5
1504/6
48/3-
64
8
6
1504/6
48/3-
64
8
7
1504/6
48/3-
64
8
8
1904/2
48/1-
81
9
9
1904/2
48/1-
81
9
10
2304/0
48/0-
100
10
11
2304/0
48/0
100
10
12
2704/0
52/0
121
11
13
2704/0
52/0
121
11
14
2704/0
52/0
121
11
15
2704/0
52/0
121
11
16
2704/0
52/0
121
11
17
3104/2
52/1
144
12
18
3104/2
52/1
144
12
19
3504/6
52/1
144
12
20
21/19
52/2
169
13
21
21/19
52/4
225
15
22
704/30
52/4
225
15
23
5104/42
52/5
256
16
24
7992/229
52/6
289
17
25
2978
262
48/10
کسانی که به موسیقی علاقه چندانی ندارند و کمتر گوش می دهند.
ردیف
1186/86
28/9-
169
13
1
5586/68
28/8-
196
14
2
8784/27
28/5-
289
17
3
3184/18
28/4-
324
18
4
3184/18
28/4-
324
18
5
3184/18
28/4-
324
18
6
3184/18
28/4-
324
18
7
7584/10
28/3-
361
19
8
7584/10
28/3-
361
19
9
7584/10
28/3-
361
19
10
1984/5
28/2-
400
20
11
1984/5
28/2-
400
20
12
6384/1
28/1-
441
21
13
0784/0
28/0-
484
22
14
5184/0
72/0
529
23
15
3984/7
72/2
625
25
16
3984/7
72/2
625
25
17
3984/7
72/2
625
25
18
3984/7
72/2
625
25
19
8384/13
72/3
676
26
20
8384/13
72/3
676
26
21
8384/13
72/3
676
26
22
4784/94
72/9
1024
32
23
3584/137
72/11
1156
34
24
3584/137
72/11
1156
34
25
6418/733
13151
557
28/22
خطای استاندارد تفاوت بین دو میانگین :
چون قدرمطلق tob مشاهده شده در سطح با درجه آزادی 48 بزرگتر از tcr بحرانی است، فرض صفر رد می شود و فرض خلاف تایید می شود و نتیجه می گیریم که:
بین میانگین های مورد مقایسه تفاوت معنا داری وجود دارد با توجه به اطلاعات جمع آوری شده نتیجه گرفته می شود "موسیقی بر کاهش افسردگی تاثیر بسزایی دارد."
وقتی که فرض صفر رد می شود معنای آن این است که بین شاخصهای آماری مورد مقایسه ، از نظر آماری اختلاف معنا داری وجود دارد و این تفاوت های اندازه گیری شده تابع شانس نیست و لازم به تذکر است که باید بین معنا دار بودن آماری و منطقی تفاوت قائل شد. مواقعی وجود دارد که رابطه بین متغیر ها ممکن است از نظر آماری معنا دار باشد ولی از نظر منطقی بی معنا باشد.
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
بررسی های انجام شده نشان می دهد که افسردگی از شایعترین اختلالات روانی است که
ممکن است به شکلهای مختلف در موقعیتهای استرس زای زندگی روزمره خود را با یک سری علائمی ظاهر سازد.
در پژوهش حاضر و طبق نتایج به دست آمده مشخص شد که موسیقی در کاهش افسردگی تاثیر بسزایی دارد. همچنین در این پژوهش سعی شد تا تاثیر موسیقی بر جسم و روان آدمی مورد بحث قرار گیرد و با بیان نمونه هایی از کار بردها و نتایج حاصله ، بیان کردیم که موسیقی چه برای افراد بیمار و چه برای افراد سالم مفید و اثر بخش است.
عمومی ترین استفاده از موسیقی درمانی، برای کاهش تنشهای روانی می باشد، چون تنشهای روحی و روانی عمده ترین عامل به وجود آمدن مشکلات و اختلالات بهداشتی می باشد.
موسیقی درمانی، روشی است که در موسسات آموزشی، بیمارستانها و آسایشگاهها و حتی افراد عادی، مورد استفاده قرار می دهند.
البته باید متذکر شوم که موسیقی درمانی به خوبی شناخته نشده و عده محدودی از تاثیرات موسیقی بر تن و روان آدمی ، اطلاع دارند و این موضوعی است که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
پیشنهادات :
با توجه به نتایج حاصل شده از این پژوهش و بر اساس مطالعات انجام شده از منابع مختلف پیشنهاد می گردد:
– با توجه به تاثیرات شگرف موسیقی بر جسم و روح انسان، در راه شناساندن این رشته درمانی به جامعه ای که در آن زندگی می کنیم بیشتر سعی شود
– – در مدارس و دانشگاهها، بخصوص در رشته هایی چون باغبانی و روانشناسی ، سعی بیشتری برای معرفی و شناساندن اثرات موسیقی در کاهش تنشهای روحی و روانی به دانشجویان صورت گیرد.
– استفاده از موسیقی های آرام بخش در مراکز و موسسات آموزشی بخصوص در موقعیتهای استرس زا مثلاً زمان امتحانات ، می تواند تاثیر موسیقی آرام بخش را به طور عملی به دانش آموزان و دانشجویان نشان دهد.
محدودیتها :
– رشته ی موسیقی درمانی ، به دلیل اینکه در کشور ما به خوبی شناخته نشده و نظر من به خوبی هم مورد استفاده قرار نگرفته و نمی گیرد و همین باعث شده که برای تحقیق در این زمینه با مشکل روبرو شویم. البته در چند سال اخیر، پژوهش ها و نوشته های تازه ای ، منتشر شده که باعث امیدواری است.
– کم بودن منابع اطلاعاتی در زمینه ی موسیقی درمانی یکی از محدودیتها در زمینه ی پژوهش در موسیقی درمانی می باشد، کتابها و نوشته هایی که اینجانب توانستم از آنها استفاده کنم مطالعاتی بودند که حدودا از سال 75 به این طرف صورت گرفته بود و این نشان دهنده ی جلب توجه محققان ایرانی به این رشته است، که البته دسترسی به این تحقیقات و کتاب های منتشر شده برای دانشجویان کمی دشوار است چون تمام این کتاب های ارزشمند در کتابخانه های قابل دسترس در این دانشگاه ، یافت نمی شوند.
– و دیگر اینکه به دلیل محدودیت زمانی، جامعه نمونه آماری مورد مطالعه تا حد امکان محدود شده است.
منابع :
– آزاد، حسین، آسیب شناسی روانی (جلد اول). تهران : انتشارات بغث، چاپ هفتم (1382) – اندروز
– تد، موسیقی درمانی برای همه. ترجمه آذر عمران گرگری. تهران : انتشارات روان، چاپ اول ، (1380)
– بابائی امیری، ناهید، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی چکیده ی مقاله از مجله ی زن روز
– بلاک برن، ایوی. ام. مقابله با افسردگی و شیوه های درمان آن. ترجمه گیتی شمس. تهران: نشر رشد، چاپ اول، (1380)
– پاشا شریفی، حسن.نظریه و کاربرد آزمون هوش و شخصیت. تهران: انتشارات سخن، چاپ دوم، (1379)
– پترز، ژاکلین اشمیت. مقدمه ای بر موسیقی درمانی. ترجمه علی زاده محمدی . تهران: انتشارات اسرار دانش چاپ دوم، (1380)
– جلائی ، شهر بانو – موسیقی درمانی. عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی (واحد بجنورد) پژوهشنامه، سال دوم – شماره 5 و 6 – پاییز و زمستان 81.
– دلاور، علیو احتمالات و آمار کاربردی در روانشناسی و علوم تربیتی. تهران: انتشارات رشد، چاپ پنجم ، (1380)
– دلاور، علی. روش تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی. تهران: نشر ویرایش، چاپ دهم، (1380)
– گیلدر، مایکل. آکسفورد. ترجمه نصر الله پور افکاری، تبریز: موسسه تحقیقات انتشارات ذوقی، (1369)
– ماهانه موفقیت – اجتماعی – علمی – خانوادگی، سال چهارم، شماره 49 ، مهر ماه (1381)
– محمد قاسمی، ثریا. پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر کرد – دانشجوی کار شناسی باغبانی – بهار 83
– نریمانی، محمد. درمان افسردگی. تهران : نشر شیخ صفی الدین، چاپ اول (1378)
– زاده محمدی، علی. کاربرد های موسیقی درمانی (در روانپزشکی، پزشکی و روانشناسی )
– تهران، انتشارات اسرار دانش (1381)
– صفوت، داریوش. عرفان موسیقی ایران ، شیراز: انتشارات سازمان جشن هنر، (1348)
– طاهر خانی، رقیه. تاثیر موسیقی بر درمان بیماران افسرده در بیمارستان 22 بهمن قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر (1381)
– فلک، فردریک. افسردگی، واکنش یا بیماری. ترجمه نصر الله پور افکاری، تهران: نشر آزاده، چاپ چهارم، (1371)
– کاپلان و سادوک. خلاصه روانپزشکی (جلد دوم) .ترجمه حسن رفیعی، دکتر فرزین رضائی . تهران: انتشارات ارجمند، (1378)
– یونگ، کارل گوستاو. خاطرات، رویا ها ، اندیشه ها . ترجمه پروین فرامرزی، مشهد: انتشارات معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی، چاپ اول، (1370)
– سلامت و شاد کامی – روانشناسی به زبان ساده و برای همه – سال اول – آبان 83
پرسشنامه بک :
1 )
الف ) غمگین نیستم
ب ) غمگین هستم
ج ) غم دست بردار نیست
د ) تحملم را ازدست داده ام
2 )
الف ) به آینده امیدوارم
ب ) به آینده امیدی ندارم
ج ) احساس می کنم آینده ای امید بخش در انتظارم نیست
د ) کمترین روزنه امیدی ندارم
3 )
الف ) ناکام نیستم
ب ) نا کام تر از دیگرانم
ج ) به گذشته که نگاه می کنم پر از شکست وناکامی است
د ) آدم شکست خورده ای هستم
4 )
الف ) مثل گذشته از زندگی ام راضی هستم
ب ) مثل سابق از زندگی ام لذت نمی برم
ج ) از زندگی رضایت واقعی ندارم
د ) از هر کس وهر کس گوئی نا راضی هستم
5 )
الف ) احساس تقصیر نمی کنم
ب ) گاهی اوقات احساس تقصیر می کنم
ج ) اغلب احساس تقصیر می کنم
د ) همیشه احساس تقصیر می کنم
6 )
الف ) انتظار مجازات ندارم
ب ) احساس می کنم ممکن است مجازات شوم
ج ) انتظار مجازات دارم
د ) احساس می کنم مجازات می شوم
7 )
الف ) از خود راضی هستم
ب ) از خودم نا راضی ام
ج ) از خودم بدم می آید
د ) از خودم متنفرم
8 )
الف ) بدتر از سایرین نیستم
ب ) از خودم بخاطر خطاهایم انتقاد می کنم
ج ) همیشه خودم را بخاطر خطاهایم سرزنش می کنم
د ) برای هر اتفاق بدی خودم را سرزنش می کنم
9 )
الف ) هرگز به فکر خود کشی نمی افتم
ب ) فکر خود کشی به سرم زده ولی اقدامی نکرده ام
ج ) به فکر خود کشی هستم
د ) اگر بتوانم خود کشی می کنم
10 )
الف ) بیش از حد معمول گریه نمی کنم
ب ) بیش از حد معمول گریه می کنم
ج ) همیشه گریانم
د ) قبلاً گریه می کردم اما حالا با آنکه دلم می خواهد نمی توانم گریه کنم
11 )
الف ) کم حوصله تر از گذشته نیستم
ب ) کم حوصله تر از گذشته هستم
ج ) اغلب کم حوصله هستم
د ) همیشه کم حوصله هستم
12 )
الف ) مثل همیشه مردم را دوست دارم
ب ) به نسبت گذشته کمتر از مردم خوشم می آید
ج ) تا حدود زیادی علاقه ام را نسبت به مردم از دست داده ام
د ) از مردم قطع امید کرده ام به آنها علاقه ای ندارم
13 )
الف ) مانند گذشته تصمیم می گیرم
ب ) کمتر از گذشته تصمیم می گیرم
ج ) نسبت به گذشته تصمیم گیری برایم دشوار تر شده است
د ) قدرت تصمیم گیریم را از دست داده ام
14 )
الف ) جذابیت گذشته ها را ندارم
ب ) نگران هستم جذابیتم را از دست بدهم
ج ) احساس می کنم هر روز که می گذرد جذابیتم را بیشتر از دست می دهم
د ) زشت هستم
15 )
الف ) به خوبی گذشته کار می کنم
ب ) به خوبی گذشته ها کار نمی کنم
ج ) برای اینکه کاری بکنم به خودم فشار می آورم
د ) دستم به هیچ کاری نمی رود
16 )
الف ) مثل همیشه خوب می خوابم
ب ) مثل گذشته خوابم نمی برد
ج ) یکی دو ساعتی زودتر از معمول از خواب بیدار می شوم (خوابیدن دوباره برایم مشکل است)
د ) چند ساعت زودتر از معمول از خواب بیدار می شوم و دیگر خوابم نمی برد
17 )
الف ) بیشتر از گذشته خسته نمی شوم
ب ) ) بیشتر از گذشته خسته می شوم
ج ) انجام هر کاری خسته ام می کند
د ) از شدت خستگی هیچ کاری از عهده ام ساخته نیست
18 )
الف ) اشتهایم تغییری نکرده است
ب ) اشتهایم به خوبی گذشته نیست
ج ) اشتهایم خیلی کم شده است
د ) به هیچ چیز اشتها ندارم
19 )
الف ) اخیرا وزن کم نکرده ام
ب ) بیش از دو کیلو و نیم وزن کم نکرده ام
ج ) بیش از پنج کیلو از وزن بدنم کم شده است
د ) بیش از هفت کیلو وزن کم کرده ام
20 )
الف ) بیش از گذشته بیمار نمی شوم
ب ) از سر درد ودل درد و یبوست کمی ناراحتم
ج ) به شدت نگران سلامتی خود هستم
د ) آنقدر نگران سلامتی خود هستم که دستم به هیچ کاری نمی رود
21 )
الف ) میل جنسی ام تغییر نکرده است
ب ) میل جنسی ام کمتر شده است
ج ) میل جنسی ام خیلی کم شده است
د ) کمترین میل جنسی در من نیست.
1 . pythagors
2 . plato
3 . Aristotile
4 . Music – Board Certificated
5 . Registered
6 . Certificated
7 . Advanced Certificsted
—————
————————————————————
—————
————————————————————
79